لانه جاسوسی آمریکا

کار سردار سلیمانی نقطه عطفی در مبارزات منطقه است

سردار سلیمانی فرزند انقلاب اسلامی است/ اقدامات حاج قاسم نقطه عطفی در مبارزات منطقه شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سرلشکر «مصطفی ایزدی» معاون امور راهبردی و اشراف ستاد کل نیرو‌های مسلح امروز در مراسم بزرگداشت سومین سالگرد شهادت سردار «حاج قاسم سلیمانی» با اشاره به بعثت درونی و بیرون پیامبر اکرم (ص) که در قرآن به آن اشاره شده است، اظهار داشت: نماد باشکوه انقلاب اسلامی در جهاد اکبر و جهاد افضل است که در تفکر به حکمت می‌رسد و در حکمت به ولایت ختم می‌شود.

سرلشکر ایزدی تصریح کرد: شهید حاج قاسم سلیمانی در بعثت درونی و بیرونی مجاهدت کرد، قیام الی الله کرد و فرمایش امام رضا (ع) را با جان دریافت کرد که کلمه «لا اله الا الله» شرطی دارد و آن ورود با ولایت است. وی در این مسیر به عنوان سرباز ولایت حیات سراسر برکتش را در جهت رهایی انسان‌ها قرار داد، نه فقط انسان‌های ایران اسلامی و نه فقط انسان‌های منطقه. او با آموزه امام خمینی و مقام معظم رهبری حرکت کرد و محبوب دل‌ها شد.

فرمانده قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) با اشاره به مراسم باشکوه تشییع سردار سلیمانی گفت: مراسم فوق‌العاده تشییع سردار سلیمانی نه تنها در استان‌های ایران، نه تنها عراق بلکه مراسماتی که در جهان برگزار شد نشان دهنده حب انسان‌های آزادی‌خواه به این سرباز پاکباز انقلاب اسلامی بود. تنها در هندوستان ۵۰۰ مراسم برگزار شد.

معاون امور راهبردی و اشراف ستاد کل نیرو‌های مسلح ادامه داد: سردار سلیمانی فرزند انقلاب اسلامی است. هر انقلابی برای آنکه خودش را خوب معرفی کند می‌گوید دست پروردگانم چه کسانی هستند، انقلاب‌های مارکسیستی و ناسیونالیستی هیچ کدام نتوانسته و نمی‌توانند مثل حاج قاسم و ابومهدی المهندس و دیگر سرداران به دنیا عرضه کنند. انقلاب اسلامی می‌گوید از یکی از روستا‌های کرمان چنین انسانی را ساختم که برای مردم منطقه و جهان، الهام بخش است.

وی بیان داشت: دشمن همه مناصب دیپلماتیک را کنار گذاشت و چون فرزند ناخلف معاویه به صورت علنی شهادت این بزرگوار را برعهده گرفت. برای اینکه او در طول ۴۰ سال و در دو دوره ۲۰ ساله در رابطه با انقلاب اسلامی در صحنه‌های مختلف علیه شیطان بزرگ و عوامل آن، صهیونیسم بین‌الملل حرکت و وضعیتی ایجاد کرد که سرمایه گذاری‌های عظیم دشمن و برنامه ریزی سیاسی آنان را نقش بر آب کرد. او علاوه بر اینکه در منطقه نقشه دشمن را نقش بر آب کرد معمار مقاومت و جبهه پیروان راه امام و مقام معظم رهبری بود.

سرلشکر ایزدی گفت: در جبهه با این شهید بزرگوار همرزم بودم و زمانی که در قرارگاه نجف اشرف با دفاع متحرک دشمن مواجه بودیم، دشمن به مهران حمله کرد و رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله به منطقه گسیل شد، نصرت الهی را دیدم. ما حداقل ۷۲ گردان نیاز داشتیم، ولی چون در جبهه‌های مختلف درگیر بودیم ۳۳ گردان بیشتر نتوانستیم ببریم، اما با همین تعداد نه تنها مهران آزاد شد بلکه بر زرباطیه عراق نیز تسلط پیدا کردیم. شهید سلیمانی در این عملیات مثل بقیه عملیات‌ها پیشتاز بود.

معاون امور راهبردی و اشراف ستاد کل نیرو‌های مسلح گفت: در شب‌های قدر عملیات کربلای ۵ که ۵۰۰ قبضه تانک، ۳۰۰ قبضه توپ در زمینی محدود یعنی کانال ماهی و پل قرار داشت، او به همراه فرماندهان و ۶۰ تخریبچی چنان حماسه آفریدند که در تاریخ جنگ‌های بشری بی‌نظیر است.

سرلشکر ایزدی افزود: اینکه محمد بروجردی به شهادت می‌رسد و سردار سلیمانی محفوظ می‌ماند از قضا و قدر خداوند است وگرنه باید هزاران بار در جبهه‌های دفاع مقدس به شهادت می‌رسید. در فتح‌المبین مجروح شد، اما چیزی از آن نگفت. در عملیات کربلای ۵ با صلابت ایستاد و در کنار رزمنده‌ها ایثار کرد و راه شهدا را تداوم بخشید. دیدیم که او چگونه با عاطفه، رهبر و فرمانده نیروی خود است و اینگونه پیروزی‌های بزرگ را به ارمغان آورد. خودش خواست در شرق کشور ماموریت بگیرد و کار ارزشمندی را به منصه ظهور رساند.

وی در خصوص ویژگی‌های دیگر شهید سلیمانی تصریح کرد: در مجموعه نیروی زمینی، شهید سلیمانی از فرماندهان بااخلاص و بااخلاقی بود که مردم منطقه را به سمت امنیت سوق داد. کار بزرگ او پیرامون جمهوری اسلامی فواید بسیاری برای حال و آینده انقلاب دارد. کار شهید سلیمانی در منطقه جنوب غرب آسیا از یک جهت باعث شد مردم منطقه به ارزش‌های انقلاب اسلامی توجه کنند. در جنگ ۳۳ روزه در جایی که او و سید مقاومت (سید حسن نصرالله) حضور داشتند توانستند ارتش صهیونیستی را شکست دهند. کاری که او انجام داد نقطه عطفی در مبارزات منطقه است.

سرلشکر ایزدی گفت: کار دیگر او این بود که مجموعه‌های مقاومت را خودکفا کرد. رزمندگان فلسطینی در محاصره غزه برای اعتلای کلمه «لا اله الا الله، محمد رسول الله» به سمت پایتخت رژیم صهیونیستی موشک شلیک کردند. کار بزرگ در یمن و قدرتی که به انقلاب داده است با ورود به مناطق محاصره تکمیل شد. کاری که در نجات بغداد و وحدت عراق انجام داد کسی نمی‌توانست انجام دهد. آمریکا هفت میلیارد دلار هزینه کرد، اما ما در این صحنه‌ها پیروز بودیم.

وی با اشاره به شرایط امروز کشور اظهار داشت: ایران ۴۳ سال در حال مبارزه است، ۱۷هزار تن از ما را منافقین شهید کردند و امروز نیز در جنگ ترکیبی دشمن هستیم.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار سلیمانی فرزند انقلاب اسلامی است/ اقدامات حاج قاسم نقطه عطفی در مبارزات منطقه شد بیشتر بخوانید »

روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحظه‌ای که خبر تسخیر لانه جاسوسی را دریافت کردند

روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحظه‌ای که خبر تسخیر لانه جاسوسی را دریافت کردند



یکی از اتفاقات مهمی که در کنار کشتار جمعی دانش‌آموزان و تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه موجب شد ۱۳ آبان در تاریخ ماندگار شود، تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روز ۱۳ آبان یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده است. تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، واقعه کشتار جمعی دانش‌آموزان تهرانی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ که بعدها روز دانش‌آموز نام گرفت و در نهایت تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ که امام خمینی(ره) از این اتفاقات به‌عنوان انقلاب دوم نام بردند؛ به‌عنوان سه حادثه مهم تاریخی مطرح در تقویم کشورمان ثبت شده است.

در زمانی که لانه جاسوسی آمریکا تسخیر شد، ایام حج بود و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مکه حضور داشتند.

در فیلم زیر، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحظه‌ای که خبر تسخیر لانه جاسوسی را دریافت کردند، آمده است:

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحظه‌ای که خبر تسخیر لانه جاسوسی را دریافت کردند بیشتر بخوانید »

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا



کاری که دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا کردند هم از نظر عقلی، هم از نظر قانونی و هم از نظر سیاسی بسیار مهم بود و برای همین هم، حضرت امام‌(ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم خواندند که مهم‌تر از انقلاب اول است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ اسناد بدست آمده توسط دانشجویان را آشکار کننده توطئه‌های آمریکا علیه ملّت ایران دانستند و تأکید کردند: «این [اسناد] نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در این مدّتی که در ایران حضور داشتند ــ یعنی مثلاً از حدود سال ۲۸ و ۲۹ ــ چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئه‌هایی و چه خیانتهایی انجام دادند.» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱

بر همین اساس فؤاد ایزدی، دانشیار گروه مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران در یادداشتی نگاهی به دلایل تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و تفسیر این اقدام براساس قوانین بین‌المللی داشته، که متن این یادداشت در ادامه آمده است:

ما در قوانین بین‌الملل، کنوانسیون ۱۹۶۳ وین را داریم که مباحث مرتبط با سفارتخانه‌ها، ذیل این کنوانسیون تعریف شده است. بند چهل کنوانسیون، سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها را مصونیت می‌دهد و بند ۳۱ هم، راجع به مصونیت دیپلمات‌هاست. زمانی که صحبت از این مصونیت‌ها می‌شود، به همین بند چهل و بند ۳۱ اشاره می‌شود؛ منتها کنوانسیون، یک بند ۴۱ هم دارد که زمانی که کشوری این مصونیت را دریافت کرد، دو نکته را باید رعایت کند.

* نقض ماده ۴۱ کنوانسیون وین توسط سفارت آمریکا در تهران

نکته اول این است که باید به قوانین کشور میزبان احترام بگذارد. اینکه سفارتخانه‌ای مصونیت دارد، به‌معنی نقض قوانین کشور میزبان نیست که ما قوانین را نقض کنیم، بعد هم مصونیت داشته باشیم. نکته دوم این که در امور داخلی کشور میزبان دخالت نکند. این هم نکته مهمی در ماده ۴۱ کنوانسیون ۱۹۶۳ وین است.

آمریکایی‌ها، سال‌ها ماده ۴۱ را نقض می‌کردند، یعنی هم قوانین ایران را نقض می‌کردند و هم در امور داخلی ایران خیلی فراتر از دخالت، ورود داشتند. اولاً سال ۳۲ کودتا کردند؛ یعنی حکومت ایران را عوض کردند که جرم بزرگ‌تری از دخالت در امور داخلی است.

ثانیاً صدها و هزاران شاهد از دخالت در امور داخلی ایران وجود دارد. تمام خاطرات سفرای آمریکایی در این سال‌ها یا همین اسناد لانه جاسوسی در دسترس است؛ از این جهت آمریکایی‌ها عملاً برای سالیان متمادی، از کنوانسیون ۱۹۶۳ وین خارج شده بودند و اصلاً داخل کنوانسیون نبودند. زمانی که به این شکل بسیار گسترده کنوانسیون را نقض کردی، دیگر نمی‌توانی ادعا کنی که بند چهل یا بند ۳۱ را اجرا کنید.

بله، تعرض به سفارتخانه خلاف است. بند ۳۱ و چهل کنوانسیون این را می‌گوید؛ منتها آن ساختمان، ساختمان سفارتخانه نبود. بر اساس هزاران مدارکی که وجود دارد، سال‌ها همان لانه جاسوسی بوده است.

مسئله بعد اینکه عملکرد دانشجویان هم کار هیجانی نبود. کاری بسیار عقلانی بود. چرا؟ چون جلوی نقض همان کنوانسیون را گرفتند؛ یعنی زمانی که شما یقین حاصل کردید که آمریکایی‌ها قوانین بین‌الملل را دارند نقض می‌کنند، اگر از نقض آن قانون جلوگیری کنید، کار غیر عقلانی یا هیجانی نیست.

ممکن است گفته بشود که چرا دولت این کار را نکرد؟ چرا دانشجویان این کار را کردند؟ بله، شاید دولت هم می‌بایست به این حوزه ورود پیدا می‌کرد؛ منتها ماه‌های بعد از پیروزی انقلاب، دولت ایران دولتی خیلی قوی نبوده است و به‌خاطر تحولات انقلاب، شاید آن وظایفی را که در این حوزه داشته، نتوانسته است درست اجرا بکند و اتفاقاً این نکته که بعضی وقت‌ها شهروندان معمولی می توانند اعمال قانون بکنند، جزو اصولی است که در همه ایالت‌های خود آمریکا بدون استثنا، به آن توجه شده و رسمیت دارد. به آن می‌گویند: «سیتیزن اَرست»؛ یعنی اگر شما ببینید کسی دارد کار خلاف قانون می‌کند و بعد در آن اطراف هم، پلیس نیست یا حتی اگر هست، شما هم می‌توانید وارد بشوید و جلوی آن کار را بگیرید.

* حمایت استاد آمریکایی از اقدام دانشجویان ایرانی

«سیتیزن» یعنی شهروند. شهروند می‌تواند «اَرست» کند؛ یعنی دستگیر کند. چه کسی را؟ افراد خلاف‌کار را. دانشجویان خط امام(ره) چه‌کار کردند؟ جاسوسان آمریکایی را در تهران دستگیر کردند. به‌قول آمریکایی‌ها «سیتیزن اَرست» کردند. حالا کشورهای دیگر ممکن است این مسئله را نداشته باشند.

آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که سفارت ما خاک ماست. اگر آن سفارت خاک آمریکاست، اتفاقاً قوانین آمریکا در آنجا اجرا شد. «سیتیزن اَرست» اتفاق افتاد. کارهای جاسوس‌هایی متوقف شد که خلاف قوانین ایران و خلاف قوانین بین‌الملل و در پوشش دیپلماتیک، دنبال فعالیت‌های تخریبی بودند و این نکته را هم می‌دانید که در همان سال، آقای دکتر ریچارد فالک که استاد تمام دانشگاه پرینستون بود و هنوز هم زنده است، مقاله‌ای نوشت با همین مفاهیمی که من خدمتتان عرض کردم و به‌نوعی از عملکرد و پاسخ دانشجویان حمایت کرد که البته خیلی هم برای این کارش هزینه داد و خیلی در آمریکا اذیت شد که به‌عنوان آمریکایی، داخل آمریکا این کار را کرد.

در نهایت، کاری که دانشجویان کردند هم از نظر عقلی، هم از نظر قانونی و هم از نظر سیاسی بسیار مهم بود و برای همین هم، حضرت امام‌(ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم خواندند که مهم‌تر از انقلاب اول است. چون در انقلاب اول، نوچه‌های آمریکا در ایران اخراج شدند؛ ولی آن بت بزرگ هنوز در ایران حضور داشت، دفتر داشت، لانه جاسوسی داشت.

انقلاب دوم بزرگ‌تر بود. چرا؟ چون بت بزرگ را شکست و از ایران اخراج کرد. به‌نظر من اگر تسخیر لانه اتفاق نمی‌افتاد، تکرار کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، امری غیرمترقبه نبود؛ به هر حال، آمریکایی‌ها تا آخرین لحظه از رژیم شاه حمایت کردند. بعد از فروپاشی رژیم شاه هم تا آخرین لحظه تا قبل از فوت شاه از او کاملاً حمایت کردند. در دولت آمریکا اختلاف‌نظر بود؛ یعنی سایروس ونس که وزیر خارجه آمریکا و برژینسکی که مشاور امنیت ملی کارتر بود، اختلاف‌نظر داشتند.

برژینسکی معتقد بود که تا آخرین لحظه باید از شاه حمایت بشود؛ ولی سایروس ونس شک‌وشبهه داشت و البته درنهایت کارتر، نظر برژینسکی را در همه موارد اختلافی پذیرفت و از این جهت، باید از روز ۱۳ آبان تجلیل بشود؛ به‌خاطر کار بسیار مهمی که در این روز اتفاق افتاد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا بیشتر بخوانید »

روسیاهی صهیونیست‌ها و پادوهای داخلی آنها

روسیاهی صهیونیست‌ها و پادوهای داخلی آنها



آنچه تاکنون باعث ناکامی فتنه‌گران شده این است که هم مطالبات و هم احساساتی که القا می‌کنند کاذب و دروغین بوده اما انقلاب اسلامی و ادامه این شجره طیبه برپایه مطالبات و احساسات واقعی مردم بنا شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ماجرای درگذشت مهسا امینی تمام تناقضات و استانداردهای دوگانه دنیای غرب را دوباره جلو دیدگان جهانیان زنده کرد و یک بار دیگر نشان داد «جهانی چنین رسوا کجا شایسته رویاست»! البته این موضوعِ مورد بحث نیست. موضوع بحث‌، روسیاهی جریان نفاق داخلی است که پشت این تناقضات و استانداردهای دوگانه در پی خشم عمومی و موج سواری بر آن و فراهم کردن زمینه فتنه‌هاست. با تحلیل جامع رهبرمعظم انقلاب‌، «عناصر ضربت‌خورده‌ چهل سال گذشته»‌،

بیش از همه به «ملّت ایران» ظلم کردند و حقد و کینه خود را از انقلاب و امام و شهدا به ویژه شهید سلیمانی و در یک کلام از «ایران مقتدر و مستقل»، بروز دادند. در این سناریوی آمریکایی- صهیونیستی دو دسته به ملت ایران ظلم کردند، یک عده«عَمَله و مزدوران و حقوق‌بگیران آنها و بعضی از ایرانی‌های خائن مثل منافقین‌، تجزیه‌طلب‌ها، بقایای رژیم منحوس پهلوی و خانواده‌های ساواکی‌های مطرود» بودند

و یک عده‌ای هم برخی «خواص» بودند که «در همان اوّل کار بدون تحقیق اطّلاعیّه و بیانیّه دادند و حرف زدند و سازمان انتظامی کشور و مجموعه نظام را متّهم کردند»! در این خصوص چند نکته مهم: اولا نکته اصلی که باید پایه هرگونه تحلیلی قرار گیرد این است که همواره اقدامات و اغتشاشاتِ«عَمَله و مزدوران و حقوق‌بگیر» آمریکا و اسرائیل بر بستر «اطلاعیه‌ها و بیانیه‌ها و مواضعِ جناحی و سیاسی بدون تحقیقِ خواصِ دسته دوم» صورت می‌گیرد و بدون این بستر، عده قلیل اول‌، توان و جرات به آشوب کشاندن و ناامن کردن جامعه را ندارند.

لذا نمی‌شود از خواص و سیاسیونی که سالها در مناصب گوناگون کشور تصمیم گیر بودند، پذیرفت که «شمّ سیاسی» ندارند و «دست دشمن را در پشت حوادث نمی‌بینند!» و برای ملت قابل هضم نیست که چرا این خواصّ و سیاسیون «روی کلمه دشمن خارجی حسّاسیّت دارند» و «فوراً سینه سپر می‌کنند برای دفاع از سازمان جاسوسی آمریکا یا صهیونیست‌ها!، انواع تحلیل و لفّاظی ‌های مغالطه‌آمیز را وسط می‌کشند برای اینکه اثبات کنند که نه‌، پای خارجی‌ها، دست خارجی‌ها در این قضیّه وجود نداشته!» ثانیا خشم عمومی که جریان نفاق به دنبال آن است یک خشم کاذب عده‌ای قلیل می‌باشد که ساخته و القا شده اتاق‌های فکر خارجی و فضای رسانه‌ای و مجازی بی‌در و پیکر داخلی و به قول افلاطون‌، تابع شهوت قدرت و شهرت بوده و یک خشم واقعی برآمده از باورها و اعتقادات درونی مردم و ناشی از عملکرد عده قلیل اول و تابع خرد و قانون است.

لذا آنچه تاکنون باعث ناکامی فتنه‌گران شده این است که هم مطالبات و هم احساساتی که القا می‌کنند کاذب و دروغین بوده اما انقلاب اسلامی و ادامه این شجره طیبه برپایه مطالبات و احساسات واقعی مردم بنا شده است.ثالثا سخنان اخیر رهبری را باید از جنس سخنان امام راحل دانست که افشاکننده چهره نفاقِ بسترساز آشوب‌ها و فتنه‌های اوایل انقلاب بود. رهبرمعظم انقلاب یک جمله مهمِّ روشنگر برای ملت ایران داشتند که نباید به سادگی از آن عبور کرد، چراکه تعیین‌کننده مرز «خواص دلسوز» و «خواص دارای نفاق» و افشاکننده چهره جریان نفاق است.

ایشان خطاب به خواصّی که بدون تحقیق موضع گرفتند، تاکید کردند «بعداز آن که فهمیدند در نتیجه حرفهای آنها همراه با برنامه‌ریزی دشمن چه اتّفاقی در خیابان و در مسیر عمومی مردم می‌افتد، بایستی آن کار خودشان را جبران می‌کردند؛ باید موضع بگیرند و صریحاً اعلام کنند که با آنچه اتّفاق افتاده مخالفند، بایستی تفهیم کنند که با برنامه‌ دشمنان خارجی مخالفند». لذا اکنون وقت روشن شدن مرز خواصّ و پاسخ به این سؤال است که کدام یک از خواصّی که در ابتدای کار بدون تحقیق با دشمن همنوا شدند، بعد از حوادث و به خصوص بعداز بیانات رهبری بیانیه دادند و مرز خود را با دشمنان ملت ایران شفاف و روشن و از ملت ایران به خاطر«اتخاذ مواضع بدون تحقیقِ خود» که منجر به این همه خسارت به جان و مال و ارزش‌های مردم شد،عذرخواهی کردند؟! رابعا سخنان حکیمانه و مدبرانه رهبری همچون گذشته نشان داد در فتنه‌ها، حاکمیت و نظام هیچ گاه بر بستر آشوب‌های ناشی از غافلگیری برخی‌، دچار

«خطای محاسباتی و اختلال در تصمیم‌گیری» نمی‌شود. اما غافلگیری به دلیل نفاق عده‌ای از شخصیت‌ها و جریانات سیاسی و اجتماعی داخلی است که مردم و بعضا نظام و حاکمیت از باطن آنها آگاه نبوده‌، همان گونه که امام راحل در اول انقلاب راجع به مخالفان و معترضان به لایحه قصاص که قصد فتنه انگیزی داشتند فرمودند«من باید بسیار متأسف باشم از اینکه غیب نمی‌دانم!، نمی‌دانستم در چنته این‌ها چه هست…نمی دانستم که اینها

بر ضد قرآن هم قیام می‌کنند»!. لذا در این حوادث‌، نفاق برخی شخصیتها و جریانات سیاسی و اجتماعی بیش از گذشته‌، خود را نشان داد که چگونه برای منافع شخصی و حزبی‌، در مقابله با یک اصل ضروری دین به میدان می‌آیند و زمینه هدف قرار دادن اصل اسلام و نظام را فراهم می‌کنند.هرچند اکنون قاطبه مردم با تکیه بر افرایش آگاهی و تجارب فتنه‌های گذشته

به خصوص فتنه ۸۸، از این که بانیان منزوی شده وضع موجود، بدون اینکه اجازه دهند ابعاد حادثه بررسی و زوایای آن روشن شود، ناشیانه از سوراخ‌های خود بیرون آمدند و شتابزده در بیست و چهارساعت اول‌، با صدور بیانیه

و توئیت و اعلام مواضع منافقانه بسترساز و آتش‌بیار معرکه شدند، متعجب و غافلگیر نشدند و نشان دادند نظام برآمده از اراده ملت ایران ساقط شدنی نیست. چون جریان نفاق داخلی نمی‌تواند مطالبات کاذب و دیکته شده بنیاد سوروس و سرویس‌های جاسوسی را به باورهای مردم تبدیل کند و این بار نیز همچون گذشته اغتشاشات تمام شد و برای چندمین بار، بازهم روسیاهی در پیشگاه ملت ایران به چهره آنها ماند و عَدو سبب خیر، و سناریوی مهسا امینی، خود افشاکننده چهره نفاق داخلی شد!.خامسا اگر بخواهیم به ریشه نفاق پشت اعتراضات اخیر به مسئله حجاب بپردازیم لاجرم باید به جریان نفاق اول انقلاب و به حوادث

صدر اسلام که بنی امیه در پی خلافت نامشروع خود بودند،

اشاره کنیم:

۱- نمود بارز در اول انقلاب‌، اعلام تظاهرات ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ از سوی جریان نفاق در اعتراض به لایحه قصاص بود. آن زمان جریان نفاق و در راس آن جبهه ملی در اعلامیه‌ای جمهوری اسلامی برآمده از آرای مردم مسلمان را متهم به «استبداد» و مردم را به راهپیمایی«ضد اصول اسلامی و شرع مقدس» دعوت نمود و حضرت امام با نطق تاریخی خود به نفاق این جریان سیاسی وابسته به لانه جاسوسی آمریکا پایان دادند. بنیانگذار جمهوری اسلامی در صبح همان روز با افشای چهره نفاق برخی از جریانات سیاسی فرمودند«ملت مسلمان را دعوت می‌کنند که در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی و قیام کنند! تمام تکلیف‌ شما از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه‌ها و نهضت‌ها و سایرین فقط منحصر به این شده که این جمهوری اسلامی را به هم بزنید و در خارج از کشور طور دیگری نمایش بدهید و مردم را دعوت کنید به شورش؟!». ایشان پس از اظهار تاسف از نفاق در باطن این جریانِ به ظاهر ملی تصریح کردند:«اینها مرتدّند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است مگر اینکه بیایند امروز بعدازظهر در رادیو اعلام کنند این اعلامیه‌ای که حکم ضروری مسلمین را غیرانسانی خوانده، از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آنها ما می‌پذیریم»،که البته چنین نکردند.

۲-نمونه‌های بارز نفاق پشت فتنه‌های صدر اسلام در مناظره معاویه و اصحابش با امام حسن‌(ع) تجلی یافت که به شکست و رسوایی آنان انجامید و به گفته مورخان «هنوز در اسلام جلسه‌ای مهم‌تر و پرآشوب‌تر از این جلسه اتفاق نیفتاده است». سران و اصحاب فتنه آن روز از معاویه و برادرش تا عمرو بن عثمان و عمرو بن العاص و…با نقشه‌ای

از پیش تعیین شده و ادعای خونخواهی خلفای گذشته و کشته شده‌های بدر و حنین جلسه مناظره و مبارزه‌ای تشکیل دادند تا خلافت علی(ع) را با

سبّ و مذمّت ایشان و جرم تراشی برای امیرالمومنین، غیرشرعی القا و حکم قتل امام حسن‌(ع)و بنی‌هاشم را صادر کنند و مردم را از رهبری جامعه اسلامی برگردانند. امام حسن‌(ع) با این دعا وارد جلسه شدند که «اَلّلهْم انّی اَعوذُ بِکُ مِن شُرُورِهِم!» و همان ابتدا که معاویه با او مصافحه کرد، نفاق آنها را برملا نمودند و فرمودند «ای معاویه دست دادن نشانه دوستی است‌، اما فضای جلسه تو دشمنی است»!. معاویه منافقانه گفت جلسه‌ای است برای «شفاف‌سازی و پاسخ دادن به شبهات و سؤالات بزرگان آل امیه»!

که امام حسن‌(ع)در پاسخ تاکید کردند«تو و اصحابت زمینه فتنه‌ها را فراهم کردید، حالا ادعای شفاف ‌سازی دارید؟ تمام پیامدها به حساب خود شماهاست. زیرا اگر تو اجازه نمی‌دادی یا راضی نبودی‌، کسی جرات نمی کرد پدرم علی(ع) را دشنام گوید»!

این جلسه‌، حکایت امروز جماعت منافق داخلی و فراهم‌کننده زمینه آشوب‌هاست که از صدر تا ذیل همنوا با آمریکا و بنیاد سوروس و کمک امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستها ابتدا زمینه اغتشاش را فراهم کردند و بعد مزورانه حاکمیت و نظام را متهم و خطاب می‌کنند که «شفاف ‌سازی کنید و به سؤالات مردم پاسخ دهید»!.

۳- نکته دیگر جلسه مناظره با امام حسن که ضرورت به روزرسانی ذهن جامعه امروز ماست‌، این است که امام حسن‌(ع) با برشمردن فضایل امیرالمومنین(ع) از جمله حضور ایشان در کنار و زیر پرچم ولایت رسول‌الله از اول تا آخر و با اشاره به این که شماها مسلمان ثانویه هستید که زیر پرچم کفر بودید و شعار «اُعلُ هُبَل-بر پا باد هُبَل!» می‌دادید، تاکید کردند مگر یادتان رفته وقتی شما از ترس به خود می‌لرزیدید، پیغمبر فرمودند «پرچم اسلام را به دست کسی خواهم داد که اسلامی که او پرچمدارش باشد، همه وقت عزیز است… او جانشین پس از من است و هر که علی را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده است»؟.حال جریان نفاق و غربگرای داخلی زیر پرچم استکبار و با کمک چند گروهگ روسیاه لندن نشین و لس‌آنجلس نشین می‌خواهند کسی را هدف قرار دهند که مقتدرانه با سیاست‌های مدبّرانه و هوشمندانه‌، تمام اربابان آنها را نه در منطقه که در جهان مستاصل و ناتوان کرده و فضایلش حتی دشمنانش را هم وادار به اعتراف و تحسین واداشته است. عمق کینه نظام استکبار نسبت به رهبرمعظم انقلاب را از این فراز از سخنان امام حسن‌(ع) می‌توان درک کرد که بعداز این که فرمودند همه شما می‌دانید که پیغمبر درباره چه کسانی گفت «اللّهُمّ الْعَن الرّاکِبَ و السائِقَ و القائِد»، تاکید کردند پیامبر گفت: «ای علی می‌دانم که این جماعت با دلهای پر از بغض و عداوت منتظرند پس از من با تو دشمنی و مخالفت نمایند» و علی در پاسخ گفت «من در مقابل هر چه در راه دین خدا بر سرم آید، برای حفظ کیان اسلام صبر خواهم کرد»!. لذا نظام استکبار و جریان نفاق داخلی تمام تلاششان را می‌کنند تا حقد و کینه خود را منافقانه با ادعای دروغین خط امامی و مردم خواهی و اصلاح‌طلبی و… نسبت به جانشین بنیانگذار جمهوری اسلامی بروز دهند، همان گونه که نسبت به علی و حسنین علیهم‌السلام با ادعای جانشین برحق پیغمبر بودن بروز دادند. البته ملت ایران گرچه «مظلوم» واقع شدند اما «مقتدرانه» با حضور خود در صحنه پاسخ آنها را دادند که «اِنَّ مِعَی رَبّی سَیَهدِین… این راه را با قدرت ادامه خواهیم داد!»

۴- نکته دیگری که امام حسن(ع) در پاسخ به سران فتنه آن روز فرمودند و سران فتنه امروز باید پاسخ دهند،این بود «آیا تا به حال کسی شنیده که در عوض یک نفر، چند نفر قصاص شوند؟! پس بهتر آن است که لب فروبندید و بیش از این مردم را به جهل و نادانی خود متوجه نسازید»! حال باید از افراد ریز و درشتی که فریبکارانه و هماهنگ برای درگذشت یک بانوی هموطن اشک تمساح ریختند و اطلاعیه دادند و توئیت کردند، بخصوص از برخی خواصّ پرسید اگر شما صداقت دارید چرا برای بیش از ۳۰ هموطن بی‌گناهی که در اغتشاشات چند روز اخیر به شهادت رسیدند،۳۰ بیانیه پیش‌کش، حداقل یک بیانیه ندادید و توئیت نکردید؟!

۵- اما نکته مهم پایانی این جلسه مناظره که خطاب به سران جریان نفاق داخلی و دشمنان نظام جمهوری اسلامی باید گفت، این است که امام حسن‌(ع) وقتی معاویه به رسوایی و شکست خود اذعان نمود، رو به آنها کردند و فرمودند «عجب است از شماها که در بلاهت و کودنی و حماقت معروف و ضرب‌المثل می‌باشید، برای مبارزه و مباحثه با من حاضر شدید، مَثَل شما مَثَل پشه‌ای است که بر روی درخت خرما نشسته بود»! و بعد در حال ترک جلسه تاکید کردند به خدا قسم آیه شریفه «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ» درباره تو و اصحاب تو می‌باشد و آیه شریفه «وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ» درباره پدرم علی(علیه‌السّلام) و شیعیان او نازل گردیده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روسیاهی صهیونیست‌ها و پادوهای داخلی آنها بیشتر بخوانید »

تصاویر/ روز تحقیر استکبار

تصاویر/ روز تحقیر استکبار


تصاویر «روز تحقیر استکبار»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ روز تحقیر استکبار بیشتر بخوانید »