به گزارش مجاهدت از گروه بینالملل دفاعپرس، گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه شب رسانه ملی با موضوع حملات گسترده رژیم صهیونی به جنوب لبنان باحضور آقایان مرتضی سیمیاری کارشناس مسائل بین الملل و سید محمد حسن حسینی خبرنگار صداوسیما از لبنان برگزار شد.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر هست.
آقای حسینی برخی خبرها را من اشاره کردم آیا اتفاقات جدیدتری هست که به این اخبار اضافه کرد؟
حسینی: آخرین وضعیت جنوب لبنان هم اکنون میتوان گفت که این منطقه شاهد یک نوع آرامشی نسبی هست باید دید که آیا حملات هوایی سنگین رژیم صهیونیستی در ساعتهای امشب ادامه خواهد یافت یا خیر؟ از بعد از ظهر امروز تا ساعتی پیش هواپیمای جنگی رژیم صهیونیستی در ۶ نوبت ۶ روستای جنوب لبنان را با بمبهای سنگین هدف قرار دادند که تعدادی از شهروندان لبنانی شهید و زخمی شدند تا این لحظه دست کم یک شهید و بیش از ۱۰ زخمی رصد شده، در یکی از روستاها یک ساختمان در نزدیکی یکی از پادگانهای ارتش لبنان هدف قرار گرفت که این هم پیامی هست به ارتش لبنان، فرمانده ارتش لبنان در پاسخ به این تجاوزگریها خواستار آن شد از سوی دولت لبنان که روند حصر سلاح در جنوب لبنان متوقف بشود، چون اصلا این موضوع معنی ندارد در شرایطی که رژیم صهیونیستی مناطق مختلف لبنان را هدف قرار میدهد، ارتش لبنان هم بیاید بحث حصر سلاح را اجرا کند و ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که حملات امروز و امشب با هماهنگی کامل آمریکا انجام شده، این در حالی هست که آمریکا بعنوان طرف ناظر بر اجرای آتش بس سال گذشته میلادی باید مانع از این حملات بشود.
بعنوان طرف ناظر و عملا اعلام میکنند رژیم صهیونیستی که این هماهنگی صورت گرفته در این حملات و حتی در مرکز فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی افسران ارتش آمریکایی هم حاضر هستند با این شرایط باید دید که موضع دولت لبنان چیست وزیر خبررسانی لبنان دقایقی پیش در پایان جلسه هیئت دولت لبنان اعلام کرد که موضع دولت لبنان همچنان پایبندی به ادامه روند سیاسی و دیپلماتیک هست برای متوقف کردن حملات رژیم صهیونیستی و البته تجربه نشان داده که این روند یعنی پیگیری این موضوع از راههای دیپلماتیک نتیجهای در بر نخواهد داشت.
آقای حسینی، تحلیلها چیست؟ ایا اینها نشان دهنده این هست که لبنان در آستانه یک درگیری و جنگ واقعی و بزرگی قرار گرفته و این جنگ گسترش پیدا خواهد کرد؟
حسینی: جنگ گسترده همه جانبه در شرایط کنونی نشانه هایش دیده نمیشود، اگر رژیم صهیونیستی بخواهد این جنگ را شروع کند یعنی منطقه را به طور کامل شعله ور کند قطعادر لبنان محدود نخواهد ماند دامنه جنگ و شامل شمال فلسطین اشغالی حداقل خواهد شد و این متضمن این میشود که صدها هزار نفر از صهیونیستها بار دیگر باید از مناطق شمالی فلسطین اشغالی به سمت عمق فلسطین اشغالی آواره شوند و این در حالی هست که کابینه رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته بسیار تلاش کرد که شهرک نشینان صهیونیست را متقاعد کند که به شهرکهای صهیونیست نشین در شمال فلسطین اشغالی برگردند ولی باز هم به طور کامل نمیشود این موضوع را رد کرد بهرحال شرایط متشنج هست و احتمال با توجه به این که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفته که روند حملات خودش را به لبنان گسترش بدهد احتمال این که ما شاهد انفجار اوضاع باشیم هم هست بهرحال این موضوع را نمیشود انکار کرد.
آقای سیمیاری شما هم فکر میکنید که هنوز زود هست که بخواهیم قضاوت کنیم که لبنان در آستانه یک جنگ بزرگ هست؟
سیمیاری: در حال حاضر مجموعه تحولاتی که در لبنان دارد میگذرد، حکایت از این دارد که ما یکسری سلسله اقدامات مقطعی و شرارت بار را از سوی صهیونیستها میبینیم. من برای این که پرونده لبنان را یک برشی بزنم که هم به صورت ساده و هم خیلی روشن در رابطه با بحث لبنان و این که چرا صهیونیستها و آمریکاییها دور جدیدی از تجاوزها و کشتار مردم بیگناه را در جنوب لبنان به خصوص آغاز کردند، باید شما را به دورهای ببرم که بعد از جنگ ۶۶ روزه و دفاع مقتدرانهای که مقاومت لبنان نشان داد، یکسری کنشهای سیاسی در لبنان شکل گرفت.
تحت این ذیل که به هرحال مقاومت خلع سلاح بشود. اسم این طرح را هم طرح باراک گذاشته بودند که معروف بود به تام باراک نماینده آمریکاییها در امور لبنان و در امور سوریه. این طرح اینقدر آمریکایی بود که حتی اسم آن را هم آمریکاییها روی آن گذاشته بودند یعنی حتی زحمت این را نکشیده بودند که یک اسمی را بگذارند مثلا طرح بهسازی نیروهای مسلح لبنان یا مثلا طرح سلام یا هر کس دیگری، به صورت خیلی روشن اسم این طرح را گذاشته بودند طرح باراک، هدف آن هم این نبود که فقط بخواهند که مقاومت لبنان را در این مقطع خلع سلاح کنند.
اشاره کردید به طرح باراک و این که حتی اسم آن را هم آمریکایی هست و …
سیمیاری: بله ماهیت این طرح یک طرح آمریکایی صهیونی هست و آن چیزی که در درون این طرح وجود دارد، این نیست که فقط بخواهند مقاومت لبنان و حزب الله لبنان را خلع سلاح کنند بلکه هدف نهایی را خود همین آقای تام باراک که معمولا خیلی روشن صحبت میکند بیان کرده آن هست که شیعه به قبل از ۱۹۸۲ در داخل لبنان برگردد در واقع طرحی که الان آمریکاییها روی میز قرار دادند یک طرح هویتی هست، چون شما میدانید قبل از ۱۹۸۲ حتی یک شیعه در داخل ساختار لبنان نمیتوانست یک کارمند اداری ساده باشد.
یعنی از خلع سلاح خیلی فراتر هست.
سیمیاری: هدف هویتی هست، یعنی این که چیزی فراتر از بحث خلع سلاح را دارند مطرح میکنند خیلی روشن هم راجع به آن حرف میزنند همین تام باراک اخیرا صحبت کرد در داخل رسانهها گفت من این طرحی که الان در داخل خاورمیانه و در این کشورهای خاورمیانه وجود دارد ما اصلا قبول نداریم ما میخواهیم به دنبال بوجود آوردن یک نظم جدیدی در منطقه هستیم در واقع آن زایشی که کاندولیزا رایس در سال ۲۰۰۵ میخواست در داخل منطقه بوجود بیاورد دوباره اینها رفتند سراغ مشابهت با این طرح، خروجی این طرح این هست که الان خیلی در مورد آن حرف نمیزنند، اما این هست که اگر مقاومت را از صحنه سیاسی لبنان و از صحنه هویتی لبنان به صورت کامل حذف بکنند، فرصت این برایشان بوجود میآید که یک دولت مسیحی طور در داخل لبنان به وجود بیاورند، در داخل بخش دیگری مثل سوریه هم یکسری اقداماتی را دارند انجام میدهند چهره منطقه را به صورت کامل میخواهند عوض کنند.
اما این طرحی که آنها، طرح شیطنت باری که آنها روی میز لبنان الان حداقل قرار دادند یکسری محدودیتها و مشکلات خیلی بزرگی دارد که تا حالا شکل نگرفته، اولین آن مردم لبنان هستند، مردم لبنان امروز نگاه شان به سلاحی که در اختیار مقاومت لبنان هست و خود حزب الله لبنان، بعنوان یک عامل امنیت ساز برای آنها هست در فضای مجازی در رسانههای لبنانی خیلی روشن مردم راجع به این حرف میزنند مردم میگویند فرض کنید که همین فردا صبح حزب الله لبنان همه سلاحهای خودش را تحویل بدهد، آیا ارتش لبنان توانایی این را دارد که از امنیت مردم لبنان بخواهد حفاظت کند؟
پاسخ منفی هست خیلی به صورت طنزگونه هم میگویند میگویند فرض کنید فردا مقاومت آمد پهپادهایش را و موشک هایش را الماس و همه اینها را تحویل داد اصلا ارتش لبنان توانایی این را دارد که بخواهد از این سلاحها استفاده کند؟ این ارتش لبنان همانی هست که وقتی باراک آمد داخل بیروت جلسه بگذارد با آقای نواف سلام، پهپادهای جاسوسی صهیونی بالای سرشان داشتند حرکت میکردند. ارتش لبنان حتی توانایی این را ندارد که، نه این که بخواهد با آن برخورد کند، حتی بخواهد یک کار سادهای انجام بدهد این را از آن بالای کاخ نخست وزیری بخواهد دور کند در تواناییهای ارتش لبنان نیست و ارتش لبنان میتواند فقط یک سان نظامی ببیند، در این مدل اصلا تربیت شده ارتش لبنان، تربیت نشده برای این که بتواند از مردم لبنان در برابر مسائل خارجی، مولفهها و عناصر خارجی که بعنوان تهدید زا هستند بتواند دفاع کند.
بعد باز در مورد این که فرض کنید باز سلاح مقاومت را بگیرد، باز مردم لبنان یک نظریه دیگری هم دارند میگویند فرض کنید که الان مقاومت در صحنه هست، چه اتفاقی میافتد؟ اتفاق مثل اتفاقی هست که در داخل قطر افتاد یعنی شما بخواهید بیایید پدافند و آموزش ارتش را هم در اختیار ارتش لبنان قرار بدهید چه تضمینی وجود دارد در لحظهای که میخواهد مسئلهای پیش بیاید آن دکمه اصلا کار کند؟ یعنی شما در قطر دیدید هم سامانه تاد بود هم پاتریوت بود، اما دشمن آمد با محدودسازی که شکل داده بود که البته برخی میگفتند هک بود که هک نبود، محدودسازی که برای رادارها ایجاد کرده بود، باعث این شد که اصلا سامانه واکنشی نشان ندهد نسبت به این قضیه، در واقع به زبان ساده دکمهای که باید در آن لحظه کار میکرد کار نکرد، مردم لبنان دارند این تجربه را همین امروز در صحنه میبینند.
به نظر میرسد برخی معتقد بودند بعد از ماجرای قطر خود دولتمردان لبنانی که بعضا طرفداری میکردند از خلع سلاح حزب الله مردد شده بودند روی این ماجرا یعنی میگفتند قطر دیگر همپیمان آمریکاییها هست اتفاقی را رقم نزده بود که به آن حمله کردند. درست هست؟
سیمیاری: نه تنها لبنانیها، هم لبنانیها و هم بسیاری از حاکمان عرب در داخل منطقه ما به این نتیجه رسیده بودند کما این که امروز شما میبینید که عربستان سعودی دارد میرود امنیت خودش را از پاکستان میگیرد بخاطر این که آنها متوجه این مسئله شدند که امنیتی که وابسته به یک عامل خارجی بیگانه باشد، برای آنها امنیت زا نیست در بلند مدت، مثل این میماند که شما امروز سفارش هواپیمای اف ۳۵ بدهی به آمریکاییها، اتفاقا هم میآیند اسکادران آن را هم به شما بدهند ۷۰ تا نه، ۷۰۰ تا به شما بدهند، اما مثل آن کشور در شرق آسیا مثل ژاپنیها اگر موشک هایش را در اختیار شما ندهند آن اف ۳۵ به چه درد شما میخورد؟
میشود تبدیل به یک آهن پاره، چیزی بیشتر از آن ارتش دارد. مردم لبنان بعد از حوادثی که در منطقه به ویژه بعد از طوفان الاقصی شکل گرفته، امروز به درستی متوجه این موضوع هستند که مقاومت لبنان چه کالای گرانبهایی هست که از طرف شیعهها شاید شکل گرفته باشد رشد اولیه اش باشد، اما امروز اهل سنت، مسیحیها و سایرین هم دارند از مواهب آن استفاده میکنند؛ بنابراین در همین نقطه اولیه مقاومتهایی در داخل خود لبنان شکل گرفت که با وجود تمام پول پاشیهایی که برخی از سفارتخانههای عربی و اروپایی انجام دادند این طرح باراک در همان مرحله اول شکست خورد و به نتیجه نرسید و شما دیدید طرحهای بعدی هم که روی میز قرار گرفت مثل طرحی که مثلا عربستان سعودی گذاشته بود یک لول سطح آن پایینتر بود.
مثلا میگفتند حالا شما سلاح خود را تحویل بدهید ما به شما ضمانت میدهیم که شما حتما در مناسبات سیاسی هستید یا طرحی که الان مصریها روی میز گذاشتند حتی میگویند شما سلاح خود را فریز کنید یعنی سلاح در اختیار مقاومت لبنان باشد ولی از آن استفاده نکنید باز هم این طرح از طرف مردم لبنان پذیرفته نمیشود چرا که آنها معتقد بر این هستند که هر نوع طرحی که بخواهد مقاومت لبنان را از سلاح دور کند، خروجی آن این میشود که لبنان بعد از یک مدت کوتاهی تبدیل به سوریه خواهد شد.
الان غیر از محدودیت مردم چه محدودیتهای دیگری وجود دارد؟
سیمیاری: از طرف ارتش یعنی از خود ارتش لبنان هم پالسهایی که دارد گرفته میشود و حتی گروههای سیاسی در داخل لبنان در داخل پارلمان همه آنها به جز آن بخشی که دارند با عوامل بیگانه همکاری میکنند، بقیه آنها هم حاضر نیستند، شما دیدید که برخی از ژنرالهای ارتش اعلام کردند که ما حاضر نیستیم که طرح خلع سلاح لبنان را پیش ببریم همین الان هم در گزارش شما بود که فرمانده ارتش گفته که ما حاضر نیستیم که خلع سلاح را بپذیریم، چون آنها میدانند که اگر مقاومت لبنان سلاح را روی زمین بگذارد، بیروت یک شهر بی دفاع میشود.
یعنی مردم لبنان ممکن هست که صبح که از خواب بلند میشوند مثل اتفاقی که در دمشق افتاده، یک دفعه ببینند که تانکهای صهیونی در داخل بیروت دارند برای خودشان مانور بدهند و صهیونیستها هم میدانند و متوجه این قضیه هستند که تلاش باید بکنند که خودشان را کش بدهند و برسانند به بیروت تا بتوانند یکسری مناسبات امنیتی جدیدی را در منطقه بوجود بیاورند البته ما میدانیم که این کش دادن خیلی امکانپذیر نیست، چون الاستیته صهیونیستها هم خیلی زیاد نیست، خودشان اگر بخواهند خیلی کش بدهند ممکن هست پاره شوند همان اتفاقی که شما در جنگ ۱۲ روزه دیدید در همان روزهای اول آقای ترامپ میگفت که بیایید و تسلیم محض بشوید و شهرها را خالی کنید روز ششم جنگ معاون او آقای ونس پیغام میفرستاد.
همین آقای عراقچی وزیر محترم امور خارجه مان گفتند، گفتند از روز ششم همین اقای ونس دنبال من میگفت، میگفت شما هر کجا، هر نقطه هر جوری که شما بگویید ما حاضر هستیم با شما مذاکره کنیم، چه اتفاقی افتاد؟ این بود که صهیونیستها را اگر آمریکاییها زیاد هم کش بدهند ممکن هست که از یک سطحی امنیت شان به صورت کامل ساختارهای امنیتی شان بهم بریزد و کلا کل ساختار از بین برود این نکته اول هست. از زاویه دید خود صهیونیستها هم جالب هست که شما بدانید که چرا آنها الان به دنبال طرح خلع سلاح هستند و چرا هی میروند اقدامات مقطعی انجام میدهند بخاطر این که به آمریکاییها فشار بیاورند که این طرح را پیش ببرند. من سه تا گزارش امنیتی را میخوانم که نشان میدهد که صهیونیستها با وجود همه تبلیغاتی که شد در رابطه با این که مقاومت شکست خورده، شما این تبلیغات را میدیدید در فضای مجازی، دیگر صهیونیستها دست شان دست بلندی شده در داخل منطقه و هر اقدامی میخواهند انجام بدهند سه تا مرکز امنیتی صهیونیستی نشان میدهد که مقاومت لبنان اینقدر در داخل لبنان هژمونی گستردهای پیدا کرده و این قدر طرح خلع سلاح برای آن سخت هست، مجبور هست که وارد اقدامات شرارت بار مقطعی بشود.
اولین گزارش، گزارش مرکز مطالعات اورشلیم هست یک مرکز امنیتی هست در داخل مناطق اشغالی، در گزارش خود نوشته، گزارش بسیار جالبی هست، میگوید که ما امروز نسبت به قبل از طوفان الاقصی یعنی هفت اکتبر، اصلا دیگر نمیدانیم که حزب الله لبنان چه سلاحی تولید میکند؟ کجا تولید میکند؟ کارخانههای تولیدشان کجاست؟ یعنی انگار یک پردهای جلوی ما کشیده شده ما اصلا نمیدانیم که مقاومت در چه جایگاهی هست؟ گزارش اول، مرکز آلمان که او هم یک مرکز امنیتی هست، باز یک گزارش را منتشر کرده که این گزارش خیلی جالب توجه هست، میگوید که لبنان و مقاومت لبنان امروز در شرایطی قرار دارد که بعد از شهادت رهبران خود، منظور شهید سیدحسن نصرالله هست، در جایگاهی قرار دارد که بعد از عملیات پیجرها به صورت کامل خودش را ریکاوری کرده و اتفاقا یک رشدی هم پیدا کرده هست.
یعنی سطح آن نسبت به بعد از شهادت شهید نصرالله اتفاقا بالاتر هم آمده، عدد میدهد، میگوید که حدود ۹۰ هزار نیرو و کادر الان حزب الله لبنان دارد حالا من عدد نمیخواهم عدد دقیقتر را من دارم، چون دشمن رصد میکند عدد دقیقتر را نمیگویم، اما روی همین عددی که دشمن دارد صحبت میکند یک نکتهای را بگویم، نتانیاهو وقتی وارد جنگ غزه شد، دستور ۶۰ هزار نیرو برای جنگ داد ۳۰ هزار تا را آماده کرد ۹۰ هزار تا حتی اگر گزارش دشمن را هم بخواهید در نظر بگیرید ۹۰ هزار عددی هست که یک ارتش کلاسیک هست الان و طبیعی هست که صهیونیستها به دنبال این باشند که پروژه خلع سلاح را بخواهند پیش ببرند. یک گزارش امنیتی جالب توجه دیگری وجود دارد که ثابت میکند که مقاومت در حال حاضر در چه جایگاهی قرار دارد.
گزارشی که مرکز مطالعات امنیتی رژیم صهیونیستی اخیرا منتشر کرده، در این گزارش میگوید که مناطق شمالی اشغالی با وجود شکل گرفتن آتش بس هنوز به زندگی عادی برنگشته، میگوید که بعد از شروع طوفان الاقصی بخش قابل توجهی حدود ۲۰۰ هزار نفر رفتند سمت تل آویو کف خواب خیابانها شدند تبدیل به یک مسئله اجتماعی – امنیتی برای صهیونیستها شدند و یک گسل اجتماعی ایجاد کردند یعنی گسل شمالیها و گسل مرکزیها و جنوب نشینها، اینها میگویند شمالیها آمدند تمام وضعیت ما را بهم زدند گسل اجتماعی – قومیتی اصلا در داخل مناطق اشغالی شکل گرفته، چون آنجا منطقه خیلی کوچکی هست ژئوپلیتیک محدودی دارد. میگوید که با وجود این که این آتش بس هم بین طرفین شکل گرفت بخش قابل توجهی اصلا برنگشتند حالا آنهایی هم که الان برگشتند چمدان به دست هستند یعنی آماده هستند هر لحظه یک راکت شلیک شود از سمت مقاومت که اینها دوباره سوار اتوبوس بشوند برگردند بروند تل آویو. این سه تا گزارشی که شما در کنار همدیگر قرار میدهید طبیعی میکند این قضیه را که صهیونیستها به دنبال این باشند در برابر طرح شکست خورده خلع سلاح مقاومت به دنبال این باشند که شرایطی را فراهم کنند که تنشها در جنوب لبنان افزایش پیدا کند.
یک نکته قابل توجهی هم تحلیلگران صهیونیستی میگویند که این هم نکته خیلی مهمی هست میگوید فرض کنید اصلا مقاومت خلع سلاح شد و اینها وارد ارتش لبنان شدند، الان چیزی حدود ۳۰-۳۵ درصد ارتش لبنان شیعی هستند یعنی از شیعهها تشکیل شده، مقاومت هم اگر بخواهد به این تعداد افزایش پیدا کند که این تبدیل میشود به حشدالشعبی در عراق برای ما، یعنی تبدیل به یک بحران امنیتی میشود، در واقع تمام درها به سوی صهیونیستها در پرونده لبنان بسته هست و خودشان میگویند دو تا مسئله بسیار مهم ما با لبنان داریم و با مقاومت لبنان داریم مسئله اول مقبولیت مقاومت هست که عرض کردم مردم لبنان تنها عامل، تنها گزینه و تنها نقطه اتکایی که برای امنیت خودشان و پایداری خودشان در لبنان میبینند فقط حزب الله لبنان هست هیچ عامل دیگری نیست نه مسیحیها و نه اهل سنت میتواند این کار را انجام دهد و نه ارتش لبنان و این یعنی مقبولیت.
بعد از جنگ برخی از این کشورهای عربی پولهای به شدت سنگینی را در بیروت، در ضاحیه خرج کردند برای این که تنشهای روانی در داخل لبنان و بیروت را بالا ببرند.
زیرگوش مردم میخواندند که تمام بدبختیها و گرفتاریهایی که در داخل لبنان دارید به خاطر حزب الله هست، جنگ نمیخواهید حزب الله باید برود، زندگی نرمال عادی میخواهید باید حزب الله برود.
رفتند یک بیمارستان در جنوب لبنان تاسیس کردند، یک بیمارستان کوچک که اگر میخواهید شما ارتقا پیدا کنید حزب الله لبنان نباید باشد.
چه اتفاقی که افتاد در انتخابات شهرداریها حزب الله بالاترین رای را آورد، نشان میدهد که حزب الله لبنان علاوه بر مقبولیت امنیتی در داخل لبنان دارد این محبوبیت اساسی را دارد.
این جوری هست که بعد از این که شهید نصرالله یک هو بیرون میآید در داخل فرودگاه که زن مسیحی بی حجاب، زن اهل سنت گریه میکنند برای نصرالله اینها مربوط به مسائلی نیست که عادی باشد.
موضوع سوریه و ماجرا لبنان به یک جمع بندی برسانیم، این اتفاقاتی که میافتد شما پیش بینی تان این هست که به یک جنگ گسترده تری تبدیل خواهد شد یا صحبت از مذاکرات بیروت میشود و آنها را بیاورند پای میز مذاکره و دولت لبنان که حزب الله هشدار داد که یک تله هست.
اگر رژیم صهیونیستی دراین حملات نتواند آن خواسته اش را در اصل به دست بیاورد، به نظر میگوید پرونده خلع سلاح را کامل ببندد، اگر مذاکره که حزب الله دارد راجع به آن هشدار میدهد و جنگ ادامه پیدا کند، آیا این جنگ گستردهای هست که به نوعی دامن منطقه را هم درگیر کند؟
سیمیاری: پرونده خلع سلاح بسته هست، هیچ گزینهای، هم از نظر آمریکاییها و هم از نظر مردم لبنان و هم از نظر رژیم صهیونیستی هیچ گزینهای یا فشار سیاسی که حزب الله سلاح را روی زمین بگذارد، بسته هست.
این حملات مقطعی را برای فشار روی دولت لبنان میآورد.
همچنان به دنبال خلع سلاح هست؟
سیمیاری: بله به دنبال خلع سلاح هست، در بیروت بعضی از کافهها آنهایی که سلاح دارند، سلاح شان را روی میز میگذارند، که نمادی هست این کار، که نه تنها خلع سلاح نمیشوند و این سلاح همیشه روی میزست و میتونی بیا از من بگیر، نکته دوم باعث این بشود با وجود مسائل سیاسی و اشتباهاتی که برخی در داخل دولت نواب سلام دارند انجام میدهند و دنبال آمریکاییها میدوند و تحقیر هم میشوند و وقتی که باراک آمد در داخل بیروت با خبرنگارا چه رفتاری داشت، به یکی از خبرنگارا گفت که تو شبیه حیوانات رفتار میکنی و این تحقیرترامپ و نشست شرم الشیخ که ته همه اینها تحقیرست و قرار نیست در داخل لبنان یک سطح بالاتر رود و لبنان از این مسائل و مشکلاتی که دارد خارج شود.
یک نکته بسیار مهم تری که کمتر در تحلیلها به آن پرداخته شده هست در رابطه با این که چرا لبنان خلع سلاح نمیشود و چرا جنگی که صورت بگیرد امکان گستردهتر ندارد، آن هم وجود و نقش جناب شیخ نعیم قاسم در داخل لبنان هست و خیلی کمتر به این عزیزمان پرداخته میشود.
آقای نعیم قاسم بعد از جنگ کارهای بسیار بزرگی را در داخل لبنان انجام دادند، چهار تا کار مهم شان به صورت خلاصه وار میگویم، یکی را یک مقدار توضیح میدهم.
ایشان توانستند بعد از جنگ و بعد از شهادت شهید نصرالله وشهید سفی الدین مدیریت قابل توجهی روی جنگ داشته باشد.
بین شهید نصرالله، شهید موسوی وشهید سفی الدین و شهید نعیم قاسم هیچ تفاوتی نیست و همه شاگردان آقا و امام هستند که همه برمی گردد به مکتب عاشورایی، از نظر عقیدتی همه اینها هیچ تفاوتی باهم ندارند.
آقای نعیم قاسم توانست ساختار حزب الله که بعد از عملیات پیجرها و شهادت برخی از فرماندهان کمی دچار تلاطم شده بود این ساختار را به آن استحکام دهد.
سوم آقای شیخ نعیم توانستند انسجام اجتماعی در داخل لبنان ایجاد کنندو این خیلی مهم هست.
بعد از جنگ سفیر امارات در داخل بیروت هر خانهای که آسیب دیده بود، میرفت پول میگذاشت روی میز، این جنگ ترکیبی عجیبی در داخل لبنان هست و میگفت مسئله شما را من حل میکنم.
این که این پول را طرف لبنانی نپذیرد و بیاید پای کار مقاومت بایستد، این کار نفس گیری هست و این کار را آقای سفی الدین به خوبی توانستند انجام دهند.
چهارم نگاه آقای سفی الدین به ساختار حزب الله که این چهار تا مورد در کنار همدیگر کمک کرده هست که امروز یک شخصیتی جدیدی در لبنان شکل بگیرد، چون نگاه و برآورد آمریکاییها و رژیم صهیونیستی این بود که بعد از شهادت رهبران حزب الله لبنان امکان این را ندارد که دوباره روی پای خودش بایستد.
در صورتی که امروز در شرایطی قرار دارید به تعبیر رژیم صهیونیستی حزب الله از شرایط قبلی خودش بالاتر آمده هست.
در جلساتی که میروم سوالاتی مطرح میشود که حزب الله لبنان ضعیف شده هست واز بین رفته هست، این بچههای انقلاب در این رابطه مسئله دارند، حزب الله نه تنها از بین نرفته هست بلکه حزب الله خودش را با شرایط جدید تطبیق داده هست.
یک زمانی حزب الله لازم بود کارش را رسانهای بکند، در زمان شهید نصرالله به صورت رسانهای و عیان، که بعضی وقتها سپاهیها دستگاه امنیتی مثل حزب الله مسائل خودش را رسانهای نمیکند.
آن زمان نیاز این بود، الان حزب الله باید پشت پرده اقدامات خودش را انجام دهد از نگاه خود رژیم صهیونیستی، این عدم رسانهای شدن به معنای این نیست که حزب الله خودش را پایین آورده هست، به معنی این هست که حزب الله خودش به شرایط جدید در لبنان تطبیق میدهد.
هفته گذشته در روزنامه جوان مقالهای را مرقوم فرمودید که دربخشی از این یادداشت شما تحت تغییر هویت رژیم صهیونیستی در سوریه این طور آمده هست، بخشهایی از این یادداشت آقای سیمیاری در روزنامه جوان این طور آمده هست.
هم زمان با خروج نام گروهک تحریرالشام از فهرست تروریستی انگلیسیها، بخشی از جنگ جویان حزب ترکستانی در ادلب با خواندن بیانیهای تصویری خروج خود از دولت جولانی را علنی کردند.
ریزش درونی مسلحین از تحریر الشام گرچه دلایل متعددی، چون حذف از تشکیلات و زندانی برخی از رهبران آنها دارد، اما در لایههای درونی عوامل عمیق تری داشته که برخی از آنها مربوط به مدل مواجهه تحریریها با آینده سوریه هست.
از نگاه مسلحین و تروریستها تحریر الشام تشکیلاتی هست که باید براساس آنارشیسم متراکم به حوزه ژئوپلیتیکی خود نگاه و دائم رشد کند، در حالی که از نگاه جولانی تحریر الشام گروهک تروریستی هست که دولت شده و حالا میخواهد حتی سکولار شود.
برخی اخبار حکایت از آن دارد که وزارت دفاع سوریه در تلاش هست که مسلحین را در چارچوب ارتش سوریه ادغام کند و برای این کار به سازماندهی مبلغین شرعیات نیز پرداخته هست.
این اقدام باعث خواهد شد کنترل روی جهت گیری فکری و رزمی مسلحین افزایش یابد و از مواردی مشابه آن چه که در مناطق ساحل و سویدا رخ داده جلوگیری شود.
آن چه در تحریر الشام در حال وقوع هست حکایت از آن دارد که جولانی به دنبال آن هست که مبانی فکری مسلحین را به مرور، اما با سرعتی قابل توجه تغییر دهد تا جایی که از تکفیری به شافعی تغییر جهت دهند.
در این تحولات نوح ییلماز نفر سوم امنیتی ترکیه و از چهرههای شاخص میت نقش مهمی برعهده دارد.
در این طرح مبلغین به عربستان اعزام میشوند تا آموزشهای تعدیلی ببینند و به روزرسانی شوند.
شواهد موجود نشان میدهد که سکولار کردن تحریرالشام و تلاش برای دولت سازی از سوی جولانی در واقع بخشی از توافق نامه امنیتی هست که خرداد ماه امسال میان آمریکاییها و جولانی بسته شده هست.
این توافق نامه در حاشیه سفر جولانی به ترکیه با تام باراک، نماینده آمریکا در امور سوریه و لبنان بسته شده هست.
از نگاه کاخ سفید تحریر الشام باید یک گروه تروریستی تعدیل شده باشد که با منافع آمریکاییها در منطقه سازگاری دارد.
در واقع آمریکاییها با مدیریت ترکها تلاش هستند یک فاز بالاتر از تغییرات ژنتیکی این بار به طور کامل ژنوم هویت تحریرالاشام را عوض و از دل آن یک گروهک تروریستی آمریکایی تربیت کنند.
این تغییر ژنوم باعث خواهد شد تحریر الشام به صورت هویتی دیگر اسلام گرا نباشد بلکه تروریسم سکولار را ترویج خواهد کرد.
اما نکته قابل توجه این هست برخی از تشکیلات تحریرالشام که از نظر ذاتی با طرح امنیتی آمریکاییها همخوانی ندارد، با ریزشهای درونی روز به روز بیشتر خواهد شد.
واقعیت منطقه نشان میدهد که این ریزش درون تشکیلاتی از سازمان تروریستی تحریرالشام هم فرصت هست و هم تهدید، از زاویه تهدیدات این عناصر رادیکال میتوانند به طرح اسرائیل به طرح گسترش داعش در منطقه به ویژه در عراق کمک کنند.
اما فرصتهای آن نیز برای تحولات منطقه جای بحثهای دقیق دارد.
بازی در سوریه آغاز شده هست، پایان دولت اسد حتما پایان تاریخ نبود، بلکه آغاز دورانی هست که جنگهای امنیتی و خاکستری در آن نمود دارد.
بازیگری در این مرحله مکتب امنیتی تهران را چند پله دیگر ارتقا خواهد داد.
این بخشی از یادداشت و مقاله آقای دکتر سیمیاری در روزنامه جوان بود که هفته گذشته منتشر شد و این دریچه ورود میکنیم به تغییرات سوریه و این که یک تغییر ماهیتی در تحریرالشام اتفاق میافتد، جزئیات بیشترش بفرمایید؟
سیمیاری: تشکر که این مطلب را خیلی زیبا قرائت کردید، من برشی به پرونده سوریه میزنم، اولین نکته که ته مقاله هم اشاره کردم، بعد از کنار رفتن دولت آقای اسد، در دانشگاهی صحبت میکرد، خیلی جوی بود که میگفتند تمام هست کار و پل ارتباطی ما سوریه را از دست دادیم در منطقه، با فاصله یک سال ازاین قصیه میگذرد، گفتم تازه بازی اطلاعاتی در داخل سوریه شروع شده و فرصتهایی هست و حضرت آقا آن سخنرانی قابل توجه را برای ما تحلیل گران انجام دادند و ایمان قلبی را برای ما ایجاد کردند که سوریه حتما عوض میشود و حالا نشانههای این داستان را میبینیم.
در استان سوریه خیلی تاسف بارست و به دلیل یک سال قبل همین روزها تروریست هاکه از ادلب شروع کرده بودند به حرکت کردن، دائم زیر گوش مردم سوریه میخواندند که اگر اسد کنار رود شرایطی درداخل سوریه شکل میگیرد روزانه چهارصد دلار حقوق میگیرد و زندگی نرمال آمریکایی را برای تان ایجاد میکنیم.
آب و برق دائم در داخل سوریه هست و نان و امروز سوریه در شرایطی قرارگرفته هست که در لبه تجزیه شدن هست و برخی از تحلیلگران که بدبینتر هستند میگویند سوریه تجزیه شده هست و اعلام نشده و به صورت رسمی شکل نگرفته هست و این وضعیت درس عبرتی هست که به دنبال زندگی نرمال آمریکایی میدویدند آنهایی که نسبت به این قضیه در داخل سوریه بی توجهی گرفتند و آنهایی که خطر را جدی نمیگرفتند، نکته اول.
نکته دوم این هست که در داخل سوریه جولانی با حدود همه این اصلاحاتی که انجام میدهد که یک بخشی را شما گفتید و من بیشتر توضیح میدهم، هر چه بیشتر جلو میرود بیشتر در باتلاق فرو میرود، هر چه خودش را میخواهد با شرایط تطبیق دهد، سراغ قطریها میرود، میگویند برو سراغ آمریکاییها، میرود سراغ ترکها میگویند برو سراغ آقای پوتین پرونده روسیه را حل کن.
میرود با اسرائیل سر یک میز مینشیند در باکو، خوب هست مردم ما بعد از این مدتها حرفهایی که خود صهیونیستها زدند، خبر پنهانی نمیگویم.
وقتی باوزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی و عناصر اطلاعاتی صهیونیستها در باکو جلسه برقرار کرد، آن جا جولانی چند نکته قابل توجه گفت.
گفت من طرح صلح ابراهیم را میپذیرم، وزیر امور خارجه گفت بپذیری هم میزنم.
گفت جنوب سوریه در آه و قنطیره و اینها را همه تحویل شما میدهد، گفت تحویل هم بدهی، باز هم میزنم.
گفت اجازه بدهید من بروم داخل کاخ ریاست جمهوری کاخ روضه بشینم، حاکمیت دمشق را داشته باشم، در این مدت چهار بار تلاش کردند که جولانی را ترور کنند، تحریمها را میگویند به اسمی برداشتیم ولی وضعیت مردم سوریه هر روز بدتر و بدتر میشود، این نکته دوم.
جولانی الان در شرایطی قرار گرفته که احساس میکند که هرچقدر خودش را نرمالتر کند و به سوی آمریکاییها بکشاند و همراه کند با آنها، این احتمال وجود دارد که بتواند در آینده سوریه باقی بماند.
آقای یاسر قزوینی حائری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب داعش روی خط ارتباطی هستند، آقای حائری منابعی چندی پیش به رویترز گفتند که داعش تلاش دارد از خلاء قدرت ناشی از سقوط دولت اسد به سوریه و عراق برمی گردد که آقای سیمیاری اشاره به داعش میکنند. چقدر بازگشت داعش جدی هست؟
حائری: داعش در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد، در عراق ماهها و حتی مثلا در یک سال گذشته تعداد عملیاتهای شان به تعداد خیلی پایینی تقلیل پیدا کرده هست.
در سوریه پیش از سقوط نظام سابق یک میزانی از عملیات داعش در برابر به ویژه نیروهای اسد داشت که بعد از سقوط نظام پیشین یک مقداری این روند کاهش پیدا کرد، اما در چند هفته اخیر اینها توانستند دوباره میزان عملیات شان را به سطح قبلی یعنی سطحی که در دوره نظام سابق بود، برسانند.
صحبت از احیای داعش، خیلی نمیتواند بر مبنای واقعیتهایی باشد که ما امروز میبینیم.
در واقع نیروهای داعش به ویژه در سوریه و عراق بیشتر به دنبال حفظ خودشان هستند، یعنی در واقع برای بقا تلاش میکنند، چون در فشار زیادی قرار دارند.
اساسا یکی از فاکتورهایی که باعث شده هست که آقای جولانی و تحریر الشام به این سرعت در نظام بین الملل پذیرفته شوند همین همکاری بود که اینها میکردند و حالا اطلاعات نیروهای مثلا داعش و حتی القاعده را به نیروهای بین المللی مخابره میکردند و گهگاه میدیدیم که هفتههای اخیر و به ویژه سقوط نظام سابق اخبار زیادی را منتشر میکرد از زدن عناصر مرتبط با القاعده و داعش که اینها را عمدتا آقای جولانی و اطرافیانش در واقع بیشتر همکاری میکردند.
بحث احیای داعش آن گونه که در رسانه و حتی غربیها به آن اشاره میکنند به نظر میرسد خیلی مبتنی یا خیلی با آنها واقعیت صحنه سازگاری ندارد مگر این که بگوییم یک نیروهایی در خفا قرار دارند و مخفی بودند و الان دو سناریو وجود دارد. یا این که داعش واقعا ضعیف شده هست و یا این که دارد یک چیزی را انتظار میکشد.
ترکیبی را از این دو را میتوانیم در نظر بگیریم، میدانیم که داعش تا حد زیادی تضعیف شده هست و این که در واقع اراده اش معطوف به بقاست.
شما احتمال بازگشت داعش را ضعیف میدانید؟
حائری: احتمال هست ولی روندهایی که الان میبینیم، روند عملیاتهای داعش این را تایید نمیکند، در چند سال اخیر حتی در ده سال گذشته به پایینترین حد خودش مثلا در عراق رسیده هست، در سوریه هم همین طور و بلاخره واقعیت صحنه همین هست.
دو سه دقیقه تا پایان فرصت هست؟
سیمیاری: من بحث خودم در سوریه یک مقدار جلوتر ببرم.
مسئلهای که دولت سوریه و تحریرالشام به آن مواجه هست، تحریریها به دنبال این هستند که تشکیلاتی خودشان را همگام کنند با آن چیزی که آمریکاییها در نظم جدید در داخل منطقه میخواهند سعی کردند آن چهره و شمایلی که نگاه سلفی و تکفیری تری داشت اصلاح کنند و با نوع آموزشهای جدیدی که به مسلحین میدهند این را اصلاح کنند.
الان آقای عبدالرحمان عطون و آقای محمد مراکشی که در ادلب قانون اساسی قواعد الموحد عربیه را نوشته بودند الان کل شرعیاتی که نسبت به کل مسلحین آموزش میدهند اینها را باکمک سعودی تغییر میدهند.
اتفاقی که میافتد بخشی از تحریرالشام تروریست باقی میماند و ساختارش عوض نمیشود ولی تروریستهای سکولار آمریکایی میشوند، این را میگویم تغییر هویتی که در داخل یک تشکیلات تکفیری سلفی شکل گرفته هست.
بخش باقی مانده و زائده این قضیه اتفاقی که برای آن رخ میدهد به این دلیلی هست که رفتارهای جولانی را پراکسیسی و اپروتونیستی در این مرحله میبینند به سمت جریانهای تکفیری گرایش پیدا میکنند که یکی از این جریان تکفیری در آینده سوریه قطعا داعش و میتواند القاعده باشد و میتواند جریان جدیدی تکفیری باشد و رژیم صهیونیستی از این استقبال میکنند، به علت این که رژیم صهیونیستی به دلیل کانال داود در منطقه و دسترسی به عراق و بعد دسترسی به ایران احتیاج به این دارند که منطقه را بهم بزنند.
یکی از عواملی که میتواند به آنها کمک کند در این مقطع، داعش هست.
آخرین نکته که بگویم همزمان که شما پرونده سوریه و وضعیت این روزهای سوریه را میبینید، یک نفر از عناصر ضد انقلاب که خودش میگوید من میتوانم از جولانی هم جولانیتر شوم و شرایط عجیب تری در داخل ایران به وجود بیاورم.
هستههای تروریستی برای خودش تعریف کرده هست، حالا رضا ربع پهلوی، اگر شما میخواهید ببینید نتیجه این کارهای خیانت بار و شرارت بار این فرد که در طول جنگ تحمیلی ۱۲ روزه انواع خدمات را به آمریکاییها و صهیونیستها کرد، در سوریه تماشا کنید.
الان حی و حاضرست؟
سیمیاری: سوریهای که یک زمانی یک کشوری که مقتدر بود و استقلال داشت و مردمش افتخار میکردند به استقلال خودشان، امروز در به در دنبال باید این بگردند که عناصر خارجی پایگاه نزنند.
همین امروز خبر آمد آمریکاییها میخواهند پایگاه بزنند در جنوب سوریه، این شرایطی هست که در داخل سوریه هست.
انتهای پیام/