لشکر فاطمیون

پیکر‌های مطهر ۲ شهید لشکر فاطمیون در قم تشییع می‌شوند

پیکر‌های مطهر ۲ شهید لشکر فاطمیون در قم تشییع می‌شوند


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، پیکرهای مطهر شهدای مدافع حرم «نوروز حسنی» و «محمداکبر حسینی» از رزمندگان لشکر فاطمیون که در سوریه تفحص شده هست، در شهر مقدس قم تشییع و خاکسپاری می‌شوند.

پیکرهای مطھر این شهدای مدافع حرم، روز دوشنبه (۱۲ شهریور) مصادف با سالروز شهادت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) از ساعت ۸:۳۰ صبح، همزمان با تجمع دسته عزای نیروهای مسلح در شبستان حرم مطهر حضرت معصومه (س) تشییع و در آرامستان بهشت معصومه (س) خاکسپاری می‌شوند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پیکر‌های مطهر ۲ شهید لشکر فاطمیون در قم تشییع می‌شوند بیشتر بخوانید »

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس



پدر ابوزینب می‌خواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی ‌و رودربایستی و… نرود.

گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «راه سفید» نوشته سرکار خانم فاطمه‌سادات کیایی توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شده است.این کتاب زندگینامه داستانی شهید محمدجعفر حسینی(ابوزینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون از زبان همسرش (سرکار خانم فاطمه صفدری) است.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

شهید محمدجعفر حسینی اصالتا افغانستانی بود اما هرجا پای انقلاب و رهبری و اهل‌بیت به میان می‌آمد، حضور فعال داشت. سوریه که شلوغ شد به مدافعان حرم پیوست. در بوکمال۲۰۰ترکش به جانش نشست تا آخرین پایگاه داعش فتح شود.۲۰۰ ترکشی که دو سال تمام وجودش را گرفت تا با توفیق جانبازی، در خانه‌اش به فیض شهادت نائل آمد.در کافه‌کتاب زیتون همراه با نویسنده کتاب، راوی کتاب و نماینده‌ای ازسوی انتشارات روایت فتح، سرکار خانم مهدیه زکی‌زاده، این کتاب رابه بررسی نشستیم.

ازمیان حدود ۳۴۰ قسمت گفت‌وگو با خانواده مدافعان حرم، یکی از لحظات سختی که در ذهن من مانده، روایت خانم صفدری از آن شبی است که ابوزینب به رحمت خدا می‌روند و در منزل به شهادت می‌رسند. مدیریت این لحظه‌ها سخت است ولی ایشان از عهده‌اش برآمدند و خانم کیایی نیز از عهده گزارش آن برآمدند و خانم زکی‌زاده به‌عنوان کارشناسی سختگیر مورد تایید قرار دادند.

چه شد که در اولین کارتان به سراغ این سوژه آمدید که هم سخت است و هم حواشی به همراه دارد؟

کیایی: سخت بود ولی از یک جهت برای من که این همه سال در حوزه مدافعان حرم کار کرده‌ام، سوژه راحتی بود. افت و خیزها کاملا واضح بود و قرار نبود من چیزی را بیرون بکشم. فعالیت‌های ابوزینب عیان بود و لازم نبود بروید و ببینید چه کارهایی کرده است و چطور آدمی ‌بوده. ارتباطات ایشان بسیار گسترده بود و با آدم‌های گسترده‌ای ارتباط داشتند. این ارتباطات دسترسی به راویان را آسان می‌کرد و باعث می‌شد شمایل کلی سوژه به‌راحتی به‌دست بیاید. این ارتباطات و فعالیت‌های ابوزینب به من کمک کرد.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
فاطمه کیایی / نویسنده

شاید شما تنها نویسنده کتاب مدافعان حرم باشید که با خود شهید گفت‌وگو داشتید.

کیایی: من به سراغ سوژه نرفته بودم و اتفاقا سوژه به سراغ من آمده بود. وقتی ابوزینب از سوریه برگشت با ایشان مصاحبه داشتم. در همان مصاحبه به من گفتند این گفت‌وگو را قبل از شهادت من منتشر نکنید. متن این مصاحبه در کتاب نیست و با توجه به ابعاد گسترده‌ای که ابوزینب داشت، می‌شود کتاب دیگری منتشر کرد.خانم صفدری روایت بسیار خوبی داشتند و کامل توضیح داده‌اند به‌طوری‌که اگر کسی کتاب را بخواند، متوجه شخصیت ابوزینب می‌شود. این‌طور نیست که جای ابهام داشته باشد. ولی انتشار کتابی دیگر می‌تواند کامل‌کننده این اثر باشد؛ با وجود این‌که راه سفید و راوی‌اش به‌خوبی توانسته شهید را روایت کنند.

تدبیر شما برای فرم کتاب چه بود؟ چگونه وارد داستان شدید؟

کیایی: ورودی روایت اززمانی است که خانم صفدری درگیر جانبازی ابوزینب است.ایشان خود ازابتدای زندگی‌شان شروع به روایت می‌کنند. در واقع فلاش‌بک می‌زنند و به خطرات ابتدای آشنایی و زندگی‌شان می‌پردازند.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
شهید محمدجعفر حسینی(ابوزینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون

صفدری (همسر شهید): پدر ابوزینب می‌خواست جلوی او را بگیرد و اجازه ندهد که به سوریه برود. حس پدر و فرزندی در میان بود. با پدر من صحبت کردند و گفتند با جعفر صحبت کن، شاید به حساب پدرخانمی ‌و رودربایستی و… بیاید و در مغازه شما کار کند. چون پدر من مغازه قصابی دارند و قبول کردند. همه نگران شهادت ابوزینب بودند و می‌خواستند او را به هر طریقی که هست، نگه دارند. آقاجعفر با پدر من صحبت کردند و گفتند از صبح تا ساعت ۳ در مغازه هستم و بعد اجازه بدهید بروم و به تدریس زبانم مشغول شوم.پدر من علاقه زیادی به درس و پیشرفت علمی‌ دارد و قبول کرد.شاید فقط تا یک ماه از ساعت ۸ تا ۱۵ درمغازه بودو با من تماس می‌گرفت و می‌گفت می‌شود با پدرت صحبت کنی تا من به جلسه بروم؟!

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
فاطمه صفدری / همسر شهید

این اتفاق چندین‌بار تکرار شد. از طرفی چون در فضای مغازه روی آقاجعفر حساب شده بود، فکر کردیم شاید این غیبت‌های پی‌درپی رابطه داماد و پدرزن را شکرآب کند. خودم وارد عمل شدم و گفتم دیگر نمی‌خواهد به قصابی بروی؛ نه به تو می‌خورد و نه می‌توانی و شاید اتفاقاتی بیفتد که دیگر نتوانید جمعش کنید. دست به گوشت هم شده بود. دوعکس ازاودارم؛ درعید قربان سال۱۳۹۳بودکه گوشت خرد می‌کرد.این کاربا ویژگی‌های روحی و نخبگانی‌اش همخوان نبود و نمی‌توانست خودش را از فضایی که به آن تعلق داشت، دور کند. وقتی دوستانش با او تماس می‌گرفتند، دیگر فضای مغازه برایشان مناسب نبود.یک روز خیلی نگران بود که شاگردانش او را در مغازه در حال خرد کردن گوشت ببینند و به من گفت کار قصابی سخت است و من نمی‌توانم بروم. بسیار عصبی بود. گفتم هر کدام از شاگردانت آمد، بگو من دوقلوی جعفر هستم. می‌خواستم با شوخی تمام شود.

کیایی: نکته ویژه ابوزینب این بود که ایشان با فاطمیون نرفتند.قبل از این‌که فاطمیونی شکل بگیرد یا همزمان با شکل‌گیری این گروه و با فاصله‌ای مکانی این اعزام انجام شد، چون فاطمیون ازمشهد شکل گرفت.ایشان خود با جمعی ایرانی وبا بچه‌های بسیجی که با حاج‌حسین همدانی ارتباط داشتند به سوریه رفتند. جمعی که گویی منتظر بودند چنین اتفاقی بیفتد.آنها می‌دانستند که این راه سختی‌هایی دارد. ایشان افغانستانی و مهاجر بودند و در خود ایران هم مشکلات اقامتی داشتند، چه برسد که از ایران به سوریه بروند.ولی رفتند و ماجراهایی برایشان پیش آمد که این ظرفیت را ایجادکردتا ابوزینب به شخصیتی خاص وویژه تبدیل شود.باعلاقه‌ای که ایشان به ایران و شخص آقا داشتند، شاید ایرانی‌ترین افغانستانی محسوب می‌شوند.شاید لازم باشد هرایرانی این کتاب رابخواند وببیند که چگونه فردی مهاجر که اصالتش متعلق به کشوری دیگر است با وجود همه سختی‌هایی که دارد، چقدر می‌تواند وطن دومش را دوست داشته باشد.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
راوی و نویسنده کتاب راه سفید

صفدری: زبان افغانستانی ما زبان دری است. من و همسرم هر دو متولد تهران هستیم ولی با هم و در خانواده دری صحبت می‌کنیم. این زبان از پدر و مادرها و از خانواده‌ها به ما رسیده و در حال حاضر هم ما اصرار داریم که این زبان و لهجه باید حفظ شود؛ هرچند در جاهایی با فارسی ایرانی مخلوط شده است. بسیاری از ما افغانی‌های متولد ایران هرگز به افغانستان نرفته‌ایم و اگر این زبان را از دست بدهیم برای ما یک آسیب خواهد بود.این خواسته ابوزینب هم بود. ما هموطنانی داریم که گویش خود را کنار گذاشته‌اند ولی ما نمی‌توانیم. وقتی هم‌ولایتی‌های ما برای ثبت‌نام اربعین می‌آمدند تا فارسی ایرانی صحبت می‌کردند، می‌گفت شما چطور افغانستانی هستید که به زبان خودتان صحبت نمی‌کنید؟! بنده‌های خدا ساکت می‌شدند. ابوزینب قدرت و سیاستی داشت و همان‌جا با آن لحن باعث می‌شد بنده‌های خدا آن چند کلمه را هم کنار بگذارند.

کیایی: من در ابتدای کار به آقای مدقق یکی از نویسنده‌های خوب افغانستانی رجوع کردم. وقتی ایشان اعلام کردند وقت ندارند با خانم اکبری صاحب رستوران‌ خانه کابل صحبت کردم. ایشان قبول کردند کار را انجام بدهند ولی اعلام کردند که نمی‌توانند بنویسند و باید من همراه ایشان باشم. ما در رستوران خانه کابل کنار هم می‌نشستیم و من جملات را می‌گفتم و از ایشان می‌خواستم ترجمه‌ها را به من بگویند و همان‌جا تایپ می‌کردم. به همین دلیل کار این همه طول کشید.

پس این کار در ردیف ترجمه است؟

کیایی: بله ترجمه است و در مورد برخی از کلمات که بسیار متفاوت بود، پانویس هم آمده است.

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس
مهدیه زکی‌زاده / نماینده انتشارات روایت فتح

مهدیه زکی‌زاده: این موارد دست‌انداز بود ولی برای چنین کتابی دست‌انداز محسوب نمی‌شود.من این کتاب را در آمار سال ۱۴۰۰ می‌گذارم. همین که می‌فهمم این کتاب باید به سال ۱۴۰۲ برود برای من یک ضربه است. باید ببینیم ارزشش را دارد یا نه و در مورد این کتاب واقعا ارزشش را داشت و کتابی غنی‌تر شد.این کتاب در زمان خوبی به دست من رسید. برخی اوقات کتاب‌ها در اوج شلوغی می‌رسند و حداقل در بار اول من نمی‌توانم کتاب را بخوانم ولی در انتها تمام کتاب‌های نشر باید توسط من خوانده شوند. ولی راه سفید را از ب بسم‌ا… تا پایانش خواندم و فقط برای گرفتن تاییدیه زبان آن را به کارشناس سپردم.

در اولین مواجهه با کتاب چه چیزی برای شما مهم و برجسته بود؟

مهدیه زکی‌زاده: اول این که کار مرحله به مرحله به دست ما می‌رسید. در کتاب‌هایی که از ب بسم‌ا… با نویسنده شروع کرده‌ایم ابتدا ۲۰درصد کتاب به نشر می‌رسد و خوانده می‌شود و در مورد این اثر هم به همین صورت بود. ایشان طبق قاعده نشر پیش آمدند و در هر مرحله تاییدیه گرفتند و ادامه دادند. ابتدا ۲۰ درصد اول کتاب با همین جذابیت امروز به دست ما رسید و نشان داد کار خوبی پیش رو است.وقتی با نویسنده‌ای که برای بار اول با نگارش کتاب روبه‌روست برخورد می‌کنیم، کار ما سخت است. تاکید ما روی ارائه مرحله به مرحله کتاب به همین دلیل است. ولی ما با خانم کیایی مشکلی نداشتیم.

کیایی: سابقه کار خبرنگاری کمک زیادی می‌کند. شاید اگر نویسنده‌ای خبرنگار شود باید دوره‌ای ببیند. ولی خبرنگاری که می‌خواهد به کار نویسندگی مشغول شود در این فضا کار کرده است. کار در حوزه ایثار و شهادت مثل نوشتن کتاب است. اتفاقا کار خبر در این حوزه سخت‌تر است چون باید کار جمع و جور مثل داستان کوتاه ارائه کرد.من پیشنهاد کتاب را به خانم مردی دادم و ایشان به سرعت قبول کردند و بدون هیچ ان‌قلتی گفتند سوژه بسیار خوبی است. من دلم می‌خواست فضای واقعی را به تصویر بکشم. واقعیت جانبازی بسیار باارزش است. استنباط خواننده از واقعیت با ارزش‌تر از آن است که بخواهیم مرتبا فانتزی اراده بدهیم. به نظر من تاریخ مصرف روایت‌های صورتی دیگر تمام شده است. صنعت نشر هم دیگر تمایلی به انتشار این نوع روایت‌های شبیه به هم ندارد.

کسی که مجرد است می‌تواند از زندگی مشترک بنویسد؟

کیایی: روایت از زبان همسر شهید بود از این نظر می‌توان خود را به جای طرف مقابل گذاشت. اگر راوی یک آقا بود شاید کار سخت‌تر می‌شد. من امروز می‌توانم خودم را به جای ایشان تصور کنم و درکی از فضا داشته باشم.راوی به خوبی شرح می‌داد و کار من را راحت می‌کرد. زمانی باید روایت را از زیر زبان راوی بیرون بکشید و این کار را بسیار سخت می‌کند. حتی من فکر می‌کنم خود ایشان هم می‌توانستند کتاب را بنویسند. خانم صفدری در صفحه اینستاگرامش خیلی خوب می‌نویسد. شاید با وجود زندگی و داشتن فرزند این کار برایشان سخت می‌شد. ایشان امروز هم می‌توانند داستان خودشان را بنویسند.

*** احراز شهادت ابوزینب در چه مرحله‌ای است؟ ***

صفدری (همسر شهید): تا به حال هیچ اتفاقی نیفتاده است. یک سالی است که موضوع را پیگیری نکرده‌ام. بعد از اربعین و از شهریور به دوستان‌ ایشان اطلاع دادم که دیگر پیگیری نمی‌کنم. اگر قرار به انجام تکلیف باشد که من بدون احراز شهادت هم می‌توانم کارم را انجام بدهم و اگر نه، احراز شهادت بشود هم چه بهتر.کار را پیچیده کرده‌اند، پرونده هنوز باز است و شاید نوع رفتارها و گویش‌ها آن‌قدر برای آدم اذیت‌کننده می‌شود که با خودش می‌گویداگر آن را کنار بگذارم برای من بهتر است. در مورد بچه‌ها با خودم این طور فکر کردم که ما در این چند سال چطور زندگی کرده‌ایم؟ اگر بحث مدارک است که با همین مدارکی که داریم ادامه تحصیل می‌دهیم و اگر بحث امرار معاش یا زندگی روزمره است که خدا روزی‌رسان است.ولی ماجرا بسیار خسته‌کننده شده بود. تا جایی که وقتی من شهادت ابوزینب را به دوستانش اطلاع دادم برای من بسیار راحت‌تر بود. یک‌سال‌ونیم قبل از یکی از مسئولان چیزی شنیدم که برای من بسیار ناراحت‌کننده بود و به‌سرعت موضوع را پیگیری کردم و الحمدلله خیلی زود تمام شد. همان‌جا اعلام کردم که نه احراز شهادت و نه جانبازی می‌خواهم، هیچ توقعی ندارم و فقط خواهش می‌کنم با آبروی همسرم بازی نکنید!
اراده به سمت‌وسوی احراز است ولی گویا کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند و نمی‌خواهند چنین اتفاقی بیفتد. نمی‌دانم چه کسانی هستند و نمی‌توانم قضاوتی بکنم. پرونده همچنان باز است و پرونده را نمی‌بندند.آن زمان حال ایشان بسیار بد بود و قطعا نمی‌توانست برود و پیگیری کند. می‌رفت و کمیسیون تشکیل می‌شد و می‌گفتند دوباره باید طول درمان بگذرد و کمیسیونی دیگر تشکیل شود. احراز جانبازی‌ها بسیار طول می‌کشد و اگردراین بین کسی شهید شودواتفاقی برایش بیفتد چون درصد تعلق نگرفته مشکلاتی ایجاد می‌گردد. در جانبازی بعد از دو سال ابتدا ۱۵درصد دادند. اول فکر می‌کردیم پروسه همین است و من ۱۵درصد را قبول کرده بودم اما ته دلم هنوز شک داشتم. وقتی با دوستان‌ابوزینب مطرح کردم تعجب کردند که چرا برای او ۱۵درصد تعیین شده است. با پیگیری من بعد از چند ماه درصد جانبازی به ۳۰ درصدرسید. بعد ازمدتی دوباره تشکیل جلسه داشتیم واین رقم شد ۳۵درصد.ولی کسانی از دوستان ایشان دست‌شان در کار بود و اطلاعاتی داشتند. از طرف آنها گفته می‌شد که این درصد درست نیست. من دو سه‌بار اعتراض کردم و دیگر قبول نکردند.

***

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس

*** لهجه افغانستانی، کتاب را زیبا و زنده کرد ***

مهدیه زکی‌زاده، نماینده انتشارات روایت فتح: انتشار این کتاب طولانی شد؛ البته مشکل از انتشارات نبود و کتاب کار داشت. چون در وهله اول کتابی که خانم کیایی به ما داده بود لهجه‌ای نداشت و کاملا فارسی بود، ولی درمواردی گویی از دست‌شان در رفته بود و در کلام می‌شد لهجه افغانستانی را دید و می‌دیدیم چقدر کار را زیبا و زنده می‌کند.از این رو با این‌که می‌دانستیم زحمتی دوباره است و باید مکالمه‌ها تبدیل می‌شد که تعداد آنها هم بالا بود اما این را خواستیم. قبل از شروع صحبت‌های‌مان این را خواستیم. کتاب خوبی بود و این تغییر کار را قشنگ‌تر، خاص‌تر و ماندنی‌ترمی‌کرد.برخی موارد شاید درسال‌های ابتدایی که باکتاب سروکارداریم نشان ندهد ولی این کتاب ۱۰سال بعد بیشتر از امروز دیده خواهد شد. این ویژگی را نمی‌توان در مورد تمام کتاب‌ها رصد کرد.خانم کیایی پیشنهاد ماراپذیرفتند وکتاب برای تغییر زبان مکالماتش رفت.این کاربرای نویسنده در اجرا و برای ما در بخش ویراستاری بسیار سخت بود. در حقیقت کتاب دوزبانه شده بود و به ویراستاری عمیقی احتیاج داشت. مدت زمانی که«راه سَفید»درویراستاری ماند، بالا بود. قبل از آن مدت زمانی حدودیک‌سال‌ونیم زمان بردتاکتاب بااعمال تغییرات به دست مابرسدوپیش ازآن هم کتاب یک‌سال‌ونیم زمان‌نگارش داشت. بچه‌هایی که از حوزه خبرنگاری وارد نویسندگی می‌شوند باید هنر قصابی داشته باشند. باید کاررابکشندوآنچه را نوشته‌اند قصابی کنند. این مسأله درمورداین بچه‌هاپررنگ است چون کارهای‌شان زیبا نوشته شده وحشو و چیزی اضافه نیست، ولی باید حذف شود.باید موقعیت‌سنجی و زمان‌سنجی کرد. ما برای خواندن زندگی‌نامه شهدایی که موازی هم هستندزمانی نداریم.این شهدا در موازات همدیگر قرار دارند و می‌توان این کتاب را کنار گذاشت و کتاب بعدی رادر دست گرفت ونمی‌توان هر کتابی را خیلی خاص کرد. از این رو نمی‌توان برای هر کتاب سراغ ۵۰۰صفحه رفت،چون این میزان برای جوان امروزی خسته‌کننده است و نمی‌طلبد. وقتی می‌توان آن شیرینی و لذت را در حجمی‌کمتر رساند چرا نباید این کار را انجام داد؟!

میثم رشیدی مهرآبادی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایرانی‌ترین افغانستانی را می‌شناسید؟! + عکس بیشتر بخوانید »

نگاه رهبر انقلاب به خانواده شهدا پدرانه است/ روایتی بی‌بدیل از زندگی شهدای مهاجر افغان

نگاه رهبر انقلاب به خانواده شهدا پدرانه است/ روایتی بی‌بدیل از زندگی شهدای مهاجر افغان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، مستقر در محل برگزاری سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران؛ آیین جشن امضای کتاب «خاتون و قوماندان» (روایت زندگی ام‌‌البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی(ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون) با حضور سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه، یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب،‌ سردار علی مقواساز، معاون فرهنگی، هنری سازمان بسیج مستضعفان، سردار مهدی خویشاوندی، معاون هماهنگ‌کننده سپاه امام رضا (ع)، سردار عبدالرضا آزادی، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه و بسیج، ام البنین حسینی روای و مریم قربان‌زاده، نویسنده کتاب برگزار شد. 
 
در ابتدای این آیین نغمه مستشارنظامی، شاعر سرودهای آئینی، شعر سروده‌شده خود درباره شهید ابوحامد، فرمانده لشکر فاطمیون را قرائت و به همسر شهید و خانواده‌های مدافع حرم حاضر در کوشک کتاب نمایشگاه تقدیم کرد. 
 
مستشارنظامی گفت: زمانی‌که کتاب «خاتون و قوماندان» را خواندم در بستر بیماری بودم و وقتی صبر زینب‌وار همسر شهید ابوحامد، خانم ‌ام‌البنین را در کتاب خواندم، ایشان را تحسین کردم. امروز باعث افتخار است که شعرم را در محضر سردار قاآنی و همسر شهید ابوحامد می‌خوانم.
 
در ادامه جشن امضای این کتاب، همسر شهید ابوحامد، ام‌البنین حسینی ضمن خوشامدگویی به سردار قاآنی گفت: این اتفاق مبارک را به همه دغدغه‌مندان عرصه جهاد و قلم تبریک می‌گویم. ان‌شاء‌الله این اتفاقات میمون و مبارک را پاسدار و پاسبان باشیم. امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲ فرمودند: «سربازان ما در گهواره‌اند» و امروز افتخار می‌کنم که بعد از چهل سال مهاجرت و سختی‌های آن، من و زنان شبیه به من، پشتیبان همسرانمان و همرزمان سردار سلیمانی‌ها در دفاع از حرم حضرت زینب (ع) در معرکه جنگ سوریه بودیم.
 
وی در ادامه افزود: همان‌طور که حضرت آقا فرمودند؛ این کتاب ثبت اتفاقات بی‌بدیل مهاجران افغانستان است. این کتاب که خانم قربان‌زاده در سه سال پر فراز و نشیب آن را نوشته است، گوشه‌ای از زندگی سیزده ساله من با همسرم است. فکر نمی‌کردیم که کتاب تا این حد مورد توجه حضرت ‌آقا قرار بگیرد و این به خاطر خلوص خود شهدای مظلوم مدافع حرم و لشکر فاطمیون است. همسرم ابوحامد با اندک همراهانش از اولین افرادی بودند که عازم سوریه شدند و با کوهی از طعنه‌ها روبه‌رو شد، اما با نیت و خلوص او و فاطمیون و نظر ویژه بانو حضرت زینب (س) این اتفاق مبارک رقم خورد. به فرموده حضرت آقا باید کتاب‌های شهدا را بخوانیم و در زندگی خود الگو بگیریم. 
 
در ادامه این نشست، قربانزاده، نویسنده کتاب، با خوشامدگویی به سردار قاآنی گفت: در کنار امضا کتاب‌هایم می‌نویسم راوی حکایت‌ها، کوتاه کن حکایت، رستم را باری بگو حکایت تهمینه. «خاتون و قوماندان» حکایت تهمینه است؛ حکایت زنی که می‌خواهد اصالت، اعتقادات و ریشه‌اش باقی بماند. نکته تقریظ رهبری  بر این کتاب بردن نام کوچک خانم‌ام البنین حسینی همسر شهید ابوحامد است. فقط یک پدر فرزندانش را به نام صدا می‌زند و ایشان به فرزندان و همسران خانواده شهدا نگاهی پدرانه دارند و این به لحاظ مکتبی برای ما یک درس است.
 
 وی در ادامه گفت: حضرت آقا در تقریظ کتاب نوشته‌اند که این کتاب اثری است که می‌توان به آن اعتماد و اطمینان کرد و باید بگویم که قرار است در آینده «خاتون و قوماندان» را به‌صورت کتاب صوتی، فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی تولید شود.
 
قربان‌زاده در پایان سخنان خود گفت: جهاد در مکتب ما خانوادگی است و «خاتون و قوماندان» یک جهاد خانوادگی است. در خانواده ما نیز در عرصه جهاد و ادبیات پایداری، جهاد خانوادگی صورت می‌گیرد و با کمک همسرم در حال نگارش فیلمنامه هستیم و در این مسیر از تمام نویسندگان، هنرمندان و فرهیختگان افغانستان کمک می‌خواهیم. امیدوارم خداوند ما را در تر‌ویج فرهنگ و ادبیات پایداری و روایت زنان قهرمان و صبور این مسیر کمک کند تا بتوانیم به وظیفه خود بیش از پیش عمل کنیم. در نهایت امیدوارم ادبیات پایداری نه فقط در ایران و افغانستان که در همه دنیا بدرخشد.
 
در جشن امضای «خاتون و قوماندان» فیلمی از تقریظ رهبری بر این کتاب نمایش داده شد. در پایان جشن امضا این کتاب پوستر این جشن به امضای سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، سردار علی مقواساز، معاون فرهنگی و هنری سازمان بسیج مستضعفین، سردار مهدی خویشاوندی، معاون هماهنگ‌کننده سپاه امام رضا (ع)، سردار عبدالرضا آزادی، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه و بسیج، ‌ام‌البنین حسینی روای و مریم قربان‌زاده نویسنده کتاب رسید.
 
سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ۲۰ اردیبهشت آغاز به‌کار کرده و تا ۳۰ اردیبهشت‌ ۱۴۰۲ در مصلای امام خمینی (ره) و همزمان به‌صورت مجازی در ketab.ir ادامه دارد.
 
انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاه رهبر انقلاب به خانواده شهدا پدرانه است/ روایتی بی‌بدیل از زندگی شهدای مهاجر افغان بیشتر بخوانید »

نقش اساسی فاطمیون در شکست تروریسم بین‌الملل در عراق و سوریه/ فاطمیون برای منطقه و جهان برکات داشتند

نقش اساسی فاطمیون در شکست تروریسم بین‌الملل در عراق و سوریه/ فاطمیون برای منطقه و جهان برکات داشتند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) اولین فرمانده لشکر سرافراز فاطمیون است. کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی همسر شهید علیرضا توسلی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقریظ بر این کتاب حرکت جهادی فاطمیون را افتخاری برای آن‌ها و همه افغان‌ها دانستند.

رسانه پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به مناسبت انتشار تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب بر این کتاب «خاتون و قوماندان» در گفت‌وگو با سردار محمدرضا فلاح‌زاده، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از فرماندهان با سابقه محور مقاومت نگاهی به مجاهدت‌های سردار علیرضا توسلی و رزمندگان لشکر فاطمیون داشته است. سردار فلاح‌زاده از کسانی است که در سال‌های گذشته به دلیل حضور در سوریه با شهید توسلی و دیگر رزمندگان و فرماندهان فاطمیون ارتباط مستقیم داشته است.

برای شروع گفت‌وگو شاید بهتر باشد که به سابقه تیپ فاطمیون بپردازیم. فکر تشکیل تیپ فاطمیون از کجا و چگونه شکل گرفت؟

هم‌زمان با آغاز ناآرامی‌ها در سوریه و عراق، نیرو‌های تروریست چند ملیتی از کشور‌های مختلف در این سرزمین‌ها گرد آمدند و هدف‌شان وهن اسلام، توهین به مقدسات شیعه و سنی و در نهایت هتک حرمت اماکن مقدس در این کشور‌ها و بلاد اسلامی بود.

با هدایت و رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی شاهد آن بودیم که آزادمردانی در سراسر ممالک اسلامی آماده می‌شدند تا برای دفاع از اسلام ناب محمدی، دفاع از حقوق انسان‌ها و دفاع از حرم‌های شریف آل‌الله وارد میدان شوند. افغانستانی‌ها هم بخشی از همین خروش بین‌المللی بودند.

ده‌ها هزار افغانستانی از سال‌های دور به شامات رفته و مهاجر شده و در آنجا مشغول کار و زندگی بودند. با آغاز درگیری‌ها در سوریه با تدبیر و تصمیم سپهبد حاج قاسم سلیمانی در قالب نیرو‌های بسیج مردمی حلقه اول دفاع از حرم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) را تشکیل دادند. کم‌کم افغانستانی‌های عزیز مقیم ایران و بخشی از افغانستانی‌ها از داخل افغانستان نیز به صورت داوطلب و با آگاهی از شرایط بین‌المللی به وجود آمده در سوریه وارد میدان شدند و حلقه اولیه تشکیل فاطمیون این‌گونه بنا نهاده شد.

جمهوری اسلامی ایران هم که به صورت مستشاری در میدان حضور داشت و نقش مشاوره‌ای و پشتیبانی از نیرو‌های مدافع حریم انسانیت را بر عهده داشت، در مقابل نیرو‌های افغانستانی فاطمیون نیز همین نقش را ایفا کرد و برخی مشکلات این عزیزان را حل کرد.

با پیش‌روی نبرد‌ها در سوریه، عیان شدن دست آمریکای و صهیونیست‌ها و از سوی دیگر نگاه انسانی، مذهبی و مردانه افغانستانی‌ها، شاهد آن بودیم که بر تعداد رزمندگان افغانستانی‌ای که برای حضور در میادین نبرد حق علیه باطل در سوریه اعلام آمادگی می‌کردند، افزوده شد و کم‌کم این تشکیلات به نیرویی چند هزار نفری تبدیل شد که برکات آن نه تنها برای مردم سوریه، بلکه برای تمام مردم منطقه و جهان بود. بدون شک یکی از عوامل اصلی شکست تروریسم بین‌المللی داعش در منطقه و سوریه همین نیرو‌های افغانستانی فاطمیون بودند.

بار‌ها شاهد بودیم که شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده میدانی محور مقاومت نسبت به نیرو‌های فاطمیون علاقه و محبت زیادی از خود ابراز می‌کرد. درباره این علقه و محبت ایشان به نیرو‌های فاطمیون صحبت کنید.

شاید در ابتدا این تصور وجود داشت که حضور تعدادی از برادران افغانستانی در میدان سوریه، تنها یک دلگرمی برای دیگر رزمندگان خواهد بود و از سوی برخی نگاه راهبردی به حضور آن‌ها وجود نداشت. اما در همان چند هفته اول با حضور این عزیزان در میدان نبرد ورق برگشت. پیروزی‌های متعدد در میادین مختلف و سخت با سخت‌کوشی و قناعت، شجاعت و دلاورمردی، تیزهوشی و قدرت یادگیری تخصصات نظامی باعث شد که نیرو‌های افغانستانی فاطمیون به یکی از بازو‌های اصلی محور و جریان مقاومت تبدیل شوند.

شهید حاج قاسم سلیمانی هم به عنوان فرمانده میدانی محور مقاومت نگاه ویژه‌ای به عزیزان فاطمیون داشتند. این عزیزان هم خیلی زود در مدار فرماندهی محور مقاومت قرار گرفته و به یکی از بازو‌های اصلی مشورتی و عملیاتی شهید سردار سلیمانی تبدیل شدند.

شهید سلیمانی در طراحی اکثر عملیات‌ها در میدان مقاومت، فرماندهان فاطمیون را دخیل می‌کرد و از توان و قدرت این نیروی جدید محور مقاومت بهره می‌جست. به لحاظ معنوی نیز ایشان دلبستگی عجیبی به فرماندهان و نیرو‌های افغانستانی پیدا کرده و در زمان حضورشان در میدان حتما زمان ویژه‌ای را به سرکشی و ملاقات با رزمندگان فاطمیون اختصاص می‌دادند.

این نکته هم نباید فراموش شود که شهید سلیمانی شخصاً موضوعات مربوط به فاطمیون، چه در میدان و چه در عقبه را پیگیری می‌کردند و با حساسیت به دنبال رفع مشکلات این عزیزان بودند. پس از شهادت حاج قاسم نیز سردار قاآنی با ادامه همان راه، عنایت و محبت خاصی به فاطمیون دارند.

رزمندگان فاطمیون در محور مقاومت در چه نبرد‌ها و عملیات‌های شاخصی در سوریه و عراق حضور داشته‌اند؟

امروز مجاهدین فاطمیون یکی از اعضا و جریانات اصیل و اصلی محور مقاومت هستند که مایه دلگرمی و پشتیبانی برای سایر گروه‌ها و نیرو‌های مقاومت در منطقه شده‌اند. نام بردن از تعداد عملیات‌هایی که فاطمیون در آن‌ها حضور داشته‌اند حتما خارج از حوصله این بحث است؛ از غوطه شرقی و غربی تا فروسیه، ملیحه و تل‌قرین، بصری و سهل الغاب، حماه، حلب، تدمر، دیرالزور، المیادین، بادیة الشام و تا عملیات ابوکمال و نابودی حکومت داعش و غلبه و پیروزی بر آمریکا و رژیم صهیونیستی ناظر عملیات‌های موفق فاطمیون بوده است.

بهتر است بگوییم فاطمیون یکی از اساسی‌ترین نیرو‌های شکست‌دهنده تروریسم بین‌الملل در عراق و سوریه بوده است و لذا این رزمندگان و مجاهدان سرافراز فاطمیون در این جهاد مقدس یعنی دفاع از حرم و اسلام شرکت کردند و شهیدان با نام و گمنامی تقدیم اسلام ناب محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کردند و سردار دلاور و فرمانده عالی مقام شهید ابوحامد و یاران با وفایش و فرماندهان و سرداران شهید فاتح، سید حکیم، رئوف خاوری، ذوالفقاری، شیخ رضایی، سجادی و سید جعفر که نقش اساسی در طراحی و برنامه‌ریزی بر عهده داشتند و پابه‌پای رزمندگان فاطمیون در عملیات‌های هجومی علیه دشمنان خدا شرکت کردند و در راه دفاع از اسلام ناب محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و بشریت و دفاع از حرم اهل البیت پیامبر علیهم‌السلام جان خود را نثار کردند.

دلدادگی افغانستانی‌ها به اسلام و حقیقت محدود به حضورشان در میدان دفاع از حرم نیست و این عزیزان در دوران دفاع مقدس هم نشان دادند که هر جا لازم باشد برای دفاع از اسلام وارد میدان خواهند شد. این روحیه ریشه در کدامیک از ویژگی‌های این مردمان دارد؟

مردم افغانستان ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی دارند که آن‌ها را به مردمی مقاوم تبدیل کرده است. این مقاومت به معنای واقعی مقاومت اسلامی است؛ مبارزه با ابرقدرت‌ها در افغانستان خصوصاً آمریکا نشان از روحیه مقاوم، ضد اشغال و ضدتروریسم افغانستانی‌ها دارد. آنچه در دفاع مقدس و در سوریه نیز توسط افغانستانی‌ها شکل گرفته اتمام همان روحیه در فرای مرز‌های افغانستان است. بی‌شک آنچه در اخراج اشغالگران از افغانستان روی داده و آنچه از حضور افغانستانی‌ها در دفاع مقدس ایران و ماجرا‌های مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق می‌بینیم یک نقطه هدف واحد دارد و آن نقطه دفاع از اسلام و دفاع از مرز‌های اسلام ناب است و در این ماجرا تفاوتی میان اقوام افغانستانی نیست.

سابقه آشنایی شما با شهید توسلی (ابوحامد) اولین فرمانده فاطمیون به چه زمانی بر می‌گردد و ایشان چه ویژگی‌های شخصیتی برجسته‌ای داشتند؟

نخستین برخوردم با شهید توسلی عزیز در سوریه و بحبوحه نبرد‌های شدید آن روز‌ها بود. ایشان فرماندهی میدانی فاطمیون را برعهده داشتند و به همین خاطر دیدار‌ها و جلسات متعدد و مشترک زیادی بین ما برقرار می‌شد که کم‌کم ما را به برادرانی هم‌زبان در آن سوی مرز تبدیل کرده بود. همین موضوع عمق رفاقت و برادریمان را بیشتر کرد و تا آخرین لحظات شهادت این سردار دلاور و پر افتخار اسلام و سردار شهید فاتح، شاهد مقاومت و شجاعت بی‌نظیر این شهیدان عزیز و رزمندگان فاطمیون در تل قرین بودیم که تک و هجوم سنگین دشمن را دفع کردند و در این مصاف آسمانی شدند.

اگر بخواهم صفات برجسته ایشان را بر شمارم باید ساعت‌ها صحبت کنیم، اما به اختصار بگویم که شهید توسلی یک مسلمان واقعی و با حساسیت جدی روی مسائل حلال و‌حرام و بیت‌المال بود.

شخصیتی فکور، شجاع، طراح و عملیاتی داشت، ولی در عین حال قناعت یکی از ویژگی‌های اصلی شهید توسلی بود که همین موضوع باعث می‌شد در میدانی که نیرو‌های تحت امر او عملیات می‌کردند شاهد کمترین هزینه و تلفات مادی باشیم.

شهید ابوحامد به شدت روی تک‌تک نیروهایش حساس بود و به نوعی نقش پدرگونه برای نیرو‌های فاطمیون داشت. در اوج نبرد‌های نظامی به دنبال حل مشکلات نیروهایش بود و از جان و مال و آبرویش برای حفظ نیروهایش مایه می‌گذاشت و عزیز فاطمیون بود.

خانواده‌های شهدا همیشه در زمان نبرد، پشتیبانان اصلی رزمنده‌ها بوده‌اند، طبیعتاً خانواده‌های فاطمیون در ایران هم به دلیل مهاجر بودن با مسائل متعددی مواجه بوده‌اند. در طول سال‌های نبرد با تروریست‌ها چه برنامه‌هایی را برای حمایت از این عزیزان در دستور کار بوده است؟

جمهوری اسلامی ایران همیشه میزبان مهاجران افغانستانی بوده است، ولی با حضور فاطمیون در میدان‌های نبرد مقاومت و دفاع از حرم در مقابل گروه‌های تروریستی و تکفیری داعش و النصره و تابعیین، باعث تحول در نگرش و عمل مردم ایران اسلامی و مسئولین به مهاجرین گردد و به قول حاج قاسم؛ شهیدان عزیز فاطمیون در نبرد‌ها و دفاع از حرم غبار مظلومیت را از چهره مهاجرین افغانستانی زدودند و باعث شدند هم در بدنه مردمی و هم در میان مسئولان دولتی جمهوری اسلامی ایران نگاه ویژه‌ای به مهاجرین افغانستانی شود.

در طول سال‌هایی که از تأسیس فاطمیون می‌گذرد، خانواده شهدای این لشکر با رهبر انقلاب دیدار‌هایی داشته‌اند. چه نکاتی از این دیدار‌ها در خاطرتان هست؟

بنده توفیق حضور در این دیدار‌ها را نداشته‌ام، اما آنچه از دوستان حاضر در این دیدار‌ها شنیده‌ام این است که رهبر انقلاب هر سال به جز ایام کرونا در هنگام سفر به مشهد مقدس وقت ویژه‌ای را به دیدار با خانواده شهدای فاطمیون اختصاص می‌دهند. این‌خود نشان از عنایت ویژه ایشان به عزیزان فاطمیون است.

این دیدار‌ها یک دلگرمی بزرگ برای خانواده‌های و عزیز فاطمیون است. اینکه رهبر انقلاب از نزدیک مسائل آن‌ها را دنبال می‌کنند و یکی از دغدغه‌هایشان مسائل این عزیزان است یک نقطه قوت و پشتیبانی برای رزمندگان فاطمیون است که با انگیزه مضاعف برای نبرد نهایی یعنی محو رژیم صهیونیستی از صفحه روزگار در میدان حضور داشته باشند.

مردم عزیز ایران اسلامی و دیگر مسلمانان جهان خوب می‌دانند که فاطمیون از آسایش و زندگی و جان شیرین خود برای دفاع از اسلام، مسلمانان، شیعیان و مردم ایران اسلامی و کشور‌های منطقه گذشتند، حال بر ماست که آن‌ها را مورد تکریم و احترام قرار دهیم و به این همه جهاد و تلاش آن‌ها افتخار کنیم.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش اساسی فاطمیون در شکست تروریسم بین‌الملل در عراق و سوریه/ فاطمیون برای منطقه و جهان برکات داشتند بیشتر بخوانید »

انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان»

انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان»



در مراسم چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده لشکر فاطمیون، منتشر شد

به گزارش مجاهدت از مشرق، در مراسم چهاردهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در مشهد مقدس، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده لشکر فاطمیون، منتشر شد:

انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان»

بسمه تعالی
ـ سلام خدا بر شهید عزیز، علیرضا توسّلی، مجاهد مخلصِ فداکار و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه‌ی او خانم امّ‌ البنین.
حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکرده‌ام. برخی از آنها جداً تاثرانگیز است، ولی از سوی دیگر، حرکت جهادی فاطمیون افتخاری برای آنها و همه‌ی افغانها است.
دی ۱۴۰۱
ـ نوشته‌ی صفحه‌ی مقابل بسیار زیبا و اثرگذار است.

«خاتون و قوماندان» روایت زندگی خانم ام‌البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی (ابو حامد) فرمانده برجسته و پرافتخار لشکر فاطمیون است که به قلم خانم مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستاره‌ها چاپ و منتشر شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان» بیشتر بخوانید »