لشکر 10 سیدالشهدا

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید حاج «یدالله کلهر» جانشین لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) یکم بهمن ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. هرچند آوردن نام او یادآور لشکر سیدالشهدا (ع) هست، اما شهید کلهر در سال ۶۴ به این لشکر آمد و پیش از آن، در سمت‌ها و واحد‌های دیگری مشغول خدمت بود. سردار «محمدعلی فلکی» از همرزمان شهید کلهر اظهار داشت: تابستان سال ۶۴ حاج علی فضلی فرمانده تیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) شد. آن زمان هنوز تیپ به لشکر ارتقاء نیافته بود. با آمدن حاج علی، شهید کلهر هم به این تیپ آمد و از بدو ورودش جانشین سردار فضلی شد تا زمانی که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

«محمود تنها» از دیگر همرزمان شهید کلهر هم می‌گوید: من اواخر سال ۵۹ در تیپ المهدی بودم. آن زمان سردار فضلی فرمانده این تیپ بود و شهید کلهر هم جانشینش. از همان زمان این دو نفر با هم رفیق و همراه بودند. بعد‌ها در عملیات فتح المبین و آزادسازی خرمشهر و والفجرمقدماتی همچنان کنار شهید کلهر بودم. 

شهید کلهر فعالیت‌های انقلابی‌اش را در شهریار و کرج آغاز کرد و در روز‌های پایانی عمر رژیم طاغوت، به تهران آمد و در تصرف پادگان‌های ارتش همراه دیگر جوانان انقلابی مشارکت کرد. در همین زد و خورد‌ها مجروح شد. بعد از پیروزی انقلاب، با شروع اغتشاشات در کردستان، به مناطقی مثل سنندج و تکاب رفت و در شهر تکاب فرماندهی عملیات منطقه را برعهده گرفت. سپس به کرج برگشت و در سپاه آنجا فعال بود.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

مشارکت در تاسیس تیپ المهدی (عج) و جانشینی آن، جانشینی تیپ نبی اکرم (ص)، حضور در کادر فرماندهی لشکر ۲۷، اعزام به لبنان و سوریه در سال ۶۳ و نهایتا آمدن به لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در تیر سال ۱۳۶۴، فعالیت‌هایی بود که شهید کلهر در جبهه‌ها انجام داد و نهایتا نیز در همین لشکر به شهادت رسید. حضور سردار فضلی و حاج یدالله کلهر در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) باعث تقویت آن شد و شرکت در چند عملیات متوسط و محدود در خلال سال ۶۴ و خصوصا شرکت در عملیات والفجر ۸ باعث شد تا پس از پایان عملیات والفجر ۸، تیپ ۱۰ به لشکر ارتقاء پیدا کند. 

یکی از همرزمان شهید کلهر می‌گوید: در عملیات والفجر ۸ تیپ ۱۰ در دو مرحله شرکت کرد. یکی در عملیات ایذایی تصرف بخشی از جزیره‌ ام‌الرصاص که این عملیات برای فریب نیرو‌های دشمن و سلب تمرکزشان از فاو به عنوان محور اصلی عملیات والفجر ۸ بود. تیپ ما بعد از تصرف اهدافش در‌ام‌الرصاص، طبق نقشه آنجا را تخلیه کرد و ما در تداوم عملیات به خود فاو رفتیم. در آنجا حاج علی فضلی مجروح شد و یک چشمش را از دست داد. بعد از پایان والفجر ۸، ابلاغ شد که تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) به لشکر ارتقاء یافته هست.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

شرکت در عملیات کربلای ۵ شاهکار لشکر ۱۰ در دفاع مقدس بود. در این عملیات لشکر ۱۰ توانست عمده استحکامات دشمن در دژ شلمچه را تصرف کند. سردار فلکی در این خصوص می‌گوید: در عملیات کربلای ۵ خیلی از موانع نونی شکل را نیرو‌های لشکر ۱۰ تصرف کردند. ورود و تسلط به منطقه موسوم به پنج ضلعی هم از جمله کار‌هایی بود که لشکر سیدالشهدا (ع) انجام داد. بعد از تصرف پنج ضلعی، سردار فضلی آمد و مقر فرماندهی لشکر را آنجا بنا نهاد. البته این مقر فرماندهی شامل یک نفربر‌ «ام ۱۱۳» بود که برای در امان ماندن از تیر و ترکش‌های دشمن، جلسات و امور فرماندهی لشکر در آنجا انجام می‌گرفت.

«سید حسین میررضی» مسئول عملیات لشکر ۱۰، در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. شهادت او برای شهید کلهر که دوستی چندین ساله با میررضی داشت، بسیار گران آمد. پس از این اتفاق بود که تعدادی از فرماندهان مثل شهید شوشتری به مقر فرماندهی لشکر ۱۰ در پنج ضلعی آمدند تا کلهر را روحیه بدهند، اما گویا شهید کلهر از چیز دیگری ناراحت بود! 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

سردار فلکی می‌گوید: شهید شوشتری آمده بود تا به شهید کلهر روحیه بدهد. کمی با ایشان حرف زد و بعد رفت. من و حاج یدالله کلهر و تعدادی از بچه‌ها، شوشتری را مشایعت کردیم. بعد از رفتن او، شهید کلهر گفت: اینها فکر می‌کنند همه ناراحتی من به خاطر شهادت میررضی هست. در حالی که من برای خودم ناراحتم. دوستانم رفته‌اند و من مانده‌ام. پنج روز بعد از شهادت میررضی، حاج یدالله کلهر هم به شهادت رسید.

میررضی ۲۵ دی ماه شهید شد و کلهر یکم بهمن ماه ۶۵ آسمانی شد. در شرح شهادت شهید کلهر آمده هست که او برای گره‌گشایی یکی از محور‌های عملیاتی که دچار مشکل شده بود، به آن منطقه می‌رود اما همان جا به سختی مجروح می‌شود. حاج علی فضلی فرمانده لشکر ۱۰ در خصوص مجروحیت شهید کلهر و نحوه تشییع پیکر او خاطرات مفصلی بیان کرده هست که حاج یدالله بعد از مجروحیت ابتدا به درمانگاه صحرایی و سپس به بیمارستان شهید بقایی منتقل می‌شود و حدود ۲۴ ساعت کار مداوا روی او انجام می‌شود تا اینکه به شهادت می‌رسد. 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

بعد از شهادت کلهر، پیکرش به اردوگاه کوثر که مقر اصلی لشکر ۱۰ بود منتقل می‌شود. مراسم تشییع او بیرون از اردوگاه برگزار شده و تعداد زیادی از نیرو‌های لشکر از اردوگاه خارج می‌شوند. در همین لحظه جنگنده‌های دشمن کوثر را بمباران می‌کنند، اما به دلیل خروج نیرو‌ها از آنجا، جان بسیاری از رزمنده‌ها نجات پیدا می‌کند. معروف هست که حتی پیکر شهید کلهر هم حافظ همرزمانش بود و جان نیرو‌های لشکر ۱۰ را نجات داد. 

«محمود تنها» در بیان خاطره‌ای از انتقال پیکر شهید کلهر به زادگاهش شهریار می‌گوید: وقتی پیکر شهید را به سپاه شهریار آوردند. مرحوم حاج‌ نبی‌الله (پدر شهید) گفت: یدالله قوی‌تر از این حرف‌هاست که قبل از اتمام جنگ شهید شود. باور نمی‌کنم این پیکر او باشد. در صورتی باور می‌کنم که نشان یدالله را ببینم… این نشان خالی روی سینه شهید کلهر بود. مرحوم حاج نبی سینه شهید را نگاه کرد. با دیدن خال مطمئن شد که این پیکر، پیکر پسرش یدالله هست. بدون آنکه گریه کند، محکم گفت: آفرین پسرم. احسنت که رو سفیدم کردی.

وصیت‌نامه شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

«من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فانادیته»

راه ِخمینی (ره) ما را به راه ِ مستقیم الله آورد

با سلام و درود بر محمد (صلی الله علیه و آله) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش امام خمینی رهبر بزرگ تمامی مسلمین و مستضعفین جهان، رهبری که تمامی ما را از منجلاب خواری و ذلت بیرون کشیده و به راه راست هدایتمان کرد و نوری شد در تاریکی راه که بتوانیم حرکت خودمان را از تمام راه‌های انحرافی بازداریم و در راه مستقیم که همان «الله» می‌باشد، حرکت خود را ادامه دهیم و با این راهنمایی امام عزیزمان بود که راه خود را پیدا و انتخاب کردم تا بتوانم جبران زمان جاهلیت خود را بکنم.

سردار شهید «یدالله کلهر»

خونم به حسین (ع) گواهی می‌دهد که من مثل مردم کوفه نیستم

خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیک شوم و به تو بپیوندم. خدایا من خواهان شهادتم، نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شده‌ام و یا خواسته باشم خود را از دست این سختی‌ها و نابسامانی‌های دنیوی خلاص سازم، بلکه می‌خواهم گناهان زیادی را که انجام داده‌ام به وسیله رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو پاک گردد. می‌خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام، موجودی نباشم که جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران نماید و نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند. می‌خواهم شهید شوم تا خونم به سرور شهیدان حسین (علیه السلام) گواهی دهد که من مانند مردم کوفه نیستم و رهرو راهش بوده‌ام.‌ای بهتر از همه دوست‌ها و یارها! مرا دریاب.‌ای معشوقم! مرا نزد خویش بخوان، من انسانی گنهکار و روسیاه هستم، مرا فراخوان که دیگر نمی‌توانم صبر کنم و صبرم به پایان رسیده هست؛ و چه سخت و ناگوار هست بین دوستان صمیمی جدایی می‌افتد و چه سخت هست آن زمانی که یک رهرو به مقصدش برسد و دیگری مثل من به مقصد خویش نرسد. بارال‌ها خودت این سختی‌ها را از دوش من بردار.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

پدر عزیز و مادر مهربانم! در شهادتم بی صبری و گریه نکنید

پدر عزیزم مرا ببخش که فرزند خوبی برایت نبودم و از من راضی باش تا خدا هم از من خشنود گردد و مرا بیامرزد. امیدوارم بتوانم با تقدیم خون ناچیز و جسم ضعیف خود به اسلام و قرآن رضایت خدا و شما را فراهم کنم. صبور باش و مبادا بی صبری و گریه کنی و تو مادر مهربانم در شهادتم گریه نکن. افتخار کن و شجاع باش و به دیگر مادران شهدا بیشتر سربزن و به آنها دلداری بده و اگر خواستی گریه هم بکنی بر سیدالشهدا حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن نه بر من.

مریم را طوری تربیت کن که در آینده زنی متعهد و لایق برای اسلام باشد

همسر خوبم می‌دانم که همسر خوبی برایت نبودم و از روز اول ازدواج پیش شما نتوانستم بمانم و حتی شاید بگویم هنوز نتوانستیم درست همدیگر را بشناسیم. به هر حال شما مرا حلال کن و امیدوارم بتوانی در مقابل تمام سختی ها، چون کوهی استوار و مقاوم باشی و استاد خوبی برای تنها دخترم مریم که هنوز هم پدر خود را به خوبی نمی‌شناسد. مریم را طوری بزرگ و تربیت کن که در آینده زنی مسلمان و متعهد و لایق برای اسلام و جامعه اسلامی باشد.

برادر عزیزم مرا ببخش که برادر خوب و لایقی برایت نبودم و باعث سرافکندگی تو بودم، ولی مرا حلال کن و امیدوارم همیشه در راه رسیدن به اهداف اسلام و قرآن موفق باشی و شما خواهران مهربانم، زینب گونه باشید و مانند زینب پیام شهدا و برادر کوچک خود را به همه جا برسانید و مبادا گریه کنید که دشمن از این گریه کردن‌ها خوشحال خواهد شد و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد نمایید.

خود را با سختی‌ها وفق دهید و همیشه پشتیبان امام (ره) باشید.

اما پیامی به تمام دوستان و برادران و آشنایان؛ روی مسائل اسلامی بیشتر تأکید کنید و همیشه در فکر رشد دیگران و خود باشید و سعی همگی بر این باشد که بیشتر به یاد خدا باشیم و رابطه خودمان را با او نزدیک‌تر کنیم. نفس خود را تحت فشار قرار دهیم و خودمان را با سختی‌های جامعه وفق دهیم، دوستی‌های این دنیا مبادا موجب غفلت مان گردد و در صف غافلین قرار گیریم. در خط امام که همان خط قرآن هست حرکت کنیم و خارج نشویم و همیشه پشتیبان امام عزیزمان باشیم.

در آخر از تمام برادران و آشنایان برایم حلالیت بطلبید تا گناهانم کمتر شود. ضمناً مرا در امامزاده محمد کرج دفن نمایید….

التماس دعا
یداله کلهر
۶۲/۱/۱۸
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی
خمینی را نگهدار

گزارش از علیرضا محمدی

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر بیشتر بخوانید »

فیلم/ اعلام رمز عملیات «بیت‌المقدس ۲» توسط سردار فضلی

فیلم/ اعلام رمز عملیات «بیت‌المقدس ۲» توسط سردار فضلی

گروه ساجد دفاع‌پرس: عملیات «بیت المقدس ۲»، ۲۵ دی سال ۱۳۶۶ مصادف با سالروز شهادت حضرت زهرا (س)، با رمز مبارک «یازهرا (س)» برای آزادسازی ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق درمنطقه‌ای به وسعت ۱۳۰ کیلومترمربع و شرایط جوی سخت آغاز و سرانجام موجب تصرف بیش از ۴۰ ارتفاع و چند روستای منطقه شد.

براساس فیلمی که در ادامه مشاهده می‌کنید، سردار «علی فضلی» فرمانده وقت لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع)، رمز عملیات «بیت‌المقدس ۲» را برای رزمندگان این لشکر اعلام می‌کند.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ اعلام رمز عملیات «بیت‌المقدس ۲» توسط سردار فضلی بیشتر بخوانید »

سردار

سردار فضلی: «روایت‌ها» مبنای اتصال نسل جوان به فرهنگ دفاع مقدس هستند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «علی فضلی» جانشین معاون هماهنگ کننده فرمانده کل سپاه پاسداران امروز (سه‌شنبه) در نشست هم‌اندیشی با راویان دفاع مقدس ویژه لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) که به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محل این مرکز با حضور راویان این فرمانده پیشکسوت در دفاع مقدس برگزار شد، اظهار داشت: آنچه که امروز از عظمت کار رزمندگان دفاع مقدس به دست جامعه رسیده، مرهون زحمات راویان دفاع مقدس است.

سردار فضلی افزود: راویان دفاع مقدس با درایت و سعه صدری که در آن برهه نشان دادند، با ثبت و ضبط وقایع و تاریخ دوران دفاع مقدس توانستند یک فرهنگ جدید را پی‌ریزی کنند که اگر آن ایثار و همت نبود، روایت دفاع مقدس برای امروز ابتر می‌ماند و کار به نتیجه نمی‌رسید.

جانشین معاون هماهنگ کننده فرمانده کل سپاه گفت: امروز روایت راویان دفاع مقدس برای نسل‌های امروز و آینده مبنای نگاه به دوران جنگ تحمیلی است؛ لذا پایش این روایات و پرداختن به آنها باید به گونه‌ای باشد که نسل‌های امروز و فردا بتوانند به روایت‌ها تکیه کنند.

سردار فضلی در تعریف اهمیت و جایگاه دفاع مقدس تصریح کرد: اگر بخواهم دفاع مقدس را در یک جمله خلاصه کنم، باید از کلام شهید عزیز حاج «قاسم سلیمانی» وام گرفته و بر آن تاکید کنم که الگوی مدافعان حرم در جبهه سوریه، برگرفته از دفاع مقدس بود و این اهمیت و جایگاه دفاع مقدس را نشان می‌دهد؛ لذا اگر بتوانیم از این الگو درست بهره‌برداری کنیم، می‌توانیم تا آخر مسیر به درستی پیش برویم.

وی خاطرنشان کرد: به همت راویان دفاع مقدس اغلب عملیات‌ها به صورت عمده ثبت و ضبط شده، اما به طور طبیعی ممکن است برخی افراد از ثبت و ضبط برخی وقایع جامانده باشند که هم‌پوشانی این دست مسائل با تشریک مساعی سایر راویان در بخش‌های دیگر امکان‌پذیر است و سبب می‌شود روایت‌ها به طور کامل تدوین و تدقیق شوند.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار فضلی: «روایت‌ها» مبنای اتصال نسل جوان به فرهنگ دفاع مقدس هستند بیشتر بخوانید »

«مردان رستگار، به روایت سیدمحمد ابوترابی»

«مردان رستگار» شرحی کوتاه از تاریخ لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، «مردان رستگار، به روایت سیدمحمد ابوترابی» کتابی در خصوص تحولات لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) هست که وقایع سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳ را دربرمی‌گیرد. این کتاب که به کوشش «محمدعلی صمدی» و «علی‌اکبر مرذآبادی» به رشته تحریر درآمده در ۲۰۸ صفحه مصور تدوین و تنظیم شده هست.

در پیش‌گفتار این کتاب آمده هست: «صحیفه پیش‌رو که عنوان دو پهلوی مردان رستگار بر تارکش می‌درخشد، تنها شکواییه‌ای هست کوتاه و از مجاهدی دل‌خسته تا یاد یاران سفر کرده‌اش را از هاله‌ای از غبار منقولات و روایات مبهم و غالبا نادرست بیرون کشد و برای نخستین بار پس از ۳۰ سال، روایتی دست اول و بی‌واسطه باشد از گعده‌ جهادی رندان رستگاری که مردانه بر بیعت با پیشوای‌شان ایستادند و با خون خویش، بر صدق دعاوی سترگ‌شان، مهر جاودانگی زدند.»

قسمتی از متن کتاب:

«دشمن توانسته بود سازمان کار لشکرها و تیپ‌ها را در هم بریزد و از ادامه عملیات، مطابق طرح ریخته شده، جلوگیری کند. جزایری که بنا بود به جای پایی برای هجوم نیروها به شرق بصره و قطع مسیرهای تردد از القرنه و بصره به العماره و بغداد تبدیل شود، حالا شده بود قتلگاه جوانان رشیدی که جز خدای خود هیچ پشتیبان و ناظری نداشتند. آن روز دشمن آتش سنگینی روی عقبه تیپ ریخت اما گردان‌ها آمادگی هجومی خودشان را حفظ کرده بودند.

در به کارگیری گردان‌های باقی‌مانده، اختلاف نظر وجود داشت. بعضی می‌گفتند صبر کنیم تا صبح، شاید قرارگاه وضع را سامان دهد و ما در همان محور پیش‌بینی شده وارد عمل شویم. گروهی هم می‌گفتند مگر واقعیت را نمی‌بینید؟ دشمن در حال رسیدن به جزیره شمالی و عقبه نیروهاست. اگر امشب کار دشمن‌ یک‌سره نشود، دیگر فردایی برای سامان‌دهی وجود ندارد. حتی اگر هم بخواهیم خارج از جزیره عمل کنیم، باید از همین جاده و دشت تصرف شده عبور نماییم.

در نهایت، فرماندهان محور تیپ به این جمع‌بندی رسیدند که دشمن امشب تجمیع نیرو خواهد داشت تا صبح فردا، طرح تصرف خود را تکمیل کند و اگر امشب علیه دشمن عمل نشود، صبح فردا، بدون جنگیدن هم، نیروها سرنوشتی جز شهادت نخواهند داشت.»

«مردان رستگار، به روایت سیدمحمد ابوترابی» در ۲۰۸ صفحه مصور تالیف و توسط انتشارات «یا زهرا» در پنج هزار نسخه منتشر شده هست.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«مردان رستگار» شرحی کوتاه از تاریخ لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) بیشتر بخوانید »

تنها راه شهادت، مسئولیت حمام هست!+ فیلم

راه عجیب شهید «ملازمی» برای کسب فیض شهادت+ فیلم


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: «خودسازی» بزرگ‌ترین عامل رسیدن به کمال هست؛ این مهم، تجلی همان سخن سردار دل‌هاست که فرمودند «شرط شهید شدن، شهید بودن هست»؛ یعنی اگر کسی می‌خواهد به جایگاه والای شهادت یعنی کمال دست پیدا کند، باید شهیدگونه زندگی کند و شرط شهیدانه زندگی کردن، خودسازی هست.

زمانی که زندگی شهدا را بررسی می‌کنیم، نکات زیادی در زندگی آن‌ها می‌یابیم که نشان می‌دهد آن‌ها در راستای خودسازی تلاش می‌کردند که یکی از جلوه‌های خودسازی در زندگی شهدا، دوری از غرور، تکبر و منیت بود؛ بنابراین روایت‌های گوناگونی از آن‌ها نقل می‌شود که نشان می‌دهد آن‌ها با وجود جایگاه و مسئولیت‌هایی که داشتند؛ اما گاهاً دست به انجام کارهایی می‌زدند تا در یک کلام، روی نفس اماره‌شان پا بگذارند و در این جایگاه دچار غرور، تکبر و منیت نشوند.

شهید «توحید ملازمی» هم مانند بسیاری از این شهدای والامقام، از چنین خصوصیاتی برخوردار بود؛ یعنی با وجود این‌که در گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) به‌عنوان یک نیروی کلیدی به حساب می‌آمد؛ اما ترجیح داد تا مدتی، مسئولیتی را برعهده گیرد، که آن را تنها راه شهادت می‌دانست؛ چراکه می‌توانست از این طریق روی غرور، تکبر و منیت پا بگذارد.

«محمدرضا جعفری» از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در دوران دفاع مقدس ماجرا را چنین روایت کرده هست: شهید «علی مرآتی» یک‌مدت مسئول حمام گُردان بود؛ یک حمام داشتیم که کانتینری بود و یا شش دوش آب، در قسمت غربی الوارثین (مقر رزمندگان تخریب) قرار داشت. شهید «توحید ملازمی» یک‌بار به من گفت که بیا برویم کارت دارم؛ وقتی رفتیم، درب کانتینر را باز کرد و دیدم که روی کانتینر نام چند شهید را نوشته‌اند که یکی از آن‌ها، نام شهید «سلطان‌علی معصومی» بود و نام «علی مرآتی» را هم به‌عنوان شهید آن‌جا نوشته بودند (در حالی که هنوز شهید نشده بود)؛ حالا نمی‌دانم که خودش نوشته بود یا کس دیگری به شوخی آن را نوشته بود.

شهید ملازمی به من گفت که من یک موضوعی را متوجه شدم؛ این‌که تنها راه شهادت، مسئولیت حمام هست! بیا برویم وسایل [مسئولیت] حمام را بگیریم؛ اما من گفتم که تو کجا و حمام کجا!؛ بالاخره رفتیم و درخواست کرد که مسئولیت حمام را به ما بدهند؛ اما به‌دلیل این‌که شهید ملازمی جزو نیرو‌های کلیدی گردان بود، مسئولان گردان فکر کردند که او دارد آن‌ها را مسخره می‌کند و مخالفت کردند؛ اما او اصرار کرد، تا این‌که بالاخره قبول کردند.

ما از آن شب به بعد، نیمه‌های شب می‌رفتیم و کار‌های حمام را انجام می‌دادیم. واقعاً خیلی هم سخت بود؛ مثلا گازوئیل که در منبع‌ها می‌ریختیم، روی ما می‌پاشید و کار‌ها نظافت را انجام می‌دادیم و…؛ خلاصه این‌که تمام این حمام‌ها، هرشب توسط این شهید والامقام تمیز می‌شد.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

راه عجیب شهید «ملازمی» برای کسب فیض شهادت+ فیلم بیشتر بخوانید »