قهرمانان گمنام و موشک باران شهرها




به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، روایتهای شب پنجم برنامه جبهه به «موشک باران شهرها» اختصاص داشت؛ حادثهای که در آن کسانی که آمادگی رزم نداشتند، تبدیل به قهرمانان گمنام قصههای موشک باران شدند. از روزهای سختی صحبت شد که رژیم بعث عراق مردم عادی را هدف حملات خود قرار داده بود.
در ابتدا محسن بخشینیا، بیسیمچی رده فرماندهی لشکر ۱۷ علیابنابیطالب و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس مهمان این برنامه بود. او در ابتدا گفت: «بعد از اینکه عراق در جبهههای مختلف با عملیات زمینی حریف رزمندگان ما نشد رو به ایجاد رعب و وحشت میان مردم آورد. به لحاظ مردم قم تمام و کمال در خدمت انقلاب بودند در سال ۶۴ قم چندین مرحله مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت و در ادامه در سال ۶۵ هفت نقطه قم از جمله سهراه بازار توسط چند فروند هواپیمای ارتش بعث عراق بمباران شد که منجر به شهادت ۱۰۰ نفر و مجروح شدن ۹۰ نفر شد.»
دانشآموزانی که به منزل نرسیدند
بخشینیا ادامه داد: «یکی از برگهای زرین ما قمیها در دوران دفاع مقدس، اول بهمن ۱۳۶۵ ساعت ۴ و ۵۵ عصر بود. با اعلام وضعیت قرمز پدافندها شروع به آتش کردند و هفت نقطه قم بمباران شد. در این بمباران کاسبها و مردم عادی کوچه و بازار در اثر این بمباران شهید و مجروح شدند. از جمله این شهیدان گروه سرود مدرسه قطب راوندی بود که در یک اتوبوس از اجرایی برمیگشتند که ۱۱ نفر از این گروه سرود به شهادت رسیدند.»
در ادامه برنامه از برادر شهید صادقی، مسئول و رهبر گروه سرود مدرسه قطب راوندی برای ادامه روایت دعوت شد. او گفت: «سال ۶۳ برادرم به خاطر علاقه به کار فرهنگی از جبهه برگشت و پس از تحصیل در دانشگاه تربیت مدرس باهنر در سال ۶۵ به عنوان دبیر فرهنگی مدرسه قطب راوندی مشغول شد و امور مربوط به تئاتر و سرودهای دانشآموزان را انجام میدادند؛ و چند گروه تشکیل دادند و به مجالس شهدا میرفتند. آن روز گروه سرودشان برای یادبود ایامالله فجر به سینما تربیت قم رفته بودند. به دلیل شرایط جنگی از خانوادههای دانشآموزان رضایتنامه گرفته بودند تا پس از اجرای سرود بچهها که امانتهای خانوادهها بودند را بازگردانند. حمله هوایی از مسیر نزدیک به حرم حضرت معصومه (س) آغاز شد و اتوبوس دانشآموزان از پشت مورد اصابت قرار گرفت و ۱۱ دانش اموز به همراه مربی و راننده به شهادت رسیدند.»
در ادامه از خانوادههای این شهدا دعوت شد که روی صحنه بیایند که هر کدام عکسی از فرزند شهید خود در دست داشتند.
در ادامه، رسول خامهیار، عکاس و نیروی هلال احمر و یکی از شاهدان صحنه بمباران قم گفت: «بلافاصله بعد از آژیر با مینیبوس به سمت بازار آمدیم و خود را به منطقه رساندیم. حادثه آنقدر فجیع و گسترده بود که سرگردان میشدم از کجا گزارش تهیه کنم. بدنهای قطعه قطعه شده عابران و مینیبوسی که در حال سوختن بود؛ این صحنهها را میدیدم و با ناراحتی تند عکس میگرفتم، حتی با تاریک شدن هوا قادر به تنظیم دوربین نبودم و تلاش میکردم وقایع را ثبت کنم.»
همه داشتند فرار میکردند، اما من به سمت محل حادثه میدویدم
یکی دیگر از شاهدان این حادثه گفت: «آن زمان ۱۶ ساله و شاگرد یک مغازه پارچهفروشی بودم و محل حادثه حدود ۵۰ متر با ما فاصله داشت. ناگهان صدای غرش هواپیما و به دنبال آن صدای انفجار شدید شنیده شد، ساختمانی ۴ طبقه را دیدم که دود بسیار غلیظ از آنجا بالا میآمد. نمیدانم این حس مسئولیتپذیری یا خامی و جوانی من بود که به سمت محل اصابت موشک دویدم در حالی که همه داشتند فرار میکردند، شاید، چون آنها دیده بودند و من ندیده بودم چه اتفاقی افتاده هست. آنقدر این حادثه وحشتناک بود که نمیتوان توصیف کرد. زمانی که سر صحنه رسیدم آمبولانس و نیروی نظامی برای کمک نبود و فقط چند نفر مردم عادی در صحنه حاضر شده بودند.»
مریم تجلایی، از میزبانان این برنامه گفت: «با مرور خاطرات شما حالم دگرگون هست، چون من هم دبیر هستم و برای اجرای سرود دانشآموزان را با وجود رضایتنامه برای برنامهای برده بودم و تا آنها را برگردانم دلم آرام نداشت. واقعا کار دشواری هست که امانت پدر و مادرها را که چشم انتظار فرزندانشان هستند به سلامت بازگردانیم.»
علی خلیلی، دیگر میزبان این برنامه در ادامه گفت: «وقتی میبینم این روایتها و داستانهای سنگین در کشوری مثل ایران اتفاق افتاده و هیچ سازمان بینالمللی ورود و محکوم نکرده، تعجب نمیکنم. وقتی میبینم بیش از ۱۷ هزار کودک در غزه به شهادت رسیدند و اتفاقی نیفتاد و ۵۰۰ مدرسه و دانشگاه بمباران تخریب شد، تعجب نمیکنم. گاهی یک ثانیه بسیار ارزش دارد؛ در این یک ثانیه ۹ فرزند عزیز از بین رفتند. همانطور که در یک ثانیه در غزه در ۱۴ اکتبر ۲۲ کودک به شهادت رسیدند و فردای آن روز در یک ثانیه ۴۳ کودک دیگر به شهادت رسیدند؛ ثانیه بسیار ارزش دارد.»
همه جا پر از مجروح بود؛ گویا آخرالزمان شده بود
مهمان بخش بعدی برنامه «جبهه»، حمید فولادوند، روزنامهنگار، عکاس و فیلمبردار از استان لرستان بود که در دوران دفاع مقدس به ثبت وقاع میپرداخت. او در این بخش از اتفاقات دوران دفاع مقدس در لرستان گفت.
فولادوند گفت: «در زمان جنگ و جبهه عکاسی میکردم. استان لرستان در دوران دفاع مقدس ۲۲۷ بار توسط رژیم بعث عراق موشکباران شد. بر اساس این حملات ۱۲۵۰ نفر از هموطنان ما شهید شدند و از کودک یک روزه تا پیرزن ۹۷ ساله جزو این شهدا بودند. بیش از ۲۵۰ دانشآموز و ۴۴۰ زن شهید شدند، ۲۷ هزار واحد مسکونی تخریب شد و ۱۲۰۰ بمب بر سر مردم استان لرستان ریخته شد.»
فولادوند در ادامه گفت: «یکی از فجیعترین این حادثهها ۱۸ اسفند ۶۳ بود که ساعت ۸ صبح خرمآباد هدف موشکهای عراقی قرار گرفت. آن زمان خبرنگار بودم و به محل حادثه رسیدم. یکی از موشکها به شعبه نفتی خورده بود و در آن منطقه مردمی که در صف نفت بودند همه سوخته بودند. ۹ نفر از اعضای یک خانواده زیر آوار مانده بودند. یک وانت بار پر از جمعیت نیز در حال سوختن بود و ما نمیتوانستیم کاری کنیم. مردم شجاعانه به خیابان آمده بودند و در همان حال نیز شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» و سر میدادند. به سمت بیمارستان شهدای عشایر رفتیم که تنها بیمارستان منطقه بود و از همه جا مجروح به آن بیمارستان میآوردند. در بیمارستان پر از جنازه و مجروح بود؛ کسی دیگری را نمیشناخت، گویا آخرالزمان شده بود.»
۲ دی ۱۳۶۴ که پیش از روز قدس بود، صدام از رادیو عراق بارها اعلام کرده بود که اگر مردم به خیابان بیایند من شهرها را بمباران میکنم. اما مردم ایران بدون توجه به این حرفها، روز قدس به خیابانها آمدند و پرشکوهتر حضور پیدا کردند. منافقان گرا داده بودند که در خرمآباد و بروجرد تجمعات مردمی زیاد هست و صدام آن روز چندین موشک به خرمآباد و بروجرد شلیک کرد که به جمعیت اصابت نکرد. عید فطر همان سال، حضرت آقا که آن زمان ریاست جمهوری بودند از مردم بروجرد و خرمآباد تقدیر و تشکر کرد که با وجود تهدیدات صدام حضور پیدا کرده بودند.»
علیرضا دلبریان، از میزبانان این برنامه گفت: «زمان جنگ خمپاره روی سر رزمندگان بود و موشک روی سر مردم؛ با این حال مردم شعار جنگ جنگ تا پیروزی سر میدادند که این موضوع کمی نیست. این موشک بارانها مرا یاد کار شهید تهرانی مقدم میاندازد که در مقابل موشکها بازدارندگی ایجاد کرد. هر چه از لرستان شنیدم مردانگی، شجاعت، غیرت و روحیه وفاداری بود و این روزها که موشکباران غزه را میبینیم که مردم شریف آنجا هم همان راه را ادامه میدهند.»
علی خیلی، از دیگر میزبانان این برنامه گفت: «با این روایت تصویری در ذهنم آمد. در اطراف دیرالبلح چند بیمارستان هست، ۹۰ درصد غزه نابود شده و تنها چند بیمارستان مانده که اطرافش چادرهای نایلونی بنا کردهاند. ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴ رژیم صهیونیستی به این چادرها حمله کرد و آنجا را بمباران کرد. تصاویر مردم که زنده زنده داخل چادر میسوختند و کمک میخواستند را دنیا نشان داد ولی کسی نتوانست کاری کند. کار خبرنگاران بسیار سخت هست و باید چیزی که میبینی را منتقل کنید. درود بر مردم لرستان و مردم جمهوری اسلامی ایران.»
انتهای پیام/ ۱۲۱

قهرمانان گمنام و موشک باران شهرها بیشتر بخوانید »