لشکر 27 حضرت رسول (ص)

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

همت‌نامه‌های نگاشته‌شده در وصف زندگانی سردار خیبر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در این نوشتار، به معرفی کتاب‌هایی که در مورد شهید همت نگاشته شده‌اند، پرداخته شده است.

۱. کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت» به قلم «علیرضا شفیعی» در مورد شهید همت نوشته است که «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» آن را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» منتشر کرده است.

در بخشی از پیش‌گفتار کتاب آمده است: «تولد فرماندهان جوان، اما بزرگ و حماسه‌ساز در دفاع مقدس ملت ایران، مرهون اعتماد امام امت به جوانانی بود که باایمان و روحیه انقلابی، استعداد و توانشان را خالصانه به میدان آوردند تا وابستگی و حقارت را از صفحات تاریخ ملت‌شان پاک و کاری کنند که دیگر هیچ تجاوزگری خیال تجاوز به میهن‌شان را در سر نپروراند؛ بنابراین بیان فراز‌های دست یافتنی از زندگی و همچنین تدبیرها، ابتکار‌ها و شیوه‌های فرماندهی آنان در دوران دفاع مقدس، درس‌هایی آموختنی و الگو‌هایی به‌کارگرفتنی در بحران‌های سخت دیگر دارد.

با این دیدگاه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بر آن است که رفتارها، تجربه‌ها و نکاتی مفید از زندگی فرماندهان شهید جنگ را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» تدوین و منتشر کند.»

بخشی از مقدمه نویسنده از این قرار است: «شهید «محمدابراهیم همت» از جمله چهره‌های برجسته دوران طلایی دفاع مقدس است که توانست در مدت کوتاه عمر پرثمر خود، آثار بسیار شگفت‌انگیزی بر جای بگذارد. او با پیروی از شیوه رفتار بزرگان دین مبین اسلام، مدیریتی را به منصه ظهور رساند که امروز دستورالعمل رفتاری خیل عظیمی از هم‌رزمان و دلدادگان آن شهید بزرگوار است.»

در این کتاب در مورد فعالیت همت در کردستان آمده است: «همت پس از پیروزی انقلاب، در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسئولیت واحد روابط عمومی را به‌عهده گرفت و به فعالیت‌های خود، بُعدی تازه بخشید.

اواخر سال ۱۳۵۸ بود که برای فعالیت‌های عقیدتی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک عزیمت کرد. هنوز چند صباحی از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود که دشمنان اسلام و انقلاب به‌دنبال براندازی نظام نوپای اسلام برآمدند و برای این منظور، در مناطقی از کشور غائله‌هایی برپا کردند، یکی از این مناطق، کردستان بود.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

ابراهیم مانند دیگر دلسوزان انقلاب، برای دفاع از میهن اسلامی در خرداد سال ۱۳۵۹ ره‌‍سپار شهر پاوه شد و در ابتدای امر، مسئولیت روابط عمومی سپاه آنجا را به‌دستور شهید «ناصر کاظمی» به‌عهده گرفت.

اولین روز‌های ورود همت به پاوه، مصادف با اوج درگیری بین نیرو‌هایی شهید «ناصر کاظمی» و عوامل ضدانقلاب بود. همانطور که نیرو‌های نظامی، مسئولیت خود را به‌دقت انجام می‌دادند و روستا‌های منطقه را از وجود عناصر مسلح ضدانقلاب پاک‌سازی می‌کردند، همت نیز خودش را موظف می‌دانست که مشکلات فرهنگی، عمرانی و بهداشتی توده‌های روستانشین منطقه را رفع کند.

اخبار مربوط به پاک‌سازی روستا‌ها را جمع‌آوری کند و به هماهنگی در برنامه‌های تبلیغی، مذهبی و اخلاقی نیرو‌های رزمنده و بومیان منطقه بپردازد. مجموعه این فعایت‌ها و به‌ویژه رفتار‌های شخصیتی همت در خنثی کردن جنگ روانی دشمن و جذب مردم کُرد به انقلاب، تأثیر‌های شگفت‌انگیزی برجای گذاشت.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

آغاز جنگ تحمیلی و نیاز به دفاع همه‌جانبه، همکاری همت با حاج «احمد متوسلیان» را بیشتر می‌کند. حاج ابراهیم، همراه با فرمانده دلاورش، به‌‍دستور فرماندهی کل سپاه، مأموریت یافت که ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ «محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)» را تشکیل دهند. او در سازماندهی نیرو ۹‌های این لشکرِ همیشه قهرمان، نقش به‌سزایی داشت.

پس از چندی، همت بر اساس ضرورت و دستور، همراه با حاج احمد، به لبنان اعزام شد و در آنجا نیز مدیریتی وصف‌ناپذیر از خود برجای گذاشت. زمانی که به ایران بازگشت، دل و جان خود را در لبنان جاگذاشت و تنها برگشت.

درس‌هایی که از فرمانده‌اش آموخته بود، او را به یک فرمانده تبدیل کرده بود؛ لذا مسئولان سپاه پاسداران تصمیم گرفتند او را جایگزین حاج احمد در لشکر کنند.

رفتار‌ها و منشر والای حاج همت در طول مسئولیت در لشکر، باعث شد که چنان محبوبیتی در بین نیروهایش پیدا کند که هر آنچه را دستور می‌داد، بدون کوچکترین مخالفتی انجام دهند؛ چراکه خودش اولین اقدام کننده در خط مقدم همه برنامه‌ها بود.»

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۲. «یادگاران ۲ (کتاب محمدابراهیم همت)» به قلم «مریم برادران» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

۳. «معلم فراری» به قلم «رحیم مخدومی» زندگینامه داستانی شهید همت نوشته شده است که نشر «سوره مهر» آن را منتشر کرده است.

۴. «طنین همت» به قلم «ابراهیم رستمی» منتشر شده است که نویسنده در آن به بیان گوشه‌ای از زندگانی شهید همت پرداخته و مکالمات شهید همت با دیگر فرماندهان را منتشر کرده است و نشر «جمال» آن را منتشر کرده است.

۵. «شهید همت» به قلم «احمد عربلو» توسط انتشارات «دفتر کمک‌آموزشی» منتشر شده است. این کتاب سبک جدیدی از بیان خاطرات است.

۶. «افلاکیان زمین (محمدابراهیم همت)» به قلم «محمدحسین عباسی ولدی» توسط نشر «شاهد» منتشر شده است.

۷. «از چشم‌ها ۳؛ به مجنون گفتم زنده بمان (کتاب همت)» به قلم «فرهاد خضری» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

مجموعه کتاب‌های «از چشم‌ها» که به‌همت انتشارات روایت فتح منتشر می‌شود، در سومین کتاب خود به روایت ماجرا‌ها و خاطرات شهید همت از زبان دوستان، همسر، برادر و همرزمان او دارد.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۸. «نیمه پنهان ماه ۲؛ همت به‌روایت همسر شهید» به قلم «حبیبه جعفریان» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است.

۹. «به روایت همت» به قلم «حسین بهزاد» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شده است.

این کتاب در برگیرنده ۳۲ درس‌گفتار برگزیده از مجموعه مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، بیانات توجیهی و … شهید همت در حد فاصل بهار ۱۳۵۹ تا زمستان ۱۳۶۲ است که طی یک روند پژوهشی توسط این نویسنده جمع‌آوری شده است.

۱۰. «ضربت متقابل» به قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است. این کتاب، عنوان دوم مجموعه «حماسه ۲۷» با نام «ضربت متقابل» است که حوادث مربوط به سوابق رزمی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تابستان گرم و طولانی سال ۱۳۶۱ همزمان با آغاز دوران فرماندهی شهید «محمدابراهیم همت» بر این یگان و عملیات عظیم برون‌مرزی رمضان در جبهه شرق را بیان می‌کند.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۱۱. «آن روز در کنار تو» به قلم «محسن پرویز» توسط انتشارات «پیام فاطمیون» منتشر شده است که روایت داستانی زندگانی شهید همت برای نوجوانان است.

۱۲. «برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت» به قلم «علی اکبری» توسط انتشارات «یازهرا (س)» منتشر شده است.

این کتاب، هفتمین سری از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» است که انتشارات «یا زهرا (س)» این کتاب را در ترکیب تصویر و خاطرات منتشر کرده است.

این کتاب، ارائه اجمالی است از زندگی نامه شهید همت. در عین حال سعی شده است که با ذکر سال‌نمای زندگی شهید در ابتدای کتاب، تصویری ذهنی از شهید برای مخاطب ارائه شود و از طرف دیگر عموم خاطرات با ذکر نام راوی خاطره است.

همت نامه‌های نگاشته شده در وصف زندگانی سردار خیبر/ قهرمان من

۱۳. «شراره‌های خورشید» نوشته مشترک «گل‌علی بابایی» و «حسین بهزاد» است که توسط نشر ۲۷ بعثت با محوریت شخصیت شهید همت و کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات خیبر منتشر شده است.

این کتاب، ششمین اثر از گروه کتاب‌های «حماسه ۲۷» اثر گل‌علی بابایی و حسین بهزاد است. این کتاب رویداد‌های متنوعی از کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) طی چهارماهه پایانی سال ۱۳۶۲ را دربرمی‌گیرد.

در این اثر، حوادث و ماجرا‌های شگفت‌انگیزی از تاریخچه لشکر ۲۷ و واپسین ماه‌های حیات دنیوی فرمانده پرآوازه آن، شهید محمدابراهیم همت آمده‌اند که عمده آن‌ها ازجمله مهم‌ترین ناگفته‌های دوران دفاع مقدس بوده که برای نخستین بار در قالب اثری مکتوب منتشر می‌شود.

۱۴. «الشهید ابراهیم همت» به قلم «سید مصطفی حسینی» توسط انتشارات «پشتیبان» منتشر شده است که زندگی شهید همت را به زبان عربی روایت می‌کند.

۱۵. «ماه همراه بچه‌هاست» به‌قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «نشر ۲۷ بعثت» منتشر شده است و زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت است که از کودکی تا زمان شهادت وی را در برمی گیرد.

۱۶. «یاران ناب ۷؛ به فرماندهی همت» به‌قلم «محمدعلی صمدی» توسط انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر شده است و جستاری در زندگی جهادی شهید محمدابراهیم همت است.

تصاویر این کتاب‌ها را در زیر مشاهده کنید:

کتاب «شهید همت» به قلم «احمد عربلو» توسط انتشارات «دفتر کمک‌آموزشی» منتشر شده است. کتاب «ضربت متقابل» به قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است. کتاب «نیمه پنهان ماه ۲؛ همت به‌روایت همسر شهید» به قلم «حبیبه جعفریان» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است کتاب «معلم فراری» به قلم «رحیم مخدومی» زندگینامه داستانی شهید همت نوشته شده است که انتشارات «سوره مهر» آن را منتشر کرده است. کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتارهای مدیریتی شهید همت» به قلم «علیرضا شفیعی» در مورد شهید همت نوشته است که «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» آن را در قالب مجموعه «فرماندهان جوان» منتشر کرده است. کتاب «افلاکیان زمین (محمدابراهیم همت)» به قلم «محمدحسین عباسی ولدی» توسط نشر «شاهد» منتشر شده است. کتاب «شراره‌های خورشید» نوشته مشترک «گل‌علی بابایی» و «حسین بهزاد» است که توسط نشر ۲۷ بعثت با محوریت شخصیت شهید همت و کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات خیبر منتشر شده است. کتاب «الشهید ابراهیم همت» به قلم «سید مصطفی حسینی» توسط انتشارات «پشتیبان» منتشر شده است که زندگی شهید همت را به زبان عربی روایت می‌کند. کتاب «به روایت همت» به قلم «حسین بهزاد» توسط انتشارات «۲۷ بعثت» منتشر شده است. کتاب «طنین همت» به قلم «ابراهیم رستمی» منتشر شده است. کتاب «از چشم‌ها ۳؛ به مجنون گفتم زنده بمان (کتاب همت)» به قلم «فرهاد خضری» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است. کتاب «یادگاران ۲ (کتاب محمدابراهیم همت)» به قلم «مریم برادران» توسط انتشارات «روایت فتح» منتشر شده است. کتاب «آن روز در کنار تو» به قلم «محسن پرویز» توسط انتشارات «پیام فاطمیون» منتشر شده است که روایت داستانی زندگانی شهید همت برای نوجوانان است. کتاب «برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمدابراهیم همت» به قلم «علی اکبری» توسط انتشارات «یازهرا (س)» منتشر شده است. کتاب «ماه همراه بچه‌هاست» به‌قلم «گل‌علی بابایی» توسط انتشارات «نشر ۲۷ بعثت» منتشر شده است و زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت است که از کودکی تا زمان شهادت وی را در برمی گیرد. کتاب «یاران ناب ۷؛ به فرماندهی همت» به‌قلم «محمدعلی صمدی» توسط انتشارات «یا زهرا (س)» منتشر شده است و جستاری در زندگی جهادی شهید محمدابراهیم همت است.

منبع:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/12/17/305601/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همت‌نامه‌های نگاشته‌شده در وصف زندگانی سردار خیبر بیشتر بخوانید »

کاری‌ترین ضربه بر پیکر استکبار از دیدگاه شهید همت

کاری‌ترین ضربه بر پیکر استکبار از دیدگاه شهید همت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمد‌ابراهیم همت» روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا به دنیا آمد و روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید؛ متن پیش رو بخشی از وصیتنامهاین شهید عزیز است:

 

«به تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۹ ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیت‌نامه می‌نویسم: هر شب ستاره‌ای را به زمین می‌کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است، مادر جان می‌دانی تو را بسیار دوست دارم و می‌دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت است و عشق به شهیدان داشت.

مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسان‌ها را به تباهی می‌کشد و حکومت‌های طاغوت، مکمل‌های این جهل‌اند و شاید قرن‌ها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سردرگم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام، تبلور ادامه‌دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.

مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم؟ کلام او الهام‌بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم، از امام بخواهید برایم دعا کنند، تا شاید خدا منِ روسیاه را در درگاه باعظمتش به‌عنوان یک شهید بپذیرد.

مادر جان، من متنفر بودم و هستم از انسان‌های سازش‌کار و بی‌تفاوت و متأسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می‌گویند بسیارند.‌ ای کاش به خود می‌آمدند.

از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است. بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی‌شود. نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که: اسلامی…‌ای کاش ملت‌های تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می‌آمدند و آن‌ها نیز پوزه استکبار را بر خاک می‌مالیدند.

مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می‌کشد تا بتواند کم‌کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان‌ها بیرون ببرد، ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را می‌شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده‌اند از هر طرف به این نونهال آزاده ضربه زدند، ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد.

پدر و مادر؛ من زندگی را دوست‌دارم، ولی نه آنقدر که آلوده‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. علی‌وار زیستن و علی‌وار شهید شدن، حسین‌وار زیستن و حسین‌وار شهید شدن را دوست می‌دارم. شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد.

ببین ما به چه روزی افتاده‌ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجن‌زار کشیده است، ولی چاره‌ای نیست؛ این‌ها، سد راه انقلاب اسلامیند؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شود تا راه تکامل طی شود.

مادر جان، به خدا قسم اگر گریه کنی و به‌خاطر من گریه کنی اصلاً از تو راضی نخواهم بود. زینب‌وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار (اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)؛ و السلام.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کاری‌ترین ضربه بر پیکر استکبار از دیدگاه شهید همت بیشتر بخوانید »

شهید همت راضی نشد امام (ره) خطبه عقدش را بخواند!

استدلال شهید همت برای نخواندن خطبه عقدش توسط امام (ره)


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «همت» روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا به دنیا آمد و روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید. 

نام محمدابراهیم همت از آن نام‌هایی است که به گوش خیلی از ما خورده است. مردی که فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود و ۴۰ سال قبل در اسفند سال ۶۲ در جزیره مجنون عاقبت بخیری را از خدا گرفت و شهید شد. روایت ازدواج شهید همت با «ژیلا بدیهیان» را از قول خواهر شهید در زیر بخوانید:

«ازدواج ابراهیم به سال ۶۰ برمی‌گردد. یک روز زنگ زد به مادر و تلفنی ماجرای خواستگاری‌اش را از یک دختر اصفهانی در پاوه تعریف کرد. مادر، ابتدا اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا (شهرضا) برایش یک دختر پیدا کند، اما حاجی قبول نکرد و گفت: من همسری را می‌خواهم که همه‌جا دنبالم باشد؛ حتی تا لبنان.

بعد هم گفت: دختری که انتخاب کرده‌ام همان است که می‌خواهم. خدا را شکر؛ همین طور هم بود. همسرش همیشه با ابراهیم بود و فقط موقع عملیات‌ها که می‌شد، آن هم با اصرار حاجی برمی‌گشت اصفهان.

با همه موانع موجود بر سر راه ابراهیم، بالاخره در سال ۶۰ به همسر مورد علاقه‌اش رسید و خطبه عقدشان با کمترین تشریفات و آداب و رسوم و تنها با یک مهریه ۱۵۰ هزار تومانی آن هم با اصرار پدر عروس، جاری شد. یکی از شرط‌های ازدواج همسر ابراهیم با او، نداشتن مهریه بود.

همسر حاجی خیلی دلش می‌خواست امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی ابراهیم گفت: «من راضی نیستم وقت مردی را که این همه انسان با او کار دارند به خاطر کار شخصی خودم بگیرم.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استدلال شهید همت برای نخواندن خطبه عقدش توسط امام (ره) بیشتر بخوانید »

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش/ قهرمان من

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نوشتار پیش‌ رو به شرح برخی مصاحبه‌هایی پرداخته که «علیرضا شفیعی» نگارنده کتاب «شهید همت در مکتب نبوی (ص): گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت» با افرادی داشته که با شهید همت در جبهه تعاملات کاری نزدیک داشته‌اند؛ در این میان برخی از سجایای اخلاقی شهید از جمله توبیخ خاطیان (حتی اگر از رفیقان نزدیک خود او بودند)، تفویض اختیار و مسئولیت‌خواهی، عدم انتقام‌گیری، مشورت در امور، تقسیم کار و… را از میان این مصاحبه‌ها استخراج کرده است که در ادامه می‌خوانید:

حاجی در مسائل نظامی و حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی نداشت

«در مرحله اول عملیات خیبر، چند شب بود که گردان‌ها موفق نشده بودند از کانال عبور کنند. «حسن زمانی» که با سید رضا دستواره خیلی رفیق بود، شهید شده بود و جنازه‌اش در کانال مانده بود.

سید رضا اصرار داشت که جنازه حسن را عقب بیاورد، ولی حاج همت بنا به ملاحظاتی مانع این کار می‌شد. سید رضا طاقت نیاورد و به بهانه اینکه می‌خواهد قضای حاجت کند، آفتابه برداشت و به‌سمت کانال حرکت کرد.

بچه‌ها فریاد زدند: «رضا… رضا می‌خواهد برود و حسن را بیاورد.»

حاج همت به چند نفر از نیرو‌ها دستور داد که رضا را بگیرند و برگردانند. وقتی رضا را پیش حاجی آوردند، به‌شدت با او برخورد کرد و گفت: «من به تو تکلیف می‌کنم که حق نداری فعلاً برای انتقال جنازه شهید حسن زمانی اقدامی کنی.»

از آنجا که حاجی علاقه ویژه‌ای به رضا دستواره داشت، بچه‌ها تصور نمی‌کردند که آن‌طور با او برخورد کند، اما حاجی در مسائل نظامی و حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی نداشت و در صورت بروز تخلف، با عزیزترین اطرافیانش هم برخورد می‌کرد.»

مصاحبه با «حسین بهشتی» مسئول مخابرات در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۱/۰۷

مسئولیت‌خواهی در کنار اعتماد به نیرو‌ها و تفویض اختیار به آنها

«تمام کسانی که با نیرو‌ها و فرماندهان حاج همت کار کرده‌اند، می‌دانند که افرادی مانند شهیدان اکبر زجاجی، سعید مهتدی، رضا چراغی، رضا دستواره، عباس ورامینی و دیگران، هر کدام در حد یک فرمانده لشکر بودند؛ مثلا رضا چراغی به بهترین نحو پشتیبانی تمام لشکر و گردان‌های عملیاتی را برعهده داشت و در هنگام مسئولیت او، کمتر کسی در لشکر ۲۷ با مشکل پشتیبانی مواجه می‌شد.

علت رشد و بروز استعداد‌های این نیرو‌ها را می‌توان در تفویض اختیار و واگذاری مسئولیت‌ها و اعتماد حاج همت به نیروهایش دانست؛ اگر این اعتماد حاجی به نیروهایش و واگذاری مسئولیت‌ها به آن‌ها نبود، چه بسا هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توانستند استعداد‌های خود را در حد اعلای یک فرمانده تمام‌عیار بروز دهند.

در کنار این تفویض اختیار، حاجی مرتب از نیرو‌ها می‌خواست گزارش بدهند که در خصوص مسئولیت واگذار شده، چه اقداماتی انجام داده‌اند؛ اگر احیاناً با مشکلی مواجه می‌شدند، کمک می‌کرد که موانع برطرف شود و اگر فردی کوتاهی می‌کرد، تذکر می‌داد.»

مصاحبه با «حسین بهشتی» مسئول مخابرات در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۱/۰۷

سعه صدر بدون کوچکترین حرف

«اگرچه روح غالب در جبهه‌ها، اخلاص، تقوا، سادگی و بی‌آلایشی نیرو‌ها بود، در عین حال؛ جبهه‌ها محل تجمیع سلایق گوناگون هم بود.

طبیعتاً هر جا که سلیقه‌های متفاوت جمع شود، اختلافات نیز بروز می‌کند و اگر ما در جبهه‌ها کمتر شاهد مخالفت‌ها و گاهی نزاع‌های شخصی و خودمحورانه بودیم، به‌دلیل تقوا و روحیه اخلاص و گذشت بود.

در تبادل نظرات یا بیان مطالب، افراد باتقواتر سعی می‌کردند نسبت به موضوع، حساسیت نشان ندهند و خود را متقاعد کنند که من تکلیف و وظیفه خود را انجام داده‌ام.

حاج همت به‌دلیل برخورداری از روحی بزرگ و تقوایی بالا، در برخورد با افرادی که گاهی بی‌غرض با او بحث می‌کردند و حتی متقاعد نمی‌شدند، در نهایت؛ صبر می‌کرد.

نیرو‌های لشکر ۲۷ در قلاجه (کوهی در ۴۱ کیلومتری شمال‌غربی ایلام) مستقر بودند. برادری به نام «مهدی» در خصوص تاکتیک‌های جنگ و نحوه ورود به مناطق عملیاتی و مانند آن، نظراتی داشت و همه این‌ها را با لحن درشت و صدای بلند به حاج همت منتقل می‌کرد.

حاجی هم استدلال‌های خود را بیان می‌کرد، اما آن برادر ناراحت شد و جلوی چشم ما حاج همت را هل داد، طوری که نزدیک بود حاجی روی زمین بیفتد.

حاجی بدون کوچک‌ترین تندی و بی هیچ حرفی به راه خود ادامه داد؛ انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. این در حالی بود که اگر با یکی از ما چنین برخوردی می‌شد، شاید با آن فرد برخورد شدیدی می‌کردیم.

این نوع برخورد، بیانگر روح بزرگ حاج همت و گذشت آن بزرگوار بود که هیچ‌وقت دنبال انتقام‌گیری نبود و با رفتار‌های اسلامی خود درس انسانیت و ادب می‌آموخت.»

مصاحبه با سردار «سید علیرضا ربیعی» مسئول بازرسی لشکر در زمان شهید همت در روز ۱۳۹۰/۰۷/۰۶

مشورت‌گیری حتی از راه دور

«حاج همت در مشاوره با دوستان و هم‌رزمانش در هر شرایطی و حتی از راه‌های دور دریغ نمی‌کرد. اگر مطلع می‌شد که فردی از قابلیت، ایده، طرح و برنامه‌ای رای پشتیبانی از جنگ یا عملیات در خط مقدم حضور دارد، به‌سرعت پیگیری می‌کرد که با آن فرد ارتباط برقرار کند.

من که به‌عنوان مسئول بازرسی حاجی بودم، گاهی مأمورم می‌کرد که فلان شخص در ناحیه‌ای از نواحی سپاه تهران را برای مشورت یا پذیرفتن مسئولیت نزد او ببرم.

حاج همت وقتی وارد جلسات قرارگاه می‌شد، اغلب با دست پُر می‌آمد؛ طوری که نظراتش نسبت به دیگر نظرات، بالاتر بود. قبل از شرکت در جلسات، با نیروهایش مشورت می‌کرد؛ بعد وارد جلسه قرارگاه می‌شد.

وقتی در این جلسات، عملیاتی را به‌عهده می‌گرفت_حضور در منطقه، پدافند، شناسایی و… _ بلافاصله پس از بازگشت، دستور می‌داد فرماندهان و مسئولان تحت امرش در محل جلسات جمع شوند و علی‌رغم تسلطش به مأموریت، حتماً ازنیروهایش هم مشورت می‌گرفت.»

مصاحبه با سردار «مهدی ربانی» جانشین لشکر ۲۵ کربلا در زمان شهید همت در روز ۱۳۹۰/۰۳/۰۵

تقسیم کار و پیگیری

بی‌اغراق، حاج همت فرمانده‌ای بود که توانایی‌ها و امکاناتش را خوب می‌شناخت. به همین دلیل، می‌توانست از ضعف‌ها و کمبودها، فرصت و موقعیت بیافریند.

بزرگترین توان حاج همت در شیوه جذب نیروها، هدایت و به‌کارگیری آن‌ها بود. سردار حاج علی فضلی در باره شیوه فرماندهی حاج همت و به‌ویژه در تقسم کار می‌گوید: «حاجی کاملاً ماننده یک معلم عمل می‌کرد. کار‌ها را تقسیم می‌کرد. هر کاری را به یکی از نیرو‌ها واگذار می‌کرد و پس از توجیه نیرو در انجام کار، نظارت، پیگیری و همکاری داشت و در پایان، نتیجه را می‌خواست.

ما در مدت افتخار همراهی و مصاحبت با حاج همت، درس‌های زیادی از او گرفتیم، از جمله آنها، همین موضوع تقسیم کار است.

وقتی هم کار را واگذار می‌کرد، در امور محول شده مثل بعضی از افراد بسته در مدیریت که در همه مسائل دخالت می‌کنند، دخالت نمی‌کرد؛ بلکه از طرق مختلف و حتی شخصاً امور را پیگیری می‌کرد. آن بزرگوار معتقد بود هر کس باید کار خودش را انجام دهد.»

مصاحبه با سردار «علی فضلی» مسئول عملیات سپاه ۱۱ قدر در زمان شهید همت در روز ۱۳۸۹/۱۰/۱۵

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سجایای مدیریتی شهید «همت» از زبان دوستانش بیشتر بخوانید »

شهید همت، اوج تعهد و شور و دلسوزی

سرلشکر باقری: شهید همت در اوج تعهد، شور و دلسوزی بود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در دل‌نوشته‌ای به توصیف شخصیت همرزم شهید خود سردار «محمدابراهیم همت» پرداخت و نوشت:

«بسم الله الرحمن الرحیم

عمده ما جنوبی‌ها (فرماندهان و نیرو‌های مستقر در جبهه‌های خوزستان) با برادران ارزشمندی همچون «احمد متوسلیان» و «محمدابراهیم همت» در زمستان ۱۳۶۰ و قبل از عملیات «فتح‌المبین» آشنا شدیم که از بخش‌های مختلف شمال‌غرب و جبهه‌های کردستان، به خوزستان فراخوانده شده و تیپ «محمد رسول الله (ص)» را تشکیل دادند. رزمندگان آن‌ها نیز عمدتاً از تهران بودند.

از عملیات فتح‌المبین در نوروز ۱۳۶۱ تا هنگام شهادت شهید همت در عملیات خیبر در ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، هرچند مدت آشنایی‌مان خیلی طول نکشید و او آسمانی شد، اما در جلسات عملیاتی، جبهه‌ها و عملیات‌های مختلف، افتخار همکاری و معاشرت با او را داشتم.

در این مدت کمتر از دو سال، شهید همت در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان، جانشین تیپ محمد رسول الله (ص) و پس از اسارت برادر متوسلیان در لبنان در تابستان ۱۳۶۱، در عملیات‌های مسلم بن عقیل در سومار، والفجر مقدماتی (جنوب فکه)، والفجر ۱ (شرهانی)، والفجر ۴ (شمال‌غرب مریوان) و خیبر (هورالهویزه) فرماندهی تیپ و سپس لشکر حضرت محمد رسول الله (ص) را عهده‌دار بود.

شهدای فرمانده لشکر‌های سپاه در بسیاری از خصیصه‌ها مانند عشق به اسلام و ایران و امام خمینی (ره)، ایمان و اخلاص و عبادت، شجاعت و ایثار و بسیاری خصائص نیکو مشترک بودند، اما هر یک نیز دارای ویژگی‌های مختص به خود بودند که قاعدتاً آن ویژگی‌ها موجب تمایز آن‌ها از یکدیگر می‌شود.

در این بین؛ شهید همت به‌لحاظ احساس مسئولیت، تعهد، دلسوزی و شور بی‌نظیر در میان فرماندهان تمایز خاصی داشت.

این ویژگیِ او را بار‌ها در نحوه رسیدگی و مراقبت از رزمندگان و بسیجیان لشکر، مخالفت با استفاده از خودرو یا امکاناتی متمایز از نیرو‌های رزمنده، از دست ندادن حتی یک لحظه در تمام دوران شناسایی، طرح‌ریزی، تمرین و انجام عملیات و محروم کردن خود از حداقل آسایش و استراحت دیده بودم و به خاطر دارم.

از جمله: در پاییز سال ۱۳۶۲ و با هدف آشنا شدن فرماندهان با ویژگی‌های دریا و آبگیر‌ها و عملیات‌های دریایی و سختی‌های آن و آماده شدن برای عملیات خیبر در هورالهویزه (هرچند که هیچ‌یک از فرماندهان لشکر‌ها اطلاعی از محل و نوع عملیات بعدی (خیبر) نداشتند)، برنامه گشت دریایی با استقرار و حضور در ناو‌های نیروی دریایی ارتش در خلیج فارس و سوار و پیاده شدن مکرر در کنار جزایر و… ترتیب داده شده بود.

در این سفر چند روزه دریایی که استراحت و خواب و خوراک مناسبی نیز نبود، خستگی، همه وجود ما را گرفته بود و بعضاً در مسیر و نزدیک جزایر، برخی‌ها دچار خواب‌آلودگی می‌شدند و تنها کسی که لحظه‌ای آرام و قرار نداشت و اجازه غفلت و کم‌توجهی به دیگران را نیز نمی‌داد، او بود.

دائماً بین فرماندهان در حرکت بود و با نقشه و سؤال و جواب از فرمانده ناو و من هم، موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های عملیاتی منطقه، دیگران را توجیه و تشویق به توجه و دقت می‌کرد؛ تا حدی که بعضی‌ها به او اعتراض هم می‌کردند.

در مورد دیگر، یکی از فرماندهان را در یک خودروی استیشن دارای کولر دیده بود و با او برخورد جدی کرده بود و در جلسه نیز به فرماندهان تأکید می‌کرد که همانطور که رزمنده‌ها سختی می‌کشند، ما هم باید سختی‌ها را لمس کنیم و تحمل نمائیم.

نحوه و میزان حضور و رسیدگی او به خانواده محترمش نیز در بحبوحه درگیری‌ها، نمونه دیگری بود که از نزدیک دیدیم. در نهایت نیز؛ همچون یک رزمنده گمنام بر ترک یک موتور در جزیره مجنون در عملیات خیبر، مزد این تعهد، شور و دلسوزی را دریافت کرد.

لشکر حضرت محمد رسول الله (ص) و پیروزی‌های آن در آن مقطع، بدون شک، مرهون تلاش‌ها و مجاهدت‌های این فرمانده دلاور سپاه اسلام است.

ان‌شاءالله که آن رفاقت و همراهی، موجب شفاعت او از همه ما جاماندگان نیز بشود.

سرلشکر محمد باقری

۱۴۰۲/۰۲/۰۴»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرلشکر باقری: شهید همت در اوج تعهد، شور و دلسوزی بود بیشتر بخوانید »