لشکر 41 ثارالله

عید/ رهبر انقلاب مردم سیستان و بلوچستان را با این شهید می‌شناسد/ ارادت حاج قاسم به یک فرمانده

«سیدالشهدا»ی سیستان و بلوچستان/ تعبیر بلند رهبر معظم انقلاب اسلامی از شهید «میرحسینی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «من مردم سیستان را با شهید قاسم میرحسینی شناختم» این سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شهیدی است که حاج قاسم او را سیدالشهدای شهدای سیستان و بلوچستان نامید که در سمت فرماندهی از معاونان حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله بود.

حاج قاسم سلیمانی در صحبتی خطاب به نیرو‌های لشکرش می‌گوید: «بهترین اصوات در گوش شما وجود دارد مثل صدای شهید میرحسینی» او در جای دیگری درباره شهید میرحسینی توضیح می‌دهد: «سیدالشهدای همه شهدای استان سیستان و بلوچستان و بزرگ لشکر ثارالله، که واقعا امروز من در هر مأموریتی جای او را خالی می‌بینم، شهید میرحسینی است.

ما همه مات و مبهوت حرکات او می‌شدیم او یک سخنور بود و وقتی شروع به صحبت می‌کرد مثل پرنده‌ای بود که دانه در دهان جوجه‌هایش می‌گذارد و نیرو‌ها صحبت‌های او را با جان و دل گوش می‌کردند. تمام حرف‌های خودش را با استناد به آیات و روایات نقل می‌کرد. من واقعا احساس می‌کردم هیچ روحانی توی سن و سال خودش به پای ایشان نمی‌رسید. در بعد فرماندهی ما باید بگویم ایشان در جلسات همیشه صائب‌ترین نظرات را می‌داد. بهترین نظر؛ نظر شهید میرحسینی بود و در میدان عمل هم همان‌ها بوقوع می‌پیوست. خدا را شاهد می‌گیرم که هیچ وقت در چهره شهید میرحسینی در سخت‌ترین شرایط من هراسی ندیدم. انگار در وجود این مرد چیزی بعنوان ترس، هراس، دلهره و تردید وجود نداشت. اگر در محاصره بود همانطور صحبت می‌کرد که در اردوگاه صحبت می‌کرد.»

** درباره شهید

شهید «میرقاسم میرحسینی» سال ۱۳۴۲ در یکی از روستا‌های شهر زابل به دنیا آمد. پس از گرفتن مدرک دیپلم در سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت شد. با شروع عملیات بیت المقدس میرحسینی به عنوان معاون یکی از گردان‌های عمل‌کننده در این عملیات شرکت کرد. سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران شد و پس از فراگیری آموزش‌های لازم به تیپ ۴۱ ثارالله (ع) پیوست.

میرقاسم سال ۱۳۶۱ به عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منصوب شد و پس از شرکت در عملیات‌هایی، چون رمضان و والفجر مقدماتی او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ ۴۱ ثارالله (ع) منصوب کردند. وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. پس از درخشیدن در عملیات والفجر ۴، در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ منصوب شد و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوری‌های فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچار مسمومیت گاز‌های سمی شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد.

در سال ۱۳۶۳ مسئولیت طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله (ع) به او واگذار شد. او در عملیات بدر دوباره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.

یک سال بعد به زیارت خانه خدا رفت و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر ۴۱ ثارالله (ع) معرفی شد. در عملیات والفجر ۸، عملیات کربلای یک و عملیات کربلای ۴ که مقدمه کربلای ۵ بود خالصانه جنگید تا سرانجام در سال ۱۳۶۵ در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای ۵ پس از ساماندهی نیرو‌ها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«سیدالشهدا»ی سیستان و بلوچستان/ تعبیر بلند رهبر معظم انقلاب اسلامی از شهید «میرحسینی» بیشتر بخوانید »

نحوه تشکیل لشکر ثارالله در گفتگو با یکی از همرزمان حاج قاسم سلیمانی

علت انتخاب نام «ثارالله» برای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، تیپ ثارالله در موج دوم تشکیل تیپ‌های سپاه در اواخر پاییز سال ۱۳۶۰ تشکیل شد. سال ۶۱ به لشکر تبدیل شد و از ۲۸ عملیات مهم دفاع مقدس، در ۲۵ عملیات آن حضور داشت.

«سید ابراهیم یزدی» مسئول فرهنگی لشکر ۴۱ ثارالله از سال ۶۱ تا پایان دفاع مقدس، خاطرات جالبی از نحوه تشکیل این یگان سلیمانی دارد که در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس برگ‌هایی از این خاطرات را ورق زده است.

وی در مورد حضور نیرو‌های کرمانی در جبهه‌های دفاع مقدس اظهار داشت: قبل از آنکه تیپ ثارالله تشکیل شود، بچه‌های کرمان عموماً در مناطقی مثل حمیدیه، سوسنگرد و کرخه حضور داشتند. در واقع آنجا می‌توانستند همدیگر را پیدا کنند. یادم هست فرمانده بچه‌های کرمان در خط کرخه آقای گلزار بود. حاج قاسم به‌عنوان یکی از مربی‌های آموزشی که در پادگان قدس کرمان فعالیت می‌کرد، در آن مقطع به جبهه آمده بود. در خط کرخه برای اولین بار وی را دیدم.

خود حاج قاسم در خاطرات اولین ماه‌های دفاع مقدس به پراکندگی نیرو‌های کرمانی در جبهه‌های مختلف دفاع مقدس اشاره کرده است. وی در خاطرات‌ خود می‌گوید: «بچه‌های کرمان عمدتاً در جبهه‌های مختلف به‌صورت پراکنده مشغول فعالیت بودند؛ یعنی بخشی در کردستان و بخشی در جبهه‌های خوزستان.

حداقل در دو یا سه نقطه به‌صورت پراکنده مشغول فعالیت بودند. این پراکندگی نمی‌توانست رشد مناسبی را در ابعاد کیفی برای نیرو‌های خلاق استان کرمان فراهم کند. در حالی که می‌دانستیم میان بچه‌ها، ۱۰ها نفر از فرماندهان لایق و ارزشمند وجود دارد که می‌تواند تأثیر محوری و اساسی در صحنه کل جنگ داشته باشد.»

سید ابراهیم یزدی در خط کرخه برای اولین بار جوانی را می‌بیند که با مو‌های مجعد، هیکل لاغر و عضلانی و پیراهن پلنگی به چشم می‌آمد. تا آن زمان او قاسم سلیمانی را ندیده بود، اما وصف خشم شب‌های برادر قاسم را در پادگان آموزشی کرمان شنیده بود.

مسئول فرهنگی لشکر ۴۱ ثارالله در مورد نخستین دیدار خود با حاج قاسم گفت: در روز دیدارمان با حاج قاسم در خط کرخه، مصافحه گرمی داشتیم. به‌طور کلی اخلاقش اینطور بود که زود با آدم‌ها گرم می‌گرفت. اولین دیدار ما از خط کرخه شروع شد و این آشنایی و دوستی تا شهادت وی تداوم داشت.

وی افزود: بعد از اینکه بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا عزل شد، جبهه‌ها تحول اساسی پیدا کردند و خصوصاً از لحاظ نیرو‌های مردمی بسیار تقویت شدند. چند ماه بعد، عملیات ثامن‌الائمه (ع) برای شکست حصر آبادان انجام شد و بچه‌های کرمان با فرماندهی «محمد سلیمی‌کیا» در این عملیات شرکت کردند. در همین عملیات سلیمی‌کیا به‌همراه بیسیم‌چی‌اش به شهادت رسیدند. بعد از شکست حصر آبادان، بچه‌های کرمان برای اولین بار به شکل رسمی در قالب دو گردان رزمی سازمان‌دهی شدند و در خط سوسنگرد و حمیدیه حضور پیدا کردند. فرمانده این دو گردان، «حاج قاسم سلیمانی» بود.

دو ماه بعد از شکست حصر آبادان، عملیات طریق‌القدس در آذر ۱۳۶۰ انجام شد. آنطور که یزدی می‌گوید، بچه‌های کرمان به فرماندهی حاج قاسم در این عملیات شرکت می‌کنند، اما خود حاج قاسم در عملیات طریق‌القدس مجروح می‌شود و برای مدتی به کرمان می‌رود.

مسئول فرهنگی لشکر ثارالله در دفاع مقدس در خصوص انتخاب نام «ثارالله» برای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان اظهار داشت: حاج قاسم بعد از مجروحیت در حالیکه هنوز دوره نقاهتش به اتمام نرسیده بود، دوباره به خوزستان بازگشت. همان روز‌ها در محور شوش (خط ثارالله) بحث تشکیل تیپ مطرح شد. حاج قاسم تیپ را تشکیل داد و به‌دلیل حضور در خط ثارالله، نام تیپ، «ثارالله» شد. این تیپ به فرماندهی شهید سلیمانی در فروردین سال ۶۱ در عملیات فتح‌المبین شرکت کرد. کمی بعد هم که به لشکر تبدیل شد، تا پایان دفاع مقدس به‌عنوان یکی از لشکر‌های خط شکن انجام وظیفه کرد.

خود حاج قاسم هم در همین خصوص گفته بود: «کلمه «ثارالله» را از همان خط ثاراللهِ شوش گرفتیم. بسیار کلمه مبارک و ارزشمندی بود. طبیعتاً تمام دوستانی که جبهه‌های مختلف را تحویل گرفته بودند، سازمان رزم را برای جبهه سازمان دادند و هر کدام نامی انتخاب کردند. ما هم کلمه مبارک و مطهر «ثارالله» را برای بچه‌های کرمان انتخاب کردیم که بعداً مهر و عدد دادند. عدد ۴۱ را قرارگاه بعداً به ما داد.»

لشکر ۴۱ ثارالله در طول هشت سال دفاع مقدس در عملیات‌های مختلفی نظیر طریق‌القدس (در این زمان هنوز تبدیل به تیپ نشده بود) فتح‌المبین، الی بیت‌المقدس (فتح خرمشهر)، رمضان، والفجر ۱ و ۳، خیبر، بدر، نصر ۴، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵، والفجر ۱۰، بیت‌المقدس ۷ و… حضور داشت.

گزارش از داود جعفری

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت انتخاب نام «ثارالله» برای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بیشتر بخوانید »

التماس دعای شهید سلیمانی در زمان عقد دختر شهید برای چگونگی شهادتش+ فیلم

التماس دعای شهید سلیمانی در زمان عقد دختر شهید برای چگونگی شهادتش+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حاج قاسم ارادت ویژه‌ای نسبت به رزمندگان لشکرش داشت، به خصوص شهدایی که با دارا بودن ویژگی خاصی گوی سبقت را از دیگران ربوده بودند و در رسیدن به لقای الهی پیشی گرفتند.

او درباره عبدالمهدی مغفوری یکی از همین شهدا گفته بود «ما افتخار می‌کنیم به عبدالمهدی مغفوری که امروز قبرش امامزاده شهرمان است، مال ماست. کسی که در هیچ شبی نافله شب او قطع نمی‌شد. اگر در اتوبوس بود در وسط راه پیاده می‌شد، نافله شبش را به جا می‌آورد و با اتوبوس و یا خودروی بعدی خودش را می‌رساند. او که در حفظ بیت المال وقتی همسرش می‌خواست وضع حمل بکند، برای رساندن خود به بیمارستان از موتورسیکلت سپاه استفاده نکرد.»

پدری کردن حاج قاسم برای فرزند شهید

مهدی مغفوری از رزمندگان لشکر۴۱ ثارالله بود که در عملیات کربلای۴ پرکشید. در زمان شهادت معاونت ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را برعهده داشت. از او ۳ فرزند به یادگار ماند از جمله فاطمه که آن زمان ۳ ساله بود.

فاطمه خانم با علی تهامی (فرزند شهید) ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد؛ زینب و حسین. پدر در ماموریت بود که زینب نیاز به عمل جراحی پیدا کرد. خبر که به حاج‌قاسم رسید او سریع خود را به بیمارستان رساند. عمل با موفقیت به پایان رسید و مادر از حاج قاسم تشکر کرد.

حاج قاسم گفت «من بابات را به جای خودم فرستادم و حالا به جای او اینجا هستم.» حاج قاسم ماند تا دخترک به هوش بیاید و خیالش راحت شود. برای فاطمه خانم پدری کرد و برای زینب پدربزرگی.

نامه گرم حاج قاسم و انتظار برای شهادت

فاطمه مغفوری در برنامه مثل پدر خاطره نامه حاج آقا به او پیش از عزیمت به سفر حج را روایت کرده است. او گفت: قرار بود حاج قامس قبل رفتن به سوریه بیایند منزل ما و با ایشان خداحافظی کنیم، اما چون شروع جریان داعش بود و مجبور شد ناگهانی برود نامه‌ای برای ما نوشت. ابتدای دستنوشته خیلی ابراز دلتنگی و شرمندگی بابت نیامدن کرد و نوشت «دخترم مرا ببخش که ناگهانی رفتم، تقدیر من همیشه همین است، این تمرین رفتن ناگهانی هم هست، باز هم دوستت دارم سلام مرا به فاطمه عزیز و فرزندان گرانقدرش برسان و بگو جانم فدایتان، سلام مرا به رسول معظم برسان و بگو تا زنده‌ام از اسلامت دفاع می‌کنم و انتظار نصرت و شفاعتت را دارم.» در همین نامه نوشته است احساس می‌کنم مثل میوه رسیده‌ای هستم که اگر بیشتر از این به شاخه بمانم میپوسم و از بین می‌روم و الان وقت چیدن من است.

دوست دارم مثل آیت الله حکیم شهید شوم

فرزند شهید مغفوری ادامه داد: ایشان همیشه دعای شهادت از ما می‌خواست. به هر دستاویزی متوسل می‌شد. روز عقدمان که رهبر انقلاب کرمان تشریف آوردند و قرار شد شب خطبه عقد بخواند حاج قاسم چند سال قبل از مراسم دم در خانه ما آمد و از من خواست بیایم بیرون. آن سال سید محمدباقر حکیم در بمب گذاری در ماشین به شهادت رسیده بود. حاج قاسم به من گفت: دوست دارم مثل آیت الله حکیم تکه تکه شوم و موقع عقدت این دعا را بکن. ایشان ادامه داد من خیلی گنهکارم و دوست دارم تکه تکه شوم که هیچی ازم باقی نماند و وقتی از دنیا می‌روم حتی یک وجب از این خاک را اشغال نکنم.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

التماس دعای شهید سلیمانی در زمان عقد دختر شهید برای چگونگی شهادتش+ فیلم بیشتر بخوانید »

لزوم انطباق حرف و عمل در مدیریت مطلوب

توصیه شهید سلیمانی به مسئولان برای مدیریت مطلوب


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس که فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز بعد از جنگ تا زمان شهادتش عهده‌دار بود، روز ۲۶ تیر ۱۳۹۸، در جمع شماری از خانواده‌های شهیدان غرب استان تهران، ضمن اشاره به نقش انکارناپذیر دوست و همرزم شهیدش؛ «محمدابراهیم همت» در رهبری مقتدرانه عملیاتی و مدیریت هوشمندانه نظامی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، ضرورت اقتدا به اسوه‌های مدیریتی دوران دفاع مقدس برای فائق آمدن به مشکلات اداری کشور را در شرایط خطیر کنونی تشریح کرد که در آستانه سالروز شهادت وی منتشر می‌شود:

«یکی از حوادث بزرگی که قریب به سه هزار شبانه‌روز طول کشید و جمعیتی بالغ‌بر میلیون‌ها نفر، به‌تناوب از استان‌های مختلف کشور و در رده‌های مختلف سنی آمدند و در این فضا قرار گرفتند و نقش‌آفرینی کردند، همین دفاع هشت‌ ساله ملت ما بود.

در یک چنین فضایی که آکنده از حضور طیف متنوعی از آدم‌های متفاوت است؛ اولین عنصر تأثیرگذار بر روند اتفاقات جبهه، فضای مدیریتی جنگ بود.

وقتی‌که من دارم فضای مدیریتی جنگ را برای شما بازگو می‌کنم؛ خواهش می‌کنم که ذهن شما به‌سمت امثال من و یا برادرانی که از آن دوران باقی‌ مانده‌اند، نرود؛ بلکه ذهنتان را سمت شهیدانی ببرید که الآن در عالم معنا؛ نظاره‌گر اعمال و رفتار ما هستند. ذهن خودتان را متوجه، همت، خرازی، باکری، متوسلیان، زین‌الدین و دیگر شهدا بکنید.

مثلاً در همین لشکر ۲۷ تهران، فرماندهان بزرگی مثل شهیدان: رضا چراغی، سعید سلیمانی، سعید مهتدی، عباس کریمی و رضا دستواره بوده‌اند. یا حاج احمد متوسلیان؛ که وی از جمله یلان و سرداران بزرگ جنگ بود.

اگر یک جامعه بخواهد منزه بشود، اولین عاملی که در تنزیه و تربیت آن جامعه تأثیر دارد، مدیران آن جامعه هستند. اگر فکر و رفتار مدیر؛ منطبق با اصولی بود که او هم در موضع بیان و هم در مقام عمل، به آن اصول اعتقاد داشت، قطعاً آن رفتار در دیگران هم تأثیرگذار خواهد بود. مثلاً؛ اگر منِ نوعی آمدم و در جمع شما صحبت‌هایی کردم که در خلوت خودم به آن حرف‌ها پای‌بند نبودم، قطعاً بدانید که حرف‌های من، در جان‌ و دل و ذهن مخاطب، تأثیرگذار نخواهد بود.

شما وقتی به رویه مدیریتی شهید همت در لشکر تحت فرماندهی‌اش نگاه می‌کنید؛ می‌بینید که او بی‌اغراق در تمام خصیصه‌های تربیتی، از جمیع نیرو‌های خودش بالاتر بود. یعنی نسبت به رعایت موازین دینی، از همه نیروهایش تقید بیشتری داشت. در کوران سختی‌ها؛ بیشترین بار مسئولیت را متوجه خودش می‌کرد.

ما در مجموعه اصول و قواعد نظامی کشور خودمان و حتی در جنگ‌های کلاسیک و غیر کلاسیک معروف دنیا؛ یک تعریف داریم و آن این است که اگر فردی در رده بالایی مثل فرماندهی لشکر مسئولیت دارد، باید بین خودش و میدان جنگ و خطر، یک‌ فاصله ایمنی مناسبی را قائل باشد و رعایت کند؛ اما همت اینگونه نبود… من یادم هست که دیده بودم، همت در خاکریز اول و بدون فاصله با نیرو‌های رزمنده، عملیات را هدایت می‌کرد. اصلاً اگر همت و امثال همت در قلب‌ها جاودانه شدند؛ به‌خاطر همین مظلومیت‌هایی است که متحمل شدند.»

منبع:

بابایی، گلعلی، کوهستان آتش، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، چاپ اول ۱۳۹۹، صفحات ۷۶۷، ۷۶۸

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توصیه شهید سلیمانی به مسئولان برای مدیریت مطلوب بیشتر بخوانید »

رشادت و عشق در دفاع مقدس وجود داشت

رشادت و عشق در دفاع مقدس وجود داشت


سرهنگ «قاسم حسن‌زاده» مسئول امور پيشکسوتان اداره‌کل حفظ آثار دفاع مقدس سیستان و بلوچستان در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در زاهدان، در خصوص سالروز آغاز عملیت بیت‌المقدس ۷  اظهار داشت: در سال ۱۳۶۷ عملیات بیت المقدس ۷ آخرین عملیات جنگ بود که به عنوان لشکر ۴۱ ثارالله نام گرفت. دفاع مقدس در آن سال تحولات پیچیده‌ای به خود گرفت. با توجه به شرایطی که در دفاع مقدس پیش آمد، دشمن عملیات‌های گسترده‌ای را انجام داد.

وی افزود: در چهارم خرداد سال 1367 رژیم بعث عراق در منطقه شلمچه عملیاتی انجام داد که در آن روز، نیرو های سیستان و بلوچستان حماسه‌ای ماندگار به یادگار گذاشتند و آن مقاومت جانانه‌ای بود که در منطقه انجام دادند.

سرهنگ حسن زاده با اشاره به اینکه نیروهای لشکر ۴۱ ثارالله از استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بودند، عنوان کرد: لشکر ۴۱ ثارالله تامین کننده نیروی انسانی بود و قائم مقام این لشکر شهید میرحسینی بود که به تعبیر حاج قاسم سلیمانی مالک اشتر لشکر بود.

وی گفت: در این ایام دشمن به خیال اینکه توان نظامی جمهوری اسلامی کاهش پیدا کرده است و می‌تواند هدافی را که در ابتدای جنگ مدنظر قرار داده بود انجام دهد. طی عملیات بیت المقدس ۷ با رمز «یا ابا عبدالله حسین» با فاصله کم، شلمچه را به تصرف خود در آوردیم و افتخار آفرینی کردیم.

این مسئول با اشاره به ویژگی نیروهای سیستان و بلوچستان در جنگ بیان داشت: رشادت و عشق به ولایت در دل مردم سیستان و بلوچستان است و آن عشق در دفاع مقدس هم وجود داشت.

مسئول امور پيشکسوتان اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سیستان و بلوچستان ادامه داد: شهید طیاری، حسابی مقدم، پیروزی، جعفری و تیر افکن از شهدای این عملیات بود.

‌حسن‌زاده متذکر شد: بالاترین مرحله انسانیت شهادت است و خوشا به حال آنان که جام شیرین شهادت را نوشیدند و امیدواریم شافع ما در روز قیامت باشند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رشادت و عشق در دفاع مقدس وجود داشت بیشتر بخوانید »