لیبرالیسم

خط‌ونشان ترامپ برای «بریکس»؛ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا از چه وحشت دارد؟

خط‌ونشان ترامپ برای «بریکس»؛ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا از چه وحشت دارد؟



«دونالد ترامپ» در آستانه ورود به کاخ سفید، پیکان حمله‌های خود را متوجه «بریکس» نشانه رفته و این گروه از قدرت‌های نوظهور را به تعرفه ۱۰۰ درصدی تهدید کرده‌ است؛ این حجم از هراس بخاطر چیست؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، ترامپ در حالی که بیش از یک ماه تا ورودش به کاخ سفید زمان باقی است، حمله‌های خود را به بریکس شروع کرده‌است. او به تازگی پیامی در شبکه‌های اجتماعی منتشر و اعضای این پیمان را تهدید کرده که در صورت حذف دلار و ایجاد ارزی جایگزین در معاملات‌شان، آنها را با تعرفه‌های ۱۰۰ درصدی روبه‌رو خواهد کرد!

این تهدید بلافاصله با واکنش سران کشورهای عضو مواجه شد و «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی کرملین گفت که توسل آمریکا به زور و تحریم برای اجبار کشورها به استفاده از دلار، نتیجه معکوس دارد، دلار در چندین کشور جذابیت خود را از دست داده و روند تحلیل آن شروع شده و در حال شتاب گرفتن است.

مؤلفه‌های تعیین‌کننده قدرت بریکس

اتحادیه بریکس که شامل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی است، با گسترش به ۶ عضو جدید (عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، مصر، آرژانتین و اتیوپی) اکنون نماینده حدود ۴۵ درصد جمعیت جهان و نزدیک به یک‌سوم تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان است. این بلوک همچنین ۳۶ درصد از مساحت زمین را پوشش می‌دهد که نشان‌دهنده تأثیر جغرافیایی و جمعیتی گسترده آن است. این در حالی است که سهم کشورهای «گروه ۷» (G۷) از جمعیت و زمین به ترتیب حدود ۹.۷ و ۱۶.۱ درصد است.

از نظر اقتصادی، بریکس با تولید ناخالص داخلی نزدیک به ۳۰.۸ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۳ (همراه با اعضای جدید) به طور فزاینده‌ای به عنوان وزنه‌ای در برابر کشورهای غربی مطرح شده‌است. علاوه بر این، این بلوک حدود ۴۴.۴ درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و سهم قابل‌توجهی از تولید گندم جهانی (۴۸.۷ درصد) را نیز شامل می‌شود. این تأثیرات نشان‌دهنده قدرت اقتصادی و منابع طبیعی بریکس است که می‌تواند نظم جهانی موجود را تغییر دهد.

خط‌ونشان ترامپ برای «بریکس»؛ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا از چه وحشت دارد؟

در جریان شانزدهمین اجلاس بریکس که با حضور سران کشورها از ۲۲ تا ۲۴ اکتبر (اول تا سوم آبان ماه) در کازان روسیه برگزار شد، قدرت‌یابی افزون‌تر و میل به ایستادگی مقابل آمریکا و متحدان اروپایی آن مشهود بود. در این اجلاس نمایندگان بیش از ۳۰ کشور از جمله «مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری ایران و رؤسای جمهوری برخی دیگر از کشورها همچون چین و آفریقای جنوبی و نخست وزیر هند در این اجلاس حضور داشتند. این اولین بار بود که اعضای اصلی و سران کشورهای جدید عضو بریکس در این اجلاس به طور هم زمان حضور داشتند.

در جریان این اجلاس، چندین راهکار برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا مطرح شد. یکی از محورهای اصلی، توسعه سیستم پرداخت مشترک «پل بریکس» بود که به‌طور خاص طراحی شده تا نقش دلار در معاملات تجاری را کاهش دهد. این سیستم قرار است از فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) استفاده کند. به‌عنوان نمونه، پیشنهاد شد که یوان دیجیتال به عنوان یکی از ارزهای کلیدی برای پرداخت‌ها به کار گرفته شود.

علاوه بر این، طرح‌هایی برای تقویت همکاری اقتصادی از طریق سیستم‌های پرداخت موبایلی بین‌المللی و ایجاد یک پلتفرم مشترک تجارت الکترونیک ارائه شد. هدف این اقدام‌ها، افزایش استقلال اقتصادی کشورهای عضو بریکس و کاهش سلطه دلار بر سیستم مالی جهانی است. این نشست همچنین به ایجاد نهادهایی مشابه «اف‌ای‌تی‌اف» (FITF) اشاره کرد که به تنظیم‌گری در زمینه شفافیت مالی و تراکنش‌های بین‌المللی کمک می‌کند.

مخاطرات قدرت‌یابی افزون‌تر بریکس برای آمریکا

بریکس طی دو دهه گذشته به عنوان یک نیروی مهم اقتصادی و سیاسی در سطح جهان شناخته شده‌است. این بلوک نه‌تنها در جهت توسعه اقتصادی کشورهای عضو بلکه به عنوان یک چالش احتمالی برای هژمونی آمریکا عمل کرده‌است. در ارتباط با اینکه چرا ترامپ و تیم او، این ائتلاف را به‌طور ویژه هدف حمله‌های خود قرار می‌دهند باید به چند نکته اشاره کرد؛

خط‌ونشان ترامپ برای «بریکس»؛ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا از چه وحشت دارد؟

۱. بریکس به‌عنوان چالشی برای نظم بین‌المللی تحت رهبری آمریکا

ترامپ و تیم او، بریکس را به‌عنوان تهدیدی مستقیم برای هژمونی آمریکا در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی جهانی می‌بینند. این بلوک به دنبال کاهش وابستگی کشورهای عضو به دلار آمریکا، تقویت ارزهای محلی و ایجاد یک نظم چندقطبی است. ترامپ که سیاست «اول آمریکا» را در پیش گرفته، به هرگونه تلاش برای محدود کردن نفوذ دلار و نهادهای تحت سلطه آمریکا (مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی) واکنش شدید نشان می‌دهد.

۲. تمرکز ترامپ بر چین به‌عنوان دشمن اصلی

یکی از اعضای کلیدی بریکس، چین است که ترامپ آن را به‌عنوان بزرگ‌ترین رقیب اقتصادی و ژئوپلیتیک آمریکا معرفی می‌کند. سیاست‌های تجاری سختگیرانه ترامپ علیه چین در دولت نخست وی مانند جنگ تعرفه‌ای و محدودیت‌های فناوری، نشان‌دهنده نگرانی او از رشد قدرت چین بود. چون چین نقش محوری در بریکس دارد، این سازمان نیز به‌طور غیرمستقیم به هدف حمله‌های ترامپ در دولت دوم وی تبدیل شده‌است.

۳. روسیه و رقابت ژئوپلیتیک

روسیه به‌عنوان یکی دیگر از اعضای بریکس، در مرکز سیاست‌های ترامپ قرار دارد. اگرچه ترامپ در دولت نخست خود گاهی به دلیل روابط شخصی با ولادیمیر پوتین مورد انتقاد قرار می‌گرفت، اما تیم او روسیه را تهدیدی برای منافع آمریکا در اروپا و خاورمیانه می‌دانست. از آنجا که روسیه نقش فعالی در بریکس ایفا می‌کند و نزدیک به سه سال در جنگ اوکراین، غرب را به چالش کشیده‌است، این سازمان نیز بخشی از رقابت ژئوپلیتیک بین آمریکا و متحدان غربی با روسیه است.

۴. بریکس و کاهش نفوذ دلار

بریکس به‌دنبال ایجاد سیستم‌های مالی جایگزین مانند «بانک توسعه جدید» و «پل بریکس» است که هدفش کاهش وابستگی کشورهای عضو به نظام مالی تحت سلطه آمریکا است. ترامپ و تیم او به شدت با هرگونه اقدام برای تضعیف دلار مخالفت می‌کنند زیرا دلار ابزاری کلیدی برای حفظ نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا است.

در همین ارتباط «ژیلبرتو مارینگونی» استاد دانشگاه در سائوپائولو معتقد است که امتناع کشورهای عضو بریکس از استفاده دلار آمریکا در معاملات تجاری خود، می‌تواند در نهایت منجر به افول آمریکا شود. به همین دلیل است که ترامپ نسبت به این انجمن از الفاظ تهاجمی و تهدید استفاده می‌کند.

۵. ایدئولوژی ملی‌گرایانه ترامپ

ترامپ و مشاورانش در دولت اول وی به‌ویژه افرادی مانند «مایک پمپئو» و «جان بولتون» به شدت از ایدئولوژی ملی‌گرایانه و ضدجهانی‌سازی حمایت می‌کردند. از دید آن‌ها، بریکس نماینده‌ای از جهانی‌سازی و همکاری بین‌المللی بود که منافع آمریکا را در اولویت قرار نمی‌داد؛ چنین رویکردی به احتمال قوی در دولت دوم ترامپ هم حاکم خواهد بود چنانچه قبل از ورود وی به کاخ سفید، نشانه‌هایی از این رویکرد به چشم می‌خورد.

فرجام سخن

حمله‌های مکرر ترامپ و تیم وی به بریکس ناشی از نگرانی‌های عمیق آنها از کاهش نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است. بریکس، به‌عنوان یک ائتلاف مستقل و چندقطبی، تهدیدی برای نظم جهانی تحت رهبری آمریکا محسوب می‌شود.

سیاست خارجی آمریکای ترامپ همواره بر اساس مقابله با این تهدیدها تنظیم می‌شود، به‌ویژه با تمرکز بر چین و روسیه که اعضای کلیدی این بلوک هستند. در نهایت، این حمله‌ها نشان‌دهنده تعارض گسترده‌تر بین سیاست‌های «اول آمریکا» و تلاش‌های جهانی برای ایجاد یک نظم چندقطبی است.

از نگاه ناظران، تهدید تعرفه ۱۰۰ درصدی آمریکا بر اعضای بریکس از سوی ترامپ به دلیل هراس آمریکا از تضعیف بیشتر دلار و جایگزینی ارز این گروه است و نشان‌دهنده پایان اقتصاد بازار آزاد و تمام ادعاهای لیبرالیسم و نئولیبرالیسم در حوزه اقتصادی و تیر خلاص به پول آمریکاست؛ واقعیتی که ترامپ آن را به خوبی درک کرده‌است و بی‌تردید پس از ورود مجدد به کاخ سفید در بیستم ژانویه (یکم بهمن) تقابل جدی‌تری با بریکس خواهد داشت به آن امید که با تهدید و تخریب ائتلاف‌های ناهمسو، هژمونی فروپاشیده آمریکا را بازسازی کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خط‌ونشان ترامپ برای «بریکس»؛ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا از چه وحشت دارد؟ بیشتر بخوانید »

سردار غلامرضا سلیمانی

رئیس سازمان بسیج مستضعفین: انقلاب اسلامی موهبتی الهی است

rewrite this title رئیس سازمان بسیج مستضعفین: انقلاب اسلامی موهبتی الهی است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «غلامرضا سلیمانی» رئیس سازمان بسیج مستضعفین امروز (چهارشنبه) در مراسم اختتامیه سی‌امین دوره مسابقات سراسری قرآن بسیج اظهار داشت: مردم بزرگ ایران با تمسک به قرآن و همچنین هدایت‌های امام راحل پا در میدان مبارزه با رژیم طاغوت گذاشتند و در این مسیر جان فرزندان خود را فدا کردند تا انقلاب اسلامی به پیروزی نهایی برسد.

سردار سلیمانی با بیان اینکه جمهوری اسلامی نعمت و موهبتی الهی است افزود: جمهوری اسلامی توانست نخستین الگوی مردم‌سالاری دینی را بر مبنای آیات الهی و دستورات دین اسلام بنا نهد.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تبریک فرا رسیدن ایام‌الله دهه فجر انقلاب اسلامی ادامه داد: دهه فجر در حقیقت یادآور قیام قرآنی مردم ایران در برابر رژیم طاغوت است.

وی اضافه کرد: دهه فجر فرصت بسیار مناسبی است تا حوادثی که در طول تاریخ انقلاب اسلامی رخ داده است، برای ملت ایران به خصوص نسل جوان تبیین شود.

سردار سلیمانی خاطرنشان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی سرآغاز حرکتی جدید با الهام‌گیری از آیات الهی است و گسترش اسلام در عصر حاضر در نقاط مختلف دنیا نیز به دلیل تمسک به قرآن است.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه زندگی در نظام اسلامی از افتخارات عصر ما است، اظهار داشت: ممکن است اشکالاتی در کشور وجود داشته باشد، اما همین این امر ناشی از فاصله گرفتن از قرآن است و ما نباید این امر را رویکرد انقلاب اسلامی بدانیم.

وی گفت: برخی در کشور تلاش می‌کنند تا میان ملت ایران و همچنین دستورات الهی جدایی بیندازند؛ اما باید بدانیم که در نظام اسلامی هرچقدر به دستورات الهی و قرآن کریم و همچنین فرامین امام و رهبری عمل شد، این امر موجب تقویت نظام اسلامی شده است.

سردار سلیمانی با بیان اینکه امروز باید حقانیت دین اسلام به گوش جهانیان برسد، افزود: دین اسلام نجات‌بخش بشر در تحولات آینده است و امروز نیز شاهدیم که جذابیت‌های اسلام در گفتمان انقلاب اسلامی خود را نشان داده است.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تأکید کرد: باید به دنبال ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه باشیم؛ چرا که قرآن سپری محکم در برابر ناملایمت‌های دنیوی است.

وی با اشاره به حوادث غزه اظهار داشت: رژیم اشغالگر قدس این روز‌ها جنایات بسیاری علیه مردم بی‌دفاع غزه انجام می‌دهد و این حملات وحشیانه ادامه دارد.

سردار سلیمانی اضافه کرد: در اروپا نیز این‌گونه بیان کردند که «دین افیون ملت‌هاست»؛ درحالی‌که نظام سرمایه‌داری موجب پدید آمدن حوادثی همانند جنگ جهانی اول و دوم و جنایت‌های بعدی شده است.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رئیس سازمان بسیج مستضعفین: انقلاب اسلامی موهبتی الهی است بیشتر بخوانید »

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی



در جبهه مقابل جبهه التقاطی، علامه مصباح بود که با ارائه قرائتی کاملاً خالص و ناب از اسلام، به تولید و تئوریزه علوم انسانی اسلامی با محوریت قرآن همت می‌گمارد.

مهدی جبرائیلی تبریزی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

علامه مصباح یزدی همواره در نقطه مرکزی حملات رسانه‌ای بدنه اصلاح‌طلبان تندرو و افراطی بود. البته هیچ زمانی این رفتارهای دور از مدنیت، غیر از برچسب‌های اتهامی، مستند و مستدل به حتی یک دلیل عاقلانه نبود و نیست. تنها روش آنان؛ استفاده از شانتاژ رسانه‌ای و سفسطه‌های روشنفکرانه بوده است. رمزگشایی این رویکرد نیازمند بیان چند نکته مهم است:

۱. شاکله وشاخصه فکری اصلاحات را سکولاریسم تشکیل می‌دهد و دموکراسی سکولار غایت تفکر اصلاح‌طلبی است ومنادیان این تفکر همواره در مسیر تعمیم پروژه سکولاریسم که دلیل بر تاثیرپذیری اصلاح‌طلبی از مبانی سکولاریسم و رویکرد معرفتی اصلاحات است، قدم و قلم برداشته‌اند.

مثلا دردولت اصلاحات، به کرّات از فیلسوفان لیبرال دعوت کردند. ازسال ۸۰ تا ۸۴ بیش از هفت نفر از فیلسوفان برجسته انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی و آلمانی به دعوت مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها با ریاست عطاءالله مهاجرانی، به ایران سفر کردند و در جمع‌های دانشجویی به ایراد سخنرانی پرداختند. در سال ۱۳۸۱یورگن‌هابرماس فیلسوف آلمانی به ایران دعوت شد ودرکنفرانسی با عنوان «پروژه ناتمام مدرنیته» به ایراد سخنرانی پرداخت. او دریکی ازسخنرانی‌هایش خطاب به دانشجویان تأکید می‌کند: «دین برای بقاء درجامعه مدرن، راهی جز پیوند یافتن با حاکمیت مردم(دموکراسی مدرن) و حقوق بشر ندارد».

هابرماس از روشنفکران وطنی سؤال می‌کند که؛ «برای استقرار سکولاریسم، اصلاح‌طلبان می‌خواهند تا کجا پیش بروند؟ مخالفت شما با ادغام دین و دولت تا چه حدی جدی است؟». پاسخ حلقه کیان(اتاق فکر جریان مذکور) این بود که اصلاح‌طلبان قصد دارند برای تحقق پروژه سکولاریسم در ایران قدم‌به‌قدم پیش بروند و با توجه به این که فعلاً پتانسیل برپایی انقلاب سکولار را در کشور نداریم، لذا باید پروژه اصلاح‌گری تدریجی به سمت سکولاریسم در جامعه پیش برود و «پروژه پروتستانتیسم اسلامی» به عنوان نسخه‌ای مناسب برای جامعه‌ای مذهبی مانند ایران که رهایی از مذهب در آن ساده نیست، مورد تأییدهابرماس قرار می‌گیرد.

اصلاح‌طلبان برای اجرای این پروژه وارداتی و استحاله‌گرانه که دموکراسی به عنوان مبنای مشروعیت مطرح می‌شود و در مقابل نظریه حکومت دینی و مبنای شرع برای حکمرانی قرار می‌گیرد، با مانعی بزرگ به نام علامه مصباح مواجه شده‌ بودند که به عنوان تئوریسین درهم‌تنیدگی دین و سیاست مطرح شده بود. علامه مبانی لیبرالیسم را زیر سؤال برد و اصلاح‌طلبان به ویژه طیف تجدیدگرایانه آن جریان که آبشخور فکری‌شان، لیبرالیسم است، از این برآشفته‌ شدند و در برابر نقدهای عالمانه علامه مصباح به موضعگیری‌ها و جوسازی‌های اهانت‌آمیز روی آوردند تا جامعه مخاطب حقیقت را نشنود و نبیند.

۲. هرجریان اجتماعی برای حدوث و بقاء محتاج پشتوانه فکری و نظری قوی است. «انقلاب اسلامی ایران» هم از این اصل کلی برای بایستگی و پایستگی مستثناء نیست. در وهله اول امام خمینی(ره) و در مراتب بعدی امثال شهید مطهری این نیاز انقلاب را برآورده ساختند. اما درمرتبه بعدی، نیاز به بروزرسانی براساس اقتضائات زمان و ظهور جریانات واندیشه‌های متعدد در برابراندیشه اصیل انقلابی، ملموس و محسوس بود. علامه مصباح با فهم دقیق و عمیق این مسئله به میدان می‌آید و ضمن مواجهه با جریانات فکری و تبیین‌اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام، به کادرسازی می‌پردازد. دراین راستا مجموعه‌هایی مانند «نظریه سیاسی اسلام»، «سلسله مباحث اسلام و سیاست وحکومت»، حکیمانه‌ترین حکومت(کاوشی در نظریه ولایت فقیه) و «نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه»، توسط ایشان منتشر می‌شوند. از این حیث به درستی جایگزین مناسبی برای امثال علامه طباطبائی و شهید مطهری معرفی می‌شوند. بنابراین جریان اصلاحات با عقبه فکری مشخص، «عقبه تئوریک نظام» را مورد هجمه قرار می‌دهد.

۳. شاید بتوان گفت که جریان التقاطی معاصر درجهان اسلام و ایران از مبدأ مدرنیزه کردن اسلام شروع شد.

و این هدف جز با تفسیر مادی قرآن امکان‌پذیر نبود. چنان‌که مارکس نیز بر این باور بود که برای مبارزه با مذهب در میان توده‌های معتقد باید از خود مذهب استفاده کرد؛ بدین صورت که مفاهیم مذهبی از محتوای معنوی و اصلی خود تخلیه و از محتوای مادّی پرشود تا توده، مذهب را به صورت مکتبی مادّی دریابد. پس از این مرحله دورافکندن پوسته ظاهری دین ساده است.

مبانی التقاطی از چند حیث قابل کاوش است. مبانی هستی‌شناسی مانند حق‌طبیعی در برابر حق حاکمیت و ولایت الهی، پلورالیسم دینی در برابر حقانیت و جامعیت دین اسلام. مبانی معرفت‌شناسی مانند نسبی‌گرایی در برابر واقع‌گرایی و استفاده از روش هرمنوتیک فلسفی برای فهم متون دینی که قائل به نفی هرگونه فهم ثابت و یقینی است، در برابر نگرش مبتنی برامکان تغییر در دین وفهم دینی که صرفاً در برخی فروع اخلاقی و برخی احکام عملی که تابع مصالح و مفاسد متغیر هستند، می‌باشد. همچنین مبانی انسان‌شناختی که اومانیسم را در برابر تکلیف‌مندی انسان از سوی خداوند، قرار می‌دهد.

قبل از انقلاب شهید مطهری درمقابل نفوذ جریان التقاطی مانند «سازمان مجاهدین» (قرائت کمونیستی از مجاهده و انقلابی‌گری) ایستاد.

اما پس از انقلاب، در اواخر دهه شصت و به ویژه دهه هفتاد شمسی در ایران جریان‌های روشنفکری شکل گرفت و گستره فکری ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. یکی از این جریان‌های فکری حلقه کیان بود.

این افراد با بازاندیشی افکار خود، غرب پژوهی را استراتژی مطالعاتی خود قرار داده و به این نتیجه رسیدند که تلفیقی از تجربیات مثبت تمدن غالب بشری(غرب) و درونی کردن آنها با ارزش‌های بومی و محلی بهترین راهکار است و در همین راستا به تلفیق سه شکاف ملی، اسلامی و غربی تاکید می‌ورزیدند. اصول بنیادین نگرش التقاطی حلقه کیان پذیرش ارزش‌هایی همچون لیبرالیسم، پلورالیسم و حقوق بشر و تبیین و انطباق دین با این ارزش‌ها است نگرش انتقادی به دین مبتنی بر عقل خودبنیاد، رویکرد سکولاریستی دردین، گرایش پوزیتیویستی، تأکید بر کثرت‌گرایی دینی، ستایش دموکراسی لیبرال از دیگر مشخصه‌های این جریان است؛ و بازتاب آن در عرصه جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در حوزه سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی دولت اصلاحات و حامیان آن مشاهده کرد.

مثلا اگر خاتمی می‌گفت؛ «مشروعیت همه حکومتها از مردم است». ترجمان سخن «جان‌لاک» بود که گفته بود: «آنچه جامعه سیاسی را به وجود می‌آورد و سبب برقراری آن می‌شود، چیزی نیست مگر توافق عده‌ای از انسان‌های آزاد که می‌توانند با اکثریت عددی خود شناخته شوند. فقط همین عامل می‌تواند بنیانگذار حکومت مشروع باشد».

همو معتقد بود که؛ «آزادی از دین سؤال می‌کند و دین باید جوابگو باشد». چرا که مفهوم آزادی را به عنوان «ارزش مطلق و بی‌قید و شرط» از «ژان ژاک روسو» وام گرفته بود.

و در نتیجه به ترکیب اسلام و لیبرال دموکراسی غربی دست زد. خاتمی به واسطه تحصیل در رشته فلسفه و آشنایی بااندیشمندان غربی و نظریات آنان، مشرق را نقطه عشق و جان می‌دانست ولی غرب را نقطة عقل و خرد و لذا «انسان ملتقای مشرق جان و مغرب عقل» را تدوین کرد!

در جبهه مقابل جبهه التقاطی، علامه مصباح بود که با ارائه قرائتی کاملاً خالص و ناب از اسلام، به تولید و تئوریزه علوم انسانی اسلامی با محوریت قرآن همت می‌گمارد.

آیت‌الله «مصباح یزدی» در اوایل انقلاب به مناظره با «احسان طبری» (بزرگ‌ترین تئوریسین مارکسیست ایران) و «فرّخ نگهدار» (رهبر سازمان فدائیان خلق) می‌نشیند. و «نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم» را به رشته تحریر درمی‌آورد.

و در دوران اصلاحات در مجامع عمومی(نماز جمعه)، حوزوی و دانشگاهی به تبیین نظریّات اسلام درباره آزادی پرداخت که حاصل این مباحث درکتب «نظریه سیاسی اسلام»، «اسلام، سیاست و حکومت»، «دین و آزادی» و «پرسش‌ها و پاسخ‌ها» گردآوری می‌شود. و به نقد نظریّه «پلورالیسم دینی» مبادرت می‌ورزد که در کتاب «کاوش‌ها و چالش‌ها» منعکس می‌شود.

از دیگروجوه مبارزه علامه مصباح یزدی با جریان التقاط؛ مبارزه با مصادره به رأی تشیّع(بازنمایی التقاطی از سیره معصومین) است. ایشان با توجه به تقلای دشمن درجهت بازنمایی فرمول‌های مورد علاقه خویش از اسوه‌های عملی و رفتاری تشیّع، به خلق آثاری چون «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا»، «سیره معصومان»، «جام زلال کوثر» و… پرداختند تا از طریق انحراف در تعریف الگوهای اسلامی نسل جوان به التقاط دچار نشوند.

مصداق دیگر مبارزه ایشان در این بعد، مقابله با رُنسانس اسلام یا همان اسلام منهای روحانیت بود … رهبر انقلاب هم در سفر به «قم» در مورد حمله دوگانه «اسلام بدون سیاست» و «اسلام بدون روحانیت» هشدار دادند.

آیت‌الله «مصباح یزدی» در دو برهه با این تفکر مقابله می‌کند: یکی در دوران اصلاحات در تقابل با «سروش»، «کدیور»، «حجاریان» و… و. و دیگری هم در قبال «نئوایرانیست» های نفوذی.

بنابراین اجتهادها و مجاهدت‌های شجاعانه علامه مصباح یزدی، ایشان را در تیررس تهاجمات جریان تجدیدنظرطلب قرار داد اما این اهانت‌ها ذره‌ای در اراده آن سترگ مرد دوران تزلزل ایجاد نکرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راز دشمنی جریان اصلاحات با علامه مصباح یزدی بیشتر بخوانید »

دشمنان توان جلوگیری از رشد ملت ایران را ندارند

دشمنان توان جلوگیری از رشد ملت ایران را ندارند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس به نقل از سپاه‌نیوز، سردار سرتیپ «غلامرضا سلیمانی» رئیس سازمان بسیج مستضعفین در آیین تجدید میثاق با آرمان‌های امام راحل (ره) که به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج در حرم امام خمینی (ره) برگزار شد، اظهار داشت: گام دوم انقلاب اسلامی گامی در جهت بسترسازی برای ظهور حضرت حجت (عج) است و بسیج در این دوران به مانند گذشته از مردم، خدمتگزار مردم و برای مردم خواهد بود.

سردار سلیمانی با بیان اینکه تصمیم امام (ره) عظیم‌الشأن برای تشکیل بسیج یک تصمیم الهی و بزرگ بود، گفت: آثار و برکات این تصمیم در عرصه‌های مختلف به‌خصوص عرصه دفاع مقدس به خوبی نمایان شد؛ عرصه‌ای که دشمنان در برابر انقلاب اسلامی صف‌آرایی کردند، اما با حضور داوطلبانه مردم شکست بزرگی نصیب آنان شد.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: کشور‌های مرتجع منطقه منابع ارزی و مالی این جنگ را تأمین کرده بودند، اما حضور مردم در کنار نیرو‌های مسلح باعث شد که این چالش بزرگ به یک فرصت تبدیل و از درون این چالش، گفتمان مقاومت خلق شود.

وی ضمن اشاره به اینکه یکی از اهداف امام راحل تشکیل بسیج جهان اسلام بود، تصریح کرد: از درون گفتمان مقاومت، جبهه مقاومت شکل گرفت و این جبهه پرچم‌دار جهان اسلام شد.

سردار سلیمانی با بیان آنکه هدف دیگر امام راحل، نابودی رژیم کودک‌کش صهیونیستی بود، خاطرنشان کرد: امروز این رژیم اشغالگر از ترس جبهه مقاومت، در حال دست و پا زدن و دیوار کشیدن در اطراف شهرک‌های خود است.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه بزرگترین پیروزی جهان اسلام در گام دوم انقلاب اسلامی ساقط شدن رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود، افزود: رژیم کودک‌کش صهیونیستی اکنون با این سوال مواجه است که آیا دوره ۸۰ ساله سوم به قدرت رسیدن آنان فرا خواهد رسید، یا اینکه قبل از ۸۰ سالگی، دچار فروپاشی خواهند شد.

وی با بیان اینکه امروز یک گفتمان در جهان در حال توسعه است و آن، گفتمان انقلاب اسلامی است، گفت: گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان پایداری و مقاومت در برابر تجاوز، اشغالگری، ظلم، کشتار، استعمار و غارت اموال کشور‌های جهان اسلام و مردم دنیاست.

سردار سلیمانی افزود: در دیگر سو، جبهه نظام سلطه قرار دارد؛ جبهه‌ای که دارای قدرت مادی و اقتصادی و دارای روحیه تجاوزگری و اشغالگری است، اما آنان علی‌رغم شعار‌های پر سر و صدایی که سر می‌دهند، گفتمانی برای عرضه به بشریت ندارند. آخرین گفتمان آن‌ها، گفتمان لیبرال‌دموکراسی بود که پوشالی بودنش برای مردم جهان نمایان شد، اما در جبهه انقلاب اسلامی گفتمان رهایی‌بخش با پرچم‌داری ملت بزرگ ایران قرار دارد.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه مطابق با سنت‌های الهی، دشمنان توانایی جلوگیری از رشد ملت ایران را ندارند، تأکید کرد: ان‌شاءلله پیروزی‌های بزرگی در انتظار ملت ایران خواهد بود.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمنان توان جلوگیری از رشد ملت ایران را ندارند بیشتر بخوانید »

کمیته انقلاب اسلامی؛ اسلام را زنده و ایران را بیمه کرد

کمیته انقلاب اسلامی؛ اسلام را زنده و ایران را بیمه کرد


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – سرتیپ بازنشسته مرتضی نجفی علمی؛ همه چیز به هم ریخته بود، نه دولتی! نه نظامی! نه مقرراتی! هرکس خودش تصمیم می‌گرفت که چه کار کند، ماموریت افراد را اوضاع و احوال زمان و مکان تعیین می‌کرد، انگار همه با شور و هیجان انقلابی در حال خلاقیت و ابتکار عمل بودند، در عین بی نظمی ظاهری، به نظر می‌رسید که یک نظم هدفمندی این سیل پرشور و خروشان مردمی را ناخودآگاه به ساحلی امن هدایت می‌کند.

ارتباط دل‌ها هر لحظه مستحکم‌تر می‌شد، کسی یارای توقف این موج عظیم مردمی و انقلابی راکه به سرعت پیش می‌رفت نداشت، مردم از جان مایه می‌گذاشتند، آن چه همه را به خط می‌کرد، عشق به مقتدا بود، کلام او در عمق وجود همه می‌نشست، نگاه او لذتی وصف ناپذیر داشت.

به نظر می‌رسید همه خواسته‌ها در اراده خدایی وجود او جمع بود، گویی وصل به منبع لایزال الهی است، مانند کوه ایستاده بود از هیچ کس و هیچ چیز جز خدا نمی‌ترسید، عشق به انقلاب و مردم داشت، با تمام وجود پذیرای مردم بود، حوادث و وقایع را به خوبی مدیریت می‌کرد، به همه امید می‌داد، می‌دانست به کجا می‌رود، پا برهنه‌ها را بر کاخ نشینان بی درد ترجیح می‌داد و آن‌ها را صاحبان اصلی انقلاب می‌دانست، ابرقدرت‌ها ذره‌ای در او تاثیر نداشتند، چون قدرت اصلی را «خدا» می‌دانست، به آینده کاملا امیدوار بود، او کسی نبود جز خمینی کبیر (ره)، احیاگر قرن، کوبنده امپریالیسم و لیبرالیسم، کمونیسم وهر ایسمی؛ پایه گذار اصل ولایت فقیه در نظام و تمدن نوین اسلامی.

کمرحکومت نظامی و نظام پهلوی با تصمیم الهی و به موقع این بزرگ مرد در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شکست، نظام طاغوت سرنگون شد، رهبر کبیر انقلاب اسلامی خمینی عظیم (ره)، در ابتکار بی نظیری، الگویی متشکل از سه نهاد، مردم، مسجد و روحانیت را که با انقلاب اسلامی ممزوج بود و در تاریخ سابقه‌ای نداشت، تحت عنوان کمیته موقت انقلاب اسلامی به عنوان اولین نهاد مقدس جمهوری اسلامی ایران، برای ساماندهی انقلاب اسلامی پایه گذاری نمود.

این نهاد که از اقشار مختلف تشکیل شده بود و در راس آن روحانیت مبارز و انقلابی همچون شهیدان مطهری، مفتح، دستغیب، مدنی، مرحوم مهدوی کنی و بزرگان دیگری بودند که امر خطیر هدایت نیرو‌های پرشور و انقلابی را بر عهده داشتند.

پایگاهش مسجد، پشتوانه اش مردم، نگاهش الهی و راهش، راه امام بود؛ همه جا حضور داشت، همیشه هم حضور داشت، در هر حادثه‌ای که رخ می‌داد حرف اول را می‌زد، تهدید را به فرصت و مخالف را سر جای خود می‌نشاند، نیروهایش در انجام ماموریت از یکدیگر سبقت می‌گرفتند، هرچه ماموریت خطرناکتر، داوطلب بیشتر بود.

نیرو‌ها در عین رعایت سلسله مراتب، اما همه نگاهشان به مرجع، مقتدا و رهبرشان بود، اگر مسئولی خطوط کلی را رعایت نمی‌کرد افراد خود تصمیم می‌گرفتند، نفوذی و گروهکی در بینشان جایی نداشت. آنچه بود عشق به اسلام و امام و انقلاب بود.

در حقیقت کمیته یک روزی یک خلایی را پرکرد که هیچ چیز دیگری قادر نبود آن خلاء را پر کند، ظرفیتی عظیم بود که بتواند از این دستاورد‌های الهی بزرگ حراست کند و کمیته یعنی همه آن انگیزه‌ها و نیرو‌ها و احساسات انقلابی که احساس می‌شد این مملکت بعد از گسیختن نظام طاغوتی حاکم احتیاج به یک دست نیرومندی دارد که آن را اداره کند، کمیته کلیدی بود که با آن در تشکیلات عظیم جمهوری اسلامی گشوده می‌شد (بیانات امام خامنه‌ای در ۲۳ بهمن ۱۳۶۵).

زمانی به جای سازمان‌های دولتی، زمانی خلاء ارتش و نیروی انتظامی را پر می‌کرد، بازار را کنترل می‌نمود، ضد انقلاب و گروهک‌ها را سرجای خود می‌نشاند، تا این که جمهوری اسلامی تثبیت شد، قوا به مرور زمان شکل اصلی خود را گرفت، انتقال قدرت سیاسی با تدبیر امام (ره)، شورای انقلاب و تلاش وصف ناپذیر کمیته انقلاب اسلامی در کوتاه‌ترین زمان صورت گرفت، سپس قدرت نظامی شکل انقلابی خود را پیدا کرد و نهاد‌های دیگر هم زمان شروع به فعالیت کردند، این در حالی بود که عوامل مزدور رده‌های بالای نظام طاغوت و دولت‌های استکباری و به خصوص آمریکای جنایتکار معتقد بودند که انقلاب اسلامی حد اکثر ۶ ماه دوام پیدا نخواهد کرد.

کمیته نیرویی نبود که فقط در یک عرصه عمل کند، از قبل و هم زمان با شروع جنگ، این نهاد در سطوح مختلف از فردی تا گروه، تیپ و نهایتا لشکر روح اله نقش کلیدی در دفاع مقدس داشته و موفقیت‌های بزرگی در جبهه‌های جنگ کسب کرده است، هم زمان در شرق با اشرار و قاچاقچیان در داخل با ضد انقلاب، بمباران‌های صدام، گروهک‌ها و مجرمان مبارزه می‌کرد، آرامش ایجاد می‌کرد و هرحرکت مخالف انقلاب را در نطفه خفه می‌کرد.

در این جا سوال اساسی که به ذهن متبادر می‌شود، این است: عامل اساسی موفقیت کمیته با حد اقل نیرو و امکانات در چه چیزی و یا نکته‌ای بوده است، چرا الگوی کمیته عجین با انقلاب است؟

در این قسمت نظر شما را جلب می‌کنم به فرمایشات امام راحل (ره) خطاب به پاسداران کمیته انقلاب اسلامی، که می‌فرمایند: “شما اسلام را زنده کردید و ایران را بیمه کردید و این جوانان کمیته که از روز اول انقلاب در پیروزی انقلاب نقش بزرگ داشتند، در ادامه انقلاب هم این نقش را دارند و… (امید وارم که این نقش را به خلف‌های خودشان و به فرزندان خودشان بیاموزند تا این که در طول تاریخ ایران همین طور که الان اسلامی است و مثل شما جوانانی که نظیر اون را ما نمی‌توانیم در تاریخ پیدا بکنیم اولاد عزیز شما بار بیایند و حفظ کنند کشور خودشون را حفظ کنند اسلام عزیز را”).

مقام معظم رهبری در ۱۳۹۸/۹/۶ در ملاقات با برادران بسیجی، فرمودند: “تجربه کمیته‌ها در سال ۶۰ تجربه خوبی است، از آن تجربه استفاده بشود، کمیته‌های انقلاب اسلامی در سال ۶۰ در محلات مختلف، در جا‌های مختلف، همه جا حضور داشتند، همیشه هم حضور داشتند؛ هر حادثه‌ای که در آن منطقه رخ می‌داد، اول چشم انسان می‌افتاد به برادران کمیته، البته آن‌ها تازه کار بودند، آگاهی‌های امروز شما را، توانایی‌های امروز شما را اصلا نداشتند، اما حضور دائمی داشتند، این حضور دائمی خیلی مهم است”.

به نظر می‌رسد پاسخ سوال را در یک جمله می‌توان یافت؛ راز موفقیت کمیته‌ها بهره گیری از الگویی بود که در راستای انقلاب اسلامی و ارکان اساسی آن یعنی روحانیت مبارز و انقلابی، تحت زعامت امام راحل (ره)، مردم و مسجد، شکل گرفته بود لذا در ادامه روند انقلاب این الگو باید بروز می‌شد و ادامه می‌یافت …

در گام دوم انقلاب اسلامی و در تداوم پاسداری برای مدیریت سلامت جامعه، عدالت و انتظام اجتماعی و نظم عمومی با اشراف کامل و داشتن نبض تفکر جامعه، نیاز به یک پشتوانه علمی، نظری و عملی داریم و لذا لازم است با واکاوی و تحلیل تجربیات قبلی، برای وقایع پیش آمده تدابیر به کار برده شده و نتایج حاصله، تحولات روز و نگاه به آینده؛ نسبت به نظریه پردازی در موضوعات؛ نظم، امنیت، آسایش و آرامش جامعه و تعیین راهبرد ها، شیوه‌ها و روش‌ها در این خصوص و چگونگی حضور فعال در تصمیم سازی در سطوح کلان کشور برنامه ریزی کرد. این مهم با ایجاد یک مرکزیت نظریه پردازی متشکل از نخبگان، تصمیم گیران، عمل کنندگان قابل دست یابی است. الهم عجل لولیک الفرج.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کمیته انقلاب اسلامی؛ اسلام را زنده و ایران را بیمه کرد بیشتر بخوانید »