لیبرالیسم

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک



یک عضو مجلس خبرگان رهبری، “جدایی حوزه از سیاست” را یک طراحی دشمنانه دانست و تأکید کرد که رسالت جهاد تبیین از جهاد مسلحانه بیشتر است.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نظر آیت‌ا… جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

آیت‌ا… جوادی‌آملی، مفسّر شهیر قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید اخیراً طی سخنانی در بنیاد علوم وحیانی اسراء که به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) ایراد شد، گفت: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که خود شهیده است، صاحب مقام راضی بودن و مرضی العقیده و الفعل بودن است؛ رضای او رضای خداست و غضب او غضب خداست. ما با داشتن چنین ذوات قدسی و تاسی به آنها می توانیم در مسیر الهی گام برداریم.

وی تصریح کرد: شهید زنده است و مواظب جامعه است و برای ما دعا می کند، دعا و توجه شهید بیش از خون او اثر دارد؛ شهدا به خداوند عرض می کنند «وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ» یعنی به ما بشارت بده آنانی که راهیان راه شهادت هستند و در مسیر ما گام برداشته اند چه زمانی به ما ملحق می شوند؟! به آنها کمک کن و آنها را یاری کن تا به مقام ما بار یابند و دعای شهدا یقینا موثر است.

به گزارش مجاهدت از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم در ادامه سخنان خود همچنین به مشکلات اقتصادی روز کشور و مشقت‌های مردم از بابت مشکلات اقتصادی اشاره کرد و گفت:

“وظیفه همه مسئولین این است که همه تلاش خود را انجام دهند که بین مردم و نان مردم جدایی نیافتد، اما از طرف دیگر وظیفه ما این است که عقیده و اعتقاد خود را حفظ کنیم. در جریان واقعه کربلا در آن وداع آخر، حضرت به اهل بیت خود فرمود پس از شهادت من، شما اسیر خواهید شد، در هنگام اسارت آب خواستن ایرادی ندارد اما از کسی طلب نان نکنید، نان طلب کردن از دیگران ننگ است. ما چنین عقیده ای را باید حفظ کنیم و دست خود را پیش دیگران دراز نکنیم و متکی به خود باشیم و مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات باعث بی اعتنایی به اصل انقلاب نباشد.“[۱]

*بیان حِکمی آیت‌الله جوادی در اشاره به مواظبت شهید از جامعه و اجتناب از بی‌اعتنایی به انقلاب در کنار “تلاش مردم با رأی خوب و مسئولان با عمل جهادگونه برای حل مشکلات اقتصادی”، دو قلّه مرتفع از این سخنان کوتاه اما ارزشمند هستند که بایستی نصب‌العین همه مردم و خواص کشور باشند.

در بحث مواظبت شهید از جامعه البته باید دانست که این مواظبت یک تعامل دوسویه بین جامعه اسلامی و شهید است. به این معنی که مواظبت و هدایت شهدای راه اسلام در مسیری تقدیم جامعه می‌شود که اکثریت خواص و مردم خواهان این ارشاد و حفظ باشند و در مسیر تحقق آن گام بردارند.

وگرنه همه باید بدانیم که در نگاه فلسفی و عقلانی؛ “هدایت شدن به شرط هدایت خواستن” است و اجر شهدا در صورت انقطاع جامعه؛ نزد خدای متعال و اهلبیت(س) محفوظ است.

اجتناب از بی‌اعتنایی به انقلاب در کنار تلاش برای حل مشکلات اقتصادی نیز همان بیت‌الغزلی است که بارها در تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر مایه مباهات بودن انقلاب اسلامی، لزوم امیدآفرینی و جهاد تبیین شنوای آن بوده‌ایم. اصلی اساسی و منطبق بر عقلانیت حکومتی که مردم و خواص باید در مسیر آن حرکت کنند و گرنه جامعه به بهانه کوچکترین مشکلی از هم می‌پاشد و هرج و مرج به ارمغان می‌آید!

این بیان راهبردی همچنین نوشداروی فتنه اقتصادی است و جهادگران عرصه تبیین در هر عرصه‌ای که شاهد سیاه‌نمایی و اشاره به مشکلات اقتصادی هستند؛ باید به این مسئله اشاره کنند که اصل بر حفظ انقلاب و دلبستگی به آن است و مشکلات را بایستی مثل دیگر جوامع پیشرفته؛ در مسیر رفع شدنِ بدون تنش و ناامیدی قرار داد.

***

جدایی حوزه از سیاست یک طراحی دشمنانه است

“جهاد تبیین” مهمتر از جهاد مسلحانه

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

آیت‌الله کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در مراسم تکریم همسران طلاب و فضلا گفته است: جهاد فقط نظامی‌گری نیست؛ بلکه دامنه جهاد، مسائل اقتصادی، بهداشتی، انتخاباتی، فرهنگی، امنیتی، خدماتی، خانوادگی، سبک زندگی و … را در بر می‌گیرد؛ اگر دشمن به دنبال ترویج بی بندوباری و ابتذال است، باید در مسئله خانوادگی و سبک زندگی جهاد کرد و با دشمن مقابله نمود و سبک زندگی اسلامی را گسترش داد.

به گزارش مجاهدت از رسا، وی با اشاره به موضوع “جهاد تبیین”، ابراز داشت: شاید رسالت جهاد تبیین از رسالت حضور روحانیون رزمی تبلیغی در ۸ سال دفاع مقدس مهمتر باشد؛ روحانیون در آن هشت سال هم جنگیده و هم تبلیغ می کردند؛ اما امروز روحانیت باید در بین ۸۵ میلیون جمعیت ایران به جهاد تبیین پرداخته و زنجیره تواصی به حق را تکمیل نموده و تلاش نمایند که این زنجیره از هم گسسته نشود.

آیت‌ا… کعبی همچنین با بیان اینکه بازگشت به گذشته، یکی از تهدیدهای انقلاب است تأکید کرد: بحث جدایی حوزه از سیاست، یک نوع اعلان پشیمانی و به انزوا کشاندن حوزه های علمیه و روحانیت از رسالت انقلابی خود بوده و یک طراحی حساب شده است؛ البته خوشبختانه حوزویان به این سخنان واکنش نشان داده و بزرگان حوزه به تبیین پرداختند.

وی افزود: نباید بگذاریم یک عده به نام قداست و مقدس گرایی، بگویند حوزه با ورود به سیاست، قداست خود را از دست داده است.[۲]

*سخنان آیت‌الله کعبی بصورت خاص می‌تواند اشاره‌ای باشد به بیانیه چند ماه قبل موسوی خوئینی‌ها که علما و مراجع حوزه علمیه را به استقلال از نظام اسلامی فرا خوانده بود. و نیز به اظهارات چندی قبل آقای محقق داماد که گفته بود حوزه باید از سیاست جدا باشد![۳]

در بحث جهاد تبیین که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب و علمای بصیر قرار دارد نیز شاید بیان این نکته ضرورت باشد که نوشداروی عبور ایران و مردم از ناامنی، از فتنه اقتصادی و از برنامه‌های شوم “فرماندهان فتنه” در جهاد تبیین نهفته است.

زیرا ناامیدسازی، جنگ روانی و انکسار ذهنی مردم؛ راهبرد این سال‌های دشمنان جرّار ایران و ایرانی است. و زهر ناامیدسازی هم جز در جهاد تبیین یافت نمی‌شود.

***

“ولایت فقیه”؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک

علیرضا علوی‌تبار، از تئوریسین‌های جریان چپ اخیراً در یادداشتی که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، در اشاره به انقلاب اسلامی سال ۵۷ نوشته است: با وقوع انقلاب در ایران، خیلی زود مشخص شد که هم در درون حاکمیت و هوادارانش و هم در میان مخالفان و دشمنان حکومت، جریان‌های فکری و سیاسی وجود دارند که دارای گرایش ایدئولوژیک تمامیت‌خواهانه (توتالیتاریستی) هستند. اصطلاح «تمامیت‌خواهی» (توتالیتاریسم) را به‌عنوان یک ناسزا به‌کار نمی‌برم و به‌طور مشخص منظورم گرایش‌های ایدئولوژیکی است که در صورت غلبه و پیروزی به شکل‌گیری نظام سیاسی خاصی می‌انجامند که در اصطلاح آن را تمامیت‌خواه (توتالیتارین) می‌نامند.

او می‌افزاید: نظام‌های سیاسی تمامیت‌خواه با برشماری ویژگی‌های مشترک چند نظام سیاسی مشخص تعریف می‌شوند؛ نظام‌های سیاسی که با معیارهای دیگری کاملا با یکدیگر متفاوت و حتی متضاد هستند. به‌طور خیلی خلاصه نظام‌های سیاسی تمامیت‌خواه با چند ویژگی مشترک شناخته می‌شوند.

او سپس به تشریح معیارهای نظام توتالیتر می‌پردازد و از ۴ مقوله کیش شخصیت و شخص‌محوری، پیش‌بینی‌ناپذیری، کنترل زندگی خصوصی و برخورداری از حمایت توده‌وار مردم نام می‌برد.

علوی‌تبار در توضیح معیار یکم یعنی کیش شخصیت نوشته است:

“در همه این نظام‌ها (نظامات توتالیتر) شخصی وجود دارد که از جذبه و فره بسیار برخوردار است و فراتر از همه معیارهای ایدئولوژیک و قانونی قرار دارد. رفتار و گفتار او معیار است و خود او تابع هیچ معیاری مستقل از خودش نیست. او در رأس همه امور است و نزدیکی به او و جلب رضایتش هدف همه مسئولان حکومتی است. همه چیز با او شروع می‌شود و به او ختم می‌گردد!

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز تصریح کرده است: تمامیت‌خواهی مبتذل بر عرصه تصمیم‌گیری عمومی سلطه یافته است. پیامد آن البته نظام تمامیت‌خواه و پیامدهای مصیبت‌بار آن نیست بلکه شکننده شدن نظام سیاسی و مخاطره فراگیر و زمینه‌ساز درگیری‌های مخرب و فروپاشی مخرب‌تر از آن است.[۴]

*در گام اول خوب است مروری بر سابقه علیرضا علوی‌تبار داشته باشیم که ۳ ماه قبل از پیش‌لرزه فتنه اقتصادی در آبان ۹۸ این دستورالعمل را بصورت تلویحی به اشرار خیابانی داده بود که بروند سراغ مراکز حساس نظام و آنها را اشغال کنند![۵]

در کنار این نانجیبی آشکار بیان این نکته هم ضروریست که اشاره علوی‌تبار در ابتدای یادداشت مذکور مبنی بر اینکه “مخالفان حکومت هم توتالیتراند”! یک عملیات استتار برای پوشش دادن به حرف اصلی بیشتر نیست. چه اینکه در محتوای یادداشت می‌بینیم که ماساژ و منظور یادداشت؛ نظام اسلامی را خطاب قرار می‌دهد نه مخالفان آنرا. ایضا در بخش پایانی یادداشت هم آشکارا مشاهده می‌شود که منظور علوی‌تبار نه دشمنان ایران که خود ایران و نظام اسلامی است.

توضیحات بیشتر را اما بایستی راجع به توضیحات علوی‌تبار پیرامون مفهوم کیش شخصیت در نظامات توتالیتر ارائه کرد.

همانطور که مشخص است او در این جملات صراحتا مفهوم “ولایت فقیه” را هدف گرفته است.

دقت شود که ما با آقای علوی‌تبار مخالفت نظر داریم و نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه را نه یک حکومت توتالیتر(!) بلکه بهترین شکل حکومت عقلانی و فلسفی در دوران غیبت امام عصر(عج)، تحقق آرمان فلاسفه بزرگ مبنی بر حکومت حکیم و فیلسوف بر جامعه و نوع متعالی تلفیق دین با سیاست در تفکر حکومتی شیعه می‌دانیم.

ضمن اینکه بایستی اذعان کرد امروز، ۲۲ بهمن ۵۷ نیست که ما و علوی‌تبار صرفا بر سر میز مباحثه نظری نشسته باشیم بلکه امروز و در پشتوانه ایدئولوژی مورد تأکید ما یک کارنامه ۴۳ ساله نیز قرار دارد.

کارنامه‌ای که در آن خوانده و دیده‌ایم که چطور ایران اسلامی به یمن ولایت فقیه برای نخستین بار هیچ بخشی از خاک خود را در جنگ یا صلح به دشمن نداد، کشوری که تجربه کشتار به واسطه قحطی را داشت به جایگاه سیرترین کشورهای جهان پیوست، امنیت مردم بالتمامه تأمین شد، عدالت جان گرفت و ارزان‌ترین نان، مالیات و سوخت جهان به ایران و ایرانی تقدیم شد.

ضمن اینکه در آزادی اندیشه نیز به گواه آنچه علوی‌تبار آزادانه تقریر کرده است نیز شاهد بروز دستاوردهای بزرگ و شگرفی هستیم.

آقای علوی‌تبار حکما اعتقاد دارند که اینها پیامدهای خطرناک‌ترین نوع حکومت یعنی توتالیتاریسم بوده(!) ولی ما معتقدیم که اینها نه دستاوردهای توتالیتاریسم (که خطرناک‌ترین نوع حکومت است) بلکه دستاوردهای نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه است که سمت و سوی حرکت دولت‌ها را در یک نظام حکومتی به سمت مثبت میل می‌دهد و در کنار مشکلاتی که همه حاکمیت‌ها به آن دچارند اما دستاوردها و امکانات بزرگ را نیز رقم می‌زند.

تأکید می‌شود که در جنگ تئوری‌ها حتما بایستی به کارنامه و عقلانیت استناد جست.

رئوس کارنامه را ارائه کردیم و از حیث عقلانیت و عناوین فلسفی روز نیز آقای علوی‌تبار و همفکران آنها باید بدانند که حتما جمهور افلاطون و بر قرارداد اجتماعی جان‌لاک رجحان دارد.

و نظام ولایت فقیه همان رجحان است (اشاره به ضرورت حکومت فیلسوف در نظریه حکومتی افلاطون در کتاب جمهور) که اکنون کارنامه‌ای مشحون از کارآمدی نیز به مدد آن آمده است.

این اشاره نیز ضروریست که تأمل در عمق تحلیل و تفکر آقایان آنجا ضروری‌تر می‌نماید که اینان خواستار براندازی و شورش علیه چنین حکومتی هستند که منتهای آرمان علمای بصیر دینی و فلاسفه بزرگ جهان و مایه مباهات اسلام است.

***

1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1303124

2_ rasanews.ir/002wK9

3_ mshrgh.ir/1319728

4_ http://sobhema.news/?p=20099

5_ mshrgh.ir/1011192

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نظر آیت‌الله جوادی‌آملی درباره مشکلات اقتصادی/ "ولایت فقیه"؛ رجحان جمهور افلاطون بر قرارداد اجتماعی جان لاک بیشتر بخوانید »

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ از نظریه‌های تربیتی است که برای نسل‌های آینده، نباید بزرگان و الگوهای معنوی و فرهنگی یک جامعه را چنان تعریف و تصویر کرد، که کسی در خیالش هم نتواند به جایگاه آن الگو دست یابد. چرا که هر الگویی برای بازتکرار شدن مطرح شده و چون ریشه‌ای برای قوام دادن به فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایفای نقش می‌کند. 

ایران نیز با همه اتفاقات ریز و درشتی که برایش در طول تاریخ رخ داده، فرهنگی غنی از الگوها و نمونه‌های دارد که هر کدام بخشی از عظمت و بزرگی پیشینه و سبک زندگی ایرانی را نمایندگی می‌کنند که پس وقوف ایرانیان به کنه اسلام و تعالیم آن، گویا که فرهنگ ایرانی دوپینگ کرده باشد، بر غنا و عظمت خود افزود، به طوری‌که پس از دوره‌ای افول و فرود ـ بردگی و فترت زیر دست اعراب ـ دوباره شکوه و عظمت خود را با تقدیم دانشمندان و شاعران و عالمان بزرگ آغاز کرد و در صدد بازیابی عزت گذشته خود برآمد.

این روند رشد و تقلای ملت ایران برای پیرایش فرهنگش از دست‌درازی بیگانگان و البته پذیرش اسلام به مرور زمان و آمیختن آن با فرهنگ ایرانی ادامه داشت تا اینکه پس از صفویه هجوم فرهنگ و دخالت‌های غرب که تداعی‌گر حمله اعراب به ایران بود، فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان را هدف گرفت. مشخصا لیبرالیسم که در آن بازه به طور ناپیوسته و پراکنده خودی نشان می‌داد، در میان افکار و اذهان عموم ملت ایران نضج گرفت و نهایتا با شکست مکتب کمونیسم، توانست بر جهان آقایی کند و البته از این رهگذر، چشمی هم بر فرهنگ‌ها و سبک‌های ریشه‌دار داشت تا با نفوذ در آنها و ایجاد انحراف، لیبرالیسم را به فکری غالب بدل سازد.

وقوع انقلاب اسلامی اما چون آبی بر آتش لبیرالیزم از دل خاکستر، ققنوس‌وار زاده شد تا در برابر طاغوت لیبرالیزم قد علم کند. قد علم کردنی که با احیای فرهنگ برادری، برابری و دلسوزی و نوع‌دوستی که در دل فرهنگ ایرانی بود، می‌رفت تا ایران را از لحاظ سیاسی و فرهنگی آباد کند و با وقوع جنگ تحمیلی و هنرنمایی ملت ایران برای دفاع از کشور، این امید در دل‌های بیدار تقویت شد که دیگر روند پیشرفت فرهنگ ایران رو به افول نخواهد نهاد.

پس از دفاع مقدس، مع‌الاسف با شروع روند سازندگی، فرهنگ کشور نیز به تبع آن دست‌خوش انحراف و نفوذ مجدد لیبرالیزم قرار گرفت که مدعی بود، فقرا و محرومین باید زیر چرخ‌های توسعه له شوند تا کشور بتواند هم‌پای ابرقدرت‌ها گام بردارد. این فرهنگ مسموم و بیمار تا آنجا پیش رفت که امروز در حوزه فرهنگ شاهد اباحه‌گری، بی‌قیدی جنسی، هرزگی کلامی در بخش قابل اعتنایی از جامعه هستیم؛ از دیگر سود در حوزه اقتصاد، بار اقتصاد لیبرالی که تورم، ربای بانکی، اشرافیت و زرمداری از اصول آن است، کمر جامعه را خم کرده.

از این‌رو، به تازگی برای چندمین بار در سال‌های اخیر شاهد یورش عوامل شهرداری بندرعباس به آلونک یک خانواده محروم بودیم که در مقایسه با مماشات و ترس و لرز مسئولان در برخورد با کاخ‌های اغنیا و مسئولان و یا نوادگان آنها، پی می‌بریم که همان فرهنگ جنگلی له کردن محرومان تا چه حد توانسته چونان سرطانی بدخیم، بدنه مدیریتی کشور را مبتلا سازد.

دفاع مقدس اما به عنوان روشن‌ترین و اجرایی‌ترین الگو، هم برای مردم و هم برای مسئولان، می‌تواند راهگشا بوده و با ایجاد همان روحیه که منجر به مقاومت ایران در برابر ارتش بعث و حامیان جهانی‌اش شد، فرهنگ لیبرالی را در مردم و مسئولان پس زده و این ملت را به اصالت خویش بازگرداند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور بیشتر بخوانید »