لیدر اصلاحات

روزنامه هم‌میهن: لیدر اصلاحات از خودش ناامید شده است! / آیا خاتمی دوباره به کانون فتنه باز می‌گردد؟

روزنامه هم‌میهن: لیدر اصلاحات از خودش ناامید شده است! / آیا خاتمی دوباره به کانون فتنه باز می‌گردد؟



خاتمی می کوشد تا خود را به عنوان رهبر براندازی تعریف کرده و نظام حکمرانی موجود را به عنوان دگرخود به چالش فرا بخواند!

  • جاباما -استیکی سایت

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

روزنامه‌های امروز شنبه ۱۹ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که تذکر مهم رهبر انقلاب خطاب به منتخبان جدید مجلس شورای اسلامی و فعالان سیاسی، روزهای سخت سیل زدگان سیستان و بلوچستان و سفر رئیس جمهور به خوزستان در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

محمد خاتمی در جدیدترین اظهارات خود ضمن تلاش برای توجیه رای ندادن خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی بخشی از راهبردهای ترسیمی اصلاح طلبان ساختاری برای اجتماعی سازی و معنادهی را آشکار ساخت، این تغییر رفتار مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار دارد.

روزنامه اصلاح‌طلب هم‌مهین بر این باور است دلیل اصلی رای ندان خاتمی را باید در ناامیدی وی از خویشتن ارزیابی کرد، این روزنامه که ارگان اصلاح‌طلبان گذاری و مشارکت‌جو محسوب می‌شود، درباره آخرین تحرکات غیر سیاسی لیدر اصلاحات نوشته است:

این روزنامه در یاددداشتی با طرح این پرسش ها که آیا خاتمی همچون تاج‌زاده، ادامه همراهی با صندوق را همسویی با ظلم می‌داند؟ آیا خاتمی همچون سران جبهه اصلاحات، مسئله را به فقدان نامزدهای انتخاباتی یا کاهش تاثیر مجلس و نهادهای انتخابی فرومی‌کاهد؟ آیا خاتمی همچون بخش بزرگی از رای‌دهندگان یک دهه پیش، از تکرارها و ناکامی‌ها و پای صندوق رفتن‌ها، خسته شده است؟، تاکید می کند، احتمالاً، همه این موارد در کنش ۱۱ اسفند خاتمی مؤثر بوده است. اما به نظر می‌رسد آنچه عامل اصلی غیبت خاتمی در این دوره بود؛ نه ناامیدی از روزنه‌گشایی در «صخره» پیش روی اصلاحات، بلکه نوعی ناامیدی از خویشتن است.

به باور این روزنامه، خاتمی حال در آینه، خاتمی ۱۴۰۲ را می‌بیند که چه تکرار کند و چه تکرار نکند، چه پای صندوق برود و چه پای صندوق نرود، چه از لیستی حمایت بکند یا نکند؛ تاثیری در روند مناسبات نخواهد داشت. او ازیک‌سو، ساختار سیاسی و جریان حاکم را می‌بیند که نه‌فقط با او که با محافظه‌کارانی چون ناطق‌نوری، حسن روحانی و علی لاریجانی هم سر آشتی ندارد و به بیان خاتمی، در مسیر «خودبراندازی» و به بیان لاریجانی، در تداوم «خالص‌سازی» گام برمی‌دارد. او از سوی دیگر، جامعه‌ای با اکثریت ناراضی، منفعل، خشمگین و خسته از کنش را می‌بیند که دیگر حتی صدای او را نمی‌شنود؛ چه رسد که با تک‌جمله‌های تکراری‌اش، به میدان آید و صحنه‌آرایی‌ها را بر هم بریزد.

روزنامه هم میهن با تاکید بر اینکه خاتمی، خود را در صفحه شطرنج سیاست همچون شاهی مات می‌یابد؛ ناتوان از هرگونه حرکت و کنش، می نویسد، با این تفاوت که او، نه‌فقط با مهره‌های رقیب (جریان حاکم و ساخت قدرت) که با مهره‌های خود (بدنه اجتماعی و ناراضیان) نیز محاصره شده است. خاتمی ۱۴۰۲، برای نخستین‌بار صندوق را و بازی را و صفحه شطرنج را رها کرد و در خانه نشست. گویی، تنها این کار را می‌توانست؛ اینکه خود را رها کند، رها از دو لبه‌ی انسداد قدرت و انفعال ملت!

روزنامه هم‌میهن: لیدر اصلاحات از خودش ناامید شده است! / آیا خاتمی دوباره به کانون فتنه باز می‌گردد؟

روزنامه آرمان‌ملی سعی دارد خاتمی را در جبهه اصلاحات حفظ کرده و رای ندادن او را پیامی برای انتخابات سال ۱۴۰۴ بخواند، این روزنامه می‌نویسد:

خاتمی بر عهد خود عمل می‌کند اما عنصر زمان مواد و استلزامات مادی و معنوی این حرکت تشخیص مکان و جامعه هدف، زبان و ادبیات جدید را می‌طلبد که او و همفکرانش را بتواند در این مسیر با وجود فشارهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در لایه‌های گوناگون به عنوان افراد موثر قرار دهد. اگر او این عناصر چهارگانه؛ زمان، مواد، مکان و ادبیات موضوع را نداشته باشد و مهم‌تر از این بعد از این اقدام دامنه تحرکات خود را افزایش ندهد؛ دیگر نمی‌تواند خاتمی اثرگذار بر عرصه تاریخ فعلی و ماندگار در چارچوب منزلت بیشتری که می‌تواند برای خود مهیا کند، بماند.

روزنامه هم‌میهن: لیدر اصلاحات از خودش ناامید شده است! / آیا خاتمی دوباره به کانون فتنه باز می‌گردد؟

با وجود آنکه رسانه‌های اصلاح‌طلب در حال رتوش تحریم از سوی خاتمی هستند اما در واقعیت وی می کوشد تا ضمن مشروعیت بخشی از رای ندادن خود آن را به نام مردم و برای مردم تعریف کرده و به نوعی از مساله تحریم و عدم مشارکت قبح زدایی کند.

خاتمی در راستای توجیه راهبرد تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان تلاش دارد تا از القای جامعه ناراضی ای سخن به میان بیاورد که اکثریت داشته و درگیر بحران های فزاینده می باشند، واضح روشن و مبرهن است که خاتمی می کوشد تا خود را به عنوان اپوزیسیون تعریف کرده و نظام حکمرانی موجود را به عنوان دگرخود تعریف کند.

مروری بر رسانه‌های اصلاح‌طلب نشان می‌دهد که اصلاح طلبان مشارکت‌جو با بیان اینکه اصلاح طلبان تحریمی با همین تخمین های غلط خاتمی را به سوی عدم مشارکت سوق دادند، تصریح می کنند اصلاح طلبان ساختاری و تحریمی در شرایط کنونی بدون اینکه اشاره ای به تخمین اشتباه خود نمایند می کوشند همین میزان مشارکت قابل قبول ۴۱ درصدی را یک شکست جلوه دهند تا هم به نظام فشار بیاورند و هم مانع از شکل گیری حمایت ها از اصلاح طلبان مشارکت جو شوند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


روزنامه هم‌میهن: لیدر اصلاحات از خودش ناامید شده است! / آیا خاتمی دوباره به کانون فتنه باز می‌گردد؟ بیشتر بخوانید »

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟



چرا هنوز نمی‌خواهند بپذیرند و صادقانه به طرفداران شان بگویند که نگاه غرب به جریان اصلاح طلب و دگر اندیش،هرگز فراتر از یک نگاه ابزاری برای ایجادتقابل با حاکمیت دینی و سیاسی در ایران نبوده و نخواهد بود؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا گنجی کارشناس سیاسی طی یادداشتی نوشت: همیشه این پرسش مطرح بوده است که چرا غالبِ اصلاح طلبان و مخالفین جمهوری اسلامی، بصورت متحد تا این حد مخالف بهبود روابطِ تهران با قدرت های نزدیک، خاصه روسیه و چین هستند؟ اِصرارِ این افراد در متهم کردن این دو قدرت و تبرئه آمریکایی ها در چیست؟

آیا این مخالفت مطابقِ سیاست های رسمی رهبرانِ اصلاح طلبِ ایرانی است؟ چه گروهی با چه اهدافی در داخل این حزب، برنامه ی تضعیفِ تماس با دیگر قدرتها برای برتر جلوه دادن سلطه غرب را دنبال می کند؟

ایراد گرفتن از نشستنِ با فاصله ی روسای جمهور ایران و روسیه بخاطر شرایط کرونایی، عیب جویی از کیفیتِ استقبال و بدرقه ی مقاماتِ خُرد و کلان در این کشورها تا انتقاد از ناتوانی در سخن گفتن به زبانی دیگر، همه از سرِ غیظ شان بخاطر موفقیتِ دیپلماسی منطقه ای و فرامنطقه ای اخیرِ دولت رئیسی است یا دستور این است که این نیروهای نیابتی غرب بعنوان مدافعان دائمی واشنگتن در سرزمینِ پارسیان، باید به هر شکل ممکن مانع نفوذ این قدرتها بشوند و ایضا اجازه ندهند که محصولِ دوستی با دیگر کشورها احیانا باعثِ بهبودِ اوضاع ایرانیان و محبوبیت بیشتر نظامِ فعلی بشود؟ (البته ایراد گرفتن های بدون منطق و نق زدن های همیشگی دیگر بخشی از خصلتِ این جریان سیاسی شده است. حاکمیت چه روابط با دیگر دول را بهبود ببخشد و چه نبخشد در هر دو صورت اینها بهانه ای برای غر زدنِ بی سبب دارند.)

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

برافروختگی و عصبانیتِ جریانِ اصلاح طلب از موفقیتِ دولت فعلی در بهبود روابطِ دیپلماتیک با کشورهای منطقه خاصه عربستان و دیگر بازیگرانِ مهم در فضای بین الملل، قابل فهم است. اینکه برای کوچک شمردن تلاشِ دیپلماتیک دولت، این موفقیت ها را تنها بخاطرِ ورودِ “شمخانی” به بازی بدانید! تا دولت را ناتوان در این عرصه بخوانید، از سوزش تان است نه بیانِ حقیقت. واقعا بر این باورید که حافظه مخاطب تا این حد نحیف است که نداند شما تا دیروز چه دشنام ها که در خلوت و جَلوت، نثارِ شمخانی بخاطر گرایشات و کنش های انقلابی اش می کردید و حضورش در شورای عالی امنیت ملی را “بی خاصیت” می دانستید؟

اصلاح طلبان و براندازان به خواست و میلِ مقاماتِ مافوق شان در رسانه ها و فضاهای مجازی تا مدتها با لیست کردنِ خیانت های چین و روسیه در موضوع ایران بدنبال برهم زدن هر نوع مراوده بودند در حالی که می دانستند هرگز میزان و کیفیت خیانت های غرب، خاصه انگلیس و آمریکا در ایران در مقاسیه با بد عهدی های روسیه و چین همسنگ هم نیستند.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

نقطه اشتراک محمد خاتمی و حسن روحانی بعنوان روسای جمهور پیشین ایران با گرایش اصلاح طلبانه از نوع اصلاحات غربی، علاقه و ارادت خاص شان به جهان غرب بوده است. تملق و تعریف از غرب و فرهنگ غربی در این دولت ها از حد گذشته بود. البته هر دو در سالِ پایانی ریاست جمهوری شان تبدیل به منتقدین سیاست های غربی شده بودند اما حاضر نشدند آنطور که شایسته بود بی پروا مخالفت و نفرت شان از غرب و آمریکا را جار بزنند.

دولتِ معروف به “دولت اصلاحات” از سطح وزرا تا مقامات میانه، بخاطر عُلقه شدیدشان به غرب، برای بهبود روابط با آمریکا فشارهای بسیاری را به حاکمیت و رهبر عالی ایران آوردند. کارهایی برای نرم کردنِ دلِ دوستانِ افرنگی شان هم انجام دادند اما در نهایت، حاصلِ همه ی خوش رقصی ها و لبخند هایشان به غرب “هیچ” بود.

اسناد آشکار زیادی در بستر رسانه وجود دارد مبنی بر اینکه روسای جمهور اصلاح طلبان سرانجام به این باور رسیده بودند که دلیل شکستِ همه ی تلاش های دیپلماتیک برای حل و فصل مشکلات، بدون تردید آمریکا است اما آنها هنوز فکر می کنند که اگر سیاستِ افشاگری درباره عملکردِ سراسر مخربِ غرب در موضوع ایران را در پیش بگیرند، از سوی حامیان شان مورد شماتت قرار خواهند گرفت. چرا؟

چرا هنوز نمی خواهند بپذیرند و صادقانه به طرفداران شان بگویند که نگاه غرب به جریان اصلاح طلب و دگر اندیش، هرگز فراتر از یک نگاه ابزاری برای ایجاد تقابل با حاکمیت دینی و سیاسی در ایران نبوده و نخواهد بود؟

وقتی که بوش، رئیس جمهور وقتِ آمریکا، ایران را “محور شرارت” خواند، خاتمی فهمید که آنهمه کمک به یانکی ها در جنگِ افغانستان تاثیری در تغییر سیاستِ “ایران هراسی” نداشته است. خاتمی بعنوانِ مبدع نظریه ” گفتگوی تمدنها“، معتقد به سیاستِ “تنش زدایی” و سیاستِ بکارگیری “زبان نرم در روابط بین الملل” خیلی دیر پی به این نکته برد که اساسا غرب “زبانِ نرم” نمی فهمد.

حاکمیت نظام اسلامی، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور هیچ زمان در طول بیست و هفت سال گذشته مورد حمایت و حتی موردِ پذیرشِ آنها (آمریکا و غرب) به صورت واقعی قرار نگرفت. تفکر حاکم بر ایران و اراده این ملت بزرگ مبتنی بر استقرار و ترویج مردم سالاری دینی و استقلال طلبی و عدالت‌خواهی هیچ‌گاه خوشایند غرب نبوده و نخواهد بود.” خاتمی این سخن را در مرداد سال ۱۳۸۴ بیان کردند. سالی که مریدانش وقتی نتوانستند او را در مقابل نظام قرار بدهند، بدنبال “عبور” از او بودند. سالی که دیگر شیفته گانش نمی خواستند او “لیدر اصلاحات” باشد. سالی که خاتمی حتی شجاعت شرکت در مراسم روز دانشجو را نداشت. سالی که دوستادارنش او را با القابی چون ” ممد پیرپکاجکی”، ” ممد خالی بند”، “شهبانو” و “شناگر استخر” و … صدا می زدند.

چنین رویکردهای غلطِ سیاسی مردی با عبای شکلاتی در نهایت آنقدر دولت اش را ضعیف کرد که کاندیداهای موردِ تاییدشان (هاشمی، کروبی، معین) در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری، به طرز بدی از یک رقیبِ گمنام شکست خوردند و عملا جریانِ دوم خرداد و زیر شاخه های آن همچون “حزبِ برادرِ بزرگتر” تا به امروز در اغلبِ انتخابات نتوانستند پیروزِ میدان باشند.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

از دید بسیاری از سیاستمداران ایرانی، سالها بعد، حسن روحانی همان خطاهایی را مرتکب شد که خاتمی مرتکب شده بود. خطای ” اعتماد به غرب“.

روحانی با رونمایی از مردِ اولِ دیپلماسی در دولت اصلاحات، یعنی دکتر ظریف بدنبالِ “انقلاب در دیپلماسی” بود. شعار روحانی، “تعامل سازنده با جهان در چارچوب دولت توسعه گرا” بود. وزیر خارجه وقتِ ایران بالاخره توانست بعد از سیزده سال و بعد از فراز و فرودهای بسیار، پرونده هسته ای ایران را با وجود مخالفت هایی در داخل، نهایتا با نظر مثبتِ آیت الله خامنه ای به امضا برساند.

بعد از امضای توافق، صبحِ زودِ روزی که قرار بود ظریف بعنوان “قهرمانِ دیپلماسی” وارد ایران شود عده ای برای استقبال به فرودگاه مهرآباد رفتند که به گواه مطلعین، آن جماعت بطور طبیعی آن وقت از صبح را به عمرشان ندیده بودند چه برسد به اینکه بخواهند برای استقبال از یک مقام رسمی حکومتی که خیلی هاشان منتقدش بودند از خواب شان بزنند. داستان چیز دیگری بود.

حسن روحانی همچون شاهانِ پیروز در ساختمانِ معروف به “ساختمانِ کنفرانسِ سرانِ کشورهای اسلامی” و در جمع فعالینِ رسانه با اقتدار درباره پیروزی دیپلماسی و فروپاشی تحریم ها می گوید. او “صبحِ بدون تحریم” را نوید داده بود.

در تیرماه سال ۹۴ و بعد از اعلام توافق، در خیابانهای تهران عده ای به شادی پرداختند. قرار بود دلار بعد از این “حماسه دیپلماتیک” به مبلغ هزار تومان خرید و فروش بشود. ایران در روزهای بعد به تعهداتش عمل می کرد در حالی که هیچ یک از طرفهای دیگر، گامی مثبت برای انجام مفادِ توافق بر نمی داشتند.

دونالد ترامپ که رئیس جمهور آمریکا شد، همه ی تخم مرغ های حسن روحانی را شکست. ترامپ در یک سخنرانی دوازده دقیقه ای و نسبتا طولانی برای صدور یک فرمان، رسما خروجش از برجام و بازگشت تحریم ها علیه ایران را اعلام کرد. در آن نطق که رد پای دیدگاههای صهیونیست ها مشخص بود، او ایرانیان را یک “ملتِ تروریست” نامید. توافق هسته ای را توافقی بسیار بد خواند که هرگز نمی بایست منعقد می شد و اعلام کرد که متحدان اروپایی آمریکا نیز بر “خطرناک بودن ایران” صحه گذاشته اند!

حسن روحانی بلافاصله به سخنان ترامپ واکنش نشان داد و او هم دوازده دقیقه آمریکا و غرب را برای چنین بد عهدی شماتت کرد. او گفت “آمریکا کشوری است که هیچگاه به تعهدات خود پایبند نبوده است …” روحانی اظهار داشت که اساسا آمریکا وارد برجام نشده بود که حالا بخواهد از آن خارج شود. متعهد نبودن به تعهدات بین المللی از دیگر انتقادات روحانی به آمریکا در آن سخنرانی بود. او آمریکا را “یک موجود مزاحم” در برجام خواند.

رئیسِ دولتِ تدبیر و امید خیلی تلاش کرد که ما در آن سخنرانی متوجه شکستِ سیاستِ باور به “کدخدا” نشویم اما هر چه جلوتر رفتیم، خودش، مردِ اول سیاستِ خارجی اش، کابینه اش و بسیاری دیگر متوجه شدند که اعتمادشان به غرب برای بنا کردن هر نوع رابطه ی سالم از پایه غلط بوده است.

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟

در سالِ پایانی ریاست جمهوری حسن روحانی و سال پایانی وزارتِ جواد ظریف، این دو سعی کردند در هر فرصتی رفتارِ غرب و آمریکا را به چالش بکشند. فقط کافیست که به درستی و کامل سخنرانی ها و نوشته ها و پنل های این دو نفر را از فردای بعد از خروج آمریکا از برجام تحلیلِ محتوا بفرمایید تا متوجه منظورِ نگارنده بشوید.

خنجر بدی خورده بودند. به واقع آمریکا و غرب در حقِ اصلاح طلبان نامردی کردند نه در حق اصولگرایان. درست اش این بود که جریانِ اصلاح طلب، از صدر تا ذیل شان، شکمِ آمریکایی ها را بخاطرِ خروج از برجام، نامردی در حقِ نیروهایی که تا این حد در خیمه آنها سینه زده بودند و بی اعتبار کردن جریانِ معروف به اصلاح طلبان، بدرند اما دریغ از ذره ای غیرت، چرا که هنوز هم هستند کسانی در میانِ جریان اصلاح طلب که شیک تر از آمریکایی ها و غربی ها برای عملِ ناجوانمردانه ی آنها ماله می کشند.

اگر می خواهید درباره شکستِ اعتمادِ دولت هاشمی به غرب هم چیزهایی بدانید، شما را به نوشته ی هیچ فردِ اصولگرا و یا سخنرانی هیچ فردِ مخالفِ دولت های هاشمی ارجاع نمی دهم. کافی است که دو ساعت زمان صرف کنید و حداقل دو قسمت از مستندِ ” ایران و غرب” ساخته شبکه بی بی سی را ببینید تا متوجه شوید که هیچ یک از نرمش های هاشمی هم دلِ فرنگی ها را نرم نکرد.

حداقل در سه دولتِ هاشمی، خاتمی و روحانی، یعنی ۲۴ سال از ۴۴ سال، عمده زمان و انرژی صرف این شد که جبهه غرب در ایران همیشه پررنگ تر از جبهه شرق جلوه گری بکند در حالی که نتیجه به گواه تاریخ همیشه “پوچ” بوده است.

حالا با این تجربه ها چرا هنوز عده ای از این جناحِ مشخص، تن و بدنشان می لرزد از اینکه حاکمیت بخواهد بازنگری بکند روابط اش را با غرب و آمریکا و ارتباطاتش را با چین و روسیه و دیگر کشورهای منطقه و خارج از این منطقه بهبود ببخشد؟

این جماعت با فریبِ مردم به هر شکلِ ممکن و در هر بستری، روزی هزار بار ایران را مستعمره پکن و مسکو می کنند. در لحظه دروغِ فروشِ بخشی از سرزمینِ ایران به چین را خلق می کنند. بلافاصله شایعه می کنند که روسیه در ایران پایگاه نظامی زده است. عَرَقِ شایعاتِ قبلی شان خشک نشده چو می اندازند که در توافقاتِ بلند مدت مان با این قدرت ها، طرفِ ایران همه چیزِ مملکت را داده و در مقابل هیچ چیزی بدست نیاورده و… و.

فکر نکنید که این لاطائلات یومیه، نخست و فقط از سوی رسانه های فارسی زبانِ آن طرفِ آبها تولید و منتشر می شود، نه، این ژاژها تماما تولید داخل است و اغلب هم از سوی همین جریان های سیاسی بی مایه و پر کینه ی وطنی خلق و برای بازنشر به دست رسانه های فارسی زبان می رسد.

شکی در این نیست که این جماعت با چنین تفکری، همه ی انتقادات شان و شیطنت های شان نه از سرِ دلسوزی برای ایرانیان بلکه در خوشبینانه ترین حالت و در منصفانه ترین تحلیل از سرِ جهل است و البته که سرشِناسان این جریان ها بدنبال پیاده سازی خواست آمریکا در ایران یعنی به چالش کشیدن هویت استقلال خواهی ایرانی، لوس کردنِ شعارِ اصولی و پر مفهوم “نه شرقی و نه غربی”، منفعل نشان دادن حاکمیت، ایجاد دو قطبی در داخل، گلاویز کردن مردم و نظام، پررنگ کردن ارزشهای غربی، منهدم کردنِ سیاستِ نگاه به داخل، نمایش قدرتِ غرب در حوزه های مختلف و … ایضا باجگیری از حاکمیت برای اهداف شخصی است.

کاش دغدغه و نگرانی این جماعت این بود که قراردادی خلافِ منافع ملی و امنیت ملی ثبت نشود، ایرانِ بزرگ وامدار قدرتی دیگر نگردد، عزت اش حفظ شود، استقلال اش تداوم یابد و … کاش.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح طلبان پادوی غرب در شرق؟ بیشتر بخوانید »

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم


این فقط داعشی‌ها نیستند که در افغانستان دست به شرارت می‌زنند؛ پیاده‌نظام آمریکایی‌ها نیز به‌صورت شبانه‌روزی برای ایجاد تفرقه میان مردم افغانستان مشغول کارند.

 سرویس سیاست مشرق پس از اعلام وزرای کابینه طالبان هواداران و مخالفان آن در شهر کابل به خیابان آمدند. گروهی چند صد نفره با برپایی راهپیمایی مخالفت خود با تشکیل امارت اسلامی را اعلام کرده و در برابرش چندین هزار نفر نیز  جشن استقلال و خروج اشغالگران را به راه انداختند. در روزهای اخیر دامنه این اختلافات به ایران نیز کشیده شده است. در شهر مشهد برخی از اتباع کشور افغانستان با چرخاندن پرچم امارت اسلامی میان مردم گل و شیرینی پخش کرده و  برخی دیگر در برابر سفارت پاکستان در تهران تجمع اعتراضی به پا کردند.

اما این فقط اتباع افغانستانی نیستند که در برابر تشکیل دولت جدید در برخی شهرهای کشور روبروی هم صف‌آرایی کرده‌اند. یک گروه سیاسی در داخل کشور نیز از فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کرده تا بار دیگر سیاست‌گذاری‌های کلان دیپلماتیک و امنیتی در کشور را دچار چالش کنند. مانند همیشه پای  لیدر اصلاحات هم در میان است.   او به با تکیه‌بر سیاست انگلیسی «تفرقه بینداز تا حکومت کنی» ، گمان می‌کند می‌تواند با گل‌آلود کردن «آب سیاست» در داخل شکست مفتضحانه در انتخابات اخیر و اثرات «زخم کاری روحانی» به پیکر جامعه را به دست باد سپرده و دوباره به میدان بازگردد.

خاتمی در بیانیه‌ای عجیب درباره وقایع افغانستان می‌نویسد: «حمایت از مقاومت جانانه، شجاعانه و فداکارانه ملت افغانستان است که طلیعه آن را در پنجشیرِ همیشه مقاوم و در حضور حق طلبانه و مترقیانه و پرخطر زنان و مردان و در کلام و سخن بسیاری از خیرخواهان مردم، روشنفکران، علما و اصحاب دانش و فرهنگ و رسانه در درون و بیرون افغانستان می‌شنویم و می‌بینیم».

این بیانیه از لحاظ سیاسی فاقد توصیه دلسوزانه بوده و تنها بر طبل جنگ داخلی در افغانستان کوبیده است؛ نگاهی به حوادث اخیر در منطقه نشان می‌دهد که برای برخی از لیبرال‌ها و طرفداران دخالت ارتش آمریکا در منطقه، فرار شبانه و ذلت‌آور تروریست‌های گروهک سنتکام آن‌چنان تلخ، سنگین و حیرت‌آور بوده که برای لاپوشانی آن حتی حاضرند افغانستان را به آتش بکشند. لیبرال‌های وطنی و اعضای جبهه اصلاحات همواره در ذهن خود از ارتش آمریکا یک گروه شکست‌ناپذیر و هالیوودی ساخته و حالا ساخته ذهنی آن‌ها بربادرفته است.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

بیانیه لیدر اصلاحات درباره وقایع اخیر در پنجشیر

مهره پیاده وارد بازی شد

عاموس یادلین از چهره‌های امنیتی رژیم صهیونیستی (رئیس سابق امان) خروج آمریکا از افغانستان را یک شکست فاحش اطلاعاتی نامیده و در تحلیلی نوشته است که باید این ضعف استراتژیک جبران شود. فردای آن یادداشت چند انفجار در فرودگاه کابل روی‌ داده و اعلام شد داعش مسئولیت آن را برعهده‌گرفته است! برخی تحلیل گران اعتقاد دارند که آمریکایی‌ها و نیروهای ناتو پس از فرار از افغانستان مهره‌های پیاده را به حرکت درآورده و در اولین قدم «داعش خراسان» را برای شعله‌ور کردن جنگ داخلی به میدان فرستاد. انگیزه آمریکا از این اقدام آن است که تا با ایجاد فتنه‌گری از شکست فعلی یک پیروزی در آینده بسازد.

البته این فقط داعشی‌ها نیستند که در افغانستان دست به شرارت می‌زنند؛ پیاده‌ نظام داخلی آمریکایی نیز به‌ صورت شبانه‌روزی برای ایجاد تفرقه میان مردم افغانستان تلاش می‌کنند. همکاری هم‌زمان رسانه ملکه (بی‌بی‌سی فارسی)؛ شبکه اینترنشنال (وابسته به آل سعود) و نیز برخی اصلاح‌طلبان با ایفای نقش پررنگ محمد خاتمی در ایجاد جنگ روانی در افغانستان با برجسته کردن مقاومت پنجشیر قابل‌توجه است. آن‌ها با تولید محتوای ۲۴ ساعته به‌گونه‌ای صحنه‌سازی کرده که ایران عامل گرفتاری‌های اخیر در افغانستان است و باید برای داشتن یک نقش فعال و مؤثر در حمایت از مردم آن کشور نیروی نظامی خود را به‌سوی پنجشیر گسیل کند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

دیالوگی جالب از برنامه یکی از اصلاح طلبان و پاسخ به آن در واکنش نظامی در افغانستان

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

برنامه های ویژه رسانه سعودی و انگلیسی در پوشش وقایع پنجشیر

جالب‌توجه آنکه کار به‌جایی رسیده که برخی اصلاح‌طلبان مدعی شده‌اند که همان‌گونه که نیروی مردمی تیپ فاطمیون در سوریه جنگیده باید در پنجشیر نیز وارد عمل شود! اما اصرار اصلاح‌طلبان برای اقدام نظامی در پنجشیر چه معنایی دارد؟ در هفته‌های اخیر احمد مسعود با رد کردن درخواست طالبان برای باز کردن کریدور گفتگوی بین افغانی‌ها با ارسال تقاضانامه‌هایی التماس‌گونه به آمریکا و فرانسه برای یاری‌گرفتن از ایشان کنشی کاملاً اشتباه و زمینه‌ساز برای فتنه‌گری‌های آمریکا را آغاز کرد. با شعله‌ور شدن جنگ داخلی، دست آمریکا بار دیگر برای هر کاری در افغانستان باز می‌شود و می‌تواند از کشته‌شدن نفرات در دو سوی جبهه بهره ببرد، داعش را بر لب مرز چین و سایر نقاط گسترش دهد و به رقبای خود لطمه بزند و در نهایت منجی‌گونه به این کشور برگردد. اصلاح‌طلبان از سر جهل یا آگاهی در این نقشه آمریکایی نقش بازی می‌کنند، بی‌جهت نیست که نتانیاهو می‌گفت اصلاح‌طلبان اصلی‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند!

رونمایی از نقشه بالکانیزه‌کردن افغانستان

با مقاومت بیست‌ ساله طالبان؛ افغانستان مزیت ژئوپلیتیکی خود را برای آمریکایی از دست‌ داده است. مروری بر اتفاقات اخیر نشان می‌دهد که این گروه جنگجو گمان می‌کرد که می‌تواند خلأ قدرت را پس از فروپاشی دولت غنی پر کند؛ حمایت عجولانه چین، پاکستان و عربستان نیز شاهدی بر این ماجراست، اما اندک زمانی بعد مشخص شد که دست‌های نامرئی آمریکایی‌ها و رقابت‌های منطقه‌ای مانعی بر سر این راه است.

برخی آگاهان منطقه اعتقاددارند که آمریکایی‌ها طرح چندتکه کردن افغانستان را در دستور کار قرار داده‌اند. واشنگتن یک‌بار تجربه فروپاشی یوگسلاوی را با موفقیت اجرا کرده است؛ آن‌ها توانستند کشوری با تضادهای قومی و مذهبی را به چندتکه تقسیم کرده و بیش از ۲۴۰ هزار کشته روی دست بالکان بگذارند. فعال‌شدن کانال تاجیکی و دخالت‌های امام علی رحمان در مناطق شمالی، اتصال مناطق ازبک نشین به کشور ازبکستان و نیز جدا شدن ولایت‌های پشتون‌نشین بخشی از این طرح سیاه برای برادرکشی و بی‌ثبات‌سازی افغانستان است. اصلاح‌طلبان با اسم رمز مقاومت پنجشیر در شبکه‌های اجتماعی به این پروژه آمریکایی/ انگلیسی رنگ و لعاب داده‌اند. این حمایت از «جبههٔ مقاومت» اگرچه لفظی و نیز خشک‌وخالی است ولی علامت‌های مخصوصی برای طرف آمریکایی دارد.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

تا چند ماه قبل پیمانکاری ایجاد اختلاف میان مردم افغانستان و به میان کشیدن پای ایران در دست عناصر نشان‌دار و مرتبط به سازمان سیا نظیر مریم سما بود؛ پس از فرار کردن این فرد به شهر دبی؛ احتمالاً کارگزاران این پروژه  مأموریت او را به افرادی جدید واگذار کرده‌اند. گروهی که تا همین چند سال قبل جنگیدن با تروریست‌های بین‌المللی در سوریه را حرام می‌دانستند؛ به‌یک‌باره وکیل مدافع احمد مسعود شده‌اند و خواهان اقدام نظامی ایران در قلب افغانستان است! می‌دانیم که آخرین باری که یک اصلاح‌طلب اسلحه به دست گرفته در کمال ناباوری همسرش را به کشتن داد، این ادعاها برای دفاع از پنجشیر به گروه خونی لیبرال‌های وطنی نخورده و تنها آدرسی غلط برای جلو بردن طرح دشمن است.

 برنامه اصلاح‌طلبان از حمایت فتنه انگیز از مقاومت ملی، ایجاد دوقطبی و تشکیک در سیاست‌گذاری‌های کلان در داخل کشور و نیز بدبین کردن مردم مسلمان افغانستان به ویژه شیعیان آن کشور نسبت به نظام است؛ طراحی این پروژه به گونه‌ای است که مناطق شیعه نشین احساس خیانت کرده و گمان کنند ایران پشتشان را خالی کرده است. تروریست‌ها و مزدوران رسانه‌ای آن‌ها در طول جنگ ۷۲ ملت در سوریه و عراق بارها سعی کردند لشکر فاطمیون و مجاهدان زینبیون را به تخریب کنند و پرونده مقاومت مردمی منطقه را ببندند. تیر آن‌ها در این غائله به سنگ خورد. اما دنباله آن‌ها در هم دستی با قاتلان حاج قاسم فاز دوم این عملیات ایذایی را از مدتی قبل آغاز کرده اند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم

روزگاری که اصلاح طلبان می خواستند با داعش مذاکره کنند!

البته مردم افغانستان نشان داده‌اند که به‌سادگی خام طرح‌های دشمن نمی‌شوند؛ آن‌ها چند هزار سال در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند. فرموده صریح رهبر معظم انقلاب پشتیبانی قوی در برابر آخرین فتنه‌سازی دشمن است؛ جایی که ایشان می‌فرمایند: ما طرفدار ملت مسلمان و مظلوم افغانستان هستیم و روابط ما با دولت‌ها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی خواهد داشت. غربگراها اصرار به دوقطبی سازی در داخل ایران و زیر سوال بردن سیاست‌های جمهوری اسلامی بر سر افغانستان دارند؛ آن‌ها پیش از سیگنال فرستادن برای دشمن لازم است کمی به سرنوشت اشرف غنی فکر کنند؛ آمریکایی‌ها سگ‌های خود را به  نزدیک‌ترین متحدانشان ترجیح می‌دهند.

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم



منبع

پشت‌پرده بیانیه لیدر اصلاحات درباره تحولات افغانستان/ چرا اصلاح‌طلبان وکیل مدافع پنجشیر شده‌اند؟ + عکس و فیلم بیشتر بخوانید »