مادران شهدا

26 آبان حسین آخرین «یاعلی» را برایم فرستاد/ آخرین امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم

مادر شهید مدافع امنیت «حسین زینال‌زاده»: امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم


26 آبان حسین آخرین «یاعلی» را برایم فرستاد/ آخرین امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ 26 آبان سال 1401 اغتشاشات در کشور؛ دوباره روی دیگری از خود نشان داد. دو جوان که از قضا دوست دوران کودکی هم بودند و علاوه بر دویدن‌های مشترک در کوچه های جهاد و تلاش، آرزوی مشترکی به نام «شهادت» نیز داشتند در  تجمع اغتشاشگران در بازار تعبدی مشهد با ضربات چاقو به شهادت می رسند.

یکی از این دو جوان شهید مدافع امنیت «حسین زینال زاده» است. حسین فرزند بزرگ مادرش بود. در کودکی طعم تلخ از دست دادن پدر را چشیده اما این باعث نشد که رسالت خود را فراموش کند بلکه به نقطه ثقلی برای برادر کوچکترش «سبحان» و مادر تبدیل شد.

در ادامه گفتگوی خبرنگار نوید شاهد با مادر شهید مدافع امنیت «حسین زینال زاده» را می خوانیم.

لطفا کمی خودتان را معرفی کنید.

زهرا صبورغفوریان مادر شهید امنیت حسین زینال زاده هستم. حسین متولد ششم مهرماه سال 78 است. او 26 آبان‌ماه 1401 در جریان اغتشاشات و زمانی که 23 سال بیشتر نداشت به شهادت سید.

حسین همیشه در کارهای جهادی شرکت می کرد و 10 سالگی وارد بسیج مسجد شده و کم کم جذب برنامه های فرهنگی شد؛ در آنجا جزو فعالان بسیج مسجد شد و این موضوع تا زمان اینکه وارد جریان مبارزه با اغتشاشات شد ادامه یافت.

از زمانی که یادم می آید حسین همیشه در حال خدمت‌رسانی بود؛ برای نمونه دو سالی که بیماری کرونا فراگیر شده بود، من هر چند روز در میان حسین را می دیدم. در این زمان هم در کار خدمترسانی به بیماران کرونا، ضدعفونی مکانهای عمومی، توزیع اقلام بهداشتی و… فعال بود و از انجام هیچ کاری مضایقه نمی کرد. حتی خیلی از کارهایی که حسین انجام می داد را بعد از شهادتش به آن رسیدم؛ برای مثال یکی از پاکبان‌ها بعد از شهادت حسین به من گفت زمانی که همیشه حسین به همراه دوستانش، صبح های خیلی زود مکانهای عمومی را ضدعفونی می کرد. او در هر عرصه همیشه آماده به خدمت بود.

ویژگی های روحی و شخصیتی حسین چگونه بود؟

حسین زمانی که در شهر اتفاقی می افتاد تصور می کرد برای اعضای خانواده اش رخ داده و خود را مسئول می دانست و هر کاری که می توانست را انجام می داد. پسرم در سن 11 سالگی پدرش را به دلیل بیماری سرطان خون از دست داد و برای برادر کوچکش هم پدر بود و هم برادر.

در واقع من شهادت را در حسین می دیدم. از زمان شهادت حاج قاسم ما زمان بسیار سختی را گذراندیم؛ همیشه کارهایی که حسین انجام می داد به تاسی از ایشان بود و همیشه تصور می کردم او نیز در سن و سال حاج قاسم شهید شود و تصور نمی کردم اینقدر زود این اتفاق بیفتد.

آیا راجع به شهادت با شما حرف می زد؟ عکس العمل شما چگونه بود؟

بله، چند روز قبل از اینکه مورد هجمه اغتشاشگران قرار گیرد؛ از من خواست تا برای شهادتش دعا کنم من کمی ناراحت شدم از حرفش و او در جواب گفت مادر ما اگر شهید نشویم می میریم؛ من فقط نگاهش کردم و نتواستم جوابی برای این حرفش پیدا کنم.

تا اینکه سه روز قبل شهادتش که دوباره از من خواست تا برای شهادتش دعا کنم من جواب دادم که بسیار نگران می شوم وقتی این حرف را می زنی و آنجا بود که جواب داد مادر اگر امروز من نروم دیگر اجازه نمی دهند تو چادر بر سر کنی و در کوچه های شهر با امنیت قدم برداری و همچنین گفت اگر من بروم می توانم یک نسل را نجات دهم.

این جمله حسین را من در آن زمان متوجه نشدم و در طی این دو سالی که به واسطه شهادت او جوانان زیادی به منزل ما رفت و آمد می کردند می دیدم که راه حسین را ادامه دادند و سر مزار او حاضر می شد و آنجا بود که فهمیدم آن جمله او چه معنایی داشت.  

26 آبان حسین آخرین «یاعلی» را برایم فرستاد/ آخرین امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم

از روز شهادت حسین و حال و هوایی که بر دلتان حاکم شده بود برایمان بگویید.

روز شهادت حسین اصلا حال خوبی نداشتم شب قبل از شهادتش نیز خواب پدرش را دیده و خیلی نگران بودم.صبح زود من بیرون از منزل رفته بودم و چون حسین نیمه های شب به منزل می آمد برای او صبحانه آماده کرده بودم. او خیلی کیک شکلاتی برای صبحانه دوست داشت به منزل که رسید با من تماس گرفت و گفت که مادر اگر می توانی سر راهت کیک برایم تهیه کن که دوباره تماس گرفت و گفت من رفته ام ولی برای ناهار برمیگردم.

کمی از ظهر که گذشت با وجود آنکه می دانستم نباید با حسین تماس گرفت، دلم شور میزد، به او زنگ زدم اما پاسخگو نبود. همیشه در بدترین شرایط هم که شده یک «یاعلی» برایم می فرستاد اما آن روز حتی این پیام را هم نفرستاد و این مرا نگران‌تر کرد تا اینکه با شماره دوست صمیمی‌اش شهید دانیال رضازاده تماس گرفتم که او نیز پاسخگو نبود. کمی از عصر گذشت که از بیمارستان با من تماس گرفتند و گفتند که حسین در اغتشاشات چاقو خورده است ما به منزل شما می آییم. وقتی این جمله را شنیدم دلم کنده شد و فهمیدم که خبری شده است. به همراه خواهر و برادرم به بیمارستان رفتیم. در آنجا تمام بستگان و دوستان حسین را دیدم و مطمئن شدم حسین به شهادت رسیده است.

26 آبان حسین آخرین «یاعلی» را برایم فرستاد/ آخرین امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم

 پسرخاله ام به کنارم آمد و گفت می دانم تو آرزوهای زیادی برای حسین داشتی؛ او نیز آرزوهای زیادی داشت و آخر هم به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود رسید.

با گفتن این جمله حالم دگرگون شد و آخرین امیدی که داشتم نیز از بین رفت، از اطرافیانم خواستم که دورم را خلوت کنند تا بر عزای امام حسین (ع) و ظلمی که به خاندان ایشان شده بود گریه کنم و در همان حال به امام حسین (ع) و حضرت زینب(س) گفتم اگر من یک فرزند در راه اسلام داده ام شما همه خاندانتان در این راه شهید شدند از شما می خواهم خودتان به من صبر بدهید و در آخر همین اتفاق نیز افتاد.

26 آبان حسین آخرین «یاعلی» را برایم فرستاد/ آخرین امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم

قدرتی که اکنون دارم به واسطه همین توسل است؛ چراکه آن روز من از ناراحتی نمردم بلکه صبورتر شدم، می دانم که وظیفه من در این راه سنگین تر شده است و امیدوارم بتوانم از پس آن بربیایم.

انتهای گزارش/



منبع خبر

مادر شهید مدافع امنیت «حسین زینال‌زاده»: امیدم را که از دست دادم بر مصیبت حسین (ع) گریستم بیشتر بخوانید »

علی رضا دل بسته انقلاب بود/ هرگز گریه مادر را ندیدم

بزرگ مرد کوچک، جای مدرسه به جبهه رفت


علی رضا دل بسته انقلاب بود/ هرگز گریه مادر را ندیدم

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ حتما بارها این عکس را دیده و با خود فکر کرده اید که شاید گزیده ای از سکانس یک فیلم سینمایی باشد؛ پسربچه‌ای آرمیده و در حال استراحت نیز آماده به رزم است. او سلاحی در آغوش دارد که هر آن اگر نیاز بود از خاک و وطنش دفاع کند.

اما حقیقت این است که این نوجوان شجاع که در تصویر می بینیم نه فیلم است و نه قصه و نه افسانه؛ او شهیدِ نوجوانی است که در دوران ۸ سال دفاع مقدس چونان جوانمردی با غیرت از کشورش دفاع کرد. او شهیدِ ۱۴ ساله «علی رضا محمودی پارسا» است. این شهید در سال ۴۸ در شهر کرج متولد شد و با آغاز حمله متجاوزگرانه رژیم بعث در حالی که ۱۳ سال بیشتر نداشت، به صورت داوطلبانه در مقابل دشمن ایستاد و تا پای جان جنگید.

خواهر این شهید نوجوان علیرضا محمودی پارسا در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد درباره برادرش گفت: زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید؛ علیرضا 8 ساله بود و در آن زمان همه اعضای خانواده در راهپیمایی ها شرکت می کردیم تا  اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و همگی در تظاهرات شرکت می کردیم.

وی در ادامه بیان کرد: بعد از گذشت این زمان علیرضا بعنوان بسیجی در رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشور شرکت می کرد و در آن زمان با فردی به نام رضا جهازی دوست شد. در سال 61 ما در استان البرز زندگی می کردیم یک روز مسجد محل افراد عادی که رزمنده نبودند را به مناطق جنگی برده تا از آنجا دیدن کنند. بعد از اینکه علیرضا برگشت این سفر بسیار روی او موثر بود و دیگر روی پایش بند نبود.

خواهر شهید افزود: علیرضا بسیار پافشاری می کرد تا بتواند در مناطق جنگی حضور یابد اما او فرزند آخر خانواده بود و بعد از چهار دختر حالا تک‌پسر پدرومادرم بود، با این حال مادرم با رفتن او خیلی مخالفت نکرد حتی او را تشویق هم می کرد اما پدر مخالف رفتن او بود. حتی یادم می آید علیرضا نیز جزو آن دسته از بچه هایی بود که در آخر توانست با دستکاری شناسنامه اش عازم شود. ابتدا در جبهه کردستان و شهر کامیاران سه ماه در مناطق جنگی حضور یافت. بعد از آنکه برگشت امتحانات خردادش را در شهریورماه داد.

 

وی در ادامه  اظهار کرد: علیرضا دوباره اول مهر به جبهه رفت و روز دهم مهر آن سال در عملیات مسلم ابن عقیل مجروح شد و اتفاقا بردار دوست صمیمی اش آقای جهازی نیز شهید می شود؛ اما علیرضا مجروح می شود و آن را به اصفهان می بردند، تا اینکه بعد از آنکه بهبود یافت دوباره 28 مهر همان سال به جبهه رفت و 29 بهمن سال 61 در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید.

خواهر شهید محمودی پارسا ادامه داد: در آن زمان من 15 ساله بودم؛ او یکسال از من کوچکتر بود. هم‌بازی دوران کودکی ام بود اما انگار علیرضا یکباره بزرگ شد؛ راهش را پیدا کرد؛ او به‌ناگاه خیلی دلبسته خدا و انقلاب شد.

وی در پاسخ به این سوال که چطور خانواده برای اعزام علیرضا به جبهه  راضی شدند، گفت: در واقع ما باید آنچه برای انسان بهتر است را در راه خدا بدهیم و مادرم هنوز همین است؛ هرچه دارد را در راه خدا انفاق می کند، علیرضا نیز برای مادرم عزیز بود مادرم حتی او را تشویق می کرد. ساک و تمام وسایلش را قبل شهادت فرستاد و به دوستانش گفته بود دیگر این وسایل نیازم نمی شود. همه همرزمانش به این نتیجه رسیده بوند که جزو شهدای زنده است.

علیرضا دلبسته خدا و انقلاب بود/ پس از شهادت برادر نوجوانم هرگز گریه مادر را ندیدم

خواهر شهید محمودی پارسا تشریح کرد: روزی که خبر شهادت علیرضا به مادرم رسید را فراموش نمیکنم. زمانی که مجروح شده بود او را به اصفهان می بردند و زمانی که آنان 6 صبح به بیمارستان می رسند علیرضا 2 شب به شهادت می رسد. مادر زمانی که در مسیر بود دائما دلشوره داشت؛ اما به ناگاه دلش آرام می شود و در آن زمان به دلش می افتد که او شهید شده است. پرستاران برای مادر تعریف کرده بودند که زمان شهادت او دائما امام حسین (ع) و امام زمان (عج) را می دیده و به آنان سلام می داده است.

وی در پایان با اشاره به اینکه مادرم برای شهادت علیرضا بسیار آماده بود، گفت: به خاطر دارم زمانی که مادر از بیمارستان به منزل آمد از همه خانواده و وابستگان خواست تا برای علیرضا مشکی نپوشیم؛ چراکه می گفت فرزند من شهید شده و نمرده است. کسی نباید حلوا درست کرده و گریه و زاری کند تا امروز هم که سالگرد او برگزار می شود هر سال لباس نو و مرتب می پوشد و هرگز تا امروز گریه مادرم را ندیده ام، همواره خدا را شکر می کند و حسرت می خورد که چرا خودش نیز شهید نشده است.

 



منبع خبر

بزرگ مرد کوچک، جای مدرسه به جبهه رفت بیشتر بخوانید »

سردار کرمی: صبر، ایثار و از خودگذشتگی مادران شهداء، مثال زدنی و ستودنی هست

سردار کرمی: صبر، ایثار و از خودگذشتگی مادران شهداء، مثال زدنی و ستودنی است


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، سردار «حسن کرمی» فرمانده یگان‌های ویژه پاسداران فراجا در دیدار با مادر شهید والامقام «علی اکبر رفیعی زاد» صبر و مقاومت مادران شهدا را ناشی از رهرو مکتب زینب کبری (س) بودن این مادران صبور دانست و اظهار داشت: رمز موفقیت حضرت زینب (س) در مصائب گوناگون، صبور بودن آن حضرت بود و صبر و بردباری، ایشان را به عنوان قهرمان واقعه کربلا نمایان نمود که اکنون نیز مادران شهدا با صبر واستقامت و دوری از فرزندان پاک خود یاد آور رشادت‌ها وایستادگی‌های آن بانوی اسوه اسلام هستید.

سردار کرمی در ادامه با اشاره به نقش مادران شهید در روند رو به رشد مسیر تعالی نظام و پیشرفت و سربلندی این مرز و بوم، افزود: انقلاب اسلامی ثمره فداکاران بزرگی، چون مادران و همسران شهدا هست، خانواده شهدا به ویژه مادران شهدا به ما آموختند که با صبر، مقاومت و از خودگذشتگی می‌توانیم از دست آورد‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی حفاظت و حراست کنیم.

فرمانده یگان‌های ویژه پاسداران فراجا وجود مقدس خانواده‌های معظم شهدا را باعث افزایش امید و ارتقاء انگیزه خدمت رسانی به مردم عنوان و بیان کرد: خانواده معظم شهدا به خصوص مادران شهید بیشترین سهم را در روند رو به رشد مسیر تعالی نظام داشته و با تربیت جوانانی بسیجی، با اخلاص و پیرو محض ولایت فقیه باعث پیشرفت و سربلندی این مرز و بوم شدند.

وی دیدار با مادران شهداء را یک توفیق الهی دانست و تصریح کرد: دیدار با خانواده شهداء در قبال ایثار و فداکاری آنها، کوچکترین کار ممکن بوده و وظیفه تمامی مسئولان هست که در خدمت خانواده معظم شهدا باشند.

سردار کرمی در پایان با بیان اینکه واژه گذشت و فداکاری به معنای واقعی کلمه را باید در نهاد مقدس شهیدان جان برکف اسلام و انقلاب جستجو کرد و دعای خیر پدران و مادران شهید هست که پشتوانه محکمی برای این نظام هست و ما هرچه داریم به برکت خون و مجاهدت‌های شهیدان عزیزمان هست، خاطرنشان کرد: خانواده شهدا با تحمل سختی‌ها و مشقت‌های فراوان با اهدای خون پاک فرزندان خود باعث عظمت و سربلندی اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شدند و تکریم این عزیزان به عنوان اقدامی ارزشی باید در جامعه نهادینه شود.

شایان ذکر هست شهید والامقام «علی اکبر رفیعی زاد» در تاریخ ۱۳۶۱/۰۴/۲۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فیض شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار کرمی: صبر، ایثار و از خودگذشتگی مادران شهداء، مثال زدنی و ستودنی است بیشتر بخوانید »

پیام‌بَران آزادگی

پیام‌بَران آزادگی


گروه استان‌های دفاع‌پرس – عصمت دهقانی؛ زن که مظهر عطوفت و مهربانی هست، از زمانی که قدم بر عرصه گیتی می‌نهد، برای انجام مسئولیتی سنگین تربیت می‌شود که ایفای درست آن همواره نیازمند مقاومت و ایثار هست. 

زن با مادر شدن از همان آغازین لحظات تولد فرزندش «ایثارگری» را در معنای حقیقی کلمه به تصویر می‌کشد. با در آغوش‌گرفتن نوزادش و نوشاندن شیرۀ جانش به او، روز‌ها و شب‌های پرورش و تربیت فرزند را از نوزادی به کودکی و از کودکی به نوجوانی و جوانی صبورانه گره می‌زند و در طی همه این مراحل خواه‌ناخواه مفاهیم بزرگی از واژه مقاومت و ایثار را در خانه و خانواده به نمایش می‌گذارد.

به فرموده امام خامنه‌ای (مدظله العالی) زن اسلامی زنی هست که راه راست می‌رود، هدف را درست تشخیص می‌دهد و در این راه حاضر به فداکاری هست و چنین زنی عظمت می‌آفریند.

زن مسلمان، زمانی که برای موفقیت در رسالت خطیر مادر بودن، بانوان تاریخ سازی که در قرآن کریم و روایات اسلامی از آنها به نیکی یاد شده هست؛ مانند حضرت مریم (س)، حضرت هاجر (س)، حضرت آسیه (س) و همچنین حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) را به عنوان الگو انتخاب می‌کند، فرزندش را با مکتبی آشنا می‌سازد که مهم‌ترین شاخصه آن خدامحوری، ولایتمداری، دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی، عدالتخواهی و دفاع از مظلوم هست؛ بنابراین از زمان رسالت خطیر پیامبران در آگاه نمودن بشر در راستای پرستش خداوند بی‌همتا تا بزرگ‌ترین و حماسی‌ترین واقعه تاریخ یعنی عاشورا، از انقلاب اسلامی مردم ایران و هشت سال دفاع مقدس گرفته تا مقاومت کم نظیر مردم مظلوم یمن در برابر عربستان سعودی و ایستادگی جانانه مردم فلسطین به خصوص اهالی باریکه غزه در برابر ددمنشی رژیم فاسد و غاصب صهیونیستی، به همت مادران، خون ایثار و شهادت در کالبد مقاومت جاری هست البته شرایط زمانی و مکانی می‌تواند میزان و چگونگی ایثار را تحت الشعاع قرار دهد ولی در نهایت به پیروزی جبهه حق منجر می‌شود.

به عبارتی زنان با عقیده قلبی به لزوم ایستادگی در برابر ظالم و متجاوز، با مقدم داشتن دیگران بر خود و حتی در مواردی با جان باختن در راه خدا، هم خودشان از بهترین دانش آموختگان عمل کننده به این عقیده هستند و هم در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تشویق دیگران نقش موثری دارند.

مهم‌تر اینکه زنان هم مجاهد هستند و هم مجاهد پرور، هم بصیرند و هم بصیرت افزا، هم در تمام لحظات زندگی مربی درس عاشقی هستند و هم عاشق. هم مرتبی منظم با هوش و فعالی هستند و هم مربی مبتکر و با اراده. اینگونه بانوان، با تربیت فرزندانی که شهادت چنان در عمق جانشان ریشه دوانده که برای به دست آوردنش، مرز‌های جغرافیایی را مانعی سد راه خود نمی‌بینند و برایشان فرقی ندارد شلمچه باشد یا خانطومان و یا هر جای دیگر، شهید پرور می‌شوند. شاهد این مدعا شهدای مدافع حرم علی الخصوص سردارحاج قاسم سلیمانی، فرمانده شهید جبهه مقاومت هست که در وصیت‌نامه خود آورده هست: «امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران هست. بدانید جمهوری اسلامی حرم هست و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌ماند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).» و در چند سطر بعد می‌خوانیم:

«بدانید به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول‌الله هست. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه هست، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.»

آری! «مقاومت» زمانی رنگ و بوی «ایثار» به خود می‌گیرد که امت اسلام با وحدت کلمه برای به دست آوردن یا از دست ندادن حقی مشروع با تمام وجود و با از خود گذشتگی، علیه ظالم متجاوز مبارزه کند و برای محقق شدن این امر نقش زنان بسیار مهم و قابل تأمل هست.

علاوه بر نقش مادران شهدا، نقش همسران، خواهران و دختران شهدا و همسران آزادگان و جانبازان در رفتار‌های صبورانه شان ستودنی هست ولی وظیفه این عزیزان در میدان ترویج فرهنگ ایثار، مقاومت و شهادت فقط به خانواده شهید، آزاده و ایثار گر بودن ختم نمی‌شود، بلکه خودشان نیز چادر زهرایی را بر سر کرده خطبه‌های زینبی می‌خوانند! چون زینب کبری (س) مصائب وارده را «ما رأیت الا جمیلا» توصیف می‌کنند! مادران شهدا از شهیدشان می‌گویند و راه و رسم شهید پرورش‌دادن را به مادران جوان می‌آموزند! همسران جانبازان از شوهر و سبک و سیاق همسرداری و فرزندپروری‌شان می‌گویند و قصه عاشقی را به دختران سرزمینشان می‌گویند.

بسیاری از بانوان با قلم خود، با قدم خود و با هنر خود مروج فرهنگ ناب ایثار و شهادت هستند که پرداختن به تمامی ابعاد نقش آفرینی آنها در این مجال نمی‌گنجد، اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید                     هم به قدر تشنگی باید چشید

 بانوان نویسنده ادبیات مقاومت و پایدار
در کشور ما و کشور‌های جبهه مقاومت، کم نیستندبانوان شاعر و نویسنده که مجاهدانه با قلمی توانمند نه تنها کلمه به کلمه و جمله به جمله ایثار و مقاومت را معنی و تفسیر می‌کنند و سبک زندگی خلق کنندگان آن را به رشته تحریر در می‌آورند، بلکه مهم‌ترین گام در فرهنگ‌سازی این مفاهیم مقدس را برداشته و تاریخ مقاومت و ایثار را چنان هوشمندانه، آگاهانه و هنرمندانه ضبط و ثبت می‌کنند که دیگر هیچ قدرت و تفکری را توان خدشه‌دار کردن و از بین بردن آن نیست.

در دهه‌های اخیر آثار مکتوب ارزشمندی در حوزه ادبیات پایداری به خصوص خاطره نگاری و داستان نویسی دفاع مقدس، با قلم بانوان چاپ و منتشر شده هست که هر کدام روایتی مؤمنانه، عاشقانه و هنرمندانه از شهدا، رزمندگان و آزادگان هشت سال دفاع مقدس، مدافعین حرم، مدافعین سلامت و مدافعین امنیت و خانواده‌های آنها هست که اجازه نخواهند داد غبارفراموشی بر روحیه مجاهدت و مقاومت، آنان بنشیند.

بانوان خبرنگار و فعال مجازی

بخش قابل توجهی از خبرنگاران و فعالان حوزه ایثار و شهادت و مقاومت بانوان هستند که در سخت‌ترین شرایط عرصه را خالی نکرده و برای اینکه اولین راویان واقعیات مبارزه جبهه حق با باطل باشند، بدون هیچ ترس و واهمه‌ای در صحنه حاضر می‌شوند به طوریکه در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ ایران (فتنه مهسا امینی) و حوادث سال‌جاری غزه بار‌ها و بار‌ها صحنه‌هایی از حضور آگاهانه و مقتدرانه خبرنگاران زن که پیام بران آزادگی هستند، منتشر شد که هر بیننده آزاده‌ای را به تحسین وا می‌داشت.

خبرنگاران، عکاسان زن همواره برای به تهییه خبر و به تصویر کشیدن برنامه‌های حوزه ایثار و شهادت در مناسبت‌های مختلف در محافل و مجالس حاضر شده اند و با رعایت موازین شرعی در خط مقدم خبررسانی بوده اند. از طرفی با نوشتن گزارشات، یادداشت و مصاحبه‌هایی با قلم توانمند خود سعی در معرفی بانوان موفق تراز انقلاب اسلامی به هدف معرفی به جامعه داشته اند.

کم نیستند بانوان فعال در فضای مجازی که برای مقابله با جنگ نرم و شناختی و ترکیبی دشمنان با تولید محتوای ارزشمند مذهبی به میدان آمده و گام‌های موثری در راه جهاد تبیین برداشته اند و همچنان به فعالیت‌های مجازی خود ادامه می‌دهند.

بانوان فعال در گروه‌های جهادی و خادمین شهدا

در دوران دفاع مقدس بسیاری از زنان با حضور در ستاد‌های پشتیبانی جنگ با تهیه خوراک و لباس برای رزمندگان مشغول بودند و بقا شستن رخت و پتوی رزمندگان در حال خدمت کردن به برادران مجاهد خود بودند و پس از دوران دفاع مقدس گروه‌های بسیجی و جهادی همچنان به فعالیت‌های داوطلبانه خود در راستای کمک به حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ادامه دادند. سال‌های اخیر نیز گروه‌های بسیجی و جهادی با حضور در مناطق محروم از تجربه و تخصص خود در راستای بر طرف کردن غبار محرومیت از چهره آن مناطق فعالیت می‌کنند که این خود نمونه‌ای از ایثار و فداکاری هست که در واقع این گروه‌های جهادی هم عامل و هم مروج آن هستند. 

خادمین شهدا 

در شهر‌ها و استان‌های مختلف گروه‌هایی با عنوان خادمین شهدا هر ساله هنگام اردوی راهیان نور داوطلبانه در مناطق عملیاتی که محل تردد و استقرار کاروان‌های راهیان نور هستند حضر شده و به زوار خدمت می‌کنند.

فعالیت بانوان پزشک و پرستار در دوران شیوع ویروس کرونا

فعالیت‌های ایثارگرانه پزشکان و پرستاران در زمان شیوع ویروس کرونا نمودی از فعالیت‌های پزشکان و پرستاران و امدادگران زن در دوران دفاع مقدس بود. بسیاری از پزشکان و پرستاران زن در ایام کرونا چند ماه به دور از خانه و فرزندان خردسال خود در سخت‌ترین شرایط وقت خود را صرف کمک به درمان بیماران کرونایی کردند و در این راه نیز شهدای را تقدیم نمودند.

حضور آگاهانه در اجتماع

زنان ایرانی به واسطه داشتن فرهنگ اسلامی و با تاثیر پذیری از الگو‌هایی همچون حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) در همه صحنه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مانند راهپیمایی‌ها، تشیییع پیکر شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت، انتخابات و… حضور دارند. در بسیار از راهپیمایی‌ها با در دست داشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران و عکس شهدا در جلوی دوربین‌ها قرار می‌گیرند و می‌خواهند به جهانیان بگویند ما همان زنان دوران انقلاب و دفاع مقدس هستیم و ذره‌ای از آرمان‌هایمان عقب نشینی نمی‌کنیم.

بانوان مدرس درس آشنایی با دفاع مقدس

در دانشگاه‌ها و مراکز حوزه علمیه کشور درس عمومی «آشنایی با دفاع مقدس» با هدف آشنا نمودن دانشجویان با دوران هشت ساله دفاع مقدس تدریس می‌شود که بسیاری از مدرسان آن بانوان فرهیخته و علاقمند به فرهنگ ایثار و شهادت هستند که داوطلبانه تقاضای تدریس این درس را دارند؛ بنابراین زنان جامعه اسلامی همواره با الگو پذیری از مکتب عاشورا و دوران دفاع مقدس، با ایثار و فداکاری در کنار پدران، همسران و برادران خود در همه میادین به ایفای نقش می‌پردازند و زینب وار مروج فرهنگ ایثار و شهادت هستند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پیام‌بَران آزادگی بیشتر بخوانید »

شهدا با رنج پدران و مادران به اوج بندگی رسیدند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قزوین، سردار «رستمعلی رفیعی آتانی» فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در مراسم تکریم از مادر شهیدان احمدی که در جمعه گذشته در شریف آباد برگزار شد گفت: شریف آبادی ها شهیدان زیادی در راه وطن و پاسداری از انقلاب و ایران عزیز، حضور خودشان را پای انقلاب اثبات کردند.

وی افزود: مجالس پدر و مادر شهدا بسیار متفاوت هست. در این مراسم یاد سفر آخرت انسان را متحول می کند. همه افتخارات شهدا لیست بلند بالایی ای دارد که از دامن مادران شهدا به رشد و تعالی رسیدند و امروز شهدا نماد تربیت هستند.

سردار رفیعی آتانی تشریح کرد: شهدا با رنج پدران و مادران به اوج بندگی رسیدند تا به میدان نبرد بروند و ایثار، بندگی، از خودگذشتگی را برای رسیدن به قرب الهی به نمایش بگذارند. شهدا با دو نگاه به دیدار حق شتافتند و زندگی کردند یکی بندگی خدای متعال و تسلیم در برابر خواست و مشیت الهی سرلوحه کارشان بود.

فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین تصریح کرد: شهدا برای بندگی و تسلیم در برابر خدا چه کردند؟ بدون این دو نکته نمی توان شهدا را تحلیل و مسیر آنها را درک کرد. شهیدان احمدی برای بندگی حق متعال در میدان نبرد ایثار، فداکاری، تسلیم در برابر اراده الهی را با جان و دل نشان دادند. 

وی افزود: شهیدان احمدی پدر و مادری مهربان و وابستگانی داشتند که به آنها تعلق خاطر فراوان داشتند اما از همه لذتهای دنیا گذشتند تا دیدار با معبود را تجربه کنند و به واسطه کار بزرگی که انجام دادند هرگز یادشان از ذهن و قلب مردم ایران نمی رود و همه ما قدردان شهدا و خانواده های آنها هستیم.

سردار رفیعی آتانی اظهار داشت: از نکته بارز خصایص اخلاقی شهدا موضع گیری آنها در برابر دشمنان هست. دشمن قالب خودش را دارد و برای نابودی ما با تمام توان به میدان می آید، شهدا با همه داشته هایشان برای تقابل با دشمنان خدا به میدان آمدند استقامت کردند و نترسیدند و نترساندند.

فرمانده ارشد نظامی استان در ادامه تبیین کرد: پدران و مادران شهدا شامل آجری هستند که خدا به شهیدشان داده هست. ماجرای سخنرانی شهید سلیمانی در مراسم ها بسیار عجیب هست که با شرط عدم تبلیغات و نزدن بنر حاضر می شد. در یکی از مراسمات کنگره شهدا با وی هماهنگ می شود که به عنوان سخنران حضور داشته باشد اما به دلیل ماموریت اعلام می کند که امکان حضور ندارد یکی از فرماندهان سپاه می گوید؛ چند نفر از مادران شهدا را خدمت ایشان فرستادیم تا از ایشان درخواست حضور کنند وقتی با درخواست مادران شهدا روبرو شدند فرمودند؛ کسانی را فرستادید که بنده به هیچ عنوان نمی توانم دعوت آنها را نپذیریم این نشان از اهمیت و جایگاه مادران و خانواده شهدا دارد.

سردار رفیعی آتانی یادآور شد: من سالها در این مسجد آمده ام وقتی خبر ارتحال پدران یا مادران شهدا را می شنوم غصه دار می شوم زیرا واسطه فیض الهی را از دست می‌دهیم. الگوی همه خانواده شهدا حضرت ابا عبدالله(ع) هست که در یک روز دو فرزند خویش را برای یاری اسلام تقدیم می کند.

وی گفت: مادر شهیدان احمدی واسطه فیض الهی هستند و به نگاه و سیره این فرشتگان پاک دامن الهی نیاز داریم زیرا با تربیت درست فرزندان و پاکدامنی شهدایی را تربیت کردند که مایه عزت و آبروی ما شدند که این کار بزرگ در دنیای اسلام شکل گرفته ناشی از سیره شهدای دفاع مقدس هست.

فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در خصوص مادر شهیدان احمدی بیان کرد: این بانوی مومنه در تربیت فرزندان شهیدش با صبوری و فداکاری در اجر فراوان مجاهدت‌های فرزندان شهیدش سهیم و متنعم خواهد بود. امروز مردم عزیز و قهرمان روستای چاله آحاد ملت بزرگ ایران قدردان فداکاری مادر شهیدان احمدی می‌باشد. 

وی در ادامه افزود: رنج ۳۰ ساله امام سجاد علیه السلام و رنج چندین ساله زینب کبری سلام الله علیها از این قبیل هست. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه دارند این مسیر با برکت را زنده نگه دارند بعد از آن همه ائمه علیهم السلام تا دوران غیبت و تا به امروز علمای اعلام و ذاکرین اهل بیت و عاشقان اهل بیت این مسیر نورانی را زنده نگه داشتند.

سردار رفیعی آتانی تشریح کرد: اجر و قرب مادر شهید از این منظر هست که مسیر نورانی شهیدان را در اذهان و باور جامعه در جلوی دیدگان ما زنده نگه داشتند. شهیدان دو نگاه دارند که موضع گیری اولشان در قبال ذات اقدس تعالی هست در قبال اراده الهی در قبال دین خدا در قبال بندگان خدا و مصالح آنهاست.

موضع‌گیری دوم در قبال دین خدا را شهیدان با فداکاری با گذشت و نقش آفرینی در صحنه‌های دفاع از دین خدا نشان دادند و فداکاری آنها ماندگار شده هست شهیدان برای انجام هر کدام از این فداکاری‌ هایشان تعلق خاطری را به جا گذاشتند و همه آنها خانه و زندگی، پدر و مادر مهربانی داشتند بعضی از شهیدان عزیز همسر و فرزند داشتند از همه اینها برای حفاظت دین خدا گذشتند.

سردار رفیعی آتانی تصریح کرد: یک موضع گیری هم در مقابل دشمنان خدا داشتند پیام دوم شهیدان این موضوع‌گیری شهیدان در مقابل دشمنان خدا هست که در این مسیر چه کار کردند. شهیدان استقامت کردند، ایستادگی مطلق کردند. از دشمن نترسیدند و حساب نبردند. در مقابل دشمن دچار تعلل نشدند. همه این‌ها در نگاه هر حقیقت بینی به یادگار می‌ماند شهیدان برای این دو موضع گیری با آن گستره عملشان در میدان بودند. بازماندگان شهیدان به خصوص پدر و مادر شهید همسر و فرزندان شهید در شان و منزلت پشت سر شهید قرار دارند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهدا با رنج پدران و مادران به اوج بندگی رسیدند بیشتر بخوانید »