مادر شهدا

فیلم/ مادر شهیدان خالقی‌پور: کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم تا در راه اسلام قربانی می‌کردم

فیلم/ مادر شهیدان خالقی‌پور: کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم تا در راه اسلام قربانی می‌کردم

گروه ساجد دفاع‌پرس: آن‌روز که با شهید سید مرتضی آوینی مصاحبه کرد، تنها یکی از فرزندانش یعنی «داوود» به شهادت رسیده بود؛ اما بعد از داوود، فرزندان دیگرش یعنی «رسول» و «علیرضا» نیز به شهادت رسیدند؛ چراکه مادر شهیدان «خالقی‌پور»، تنها به قربانی شدن یک فرزند خویش در راه خدا راضی نبود؛ بلکه معتقد بود: «کاش به تعداد تار‌های مویم پسر داشتم و در این راه قربانی می‌کردم»؛ این قضه مادران سرافراز این سرزمین هست که اسماعیل‌های خود را یک‌به‌یک به مسلخ عشق می‌فرستند و هرگز از کرده خود پشیمان نمی‌شوند؛ تا جایی که حسرت می‌خورند که ای کاش فرزندان دیگری نیز داشتند و آن‌ها را در راه خدا فدا می‌کردند.

حاجیه خانم «فروغ منهی» مادر شهیدان «داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور» سال‌ها بعد از مصاحبه‌اش با شهید آوینی گفت که پس از بیان این جمله، اشک از چشمان او جاری شد و من بعدها فهمیدم که وی سید شهیدان اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی هست.

کد ویدیو

– شما با این‌که یک فرزندتان شهید شده هست و وظیفه خود را نسبت به انقلاب انجام داده‌اید، باز هم فرزند دیگر خود را به جبهه فرستادید؟

هنوز وظیفه‌ام را انجام ندادم؛ سه فرزندم هم دارم که این‌ها هم باید در راه اسلام، ان‌شاءالله قربانی شوند؛ اگر با خون خود می‌خواهند اسلام را آبیاری کنند، اگر با وجود خود می‌توانند، آن را هم خدا می‌داند. چه خوب گفت مادر شهیدان زین‌الدین که مادر ۲ شهید بود، مادر فرمانده شهید لشکر علی‌بن‌ابی‌طالب (ع)، که فرمودند کاش به تعداد تمامی رگ‌های بدنم پسر داشتم و در این راه قربانی می‌کردم؛ من هم پی گفته آن مادر را می‌گیرم  و می‌گویم کاش به تعداد تار‌های مویم پسر داشتم و در این راه قربانی می‌کردم؛ چه شیرین و چه باصفاست؛ این را با تمام وجودم می‌گویم. اگر تکه‌تکه بچه‌هایم را هم نیاورند، راضی‌ام به رضای خدا؛ وقتی که با خدا معامله کردم، دیگر کاری ندارم که جنازه‌اش بیاید یا نیاید.

– مادر جان! شما چه صحبتی دارید با خانواده‌هایی که می‌توانند فرزندان و همسران خود را به جبهه‌ها بفرستند و جنگ را یاری کنند؟

الحمدلله رب العالمین ما به تعداد زیادی رزمنده داریم، خانواده‌ها همه آگاهند و بچه‌های خود را پشت‌سر هم، با عشق و علاقه می‌فرستند به جبهه؛ خدا آن‌روز را نیاورد که با زور بچه‌های کسی را به جبهه بفرستند. وقتی دیروز من پایگاه ابوذر بودم، یک فرم از دست یک رزمنده مامور می‌آمد بیرون هزار دست می‌آمد تا آن فرم را بگیرد؛ این همه ما رزمنده داریم، احتیاجی نداریم به گفتار من کمینه که به خواهر‌ها یا مادر‌ها حرفی بزنم؛ همه آن‌ها آگاه و عاقل هستند.

– شما خودتان پشت جبهه برای یاری رزمندگان چه می‌کنید؟

هفت سال هست، هشت سال هست که جنگ شروع شده هست؛ همیشه یا یکی‌دوتا رزمنده در جبهه داشتم، خدا را شکر می‌کنم، اگر سفره‌ای باز کنم و بچه‌هایم و خانواده دور سفره بشینند، از خدا خجالت می‌کشم؛ پیش وجدانم ناراحتم، همیشه در جبهه رزمنده داشتم، خودم هم از روز اول تا امروز، آن‌چیزی که از دستم بریباید، هرطوری که شما بفرمایید اگر خدمتی جایی باشد، بنده آن‌جا برای خدمت‌گذاری حاضرم.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ مادر شهیدان خالقی‌پور: کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم تا در راه اسلام قربانی می‌کردم بیشتر بخوانید »

مادر چهار شهیدی که هرگز گریه نکرد

«ام البنین ایران» هرگز برای شهادت فرزندانش اشکی نریخت


مادر چهار شهیدی که هرگز گریه نکرد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، صبح روز شنبه ۲۴ آذرماه، خبر آسمانی شدن مادری از جنس صبر و تقوا در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفت، مادر شهیدی که چهار پسرش را تقدیم اسلام و انقلاب کرد بدون آنکه خم به ابرو بیاورد، سالها گذشت و «فاطمه عباسی ورده» در ایام شهادت اسوه صبر حضرت ام البنین سلام الله علیها، به چهار فرزند شهیدش؛ احمد، علی، یونس و محمد جوادنیا پیوست.
این مادر شهید در تمام سالهایی که خبر شهادت چهار فرزندش را شنید حتی قطره اشکی در فراق آنان از گوشه چشمانش جاری نشد، تا جایی که گاهی زخم زبانها غمی بر دلش می‌گذاشت اما فاطمه عباسی ورده چون الگوی خود حضرت ام البنین سلام الله علیها از راهی که فرزندانش انتخاب کرده و در آن شهید شدند، آگاه بود و در تمام سالهای عمرش در تبیین راه اسلام کوشید و «ام البنین ایران» نام گرفت.

فاطمه عباسی ورده، مادر شهیدان جوادنیا در مصاحبه ای شرح شهادت فرزندانش را اینگونه نقل کرده است: « وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ (هرگز مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگان اند، بلكه زنده هايى هستند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند).  به خاطر دارم که فرزندانم در کودکی با یکدیگر بازی میکردند و سه چرخه داشتند، وسط حیاط منزلمان یک حوض بود و یکهو می دیدی که همگی شان درون حوض افتادند و من باید یکی یکی آنها را از حوض بیرون می آوردم!

استقلال و پرسپولیس نداریم!

یونس استقلالی و محمد پرسپولیسی بود و دایما در خانه برای یکدیگر کری های فوتبالی میخواندند تا آخر سر خودم باید آنها را ساکت میکردم و با پا در میانی من که بالاخره هر دو تیم برای ایران هستند، آرام میشدند.

با خبر شهادت احمد سجده شکر به جای آوردم

وی شرح شهادت شهید احمد جوانیا را اینگونه نقل کرده است: نزدیکی های نیمه رجب بود و ما از احمد خبری نداشتیم، تا روز ۱۵ رجب به مدت سه روز روزه گرفتم و اعمال ام داوود را به جای آوردم، «ام داود» کسی بود که پسر بی گناهش را به زندان انداخته بودند. ساعت ۸ صبح فردا تلفن خانه به صدا درآمد و خبر شهادت احمد را به حاج آقا جوادنیا دادند؛ همان لحظه من به سجده افتادم و خدا را شکر کردم که فرزندم به آرزویش رسیده است.

هرگز برای شهادت فرزندانم گریه نکردم

فرزندانم همیشه تاکید داشتند که بعد از شهادتشان من گریه نکنم و میگفتند مادر تو باید مانند شیر جلوی مردم بایستی و غم و غصه و گریه به خودت راه ندهی. آنها از روز اول صبر را از خواسته بودند به همین دلیل من هرگز برای از دست دادن پسرانم گریه نکردم و هر زمانی که اشکی بر چشمانم جاری شده است به دلیل گریه بر مصیبتهایی بود که بر امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان وارد شده است. من هرگز برای شهادت فرزندانم گریه نکردم چون آنها بر این موضوع سفارش و تاکید کرده بودند، هر زمان که غم نبودن آنها بر ما مستولی میشد در فضای خانه بوی عطر پراکنده میشد. بوی این عطر بهشتی تمام غصه های مرا می شست و ما را آرام میکرد.

روز ختم علی، خبر شهادت یونس را دادند و باز هم گریه نکردم!

این مادر شهید درباره شهادت علی، دیگر فرزند شهیدش نقل کرده است : «بعد از نماز صبح چشمانم را که بستم خواب دیدم من و  سه خانم با چادرهای عربی در بهشت زهرا (س) قدم می زنیم؛ آن سه خانم کمی جلوتر از من حرکت میکردند و همزمان با صدای رسا میگفتند که راه را باز کنید که مادر سه شهید می آید، چشمانم را که باز کردم به دخترم طوبی گفتم حتما این روزها از برادرت خبری میشود، که سه روز بعد خبر شهادت او را برایمان آوردند.
موقع تشییع پیکر علی صورتم را روی صورت علی گذاشتم و از خنکی پوست صورت او، جگرم خنک شد. در آن زمان همه به من میگفتند گریه کن اما من اصلا گریه ای نداشتم که بکنم چراکه یقین داشتم فرزندانم در راه خدا رفته و به شهادت رسیده اند.
حتی روز ختم علی خبر شهادت یونس را اوردند، یکی از بستگانم خبر شهادت او را که آورد رو به من گفت خدا به این مادر صبر بدهد به او نگاهی کردم و گفتم یونسم هم رفت؟! خودم خواب شهادت او را دیده بودم و حتی خودم از میهمانان پذیرایی کردم.

ام البنین ایران خبر شهادت محمد را اینگونه روایت کرده است: «بعد از 5 سال از شهادت علی و يونس، محمد در پادگان 21 حمزه تعليم اسلحه ميداد و تخريبچی هم بود. هر 45 روز يكبار كه در جبهه بود می‌آمد و سری هم به ما ميزد.
محمد در كربلای 8 روز نيمه شعبان و در سال 1366 هنگامی كه از تپه‌ها بالا ميرفته تيری به صورتش اصابت كرده و به شهادت ميرسد.»

به من زخم زبان می زدند

مادر شهیدان جوادنیا از زخم زبانهایی که گاهی بر دلش میزدند،میگوید: « همانطور که اشاره کردم خبر شهادت یونس را در روز ختم علی برایم آوردند. من اشکی بر چشمم سرازیر نشد؛ آنجا بسیاری از مردم به من زخم زبان زدند که بابت شهادت هر کدامشان پولی دریافت میکنید به همین دلیل گریه نمیکنید، من هم در جواب گفتم من می دانم که فرزندانم چه راهی رفتند و اینکه آیا شما هم حاضرید فرزندان خود را فدا کنید؟ من مطمئن بودم عاقبت فرزندانم به خیر شده است.
هر زمان هم که گریه کردم برای مصیبتهای حضرت علی اصغر (ع)، دل حضرت رباب(س)، مصیبتهای حضرت زینب (س) و امام حسین علیه سلام و در اولویت همه اینها برای رضای خداست؛ اگر اشکی ریخته ام نه برای از دست دادن فرزندانم بوده بلکه همیشه و هر زمانی که دلم بگیرد با عکسهایشان حرف میزنم از آنان میخواهم که به من صبر دهند چراکه صبر رفیق همیشگی زندگی من است.»

 

طاقت اشک امام را نداشتم

این مادر شهید حتی با ذکر خاطره ای از دیدار حضرت امام خمینی (ره) با خانواده شهدا، بیان کرده بود که :«در دیدار با حضرت امام عکس فرزندانم را یک به یک از زیر چادرم درآورده و به امام نشان دادم، امام عکس یونسم را که دید شروع کرد به گریه کردن جوری که شانه هایشان می لرزید. با دیدن این موضوع فوری عکسها را جمع کردم و رو به امام گفتم من چهار شهید داده ام که گریه شما را نبینم!»

 

انتهای پیام/ 



منبع خبر

«ام البنین ایران» هرگز برای شهادت فرزندانش اشکی نریخت بیشتر بخوانید »

پیام تسلیت نماینده ولی‌فقیه و استاندار آذربایجان شرقی در پی درگذشت مادر شهیدان «زارعی شهرک»

پیام تسلیت نماینده ولی‌فقیه و استاندار آذربایجان شرقی در پی درگذشت مادر شهیدان «زارعی شهرک»


به گزارش مجاهدت از ‌دفاع‌پرس از تبریز، حجت‌الاسلام «سیدمحمدعلی آل‌هاشم» نماینده ولی‌فقیه در استان‌های و «عابدین خرم» استاندار آذربایجان شرقی با صدور پیام مشترکی درگذشت «زهرا شاهی شهرک» مادر شهیدان «مجید و محمدحسن زارعی شهرک» را تسلیت گفتند.

در این پیام آمده است:

باسمه تعالی 

کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ  

ضایعه درگذشت حاجیه خانم شاهی شهرک مادر شهیدان والامقام مجید و محمدحسن و جانباز دوران دفاع مقدس آقای حاج یوسف زارعی شهرک موجب تأثر و تألم فراوان گردید.

با تسلیم بر مشیت الهی؛ بر روان پاک این مادر فداکار درود و صلوات می‌فرستیم که در دامان پاک و مطهرش فرزندانی تربیت و تقدیم نظام و انقلاب کرده است که خون سرخ‌شان ضامن بقاء و تداوم آرمان‌های اسلامی این خاک سربلند بوده است.

اینجانبان با عرض تسلیت به خانواده‌های داغدارِ این مرحومهِ مغفوره، از حضرت حق، رحمت و مغفرت واسعه برای آن بانوی مکرمه و صبر جزیل برای بازماندگان مسئلت داریم. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام تسلیت نماینده ولی‌فقیه و استاندار آذربایجان شرقی در پی درگذشت مادر شهیدان «زارعی شهرک» بیشتر بخوانید »

کفن شهادت بهتر از لباس دامادی است

روایت آیت‌الله صدوقی از روحیه سلحشوری پدر و مادر شهدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌‎پرس، آیت الله صدوقی در کتاب «شهدای محراب و دفاع مقدس» درباره بلند نظری رزمندگان و خانواده‌های شهدا گفته است: اگر در صدر اسلام زنی از پیامبر (ص) می‌فهمید که جوانش و شوهرش یا برادرانش شهید شده است در پاسخ می‌گفت: یا رسول‌الله خدا شاهد است غباری که بر صورت شما نشسته است برای من تلخ‌تر است از شهادت شوهر و برادر و فرزندم، ما باور نمی‌کردیم. ولی اکنون ببینید این مادر‌ها چگونه شور و شعف دارند و چگونه شادی می‌کنند در شهادت فرزندانشان و نور چشمانشان.

وی افزود: مادری که وقتی نگاه می‌کند می‌بیند بچه‌اش از بالا می‌خواهد مشرف به افتادن شود از شدت غصه می‌میرد، دیده شده است که مادری نگاه کرده، دیده بچه‌اش در حال افتادن است، چنان هول و هراس او را فراگرفته است که جان به جان آفرین تسلیم کرده است. حال وقتی می‌فهمد که جوانش شهید شده است یا فلان پدری می‌رود سر بالین فرزندش و او را در کفن می‌بیند وقتی نگاهش را می‌اندازد و این واقعه را تماشا می‌کند، می‌گوید: من که تو را در این کفن می‌بینم بهتر است تا اینکه تو را در لباس دامادی ببینم.

وی می‌گوید: باز یکی از نزدیکان من که از تهران آمده بود برایم نقل می‌کرد، گفت: در ماشین که بودم، پنج سرباز و یک پاسدار بودند. این‌ها داشتند صحبت می‌کردند از جوانانی که در غرب و جنوب غربی مشغول مبارزه‌اند (در آنجا نقل می‌شده) که یکی از جوان‌های پاسدار حرکت می‌کند تا با دشمن بجنگد، توپ و تانک دشمن را تصرف می‌کند و وقتی برمی‌گردد، زار زار گریه می‌کند که چرا به سلامت برگشتم و چرا شهید نشدم، شب هم که شش ساعت برای او استراحت می‌دهند، پنج ساعت تمام را به قرائت قرآن و نماز شب و دعا و ورد برای سلامتی امام امت می‌گذارند. او (آن مجاهد) با ما خیلی فرق دارد. به خصوص مای گران‌فروش، مای محتکر که در این فکر باشیم که چه چیز احتکار کنیم که در این جنگ گران‌تر شود، او هم (مجاهد فی سبیل‌الله) گریه می‌کند که چرا شهید نشده و به سلامت بازگشته است.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت آیت‌الله صدوقی از روحیه سلحشوری پدر و مادر شهدا بیشتر بخوانید »

زندگی ۶ مادر شهید سوژه «رخ مادر» شد/ رونمایی از پوستر مجموعه مستند

زندگی ۶ مادر شهید سوژه «رخ مادر» شد/ رونمایی از پوستر مجموعه مستند


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، مجموعه مستند «رخ مادر» به نویسندگی و تهیه‌کنندگی امیرحسین اکاتی پس از پشت سر گذاشتن مراحل فنی آماده نمایش شد.

همچنین همزمان با نزدیک شدن به پخش «رخ مادر» که به مدت پنج ماه کار شده است، از پوستر این مجموعه مستند با طراحی محمد اسفندیاری رونمایی شد.

محمدامین قزاق، علی ترابی، سیدمحمدحسین ضرابی و محمد مجیدپور چهار کارگردانی هستند که ساخت این مجموعه مستند ۶ قسمتی را برعهده داشتند.

«رخ مادر» که به زندگی مادران شهدا می‌پردازد، در پنج نقطه ایران از جمله استان‌های مازندران، گیلان، تهران، کرمان و قزوین فیلمبرداری شده است.

عوامل این مجموعه مستند عبارتند از تهیه‌کننده و نویسنده: امیرحسین اکاتی، مشاور پروژه: مرتضی غفوری، مدیر فیلمبرداری: امیرعلی نصیری، تدوین: محمدرضا نبید، صدابردار: ماکان غیوری، طراحی و ترکیب صدا: سعید بابایی، مدیر تولید: نوید حسابی، جلوه‌های بصری: سیدابوالفضل سیروس‌نژاد، طراحی و نشان پوستر: محمد اسفندیاری و مشاور رسانه‌ای: سپیده شریعت رضوی.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زندگی ۶ مادر شهید سوژه «رخ مادر» شد/ رونمایی از پوستر مجموعه مستند بیشتر بخوانید »