مادر شهید

مادر شهیدان «کریمی» آسمانی شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «طوبا کریمی»، مادر شهیدان والامقام «میکائیل و فضایل کریمی» از شهدای شهرستان زنجان پس از تحمل سال‌ها دوری فرزندان، دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.

مراسم تشییع مادر شهیدان کریمی بعدازظهر امروز (یکشنبه) در بهشت زهرا (س) زنجان برگزار می‌شود.

شهید «میکائیل کریمی» دوم تیرماه سال ۱۳۴۲‏ در شهرستان زنجان دیده به جهان گشود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و نهایتا هفدهم اسفند ۱۳۶۲‏، با سمت فرمانده گردان ١۴ ‏امام حسین (ع) در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به پا و صورت، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش را هم در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.

شهید «فضایل کریمی» هم دوم شهریورماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان زنجان دیده به جهان گشود. تا پایان دوره راهنمایی تحصیل کرد و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، نهایتا هفتم اسفندماه سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجای ماند در سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در مزار پایین زادگاهش به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

مادر شهیدان «کریمی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »

رییس بنیاد شهید درگذشت مادر شهید مسعود علیمحمدی را تسلیت گفت


رییس بنیاد شهید درگذشت مادر شهید مسعود علیمحمدی را تسلیت گفتبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سعید اوحدی با صدور پیامی درگذشت «خانم صغری اسدالله خیاط طهرانی» مادر گرامی نخستین شهید هسته‌ای «دکتر مسعود علیمحمدی» را تسلیت گفت.

متن پیام سعید اوحدی به شرح زیر است:

انالله و اناالیه راجعون
خانواده محترم شهید گرانقدر علیمحمدی

سلامٌ علیکم

درود بر محضر بهشتی مادران شهدا؛ بانوان مؤمنی که فرزندان عزیز خویش را برای دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های والای الهی، اسلامی و انقلابی تربیت و همراهی نمودند. ایمان، صلابت و شکیبایی این مادران شهدای معزز در وصف نمی‌گنجد و کلمات قادر به ستودن صبر جمیل این بانوان والا مقام نیست.

درگذشت بانوی ماجده و مؤمنه «خانم صغری اسدالله خیاط طهرانی» مادر گرامی اولین شهید معزز هسته‌ای «دکتر مسعود علیمحمدی» را به شما خانواده محترم تسلیت عرض می‌نمایم. به فرموده مقام معظم رهبری «شهادت این دانشمندان برجسته در راه آرمان‌های بلند و الهی، به کشور، انقلاب اسلامی، ملت ایران و محیط علمی آبرو بخشید و آنان با این شهادت، به بالاترین رتبه از ارزش‌های معنوی دست یافتند». بی‌شک در ایمان و اراده این شهید والا مقام نقش مادر ارجمند ایشان بی‌بدیل است.

از منظر ادب و ارادت بر ساحت ایمان و مقام صبرشان ادای احترام نموده و از درگاه پروردگار متعال علو مرتبه ربانی برای آن مرحومه مغفوره و بردباری برای بازماندگان مسألت دارم. امید آن که به فضل الهی و در جوار فرزند شهیدشان قرین رحمت ربوبی گردند. 

سعید اوحدی

معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران

انتهای پیام/341



منبع خبر

رییس بنیاد شهید درگذشت مادر شهید مسعود علیمحمدی را تسلیت گفت بیشتر بخوانید »

تواضع سردار در برابر حضرت ام البنین(س)

تواضع سردار در برابر حضرت ام البنین(س)



حضرت ام البنبن (س)

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید،‌خاطره‌ای به نقل از همسر شهید سردار حاج حسن طهرنی مقدم است.

به بچه ها گفت امروز می خواهم یک جایی ببرمتون که با جاهای دیگه خیلی فرق داره دوست دارم وقتی قدم بر میداریدخیلی با توجه ومتواضعانه حرکت کنید وتوجه کنید بچه ها خندیدند بابا این چندروز پیش پیامبر ص رفتیم پیش اهل بیت ص رفتیم یعنی اینجا بالاتره.

همینطور که می خندید با بچه ها صحبت میک‌رد و لباسهایش را می پوشید.

بیاییدتا باهم ببینیم.

اصلا همیشه کارش این بود قبل از کارهای مهم زمینه سازی می‌کرد و همه را متوجه می‌کرد.

به‌سمت بقیع حرکت کردیم از پله های بقیع بالا رفتیم. پشت پنجره ها ایستادیم. با دست قسمتی را نشان داد. گفت: بچه ها خوب دقت کنید. همیشه اینجا را به خاطر بسپارید.  اینجا مادر حضرت عباس علیه السلام است. اگر بدانید که ایشان در خانه امام علی علیه السلام چه خدماتی کرده باور نمی کنید.. .بچه ها محو صحبتهای پدر شده بودند.

چقدر شیرین، چقدر زیبا، با کلمات ساده از حضرت ام البنین سلام الله علیها گفتند.

چندبار دیگر شب‌ها که خیلی خلوت بود می‌رفتیم پشت آن دیوار می نشستیم و دعا و نماز می‌خواندیم.

عجب ادب و تواضعی حاج حسن به خانم اما البنین داشتند…

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید،‌خاطره‌ای به نقل از همسر شهید سردار حاج حسن طهرنی مقدم است.

به بچه ها گفت امروز می خواهم یک جایی ببرمتون که با جاهای دیگه خیلی فرق داره دوست دارم وقتی قدم بر میداریدخیلی با توجه ومتواضعانه حرکت کنید وتوجه کنید بچه ها خندیدند بابا این چندروز پیش پیامبر ص رفتیم پیش اهل بیت ص رفتیم یعنی اینجا بالاتره.

همینطور که می خندید با بچه ها صحبت میک‌رد و لباسهایش را می پوشید.

بیاییدتا باهم ببینیم.

اصلا همیشه کارش این بود قبل از کارهای مهم زمینه سازی می‌کرد و همه را متوجه می‌کرد.

به‌سمت بقیع حرکت کردیم از پله های بقیع بالا رفتیم. پشت پنجره ها ایستادیم. با دست قسمتی را نشان داد. گفت: بچه ها خوب دقت کنید. همیشه اینجا را به خاطر بسپارید.  اینجا مادر حضرت عباس علیه السلام است. اگر بدانید که ایشان در خانه امام علی علیه السلام چه خدماتی کرده باور نمی کنید.. .بچه ها محو صحبتهای پدر شده بودند.

چقدر شیرین، چقدر زیبا، با کلمات ساده از حضرت ام البنین سلام الله علیها گفتند.

چندبار دیگر شب‌ها که خیلی خلوت بود می‌رفتیم پشت آن دیوار می نشستیم و دعا و نماز می‌خواندیم.

عجب ادب و تواضعی حاج حسن به خانم اما البنین داشتند…



منبع خبر

تواضع سردار در برابر حضرت ام البنین(س) بیشتر بخوانید »

روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا



قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، عکاسان جنگ که شمارشان هم کم نیست درآن سال‌ها قاب‌های فاخری از این مادران آفریدند. عکس‌هایی که زبان گویای حال آن‌ها هستند. کندوکاو درآن سال‌ها بدون درنظر گرفتن آثار فاخر عکاسان، تلاشی بیهوده است. با مروری بر آن سال‌ها می‌بینیم که جوانمردان آزاده وطن از هر آن چه بود، گذشتند، اما به راستی این نجابت و صبر چگونه در انسانی تجلی می‌یابد؟ و چه چیز بهتر ازتولد و حس عمیق مادر به طفل تازه متولد شده‌اش می‌تواند عظمت کار این مادران را در طول تاریخ جاری نگاه دارد؟ در پرونده امروز زندگی‌سلام و در سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س) که روز تکریم مادران و همسران شهدا نام گذاری شده، به سراغ دو عکاس رفتیم تا درباره معروف‌ترین تصاویر ثبت شده توسط آن‌ها از مادران شهدا برای‌مان بگویند. همچنین با یک مادر شهید که تصاویرش به تازگی در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شده، گفت‌وگویی داشتیم.

غربت و دلتنگی چشمانی هوشیار
این عکس را ساسان مؤیدی، عکاس مستند و جنگ گرفته است. او در گفتگو با ما درباره این عکس می‌گوید: «در سال ۶۳ روزی که اولین کاروان کربلا برای اعزام آماده می‌شدند، خودم را به آن‌جا رساندم. سرتاسر خیابان غلغله بود. از هرطرف صدایی به گوش می‌رسید. صدای گریه، زاری، وصیت و…. همهمه عجیبی در کل فضا طنین انداخته بود. در دو طرف خیابان حافظ، روبه‌روی ساختمان مجلس افراد آماده اعزام، خانواده‌ها، همسایه ها، دوستان و آشنایشان مشغول صحبت و خداحافظی بودند. با چشمانم تمام صحنه‌های اطرافم را دنبال می‌کردم و دنبال قابی برای ثبت کردن می‌گشتم. خاطرم هست آن قدر سوژِه‌ها زیاد بود که نمی‌شد همه را پوشش داد.

خیابان پر بود از جوانانی در لباس جنگ که بیشترشان به سن ازدواج نرسیده بودند، بعضی‌ها هم عیال‌وار بودند و زن و بچه برای بدرقه‌شان آمده بود. ما آن زمان در نهایت سه یا چهار حلقه نگاتیو همراه داشتیم. من برای پوشش خبری نرفته بودم و بیشتر دنبال ثبت لحظات وداع بودم. زمانی که سخنرانی رئیس‌جمهور (رهبر معظم‌انقلاب) تمام شد، سربازان کم‌کم به همرزمان‌شان ملحق و از خانواده‌ها جدا شدند. تعداد افراد قابل شمارش نبود، من آمدم وسط جمعیت.

همیشه دوست دارم در دل موضوع قرار بگیرم. دوربین را روی میدان دید مد نظرم تنظیم و بدون وقفه عکاسی کردم تا این مادر و پسر را دیدم و این عکس را از فاصله نیم متری شان گرفتم. من محو آن صحنه بودم. دوربین جلوی صورتم بود و چندین عکس از آن‌ها گرفتم. یک مناجات عاشقانه بین آن‌ها رد و بدل می‌شد و آن‌قدر غرق در هیجان آخرین دیدارشان بودند که حضورشان در قاب من را احساس نکردند. این قاب، غربت و دلتنگی چشمان هوشیار یک پسر آماده اعزام به جبهه را به تصویر می‌کشد. مادرش دست می‌کشد بر صورت جوان و راسخ پسر، نگاه مصمم‌اش را می‌کاود انگار که دلیری و شجاعت با چشمان مسرورش عهد اخوت بسته است. او برای جوان مسافرش بی‌قراری می‌کند. مادر در عکس بعدی بلافاصله بعد از این که از هم جدا می‌شوند، دنبال پسرش می‌دود. سال‌ها بعد انجمن عکاسان دفاع‌مقدس اطلاعاتی از این پسر جوان به من داد. او اکنون جانباز ۷۰ درصد است و در ورامین زندگی می‌کند.»

مجید من زیر بارونه
علیرضا عابدی که این عکس متفاوت را از یک مادر شهید ثبت کرده، درباره آن نوشته: «مادر شهید مفقودالاثر مجید امیدی، هر وقت بارون می‌ا ومد می‌رفت زیر بارون می‌ایستاد و چشمای ابریش بارونی می‌شد. وقتی ازش می‌پرسیدن آخه مادر من چرا وایستادی زیر بارون؟ آروم زیر لب زمزمه می‌کرد، گلی گم کرده‌ام می‌بویم او را، آخه الان بدن مجید من زیر بارونه… بدن مجید من معلوم نیست کجاست… می‌خوام بگم مادرم، عزیزم، من به یادتم…».

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

آغوشی به جبران تمام سال‌های دوری
مویدی، داستان این عکس را این‌طور روایت می‌کند: «این تصویر که انگار با همه حرف می‌زند، مربوط به بازگشت اسراست و من نام این مجموعه را آغوش گذاشتم. آزاده‌ای که اسمش جزو مفقودین بوده، درست یک روز قبل از این‌که صلیب سرخ اسامی را اعلام کند با جمعی از آزادگان به ایران بازمی‌گردد. آن زمان به طور اتفاقی در حوالی خانه شان با موتور می‌چرخیدم. صدای تیر ما را به خیابان سبلان کشاند. آدمی که عاشق کارش باشد، همه چیز برایش جور می‌شود. خیابان خیلی شلوغ بود. این آزاده را دیدم که روی دست می‌بردنش سمت خانه. همان لحظه دوربینم را درآوردم و شروع به عکاسی کردم. دوربینم آنالوگ بود و عکاسی را سخت می‌کرد.

وقتی همراه با افرادی که دوره‌اش کرده بودند، وارد خانه شد، یکی دستم را کشید، من را آورد توی حیاط خانه و در را بست. این عکس آینه تمام قد نجابت است، مادر دستش را روی قلب جوان بازگشته از جنگش گذاشته و هق هق گریه‌اش در فضا می‌پیچد. بدون لحظه‌ای درنگ اشک می‌ریزد و با لذت وصف ناپذیری عزیزش را بو می‌کند. کمی آن‌طرف‌تر دو خواهرش ایستاده اند، بی‌وقفه اشک می‌ریزند و ناله سر می‌دهند. مادر در این عکس انگار به جبران تمام سال‌های دوری فرزندش را در آغوش کشیده است. دوباره و بی آن که لحظه‌ای را از دست بدهد، راه آغوشش را می‌گشاید. هرقدر عکس‌های اعزام نیرو، طعم گس دلتنگی را متبادر می‌کند تمام اجزا در این عکس دلتنگی شیرینی را فریاد می‌زند. انگار زمان در این قاب متوقف شده است. چه چیز باشکوه‌تر از قابی است که اسیر تکرار نشده و هربار سخنی تازه با چشمان مخاطب دارد؟
 

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد
راوی و عکاس این اثر «مریم کاظم‌زاده» است. او عکاس و خبرنگار جنگ تحمیلی است و این صحنه را این چنین وصف می‌کند: «بهمن ٦١ برای گرفتن عکس به خرمشهر رفتم. بعد از آزادسازی و پاک سازی نسبی شهر، می‌شد به صورت محدودی وارد خرمشهر شد. در همان ایام بود که اولین گروه‌های ساکن خرمشهر می‌توانستند تحت شرایطی به منطقه بیایند. توفیقی برایم شد تا همراه خانواده شهدای اهل خرمشهر شوم. شب هنگام خواب، مادرها که بعد از مدت‌ها همدیگر را دیده بودند، خواب از سرشان پریده بود و باهم صحبت می‌کردند. پای صحبت‌هایشان نشستم. پیوندشان، خون پسرانشان بود. بعضی‌هایشان برای حفظ خرمشهر جنگیده بودند و بعضی دیگر برای آزادی اش. یکی از مادرها خانم حاجی شاه بود. سه فرزندش در خرمشهر شهید شده بودند. آن سال آمده بود تا هم خانه‌اش را ببیند و هم به زیارت قبر شهنازش و دو پسرش برود.

برایم از دخترش تعریف کرد. شهنازش دروس حوزوی می‌خواند و در کلاس‌های نهضت سوادآموزی معلم بود. هشتم مهر ٥٩، همراه دوستش، برای سنگرها غذا می‌بردند که هر دو با گلوله دشمن شهید می‌شوند. برایم گفت که چطور خودش، دخترش را کفن و دفن کرده است. بعد از شهناز، به فاصله یک ماه، محمد حسین‌اش را از دست می‌دهد. محمدحسین سه سال از شهناز بزرگ‌تر بود. تا روز آخری که خرمشهر سقوط کرد، ماند و جنگید. پیکر محمدحسین را پیدا نکردند. پسر بزرگش ناصر هم بعد از آزادی خرمشهر در منطقه شهید شد. آن شب، مادرها شاعر شده بودند و لالایی‌های فی‌البداهه برای پسرانشان می‌خواندند….

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

اول قاب رفقای پسرم را تمیز می‌کنم
گفتگو با مادر ۸۲ ساله شهیدی که هر روز با شور و شوق قاب عکس خیابانی پسرش و چند شهید دیگر را گردگیری می‌کند
به تازگی تصاویر یک مادر شهید در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شده که هر روز به قاب عکس خیابانی پسرش سر می‌زند و برای دقایقی، جلوی آن می‌نشیند و با پسرش درد دل می‌کند. منیژه صحراگرد مادر شهید علی احمدی از روستای بنه گز شهرستان تنگستان استان بوشهر است. او که خودش تک فرزند بوده، خواهر و برادری نداشته و پدرش را هم در کودکی از دست داده است؛ بنابراین پسر بزرگش، قرار بوده که در دنیا عصای دست مادرش شود.

وقتی درباره دلتنگ شدن برای پسرش از او سوال می‌کنم، توقع دارم که بغض کند، اما لبخند می‌زند و می‌گوید: «مگر می‌شود دلتنگ نشوم؟ شاید هر فردی من را درک نکند، اما مادرها خوب حرف من را می‌فهمند. البته که راضی‌ام به رضای خدا و خوشحالم که پسرم در راه اسلام و انقلاب شهید شده است.» حالا باور می‌کنم که چرا اطرافیانش می‌گویند خانم صحراگرد تا حالا هیچ‌وقت ابراز ناراحتی برای شهادت فرزندش نکرده است. در ادامه با این مادر ۸۲ ساله که صدای من را به سختی می‌شنود و دختر و عروسش برای انجام این گفت‌وگوی تلفنی کمک زیادی کردند، همکلام می‌شوم.

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

وقتی گفت می‌خواهم بروم جبهه، دلم لرزید
خانم صحراگرد هفت بچه دارد، پنج دختر و دو پسر. او درباره روزی که علی آقا می‌آید پیش مادرش برای رفتن به جبهه می‌گوید: «۱۴ یا ۱۵ ساله بود. یک روز آمد پیش من و گفت که می‌خواهم شناسنامه‌ام را دستکاری کنم و بروم جبهه. یک لحظه دلم لرزید، اما خیلی منتظرش نگذاشتم و زود گفتم که برو و خدا پشت و پناهت. آن زمان دانش‌آموز بود و تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند که جنگ شد. بعدش هم ۱۸ ساله بود که در جزیره موسیان شهید شد، می‌گفتند که خط شکن بوده است.»

اول عکس شهدای دیگر را گردگیری می‌کنم بعدش پسرم
او هر روز صبح نه تنها عکس پسر شهیدش را که قاب عکس دیگر شهدای محله‌شان را هم تمیز می‌کند. خانم صحراگرد در این باره می‌گوید: «قبل از تابلوی پسرم، عکس چند شهید دیگر است که بیشترشان همکلاسی‌های پسرم بودند. من همیشه اول آن‌ها را تمیز می‌کنم و بعد نوبت به پسر خودم می‌رسد. گاهی ساعت‌ها رو به روی عکس پسرم می‌نشینم و به آن نگاه می‌کنم. با او درد دل می‌کنم، برایش نوحه می‌خوانم و آخر هم بعد از دعا برای سلامتی مقام‌معظم رهبری، برای جوان‌ها و حل مشکلاتشان دعا می‌کنم.»

پسرم قلب بسیار رئوف و مهربانی داشت
از این مادر می‌خواهم از پسر شهیدش هم برای ما خاطره‌ای تعریف کند که می‌گوید: «پسرم سن و سالی نداشت که شهید شد، اما یادم هست که رابطه خیلی خوبی با خواهر و برادرهایش داشت. بین بچه‌هایم، قلب بسیار رئوفی داشت و خیلی مهربان بود. دفعه اول که رفت خط مقدم، به من خبر داد که به زودی در یک عملیات شرکت خواهد کرد. ۵۰ روز از او خبر نداشتم. بعد از مدتی شنیدم که در این عملیات با سه تا از همکلاسی‌هایش، مجروح شده است.

یک هفته تا ۱۰ روز، خواب نداشتم. ظاهرا در عملیات، موج انفجار آن‌ها را می‌گیرد و یک ترکش وارد بدنش می‌شود. بعد هم او را می‌برند بیمارستان شیراز. این پسرم آن‌قدر آقا بود که وقتی از بیمارستان مرخص شد و برگشت خانه، یادم نمی‌رود که برای من و همه خواهر و برادرهایش یک سوغاتی از شیراز خریده بود. آن زمان، چون کوچه‌مان برای خودروها قابل رفت‌وآمد نبود، وقتی از بیمارستان آوردنش، تقریبا شاید ۵۰۰ یا ۶۰۰ متر دورتر ایستاد. نمی‌دانم چطور این مسیر را دویدم و انگار همه دنیا را به من دادند. برای من و دخترها گیره سر و برای پسرها دمپایی آورده بود تا خوشحال شویم. با این که ۱۷ ساله بود، خیلی به فکر خوشحال کردن دیگران بود. به بزرگ‌ترها خیلی احترام می‌گذاشت. با من که مادرش بودم، بسیار مودبانه رفتار می‌کرد.»

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

تنها یادگاری‌ام از پسرم یک رادیو است
خانم صحراگرد درباره روزهایی که خبر شهادت فرزندش را شنید هم می‌گوید: «خدا می‌داند چه آرزوها برایش داشتم و دوست داشتم بزرگ شدنش را ببینم. هنوز هم هر وقت با بچه‌ها و فامیل دور هم جمع می‌شویم، از او یاد می‌کنم. تا حالا ابدا ناراحت نشده ام که پسرم شهید شده است. پسر من هم مثل یاران امام علی (ع)؛ او که از یاران امام علی (ع) بالاتر نبود که من برای شهادتش در راه خدا ناراحت بشوم. می‌خواستم این پسر در دنیا عصای دستم شود. حالا هم همه امیدم این است که در آخرت، عصای دستم شود و مادر پیرش را روسفید کند. تنها یادگاری‌ام از پسرم یک رادیو است که آن را قایم کردم و هر وقت یادش می‌افتم، می‌روم و دستی به رویش می‌کشم تا مرهم دلم باشد.»

قاب‌های بی‌قراری و عاشقی/ روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا

این روزها برای کمک به کشاورزان حصیربافی می‌کنم
«۸۲ ساله هستم، اما شکر خدا که همه کارهایم را خودم انجام می‌دهم»، این مادر شهید با این مقدمه می‌افزاید: «این روزها بیکار نیستم و حصیربافی می‌کنم، دوست دارم زنبیل‌هایی محکم درست کنم و بفرستم برای کشاورزهای زحمتکش کشورم تا در حد توانم کمک‌شان کرده باشم و از آن استفاده کنند. همچنین در خانه مرغ و خروس دارم، بز نگهداری می‌کنم و…. بچه‌هایم هم تشویقم می‌کنند، زیاد به من سر می‌زنند و لازم است که از آن‌ها هم تشکر کنم و خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.»

منبع: خراسان



منبع خبر

روایت ۲ عکاس از ماجرای تصاویر تکان‌دهنده‌شان از مادران شهدا بیشتر بخوانید »

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار



حضرت ام البنین (س) و مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فرارسیدن ایام وفات حضرت ام البنین (س) اسطوره ادب و الگوی مادران و همسران شهدا در طول تاریخ اسلام، فرصت مناسبی است تا یکبار دیگر نقش ویژه مادران و همسران شهدا در تربیت فرزندان و همسرانی با روحیه جهاد و شهادت بررسی شود.

نقش ویژه مادران و همسران شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی که از روزهای نخست شکل گیری نهضت امام خمینی (ره) آغاز شده بود، به جنگ تحمیلی رسید و تا امروز در مبارزه با گروه های تروریستی ادامه یافت؛ در تمامی این مقاطع تاریخی، مادران و همسران شهدا، همواره پشتیبان و مدافع کسانی بوده اند که در خط مقدم جنگ برای دفاع از ارزش‌های اسلامی تلاش کرده اند.

خبرنگار ایرنا برای تبیین گوشه‌ای از این استقامت‌ها و ایستادگی‌ها با چندتن از مادران و همسران شهدا گفت و گو کرده تا گوشه‌ای از مکارم و معالم روحی و معنوی آنها را در تربیت فرزندان و همسرانی در طراز اسلام و انقلاب برای جامعه کنونی ترسیم نماید.

مادران و همسران شهدایی که وقتی پای صحبت‌های آنها می نشینی بیش از همه چیز از اخلاص، از خودگذشتگی، نماز اول وقت و سایر فضیلت های اخلاقی می‌شنوی، فضیلت هایی که اگر در جامعه امروز ساری و جاری شود بسیاری از مشکلات و آسیب های اجتماعی کاهش می یابد.

شهید حجت اسدی دلبسته اهل بیت عصمت و طهارت شده بود

شهید حجت اسدی یکی از شهدای مدافع حرم قزوینی است که در سال ۹۴ در یک عملیات در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسیده است، از این شهید والا مقام به عنوان علمدار جبهه فرهنگی هم یاد می شود که نشان از مجاهدت‌ها و تلاش‌های ویژه او در زمینه‌های فرهنگی است.

مادر شهید مدافع حرم حجت اسدی با اشاره به مهمترین اصولی که در تربیت فرزندان خود به آن توجه کرده است، اظهار داشت: در تربیت شهید حجت اسدی از همان ابتدای بارداری سعی کردم معنویت را در خودم تقویت کنم و همواره به نماز اول وقت، شرکت در برنامه های مذهبی و گرفتن روزه که در آن ایام مصادف با فصل تابستان بود، مقید بودم.

صدیقه سیاه پوش با بیان اینکه از همان روزهای نخست که حجت به دنیا آمد حس عجیبی به او داشتم، گفت: به نظر من خداوند قبل از اینکه بخواهد به انسان فرزند یا ثروتی بدهد باید ظرفیت استفاده از آن را بدهد تا بدین وسیله بتواند آن را در راه خدا هزینه کند که من درباره این فرزندم همین حس را داشتم.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

وی افزود: در طول تربیت شهید حجت سعی می کردم که دلبسته اش نشوم، حسی که به نظر، خداوند متعال در وجود من نهادینه کرده بود و باعث شد او تبدیل به افتخار خانواده و ملت اسلام شود.

این مادر شهید اضافه کرد: در طول تربیت او سعی می کردم که همیشه حجت را به همراه خودم به مراسم مذهبی ببرم که خوشبختانه در این زمینه موفق عمل کردم و او دلبستگی شدیدی به اهل بیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت زهرا (س) پیدا کرده بود.

سیاهپوش با بیان اینکه انسان دوست دارد فرزندی ایده آل را تربیت کند، اظهار داشت: در طول دوران کودکی و نوجوانی او همواره سعی کردیم که نکات لازم را به او گوشزد کنیم، هر چند که او راه خودش را انتخاب کرده و در اخلاص، نماز اول وقت و سایر فضیلت های اخلاقی زبانزد شده بود.

این مادر شهید گفت: خداوند سه موضوع نماز، احترام به پدر و مادر و جهاد را در اولویت قرار داده است که این شهید در تمامی این زمینه ها خاص و پیشرو بود.

وی افزود: افتخار می کنم که چنین فرزندی را تربیت کردم و امروز باعث سربلندی من و ملت ایران و اسلام شده است.

زوج های جوان با صداقت و درستی زندگی خود را به پیش ببرند

شهید مدافع حرم حمید محمدرضایی یکی از شهدای معروف قزوینی است که در سال ۹۴ در یک عملیات مستشاری به شهادت رسید ولی پیکرش مفقود شد تا اینکه در سال ۹۷ تفحص گردید و با حضور مردم خون گرم قزوین و شال تشییع و خاکسپاری شد.

همسر این شهید مدافع حرم درباره مهمترین ویژگی های او اظهار داشت: این شهید والامقام در وهله نخست دارای متانت و تواضعی مثال زدنی بود که نظر هر کسی را به خود جلب می کرد،او مبادی آداب بود و با همه از کوچک تا بزرگ با احترام و ادب برخورد می کرد.

نجمه رمضانی افزود: او همواره کم صحبت می کرد و هرگز نسنجیده و بدون فکر سخن نمی گفت، شنونده بسیار خوبی بود و هیچ گاه سخنان طرف مقابل را قطع نمی کرد.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

این همسر شهید با بیان اینکه ۲۵ سال با این شهید عزیز با نهایت محبت و تعامل زندگی کرده است، گفت: در اوایل زندگی مشترک با وجود اینکه سن کمی داشتیم ولی ایشان راهنمایی هایی زیاد و موثری برای تشکیل یک زندگی مطلوب داشت و اهل دروغ، ریا و چاپلوسی نبود.

رمضانی گفت: این شهید، پایه گذار یک زندگی براساس تفاهم، صمیمت، محبت عاقلانه و رفتار درست و صادقانه زیر سایه اهل بیت و قرآن بود و در تربیت فرزندان صالح، مدیریت معیشت، ابراز محبت به همسر و فرزندان، شنیدن مشکلات خانواده و کمک به رفع آنها تمام تلاش خود را به کار می گرفتند.

این همسر شهید درباره نقش همسران شهدا در مجاهدت‌های شهدا اضافه کرد: همواره زنان، زمینه اعتلای مردان را فراهم کرده اند و با صبر و شکیبایی و تحمل سختی ها فرزندان با ایمان و صالح را پرورش داده اند و در صورت نیاز آنها را روانه جبهه کرده اند.

وی افزود: اگر زنان و مادران شهدا نبودند دشمن در خاک وطن جولان می داد و امنیت و آسایش مردم را برای همیشه از آنها سلب می کرد.

رمضانی به زوج های جوان توصیه کرد: در آغاز زندگی سعی کنند صادق باشند و در چارچوب درستی و صداقت و دوری از دروغ و ریا سعی کنند که موازین اسلامی، دستورهای قرآن و بزرگان دین را در جهت اعتلای یک زندگی سالم به کار بگیرند.

این همسر شهید گفت: تجملات و خودنمایی، خوشبختی را به ارمغان نمی آورد درحالیکه زن و شوهر در کنار یکدیگر با مودت و محبت می توانند یک زندگی با آرامش و صمیمت را شکل داده و فرزندانی در طراز انقلاب اسلامی تقدیم جامعه کنند.

احترام به پدر و مادر، ویژگی مهم شهید شیری بود

شهید مدافع حرم ذکریا شیری یکی دیگر از شهدایی است که در سال ۹۴ در منطقه العیص سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهر او تا امسال مفقود بود، درباره این شهید والا مقام کتابی تاثیر گذار و خواندنی به نام “کاش برگردی” منتشر شده است که به نقل از مادر این شهید به نگارش درآمده است.

مادر این شهید مدافع حرم اظهار داشت: در دوران طفولیت ذکریا همواره در نمازهای جماعت شرکت داشتم و در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و شب قدر شرکت می کردم و تمام تلاشم این بود که بتوانم فرزندم را در آغوش اهل بیت عصمت و طهارت بزرگ کنم.

رقیه آقائی گفت: هنگامی که برای امام حسین (ع) اشک می ریختم به او شیر می دادم تا برکت سیدالشهدا در زندگی او ساری و جاری شود.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

وی افزود: در دوران نوجوانی با روش‌های ساده ای حلال و حرام را به او آموزش دادم و او را به سمت شرکت در مراسم مذهبی هدایت کردم که خوشبختانه مورد استقبال او هم قرار گرفت.

این مادر شهید اضافه کرد: ذکریا در طول زندگی خود، خیلی پیشرفت کرده بود و به اندازه ای برای پدر و مادر خود ارزش قایل شد که مورد رضایت خدا قرار گرفت و در راه اسلام و ایران به شهادت رسید.

آقائی اظهار داشت: خوشحالم که ذکریا زحمت های من را هدر نداد و حتی بعدها من را به مراسم مذهبی از جمله دعای کمیل و دعای ندبه برد.

وی با اشاره به ویژگی های شهید شیری گفت: شوخ طبع، اخلاق خوب، توجه به صله رحم، تمرکز بر یاری رساندن به محرومان و حساسیت در استفاده از بیت المال از مهمترین ویژگی های او بود.

رهاورد

امید است مادران و همسران جامعه با الگو گرفتن از مادران و همسران شهدا و از همه مهمتر حضرت امام البنین (س) که مادر و همسر شهدای بزرگ اسلام است بتوانند فرزندانی را تربیت کنند که در راه اسلام جانفشانی کنند و از ارزش‌های اسلام و انقلاب دفاع نمایند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فرارسیدن ایام وفات حضرت ام البنین (س) اسطوره ادب و الگوی مادران و همسران شهدا در طول تاریخ اسلام، فرصت مناسبی است تا یکبار دیگر نقش ویژه مادران و همسران شهدا در تربیت فرزندان و همسرانی با روحیه جهاد و شهادت بررسی شود.

نقش ویژه مادران و همسران شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی که از روزهای نخست شکل گیری نهضت امام خمینی (ره) آغاز شده بود، به جنگ تحمیلی رسید و تا امروز در مبارزه با گروه های تروریستی ادامه یافت؛ در تمامی این مقاطع تاریخی، مادران و همسران شهدا، همواره پشتیبان و مدافع کسانی بوده اند که در خط مقدم جنگ برای دفاع از ارزش‌های اسلامی تلاش کرده اند.

خبرنگار ایرنا برای تبیین گوشه‌ای از این استقامت‌ها و ایستادگی‌ها با چندتن از مادران و همسران شهدا گفت و گو کرده تا گوشه‌ای از مکارم و معالم روحی و معنوی آنها را در تربیت فرزندان و همسرانی در طراز اسلام و انقلاب برای جامعه کنونی ترسیم نماید.

مادران و همسران شهدایی که وقتی پای صحبت‌های آنها می نشینی بیش از همه چیز از اخلاص، از خودگذشتگی، نماز اول وقت و سایر فضیلت های اخلاقی می‌شنوی، فضیلت هایی که اگر در جامعه امروز ساری و جاری شود بسیاری از مشکلات و آسیب های اجتماعی کاهش می یابد.

شهید حجت اسدی دلبسته اهل بیت عصمت و طهارت شده بود

شهید حجت اسدی یکی از شهدای مدافع حرم قزوینی است که در سال ۹۴ در یک عملیات در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسیده است، از این شهید والا مقام به عنوان علمدار جبهه فرهنگی هم یاد می شود که نشان از مجاهدت‌ها و تلاش‌های ویژه او در زمینه‌های فرهنگی است.

مادر شهید مدافع حرم حجت اسدی با اشاره به مهمترین اصولی که در تربیت فرزندان خود به آن توجه کرده است، اظهار داشت: در تربیت شهید حجت اسدی از همان ابتدای بارداری سعی کردم معنویت را در خودم تقویت کنم و همواره به نماز اول وقت، شرکت در برنامه های مذهبی و گرفتن روزه که در آن ایام مصادف با فصل تابستان بود، مقید بودم.

صدیقه سیاه پوش با بیان اینکه از همان روزهای نخست که حجت به دنیا آمد حس عجیبی به او داشتم، گفت: به نظر من خداوند قبل از اینکه بخواهد به انسان فرزند یا ثروتی بدهد باید ظرفیت استفاده از آن را بدهد تا بدین وسیله بتواند آن را در راه خدا هزینه کند که من درباره این فرزندم همین حس را داشتم.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

وی افزود: در طول تربیت شهید حجت سعی می کردم که دلبسته اش نشوم، حسی که به نظر، خداوند متعال در وجود من نهادینه کرده بود و باعث شد او تبدیل به افتخار خانواده و ملت اسلام شود.

این مادر شهید اضافه کرد: در طول تربیت او سعی می کردم که همیشه حجت را به همراه خودم به مراسم مذهبی ببرم که خوشبختانه در این زمینه موفق عمل کردم و او دلبستگی شدیدی به اهل بیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت زهرا (س) پیدا کرده بود.

سیاهپوش با بیان اینکه انسان دوست دارد فرزندی ایده آل را تربیت کند، اظهار داشت: در طول دوران کودکی و نوجوانی او همواره سعی کردیم که نکات لازم را به او گوشزد کنیم، هر چند که او راه خودش را انتخاب کرده و در اخلاص، نماز اول وقت و سایر فضیلت های اخلاقی زبانزد شده بود.

این مادر شهید گفت: خداوند سه موضوع نماز، احترام به پدر و مادر و جهاد را در اولویت قرار داده است که این شهید در تمامی این زمینه ها خاص و پیشرو بود.

وی افزود: افتخار می کنم که چنین فرزندی را تربیت کردم و امروز باعث سربلندی من و ملت ایران و اسلام شده است.

زوج های جوان با صداقت و درستی زندگی خود را به پیش ببرند

شهید مدافع حرم حمید محمدرضایی یکی از شهدای معروف قزوینی است که در سال ۹۴ در یک عملیات مستشاری به شهادت رسید ولی پیکرش مفقود شد تا اینکه در سال ۹۷ تفحص گردید و با حضور مردم خون گرم قزوین و شال تشییع و خاکسپاری شد.

همسر این شهید مدافع حرم درباره مهمترین ویژگی های او اظهار داشت: این شهید والامقام در وهله نخست دارای متانت و تواضعی مثال زدنی بود که نظر هر کسی را به خود جلب می کرد،او مبادی آداب بود و با همه از کوچک تا بزرگ با احترام و ادب برخورد می کرد.

نجمه رمضانی افزود: او همواره کم صحبت می کرد و هرگز نسنجیده و بدون فکر سخن نمی گفت، شنونده بسیار خوبی بود و هیچ گاه سخنان طرف مقابل را قطع نمی کرد.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

این همسر شهید با بیان اینکه ۲۵ سال با این شهید عزیز با نهایت محبت و تعامل زندگی کرده است، گفت: در اوایل زندگی مشترک با وجود اینکه سن کمی داشتیم ولی ایشان راهنمایی هایی زیاد و موثری برای تشکیل یک زندگی مطلوب داشت و اهل دروغ، ریا و چاپلوسی نبود.

رمضانی گفت: این شهید، پایه گذار یک زندگی براساس تفاهم، صمیمت، محبت عاقلانه و رفتار درست و صادقانه زیر سایه اهل بیت و قرآن بود و در تربیت فرزندان صالح، مدیریت معیشت، ابراز محبت به همسر و فرزندان، شنیدن مشکلات خانواده و کمک به رفع آنها تمام تلاش خود را به کار می گرفتند.

این همسر شهید درباره نقش همسران شهدا در مجاهدت‌های شهدا اضافه کرد: همواره زنان، زمینه اعتلای مردان را فراهم کرده اند و با صبر و شکیبایی و تحمل سختی ها فرزندان با ایمان و صالح را پرورش داده اند و در صورت نیاز آنها را روانه جبهه کرده اند.

وی افزود: اگر زنان و مادران شهدا نبودند دشمن در خاک وطن جولان می داد و امنیت و آسایش مردم را برای همیشه از آنها سلب می کرد.

رمضانی به زوج های جوان توصیه کرد: در آغاز زندگی سعی کنند صادق باشند و در چارچوب درستی و صداقت و دوری از دروغ و ریا سعی کنند که موازین اسلامی، دستورهای قرآن و بزرگان دین را در جهت اعتلای یک زندگی سالم به کار بگیرند.

این همسر شهید گفت: تجملات و خودنمایی، خوشبختی را به ارمغان نمی آورد درحالیکه زن و شوهر در کنار یکدیگر با مودت و محبت می توانند یک زندگی با آرامش و صمیمت را شکل داده و فرزندانی در طراز انقلاب اسلامی تقدیم جامعه کنند.

احترام به پدر و مادر، ویژگی مهم شهید شیری بود

شهید مدافع حرم ذکریا شیری یکی دیگر از شهدایی است که در سال ۹۴ در منطقه العیص سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهر او تا امسال مفقود بود، درباره این شهید والا مقام کتابی تاثیر گذار و خواندنی به نام “کاش برگردی” منتشر شده است که به نقل از مادر این شهید به نگارش درآمده است.

مادر این شهید مدافع حرم اظهار داشت: در دوران طفولیت ذکریا همواره در نمازهای جماعت شرکت داشتم و در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و شب قدر شرکت می کردم و تمام تلاشم این بود که بتوانم فرزندم را در آغوش اهل بیت عصمت و طهارت بزرگ کنم.

رقیه آقائی گفت: هنگامی که برای امام حسین (ع) اشک می ریختم به او شیر می دادم تا برکت سیدالشهدا در زندگی او ساری و جاری شود.

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار

وی افزود: در دوران نوجوانی با روش‌های ساده ای حلال و حرام را به او آموزش دادم و او را به سمت شرکت در مراسم مذهبی هدایت کردم که خوشبختانه مورد استقبال او هم قرار گرفت.

این مادر شهید اضافه کرد: ذکریا در طول زندگی خود، خیلی پیشرفت کرده بود و به اندازه ای برای پدر و مادر خود ارزش قایل شد که مورد رضایت خدا قرار گرفت و در راه اسلام و ایران به شهادت رسید.

آقائی اظهار داشت: خوشحالم که ذکریا زحمت های من را هدر نداد و حتی بعدها من را به مراسم مذهبی از جمله دعای کمیل و دعای ندبه برد.

وی با اشاره به ویژگی های شهید شیری گفت: شوخ طبع، اخلاق خوب، توجه به صله رحم، تمرکز بر یاری رساندن به محرومان و حساسیت در استفاده از بیت المال از مهمترین ویژگی های او بود.

رهاورد

امید است مادران و همسران جامعه با الگو گرفتن از مادران و همسران شهدا و از همه مهمتر حضرت امام البنین (س) که مادر و همسر شهدای بزرگ اسلام است بتوانند فرزندانی را تربیت کنند که در راه اسلام جانفشانی کنند و از ارزش‌های اسلام و انقلاب دفاع نمایند.



منبع خبر

مادران و همسران شهدا الگوی استقامت و ایثار بیشتر بخوانید »