«دونالد ترامپ» در آستانه ورود به کاخ سفید، پیکان حملههای خود را متوجه «بریکس» نشانه رفته و این گروه از قدرتهای نوظهور را به تعرفه ۱۰۰ درصدی تهدید کرده است؛ این حجم از هراس بخاطر چیست؟
به گزارش مجاهدت از مشرق، ترامپ در حالی که بیش از یک ماه تا ورودش به کاخ سفید زمان باقی است، حملههای خود را به بریکس شروع کردهاست. او به تازگی پیامی در شبکههای اجتماعی منتشر و اعضای این پیمان را تهدید کرده که در صورت حذف دلار و ایجاد ارزی جایگزین در معاملاتشان، آنها را با تعرفههای ۱۰۰ درصدی روبهرو خواهد کرد!
این تهدید بلافاصله با واکنش سران کشورهای عضو مواجه شد و «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی کرملین گفت که توسل آمریکا به زور و تحریم برای اجبار کشورها به استفاده از دلار، نتیجه معکوس دارد، دلار در چندین کشور جذابیت خود را از دست داده و روند تحلیل آن شروع شده و در حال شتاب گرفتن است.
مؤلفههای تعیینکننده قدرت بریکس
اتحادیه بریکس که شامل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی است، با گسترش به ۶ عضو جدید (عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، مصر، آرژانتین و اتیوپی) اکنون نماینده حدود ۴۵ درصد جمعیت جهان و نزدیک به یکسوم تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان است. این بلوک همچنین ۳۶ درصد از مساحت زمین را پوشش میدهد که نشاندهنده تأثیر جغرافیایی و جمعیتی گسترده آن است. این در حالی است که سهم کشورهای «گروه ۷» (G۷) از جمعیت و زمین به ترتیب حدود ۹.۷ و ۱۶.۱ درصد است.
از نظر اقتصادی، بریکس با تولید ناخالص داخلی نزدیک به ۳۰.۸ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۳ (همراه با اعضای جدید) به طور فزایندهای به عنوان وزنهای در برابر کشورهای غربی مطرح شدهاست. علاوه بر این، این بلوک حدود ۴۴.۴ درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و سهم قابلتوجهی از تولید گندم جهانی (۴۸.۷ درصد) را نیز شامل میشود. این تأثیرات نشاندهنده قدرت اقتصادی و منابع طبیعی بریکس است که میتواند نظم جهانی موجود را تغییر دهد.
در جریان شانزدهمین اجلاس بریکس که با حضور سران کشورها از ۲۲ تا ۲۴ اکتبر (اول تا سوم آبان ماه) در کازان روسیه برگزار شد، قدرتیابی افزونتر و میل به ایستادگی مقابل آمریکا و متحدان اروپایی آن مشهود بود. در این اجلاس نمایندگان بیش از ۳۰ کشور از جمله «مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری ایران و رؤسای جمهوری برخی دیگر از کشورها همچون چین و آفریقای جنوبی و نخست وزیر هند در این اجلاس حضور داشتند. این اولین بار بود که اعضای اصلی و سران کشورهای جدید عضو بریکس در این اجلاس به طور هم زمان حضور داشتند.
در جریان این اجلاس، چندین راهکار برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا مطرح شد. یکی از محورهای اصلی، توسعه سیستم پرداخت مشترک «پل بریکس» بود که بهطور خاص طراحی شده تا نقش دلار در معاملات تجاری را کاهش دهد. این سیستم قرار است از فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) استفاده کند. بهعنوان نمونه، پیشنهاد شد که یوان دیجیتال به عنوان یکی از ارزهای کلیدی برای پرداختها به کار گرفته شود.
علاوه بر این، طرحهایی برای تقویت همکاری اقتصادی از طریق سیستمهای پرداخت موبایلی بینالمللی و ایجاد یک پلتفرم مشترک تجارت الکترونیک ارائه شد. هدف این اقدامها، افزایش استقلال اقتصادی کشورهای عضو بریکس و کاهش سلطه دلار بر سیستم مالی جهانی است. این نشست همچنین به ایجاد نهادهایی مشابه «افایتیاف» (FITF) اشاره کرد که به تنظیمگری در زمینه شفافیت مالی و تراکنشهای بینالمللی کمک میکند.
مخاطرات قدرتیابی افزونتر بریکس برای آمریکا
بریکس طی دو دهه گذشته به عنوان یک نیروی مهم اقتصادی و سیاسی در سطح جهان شناخته شدهاست. این بلوک نهتنها در جهت توسعه اقتصادی کشورهای عضو بلکه به عنوان یک چالش احتمالی برای هژمونی آمریکا عمل کردهاست. در ارتباط با اینکه چرا ترامپ و تیم او، این ائتلاف را بهطور ویژه هدف حملههای خود قرار میدهند باید به چند نکته اشاره کرد؛
۱. بریکس بهعنوان چالشی برای نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا
ترامپ و تیم او، بریکس را بهعنوان تهدیدی مستقیم برای هژمونی آمریکا در عرصههای اقتصادی و سیاسی جهانی میبینند. این بلوک به دنبال کاهش وابستگی کشورهای عضو به دلار آمریکا، تقویت ارزهای محلی و ایجاد یک نظم چندقطبی است. ترامپ که سیاست «اول آمریکا» را در پیش گرفته، به هرگونه تلاش برای محدود کردن نفوذ دلار و نهادهای تحت سلطه آمریکا (مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی) واکنش شدید نشان میدهد.
۲. تمرکز ترامپ بر چین بهعنوان دشمن اصلی
یکی از اعضای کلیدی بریکس، چین است که ترامپ آن را بهعنوان بزرگترین رقیب اقتصادی و ژئوپلیتیک آمریکا معرفی میکند. سیاستهای تجاری سختگیرانه ترامپ علیه چین در دولت نخست وی مانند جنگ تعرفهای و محدودیتهای فناوری، نشاندهنده نگرانی او از رشد قدرت چین بود. چون چین نقش محوری در بریکس دارد، این سازمان نیز بهطور غیرمستقیم به هدف حملههای ترامپ در دولت دوم وی تبدیل شدهاست.
۳. روسیه و رقابت ژئوپلیتیک
روسیه بهعنوان یکی دیگر از اعضای بریکس، در مرکز سیاستهای ترامپ قرار دارد. اگرچه ترامپ در دولت نخست خود گاهی به دلیل روابط شخصی با ولادیمیر پوتین مورد انتقاد قرار میگرفت، اما تیم او روسیه را تهدیدی برای منافع آمریکا در اروپا و خاورمیانه میدانست. از آنجا که روسیه نقش فعالی در بریکس ایفا میکند و نزدیک به سه سال در جنگ اوکراین، غرب را به چالش کشیدهاست، این سازمان نیز بخشی از رقابت ژئوپلیتیک بین آمریکا و متحدان غربی با روسیه است.
۴. بریکس و کاهش نفوذ دلار
بریکس بهدنبال ایجاد سیستمهای مالی جایگزین مانند «بانک توسعه جدید» و «پل بریکس» است که هدفش کاهش وابستگی کشورهای عضو به نظام مالی تحت سلطه آمریکا است. ترامپ و تیم او به شدت با هرگونه اقدام برای تضعیف دلار مخالفت میکنند زیرا دلار ابزاری کلیدی برای حفظ نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا است.
در همین ارتباط «ژیلبرتو مارینگونی» استاد دانشگاه در سائوپائولو معتقد است که امتناع کشورهای عضو بریکس از استفاده دلار آمریکا در معاملات تجاری خود، میتواند در نهایت منجر به افول آمریکا شود. به همین دلیل است که ترامپ نسبت به این انجمن از الفاظ تهاجمی و تهدید استفاده میکند.
۵. ایدئولوژی ملیگرایانه ترامپ
ترامپ و مشاورانش در دولت اول وی بهویژه افرادی مانند «مایک پمپئو» و «جان بولتون» به شدت از ایدئولوژی ملیگرایانه و ضدجهانیسازی حمایت میکردند. از دید آنها، بریکس نمایندهای از جهانیسازی و همکاری بینالمللی بود که منافع آمریکا را در اولویت قرار نمیداد؛ چنین رویکردی به احتمال قوی در دولت دوم ترامپ هم حاکم خواهد بود چنانچه قبل از ورود وی به کاخ سفید، نشانههایی از این رویکرد به چشم میخورد.
فرجام سخن
حملههای مکرر ترامپ و تیم وی به بریکس ناشی از نگرانیهای عمیق آنها از کاهش نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است. بریکس، بهعنوان یک ائتلاف مستقل و چندقطبی، تهدیدی برای نظم جهانی تحت رهبری آمریکا محسوب میشود.
سیاست خارجی آمریکای ترامپ همواره بر اساس مقابله با این تهدیدها تنظیم میشود، بهویژه با تمرکز بر چین و روسیه که اعضای کلیدی این بلوک هستند. در نهایت، این حملهها نشاندهنده تعارض گستردهتر بین سیاستهای «اول آمریکا» و تلاشهای جهانی برای ایجاد یک نظم چندقطبی است.
از نگاه ناظران، تهدید تعرفه ۱۰۰ درصدی آمریکا بر اعضای بریکس از سوی ترامپ به دلیل هراس آمریکا از تضعیف بیشتر دلار و جایگزینی ارز این گروه است و نشاندهنده پایان اقتصاد بازار آزاد و تمام ادعاهای لیبرالیسم و نئولیبرالیسم در حوزه اقتصادی و تیر خلاص به پول آمریکاست؛ واقعیتی که ترامپ آن را به خوبی درک کردهاست و بیتردید پس از ورود مجدد به کاخ سفید در بیستم ژانویه (یکم بهمن) تقابل جدیتری با بریکس خواهد داشت به آن امید که با تهدید و تخریب ائتلافهای ناهمسو، هژمونی فروپاشیده آمریکا را بازسازی کند.
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد: از وقتی نماینده کنگره بودم با سخنرانی و تماس با همکارانم تلاش میکردم جلوی امضای برجام را بگیرم. وقتی هم که رئیس سیآیای شدم، برای خروج از توافق لحظهشماری میکردم.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت پنجم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت پنجم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
طی سالهایی که برجام داشت تدوین میشد، من در [مجلس نمایندگان] کنگره خدمت میکردم. آن زمان با تمام توانم روی میز میکوبیدم تا توجه همه را به این اشتباه بزرگ جلب کنم: در صحن علنی سخنرانی میکردم؛ [در نشریهها] یادداشت مینوشتم؛ و تابستان ۲۰۱۴ به تکتک همکارانم در مجلس نمایندگان (هر ۴۳۴ نفرشان) زنگ زدم و به آنها گفتم این توافق، به این شکلی که انجام شده، باعث میشود ایران علاوه بر قابلیتهای موشکی واقعی، ظرفیت [نظامی] هستهای و پول هنگفتی برای توسعهی هر دوی این برنامهها به دست بیاورد.
«مایک پمپئو» نمایندهی وقت ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگره، در جریان نشست تأیید صلاحیتش به عنوان نامزد پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تصدی ریاست سیآیای، در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۷. پمپئو اعا میکند زمانی که نمایندهی کنگره بوده به تکتک همکارانش در مجلس نمایندگان زنگ زده و دربارهی توافق هستهای با ایران به آنها هشدار داده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
››ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
تا همین امروز هم افتخار میکنم که وزارت خارجه را مجبور کردم اعتراف کند که این «توافق» در واقع یک معاهده یا حتی یک فرمان اجرایی نیست، بلکه یک بیانیهی مطبوعاتی است که توسط آمریکا و سایر کشورها تهیه شده است. چنانکه «جولیا فریفیلد» دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری، در قالب یک پاسخ رسمی، با چندین ماه تأخیر، به من نوشت: «برنامهی جامع اقدام مشترک یک معاهده یا توافقنامهی اجرایی، و یک سند امضاشده نیست، بلکه منعکسکنندهی تعهدات سیاسی ایران، ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین) و اتحادیهی اروپاست.»
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. «مایک پمپئو» مینویسد وزارت خارجهی دولت اوباما به او گفته برجام نه یک معاهدهی رسمی و دستور اجرایی است و نه حتی یک سند امضاشده است. (+)
نامهی مذکور همچنین حاوی این ادعا بود که دولت اوباما هیچ «توافق سریای» با ایران نکرده است. دولت داشت دروغ میگفت. تابستان ۲۰۱۵، فقط چند روز پس از رونمایی از برجام، من به همراه «تام کاتن» همکارم در مجلس نمایندگان، به وین سفر کردیم تا با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (سازمانی که مسئول انجام بازرسیهای تعیینشده از تأسیسات هستهای ایران است) ملاقات کنیم. توقع زیادی نداشتیم. اولاً شگفتزده شدیم که مقامات آژانس اصلاً قبول کردهاند با دو نفر از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران دیدار کنند. کاملاً انتظار داشتیم وزارت خارجهی دولت اوباما این دیدار را لغو کند.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی سابق آمریکا، رئیس سابق سیآیای و نمایندهی سابق ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا، در کنار «تام کاتن» (راست) نمایندهی سابق ایالت آرکانزاس (آرکانسا) در مجلس نمایندگان و سناتور فعلی این ایالت در کنگره. پمپئو و کاتن جولای ۲۰۱۵ ادعا کردند به وجود توافقهای جانبی محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی توافق بر سر برجام پی بردهاند. دولت اوباما وجود این توافقها را تأیید کرد، اما آنها را بخشی از روند عادی توافقهای کنترل تسلیحاتی دانست، نه «توافقهای جانبی محرمانه». (+)
وقتی رسیدیم، یکی از اعضای تیم تشریفات آژانس، با عذرخواهی شروع کرد: «متأسفم، مدیرکلْ «[یوکیا] آمانو» نمیتواند امروز با شما ملاقات کند.» من و تام، اخمهایمان در هم رفت و سر تکان دادیم؛ فکر میکردیم بیهوده ۷۰۰۰ کیلومتر پرواز کردهایم. اما بعد فهمیدیم چرا آمانو نمیتواند با ما دیدار کند؛ کارمند آژانس ادامه داد: «هنگام دوچرخهسواری زمین خورده و در بیمارستان است. به معاونان خود دستور داده به شما گزارش بدهند.» در طول این نشست دو ساعته، به این واقعیت پی بردیم که آژانس و دولت اوباما تمام حقیقت را دربارهی توافق به دنیا نگفتهاند.
آژانس و ایران بر سر دو الحاقیهی محرمانه دربارهی اقدامات راستیآزمایی در یکی از مجموعههای نظامی ایران توافق کرده بودند. امکان بررسی این الحاقیهها به صورت عمومی وجود نداشت. این حرف کارمندان آژانس یک اعتراف خیرهکننده بود. پرسیدم: «کدام مقامات آمریکایی این توافقنامههای جانبی را دیدهاند؟» پاسخشان گویای همهچیز بود: «ما اجازه نداریم به این سؤال پاسخ بدهیم.» هماهنگکنندهی وزارت خارجه، که همراه ما بود، با وحشت از اتاق بیرون دوید؛ احتمالاً رفت به مافوقهایش خبر بدهد که ما از این بندهای الحاقی خبردار شدهایم.
«مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، طی ملاقات با «یوکیا آمانو» (چپ) رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ساختمان وزارت خارجهی آمریکا در واشینگتن در اوایل آوریل سال ۲۰۱۹. (+)
به یکی از رئیسدفترهای سیآیای متوسل شویم تا شاید بتواند کمکمان کند این اسناد را ببینیم. اما فقط شانه بالا انداخت: «این کار خیلی بالاتر از سطح من است. باید به وزارت خارجه بگویید.» در واقعیت، نه وزارت خارجه و نه هیچ آمریکایی دیگری اجازهی مشاهدهی این توافقنامههای جانبی محرمانه را نداشت. دولت اوباما این تصمیم وحشتناک را گرفته بود که بدون اینکه بداند برخی از عناصر پایبندی ایران چگونه راستیآزمایی میشوند، پای توافقنامه را امضا کند. میتوانید من را دیوانه صدا کنید، اما من حاضر نیستم بر اساس قابلاعتماد بودن آیتالله، خطر جنگ هستهای را به جان بخرم.
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند. با وجود تن دادن ایران به نظارتهای گستردهی آژانس انرژی اتمی در قالب توافق هستهای، «مایک پمپئو» ادعا میکند این نظارتها کافی نبودهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› خاورمیانه عاری از سلاح هستهای؛ ابتکاری که میتواند جایگزین برجام شود
›› دلایل تهران برای خودداری از ساخت سلاح هستهای/ چگونه آمریکا ایران را وادار به ساخت بمب اتمی میکند؟
فقط چند روز بعد، من و تام اعلام کردیم به توافقنامههای جانبی مخفیانهی ایرانیها پی بردهایم، هرچند نگذاشتهاند آنها را بخوانیم. بهمحض اجرایی شدن توافق، تقلبها هم شروع شد. علیرغم ادعای اهالی برجام مبنی بر اینکه ایرانیها مدتها قبل برنامهی [نظامی] هستهایشان را تعطیل کردهاند، ایران مخفیانه این برنامه را ادامه داده بود. سایتهای هستهایشان را در سراسر کشور پخش کرده بودند؛ تونلهای عمیقتری در کوههای سختتر ساخته بودند؛ دانشمندان هستهایشان را در دانشکدهها و برنامههای نظامیشان قایم کرده بودند؛ برنامهی «فضایی» شان را برای توسعهی ظرفیتهای موشکی گسترش داده بودند؛ و «محسن فخریزاده مهابادی» عالیرتبهترین دانشمند هستهایشان، را در رأس کار نگه داشتند. وزارت اطلاعات ایران همچنین برجام را طوری تنظیم کرده بود که به این کشور اجازه میداد از ظرفیتهای هستهای غیرنظامی «دوکاربردی» [دارای کاربردهای مشترک نظامی و غیرنظامی] خود استفاده کند و بیسروصدا به سمت یک سلاح هستهای بخزد، بدون اینکه از خط قرمز قانونی [توافق] عبور کند.
شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای ایران بود که سال ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی توسط موساد به شهادت رسید. (+)
خوشبختانه، من تنها کسی نبودم که میدانستم ایرانیها دارند تقلب میکنند. دوستم «یوسی کوهن» مدیر موساد، نیز این را میدانست. تیم او در نهایت موفق شد یک عملیات محرمانهی شگفتانگیز انجام دهد: مجموعهای از اسناد حیاتی را از آرشیو هستهای ایران، که در یک مرکز فوقالعاده امن نگهداری میشد، به سرقت بردند. تاریخ، یک روز جزئیات سرگیجهآور نحوهی اجرای این یورش حیرتانگیز را افشا خواهد کرد.
اما نکتهی مهمتر این بود که آوریل ۲۰۱۸، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اطلاعات بهدستآمده از آن شاهکار جسورانه را با جهانیان در میان گذاشت. اسناد بهدستآمده نشان دادند که ایران هرگز برنامهی تسلیحات هستهایش را آنطور که طبق برجام ملزم شده بود، رها نکرده است. کل توافق هستهای بر اساس یک دروغ بنا شده بود. من ادعایش را کردم؛ یوسی اثباتش کرد؛ و اکنون جهان این را میداند.
«یوسی کوهن» رئیس موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱. «مایک پمپئو» مدعی است موساد توانسته در زمان ریاست کوهن بخشی از آرشیو هستهای ایران را به سرقت ببرد. (+)
نمایش خندهدار نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل دربارهی «تأسیسات تورقوزآباد» [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››نمایش کمدی نتانیاهو: دروغپردازی صهیونیستها با تصاویر ماهوارهای «تورقوزآباد»
›› ژنرال اسرائیلی: به لطف بازرسیهای آژانس اطلاعات زیادی درباره سایتهای هستهای ایران داریم
از اینکه شنیدم دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶، برجام را یک برنامهی خیریه برای آیتاللهها توصیف کرد (که در ازای آزادی چهار گروگان آمریکایی، ۴۰۰ میلیون دلار اسکناس خشک به عنوان انگیزه برای امضای قرارداد دریافت کردند) و آن را به باد تمسخر گرفت، دلگرم شدم. فهمیدم ترامپ توافق و رژیم ایران را همانطوری که واقعاً هستند، میبیند، نه آنطوری که ما دلمان میخواست باشند. از وقتی رئیس سیآیای شدم، لحظهشماری میکردم تا این افتضاح دیپلماتیک را اصلاح کنم.
تصویر رسمی «مایک پمپئو» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مدیر سیآیای. پمپئو از ژانویهی ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۸ در دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مدیر «آژانس مرکزی اطلاعات» اصلیترین نهاد جاسوسی دولت آمریکا بود. وی مینویسد از زمانی که ریاست سیآیای را به عهده گرفته برای خروج آمریکا از برجام لحظهشماری میکرده است. (+)
با این حال، بیرون آوردن آمریکا از این توافق احمقانه، در حرف آسانتر از عمل بود. اولاً، باید با باد مخالف در داخل سیآیای میجنگیدم. تقریباً کل تیم تحلیل امور ایران، دو سالِ قبل از آغاز ریاست من را صرف تلاش برای توجیه برجام کرده بودند. این تیم ادعانامهی مفصلی طراحی کرده بود (که بعداً در یک جلسهی توجیهی عمومی منتشر شد) مبنی بر اینکه رژیم راستیآزمایی برجام، بازرسیها را افزایش داده، درک ما از فعالیتهای ایران را بهبود بخشیده، و از افزایش ظرفیت سانتریفیوژهای ایران جلوگیری کرده است. اما آنچه در آن تحلیل، هرگز به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده بود، دروغهایی بودند که برجام بر اساس آنها تدوین شده بود، یا سابقهی ایران در تقلب که دست «لنس آرمسترانگ» [دوچرخهسوار سرشناس آمریکایی و قهرمان هفت دورهی پشت سر مسابقات «تور دو فرانس» که بعدها اثبات شد از مواد نیروزا استفاده کرده و تمامی عناوین خود را از دست داد] را از پشت بسته بود.
تأسیسات هستهای بوشهر در سال ۲۰۱۰. بخش زیادی از اطلاعات هستهای ایران پس از امضای برجام و تشدید بازرسیهای آژانس در اختیار کشورهای مختلف و حتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در حالی است که چنین اطلاعاتی دربارهی برنامهی هستهای کشورهای دیگر هرگز در اختیار جامعهی بینالمللی قرار نمیگیرد. تصور میشود افزایش حملات علیه دانشمندان و تأسیسات هستهای ایران نیز دستکم تا اندازهای نتیجهی افشای همین اطلاعات بوده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج شد؟
آنچه خواندید قسمت پنجم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پرینس سالها قبل از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد، دولت آمریکا را به ترور شهید سلیمانی تشویق کرده و گفته بود: «این که افرادی مانند سلیمانی پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگ ملی برای آمریکاست.»
سرویس جهان مشرق – «اریک پرینس» نظامی سابق آمریکایی و بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر» (که امروزه «آکادمی» نامیده میشود)، یکی از بازیگران برجسته در شکلگیری سیاستهای خصمانهی دولت آمریکا در قبال ایران و به طور خاص، ترور شهید سلیمانی است. در گزارش پیش رو بیشتر با پرینس آشنا خواهید شد.
◄ اطلاعات شخصی:
تولد: ۶ ژوئن ۱۹۶۹ (میشیگان، آمریکا)
والدین: «ادگار پرینس» و «السا پرینس»
همسر اول: «جوان نیکول» (۲۰۰۳-۱۹۹۱)
همسر دوم: «جوانا هاک» (رابطه پیش از مرگ همسر اول) (۲۰۱۲-۲۰۰۴)
همسر سوم: «استیسی دیلوک» (سخنگوی بلکواتر) (۲۰۱۲ تا کنون)
تعداد فرزندان: ۷
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد از کالج «هیلزدیل»
تخمین دارایی: ۲/۵ میلیارد دلار
◄ سوابق:
افسر یگان ویژهی نیروی دریایی آمریکا (۱۹۹۵-۱۹۹۲)
تأسیس شرکت نظامی خصوصی بلکواتر، ۱۹۹۷
کارآموز کاخ سفید
کارآموز «دینا روراباکر» نمایندهی کنگره و حامی تجزیه و حملهی نظامی به ایران
◄ مسئولیتها:
بنیانگذار دو مؤسسهی دینی و کاتولیک محافظهکار
مدیرعامل و یکی از مؤسسان بلکواتر (۲۰۰۹-۱۹۹۷)
افسر آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیآیای)
مسئول آموزش و تجهیز ارتش نیروهای خارجی امارات (۲۰۱۱-۲۰۱۰)
مشاور امارات در امور نظامی غرب آسیا و آفریقا
ریاست شرکت ترابری-امنیتی گروه «فرانتیر سرویسز» هنگکنگ
◄ شهرت:
تأسیس بزرگترین ارتش خصوصی جهان و حمایت از جلب مزدور برای جنگ
حمایت از کارزار انتخاباتی ترامپ و تقلب برای پیروزی او
طرح نظریهی ترور شخصیتها با پهپاد
معرفی اجمالی
اغلب شهرت «اریک پرینس[۱]» به خاطر تأسیس شرکت نظامی خصوصی «بلکواتر[۲]» است که اکنون با تغییر نام به «آکادمی[۳]»، بزرگترین ارتش خصوصی جهان است. این شرکت مخوف جنایتهای کلانی در سرتاسر دنیا انجام داده و مسئولیت مستقیم آنها به عهدهی اریک پرینس، بنیانگذار و مدیرعامل سابق آن، است. این عملیاتها در سودان، یمن، عراق، لیبی، افغانستان و دیگر نقاط دنیا انجام شده است. گزارشها حاکی از آن است در دورهی ریاست پرینس فقط ۱/۶ میلیارد دلار بودجه از سوی دولت آمریکا در قالب قراردادهای غیرمحرمانه به حساب این شرکت واریز شده است. درباره قراردادهای محرمانه، اطلاعاتی در دست نیست، اما بخشی از این قراردادها توسط آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیآیای، منعقد شده است.
«اریک پرینس» در دفتر کارش در ایالت ویرجینیا در آمریکا. شرکت پرینس فقط در دورهی ریاستجمهوری جورج بوش پسر، بیش از یک میلیارد دلار قرارداد با دولت آمریکا بست. (+)
اگرچه عملیاتهای امنیتی و نظامی بلکواتر اغلب مرگبار هستند، اما کشتار مردم عراق در میدان «نسور» (سپتامبر ۲۰۰۷) به دست نیروهای بلکواتر بیشتر از بقیهی عملیاتهای این شرکت، رسانهای شد[۴]. در این عملیات حداقل ۱۷ غیرنظامی کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند. چند نفر از اعضای این شرکت به خاطر این کشتار به قتل عمد یا غیرعمد محکوم شدند، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، آنها را مورد عفو قرار داد. در روزهای انتهایی سال ۲۰۰۶، «انرو مونن» یکی از نیروهای بلکواتر، در حالی که مست بود، یکی از محافظین نخستوزیر عراق را به قتل رساند. با این وجود، مونن در فاصلهی کوتاهی در نقش دیگری در کشور کویت مشغول به کار شد و اکنون در واشینگتن و در کاخ سفید مشغول فعالیت است. به طور کلی، بلکواتر در دادگاههای مختلف و به دلایل متفاوت، متهم و محکوم به فساد مالی، ترور اشخاص نظامی و غیرنظامی، و تخطی از قوانین ملی و بینالمللی شده است.
اریک پرینس، سال ۲۰۱۰، و بعد از رسواییهای فراوان، بلکواتر را ترک کرد، اما پس از جدایی باز هم اقدامات و علایق نظامی او فروکش نکرد. تنها در یک مورد، سال ۲۰۱۹، سازمان ملل گزارش مفصلی دربارهی اقدامات نظامی او در کشور لیبی برای ترور، کودتا یا نقض احکام بینالمللی منتشر کرد[۵]. در این گزارش فهرست بلندی از اهداف ترور، ارسال تسلیحات غیرقانونی به لیبی و انتقال کاربری هواپیماهای غیرنظامی به نظامی به قیمت صوری ۱۰ دلار ارائه، و گفته شده ارزش این عملیات حداقل ۸۰ میلیون دلار بوده است. البته این تنها مورد اتهام او در سازمان ملل نیست. پیشتر نیز در سال ۲۰۱۱ تحرکات نظامی پرینس در سومالی و اریتره مورد توجه سازمان ملل قرار گفت، ولی به تحریم یا توبیخ او منجر نشد.
نمایی از میدان «نسور» بغداد، جایی که نیروهای امنیتی «بلکواتر»، سال ۲۰۰۷، در حال اسکورت یک کاروان وابسته به سفارت آمریکا، اقدام به قتلعام عراقیها کردند. در این حادثه، ۱۷ غیرنظامی عراقی کشته و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› کدام کمپانیهای آمریکایی دولت آمریکا را تیغ میزنند؟
در گزارشی که سال ۲۰۱۰ در رسانهها منتشر شد، مشخص شد اریک پرینس پیشتر در سیآیای مأمور مخفی بوده و مسئولیت او عملیاتهای ترور شخصیتها بوده است. این گزارش که به تأیید رسانههای معتبری چون نیویورکتایمز، واشینگتنپست و «ونیتیفیر» رسید حاکی از آن بود که سیآیای پرینس را مأمور ترور کرده بوده است. پرینس در پاسخ به این گزارشها، بدون تکذیب ماجرا، اظهار تأسف کرد و گفت: «من متوجه نمیشوم چهطور برنامهای با این حساسیت فاش میشود… و من در رأس آن قرار میگیرم[۶].»
یک فروند هواپیمای متعلق به «بلکواتر» در مسیر ارسال تدارکات برای نیروهای ویژهی آمریکا در افغانستان، در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ (+)
روز بعد، رسانهها گامی به جلو برداشتند و ادعا کردند شرکت بلکواتر مسئول ترور سران القاعده و طالبان بوده و در این کار از پهپاد استفاده کرده است[۷]. اگرچه طبق قانون مصوب سال ۱۹۷۶ دولت آمریکا اقدام به ترور، جرمانگاری شده است، اما پس از حادثهی یازدهم سپتامبر، جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، ترور و دستگیری بسیاری از افراد را در دستورکار نیروهای دولتی و خصوصی آمریکا قرار داد. فهرست ترورهای دولت آمریکا و شرکت بلکواتر فراتر از نیروهای القاعده رفت و حتی افرادی مانند «مامون دارکازنلی» متهم به حمایت مالی از تروریسم، و «عبدالقدیر خان» فیزیکدان هستهای اهل پاکستان، در این فهرست قرار گرفتند.
«اریک پرینس» (چپ) در جلسهی شهادت مقابل کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در سال ۲۰۰۷ دربارهی کشته شدن ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد به دست نیروهای پیمانکاری شرکت «بلکواتر» (+)
متأسفانه، شرارتهای پرینس در غرب آسیا، شرق آسیا و آفریقا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، هر بار که آمریکا قصد کاهش نیروهای خود در عراق، سوریه و افغانستان را دارد، پرینس پیشنهاد جایگزینی این نیروها را با مزدوران خود میدهد. در برخی موارد نیز این پیشنهادها مورد تأیید کاخ سفید و سیآیای قرار گرفته است. به طور ویژه، در دورهی ریاستجمهوری ترامپ فعالیتهای پرینس گسترش یافت. برخی رسانهها فاش کردند که چون ترامپ و «مایک پمپئو» (رئیس سیآیای بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، و سپس وزیر خارجهی آمریکا بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱) به تیم اطلاعات آمریکا اطمینان ندارند، درصدد هستند تیمی خصوصی از جاسوسان را اجیر کنند تا مستقیماً به پمپئو گزارش دهد. پرینس گزینهی اول ادارهی این جاسوسان خصوصی بود[۸].
علاوه بر این، چندی پیش شرکت جدید پرینس در هنگکنگ، فرانتیر سرویسز، که تحت پوشش حملونقل فعالیت میکرد، متهم به حمایت مالی و اطلاعاتی از نسلکشی اویغورها در چین شد. در گزارشی مورخ سال ۲۰۱۹ مشخص شد، فرانتیر سرویسز رسماً به عنوان شرکت امنیتی نیز فعالیت میکند و به طور عمده در غرب چین فعال است. به ادعای این گزارشها، نیروهای فرانتیر سرویسز بیش از یک میلیون مسلمان ترکتبار را در اردوگاههای بازآموزی نگه میدارند[۹] و اخیراً با چراغ سبز پکن به سوی لائوس، کامبوج و میانمار روانه شدهاند.
«اریک پرینس» در نشست سال ۲۰۰۷ کمیتهی نظارت و اصلاحات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا در حال دفاع از عملکرد نیروهای «بلکواتر» پس از کشتار ۱۷ غیرنظامی عراقی در میدان «نسور» بغداد، به تصویری از بقایای یک خودروی بمبگذاریشده اشاره میکند. پرینس اگرچه شخصاً از عبارت «مزدور» متنفر است، اما در حقیقت، مزدوری است که برای پول حاضر است با هر کسی معامله کند و دست به هر جنایتی بزند. (+)
پیشنهاد و حمایت از ترور سردار سلیمانی
اریک پرینس طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حامی جدی ریاستجمهوری دونالد ترامپ بود. او کمکهای مالی بسیاری به کارزار تبلیغاتی ترامپ کرد و با برگزاری جلسات متعدد با مسئولین انتخاباتی ترامپ، در شکلدهی به سیاستهای خارجی و نظامی آمریکا مشارکت داشت. سال ۲۰۱۸، پس از تحقیق و تفحصی که دربارهی دخالت روسیه در نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام شد، اطلاعات زیادی درباره لابی پرینس فاش شد که برخی از آنها مربوط به ایران و ترور سردار قاسم سلیمانی بود. این گزارش، اگرچه با حفظ مراتب امنیتی، به دست رسانهها رسید و سروصدای زیادی به پا کرد. با این وجود، سال ۲۰۱۸، کسی به تأثیر پرینس در ترور شهید سلیمانی توجه نکرد؛ تا بامداد سوم ژانویهی ۲۰۲۰، وقتی این اتفاق به انجام رسید.
مستند «جنگ سایه» دربارهی نقش حاج قاسم در پیروزیهای منطقهای ایران مقابل آمریکا [دانلود ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
››کارشناس استرالیایی: «شهید سلیمانی» جاودانهتر از «قاسم سلیمانی» خواهد بود
››روایت مستند آمریکایی از نقش حاج قاسم در «جنگ سایه» ایران با آمریکا
یکی از اسناد فاش شده، ایمیل اریک پرینس به «استیو بنون» مدیر وقت وبسایت محافظهکار و تندروی «بریتبارت»، بود که پرینس در آن، سردار سلیمانی و سپاه قدس را عاملان خشونت منطقه و مانع تحقق منافع آمریکا خوانده و خواستار ترور شهید سلیمانی شده بود. این یادداشت از طریق بنون به دست «کوری لواندوسکی» مدیر کارزار تبلیغاتی ترامپ، رسید و بعدها تقدیم «دونالد ترامپ جونیور» (پسرِ ترامپ) و «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا شد[۱۰].
در این یادداشت، پرینس قاسم سلیمانی را «هاینریش هیملرِ[۱۱] حکومت ایران» میخواند و معتقد است او «بازوی» رهبر ایران است. همچنین مینویسد: «اینکه سلیمانی و آدمهایی مثل او پیشاپیش کشته نشدهاند، یک ننگِ ملی برای آمریکاست.» پرینس همچنین دربارهی ملت ایران مینویسد: «آنها آدمهایی هستند که در یک اینچ مربع فرش ایرانی هزار گره میزنند. همین آدمها روی تسلط منطقهای تمرکز کردهاند و موفق هم بودهاند.» او در عین حال، کشور ایران و سپاه پاسداران را با دیکتاتوری نازیها مقایسه میکند و معتقد است باید هرچه سریعتر جلوی اقدامات ایرانیها را گرفت.
بخشی از ایمیل سال ۲۰۱۵ «اریک پرینس» به «استیو بنون» مدیر وقت پایگاه خبری-تحلیلی محافظهکار «بریتبارت» و از حامیان انتخاباتی دونالد ترامپ، که پرینس در آن قاسم سلیمانی را مسئول خشونت در منطقه و محقق نشدنِ منافع آمریکا دانسته و زنده بودن «افرادی مانند سلیمانی» را «ننگ ملی برای آمریکا» توصیف کرده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
جالب است که توجیه اریک پرینس برای ترور سلیمانی همان است که بعداً توسط ترامپ و اطرافیانش به عنوان توجیه ترور ارائه شد. در واقع، به نظر میرسد پرینس به عنوان مشاور نظامی دولت ترامپ توصیههایی داشته که بعدها مورد توجه دولت ترامپ قرار گرفته است. سیاست خشونت آنها از این قرار است که آنها فهرستی از اقدامات نظامی منطقه را به ایران منتسب میکنند و در این میان، روی امنیت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای منطقه و امنیت جانی پرسنل خود تأکید میکنند، تا شاید بتوانند ترور سلیمانی را موجه جلوه دهند. بعد از ترور سلیمانی نیز رسانههای بینالمللی بهدرستی به این نکته اشاره کردند که همهی این مطالب در حد یک ادعا باقی میماند و دولت آمریکا هیچ سند یا شاهدی برای اثبات آنها و سپس توجیه ترور سلیمانی در دست ندارد.
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی، دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ [دانلود]
۱۲ ژانویهی ۲۰۲۰، چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، وقتی این توصیههای خشونتطلبانه علنی شد، پرینس در مصاحبه با سیانان بر توصیهی خود تأکید کرد و گفت: «توصیهی من دربارهی سلیمانی در سال ۲۰۱۵ صحیح بود، همانطور که توصیهام دربارهی عقلانیسازی شرایط [جنگ] در افغانستان صحیح بود[۱۲].» این سخنان حاکی از آن است که پرینس نهتنها به عنوان طراح نظریهی ترور شهید سلیمانی، چهرهی برجستهای دارد، بلکه در تشویق و ترغیب آن پس از وقوع نیز نقش داشته است. با توجه به نفوذ نظامی پرینس در عراق و روحیهی خشونتطلب او بعید نیست چنین شخصیتی در اجرای عملیاتیِ نقشهی ترور شهید سلیمانی نیز نقشی عملی ایفا کرده باشد.
«اریک پرینس» (مرکز تصویر)، نهتنها در ارائهی پیشنهاد و تشویق دولت آمریکا به ترور شهید سلیمانی دست داشت، بلکه با توجه به سابقهای که دارد، بعید نیست شخصاً در عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نیز ایفای نقش کرده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››مأمور سابق سیآیای درباره جذبه حاج قاسم چه گفت؟
البته در اینکه این توصیهی خصمانه مستقیماً و بلافاصله به دست ترامپ رسیده باشد، تردید وجود دارد، اما چنانکه گفته شد، این توصیه به دست مشاوران ارشد، تصمیمسازان و نزدیکان ترامپ رسیده است. همچنین در اسناد فاش شده آمده است که اریک پرینس به همراه «جورج نادر» و «جوئل زامل» ماه آگوست سال ۲۰۱۶ به برج ترامپ رفتند و دربارهی «سیاستهای آمریکا در قبال ایران» مذاکره کردند.
«نادر» تاجر، لابیگر و سیاستمدار آمریکایی-لبنانی است که جرم اثباتشدهی جنسی تنها یکی از بندهای کارنامهی سیاه اوست. او با مسئولین امارات و عربستان رابطهی نزدیک و رسمی دارد و از طرفی به عنوان لابیگر شرکت بلکواتر با پرینس رابطهای نزدیک داشت. وی همچنین بارها در اندیشکدهها و رسانهها علیه ایران سخن گفته است. از سوی دیگر، زامل، تاجر، کارشناس رسانه و سیاستمدار اسرائیلی است که در حوزهی نظامی تخصص دارد. رابطهی پرینس، نادر و زامل حداقل طی ۱۰ سال اخیر سرشار از پولشویی، دروغ، تقلب و ترور است که این امر برای دولت آمریکا و رسانههای جهان نیز پوشیده نیست. هر سه نفر مواضع تندی علیه ایران دارند.
«اریک پرینس» (راست)، اواخر ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، برای شهادت مقابل کمیتهی اطلاعات مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا وارد محل این نشست غیرعلنی میشود. (+)
حداقل در یک مورد، که مکالمهی خصوصی پرینس در سال ۲۰۱۰ فاش شد، وی گفته بود دولت آمریکا باید برای جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای نیجریه، یمن، سومالی و عربستان از مزدوران شرکتهای خصوصی استفاده کند تا با «تروریسم» مقابله کنند[۱۳]. او در همین مکالمه گفت: «ایران برای رسیدن به سلطنت بر خاورمیانه و خلیج فارس، نظیر آنچه داریوش هزار سال پیش از میلاد مسیح داشت، میخواهد به سلاح هستهای دست یابد.» و در ادامه گفته بود: «ایرانیها نقشههای شومی دارند… برای حل این مشکل نمیتوان از سربازهای عادی استفاده کرد.»
پایگاه «بلکواتر» در افغانستان، در نزدیکی مرز پاکستان، که از آن برای آموزش نیروهای افغان استفاده میشد. بلکواتر، که اکنون «آکادمی» نام دارد، بزرگترین شرکت نظامی خصوصی جهان است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نقش شهید سلیمانی در وحدت ایران و عراق
››دیپلمات آمریکایی: سلیمانی برای مردم خاورمیانه مقدس بود
جمعبندی
آنچه دربارهی اریک پرینس گفته شد، تنها بخشی از کارنامهی عیان اوست. برنامههای محرمانهی او با دولت آمریکا و جنایتهای با واسطه یا بیواسطهی او در عراق، یمن، افغانستان، سودان، لیبی و ایران بسیار زیاد است. نشریهی بلومبرگ از او به عنوان «جلودار مزدوران آمریکا[۱۴]» نام میبرد، چراکه او حاضر است برای پول با هر کسی معامله کند، دست به هر جنایتی بزند و به هر سو برود. خبرها حاکی از آن است که در میانهی سال ۲۰۲۱، وقتی طالبان حکومت را به دست گرفت، پرینس هر یک قطعه بلیط پرواز چارتر برای خروج از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار (معادل پروازهای لوکس بینالمللی) به مردم این کشور میفروخت.
«اریک پرینس» (راست) در فرودگاه قندهار افغانستان. گزارشها حاکی از آن است که پرینس، سال ۲۰۲۱، همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و زمانی که طالبان بهسرعت در حال پیشروی و تسلط بر این کشور بود، هر یک قطعه بلیت پرواز خروجی از افغانستان را به قیمت ۶۵۰۰ دلار میفروخته است. (+)
لحظات هولناک در فرودگاه کابل؛ همکاران سابق نیروهای آمریکایی، مستأصل برای فرار از افغانستان، به هواپیماهای آمریکایی آویزان میشوند و بعد، از آسمان سقوط میکنند (حاوی تصاویر دلخراش) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››خروج «ترامپیِ» بایدن از بگرام و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
ارتش خصوصی او در زمان تصدی شرکت بلکواتر و اقدامات نظامی او پس از آن، باعث کشتار هزاران غیرنظامی در غرب آسیا شده است. با این وجود، در خصوص پروندهی ترور سردار سلیمانی، چهرهی اریک پرینس به عنوان یکی از تصمیمسازان و حامیان این عملیات برجسته است. او سال ۲۰۱۵ طی نامهای به مسئولین کارزار انتخاباتی ترامپ چنین پیشنهادی را ارائه کرد و سپس با حضور در برج ترامپ در خصوص سیاستهای ضدایرانی با او صحبت کرد. پس از ترور سردار سلیمانی نیز او از پیشنهاد خود حمایت کرد.
[۱] اریک پرینس لینک
[۲]Blackwater (company) Link
[۳]Academi
[۴] کشتار میدان نسور لینک
[۵]Erik Prince, Trump Ally, Violated Libya Arms Embargo, U.N. Report Says Link
[۶]Tycoon, Contractor, Soldier, Spy Link
[۷]C.I.A. Said to Use Outsiders to Put Bombs on Drones Link
[۸]Trump White House Weighing Plans for Private Spies to Counter “Deep State” Enemies Link
[۹]Blackwater founder’s Hong Kong firm signs Xinjiang training camp deal Link
[۱۰]۲۰۱۵ memo from Erik Prince to Trump campaign: ‘National disgrace’ that Soleimani ‘not already DEAD’ Link
[۱۱] هیملر نظامی و سیاستمدار برجستهی دوران نازی در آلمان بود که یکی از قدرتمندترین افراد در حکومت هیتلر محسوب میشد و او را مهمترین بازوی نظامی هیتلر و یکی از طراحان اصلی هولوکاست میدانند.
[۱۲] منظور پرینس از پیشنهاد عقلانیسازی شرایط جنگ در افغانستان، جایگزینی نیروهای مزدور شرکتهای خصوصی به جای نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان است.
[۱۳]Secret Erik Prince Tape Exposed Link
[۱۴]Blackwater Mercenary Prince Has New $۱ Trillion Chinese Boss Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
الشَمَّری ادعای نفوذ آمریکا در میان افراد نزدیک به شهیدان سلیمانی و المهندس در راستای عملیات ترور آنان را دروغی مبالغهآمیز خواند و خواستار محاکمه عناصر خائن از سازمان اطلاعات عراق شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از پایگاه اطلاعرسانی نمایندگی نُجَباء در ایران، سخنگوی جنبش مقاومت اسلامی نُجَباء در گفتوگو با شبکه “الاتجاه”، به اظهارات اخیر وزیر خارجه سابق آمریکا واکنش نشان داد و گفت: ابتدا باید تأکید کرد که سردار سلیمانی بهصورت آشکار و در سفری رسمی وارد عراق شده بود. بنابراین ادعای هرگونه نفوذ آمریکاییها در افراد نزدیک به فرماندهان شهید مقاومت در راستای عملیات ترور و هک تلفنهای همراه آنان، مبالغهآمیز و دروغین است. دولت عراق، فرودگاه بغداد و دفتر نخستوزیری از سفر حاجقاسم مطلع بودند و اطلاعات نیز از همین کانالها درز کرده است.
مهندس «نصر الشَمَّری» با ابراز تأسف از نقض هنجارهای حاکمیتی عراق در ماجرای ترور شهیدان سلیمانی و المهندس، خاطرنشان ساخت: البته این اتفاق جدیدی نیست؛ کما اینکه همین امروز شاهدیم که یک دولت خارجی (ترکیه) بخشی از خاک عراق را اشغال و سرزمینهایمان را بمباران میکند، اما دولت هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
وی در ادامه ضمن اشاره به جزئیاتی از مصاحبه «مایک پمپئو»، اظهار داشت: اینها بخشی از گزارش مفصلی بود که پیشتر، برخی رسانههای آمریکایی منتشر کرده بودند.
در آن گزارش تصریح شده است که یک واحد از نیروهای آمریکایی، از محل سفارتخانه به فرودگاه بغداد منتقل شد و با همکاری عناصری از سازمان اطلاعات عراق و عوامل امنیتی کُرد، در آنجا به تحرکاتی پرداختند. حتی وقتی خودروی اسکورت شهیدان حاج ابومهدی و حاجقاسم بعد از اصابت موشک اول به راهش ادامه داد، توسط تکتیرانداز هدف قرار گرفت و پس از توقف، با موشک دوم منفجر شد.
سخنگوی نُجَباء از سرقت برخی مدارک و لوازم همراه شهدا بهدست عاملان ترور و مزدورانشان خبر داد و اضافه کرد: نقض حاکمیت به جایی رسیده است که داخل فرودگاه ـ که نماد حاکمیت ملی است ـ یک دولت بیگانه علاوه بر ترور شخصیت رسمی عراقی، مهمان رسمی دولت ما را نیز به شهادت میرساند.
الشَمَّری در پایان گفتوگو با شبکه الاتجاه، تصریح کرد: جنایت فرودگاه بغداد بهصورت علنی و با همکاری یک دستگاه امنیتی عراقی صورت پذیرفته است؛ البته من در اینجا نمیخواهم همه سازمان اطلاعات را زیر سؤال ببرم، اما بدون شک عناصری از نهاد مورد اشاره در این جنایت و خیانت بزرگ مشارکت داشتند و باید طبق قوانین عراق محاکمه شوند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گزارشها حاکی از نفوذ عجیبوغریب دو نفر به نامهای «آرین طاهرزاده» و «حیدر علی» در سرویس مخفی آمریکاست؛ نیروی ویژهای که مسئول حفاظت از سیاستمداران فعلی و سابق آمریکا را به عهده دارد.
سرویس جهان مشرق – بلافاصله پس از ترور شهید سلیمانی توسط دولت آمریکا به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت این کشور، جمهوری اسلامی وعده داد از عاملان این اقدام تروریستی «انتقام سخت» بگیرد. اولین واکنش ایران به حملهی پهپادی آمریکا در فرودگاه بغداد، حملهی موشکی به دو پایگاه آمریکایی در عراق بود؛ حملهای که تا همین امروز هم از آمریکاییها تلفات میگیرد. پایگاه اینترنتی روزنامهی آمریکایی «استارز اند استرایپس» که اخبار ارتش آمریکا را پوشش میدهد، روز دوشنبه، ۱۱ آوریل ۲۰۲۲ (۲۲ فروردین ۱۴۰۱) خبر داد که پنج نیروی گارد ملی ایالت «نیو همپشر» در این کشور، در نتیجهی تحمل جراحت در حملهی ایران به عینالاسد، نشان «قلب بنفش» (مدال اهدایی به قربانیان و مجروحان جنگی) را دریافت کردهاند[۱].
گزارش سیانان دربارهی تجربهی نیروهای آمریکایی از حملهی موشکی ایران به پایگاه عینالاسد [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››آمریکاییها چه واقعیتی را در عینالاسد مخفی میکنند؟
›› دو مقام سابق پنتاگون: تلفات عینالاسد از آنچه ترامپ اعتراف میکند بیشتر است
›› اخبار جدید از عینالاسد: اعطای «نشان جانبازی» به سربازانی که ترامپ میگفت «سردرد» داشتند
››تا الآن ۶۹ نفر؛ دو سال بعد، آمریکاییها هنوز در عینالاسد تلفات میدهند!
اما چنانکه برخی کارشناسان و حتی دیپلماتهای آمریکایی پیشبینی کرده بودند، انتقام سخت ایران منحصر به موشکباران عینالاسد نبود. رهبر ایران به فاصلهی چند ساعت از حمله به عینالاسد صراحتاً تأکید کرد که این یک «سیلی» و واکنش اولیه به عملیات تروریستی آمریکایی بوده و «انتقام» بحث دیگری است که عبارت است از پایان دادن به حضور آمریکا در منطقه[۲]. اما آیا انتقام سخت ایران از عاملان شهادت حاج قاسم صرفاً به حوزهی سیاسی و راهبردی محدود است؟
«یک سیلیای به [آمریکاییها] زده شد»؛ اشارهی رهبر ایران به حملهی موشکی این کشور به پایگاه عینالاسد، میزبان نیروهای آمریکایی در عراق [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››دیپلمات آمریکایی: انتقام ایران با حمله موشکی به پایان نمیرسد
بسیاری از مردم ایران و علاقهمندان به شهید سلیمانی نه با حملهی موشکی به عینالاسد و نه حتی با اخراج آمریکاییها از خاورمیانه دلشان قرار نمیگیرد؛ بلکه یک سطح دیگر، و خصوصیتر، از انتقام سخت را آرزومندند: اجرای عدالت دربارهی شخص دونالد ترامپ و سایر دستاندرکاران حملهی تروریستی فرودگاه بغداد. در اینباره هم ایران فهرست متهمان در پروندهی ترور شهید سلیمانی را منتشر کرده است که در رأس آن ترامپ، مایک پمپئو، وزیر خارجهی وقت آمریکا، جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی ترامپ، و مارک اسپر، وزیر دفاع وقت آمریکا، قرار دارند[۳]. دولت ایران همچنان از مجاری قانونی بینالمللی پیگیر محاکمه و مجازات این افراد به جرمِ مسلمِ نقض قوانین بینالمللی هست، اما آیا راههای دیگری نیز برای مجازات این افراد وجود دارد؟ مثلاً راههای میانبر در دنیایی که متأسفانه امیدی به اجرای عدالت در قبال این مجرمان در آن وجود ندارد؟
نظر «نبیل خوری» دیپلمات آمریکایی دربارهی ترور شهید سلیمانی توسط دولت ترامپ [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››قمار ترامپ با جان بیارزشش/ گزینههای روی میز ایران برای «انتقام سخت»
عملیات عجیب و غریب نفوذ در سرویس مخفی آمریکا
شبکهی سیبیاسنیوز آمریکا اخیراً خبر داد که دو مرد به نامهای «آرین طاهرزاده» ۴۰ ساله، و «حیدر علی» ۳۵ (یا ۳۶) ساله، بیش از دو سال، خود را جای مأموران و کارمندان فدرال آمریکا جا زدهاند و موفق شدهاند میان افسران فدرال واقعی این کشور، از جمله شماری از اعضای «سرویس مخفی[۴]» نفوذ کنند[۵]. «سرویس مخفی» نیروی انتظامی فدرال زیرمجموعهی وزارت امنیت داخلی آمریکاست که مسئولیت حفاظت از سیاستمداران ارشد در این کشور را به عهده دارد؛ از رئیسجمهور و معاون اول و سایر اعضای دولت گرفته تا رؤسایجمهور و معاونان اول و سایر سیاستمداران ارشد سابق آمریکا.
تصویری که وزارت دادگستری آمریکا از برخی سلاحهای کشفشده در خانهی طاهرزاده منتشر کرده است؛ طبق گزارشهای موجود، طاهرزاده حق قانونی حمل سلاح در خارج از خانهی خود را نداشته است (+)
توضیحاتی دربارهی نفوذ «آرین طاهرزاده» و «حیدر علی» در میان نیروهای «سرویس مخفی» آمریکا [دانلود]
پس از دستگیری طاهرزاده و علی، افبیآی ادعا کرد این دو از ماه فوریهی سال ۲۰۲۰ توانستهاند تجهیزات، سلاحهای دستی و سلاحهای تهاجمی مورداستفادهی آژانسهای انتظامی دولت فدرال آمریکا را به دست بیاورند و از سوی دیگر، خودشان را به «اعضای نیروی انتظامی فدرال و جامعهی دفاعی» آمریکا نزدیک کنند[۶]. سیبیاسنیوز مینویسد: «طاهرزاده که وانمود میکرد عضو وزارت امنیت داخلی آمریکاست، واحدهای بدوناجاره، آیفون، سامانههای نظارتی، یک فروند پهپاد، یک دستگاه تلویزیون، یک جعبه برای نگهداری سلاح تهاجمی، یک ژنراتور و مقداری تجهیزات نیروی انتظامی، در اختیار مأموران سرویس مخفی و یک کارمند واقعی وزارت امنیت داخلی قرار داده است[۷].»
تصویر منتشر شده در پروندهی نفوذ به سرویس مخفی آمریکا از «آرین طاهرزاده» (چپ) در کنار بخشی از تجهیزاتی که ادعا میشود در خانهاش داشته است (+)
این پرونده ابعاد پیچیدهتری نیز دارد؛ مثلاً اینکه طاهرزاده در خانهاش تجهیزات بسیار پیچیدهای داشته که به نظر میآمده متعلق به نهادهای امنیتی آمریکا هستند؛ و از همین طریق، مأموران واقعی امنیتی آمریکا را مجاب میکرده که در حال انجام یک مأموریت مخفی است. وی و علی همچنین به کدهای لازم برای ورود به تمام صدها آپارتمان محلهی «نِیوی یارد» [به معنای «کشتیسازی نیروی دریایی»] در واشینگتن دسترسی داشتهاند. طاهرزاده در همین منطقه پنج آپارتمان داشته و آنها را بدون اجاره در اختیار چندین مأمور سرویس مخفی آمریکا قرار داده است. پس از دستگیری طاهرزاده و علی، دستکم چهار مأمور سرویس مخفی آمریکا که از طاهرزاده هدیه دریافت کرده بودند، به مرخصی اجباری فرستاده شده و عضویت آنها در سرویس مخفی به حالت تعلیق درآمده[۸] تا تحقیقات در اینباره تکمیل شود[۹].
یورش مأموران افبیآی به درون ساختمانی در محلهی «نیوی یارد» واشینگتن که طاهرزاده و علی آنجا زندگی میکردند (+)
«حیدر علی» یکی از دو نفری که متهم به نفوذ در میان اعضای سرویس مخفی آمریکا از طریق دادن هدیه و رشوه به آنها هستند؛ طبق گزارش دادستانهای فدرال آمریکا، طاهرزاده و علی فعالیتهای خود را از آپارتمانی لوکس واقع در محلهی «نیوی یارد» در واشینگتن، پایتخت آمریکا، مدیریت میکردهاند؛ محلهای که شماری از اعضای سرویس مخفی نیز در آن زندگی میکنند؛ دو متهم این پرونده، شماری از خانههای مجلل در این محله را نیز بدون دریافت اجاره، به همین مأموران سرویس مخفی میسپردهاند (+)
تیم حفاظت جو بایدن و معاون اولش در میان قربانیان
هنوز همهی ابعاد این پرونده علنی نشدهاند، اما گزارشها حاکی از آن است که شماری از اعضای سرویس مخفی که مسئولیت حفاظت از کاخ سفید را به عهده داشتهاند در میان افرادی هستند که توسط طاهرزاده فریب داده شدهاند[۱۰]. به علاوه، طاهرزاده به یکی دیگر از اعضای این سرویس که مأمور حفاظت از «جیل بایدن» همسر جو بایدن و بانوی اول آمریکا[۱۱]، بوده نیز پیشنهاد داده تا یک سلاح تهاجمی به ارزش ۲۰۰۰ دلار به او بدهد. برخی رسانهها حتی گزارش میدهند اعضای تیم حفاظت خود جو بایدن و کاملا هریس، معاون اول او، نیز در میان اهداف طاهرزاده بودهاند و اکنون درگیر این پرونده شدهاند[۱۲]. لازم به یادآوری است که تیم حفاظت رئیسجمهور آمریکا عملاً همهجا، حتی در خصوصیترین جلسات، همراه او هستند[۱۳].
تصاویری که وزارت دادگستری آمریکا از «آرین طاهرزاده» لباس پلیس منتشر کرده است؛ طاهرزاده و علی نهتنها مردم عادی، بلکه مأموران سرویسهای اطلاعاتی آمریکا را نیز فریب دادهاند (+)
نیروهای انتظامی آمریکا به دو ویدیو از طاهرزاده دست پیدا کردهاند که او را در حال تیراندازی در یک میدان تیراندازی (احتمالاً در ایالت ویرجینیا در ساحل شرقی این کشور) با یک سلاح کلت (چپ) و یک تفنگ تهاجمی (راست) نشان میدهند؛ در تصویر سمت راست، روی بازوی طاهرزاده، نشان سرویس مخفی آمریکا دیده میشود (+)
در همینباره بخوانید:
››«کامِلا هریس» معاون اول بایدن کیست؟
آنچه اهمیت دارد این است که اعضای فریبخوردهی سرویس مخفی آمریکا در تمام این دو سال به اطلاعات و تجهیزات سرویس مخفی دسترسی داشتهاند و هنوز مشخص نیست آیا اطلاعاتی در اینباره در اختیار طاهرزاده یا علی قرار دادهاند یا خیر؛ یا طاهرزاده و علی توانستهاند از راههای دیگر از آنها جاسوسی کنند یا خیر. هرچه باشد، به قول «جاشوا راثاستاین» دادستان پرونده، این دو نفر «افرادی را فریب دادهاند که شغلشان مشکوک بودن به دیگران است[۱۴].» به علاوه، هنوز افشا (یا شاید کشف) نشده است که آیا اعضای دیگری از سرویس مخفی آمریکا نیز در این نقشه گرفتار شدهاند یا خیر؛ مثلاً، به طور کاملاً اتفاقی(!)، نیروهای مسئول حفاظت از ترامپ و اعضای ارشد دولتش.
صفحاتی از پروندهی نفوذ طاهرزاده و علی در سرویس مخفی آمریکا؛ این پرونده میتواند طی هفتهها و ماههای آینده سروصدای زیادی در فضای رسانهای آمریکا و جهان ایجاد کند؛ طبق اخبار منتشر شده، اعضای تیم امنیتی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، همسرش «جیل بایدن» بانوی اول آمریکا، و «کاملا هریس» معاون اول بایدن، از جمله افرادی هستند که با طاهرزاده در ارتباط بودهاند (+)
بخشی از تجهیزاتی که مأموران افبیآی در یورش به خانهی طاهرزاده و علی کشف کردهاند؛ قطعاً وجود این حجم از تجهیزاتِ خاص در خانهی یک فرد عادی، عجیب است و مأموران سرویس مخفی آمریکا نیز با دیدن همین تجهیزات و سلاحها بارو میکردهاند که این دو نفر عضو سازمانهای امنیتی آمریکا و در حال انجام یک مأموریت محرمانه هستند (+)
آیا دست ایران در کار است؟
اگرچه هنوز ایران رسماً به دست داشتن در این عملیات نفوذ متهم نشده و طبیعتاً دولت ایران نیز در اینباره هیچ خبری را رد یا تأیید نکرده است، اما بازرسان فدرال آمریکا در بررسی ابعاد مختلف این پرونده[۱۵]، به دنبال پی بردن به این مسئله نیز هستند که آیا طاهرزاده و علی با نهادهای اطلاعاتی، سپاه پاسداران، یا نیروی قدس ایران[۱۶] در ارتباط ْْْبودهاند یا خیر[۱۷]. البته علی پیش از این ادعا کرده با سازمان اطلاعات پاکستان، موسوم به «آیاسای»، ارتباط دارد[۱۸]، اما بازرسان آمریکایی هنوز در حال راستیآزمایی این ادعا هستند. در همین حال، اسنادی که تصاویر آنها در رسانههای آمریکایی منتشر شده، از جمله گذرنامهی علی، (در صورتی که جعلی نباشند) نشان میدهند وی دستکم یک بار سال ۱۳۹۸ به ایران سفر کرده است.
تصویری که از کارت شناسایی ملی پاکستانی «حیدر علی» (با نام کامل «حیدر شیر علی») منتشر شده و نشان میدهد وی مقیم آمریکاست (+)
تصویری که ادعا میشود از گذرنامهی «حیدر علی» گرفته شده و نشان میدهد وی دستکم یک مورد در سال ۱۳۹۸ به ایران سفر کرده است (+)
به هر حال، سناریوهای مختلفی در اینجا وجود دارد. ممکن است طاهرزاده و علی که هر دو «شهروند آمریکا» هستند، صرفاً برای منافع شخصی خودشان یا عدهای دیگر، یا یک سرویس خارجی (غیرایرانی) دست به این عملیات زده باشند. این هم محتمل است که تمام این پرونده، یک بازی رسانهای برای اتهامزنی به ایران در آیندهی نزدیک و مثلاً منحرف کردن پروندهی احیای برجام و، به طور خاص، خارج کردن نام سپاه پاسداران از فهرست گروههای تروریستی آمریکا باشد. اما یک سناریوی دیگر هم وجود دارد: مقدمهچینی برای اجرای یک عملیات بسیار بزرگتر. اگرچه هیچکدام از این سناریوها تا این لحظه قطعی نیستند، اما ذکر همین نکته کافی است که وزارت دادگستری آمریکا در حال حاضر، مشغول تحقیقات دربارهی «نقشهی [ادعایی] سپاه پاسداران ایران» برای ترور مقامات ارشد دولت ترامپ، از جمله پمپئو و بولتون است[۱۹].
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
[۱]Purple Hearts awarded to ۵ New Hampshire National Guard soldiers Link
[۲] بیانات در دیدار مردم قم لینک
[۳] ایران ۵۱ آمریکایی دخیل در ترور سردار سلیمانی را تحریم کرد | فهرست کامل اسامی لینک
[۴]United States Secret Service Link
[۵]Pair busted for pretending to be federal agents, gifting lavish bribes to Secret Service Link
[۶]Prosecutors allege the ۲ men who posed as DHS agents shipped evidence out of their apartment in an effort to conceal crimes Link
[۷]Two men allegedly impersonated federal agents to get access to Secret Service Link
[۸]Four suspended Secret Service employees duped in case involving federal agent impostors Link
[۹]Accused fake DHS agent may have duped other defendant along with Secret Service, lawyer says Link
[۱۰]White House Secret Service personnel ‘compromised’ by men impersonating DHS agents, prosecutors say Link
[۱۱]Man accused of impersonating DHS agent offered one of Jill Biden’s Secret Service agents an assault rifle, court records say Link
[۱۲]Secret Service agents in Biden detail reportedly part of bribery scheme Link
[۱۳]Biden Detailee Entangled in Secret Service Bribery Scheme Link
[۱۴] منبع شماره ۱۰
[۱۵]Funding Remains a Mystery in Secret Service Case Link
[۱۶]Men accused of impersonating federal agents being investigated for possible ties to Iranian intelligence Link
[۱۷]Men accused of posing as US federal agents investigated for Iran ties: report Link
[۱۸]Men Posing as U.S. Agents Sought Access to Secret Service Officers, Prosecutors Allege Link
[۱۹]Iran plotting assassination of John Bolton, others, even while Biden negotiates nuclear deal Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است