به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس اعزامی به راهیاننور، راهیاننور فرصتی برای خودسازی است؛ هم برای آنهایی که بهعنوان زائر به مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس پای میگذارند و هم برای کسانی که بهعنوان خادمالشهداء چند روز متوالی در یک یادمان مستقر میشوند تا با انجام خدمات مختلف، از زائران استقبال کرده و فضا را برای یک زیارت دلچسب برای آنها فراهم کنند؛ از برپایی ایستگاه صلواتی و واکسزدن کفش آنها گرفته تا روایتگری، مداحی، نظافت و…
کارهایی که خادمان شهدا انجام میدهند، از دو جهت دارای اهمیت است؛ اول اینکه نقش بیبدیل آنها در برگزاری راهیان نور از نظر خدماتی که در یادمانها انجام میدهند، قابل اهمیت است و دوم اینکه خادمالشهدایی برای آنها یک فرصتی برای تغییر و خودسازی است و یادآور آن بُعد دفاع مقدس است که برخی از رزمندگان و یا حتی فرماندهان، برای خودسازی و قربانی کردن نَفس و غرور خود، اغلب در نیمههای شب درحالی که همه خواب بودند، سرویسهای بهداشتی را نظافت میکردند و یا پوتینهای رزمندگان را واکس میزدند؛ البته خادمالشهدایی تأثیرات دیگری هم برروی خادمان دارد و برای همین است که این افراد معمولاً اشتیاق دارند که هرسال در لباس خادمالشهدایی به زائران راهیاننور خدمت کنند.
برای روشن شدن تأثیرات بیشتر این موضوع که چرا برخی جوانان مشتاق هستند که در راهیاننور بهعنوان خادمالشهداء حضور پیدا کنند، خبرنگار دفاعپرس با سه نفر از خادمان شهدا در یادمان شهدای شلمچه به گفتوگو پرداخته است.
خادمی در راهیاننور بهترین برهه زمانی برای خودسازی است
«مسیح» جوانی ۱۷ ساله اهل استان گلستان است که برای اولینبار لباس خادمالشهدایی را بر تن کرده و برای خدمت به زائران راهیاننور به شلمچه آمده است.
وی در حالی که برای زائران شلمچه اسپند دود میکند، میگوید که حضرت زهرا (س) و شهدا به من عنایت کردند تا توانستم برای خادمالشهدایی به شلمچه بیایم؛ چراکه شلمچه جایی است که هرکجای آن پای میگذاری، باید یک صلوات بفرستی و قدمبهقدم آن آغشته به خون شهداست.
این خادمالشهداء ادامه میدهد: آمدهایم جایی که به دور از مسائل دنیا هستیم، جایی که انسانساز است و میتوانیم در آنجا خودسازی کنیم، جایی که حضرت زهرا (س) را میشناسیم و میفهمیم که چرا آنقدر به ایشان توسل میکنند.
وی از تجربه خادمالشهدایی سخن میگوید و بیان میدارد: خادمالشهدایی تجربهای است تا بفهمیم که باید کارهای خود را درست انجام دهیم و بهطور کلی انسان از همه لحاظ تغییر کرده و با شهدا و خدای خود خلوت کند. در واقع چندروزی که برای خادمی اینجا هستیم، بهترین برهه زمانی برای خودسازی است.
«مسیح» تأکید میکند: خادمالشهدایی باعث میشود که وقتی از راهیاننور به شهرهای خود بازمیگردیم، این تغییرات در ما بهوجود بیاید که دیگر گناه نکنیم؛ دروغ نگویم، غیبت نکنیم، حرمت بیتالمال را حفظ کنیم، نماز خود را اول وفت بخوانیم، نگاه خود را حفظ کنیم.
خادمی در راهیاننور یک کشش خاصی دارد
«احمدرضا» جوان ۱۹ سالهای است که او هم برای خادمی به شلمچه آمده است. وی درحالی که برای زائران در ایستگاه صلواتی قهوه میریزد، میگوید: من سال ۱۳۹۷ برای اولینبار خادم شهدا شدم و به شلمچه آمدم و امسال نیز بار دوم است که در راهیان نور خادمالشهدا میشوم.
او ادامه میدهد: راهیاننور مکتبی است که انسان واقعاً در آن ساخته میشود؛ یعنی کسی که از شهر خود دور میشود و در جایی قرار میگیرد که متبرک به قدمها و خون مطهر شهداست؛ همین شهدا برروی او تأثیر میگذارند؛ حالا برخی میگویند که چرا در ایام عید میخواهید بروید در خاکها و بیابانها؟ این در حالی که همین خاکها و بیابانها تأثیراتی دارد که اماکن تفریحی ندارند.
وی با تأکید بر اینکه اگر در مسیر خادمالشهدایی قرار نمیگرفتم، شاید به راههای بدی کشیده میشدم، میگوید: خادمی در راهیاننور یک کشش خاصی دارد؛ یعنی یکبار که خادمالشهداء میشوی، اصلاً نمیشود که تصور کنی سالهای بعد دوباره در این راه قدم نگذاری و واقعاً هم ما اینجا با خادمی شهدا، عشق میکنیم.
«احمدرضا» میگوید که سختی دلکندن خادمان شهدا از شلمچه در روز آخر، بسیار معروف شده است و زمانی هم که به شهرهای خود برمیگردیم، خیلی از مسائل را نظیر انجام واجبات و دوری از محرمات را اینجا آموختهایم و سعی میکنیم معنویتی که کسب کردهایم را حفظ کنیم.
برای شهادت آمدهام!
«محمد» نیز یکی دیگر از خادمان شهداست که از استان گلستان به شلمچه آمده است؛ او با قرآنی که بالای سر زائران میگیرد، از آنها استقبال میکند. صحبتهای «محمد» کمی متفاوت است؛ شاید در روزگار امروز، هرکسی سخنان او را درک نکند و بیشتر آنها را شعاری بپندارد؛ اما واقعیت موضوع این است که نهایت خودسازی که در راهیاننور نیز اتفاق میافتد، میتواند «شهادت» باشد؛ آری! به قول سردار دلها «شرط شهید شدن، شهید بودن است».
وی میگوید: سال ۱۳۹۷ برای اولینبار توفیق شد که در یادمان شهدای هویزه در کنار مزار شهیدانی همچون «سید حسین علمالهدی» خادمالشهداء باشم؛ اما احساس میکنم که بهخاطر اعمالم توفیق نداشتم که آنزمان و در سالهای بعدش، به مقام شهادت دست پیدا کنم؛ بنابراین دوباره با همان پرونده اعمال به یادمان شلمچه بازگشتم.
«محمد» به حال و هوای شلمچه که در آنجا خادمالشهداست را نیز اینگونه روایت میکند: نمیدانم که در خاک شلمچه چهچیزی هست که این همه جوان را به خود جذب کرده است و خدا میداند که در این سرزمین چه حال و هوایی وجود دارد که هر جوانی به اینجا میآید، با چشم گریان برمیگردد و یک تکه از دل خود را اینجا جا میگذارد؛ واقعا اینکه میگویند اینجا قدمگاه حضرت زهرا (س) است، واقعیت دارد.
گزارش از سید محمدجواد میرخانی
انتهای پیام/ 113