فیلم/ شهید احمد متوسلیان؛ فرماندهی صاحبنام و تاثیرگذار در جنگ تحمیلی
فیلم/ شهید احمد متوسلیان؛ فرماندهی صاحبنام و تاثیرگذار در جنگ تحمیلی بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عصمت احمدیان بانوی مبارز انقلابی، جهادگر و مادر شهیدان فرجوانی روایتی از اتفاقی عجیب در سردخانه اهواز را بیان کرده است که در ادامه میخوانید.
گاهی بانوانی از شهرهای مختلف به اهواز سر میزدند تا از وضعیت همسران رزمندهشان خبر بگیرند و با آنها دیدار کنند. برای اسکان موقت این خانمها، کانون سمیه را در نظر گرفته بودند. خدیجه معتمدی را اولین بار در کانون سمیه دیدم و فهمیدم زن زرنگ و دستوبالداری است. اهل زرینشهر اصفهان بود و آمده بود به شوهرش که در بخش شستوشوی لباسها در چایخانه کمک میکرد، سر بزند. مجروحان را به بیمارستان گلستان رساندیم اما متأسفانه یکیشان راهی سردخانه شد.
خانم معتمدی مات و مبهوت پشت در سردخانه نشسته بود و ول کن ماجرا نبود
-آخه چرا؟ آخه چرا؟
*چی چرا؟
-حاجخانوم، این جوون خیلی حیف بود. دیدی چطور شکلاتپیچ کردنش و گذاشتنش سردخونه؟
*کسی که به شهادت میرسه حیف نمیشه. چرا گریه میکنی؟ اگه تو میخوای بمونی بمون اما من هزار جور کار دارم. خداحافظ
-نه نه. یهکم دیگه بمون تا من طلب شفاعت کنم از این شهید.
کشوی سردخانه را کشید بیرون. از بس که پارچهٔ روی شهید را به حالت التماس چنگ زد و حاجت و شفاعت طلبید، بهقول خودش پیچ بالای شکلات باز شد و صورت جوان پیدا شد. من به صورت شهید زل زدم و دست و پایم یخ کرد با صدایی لرزان گفتم: «خانوم معتمدی شهید زندهست.» او در حالی که آرامآرام اشک میریخت با صدایی ضعیف گفت: «میدونم. میدونم. شهیدان زندهاند الله اکبر.»
_جدی میگم…. نگاه داره حرف میزنه لباش تکون میخوره.
تازه فهمید چهخبر شده مثل فنر از جا پرید و کمک کرد تا جوان را روی زمین بگذاریم.
زاریکنان خودمان را به دکتر رساندیم. در آن بلبشو و ازدحام کسی حرف ما را نمیفهمید. خستگی و ضعف از سر و صورت پرسنل بیمارستان میبارید. آنقدر داد و هوار کردیم و بالا و پایین رفتیم تا بالای سر جوان آمدند و به دادش رسیدند.
تقریباً سه روز در سیسییو ماندیم تا فرشاد مهندسپور درست و حسابی زنده شد. از آنجایی هم که پدر و مادرش جنگزده بودند هیچکس را نداشت تا در خانه از او پرستاری کند. ده روزی هم به خانهشان در اول کمپلو رفتیم و غذایش را پختیم تا مادرش را پیدا کردیم و خیالمان راحت شد. بیبیزهرابیگم بیگدلی که از شادی زنده ماندن پسرش سر از پا نمیشناخت، برای ما سنگ تمام گذاشت. ما را به باغشان در دزفول برد و حسابی پذیراییمان کرد.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
طلب شفاعتی که به نجات شهید زنده ختم شد! بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، آئین گرامیداشت مرضیه حدیدچی (دباغ) از مبارزان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سالروز درگذشت او و با حضور خانواده وی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
راضیه دباغ فرزند ارشد مرضیه حدیدچی (دباغ) با اشاره به اینکه مرضیه حدیدچی تنها یک اسم نیست، بلکه بیانگر مسیری است که او برای زندگی خود انتخاب کرده است، اظهار داشت: بعد از گذشت شش سال از درگذشت مادرم، هنوز نام او را در جای جای ایران به عنوان بانوی شیرزنِ انقلابی میبینم که به اعتقاد من نام او صرفاً یک اسم نیست، بلکه رمز ماندگاری مادرم، مسیری است که برای خود انتخاب کرد و اکنون نام و یاد او به عنوان یک شیرزن در اذهان باقی مانده است.
شناساندن شخصیتهایی، چون حدیدچی به عنوان یک زن مبارز یک ضرورت است
راضیه دباغ گفت: زنان جمهوری اسلامی ایران به فرمایش مقام معظم رهبری نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، دختران و مادران اثرگذارتر هستند و اگر قرار باشد تاریخ را بدون حضور بانوان بررسی کنند، مطمئناً نتیجه درستی به دست نمیآورند؛ زیرا حتی اگر فرزندی از فرزندان ما در قالب یک انسان انقلابی تربیت میشود و به عنوان یک شهید نازنین به جامعه انقلابی هدیه میشود، تربیتی جز تربیت یک زن انقلابی نداشته است. البته این مطلب به معنای نادیده گرفتن نقش مردان نیست، اما واقعیت این است که کودکان زمان بیشتری از روزمرگیهای خود را با مادران میگذرانند و تربیت فرزندان نیز از همینجا شکل میگیرد؛ بنابراین آنچه در کودکان بالقوه وجود دارد، اول با تربیت مادر و خانواده و بعد با اجتماع به فعلیت میرسد.
وی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای مادرانه مرضیه حدیدچی (دبّاغ) گفت: وقتی درباره مادر ما صحبت میشود، مهمترین نکتهای که به دفعات میشنویم، جسارت و شجاعت او است. اما واقعیت این است، همین زن جسوری که ازسوی امام خمینی (ره) به عنوان سفیر در سفر به شوروی سابق و ارسال پیام حضرت امام به گورباچف انتخاب میشود؛ مادری بسیار دلسوز و مهربان بود که در تربیت معنوی فرزندان خود و شناخت راه درست به فرزندان خود از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
دبّاغ ادامه داد: انتخاب مادرم برای این سفر مهم ازسوی امام خمینی (ره)، نتیجه شناخت و درک حضرت امام از ایشان بود. این درک به مادر من شخصیت داد و در ادامه مسیر، شخصیت خود را رشد داد و آنقدر روی خود کار کرد تا توانست سختیها و ناسازگاریهای زندگی را تحمّل کند. این زن آنقدر احساس خوب زنانگی و مادرانگی دارد که در زندگی فرزندان و همسرش از این بابت هیچ نقطه کور و خالی باقی نگذاشته بود. مادر من با وجود اینکه سالها به عنوان مبارز دور از فرزندان خود بود، اما زمینههای تربیتی را به گونهای برای ما فراهم کرد که تربیت درست فرزندان همواره در خانه و خانواده ما جاری و ساری بوده است. مادرم یک زن جامع الاطراف بود و هیچ یک از ابعاد زندگی را خالی از حضور خود نگذاشت.
راضیه دبّاغ فرزند ارشد این بانوی مبارز همچنین با بیان اینکه مرضیه حدیدچی (دبّاغ) پایهگذار امور تربیتی در مدارس بود گفت: مسئولیتهای بلند مدت و کوتاهمدت بسیاری به مادر من سپرده شد که در انجام هریک از این مسئولیتها موفق و تأثیرگذار بود. یکی از این مسئولیتها، پایهگذاری حوزه امور تربیتی در مدارس بود، اما متأسفانه این امر مهم بعد از او در مدارس و سایر مراکز آموزشی و تربیتی فرزندان ایران جدی گرفته نشد که اگر این نقش مهم آموزشی در مدارس و دانشگاهها نادیده انگاشته نمیشد، امروزه شاهد رشد و شکوفایی بیشتری بودیم، اما متأسفانه اتفاقی که نباید میافتاد، افتاده است.
وی در پایان گفت: شناساندن شخصیتهایی، چون مرضیه حدیدچی (دبّاغ) به عنوان یک زن مبارز برای فرزندانمان یک ضرورت است و چه خوب است زندگی و مبارزههای مادرم و مردان و زنانی از این دست را در کتابهای شعر داستان برای فرزندانمان تعریف کنیم تا آنها در درازمدت به شناخت و آگاهی از خود و جامعه ایران برسند.
مرضیه حدیدچی (دبّاغ) در زندگی خود ناممکن را ممکن کرده است
مجتبی رحماندوست نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه گفت: با مطالعه زندگی دبّاغ متوجه ویژگیهایی در این بانوی مبارز میشویم که جمع آن در یک انسان طبیعی ممکن نیست. اما او در زندگی خود ناممکن را ممکن کرده است.
وی ادامه داد: تجلی صفات متفاوت و فراز و نشیبهای زندگی این بانوی مبارز در عمر سیاسی، اجتماعی و خانوادگی، از او یک چهره مبارز، چریک، رشید، اسوه مقاومت، مبارز، صخره نوردِ دوشکا به دوش در راه مبارزه با ضدّ انقلاب، الگوی زن مبارز در مخالفت با رژیم طاغوت و ازسوی دیگر نماینده دو دوره مجلس، پرسشگر و حقجو که سیاست او عین دیانت او بود، ساخته است. مرضیه حدیدچی (دبّاغ) مطیع رهبر انقلاب و امین او بود. او در راه مبارزه خود به اصول شرع اعتقاد داشت و با کسب اجازه از همسر خود به مبارزه میرفت. بنده مطالعه کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دبّاغ)» را برای شناخت بیشتر از این زن مبارز توصیه میکنم.
حدیدچی شخصیتی سازنده داشت
در ادامه این نشست محسن کاظمی نویسنده کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دبّاغ)» با اشاره به گفتگوی تاریخ شفاهی با این بانوی مبارز گفت: پیش از نگارش این کتاب با برخی از مبارزان انقلاب اسلامی گفتگو کرده بودم و نقش زن را در میان مبارزات انقلابی خالی میدیدم. با مطالعه بسیاری که روی این موضوع داشتم، به نام خانمها مرضیه حدیدچی (دبّاغ) و طاهره سجّادی برخورد کردم؛ که متأسفانه توفیق دست نداد سراغ خانم سجّادی بروم و درنهایت جایگاه و نقش زن مبارز را در گفتگوی تاریخ شفاهی با خانم مرضیه حدیدچی (دبّاغ) بررسی کردم و مفتخرم در این مجلس که به نام این زن مبارز مزیّن شده اعلام کنم که کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دبّاغ)» در برهوت و غربت کتاب به چاپ نوزدهم رسیده است.
نویسنده کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دبّاغ)» در ادامه با اشاره به افرادی که در زندگی او تأثیرگذار بوده اند گفت: خانم حدیدچی شیفته امام خمینی (ره) بود. او از حضرت امام شناخت داشت و همین شناخت باعث شد تا رنج سفر را تحمل کند و انقلابی زندگی کند و انقلابی از دنیا برود. اما آنچه مسلّم است، پدرِ خانم حدیدچی و آقای حسن دبّاغ همسر و مرحوم آیت الله سعیدی نقش مهمی در مبارزه این شیرزن و شناخته شدن او داشتند.
وی یاد آور شد: هیبت، صلابت، بینش و شناخت او باعث میشد که وقتی وارد زندان میشد، زنان مبارز گرد او جمع شوند و خانم حدیدچی ضمن حفظ زنان مبارز برای جذب زنان چپ هم تلاش میکرد و آنها را به راه اسلام، خط امام و انقلاب دعوت میکرد و در این راه موفق عمل کرد. خانم حدیدچی اساساً شخصیتی سازنده داشت، او در مواجهه با من به عنوان یک نویسنده و پژوهشگر نیز نقشی سازنده داشت و در محافل مختلف که دعوت میشد، از کتابی که درباره او نوشته بودم، سخن میگفت و قدردان بنده به عنوان نویسنده کتاب بود.
مریم اردبیلی مدیرکل اداره امور بانوان شهرداری تهران گفت: حدود ۸ سال داشتم که ازطرف مدرسه برای یک اردو به اردوگاه شهید باهنر رفته بودیم. در آن سفر یک روزه، خانم دبّاغ به دیدن ما آمد و برای ما صحبت کرد. در آن زمان و با توجه به سنّ و سال، شناخت اندکی از انقلاب اسلامی داشتم و برای خود تصورات مبهمی از زن انقلابی و انقلاب داشتم. ولی زمانی که خانم حدیدچی صحبت کرد، متوجه شدم که زن مسلمان ایرانی انقلابی چه فردی میتواند باشد. او در همان زمان به من به عنوان یک کودک، شناخت خوب و اثربخشی داد.
وی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در نشست فعالان حجاب و عفاف در سال ۱۳۹۷ گفت: در سال ۹۷ مجموعه فعالان عفاف و حجاب به دیدار با مقام معظم رهبری رفته بودند و گزارشهایی را از مجموعه فعالیتهای خود در این عرصه ارائه کردند. مقام معظم رهبری ضمن تأکید بر ضرورت معرفی یک الگوی زن ایرانی و انقلابی به دختران ایرانی، خاطره دیدار از سپاه پاسداران استان همدان زمانی که نماینده امام خمینی (ره) بودند را تعریف کردند که در آن سفر خانم مرضیه حدیدچی دبّاغ را از نزدیک دیدند و با فعالیتهای فرهنگی او از نزدیک آشنا شدند. مقام معظم رهبری گفتند که باید شخصیت هایی، چون خانم دبّاغ به دختران جوان شناسانده شود که اگر او را بشناسند، بسیاری از مشکلات حل میشود.
در پایان این مراسم و با حضور علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، عصمت مؤمنی معاون کتابخانه ملی و فاطمه صدر سرپرست معاونت پژوهش و منابع دیجیتال سازمان، از خانواده مرضیه حدیدچی (دباغ) تجلیل شد.
انتهایی پیام/241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
تأکید رهبر انقلاب اسلامی بر معرفی شخصیتهایی مانند بانو دباغ به دختران جوان بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حسن رحیم پور ازغدی در کانال تلگرامی خود نوشت:
بسم الله و منه و الیه
سروران، برادران و خواهران معظم
در کمال ادب و تواضع، از جانب خود و والده مکرم و خانواده داغدار ، محضر تکتک شما ادای احترام کرده و سپاسگزار صفا و همدردی و شرمنده لطف و غمخواری شما خواهیم بود. گرمای تسلیتها و دعاهای شما بزرگواران ، از سرمای غم در این فقدان تلخ کاست.
برای استاد و پدر ما، حتی در آخرین روزها، درد دین و دغدغه مستضعفین و انقلاب، مقدم بر درد بیماریهایش بود. از شبنامهنویسیهای دهه سی و چهل تا روزنامهنویسیهای پس از انقلاب، هزاران صفحه با خون دل نوشت. خانهاش، کارکرد دانشگاه و حوزه در تربیت و کادرسازی از صدها شاگرد دیندار انقلابی یافت.
او «استاد دردمندی» و «مرد همیشه نگران خلق» بود که در سالهای سخت پیش از انقلاب با علما و روشنفکران و چریکها مرتبط و در کار مبارزه بود اما سالهای پس از انقلاب را از جهاتی سختتر میدانست و شبانهروز ، نگران مادامالعمر «عدالت و کارآمدی» در جمهوری اسلامی و حفاظت ازمیراث امام وشهدا بود و رهبری پس از امام را رسالتی خطیر با کارنامهای موفق می دانست . جز “نویسنده منتقد”، امضائی نداشت و همه نوشته هایش را حتی آن بخش که رسانه ها منتشر نمیکردند با ” لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم”، مهر میکرد. یک ریال از بیت المال به هیچ مناسبت برنداشت و حتی اجازه نداد سنگ قبر فرزند شهیدش حمید ، غواص کربلای۴ را بنیادشهید بپردازد.
به التقاط و تحجر، لحظهای آتشبس نداد و با خطر فساد و اشرافیگری در حکومت دینی، لحظهای سازش نکرد. کلماتش پیرو سبک زندگیش بود. جدا از عاطفه فرزندی و بیاغراق، عرض میکنم از جهاتی متعدد، مردی چون او در همه عمر ندیدهام.
برای آن دینآشنای دلسوز که سراسر زندگی اش به محرومین خدمت کرد واز هزینه جهیزیه ازدواج فرزندانش تا مخارج مجلس ختم خودش ، همه جا فقرا را شریک کرد و تا آخر حتی در بستر بیماری به مجاهدین سراسر عالم می اندیشید، با ذکر صلوات بر محمد(ص) و آلمحمد(ع) طلب رحمت و مغفرت بفرمایید.
انشالله وصیتنامه ایشان در روزهای آینده منتشر و بخشی از مقالات آن مصلح اجتماعی بهتدریج در اختیار رسانههای عمومی قرار خواهد گرفت. همین جا وظیفه خود می دانم دربرابر همه سروران و عزیزانی که در دوران بیماری این حقیر نیز برای شفا دعا فرموده و پیگیر سلامت این ناچیز بودند و امکان پاسخگویی نداشتم ، سرتعظیم فرود آورم.
سپاسگزاری خاندان استاد مرحوم حاج حیدر رحیم پور ازغدی بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «قنبر راسخ» زندانی سیاسی ارتشی در دوران پهلوی، دبیر زندانیان سیاسی نیروهای مسلح قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دبیر فجرآفرینان نیروهای مسلح قبل از انقلاب در برنامه راهبرد اظهار داشت: فجرآفرینان به عنوان اعضای نیروهای مسلح بودند که عملاً از سال ۱۳۴۰ فعالیت انقلابی داشته و زندانی سیاسی شده بودند.
وی درباره وضعیت ارتش در دوران رژیم پهلوی و دلایل شکلگیری آن اظهار کرد: رژیم پایه گذاری شده توسط رضا شاه توسط استعمار انگلیس در ایران به قدرت رسید و پس از او نیز با اصرار و تلاش بعضی افراد پسرش با تایید انگلیس و هماهنگی آمریکا به صورت مشروط بر تخت قدرت تکیه زد.
راسخ بیان کرد: رژیم دست نشانده پهلوی برای حفظ خود و حمایت و صیانت از حقوق استعمارگران انگلیسی و آمریکایی نیازمند ارتش بود، بدنه ارتش از ملت انتخاب و گزینش میشدند و سیاست شاه این بود که افسران جزء امکانات و حوزه اختیارات کمتری داشته باشند و به جای آنها از مستشاران خارجی استفاده شود.
دبیر فجرآفرینان نیروهای مسلح عنوان کرد: مستشارانی از رژیم صهیونیستی و آمریکا در ایران حضور داشتند که علاوه بر حقوق بسیار بالایی که دریافت میکردند، حق توحش نیز جزو دریافتیهای آنها بود.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر دریافت حقوق و مزایای بالای مستشاران موضوع کاپیتولاسیون هم مطرح بود و مصونیت کاملی برای نیروهای خارجی وجود داشت.
راسخ اشاره کرد: مردم ایران توسط رژیم پهلوی در فقر، نبود بهداشت و عدم آگاهی سیاسی نگه داشته میشدند و تنها ملاک کسب مناصب و افزایش قدرت در این رژیم منحوس نزدیک بودن و ارتباط با دربار بود.
این مبارز انقلابی تاکید کرد: مستشاران خارجی باید در خدمت ارتش ایران میبودند و برای ارتقاء آموزش و توان ارتش کمک میکردند نه برای سروری و ایجاد مفاسدی که با فرهنگ مستشاری با خود به ایران آوردند.
وی اذعان کرد: تبعیض در درون ارتش بسیار فاحش بود، مشاهده مظالم اجتماعی و اتفاقاتی که سیستم ارتش شاهنشاهی در جریان بود سبب شد که اطمینان حاصل کنم که مقصر اصلی فساد شخص شاه است و برای مبارزه سیاسی و مخالفت با رژیم مصمم شوم.
راسخ تصریح کرد: تولید و خودکفایی در کشور به ندرت وجود داشت، در داخل ارتش وقتی فردی پیدا میشد که توان مهندسی و تولید بررخی محصولات را داشت تهدید میشد یا باید با نیروهای خارجی و برای آنها کار کند یا نابودش میکردند.
این مبارز انقلابی مطرح کرد: ابتکارات محدودی در بین نیروهای ارتشی وجود داشت تا هزینه اضافی بر کشور تحمیل نشود چراکه حتی یک پیچ ساده که کشور نیز قابل تامین بود از کشورهای خارجی تهیه شده و به بهانه آن چندین برابر ارزش واقعی کالا ارز از کشور خارج میشد.
وی اعلام کرد: وضعیت خفتباری به ارتش و ارتشیان کشور تحمیل شده بود، باید طوری میبودیم که آنها میخواستند باشیم و طبق امیال خارجیها رفتار میکردیم. بدنه ارتش همراه با ملت بود و با انقلابیون هم نظر بودند.
راسخ گفت: یکی از وظایف اصلی مستشاران خارجی کنترل نیروهای ارتشی ایرانی بودند و علاوه بر تایید صلاحیت در بدو استخدام، ارتشیها همواره تحت نظر سرویسهای جاسوسی خارجی و ضداطلاعات ارتش بودند تا مبادا اقدامی خارج از حدود و تصورات آنها انجام دهند.
انتهای پیام/ 141
مستشاران خارجی کنترل ارتش دوره ظاغوت را هم بر عهده داشتند بیشتر بخوانید »