مجاهدت

. آسمان؟ راستش نمیدانم چیست… فقط میدانم جای آدمهای خیلی خیلی خوب است… از هما…


.
آسمان؟
راستش نمیدانم چیست…
فقط میدانم جای آدمهای خیلی خیلی خوب است…
از همانهایی که بزرگی شان فقط در وسعت بیکرانِ آسمان میگنجد.
مثلا…
حسین بن علی (علیه السلام) و یارانش!
مثلا ..
خمینی کبیر و حاج قاسم و ابومهدی المهندس
آسمان سقفی که مانع پروازت میشود ، نیست!
آسمان منزل آرامی برای سکونِ دلهای یک عمر بی قرار است..
حال اینکه آسمان چیست بماند!
من فقط این را میدانم؛
” آسمان ” وسعتی دارد به اندازه ی حضور بقیة الله الاعظم المهدی المنتظَر ( عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)…
من تسکینی مقدس تر از تماشای بلندای آسمان سراغ ندارم…

۱۴مهرماه سال۱۳۹۹
ساعت ۶:۴۴

_________________________________________________



منبع

. آسمان؟ راستش نمیدانم چیست… فقط میدانم جای آدمهای خیلی خیلی خوب است… از هما… بیشتر بخوانید »

♡ احمد شجاع و بی ‌باک بود و ترس برایش معنی نداشت. همه فکر و ذکرش جهاد و شهادت بو…



?احمد شجاع و بی ‌باک بود و ترس برایش معنی نداشت.
همه فکر و ذکرش جهاد و شهادت بود و همیشه میگفت:” دنیا زندان مؤمن است.”
? احمد شجاعت و بصیرت را با هم داشت.
در شرایط مختلف درست فکر میکرد و تصمیم میگرفت.
? حضور در سوریه اخلاق او را تحت تأثیر قرار داده بود و نورانیت خاصی در صورتش دیده میشد.

? برشی از کتاب خاطرات شهید مشلب، ملاقات در ملکوت



منبع

♡ احمد شجاع و بی ‌باک بود و ترس برایش معنی نداشت. همه فکر و ذکرش جهاد و شهادت بو… بیشتر بخوانید »

(((( ! پروردگار : از رحمت من نا امید نشو ))) ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤…


(((( ! پروردگار : از رحمت من نا امید نشو )))
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

.
.

 



منبع

(((( ! پروردگار : از رحمت من نا امید نشو ))) ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤… بیشتر بخوانید »

. میپرسد: چرا حسین بن علی را دوست داری؟ جواب میدهم : حسین را دوست ندارم ، عاشقش…


.
میپرسد:
چرا حسین بن علی را دوست داری؟
جواب میدهم :
حسین را دوست ندارم ، عاشقش هستم!
با بی حوصلگی ادامه میدهد :
حالا همانی که تو میگویی! منظورم این است که چرا به او علاقه داری؟
میگویم چونکه “باید” حسین را دوست داشته باشم!
نفهمید چه میگویم ، این را از نگاه سردرگمش فهمیدم..
ادامه دادم:
ببین ! مسئله بسیار ساده است!
تمام قضیه ی عشق ما و حسین بن علی در این جمله خلاصه میشود ” امرِ ذاتی قابل تعلیل نیست ”
یعنی چه؟
یعنی مثلا تو نمیتوانی بروی از کوه بپرسی چرا کوه شده! نمیتوان از دریا بپرسید چرا دریا شده…
چون کوه خلق شده تا کوه باشد ، دریا آفریده شده تا دریا باشد ؛ پس این امور ذاتی هستند و نمیتوان دلیلی برای آنها قائل شد
تمام داستان همین است!
《امر ذاتی قابل تعلیل نیست!》
ما عاشق حسین خلق شده ایم ، تا به حسین عشق بورزیم!
اصلا میدانی! حسین دوست داشتنی است ! نمیتوان دوستش نداشت! نمیشود عاشقش نبود!
راستش خودم هم دقیق نمیدانم …
تنها چیزی که میدانم و یا بهتر بگویم ، تنها قطره ای که میتوانم از ژرفای دریای احساسم به حسین ، بر زبان آورم ، این است که 《 زندگی بی حسین معنایی ندارد…》
قلبی که حسین بن علی در آن منزل ندارد ، قلب نیست!
تاریک خانه ای بی روح است که با آن فقط میتوان خون مرگ را پمپ کرد…
حسین تپش قلبِ ما ، خونِ رگهای ما ، حسین دم و بازدم ماست…
اصلا حسین تمامِ تمامِ تمامِ زندگیِ ماست…

پنجشنبه ،شبِ اربعین سال ۱۴۴۲
ساعت ۰۰:۰۶

_________________________________________________



منبع

. میپرسد: چرا حسین بن علی را دوست داری؟ جواب میدهم : حسین را دوست ندارم ، عاشقش… بیشتر بخوانید »

امام خامنه‌ای: ملتی که محرم را دارد، مجاهدت و را دارد، ملتی که ماه دارد خدا ر…


امام خامنه‌ای:
ملتی که محرم را دارد، مجاهدت و را دارد، ملتی که ماه دارد خدا را دارد و ملتی که مجهز به ابزار و متکی به خداست هرگز مغلوب نخواهد شد.



منبع

امام خامنه‌ای: ملتی که محرم را دارد، مجاهدت و را دارد، ملتی که ماه دارد خدا ر… بیشتر بخوانید »