در پی درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون پیامهای تسلیت از سوی افراد و مراکز مختلف صادر شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، در پی درگذشت کیومرث پوراحمد نهادها و سازمانهای مختلف پیام تسلیتی ارایه کردند.
پیام تسلیت مدیرعامل بنیاد سینمایی
در متن پیام تسلیت سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی آمده است: «انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان بزرگ و بلند آوازه سینمای ایران بسیار دردناک بود.
خاطرات تصویری ما مملو از تصاویر فیلمهایی است که این سینماگر برجسته در گنجینه بصری سینمای ایران به یادگار گذاشت. شیرینی «قصههای مجید»، شکوه «بی بی چلچله»، لطافت «خواهران غریب»، شاعرانگی «نان و شعر»، زیبایی «شب یلدا» و روایت رشادت در «اتوبوس شب»، همگی آثاری هستند که چندین نسل با آنها خاطرات فراوانی دارند.
ضایعه درگذشت این سینماگر برجسته را به خانواده بزرگ سینمای ایران تسلیت گفته، برای آن مرحوم غفران الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم.»
انجمن بازیگران سینمای ایران
در متن پیام تسلیت انجمن بازیگران سینمای ایران آمده است:
«بازگشت همه به سوی اوست
بسیار تاسفانگیز است که بهار را با از دست دادن یکی از هنرمندان ارزشمند کشورمان آغاز میکنیم.
جناب کیومرث پوراحمد کارگردان توانا و باسابقه سینما و تلویزیون از میان ما رفت و به جاودانگی پیوست.
شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران، در گذشت این هنرمند خاطره ساز را به خانواده محترم ایشان، همکاران گرامی در انجمن صنفی کارگردانان سینما، جامعه هنری و تمامی یاران و دوستداران گرامی ایشان تسلیت عرض میکند»
پیام تسلیت خانه سینما
در این پیام آمده است:
«خانه سینما درگذشت تهیه کننده، نویسنده و کارگردان پیشکسوت سینمای ایران زندهیاد کیومرث پوراحمد را به خانواده محترم ایشان و اعضای محترم جامعه اصناف سینمای ایران تسلیت گفت.»
دبیر جشنواره فیلم فجر
در پی درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان محبوب کشور مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر پیام تسلیتی منتشر کرد.
بار دیگر ماتمی جانکاه سینمای ایران را در اولین روزهای بهار به شوکی بزرگ فرو برد.
اینجانب به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ سینما ضمن عرض تسلیت و همدردی با بازماندگان به ویژه خانواده محترم ایشان صبر جمیل و برای آن مرحوم غفران واسعه الهی مسئلت میدارم.»
انجمن سینمای جوانان ایران
در متن پیام این انجمن آمده است:
«قصهگوی «قصههای مجید»، راویِ مهربانِ «خواهران غریب» و تسخیرکننده به جادوی «اتوبوس شب»؛ آموزگار زندهنام و زندهیاد سینما، به دیدار حق شتافت؛ جای خالیاش در سینمای با اصالت ایران تا همیشه باقیست.
انجمن سینمای جوانان ایران، فقدان سینماگر پیشکسوت کیومرث پوراحمد را به خانواده گرامی این هنرمند و تمامی دوستداران و اهالی سینما، تسلیت میگوید.
روحش شاد و یادش گرامی.»
پیام تسلیت وزیر میراث فرهنگی
عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی در پیامی نوشته است:
در میان انبوهی از فیلمهای مطرح کارگردانان بزرگ در سال ۷۴ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به خاطر «خواهران غریب» را حق مسلم او میدانستم هرچند که در تصمیم هیات داوران هم دخالت نمیکردم.»
پیام تسلیت رئیس سازمان سینمایی
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی با انتشار پیامی درگذشت کارگردان باسابقه سینمای ایران مرحوم کیومرث پوراحمد” را به جامعه سینمایی و هنری کشور تسلیت گفت.
در این پیام آمده است:
«انالله و انا الیه راجعون
امروز سینمای ایران به سوگ هنرمندی پیشکسوت و نام آشنا «کیومرث پوراحمد» نشسته است.
هنرمندی خاطرهساز و فیلمسازی خوش فکر و موفق که توانست با آثارش چند نسل را با خود همراه کند و پوراحمد یکی از فیلمسازان مطرح سینمای معاصر است.
از خداوند منان برای این عزیز سفرکرده آرامش ابدی، رحمت و غفران الهی برای بازماندگان آن مرحوم صبر و شکیبایی خواستارم.
وی در کارنامه هنری خود فیلمهایی چون «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه»، «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «بی بی چلچله» و نیز سریالهای «قصه های مجید» و «سرنخ» به یادگار گذاشته است.
اینجانب مصیبت وارده را به جامعه هنری و سینمایی کشور و خانواده محترم آن مرحوم تسلیت عرض کرده و برای روحش شادی و غفران در جوار قرب الهی خواهانیم.»
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در نشست خبری شامگاه جمعه – ۲۱ بهمن ۱۴۰۱- هیات داوران این دوره از جشنواره را اعلام کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در نشست خبری شامگاه جمعه – ۲۱ بهمن ۱۴۰۱- هیات داوران این دوره از جشنواره را اعلام کرد.
پرویز شیخ طادی، مجید اسماعیلی، ایراهیم حاتمی کیا، پرویز محمد رضوی، محمد تقفی فهیم و مسعود نقاش زاده، به عنوان داور آثار بخش رقابتی این دوره از جشنواره را بررسی می کنند.
مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره در پردیس سینمایی ملت در ابتدای این نشست از فعالیت اهالی رسانه در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر قدردانی کرد و از دبیر جشنواره برای اعلام اسامی نامزدهای جشنواره فیلم فجر دعوت کرد.
مجتبی امینی از اهالی رسانه و سینما در این دوره از جشنواره قدردانی کرد و اعلام کرد که مراسم اختتامیه ساعت ۱۸:۳۰ فردا جمعه – ۲۲ بهمن ۱۴۰۱- در برج میلاد برگزار خواهد شد.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ش بهمن ۱۴۰۱ به دبیری مجتبی امینی در دو پردیس سینمایی ملت و برج میلاد برگزار میشود. امسال ۲۴ فیلم در بخش سودای سیمرغ در جشنواره فیلم فجر به رقابت میپردازند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
متأسفانه بعضی از اهالی سینما نیز به موج تحریم پیوستند و جشنواره فجر را تحریم کردند. عمدۀ آنها کسانی بودند که امسال فیلمی نداشتند، یا اگر در فیلمی بازی داشتند، نقشهایشان کوتاه بود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، اهالی سینما در ایام برگزاری جشنوارۀ فجر احساس جشن و سرور دارند و این نشان میدهد که «جشن واره» لایق نامش شده است. اما این جشنواره آیا به لیاقت نام مبارک «فجر» هم رسیده است؟ در این خصوص در ادامه سخن خواهیم گفت.
تنور جشنوارۀ فجر در سالهای متعدد و دولتهای مختلف، همیشه گرم بوده است. حتی در سال ۱۳۸۸ که به سبب انتخابات ریاست جمهوری، آشوبهایی در کشور شکل گرفت، سینماگران ترجیح دادند آن موضوع را فراموش کنند تا کامشان در ایام جشنواره تلخ نشود. مشابه با چنین وضعی را امسال هم شاهد هستیم.
در جشنواره، همه میدانند که به غیر از جشن و شکر نباید چیزی در میان باشد، و این البته بسیار مستحسن است. حتی برخی سینماگران که در فیلمهایشان به طور صریح یا پنهان، با جمهوری اسلامی و حتی دین مبارک اسلام ضدیت میکنند بسیار شایق هستند که فیلمهایشان را در جشنواره فجر نمایش دهند.
مثلاً تهمینه میلانی با اینکه در آذر ۱۳۸۹ مصاحبه کرده و گفته بود که فیلم «یکی از ما دو نفر» را به جشنواره فجر نخواهد فرستاد اما دیدیم که او عملاً به نمایش فیلمش در بخش خارج از مسابقه رضایت داد و آن را غنیمت دانست. اما وقتی فیلم آخر او به نام «ملی و راههای نرفته» (۱۳۹۵) در بخش جنبی جشنوارۀ فجر هم پذیرفته نشد، فریادهایی تهدیدآمیز با صدایی کلفت از او به گوش رسید؛ فقط مانده بود که با مدیران جشنواره دست به یقه شود.
مجید برزگر نیز یکی از آن آدمها است. او شعار «فیلمساز مستقل» سر میدهد، اما اغلب فیلمهایش را با بودجه دولتی میسازد. وقتی فیلم پرویز (۱۳۹۱) را به جشنواره راه ندادند، او شروع به مصاحبه و تخریب جشنواره فجر کرد و حتی فیلمش را بعد از جشنواره برای منتقدان و اهالی رسانه، نمایش داد. و همچنین است جواد نوروزبیگی تهیه کنندۀ فیلم عنکبوت (ابراهیم ایرجزاد/ ۱۳۹۸) که با اصرار و نفوذ خود، بالاخره موفق شد فیلمش را در حاشیۀ جشنواره برای اهالی رسانه در سینما ملت به نمایش درآورد؛ در یک سئانس فوقالعاده، بعد از نیمهشب!
جشنواره فیلم فجر را الحق، «تحویل سال سینمایی» مینامند، که لقب برازندهای است. خصوصاً که این جشن در بهمن ماه واقع شده و نتیجۀ کار و تلاش سینماگران را میتوان در انتهای هر سال دید. پس از جشنواره و همزمان با نوروز، یک سال جدید در سینمای ایران آغاز خواهد شد.
چگونه یک مدیر برای جشنواره پیدا کنیم؟
جشنواره فجر در معاونت سینمایی وزارت ارشاد پایهگذاری شد و تاکنون به توسط بازوی اجرایی آن معاونت، یعنی بنیاد سینمایی فارابی برگزار میشده است. سابقاً بسیاری از رؤسای جشنواره، مدیران وقتِ بنیاد فارابی بودهاند، افرادی از قبیل: سیدمحمد بهشتی، محمدمهدی عسگرپور، علیرضا رضاداد و مجید شاهحسینی.
حجتالله ایوبی که در دولت اول حسن روحانی به مدیریت سینما رسید، یکی از آن آدمهای غریبی بود که عملاً با سینما نسبتی نداشت. تنها سابقۀ سینمایی او، گرفتن چند عکس یادگاری با جمشید مشایخی بود. جناب ایوبی که با اتکاء به مشاورانش مدیریت سینمای ایران را قبول کرده بود، دبیری فجر را به مهمترین مشاور خود علیرضا رضاداد سپرد. و جناب رضاداد تنها کسی است که بعد از اتمام دبیریاش در سالهای ماقبل، دوباره به این مسئولیت بازگشت.
در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ دبیر جشنواره همچون اغلب مدیرانِ دولت حسن روحانی، یک فردِ دو تابعیتی بود. نتیجه آن شد که فیلمهایی مانند سیانور (بهروز شعیبی/ ۱۳۹۴) و ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان/ ۱۳۹۵) که به جنایات منافقین خلق میپرداختند، کاملاً نادیده گرفته شدند، مبادا که برای سفرهای خارجی جناب دبیر، مسئلهای پیش آید! بعد از فضاحت به عمل آمده، محمد حیدری عزل شد و ابراهیم داروغهزاده جای او را گرفت.
هنر جناب داروغهزاده که همزمان معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز بود، این شد که جشنواره را از مرکز همایشهای برج میلاد (بعد از هشت سال پیاپی)، به سینما ملت برد و بخش مربوط به فیلمهای خارج از مسابقه را حذف کرد. با این کار، جشنواره فجر عملاً حالت بومی و گپ و گعدۀ خود را از دست داد و به جشنوارههای جهانی نزدیکتر شد. در نتیجه، دلخوریهای فراوانی از سوی برخی سینماگران پدید آمد، کسانی که حاضر بودند فیلمشان را مانند سالهای قبل، در بخش «نوعی نگاه» (خارج از مسابقه) نمایش دهند.
آقای طباطبایینژاد بعد از آنکه مسئولیت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را به آقای حمیدی مقدم واگذار کرد، به ریاست دورۀ سی و نهم فجر رسید و ترجیح داد که در دوران اوج کرونا، کاخ جشنواره را بعد از سه سال، به برج میلاد بازگرداند. او تعداد فیلمها را به شانزده عنوان کاهش داد و فقط دو سئانس برای نمایش در نظر گرفت. به این ترتیب جشنواره طی هشت روز به کار خود پایان داد. دو روز پایانی، به تکرار نمایش فیلمهای برگزیده گذشت.
دورۀ چهلم که میبایست نقطۀ عطفی در برگزاری جشنواره میشد، از جهاتی دیگر مورد توجه قرار گرفت. مدیریت مسعود نقاشزاده که از تحصیل کردگان دانشکده صداوسیما و از مدیران سابق مرکز سیمافیلم و بنیاد سینمایی فارابی بود، مهمترین ضعف این دوره از جشنواره تلقی شد. از انتخاب فیلمهای ضعیفی مانند ماهان (حمید شاهحاتمی) و لایههای دروغ (رامین سهراب) و نمور (داود بیدل) گرفته تا حذف سیمرغ مردمی و درز کردن نام برندگان قبل از شروع مراسم اختتامیه.
اما مهمترین حاشیهای که برای جشنواره چهلم فجر پدید آمد و تا قریب یک ماه نیز ادامه داشت، اظهار نظر نویسندۀ فیلم نمور بود. خانم نوشین معراجی در جواب سؤال راقم در کنفرانس خبری، عقاید فمینیستی مستتر در فیلم را بروز داد و میان فرزند شرعی و غیرشرعی تفاوتی قائل نشد. جناب نقاشزاده زودتر از مدیران قبلی مسئولیت خود را تحویل داد. هفدهم فروردین ۱۴۰۱، مسئولیت دورۀ چهل و یکم به مجتبی امینی سپرده شد. و حالا باید منتظر ماند و دید که آیا سابقۀ تهیه کنندگی جناب امینی در آثاری مانند سریال گاندو و برنامۀ سینمایی هفت (با اجرای حسین لطیفی) میتواند به او در برگزاری بهتر جشنواره فجر مدد برساند.
چگونه اهداف انقلاب را برآورده کنیم؟
سال ۱۳۹۰ که دبیری جشنوارۀ فجر به محمد خزاعی رسید، او سه کلمۀ «اخلاق، امید و آگاهی» را سرمشق و شعار جشنواره قرار داد، رهنمودهای خوبی که البته برای مدنظر قرار گرفتن در تولیدات آن سال، خیلی دیرهنگام بود. مهر ۱۴۰۰ که جناب خزاعی به مدیریت سینمای کشور رسید، دوباره همین سه کلمه، بعد از ده سال به شعار جشنواره تبدیل شدند؛ آنچنانکه امسال نیز همین سرمشق برقرار است. اما جناب خزاعی این سه شعار را از کجا آورده بود؟
رهبر معظم انقلاب در تمدید حکم ریاست جناب ضرغامی در شانزدهم آبان ۱۳۸۸ چهار مشخصه ضروری برای برنامههای صدا و سیما ذکر فرمودند که عبارت بودند از: دین، اخلاق، امید و آگاهی. در بدو امر به نظر میرسد حذف خصیصۀ «دین» در شعار جشنواره، موجه بوده است. زیرا نمیتوان سینماگر را وادار کرد که فیلم دینی بسازد یا اگر به دین بیاعتنا بود، با او ضدیت کرد و فیلمش را به جشنواره راه نداد. در برخی اوقات ممکن است که چنین رفتاری با کرامت انسانی نیز سازگار نباشد. آیا ممکن است که فیلمسازان ما بدون این سرمشقها، خودشان، هم سالک باشند و هم راهبر؟ اگر اینطور شود، جشنواره «فجر» به لیاقت نامش رسیده است.
چگونه سینماگر انقلابی تربیت کنیم؟
اغلب سینماگران ایرانی گوئیا از برج عاج به زمین هبوط کردهاند و نمیتوان با آنها از تعهد به دین و وطن سخن گفت. میخواهم بپرسم که چرا هنرمندان ما شرم دارند که دربارۀ عقاید حقّۀ خود فیلم بسازند؟ به هر حال، همۀ ما، مسلمان زادهایم و به حقانیت دین اسلام باور داریم.
مقولات هنر، ادبیات و سینما، عین تعهد هستند؛ یا به خالق رحمان یا به رجیم شیطان. در زمانهای که روشنفکران و معاندان، شرم ندارند که از عقاید خزعبل خود سخن بگویند چرا هنرمندان رحمانی، حیا میکنند؟ گویا شعار «هنر برای هنر» را فقط برای بستن دهان «هنرمندان متعهد و معتقد» وضع کردهاند، شعاری که اصولاً دیگران به آن وفادار نیستند. نمونهاش جشنوارهای مانند برلین است که سیاسی کاریاش را فریاد میزند.
چرا ما شرم داریم که دربارۀ حقایق عالم و عقاید اسلامی خود فیلم بسازیم؟ آیا چنین فیلمهایی مخاطب ندارند؟ ابداً اینطور نیست. آیا ما مؤمنانِ ضعیف هستیم که از استهزاء دشمن و ملامت آنها خوف داریم، یا چیز دیگری در میان است؟ حضرت امیر المؤمنین(ع) وفق آنچه که در خطبۀ ۱۸۰ نهجالبلاغه آمده است یاران خود را به سبب عدم اطاعت از فرامینش ملامت میفرمود و از اطاعت یاران معاویه، اعجاب داشت.(۱) آیا وضع کنونی ما شبیه به آن دوران نیست؟ جبهۀ حق اگرچه پیروان اندکی دارد اما هر کدام از آن جهادگران، همچون یک مرد جنگی هستند که از صد هزار سیاهی لشگر جبهۀ باطل، برترند.
کشور فلسطین از سال ۱۹۴۸ بر طبق عقاید بدعتگذاران یهود، اشغال شد و دولتی غیر قانونی در آن تأسیس گشت. صهیونیستها طبق قانون اساسی رژیم اشغالگر خود، ادعا میکنند که اسرائیل را بر اساس قوانین تورات اداره خواهند کرد.از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز کشوری است که میخواهد قوانین اسلام را بر وفق قرآن کریم اجرا کند.
بر طبق اطلاعات مندرج در سایت IMDb هر ساله حدود سی فیلم سینمایی در فلسطین اشغالی ساخته میشود که موضوعات اغلب آنها، دیانت و ملیت یهود است. صهیونیستها، بدعتگذارانِ دین یهود هستند. آنها حقایق همین تورات کنونی را که به یهودیان گفته است اگر فاسق شوید، خداوند زمین فلسطین را از شما میگیرد، کتمان میکنند. و رسالت اصلیِ حضرت عیسی نیز همین بود که وعدۀ خداوند در تورات موسی درخصوصی اخراج یهود از فلسطین را یادآوری کند. و چون یهودیان به سخن عیسی(ع) چندان توجهی نکردند، چهل سال بعد از عروج او، رومیان در سال ۷۰ میلادی بر آنها مسلط شده یهودیان را قلع و قمع کردند؛ به طوریکه فقط در شهر قدس، یک میلیون نفر به قتل رسیدند.
میخواستم بپرسم که چرا ما شرم داریم که از عقاید صحیح خود سخن بگوییم و یا مثلاً درخصوص همین مسئلۀ فلسطین فیلم بسازیم.مشابهتاً در هالیوود نیز وضع بر همین منوال است. جریان اصلیهالیوود در دست سرمایهداران و کمپانیهایی است که اغلب یهودی هستند و قادرند با پول خود چندین کشور جهان سومی را بخرند یا حاکم مورد نظر خود را به قدرت برسانند. اما اکنون که زمانۀ قلدرمآبی گذشته، آنها به نحوی دیگر و با پنبه سر میبرند. یعنی دیانت و سیاست خود را در قالب سینما و رسانه میریزند و به فروش میرسانند و عموم مردم جهان برایش پول میدهند و با رغبت تماشا میکنند و چه بسا که آگاهانه یا ناآگاهانه، روح جوانان خود را مطابق با آن فیلمها قالب میزنند.
در خارج از نظام استودیویی، فیلمسازان مستقلی نیز هستند که در یک تراز مالی کوچکتر به فیلمسازی خود ادامه میدهند، اما نه گمان ببرید که اینها افرادی هستند که میتوانند مخالف سیاستهای آمریکا و دیانت یهود فیلم بسازند. حامی اغلب اینها نیز سرمایهداران یهودی در آمریکا هستند که سرمایۀ خود را در جز در راه سیاست و تبلیغ دین محرّف خود خرج نمیکنند. حتی فیلمهایی که فقط سرگرمیِ مطلق هستند، باز هم به جواز و فتوای کاهنان یهود ساخته شده و میشوند.
لذا میبینیم که این فیلمسازان مستقل آمریکایی یا اروپایی نیز، غالباً یهودی از آب درمیآیند که معمولاً پس از ساخت چند فیلم، جذب استودیوهای بزرگ هالیوود میشوند. افرادی مانند: کوئنتین تارانتینو، دیوید فینچر، الیور استون، برادران کوئن، میلوش فورمن، بریان سینگر، استنلی کوبریک، دارن آرنوفسکی، رومن پولانسکی، مل بروکس و وودی آلن، که همگی یهودی هستند.
چگونه یک جشنوارۀ انقلابی را حفظ کنیم؟
گرچه مردم انقلابی توانستند حکومت پهلوی را در فاصلۀ سیزده ماه سرنگون کنند (از قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) اما آیا به همین سادگی هم میشود فرهنگ و سینما را متحول کرد؟ مسلّماً نه. مبحث تخصص یا تعهد، همواره بحث اول ما بوده و هست. ما به کدام نیاز داریم؟ فیلمسازانی که در کار خود تبحر دارند اما انقلابی نیستند، یا مسلمانان متعهدی که فیلمسازی نمیدانند؟
پاسخ این است که اگر قصد ما، اعتلای کلمة الله باشد، خداوند تعالی به طور خاص به او مدد خواهد رساند. چنانکه از سول اکرم نقل شده است که فرمود: «من کان لله، کان الله له (بحار الأنوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷). به همین سبب است که افرادی مانند حسن طهرانی مقدم توانستند با تعهد و خلوص نیت، به تخصص برسند و ما را در عرصۀ موشکی در جهان سرآمد کنند. مسائل فرهنگی نیز از این افق دور نیست.
یکی از برکات جنگ تحمیلی آن بود که عدهای فیلمساز متعهد تربیت کرد که بدواً فقط میخواستند صحنههای جهاد فی سبیل الله را ثبت و ضبط کنند. جنگ تحمیلی باعث شد که انقلابی بودن برای آنهایی که طالب آن بودند مستدام باشد؛ لااقل تا پایان جنگ. اما تقدیر این بود که بعد از رحلت حضرت امام(ره) دین از «ظاهر» جامعه به «باطن» آن کوچ کند. نتیجه آن شد مؤمنان حقیقی به کنج خانههای خود خزیدند و حتی برخی از فیلمسازان دوران دفاع مقدس، بعد از اتمام جنگ عافیتطلب شدند و در عقاید خود تجدید نظر کردند. دست حوادث برخیها را تغییر داد. اندکی از آنها همچون سید مرتضی آوینی و نادر طالبزاده به امور مطبوعاتی یا برنامهسازی روی آوردند و قوت قلب مسلمانان و خار چشم مغرضان شدند. و دیگر ندیدیم فیلمساز متفکری که همانند سید مرتضی، جانش را بر سر عقیدهاش بگذارد و شهید شود.
سید مرتضی دو ماه قبل از شهادتش داور یازدهمین دورۀ جشنواره فجر بود. او با مطالعات عمیق قرآنی، فلسفی و هنری و با قلم زیبایش مسیری برای انقلابی بودن در برابر نسل ما گشود که سال به سال بر پیروانش افزوده میشود. میخواستم بگویم که چرا جشنواره فجر و اصولاً خود ما احساس انقلابی بودن نمیکنیم که اجمالاً عرض کردم. اگر اکثریت مسلمانان، انقلابی نباشند، از سینماگران چه انتظاری میتوان داشت؟
حتماً شنیدهاید سخن آن ادیب را که میگفت: «انسان را با دستمال ابریشمی صیقلی نمیکنند» و درست میگفت. در زمانهای که کسی برای «خوب بودن» نمیخواهد سختی بکشد و مخصوصاً که سینما نیز عملاً انواع ریاکاری را به انسان میآموزد، سخن گفتن از انقلابی بودن و حساب کشیدن از نفس خویش، مانند شنا کردن بر خلاف جریان آب است. اگرچه در مسیر حق، از قلت افراد و کثرت دشمنان نباید هراس داشت.
چطور سایۀ بلند داشته باشیم؟
بسیاری از فیلمهایی که به طور علنی یا در لفافه، علیه اسلام و جمهوری اسلامی و حتی کشور ایران ساخته میشوند، متأسفانه در جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود. یلدا (مسعود بخشی/ ۱۳۹۷)، مردن در آب مطهر (نوید محمودی/ ۱۳۹۸) و مامان (آرش انیسی/ ۱۳۹۹) سه نمونه از این فیلمها هستند که قسمتی از هزینههای آنها از سوی وزارت ارشاد در دولت حسن روحانی تأمین شده است.
جناب مسعود نقاشزاده که معاونت فرهنگی بنیاد فارابی را تا اسفند ۹۸ بر عهده داشت، در اختصاص بودجه بیتالمال به فیلمهای یلدا و مردن در آب مطهر، نقش اصلی را ایفاء کرد. اگرچه ضدیت فیلمهای یلدا و مامان، علیه اسلام و ایران، به طور نمادین است و مدیران میتوانند مدعی شوند که غرض فیلمساز را نفهمیده و فریب خوردهاند، اما فیلم «مردن در آب مطهر» که به تمسخر شریعت اسلام و ایرانیها میپردازد و مسیحیت را صریحاً تبلیغ میکند، چه جای توجیه دارد!؟ مخصوصاً که مسئولان بنیاد فارابی بعد از تماشای فیلم کامل بود که مشارکت در آن را پذیرفتند (یعنی مدیران فارابی، فیلمنامه را به تصویب نرسانده بودند که کارگردان بتواند در حین ساخت، آن را تغییر دهد و آنها خود را بری الذمه بدانند؛ شبیه به آنچه دربارۀ فیلم «یک خانوادۀ محترم» ساختۀ مسعود بخشی رخ داد).
آنچه مخاطبان از تماشای فیلم یلدا میفهمند، ضدیت آن با قانون قصاص است. اما این فیلم در لفافه، به تمسخر رسول اکرم(ص) میپردازد (مریم در فیلم که در سن نوجوانی مرتکب قتل شده، نمادی از عایشه است که مطابق با منابع رواییِ اهل سنت، در خردسالی به عقد رسول اکرم در آمده است). مسعود بخشی که اثر قبلیاش به نام یک خانوادۀ محترم (۱۳۹۱) را در سیمافیلم تهیه کرده و فیلمنامه را در حین ساخت، تغییر داده و قراردادش با تلویزیون فسخ شده بود، با فیلم دومش به تمسخر تلویزیون پرداخت و از رسانۀ ملی انتقام گرفت. اگر چنانچه جناب نقاشزاده که خودش از مدیران سیما بود، همان وقت برای اختصاص بودجۀ بنیاد فارابی به این فیلمها توبیخ شده بود، هیچگاه به مدیریت جشنواره فجر نمیرسید و آن فضاحتها بار نمیآمد.
فیلم مامان به تهیهکنندگی مجید برزگر با بودجۀ مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شد؛ فیلمی نمادین با بازی رؤیا افشار در نقش یک مادر شاغل، که بدبختیهای خانوادۀ او را به سبب اخراج وی از پالایشگاه آبادان قلمداد میکند، اخراجی که بعد از انقلاب رخ داده است. مامان اکنون رانندۀ تاکسی است و در انتها نیز خودش را آتش میزند! تفاوت مجید برزگر با برادرش جمشید برزگر که در بی.بی.سی فارسی علناً به ضدیت با جمهوری اسلامی میپردازد، در لحنهای صریح و غیرصریح آنها است. وگرنه در ماهیت خود، تفاوتی ندارند.
عبدالرضا کاهانی نیز یکی از این افراد است که هم فیلمهای ضد دین و معاندانه میسازد و هم بر نمایش آنها در جشنواره فجر اصرار دارد. فیلم نمادین «هیچ» (۱۳۸۸) از او که علیه رئیسجمهور وقت بود، با اغماض مدیران به جشنواره آمد. اما دو سال بعد که فیلم «بیخود و بیجهت» از ساختههای او پروانه ساخت نگرفت و در فهرست جشنواره نیامد، کاهانی به دبیر جشنواره یعنی محمد خزاعی متوسل شد و فیلم مذکور در بخش جنبی، نمایش یافت. اما جناب رضاداد به زنجمورههای کاهانی برای پذیرش فیلم بعدیاش به نام استراحت مطلق (۱۳۹۳) در جشنواره توجهی نکرد.
اولین خواستۀ ما از مدیران جشنواره این است که این فیلمهای معاند را در جشنواره فجر نمایش ندهند و اسباب شهرت آنها را فراهم نکنند. در مرتبۀ بعد میتواناندیشید که این آثار مغرضانه چطور مجوز ساخت گرفتهاند! و بعد میتوانیم این مسئله را پیگیری کنیم که چگونه بیتالمال مسلمین، علیه اسلام و مسلمین به کار رفته و مصروف به ساخت این فیلمهای ضد دین شده! و دقیقاً همینجا است که چاقو دستۀ خودش را هم میبرد.
میخواستم بگویم که میان منتقدان و معاندان، باید تفاوت قائل شد. برخی سینماگران، منتقد وضعیت موجود هستند و فیلمهایشان را در همین جهت ساختهاند. اما حساب معاند و برانداز را باید از آنها جدا کرد. متأسفانه رحمت برخی از مدیران، حتی دشمنان را نیز فراگرفته اما دوستان را بینصیب گذاشته است، درست بر خلاف فرمودۀ قرآن، آنها رُحَماء علی الکفار و أشدّاء بینهم شدهاند. این مدیران غربزده را نیاز به رسوایی دارند. امام علی(ع) فرمود ملامت نشود کسی که از غم دزدیدن یک خلخال از پای یک زن یهودی توسط یاران معاویه، بمیرد (نهجالبلاغه، خطبه ۲۷). و این نشان میدهد که رحمت و نعمت در سایۀ مؤمنان حقیقی به دست میآید. کسانی که صبر وافر دارند و در عین مرزبندی با دشمنان، آنها را تحمل میکنند. مصطفی چمران، مرتضی آوینی و نادر طالبزاده برخی از این افراد بودند. ما به چنین مدیران مهذّب و شجاعی نیاز داریم.
تفکیک جشنوارۀ جهانی؛ خوب یا بد؟
از بهمن ۱۳۹۳ بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر، از آن جدا شده و به اردیبهشت سال بعد افتاد. طی شش سال، جشنواره جهانی فجر در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد، در پردیس چارسو برگزار میشد؛ از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ (بهجز سال ۱۳۹۹ که به دلیل کرونا برگزار نشد). و دبیری آن، با رضا میرکریمی بود اما در سال ۱۴۰۰ به محمد مهدی عسگرپور سپرده شد. با آمدن دکتر اسماعیلی وزیر جدید ارشاد در دولت آقای رئیسی، با تفکیک بخش بینالملل مخالفت شد و عملاً اردیبهشت ۱۴۰۱ بدون فجر جهانی گذشت. علت را در صرفهجویی در هزینهها اعلام کردند که چندان توجیهپذیر نبود. جالب توجه اینکه اغلب مخالفان این تفکیک، کسانی هستند که خودشان در جشنواره جهانی شرکت نمیکردند و لذا از کیفیت و لزوم آن بیخبر بودند.
راستش بنده با جداسازی جشنواره جهانی فجر موافق بودم و تماشای فیلمهای مستند و سینمایی خارجی را بر روی پرده غنیمت میدانستم. مضافاً که برخی فیلمهای ایرانی نیز که به هر دلیلی از جشنواره ملی فجر بازمانده بودند، فرصت داشتند تا خودی نشان دهند و مخاطبان خود را پیدا کنند. از آنجا که اولویت اغلب مخاطبان در جشنوارۀ ملی فجر، تماشای فیلمهای وطنی است لذا فیلمهای خارجی عملاً مخاطبی نداشتند و امسال هم نخواهند داشت.
همانطور که بخش فیلمهای کودک و نوجوان در سال ۱۳۶۹ از جشنواره فجر جدا شد و متعاقباً فیلمهای مستند و کوتاه نیز تفکیک گشته و صاحب جشنوارههایی مستقل شدند، جشنواره جهانی فیلم فجر نیز باید از بخش ملی آن جدا باشد تا مخاطبان بتوانند به تماشای محصولات خارجی بپردازند و اینچنین نباشد که فیلمهای خارجی، فقط برای هیئت داوران به نمایش درآیند.
تحریمکنندگان همیشگی جشنوارۀ فجر
در تعاقب آشوبهای اخیر و فتنۀ مهسا امینی، اعضای هیئتمدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران (خانه سینما)، در روز دوازدهم آذر اعلام کردند: «در ماههای آتی، در هیچیک از جشنوارههای پیشِرو، اصلاً حضوری نداشته و نخواهیم داشت و هیچ مسئولیتی را هم نمیپذیریم. طبعاً آن دسته از همکاران و اعضای محترم انجمن که چنین نمینگرند، مخیرند و میتوانند راساً اقدام کنند».
اعضای پنج نفرۀ انجمن منتقدان که یازدهم آبان ۱۴۰۰ انتخاب شدهاند، عبارتند از: جعفرگودرزی، کامران ملکی، رضا صائمی، رضا درستکار، محمدرضا لطفی و ایضاً پیمان شوقی (بازرس). همانطور که از متن بیانیه مشخص است، این بیانیه صرفاً از سوی هیئت مدیرۀ انجمن منتقدان سینما بوده و ربطی به باقی اعضای انجمن ندارد.
متأسفانه بعضی از اهالی سینما نیز به این موج پیوستند و جشنواره فجر را تحریم کردند. عمدۀ آنها کسانی بودند که امسال فیلمی نداشتند، یا اگر در فیلمی بازی داشتند، نقشهایشان کوتاه بود. مانند مانی حقیقی و هانیه توسلی که در فیلم علیرضا معتمدی با عنوان «چرا گریه نمیکنی؟» بازی کردهاند. برخی از این افراد که سال ۱۳۸۸ جزو آشوبگران بودند، همان وقت نیز تحریم جشنواره را کلید زده بودند اما یخشان نگرفت. و همچنین بود سال ۱۳۹۸ که بهانۀ سقوط هواپیمای اوکراینی به دستشان افتاد. الگوی آنها، آشوبهای سال ۱۹۶۸ دانشجویی ـ کارگری است که به تعطیلی جشنواره کن منجر شد.
خوشبختانه یا متأسفانه، حیای جمهوری اسلامی در حفظ کردن آبروی مخالفان خود، برخی از این افراد را آنقدر وقیح کرده است که گمان میکنند مملکت باید همیشه برای آنها خضوع کند. اما آن دوران به سر آمده است. در سالهای قبل، برخی از تحریم کنندگان جشنوارۀ فجر که عدم همراهی مردم را دیدند، خودشان نیز به آنها پیوستند و فیلمها را در سینماهای مردمی تماشا کردند. انشاءالله دورۀ چهل و یکم از جشنواره فجر نیز به بهترین نحو برگزار خواهد شد و روسیاهی بر زغال خواهد ماند.
گفتار را با سخنی از ارنستو چهگوارا انقلابی کوبایی ختم میکند. از او نقل است که گفت: اگر توانستید به مگسها بفهمانید که گل از زباله بهتر است، میتوانید به خائنان مملکت هم بفهمانید که کشور از ثروت بهتر است.
* امیر اهوارکی _____________ ۱- ترجمۀ فرمایش مولا(ع) این است: «آیا دینی نیست که شما را گرد آورد؟ آیا غیرتی نیست که شما را برای جنگ با دشمن بسیج کند؟ شگفتآور نیست که معاویه انسانهای جفاکار پست را میخواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششی از او پیروی میکنند! و من شما را برای یاری حق میخوانم، در حالی که شما بازماندگان اسلام، و یادگار مسلمانان پیشین هستید. با کمک و عطایا شما را دعوت میکنم ولی از اطراف من پراکنده میشوید، و به تفرقه و اختلاف روی میآورید. نه از دستورات من راضی میشوید، و نه شما را به خشم میآورد که بر ضد من اجتماع کنید.» ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۸۰
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
مجتبی امینی دبیر چهلویکمین جشنواره فیلم فجر با اشاره به فعالیت هیأت داوران این دوره از جشنواره دلیل تأخیر در اعلام اسامی داوران را جلوگیری از بیاخلاقیهای رسانهای دانست.
به گزارش مجاهدت از مشرق، مجتبی امینی دبیر چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ، درباره تأخیر در معرفی هیأت داوران این دوره از جشنواره توضیح داد: به دلیل شرایطی که امسال در آن قرار داشتیم در برنامهریزی جشنواره فیلم فجر از ابتدای امر میدانستیم باید براساس پروتکلهای جدید روند جشنواره تبیین شود تا بتوانیم بهگونهای جشنواره را مدیریت کنیم تا دستاندرکاران جشنواره و دوستانی که میخواهند در این رویداد حضور داشته باشند، اعم از صاحبان آثار و هیأتهای انتخاب و داوری، تحت فشار جریان بیاخلاق رسانهای قرار نگیرند.
وی افزود: شبکههای رسانهای خارج از کشور از هر فرصتی برای فشار به اهالی فرهنگ و هنر استفاده میکنند. با این فشارها تلاش میکنند تا فضا را غبارآلود کنند. ما اما تلاش داشتیم بستری را فراهم بیاوریم تا اهالی فرهنگ و هنر با آرامش بتوانند در این جشنواره حضور داشته باشند و در آرامش از همه برنامههای جشنواره استفاده کنند. قاعده هم این بود که هیأت انتخاب در زمانی که مدنظر داشتیم معرفی شوند، فیلمهای بخشهای مختلف براساس همان زمانبندیای که مدنظر داشتیم معرفی شدند و داوران هم به همین ترتیب در موعد مقرر معرفی میشوند.
دبیر جشنواره تأکید کرد: تنها در زمانبندی اطلاعرسانی درباره ترکیب داوران شاهد تغییر هستیم وگرنه همه چیز برای جشنواره مشخص است. هیأت داوران هم مشغول کار هستند و کارها را بازبینی میکنند. ما تنها در زمانبندی اعلام اسامی مدیریت رسانهای کردهایم و قصد داریم در موعد مقرر اسامی را اعلام کنیم تا به دوستانمان در حوزه فرهنگ و هنر فشاری وارد نشود. طبق همان زمانبندی اطلاعات مدنظر رسانهها را در اختیارشان قرار خواهیم داد.
احترام به جشنواره در جمعبندی آرای داوران یک امتیاز است
امینی در پاسخ به این پرسش که با توجه به عدم حضور برخی بازیگران مطرح در نشستهای رسانهای جشنواره، اگر بازیگری از نگاه هیأت داوران شایسته دریافت سیمرغ دانسته شود اما از حضور در مراسم اختتامیه امتناع کند، موضع شما چیست؟ گفت: اینها سوالاتی فنی است. قاعده این است که هر جشنوارهای یک شورای سیاستگذاری دارد و برمبنای همان سیاستها مسیر جشنواره مدیریت میشود. در همین فرآیند هم شایستهسالاری اتفاق میافتد. وقتی هنرمندی برای جشنواره ارزش قائل است و به این رویداد اعتنا میکند و برای فرهنگ کشورش انرژی میگذارد و با آن همراه است، قطعاً هیأت داوری در جمعبندی آرای خود این مسئله را جزو امتیازات او لحاظ میکنند.
وی تأکید کرد: این رویکرد مختص به جشنواره فیلم فجر نیست و در تمام جشنوارههای مطرح دنیا همین قاعده برقرار است. همه جشنوارهها براساس حفظ احترام رأی خود برنامهریزی و جمعبندی میکنند. در جشنوارههای معتبر دنیا اگر فردی به جایزه آن جشنواره بیاحترامی کند، بهطور کامل از جشنواره خط میخورد. قاعده همواره همین است. اگر هنرمندی قواعد احترام به یک جشنواره را رعایت نکند، حتماً در دورههای بعدی آن جشنواره به او اعتنا نمیشود و در فهرست جشنواره حضور نخواهد داشت. این قانون جهانی همه جشنوارههاست.
پخشکننده خارجی هم نمیتواند از قرارداد حقوقی عقبنشینی کند
دبیر جشنواره فیلم فجر درباره استمرار فضاسازی درباره انصراف فیلمسازان خارجی از بخش جشنواره جشنوارهها هم تأکید کرد: هیچ انصرافی اتفاق نیفتاده است. همانطور که توضیح دادم بخش جشنواره جشنوارهها اساساً رقابتی نیست و تنها برای اکران آثار است. در آئیننامه همه جشنوارهها این قاعده لحاظ شده است که برای حضور هر فیلم در یک رویداد، طرف حساب اصلی پخشکننده است نه تهیهکننده و کارگردان. قاعده در همه جا همین است.
وی درباره اینکه آیا پخشکننده میتواند فیلمی که ارائه کرده است را از جشنواره پس بگیرد هم گفت: قرارداد منعقد شده یک قرارداد حقوقی است. پخشکننده این قرارداد حقوقی را امضا کرده و حقپخش را هم دریافت کرده است. رقم قرارداد بهصورت ارزی به حساب پخشکننده واریز شده و نسخه دیسیپی با کیفیت بالا هم به ما تحویل داده شده است. از نظر قانونی این فرآیند بهطور کامل طی شده و دیگر نمیتواند کسی از آن عقبنشینی کند. مانند این است که جنسی که فروختهشده و پولی بابت آن دریافت شده است را بخواهیم به خریدار ندهیم! از این منظر موضوعات مطرحشده در این زمینه اساساً مهم نیست چرا که این بخش اصلاً رقابتی نیست که بخواهد تغییر در آن به جشنواره آسیب برساند. موضع ما هم در این زمینه کاملاً حقوقی است.
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، کمتر از ۱۰ روز تا آغاز برگزاری چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر سال ۱۴۰۱ به دبیری مجتبی امینی در پردیس سینمایی ملت زمان باقی مانده است. دبیرخانه جشنواره که در روزهای گذشته با انتشار کمترین اخبار، ساکتترین جشنواره سالهای گذشته بوده است با اعلام هیات انتخاب وارد فاز جدیدی از فعالیتها شد و به مروز زمان باید شاهد اخبارتازهتر باشیم.
«محمدرضا شرفالدین» تهیهکننده سینما، «پرویز شیخطادی» نویسنده و کارگردان سینما، «روحالله سهرابی» نویسنده و کارگردان سینمای ایران، «محمدرضا عباسیان» مدیر فرهنگی، «محمدحسین نیرومند» هنرمند و مدیر هنری، «رضا پورحسین» مدیر هنری و «حبیب احمدزاده» نویسنده و کارگردان سینما ترکیب هیات انتخاب امسال جشنواره فیلم فجر بودند.
هیات انتخاب چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر را در یک نگاه باید ترکیبی از حرفهایهای سینمای ایران در عرصه نگارش، تولید و تهیه کنندگی و مدیریت دانست. مدیرانی که تقریبا هرکدام در حوزه دفاع مقدس سابقه قابل قبول و حتی درخشانی داشتهاند.
در شرایطی که دوره جدید فعالیت سازمان سینمایی با رویکرد توجه به شخصیتها و فرماندهان دفاع مقدس شروع شده است باید منتظر انتخاب هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر بمانیم تا ببینیم سهم انعکاس دوران دفاع مقدس در قالب سینمای فجر چقدر خواهد بود.
چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر امسال را در زمینه سینمای ملی دفاع مقدس را باید یک سال پُربار و شگفتیساز دانست؛ سالی که قرار است فیلمهای «غریب» با محوریت سردار شهید محمد بروجردی به کارگردانی محمدحسین لطیفی، فیلم «سرهنگ ثریا» به تهیهکنندگی جلیل شعبانی و کارگردانی لیلی عاج، پرتره شهیدان شهید مهدی زینالدین بهکارگردانی مهدی شاهمحمدی و اثری با موضوع زندگی شهید علی هاشمی به تهیه کنندگی محمدرضا تختکشان، فیلم «ارس» بهکارگردانی برادران ارک و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح، فیلمی درباره شهدای غواص به کارگرانی مژگان بیات، پروژه سینمایی شهید شیرودی به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیهکنندگی حبیب والینژاد، فیلم سینمایی «پالایشگاه» بهکارگردانی مهرداد خوشبخت، فیلم «مؤمن» با موضوع زندگی شهید همدانی، «اتاقک گلی» بهکارگردانی محمدعلی عسگری و تهیهکنندگی داوود صبور، «سووشون» اثری ضداستعماری.
اولین فیلمی که بهطور رسمی خبر ساخت آن بهطور رسمی از سوی سازمان هنری و رسانهای اوج منتشر شد، فیلم «غریب» با موضوع زندگی شهید بروجردی بود، فیلمی که محمدحسین لطیفی آن را کارگردانی میکند و حامد عنقا تهیهکننده آن است. این فیلم در زمان حاضر مراحل تولید را سپری میکند.
اما فیلم دیگری توسط این نهاد فرهنگی ـ هنری و انقلابی در حال ساخت است که نام فعلی آن «سرهنگ ثریا» است، فیلمی به تهیهکنندگی جلیل شعبانی و کارگردانی لیلی عاج. موضوع فیلم، اما از آن ماجراهای جالب و دراماتیک درباره منافقین است، فیلمی که ما را به پادگان اشرف میبرد و ماجرا از یک ملاقات شروع میشود. نکته مهم دیگر فیلم نزدیک بودن آن به زمان معاصر است. این فیلم در مرحله پیش تولید بهسر میبرد.
بهجز این دو فیلم، پرتره دو شهید بزرگ دفاع مقدس دیگر نیز توسط سازمان اوج در حال ساخت است، یکی شهید مهدی زینالدین که بهکارگردانی مهدی شاهمحمدی در مراحل پیش تولید بهسر میبرد و دیگری فیلمی با موضوع زندگی شهید علی هاشمی که محمدرضا تختکشان تهیهکنندگی آن را بهعهده دارد. اینطور که پیگیریهای ما نشان میدهد زندگی شهید ابراهیم همت نیز تا آخر سال قرار است کلید بخورد.
اما یکی از اتفاقات مهمی که در فضای دفاع مقدس در سالهای اخیر رخ داد، تشییع پیکر شهدای غواص است که موجی از عشق و شور را داخل شهرهای کشور آورد. در این چند سال زمزمههایی برای ساخت فیلمی درباره شهدای غواص شنیده میشد، اما اینبار این زمزمهها به واقعیت تبدیل شده است و فیلمی دراینباره با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است، فیلمی که مژگان بیات آن را کارگردانی میکند و بازیگرانی، چون فاطمه معتمدآریا و پژمان بازغی در آن بازی میکنند. این فیلم در شهرک سینمایی دفاع مقدس فیلمبرداری میشود، مجید انتظامی موسیقی آن را میسازد و کیانوش عیاری تدوین آن را بهعهده دارد.
اینطور که از گوشهوکنار به گوش رسیده بود بنیاد سینمایی فارابی مشغول تدارک فیلم «دومین روز پائیز» با موضوع شهید شیرودی بهکارگردانی اردلان عاشوری و تهیهکنندگی حبیب والینژاد است که گویا بهخاطر انتخاب بازیگر فعلاً متوقف است.
اما با فرض تولید این فیلم، سینمایی «پالایشگاه» بهکارگردانی مهرداد خوشبخت و تهیهکنندگی سعید سعدی سومین فیلمی است که توسط بنیاد سینمایی فارابی در حال ساخت است، فیلمی با موضوع دفاع از پالایشگاه در زمان حصر شهر آبادان.
سینمایی «پالایشگاه» بهکارگردانی مهرداد خوشبخت و تهیهکنندگی سعید سعدی، فیلم «مؤمن» با موضوع زندگی شهید همدانی نیز توسط هادی مقدمدوست
فیلم «مؤمن» با موضوع زندگی شهید همدانی نیز توسط هادی مقدمدوست در مرحله نگارش فیلمنامه است که این اثر نیز با همکاری بنیاد سینمایی فارابی تولید میشود.
روایت فتح، ۲ فیلم دفاع مقدس و ملی و ۳ فیلم درام با لایههای ضداستعماری، دفاع مقدس و فرزندآوری.
اما انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، همانطور که پیشتر در گزارشی گفتیم، فیلم «ارس» بهکارگردانی برادران ارک و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح را در دست دارد که این روزها مراحل پیشتولید خود را میگذراند. اما فیلم دیگری که در حال تولید است، «اتاقک گلی» بهکارگردانی محمدعلی عسگری و تهیهکنندگی داوود صبور است، فیلمی درباره نجات یک دختر کرد از دست منافقان توسط بچههای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص). نکته جالب توجه این فیلم این است که تهیهکننده این فیلم خود یکی از رزمندههایی است که برای نجات این دختر همراه دیگر همرزمانش وارد این عملیات میشود.
این فیلم با همراهی باغموزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و بنیاد شهید در حال ساخته شدن است.
اما انجمن سینمای انقلاب در تولید سه اثر درام نیز همکاری دارد؛ اولی تولید فیلم سینمایی «سووشون» که نسخه سینمایی سریال خانم نرگس آبیار و تهیهکنندگی همسر وی، محمدرضا قاسمی است. «سووشون» نام رمانی از مرحومه سیمین دانشور همسر مرحوم جلال آلاحمد است، که رگههای ضداستعماری دارد. نسخه سینمایی این اثر در حال تولید است.
فیلم دوم با عنوان «دست تنها» بهکارگردانی امیرحسین ثقفی است که موضوع بوکسوری را روایت میکند که در مسابقات ترکیه شکست میخورد، اما بعد از اتفاقاتی بار دیگر به صحنه بازمیگردد، فیلمی با فضای ملی و حماسی که ارجاعاتی به شخصیت شهید ابراهیم هادی دارد. این فیلم در مرحله پیشتولید قرار دارد.
فیلم آخری که توسط انجمن در مرحله پیشتولید است، با عنوان فعلی «پدر خوب» بهکارگردانی رضا مقصودی در فضای خانوادگی است، فیلمی که به موضوع فرزندآوری پرداخته است. این فیلم در مرحله پیشتولید قرار دارد. بهنظر میرسد که فیلم اتاقک گلی بههمراه این سه درام اجتماعی بتوانند خود را به جشنواره فیلم فجر امسال برسانند.
براساس خبرهای منتشر شده تمام آثار تولید شده امسال در حوزه سینمای دفاع مقدس را باید از کارهای با کیفیت این عرصه دانست و امسال نیز همانند سال گذشته باید منتظر درخشش سینمای دفاع مقدس بود اما با وجود سختگیریهای هیات جشنواره فجر، باید منتظر آثار کیفی سینمای دفاع مقدس در جشنواره فیلم فجر باشیم.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است