سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دفاع بد ربیعی از پزشکیان
ایلنا گزارش داد: علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و از مقامات دولت روحانی در بخشی از یک توییت به بهانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس نوشته است:
“دولت پزشکیان، در عین آنکه هم دولت مقدورات است و هم ممکنات؛ بنیانگذار نظریه جدیدی در اداره جامعه نیز است. روزهای آینده آزمونی بزرگ برای مجلس خواهد بود. اگر مجلس با نگاهی سیاسی و جناحی برخی وزراء را از حضور در کابینه محروم کند، مسئول شکست این نظریه خواهد بود.“[1]
*بعید است حتی شخص رئیسجمهور پزشکیان هم چنین ادعایی داشته باشد که یک نظریه جدید را برای اداره جامعه در کیسه دارد!
بعیدتر اما از آقای ربیعی بود که با سابقه کلان اجرایی و امنیتی خود اما مثل جوانان تازه پا به سیاست گذاشته؛ از یک پیروزی انتخاباتی چنان به وجد بیاید که حرفهایی مغایر واقعیت و البته مغایر دموکراسی بر زبان بیاورد.
در بحث تأکید ربیعی بر اینکه اگر مجلس به برخی وزرای پیشنهادی رأی ندهد مسئول شکست پزشکیان خواهد بود؛ اولا باید دانست که اختیارات و قدرت یک رئیسجمهور در ایران به قدری زیاد است که هیچکس جز خودش مسئول شکستها و ناکامیهایش نیست.
ثانیا ما در ایران قحطالرجال مدیریتی نداریم که در فرض رأی نیاوردن یک وزیر پیشنهادی؛ دیگر عنصر کارآمدی نتواند جایگزین او شود.
ثالثا این حق مجلس و نمایندگان مردم است که اگر احساس کردند یک وزیر پیشنهادی کارآمدی لازم را ندارد به او رأی ندهند.
اینکه یک عنصر سیاسی در خارج از مجلس که از قضا علاقه زیادی هم به حواشی سیاسی و “گزینه خیابان” دارد به ناگاه به صحنه بیاید و بگویید با این رأی ندادن پزشکیان را به شکست میکشانید؛ حرفی غلط و اوج ناجوانمردی در حق قانون و دموکراسی و عقلانیت است.
ما همچنین این کنایه را به آقای ربیعی عرض میکنیم که دشمن پزشکیان نه دموکراسی بلکه ناجوانمردی کسانی در اطراف اوست که در اعتراض به حق پزشکیان برای انتخاب مردان کابینه؛ از سمت خود استعفا کردهاند و شکستی هم اگر در کار باشد تقصیر حاشیهپردازان دولت پزشکیان است.
***
هم خودکفا نباشیم؛ هم دشمن تحریم کند!
عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی و از حامیان انتخاباتی پزشکیان طی یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد دست به یک انتقاد عجیب گفتمانی از دولت جدید زد.
آخوندی در یادداشت خود نوشته است: ایران درگیر صدها مشکل و گرفتاری اقتصادی است. چون تورم بالا و مزمن، کاهش قدرت خرید مردم، بیثباتی پولی و مالی، افزایش نرخ ارز، بحران بانکی، بیکاری، رشد منفی سرمایهگذاری، فقر و دهها مساله دیگر. لیکن ریشهی آنها دو مساله اصلی است: کسری بودجه که چاپ پول را در چهل سال گذشته سبب شده و غلبه توهم خوداتکایی و یا خودکفایی بر سیاست تجارت آزاد.
او میافزاید: اگر دولتمردان تا حدی به پیامدهای چاپ پول آگاه شدهاند؛ و در انتصابات دولت چهاردهم نیز کموبیش اثر آن را میتوان دید، در انتخاب وفاداری به سیاست ضدتوسعهی خوداتکایی که بلای جان اقتصاد ایران است همچنان در بیراهه هستند!
آخوندی مینویسد: اصلیترین مأموریت اقتصادی نهاد دولت در ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور که چهارراه جهان است، باید توسعهی تجارت آزاد باشد. در حالیکه ضرورت دارد دولت با پایش فرایندهای تجاری کشور، هر جا مانعی بر رشد تجارت دیده شد سریعا آن را مرتفع کند، سیاست خودکفایی مبتنی بر ایجاد مانع بر تجارت انتخاب شده است. این یعنی همچنان اجبار ملت به رفتن در صف خرید خودرو بد کیفیت در برابر خود رو ایمن به نفع سوداگران نهادی و… سیاستی صددرصد ضدتوسعه.
*قبل از هرچیز؛ مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که یکی از مؤلفههای اصلی در سواد رسانه و پر کردن حافظه از اطلاعات و تحلیلهای صحیح؛ شنیدن تحلیل از جانب تحلیلگران، سیاسیون و مدیران دارای کارنامههای خوب است.
آقای آخوندی هم یک رجل سیاسی و مدیریتی است که نگاهی به کارنامه او در فتنه سال 88 و در دوران مدیریت وزارت مسکن نشان میدهد در هیچیک از این 2 عرصه معدل خوبی بهدست نیاورده است.
و اما مسئله خودکفا شدن…
کسانی مثل محمود سریعالقلم و عباس آخوندی صراحتا مخالف این سیاست عقلانی هستند.
امثال این دو نفر در جبهه اصلاحات توضیح نمیدهند که اگر کشور روزی محتاج یک کالای غیر استراتژیک شد؛ شبکه سلطه جهانی با ایران چه خواهد کرد؟
اینان نمیگویند اکنون که نظام سلطه در کالاهای استراتژیک ایران را با تحریم گسترده مواجه کرده است؛ چه راهکار دقیقی برای رفع این مشکل به جز اقتصاد مقاومتی و “خودکفا شدن” ولو با هزینه بیشتر وجود دارد؟
البته آقایان روحانی و ظریف به نمایندگی از اینان تز برجام و گره زدن رفع مشکلات کشور به توافق نهایی با غرب را پیش بردند که همه دیدیم ماحصل آن “خسارت محض + هیچ” بود.
یعنی نظام سلطه نشان داد که دست از دشمنی با ایران برنمیدارد و به عزم توافق و رفع مشکلات نیز به چشم “کرنش ذلیلانه” در مقابل خودش مینگرد.
باز میگردیم به آن سؤال عقلانی و آن اینکه امثال سریعالقلم و آخوندی باید پاسخ بدهند اگر کشور در یک کالای استراتژیک یا غیر استراتژیک دچار کمبود شد؛ آنگاه آیا باید کشور را تسلیم بیگانه کرد یا اینکه از هماکنون و با تز امتحانپسدادهی خودکفایی از بروز چنین فاجعهای جلوگیری کرد؟!
تأسف اینجاست که امثال آخوندی نه تنها به این سؤال عقلانی پاسخی نمیدهند بلکه حتی اگر متحد انتخاباتی خودشان هم به قدر سر سوزنی معتقد به خودکفایی باشد یا نخواهد کشور را تسلیم بیگانه کند؛ بدینسان که میبینیم به او میتازند و بیواهمه از امیدهای مردم برای روی کار آوردن یک دولت و گفتمان جدید؛ نهال نوپای دولت جدید با همه امیدهایش را به زیر دست و پا میکشانند.
***
“اقناع مردم” با کارآمدی کابینه یا چینش کابینه؟!
محمد عطریانفر، فعال چپ و از معاریف حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با انصافنیوز پیرامون کابینه پیشنهادی پزشکیان ضمن اینکه بصورت تلویحی کابینه وفاق دولت جدید را “کابینه مونتاژی” مینامد؛ در پاسخ به این سؤال که “گروهی میگویند ما باید در وهله اول به حق انتخاب رئیس جمهور احترام بگذاریم و اجازه دهیم اسامی کابینه هر نامی که باشند کار کنند بعد به این کابینهی به قول شما مونتاژی ایراد وارد کنیم. نظر شما در مورد حق انتخاب رئیس جمهور چیست؟” گفته است:
“آقای پزشکیان ۱۸ میلیون رای گرفته است. این جامعه باید قانع شود. نمیتوان پذیرفت که شخصی با پشتوانهی چند ده میلیونی رای بیاورد و رئیس جمهور شود بعد در مقام عمل نتواند جامعه رای دهندگانش را راضی کند و آنها را به جای وصول به ساحل آرامش و اعتماد مضاعف به نقطهی نگرانی برساند که دلخوریها و گلایههای سنگین حاصل شود. حتما باید جامعه و بدنه همراه، توجیه شود. این حقیقتیست که نهادهای پیرامونی بعضا نمیفهمند و توجهی به آن ندارند که رئیس جمهور برابر جامعهی رای خود مسئولیتی سنگین دارد.[2]
*این تحلیل آقای عطریانفر صحیح نیست.
زیرا اولا رئیسجمهور در فلسفه جمهور؛ وکیل ملت است. یعنی ملت به او وکالت میدهند که به شرط کارآمدی و بهبود معیشت؛ وارد ریاست قوه مجریه شود و طبق صلاحدیدهای خودش امورات کشور را به پیش ببرد.
طبعا در این فرایند نمیتوان در لحظه وارد فرایند وکالت شد و بخشهایی از این حق تفویض شده را ستاند و گفت که ما به عنوان رأی دهنده مثلا در فلان حیث تو را قبول نداریم یا درباره تشخیص شما در فلان وظیفه اجرایی اقناع نشدهایم!
چه اینکه تمام این تأییدات و اقناعها در قضیه وکالت و تفویض آن مستحیل است.
(اشکال پیشگفته در مسئله شفافیت هم که عدهای طی سالیان گذشته به دنبال آن بودهاند مطرح است و نمیتوان به نمایندهای که به او رأی دادهایم و او را به مجلس فرستادهایم اما بگوییم که باید لحظه به لحظه رأیت را به اطلاع ما برسانی!)
ثانیا همه میدانیم که همه ما در همه مقولات تخصص و اشراف لازم را نداریم و پر بیراه نیست اگر بگوییم که یکی از اصلیترین انگیزههای اجتماع و قرارداد اجتماعی نیز همین ندانستنهای فردی بود.
لذا وقتی فردی را در سمت ریاستجمهور به عنوان نماینده یا وکیل انتخاب میکنیم؛ این نکته را طبیعی میدانیم که به عمده موارد تخصصی و اشرافیتهای او دسترسی نداریم اما او را بعنوان وکیل پذیرفتهایم.
پذیرفتنی به این معنا که رأی و انتخاب و صلاحدید او را هم قبول داریم.
بماند که اگر جامعه و تک تک آحاد رأیدهندگان قرار بود درباره جزئیات فرایندهای سیاسی و اجرایی قدرت اقناع داشته باشند؛ پس اساسا چه نیازی به رئیسجمهور و انتخابات و جلسات محرمانه و نامههای به کلی سرّی؟!
زیرا رئیسجمهور برآمده از یک شعور جمعی در کلیت تشخیص کارآمدی است. اما این تشخیص اگر قرار باشد به اجزای خرد تبدیل شود و درباره همه امورات، انتخابها، صلاحدیدها و آرای وکلای کشور اقناع شود؛ آنگاه است که طوفان سلایق، بیتخصصیها و نفهمیدنها وزیدن خواهد گرفت، کارآمدی شکل نخواهد گرفت.
پس حق چینش کابینه با رئیسجمهور است و جامعه رأیدهندگان و مردم نیز باید از حیث کارآمدی و کارنامه قانع شوند نه از جنبه محرمانهها یا صلاحدیدها، تخصصها و اشرافهایی که رئیسجمهور در کلیت قضیه دارد.
ما همچنین این انتقاد را هم از عطریانفر مطرح میکنیم که به نظر میرسد خدشه بر بدیهیات در کلام او و یا مونتاژی نامیدن کابینه پزشکیان، نه از سر دلسوزی که از سر انگیزههای دیگری باشد…
سؤال و تردیدی که شخص آقای عطریانفر باید پاسخگوی آن باشد.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1518413
2_ https://ensafnews.com/540293