مجلس عوام

سرانجام مستعمره‌های سیزده‌گانه بریتانیا در آمریکا

سرانجام مستعمره‌های سیزده‌گانه بریتانیا در آمریکا



استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶ اعلام شد اما هنوز تا پذیرش آن توسط بریتانیااز لحظه‌ اعلام استقلال، دیگر مستعمره‌نشین‌های ایالات سیزده‌گانه، مهاجرینی زیر نظر انگلیس نبودند؛ آن‌ها به طور رسمی آمریکایی شدند.

سرویس دیدگاه مشرق -در بخش نخست این گزارش درباره چگونگی تشکیل ایالات متحده امروزی، به حضور اتباع قدرت‌های اروپایی در این قاره اشاره کردیم که چگونه تقریبا در همه این سرزمین پراکنده شدند. در بخش دوم، به نبردها و سرانجام آن‌ها که به تشکیل ایالات متحده کنونی منتهی شد، پرداختیم.

پیروزی آمریکایی‌ها در جنگ استقلال

نبرد با ارتش بریتانیا به خودی خود سخت بود اما با مسلح شدن سلطنت‌طلبان در آمریکا و همکاری سرخ‌پوستان با انگلیس، دشواری نبرد بیشتر هم شد.

چنانچه پیشتر گفته شد، انگلیس از سرخ‌پوستان به عنوان ابزاری برای جلوگیری از قدرت بیش از حد آمریکایی‌ها استفاده می‌کرد. وجود مشکلات مالی، فقدان تمرکز مرکزی، اختلاف‌های سیاسی میان ایالت‌ها، ضعف نیروهای نظامی و نبود نیروی دریایی قدرتمند، سد راه پیروزی جنگ با بریتانیا بود.

از سال ۱۷۷۸ به‌ویژه با شروع همکاری فرانسه که به دنبال انتقام جنگ‌های هفت‌ساله‌ از انگلیس بود، امیدهایی برای پیروزی ایجاد شد.

در این سال شاه فرانسه در توافقی با آمریکایی‌ها متعهد شد به صورت نظامی از استقلال آمریکا مقابل انگلیس حمایت کند. عملیات‌های مشترک آمریکا و فرانسه توازن نظامی را به نفع آمریکا تغییر داد.

پس از ۶ سال جنگ بین بریتانیا و آمریکا، استقلال ایالت‌های سیزده‌گانه حاصل شد. بریتانیا هیچ شرطی برای استقلال این ایالت‌ها نداشت و فقط فلوریدا به متحد فرانسه یعنی اسپانیا بازپس داده شداین مساله در کنار مواردی همچون، آشنایی بیشتر سربازان آمریکایی با سرزمین، دوری فرماندهی بریتانیا یعنی لندن از محل نبرد و پیوستن چند افسر اروپایی به ارتش آمریکا برای نبرد با انگلیس، پیروزی نیروهای آمریکایی را ممکن کرد.

با این حال، شاید هیچ مساله‌ای به اندازه رهبری جرج واشنگتن به آمریکا برتری نداد.

او که از افسران جنگ‌های هفت‌ساله بود، اعتبار زیادی در آمریکا داشت. در نهایت پس از ۶ سال جنگ، استقلال حاصل شد. بریتانیا هیچ شرطی برای استقلال ایالات سیزده‌گانه نداشت و فقط فلوریدا به متحد فرانسه یعنی اسپانیا بازپس داده شد.

با پایان جنگ، بسیاری از سلطنت‌طلبان آمریکایی که میلی به جدایی از پشتیبانی‌های سلطنت بریتانیا نداشتند آمریکا را ترک کرده و خود را به مناطق تحت حکومت بریتانیا از جمله به کانادا رساندند.

هر چند پیش از استقلال نیز با تلاش افرادی همچون «توماس جفرسون» در بعضی ایالت‌های جنوبی برخی قوانین بریتانیایی‌ از جمله رسمیت مذهب انگلیکن برچیده و اصلاحات ارضی شروع شده بود، با پایان جنگ این مسائل رسمی یافت.

تشکیل کنفدراسیون کشورهای متحد آمریکا

در طول حاکمیت انگلیس در آمریکا، اگرچه مستعمره‌نشین‌ها قوه مقننه محلی داشتند اما حق وتوی دولت انگلیس آنها را محدود می‌کرد. بنابراین، جنگ استقلال مستعمره‌های سیزده‌گانه از انگلیس، چنانچه مورخان آمریکایی آن ‌را «انقلاب» نامگذاری کرده‌اند، در حقیقت یک انقلاب بود؛ انقلابی مانند دیگر انقلاب‌های جمهوری‌خواهانه در برابر استبداد سلطنت.

با جنگ استقلال، مهاجرانی که تا چندی پیش انگلیسی محسوب می‌شدند و تحت حکومت پادشاهی قرار داشتند، جمهوری مستقل از پادشاهی تشکیل دادند.

در این رابطه قوانینی به نسبت آزادی‌خواهانه در ایالت‌ها تصویب می‌شد. البته، تعریف آزادی در سال‌های ابتدایی بعد از استقلال متفاوت با معنای امروزی آن بود؛ برای مثال حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن به داشتن حد مشخصی از ثروت وابسته بود.

کنگره‌ قاره‌ای که پیش‌تر هم با نمایندگانی از سیزده‌ ایالت در استقلال آمریکا نقش ایفا کرده بود، در سال ۱۷۸۱ و در بحبوحه‌ جنگ با انگلیس تشکیل کنفدراسیون و اتحاد کشورهای سیزده‌گانه را تصویب کرد. البته، چنانچه از عنوان کنفدراسیون روشن است، این اتحادیه با حکومت کنونی ایالات متحده متفاوت بود.

اتحادیه کنفدرال نوعی اتحاد میان کشورهای به نسبت مستقل با اهداف مشترک محسوب می‌شد، در حالی که دولت فدرال کنونی، کل کشورهای متحد را در قالب ایالات و تحت یک حاکمیت و یک کشور واحد گردهم آورده است.

کنفدراسیون آمریکا هدایت سیاست خارجی و ارتش مشترک را در اختیار داشت اما فاقد دو اختیار مهم بود؛ نخست این‌که نمی‌توانست مالیات‌های کشورهای سیزده‌گانه را تغییر دهد و از این مهم‌تر این‌که در مورد بازرگانی میان کشورها اختیاری نداشت. در نتیجه مخارج کنفدراسیون فقط با درخواست از کشورهای سیزدگانه و موافقت نسبی آن‌ها تأمین می‌شد.

در نتیجه کنفدراسیون از اختیارات کافی برای اعمال قدرت برخوردار نبود.

در مورد سرزمین‌های جدا از سیزده ایالت که تا مرز کانادا امتداد یافته‌ بودند بنا شد کلیت این سرزمین‌ها به عنوان ملک همه کنفدراسیون به عنوان یک کل واحد شناخته شود و هیچ‌کدام از کشورهای سیزده‌گانه نتواند آنها را تصاحب کند. بقیه ایالت‌های پنجاه‌گانه سرزمین آمریکا به همین ترتیب از تقسیم این سرزمین‌ها به مناطق کوچک‌تر ایجاد شدند.

با قوانین موسوم به «زمین و شمال غرب» مقرراتی برای سکونت و قانون‌گذاری سرزمین‌های شمالی تعیین شد.

همچنین برده‌داری در سرزمین‌های شمالی از همان ابتدای تشکیل ممنوع اعلام شد. آن هم به این دلیل که برده‌داری در این مناطق سود زیادی نداشت.

ایالات متحده چگونه ایجاد شد؟

کنفدراسیون در بحبوحه جنگ فقط به عنوان یک پیمان مشترک و بر حسب ضرورت جنگی تصویب شده بود؛ چیزی که در زمان صلح چندان مورد احترام نبود.

گسترش اختلاف‌های ارضی میان کشورهای متحد، فقدان اختیارات کافی کنفدراسیون برای اداره امور و سوء‌استفاده کشورهای اروپایی از وضعیت آمریکا، افکار فدرالیستی را گسترش داد.

فدرالیست‌ها به دنبال تشکیل یک حکومت واحد متشکل از ایالات بودند.

نمایندگان کشورهای متحد، در مذاکرات غیرعلنی کنگره‌ای که در سال ۱۷۸۷ تشکیل شده بود و به کنگره قانون اساسی مشهور است، ایجاد کشور فدرال را در دستورکار قرار دادند؛ با وجود تفاهم‌نظر در کلیات اساسی، اختلاف‌های مهمی در میان کشورها وجود داشت.

از جمله این‌که با وجود اختلاف جمعیتی ایالت‌ها، قوه مقننه چگونه تشکیل شود تا ایالت‌های بزرگتر منافع ایالت‌های کوچکتر را تهدید نکنند. در نهایت سیستم دو مجلسی مورد قبول‌ واقع شد که در آن نمایندگان مجلس عوام (مجلس نمایندگان کنونی) به نسبت جمعیت انتخاب شده اما مجلس سنا برای هر ایالت دو نماینده داشته باشد.

در مورد بردگان نیز اختلاف‌های ایالت‌های شمالی و جنوبی آمریکا با این فرمول حل شد که هر پنج برده با سه سفیدپوست برابری کند! همچنین تا سال ۱۸۰۸ ورود برده ممنوع نشود تا ایالت‌های جنوبی ضرر نکند. انتخاب غیرمستقیم رئیس‌جمهوری و سناتورها نیز راه‌حلی بود تا توده مردم تندروی نکننددر مورد بردگان نیز اختلاف‌های ایالت‌های شمالی و جنوبی با این فرمول حل شد که هر پنج برده با سه سفیدپوست برابری کند! همچنین تا سال ۱۸۰۸ ورود برده ممنوع نشود تا ایالت‌های جنوبی ضرر نکند. انتخاب غیرمستقیم رئیس‌جمهوری و سناتورها نیز راه‌حلی بود تا توده مردم تندروی نکنند.

سرانجام قانون اساسی تنظیم شد که در هفت فصل، حدود اختیار دولت فدرال را مشخص کرد.

با ایجاد دولت فدرال، حق اخذ مالیات، تجارت بین ایالت‌ها، دفاع و سیاست خارجی به دولت مرکزی فدرال داده شد و حدود اختیارات دولت‌های محلی نیز مشخص شد.

دولت‌های محلی ایالت‌ها دیگر اختیار انتشار پول نداشته و نمی‌توانستند قوانین متضاد قانون دولت فدرال داشته باشند. تشکیل دولتی با چنین مختصاتی در حقیقت یک انقلاب در قرن ۱۸ محسوب می‌شد؛ در حالی که کشورهای اروپایی سلطنتی اداره می شدند، در آمریکا یک جمهوری با تفکیک قوا تشکیل شد.

سال‌های ابتدایی حکومت جدید در آمریکا

بعد از تصویب قانون اساسی، نیویورک به عنوان نخستین پایتخت آمریکا تعیین شد.

در سال ۱۷۸۹، جرج واشنگتن با انتخاب کالج انتخاباتی به عنوان اولین رئیس‌جمهوری سوگند یاد کرد. او به طور همزمان «الکساندرهمیلتون» و «توماس جفرسون» را با وجود عقاید متضاد در دولت به‌کار گرفت.

همیلتون به عنوان یک فدرالیست بر خلاف جفرسون از حمایت ایالت‌های شمالی و ثروتمندان برخوردار بود؛ سیستم مالی امروز آمریکا متاثر از اصولی است که او پایه‌ریزی کرد.

مشاجره‌های این دو به‌ویژه در مورد تأسیس بانک مرکزی فدرال به تشکیل نخستین نظام حزبی در آمریکا با دو حزب فدرالیست و حزب جمهوری‌خواه-دموکرات منجر شد.

همچنین این دو که از بنیان‌گزاران ایالات متحده بودند، سرآغاز مکاتب مهم جفرسونیسم و همیلتونیسم در سیاست خارجی آمریکا شدند که تا امروز هم اثرگذار بوده است. جفرسونیسم نوعی انزواگرایی لیبرال است که ترجیح می‌دهد ایالت‌های متحده را از درگیری‌های جهانی دور نگه داشته و بیشتر، تعهدهای دولت را در برابر امور داخلی حفظ کند.

در مقابل، همیلتونیسم نوعی مداخله‌گرایی اقتصادی است که برعکس انزواگرایی، ترجیح می‌دهد ایالات متحده نقش فعالی در امور بین‌المللی ایفا کند و اوضاع بین‌المللی را سامان دهد.

سیاست خارجی دولت‌های مختلف در آمریکا به طور عمده میان دو رویکرد انزواگرایی و مداخله‌گرایی در حال نوسان است.

سیاست خارجه دولت جرج واشنگتن بیش از هر چیز متاثر از انقلاب فرانسه بود. در سال ۱۷۹۳ نزاع میان فرانسه انقلابی و انگلیس ایجاد شده بود.

انگلیس شریک اصلی‌ تجاری آمریکا محسوب می‌شد و فرانسه متحد استقلال آمریکا بود. با وجود آن‌که فدرالیست‌ها بیشتر به حمایت از انگلیس گرایش داشتند اما افکار عمومی و جمهوری‌خواه-دموکرات در آمریکا گرایش‌هایی نسبت به حکومت جدید فرانسه نشان می‌دادند.

با این‌حال جرج واشنگتن در میانه‌ انگلیس و فرانسه اعلام بی‌طرفی کرد.

تبدیل انزواطلبی به رکن اساسی سیاست خارجی آمریکا

با توافق آمریکا-انگلیس موسوم به معاهده «جی» که تکمیل کننده معاهده پاریس بعد جنگ استقلال بود و همچنین توافق آمریکا-اسپانیا در مورد غرب، بی‌طرفی ایالات متحده رسمیت یافت؛ انزواطلبی از درگیری‌های اروپا از این نقطه، به بخش مهمی از سیاست این کشور تبدیل شد. جرج واشنگتن در سال ۱۷۹۶ در یک توصیه برای آینده، درگیری‌های اروپا را بی‌ربط به منافع آمریکا دانست و خواستار دوری از آن شد.

«جان آدامز» دومین رئیس‌جمهوری آمریکا با حمایت فدرالیست‌ها انتخاب شده بود. در دوران او، اعتراض فرانسه به توافق آمریکا و انگلیس که فرانسوی‌ها آن‌را مغایر اتحاد فرانسه و آمریکا در میانه جنگ استقلال می‌دانستند، فرانسه و ایالات متحده را در آستانه درگیری نظامی قرارداد.

فدرالیست‌ها که دولت را در اختیار داشتند از طرفی به توسعه نیروی نظامی پرداختند واز طرف دیگر به بهانه شرایط بحرانی، قوانینی تصویب کردند که به طور مشخص، در برابر آزادی‌های مطرح شده قانون اساسی قرار می‌گرفت.

از جمله «قانون شورش» که بسیاری از جمهوری‌خواهان را به جریمه و زندان محکوم کرد. کشتی‌های دو طرف چند درگیری نظامی را تجربه کردند. این وضعیت میان فرانسه و آمریکا در سال‌های ۱۷۹۸-۱۸۰۰ به شرایط «شبه جنگ» مشهور است.

همزمان، انقلاب فرانسه که در ابتدا ضد استبداد بود در عمل به انحراف کشیده شد.

در این کشور، ناپلئون قدرت گرفته بود که به دلیل جنگ‌ با انگلیس، از پیوستن قوای آمریکا به نیروی دریایی انگلیس واهمه داشت.

این مساله مبنای معاهده‌ای را فراهم ساخت که در آن وضعیت شبه جنگ میان فرانسه و آمریکا در سال ۱۸۰۰ پایان یافت. محدودیت‌ها در آزادی و جنگ‌طلبی فدرالیست‌ها کار دستشان داد و انتخابات ۱۸۰۰ به نفع‌جمهوری خواهان و با پیروزی جفرسون پایان یافت.

نویسنده:حسین مهدی‌تبار – تحلیلگر امور بین‌الملل

منابع:
_ آمریکا چگونه آمریکا شد، ال شوئل
_ سیاست خارجی آمریکا، صدیف عطائی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرانجام مستعمره‌های سیزده‌گانه بریتانیا در آمریکا بیشتر بخوانید »

ضربه سپاه به آشوبگران مرتبط با انگلیس، نماینده ارشد کاخ وستمینستر را عصبانی کرد

ضربه سپاه به آشوبگران مرتبط با انگلیس، نماینده ارشد کاخ وستمینستر را عصبانی کرد



آلیسیا کرنز در واکنش به ضربه سپاه ثارالله استان کرمان به شبکه سازمان یافته مرتبط با لندن در جریان آشوب‌های اخیر و دستگیری هفت لیدر و عنصر اصلی آن، خواستار وضع تحریم‌های روزانه علیه ایران شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «آلیسیا کرنز» نماینده ارشد پارلمان در مجلس عوام و رییس کمیته روابط خارجی پارلمان انگلیس دوشنبه در سخنانی مدعی شد که ایران به دنبال مقصر دانستن قدرت‌های خارجی در حوادث اخیر است.

او ادعا کرد که ایران ممکن است افراد را هنگام فرار از کشور دستگیر کند.

کرنز گفت: «نگرانی من بسیار جدی است. واقعیت این است که ایران نشان داده است که با خوشحالی هر کسی را که تابعیت دوگانه داشته باشد دستگیر خواهد کرد».

این قانون‌گذار انگلیسی ادامه داد: «من هر کسی را که غربی است تشویق می‌کنم تا ایران را ترک کند.»

وی در اظهاراتی خلاف عرف دیپلماتیک، ایران را به گروگان گیری سازمان‌یافته متهم کرد و خواستار وضع تحریم‌های روزانه علیه ایران شد.

این درحالیست که روابط عمومی سپاه ثارالله استان کرمان روز یکشنبه در اطلاعیه‌ای از ضربه به شبکه سازمان یافته مرتبط با انگلیس و فعال در جریان آشوب‌های اخیر در این استان و دستگیری هفت لیدر و عنصر اصلی آن خبر داد.

در این بیانیه آمده است: با الطاف الهی و اقدامات دقیق اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه ثارالله استان کرمان شبکه‌ای سازمان یافته با عنوان «زاگرس» که با هدایت مستقیم عناصری از کشور انگلیس و تشکیل تیم از عناصر فعال ضدانقلاب در داخل و خارج کشور به هدایت و راهبری توطئه‌های براندازی بویژه در جریان آشوب‌های اخیر می‌پرداختند شناسایی و در یک عملیات موفق تحت ضربه قرار گرفت.

این اطلاعیه افزوده است: در جریان ضربه به این شبکه، تعداد هفت نفر از عناصر اصلی و لیدرهای آن در داخل کشور که در امر برنامه‌ریزی، هدایت، تولید محتوا و اقدامات میدانی در اغتشاشات وآشوب های اخیر مشارکت داشتند دستگیر و همزمان با اقدامات فنی و سایبری، گروهها و کانال‌های مرجع آنان نیز از دسترس خارج و مسدود شد.

روابط عمومی سپاه ثارالله استان کرمان ادامه داد: همچنین بین عناصر دستگیر شده، برخی افراد دوتابعیتی نیز حضور داشته اند که مترصد فرار از کشور بودند اما قبل از هر اقدامی در تور سازمان اطلاعات سپاه ثارالله استان کرمان گرفتار و روانه زندان شدند.

این بیانیه تاکید کرد: سازمان اطلاعات سپاه در حال شناسایی و تعقیب سایر عناصر داخلی و خارجی این شبکه است که اطلاعات تکمیلی متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.

در همین حال ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در این باره گفت: آنچه مسلم است اینکه در جریان اغتشاشات اخیر تعدادی از شهروندان کشورهای اروپایی با نسبت‌های مختلفی از نقش آفرینی در جریان اغتشاشات بازداشت شده‌اند و پرونده برخی از آنها تکمیل شده و برخی نیز در مرحله تحقیقات هستند.

وی با بیان اینکه تعداد اتباع این کشورها و تعلق آنها به کدام یک از کشورها مشخص است، افزود: اطلاع کنسولی و سیاسی به کشورهای متبوع آنها داده شده است؛ ملاقات‌ها و مذاکراتی هم در این رابطه صورت گرفته است و بنابراین نقش شهروندان تعدادی مشخص از کشورها به ویژه کشورهای حوزه اروپا و اروپای غربی در نقش آفرینی در اغتشاشات اخیر کاملا مسجل و روشن است و اطلاعات دقیق در این زمینه وجود دارد.

کنعانی اظهار داشت: برخی از آنها شرایطشان روشن‌تر است و اطلاع رسانی کافی درباره آن صورت گرفته است؛ متاسفانه برخی از این افراد مورد سوءاستفاده طرف‌های دیگری قرار گرفتند و در این زمینه اطلاعات دقیق وجود دارد.

به گفته سخنگوی وزارت امورخارجه با بیان اینکه برخی از کشورهای غربی نقش سیاسی غیرسازنده‌ای در ارتباط با تحولات اخیر در ایران داشته‌اند، نقش آنها را کاملاً تحریک کننده و دامن زننده به تندروی‌ها و اغتشاشات توصیف کرد و افزود: برخی از این افراد که تعداد آنها هم قابل توجه بود، در ایران بازداشت شده‌اند و مقامات این کشورها در حوزه‌های رسانه‌ای دیدگاه‌هایی را در خصوص این افراد بازداشت شده اعلام می‌کنند یا در این زمینه گلایه‌ها و اعتراضاتی را مطرح می‌کنند اما ما در نشست‌های دیپلماتیک اطلاعات لازم را درباره جرم این افراد بیان کرده‌ایم.

کنعانی با تاکید بر اینکه در ارتباطات بین سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی هم اطلاعات کامل به سرویس‌های کشورهای متبوع این افراد داده شده است، اظهار داشت: با نگاه به جنبه انسان دوستانه و با رعایت ابعاد انسانی و همچنین با پیگیری‌هایی که از سوی دستگاه دیپلماسی انجام شد، دستگاه قضایی در آستانه کریسمس و سال جدید میلادی در دو سه روز گذشته به سفارتخانه‌های اتباع این کشورها دسترسی کنسولی داد.

سخنگوی وزارت امورخارجه ادامه داد: تعداد قابل توجهی از این سفارت‌ها با شهروندان خود در محل بازداشت دیدار کنسولی انجام دادند و برای تعداد باقیمانده نیز وقت ملاقات تنظیم شده که در حال انجام است.

به گفته کنعانی در آستانه سال نو میلادی به این افراد از سوی دستگاه قضایی اجازه ارتباط و گفت وگوی تلفنی با خانواده‌هایشان و خدمت کنسولی ویژه داده شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضربه سپاه به آشوبگران مرتبط با انگلیس، نماینده ارشد کاخ وستمینستر را عصبانی کرد بیشتر بخوانید »

فساد سیستماتیک دولت، حزب حاکم و مجلس لردهای انگلیس

فساد سیستماتیک دولت، حزب حاکم و مجلس لردهای انگلیس



پس از این افشاگری، حالا نمایندگان مجلس عوام خواستار تحقیقات ویژه در مورد این فساد مالی کلان شده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه گاردین در گزارشی فاش کرد که خانم بارونس “میشل مون” عضو محافظه‌کار مجلس اعیان انگلیس و خانواده‌اش در جریان تامین تجهیزات مراقبتی (مثل ماسک، گان، دستکش) در دوران همه‌گیری کرونا و به واسطه‌ی ارتباطات ناسالم مبلغی حدود ۲۹ میلیون پوند سود دریافت کرده است.

فساد سیستماتیک دولت، حزب حاکم و مجلس لردهای انگلیس

خانم مون از طریق وزیر وقت کابینه مایکل گوو و لرد تئودور اگنیو پیشنهاد تامین تجهیزات مراقبتی پزشکی را از آن خود کرده است.

پس از این افشاگری، حالا نمایندگان مجلس عوام خواستار تحقیقات ویژه در مورد این فساد مالی کلان شده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فساد سیستماتیک دولت، حزب حاکم و مجلس لردهای انگلیس بیشتر بخوانید »

نفس‌های آخر جانسون در قدرت

نفس‌های آخر جانسون در قدرت



بوریس جانسون دیروز برای شرکت در اجلاس سران کشورهای مشترک‌المنافع راهی رواندا شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «مایکل هوارد» رهبر پیشین و عضو بانفوذ حزب محافظه‌کار می‌گوید که بوریس جانسون چاره‌ای جز استعفا ندارد. او به اعضای دولت پیشنهاد کرده که موضع خود را در قبال یک دولت ضعیف تحت رهبری بوریس جانسون مشخص کنند. هوارد در گفت‌وگو با شبکه رادیویی بی‌بی‌سی تصریح کرد کرد که عملکرد حزب و دولت، تحت رهبری جدید بهتر خواهد بود.

بوریس جانسون دیروز برای شرکت در اجلاس سران کشورهای مشترک‌المنافع راهی رواندا شده است. بر اساس برنامه اعلام شده او سپس برای حضور در اجلاس گروه هفت راهی آلمان خواهد شد و از آنجا هم مستقیم راهی اسپانیا برای شرکت در اجلاس سران پیمان آتلانتیک شمالی است.

جفری کلیفتون براون خزانه‌دار فراکسیون حزب محافظه‌کار (موسوم به کمیته ۱۹۲۲) معتقد است که جانسون باید برای رسیدگی به بحران اخیر از سفر باز گردد. او در گفت‌وگو با شبکه رادیویی تایمز بر لزوم برگزاری رای عدم اعتماد به جانسون تاکید کرد. نخست وزیر انگلیس ماه گذشته از رای عدم اعتماد هم حزبی‌های خود نجات یافت و طبق قوانین حزبی، جایگاه او تا یک سال تثبیت شد. اما مخالفان او در داخل حزب خواستار اصلاح قوانین به گونه‌ای هستند که بتوان رهبری جانسون را به چالش کشید.

حزب جانسون دیروز درجریان انتخابات میان دوره ای مجلس عوام، دو کرسی را به حزب کارگر و حزب لیبرال‌ دمکرات واگذار کرد، بطوری که برخی رسانه های کشور آن را شکستی خفت بار و تحقیر آمیز برای دولت جانسون تعبیر کردند.

حزب محافظه کار، در این انتخابات کرسی جنوب غرب انگلیس را که بیش از یک قرن در اختیار این حزب بود، از دست داد و حزب کارگر به عنوان رقیب اصلی حزب محافظه کار توانست کرسی حوزه انتخابیه ویکفیلد در شمال انگلستان را دوباره تصاحب کند. همچنین حزب جانسون کرسی‌های تیورتون و هونیتون را به حزب لیبرال دمکرات‌ واگذار کرد.

در همین پیوند «الیور داودن»، دبیر حزب محافظه‌کار حوالی ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه صبح امروز از سمت خود استعفا کرد. او در نامه‌ای به «جانسون» هشدار داد که حامیان حزب «مضطرب و ناامید» هستند و تاکید کرد «ما نمی‌توانیم به طور معمول به کار خود ادامه دهیم، یک نفر باید مسئولیت اوضاع را بپذیرد. من به این نتیجه رسیده‌ام که در این شرایط، باقی ماندن در این سمت درست نیست.» این مقام ارشد حزب محافظه‌کار در نامه خود تاکید کرد که استعفای وی «تصمیمی عمیقاً شخصی» پس از «نتایج بسیار ضعیف برای حزب» بوده است.

بوریس جانسون در اظهارنظری از رواندا گفت که پیام رای دهندگان را دریافت کرده اما از قدرت کنار نخواهد رفت. طبق گزارش منابع خبری، جانسون به وزیر دارایی هم گفته که نگران استعفای بیشتر اعضای دولت نیست.

ناظران پیش‌بینی می‌کنند جانسون به طور جدی در معرض خطر کودتا و استعفای اعضای کابینه قرار دارد.

نخست وزیر انگلیس در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۹ موفق شد با کسب ۳۶۵ کرسی پارلمان به پیروزی خیره‌کننده‌ای دست یابد. او با شعار برگزیت، نه تنها آرا خاکستری که مناطق تحت اختیار حزب کارگر را تصاحب کرد. اما نتایج انتخابات دو کرسی پارلمان نشان داد که توانایی او برای تکرار ترفند سال ۲۰۱۹ به خطر افتاده است.

اوضاع اقتصادی انگلیس چندان تعریفی ندارد. جهش بی‌سابقه شاخص تورم و افزایش افسارگسیخته هزینه‌های زندگی در انگلیس، جزیره را در بدترین شرایط اقتصادی نیم قرن گذشته قرار داده است. این واقعیت که دورنمایی از بهبود اوضاع دیده نمی‌شود و مقامات رسمی هم درباره تشدید اوضاع هشدار می‌دهند، مردم کشور را شوکه کرده است.

شاخص نرخ تورم در انگلیس بر اساس تازه‌ترین گزارش اداره آمار ملی این کشور به ۹.۱ درصد در ماه گذشته میلادی (می) رسیده است که بالاترین رقم در ۴۰ سال گذشته بشمار می‌رود.

پیش از جنگ اوکراین پیش‌بینی می‌شد که نرخ تورم با وجود فشارهای ناشی از برگزیت و بحران همه‌گیری کرونا در محدوده ۲ درصد سیر کند. اما حالا اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که نرخ تورم به دلیل افزایش بهای انرژی، تا پایان سال‌جاری میلادی به بالای ۱۱ درصد می رسد.

این درحالیست که بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کارکنان شبکه ریلی انگلیس در اعتراض به شرایط کاری و دستمزدهای خود، دست از کار کشیده‌ و سیستم حمل و نقل سراسر کشور را زمین‌گیر کرده‌اند. دیروز رئیس اتحادیه کارکنان راه‌آهن، دریانوردی وحمل‌ ونقل (آرام‌تی) درباره احتمال برگزاری دور جدید اعتصاب در ماه آینده هشدار داد.

این درحالیست که صدها تن از کارکنان شرکت هواپیمایی انگلیس نیز امروز به برگزاری اعتصاب در میانه تعطیلات تابستانی رای موافق دادند.

شبکه خبری بی‌بی‌سی گزارش داد: قرار است ۷۰۰ کارگر در تعطیلات تابستانی زمانی که انتظار می‌رود تقاضای مسافران به سطح قبل از همه‌گیری بازگردد اعتصاب کنند. تاریخ اعتصابات در روزهای آینده مشخص خواهد شد.

زمزمه‌هایی درباره برگزاری اعتصاب از سوی کارکنان سایر بخش‌های عمومی نیز شنیده می‌شود.

تازه‌ترین نتایج نظرسنجی‌ صورت گرفته در انگلیس نشان می‌دهد که بیشتر مردم این کشور خواهان برکناری بوریس جانسون از قدرت هستند. طبق این نظرسنجی‌ حزب اصلی مخالف دولت (کارگر)، از محبوبیت بیشتری نسبت به حزب جانسون برخوردار است. تحلیل بیشتر رسانه‌های انگلیس هم این است که رفتن جانسون یک موضوع قطعی است و از مرحله شاید و اگر به «چه زمانی» رسیده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نفس‌های آخر جانسون در قدرت بیشتر بخوانید »