عکس/ ماسک بر روی نشریه تایم
تصویر ایلان ماسک در جلد شماره جدید نشریه تایم نقش بست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ ماسک بر روی نشریه تایم بیشتر بخوانید »
تصویر ایلان ماسک در جلد شماره جدید نشریه تایم نقش بست.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عکس/ ماسک بر روی نشریه تایم بیشتر بخوانید »
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا احتمالاً در دستگیری نلسون ماندلا رهبر مقاومت علیه آپارتاید آفریقای جنوبی نقش داشته است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یک گزارش تحقیقی جدید نشان میدهد که «سازمان اطلاعات مرکزی» (سیا) ممکن است در دستگیری «نلسون ماندلا»، رهبر مقاومت علیه آپارتاید آفریقای جنوبی نقش ایفا کرده باشد.
جزئیات جدید درباره نقش احتمالی سیا در دستگیری ماندلا زمانی در کانون توجه قرار گرفت که «ریچاد استنگل»، از خبرنگاران سابق مجله تایم که سایهنویس اتوبیوگرافی (خویشنامه) ماندلا بود به بررسی کردن مصاحبههای ضبطشده قبلی با رهبر فقید آفریقای جنوبی پرداخت.
وقتی ماندلا در سال ۱۹۶۲ پس از دو سال فرار از دولت آپارتاید آفریقای جنوبی دستگیر شد مأمور پلیس که او را دستگیر کرد فوراً ماندلا و رانندهاش را علیرغم آنکه آنها نام مستعارشان را داده بودند شناخت.
ماندلا در مصاحبهای در سال ۱۹۹۳ به استنگل گفته بود شایعه شده که سیا محل اختفای ماندلا را به پلیس آفریقای جنوبی لو داده است. این موضوع را امروز دوشنبه استنگل در مقالهای مفصل در مجله تایم نوشته است.
این گمانهزنیها توسط مقاله دیگری که در سال ۱۹۸۶ در یک مجله آفریقای جنوبی به چاپ رسیده بود تقویت میشود. مجله «ژوهانسبرگاستر» در آن سال به نقل از یک افسر بازنشسته پلیس نوشته بود که پلیس آفریقای جنوبی اطلاعات لازم در این مورد را از یک «مأمور سیا در آن منطقه» به دست آورده بود.
علاوه بر این حدود ۶ سال پیش هم یک جاسوس اسبق سیا اذعان کرده بود که مقامات آپارتاید آفریقای جنوبی با این سازمان برای دستگیری نلسون ماندلا رهبر جنبش آزادیبخش آفریقای جنوبی همکاری کردهاند.
«دونالد ریکارد» جاسوس اسبق سیا سال ۲۰۱۷ گفته بود که آمریکاییها معتقد بودند که ماندلا خطرناکترین کمونیست جهان خارج از شوروی است.
ریکارد که در آن زمان معاون کنسولگری آمریکا در «دوربن» بود گفته است که جاسوسان «ای ان سی» گفتند که ماندلا در شهری ساحلی به سر میبرد و به پلیس آفریقای جنوبی اطلاع دادند چه زمانی وی به ژوگزهامبورگ بازمیگردد.
ریکارد بر این باور است که ماندلا کاملا تحت سلطه آفریقای جنوبی و عروسکی در دست کمونیسم بود و قصد داشت با تحریک جمعیت بومیان ناتال و تبدیل آنها به شورشیان کمونیست، زمینه جنگ سرد را بوجود بیاورد.
نلسون ماندلا ۱۵ آذرماه سال ۱۳۹۲ هجری شمسی در سن ۹۵ سالگی درگذشت. ماندلا از سال ۱۹۶۲ به دلیل مبارزه با نظام تبعیض نژادی حاکم بر آفریقای جنوبی به زندان افتاد و تا سال ۱۹۹۰ در زندان بود.
در حالی که اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار شده بودند، اکثریت سیاهپوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند در این شرایط بود که نلسون ماندلا رهبری جنبش ضد آپارتاید را به دست گرفت.
ماندلا پس از رهبری جنبش ضدآپارتاید (تبعیض نژادی)، اولین سیاهپوستی بود که از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ ریاستجمهوری آفریقای جنوبی را بر عهده گرفت.
ماندلا در ۸۳ سالگی به سرطان پروستات مبتلا شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که فعالیتهای عمومی خود را کاهش میدهد تا بقیه عمر خود را با خانواده و دوستان در زادگاه خود در روستا با آرامش بیشتر سپری کند.
وی را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان «مادیبا» میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند و بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزدند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سیا احتمالاً در دستگیری نلسون ماندلا نقش داشته است بیشتر بخوانید »
سرویس جهان مشرق – سال ۲۰۲۱ میلادی در حالی آغاز شده که دنیا در میانه یکی از بزرگترین بحران های دوره عمر ما قرار دارد. سال ۲۰۲۰ میلادی با تلاش حوزه بهداشت و درمان برای مهار همه گیری کرونا به پایان رسید، اما پیامدهای اقتصادی این همه گیری بر سال ۲۰۲۱ میلادی سایه افکنده است.
دنیای کنونی بدون رهبر جهانی و همکاری میان قدرت ها به پیش می رود. ایالات متحده با چندپارگی روبرو شده و بحران اقتصادی پدید آمده به دنبال هم گیری کرونا، در حال گسترش است.
هفته نامه تایم در آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی ۱۰ خطر بزرگ سال ۲۰۲۱ را معرفی کرده که در ادامه با آنها آشنا می شویم:
یک. واشنگتن در بحران
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ میلادی، بسیاری از دموکرات ها معتقد بودند روس ها برای پیروزی وی تلاش کردند. جو بایدن در روزهایی روانه کاخ سفید می شود که هرج و مرج کشورش را فرا گرفته است.
بایدن در میان روسای جمهور پس از جیمی کارتر، ضعیف ترین سابقه مدیریت را دارا است. دموکرات ها با آینده ای دشوار روبرو خواهند بود. نرمش در برابر چین با مخالفت احزاب جمهوری خواه و دموکرات روبرو خواهد شد.
از هم اکنون بسیاری از تحلیلگران سیاسی به این موضوع فکر میکنند که با توجه به حامیان ترامپ، رئیس جمهور بعدی در انتخابات چهار سال آینده چه راهکارهایی در سیاست خارجی در پیش خواهد گرفت.
۲. کوید برای بلندمدت
در سال ۲۰۲۱ میلادی، همه گیری ویروس کوید ۱۹ علاوه بر مرگ انسانها بر ثبات سیاسی و اقتصاد دنیا تأثیرگذار خواهد بود. کشورهای دنیا در حال برنامه ریزی برای اجرای واکسیناسیون هستند. این همه گیری، بدهی های انبوه، کارگران اخراج شده، رشد نابرابری و از دست رفتن اعتماد عمومی را به دنبال داشته است. مشکلات اقتصادی به وجود آمده به دلیل همه گیری کرونا، خشم عمومی و شورش را در بسیاری از مناطق دنیا پدید آورده است. در تعدادی از بازارها، شاهد محدودیت میزان نقدینگی هستیم. تورم و هزینه های استقراض افزایش یافته است و دولت های اروپایی و ایالات متحده با پیامدهای اقتصادی دشوار کرونا دست و پنجه نرم می کنند.
۳. سایه سیاست های زیست محیطی بر اقتصاد و صنعت
سیاست های زیست محیطی در اکثر کشورهای دنیا از اولویت بیشتری برخوردار شده و این سیاست ها به حوزه اقامت هایی جهانی کشیده شده است. در میان فناوری های پاک صنعتی چین با مخالفت ایالات متحده روبهرو شده است. جنگ تجاری پکن و واشنگتن حتی حوزه شبکه های نسل پنجم اینترنت را در بر می گیرد. تلاش برای به صفر رساندن حجم انتشار گازهای گلخانه ای فرصتی برای بخش خصوصی و در بخش های زیست محیطی و اجتماعی پدید آورده است. برندگان و بازندگان این نبرد معمولاً بر اساس عوامل سیاسی و قدرت های حاکم بر بازار تعیین می شوند.
۴. افزایش رقابت میان ایالات متحده و چین
اگر رهبران پکن و واشنگتن به سوی ثبات در روابط دوجانبه گام بردارند، شاهد کاهش تنش ها خواهیم بود. اما آنها و متحدانشان رقابتی همه جانبه را در بخش های دیپلماسی واکسن، ملی گرایی و اقتصاد آغاز کرده اند. عدم توافق در حوزههای تجارت، تایوان و دریای چین جنوبی در سال ۲۰۲۱ میلادی نیز ادامه خواهد یافت. در مجموع این موارد اختلاف، باعث افزایش ریسک محاسباتی و ایجاد بحران خواهد شد.
۵. ایجاد مانع در برابر جریان اطلاعات
مانع تراشی در مسیر جریان آزاد اطلاعات میتواند به افزایش هزینه ها برای شرکت ها و برنامه های اینترنتی پرمخاطب و مدل های تجاری اینترنتی منجر شود. دولتهای چین و ایالات متحده در حوزه اطلاعات به ویژه شبکه های نسل پنجم و هوش مصنوعی نبردی تمام عیار را آغاز کردهاند. اما سایر دولت ها در مورد دسترسی به داده های شهروندان خود نگرانی هایی دارند. مدل های تجاری فناوری های نوآورانه از این شرایط آسیب خواهند دید. ممنوعیت استفاده از برنامه های اینترنتی بر همکاری های جهانی در بخش سلامت مردم و چالش های آب و هوا پیامد های منفی بر جای می گذارد.
۶. رشد نبرد در حوزه سایبری
دلایل مختلفی وجود دارد که از افزایش ریسک یک فاجعه بزرگ سایبری در سال ۲۰۲۱ میلادی خبر می دهد. در عصر دیجیتال، هر موبایل هوشمند و یا رایانه می تواند منفذی برای هکرها و با پیامدهایی فاجعه آمیز باشد. دنیای ما با ریسک چشمگیر حملات سایبری روبرو شده و در سال ۲۰۲۱ میلادی حملات سایبری می توانند ریسک ژیوپلیتیک و فناوری گسترده ای داشته باشد.
۷. ترکیه در رویای تشکیل امپراتوری عثمانی
در سال ۲۰۲۱ میلادی، مشکلات اقتصادی و چالش های بهداشتی پدید آمده در ترکیه به دلیل همه گیری ویروس کرونا می تواند جایگاه رجب طیب اردوغان را پس از دو دهه قرار گرفتن در قدرت، تضعیف کند. در این سال، کشور ترکیه ممکن است با ریسک ناآرامی های اجتماعی و اختلاف در حاکمیت به دلیل مخالفت های احزاب روبرو شود. اردوغان نیز برای افزایش روحیه ملی گرایی و قدرتمند کردن حامیانش به تداوم لشکرکشی های ارتش ترکیه به مناطق مختلف دست بزند. ترکیه امروز بیش از هر زمان دیگری با فقدان متحدان و کشورهای دوست در حوزه بین المللی روبرو شده است.
۸. خاورمیانه و کابوس قیمت پایین نفت
خاورمیانه را باید بزرگترین بازنده ویروس کرونا در دنیا دانست. کشورهای تولید کننده انرژی در خاورمیانه و شمال آفریقا با سقوط چشمگیر تقاضای جهانی انرژی در سال ۲۰۲۰ میلادی و کاهش درآمدهای ارزی روبه رو شدند. ابتلای میلیونها نفر از شهروندان این کشورها به کرونا و افول شاخص های اقتصادی نیز بر مشکلات آنها افزود.
در سال ۲۰۲۱ میلادی، شاهد افزایش بحران های اقتصادی و اجتماعی در خاورمیانه خواهیم بود. چرا که قیمت نفت و گاز همچنان پایین است. بسیاری از این دولتها از هزینههای سرمایهگذاری خود کاسته اند که به سقوط اقتصاد بخش خصوصی و رشد بیکاری منجر می شود. اصلاحات اقتصادی در این کشورها کند بوده و پیش بینی می شود شاهد افزایش تظاهرات ها و اعتراضات مردمی باشیم.
۹. اروپا پس از مرکل
در سال ۲۰۲۱ میلادی، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان پس از ۱۵ سال از قدرت کنار خواهد رفت. اروپا پس از اعمال سیاست قرنطینه با مشکلات اقتصادی مختلفی روبه روست و غیبت مرکل بر اتخاذ سیاست های چند جانبه و منعطف از سوی اتحادیه اروپا تاثیری جدی خواهد گذاشت. در شرایط کنونی، اعمال سیاست های اشتباه می تواند به شکننده شدن روند بازگشت اقتصادی و ایجاد زمینه برای رشد پوپولیسم منجر گردد. مرکل یک مذاکره کننده قدرتمند بود که از تلاش های دیپلماتیک برای برطرف کن بحران های انرژی و اختلاف های مرزی در شرق مدیترانه و رویارویی های نظامی میبرد. در غیاب وی، اقدامات ترکیه در حوزه مدیترانه و شمال آفریقا میتواند به افزایش تلاش ها در سال ۲۰۲۱ میلادی منجر گردد.
۱۰. فرو رفتن آمریکای لاتین در بحران
پس از خاورمیانه، آمریکای لاتین دومین منطقه ای است که با شدیدترین آسیب های ناشی از کرونا روبرو شده است. دولت های آمریکای لاتین با چالش های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مختلفی به دلیل هم گیری کرونا روبرو هستند. تا پایان سال گذشته در هیچ یک از کشورهای منطقه، شاهد اجرای برنامههای واکسیناسیون سراسری علیه کرونا نبودهایم و اقدامات دولت های منطقه در برابر ویروس های جهش یافته نیز بسیار ضعیف بوده است. در دو کشور آرژانتین و مکزیک، در سال ۲۰۲۱ میلادی شاهد انتخابات های زودهنگام خواهیم بود و رای دهندگان در شیلی، اکوادور و پرو نیز برای انتخاب رئیس جمهور جدید کشورشان به پای صندوق های رای خواهند رفت.
نویسنده: یان برمر
منبع: هفته نامه Time
مترجم محسن داوری
۱۰ خطر بزرگ دنیا در سال ۲۰۲۱ به روایت «تایم» بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، وطن امروز نوشت: ماهها پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، تحلیلگران بسیاری این انتخابات را فارغ از ادوار پیشین خود به عنوان یک نقطه عطف سیاسی در تاریخ آمریکا توصیف کردند. بالا گرفتن نزاعهای اجتماعی از یک سو (که در حادثه قتل جورج فلوید تشدید شد) و ترکیب کاندیداهای ۲ حزب از سوی دیگر حکایت از آن داشت که این میدان رقابت فارغ از نتیجهاش تبدیل به موقعیتی جدی برای عیان شدن بخشهایی از واقعیت سیاسی ایالات متحده خواهد شد. فحاشی بیسابقه کاندیداها در مناظرههای انتخاباتی، بالا گرفتن اختلافات در روند شمارش آرا و در نهایت استنکاف ترامپ از پذیرش نتیجه انتخابات باعث شد فضای سیاسی این کشور شرایط ویژهای را تجربه کند. با این حال، حادثه حمله حامیان ترامپ به کنگره آمریکا به عنوان نقطه اوج سلسله حوادث انتخاباتی باعث خلق یک رسوایی آشکار و همچنین عیان شدن تناقضهای ساختاری این کشور شد.
با این حال فارغ از شرح کم و کیف حوادث روز چهارشنبه در واشنگتن، نوع مواجهه ارکان و نهادهای سیاسی آمریکا با این حادثه را میتوان یک مصداق استثنایی برای نشان دادن استاندارد دوگانه مدیریتی میان آنچه آمریکا برای خود و دیگران تجویز میکند دانست. قرار گرفتن آزادی سیاسی به عنوان مهمترین شعار سیاسی آمریکا در مقابل امنیت ملی به عنوان مرکزیترین بایسته حکمرانی باعث شد پرده از بسیاری تناقضها برداشته شود؛ مسالهای که رهبر حکیم انقلاب نیز روز گذشته در بیاناتشان به آن اشاره داشتند و با مقایسه فتنه ۸۸ در ایران و حوادث سال ۹۹ آمریکا فرمودند: «آنها در فتنه ۸۸ به دنبال ناامنی و ایجاد آشوب و جنگ داخلی در ایران بودند که موفق نشدند و خداوند همین مساله را سال ۹۹ بر سر خودشان آورد».
بر این مبنا مشاهده شکاف موجود میان نسخه داخلی دولت آمریکا در مواجهه با یک بحران امنیتی با نسخههایی که برای کشورهای دیگر (از جمله ایران) تجویز میکند، در حادثه حمله حامیان ترامپ به کنگره و ادعای ابطال انتخابات بیش از پیش مشهود شد.
* آزادی؟ شاید زمانی دیگر…
حوادث روز چهارشنبه واشنگتن و حمله حامیان کاندیدایی که مدعی تقلب انتخاباتی است، به ساختمان کنگره هر قدر برای فضای آمریکا امری دور از انتظار بود اما تصویر آشنایی برای بسیاری از کشورهای جهان است که آمریکا تمایلی به ادامه یافتن حیات دولتهایشان نداشته است. تجربه کودتاهای رنگین و سرنگونی دولتهای نامطلوب آمریکا به واسطه طرح ایدههایی از قبیل تقلب انتخاباتی مسالهای آشنا در حافظه تاریخی جهانیان است. با این حال مواجهه ساختار سیاسی و حتی حزب همسو با کاندیدای شکستخورده نشان از نسخهای متمایز در این باره داشت.
واشنگتن که دهههاست با ابزار قرار دادن کلیدواژه «آزادی سیاسی» پروژه سرنگونی دولتهای متفاوتی را از سمت اپوزیسیون غربگرا پیگیری کرده است، خود در واکنش به حادثهای با شدت و حدت بسیار کمتر هیچگونه حقی برای مخالفان خیابانی قائل نشد. قیاس حوادث محدود واشنگتن در روزهای اخیر با فتنه سال ۸۸ در تهران بخوبی شکاف میان ۲ نسخه تجویز شده آمریکایی را عیان میکند. آمریکایی که بدون در نظر گرفتن اردوکشی خیابانی کاندیدای مدعی تقلب از ساحت و جایگاه قانون انتخاباتی به عنوان امری تداومبخش دفاع کرد، همواره در پروژه براندازی دولتهای دیگر بیشترین اهتمام خود را بر بیاعتبارسازی نهاد قانون و اصالتبخشی به شورشهای خیابانی استوار میکرد. مجموعه نیروهای سیاسی آمریکا (حتی بخش قابل توجهی از جمهوریخواهان) بخوبی دریافته بودند که از میان برداشته شدن جایگاه قانون در بررسی اعتراضات میتواند به یک هرجومرج دائمی مبدل شود که انتهای آن چیزی جز یک جنگ داخلی نیست. آنها بر مبنای همین منطق همواره سعی میکنند با جرقه خوردن هرگونه اعتراض برنامهریزی شده یا خودجوش در کشورهای مورد خصم آمریکا، فضا را به سمت فروپاشی نهادهای قانونگذار پیش ببرند و از دل این فضا، یک جنگ داخلی تا نیل به اهداف خود به وجود آورند.
* تجویزهای دوگانه آمریکایی
از همان نخستین ساعات اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و طرح ادعای تقلب از سوی دونالد ترامپ بود که صفحات او در شبکههای اجتماعی با پیامهای هشدارآمیز پیرامون اثبات نشده بودن مواضعش روبهرو شد و در نهایت با برخی محدودیتها نیز مواجه شد؛ اتفاقی که در حال رخ دادن بود کاملا ساده به نظر میرسید. یک ساختار سیاسی در مواجهه با ادعاهایی که نهایتا میتوانست «فرضیه» باشد اما امکان یک آشوب خیابانی را فراهم میکرد، رویه محدودیت را در پیش گرفت تا از این طریق مانع از رخ دادن اقدامی خلاف امنیت و مصالح ملی شود. این واکنش محدودیتآفرین اگر در هر کشوری که مورد خصم آمریکاست رخ میداد، دولت آمریکا فورا از آن به عنوان امری در راستای سرکوب سیاسی یاد میکرد اما زمانی که این موقعیت برای واشنگتن به وجود آمد به راحتی و با در نظر گرفتن اولویت امنیت بر آزادی سیاسی، نسخه محدودیت را تجویز کرد، تا جایی که حتی اکانت رئیسجمهور آمریکا نیز با محدودیت روبهرو شد.
تجربه فتنه سال ۸۸ در دوران دولت دموکرات اوباما و حوادث سالهای ۹۶و۹۸ در دوره زمامداری ترامپ باعث شد دولت ایران هم نسخه محدودیتهای ارتباطی را برای کنترل فضا و جلوگیری از بالا گرفتن ناامنیها به صورت موقت تجویز کند. واکنش آمریکا اما در برابر این نسخه ایران نهتنها چیزی خلاف نسخه تجویزشده برای خود بود که حتی بعدها اسناد زیادی پیرامون تلاش حداکثری آمریکا برای تقویت فضای ترویج شایعات سیاسی با نیت عمیق کردن نزاعهای خیابانی منتشر شد. در مشهورترین مورد هیلاری کلینتون، وزیر وقت خارجه آمریکا در زمان فتنه ۸۸ در کتاب خاطراتش با عنوان «انتخابهای سخت» به شرح یکی از این اقدامات پرداخت و نوشت: «ژوئن همان سال(۲۰۰۹)، جوانان ایرانی از وبسایتها و شبکههای اجتماعی به منظور ارسال پیامهای خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات استفاده کردند. درست در همان زمان بود که صحنه تیراندازی به خانم ۲۶ سالهای به نام «ندا آقا سلطان» توسط نیروهای شبهنظامی طرفدار دولت(!) با استفاده از دوربین تلفنهای همراه ضبط و در توئیتر و فیسبوک منتشر شد. بدین ترتیب، در کمتر از چند ساعت میلیونها نفر از مردم جهان مشاهده کردند که چطور در یکی از خیابانهای تهران دختر جوانی در خون خود غلتید. به گفته مجله تایم: «در طول تاریخ حیات بشری، هیچ صحنه قتلی با این حجم از بیننده مواجه نبوده است». همین ویدئو خشم جهانیان را نسبت به ظلمی که به معترضان میرفت برانگیخت. درست ۵ روز پیش از این حادثه، مقامات وزارت خارجه آمریکا که پیگیر تلاشهای مخالفان دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دورهای برای مدت زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود. برای حل این مساله یکی از اعضای واحد برنامهریزی سیاسی وزارت خارجه به نام «کوهن» که جوانی ۲۷ ساله بود، انتخاب شد. آوریل همان سال او طی سفری به بغداد با «جک دورسی» یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر، ملاقاتی داشت. به همین دلیل او بلافاصله تلاش کرد ضمن ارتباط با دورسی به او هشدار دهد که محدود کردن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربهای به فعالان اجتماعی در ایران وارد میکند. در نتیجه همین گفتوگوها، توئیتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمه شب بعد به تعویق انداخت. این شرکت در توضیح علت این کار در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرد، نوشت: به نظر میرسد در حال حاضر توئیتر نقش ارتباطی مهمی در ایران ایفا میکند».
* خس و خاشاکهای واشنگتنی!
فراتر از واکنش ساختار سیاسی آمریکا در صیانت از عنصر امنیت با ایجاد محدودیت برای رئیسجمهور و نیمی از شهروندانش، میتوان به بررسی ادبیات مقامات این کشور در مواجهه با آشوب حامیان ترامپ و مقایسه آن با ادبیاتی که در توصیف فتنهگران در سال ۸۸ استفاده میکردند نیز پرداخت. برای نمونه جو بایدن، رئیسجمهور برگزیده آمریکا در واکنش به حوادثی که در کنگره این کشور رخ داد، معترضان را با الفاظ «تروریست» و «اراذل و اوباش» مورد خطاب قرار داد. هیلاری کلینتون نیز در توئیتی با «تروریست داخلی» خطاب کردن معترضان خیابانی اقدام آنها را محکوم کرد. اما سناتور میچ مککانل، رهبر اکثریت جمهوریخواهان در سنای آمریکا که همحزب ترامپ هم محسوب میشود با «اراذل و اوباش» خطاب کردن معترضانی که به ساختمان کنگره حمله کرده بودند، گفت: جلوی بیقانونی سر خم نخواهیم کرد.
با انداختن نگاهی به القابی که مقامات رسمی آمریکایی خطاب به معترضان خیابانی به کار بردند و توماری از توصیفات حمایتی آنها از آشوبگران ایرانی و حتی گروههای شناخته شده تروریستی میتوان به تناقض آشکار میان نسخه حکمرانی آمریکایی و نسخهای که به دیگر کشورها تجویز میکند پی برد اما نگاهی به موضعگیری باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا در میانه آشوبهای خیابانی جریان فتنه، عمق این تناقض و نفاق را بیشتر روشن میکند. اوباما در شرایطی که جریان فتنه تمام تلاش خود را برای فروپاشی ایران در سایه حمایتهای خارجی به کار گرفته و عملا امنیت ملی کشورمان را با مخاطرات جدی مواجه کرده بود، در پیامی خطاب به سایر کشورهای جهان گفت: «این مسؤولیت همه مردم و کشورهای آزاد است تا روشن کنند ما طرف کسانی هستیم که در پی آزادی، عدالت و عزت هستند. شجاعت مردم ایران الگویی برای همه ما است و ما را به چالش میکشد تا تاریخ را به سمت عدالت هدایت کنیم». اظهارات اینچنینی که بارها از سوی مقامات دولتی آمریکا خطاب به جریان فتنه بیان شد، در کنار رفتار آشکاری که این روزها در مواجهه با نخستین جرقههای اقدامات خلاف امنیت طرفداران ترامپ نشان دادند، یک جلوه تام از نفاق رسانهای استکبار جهانی است.
فتنه ۸۸، کارمای ۹۹ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: کاترین اشتون سیاستمدار انگلیسی که در اولین مذاکرات هستهای ظریف، طرف اروپایی مذاکرات بود، ضمن یادداشتی در مجله تایم نوشت: «برای بایدن، بازگشت به برجام، آسان نخواهد بود. اولین مانع هم این است که بسیاری از اعضای کنگره، هرگز به ایده توافق با ایران روی خوشی نشان ندادهاند. حتی در سال ۲۰۱۳ که به توافق موقتی با ایران دست یافتیم، برخی خواهان اعمال تحریمهای تازه بر ایران بودند.»
وی در ادامه نوشت: «ایرانیها از این دشمنی خبر داشتند و در گفتوگوها، این نگرانی را مطرح میکردند که آیا یک دولت تازه در آمریکا، به این توافق احترام خواهد گذاشت؟
پاسخ این بود که دلیلی ندارد گمان کنیم که یک توافق «موثر» کنار گذاشته شود. مشکل همینجاست: برای برخی، یک توافق «موثر» به ایران اجازه داشتن یک برنامه صلحآمیز هستهای نمیدهد. برخی دیگر میگویند که ایران باید رفتار منطقهایاش را تغییر دهد. برخی هم هستند که خواهان طولانیتر شدن مهلت محدودیتهای توافق هستند.»
اشتون تاکید کرد: «یافتن راهی برای جلب حمایت کنگره در شرایطی که دموکراتها در سنا اکثریت ندارند، یک چالش است. بایدن برای آنکه برجام را بر بنیان محکمی بگذارد، باید تضمین دهد که اگر ایران به تعهدات خودش پایبند باشد، آمریکا هم پایبند خواهد ماند.»
اشتون با اشاره به از هم گسیختگی ۵+۱ در چند سال گذشته، میافزاید: «ایرانیها البته با رفع فشار حداکثری ترامپ، نفسی تازه خواهند کرد اما بیگمان اگر چیز بیشتری از آنان خواسته شود، چندان علاقهای نشان نخواهند داد.»
اشتون تاکید کرد: «ایران انتظار دارد که آسیب اقتصادی دو سال گذشتهاش به رسمیت شناخته شود. در حالی که میانهروهای ایران، از بازگشت به این توافق استقبال میکنند، دیگران اینگونه نیستند. تندروها همچنان خواهند گفت که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد. پس جو بایدن چه باید بکند؟
نخست، باید یک تیم تشکیل دهد: از اتحادیه اروپایی بخواهد که ۵+۱ را گرد هم آورد. برجام را بهعنوان نخستین توافق منظور کند و نه آخرین توافق. هرگز قرار نبوده که برجام، خانه آخر و نقطه پایان باشد. تا زمانی که ترامپ از برجام بیرون رفت، ایران به تعهدات خود پایبند بود.
همه ما از دیگر مسائلی که باید چاره شوند، آگاهیم؛ از موشکهای بالستیک تا بلندپروازیهای منطقهای ایران. اما این مانع باید از سر راه برداشته میشد تا در برای دیگر گفتوگوها باز شود.» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایان نوشت: «برجام را بر بنیان محکمتری بگذارد. بازگشت به برجام، صرفاً با فرمان اجرایی رئیسجمهوری در کوتاهمدت کار میکند اما یک رویکرد پایدار نیست.»
نکته مهمی که اشتون به جزئیات آن نپرداخته، اتفاق نظر پیوسته دموکراتها و جمهوریخواهان مجلس نمایندگان و سنای آمریکا بر تشدید پیاپی تحریمها، بلافاصله پس از انعقاد برجام تا به امروز بوده است. همچنین حتی در زمان حضور آمریکا در برجام نیز، مصوبه الزام گزارش ۳ سال یک بار دولت آمریکا به کنگره و گرفتن مجوز ادامه توافق، عملاً تعهدات لغو تحریمها را بیاثر میکرد و سرمایهگذاران و تجار خارجی را از همکاری با ایران بازمیداشت.
اشتون: بازگشت به برجام پایدار نیست بایدن نمیتواند به ایران تضمین دهد بیشتر بخوانید »