مجمع مدرسین

آنتی‌تز انقلاب!

آنتی‌تز انقلاب!



کسانی که وظیفه تولید و تأمین منابع قدرت ملی را فراموش کردند و نمی‌خواهند مشارکتی در این امر دینی و ملی خطیر کنند به طور اجتناب‌ناپذیر در پروژه «آنتی تز انقلاب» نقش‌آفرینی می‌کنند و…

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان « آنتی‌تز انقلاب!» در روزنامه رسالت نوشت: سال ۸۹ یک سال پس از فتنه ۸۸ مقام معظم رهبری در سفر به قم مباحث مهمی را که انقلاب اسلامی در جنگ نرم با آن روبه‌رو است مطرح کردند. معظم‌له درطرح یک مبحث از یک توطئه و نقشه دشمن یاد کردند و آن رونمایی از مقوله «آنتی‌تز انقلاب» بود.

ایشان فرمودند:«سال‌های آخر دهه اول انقلاب به بعد، دشمن یک سیاست را با استفاده از کارشناسان ایرانی طراحی کرد و آن این بود که از قم یک آنتی‌تز انقلاب درست کنند. یعنی انقلاب همانطور که از قم جوشید یک ضدانقلاب هم از قم به‌وجود بیاورند.آمریکایی‌ها نمی‌توانستند بفهمند این را یک خودی و ایرانی به آنها یاد داد. لذا در قم زمینه فتنه را فراهم کردند. هم در مقطع اول انقلاب و هم بعد از رحلت امام (ره) این اتفاق افتاد. اینجا هم مخالفین انقلاب طراحی کردند و می‌خواستند از قم آنتی‌تز انقلاب درست کنند!»(۱)

تحلیلگران و مفسران سیاسی کمتر به این موضوع پرداخته‌اند که دشمن از هر فرصت برای پدیداری «آنتی‌تز انقلاب» بهره می‌برد.

قم محل استقرار مراجع شیعه است. محل استقرار حوزه علمیه است که صدها مجتهد در آن به کار تدریس و تدرّس مشغولند. قم محل جوشش انقلاب و مدرسان عالی‌مقام و اکنون از جوانان پرشور ۱۵۰ کشور جهان در آن مشغول آموزش فرهنگ انقلابی اهل بیت عصمت و طهارت هستند. قم اکنون صاحب بزرگترین اندیشکده‌های فقهی و علمی، علوم قرآنی و تفسیری و حدیثی است. یکی از آرزوهای دشمن این است که این مرکز را از درون بپوساند و چشمه‌های زلال معرفت الهی که از حجره‌های مدارس آن می‌جوشد را بخشکاند .

آرزوی سرویس‌های جاسوسی دشمن این است که یک مارتین لوتری در آن ظهور کند و یک فضای پروتستانتیسمی پدید آورد و از درون جعبه جادویی نفوذ به قول حضرت آقا یک آنتی‌تز به‌وجود آورد.

اما هر چه زور زدند کمتر نتیجه گرفتند. دشمن در قم به دنبال یک رنسانس شیعی است. آنها فکر می‌کنند طلبه‌ها مثل کشیش‌های مسیحی هستند که اغلب اسیر فساد، دنیامداری و سوداگری بودند. آنها فکر می‌کنند می‌توانند ویروس اومانیسم را زیر پوست حوزه علمیه قم از آنجا زیرپوست حوزه‌های علمیه سراسر کشور تزریق کنند . طلبه‌ها را چون کشیشان قرن شانزدهم اروپا به وادی پروتستانتیسم هدایت کنند.

امروز ماشین تبلیغاتی دشمن طوری به ما دارند دنیا را هیجان‌آور نشان می‌دهند که مردم بگویند لزومی ندارد به فکر آخرت باشیم. این تبلیغ و ترویج در حوزه روحانیت بیش از قشرهای مردمی است. آنها تولید این هیجان را برای ساخت یک فضای پروتستانتیسم لازم می‌دانند.

آمریکایی‌ها با راهنمایی مشتی احمق و دروغگو باور کرده‌اند که در ایران می‌توانند یک انقلاب با روکش مذهبی پدید آورند و یک رنسانس را از جنسی که در غرب رخ داد به‌وجود آورند که نتیجه‌اش به طور طبیعی سکولاریسم و لائیسیته باشد.

طی صد سال گذشته انگلیسی‌ها هرچه تلاش کردند که از دانشگاه و حوزه در ایران یک مارتین لوتر درست کنند که پرچم پروتستانتیسم را به دست او بدهند موفق نشدند. روی محسن کدیور، عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری و برخی فریب‌خوردگان در این حوزه کار کردند و آنها هم شروع کردند به تئوری بافی و نظریه‌پردازی اما نتیجه نگرفتند.کار را هم از تخریب و تضعیف ولایت فقیه و فلسفه سیاسی اسلام شروع کردند. حتی از مراجع وقت مثل شریعتمداری و منتظری هم ناامید نبودند! اخیرا کژراهه این رویکرد به گونه‌ای رخ نموده که محسن کدیور با پخش یک ویدئو در فضای مجازی، فاصله‌گذاری خود را با مجتهد شبستری و سروش حفظ و اعلام کرد :

«می گویند؛ وحی الهی امری بشری است قرآن کلام محمد (ص) و رویای اوست. حتی به محمد (ص) هم منتسب نیست… نفی این حقیقت تجدیدنظر در اساس و بنیان اسلام است ارائه یک دین متفاوت با اسلام است. این تفکر حتی تجدیدنظر در اصل نبوت است… این حرف ها چه چیز از اسلام باقی می گذارد؟!»

بعد هم رسما در این ویدئو از سروش و مجتهد شبستری به‌عنوان جاعلین این دین جدید یاد می‌کند و از آنها تبری می‌جوید.محسن کدیور از شاگردان آقای منتظری است.او با بی‌ربط‌گویی در مورد ولایت فقیه و چنگ‌زدن به موازین تئوریک جمهوری اسلامی قبل و بعد از فتنه ۸۸ از چیزی فروگذار نکرده است. اما در شناعت و زشتی و عفونت اندیشه‌های سروش و مجتهد شبستری به‌گونه‌ای آزار دیده است که رسما می‌گوید؛ «اینها اساس و بنیان اسلام را نشانه گرفته‌اند.»

این عاقبت پروژه آمریکایی‌ها برای پدیداری «رنسانس اسلامی» ، « پروتستانتیسم اسلامی» و سرهم‌بندی پروژه عقیم آنتی‌تز انقلاب اسلامی است.

متأسفانه مجمع روحانیون مبارز و نیز مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم دو تشکل روحانی در تهران و قم با عدم پایبندی خود به اصول و مبانی که امام خمینی (ره) در منشور برادری فرمودند، هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ کارکرد سیاسی گاهی در مسیر پروژه «آنتی تز انقلاب» عمل می‌کنند.

از بیانیه‌های تند و غیرمستند و هیجانی امسال آنها به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب و سالگرد ارتحال امام (ره) همین رویکرد استشمام می شود. این دو تشکل روحانی، شانس خود را در پدیداری یک رنسانس اسلامی و پروتستانتیسم اسلامی در فتنه ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ امتحان کردند اما نتیجه‌ای نگرفتند. آیا وقت آن نرسیده است از رفتن به این مسیر بی‌بازگشت دست بردارند؟

کسانی که وظیفه تولید و تأمین منابع قدرت ملی را فراموش کردند و نمی‌خواهند مشارکتی در این امر دینی و ملی خطیر کنند به طور اجتناب‌ناپذیر در پروژه «آنتی تز انقلاب» نقش‌آفرینی می‌کنند و این نقش برای دنیا و آخرت آنها عاقبت به‌خیری نمی‌آورد.

پی‌نوشت:

۱- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان قم ۴ آذرماه ۸۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آنتی‌تز انقلاب! بیشتر بخوانید »

میدان مبارزه کجاست؟

میدان مبارزه کجاست؟



انبارلویی با بیان اینکه مقام معظم رهبری طی یک دهه گذشته «میدان اصلی مبارزه» را اقتصاد مقاومتی و تأمین معیشت مردم قرار داد، نوشت: میدان مبارزه امروز اهتمام به افزایش «تولید ملی» و بالابردن بهره وری و خنثی کردنم تحریم های ظالمانه است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان « «میدان مبارزه کجاست؟» نوشت: مقام معظم رهبری در سی‌وسومین سالگرد ارتحال امام فرمودند: امام (ره) رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ بشر را به عهده داشت. سرانگشت رهبری امام (ره) همیشه «میدان مبارزه» را مشخص می‌کرد. امام (ره) به مردم می‌گفت: «میدان کجاست»!

بعد فرمودند: نقشه و مکتب درست است راهرو گاهی مسیر را غلط می‌رود ما در همه سرفصل‌های توسعه موفق بودیم. مگر جاهایی که مسیر را غلط رفتیم.

حکمرانی نبوی به قرائت علی (ع) و فرهنگ اهل بیت (ع) سه مبنا دارد:

۱- حرکت بر محور حق و گریز از باطل

۲- بسط و توسعه عدالت

۳- رضایت عامه

در یک جامعه دینی باید دین و اخلاق براساس فرهنگ وحی و رهنمودهای پیامبر اعظم (ص) تبیین و ترویج شود. بر این مبنا صدق، امانت‌داری و تعهدات فردی و جمعی در حکمرانی نهادینه شود.

حرکت حکمرانان باید در مسیر اجرای عدالت باشد به طوری که مردم احساس عدالت کنند. شاید احساس و ادراک عدالت مهمتر از بحث خود اجرای «عدالت» باشد. از دل این ادراک «کارآمدی» حکومت آشکار می‌شود.

امام علی (ع) به مالک‌اشتر در آن نامه مشهور می‌گوید؛ ۴ کار مهم را انجام بده :

۱- امنیت را برقرار کن

۲- جهاد با دشمن را جدی بگیر

۳- اقتصاد را شکوفا کن

۴- مالیات را درست بگیر و در اجرای عدالت رضایت عامه را حتما در نظر بگیر

دولت آقای رئیسی با درک حکمرانی علوی و نبوی در مسیر اجرای عدالت و رضایت عامه حرکت می‌کند.

اما دشمن با تحمیل یک جنگ نرم در حوزه های گوناگون مدام در درک مردم از «حق» اخلال می‌کند!

دشمن با سوزن‌ بانی تحریم‌ها و نفوذ جریان ارتجاع در بدنه مدیریتی کشور به طور منظم انقلاب را در تحقق عدالت و توسعه دچار چالش می‌کند. دشمن با کوچک‌نمایی پیشرفت‌ها و بزرگ‌نمایی مشکلات، رضایت عامه را هدف قرار داده است و با جنگ رسانه‌ای نمی‌گذارد مردم حقایق انقلاب و دستاوردهای جمهوری اسلامی را ببینند.

نظام و انقلاب علی‌الدوام مورد افترا و تهمت است. تهمت به منزله پرتاب تیر و هجوم به آبروی کسی است. کلمه «افک» در لغت به معنای گرایش از حق به باطل است. تهمت زدن نوعی پوشاندن حق و جلوه دادن باطل است.

افراد فاسق حتی از نسبت دادن زنا به همسر پیامبر ابایی نداشتند. در سوره نورکه داستان «افک» آمده است. چند آموزه در آیات ۱۱ و ۱۳ سوره نور برای مسلمانان و مؤمنین وجود دارد.

۱- باید روحیه حسن‌ظن در جامعه اسلامی حاکم باشد.

۲- دامن‌زدن به شایعات و پخش آن حرام است.

۳- مؤمنان در برابر آبروی یک فرد جامعه اسلامی مسئول هستند.

۴- تهمت‌زدن به هر عضوی از جامعه دینی همانند تهمت‌زدن به دیگر اعضاست.

۵- اصل اولیه در عمل مسلمان «صحت» است. مگر جرم او با دلیل اثبات شود.

۶- حفظ حریم پیامبر (ص) و رهبری جامعه بر هر مؤمنی واجب است.

۷- سکوت در برابر شنیده‌های ناروا در مورد مؤمنان جایز نیست.

۸- تهمت اگر ثابت نشود گوینده او دروغگو است.

۹- دامن‌زدن به سوءظن و افترا سبب محو ایمان می‌شود.

۱۰- ریختن آبروی مؤمن از گناهان کبیره است.

اگر مردم این ۱۰ فرمان الهی را رعایت کنند در جنگ‌شناختی دشمن به اسارت فکری ارتش رسانه‌ای غرب درنخواهند آمد.

خداوند در چند جای قرآن به مؤمنین فرموده است: پا جای گام‌های شیطان نگذارید.

امروز تمام زور ارتش رسانه‌ای غرب روی این «معنا» متمرکز است که با دروغ و تهمت، تحریف و وارونه‌گویی «حس بدبختی» و «حس نگونبختی» را به جامعه به صورت یک ویروس تزریق کند.

ما در عصر «فقد دروازه‌بانی خبر» زندگی می‌کنیم. هرکسی هر چیزی را هر طور خواست می‌گوید و هیچ حساب و کتاب حقوقی در میان نیست. ما در وسط معرکه «جنگ روایت‌ها» قرار داریم. قرار است نتیجه این جنگ به روایت دشمن «جابه‌جایی جلاد و شهید» صورت گیرد.

دشمن به «خبر» به عنوان یک «صنعت» نگاه می‌کند. صنعتی که تولید آن «تحیر»، «وحشت»، «ابهام»، «شگفتی» و یأس است. می‌گویند مردم ایران را باید در اقیانوسی از اخبار «بد» گرفتار کرد تا آن‌قدر دست و پا بزنند و مواهب انقلاب اسلامی را فراموش کنند.

اینکه امروز مقام معظم رهبری پرچم «جهاد تبیین» را برافراشته‌اند باید زیر این پرچم جمع شویم و پاسخ خود را از این سؤال که «میدان مبارزه کجاست؟» در همین محدوده پیدا کنیم.

خلاصه بیانیه ۶۱ اقتصاددان درباره اوضاع اقتصادی کشور که ۴۰ تن از آنان همان جماعتی بودند که از سیاست‌های اقتصادی دولت روحانی حمایت می‌کردند، دادن آدرس غلط در مورد «میدان مبارزه اقتصادی کجاست؟» بود! این بیانیه نوعی هم‌صدایی با قطعنامه شورای حکام آژانس و هم‌صدایی با تحریم‌ها بود!

خلاصه بیانیه مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت سی‌وسومین سال ارتحال حضرت امام (ره) دادن آدرس غلط در مورد «میدان مبارزه سیاسی کجاست؟» بود.

خلاصه بیانیه برخی سلبریتی‌ها تحت عنوان «تفنگ را زمین بگذار» دادن آدرس غلط در مورد پرسش «میدان مبارزه مقولات امنیتی کجاست؟» بود! متأسفانه برخی از این امضاکنندگان یا از روی جهالت یا غفلت و یا خیانت «قلم» و «حنجره» خود را به دشمن در جنگ‌شناختی اجاره داده‌اند و به ملت خود پشت کرده‌اند و مشغول جابه‌جایی آدرس «جلاد و شهید» هستند!

این جماعت دست‌اندرکار تخریب سازه سرمایه اجتماعی دولت و نظام انقلابی و بازگشت «ارتجاع غرب» و بازگشت سلطه امپریالیسم آمریکا به کشور هستند، چوب آن را در دنیا خواهند خورد و در آخرت هم از مجازات‌های الهی بی‌نصیب نخواهند بود.

مقام معظم رهبری طی یک دهه گذشته «میدان اصلی مبارزه» را اقتصاد مقاومتی و تأمین معیشت مردم قرار داد. میدان مبارزه امروز اهتمام به افزایش «تولید ملی» و بالابردن بهره وری و خنثی کردنم تحریم های ظالمانه است.

دشمن در این میدان اخلال می کند و جریان ارتجاع را بازی می دهد و با همین بیانیه ها آنها را به کار می گیرد. نیروهای انقلاب، قوای سه گانه به ویژه دولت باید در این میدان دست به ماشه و به هنگام حضوری مداوم داشته باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

میدان مبارزه کجاست؟ بیشتر بخوانید »

۳۷ سفیر در نوبت جابه‌جایی هستند

از پادویی در فتنه ۷۸ و ۸۸ تا تطهیر آمریکا در ۱۴۰۰!



بیانیه صادره به نام مجمع روحانیون و «مجمع محققین»، در حالی ژست انتقادی و طلبکارانه دارد که این طیف،‌دست‌اندرکار اداره ۴ دولت از ۵ دولت بوده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: بیانیه صادره به نام مجمع روحانیون و «مجمع محققین»، در حالی ژست انتقادی و طلبکارانه دارد که این طیف،‌دست‌اندرکار اداره ۴ دولت از ۵ دولت بوده‌اند. آنها ضمناً آمریکا را تبرئه کرده و کلمه‌ای در اعتراض به آمریکا ننوشته‌اند.

روزنامه رسالت با انتشار این ارزیابی نوشت:  ظاهراً نویسندگان بیانیه فراموش کردند از بنیانگذاران و حامیان ۴ دولت از ۵ دولت روی کارآمده در پس از پیروزی انقلاب هستند. اگر این سیئات که ادعا می‌کنند وجود دارد، چرا بایـد نـقـش و مأموریـت خـود را در پدیداری آن انکار کنند؟!

در همین بیانیه از ذکر مظالم و مصائب تحریم‌های آمریکا و لعن و نفرین استکبار جهانی در خصومت‌ورزی با ملت ایران خبری نیست. خدا رحمت کند امام خمینی(ره) را کافی است به صحیفه نور نگاه کنید ببینید در هر ملاقاتی و هر سخنرانی کلیدواژه اصلی او آمریکا و مصائب و توطئه‌های آمریکا علیه ملت بود. بیانیه‌نویسان محترم دقت کرده‌اند در ذکر بحران‌های خیالی مبادا یک بار کلمه جنایات آمریکا را ذکر کنند و بخشی از مشکلات کشور را گردن آنها بیندازند!

نویسنده می‌افزاید: کتاب «صعود چهل ساله» نظام به قله‌های افتخار و بالندگی را آن هم مستند به منابع خارجی را بیانیه‌نویس بخواند. چیزی که دشمن اعتراف می‌کند شما چرا انکار می‌کنید؟ بیانیه‌نویس به گونه‌ای قلم را روی صفحه چرخانده است که گویی  اصلا پیشرفتی در کشور به ویژه در حوزه‌های علمی و فناوری‌های نوین و … به‌ویژه در هوافضا و هسته‌ای نبوده ما با چاقوی ضامن‌دار با آمریکا در افتاده‌ایم! در جای جای بیانیه روی «جمهوریت» نظام تکیه شده است از جمله بیان فرمودند: «اگر همگان جمهوریت نظام اسلامی را بپذیرند بسیاری از مشکلات حل می‌شود».  کارنامه پایبندی مجمع روحانیون و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به جمهوریت نظام در انتخابات سال ۸۸ مشخص است. آنها ثابت کردند جمهوریت را به شرط «چاقو» قبول دارند. ۸ ماه مملکت را به آشوب کشاندند و در روزی که منافقین و سلطنت‌طلب‌ها در

۳۰ خرداد ۸۸ علیه رأی ملت اعلام راهپیمایی کردند، آنها هم بیانیه دادند با آنها همراهی کردند. آنها با آنکه مدام می‌گفتند میزان رأی ملت است این میزان را با ۸ ماه آشوب‌آفرینی و بحران‌زایی به آتش کشیدند و از آن طرف نمایندگان جنبش سبز را فرستادند به پارلمان اروپا و کنگره آمریکا التماس کردند تحریم‌ها علیه دولت و ملت را تشدید کنند ما زورمان به رأی ملت نمی‌رسد!! در اوج فتنه وقتی مخالفان جمهوریت نظام شعار می‌دادند؛ «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» مجمع روحانیون مبارز از جمهوریت نظام دفاع نکردند. وقتی منافقین و سلطنت‌طلب‌ها شعار می‌دادند؛ «مرگ براصل ولایت فقیه» هیچ دفاعی از اصل ولایت فقیه نکردند! این جمهوریت که مجمع از آن دم می‌زند چیست که در رای مردم تبلور ندارد، اما در فتنه‌گری جلوه می‌کند. ازجمله دغدغه‌های بیانیه‌نویس و فروکاهش سرمایه اجتماعی و ربط آن به آسیب جمهوریت نظام بود. اما از خودشان سؤال نکردند آن سرمایه اجتماعی آنها در دوم خرداد ۷۶ در انتخابات اخیر ۱۴۰۰ چه شد که به اندازه آرای باطله کاهش یافت! 

مگر می‌شود عده‌ای به مناسبت دهه فجر بیانیه بدهند و از امام یاد کنند اما در سرتاسر بیانیه آنها یک کلمه از «ولایت فقیه» به عنوان فلسفه سیاسی امام یاد نشود؟! آنها منادی گسست و تفرقه در جامعه بودند و حاضر نشدند در فرآیند همگرایی حاضر شوند و ایران را بسازند. در دو فتنه ۷۸ و ۸۸ آتش‌بیار معرکه نبرد نرم دشمن علیه انقلاب و نظام بودند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از پادویی در فتنه ۷۸ و ۸۸ تا تطهیر آمریکا در ۱۴۰۰! بیشتر بخوانید »

این مانع را نادیده نگیرید

خواب‌های آشفته با فاکتورهایی به نام مردم



مردم از کسانی ناامیدند که شعار گفت‌وگوی تمدن‌ها سر دادند تا اربابان‌شان در کاخ سفید را خشنود کنند اما رئیس‌جمهور آمریکا در ازای این خوش‌خدمتی نام ایران را در فهرست کشورهای محور شرارت قرار داد…

به گزارش مجاهدت از مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: انقلاب اسلامی در حالی چهل و سومین سالگرد خود را جشن می‌گیرد که علی‌رغم تمامی سختی‌ها و مشکلات این چهار دهه و برخلاف سیاه‌نمایی‌ها همچنان اکثریت قاطع مردم- به گواه واقعیت‌های عینی و غیرقابل کتمان- حامی اصلی انقلاب در صحنه‌های حساس بوده‌اند.

البته این حمایت مردمی که به اذعان کارشناسان بین‌المللی در هیچ‌یک از انقلاب‌های دنیا تاکنون سابقه نداشته و یقینا عامل مانایی نظام هم بوده، به مذاق دشمنان خارجی و داخلی انقلاب خوش نیامده و اینان در طول این سال‌ها همواره تلاش کرده‌اند با انواع ‌ترفندهای رسانه‌ای، جادوگری‌های هالیوودی و بیانیه‌های حزبی خواب آشفته خویش مبنی بر جدایی ملت از انقلاب را برای لحظاتی به رویایی واقعی بدل سازند؛ بر همین مبنا نیز روزگاری مدعی «خستگی مردم از جنگ و امام شدند»، روز دیگر ادعای «ختم انقلاب» را سر دادند، یک‌روز با نظرسازی‌های جعلی و خودساخته مدعی شدند» ۸۵ درصد مردم از حکومت ناراضی‌اند»، روزهایی که با دست رد ملت در انتخابات مواجه شدند مدعی «غیاب مردم در انتخابات شدند» و حالا هم به بهانه سالگرد انقلاب بیانیه صادر می‌کنند و مدعی می‌شوند که «بسیاری از مردم نسبت به اصل انقلاب دچار ‌تردید شده و امیدشان به آینده بهتر کمتر شده است».

این خیال‌پردازی‌ها که همواره به نام مردم فاکتور شده در حالی است که اگر فقط مروری گذرا بر چند نمونه از حضور تاریخی ملت ایران در صحنه‌های حمایت از انقلاب داشته باشیم خواهیم دید این ادعاهای واهی چقدر با واقعیت فاصله دارد.

نخستین صحنه همراهی مردم با انقلاب در همان ۱۲ بهمن ۵۷ و با وجود فشارهای رژیم طاغوت علیه ملت رقم خورد. در این روز به یادماندنی، حجم جمعیتی که برای استقبال از امام خمینی خود را به تهران و مسیر فرودگاه مهرآباد رساندند آن‌قدر انبوه بود که خبرگزاری یونایتدپرس تعداد مستقبلین از امام را در طول مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا ۵ میلیون نفر تخمین زد. رادیو کلن تعداد جمعیت را ۵ تا ۶ میلیون نفر گزارش کرد. رادیو لندن مثل همیشه دوپهلو سخن پراکند و در حالی که در گزارش خود تأکید می‌کرد در تاریخ ایران چنین استقبالی بی‌سابقه بوده است تعداد شرکت‌کنندگان در مراسم را دو میلیون برآورد کرد! (البته در برنامه دیگرش ۶ میلیون گفت) نکته بدیع این استقبال که از دید خبرنگاران خارجی نیز دور نماند، این بود که در این مراسم، از پلیس و نیروهای انتظامی خبری نبود و مردم با رشد اجتماعی و بلوغ سیاسی خود توانستند بزرگ‌ترین استقبال قرن را به تعبیر اغلب خبرگزاری‌ها بدون هیچ تلفاتی اداره کنند.

صحنه دیگر حمایت عظیم مردم از انقلاب در مراسم وداع با امام راحل و در شرایطی رقم خورد که رسانه‌های غربی و منافقین داخلی براساس همان توهمات خیالی گمان می‌کردند ملت ایران پس از گذشت ۱۱سال از انقلاب و سختی‌های دوره جنگ از شرایط کشور خسته شده و دیگر دل در گرو امام و انقلاب ندارند. اما به محض اینکه خبر ارتحال امام عزیز در کشور پخش شد انبوه جمعیت از اقصی نقاط مختلف ایران به سمت تهران سرازیر شدند تا حدی که به گزارش مجاهدت از همان رسانه‌های معاند از جمله رادیوصدای آمریکا «جمعیت چند میلیونی راهی پایتخت شده بود تا مردی که آنها را در انقلاب اسلامی رهبری کرده بود تا آرامگاه ابدیش همراهی کنند». به گفته همین رسانه «مراسم تشییع پیکر (امام)خمینی ۱۰ ساعت طول کشید و عزاداران نوحه‌خوان که شمارشان دست‌کم چند میلیون(تا ۱۰میلیون نفر) تخمین زده می‌شد همه راه‌هایی را که به گورستان در فاصله ۳۵ کیلومتری منتهی می‌شد بسته بودند و پیکر امام سرانجام با هلیکوپتر به آنجا رفت».

ملت ایران پس از امام نیز همواره در برهه‌های حساس به صحنه آمدند و با لبیک به ندای رهبری و خلق حماسه‌هایی همچون ۲۳ تیر ۷۸ و ۹ دی ۸۸ علاوه بر اینکه فتنه‌گران مدعی اصلاح‌طلبی را که با تدارک وسیع بیگانگان به‌دنبال براندازی نظام بودند را به حاشیه راندند صحنه‌های کم‌نظیری از پشتیبانی خویش از انقلاب و رهبری را هم به تصویر کشیدند. اما جدیدترین نمونه بی‌نظیر حمایت مردم از انقلاب در مراسم تشییع سردار جبهه مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در دی‌ماه ۹۸ رخ داد. ده‌ها میلیون ایرانی در شهرهای مختلف کشور همچون اهواز، مشهد، قم، تهران، کرمان و حتی شهرهایی مثل تبریز که پیکر این شهید به آنجا نرفت به خیابان‌ها آمدند و با پاسداشت مقام شهید سلیمانی که نمونه عملی و ‌تربیت شده فرهنگ امام و انقلاب بود قولا و عملاً با آرمان‌های نظام اسلامی تجدید پیمان کردند.

جمعیت متراکم مردم فقط در تهران به حدی عظیم بود که حیرت تمامی خبرنگاران رسانه‌های خارجی را برانگیخت؛ خبرنگار نیویورک‌تایمز در همین رابطه نوشت: «من همیشه راهپیمایی‌های چندهزار نفره در ایران را شاهد بوده‌ و آنها را پوشش خبری داده‌ام. اما هیچ‌گاه این‌گونه نبوده است. اکنون میلیونی آمده‌اند. آنها همه به میل خود آمده‌اند. در طول ۲۵ سال فعالیت در ایران تاکنون چنین چیزی ندیده‌ام» خبرنگار روزنامه ال‌موندو هم در توئیتر خود با انتشار تصاویری از مردم و اقشار مختلف نوشت: «حضور مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی نمونه‌ای از وحدت ملی است. در میان عزاداران هر قشری دیده می‌شود من در تهران هرگز چنین جمعیتی از مردم را ندیده‌ام» خبرنگار المانیتور نیز با اشاره به مراسم تاریخی تشییع شهید سلیمانی نوشت: «من تاکنون چنین چیزی در ایران ندیده‌ام. حتی مراسم‌های مذهبی این‌گونه (مردم) را جمع نمی‌کند که قاسم سلیمانی کرده است».

اهمیت این اتفاق بی‌سابقه زمانی مضاعف می‌شود که بدانیم بیش از چهار دهه از انقلاب گذشته و در همین شرایط، سوءمدیریت دولت غربگرای اصلاح‌طلبان سبب ویرانی اقتصاد و تنگی معیشت مردم شده بود. تورم بالای ۵۰ درصد و گرانی افسارگسیخته مسکن و خیل انبوه مستاجران فقط نمونه‌هایی از نتایج همین رفتار دولت بود حتی دو ماه قبل از تشییع باشکوه حاج قاسم، به دلیل همان سوءمدیریت، قیمت بنزین در یک پاتک شبانه دولت روحانی به مردم ۳۰۰ درصد افزایش یافت که موجبات آشوب و بلوای خیابانی را در شهرهای مختلف فراهم ساخت.

عجیب اینکه مدعیان اصلاحات در همین شرایط و با وجودی که خودشان در مسند امور بودند و باید بابت این افتضاحات مدیریتی شرمنده و پاسخگوی مردم می‌شدند اما با پررویی تمام ژست اپوزسیون به خود گرفته و مدعی ناامیدی مردم از انقلاب شدند و اعلام کردند «طبق نظرسنجی‌های ما ۸۵ درصد مردم از حاکمیت ناراضی‌اند!» ولی وقتی پیکر قطعه‌قطعه شهید سلیمانی به ایران آمد ده‌ها میلیون ایرانی در سوگ فرزند انقلاب آنچنان به خیابان‌ها آمدند که مهر باطلی بر تمامی نظرسازی‌های ساختگی غربگرایان زدند. متأسفانه این جریان غربزده و تمامت‌خواه بازهم در روزهای اخیر با فراموشی عمدی همه این صحنه‌های شور و شعور مردم در حمایت از انقلاب در پوشش بیانیه احزاب چند نفره مجمع روحانیون و مجمع مدرسین به انقلاب و نظام تاخته و بی‌آنکه به نقش خود در مشکلات اقتصادی فعلی‌ اشاره کند به سیاه‌نمایی مطلق از وضعیت کشور پرداخته است.

اینان که در طول چهار دهه اخیر حداقل ۲۴ سال بر مسند اجرایی کشور تکیه زده بودند و بایستی در پیشگاه ملت بابت این همه فرصت‌سوزی مدیریتی پاسخگو باشند نه‌تنها این‌گونه رفتار نمی‌کنند بلکه مدعی می‌شوند «بسیاری از مردم نسبت به اصل انقلاب دچار ‌تردید و احیاناً بدبینی شده و امیدشان به آینده بهتر کمتر شده است!» در حالی که مردم در طول این ۴۳ سال به استناد شواهد تاریخی که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره شد هرگز به اصل انقلاب بدبین نشده‌اند بلکه مردم از کسانی بدشان می‌آید که قول و فعلشان با هم یکسان نیست؛ افرادی که وعده رفع بالمره تحریم‌ها را دادند اما نه‌تنها تحریم‌ها کم نشد بلکه دوبرابر شد، مسئولینی که در مذاکره با آمریکا، صنعت هسته‌ای کشور را بر باد دادند.

مردم از مسئولینی بدشان می‌آید که در زمان انتخابات وعده دادند چنان رونقی ایجاد می‌کنیم که دیگر نیازی به یارانه ۴۵هزار تومانی نداشته باشید اما در عمل زندگی مردم را به جایی رساندند که علاوه بر یارانه نقدی یارانه معیشتی هم به جمع یارانه‌ها اضافه شد، مردم از کسانی ناامیدند که شعار گفت‌وگوی تمدن‌ها سر دادند تا اربابان‌شان در کاخ سفید را خشنود کنند اما رئیس‌جمهور آمریکا در ازای این خوش‌خدمتی نام ایران را در فهرست کشورهای محور شرارت قرار داد و خلاصه ملت انقلابی ایران از مدعیان اصلاحات که رئیس رژیم صهیونیستی روزگاری آنها را سرمایه‌های اسرائیل خواند نفرت دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خواب‌های آشفته با فاکتورهایی به نام مردم بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ بده بخوره!

گفت و شنود/ پَت و مَت!


کیهان

گفت: دو حزب چند نفره مجمع روحانیون‌مبارز و مجمع مدرسین با صدور بیانیه‌ای به مشکلات اقتصادی موجود اعتراض کرده‌اند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: دو حزب چند نفره مجمع روحانیون‌مبارز و مجمع مدرسین با صدور بیانیه‌ای به مشکلات اقتصادی موجود اعتراض کرده‌اند!

گفتم:‌ این مشکلات را که دولت خودشان ایجاد کرده است. مگر گرانی‌های افسارگسیخته، کاهش ارزش پول ملی، هفت برابر شدن بهای مسکن، تعطیلی کارخانجات، فاجعه برجام، افزایش تحریم‌ها به‌جای لغو آن، ضربه شدید به تاسیسات هسته‌ای، تورم۵۰ درصدی و… کار خودشان نبوده است؟!

گفت: در بیانیه ادعا کرده‌اند که «بسیاری از مردم نسبت به اصل انقلاب دچار ‌تردید شده‌اند».

گفتم: درباره حضور چند ده میلیونی مردم در تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی چه می‌گویند؟! مگر شهید سلیمانی نماد انقلاب اسلامی نبود؟!

گفت: کاش این دو گروه مدعی اصلاحات توضیح می‌دادند که کدام قسمت از بیانیه آنها با ادعاهای آمریکا و اسرائیل علیه اسلام و انقلاب تفاوت دارد؟!

گفتم: شخصی دراز کشیده و استراحت می‌کرد. دو شیاد که خودشان را پزشک جا زده بودند از راه رسیدند و گفتند او مریض است و باید معاینه‌اش کنیم و از دو طرف دستشان را زیر پتو بردند که نبض او را بگیرند و بعد از چند دقیقه با نگرانی گفتند؛ حالش خیلی وخیم است! شخصی که دراز کشیده بود گفت؛ آقایان «پَت و مَت» زیر پتو نبض خودتان را گرفته‌اید!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ پَت و مَت! بیشتر بخوانید »