محرم الحرام

جامه سیاه بر تن شهر محبان عباس(ع)

جامه سیاه بر تن شهر محبان عباس(ع)


گروه استان‌های دفاع‌پرس- سمانه کمالی باغستانی؛ دوباره شهر بوی فراق می گیرد. خیابان ها سیاه پوش بزرگ مرد تاریخ می شوند،محرم می رسد با یک دنیا اشک و غم، ناله و فغان.

محرم یاد آور سرزمین تفتیده کربلاست، سرزمینی که در روز عاشورا شاهد مظلومیت سالارشهیدان عالم بود.کربلا با حسین(ع)معنا و مفهوم پیدا می کند.حسین(ع) یک مکتب است.مکتب آزادگی و شهادت. حسین یعنی مظلومیت؛یعنی شهادت،یعنی بزرگ مردی و مردانگی؛یعنی ایثار و گذشت….

نوای کربلایی اش همه جا پیچیده است:«اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید».کربلا یعنی  جلوه ی حضور  ابوالفضل العباس(ع) ،سقای تشنه لب،است.همان عباس(ع) علمدارکربلا که بر قله افتخار ایستاد و دستان بریده اش بلندترین قصیده ی ایثار و مردانگی راسرود و آزادگی را فریاد زد.کربلا یعنی ایثارگری علی اکبرکه شهادتش، قلب سیدالشهدا را به درد آورد.

کربلا یعنی مردانگی قاسم که امانت دار برادر بود و شهادت را «احلی من العسل» فریادزد.کربلا یعنی صبر و ایستادگی زینب…امان از دل زینب …امان از دل پردرد زینب …امان از صبر زینب… اینجا بندرعباس است شهرمحبان عباس(ع)،نوای عزای امام حسین(ع) ازهرکوی و برزن از بامداد تا شامگاه به گوش می رسد. شهر سوگوار است.چشم ها اشکبار ودل ها داغدارحسین(ع)است.

 باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

زمین و آسمان به سوگ نشسته اند به سوگ انسان آزاده ای که مظهر ایثار، شهادت و گذشت بود.اکنون پس گذشت بیش از1400سال از واقعه تلخ روز عاشورا زمین کربلا هنوز فریاد”هل من ناصر ینصرنی”حسین را زمزمه می کند و دل های مشتاقان را به یاری می خواند .حسین زنده است تا تاریخ زنده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جامه سیاه بر تن شهر محبان عباس(ع) بیشتر بخوانید »

سیره معرفتی «جون بن حوی» در قبال «امام حسین (ع)»

سیره معرفتی «جون بن حوی» در قبال «امام حسین (ع)»


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «محمدحسین مبارکی» کارشناس علوم قرآنی در گفت‌وگویی پیرامون وقایع روز بیستم ماه محرم، اظهار داشت: در روز بیست ماه محرم پیکر «جون بن حوی» از خادمان «امام حسین (ع)» پیدا شد در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر شده بود، وی ده روز بعد از شهادتش به خاک سپرده شد، «جون بن حوی» نمادی از وفاداری به ولایت محسوب می‌شود.

وی در همین راستا ادامه داد: «جون بن حوی» کسی بود که توسط «امیرالمومنین (ع)» با قیمت ۱۵۰ دینار خریداری و به ابوذر بخشیده شد، هنگامی که ابوذر را به منطقه «ربذه» تبعید کردند وی برای کمک به او به آن‌جا رفت و بعد از وفات ابوذر او نیز به مدینه مراجعت کرد و در خدمت «امیرالمومنین (ع)» بود و سپس به خدمت «امام حسین (ع)» رسید و همراه ایشان از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.

مبارکی به حضور «جون بن حوی» در وقایع روز عاشورا اشاره و ابراز کرد: در روز عاشورا وقتی که جنگ شدت گرفت «جون بن حوی» خدمت «امام حسین (ع)» آمد و برای به میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست «سیدالشهدا (ع)» به او در ابتدا اجازه نداد، زیرا او حدود ۹۰ سال سن داشت و همواره یار و مددکار کودکان بود و اهل خانه «امام حسین (ع)» او را به عنوان عضوی از خانواده پذیرفته بودند و با او انس داشتند.

وی در همین راستا اظهار کرد:، اما اصرار «جون بن حوی» به «سیدالشهدا (ع)» افزایش پیدا کرد او به «امام حسین (ع)» گفت: شما مرا در راحتی و آرامش خود سهیم کردید و اکنون که روز سخت برای شماست من نمی‌توانم شما را رها کنم بگذارید تا در کنار شما به مبارزه با این قوم خطا کار وارد شوم من سیاه روی و بد بو بوده ام پس شفیع من در آخرت شوید تا سپید روی شوم.

این کارشناس علوم قرآنی ابراز کرد: تاکیدات «جون بن حوی» باعث شد تا «امام حسین (ع)» اجازه دهد تا وی به میدان رود لذا «جون بن حوی» به پشت خیمه‌ها آمد و از کاروان کربلا خداحافظی کرد و به میدان نبرد رفت در این نبرد با شجاعت جنگید و از، ولی زمان خود دفاع کرد این امر بیانگر این مهم است که دفاع از حریم «اهل بیت (ع)» سن و زمان نمی‌شناسد لذا باید در همه حال حامی حریم ولایت باشیم و نسبت به امام زمان خود آگاهانه حرکت کنیم.

وی تصریح کرد: اگر چه «جون بن حوی» فردی سیاه پوست بود و در آن زمان برده محسوب می‌شد، اما ذهن او شخصیتی آزاده داشت و در مسیر حق قدم بر داشت سن او در زمان شهادت ۹۰ سال بود، اما هرگز به این امر فکر نکرد که در این سن بالا می‌توانم پشت ولایت را خالی کنم حتی اگر وظیفه‌ای به خاطر سنم بر من تعیین نشده باشد.

این کارشناس علوم قرآنی به تفکر «جون بن حوی» در برابر امام زمانش اشاره و ابراز کرد: «جون بن حوی» این درس بزرگ را در حریم ولایت به خوبی آموخته بود تجربه به او آموخته بود دفاع از حقیقت و قرار گرفتن در مسیر حرکت «اهل بیت (ع)» نتیجه‌ای جز سعادت و عاقبت بخیری در آخرت به دنبال ندارد متاسفانه جذابیت‌های دنیا برای ما در این روز‌ها به قدری شده که فراموش کرده ایم در چه شرایطی قرار داریم و نهایت زندگی ما به کجا ختم می‌شود دغدغه‌های روزمره عاملی برای به فراموشی سپرده شدن حقیقت زندگی بشر شده است لذا توجه به افرادی همانند «جون» به ما یاد آوری می‌کند که کمی در زندگی خود تامل کنیم.

مبارکی به زمان پس از شهادت «جون بن حوی» اشاره و خاطرنشان کرد: پس از شهادت «جون بن حوی»؛ «امام حسین (ع)» بر بالین وی آمدند و سر او را به دامن گرفتند و بلند بلند گریستند و دست مبارک خود را بر سر و صورت جون کشیدند و فرمودند «بارالها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و او را با «اهل بیت (ع)» محشور فرما»؛ همین دعا سبب شد تا هنگامی که در روز بیستم ماه محرم پیکر جون بن حوی را پیدا کردند از برکت دعای «امام حسین (ع)» روی وی مانند ماه تمام می‌درخشید و بوی عطر از وی به مشام رسید.

منبع: میزان

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سیره معرفتی «جون بن حوی» در قبال «امام حسین (ع)» بیشتر بخوانید »

برگزاری عزاداری خیابانی در جوار شهدای آرامستان ستارخان

برگزاری مراسم عزاداری در جوار گلزار شهدای آرامستان ستارخان تبریز


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، مراسم عزاداری خیابانی به‌مناسبت ۱۲ محرم مصادف با سالروز شهادت حضرت امام سجاد (ع)، امروز (چهارشنبه) از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در جوار گلزار شهدای آرامستان ستارخان تبریز برگزار می‌شود.

این مراسم به همت پایگاه مقاومت گلزار شهدای آرامستان ستارخان و هیئت امنای مسجد قائم آل محمد (ص) با حضور هیئات حسینی و اجرای آیین‌های سنتی عزاداری برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برگزاری مراسم عزاداری در جوار گلزار شهدای آرامستان ستارخان تبریز بیشتر بخوانید »

مراسم عزاداری شام غریبان حسینی (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی

مراسم عزاداری شام غریبان حسینی (ع) در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، مراسم عزاداری شام غریبان حسینی علیه‌السلام با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه‌ی امام خمینی (ره) برگزار شد.

در این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در سخنانی، با اشاره به خطاب تاریخی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات آخر به لشکر دشمن مبنی بر اینکه «اگر دین ندارید لااقل در امر دنیایتان آزاده باشید»، اظهار داشت: حریّت یعنی آزادی درونی انسان از هوای نفس و شهوات، و پنج ویژگی و علامت انسان آزاده عبارت است از: «پرهیز از به وحشت انداختن مردم»، «حیاء و عفت»، «پرهیز از مکر و خیانت»، «تلاش برای کسب مال حلال» و «رعایت حقوق عمومی».
 
همچنین در این مراسم، آقای محمود کریمی به ذکر مصیبت و نوحه‌خوانی پرداخت.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مراسم عزاداری شام غریبان حسینی (ع) در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد بیشتر بخوانید »

استقبال رزمندگان از مجالس عزاداری حد و اندازه نداشت/ در جبهه هر روز عاشورا بود

استقبال رزمندگان از مجالس عزاداری حد و اندازه نداشت/ در جبهه هر روز عاشورا بود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، یکی از جلوه‌های زیبای معنوی دوران دفاع مقدس، مجالس عزاداری و سینه‌زنی رزمندگان در جبهه‌ها بود. این مجالس ساده، اما سرشار از احساس و معنویت، نوعی تغذیه روح و جان برای رزمندگان به شمار می‌رفت و الگوگیری از سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادارش، آن‌ها را برای نبرد با دشمن بعثی مصمم‌تر می‌ساخت. خبرنگار دفاع‌پرس در تبریز، برای مرور گوشه‌ای از خاطرات مربوط به آن عزاداری‌های باشکوه، گفت‌وگویی با «محمدصادق کمالی‌نژاد» مداح و ذاکر پیشکسوت اهل‌بیت (ع) که در بین رزمندگان به حاج «صادق کمالی» مشهور است، انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: شما از چه زمانی به مداحی اهل‌بیت (ع) پرداختید؟

من هنگامی که ۹ ساله بودم، با تشویق پدرم وارد این عرصه شدم. با آن‌که بچه بودم و طبیعتا نمی‌توانستم چیز خاصی بخوانم، پدرم با صدای بلند گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت و همین موجب تشویق من به ادامه کار می‌شد. به تدریج به این امر علاقه‌مند شدم و امروز ۷۰ سال است نوکر دستگاه حضرت سیدالشهداء (ع) هستم.

دفاع‌پرس: از چه زمانی برای مداحی در جمع رزمندگان، عازم جبهه شدید؟

من پس از آزادسازی سوسنگرد، به‌عنوان بسیجی و مداح به این شهر اعزام شدم و در خدمت حاج «ناصر بیرقی» که فرمانده‌مان بود، مشغول فعالیت شدم. پس از آن برای مدت‌های یک‌ماهه یا ۴۵ روزه به جبهه‌ها می‌رفتم و پس از چند روز مرخصی مجدداً به منطقه برمی‌گشتم؛ یعنی تقریباً از آغاز جنگ تا اواخر در خدمت رزمندگان عزیز بودم. دوستان هم محبت داشتند و هر موقع که به‌نظر می‌رسید قرار است عملیاتی انجام شود، از طریقی به بنده اطلاع می‌دادند و همراه با زنده‌یاد حاج «بیوک آسایش» به جبهه می‌رفتیم.

دفاع‌پرس: علاوه بر مداحی، در کارهای دیگر هم مشارکت داشتید؟

من تا عملیات آزادسازی «ماووت» در جبهه حضور داشتم و در همین عملیات مسئول معراج‌الشهدا بودم. وقتی در جبهه بودیم، در کنار مداحی، هرکاری از دستمان برمی‌آمد انجام می‌دادیم؛ مخصوصاً که بنده نیروی تعاون و معراج‌الشهداء بودم و بیش‌تر در انتقال پیکرهای شهدا به پشت جبهه کمک می‌کردم. شب‌ها هم که برنامه عزاداری با شکوه تمام برپا بود.

دفاع‌پرس: در جبهه که به کتاب دسترسی نداشتید، چگونه مداحی و نوحه‌خوانی می‌کردید؟

در جبهه که به کتاب و دفتر دسترسی نیست و نمی‌توان نشست و شعر حفظ کرد؛ لذا از محفوظات‌مان استفاده می‌کردیم و هرچه را از قبل در خاطر داشتیم، برای بچه‌ها ارائه می‌کردیم.

دفاع‌پرس: چه تجهیزات و امکاناتی برای عزاداری در جبهه وجود داشت؟

هر گردان یک میکروفون و بلندگو داشت؛ اما همین کفایت می‌کرد و دنبال فیلم‌برداری یا امکانات دیگر نبودیم. معنویت در اوج بود و خیلی ساده با حال شکسته عزاداری می‌کردیم.

استقبال رزمندگان از مجالس عزاداری حد و اندازه نداشت/ در جبهه هر روز عاشورا بود

دفاع‌پرس: استقبال رزمنده‌ها از مجالس چگونه بود؟

استقبال رزمنده‌ها حد و اندازه نداشت. هرقدر هم نوحه می‌گفتیم باز راضی نمی‌شدند و می‌خواستند باز هم ادامه دهیم. یک نمونه برایتان نقل می‌کنم؛ در عملیات «فتح‌المبین» شهید «صادق فعله آذری» فرمانده گردان علی‌اکبر (ع) بود. من همراه مرحوم حاج «بیوک آسایش» بودم که ایشان پیش ما آمد و گفت «من روستایی هستم و از آداب و رسوم دعوت کردن مهمان چندان اطلاعی ندارم؛ اما با زبان ساده می‌گویم که بچه‌های گردان ما هم به عزاداری‌ها علاقه دارند. لطفا ما را هم در نظر بگیرید». این بیان ساده ایشان خیلی ما را متأثر کرد و نزدیک بود گریه کنیم. گفتیم شما هر موقع بگویی ما در خدمتیم. زنده‌یاد حاج «بیوک آسایش» گفت من اصلا می‌آیم و در گردان شما می‌مانم و همین کار را هم کرد. به‌طوری که هرموقع به او نیاز داشتیم، در گردان علی‌اکبر (ع) به دنبالش می‌رفتیم.

دفاع‌پرس: آیا عزاداری‌ها در مناسبت‌های خاصی مثل ماه محرم انجام می‌شد؟

هر روز محرم و عاشورا بود. روزی نبود که گردان‌ها عزاداری نداشته باشند. از نوحه‌های قدیمی و روان استفاده می‌کردیم و حال و هوای عجیبی وجود داشت. امروز من در تبریز نوحه می‌گویم و حاضران گریه می‌کنند و همه‌چیز تمام می‌شود؛ این خیلی فرق می‌کند با نوحه گفتن برای کسی که نمی‌داند ساعتی بعد زنده است یا شهید می‌شود. حس و حال شب عملیات را نمی‌شود توصیف کرد. وقتی برای رزمنده‌ای نوحه می‌خوانی که پیشانی‌بندش را بسته، سلاحش را برداشته، بند پوتینش را سفت کرده و درحال رفتن به میدان جنگ است، او از ته دل خون گریه می‌کند و می‌گوید یا امام حسین(ع) آیا دارم به پیش تو می‌آیم؟!

مگر رزمنده‌ها از عزاداری سیر می‌شدند؟ گاهی پیش می‌آمد که با حاج «بیوک آسایش» در یک شب ۲-۳ بار دعای کمیل می‌خواندیم. این نوع عزاداری‌ها قابل مقایسه با هیچ مجلسی نیست.

دفاع‌پرس: برخی از مداحان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند؛ ارتباطی با این مداحان شهید داشتید؟

بله؛ مداحان بسیاری بودند که در آن سال‌ها به شهادت رسیدند و متاسفانه اسامی برخی از آن‌ها را در خاطر ندارم؛ اما از جمله آن‌ها شهید «ایوب رضایی» از رزمندگان گردان امام حسین (ع) بود که انسان بسیار پاک و وارسته‌ای بود و صدای بسیار گرم و دل‌انگیزی داشت.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استقبال رزمندگان از مجالس عزاداری حد و اندازه نداشت/ در جبهه هر روز عاشورا بود بیشتر بخوانید »