محسن تنابنده

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس



یک بازیگر طرفدار استقلال از سبک بازی این تیم در دیدار برابر نساجی انتقاد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تیم‌های فوتبال استقلال تهران و نساجی مازندران در هفته بیست و هشتم لیگ برتر امروز جمعه از ساعت ۱۹:۴۵ در ورزشگاه شهید وطنی با قضاوت بیژن حیدری به مصاف هم رفتند که این دیدار در نهایت با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید.

در پایان این دیدار هواداران به انتقاد از سبک بازی استقلال پرداختند. محسن تنابنده بازیگر مشهور که از طرفداران استقلال است با انتشار پستی از سبک بازی شاگردان نکونام انتقاد کرد و نوشت: «مگه میشه پای قهرمانی باشی و اینقدر بی کیفیت بازی کنی»

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال + عکس

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس بیشتر بخوانید »

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ ایران اسلامی بیشتر از چند ماه است که درگیر فتنه‌ شده است؛ فتنه‌ای که هرچند به دست سربازان نظام اسلامی، چون شهید «روح‌الله عجمیان»، شهید «آرمان علی‌وردی»، شهید «حسین اجاقی زنوز»، شهید «مهدی اثنی عشری» توان عرضه پیدا نکرد، اما هنوز اثرات آن برجای مانده است. هنوز در خیابان‌های شهر اوضاع اسف‌بار بی‌حجابی دیده می‌شود، گویا خون شهدای امنیت بی‌سبب به زمین ریخته شده است.

این رفتار‌های برخی از زنان و مردان جوان که حدودی برای شأن زن بودن و مرد بودن قائل نیستند و با هر پوشش دون شأنی وارد فضا‌های عمومی می‌شوند، زمینه‌ساز بروز اتفاقاتی تلخ و تکان دهنده‌ای می‌شوند که قلب هر انسان آزاده‌ای را جریحه‌دار می‌کند و این جراحت هرگز التیام پیدا نمی‌کند. یکی از این وقایع حادثه‌ای بود که در سبزوار روی داد و سبب شهادت «حمیدرضا الداغی» شد.

جوانی که برای حفاظت و دفاع از شرافت و آبروی دو دختر جوان که توسط دو اراذل و اوباش مورد آزار قرار گرفته بود به وحشیانه‎ترین شکل ممکن با ضربات چاقو به قتل رسید. حمیدرضا الداغی نه بسیجی بود و نه روحانی و نه وابسته به نهاد و ارگان خاصی بود. دخترانی که حمیدرضا از آنان دفاع کرد هم از مخالفان حجاب بودند، کسانی هم که حمیدرضا را به قتل رساندند سابقه شرارت و قتل داشتند. پس هیچ یک از طرف‌های معادله به تعبیر فتنه‌گران ارزشی نیستند؛ بنابراین انتظار این بود که جماعت سلبریتی که در این چند ماه اخیر علیه مدافعان امنیت و حمایت از اغتشاشگران در صفحات مجازی حمله می‌کردند و با فحاشی و لفاظی و دروغ‌پردازی از قاتلان مدافعان امنیت قهرمان ملی می‎ساختند، چرا مهر سکوت بر لب زده‌اند و واکنشی نشان نمی‌دهند.

از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد سلبریتی‌ها که پیاده نظام لشکر جراد غرب هستند در تدارک حمله به حمیدرضا الداغی هستند و یا با سناریویی که منتظرند تا به دستشان برسد از قاتلان مست و لاابالی جوان سبزواری قهرمان ملی بسازند و با به راه انداختن هشتک نه به اعدام نمایشی مانند آنچه برای «مجیدرضا رهنورد» قاتل دو بسیجی مشهدی به راه انداختند. شهادت «حمیدرضا الداغی» سندی است بر رسوایی جماعت سلبریتی، اینان هر چند از مردم سربلند کرده‌اند، اما بر خلاف ادعای پوچ‌شان نه با مردم هستند و نه برای مردم. حقیقت را نمی‌بینند و دادستان حقیقت شده‌اند. خداوند در قرآن کریم و در آیه ۹ سوره «یس» چهره واقعی آن‌ها را به روشنی بیان کرده است. «وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ»؛ (و از پیش رویشان حایلی و از پشت سرشان [نیز]حایلی قرار داده ایم، و به صورت فراگیر دیدگانشان را فرو پوشانده ایم، به این خاطر حقایق را نمی‌بینند)

برخی از سلبریتی‌ها معلوم‌الحال که خون شهدا را برای دریافت مهر گرین کارت و اقامت آمریکا فروختند مصداق همین آیه هستند. در قرآن کریم آمده «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ» (آنان (از شنیدن حق) کر و (از گفتن حق) گنگ و (از دیدن حق) کورند، پس ایشان (بسوى حق) باز نمى گردند. بقره ـ ۱۸)

بر گوش و چشم‌شان چنان مهری زده شده و صم بکم بر طبل باطل خود می‌کوبند و انتظار دارند تا مردمی را ادعای مهر شان را دارند با خود همراه کنند. سلبریتی‌ها در همه جای جهان از مردم، با مردم و برای مردم هستند. اما در ایران گویا این قشر از جامعه همیشه نه تنها وارونه بر مرکب غصبی سوار می‌شوند بلکه نعل وارونه نیز می‌زنند تا رهزن بودن خود را پنهان کنند.

نظام اسلامی با همه تصویر وارونه‌ای که سلبریتی‌ها از آن ساخته‌اند با رأفت و گذشت و چشم‌پوشی با آن‌ها رفتار کرده است و همین گذشت و چشم بر هم گذاشتن‌ها بوده که این قشر همیشه مدعی را گستاخ و جری کرده است تا جایی که بدترین اهانت‌ها را به شهدای مقاومت و مدافع امنیت روا داشته‌اند و با عوض کردن جای جلاد و شهید و حمله به ارزش‌ها و باور‌های مردم به ساحل مثلا امن غرب پناه برده‌اند.

انتظار این است که در ماجرای شهادت «حمیدرضا الداغی» دستگاه قضا با شدت عمل وارد شود و حداکثر مجازات را برای قاتلان این شهید در نظر بگیرند. باید دانست که رأفت بیش از حد نظام اسلامی، مصداق ترحم بر گرگ گله‌زن است. شهادت «حمیدرضا الداغی» نه‌تنها داغی بزرگ بر دل مادر این شهید گذاشت که قلب همه مردم ایران را مجروح و داغدار کرد و گذشتن از قاتلان شهید الداغی زیر پا گذاشتن همه دل‌های عزادار خواهد بود.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند بیشتر بخوانید »

برای یک زندگی معمولی یا مردن در خوشی زیاد!؟

برای یک زندگی معمولی یا مردن در خوشی زیاد!؟



محسن تنابنده در واکنش به مرگ ۱۵۵ نفر در جشن هالووین کره جنوبی، گفته : «کاش ما هم از خوشی زیاد بمیریم»!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وبسایت الف با اشاره به این توییت تنابنده نوشت: چه زود حقیقت آرمان‌هایشان را عیان کردند. چه زود از «برای یک زندگی معمولی»، رسیده‌اند به «مردن در خوشی زیاد»! ببینید چگونه آوار خودتحقیری را بر سر ملت خود خراب می‌کنند!؟ اگر زبانم لال همین اتفاق در ایران افتاده بود، تا هفته ها خودزنی می‌کردند که در چه مملکت جهنمی زندگی می‌کنند! اکنون ولی همین اتفاق در کره جنوبی، شده بهشت آرزوهایشان! 

عینکی بر چشم زده اند که همه زشتی‌ها و بدبختی‌ها در جهان را زیبایی و خوشبختی ببیند و در ایران برعکس! 

اخیرا بر اثر فرو ریختن پل معلقی در هند، حداقل ۱۵۰ نفر کشته شدند. فرض کنید زبانم لال، این حادثه در ایران رخ می‌داد!؟ همین سلبریتی ها و همین معترضان، چه الم شنگه ای به پا می‌کردند!؟  اصلا حجم خودزنی و آشوب و فغانی که راه می انداختند قابل تصور است!؟ برای مقایسه، در واقعه تلخ متروپل ما کمتر از ۴۰ عزیز را از دست دادیم، ولی هفته ها کشور دچار التهاب و درگیری و بحث و جدل کردند. 

جهان مملو از این حوادث تلخ است که بسیاری از آن ها در اثر سهل‌انگاری، فساد یا سوءمدیریت اتفاق می افتد. اجازه بدهید برویم یک سطح بالاتر. همین ۳ هفته پیش بود که استفاده پلیس اندونزی از گاز اشک آور در ورزشگاه فوتبال، ۱۷۴ نفر را به کام مرگ کشاند. اگر خدای نکرده چنین فاجعه ای در ایران رخ می‌داد که سلبریتی‌ها فاتحه مملکت را می‌خواندند و خرمایش را می‌خوردند. رفقای خارج‌نشین شان هم حکم جانی ترین و قاتل‌ترین حکومت جهان را به نام جمهوری اسلامی می‌زدند! 

حالا فکر می‌کنید در کشورهایی که این فجایع رخ داده، چه خبر است!؟ رسانه ها و سلبریتی هایشان چقدر خودزنی و خودتحقیری کرده اند!؟ فکر می‌کنید رسانه های دنیا چقدر خاک ماتم بر سر ملت مصیب دیده ریخته اند!؟ چند سیاستمدار و فعال حقوق بشری برای احقاق حق کشته شدگان به پا خواسته اند!؟ 

خلاصه به شما بگویم: هیچ.  غرب یکماه است سوگوار مهسا امینی است و اصلا وقتی برای دیگر مصائب ندارد. مردم در اروپا و آمریکا از گرانی و کمبود سوخت و انرژی به ستوه آمده‌اند ولی تمام دغدغه سلبریتی ها، رسانه ها و سیاستمداران هموطنشان شده ایران! 

معترضان این روزهای کشور ما می‌گویند به خیابان ها آمده ایم تا ایران را به کشوری عادی مثل کشورهای دیگر تبدیل کنیم. راست می‌گویند ایران کشوری عادی نیست. خیلی هم غیرعادی است.  این‌قدر غیرعادی که نخست وزیر کشور دیگری (کانادا) در تظاهرات علیه اش شرکت کند.

این‌قدر غیرعادی که سلبریتی کشور دیگری (آنجلینا جولی) برای تحریک و تهییج اغتشاشگرانش به فارسی پیام بدهد. این‌قدر غیرعادی که غرب، صدها کشته در هند و کره جنوبی و اندونزی را ول کند و هفته ها فقط به موضوع مرگ دختری در ایران بپردازد.

این‌قدر غیرعادی که هم عقب مانده‌ترین کشور جهان بنامندش و هم در برابر فناوری پهپادهایش اظهار عجز و ناله کنند. آری غیرعادی است. این‌قدر غیرعادی که مجاهدان اجاره‌نشین‌اش، شهادت برای وطن را آرزو می کنند و سلبریتی‌های کاخ‌نشین‌اش، مردن در فرنگ را…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برای یک زندگی معمولی یا مردن در خوشی زیاد!؟ بیشتر بخوانید »

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند!

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند!


خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» یکی از برندهای مهم تلویزیون است که طی سالهای گذشته به واسطه توجه ویژه به خانواده و احترام به پدر و مادر، از جایگاه ویژه ای برخوردار شد اما عدم پایبندی گروه سازنده سریال به آرمان اولیه آن، منجر شد در فصل ششم دچار سقوط آزاد شود و ترکیبی از بی احترامی، هجو، ابتذال و … را به تصویر بکشد.

در نهایت هم دو قسمت پایانی آن که در تعهد گروه سازنده بود، باقی ماند تا سازندگان سریال یکسال فرصت داشته باشند که به پایان این سریال فکر کنند و راهی برای برون رفت از این شرایط بیابند، اما نه تنها این کار را نکردند، بلکه نشان دادند که همچنان پایتخت از نداشتن قصه خوب رنج می برد و تا نگارش فیلمنامه آن به فرد متبحری سپرده نشود، آش همین آش است.

**دو قسمت پایانی به جای پایان بندی، دچار سرهم بندی شد

در حقیقت دو قسمت پایانی به جای پایان بندی، دچار سرهم بندی شد و رضا صائمی، منتقد سینما و تلویزیون در این باره گفت: دو قسمت آخر پایتخت۶ ساخته شد تا قصه ناتمام آن به سرانجام برسد اما به جای پایان بندی، سرهم بندی شد. یک وصله پینه کردن شتاب زده که نه تداوم دراماتیک داشت نه موقعیت کمیک. بیش از آنکه دو قسمت جا مانده از فصل قبل باشد دو قسمت منفصل از فصل قبل بود. با گریم و چهره پردازی های اگزجره و کاریکاتوری که نه تنها شمایل کاراکترها را تغییر داد که کارکرد آنها را هم عوض کرد و با شکستن راکورد شخصیت ها به رکود آنها انجامید.پایانی ول که به دل ننشست.

**شاه آبادی: روی فیلمنامه و محتوا تاکید داریم

این درحالی است که چندی پیش حمید شاه آبادی معاون سیما در نشست اعلام برنامه های نوروزی سیما درباره فصل هفتم پایتخت گفته بود: تصمیم ما برای ساخت پایتخت 7 جدی است و صحبت‌های ما انجام شده و ما فقط به خاطر اینکه عجله‌ای نداشته باشیم که به کنداکتور نوروزی برسد به همین خاطر روی کیفیت و محتوا تأکید داشتیم فیلمنامه باید نوشته شود و از این جهت پایتخت 7 را برای نوروز 1400 نداشتیم چراکه برای ما محتوا و فیلمنامه بسیار مهم است.

حالا باید دید توجه تلویزیون به محتوای فصل هفتم پایتخت چیزی شبیه به دو قسمت پایانی فصل ششم است و یا عزم جدی برای بازگشت سریال به مسیر قدیمی خود در جریان است.

**فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده اند!

همچنین درباره 2 قسمت پایانی فصل 6 پایتخت، محمدتقی فهیم منتقد پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز اظهارداشت: چه اصراری به ساخت دو قسمت پایتخت بود؟ این دو قسمت اگر ساخته و پخش نمی شد چه کمبودی وجود داشت؟ این دو قسمت چیزی جز حال گیری نبود؟ آیا پول اضافه دارید که این جوری دور می ریزید؟

وی تاکید کرد که این دو قسمت حتی یک موقعیت کمیک نداشت، و در این رابطه تصریح کرد: تعدادی طنزهای دستمالی شفاهی، همین؟ بی احترامی، همدیگر را خار و ذلیل کردن، شلوغ بازی بی مورد، داد و هوار آزار دهنده و فرصت سوزی ، حاصل این دو قسمت بود.

فهیم اظهارداشت: فصل ماقبل آخر و دورهمی خانواده نقی و اقوام، واقعا مبتذل بود و فصل آخر ارسطو در مواجهه با دختر شمر و … اوج بد سلیقگی و بازی بد از بدتر و اجرای بسیار دم دستی و که نشان از بی انگیزگی گروه داشت. خلاصه اینکه در نوروز گذشته نوشتیم که دست گروه خالی است که به کپی کاری از صحنه های فیلمفارسی دست می اندازند و حالا این دو قسمت ثابت کرد که آقایان اصلا متوجه این انبان تهی نشده اند.

انتهای پیام/





منبع خبر

سرهم‌بندی «پایتخت» به جای پایان‌بندی/ فهیم: آقایان متوجه این اَنبان تهی نشده‌اند! بیشتر بخوانید »

تنابنده پول بگیرد اما محتوا را گروگان نگیرد!/ چرا مردم باید هم چوب را بخورند و هم پیاز را؟

تنابنده پول بگیرد اما محتوا را گروگان نگیرد!/ چرا مردم باید هم چوب را بخورند و هم پیاز را؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، جواد محرمی در یادداشتی که در روزنامه جوان منتشر شده نوشته است: گفته می‌شود که محسن تنابنده، نویسنده و بازیگر سریال، برای فصل هفتم سریال پایتخت، تقاضای ۵ میلیارد تومان دستمزد کرده‌است.

پایتخت بدون تنابنده پایتخت نیست، اما…

تلویزیون ظاهراً انتخاب دیگری هم ندارد، پایتخت بدون تنابنده پایتخت نیست، اما کاش مدیران سیما آنقدر توانمند نشان می‌دادند تا دست‌کم متن و محتوای پایتخت ضدفرهنگ نباشد و مانند سری اول تا سوم ارزش‌های خانواده و جامعه تقویت شود. کاش تنابنده پول را بگیرد، اما محتوا را گروگان نگیرد، وقتی از جیب مردم به تنابنده پول می‌دهند و محصول کار هم ضدفرهنگ باشد، معنایش این است که مردم هم چوب را می‌خورند و هم پیاز را!

پایتخت ۷ آزمونی بزرگ برای مدیران تلویزیون 

پایتخت ۷ برای مدیران تلویزیون یک آزمون بزرگ است، یکی از مدیران فرهنگی که با تنابنده کار کرده‌است، می‌گفت او خیلی چغر و بدبدن! است، حالا باید منتظر ماند و دید این حریف چغر در پایتخت ۷ چقدر می‌تواند مدیران ساده‌ای را که بزرگ‌ترین اهرم مدیریتشان انبان پر و پیمان بیت‌المال است، دور بزند. من فکر می‌کنم تنابنده فهمیده عیار مدیریت در سازمان صداوسیما دقیقاً چقدر است و کار دستش آمده و به اصطلاح حریف را خوب آنالیز کرده‌است.

وقتی فرهنگ به ضرر سود و سرمایه عقب‌نشینی می‌کند

مدیران سیما اگر در تولید برنامه برای مخاطب دچار چالش خلاقیت و ایده هستند، اما دست‌کم می‌توانند با استخدام افراد کارآمد و متخصص در امر فرهنگ و فیلمنامه‌نویسانی که در ادبیات دستی دارند و اخلاق جامعه برایشان مهم است، نسبت به تقویت محتوای آثار و مجموعه‌های نمایشی در تلویزیون اهتمام بیشتری به خرج بدهند. وقتی قرار باشد درآمد آگهی‌های ناشی از پخش سریال پربیننده پایتخت دست و دل مدیران سیما را بلرزاند و همین باعث شود تا محتوا را وا بدهند، نتیجه این می‌شود که فرهنگ به ضرر سود و سرمایه عقب‌نشینی می‌کند.

تنابنده بازیگر خوبی است و دستی هم در نویسندگی دارد، اما قطعاً دغدغه‌ای برای فرهنگ جامعه ندارد و پول و درآمد اولویت اول اوست، پس این مدیران سیما هستند که باید دلشان برای جامعه مخاطبان سیما بسوزد و روی فیلمنامه پایتخت متمرکز شوند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس، گفته می‌شود که محسن تنابنده نویسنده و بازیگر سریال برای فصل هفتم تقاضای ۵ میلیارد تومان دستمزد کرده است که با یک حساب سرانگشتی به رقمی بالای ۳۳۰ میلیون تومان برای هر قسمت می‌رسیم. این در حالی است که دریافت چنین ارقامی از سوی بازیگران تلویزیون عرف نیست و در این پروژه نیز مشخص نیست که این رقم از بودجه بیت المال بر چه اساسی باید به جیب سازندگان این سریال برود؟ این را بگذارید در کنار بودجه ۳۰ میلیاردی که بناست ۱۵ قسمت سریال با آن ساخته شود.

سریال پایتخت، اثری است که اکثریت مردم با آن ارتباط برقرار کرده اند و با اعتراضشان به فصل ۶ نشان دادند که ترجیح می دهند تماشاگر قصه زندگی همان نقی معمولی باشند. بعد از اتفاقاتی هم که برای این سری از پایتخت افتاد، سیروس مقدم در سخنانی اعلام کرد که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان خواهد رسید و خانواده نقی دوباره دور هم جمع خواهند شد. حالا باید دید این سریال دوباره محبوب خانواده ها می شود یا خیر.

انتهای پیام/





منبع خبر

تنابنده پول بگیرد اما محتوا را گروگان نگیرد!/ چرا مردم باید هم چوب را بخورند و هم پیاز را؟ بیشتر بخوانید »