محسن تنابنده

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است



پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از استقبال مخاطبان از فصل هفتم «پایتخت» در نوروز ۱۴۰۴ و بازگشت موفق خانواده «معمولی» به تلویزیون، سازندگان این مجموعه و همچنین مدیران صداوسیما نسبت به ساخت فصل هشتم سریال ابراز امیدواری و آمادگی خود را اعلام کردند. این موضوع نشان می‌داد صداوسیما و عوامل «پایتخت» بر سر اصل موضوع ساخت ادامه این مجموعه محبوب توافق دارند، منتها شرط تولید «پایتخت ۸»، رسیدن به ایده‌های خوب و جذاب برای ادامه قصه مطرح شد. الهام غفوری تهیه‌کننده «پایتخت» ضمن تاکید بر شرط لازم برای تولید «پایتخت ۸»، درباره احتمال ساخت این مجموعه توضیح داده است. ۲۴ شهریورماه نیز نشستی با حضور سازندگان سریال و استاندار مازندران انجام شده بود تا درباره تولید «پایتخت ۸» گفت‌وگو کنند.

طرح متفاوت ارائه شود، تولید آغاز می‌شود

پس از مطرح شدن برخی اظهارات، فضای مجازی بارها با تیترهایی چون «جنگ ۱۲ روزه» و «پایتخت ۸» داغ شد. حتی سفر اخیر سیروس مقدم به استان گلستان، شایعاتی درباره انتخاب گرگان به‌ عنوان یکی از لوکیشن‌های احتمالی این سریال را تقویت کرد.

در همین‌باره، الهام غفوری در گفت‌وگو با تسنیم توضیح داد: «در رسانه‌ها صحبت‌های زیادی درباره ساخت فصل هشتم منتشر شده و به ‌نظر می‌رسد همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که «پایتخت ۸» بالاخره ساخته خواهد شد، اما همان‌طور که آقای نقویان رئیس سیمافیلم هم تأکید کرده‌اند، این سریال نیازمند طرحی تازه و متفاوت است؛ طرحی که بتواند همه بازیگران را دوباره کنار هم جمع کند.» او در ادامه افزود: «در حال حاضر هنوز چنین طرحی نهایی نشده است، اما اگر پیشنهاد خوبی ارائه شود، روند ساخت فصل جدید آغاز خواهد شد.» او درباره انتخاب لوکیشن‌ها نیز چنین توضیح داد: «پایتخت متعلق به همه مردم ایران است و محدود به مرز جغرافیایی خاصی نیست.

هر نقطه‌ای که از نظر بصری جذاب باشد و شرایط لازم برای تولید در آن فراهم شود، می‌تواند محل فیلم برداری ما باشد.» غفوری در ادامه تأکید کرد: «جالب است بدانید که سریال «پایتخت» همیشه با سفر همراه بوده و با سفر شکل گرفته است. به همین دلیل، حضور در استان‌های مختلف برای این مجموعه اتفاقی طبیعی و در ذات آن است. پیش‌تر نیز در شهرهایی چون تهران، قشم، مشهد و حتی در کشورهای ترکیه و سوریه تصویربرداری داشته‌ایم. این رویکرد نه ‌فقط در «پایتخت»بلکه در بسیاری از پروژه‌های دیگر نیز رایج است.» غفوری ابراز امیدواری کرد که بتوانند در سال جاری به یک طرح و فیلمنامه مناسب برسند تا از سال آینده وارد مرحله تولید شوند.

دیدار سازندگان «پایتخت» با استاندار مازندران

همچنین به تازگی ویدئویی از دیدار سیروس مقدم و محسن تنابنده با مهدی یونسی رستمی استاندار مازندران در تاریخ ۲۴ شهریورماه، منتشر شده است. بنابر خبری که پایگاه اطلاع رسانی استانداری مازندران منتشر کرده، محور اصلی این نشست بررسی ابعاد تولید فصل هشتم سریال «پایتخت» و همچنین طراحی و اجرای مجموعه فرهنگی «پایتخت» در یکی از مناطق شاخص استان بوده است. این مجموعه قرار است با رویکردی چندمنظوره، شامل بخش‌های گردشگری سینمایی، کلاس‌های آموزشی، اقامتگاه هنری و فضاهای تعاملی فرهنگی باشد و به عنوان نماد پیوند هنر و توسعه محلی، نقش‌آفرینی کند.

در فصل هشتم سریال نیز، موضوعاتی چون ساماندهی پسماند استان و چالش‌های زیست‌محیطی در قالب جنگ ۱۲ روزه، با نگاهی انتقادی و امیدبخش به تصویر کشیده خواهد شد. استاندار مازندران در این دیدار با تأکید بر حفظ ارزش‌های فرهنگی و هویتی استان، حمایت کامل خود را از این پروژه اعلام کرد.

منبع: روزنامه خراسان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پایتخت ۸» در راه است

«پایتخت ۸» در راه است بیشتر بخوانید »

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!



.اینترنشنال را ایران‌اینترنشنال نمی‌دانم؛ این توهین به ایران است.هیجان همبستگی را به شعور تبدیل نکنیم، همه‌چیز دود می‌شودتنابنده را تکفیر کردند، حالا عزیزش شهید شده؛ این یعنی جنگ!

  • هتل تارا مشهد

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا رشیدپورِ این روزها، به چه چیزی شناخته می‌شود؟ او در سه هفته اخیر، به یکی از چهره‌های اصلی ایکس(توییتر) فارسی بدل شده، واکنش‌های پی‌درپی درباره تهاجم اسرائیل داشته و هر توئیتش محل بحث‌های محافل مختلف سیاسی و فرهنگی قرار گرفته است.

ممکن است ما هم با برخی از این مواضع موافق نباشیم اما با این حال، در زمانه آتش‌بس هستیم و گفت‌وگو، زمانی که باید مواضع روشن و ناگفته‌ها گفته شود، چهره‌ها پشت تریبون قرار بگیرند و گفت‌وگو کنند.

کسی که اعلام می‌کند می‌خواهد با ترامپ گفت‌وگو کند و این دومین رئیس جمهوری است که او خودش را در برابرش قرار دهد. رشیدپور در همان روزهای ابتدایی جنگ یکی از اولین برنامه‌های واکنشی نسبت به رویدادهای دفاع ۱۲ روزه را می‌سازد.
در ادامه این گفتگو را بخوانید:

*با شنیدن صدای جنگنده‌ها چیزی در دلم فرو ریخت

*رضا رشیدپور را در این چند سال با کنش‌مندی و فعالیت‌هایش در فضای مجازی می‌شناسیم. یکباره جنگی به ما تحمیل شد و شما نیز ذیل مفهوم «وطن» شروع به فعالیت کردید. برای اولین سؤال، می‌خواهم برگردیم به همان روز اول. از لحظات اولیه‌ای بگویید که متوجه شدید اسرائیل به کشورمان حمله کرده است. آن ساعات اول برای شما چگونه گذشت؟

برای من که مدام اخبار و تحلیل‌ها را دنبال می‌کنم، حمله یا شروع جنگ خیلی دور از انتظار نبود؛ در دقایقی که خبر تیک‌آف جنگنده‌ها به گوشم رسید – چون من عادت دارم نیمه‌شب با خواندن کتاب سر می‌کنم- کنارش هم اسپیسِ ایکس (فضای گفت‌وگومحورِ اپلیکیشن ایکس) روشن بود و داشتم گوش می‌کردم. خبر عبور جنگنده‌ها از آسمان منطقه را شنیدم. بدون اغراق باید بگویم که چیزی در قلبم فرو ریخت. مثل خیلی از هم‌وطن‌های دیگر که در آن لحظه متوجه شروع جنگ – تا چند دقیقه دیگر – شدند، دلشوره گرفتم. نمی‌توانم کتمان کنم که دلهره و دلشوره عجیبی در وجودم شکل گرفت.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*جنگ؛ بازگشت هویت ملی و همبستگی فراموش‌شده

*وقتی جنگ شروع شد و پس از گذر از شوک اولیه، کم‌کم واکنش‌ها نیز شکل گرفت. به عنوان یک هنرمند وقتی این واکنش‌ها را دیدید، چه احساسی داشتید؟ اینکه همه کنار هم ایستادند، برای شما چه معنایی داشت؟

در کنار همه تلخی‌هایی که جنگ داشت، من فکر می‌کنم که به میزان قابل توجهی به هویت ملی ما و به همبستگی ملی‌مان انسجام و جان دوباره بخشید که به شدت و به شدت محل تامل است و باید این فرصت بی‌نظیر را – نمی‌خواهم بگویم کم‌نظیر- مسئولان امر قدر بدانند.ببینید، من اصولاً جنگ را پدیده‌ای درست نمی‌دانم. یعنی تا جایی که ممکن است باید از جنگ پرهیز کرد؛ اما وقتی جنگ اتفاق می‌افتد باید ببینیم از آن چه چیزی عایدمان شده است. خب، در کنار صدمات و لطمات فراوانی که دیدیم و غیرقابل انکار است، یکی از نتایج بدون شک آن، تقویت هویت ملی و بازگشت حمیت و همبستگی بین ایرانی‌ها بوده است. راستش را بخواهید، من سال‌هاست – شاید از سال نودوپنج و شش که در برنامه «حالاخورشید» مدام به کلیدواژه‌های هویت ایرانی، جغرافیای ایرانی و مردم ایران تأکید می‌کردم- در لایه‌های مختلف ذهنم به این موضوع فکر می‌کردم که چرا ما به این سرعت داریم دچار انشقاق می‌شویم و اختلاف سلیقه‌های عقیدتی، اجتماعی و فرهنگی، به جای اینکه باعث تضارب آرا بشود، دارد ذات هویت ایرانی را نشانه می‌گیرد.

در کنار همه تلخی‌هایی که جنگ داشت، من فکر می‌کنم که به میزان قابل توجهی به هویت ملی ما و به همبستگی ملی‌مان انسجام و جان دوباره بخشید که به شدت و به شدت محل تامل است و باید این فرصت بی‌نظیر را – نمی‌خواهم بگویم کم‌نظیر- مسئولان امر قدر بدانند.

* کرختی جمعی؛ حاصل فریادهایی که شنیده نشدند

*طبیعی بود اگر واکنش‌ها در حد استوری‌هایی مثل «نه به جنگ» باقی می‌ماند، اما یک طیف مثل شما واکنشی صریح‌تر نشان داد. خیلی زود هم رفتید سراغ تولید رسانه‌ای. چه شد که همه‌چیز این‌قدر سریع و بی‌پرده پیش رفت؟ چرا تصمیم گرفتید با یک دوربین ساده و رودررو با مردم صحبت کنید؟ انگار این جنگ سرد، واکنش گرم و معمولی نمی‌طلبید.

تحقیر شدند، برچسب‌ها و انگ‌های مختلف به آنها زده شده هم از طرف عده‌ای که سلیقه ناهمگون داشته‌اند هم از طرف نهادهای مختلف و این ترس و اضطراب کم‌کم جای خودش را به کرختی و بی‌حسی داد و واویلا، ما به بی‌حسی زمانی رسیدیم که حساس‌ترین مقطع تاریخی کشورمان است و تجاوز به خاک این کشور صورت گرفته.
این خیلی سؤال درستی‌ است. ببینید ما دچار یک کرختی جمعی، یک عدم واکنش به هرچیز در جمع، در توده به یک بی‌حسی، به یک باری به هر جهت بودن دچار شده بودیم که ریشه‌ همه این‌ها را باید در نوعی فریاد زدن و شنیده نشدن ارزیابی کرد.

شاید تحلیل من برایتان تلخ باشد ولی لایه‌های مختلف مؤثر اجتماعی بارها مطالبه کردند، بارها روشنگری کردند، بارها فداکاری کردند، اما بسیار زود به فراموشی سپرده شدند یا اصلاً در بدو امر مطالبه‌شان با پرخاش مواجه شده، دیده نشدند، تحقیر شدند، برچسب‌ها و انگ‌های مختلف به آنها زده شده هم از طرف عده‌ای که سلیقه ناهمگون داشته‌اند هم از طرف نهادهای مختلف و این ترس و اضطراب کم‌کم جای خودش را به کرختی و بی‌حسی داد و واویلا، ما به بی‌حسی زمانی رسیدیم که حساس‌ترین مقطع تاریخی کشورمان است و تجاوز به خاک این کشور صورت گرفته.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*وقتی وجدان شخصی بلندتر از ترس‌ها فریاد می‌زند

به قول شما عده‌ای واکنش نشان دادند اما شاید به اندازه‌ای که انتظار داشتیم نبود. من به آن‌ها حق می‌دهم. به آن‌هایی که قبل‌ها واکنش نشان داده بودند و مورد تحقیر و تخریب و واکنش‌های پرخاشگرانه قرار گرفته بودند. به آن‌ها حق می‌دهم، اما من یک چیز را در زندگی شخصی و حرفه‌ایم یاد گرفتم: چیزی که بدانم درست است با همه هزینه‌هایش انجام می‌دهم. قبلاً هم فکر می‌کنم این را ثابت کردم؛ هرچیزی که به نظر خودم درست بیاید همه هزینه‌هایش را هم پرداخت می‌کنم.

در این مورد هم همین طور بود. من احساس کردم صرفاً با یک استوری و یک «آخ مردم ایران گفتن»، وظیفه من تمام نمی‌شود. مدت‌ها این مردم به من لطف کردند تا اگر یک جایگاه نصفه نیمه‌ای در فضای رسانه‌ای دارم آن را به دست بیاورند (و از تریبون من حرف‌هایشان را بزنند). بنابراین بر خودم وظیفه می‌دانستم که در جواب لطف مردم، فریادم را بلندتر کنم و از خانه مردم، از حیثیت مردم، از هویت مردم دفاع کنم و منتی هم به گردن کسی نیست. این کمترین وظیفه‌ای بود که من باید انجام می‌دادم.

*در این مدت بازخوردی هم از مردم گرفتید؟

بله، فارغ از انتظارم بود این حد از لطفی که مخاطبان و بینندگان به برنامه «شرایط خاص» کردند. جالب است برایتان بگویم شرایط خاص فقط با پنج شماره کارش را انجام داد و تماماً هم از هزینه شخصی بود. یعنی هیچ کسی بابت تولید شرایط خاص چه بچه‌های فنی، چه نویسنده‌ها، چه خودم خدای ناکرده از جایی ریالی دریافت نکردیم. انگار که چون حرف دل بود (و بنابر آن گفته که) هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، بسیار واکنش‌های مثبتی دیدیم، یعنی بدون اغراق می‌توانم بگویم هیچ واکنش منفی از گروه‌های مختلف فکری ندیدیم. هرچه بود لطف و محبت و تشویق به ادامه راه بود که خب به فضل الهی همان طور که خودم هم آرزو می‌کردم شمارگان زیادی نداشت و در همان شماره پنج، خدا را شکر به پایان رسید.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*مرجعیت رسانه‌ای را دودستی تقدیم کردیم

*از همان شروع جنگ، دیدیم که شبکه‌ ایران اینترنشنال خیلی واضح کنار اسرائیل ایستاد. خیلی از هنرمندها هم در واکنش، در کمپین‌هایی علیه این شبکه شرکت کردند. شما هم در برنامه‌تان خیلی روشن و بی‌پرده با مردم درباره‌ این موضوع صحبت کردید. حالا به‌عنوان کسی که سال‌ها در رسانه فعالیت داشته، دوست دارم نظرتان را درباره‌ عملکرد این شبکه‌ ضدایرانی بدانم. چه شد که تصمیم گرفتید در برنامه‌تان وارد این بحث شوید و برای روشن شدن موضوع قدم بردارید؟

ما چه کردیم که مخاطب ما، خانواده ایرانی ما می‌نشیند در منزل و یک تلویزیونی مثل اینترنشنال را نگاه می‌کند و اخبار آن را اخبار موثق می‌داند و تحلیل‌هایش را تحلیل‌های متقن می‌داند! خب حتماً ایراد از ماست.
ببینید در مورد شبکه اینترنشنال دوست ندارم ایران را کنار نامش بگذارم. اجازه بدید برای شرحِ حرفم از این مطلب استفاده کنم که از کوتهی ماست که دیوار بلند است. اگر یک جست‌وجوی ساده بفرمایید؛ (هشدار درباره) تقدیم دودستی مرجعیت رسانه‌ای بارها در گفت‌وگوهای من بوده. رسانه مثل پدافند می‌ماند. یعنی ما همان قدر که خرج پدافند می‌کنیم باید خرج رسانه هم بکنیم. رسانه‌ای که بتواند بر محور مردم، با مطالبات مردم، دور سر مردم بچرخد. ما آیا چنین رسانه‌ای در ایران داریم؟

نخیر نداریم. تعدادی شبکه تلویزیونی داریم که درنهایت بی‌سلیقگی، با کمترین جذابیت و خیلی دور از مطالبات مردم دارند کار می‌کنند و تعدادی خبرگزاری رسمی که وظیفه‌شان انتشار رسمی اخبار است. بنابراین مرجعیت دست چه کسی می‌افتد؟

تعداد کانال‌های تلگرامی که با استفاده از جذابیت‌های عامه مرجعیت تولید می‌کنند، تعدادی شبکه ماهواره‌ای خارج از ایران که با سوار شدن روی موج مطالبات مردم، مرجعیت رسانه‌ای درست می‌کنند. پس به جای اینکه صرفاً به تحقیر و صرفاً به فحش دادن بسنده کنیم، الان وقت این است که بیاییم این طرف معادله را ببینیم. ببینیم ما چه کردیم که مخاطب ما، خانواده ایرانی ما می‌نشیند در منزل و یک تلویزیونی مثل اینترنشنال را نگاه می‌کند و اخبار آن را اخبار موثق می‌داند و تحلیل‌هایش را تحلیل‌های متقن می‌داند! خب حتماً ایراد از ماست.

حتماً ما نتوانستیم. آیا بعد از این جنگ هم به این نتوانستن که به نظرم نتوانستن تعمدی است (ادامه می‌دهیم؟). قطعاً اگر ما بخواهیم می‌توانیم. ما این همه انسان فرهیخته در حوزه رسانه در ایران داریم. این همه جوان پویا و توانا در ایران در حوزه رسانه داریم. چه ایرادی دارد چند تا از این شبکه‌های تلویزیونی را برون‌سپاری کنند؟ مثلاً به تعدادی از هنرمندها و به تعدادی از اهالی فرهیخته‌ رسانه. هم به خدا هزینه‌شان کمتر می‌شود، هم شاید درآمدزایی داشته باشد برایشان و هم اینکه به نوعی این بحث مرجعیت رسانه‌ای در ایران ترمیم شود.

*ضرورت پیوند هیجان ملی با تحلیل هویت و فرهنگ روزمره

*این روزها برای همه ما همبستگی ملی خیلی مهم شده. جالب است که حتی خود مردم هم در فضای مجازی ویدئوهایی برای این همبستگی می‌سازند. به نظر شما برای اینکه این حس همبستگی حفظ بشود، هرکدام از ما به عنوان یک ایرانی چه وظیفه‌ای داریم؟

همبستگی از یک پیش‌زمینه‌ هیجانی آغاز می‌شود و اگر این پیش‌زمینه در ادامه به چهارچوب و منطق همبستگی تبدیل نشود، آن هیجان فروکش می‌کند و آش همان آش و کاسه همان کاسه. بنابراین بزرگان جامعه و اقشار تأثیرگذار، استادان دانشگاه، هنرمندان عالی‌رتبه باید این هیجان را با منطق همبستگی، با تحلیل هویت ملی و با تطبیق فرهنگ با عادات و رفتار روزانه و مسائل علمی متعدد در این حوزه بپردازند تا این هیجان تبدیل به یک شعور منطقی برای ادامه‌ همبستگی باشد وگرنه متأسفم که بگویم مثل یک هیجان زودگذر شاید فراموش شود و ما این فرصت مغتنم را خدای ناکرده از دست بدهیم.

بنابراین تقاضا می‌کنم از حکمرانان در درجه‌ اول و در درجه‌ دوم از فرهیختگان جامعه که در تبدیل این هیجان به منطق و انتقالش به جامعه کمک کنند که ان‌شاءالله رهیافت و برون‌یافت این هیجانی که در این روزها به وجود آمده است، یک همبستگی پایدار بین سلایق مختلف فکری و سبک‌های مختلف زندگی با محوریت ایران باشد.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*تنابنده را تکفیر کردند، حالا عزیزش شهید شده؛ این یعنی جنگ!

*در این بین واکنش‌هایی هم از سمت هنرمندان دیدیم. بعضی‌ها عزیز از دست دادند، مثل آقای تنابنده که برادرزاده‌شان شهید شد. مطمئناً خیلی از مردم واقعیت را درک کردند، اما به نظرم هنوز هم نیاز است که بیشتر گفته شود. شما به عنوان یک کنشگر فرهنگی، از این به بعد چه روشی را برای روشن‌تر کردن این موضوع انتخاب می‌کنید؟ و در ادامه‌اش، می‌خواهم بدانم چه چیزی به مردم می‌خواهید بگویید؟

اولاً باید بگویم چون من در تهران نبودم نتوانستم به مجلس ختم برادرزاده‌ عزیز محسن بروم. بنابراین از طریق رسانه شما به محسن تنابنده عزیز و خانواده‌اش تسلیت می‌گویم. به محسن زمان ساخت پایتخت چقدر از گروه‌های فکری مختلف حمله شد. تندروهای مذهبی‌نما تکفیرش می‌کردند و کسانی که با جمهوری اسلامی زاویه دارند او را به مزدوری متهم می‌کردند و حالا چنین فردی از نزدیک‌ترین عزیزانش هزینه داده و جزء شهدای جنگ محسوب می‌شود.

همین مثال نشان می‌دهد که جنگ و خشونت یعنی چی؟ نمی‌دانم رسانه چقدر می‌تواند این کلمات را بازتاب دهد اما ما باید بپذیریم که تعداد منتقد و حتی مخالف نسبت به جمهوری اسلامی ایران در داخل کشورمان عددش کم نیست. آن‌ها هم باید بدانند راه در خشونت نیست. باید حرف مردم را در مباحث کارشناس‌محور، در مباحث امنیت ملی‌محور بشنوید و بدانید که ایران ۹۰ میلیون نفری، شکل هم نیست. شاید هزاران سلیقه وجود دارد، هزاران سبک زندگی وجود دارد، هزاران راه وجود دارد برای رسیدن به سعادت خانوادگی. به قول فیلم مارمولک: «به اندازه هر کسی یک راهی برای رسیدن به خداوند هست.»

ما اگر این تکثر در افکار عمومی، تکثر در سلیقه‌ها را زیر چتر امنیت ملی جمع کنیم و به آن احترام بگذاریم و حقوق شهروندیشان را تأمین کنیم و نیازهای آن‌ها را رفع کنیم، آن موقع کسی به موشک و جنگ سلام نخواهد کرد و در درون از جنگ بیزار خواهد شد نه صرفاً با پروپاگاندا و شعار دادن.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

*محسن چاوشی و شجاعت در شکستن مارپیچ سکوت

در مورد آقای محمود کریمی هم که به نظرم آن چند ثانیه‌ای که در روح و جان من را خلق کردند، هم خدمت بزرگی به تسکین آلام مردم داغ‌دیده بود و هم اینکه به نظر من یک تنوع و جذابیتی بود که بسیار از آن لذت بردم.*واکنش محسن چاوشی و بعدتر محمود کریمی در ایام محرم، خیلی مورد استقبال قرار گرفت. همه این واکنش‌ها کنار هم باعث شکل‌گیری یک همبستگی ۹۰ میلیونی شد. می‌خواهم نظر شما را درباره این واکنش‌ها بدانم.

کار محسن چاوشی که فوق‌العاده بود و شکستن مارپیچ سکوت بود. محسن چاوشی در شرایطی به این کار اقدام کرد که واقعاً باید تحسینش کرد. بسیار مانیفست درستی را در ترانه‌اش انتخاب کرد و می‌دانم آدم باهوشی است. حتماً خودش هم می‌دانست که احتمالاً مورد حمله برخی از گروه‌های فکری قرار خواهد گرفت اما محکم ایستاد، ترانه‌اش را منتشر کرد و عقیده خودش را فریاد زد. ما اگر به این باور برسیم که عقیده هزینه دارد، اگر فکر کنیم عقیده‌مان را نمی‌توانیم مطرح کنیم، بنابراین بهتر است که خودمان را یک آدم پوشالی بدانیم، ولی اگر عقیده داریم باید بابتش هزینه پرداخت کنیم. حالا –بلاتشبیه- خودم در اوایل بحث عرض کردم، من هرچیزی که عقیده داشته باشم درست است اعلامش می‌کنم و روی موضعم می‌ایستم حتی اگر هزینه‌ای برایم داشته باشد.

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

در مورد آقای محمود کریمی هم که به نظرم آن چند ثانیه‌ای که در روح و جان من را خلق کردند، هم خدمت بزرگی به تسکین آلام مردم داغ‌دیده بود و هم اینکه به نظر من یک تنوع و جذابیتی بود که بسیار از آن لذت بردم.

*تلویزیون جلوی پخش برنامه من را گرفت؛ اما من عقب نکشیدم!

*اگر تصمیم بگیرید دوباره به تلویزیون برگردید و اثری تولید کنید، باز هم سراغ برنامه‌هایی مثل «شرایط خاص» می‌روید یا ترجیح‌تان به سمت قالب‌های گفت‌وگومحور است؟

در مورد تلویزیون اولین بار از رسانه شما عرض می‌کنم، وقتی که من توییت کردم حاضرم برنامه‌ای مثل شرایط خاص را در تلویزیون اجرا کنم، همه استقبال کردند. حتی این را برای اولین بار می‌گویم. تعدادی از مدیران ارشد تلویزیون استقبال کردند و گفتند برنامه تولید شود و ما از آنتن شبکه سه پخش می‌کنیم. ساعت ۱۰ شب، ده‌ونیم شب اما نمی‌دانم افرادی که مانع می‌شوند، آن کسی که میل به همبستگی ندارد، چه کسی است؟

در آخرین دقایق گفتند تلویزیون عذرخواهی کرده و من هم واقعیتش نه بهم برخورد، نه انگیزه‌ام را از دست دادم چون تقریباً توقعم همین بود. من برنامه را ساختم و آقای شکوری عزیز از فیلیمو به من گفت چون الان اینترنت و فیلترشکن و این‌ها سخت است اگر در یوتیوب بگذاری احتمالاً تعداد کمی می‌بینند، بده بگذاریم در فیلیمو که تعداد بیشتری ببینند. من هم با کمال میل فایلش را به آقای شکوری فیلیمو دادم و آن‌ها هم محبت کردند و پخش کردند.

بیشتر بخوانید:

گفت‌وگو با ایرانگردی که شفاف‌ترین مواضع را دربارۀ تهاجم رژیم جعلی گرفت

الان هم نمی‌دانم با وجود برخی افراد اصلاً احتمال بازگشتی به تلویزیون وجود داشته باشد، اما تلویزیون را خانه خودم می‌دانم. تلویزیون را محل رشد خودم می‌دانم. تلویزیون برای من بسیار محترم است. درباره برنامه گفت‌وگومحور هم فکر می‌کنم، الان دیگر تقریباً همه شبکه‌های تلویزیونی و حتی همه کانال‌های یوتیوبی در حال ساختن گفت‌وگو هستند. دوست دارم اگر بخواهم برنامه‌ای برای تلویزیون تولید کنم، حتماً چیزی شبیه شرایط خاص بسازم.

*شما در سال‌های مختلف با شخصیت‌های سیاسی مهمی گفت‌وگو داشتید. الان فکر می‌کنید در این شرایط، گفت‌وگو با کدام شخصیت اهمیت بیشتری دارد؟ مایلید با چه کسی گفت‌وگو کنید؟

فکر می‌کنم مخاطبان شما می‌دانند، تقریباً من با هرکسی که لازم بوده در ایران گفت‌وگو کردم. الان دوست دارم از تریبون شما بگویم که من دوست دارم با دونالد ترامپ گفت‌وگو کنم. چرا هیچ‌وقت یک پرسشگر ایرانی مقابل دونالد ترامپ ننشسته برای گفت‌وگو کردن؟ من از آقای ترامپ دعوت به گفت‌وگو می‌کنم در هر کشوری هر کجا که بگویند. من آماده‌ام که بیایم و ۶۰ دقیقه با ایشان گفت‌وگو کنم. از ایشان پرسش‌های مهمی دارم.

*شاید این سؤال عجیب به نظر برسد اما با چه کسی دوست ندارید گفت‌وگو کنید؟

اولین پیش‌شرط گفت‌وگو این است که شما بتوانی به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنی. تنها کسی در دنیا که من حتماً نمی‌توانم در چشمانش نگاه کنم، رئیس رژیم صهیونیستی است که طبیعتاً هرگز حتی نمی‌توانم به چشمانش نگاه کنم چه برسد به گفت‌وگو کردن با او.

*در چنین شرایطی طبیعی است که همه نگران خانواده‌شان باشند و سعی کنند آن‌ها را از خطر دور نگه دارند. وقتی جنگ اتفاق افتاد، بیشتر از همه نگران کدام عضو خانواده بودید؟ چطور نگرانی برای خانواده و تولید برنامه را با هم جمع کردید؟

والله نگران همه. همه ۹۰ میلیون نفر خانواده من هستند. خب ما در جزیره کیش بودیم و جالب است که اگر (آغاز جنگ) ۲۴ ساعت جابه‌جا می‌شد من در خارج از ایران می‌ماندم برای اینکه در یک سفر خارجی بودم. به محض اینکه رسیدم به جزیره کیش جنگ شروع شد و پروازها قطع شد و دیگر تهران هم نتوانستم بیایم. نگران خانواده ۹۰ میلیون نفری‌ام بودم. در خانواده خصوصی‌تر خودم، بیشتر از همه نگران مادرم بودم. چون طبیعتاً سنی هم ازشان گذشته و یک جنگ هشت‌ساله را هم تجربه کرده بودند.

*اگر سؤالی یا نکته‌ای باقی مانده و دوست دارید به آن اشاره کنید، ما مشتاقانه منتظریم.

امیدوارم کشورمان همیشه برای ایرانی‌ها امن و امان باشد. همه‌مان یک خانواده‌ایم در یک خانه دور یکدیگر. خدا به ایرانمان آبادی و به مردم‌مان عشق و به سرنوشتمان روشنایی عطا کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده!

همبستگی ملی باید تبدیل به گفتمان شود/ تلویزیون را خانه خودم می‌دانم، اما نمی‌گذارند برگردم!/ مسئولان بدانند که تکثر سبک زندگی تهدید نیست!/رسانه باید پدافند باشد، نه صدای از پیش ضبط‌شده! بیشتر بخوانید »

شهادت برادرزاده محسن تنابنده در جریان حملات رژیم صهیونیستی به تهران

شهادت برادرزاده محسن تنابنده در جریان حملات رژیم صهیونیستی به تهران


شهادت برادرزاده محسن تنابنده در جریان حملات رژیم صهیونیستی به تهران

به گزارش نوید شاهد؛ در همین راستا جامعه اصناف سینمای ایران شهادت برادرزاده محسن تنابنده را به این بازیگر سینما و تلویزیون تسلیت گفت که در متن آن آمده است: هنرمند گرامی،جناب آقای محسن تنابنده عزیز. در این روزهایی که از هر سوی خبر شهادت فرزندان این خاک دلهایمان را می‌آزارد، از شنیدن خبر شهادت برادرزاده رشیدتان سرباز وطن علیرضا تنابنده، بسیار بسیار متاثر شدیم، این واقعه دردناک را خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض می‌کنیم. /صبا

شهادت برادرزاده محسن تنابنده در جریان حملات رژیم صهیونیستی به تهران

منبع خبر

شهادت برادرزاده محسن تنابنده در جریان حملات رژیم صهیونیستی به تهران بیشتر بخوانید »

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب



ماه رمضان و نوروز برای هر شبکه به‌عنوان فرصتی بی‌نظیر برای جذب و نگه‌داشتن مخاطبان شناخته می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماه رمضان و نوروز، دو مقطع مهم در تقویم تلویزیونی ایران است که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. این موقعیت‌ها فرصت طلایی برای شبکه‌های تلویزیون به حساب می‌آیند و هرکدام تلاش می‌کنند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند.

این ایام به‌ویژه برای هر شبکه به‌عنوان فرصتی بی‌نظیر برای جذب و نگه‌داشتن مخاطبان شناخته می‌شود. تلویزیون در این ماه‌ها، با برنامه‌هایی متنوع و ویژه، به سراغ نیازهای روحی و معنوی بینندگان می‌رود و تلاش می‌کند فضای معنوی و روحانی رمضان را در کنار شادی و جشن نوروز با زبان و فرم‌هایی جذاب به نمایش بگذارد. نوروز، به عنوان بزرگ‌ترین جشن ایرانیان، از جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ به همین دلیل شبکه‌ها در این ایام برای تولید برنامه‌های ویژه، هزینه‌های زیادی می‌کنند.

از سوی دیگر، در دو سال اخیر که ماه رمضان و نوروز به‌طور همزمان اتفاق افتاده‌اند، تلفیق این دو با هم می‌تواند برای تلویزیون این روزها یک تیر و دو نشان حساب شود؛ از سویی محتوای متفاوتی بسازد و در نتیجه، مخاطب بیشتری را برای خود جذب کند. این تقارن فرصت تازه‌ای برای تلویزیون به وجود آورده تا در راستای تحقق همزمان اهداف معنوی و سرگرمی، برنامه‌هایی شاداب و تأثیرگذار برای مخاطبان خود ارائه دهد. طبیعتاً در این روزهای طلایی، اهمیت توجه به جزئیات و ترکیب هوشمندانه محتوا بیش از پیش احساس می‌شود.

به نظر می‌رسد که گاهی در میان هیاهو، فرصت‌هایی که می‌توانند تأثیر عمیقی بر مخاطب بگذارند، به سرعت از دست می‌روند. این روزها، نه فقط در انتخاب برنامه‌ها، بلکه در نحوه و زمان‌بندی پخش آن‌ها، می‌توان نکات ریز و در عین حال اثرگذار بسیاری یافت که اگر نادیده گرفته شوند، شاید دیگر به این زودی‌ها بازنگردند.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه یک با «پایتخت»

برنامه سحر شبکه یک مانند سال گذشته با اجرای حسن سلطانی انجام می‌شود. ویژه‌برنامه سحرگاهی «ماه خدا» مطابق هر سال سحرهای ماه رمضان ساعت ۳:۳۰ بامداد روی آنتن شبکه یک می‌رود. این برنامه با بیان نکات اخلاقی، معرفتی، دعا، نیایش و اذان صبح تقدیم نگاه مخاطبان می‌شود.

بعد از چهار سال، بالاخره سریال محبوب «پایتخت» با فصل هفتم برمی‌گردد. این سریال که در بین مردم ایران بسیار محبوب و دوست‌داشتنی است، تلاش کرده تا در قالب یک خانواده ایرانی موضوعات و چالش‌های مختلفی را بیان کند. فصل هفتم پایتخت، مانند فصل‌های گذشته، به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی الهام غفوری ساخته شده است.

تمامی شخصیت‌های آشنای پایتخت، مثل هما سعادت، ارسطو عامل، نقی معمولی، بهتاش فریبا و دیگر شخصیت‌های دوست‌داشتنی این سریال در این فصل نیز حضور دارند. در کنار این بازیگران که به سریال پایتخت گره خورده‌اند، چند شخصیت جدید هم حضور دارند که باعث خلق داستان‌های تازه و متفاوتی شده است. فصل هفتم «پایتخت» در ۲۶ قسمت ویژه ماه رمضان و نوروز ۱۴۰۴ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. تیم تولید این سریال همان گروه حرفه‌ای فصل‌های گذشته است و نویسندگی همچنان بر عهده محسن تنابنده است. البته این سریال با آغاز سال نو و گذشتن از شب‌های قدر شروع به پخش می‌کند.

شبکه یک، علاوه بر سریال محبوب پایتخت، دست روی تولید و پخش سریالی اقتباسی گذاشته است. سریال «ذهن زیبا» که پیش‌تر با نام «مسیر اصلی» معرفی شده بود، به اقتباسی آزاد از زندگی پروفسور بهاروند پرداخته است.

حسین بهاروند، عضو هیئت‌علمی و رئیس پژوهشکده سلول‌های بنیادی پژوهشگاه رویان، یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه زیست‌شناسی تکوینی است. بهاروند که زندگی جالب و پر از بالا و پایین‌های زیادی داشته، سوژه‌ای شده تا مخاطبان با او بیشتر آشنا شوند. این مجموعه تلویزیونی که زندگی پروفسور بهاروند را روایت می‌کند، به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان ساخته شده است.

خردمندان در دو کار اخیرش که یکی از آن‌ها فیلم «ناتور دشت» در جشنواره فیلم فجر بوده، نشان داد که علاقه زیادی به سوژه‌های واقعی دارد. به همین دلیل دست گذاشتن روی زندگی یک دانشمند ایرانی و نشان دادن آن، سوژه‌ای است که انتخاب کرده است. بازیگرانی همچون امیرعلی دانایی در نقش پروفسور بهاروند، ساناز سعیدی، محمد نادری، زهرا داوودنژاد و… در آن ایفای نقش می‌کنند تا زندگی پروفسور بهاروند را به تصویر بکشند. سریال «ذهن زیبا» قرار است از اول ماه رمضان روی آنتن شبکه یک سیما پخش شود.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه دو؛ «پناه» و «مرهم»

سال گذشته، برنامه سحر شبکه دو با فضایی کاملاً زنانه ساخته شد. برنامه «سحرنشینی»، با اجرای راحله امینیان، به موضوعات مهمی مانند جایگاه مادران در جامعه امروز پرداخت و همچنین در آن برنامه به بیان صفات و ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا(س) و تأثیر ایشان در جامعه اسلامی پرداخته شد، تا الهام‌بخش مخاطبان در ایام مبارک رمضان باشد. اما امسال برخلاف سال گذشته، روند برنامه از قالب زنانه فاصله گرفت. طبق شنیده‌ها، اجرای برنامه سحر شبکه دو به عهده فرزاد جمشیدی است.

سریال ۳۰ قسمتی «مرهم» که توسط محمدرضا آهنج ساخته شده، یکی دیگر از سریال‌های ماه رمضانی امسال است. این سریال، مجموعه روایت زندگی منیژه است، زنی که پس از سال‌ها دوری از ایران برای یافتن گمشده‌اش به کشور باز می‌گردد، اما تقدیر او را با شگفتی‌هایی بیشتر روبه‌رو می‌کند.

داستان سریال در خانواده‌های روحانیون می‌گذرد و به‌عنوان یک ملودرام زنانه، به زندگی این خانواده‌ها و چالش‌های مختلف آن‌ها در مواجهه با دنیای امروز می‌پردازد. همسران شخصیت‌های اصلی، روحانیونی‌اند که به مناطق مختلف کشور برای تبلیغ دین می‌روند و در این مسیر با اتفاقات جالب و پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شوند. این مجموعه تلویزیونی که به قلم محسن جسور و حسین سلیمانی نوشته شده، از بازیگرانی همچون مونا کرمی، رویا جاویدنیا، ویدا جوان، فرناز زوفا، صفا آقاجانی و بسیاری دیگر بهره می‌برد. این سریال ترکیبی از داستان‌های احساسی و اجتماعی است. «مرهم»، که پیش از این با نام «پردیسان» شناخته می‌شد، یکی از گزینه‌های احتمالی برای پخش در ایام ماه رمضان تلویزیون است.

سال گذشته برنامه‌ای به اسم «پناه» از حرم امام رضا(ع) پخش شد. این برنامه در ساعت قبل از افطار به نمایش درمی‌آمد و تلاش می‌کرد تا داستان زندگی آدم‌های مختلف را روایت کند. امسال این برنامه با همین نام پخش می‌شود، اما طبق شنیده‌ها، اجرای این برنامه به عهده محسن آزادی افتاده است.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه سه؛ «محفل»

با توجه به توجه ویژه‌ای که به شبکه سه معطوف است، این شبکه همواره تلاش می‌کند تا برنامه‌هایی متفاوت و جذاب ارائه دهد. یکی از بارزترین ویژگی‌های این تلاش، دکورهای خاص و خلاقانه‌ای است که توجه زیادی جلب می‌کند.

یکی از برنامه‌هایی که به‌خاطر دکور متفاوت و خاص خود در ذهن‌ها باقی مانده، برنامه سحرگاهی «ماه من» است که با طراحی دکوری ویژه در وسط آب، تجربه‌ای تازه و خاص برای تلویزیون رقم زده است. اجرای این برنامه به عهده نجم‌الدین شریعتی، مجری معروف برنامه‌های معرفتی، است که با حضور کارشناسان برجسته دینی، مسائل مختلف فرهنگی و دینی را در ساعات سحرگاهی ماه رمضان به بحث می‌گذارد. این برنامه با حضور کارشناسان دینی و طرح موضوعات جذاب، نه‌تنها مخاطب را با فضای معنوی ماه رمضان همراه می‌کند، بلکه فرصتی برای تعمق و تدبر در آموزه‌های دینی فراهم می‌آورد.

از ماه رمضان سال ۱۴۰۱، برنامه‌ای جدید و متفاوت در حوزه قرآن و معارف از آنتن شبکه سه به نمایش درآمد. در این دو سال، برنامه‌ای تازه و متفاوت با نام «محفل» توانسته ساعات پیش از افطار را به تجربه‌ای ویژه برای مخاطبان تلویزیون تبدیل کند. «محفل» ظاهری شبیه به برنامه‌های استعدادیابی دارد، اما درحقیقت فراتر از یک رقابت است؛ این برنامه فضایی گرم و صمیمی را به تصویر می‌کشد که حول عنصر اصلی، قرآن کریم می‌چرخد. در «محفل»، جمعی از علاقه‌مندان و متخصصان قرآنی گرد هم آمده‌اند تا لحظاتی شاد و روح‌بخش را با محوریت کلام الهی خلق کنند. این برنامه، نوعی دورهمی معنوی است که به بهانه ماه رمضان از قرآن و موضوعات مرتبط با این معجزه می‌گوید.

«محفل» نشان داد که قرآن بستری بی‌پایان برای شکوفایی استعدادهای گوناگون است؛ از حفظ و قرائت گرفته تا تدبر، تفسیر و حتی جلوه‌های هنری مثل تواشیح. در این برنامه، قرآن کریم موضوعی اصلی است اما توانسته آن را با لحن و بیانی متفاوت و در قالبی جدید و جذاب ارائه دهد. «محفل» به‌خوبی خلأ یک برنامه جذاب، عمیق و متفاوت رمضانی را پر کرده و توانسته فضایی فراهم کند که مخاطبان نه‌تنها لحظات پیش از افطار را به تأمل سپری کنند، بلکه با کلام خداوند ارتباطی تازه و عمیق‌تر برقرار کنند.

سریال «بدل» به کارگردانی علیرضا مسعودی که به دلیل شهادت رئیس‌جمهور و عزای عمومی در کشور، پخش آن عقب افتاد. پس از آن به دلیل نامنظمی در پخش فوتبال‌های جام ملت‌های اروپا، ادامه پخش آن به زمان دیگری موکول شد. رئیس مرکز سیمافیلم همان موقع که عدم پخش این سریال حاشیه شده بود، اعلام کرد که پخش این سریال به محض اتمام ایام محرم و صفر در کنداکتور قرار می‌گیرد و این تأخیر ناشی از شرایط خاص پخش تلویزیون است و نه ضعف سریال. وی افزود که برخی اخبار مبنی بر کیفیت پایین کار فاقد اعتبار بودند و سریال «بدل» با داستان و بازیگران موفق خود پیش‌بینی می‌شد که به موفقیت برسد. درنهایت، تصمیم برای پخش «بدل» با تأکید بر اینکه سریالی ضعیف نبوده است، به زمان مناسب‌تری موکول شد. حالا با گذشت بیش از هشت ماه، قرار است این سریال کمدی در ماه رمضان به نمایش در بیاید.

در کنار سریال بدل، سریال کمدی «قول مردونه» یکی از تولیدات جدید شبکه سه است که ویژه ماه رمضان ساخته شده است. این مجموعه به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، تهیه‌کنندگی ایرج محمدی و نویسندگی مصطفی زندی، از آبان‌ماه امسال کلید خورد و فیلمبرداری آن همچنان ادامه دارد. داستان سریال در بازه زمانی اوایل دهه ۶۰ تا سال ۶۸ روایت می‌شود و زندگی یک خانواده را به تصویر می‌کشد که در این دوران با چالش‌هایی مواجه می‌شوند. «قول مردونه» ملودرامی با حال و هوای کمدی است و در ۳۰ قسمت تولید می‌شود.

قربانعلی طاهرفر درباره فضای سریال گفته است که به جای استفاده از دکورهای تکراری شهرک غزالی، تلاش شده تا لوکیشن‌هایی انتخاب شود که فضای دهه ۶۰ را به شکلی تازه و باورپذیر بازسازی کند. او این سریال را اثری توصیف کرده که زیست‌بوم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردم آن دوره را به تصویر می‌کشد و در سبک و سیاق خود شباهت‌هایی به سریال‌هایی مانند «وضعیت سفید» دارد. ازجمله بازیگران این مجموعه می‌توان به محمدرضا هدایتی، شهره سلطانی، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، آشا محرابی، سیروس میمنت و بهراد خرازی اشاره کرد. این سریال محصول گروه تولیدات طنز مرکز سیمافیلم است و تلاش دارد با روایتی جذاب از زندگی در دهه ۶۰، مخاطبان را همراه کند.

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

شبکه چهار و ادامه «زندگی پس از زندگی»

شبکه چهار سیما، که از سال ۱۳۷۵ با شعار «شبکه چهار، شبکه دانایی» آغاز به کار کرد، در ابتدا شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که در ایام ماه رمضان بتواند برای مخاطبان خود محتوای ویژه‌ای ارائه دهد. اما طی سال‌های اخیر، این شبکه توانسته با تغییر و تحولات چشمگیر، جایگاه خود را در میان دیگر شبکه‌ها تثبیت کند و در عرصه تولید محتوا برای رمضان، حرف‌های تازه و نوآورانه‌ای برای گفتن داشته باشد.

یکی از بارزترین گام‌های این شبکه در این مسیر، پخش برنامه‌ای متفاوت و تأمل‌برانگیز به نام «زندگی پس از زندگی» بوده است. این برنامه نه‌تنها به تأثیرگذاری خود در ماه رمضان ادامه داده، بلکه نشان‌دهنده تحول و تکامل رویکرد شبکه چهار در تولید محتوای معنوی و عرفانی برای این ایام است. «زندگی پس از زندگی» نمادی از تلاقی دانایی و مفاهیم عمیق انسانی است که در قالبی تازه و جذاب، جایگاه ویژه‌ای در برنامه‌های رمضانی تلویزیون پیدا کرده است.

برنامه «زندگی پس از زندگی»، یکی از متفاوت‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در ساعات پیش از افطار است که از شبکه چهار سیما پخش می‌شود. این برنامه از سال ۱۳۹۹ به روی آنتن رفته و در ماه رمضان هر سال در ۳۰ تا ۳۳ قسمت پخش شده است. این برنامه به روایت تجربه‌های نزدیک به مرگ (Near Death Experience) می‌پردازد و قصه‌هایی را بازگو می‌کند که در آن افراد پس از خروج از کالبد جسم، لحظاتی را در بی‌کرانه‌های عالم غیب سپری کرده و سپس به زندگی بازگشته‌اند.

محور اصلی این برنامه، روایت‌های واقعی افرادی است که از این تجربیات شگفت‌انگیز سخن می‌گویند، روایت‌هایی که از نقاط مختلف ایران و جهان جمع‌آوری شده و مخاطبان را مهمان این سفرهای معنوی می‌کند. «زندگی پس از زندگی» با حال و هوای ماه رمضان همخوانی دارد و تلاش می‌کند با بهره‌گیری از اکسیر یاد مرگ، فضایی تأمل‌برانگیز و عرفانی ایجاد کند. این برنامه، مخاطب را به فکر فرو می‌برد و او را به بازنگری در زندگی، ارزش زمان و ارتباط با عالم ماوراء دعوت می‌کند. اگرچه این برنامه طی سال‌های گذشته جایگاه ویژه‌ای در میان بینندگان پیدا کرده، اما برای حفظ جذابیت و تأثیرگذاری، شاید نیاز باشد ساختار یا رویکرد خود را به‌روزرسانی کند تا همچنان بتواند مفاهیم عمیق خود را به شکلی تازه و اثرگذار ارائه دهد. فصل پنجم این برنامه در ماه رمضان امسال از طریق شبکه چهار سیما به نمایش درمی‌آید.

شبکه افق

بر اساس شنیده‌های احتمالی، برنامه‌های شبکه افق از مشهد پخش می‌شود. یکی از کارشناسان این شبکه محمدمهدی طباخیان است. سال گذشته، برنامه سحرگاهی «وقت سحر» شبکه افق ویژه ماه مبارک رمضان با مشارکت مرکز هنری رسانه‌ای نهضت، به‌اجرا و سردبیری حامد عسگری، محمد قاسمی، حاج حسین یکتا، محمدمهدی طباخیان و علی غلامی پخش شد. هنوز مشخص نیست که طباخیان در برنامه سحر حضور دارد یا برنامه افطار.

بدون شبکه

سریال «به خاطر یک مشت آجیل» به تهیه‌کنندگی علیرضا خرسند و کارگردانی مشترک او با سیاوش قاسمی در ۱۳ قسمت ویژه نوروز در حال ساخت است. این مجموعه تلویزیونی به مشکلات قشر متوسط و ضعیف جامعه در تأمین هزینه‌های شب عید می‌پردازد و داستان آن حول یک خانواده از طبقه متوسط است که برای تهیه لباس و خوراک شب عید خود با چالش‌های متعددی مواجه می‌شوند.

این سریال با فیلمنامه‌ای از شهیاد ضیائی و ۳۴ کاراکتر، ترکیبی از بازیگران شناخته‌شده و هنرمندان تئاتر را معرفی می‌کند. همچنین ۶۰ درصد لوکیشن‌های آن در تهران و ۴۰ درصد دیگر در استان گیلان فیلم‌برداری خواهد شد.

علیرضا خرسند تأکید دارد که در این مجموعه، آیین‌های فراموش‌شده شب عید گیلان نیز بازسازی و به تصویر کشیده خواهد شد تا این سنت‌ها احیا شوند. به گفته عوامل، «به خاطر یک مشت آجیل» با الهام از فضای نوستالژیک سریال‌هایی چون «گل پامچال» و «پدر سالار» ساخته می‌شود و تلاش دارد الگوهای رفتاری خانواده‌های ایرانی را در فضایی با سبک ایرانی-اسلامی به نمایش بگذارد.

خرسند و قاسمی که پیش‌تر در سینما آثاری همچون «شکستن»، «بازی اجباری» و «چادر سفید» را تولید کرده‌اند، اکنون وارد پیش‌تولید این پروژه شده‌اند و فیلم‌برداری از پاییز آغاز خواهد شد. تاکنون با بازیگرانی چون اکبر عبدی، نیما شعبان‌نژاد، پژمان جمشیدی، علیرضا خمسه، گیتی قاسمی، رضا شفیعی‌جم، جواد رضویان، بهنوش بختیاری، نعیمه نظام‌دوست، یوسف تیموری و یوسف صیادی برای ایفای نقش مذاکره شده است. به گفته برخی از افراد این سریال تلاش دارد رقیبی سرسخت برای «پایتخت ۷» باشد و با فضایی نوستالژیک، مخاطبان رسانه ملی را جذب کند. البته هنوز شبکه‌ای که قرار از این سریال از آن پخش شود، منتشر نشده است.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب

برنامه‌های اصلی تلویزیون در ماه رمضان و نوروز/۳۰ روز طلایی برای جذب مخاطب بیشتر بخوانید »

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس



یک بازیگر طرفدار استقلال از سبک بازی این تیم در دیدار برابر نساجی انتقاد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تیم‌های فوتبال استقلال تهران و نساجی مازندران در هفته بیست و هشتم لیگ برتر امروز جمعه از ساعت ۱۹:۴۵ در ورزشگاه شهید وطنی با قضاوت بیژن حیدری به مصاف هم رفتند که این دیدار در نهایت با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید.

در پایان این دیدار هواداران به انتقاد از سبک بازی استقلال پرداختند. محسن تنابنده بازیگر مشهور که از طرفداران استقلال است با انتشار پستی از سبک بازی شاگردان نکونام انتقاد کرد و نوشت: «مگه میشه پای قهرمانی باشی و اینقدر بی کیفیت بازی کنی»

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال + عکس

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس

انتقاد بازیگر مشهور از سبک بازی استقلال +عکس بیشتر بخوانید »