محسن رضایی: از اسپوتنیک تا ایرنا برای غنیسازی ۶۰ درصد تعجب کردند
محسن رضایی: از اسپوتنیک تا ایرنا برای غنیسازی ۶۰ درصد تعجب کردند بیشتر بخوانید »
سرویس سیاست مشرق – سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. در ستون «صندوقچه انتخابات» به بررسی روزانه اخبار و حواشی انتخاباتی و رصد رسانههای داخلی و بررسی رسانههای معاند میپردازیم.
********
فائزه هاشمی، چهرهای انتخاباتی با پشتوانه انقلابی است
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «چهرههای انتخاباتی با پشتوانه انقلابی» نوشت:«یک ماه دیگر، ثبتنام برای سیزدهمین دوره ریاستجمهوری در وزارت کشور آغاز خواهد شد و مانند دورههای گذشته شخصیتهای سیاسی سرشناس و معروف تا چهرههای معمولی بخت خود را برای رسیدن به صندلی ریاست دولت در میدان پاستور آماده میکنند. در میان این افراد هستند کسانی که بهواسطه رابطه نسبی با بزرگان انقلاب و سیاستمداران از چهرههای سرشناس محسوب میشوند و این پتانسیل را دارند (یا در خود میبینند) که راه پدران خود را بروند و مسئولیتی را بپذیرند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در این گزارش به سه خانواده که از بزرگان و بنیانگذاران انقلاب اسلامی بودند، پرداخته شده که فرزندان آنان از جمله افرادی هستند که در دنیای سیاست دستی بر آتش دارند و نامشان برای حضور در کوران انتخابات ریاستجمهوری شنیده میشود…درحالحاضر در میان خانواده بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، سیدحسن خمینی نوه امام، سیاسیترین شخصیت محسوب میشود…برخی جریانات سیاسی سیدحسن خمینی را یکی از گزینههای اصلاحطلبان برای انتخابات میدانند، اما خودش هیچگاه دراینباره بهصورت شفاف حرفی نزده است».
روزنامه شرق در بخش دیگری از این گزارش تصریح کرد:«علی مطهری، در هفتم اسفند سال گذشته رسما اعلام کرد برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد خواهد شد. او در یک نشست خبری اعلام کرد خود را برای اداره کشور اصلح میدانم و معتقدم برای ترغیب مردم به مشارکت هرکس این توانایی را در خود ببیند، باید برنامه خود را ارائه دهد… همه فرزندان مرحوم هاشمیرفسنجانی که در سال 95 درگذشت، در میان مردم شناختهشده هستند؛ فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر. در میان آنان فائزه و محسن اهل سیاست هستند و احتمالا برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام خواهند کرد».
استقبال اصلاح طلبان از اظهارات انتخاباتی احمدی نژاد
روزنامه سازندگی- ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در گزارشی با عنوان «محمود تهدید می کند» نوشت:«محمود احمدی نژاد که این روزها حضور بسیار جدی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دارد، می گوید نمی توان مردم را در این وضعیت سخت و بدبختی نگه داشت و این فنر به زودی در خواهد رفت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«احمدی نژاد گفته است تمرکز همه تصمیمات در حکومت اشتباه است. در وقت انتخابات در باب مسببان وضع مردم سخن خواهم گفت و از کسی نمی ترسم».
روزنامه اعتماد نیز در مطلبی با عنوان «محمود سخن خواهد گفت؟!» نوشت:«احمدینژاد اخیرا در جمع مردم کرمان سخنرانی داشته و گفته است:”این اشتباه بزرگی است که فکر کردهاید که میتوانید ملت ایران را در این سطح نگه دارید. این فنر به زودی درخواهد رفت. من به وقت انتخابات مطالبی دارم که درباره وضعیت موجود کشور عرض خواهم کرد و به فضل الهی از کسی هم نمیترسم”. ».
این رونامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«رد صلاحیت احمدی نژاد به معنی حذف کامل او نخواهد بود و شاید بالاخره وعدههای گاه و بیگاه افشاگریاش رنگ واقعیت بگیرد و اگر خودش یا کاندیدای موردحمایتش در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ رد صلاحیت شود، احتمالا باید منتظر افشاگریهای سریالی او علیه کاندیداهای انتخابات بهویژه اصولگرایان باشیم».
قوه مجریه محل آزمون و خطای رئیس جمهور در حوزه اجرایی نیست
«رستم قاسمی» وزیر نفت دولت دهم و فرمانده اسبق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا که از او به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری نام می برند، در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفت:«شخصی که در قامت رئیس جمهور ادعا می کند که نمی گذارند کار کنیم، یا شرایط کشور را نمی دانسته که اصلا بیخود کرده است خود را در معرض رای مردم قرار داده است و یا اگر شرایط کشور را می دانسته باید در موقعی که مسئولیت را به عهده گرفت محکم پای تصمیم خود بایستد».
قاسمی در ادامه گفت:«ادعای دیگری که مطرح می شود این است که رئیس جمهور اختیارات لازم برای اداره کشور را در اختیار ندارد. اصلا به فرض اینکه اختیارات رئیس جمهور بیش از 15 درصد نیست، سوال این است که چرا در دوران تبلیغات انتخابات، شعارهایی دادند که هیچ گونه نسبتی با اختیارات 15 درصدی رئیس جمهور ندارد؟ همان زمان می گفتید رئیس جمهور اختیار 15 درصد امور را در دست دارد و می توانم در حد همین 15 درصد وعده انتخاباتی بدهم».
سایت خبرآنلاین در گزارشی با عنوان «وضعیت خاکستری سعید جلیلی؛آقای دیپلمات مهره سوخته شد؟» نوشت:« محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، حسین دهقان، رستم قاسمی، ابراهیم رئیسی و …. صف افراد احساس تکلیف کرده آنقدر شلوغ شده است که خود اصولگرایان هم ماندهاند با این صف عریض و طویل چه کنند؛افرادی که برای خود جایگاه و مقامی دست و پا کردهاند و حالا میخواهند بخت و اقبالشان را بعد از ۸ سال دوره سکانداری معتدلین امتحان کنند. در این میدان سعید جلیلی هم که تمام برنامهریزیهایش را بر اساس انتخابات ۱۴۰۰ به پیش برده بود در حالتی از خوف و رجا به سر میبرد؛ به هر حال او یک بار طعمِ طمع قدرت همقطارانش را در جریان انتخابات ۹۲ چشیده است و میداند اگر پای قدرت در میان باشد هیچکدام حاضر به کنار کشیدن به سود دیگری نخواهند بود و اگر پا به میدان رقابت بگذارد احتمالا وضعیتی نامبارکتر از سال ۹۲ انتظارش را میکشد».
در ادامه این مطلب آمده است:«وضعیتی که حدس و گمانش چندان دور از انتظار نیست و در حال حاضر میتوان با چشم مشاهده کرد که در محافل اصولگرایی کمتر صحبت از سعید جلیلی به گوش میرسد و بیشتر به نظر میرسد جلیلی در این وانفسای انتخابات اگر نگوییم به یک مهره سوخته تبدیل شده است باید گفت کاملا در حاشیه انتخابات قرار گرفته است کسی که در فقدان آیت الله مصباح یزدی، جبهه همیشه حامی او نیز حاضر نیست بر سرش طلب سهمخواهی کند».
در ادامه این گزارش آمده است:«عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این جلسه ضمن بیان نکات مهمی پیرامون مباحثی نظیر شکستن رکود سیاسی، اهمیت مشارکت حداکثری، مختصات وحدت گفتمانی و تجربه از انتخابات قبلی و همچنین نحوه پاسخ به مطالبات جامعه در انتخابات پیش رو، خواهان حضور حداکثری نیروهای انقلابی در صحنه انتخابات شد».
عارف: پاسخ به مطالبات مردم نباید در سطح شعار باقی بماند
«محمدرضا عارف» از فعالین اصلاح طلب که از او با عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نام برده می شود در مصاحبه با سایت خبری جماران گفت:«پاسخ به مطالبات مردم نباید در سطح شعار باقی بماند. بلکه باید در عمل محقق شود. همه شعار می دهند ولی باید دید عملکرد افرادی که شعار می دهند در گذشته چگونه بوده است؟ آیا پاسخ به مطالبات مردم ،برنامه ای که مطالبات عمومی را پاسخ دهد، دارند یا صرفا نگاهی آرمانی داشته و شعار می دهند و در گذشته عملکرد قابل دفاع و یا قابل توجهی نداشته اند».
عارف در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«وزن دولت در اداره کشور بیشتر از بقیه است به همین نسبت مسئولیت بیشتری هم دارد… دانستن حق مردم است، حرف من هم است. اما توی دل مردم را خالی کردن حق آنها نیست. مردم باید در جریان امور قرار بگیرند و اینکه دولت چه برنامه هایی دارد. مردم حق دارند بدانند که موانع پیش پای دولت چیست یا راهکار رفع موانع چیست؟ دولت می تواند بگوید مردم ما این برنامه را داریم اما فلان مشکل هم وجود دارد.اما اختلافاتی که برخی مسئولین مطرح می کنند متاسفانه ناشی از خودخواهی است. دعوایی که درون یک خانواده است در بیرون از آن مطرح نمی شود. من کشور را یک خانواده می دانم. مردم باید بدانند اما در دلشان نباید خالی شود».
«احمد امیرآبادی فراهانی» عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با تسنیم از استعفای خود از هیأت اجرایی انتخابات ریاست جمهوری خبر داد و گفت:«در جلسه روز گذشته هیئت رئیسه مجلس این استعفا پذیرفته و آقای حیسنعلی حاجی دلیگانی جایگزین بنده شد».
وی ادامه داد: «به دلیل اینکه قرار است در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ثبت نام کنم، لازم بود تا از این هیئت استعفا بدهم».
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، نام احمد غلامپور در کنار نام فرماندهانی همچون محسن رضایی، علی شمخانی، غلامعلی رشید، سیدیحیی صفوی و محمدعلی جعفری در صفحات زرین تاریخ دفاع مقدس آمده است.
او فرماندهای مهربان، خوشمشرب اهل بگو و بخند و از اهالی محله لب شط اهواز است. با شروع جنگ در سال ۵۹ به سپاه اهواز و سپس به سپاه سوسنگرد رفت و مسئول واحد عملیات شد. وی طی سالهای حضور متمادیاش در جبهه، مراتب فرماندهی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و خیلی زود به مدارج عالی فرماندهی سپاه در جنگ دست یافت. غلامپور در عملیاتهای مهمی همچون کربلای ۵ و والفجر ۸ فرماندهی قرارگاه کربلا، مهمترین قرارگاه عملکننده را برعهده داشت و در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر فرمانده قرارگاه قدس بود. او پس از جنگ، معاون عملیات سپاه پاسداران و سپس رئیس دانشگاه فرماندهی و ستاد سپاه شد.
غلامپور از سوی فرمانده معظم کل قوا نشان فتح ۲ دریافت کرده است و هماکنون عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) است و به تدریس مباحث نظامی میپردازد. نشریه «سرو» در گفتوگویی با وی، ویژگیهای دفاع مقدس برای نظام اسلامی را بررسی کرده است که در ادامه مشروح بخش اول آن تقدیم شد و در ادامه بخش دوم و پایانی آن از نظرتان میگذرد.
یعنی آمریکا و نظام استکبار جهانی با اصل انقلاب اسلامی مشکل داشته اند…
بله. زیرا این انقلاب ویژگیهای منحصربهفردی دارد و اتفاق بینظیری در دنیاست. این یک کودتای نظامی نیست؛ حتی یک تغییر نظام سیاسی طبق عرف رایج جهانی نیست؛ بلکه یک تغییر ایدئولوژیک و تغییر دیدگاه اعتقادی حاکم بر کشور است. این انقلاب از ماهیتی متفاوت و اسلامی و ظلمستیز برخوردار است و حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد و این غیر از جمهوری اسلامی است که به عنوان یک نظام سیاسی در یک کشور جهان استقرار یافته است.
جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی است که در یک کشور مستقر شده و دولت دارد، مجلس شورا دارد، سایر نهادها را دارد، مرز جغرافیایی دارد، ارتباطات بینالمللی و سفارتخانه و… دارد و مسیری را برای خود طی میکند؛ اما یک مفهوم کلیتری هست که جمهوری اسلامی نیز بخشی از کلیت آن محسوب میشود و آن انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی یک ایده و یک گفتمان و مجموعهای از اعتقادات الهی، اسلامی و سیاسی است که محدود به کشور و ملت خاصی نیست و مرزبندی جغرافیایی در آن راه ندارد. مبنای اصلی انقلاب اسلامی توسعه حق، دفاع از مظلوم، دفاع از آزادیخواهان، حمایت از عدالتطلبان و… است؛ بنابراین آنچه نظام سلطه به شکل جنگ نظامی به ما تحمیل کرد هدفش انقلاب اسلامی است.
البته اهداف دشمن حداقلی و حداکثری بود؛ یعنی یک کف داشت و یک سقف. کفش این بود که بخشی از خاک ایران را تصرف و جدا کنند و برای اینکه صدام را هم راضی نگه داشته باشند و پاداش خوشخدمتی او را بدهند ـ مثلاً ـ خوزستان را از ایران جدا کنند و به عراق بدهند که همین هم میتوانست خسارت زیادی به کشور ما بزند، به سبب موقعیت اقتصادی و استراتژیک خوزستان برای کشور ما و خصوصاً نفتخیز بودن این استان؛ اما سقف خواسته آنها این بود که پایتخت را تصرف و کلاً حاکمیت را ساقط کنند که خوشبختانه به هیچکدام از این اهداف نرسیدند.
در واقع ما باید جنگ را در این ابعاد و با این مختصات ببینیم تا بتوانیم به درستی تحلیل کنیم که در جنگ چه اتفاقی افتاد و ما چه چیزی از دست دادیم و چه چیزی به دست آوردیم …
بله.
حال با توجه به این شرایطی که فرمودید، یک حمله نظامی گسترده به ما شد. از نظر نظامی ما در آن مقطع چه شرایطی داشتیم و آیا توان دفاع، آن هم برای هشت سال، را داشتیم؟
در زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد یکی از مجموعههایی که بسیار آسیب دید و تضعیف شد ارتش بود. در آن زمان هم تنها نیروی نظامی کشور که این توان و قابلیت را داشته باشد که از کشور دفاع کند ارتش بود. البته کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران شکل گرفته بودند، اما هدف آنها سامان دادن به مسائل داخلی و آرام کردن آشوبهای ضد انقلاب بود و برای جنگ با دشمن خارجی آمادگی نداشتند. ارتش هم آسیب زیادی دیده بود و تغییر و تحولات زیادی در آن اتفاق افتاده بود و دیگر آن صلابت و اقتدار سابق را نداشت.
اتفاقاً یکی از دلایلی که صدام را وامیداشت با آسودگی خاطر به ایران حمله کند و در مصاحبه بگوید که من ظرف یک هفته کار ایران را تمام میکنم، نگاه به همین وضعیت ارتش در ایران بود. یعنی آنها تحلیل درستی از ارتش ایران داشتند و میدانستند ارتش تقریباً از بین رفته است؛ هم به سبب وابستگی به آمریکا که اکنون دیگر قطع شده بود و هم به سبب خیانتهایی که برخی از عناصر داخل ارتش انجام میدادند مثل «تیمسار مدنی» و امثال او و یا طرحریزی کودتا علیه نظام و امثال این مسائل، ارتش از نظر نیروی انسانی و فرماندهی و آموزش و تجهیزات و… کاملاً تضعیف شده و بدون پشتوانه محکم و قابل اتکا بود.
ما در کلاسهای نظامی در دانشگاه معمولاً در تحلیل جنگ یک اصطلاحی را به کار میبریم و میگوییم صدام چه چیزهایی را دید و به ما حمله کرد؟ و چه چیزهایی را ندید و شکست خورد؟ قطعاً یکی از مسائلی که صدام دیده بود وضعیت ارتش ایران بود که تصور میکرد ظرف یک هفته کار ایران تمام میشود. جالب این است که چندی قبل از شروع جنگ، «برژینسکی» مشاور وقت امنیت ملی آمریکا هم مصاحبهای کرده و گفته بود اگر عراق با ایران وارد جنگ شود ظرف یک هفته الی ۱۰ روز کار ایران یکسره میشود. البته اینها نشانه دخالت آمریکا در جنگ و اطلاع او و رضایتش از حمله عراق به ایران نیز هست.
از طرف دیگر صدام هم اوضاع سیاسی داخلی و سایر تحرکاتی که عرض کردم ـ سناریوهای اول و دوم آمریکا برای سقوط نظام بوده است ـ را میدیده و تصور میکرده جنگ با ایران آسان خواهد بود. در آن زمان اختلافات سیاسی در ایران بسیار برجسته و پررنگ بود و نزاع شدید میان دو جریان سیاسی کشور برقرار بود که یکی طرفداران امام (ره) و عمده شاگردان و روحانیت همراه امام (ره) بودند و دیگری نقطه مقابل تفکرات امام (ره) که بنیصدر و رجوی و جریان چپ و حتی نهضت آزادی بودند. این وضعیت در حالت بدون تهدید خارجی هم یک کشور را در بحران و حالت سقوط قرار میدهد، چه رسد به اینکه کسی هم بخواهد حمله و جنگ نظامی کند.
من نمیخواهم وارد مسائل سیاسی آن دوران شوم، ولی کلاً کشور سر و سامان سیاسی درستی نداشت و مسئولان با نظام و رهبری آن همراه و متحد نبودند و بلکه مخالف و معارض بودند. کشور در اکثر شهرها و استانها به شدت درگیر منازعات خونین و طغیانهای مختلف بود و نظام هنوز استقرار لازم را نیافته و جای پایش محکم نشده بود و بدون جنگ هم خودبخود در حال از هم پاشیدن بود؛ لذا دشمن وقتی از بیرون نگاه میکند احساس میکند این کشور همه چیزش به هم ریخته و در حال زوال است و با یک فشار کوچک قدم آخر را هم برمیداریم و همه چیز را فرومیریزیم.
آنچه که صدام ندید چه چیزهایی بود؟
آنچه که او ندید اولاً یک جمعیت عظیم جوان، پرانرژی و طرفدار انقلاب و پا در رکاب امام (ره) بود. شما ببینید در روزهای اول جنگ عراق همینطور جلو آمد و ۱۷ هزار کیلومتر از خاک ما را گرفت، اما آنچه که او را زمینگیر کرد و اجازه ادامه مسیر به او نداد حضور همین توده مردم بود که اغلب اهل همان شهرهای جنگزده بودند. یعنی از پیر و جوان و زن و مرد، هر که هرچه در وسع داشت آورد و آمد به میدان جنگ. این پدیده که باید آن را «مقاومت مردمی» بنامیم برای صدام و حزب بعث قابل پیشبینی و محاسبه نبود و همین هم جلوی پیشروی آنها را گرفت و باعث شد در همان گام اول یک تودهنی محکم بخوردند.
ما در تقسیمبندی مقاطع جنگ میگوییم در چهار پنج ماه اول جنگ که دوره مقاومت مردمی است، صدام که به صورت لجامگسیخته و بدون مانع حرکت کرده بود و داخل خاک ما آمده بود یک ضربه شدید خورد و متوقف شد. مثلاً در خرمشهر با وجود انبوهی از نیروهای عراقی که از همه لحاظ برتری با آنها بود و ما در مقابل آنها اصلاً هیچ چیزی نداشتیم، ۳۴ روز طول میکشد که خرمشهر را ـ آن هم بخش غربی شهر در غرب رود کارون را ـ بگیرد.
یعنی ارتشی که قرار بود یک هفتهای تهران را بگیرد، فقط برای غرب خرمشهر ۳۴ روز متوقف شد!
آفرین! و این مقاومتی که شکل گرفت پدیدهای بود که شاید برای خیلی از ما هم قابل پیشبینی نبود! با این حرکت درواقع ترمز دستی عراق کشیده شد؛ بنابراین تمامی محاسبات ارتش عراق به هم ریخت و ارتش بعثی در کل برای رسیدن به اهدافش ناامید شد و دریافت که جنگ با ایران آنطور هم که تصور میکرده ساده و آسان نخواهد بود. درنتیجه عراق ناچار میشود به شکلی در سرزمین ما موضع بگیرد و گسترش پیدا کند که از نظر نظامی بدترین وضعیت است؛ یعنی هر بخشی از نیروهای ارتش عراق در بخشی از خاک ایران زمینگیر میشود و انسجام خود را از دست میدهد.
ابتدا ارتش عراق تصور کرد با یک وقفه کوتاهمدت میتواند خود را بازسازی کند و انسجام و یکپارچگی از دست رفته را به دست آورد و مجدداً حمله کند و به باقی اهداف خود دست پیدا کند، اما عملاً این فرصت به عراق داده نشد. بلافاصله حضور مردم در جبهههای جنگ از شهرهای مختلف و گسترش مقاومت رزمندگان که با عملیاتها و شبیخونهای کوچک، ولی پیاپی همراه شد، نه تنها امکان بازسازی را از ارتش عراق گرفت، بلکه او را وادار کرد که به همین مقدار از خاک ما که تصرف کرده اکتفا کند و سعی کند فعلاً همان را حفظ کند و از دست ندهد.
بر عکس ارتش عراق، کمکم ارتش ما بازسازی شد و روحیه خودش را به دست آورد و فرماندهان ارتش در جایگاه خود جا افتادند و توانستند در دفاع از کشور ظرفیت و توان و استعداد خود را نشان دهند. از سوی دیگر با عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا و افتادن امور جنگ به دست نیروهای وفادار به انقلاب و امام (ره) و با توسعه فعالیتهای سپاه پاسداران در جنگ و آموزش نیروهای انسانی و همچنین با تشکیل بسیج مردمی و سرازیر شدن نیروهای داوطلب به جبههها اوضاع به نفع ایران تغییر کرد و عراق ناچار شد یک به یک مناطقی را که تصرف کرده بود واگذار و عقبنشینی کند. ارتش عراق تمامی مناطق شهری و مسکونی را تخلیه کرد و مواضع خود را در مناطق دیگری از خاک ایران تثبیت کرد که البته آنها را هم در سالهای بعد و در عملیاتهای مختلف اکثراً از دست داد و ناچار به عقبنشینی شد.
در واقع مهمترین عاملی که برای ایران قدرتآفرینی کرد حضور مردم انقلابی در صحنه جنگ بود…
البته مسائل دیگری هم بود. راهنماییها و راهبری شجاعانه و الهی امام (ره) و امید دادن مداوم او به مردم و رزمندگان در افزایش توان و قدرت دفاعی ما اهمیت و تأثیر زیادی داشت. گسترش فعالیتهای نظامی سپاه و بسیج هم همینطور. سپاه بلافاصله آرایش نظامی گرفت و شروع به تشکیل یگانها و واحدهای مختلف نظامی کرد و به یک نیروی نظامی کامل شبیه ارتش تبدیل شد. این روند به قدری سریع و غیر قابل تصور بود که در شهریور سال ۱۳۶۴ حضرت امام (ره) فرمان میدهد برای سپاه در کنار نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی تشکیل شود؛ یعنی سپاه به قدری گسترده شده و از نظر تجربه و تجهیزات به نقطهای رسیده که میتواند در دریا و در هوا با دشمن بجنگد و در کنار ارتش، نیروی دریایی و هوایی مستقل داشته باشد.
جالب این است که عمده تجهیزات و تسلیحات سپاه را عراقیها تأمین کردند! یعنی آنچه به عنوان غنیمت از ارتش شکستخورده عراق به دست آمده بود به قدری بود که برای تشکیل یک ارتش مستقل کافی بود و سپاه پاسداران با همین تسلیحات به غنیمت گرفته شده توانست توان خود را تا پایان جنگ روز به روز گسترش دهد؛ بنابراین آنچه درباره فرسوده شدن و مصرف شدن تسلیحات و ادوات جنگی در ابتدای بحث مطرح کردید هرچند صحیح است، ولی جایگزین شد و توسعه هم پیدا کرد. ضمن اینکه از همان ابتدا هم در ارتش و هم در سپاه بحث خودکفایی و تولید و تأمین اسلحه و ادوات مورد نیاز جنگ در داخل کشور مطرح شد و تا پایان جنگ دستاوردهای بسیاری داشتیم و توانستیم در زمان پایان جنگ نسبت به زمان آغاز آن پیشرفت و توسعه زیادی پیدا کنیم.
یک مورد را به صورت مستند برای شما مطرح میکنم که عمق مسئله روشن شود. صدام جنگ را با ۱۲ لشکر اعم از مکانیزه، زرهی و پیاده و چند تیپ مستقل آغاز کرد و با بیش از ۵۰ لشکر که به لحاظ تجهیزات زمینی و هوایی رشد چشمگیری داشت و جزو ده ارتش برتر جهان بود به پایان برد. ما در جنگ چندین بار لشکرهای عراق را کاملاً متلاشی کردیم و شکست دادیم و عراق مجدداً آنها را بازسازی کرد و به میدان فرستاد. این هم نشان از حجم بالای تسلیحات به غنیمت کرفته شده ما دارد و هم نشان از پشتیبانی فراوانی که غربیها از صدام داشتند و اگر حمایت آنها نبود ارتش عراق چندباره شکست خورده بود و از بین رفته بود.
بنابراین، جنگ از چند جهت برای ما خلق قدرت کرد. از یک طرف اوضاع نابسامان سیاسی داخلی ما را سروسامان داد و وحدت و یکپارچگی میان مردم و مسئولان نظام برقرار کرد و مخالفان نظام و انقلاب اسلامی اغلب به حاشیه رفتند و حضور مؤثر و میدانی کمتری داشتند. از طرف دیگر ارتش را نوسازی کرد، آن هم بر مبنای اعتقادات اسلامی و آن را از ارتش طاغوت و رضاشاهی به ارتش جمهوری اسلامی و در خدمت نظام اسلامی تبدیل کرد. از سوی دیگر سپاه پاسداران را توسعه و گسترش داد و در کنار ارتش یک نیروی مسلح انقلابی و متناسب با اهداف انقلاب اسلامی در کشور ایجاد کرد. از جنبه دیگر بسیج را در کشور سازماندهی کرد و نیروهای داوطلب مردمی که آماده مقاومت و جانفشانی برای کشور بودند در این قالب تشکل یافتند و به یاری ارتش و سپاه برخاستند و همچنان بازوی دفاعی کشور هستند.
در کنار اینها ما موفق شدیم دشمنی را که آمده بود یک هفتهای کشور ما را تصرف کند هشت سال در پشت اهداف خیالی خود متوقف کنیم و نه تنها از اراضی اشغال شده در ابتدای جنگ بیرون برانیم، بلکه او را تا پشت مرزها ببریم و حتی وارد خاک او شویم و او را ناچار به دفاع از خاک خود در درون کشور خودش کنیم.
من میخواهم بگویم بازدارندگی دفاعی ما که امروز هیچ کشوری جرأت حمله و درافتادن با ما را ندارد تنها به دلیل تجهیزات نظامی و موشکی و پهپادها و رادارها و سامانههای پیشرفته اینچنینی که امروز بحمدالله از آن برخورداریم و یا گسترش عمق استراتژیک ما در منطقه و همراهی و حمایت کشورهای منطقه نظیر سوریه و عراق از سیاستهای انقلاب اسلامی نیست؛ زیرا اینها همه نهایتاً در دو دهه اخیر برای ما حاصل شده است. در حالی که اکنون سی و دو سال از پایان جنگ میگذرد و در تمامی این سالها کسی با ما وارد جنگ نشده است؛ حال آنکه میدانیم دشمنان ما در درجهای از عداوت با انقلاب اسلامی هستند که اگر میتوانستند یک روز هم فرصت را برای جنگ با ما از دست نمیدادند. در حقیقت بازدارندگی دفاعی ما در طول جنگ و در حالی که با هرچه در توان داشتیم از کشور و نظام و انقلاب خود دفاع میکردیم به دست آمد و اگر چنین پیشرفتهایی در تجهیزات نظامی نکرده بودیم نیز همان دوره دفاع هشت ساله کافی بود تا هیچ کشوری به فکر حمله به ایران نیفتد. این یعنی خلق قدرت برای نظام که یکی از مهمترین دستاوردهای دفاع مقدس است.
انتهای پیام/ 112
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات فتح المبین، روز دوم فروردین ۱۳۶۱ ساعت ۳۰ دقیقه بامداد با رمز مقدس «یا زهراء (س)» در مناطق غرب شوش تا مرز فکه (منطقه فتح المبین) و در تاریکی کامل آغاز شد. پس از تداوم هشت روزه عملیات، با پیروزی قاطع نیروهای ایران به پایان رسید که از جمله دستاوردهای آن، آزاد سازی دو هزار و ۴۰۰ کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی بود.
گاهی اوقات تعداد سربازان و قدرت ظاهری نیروهای جبهه باطل از تعداد سربازان و قدرت ظاهری جبهه حق بیشتر است؛ اما جبهه حق علی رغم اینکه از نظر ظاهری ضعیفتر از جبهه باطل است، بوسیله نیروی ایمان و به خواست خداوند پیروز میشود. خداوند در آیه ۲۴۹ «سوره بقره»، میفرماید «کَم مِن فئةٍ قلیلةٍ غلبت فئةً کثیرةً بإذن الله و الله مع الصابرین/ چه بسا گروهی اندک که با إذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) است.»
بیشتر عملیاتهای دفاع مقدس، نامهایی مذهبی داشتند و علت این کار را میتوان توکل رزمندگان اسلام به خداوند و توسل آنها به ۱۴ معصوم (ع) دانست.
پیش از عملیات کربلای ۲، دشمن از حرکات نیروهای رزمندگان اسلام و همچنین جاسوسی منافقین، متوجه عملیات شده بود؛ برای همین پیش از شروع عملیات بوسیله پاتک در چزابه و شوش، ساختار نظامی قوای ایرانی را به هم ریخته بود.
با توجه به اقدامات و تحرکات ارتش رژیم بعث و اهداف وسیع پیش بینی شده برای عملیات فتح المبین، تردیدها و نگرانیهایی میان فرماندهان ارشد نظامی کشور برای اجرای این عملیات پیش آمد.
برای حل این نگرانی، محسن رضایی روز ۲۹ اسفند ۱۳۶۰ با یک فروند «هواپیمای نظامی F۵ دو کابین» از پایگاه هوایی دزفول به سمت تهران حرکت کرد و برای کسب تکلیف از اجرا یا عدم اجرای عملیات و طلب استخاره، به دیدار امام خمینی (ره) در جماران رفت و انتظار پاسخ صریح «بله» یا «خیر» را از ایشان داشت؛ اما امام (ره) فرمودند: «نگران نباشید. شما پیروز هستید، اما درمورد استخاره، ضروری است که ابتدا تمام مشورتها را انجام دهید سپس اگر راهی نیافتید و خواستید دلتان قرص شود، در قرارگاه کربلا از خداوند طلب خیر کنید.»
پس از آنکه فرمانده وقت سپاه از تهران بازگشت، آیتالله مشکینی درقرارگاه کربلا، استخارهای کرد و آیات اول «سوره فتح» را خواند و نوید فتح بزرگی را به فرماندهان داد. آنها بعدازاین استخاره، نام عملیات «کربلای ۲» را به «فتحالمبین» تغییر دادند.
در عملیات فتح المبین، نیروهای ارتش و سپاه به صورت ادغامی با هم عمل کردند و روش ادغام هم «گردان با گردان» بود؛ یعنی ۳۰۰ رزمنده هر گردان سپاه با ۳۰۰ رزمنده گردان ارتش با هم ادغام شدند و یک گردان ادغامی بوجود آوردند. فرماندهی این گردان ادغامی با فرمانده گردان سپاه بود و فرمانده گردان ارتش، معاون فرمانده گردان ادغامی بود.
در این عملیات، ارتفاعات «عین خوش»، «علی گره زد»، «تینه»، «ابو غریب»، «تنگه رقابیه»، «دشت عباس»، «تپههای ابوصلیبی خات» و پایگاههای راداری چهار و پنج نیروی هوایی ارتش ایران از تصرف دشمن درآمدند.
در این عملیات، حدود ۱۰ هزار نفر از نظامیان عراقی، کشته یا مجروح شدند. در مجموع، ۱۱ هواپیما، سه بالگرد، ۳۶۱ دستگاه انواع تانک و نفربر و صدها خودرو نظامی متعلق به ارتش عراق منهدم شد.
۱۵۰ تانک، ۱۷۰ نفربر، ۵۰۰ خودرو، تعداد زیادی سلاح انفرادی و یک رسد کامل موشک «سام ۶» و سه فروند موشک آن به غنیمت درآمد.
از نیروهای رژیم بعث، حدود ۱۵ هزار و ۴۵۰ نفر به اسارت درآمدند.
پیام امام خمینی (ره) به مناسبت پیروزی نیروهای رزمندگان اسلام در عملیات فتح المبین، به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
إنْ تَنْصُرُوا االله َ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُمْ
اخبار غرورآفرین جبهههای نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت کردم. قلم از ابراز احساسات من ناتوان است. به قوای مسلح اسلامی تبریک عرض میکنم. پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکة الله و نصرت ملکوت اعلی نصیب اسلام و کشور عزیز ایران (کشور بقیة الله الاعظم (اروحناله الفداء)) کردید، بر شما عزیزانِ افتخار آفرین مبارک باد.
رحمت واسعه خداوند برآن مادران و پدرانی باد که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت کردند. مژده باد بر شما جوانان برومند در کسب رضای پروردگار که در بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی پیروزید.
وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودند، بر بقیة الله (ارواحنا له الفداء) مبارک باد.
ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار میکنند. آفرین بر شما که میهن خود را میان ملل جهان سرافراز کردید. بر شما ملت قدردان، چنین جوانان رزمندهای که به محض فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستند، مبارک باد.
اینجانب؛ از دور، دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند، بالای آن است میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم. شما دیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و دستِ طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود کوتاه کردید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید.
درود بر فرماندهان بزرگوار، رزمندگان و مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام، لعنت بر منافقانی که میخواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند، غضب خداوند بر آن خداناشناسانی که با کمک به صدام میخواستند او را نجات دهند و شکر بیپایان خداوند که توانستید با شکست رسواکننده نیروهای رژیم بعث، نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بیآبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور کنید.
من از خداوند تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم. درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهدای جبهه نبرد حق علیه باطل باد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
دوم فروردین ۱۳۶۱
روح الله الموسوی الخمینی»
انتهای پیام/ 118
استخارهای که سرنوشت یکی از بزرگترین عملیاتهای ایران را تعیین کرد بیشتر بخوانید »