به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، مستقر در محل برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛مراسم رونمایی و بررسی کتاب «شنبه آرام»، زندگینامه شهید دکتر محسن فخریزاده از زبان همسر شهید، به قلم حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند و فاطمه اکبری اصل، نویسندگان کتاب، کاری از انتشارات حماسه یاران، در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند، نویسنده کتاب «شنبه آرام»، درباره انگیزهاش برای نگارش این اثر در این نشست اظهار داشت: شعار امسال نمایشگاه «آینده خواندنی است» است. من از این شعار وام میگیرم و میگویم هر جامعهای گذشته نداشته باشد، آیندهای هم ندارد. گذشته انقلاب اسلامی سرشار از فداکاری و خلاقیت و مقاومت بوده و برای اینکه این رشادتها و گذشته خوب را به فردا انتقال دهیم، باید آنها را مکتوب کنیم. اگر ما ننویسیم دیگران مینویسند همانطور که این اتفاق هم افتاده. مثلا برای حادثه عاشورا چقدر حریفات و دروغ ایجاد شده، چون آن زمان نویسندهای خوبی نبوده. در هشت سال جنگ نیز همین مسئله را داشتیم. دکتر فخریزاده دوست من بود و یکی از افراد شاخص انقلاب. ایشان در دورانی که در سازمان سپند که سازمانی به کلی سری در دل وزارت دفاع بود فعالیت میکرد، به بهانههای مختلف با هم مرتبط بودیم. آخرین کاری که با ایشان داشتم، توصیف یک شهید لیزری بود که تا امروز هم گمنام است. فخریزاده میخواست درباره این شهید کاری انجام دهد. طی همین ماجرا از دلتنگیهاییش به دلیل اینکه در این دنیا مانده برای من میگفت تا اینکه به شهادتش منجر شد. روزی آقای حسین کاجی پیشنهاد کردند خوب است زندگینامه دکتر فخریزاده منتشر شود.
بهداروند ادامه داد: زمانی همسر ایشان به قم آمدند و به همراه آقای کاجی رفتیم و ایشان کمی از روز حادثه گفتند. همین منجر به پیگیری شد و با دیگر اعضای خانواده شهید صحبت کردیم و گفتگوها یک سالی طول کشید.
این نویسنده با بیان اینکه خیلیها میخواستند او را یک شهید معمولی جا بزنند نه یک شهید هستهای، درباره چالشهای مسیر نوشتن کتاب «شنبه آرام» گفت: شهید فخریزاده یک شخصیت عادی نبود و یک بعد خانوادگی و اجتماعی آشکار داشت و یک بعد محرمانه. ما برای اینکه بعد محرمانه ایشان را به تصویر بکشیم، با محدودیتهای بسیار جدی روبهرو بودیم و طی ویرایش نسخههای این کتاب بخشی از مطالب به همین دلیل حذف میشد. چالش دیگر دوستانی بودند که حرفهایی میخواستند بزنند که جنبه عمومی نداشت و قابل استفاده نبود. ما به آنها میگفتیم شما اینها را بگویید تا در صندوقچه تاریخ بماند و سالهای دیگر میشود از اینها استفاده کرد. چالش دیگر این بود که شهید فخریزاده از روز شهادتش تا به امروز مورد سهمخواهی جریانات سیاسی بود و این یکی از مشکلات ما بود. در کنار همه این چالشها خود شهید کمکمان کرد و این کار بعد از دو سال منتشر شد.
نویسنده کتاب زندگینامه شهید محسن فخریزاده درباره دلیلش برای انتخاب روایت همسرانه عنوان کرد: مثال معروفی داریم که میگویند پشت سر هر مرد موفقی یک همسر خوب حضور دارد. طی صحبتهایی که با خود شهید داشتیم و بعد از شهادت با خانواده شهید، همه میگفتند اگر خانم صدیقه قاسمی کنار شهید نبود، شاید اشان به خیلی از توفیقات دست نمی یافت. هیچکس بهتر از همسر ایشان نمیتوانست ابعاد پیدا و پنهان شهید را برای ما روشن کند. همچنین شخصیتی بود که در صحنه شهادت حضور داشت که نقطه اوج کتاب است.
در ادامه فاطمه اکبری اصل، نویسنده دیگر اثر، درباره روند اضافه شدنش به پروژه گفت: همیشه برای من قصه دلدادگی و صبر همسران شهدا شیرین بود و مدتی هم بود که در کنگره شهدای قم مشغول نگارش کتابی بودم. در روند نگارش همین کتاب با حاجآقا بهداروند آشنا شدم. ایشان بعد از اینکه اتودهایی از من درباره این شهید دیدند، پیشنهاد دادند وارد این پروژه بشوم و من این را توفیق خداوند و عنایت شهید میدانم. طی جلساتی، مصاحبههایی که با خانواده کرده بودند را با هم جمعخوانی و فصلبندی کردیم. این روند ادامه یافت؛ ولی جسته گریخته بود. در لحظههای آخر که کتاب قرار بود چاپ شود، برای بازبینی به من سپرده شد.
گفتنی است نام این اثر اشاره به سخن نتانیاهو دارد که بعد از شهادت دکتر فخریزاده گفت شنبه آرامی را برای یهودیها آرزو میکنم.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) تهران و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.
انتهای پیام/ 121
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد: از وقتی نماینده کنگره بودم با سخنرانی و تماس با همکارانم تلاش میکردم جلوی امضای برجام را بگیرم. وقتی هم که رئیس سیآیای شدم، برای خروج از توافق لحظهشماری میکردم.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت پنجم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت پنجم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
طی سالهایی که برجام داشت تدوین میشد، من در [مجلس نمایندگان] کنگره خدمت میکردم. آن زمان با تمام توانم روی میز میکوبیدم تا توجه همه را به این اشتباه بزرگ جلب کنم: در صحن علنی سخنرانی میکردم؛ [در نشریهها] یادداشت مینوشتم؛ و تابستان ۲۰۱۴ به تکتک همکارانم در مجلس نمایندگان (هر ۴۳۴ نفرشان) زنگ زدم و به آنها گفتم این توافق، به این شکلی که انجام شده، باعث میشود ایران علاوه بر قابلیتهای موشکی واقعی، ظرفیت [نظامی] هستهای و پول هنگفتی برای توسعهی هر دوی این برنامهها به دست بیاورد.
«مایک پمپئو» نمایندهی وقت ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگره، در جریان نشست تأیید صلاحیتش به عنوان نامزد پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تصدی ریاست سیآیای، در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۷. پمپئو اعا میکند زمانی که نمایندهی کنگره بوده به تکتک همکارانش در مجلس نمایندگان زنگ زده و دربارهی توافق هستهای با ایران به آنها هشدار داده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
››ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
تا همین امروز هم افتخار میکنم که وزارت خارجه را مجبور کردم اعتراف کند که این «توافق» در واقع یک معاهده یا حتی یک فرمان اجرایی نیست، بلکه یک بیانیهی مطبوعاتی است که توسط آمریکا و سایر کشورها تهیه شده است. چنانکه «جولیا فریفیلد» دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری، در قالب یک پاسخ رسمی، با چندین ماه تأخیر، به من نوشت: «برنامهی جامع اقدام مشترک یک معاهده یا توافقنامهی اجرایی، و یک سند امضاشده نیست، بلکه منعکسکنندهی تعهدات سیاسی ایران، ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین) و اتحادیهی اروپاست.»
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. «مایک پمپئو» مینویسد وزارت خارجهی دولت اوباما به او گفته برجام نه یک معاهدهی رسمی و دستور اجرایی است و نه حتی یک سند امضاشده است. (+)
نامهی مذکور همچنین حاوی این ادعا بود که دولت اوباما هیچ «توافق سریای» با ایران نکرده است. دولت داشت دروغ میگفت. تابستان ۲۰۱۵، فقط چند روز پس از رونمایی از برجام، من به همراه «تام کاتن» همکارم در مجلس نمایندگان، به وین سفر کردیم تا با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (سازمانی که مسئول انجام بازرسیهای تعیینشده از تأسیسات هستهای ایران است) ملاقات کنیم. توقع زیادی نداشتیم. اولاً شگفتزده شدیم که مقامات آژانس اصلاً قبول کردهاند با دو نفر از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران دیدار کنند. کاملاً انتظار داشتیم وزارت خارجهی دولت اوباما این دیدار را لغو کند.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی سابق آمریکا، رئیس سابق سیآیای و نمایندهی سابق ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا، در کنار «تام کاتن» (راست) نمایندهی سابق ایالت آرکانزاس (آرکانسا) در مجلس نمایندگان و سناتور فعلی این ایالت در کنگره. پمپئو و کاتن جولای ۲۰۱۵ ادعا کردند به وجود توافقهای جانبی محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی توافق بر سر برجام پی بردهاند. دولت اوباما وجود این توافقها را تأیید کرد، اما آنها را بخشی از روند عادی توافقهای کنترل تسلیحاتی دانست، نه «توافقهای جانبی محرمانه». (+)
وقتی رسیدیم، یکی از اعضای تیم تشریفات آژانس، با عذرخواهی شروع کرد: «متأسفم، مدیرکلْ «[یوکیا] آمانو» نمیتواند امروز با شما ملاقات کند.» من و تام، اخمهایمان در هم رفت و سر تکان دادیم؛ فکر میکردیم بیهوده ۷۰۰۰ کیلومتر پرواز کردهایم. اما بعد فهمیدیم چرا آمانو نمیتواند با ما دیدار کند؛ کارمند آژانس ادامه داد: «هنگام دوچرخهسواری زمین خورده و در بیمارستان است. به معاونان خود دستور داده به شما گزارش بدهند.» در طول این نشست دو ساعته، به این واقعیت پی بردیم که آژانس و دولت اوباما تمام حقیقت را دربارهی توافق به دنیا نگفتهاند.
آژانس و ایران بر سر دو الحاقیهی محرمانه دربارهی اقدامات راستیآزمایی در یکی از مجموعههای نظامی ایران توافق کرده بودند. امکان بررسی این الحاقیهها به صورت عمومی وجود نداشت. این حرف کارمندان آژانس یک اعتراف خیرهکننده بود. پرسیدم: «کدام مقامات آمریکایی این توافقنامههای جانبی را دیدهاند؟» پاسخشان گویای همهچیز بود: «ما اجازه نداریم به این سؤال پاسخ بدهیم.» هماهنگکنندهی وزارت خارجه، که همراه ما بود، با وحشت از اتاق بیرون دوید؛ احتمالاً رفت به مافوقهایش خبر بدهد که ما از این بندهای الحاقی خبردار شدهایم.
«مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، طی ملاقات با «یوکیا آمانو» (چپ) رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ساختمان وزارت خارجهی آمریکا در واشینگتن در اوایل آوریل سال ۲۰۱۹. (+)
به یکی از رئیسدفترهای سیآیای متوسل شویم تا شاید بتواند کمکمان کند این اسناد را ببینیم. اما فقط شانه بالا انداخت: «این کار خیلی بالاتر از سطح من است. باید به وزارت خارجه بگویید.» در واقعیت، نه وزارت خارجه و نه هیچ آمریکایی دیگری اجازهی مشاهدهی این توافقنامههای جانبی محرمانه را نداشت. دولت اوباما این تصمیم وحشتناک را گرفته بود که بدون اینکه بداند برخی از عناصر پایبندی ایران چگونه راستیآزمایی میشوند، پای توافقنامه را امضا کند. میتوانید من را دیوانه صدا کنید، اما من حاضر نیستم بر اساس قابلاعتماد بودن آیتالله، خطر جنگ هستهای را به جان بخرم.
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند. با وجود تن دادن ایران به نظارتهای گستردهی آژانس انرژی اتمی در قالب توافق هستهای، «مایک پمپئو» ادعا میکند این نظارتها کافی نبودهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› خاورمیانه عاری از سلاح هستهای؛ ابتکاری که میتواند جایگزین برجام شود
›› دلایل تهران برای خودداری از ساخت سلاح هستهای/ چگونه آمریکا ایران را وادار به ساخت بمب اتمی میکند؟
فقط چند روز بعد، من و تام اعلام کردیم به توافقنامههای جانبی مخفیانهی ایرانیها پی بردهایم، هرچند نگذاشتهاند آنها را بخوانیم. بهمحض اجرایی شدن توافق، تقلبها هم شروع شد. علیرغم ادعای اهالی برجام مبنی بر اینکه ایرانیها مدتها قبل برنامهی [نظامی] هستهایشان را تعطیل کردهاند، ایران مخفیانه این برنامه را ادامه داده بود. سایتهای هستهایشان را در سراسر کشور پخش کرده بودند؛ تونلهای عمیقتری در کوههای سختتر ساخته بودند؛ دانشمندان هستهایشان را در دانشکدهها و برنامههای نظامیشان قایم کرده بودند؛ برنامهی «فضایی» شان را برای توسعهی ظرفیتهای موشکی گسترش داده بودند؛ و «محسن فخریزاده مهابادی» عالیرتبهترین دانشمند هستهایشان، را در رأس کار نگه داشتند. وزارت اطلاعات ایران همچنین برجام را طوری تنظیم کرده بود که به این کشور اجازه میداد از ظرفیتهای هستهای غیرنظامی «دوکاربردی» [دارای کاربردهای مشترک نظامی و غیرنظامی] خود استفاده کند و بیسروصدا به سمت یک سلاح هستهای بخزد، بدون اینکه از خط قرمز قانونی [توافق] عبور کند.
شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای ایران بود که سال ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی توسط موساد به شهادت رسید. (+)
خوشبختانه، من تنها کسی نبودم که میدانستم ایرانیها دارند تقلب میکنند. دوستم «یوسی کوهن» مدیر موساد، نیز این را میدانست. تیم او در نهایت موفق شد یک عملیات محرمانهی شگفتانگیز انجام دهد: مجموعهای از اسناد حیاتی را از آرشیو هستهای ایران، که در یک مرکز فوقالعاده امن نگهداری میشد، به سرقت بردند. تاریخ، یک روز جزئیات سرگیجهآور نحوهی اجرای این یورش حیرتانگیز را افشا خواهد کرد.
اما نکتهی مهمتر این بود که آوریل ۲۰۱۸، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اطلاعات بهدستآمده از آن شاهکار جسورانه را با جهانیان در میان گذاشت. اسناد بهدستآمده نشان دادند که ایران هرگز برنامهی تسلیحات هستهایش را آنطور که طبق برجام ملزم شده بود، رها نکرده است. کل توافق هستهای بر اساس یک دروغ بنا شده بود. من ادعایش را کردم؛ یوسی اثباتش کرد؛ و اکنون جهان این را میداند.
«یوسی کوهن» رئیس موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱. «مایک پمپئو» مدعی است موساد توانسته در زمان ریاست کوهن بخشی از آرشیو هستهای ایران را به سرقت ببرد. (+)
نمایش خندهدار نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل دربارهی «تأسیسات تورقوزآباد» [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››نمایش کمدی نتانیاهو: دروغپردازی صهیونیستها با تصاویر ماهوارهای «تورقوزآباد»
›› ژنرال اسرائیلی: به لطف بازرسیهای آژانس اطلاعات زیادی درباره سایتهای هستهای ایران داریم
از اینکه شنیدم دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶، برجام را یک برنامهی خیریه برای آیتاللهها توصیف کرد (که در ازای آزادی چهار گروگان آمریکایی، ۴۰۰ میلیون دلار اسکناس خشک به عنوان انگیزه برای امضای قرارداد دریافت کردند) و آن را به باد تمسخر گرفت، دلگرم شدم. فهمیدم ترامپ توافق و رژیم ایران را همانطوری که واقعاً هستند، میبیند، نه آنطوری که ما دلمان میخواست باشند. از وقتی رئیس سیآیای شدم، لحظهشماری میکردم تا این افتضاح دیپلماتیک را اصلاح کنم.
تصویر رسمی «مایک پمپئو» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مدیر سیآیای. پمپئو از ژانویهی ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۸ در دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مدیر «آژانس مرکزی اطلاعات» اصلیترین نهاد جاسوسی دولت آمریکا بود. وی مینویسد از زمانی که ریاست سیآیای را به عهده گرفته برای خروج آمریکا از برجام لحظهشماری میکرده است. (+)
با این حال، بیرون آوردن آمریکا از این توافق احمقانه، در حرف آسانتر از عمل بود. اولاً، باید با باد مخالف در داخل سیآیای میجنگیدم. تقریباً کل تیم تحلیل امور ایران، دو سالِ قبل از آغاز ریاست من را صرف تلاش برای توجیه برجام کرده بودند. این تیم ادعانامهی مفصلی طراحی کرده بود (که بعداً در یک جلسهی توجیهی عمومی منتشر شد) مبنی بر اینکه رژیم راستیآزمایی برجام، بازرسیها را افزایش داده، درک ما از فعالیتهای ایران را بهبود بخشیده، و از افزایش ظرفیت سانتریفیوژهای ایران جلوگیری کرده است. اما آنچه در آن تحلیل، هرگز به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده بود، دروغهایی بودند که برجام بر اساس آنها تدوین شده بود، یا سابقهی ایران در تقلب که دست «لنس آرمسترانگ» [دوچرخهسوار سرشناس آمریکایی و قهرمان هفت دورهی پشت سر مسابقات «تور دو فرانس» که بعدها اثبات شد از مواد نیروزا استفاده کرده و تمامی عناوین خود را از دست داد] را از پشت بسته بود.
تأسیسات هستهای بوشهر در سال ۲۰۱۰. بخش زیادی از اطلاعات هستهای ایران پس از امضای برجام و تشدید بازرسیهای آژانس در اختیار کشورهای مختلف و حتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در حالی است که چنین اطلاعاتی دربارهی برنامهی هستهای کشورهای دیگر هرگز در اختیار جامعهی بینالمللی قرار نمیگیرد. تصور میشود افزایش حملات علیه دانشمندان و تأسیسات هستهای ایران نیز دستکم تا اندازهای نتیجهی افشای همین اطلاعات بوده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج شد؟
آنچه خواندید قسمت پنجم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
صبح بیست و دومین روز دیماه، روز بدی برای انگلیسیها بود چون حکم اعدام علیرضا اکبری، ابرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلستان اجرا شد و این درواقع اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بود که به اعدام منجر شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، صبح بیست و دومین روز دیماه، روز بدی برای انگلیسیها بود چون حکم اعدام علیرضا اکبری، ابرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلستان اجرا شد و این درواقع اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بود که به اعدام منجر شد. علیرضا اکبری، شاهمهره نفوذی ملکه که اطلاعات مهمی در حوزههای نظامی، هستهای، دیپلماتیک و سیاستهای داخلی و منطقهای ایران در اختیار سرویس جاسوسی انگلیس قرار میداد، صبح روز پنجشنبه به دار مجازات آویخته شد. این اتفاق درحالی بود که تنها ساعتی بعد از اعلام تایید حکم علیرضا اکبری، وزیر خارجه انگلیس با انتشار پیامی مدعی شده بود ایران باید اعدام اکبری، تبعه ایرانی-بریتانیایی را متوقف و فورا او را آزاد کند!
ما با یک مورد خاص طرف هستیم؛ فردی شبیه کشمیری و کلاهدوز و بسیار نزدیک به حلقه اول مسئولان. علیرضا اکبری ۶۱ساله که سابقه ۷۰ماه حضور در جبهههای جنگ را هم داشته و مثل خیلی از مسئولان فعلی در سالهای بعد از جنگ در سمتهای حساس و مهمی قرار گرفته، یعنی از حضور در معاونت روابط خارجی وزارت دفاع و شورایعالی امنیت ملی تا فعالیت در مرکز تحقیقات استراتژیک و مشاوره نیروی دریایی. روابط اکبری با افسران اطلاعاتی MI۶ اینطور آغاز شد که از سال ۱۳۸۳ او در یک مهمانی که توسط سفیر انگلیس ترتیب داده شده بود شرکت کرد و اینجا نقطه برقراری ارتباط بود. از این مرحله ویزای vip انگلیس برای او صادر شد تا اینکه در سال ۸۴ علیرضا اکبری با سفر به انگلیس رسماً با افسر ارشد MI۶ ملاقات کرد و پس از آن در سال ۱۳۸۵ به سفرهای اروپایی خود برای ملاقات با افسران اطلاعاتی انگلیس ادامه داد. البته او از سال ۱۳۸۶ ابزار امن ارتباطی هم از سرویس انگلستان دریافت کرد و به همین پشتوانه اقدام به تاسیس شرکتی پوششی برای توجیه سفر به اروپا کرد. ادامه این روند موجب شد او در تور وزارت اطلاعات قرار بگیرد. برای اولین بار سال ۸۷ وزارت اطلاعات به او مشکوک شد و اکبری را به جرم جاسوسی دستگیر کردند و بعد با اخذ تعهدی برای قطع ارتباط با MI۶ او دو سالی را به همین منوال ادامه داد تا اینکه سال۱۳۸۹ شاهمهره ملکه به بهانه درمان به اروپا سفر کرد و بازی جدیدی از این مرحله شکل گرفت.
آغاز دور جدید عملیات جاسوسی از سال۹۱
در دور جدید ارتباطگیری علیرضا اکبری، او اینبار آگاهانه با افسر MI۶ دیدار کرد و برای اینکه زمینه مهاجرت خانواده خود به انگلیس را هم فراهم کند طبق سناریوی سرویس اطلاعاتی جاسوسی این کشور پیش رفت و اینبار سناریوی ساختگی سکته خود را برای توجیه اقامت در اروپا اجرا کرد. سال۱۳۹۱ زمان جدیدی برای رفتوآمد او به ایران و برقراری ارتباط با مسئولان برای جمعآوری اطلاعات محرمانه و نفوذ در مراکز تصمیمساز نظام بود.
ناتوی اطلاعاتی علیه ایران
بررسی فرآیند این کیس نشان میدهد ناتوی فرهنگی اطلاعاتی پیچیده و گسترده علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته که اهداف متعددی را پیگیری میکند. هدف اول این جریان ایجاد اختلال، مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و فضای بینالمللی، ممانعت از دستیابی جمهوری اسلامی به پیشرفتها و قابلیتهای نوین و همچنین ایجاد بحران و نویزهای سیاسی اجتماعی در مسیر پیشرفت است.
این شبکه اطلاعاتی برای پیش بردن اهداف آشکار و پنهان خود به گزینه استفاده از شبکه جاسوسی روی آورده و این روند از قبل انقلاب هم با وقایعی مثل کودتای ۲۸ مرداد، از بین بردن خادمان ملت و همچنین ماجرای استعمار نفت فعال بوده است. بعد از انقلاب ۵۷ هم رسما انگلیس لیدر ایجاد فضای ضدایرانی و یکی از برجستهترین عملیاتهای این کشور، ایجاد کردن اتمسفر منفی و نقشآفرینی مخرب در مسأله هستهای ایران بود. درواقع انگلیسیها سعی داشتند پرونده ایران را در موضوع هستهای به بنبست بکشانند و ظرفیتهای علمی ایران را هم به موازات آن متوقف کنند.
اما انگلیس چطور به شخصی مثل علیرضا اکبری رسید؟ این فرد یکی از شاهمهرههای نفوذی انگلیس در ایران بوده که اطلاعات غیرقابل دسترسی را به MI۶ منتقل میکرد؛ البته ویژگیهای شخصیتی او هم سبب شد سرویسهای اطلاعاتی انگلیس به این فرد نزدیک شوند. نکته اول این است که او موقعیت بسیار خوبی در سیستم داشته و با افراد سطح بالا در ارتباط بوده و وجاهت سیاسی، اجتماعی و موقعیت استراتژیک او، انگلیسیها را به گزینه علیرضا اکبری رسانده بود. یکی از ویژگیهای این ابرجاسوس که سبب نزدیکی انگلیس شد این بود که او فردی جاهطلب بود که همواره تلاش میکرد تصویر خود را در مجامع داخلی و بینالمللی به عنوان یک فرد صاحب تحلیل جا بیندازد و در مسائل خانوادگی هم تلاش داشت فرزندان و خانوادهاش خارج از کشور تحصیل کنند.
اما نکته بسیار مهم دیگر درباره او این بود که او قدرت انطباق بالایی با دولتهای مختلف داشت و از این رو به عنوان یکی از کیسهای موردنظر انگلیس برای جاسوسی در حوزههای مختلف ایران شناسایی شد. از آنجا که انگلیسیها روی مسائل روانشناختی افراد هم توجه ویژهای دارند سعی داشتند در ملاقاتهای مختلف ملاحظات علیرضا اکبری را هم در نظر بگیرند؛ به طور مثال در هتلهایی که برای او تدارک میدیدند به این نکته توجه داشتند که اتاقها حتما رو به قبله باشد یا چند ملحفه و حوله اضافه برای اقامه نماز و… برای او در نظر میگرفتند و حتی به او گفته بودند باید خود را در رسانهها، فردی ضدانگلیسی معرفی کند تا جایی که علیرضا اکبری در بازجوییهای خود اعتراف میکند انگلیسیها مرا در حصار باورهایم گرفتند.
یکی از نکات مهم در ارتباط با علیرضا اکبری میزان حقوقی بوده که سیستم اطلاعاتی انگلیس برای او در نظر گرفته و درواقع یکی از بالاترین حقوقبگیران شبکه اطلاعاتی انگلیس برای یک فرد جاسوس بوده، چرا که او در مقابل به دلیل تعامل بالا با مسئولان مهمترین تحلیلها را از این افراد میگرفته و به صورت آنالیز شده به طرف انگلیسی تحویل میداده است. البته وقتی او از برخی ارتباطات خود ابراز نگرانی میکرد، انگلیسیها به او گفتند نگران نباشد، چون در ایران کسی قدرت این را ندارد که به نیروهای انگلیس نزدیک شود.
فروش اطلاعات شهید فخریزاده
علیرضا اکبری در چندین محور اطلاعات داخلی کشورمان را در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس قرار داده و علاوه بر آن پروفایل و آنالیز شخصیتی بیش از ۱۰۰نفر از مسئولان رده بالای کشور را از جمله شهید فخریزاده در اختیار شبکه جاسوسی ملکه گذاشته بود بهطوری که این فرد جزئیات فعالیت در حوزه هستهای در دوران تحریم و سقف مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران در پیشرفتهای هستهای را در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس گذاشت.
اکبری در حوزه سیاست داخلی با آنالیز اختلافات درون احزاب و رقابتهای پنهان انتخاباتی و تبادل اطلاعات مراکز حساس، اطلاعات طبقهبندی شده را در اختیار سرویس اطلاعاتی ملکه قرار داده بود و در حوزه اقتصادی هم آثار تحریم را بر مردم کشورمان و همچنین روشهای دور زدن تحریمها توسط جمهوری اسلامی را تبادل میکرد. او حتی ایدههای دولت برای افزایش سطح درآمدهای ارزی غیرنفتی و مبادلات تجاری بین دولتهای ایران چین و روسیه را هم در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس قرار داده بود.
علیرضا اکبری در حوزه دفاعی و نظامی هم اطلاعات افراد تاثیرگذار در صنایع دفاعی و همچنین تکنولوژیهای ایران در زمینه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین و توانمندیهای موشکی و سیاستهای کلی دفاعی کشور را به سفارت انگلیس منتقل کرده بود و شاهبیت اطلاعات تبادلی او هم سیاست خارجی کشورمان در حوزه مذاکرات هستهای و محورهای مذاکرات احتمالی غیرهستهای و همچنین روابط جمهوری اسلامی با غرب و کشورهای حوزه خلیجفارس و عربی بود.
در واقع این فرد اطلاعات کانونی از فرآیندهای مدیریتی و شخصی مدیران و کارشناسان و متخصصان را شناسایی و به طرف انگلیسی معرفی میکرد تا بتوانند با ایجاد برنامههای استراتژیک، راهبرد جمهوری اسلامی را به انحراف بکشانند.
او حتی از دادن خصوصیات مردم و آنالیز شخصیتی هموطنان خود به انگلیس هم ابایی نداشت. به هرحال فرامتن بسیار مهم در پرونده این ابرجاسوس دوتابعیتی این است که افراد وابسته و جاسوسان انگلیس از هیچ مصونیتی برخوردار نیستند و از سوی دیگر آنچه در این پرونده قطعی شده تبدیل سفارت انگلیس به جاسوسخانه است. هرچند سرویس اطلاعاتی انگلیس از اعدام مهره اطلاعاتی خود ضربه بسیار سنگینی خورد اما رفتار سفارت انگلیس به عنوان مرکز تامین و پشتیبانی از مهرههای جاسوسی باید با برخورد بازدارنده ایران مواجه شود.
منبع: روزنامه جام جم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نماینده ولیفقیه در سپاه گفت: شهید فخریزاده فقط دانش هستهای را به شاگردانش منتقل نکرد بلکه فرهنگ مقاومت و ایستادگی را نشر داد
به گزارش مجاهدت از مشرق،حجتالاسلام عبدالله حاجیصادقی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم دومین سالگرد شهید فخریزاده که عصر امروز در امامزاده صالح (ع) و در جوار مزار وی برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: مقام معظم رهبری در پیام شهادت این شهید فرمودند «شهادت مزد مجاهدتهای او بود»؛ یکی از سنتهای خدا که در قرآن هم ذکر شده این است که عمل صالح هیچ انسانی بدون مزد نمیماند.
وی افزود: هر کس قدمی در راه خدا بردارد، خدا به او مزد میدهد اما هر عملی مزد و پاداش خاصی دارد؛ قرآن جهاد را بهعنوان عملی که تنها برگزیدگان از مومنین به آن راه مییابند معرفی میکند. شهدا انتخابشدگان خدا هستند. هر کس توفیق نمییابد که وارد وادی شهادت بشود.
نماینده ولی فقیه در سپاه، گفت: جهاد دارای ویژگیهای خستگیناپذیری، مقابله با دشمن و همچنین در راه خدا بودن است. دشمنان اگر فرزندان و دانشمندان ما مانند فخریزادهها و یا سرداران ما مانند سلیمانیها و اگر بسیجیان ما را به شهادت برسانند، این عمل خباثت دشمن است اما خداوند متعال شهادت را مزد جهاد قرار داده است.
حاجیصادقی بیان کرد: یک شهید حیات دنیایی خود را میدهد اما حیات و سعادت اخروی را میگیرد. شهادت یعنی رفتن به عالم ملکوت و نزد خداوند؛ ادبیات قرآن درباره شهادت، جشن و شادمانی است. رهبری معظم انقلاب هم در پیام تسلیت این شهید، ابتدا شهادتش را تبریک و سپس فقدانش را تسلیت گفتهاند.
وی خاطر نشان کرد: ما نسبت به شهادت عشق میورزیم و مگر سلیمانی و فخریزاده و دیگر شهدا برای رسیدن به این مقام شهادت، سعی و تلاش نکردند؟
نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: خدا دو عامل را عامل قدرت و اقتدار جامعه دینی معرفی میکند، یکی قدرت علم و نیروی عظیمی که علم ایجاد میکند و دیگری قدرت ایمان؛ شهید فخریزاده نهتنها این دو عامل را داشت، بلکه علم و ایمان را به شاگردان خود منتقل میکرد.
حاجیصادقی عنوان کرد: او فقط دانش هستهای را به شاگردانش منتقل نکرد بلکه فرهنگ مقاومت و ایستادگی را نشر داد. با اینکه میتوانست بسیاری از امکانات دنیایی را در اختیار بگیرد اما هرگز به دنبال آن نرفت چون میدانست نعمتی بالاتر دارد. او دنیا را به استخدام خود درآورد نهاینکه به استخدام دنیا در بیاید.
وی تصریح کرد: دنیای استکبار از قدرت علم او عصبانی بود و او علم را در خدمت حق درآورده و علم را به استکبار نفروخت.
نماینده ولی فقیه در سپاه، گفت: دشمن امروز بداند که ما شیرینی بندگی خدا را چشیدهایم و تازه با انقلاب اسلامی و فرهنگ ائمه اطهار(ع)، جهاد در راه خدا را چشیدهایم و مظلومیت را از امامان خود به ارث بردهایم و به عشق شهادت زندگی میکنیم. دشمن فکر میکند که با شهادت، ما از میدان در میرویم؟ ولی ما میگوییم خدا را بهخاطر نعمت انقلابی که باب شهادت را روی ما باز کرد، شاکریم.
حاجیصادقی گفت: امروز دشمنان بدانند که امروز با شهادتهایی که رخ میدهد، استقامت و مقاومت ما در برابر آنان بالا میرود و بیشتر به حقانیت این راه پی میبریم. این ضعف دشمن است و این ذلت برای استکبار بس که آنچنان از مقاومت انقلاب اسلامی و مردم ما زبون شدهاند که به حرکتهای کور، دل خوش کردهاند. دشمن بداند که مرگ تدریجی او رسیده و انقلاب تولد جدید اسلام ناب است و این نهضت انواع فتنهها را دیده اما هرگز توقف نداشته است.
وی بیان کرد: دشمن بداند که آمادهایم عالم را آماده نهضت ظهور کنیم و به لطف الهی و به قدرت علم و ایمان این مهم را انجام خواهیم داد؛ و نه فقط نابودی رژیم غاصب صهیونیستی بلکه نابودی تمام جبهه استکبار را جشن میگیریم.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- امیر سرتیپ «محمدرضا آشتیانی» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح؛ هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند دفاعی و هستهای برجسته کشورمان شهید دکتر فخریزاده بود. در اقصینقاط کشورمان ملت قدرشناس ایران اسلامی یاد این شهید را گرامی داشتند. به شهادت رساندن دانشمندان کشورمان عمق کینه بدخواهان و دشمنان پیشرفت و استقلال ایران اسلامی را نشان میدهد که خود شاخصی برای حقانیت و درستی نقشه راه کشور است.
در پیام ارزشمند مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت این دانشمند فرزانه، پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه بخشهایی که وی بدان اشتغال داشته به عنوان مطالبه اساسی و مهم تذکر داده شده است بنابراین اصلح است گزارشی به ملت عزیزمان ارائه شود.
بعد از شهادت شهید فخریزاده، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برنامه جدی و مؤثری برای تقویت، تثبیت و تداوم راه شهید و ارتقای فعالیتهای پژوهشی و نوآوری را در دستور کار خود قرار داد.
اقدام نخست تلاش برای تصویب قانون تشکیل سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) بود؛ طرحی که شهید فخریزاده پیش از شهادتش آن را آماده کرده بود. انشاءالله این روزها به همت بلند نمایندگان شریف ملت ایران به مرحله نهایی تصویب خواهد رسید. این طرح به سازمان مزبور از نظر هویتی و روند توسعه و تعالی کمک شایان توجهی خواهد کرد و موجب تسریع و تسهیل در اقدامات مأموریتی آن سازمان خواهد شد.
اقدام دوم تدوین طرحهایی برای دستیابی به کارهای دست اولی و اکتشاف علوم جدید از راههای میانبر و تبدیل آن به فناوریهای دفاعی آیندهساز، برتریبخش و تحولآفرین در کنار توجه جدی به زیرساختهای تخصصی، آزمایشگاهی و ظرفیتهای جدید در تراز جهانی است.
سوم، خلق پدیدههای نو، نوآوری و خلاقیت، ایدهپردازی، آیندهنگاری، گسترش فرهنگ ایدهپردازی دفاعی و حمایت از جنبشهای متهورانه در زمینه تولید علم از طریق تعامل فکری با دانشمندان و پژوهشگران دفاعی است که با سازماندهی مناسب و برنامهریزیهای کاربردی در حال پیگیری میباشد.
چهارم، نظر به اینکه سپند بهعنوان یک سازمان دانشی، امکان بهرهبرداری از دانش روز با هدف خلق ارزشهای جدید برای دفاع را فراهم میکند و این ارزشآفرینیها براساس دو محور نوآوری و قابلیتهای پویا تعریف شده است؛ بر این اساس برای تحقق اهداف آن برنامههای متنوعی همانند تلاش جهت دستیابی و جذب استعدادهای برتر در کشور و نیرویهای انسانی نخبه با جدیت در دست اقدام است. امید است در راستای تحقق آرمانها و اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی و ادامه راه شهدای معظم بتوانیم خدمتگزار ملت بزرگ و سلحشور ایران اسلامی باشیم و منافع ملی کشور را به بهترین وجه ممکن تأمین نماییم.
انتهای پیام/ 200
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است