از زمانی که موساد در دهه 50 میلادی شکل گرفت، گروههای تروریستی ویژهای هم زیر نظر مستقیم نخست وزیر رژیم صهیونیستی به وجود آمدند که کار اصلی آنها، ترور دانشمندان مخالف صهیونیسم بوده است.
سال 1397 بود که نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در یک برنامه تبلیغاتی، اسم محسن فخریزاده دانشمند هستهای کشورمان را آورد، فردی که شاید در ایران هم کمتر کسی او را میشناخت.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، تقریبا از اواخر سال ۱۳۹۸ هجری شمسی تا به امروز زندگی نه فقط مردم ایران بلکه کل ساکنان این کره خاکی دستخوش تغییری بزرگ شده و آن هم شیوع ویروس کرونا در جهان است؛ بیماری که شاید برای اولین بار معنی واقعی یک شیوع جهانی را به نوع بشر نشان و تمامی جنبه های زندگی نه فقط انسان ها و بلکه حتی گیاهان و حیوانات را نیز به نوعی تحث تاثیر خود قرار داد. از تقریبا ۳۰ بهمن ماه سال ۱۳۹۸ تا به امروز نه فقط کادر بخش های درمانی بلکه گروه های کاری دیگر از جمله نیروهای مسلح نیز جزو بخش هایی بودند که در خط مقدم این مبارزه قرار گرفتند.
نظامی گری در تقریبا کل جهان جزو مشاغل سخت و ای بسا سخترین شغل در جهان به حساب می آید. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۸ با ماجراهایی مثل سرنگون کردن هواپیمای بدون سرنشین گلوبال هاوک، ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و حمله به پایگاه عین الاسد در سطح بالایی سالی شلوغ و پر از فراز و نشیب را تجربه کرده بود که به ناگاه با دشمنی نامرئی به نام کرونا رو به رو شد. در سال ۱۳۹۹ نیز علاوه بر بر بحث مقابله کرونا ماجراجویی ها و تهدیدات ادامه دار تاجر نیویورکی باعث شد تا شاهد افزایش حجم رویارویی ها بین دو طرف، خصوصا در خلیج فارس و همچنین شاهد افزایش حجم مانورهای نظامی کشور در پاسخ به این مسائل باشیم که خصوصا در اواخر سال ۹۹ به نوعی به اوج خود رسید. اقدامی که با توجه به وضعیت کرونا و نیاز به فاصله گذاری های اجتماعی از یک سو و از طرف دیگر نیاز به پاسخ به تهدیدات سطح بالای آمریکا بر علیه کشور بایستی در سطحی قابل توجه انجام می شود و ترکیب این مسائل فشاری بسیار زیاد را بر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وارد کرد که ای بسا از سال ۶۷ به این سو و پس از پایان جنگ تحمیلی به نوعی بی سابقه بوده است.
در سال ۱۳۹۹ عمده تلاش های نیروهای مسلح در خصوص ویروس کرونا به نوعی در حوزه پدافندی و دفاع در برابر این دشمن جدید بود. کمک به تولید و توزیع اقلامی مثل ماسک و مواد ضد عفونی کننده و احداث و توسعه بیمارستان های صحرایی و در اختیار گذاشتن بخشی از توان بهداشت و درمان این نیروها در کنار بحث رزمایش های کمک مومنانه و رساندن بسته های حمایتی به دست هموطنانی که در دوره شیوع این بیماری دچار مشکلات اقتصادی شده بودند بخش زیادی از تلاش آشکار نیروهای مسلح بود. اما در پشت پرده دانشمندان و متخصصان نیروهای مسلح در حال آماده شدن برای ضد حمله متقابل در سال ۱۴۰۰ برای نابودی این ویروس با واکسن های ایرانی بودند.
سال ۱۴۰۰ : زمان آفند نیروی های مسلح به دشمن نامرئی با سه واکسن
از همان ابتدای بحث شیوع بیماری مسئله تولید واکسن برای آن نیز در جهان مطرح شد. تعداد کشورهای محدودی توسعه واکسن را آغاز کرده و در نهایت به نتیجه رسیده اند که یکی از آنها جمهوری اسلامی ایران است. در کشور ما یک نوع سیاست چند منظوره برای مقابله با بیماری و در حوزه واکسن ها دنبال شد که شامل ترکیبی از واردات چند مدل واکسن خارجی مثل سری اسپوتنیک و سینوفارم از یک طرف و تلاش برای توسعه چند مدل داخلی بوده است. در حوزه داخلی چندین نهاد در این زمینه فعال بودند که بخشی از آن مربوط به نیروهای مسلح بود. نمی توان وارد این بحث شد و قبل از هر بحثی اشاره ای به مجاهدت های خاموش شهید محسن فخری زاده نداشت.
یکی از آخرین حوزه های فعالیت زنده یاد شهید فخری زاده مسئله مقابله با ویروس کرونا بود. اولا باید به این مسئله اشاره کرد که کیت های تولید شده توسط مجموعه وزارت دفاع برای تشخیص این ویروس از جمله فعالیت های مجموعه سپند از زیر مجموعه های وزارت دفاع بوده که مدیریت آن با شهید بزرگوار بود.
رونمایی از کیت های تشخیص کرونا توسط وزارت دفاع
مسئله مهم بعدی تولید واکسن ضد کرونا به اسم فخرا است که آزمایش های انسانی آن آغاز شده و فرزند شهید فخری زاده یکی از اولین افرادی بود که در مقابل دوربین های تلویزیونی اقدام به دریافت این واکسن کرد. در حال حاضر وزارت دفاع و مجموعه بهداشتی کشور از داوطلبان برای تزریق این واکسن دعوت به ثبت نام کرده اند و مراحل پایانی آزمایشی این واکسن در حال اجرا است. در تولید این واکسن مجموعه دانشگاه علوم پزشکی آجا نیز با وزارت دفاع همکاری داشته وی می توان گفت واکسن فخرا به نوعی کار مشترک وزارت دفاع و ارتش جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با ویروس کرونا به حساب می آید.
طبق اعلام مسئولان مربوطه، گفته شده که در تابستان جاری این آزمایش ها به پایان رسیده و این واکسن را می توان با نرخ ۱.۵ میلیون دوز در هر ماه تولید کرد.
تزریق واکسن فخرا به فرزند شهید فخری زاده
حرکت مهم دیگر آن و سازمان تحت امر او یعنی سپند در این بخش، توسعه آزمایشگاه های زیستی سطح ۳ در کشور بود که تا حدود سال ۹۸ کشور ما فاقد آن بوده است. یکی از ضعف های مهم کشور در عرصه علمی و با وجود سابقه و قدمت یک صد ساله تولید واکسن در ایران، فقدان آزمایشگاه های سطح ۳ ایمنی زیستی بود چراکه این نوع آزمایشگاه ها، با توجه به کاربردهای مختلف، ارزشی بسیار مهم و حیاتی دارند.
گام دیگر تیم شهید فخری زاده و مجموعه وزارت دفاع توسعه واکسن دیگری به اسم میلاد است. دارویی که اخیرا رییس ستاد کل نیروهای مسلح خبر خوبی در خصوص آن اعلام کرده. سرلشکر باقری اخیرا در خصوص واکسن مورد نظر این طور گفته است : نیروهای مسلح در حوزه تحقیق و پژوهش در بخش کیتهای آزمایشگاهی، ساخت داروهای گوناگون، ساخت واکسن و سایر حوزههای پیشگیری و درمانی درخشش فراوانی داشتند؛ واکسن «میلاد» وزارت دفاع امروز در زمره واکسنهای موفق کشور قلمداد میشود که انشاءالله در آینده نزدیک به مصرف عمومی در سطح کشور خواهد رسید.
اما آخرین دستاورد سپاه در بحث واکسن ها، مربوط به نورا است که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد. این واکسن نوترکیب ایرانی کرونا که محصولی فناورانه است نسل سوم واکسنها محسوب میشود؛ یعنی پس از واکسنهای ساخته شده از ویروس کشته شده یا تضعیف شده و واکسنهای ساخته شده از پروتئینهای تخلیص شده، پاتوژنها یا نوترکیبها قرار دارند. گفتنی است، واکسن «نورا» در یک فرآیند علمی و ۱۶ ماه کار تحقیقاتی به مرحله کارآزمایی بالینی رسیده است.
تزریق واکسن نورا به رئیس بیمارستان بقیه الله
آنچه در بالا به آن اشاره شد در حقیقت اشاره هایی بسیار کوتاه و فشرده به مجاهدات های پنهان و آشکار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از اواخر سال ۱۳۹۸ تا به امروز در مواجه به دشمنی نامرئی و مرموز است. امروز نیروهای مسلح کشور ما به یکی از اولین نیروهای نظامی در جهان تبدیل شده اند که واکسنی را برای مقابله با بیماری کرونا توسعه داده و ساخته است. دستاورد بزرگی که مشخصا در تاریخ نه فقط ایران و بلکه می توان گفت در تاریخ مبارزه بزرگ بشریت بر علیه این بیماری در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد. چنین اقدام و عکس العمل به موقعی، ضمن آنکه بخش های بهداشت و درمان نیروهای مسلح را وارد یک رزمایش و تمرین عملی برای رفع سایر نیازهای کشورمان در حوزه بیماریهای واگیردار و عمومی کرده، نشان داده می توان از این ظرفیت برای کسب درآمد صادراتی و نشان دادن قدرت علمی و فنی جمهوری اسلامی نیز بهره برد.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: روز سهشنبه انفجاری مهیب در یک کارخانه و مرکز تحقیقاتی نظامی رژیم صهیونیستی در شهر «الرمله» در مرکز فلسطین اشغالی رخ داد که علیرغم سانسور و اعمال محدودیتهای شدید از سوی صهیونیستها برای عدم درز خبر این انفجار، نهایتا ظهر امروز با انتشار تصاویر و فیلمهایی از حجم و گستردگی این انفجار پرده از این اتفاق برداشته شد و روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» نیز تأیید کرد که این انفجار روز گذشته رخ داده است.
محل رخ دادن انفجار نیز در نوع خود قابل توجه است؛ شرکت «تامر» وابسته به وزارت جنگ رژیم اشغالگر قدس که زمینه فعالیت آن فناوریهای پیشرفته با تمرکز در حوزه پیشرانههای راکتی است که پیشرانهای سوخت جامد برخی از مهمترین تجهیزات رژیم صهیونیستی از جمله پیشران موشکهای سامانه دفاع هوایی Arrow و ماهوارهبر شاویت این رژیم که عمده پرتابهای فضایی به ویژه ماهوارههای جاسوسی خانواده افق را با آن انجام میدهد، از تولیدات این شرکت است.
لحظه پرتاب ماهواره افق-۱۶ توسط ماهوارهبر شاویت
آخرین پرتاب ماهوارهبر شاویت مربوط به جولای سال ۲۰۲۰ میلادی و ماهواره جاسوسی افق-۱۶ بود که اسرائیل یکی از ماموریتهای اصلی این ماهواره را رصد و جاسوسی از کشورهایی چون جمهوری اسلامی ایران و سوریه عنوان کرد؛ هرچند که ماهواره مذکور نیز پس از پرتاب مدتها در فضا سرگردان بود تا آنکه رژیم به سختی توانست آن را کنترل کند (جزئیات بیشتر).
به طور کلی تامر را میتوان قلب صنایع دفاعی رژیم صهیونیستی برشمرد که بسیار از فناوریهای پیشرفته ماشین جنگی اسرائیل در آن تولید میشود؛ اما علت انفجار در این صنایع حساس چیست؟
تامر وظیفه پشتیبانی از فناوریهای مهم مربوط به موتور راکتهای سوخت جامد اسرائیل را بر عهده دارد
آنگونه که مسئولان و رسانههای رژیم صهیونیستی گفتهاند، انفجار به دلیل بروز خطا در هنگام آزمایش یکی از موشکهای ماهوارهبر بوده، اما آنچه در تصاویر و فیلمهای منتشر شده از حجم انفجار دیده میشود، بسیار بزگتر از انفجار یک موتور ماهوارهبر است.
(فیلم مربوط به انفجار در کارخانه تامر در فلسطین اشغالی)
مضاف بر اینکه معمولا در تست پیشرانهای فضایی، به دلیل حساسیت قطعات و برخورداری از استانداردهای فضایی، سطح بالایی از ایمنی برای تست در نظر گرفته میشود تا در صورت بروز هرگونه حادثه و آتشسوزی، از گسترش آن با استفاده از تجهیزات اطفای حریق خاص جلوگیری شود؛ موضوعی که در انفجار اخیر در کارخانه تامر شاهد آن نیستیم و تنها حجم وسیع انفجار، دود و شعله است که در قلب صنایع دفاعی اسرائیل دیده میشود.
نکته قابل توجه دیگر آنکه با نگاهی به سوابق قبلی، این نکته قابل احصاء است که اغلب تست سامانههای راکتی این شرکت در محیطی خارج از محل فعلی حادثه انجام میشود. بعنوان مثال تستهای مربوط به ماهوارهبر شاویت در پایگاه هوایی پالماخیم این رژیم انجام میشود و یا تستهای مربوط به سامانه پدافندی Arrow در خارج از فلسطین اشغالی و در آلاسکای آمریکا انجام شده است!
تست سامانه Arrow در آلاسکا
از سوی دیگر، احتمال تعمدی بودن انفجار در این کارخانه نیز به سبب حساسیت بالای این تأسیسات از یک سو و از سوی دیگر، نارضایتیهای داخلی در این رژیم و اقدامات خرابکارانه اسرائیل در کشورهای منطقه و جنگ اطلاعاتی که این رژیم طی چند وقت اخیر به راه انداخته نیز قابل بررسی و تأمل است.
چند نوبت حملات به کشتیهای ایرانی در دریای مدیترانه و دریای سرخ، ترور شهید محسن فخریزاده دانشمند هستهای و دفاعی کشورمان، دو نوبت خرابکاری به وسیله عوامل نفوذی در مجتمع غنیسازی شهید احمدی روشن نطنز که یکی مربوط به انفجار در سالن مونتاژ نسل جدید سانتریفیوژها در تابستان سال گذشته و دیگری مربوط به خرابکاری در تأسیسات برق در فروردینما سال جاری است را میتوان از عمدهترین فعالیتهای مخربی برشمرد که در تمام آنها با استناد به شواهد متقن دستگاههای امنیتی کشور، متهم ردیف اول رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر بروز گسترده نارضایتیها در داخل این رژیم و عدم توانایی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در تشکیل دولت ائتلافی که منجر به برگزاری چهار انتخابات پارلمانی در این رژیم طی ۲ سال گذشته شده است، نشانههای روشنی از بنبست سیاسی در این رژیم است که به افزایش نارضایتیها در میان گروههای مختلف اسرائیل دامن زده است. از این رو میتوان یکی از احتمالات دخیل در وقوع انفجار قلب صنایع دفاعی اسرائیل را، تلاش گروههای داخلی رژیم برای به بنبست کشاندن نتانیاهو و برگزاری پنجمین انتخابات کنست (پارلمان اسرائیل) برشمرد.
البته دخیل بودن عوامل ناراضی داخلی در بروز حوادث این چنینی موضوعی است که پیشتر هم سابقه بروز آن در ایالات متحده آمریکا وجود داشت. تابستان سال ۱۳۹۹ و آتشسوزی گسترده در ناو بالگردبر «بونهام ریچارد» نیروی دریایی ایالات متحده در پایگاه دریایی سن دیگو از جمله اتفاقاتی است که توسط برخی عوامل ناراضی رخ داد؛ موضوعی که بعدها پای چند افسر نیروی دریایی ارتش آمریکا را هم به دادگاه برای پاسخگویی باز کرد چراکه آنها متهم به دست داشتن در آتش سوزی عمدی بونهام ریچارد بودند.
همان روزهای ابتدایی آتشسوزی که آمریکاییها در حال متهم کردن ایران به دست داشتن در بروز این حادثه بودند، سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه، گفت: آمریکاییها بیخودی دنبال مقصر نگردند و دیگران را متهم نکنند، این آتشی است که خودشان روشن کردهاند، این اتفاق پاسخ جنایتهای شما است که بهدست عناصر خود شما اتفاق افتاده است. خداوند با دست خود شما، شما را مجازات میکند.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق، مقابله با کواد کوپترها و ریز پرنده ها از جمله چالش های جدید و البته مهم برای یگان های پدافند هوایی جهان در دنیای امروز به حساب می آید. این کلاس از پرنده های بدون سرنشین عمدتا به دلیل داشتن اندازه کوچک تر، سرعت و ارتفاع پروازی کمتر و سیگنال های فروسرخ پایین تر نسبت به پهپادهای بزرگ نظامی، برای هر یگان پدافندی حتی مدرن یک خطر بزرگ هستند.
توسعه موشک های پدافندی مجهز به سیستم های حسگر حساس تر، توپ های ضد هوایی با گلوله های هوشمند و قابلیت ترکش شوندگی، سیستم های اخلالگر و قطع کننده سیگنال ارتباطی کاربر و ریز پرنده ها در کنار بحث هایی خاص مثل استفاده از پرنده های شکاری مثل عقاب برای، پرتاب تور و یا پهپاد های ضربه زننده به پرنده بدون سرنشین متجاوز به حریم مورد نظر از جمله راه کارهایی است که در این چند سال اخیر برای مقابله با این مسئله توسعه پیدا کرده اند.
در کشور ما یک روز مهم وجود دارد که برای تصور بسیاری را در خصوص تهدید ریز پرنده ها و تغییرات در این حوزه عوض کرد. عصر روز ۲۵ دی ماه سال ۱۳۹۵ بود که پرواز چند کواد کوپتر بر فراز تهران و نزدیک شدن آنها به منطقه پرواز ممنوع پایتخت باعث واکنش یگان های پدافند هوایی و شلیک توپ های ضد هوایی ۲۳ و ۳۵ میلی متری شد. حادثه آن روز صرفا اشتباه و عدم هماهنگی برای کسب مجوزهای لازم بود و خوشبختانه بدون آسیب مالی یا جانی به اتمام رسید و صرفا واکنش های بدون ترس مردم، سوژه ای برای شبکه های اجتماعی بود.
اما بعد از این رخداد، حجم قابل توجهی از طرح ها در خصوص مقابله با ریز پرنده ها در فضای رسانه ای و تخصصی، وارد مراحل مختلف طراحی و اجرا شد و در ادامه، تعداد قابل توجهی از سیستم های اخلالگر وارد خدمت یگان های پدافندی نیروهای مسلح گردید.
باید توجه داشت که در بحث مقابله با کوادها یک مسئله مهم و قابل توجه، تلاش برای مقابله بی سر و صدا با این تهدیدات است چراکه در بسیاری از اوقات این پرنده ها در مناطقی نزدیک به محل زندگی مردم عادی یا فضاهایی که در هر صورت محل تردد یا فعالیت افراد غیر نظامی است دیده می شوند و برخورد سخت با این تهدید از جنس توپ های ضد هوایی یا موشک های پدافندی در کنار بحث های اقتصادی می تواند فشارها و مشکلات عصبی زیادی را برای مردم ایجاد کند. به همین خاطر، نسل جدیدی از سامانه های پدافندی وارد چرخه شدند که شامل سیستم های مقابله با ریز پرنده ها از طریق سامانه های انرژی مستقیم و خصوصا اشعه لیزر هستند.
از تصورات هالیوودی جنگ سرد تا رسیدن به یک حقیقت عملیاتی
در ابتدا و قبل از پرداختن به بحث تسلیحات لیزری و شرحی بر داستان به نوعی عجیب آنها، بد نیست یک تعریف ساده از لیزر داشته باشیم. به زبانی ساده لیزر ابزاری است که نور را به صورت پرتوهای موازی بسیار باریکی که طول موج مشخصی دارند، ساطع میکنند. این دستگاه از مادهای جمع کننده یا فعال کنده نور تشکیل شده که درون محفظه تشدید نور قرار دارد. این ماده پرتو نور را که به وسیله یک منبع انرزی بیرونی (از نوع الکتریسیته یا نور) به وجود آمده، تقویت میکند. از همان ابتدای کشف این خواص در اوایل دهه ۱۹۵۰ دانشمندان به خواص گوناگون این فناوری جدید پی بردند و از آن تاریخ به بعد بخش های مختلف از علوم و صنایع تحت تاثیر این فناوری قرار گرفت.
از دهه ۱۹۶۰ میلادی به این طرف پروژه های مختلفی در غرب و شرق برای سیستم های دفاعی و تهاجمی لیزری شکل گرفت. از سیستم های دفاعی تا لیزرهای مستقر شده در مدار زمین برای نابودی موشک های قاره پیما در فاز میانی، در نهایت و با پایان جنگ سرد تقریبا هیچ کدام از طرفین به دلیل عمدتا مربوط به حوزه فناوری و محدودیت های آن دوره در این بخش به یک سیستم عملیاتی در این حوزه نرسیدند. مسئله توسعه پدافند لیزری سوار بر یک هواپیمای مسافری توسط آمریکا برای نابودی یک موشک بالستیک در فاز شتاب گیری اولیه از فاصله چند صد کیلومتری از آخرین طرح های تقریبا عجیب در این حوزه بود که در نهایت با نرسیدن به یک نتیجه قابل قبول به پایان رسید.
در حدود ده سال اخیر بحث سیستم های لیزری، بیشتر در حوزه پدافند کوتاه برد، با یک نگاه واقع بینانه تر در دستور کار قرار گرفته و به نتایج عملیاتی قابل توجهی نیز رسیده است. پیش بینی کارشناسان نیز این است که در بازه دهه فعلی میلادی نیز حوزه سیستم های پدافندی کوتاه برد در مقابل تهدیداتی مثل ریز پرنده ها و موشک های کروز به صورت خاص به سامانه های لیزری واگذار خواهد شد.
سیستم دفاع لیزری در حال توسعه توسط راین متال آلمان
بوئینگ ۷۴۷ آمریکایی مربوط به پروژه شکست خورده لیزر هوابرد در قبرستان هواپیماها در آریزونا
درباره مزایای این سیستم ها می توان این طور گفت که سیستم های دفاع لیزری سرعت بالایی داشته و در حقیقت پرتابه آنها با سرعت نور حرکت می کنند، تا زمانی که انرژی وجود داشته باشد، شلیک ادامه دارد و در عین حال شلیک هر پرتوی لیزر نیز بسیار ارزان بوده و برخی از منابع صنعتی و علمی هزینه شلیک هر پرتوی لیزری را در حد چند سنت اعلام کردند.
چالش اصلی در حوزه لیزر به چند بخش تقسیم می شود که یکی به صورت کلی بالا بودن سطح فناوری در این حوزه خصوصا در بخش آینه ها و عدسی ها است و مسئله دیگر تاثیر شرایط جوی بر لیزر است که این مشکل یکی از مهم ترین نکات در عدم بکارگیری این نوع سیستم ها تا به امروز در حوزه فعالیت های برد بلند است.
ایران و سلاح لیزری؛ از اعلام اولیه تا مشخص شدن ویژگی ها
کشورمان نیز اقدامات مهمی در خصوص دستیابی به نسل های جدید سامانه های پدافندی انجام داده که سیستم های لیزری بخشی از آنهاست و حتی در تشریح اقدامات شهید بزرگوار و داشمند دفاعی محسن فخری زاده نیز، این بخش از فعالیت های رییس گرانقدر موسسه سپند وزارت دفاع، از جمله موارد اعلام شده بود. در عین حال، در شهریور سال ۱۳۹۸ امیر شاهرخ شهرام معاون وزیر دفاع و رئیس شرکت صنایع الکترونیک (صاایران) در خصوص دستیابی کشورمان به سامانه های لیزری گفته بود:
“علاوه بر اینکه هم اکنون از لیزر برای آماده سازی سامانههای توپخانهای و روانه سازی توپ و رادار استفاده می کنیم تا سامانه بتواند هدف را با دقت بالا ردگیری کرده و مورد اصابت قرار دهد، در موضوع کُشندگی نیز دستاوردهای خوبی داشتیم که همه آنها تولید داخل هستند. با توجه به اینکه پرنده های رادارگریز را از لایه های کامپوزیتی میسازند تا هم رادار گریز باشد، هم سبک باشد و هم به تداوم پرازی آن در هوا کمک کند. این بدنه کامپوزیتی در برابر لیزرهای پرتوان آسیبپذیر است و ما با استفاده از این لیزرها که در اختیار داریم می توانیم آنها را منهدم کنیم. هم اکنون از این سامانه های لیزری در مناطق حساس و حیاتی کشور نیز استفاده میشود و امروز لبه تکنولوژی دنیا در حوزه لیزری در دستان متخصصان نیروهای مسلح ما قرار دارد. “
پس از این توضیحات، خبر خاصی در خصوص دستاوردهای کشورمان در این حوزه اعلام نشد تا اینکه در مراسم رونمایی از دستاوردهای هسته ای امسال کشورمان، رییس سازمان انرژی هسته ای در بخش مربوط به معرفی دستاوردها، به یک سامانه لیزری اشاره کرد که برای هدف قراردادن پهپادهای کوچک به کار می رود. مشخصا به دلایل امنیتی در زمان ارائه این توضیحات تصویری از این سیستم منتشر نشد اما صدای پخش شده از گفتگوی افراد، این اطلاعات را در خصوص سامانه پدافند لیزری ایرانی در اختیار ما قرار می دهد:
توضیحات مربوط به سامانه پدافند لیزری ایرانی
طبق اطلاعات رسمی منتشره، ما با یک سامانه لیزری به قدرت ۳ کیلو وات رو به رو هستیم که در فاصله ۱ کیلومتری می تواند یک پرنده بدون سرنشین کوچک را نابود کند و در فاصله ۵ کیلومتری می تواند به سیستم های ناوبری آسیب بزند. می توان اینگونه برآورد کرد که در این فاصله احتمال آسیب زدن به سیستم های اپتیکی نیز وجود دارد.
نوع لیزر به کار رفته در این سامانه تدافعی به عنوان سینگل مد ( single-mode ) معرفی می شود. این واژه در جهان لیزر دارای چند معنی است ولی به صورت کلی و احتمال بالا، منظور از این عبارت در این جملات نوعی سیستم لیزری است که به نسبت دیگر گونه ها از قدرت خروجی بالایی برخوردار بوده و بر پایه لیزر فیبری که حالتی از لیزر جامد است فعالیت می کند. این لیزرها همان طور که گفته شد از توان برون دهی خروجی بالایی برخوردار بوده و در عین حال توان فشرده سازی، کیفیت نوری و سطح اطمینان پذیری بالایی دارند و برای بسیاری از سیستم های تسلیحاتی لیزری جزو گزینه های مورد علاقه هستند.
در عین حال به این مسئله نیز اشاره شد که توسعه سیستم جدید پدافند لیزری نیز در کشور کلید خورده که توان آن ۵ کیلو وات خواهد بود و مشخصا قدرت و برد بیشتری را در اختیار نیروهای مسلح ما خواهد گذاشت.
اگر بخواهیم به نوعی نمونه ای از کلاس از تسلیحات لیزری را معرفی کنیم، شاید یکی از گزینه های مناسب، سامانه CLWS ساخت شرکت بوئینگ باشد که در حال حاضر تحویل آن به سپاه تفنگداران دریایی آمریکا هم انجام شده و بر اساس نیاز توان تولید انرژی در اندازه ۲، ۵ و ۱۰ کیلووات را نیز دارد و ماموریت اصلی آن نیز مقابله با پرنده های بدون سرنشین تعریف شده است.
سامانه CLWS ساخت شرکت بوئینگ
در حال حاضر کشورهای مهم و صنعتی جهان همچون آمریکا، چین، روسیه و چند کشور اروپایی دارای برنامه فعال تسلیحات لیزری هستند و در برخی از موارد نیز این تسلیحات خود را به حالت تست های میدانی و آزمایشات نهایی رسانده اند. تسلیحات لیزری به صورت خاص و انرژی مستقیم به صورت عام تر در حقیقت آینده حوزه نظامی بوده و ای بسا روزی به مانند فیلم های علمی و تخیلی جایگزینی گلوله ها و موشک ها شوند.
امروز کشورهای صنعتی در حوزه سیستم های لیزری با توان بیش از ۱۰۰ کیلووات ورود کرده اند اما در هر صورت جمهوری اسلامی ایران نیز گام های اول و مهم در این بخش را با قدرت و موفقیت برداشته و باید منتظر باشیم تا به زودی اولین بار تصاویری از سیستم پدافند لیزری ساخت ایران را مشاهده کنیم. فراموش نکنیم که بحث پدافند لیزری از جمله حساس ترین و تقریبا یکی از اصلی ترین مسائل در لبه دانش نظامی فعلی جهان به حساب می آید و کمتر از ۱۰ کشور مهم و قدرتمند دنیا به تنهایی توانسته اند در این زمینه محصولی حتی در حد آزمایش موفق نیز در اختیار داشته باشند.