محمدجواد ظریف

استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب



متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب با این پیش فرض که حافظه تاریخی افراد کوتاه مدت است، به راحتی به مردم توهین می‌کنند. آقای ربیعی مدعی شده است که مشکلات فعلی تقصیر طیفی است که سهم تحریم‌ها را در مسائل اقتصادی ایران ناچیز می‌پنداشتند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بی بی سی فارسی در مطلبی نوشت: «مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از اظهارات تند شماری از امامان جمعه در مورد برخورد با «بی‌حجابی» انتقاد کرد. سایت جماران به نقل از او نوشته است: «وقتی پای اقدام و عمل پیش می‌آید کشور قانون و مسئول دارد. اینکه هر کسی صبح از خواب بیدار می‌شود یا هر امام جمعه‌ای که پشت تریبون قرار می‌گیرد به خودش حق بدهد که فرمان عمل و فرمان آتش به اختیار صادر کند، مگر اینجا ملوک الطوایفی است که آقایان به خودشان حق می‌دهند در هر کاری دخالت عملی کنند؟.»

بی بی سی در ادامه نوشت: «او مشخصاً از حمله یک مرد با ماست به دو زن که یکی آنها روسری نداشت، اشاره کرد و گفت: «برخی اقدامات نابخردانه، سخیف و اهانت‌بار مانند ماست‌پاشی که از سوی برخی افراد تحریک‌شده یا مغرض صورت گرفته را، نه تنها در جهت حل این مشکل نمی‌دانم، بلکه معتقدم همان نگاه سیاسی به مسأله را تشدید و عده‌ای را به لجبازی وادار خواهد کرد.» در روزهای گذشته در حالی که چندین درگیری بر سر مساله حجاب در شهرهای مختلف ایران خبرساز شد، شماری از روحانیون به خصوص امامان جمعه اظهارات تندی در مورد برخورد با «بی‌حجابی» داشتند.»

یکی از ابعاد اصلی جنگ ترکیبی علیه ملت ایران، دامن زدن به دوقطبی و ایجاد دودستگی و تفرقه میان آحاد مردم است. در این میان، دشمن از هر بهانه‌ای برای دامن زدن به دوقطبی و تفرقه بهره می‌برد. یکی از موارد، مسئله حجاب است.

 استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

در این خصوص چند نکته مهم قابل ذکر است. اول اینکه حجاب یک ضرورت دینی و الزام قانونی است. دوم اینکه اکثریت مطلق زنان کشورمان پایبندی خود به حجاب را ثابت کرده‌اند. سوم اینکه، اقشار متدین همانقدر که مخالف بی حجابی هستند، قطعاً با روش‌های نامناسب در امر به معروف و نهی از منکر در موضوعات مختلف و از جمله حجاب، مخالف هستند. امر به معروف و نهی از منکر اصول و قواعدی دارد و یکی از الزامات آن، پرهیز از توهین و بی احترامی به طرف مقابل است.

در روزهای گذشته یکی از فعالین رسانه‌ای در مطلبی نوشت: «نظرسنجی ارشاد می‌گوید ۸۰ درصد موافق الزام حجاب‌اند، میگویند دروغه، حداقل ده نظرسنجی ملی می‌گوید بالای ۷۵ درصد اعتقاد به حجاب دارند. میگویند دروغه، نظرسنجی همشهری می‌گوید ۷۹ درصد گفتند بدون قانون هم حجاب برنمی دارند، میگویند دروغه، میگوییم خب چشم باز کنید شهر را ببینید. اکثریت با کیست؟ الان که بی‌حجابی آزاد است چرا اکثریت حجاب دارند؟ واقعیت اینست که مشکل حجاب نیست. مشکل مسخ شدن ذهنی عده‌ای، توسط رسانه‌های خارجی است. مسوولی که واقعیت را از دریچه رسانه‌های خارجی می‌بیند، نمی‌تواند تصمیم بگیرد. شرع و قانون و خواست اکثریت را می‌بینند، اما دچار کُپ کردن در تصمیم‌گیری هستند.»

و اما در این میان ماجرای طیف تندروی اصلاح طلب بسیار قابل تأمل است. بخش تندروی جریان اصلاح طلب که اکنون دچار تفریط شده است، همان جماعتی است که در دهه ۶۰ به شدت دچار افراط بود. از مخالفت‌های محمد خاتمی و تاجزاده با ویدئو تا چسباندن پونز بر پیشانی زنان بدحجاب توسط اکبر گنجی، و از اقدام موسوی خوئینی‌ها در آزادی اسیدپاش‌هایی که به چند زن بی حجاب حمله کرده بودند تا تندروی و افراط‌های امثال مجید انصاری در سارمان زندان‌ها.

در خرداد ۱۳۹۷ «محمدطه عبدخدایی» معاون خاتمی در وزارت ارشاد در مصاحبه‌ای به بیان ناگفته‌هایی از دوران همکاری طولانی مدت با خاتمی در وزارت ارشاد و دولت اصلاحات پرداخت. وی در بخشی از این مصاحبه گفت: «یک خاطره از آیت‌الله خامنه‌ای مربوط به زمان ارشاد بگویم. حدود ۱۵۰ هنرپیشه جزو اخراجی‌های وزارت فرهنگ بودند. من آمدم خدمت آقا و گفتم اینها لیست را به من دادند که اخراج کنم ولی وجداناً نمی‌توانم چنین کاری بکنم اما چون مدیرکل هستم باید این کار را انجام دهم. آقا گفتند “هرگز این کار را نکن، این‌ها بندگان خدا هستند بالاخره فضا آن زمان اینگونه بوده و این شغل‌شان بوده” یعنی از سال ۶۱ تا ۶۶ یک نفر اخراج نشد و اینها آمدند پست گرفتند و الان جزء هنرپیشه‌های مملکت هستند. اخراج نشدن اینها با حمایت آقا بود و جایی هم نگفتم و این اولین بار است که می‌گویم.»

معاون خاتمی در وزارت ارشاد در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: «به این مردم نه مرجعیت ضربه زده است نه رهبری بلکه همین آقایان از جمله تاجزاده در وزارت ارشاد، سراج موسوی در کمیته، ابطحی، امین زاده، مجید انصاری در سازمان زندان‌ها و… محدودیت‌های بی دلیلی برای مردم ایجاد کردند و امروز مسئولیت اقدامات خود را به گردن مراجع و رهبر انقلاب می‌اندازند. کسانی که امروز ادعا می‌کنند جمهوری اسلامی دیکتاتوری ایجاد کرده خودشان در زمان مسئولیت عامل به وجود آمدن خفقان بودند.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت: «همین آقای میرلوحی (محمود میرلوحی عضو سابق شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب) که دانشجوی هند بود، بعد می‌آید رئیس کمیتهٔ تهران می‌شود و می‌رود پیست اسکی دیزین و شمشک دستور می‌دهد تمام عینک‌های دودی را جمع کنند! چون این مظهر غرب است! همین آقا امروز روشنفکر می‌شود! اگر یادتان نرفته بیایید از مردم عذرخواهی کنید. مگر نه این بود که شماها در بین دانشجویان چادر و حصار کشیدید و امام خمینی به محض اینکه فهمید که این اتفاق افتاده است دستور داد که سریعاً به موضوع رسیدگی شود. چرا امروز آقایان به دنبال گم کردن آثار اقدامات افراطی خود هستند؟ در آن زمان آقایان آنچنان جوی درست کرده بودند که هیچکس حق اظهار نظر آزاد نداشت. امروز نیز این رفتارهای به اشکال دیگر در حال پیاده شدن از سوی این طیف است.»

لازم به ذکر است که مجید انصاری در انتخابات مجلس یازدهم در شرایطی که سرلیست جبهه اصلاحات در حوزه انتخابیه تهران بود، علیرغم تبلیغات بسیار گسترده فقط ۷۰ هزار رأی کسب کرد.

پاسخ ظریف و روحانی به موضع‌گیری سخنگوی دولت سابق

سحام نیوز- ارگان رسانه‌ای منتسب به اعضای فراری جریان فتنه- در مطلبی نوشت: «وزیر پیشین کار در روزنامه اعتماد نوشت: در تبیین و تحلیل سال پارادایمی ۱۴۰۱ و به‌ویژه حوادث خیابان‌های پاییزی نیز، کاملاً ردپای برخی پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال ۱۴۰۰ قابل مشاهده علمی است. آنانی‌که روزگاری نه‌چندان دور تحریم را نعمت می‌پنداشتند و سهم تحریم از مسائل اقتصادی ایران را بسیار ناچیز قلمداد می‌کردند در ۱۴۰۱ تفهیم شدند که تحریم‌ها جان‌ستان، فقرگستر و نفس‌گیر است.»

 استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

این رسانه ضدایرانی در ادامه به نقل از ربیعی نوشت: «عدم توجه به خواسته‌های نسلی، تغییرات اجتماعی و ارزش‌ها [که تنها منحصر به ایران نبوده و در سطح جهانی نیز در میان نسل جدید مطالعه شده است] و اصرار بر شیوه‌ها و سیاست‌های فرهنگی تعارض‌آفرین، آثار خود را بر برخی وقایع در سال ۱۴۰۱ باقی گذاشت و برخی مسائل اجتماعی و سیاسی این سال را شامل شد.»

متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب با این پیش فرض که حافظه تاریخی افراد کوتاه مدت است، به راحتی به مردم توهین می‌کنند. آقای ربیعی مدعی شده است که مشکلات فعلی تقصیر طیفی است که سهم تحریم‌ها را در مسائل اقتصادی ایران ناچیز می‌پنداشتند.

 استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

این ادعا در حالی است که روحانی- آبان ۱۳۹۷- در جلسه هئیت دولت گفته بود: «آمریکایی‌ها هر کاری هم بکنند اما آن‌قدر راه و مسیر برای فروش نفت داریم که تحریم آنها بی‌اثر است.» رئیس جمهور سابق همچنین در خرداد ۱۳۹۸ گفته بود: «به رغم تبلیغات بدخواهان، اوضاع کشور بسیار خوب است و فشارهای آمریکا به زودی زود بی اثر خواهند شد…ملت ایران بداند که فشار آمریکا به اوج رسیده و از این به بعد این تحریم‌ها و فشارها ظرفیت خود را از دست خواهند داد.»

در یک نمونه دیگر، «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه نیز- مرداد ۱۳۹۷- در مصاحبه با شبکه سیان ان گفته بود: «تحریم‌ها بر وضعیت داخلی ایران تأثیری ندارد.» اگر آقای ربیعی مرور بیشتری بر اظهارات همقطاران خود در دولت قبل داشته باشد، با نمونه‌های بیشتری نیز مواجه می‌شود.

 استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

البته ناگفته نماند که مقامات دولت قبل بارها و بارها اعلام کردند که ذیل برجام، تحریم‌ها به تاریخ پیوسته و صبح بدون تحریم فرا رسیده و آنچنان رونقی ایجاد می‌شود که دیگر هیچکس به پول یارانه نیازی نخواهد داشت.

طیف تندروی جریان اصلاح طلب حداقل سه مشکل اساسی دارد، یکی اینکه به هیچ عنوان قصور و تقصیرهای خود را نپذیرفته و دوم اینکه در مقاطع مختلف، همصدا با دشمن، آدرس خیابان را می‌دهد و سوم اینکه، به هیچ عنوان حاضر نیست به نقش دشمن در مشکلات اشاره کند.

دولت روحانی دلار را با قیمت ۳ هزارتومان تحویل گرفت و در همین دولت قیمت دلار تا آستانه ۳۲ هزارتومان نیز افزایش یافت؛ یعنی حدود ۱۰ برابر افزایش قیمت!

 استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب

در سال گذشته دشمن ذیل جنگ ترکیبی، بر التهاب‌آفرینی در بازار دلار متمرکز شد؛ چه آنکه در طول فعالیت دولت سیزدهم از شهریور ۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۱، نرخ ارز حدوداً ۴ درصد افزایش یافت، اما در مقطع وقوع آشوب‌های سال گذشته نرخ دلار حدوداً ۱۰۰ درصد افزایش یافت. در میانه آشوب‌ها و اغتشاشات، «مارک دوبوویتز» رئیس لابی صهیونیستی بنیاد دفاع از دموکراسی آمریکا در توئیتی نوشت: «همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد قیمت دلار به ۶۰ هزار تومان رسید. ممکن است زودتر از چیزی که فکر می‌کردم به ۱۰۰ هزار تومان برسد.» این توئیت تنها یکی از مستندات جنگ ترکیبی اخیر علیه ملت ایران بود.

بهتر است آقای ربیعی که سابقه استیضاح در مجلس به دلیل ناکارآمدی در کسوت وزیر کار را در کارنامه خود ثبت کرده است، با تأمل بیشتری درباره مسائل مختلف و از جمله حوزه اقتصاد و معیشت موضعگیری کند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استقبال ویژه BBC از اظهارات یک روحانی اصلاح‌طلب بیشتر بخوانید »

ماجرای ۶ پنالتی استقلال از زبان ساپینتو

ماجرای ۶ پنالتی استقلال از زبان ساپینتو



سرمربی استقلال در جشن تولدش از داوری‌ها در لیگ ایران گلایه کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ریکاردو ساپینتو سرمربی پرتغالی استقلال روز گذشته تولئ ۵۰ سالگی اش را جشن گرفت. سرمربی آبی پوشان پایتخت به مناسبت تولدش مصاحبه اش را با نشریه «رکورد» پرتغال انجام داد.

رسانه پرتغالی با تیتر «شیرشاه به نیم قرن رسید» به تولد و معرفی بیوگرافی ریکاردو ساپینتو پرداخت. رسانه‌های پرتغال این لقب را به خاطر موهای سرمربی استقلال به او دادند.

ماجرای ۶ پنالتی استقلال از زبان ساپینتو

ساپینتو در بخشی از این گزارش به نشریه پرتغالی، گفت: من خوشحال هستم که تولدم را در کنار خانواده ام و کنار تیمم(استقلال) می گیرم.  

سرمربی استقلال درباره عملکرد تیمش در این فصل، گفت: انگیزه و هیجان زیادی دارم. تا اینجای فصل ۶ پنالتی برای ما نگرفتند و واقعا در این زمینه اغراق نمی‌کنم. این اتفاقات داوری خیلی عجیب است ولی ما با قدرت به مسیرمان ادامه می‌دهیم.

رسانه پرتغالی در ادامه گزارش درباره سرمربی استقلال نوشت: ساپینتو شخصیت جذابی دارد و اکنون به دنبال چالشی بزرگ به همراه استقلال در ایران است تا به قهرمانی برسد. او در استقلال تاثیرگذار بوده و رضایت هواداران را کسب کرده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای ۶ پنالتی استقلال از زبان ساپینتو بیشتر بخوانید »

چرا زبان آمریکایی‌ها را نمی‌فهمند؟!

چرا زبان آمریکایی‌ها را نمی‌فهمند؟!



آمریکایی‌ها اخیراً در ترجمه جدیدی از برجام می‌گویند؛ «ما که از برجام رفتیم اما ایران باید در برجام بماند و به تعهدات خود عمل کند بدون این‌که انتظار داشته باشد ما حتی یک تحریم را برداریم!!» ظریف به جای این‌که پاسخ گستاخی آمریکایی‌ها را بدهد هنوز از میوه‌های خیالی برجام سخن می‌گوید!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: آمریکایی‌ها ۲۰ سال است با دولت‌های متفاوت در ایران پیرامون مناقشه هسته‌ای گفت‌وگو می‌کنند. آمریکایی‌ها بعد از پیروزی انقلاب به‌ویژه پس از اشغال لانه جاسوسی بنا را بر عدم رسمیت شناختن انقلاب  وجمهوری اسلامی گذاشتند و انواع توطئه‌ها از جمله راه‌اندازی جنگ داخلی و خارجی برای تجزیه ایران و حمایت آشکار از گروه‌های تجزیه‌طلب و علی الخصوص با حمایت بی‌دریغ از تجاوز حزب بعث عراق مرتکب انواع جنایات جنگی شدند.

با چنین پیشینه‌ای دیپلمات‌های ما به‌ویژه در دولت یازدهم و دوازدهم با لبخند پشت میز مذاکره می‌نشستند و برای حل مشکلات با آمریکا و رفع تحریم‌های ظالمانه و جلوگیری از ترورها و خرابکاری‌های آن‌ها گفت‌وگو می‌کردند.

دولت های یازدهم و دوازدهم به این بهانه از مردم رأی گرفتند که بروند مناقشه هسته‌ای با آمریکا را حل کنند و تحریم‌ها را لغو کنند و با برقراری روابط، شرّ آمریکایی‌ها را از سر ملت کم کنند.آن‌ها با بیان این‌که گذشتگان زبان دیپلماسی را نمی‌فهمند و زبان آمریکایی‌ها را نمی‌دانند از مردم رأی گرفتند با آنکه ردپای آن‌ها قبل از این در گفت‌وگوهای هسته‌ای وجود داشت.

۲۰ سال است که  با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کنیم. آمریکایی‌ها ۴ کلمه با دولت و ملت ایران حرف دارند که همواره زیر سقف گفت‌وگوها تکرار و به پذیرش آن از سوی دیپلمات‌های ایران اصرار دارند:

۱- بساط هسته‌ای خود را جمع کنید. شما مجاز به داشتن فناوری‌ و دانش هسته‌ای حتی در حوزه کشاورزی، پزشکی، صنعت و تولید انرژی و …نیستید.

۲- اگر با شما گفت‌وگو می‌کنیم و امتیازی را آن‌هم روی کاغذ می‌دهیم اجازه راستی‌آزمایی نمی‌دهیم.

۳- تضمینی هم برای قول و قرارهایمان  در گفت‌وگو نمی‌دهیم .

۴- مطالبات غرب از شما فقط در حوزه دانش هسته‌ای نیست در حوزه  نظامی  و استانداردهای دموکراسی و آزادی و حقوق بشر  شرط داریم باید بی‌چون و چرا آن‌را بپذیرید!؟ اگر نپذیرید ترور دانشمندان و خرابکاری تأسیسات هسته‌ای شما در دستور کار  خواهد بود.

آن‌ها صریح می‌گویند: با انتشار قطعنامه‌های تکراری در شورای امنیت سازمان ملل، شورای حکام آژانس و نیز قطعنامه‌های حقوق بشری همراه با تحریم‌های ظالمانه روزگارتان را سیاه می‌کنیم!

اساسا یکی از دلایل محرمانه بودن مشروح مذاکرات هسته‌ای طی ۲۰ سال گذشته همین پرت و پلاگویی و زورگویی آمریکایی‌ها بوده است. خوب این ۴ کلمه حرف زور را مردم ما می‌فهمند لذا هر روز پس از نمازهای یومیه در مساجد  فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل سر می‌دهند. اما برخی دیپلمات‌های ما و برخی رجال سیاسی و احزاب سیاسی که خودشیفته هستند و در نگاه به آمریکا دچار خودشگفتی می شوند، نمی‌خواهند آن‌ را بفهمند!

رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم و رئیس تیم دیپلماسی او می‌گفتند  ما زبان آمریکایی‌ها را می‌فهمیم شما نمی‌فهمید برخی از ما ۳۰ سال در آمریکا زندگی کردیم و حتی با برخی از مقامات آمریکا رفت و آمد خانوادگی داریم ما می‌دانیم چطور این مناقشه و سوءتفاهم با آمریکایی‌ها را حل کنیم. رفتند سر میز مذاکره حتی به توافق رسیدند اما با آنکه می‌گفتند زبان انگلیسی را با لهجه آمریکا می‌فهمند فرق بین «لغو» تحریم‌ها با «تعلیق» تحریم‌ها را نمی‌دانستند!

براساس توافق، امتیازات نقد به آمریکایی‌ها دادند. اما آمریکایی‌ها نه‌تنها به یک تعهد خود عمل نکردند بلکه تحریم‌ها و تهدیدها را چند برابر کردند. اینها آمدند در داخل به‌خاطر این دستاورد تقریبا هیچ به قول خودشان به همدیگر مدال دادند و خود را قهرمان دیپلماسی کشور معرفی کردند. بعد که ملت فهمیدند چه کلاهی سر دولت گذاشتند عمر دولت به سر آمد ملت از رأی خود تبری جست و به دولت جدید با رویکرد انقلابی رأی دادند. روحانی و ظریف با برجام ، دست‌وپای دولت جدید را توی پوست گردو گذاشتند و بخشی از  دیپلماسی دولت جدید را نقد کردن چک برجام با خسارات محض آن قرار دادند!

اکنون چندین دور مذاکرات در وین و اخیرا در قطر و گاهی در عمان صورت گرفته است آمریکایی‌ها می‌گویند؛ مرغ یک پا دارد و همواره زیر سقف گفت‌وگوها آن ۴ کلمه حرف زور خود را تکرار می‌کنند.

دولت رئیسی زیر بار حرف زور نمی‌رود و با تعریف واقعی و نوعی تعامل با جهان را که در چشم‌انداز برنامه ۲۰ ساله جمهوری اسلامی بود در دستور کار خود قرار داده است. نگاه به روابط دوستانه با همسایگان و  قدرت‌های بزرگ مثل چین و روسیه که با تحریم‌های ظالمانه آمریکا همکاری نکردند را در دستور کار خود قرار داد و روزبه‌روز بر حجم مراودات با جهان بدون آمریکا افزود و توفیقات خوبی را هم به دست آورد. این رویکرد، کشور را از موضع «بدهکاری» خارج و در جایگاه «طلبکاری» از غرب قرار داد.

اما برخی همچنان اصرار دارند که دولت و ملت ایران را «بدهکار» و آمریکا و سه کشور شرور اروپایی را «طلبکار» جلوه دهند. این جماعت برخی «خائن» و برخی «غافل» هستند . بنده با خائنین حرفی ندارم چون آن‌ها عمله ظلم و ستم آمریکا هستند و منافع آمریکا را در داخل نمایندگی می‌کنند اما چند کلمه با حضرات غافلین دارم.

مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که برخی از آنان از اخیار هستند در بیانیه‌ای به مناسبت ۱۵ خرداد مطالب بی‌ربطی درباره انقلاب، مردم و نظام گفته‌اند که نقد آن حوصله و فرصت دیگری را می‌طلبد اما در بخشی از بیانیه خود آورده‌اند : «تأکید ما بر این است که رویکرد کلان سیاسی در کنار رویکرد اقتصادی کشور باید تغییر یابد تا با رفع تحریم‌ها و مذاکره مستقیم، اقتصاد ایران بتواند از رکود و تورم نجات یابد.»

حضرات مجمع محققین و مدرسین حوصله نکردند کارنامه دیپلماسی کشور را طی ۲۰ سال مذاکره بی‌حاصل با آمریکایی‌ها چه مستقیم و چه غیرمستقیم مطالعه کنند و  ببینند با این ۴ کلمه حرف زور آمریکایی‌ها چه باید بکنند؟ آن‌ها تجربه برجام آن‌هم با مذاکره مستقیم و قدم زدن ظریف و جان‌کری در خیابان‌های وین را دارند. آن‌ها تجربه دولت روحانی را دارند که به او رأی دادند و از او حمایت کردند تا معضل روابط با غرب و  مناقشه هسته‌ای حل شود چگونه باز پیشنهاد مذاکره مستقیم را می‌دهند؟!

حضرات مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در بیانیه خود اضافه می‌کنند : «از بزرگترین خسران‌هایی که در این سال‌ها نصیب کشور شد اتکای بیش حد دیپلماسی به کشور روسیه است. روسیه در جنگ با اوکراین برجام را فدای منافع خود کرد و با کاهش قیمت نفت ضربه‌ای بزرگ به اقتصاد تک محوری ایران وارد کرد.»

اگر کمی به متن این بیانیه دقت کنیم، غفلت، بی‌خبری و عقب‌ماندگی از تحولات جهان از این عبارات می‌بارد که در زیر به آن اشاره می‌شود.

۱- آقایان در بیانیه خود از آوردن یک کلمه و واژه به شدت پرهیز کرده‌اند آن‌هم واژه «آمریکا» است . آن‌ها هیچ اشاره ای به جنایات آمریکا در ۴۰ سال اخیر به‌ویژه در ۲۰ سال جنگ نرم و مناقشه هسته‌ای نکرده‌اند و نه‌تنها آمریکا را متهم پرونده هسته‌ای معرفی نکردند بلکه تلویحا جمهوری اسلامی را متهم و «بدهکار» دشمن معرفی کرده‌اند!

۲- روسیه در مذاکرات هسته‌ای چه در زمان روحانی و چه پس از آن در کنار ایران با زیاده‌خواهی‌های آمریکا مقابله کرده در شورای امنیت با حق وتو در کنار منافع دولت ایران بوده است . چطور التماس روابط با آمریکا که خسارت محض داشته اشکال ندارد، اما روابط با روسیه آن‌هم به‌گونه‌ای راهبردی که بسیاری از تحریم‌های آمریکا را به کمک روس‌ها دور زده‌ایم خسارت‌بار بوده است!؟

۳- آمریکایی‌ها با فروپاشی شوروی کشورهای عضو پیمان ورشو را یکی پس از دیگری عضو ناتو کردند و در سند امنیتی خود از تجزیه روسیه به پنج جمهوری سخن گفته‌اند . روس‌ها برای دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی خود به طور اجتناب‌ناپذیری به جنگ اوکراین کشیده شدند. کجا روس‌ها با جنگ اوکراین برجام را فدای منافع خود کردند!

آن موقع که ما با آمریکای اوباما به توافق برجام رسیدیم که اصلا جنگ اوکراینی در کار نبود بعد هم ترامپ برجام را پاره کرد و تحریم‌ها را چند برابر کرد. شما از کدام برجام یاد می‌کنید که روس‌ها آن را فدای منافع خود کردند!

قیمت نفت با جنگ اوکراین به بالای صد دلار رفت. شما از چه کاهش قیمت نفت سخن می‌گویید. این حرف‌های نادرست چیست که سرهم‌بندی می‌کنید یک ذره هم برای شعور مخاطبین خوداحترام قائل شوید!

۴- روسیه در حوزه خزر همسایه ماست. شما که می‌گفتید نظام باید با دنیا ارتباط داشته باشد چگونه است یک دولت بزرگ در همسایگی ما که یکی از قدرت‌های بزرگ جهان است را جزء دنیا نمی‌دانید و زبان به مذمت دیپلماسی کشور در بسط روابط با روسیه با رویکرد احترام متقابل گشوده‌اید؟!

امام  (ره) در منشور برادری به جناح‌های کشور توصیه فرمودند :«در موضع‌گیری‌ها حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه‌داری غرب و در رأس آن آمریکا باشید.»

چطور می‌شود حضرات مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه به مناسبت سالگرد ارتحال امام بیانیه می‌دهند یک سطر از این بیانیه اختصاص به محکوم کردن جنایات آمریکا و نشانی از خشم و کینه از تجاوزات ظالمانه آمریکا در تحریم‌ها علیه ملت ایران دیده نمی‌شود؟!

مردم زبان آمریکایی‌ها را می‌فهمند آن‌هم همه روزه در نمازهای جمعه و جماعات روزانه خود با فریاد مرگ بر آمریکا پاسخ آن‌را می‌دهند چرا زبان آمریکایی‌ها و مواضع تجاوزکارانه آن‌ها علیه ملت را شما نمی‌فهمید؟!

این روزها گاهی ظریف در عرصه رسانه ظاهر می‌شود و حرف‌هایی می‌زند که هیچ ربطی به نقدها پیرامون دستاورد تقریبا هیچ برجام ندارد.

آمریکایی‌ها اخیراً در ترجمه جدیدی از برجام می‌گویند؛ «ما که از برجام رفتیم اما ایران باید در برجام بماند و به تعهدات خود عمل کند بدون این‌که انتظار داشته باشد ما حتی یک تحریم را برداریم!!» ظریف به جای این‌که پاسخ گستاخی آمریکایی‌ها را بدهد هنوز از میوه‌های خیالی برجام سخن می‌گوید!

ظریف حاضر نیست به این پرسش ملی پاسخ دهد که ؛ چرا میلیاردها دلار خسارت به تأسیسات هسته‌ای زدید بدون این‌که حتی یک تحریم را بردارید و صدها تحریم دیگر به آن افزودید.

ظریف باید اعتراف کند زبان انگلیسی با لهجه آمریکایی‌ها را می‌داند اما از فهم زبان دیپلماسی آمریکایی و منطق مقامات کاخ سفید عاجز است! و این عجز خسارات جبران ناپذیری به دیپلماسی خارجی کشور در طول خدمت او در وزارت خارجه به‌ویژه ۸ سال دوران دولت روحانی زد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا زبان آمریکایی‌ها را نمی‌فهمند؟! بیشتر بخوانید »

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟



وزیر امور خارجه دولت دوازدهم می‌گوید: من موضوع بمباران شیمیایی را نزد رئیس شورای امنیت بردم، اما رئیس شورای امنیت گفت: چون شما مقررات شورای امنیت را رعایت نمی‌کنید، من هم حاضر نیستم حرف تو را گوش کنم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدجواد ظریف که تجربه مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ و برجام را دارد، درباره نحوه ورودش به سازمان ملل در کتاب «نقبی بر درس‌ها و دستاوردهای جنگ» بیان می‌دارد: تجربه من به عنوان شخصی که در تمام دوران جنگ تحمیلی، چه در دوران دانشجویی و چه در دورانی که در نمایندگی ایران در آمریکا در حال کار بودم، ممکن است با تجربه دوستانی که در داخل بودند و مسائل روزمره جنگ را مدیریت می‌کردند، متفاوت باشد. اولین تجربه من در حوزه سیاست خارجی تصمیم‌گیری درباره مواجهه با صدور قطعنامه شورای امنیت درباره آتش‌بس میان ایران و عراق بود.

تفاوت ظریف با دیگر انقلابی‌ها در آمریکا!

او با اشاره به حال وهوای آن روزهای نمایندگی ایران در نیویورک بعد از آزادسازی خرمشهر می‌افزاید: هم‌زمان با آزاد شدن خرمشهر من به نیویورک رفتم. تفاوتی که من با دوستان دیگر داشتم این بود که من تنها فردی بودم که هم ریش داشتم، هم انگلیسی می‌دانستم و هم حقوق بین‌الملل خوانده بودم. در آن زمان (دوران مرحوم آقای رجایی خراسانی)، وجود همزمان تمام این ویژگی‌ها در یک شخص تقریباً یک استثناء به شمار می‌رفت. برای همین بود که سریع وارد حوزه نمایندگی ایران در آمریکا شدم.

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟

پیشنهاد یک جوان ۲۲ ساله برای مقابله با هجمه علیه ایران 

ظریف درباره راهکارش برای واکنش به قطعنامه‌های ضدایرانی در آن دوران، اظهار می‌دارد: آقای رجایی دوباره من را صدا کرد و گفت: چه کار کنیم؟ من گفتم پیشنهاد من این است که بگوییم چون شورای امنیت به رغم اینکه وظیفه‌اش حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است، زمانی که کشور ما ۲ سال در اشغال بود، به این مسأله رسیدگی نکرد و آن را تهدیدی علیه صلح بین‌الملل ندانست، ما هم الان که کشور را آزاد کرده‌ایم این شورای امنیت را قبول نداریم و قطعنامه آتش‌بس آن را نمی‌پذیریم. پیشنهاد من به عنوان جوانی ۲۲ ساله که فوق لیسانسش را تازه گرفته بود، این بود.

باید از قدسی کردن سریع سیاست‌هایمان اجتناب کنیم

او درباره فضای سیاسی آن روزها در داخل و خارج کشور ادامه می‌دهد: قصدم این نیست که بگویم اقدامی درست یا اشتباه انجام دادیم، اما ما در آن زمان به رغم اینکه شرایط به نفع ما بود، شتابزده و بدون تدبیر و فقط برای اینکه از بار معضلی خود را رها کنیم، اینگونه عمل کردیم. درسی که به عنوان یک تجربه می‌خواهم در این زمینه بیان کنم این است که ما باید از قدسی کردن سریع سیاست‌هایمان، دست کم در حوزه سیاست خارجی که من حضور دارم، اجتناب کنیم. 

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟

در نمایندگی، بسیاری از امور تحت‌الشعاع تفسیر شخصی بود

وزیر امورخارجه دولت دوازدهم خاطرنشان می‌کند: امام فرموده بودند باید جنگ را دنبال کنیم. در نمایندگی هم بسیاری از امور تحت‌الشعاع تفسیر شخصی بود. برای مثال، ممکن بود وزارت خارجه به گونه‌ای فکر کند و آقای دکتر رجایی خراسانی به گونه‌ای دیگر. هم‌افزایی هم در این حوزه وجود نداشت، مثلاً در زمان مذاکرات درباره قطعنامه ۵۹۸، وزارت خارجه تمایل داشت نمایندگی مداخله کند تا از منفی بودن آن بکاهد، این در حالی بود که شورای امنیت هنوز از جانب ما در تحریم قرار داشت. 

وقتی رئیس شورای امنیت حاضر به پذیرش ظریف نبود

او می‌گوید: فکر می‌کنم بعد از فتح فاو بود که ما تصمیم گرفتیم به‌گونه‌ای عمل نکنیم که باعث شویم قطعنامه‌های صادر شده صددرصد علیه ما باشند. در این زمینه من تجربه‌ای در سازمان ملل داشتم. زمانی که ۲۵ ساله بودم، سمتم کاردار بود؛ یعنی کارمند رسمی وزارت خارجه نبودم، بلکه کارمند محلی بودم. ولی چون زمانی که آقای رجایی خراسانی تهران می‌آمد، هیچ کارمند رسمی نبود که بتواند این مسؤولیت را قبول کند، من مسؤولیت نمایندگی را به عهده می‌گرفتم. در همین زمان من موضوع بمباران شیمیایی را نزد رئیس شورای امنیت بردم، اما رئیس شورای امنیت گفت: چون شما مقررات شورای امنیت را رعایت نمی‌کنید، من هم حاضر نیستم حرف تو را گوش کنم.

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟

تفاوت آرا درباره قطعنامه از داخل تا خارج کشور

ظریف بیان می‌دارد: این شیوه تا زمان مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ ادامه یافت. نظرات کسانی که در داخل کشور بودند درباره مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ با نظرات کسانی که در خارج بودند، متفاوت بود. در تهران اعتقاد بر این بود که قطعنامه باید به‌گونه‌ای تدوین شود که به رغم عدم مشارکت ما، حداقل منافعی از ما را تأمین کند. اما مرحوم دکتر رجایی خراسانی اعتقاد داشت این قطعنامه باید به قدری بد باشد که به راحتی بتوانیم آن را رد کنیم. این ۲ نظر کاملاً در مقابل هم قرار داشتند. در آن زمان، من مسؤول مذاکره بودم، چون بیش‌تر مواقع آقای رجایی برای دعوا بر سر این موضوع به تهران می‌رفت.

تعهدی که ظریف به سفیر ژاپن نداد

او می‌افزاید: اکثر نگارش مذاکرات ۵۹۸ را هم من انجام دادم. البته من دستورالعملی را که تهران صادر می‌کرد، انجام می‌دادم و اختیار کامل نداشتم. یادم می‌آید یکی از بحث‌هایی که در مذاکرات ۵۹۸ بود، مسؤولیت تعیین متجاوز بود. در آن زمان من نزد سفیر ژاپن رفته بودم که بگویم عراق را مسؤول جنگ تعیین کنید. ۲ ساعت با او مذاکره کردم. سفیر ژاپن که آدم تیزی بود، به من گفت: اگر ما بگوییم عراق متجاوز است، شما الان تعهد می‌دهی آتش‌بس را بپذیری؟ اما من که اجازه نداشتم چنین تعهدی بدهم، با سردرد جلسه را ترک کردم، اما بعدها با تلاش توانستم این هدف را محقق کنم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی رئیس شورای امنیت ظریف را به حضور نپذیرفت/ مذاکرات ۵۹۸ را چه کسی نوشت؟ بیشتر بخوانید »

دنیای فراموش‌شده

دنیای فراموش‌شده



عملکرد ۸ ماهه دولت سیزدهم نسبت به عملکرد ۸ ساله دولت‌های یازدهم و دوازدهم را اگر نگوییم ستودنی دست کم قابل قبول بوده است… گسترش روابط با دوستان و همسایگان یکی از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی بوده است

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در آخرین گزارش خود از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) که تیرماه ۱۴۰۰ به مجلس شورای اسلامی ارائه داد، دست کم دو اعتراف تلخ درباره سیاست خارجی دولت تدبیر و امید داشت؛ «در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به اجماع ملی نرسیدیم» و دیگری «دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود رنجاندیم» دو رویکرد غلطی که بنا بر نظر آقای ظریف چنان‌که از آن اجتناب می‌شد «هم دوستانمان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع مواجه می‌شد.» اینکه آیا وزیر خارجه وقت پس از ۸ سال در پایان دولت تدبیر به این تجربه دست یافته و یا اینکه در تمام سال‌های وزارت علی‌رغم چنین دیدگاهی توانایی اقناع سایر دولتمردان برای تحکیم روابط با دوستان و اتخاذ رویکرد متوازن با شرق و غرب را نداشته، در نهایت چندان فرقی نمی‌کند.

در تقویم ۸ ساله سیاست خارجی دولت تدبیر تنها یک سفر به عراق توسط رئیس‌جمهور ثبت شد، رئیس‌جمهور یک بار به عمان رفت، آقای روحانی هیچ سفری به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نداشت. او هیچ سفر دوجانبه‌ای به تاجیکستان و قرقیزستان و پاکستان نداشت. رؤسای جمهور ترکمنستان و قزاقستان تنها یک بار در دولت اول آقای روحانی به ایران آمدند و طی سال‌های پس از آن دیگر به ایران دعوت نشدند اتفاقی که برای رؤسای‌جمهور ونزوئلا و نیکاراگوئه هم رخ داد.

سفر رئیس‌جمهور چین و هیئت عالی‌رتبه همراهش به تهران با برخورد سرد دولتمردان تدبیر به یک ناامیدی محض تبدیل شد و در مجموع کار به جایی رسید که حتی حامیان آقای روحانی هم زبان به انتقاد گشودند: «ما تعارف نداریم در دولت روحانی، بدترین سطح روابط را با کشورهای منطقه و همسایه داشتیم که در دولت احمدی‌نژاد نداشتیم. این یک واقعیت است.»

غفلت از دوستان، همسایگان و کشورهای منطقه در حالی بود که در تحولات روز جهان، آسیای میانه نقشی کلیدی در نظم جهانی آینده پیدا کرده بود. منطقه‌ای که ایالات متحده سعی می‌کرد با تثبیت جایگاه خود در آن بخشی از سیاست خارجی‌اش در مهار چین، روسیه و ایران را دنبال کند. درست در همان سال‌هایی که دولتمردان تدبیر و امید نسبت به حضور مؤثر در آسیای میانه بی‌تفاوت بودند، وزیر خارجه آمریکا از فرسنگ‌ها آن طرف‌تر عازم تاشکند شد تا وزرای خارجه قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان را سر یک میز بنشاند و پنجمین نشست مذاکرات C۵+۱ را برای پیشبرد برنامه راهبردی ۶ ساله آمریکا(۲۰۱۹-۲۰۲۵) تشکیل دهد.

همان سال‌ها کارشناس «مرکز تحلیل سیاست اروپا» طی گزارشی؛ متحدان اروپایی آمریکا را سرزنش کرد که چرا «در آستانه برقراری نظمی جدید در آسیای میانه؛ کشورهای غربی سرگرم مناطق دیگری هستند!» درک اهمیت این حوزه نیازی به تحلیل‌های پیچیده آینده‌نگرانه نداشت. روسیه با نزدیکی ناتو به مرزهای غربی‌اش احساس خطر می‌کرد و چین نیز با استقرار پایگاه‌های نظامی مهم آمریکا در مرزهای شرقی‌اش در ژاپن و کره جنوبی و حضور نیروی دریایی آمریکا در آب‌های دریای چین احساسی مشابه داشت؛ در چنین شرایطی توجه‌ها به قلب آسیا معطوف می‌شد.

منطقه‌ای که ایران نیز می‌توانست با بهره‌گیری از گستره حوزه تمدنی خود و ارتباطات وثیق فرهنگی با مردمانش همپای دیگر دوستان و متحدانش به نقش‌آفرینی در آن بپردازد؛ اما ترجیح داده بود به جای کنشگری، بیشتر نظاره‌گر باشد. چنین انفعالی در آمریکای لاتین هم رخ داد. در حالی که تا پیش از دولت تدبیر دولت‌های ونزوئلا، نیکاراگوئه و بولیوی ارتباطات مناسبی با ایران برقرار کرده بودند اما این روابط ناگهان در دولت‌های یازدهم و دوازدهم تنزل یافت.

این اتفاق در شرایطی رخ می‌داد که پس از سال‌ها وقفه در همکاری ایران و ونزوئلا در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، فروش نفت به ونزوئلا و ارائه خدمات پالایشگاهی به این کشور در خرداد ۱۳۹۹ نشان داد چنین ارتباطی از ظرفیت قابل توجهی برای افزایش تاب‌آوری ایران در مقابل تحریم‌ها برخوردار است.

در این زمینه عملکرد ۸ ماهه دولت سیزدهم نسبت به عملکرد ۸ ساله دولت‌های یازدهم و دوازدهم را اگر نگوییم ستودنی دست کم قابل قبول بوده است. در این چند ماه آقای رئیسی به روسیه، قطر و عمان سفر کرد؛ روسای جمهور ونزوئلا، ترکمنستان و قزاقستان را پس از حدود ۶ سال و رئیس‌جمهور تاجیکستان را پس از ۹ سال در ایران پذیرا شد و با حضور هیئت‌های عالی‌رتبه کشورهایی دیگر مانند پاکستان و ارمنستان در تهران نشان داد آن طور که وعده داده بود گسترش روابط با دوستان و همسایگان یکی از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم است.

در نتیجه این تعاملات ایران توانست گازرسانی پایدار به مناطق شمال کشور را از طریق سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان انجام دهد. همچنین ایران توانست به احیای نقش خود در حمل‌ونقل بین‌المللی بپردازد و راه‌گذرهای راهبردی خود را عملیاتی کند. ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ همزمان با حضور رئیس‌جمهور قزاقستان در تهران، نخستین قطار راه‌گذر جدید ریلی KITI نیز وارد ایستگاه راه‌آهن تهران شد. راه‌گذری که از قزاقستان آغاز می‌شد و با عبور از ترکمنستان و ایران در ترکیه آسیای میانه را به اروپا متصل می‌کرد. کمی پیش از این نیز راه‌گذر شمال- جنوب برای اتصال اروپا به شبه قاره هند به صورت آزمایشی مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

اولین مسافر این مسیر، محموله‌ای ۴۱ تنی بود که از مبدأ سن‌پترزبورگ راه افتاد و با انتقال به بندر آستراخان و سپس گذر از بندرانزلی و بندر عباس در مقصد به بندر ناواشیوای هند می‌رسید. راه‌گذری که اگرچه در شهریور ۱۳۷۹ قرارداد آن به امضای وزرای حمل‌ونقل ایران، هند و روسیه رسید اما پس از نزدیک به ۲۲ سال وقفه نهایتا در دولت سیزدهم عملیاتی شد.

بر این اساس شاه‌راهی بی‌رقیب با محوریت ایران ایجاد شد که مدت زمان انتقال کالا را نسبت به مسیر جایگزین آن در کانال سوئز تقریبا نصف می‌کرد و از ۴۰ تا ۶۰ روز به ۲۵ تا ۳۰ روز می‌رساند. همچنین حمل‌ونقل در این راه‌گذر به ازای هر ۱۵ تن حدود ۲۵۰۰ دلار نسبت به مسیر عبوری از کانال سوئز صرفه اقتصادی داشت. علاوه‌ بر اینها دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ اولین قطار باری بین‌المللی از یین‌چوان در شمال غرب چین به مقصد ایران حرکت کرد تا با عبور از قزاقستان و دریای خزر، محموله ۱۴۰۰ تنی خود را به بندر انزلی برساند.

این مسیر هزینه و زمان انتقال بار از چین به غرب آسیا را به میزان چشمگیری در مقایسه با مسیرهای گذشته کاهش می‌داد. تعامل با دوستان، همسایگان و کشورهای منطقه در دولت سیزدهم علاوه‌بر احیای نقش ایران در حمل‌ونقل بین‌المللی، درهم‌تنیدگی اقتصادی ایران با این کشورها را نیز افزایش داد و همچنین به امضای ده‌ها سند همکاری منجر شد. طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران از عملکرد ۸ ماهه دولت سیزدهم در این مدت حجم صادرات غیرنفتی ایران به ۱۵ کشور همسایه حدود ۵۹ میلیون تن به ارزش ۲۱ میلیارد و ۷۵۳ میلیون دلار بوده است. رقمی که در مقایسه با دوره مشابه در دولت قبل(شهریور ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۰) شامل ۳۳ میلیون تن به ارزش ۱۱ میلیارد و ۱۳۹ میلیون دلار، افزایش حدود ۷۸ درصدی در وزن و حدود ۹۵ درصدی در ارزش صادرات غیرنفتی ایران را تنها طی ۸ ماه ابتدایی دولت سیزدهم نشان می‌دهد.

این آمار زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان می‌دهد که بدانیم تعاملات اقتصادی ایران با دوستان، همسایگان و کشورهای منطقه کمترین تأثیرپذیری از تحریم را در مقایسه با کشورهای غربی و متحدان‌شان دارد. سال ۱۳۹۷ با خروج آمریکا از برجام و اعمال فشار حداکثری تحریم‌ها صادرات ایران به آلمان از ۳۵۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ با افت ۱۵۸ میلیون دلاری به ۲۰۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸ رسید. صادرات به ایتالیا از ۴۲۲ میلیون دلار به ۲۱۶ میلیون دلار رسید و نصف شد، صادرات به ژاپن تحت تأثیر تحریم ۹۵ درصد کاهش داشت؛ اما صادرات ایران به ۱۵ کشور همسایه نه تنها از تحریم‌ها تأثیر نپذیرفت بلکه افزایش یافت و از ۲۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ به ۲۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸ رسید.

اینها قسمتی از تلاش ۸ ماهه دولت سیزدهم برای جبران عقب‌ماندگی ۸ ساله ایران در زمینه‌های اقتصادی منطقه است. دولت سیزدهم در این ۸ ماه معجزه نکرد اما با شکستن نگاه انحصاری به غرب و چرخاندن نگاهش از غرب به شرق ظرفیت عظیمی را برای ثبات اقتصادی ایران در آینده، مصون از دشمنی‌ها و کارشکنی‌های غرب شناسایی کرد. سیاستی که در صورت ثبات اجرای آن و الزام دولت‌های آینده به استمرار آن از رهگذر اجماع ملی و تدوین اسناد بالادستی با ضمانت اجرایی، دست کمی از معجزه برای نسل‌های آینده ایران نخواهد داشت. ما نیازمند ارتباط با دنیای پیرامون‌مان هستیم؛ دنیایی که در ۸ سال زمامداری دولتمردان یازدهم و دوازدهم فراموش شده بود چون نقشه سیاست خارجی در دولت تدبیر به‌جای ۱۹۴ کشور تنها شامل ۴ کشور و تعدادی از متحدان‌شان می‌شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دنیای فراموش‌شده بیشتر بخوانید »