محمدرضا پهلوی

سردار شمخانی

سردار شمخانی: ارتش جمهوری اسلامی در زمره قدرت‌های برتر جهان است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار «سهراب‌علی شمخانی» معاون حقوقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در همایش رونمایی از «دادخواست مردم ایران برای مطالبه اموال غارت‌شده توسط خاندان پهلوی و دولت تروریست آمریکا» که در اردوگاه فرهنگی تربیتی الزهرا برگزار شد، با بیان اینکه آمریکا با کودتای ۲۸ مرداد، کشورمان را به مدت ۲۵ سال از روند توسعه محروم کرد، اظهار داشت: اگر دولت قانونی مصدق و نخبگان کشور بر سرکار بودند، قطعاً ما پیشرفت‌های بیشتری را در ایران، شاهد بودیم.

سردار شمخانی با اشاره به فرار محمدرضا شاه از کشور در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷ گفت: با فرار شاه، بخشی از دارایی‌های کشورمان به صورت مستقیم و بخشی به شکل غیرمستقیم توسط خاندان پهلوی از ایران خارج و به آمریکا و کشور‌های اروپایی منتقل شد. 

معاون حقوقی سپاه با بیان اینکه بر اثر هدایت‌های امام خمینی (ره) و خروش مردم، شاه از کشور فرار کرد، افزود: حقوق ۳۵ هزار مستشار آمریکایی در ایران سه برابر حقوق ارتشی‌ها در آن زمان بود؛ همچنین آمریکا به جای یک وابسته نظامی در کشورمان بیش از ۵۴ هزار وابسته نظامی در کشورمان داشت و تلاش می‌کرد که انقلابی در ایران صورت نگیرد.

وی با بیان اینکه آمریکایی‌ها در آن دوران، خواسته‌های خود را به ایران دیکته می‌کردند، عنوان کرد: در آن زمان روزی شش میلیون نفت در کشورمان تولید می‌شد؛ اما متأسفانه منابع آن در کشورمان هزینه نمی‌شد و بخش زیادی از روستا‌های ما در آن دوران برق نداشتند و آب هم در روز فقط چند ساعت وصل بود.

سردار شمخانی با تأکید بر اینکه در آن زمان، ۱۴ هزار پزشک در کشورمان فعالیت می‌کردند که اکثر آن‌ها هندی و اهل دیگر کشور‌ها بودند، اظهار داشت: این در حالی است که امروز بیش از ۶۰ هزار پزشک زن داریم و این یکی از بزرگترین افتخارات ما است. 

معاون حقوقی سپاه با تأکید بر اینکه بیش از یک میلیون دلار از درآمد کشورمان توسط خاندان پهلوی در راه فحشا هزینه شد، گفت: بر اساس اسنادی که منتشر شده و اعترافات سران رژیم طاغوت، بخشی از درآمد فروش نفت که دو میلیون دلار بود به حساب محمدرضا شاه واریز می‌شد.

وی با مقایسه وضعیت ارتش شاهنشاهی و ارتش جمهوری اسلامی تصریح کرد: امروز ارتش ما جزو چند قدرت اول جهان و یک ارتشی حزب‌اللهی و مکتبی است.

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار شمخانی: ارتش جمهوری اسلامی در زمره قدرت‌های برتر جهان است بیشتر بخوانید »

رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که با ایران درگیر شود/ متجاوز را پشیمان می‌کنیم

رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که با ایران درگیر شود/ متجاوز را پشیمان می‌کنیم



عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما در تاریخ شروع کننده هیچ جنگی نبوده‌ایم و جنگ تحمیلی نمونه بارز و مصداق عینی این موضوع است ولی با هر تجاوز به گونه‌ای قاطعانه برخورد می‌کنیم که متجاوز را پشیمان کند.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی اکبر ولایتی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز درباره سوالی پیرامون تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران و تحولات منطقه گفت: در ابتدا لازم می‌دانم از همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ویژه ارتش و سپاه که این چنین شجاعانه در مقابل متجاوزین ایستادند تشکر کنم. آنچه که رژیم صهیونیستی انجام داد هیاهو برای هیچ بود. ایران کشوری است که بیشترین ماندگاری در تاریخ را دارد و مدافعین این کشور خود ملت عزیز ایران هستند.

وی افزود: اثرات گستاخی صهیونیست‌ها را اگر بخواهیم در بین مردم ببینیم کافیست به همه شهر ها و روستاها سر بزنید و از مردم بپرسید. رژیم صهیونیستی با این کار، ابهت خود را زیر سوال برد و حتی مورد شماتت حامیان خود قرار گرفت.

ولایتی تاکید کرد: از منظر ناظران، این اقدام در مقابل ایران تنها کشوری در جهان که توانست گنبد آهنین رژیم صهیونیستی را در هم بشکند، حقیقتا کم مایه بود.

رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که با ایران درگیر شود

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره این سوال که ایران چقدر نگران کشیده شدن به یک درگیری منطقه ای گسترده با اسرائیل است هم گفت: رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که با ایران که یک قدرت منطقه‌ای و بین المللی است درگیر شود ولی به عنوان یک آتش بیار معرکه می تواند خاورمیانه را که حساس ترین منطقه جهان است به آتش بکشد و جرقه ای به انبار باروت منطقه بزند.

وی افزود: ایران کشوری است که می تواند خود و دوستانش را از این آتش افروزی دور نگه دارد و تنها مجموعه ای که می تواند این اشرار صهیونیستی منطقه را سر جای خود بنشانند مجموعه مقاومت است.

ولایتی اضافه کرد: ما در تاریخ شروع کننده هیچ جنگی نبوده ایم و جنگ تحمیلی نمونه بارز و مصداق عینی این موضوع است ولی با هر تجاوز به گونه ای قاطعانه برخورد می کنیم که متجاوز را پشیمان کند.

ولایتی درباره این سوال که آیا آمریکا پشنهادی برای کاهش تنش به ایران داده است؟ هم گفت: آمریکا در چند میدان ایفای نقش می‌کند، یکی اینکه رژیم صهیونیستی را تا دندان مسلح می‌کند و در مجامع بین المللی از آنها حمایت کرده و هیچ اقدام جدی در جهت جلوگیری از جنایات این رژیم کودک کش انجام نمی دهد. از سوی دیگر مامورین رسمی آنها همان که مطلوب اسراییل باشد را بیان می‌کنند و بعد افراد کنار رفته و بازنشسته و دلال ها و لابی گران منطقه‌ای را فعال می کنند و مدعی هستند که می خواهند جلوی افزایش تنش را بگیرند و ما باوری به حسن نیت آمریکا نداریم، لذا حمایت مستقیم و بی چون و چرا از اسرائیل از سویی و دعوت به آرامش توسط دلالان آنها از سوی دیگر دو روی یک سکه هستند.

آمریکا نشان داده که تمایلی به کاهش تنش ندارد

وی درباره این که آیا ایران مایل به از سرگیری مذاکرات با آمریکا در مورد کاهش تنش‌های منطقه‌ای و بحران هسته‌ای است؟، گفت: کانال‌های ارتباطی همیشه وجود داشته ولی آمریکا نشان داده که تمایلی به کاهش تنش ندارد.

ولایتی تصریح کرد: تجربه طولانی و تلخی که ایران در مورد مذاکره با آمریکا داشته نشان می دهد که به آنها هیچ اطمینانی نیست. بارزترین این تجربه مربوط به برجام است که دولت اوباما همواره مستقیم و غیر مستقیم از آن حمایت می کرد ولی در زمان رییس جمهور بعدی یعنی ترامپ به کلی منکر تفاهمات شد و این سابقه تلخ در روابط ایران و آمریکا وجود دارد.

وی افزود: یک زمانی مرحوم دکتر مصدق در جهت جلب حمایت آمریکا به واشنگتن سفر کرد و با هنری ترومن رییس جمهور وقت آمریکا و دی آچسن وزیر خارجه دیدار کرد و از آنها قول گرفت که در ملی شدن صنعت نفت از ایران حمایت کنند.

ولایتی گفت: بعد از روی کار آمدن آیزن هاور از حزب جمهوری خواه قول و قرار های انجام شده بین دولت ملی ایران و آمریکا را زیر پا گذاشت و با انگلیس دست به یکی کردند و طرح آژاکس را برای براندازی دکتر مصدق طراحی کردند و در راس این مجموعه آمریکایی-انگلیسی کرمیت روزولت(نوه روزولت) بود و محمد رضا پهلوی را به سلطنت برگرداند و تمام تلاش های ایران در جهت ملی شدن صنعت نفت را بر باد داد.

آنچه بایدن به آرامی می گوید ترامپ فریاد می زند

وی افزود: چند ماه بعد از سقوط مصدق کنسرسیومی را تشکیل دادند که ۴۰ درصد منافع نفت ایران متعلق به آمریکا و ۴۰ درصد به نفع انگلیس و ۲۰ درصد هم بین فرانسه و هلند و ایتالیا تقسیم می‌شد. از طرف آمریکا در کنسرسیون شخصی به نام هوارد پیج نماینده شرکت نفتی استاندارد اویل نیوجرسی بود و از طرف ایران دکتر علی امینی که دست پرورده آمریکا بود نماینده شد و تا انقلاب اسلامی به همین ترتیب نفت ایران غارت می شد. لذا هیچ گاه علی رغم فرصتهای مختلف در مقاطع گوناگون، حسن عمل و وفای به تعهدات نداشته اند.

ولایتی در پایان در پاسخ به این سوال که نتایج انتخابات آمریکا چه تاثیری بر سیاست منطقه ای و هسته ای ایران و چشم انداز از سر گیری مذاکرات هسته ای خواهد داشت؟ هم اظهار داشت: در این مورد باید بگویم که «آنچه که آقای بایدن به آرامی می گوید آقای ترامپ فریاد می زند». ما هر دو تجربه را در مورد ارتباط با آمریکا داریم و به هیچ وجه سابقه خوبی از مذاکره با امریکایی ها نداریم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که با ایران درگیر شود/ متجاوز را پشیمان می‌کنیم بیشتر بخوانید »

اسدالله علم: ۴۰ هزار دلار برای پوست سنجاب مورد علاقه فرح پول دادیم

اسدالله علم: ۴۰ هزار دلار برای پوست سنجاب مورد علاقه فرح پول دادیم



اسدالله علم وزیر، نخست‌وزیر و بیش از یک دهه وزیر دربار محمدرضا پهلوی بود که ثبت وقایع و گفت‌وگوهای درون دربار به خاطرات او اعتبار و اهمیت داده است. او در خاطراتش می‌گوید: قیمت چادر محل شام‌خوری شاه در تخت‌جمشید یک میلیون دلار بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، صرف‌نظر از نگاه‌های سیاه و سفید درباره خانواده و حکومت پهلوی، بررسی روایت‌های دقیق از افرادی که خود درون این سیستم بوده و زیر و بالای آن را از نزدیک لمس کرده‌اند، تصویر واقعی‌تری از این حکومت به دست می‌دهد.

پژوهش ایرنا در سلسله گزارش‌هایی، تلاش دارد زوایای کمتر دیده شده حکمرانی پهلوی را از زبان مقام‌ها و مدیران این حکومت بازخوانی کند. پیش از این، گزارشی از کتاب «من و خاندان پهلوی» تألیف «احمدعلی مسعود انصاری»، گزارشی از مصاحبه ارتشبد «حسن طوفانیان» با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد، خلاصه‌ای از کتاب «خاطرات پرویز راجی» آخرین سفیر پهلوی در انگلیس با عنوان «در خدمت تخت طاووس»، گزارشی از کتاب «خاطرات شاپور بختیار» آخرین نخست وزیر دوران پهلوی، گزارشی از کتاب «خاطرات ابوالحسن ابتهاج» اقتصاددان و از مدیران شاخص سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی و اداری پهلوی، گزارشی از کتاب «خاطرات عبدالمجید مجیدی» از مدیران شاخص اقتصادی در دوره پهلوی دوم، خاطرات «فرح دیبا» سومین و آخرین همسر محمدرضا پهلوی و نیز گزارشی از کتاب «خاطرات علی امینی» نخست‌وزیر دوره پهلوی ارائه شد.

اینکه نگاهی می‌اندازیم به خاطرات اسدالله علم وزیر دربار محمدرضا پهلوی. او در ابتدا وزیر کشور، سپس وزیر کشاورزی، بعد هم نخست‌وزیر و سپس وزارت دربار را برعهده گرفت. با توجه به چنین مشاغل حساسی به خصوص وزارت دربار، علم از بسیاری از اتفاقات و مناسبات پشت پرده دربار با خبر بوده است و به نظر می‌آید که گفتگوهای او با محمدرضا پهلوی قابل تامل است.

با توجه به چنین اطلاعاتی از دوره پهلوی، علم تصمیم می‌گیرد که خاطرات خود را به رشته تحریر درآورد که ثبت وقایع و گفت‌وگوهای درون دربار به این خاطرات اعتبار و اهمیتی دیگر داده است. بدون شک یکی از منابع اصلی مطالعه تاریخ دوران پهلوی است و همیشه به عنوان یک مرجع برای محققان به کار خواهد رفت. خاطرات علم را علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه تهران با همکاری نیکولاس وینسنت داماد علم در هفت جلد و دو دفتر ویرایش، ترجمه و خلاصه‌سازی کرده‌اند.

فساد اقتصادی و ولخرجی‌ها؛ پنج میلیون تومان قیمت اثاثیه‌های والاحضرت‌ها

فساد اقتصادی نه مبتلابه یک حکومت و نه در یک کشور بلکه در دوره‌های مختلف وجود دارد. هر کجا که قدرت و ثروت انباشته شود فساد به وجود می‌آورد، هر کجا که یک شخص یا یک طبقه بیش از حد به لحاظ اقتصادی فربه شوند حتماً حقی از زیردستان و فرودستان ضایع کرده‌اند. در دوره حکومت محمدرضا پهلوی فساد اقتصادی از دربار شروع می‌شد و تا رده‌های دیگر حکومت نفوذ کرده بود؛ مسافرت‌ها و خوشگذرانی‌های دربار و عمال حکومت مخارج زیادی داشت، سوء استفاده‌هایی که از قدرت صورت می‌گرفت، ثروت هنگفتی برای آنها به ارمغان می‌آورد و این رویه دستگاه را روز به روز ناکارآمدتر می‌کند.

اگرچه علم خودش نیز جزئی مهم و تأثیرگذار از این دستگاه حکومتی بود و خودش یکی از عوامل فساد اقتصادی محسوب می‌شد اما در خاطراتش بارها به چنین فسادهایی اشاره دارد و در خاطراتش از اینکه به شخص شاه طعنا بزند، کوتاهی نکرده است. علم در ۵ آذر ۱۳۵۱ می‌نویسد: «گزارشی در خصوص پرداخت قیمت اثاثیه خانه‌های والاحضرت‌ها، عبدالرضا و غلامرضا و امیرهوشنگ دولو تقدیم کردم. در حدود پنج میلیون تومان که بیشتر آن برای دولو بود. فرمودند از محل جشن‌ها بپردازید».

یا اینکه در ۲۱ آذر ۱۳۵۱ می‌نویسد: «امروز عرض کردم علیاحضرت به پوست سنجاب خاصی علاقه‌مند هستند که در مسکو هست. چون گران بود نخریدند. خوب است اعلیحضرت همایونی برایشان بخرید. پولش چهل هزار دلار است. فرمودند: دستور بده بیاورند».

علم به موضوع جشن‌های دو هزار و پانصد ساله هم اشاره دارد و از ولخرجی‌هایی که در این جشن‌ها شده است پرده برمی‌دارد. برای نمونه او در ۱۷ فروردین ۱۳۴۹ به یکی از چادرها که قرار بود محل شام خوری شاه در تخت‌جمشید باشد اشاره می‌کند و می‌نویسد: «شاهنشاه به علت گرانی آن را تصویب نمی‌فرمودند. بالاخره هم اندازه چادر و قیمت را به یک چهارم قیمت اصلی آن تقلیل دادند؛ یعنی یک میلیون دلار».

جایگاه احزاب؛ شاه: اقلیت‌ها مزخرف گفته بودند

سابقه تشکیل احزاب در ایران به دوره مشروطه بازمی‌گردد و آن هنگامی بود که اعتدالیون و اجتماعیون سر بر آوردند و بعد هم احزاب دموکرات، سومکا، توده و غیره تشکیل شدند. با همه فراز و نشیبی که احزاب پشت سر گذاشتند اما از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بعد که قدرت شخص شاه بیشتر شد، احزاب وضعیت متفاوتی پیدا کردند و ما در مواقعی شاهد تشکیل احزاب فرمایشی و سرسپرده و حتی تک حزبی هستیم که نمونه بارز آن حزب رستاخیز است.

علم در خاطرات خود به خصوص در مورد این دوره و احزاب سخن‌هایی به میان آورده است. آنگونه که علم بیان می‌کند، شخص محمدرضا پهلوی اعتقاد آنچنان به حضور احزاب مختلف در کشور نداشت و ترجیح می‌داد که با احزاب کمتر و آن هم سرسپرده تر روبرو باشد.

علم در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۱ می‌نویسد: «اوامری در خصوص حزب مردم فرمودند که با دکتر کنی دبیر کل، بگو تشکیلات خود را گسترش دهد و جوان‌های تازه بیاورد. عرض کردم چشم ولی تا اجازه حرف زدن و انتقاد کردن نداشته باشند، فایده ندارد …مگر همین زمستان گذشته نبود که برای دو کلمه حرف که همین بدبخت‌ها در مجلس در مورد بودجه زدند، تلگراف صریح فرمودید که به آنها ابلاغ کنند…فرمودند: آخر مزخرف گفته بودند. عرض کردم به هر صورت این است. باید مزخرف گویی را هم تحمل کرد. والا کار حزب اقلیت هرگز به سامان نمی‌رسد. دیگر چیزی نفرمودند. فرمودند: شما این اوامر را به دکتر کنی بگویید».

خاطران علم نشان می‌دهد که او بارها به جدی و یا شوخی سعی داشته تا به شاه بگوید که حزب اقلیت هم باید اجازه سخن گفتن داشته باشد، باید اجازه انتقاد حتی در محدوده کوچکی داشته باشد اما به نظر می‌آید که این کار او موفقیت‌آمیز نبوده است.

انتخابات فرمایشی؛ هویدا: هر کسی را از هر جایی که بخواهی من وکیل خواهم کرد

انتخابات و حق رأی به مردم هم به مانند تولد احزابی در شبی متولد شد که مشروطه در ایران به پیروزی رسید؛ انقلابی که به پای آن خون‌ها ریخته شد اما بسیار زود از مسیر اصلی خود منحرف شد تا انتخابات هم در این کشور جنبه فرمایشی پیدا کند. اینگونه انتخابات در دوره‌های مختلف شاهد آن هستیم.

علم در خاطرات خود بارها به نبود آزادی انتخابات و بی ارزش بودن حقوق سیاسی اشاره می‌کند و ادعا دارد که بارها در همین خصوص با شاه صحبت کرده است. او در خاطرات ۱۹ آذر ۱۳۴۸ خود می‌نویسد که خطاب به محمدرضا پهلوی گفته است که «چرا اجازه نمی‌فرمایید انتخابات واقعاً متکی بر آرای مردم باشد؟ گور پدر این حزب یا آن حزب. انتخابات شهرداری‌ها آزاد باشد. انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی آزاد باشد».

و یا در شرح ۱۷ شهریور ۱۳۵۲ می‌نویسد: «دولت …انتخابات را که مداخله می‌کند و انگشت می‌برد. انگشت که چه عرض کنم؟ به مردم حقنه می‌کند، حتی انتخابات ده و شهر را. برای مردم و برای علاقه مردم چیزی باقی نمی‌ماند، همه بی‌تفاوت می‌شود». حتی در ۱۵ ۱۳۵۴ می‌نویسد که امیرعباس هویدا نخست‌وزیر به او گفته است که «هر کسی را از هر جایی که بخواهی من وکیل خواهم کرد. هر کس باشد، هیچ فکر نکن به من بگو تمام می‌کنم».

مواجهه شاه با آمریکا و انگلیس؛ علم: شیشه عمر ما هم در دست آمریکاست

موضوعی که علم در خاطرات خود به آن می‌پردازد روحیه خاص محمدرضا پهلوی در قبال امریکا و انگلیس بود. البته این مواجهه ناشی از جایگاه این دو کشور در ایران نیز می‌شد.

اگرچه شاه از آمریکا و انگلیس دلخوشی نداشت و در جلسات خصوصی آنان را با کلمات رکیک مورد عتاب قرار می‌داد اما در جلسات رسمی سعی می‌کرد تا چنین نیتی را پنهان کند. برای نمونه علم در خاطراتش که مربوط به چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۴۸ است به پیامی که از انگلستان رسیده بود اشاره می‌کند که در آن پیام گفته می‌شود «در ملاقات نیکسون. ویلسون در مورد ایران، این نظر قاطع است که اگر غرب بخواهد با شوروی معامله بکند ایران وجه المصالحه نخواهد بود…شاهنشاه فرمودند: گه خوردند چنین حرفی زدند».

اما در عمل می‌بینیم که در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۱، علم به تلفن کاردار سفارت آمریکا اشاره می‌کند که به پیام نیکسون در مورد مین‌گذاری آب‌های ویتنام شمالی بود که شاه می‌بایست جواب مثبت می‌داد که علم به او می‌گوید که موافقت کند چراکه «با کمال تأسف شیشه عمر ما هم در دست آمریکاست».

نگاه محمدرضا پهلوی به دولتمردان

یکی از مباحثی که در خاطرات علم جالب توجه است، نوع نگاه شخص محمدرضا پهلوی به دولتمردان است. مرور خاطرات علم نشان می‌دهد که شاه توجه آنچنانی به سخنان و یا خود افراد مسئول نداشت تا جایی که آنگونه که علم بیان می‌کند با کلمات نازیبا آنان را خطاب می‌کرد. نمونه آن در در ۴ اسفند ۱۳۵۳ بیان می‌کند، هنگامی که می‌نویسد: «ترتیب سفر پاکستان و الجزایر و ملتزمین رکاب. عرض کردم باید در الجزایر هیئت مطلعی مرکب از وزیر اقتصاد، زئیس بانک مرکزی، دکتر فلاح وزیر کشور(مسئول اوپک) و یک عده کارشناس همراه باشند. فرمودند: این خرها فایده دارند؟ عرض کردم خرها هرچه باشند لازم است باشند. فرمودند بسیار خوب بگو باشند».

یا در ۱۰ آبان ۱۳۵۳ در خصوص دیدار شاه با کیسینجر و سفیر آمریکا، هلمز رئیس سابق سیا اینگونه می‌نویسد: «دلم به حال وزر خارجه بدبخت خیلی سوخت. معنی عدم شرفیابی او یا هر کس دیگر از دولت این است که شاهنشاه به این‌ها اعتقاد ندارد. یا للعجب از این معما».

البته اینگونه رفتارهای یک شاه مملکت با افراد زیردست خود اثرات مخربی بر کشور می‌گذاشت و حتی باعث می‌شد که آنها همین‌گونه رفتارها را با دیگر افراد زیردست خود داشته باشند و به همین صورت احتمال این رفتار در سطوح دیگر بیشتر و بیشتر می‌شد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اسدالله علم: ۴۰ هزار دلار برای پوست سنجاب مورد علاقه فرح پول دادیم بیشتر بخوانید »

روایت احمد شاملو از استبداد پهلوی

روایت احمد شاملو از استبداد پهلوی



کار من و فعالیت من منحصر به گفتن و نوشتن است و رژیم دهانم را بسته و قلمم را شکسته بود. [از ایران] رفتم که حرف بزنم و بنویسم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چندماه ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برای خیلی‌ها فصل بازگشت به میهن بود. چهره‌های مختلف مبارز، مخالف یا منتقدی که زمان سلطنت محمدرضا پهلوی به هر دلیلی مجبور به ترک وطن شده و یا زندگی در خارج از ایران را از زندگی زیرسایه استبداد پهلوی ترجیح می‌دادند؛ حالا با تغییر شرایط یک‌به‌یک به مام وطن بازمی‌گشتند. احمد شاملو، شاعر، نویسنده و فعال سیاسی یکی از این نفرات است که بعد از دوسال اقامت در آمریکا و انگستان، در اسفند سال ۵۷ به ایران بازگشت.

شاعری روزنامه‌نگار

شاملو را می‌توان در زمینهٔ روزنامه‌نگاری فعال‌ترین شاعر معاصر دانست؛ روزنامه‌نگاری مستمر شاملو چنان حجمی از زندگی آفرینشی او را در بر گرفته است که سزاست پس از شاعری مهم‌ترین مشغلۀ ذهنی او به‌شمار آید. فعالیت‌های روزنامه‌نگاری شاملو بر فضای فرهنگی جامعه و رونق جریان‌های ادبی بسیار اثر گذاشته است. بخش اصلیِ این فعالیت‌ها را شاملو در نیمهٔ اول زندگی انجام داده است. مثلاً مقاله‌نویسی را از نوجوانی آغاز کرد و در ۲۱سالگی (۱۳۲۵ش) سردبیر هفته‌نامهٔ ادیب شد. این آغازِ راهی بود که سه دهه بی‌وقفه ادامه یافت.

رژیم می‌خواست مرا شخصی خوش‌گذران معرفی کند

اولین مصاحبه او پس از بازگشت با روزنامه «آیندگان» است که ۲۹ اسفندماه منتشر شد. شاملو در این مصاحبه در پاسخ به سؤال خبرنگار که علت رفتنش از ایران را اختناق تحمل‌ناپذیر و نداشتن امید به فعالیت در داخل کشور می‌داند می‌گوید:« نه دوست عزیز، درست قضاوت نمی‌کنید، به خاطر ابعاد تحمل‌ناپذیر اختناق نبود که ایران را ترک کردم، دلیلش دقیقاً این بود که امکان هر کاری از من و امثال من سلب شده بود. رفتم تا بتوانم کاری بکنم، قدمی بزنم و فریادی بکشم. خطا است اگر تصور کنید که به گردش و سیر آفاق و انفس رفته بودم. هرچند که کار چرخانانِ مجلات رژیم با فریب دادن افراد خانواده‌ام کوشیدند با چاپ چند عکس خصوصی، چنین تصوری از من بدهند. دست کم، ایرانیانی که این مدت با من در تماس بودند شاهد و عادلند.

آن‌ها دهانم را بستند و قلمم را شکستند

شاملو در ادامه مصاحبه خود اشاره می‌کند: «نگویید امیدی به فعالیت در داخل کشور نداشتم. معنی حرفتان این است من رفته بودم شخصاً از لندن یا یک جهنم دیگر انقلاب کنم! اگر امید را با «امکان» عوض کنید درست می‌شود. من نه می‌توانستم به دلایل جسمانی در تظاهرات خیابانی بپردازم، نه می‌توانستم برای انقلاب سلاح به کف بگیرم. کار من و فعالیت من منحصر به گفتن و نوشتن است و رژیم دهانم را بسته و قلمم را شکسته بود. رفتم که حرف بزنم و بنویسم.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت احمد شاملو از استبداد پهلوی بیشتر بخوانید »

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس



جوان ساده لوح را از طریق فضای مجازی باد می‌کنند که مثلاً در حال تغییر تاریخ هستی ولی خود در منتهی الیه نیمکره غربی از تصاویر و فیلم‌های آنان دلار، اقامت آمریکا و گردش در اروپا را به دست می آورند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اپوزوسیون ایرانی تقلّا دارد که از پیاده‌روی بروکسل تا سِن برلیناله، با هرکس روبرو می‌شوند، به او اثبات کند که در ایران انقلاب شده است!

اسماعیلیون روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ نوشت: «این یک انقلاب است و دنیای غرب باید به آن تن دهد.» مصی علینژاد روز ۸ آبان گفت: «اکنون زمان آن رسیده که جامعه جهانی انقلاب مردم ایران را به رسمیت بشناسد.» گلشیفته فراهانی بهمن ۱۴۰۱ گفت: «جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد، ما فقط نیاز داریم که همه شما [اروپایی‌ها] به آن اذعان کنید! آن را انقلاب بنامید».

دو نکته وجود دارد: اول؛ اهمیت تایید غرب برای اپوزیسیون. دوم؛ انقلاب نمایی برای غرب. دلیل آن نیز شان پایین سران اپوزیسیون و عدم اقبال مردم به موضوعات اپوزیسیون خارج نشین است. اولویت برای مردم اقتصاد است نه مسائلی مانند هشتگ #حجاب_بی_حجاب.

ایران علی‌رغم آنکه دشمنان بزرگی دارد، اپوزیسیون بسیار مضحکی هم دارد. علینژاد خبرنگار اصلاح طلبان در مجلس ششم بود که اکنون با تجارت کلیپ‌های جوانرود و نازی آباد مشغول اروپاگردی است. اوج کارنامه‌ فراهانی نیز حضور سه دقیقه‌ای در سکانس‌های مربوط به اتاق خواب رامسس دوم در خروج است. پسر محمدرضا پهلوی هم یک ساعت در طول زندگی‌اش کار نکرده است. اخیراً موسوی هم خود را وسط انداخت امّا کسی به او محل نگذاشت.

به همین دلیل، معارضین ادای انقلاب را در می‌آوردند تا بتوانند در نهادهای غیر رسمی غرب حاضر شوند و آن را به عنوان یک دستاورد اعلام کنند. نمونه آخر آن کنفرانس امنیتی مونیخ است که طی روزهای ۲۸ الی ۳۰ بهمن برگزار شد. اپوزیسیون حضور در این کنفرانس را با رپرتاژ بالا کار کردند و فضا را به نحوی نشان دادند که گویی اتفاق خارق العاده‌ای رخ داده است.

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس

امّا عدم دعوت ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ مهم بود؟

کنفرانس امنیتی مونیخ سال ۱۹۶۳ در آلمان غربی تشکیل شد و صرفاً گعده‌ای برای هم اندیشی چهره‌های رسانه‌ای/ آکادمیک کشورهای عضو ناتو بود. پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ میلادی سرآغاز نظم نوین ادعایی آمریکا در جهان بود.

کنفرانس امنیتی مونیخ هم به دلیل حضور سران غربی و مقامات ارشد سایر کشورهای جهان نظیر اعضای پیمان منحله ورشو (رقیب ناتو) وجهه جهانی پیدا کرد. کنفرانس به طور مستقل (نظیر نشست شورای امنیت سازمان ملل) مهم نیست بلکه اهمیت آن، ناشی از حضور مقامات رسمی کشورهای جهان است.

ایران و روسیه با سیاست ورزی ناشیانه دولت جدید آلمان در نشست ۲۰۲۳ غایب بودند. تهران و مسکو دولت‌های اصلی در موضوع پرونده‌ امنیتی شرق اروپا و غرب آسیا هستند. عدم دعوت، یعنی ناتو به عنوان نگهبان “نظمِ نوینِ جهانی” معترف است که نظم جهانی قدیم رو به احتضار است و قدرت‌های شرقی در حال براندازی نظام غربی جهان هستند. در غیر این صورت، کنفرانس مونیخ باید در جایگاه کدخدایی منازعات جهانی می‌بود، نه اینکه خود در یک طرف منازعه قرار بگیرد.

از طرفی، جنگ اوکراین تنها دغدغه دولت-ملت اروپاست. آلمان نیز در اقدامی خام، اپوزیسیون روسیه نظیر خودورکوفسکی، کاسپاروف و یولیا ناوالنایا را جایگزین مقامات کرملین کرد. تقریباً محوریت اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ با جنگ اوکراین بود و اصلاً اسمی از ایران برده نشد. مضاف بر این، کنفرانس مونیخ مثل شورای امنیت نیست که اجرای مفاد آن تبدیل به قطعنامه شود.

اروپاگردی به اسم انقلاب!

حال عده‌ای تحت عنوان اپوزیسیون دولت ایران در یک نشست حاشیه‌ای حاضر شدند که هیچ ربطی به کنفرانس اصلی مونیخ ندارد و آن را به مثابه یک پیروزی بزرگ معرفی کردند. حاضرین در این جلسه (پسرِ محمدرضا پهلوی، علینژاد و بنیادی) همان جمع حاضر در جلسه ۲۱ بهمن دانشگاه جرج تاون واشنگتن بودند. کریم سجادپور هم نظیر جلسه جرج تاون، مدیر این جلسه در مونیخ بود. در واقع قسمت دوم جلسه جرج تاون بود که در مونیخ برگزار شد.

جلسه‌ای که نه برای اروپا مهم بود و نه جهان. اگر مهم بود، از امیرعبداللهیان برای شرکت در پنجاه‌ و دومین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین نشست کنفرانس خلع سلاح دعوت نمی‌شد.

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
جلسه دانشگاه جرج تاون در روز ۲۱ بهمن (۱۰ فوریه)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
جلسه حاشیه‌ای مونیخ در روز ۲۹ بهمن (۱۸ فوریه)

اکنون اپوزیسیون ۲ طیف شده است: اول؛ مجاهدین خلق. دوم؛ پهلوی، علینژاد، بنیادی و سایرین. طیف اول بدون سروصدا و زیرکانه در حال فعالیت است و تقریباً نظر نیمی از هرم قدرت در آمریکا را به خود جلب کرده است. امّا طیف دوم بیشتر ادای انقلاب را درمی‌آورد.

علینژاد در توئیتی نوشت که درب تک تک پارلمان‌های جهان را می‌کوبیم تا نظام را منزوی کنیم. ترجمه دیگر این حرف این است که کلیپ‌های بیشتری از نازی آباد، جوانرود و مهاباد بفرستید تا او بتواند به کشورهای مختلف بلوک غرب برود و ادعا کند که در حال رهبری یک انقلاب است.

پاریس فرانسه، تورنتوی کانادا، داووس سوئیس، مونیخ آلمان، واشنگتن آمریکا، بروکسل بلژیک و رم ایتالیا هفت کشوری بوده که تاکنون مصی از در وقایع اخیر، از آنجا انقلاب کرده است!

فیلم ذوق کردن مصی از حضور در الیزه فرانسه (آبان ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در تورنتو کانادا (دی ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در داووس سوئیس (دی ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در واشنگتن آمریکا (بهمن ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در مونیخ آلمان (بهمن ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در بروکسل بلژیک (اسفند ۱۴۰۱)

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس
مصی علینژاد در رم ایتالیا (اسفند ۱۴۰۱)

مصی علینژاد در توئیتی دیگر نوشته بود: «از کنفرانس امنیتی مونیخ عازم بروکسل و سپس سنای ایتالیا و حضور در اعتراضات رُم هستم تا در تجمع معترضان ایران علیه جمهوری اسلامی حضور داشته باشم.» او در پایان نوشت که ما مردم(!) از مبارزه با جمهوری اسلامی خسته نمی‌شویم بلکه حکومت را آنقدر خسته میکنیم تا از پا دربیاوریم.

علینیژاد به خوبی می‌داند انقلاب کردن ربطی به پارلمان‌های اروپایی ندارد، امّا تعدادی جوان و نوجوان ساده لوح را باد می‌کنند تا از تصاویر و فیلم‌های سطل آشغال آتش زدن آنان، دلار، اقامت آمریکا و گردش در اروپا را به دست می‌آورند. تقسیم کار بسیار جالبی است!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رابطه نازی آباد با اروپاگردی مصی علینژاد چیست؟+ عکس بیشتر بخوانید »