محمدرضا پهلوی

مقدمات راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۵۷ چگونه برنامه ریزی شد؟

نحوه سازماندهی مردم انقلابی توسط روحانیون در راهپیمایی محرم ۱۳۵۷


مقدمات راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۵۷ چگونه برنامه ریزی شد؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همراه شدن نهضت اسلامی با مناسبت‌های مذهبی، نقش مهمی در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشت. یکی از این مناسبت‌ها محرم و صفر سال ۵۷ بود که با طرح و برنامه‌ریزی روحانیون و انقلابیون از ماه‌های پیش، ضمن برگزاری مجالس عزاداری، راهپیمایی عظیمی علیه رژیم پهلوی صورت پذیرفت، این راهپیمایی همچنین موجب ترس و واهمه هرچه بیشتر رژیم و عوامل آن شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مهدوی خراسانی یکی از روحانیون انقلابی و وعاظ پیشگام در مبارزه با رژیم پهلوی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است ماجرای راهپیمایی روز‌های تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ را چنین روایت می‌کند:

«جامعه‌ روحانیت مبارز تهران به هشت منطقه و یک هسته مرکزی تقسیم شده بود. تقریباً یکی دو ماه مانده بود به محرم که ما برنامه‌ها را شروع کردیم که محرم امسال چه بکنیم. بنده در منطقه شرق بودم. آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله عمید زنجانی، آیت‌الله امامی کاشانی، آیت‌الله تهرانی، حجت‌الاسلام شهید مقدسیان، حجت‌الاسلام طاهری اصفهانی، حجت‌الاسلام موحدی اصفهانی، حجت‌الاسلام الهی قمشه‌ای، حجت‌الاسلام شهید محلاتی، حجت‌الاسلام لاهوتی و عده دیگری در منطقه شرق فعالیت می‌کردند.

با مسئولین مساجد و ائمه جماعات هماهنگ شده بود تا روز تاسوعا با جمعیت مساجد حرکت کنند و فلان جا به هم ملحق شوند و اینکه در هر نقطه‌ای چه شعار‌هایی بدهند.

در آن جلسات در همه زمینه‌ها برنامه‌هایی داشتیم و تحلیل می‌کردیم که شرایط زمان چگونه است و ما باید چگونه باشیم. مثلاً آیا به حالت تهاجم برویم یا خیلی آهسته حرکت کنیم که زمینه برای مرحله بعدی آماده شود و بعد به یک جمع‌بندی می‌رسیدیم. در همه مناطق همین گونه عمل می‌کردند. نهایتاً همه این گزارش‌ها جمع می‌شد و رابط که آیت‌الله مهدوی‌کنی و حجت‌الاسلام شهید محلاتی بودند این جمع‌بندی را به مرکز می‌بردند که باز آنجا هم استاد شهید مطهری، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شهید دکتر باهنر، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر بهشتی، مرحوم آیت‌الله ملکی از شمیران، آیت‌الله موسوی اردبیلی، حجت‌الاسلام ایروانی و آیت‌الله سید علی غیوری در مرکز، تمام گزارش‌هایی که از مناطق می‌آمد را جمع‌بندی می‌کردند و بعد روی آن تصمیم نهایی گرفته می‌شد. یکی از مهمترین نتایج این جلسات، برنامه‌ریزی برای راهپیمایی تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ بود.

با این برنامه‌ریزی آن راهپیمایی عظیم به راه افتاد و کمر رژیم شاه را شکست. حتی می‌گفتند: آن روز شاه با هلی‌کوپتر از بالا جمعیت را دیده و همان جا گفته بود کار ما دیگر تمام است.

یکی دو ماه قبل از محرم ما مرتب برنامه و جلسه داشتیم و اصلاً رژیم متوجه این جلسات نبود. خلق‌الله خیال می‌کردند آن راهپیمایی همین‌طور اتفاقی به راه افتاده است. غافل از آنکه یکی دو ماه روی این راهپیمایی برنامه‌ریزی شده بود.

با مسئولین مساجد و ائمه جماعات هماهنگ شده بود تا روز تاسوعا با جمعیت مساجد حرکت کنند و فلان‌جا به هم ملحق شوند و اینکه در هر نقطه‌ای چه شعار‌هایی بدهند. در جلسات مخفی جامعه روحانیت به این نتیجه رسیده بودیم که اگر بنا باشد مردم به حال خودشان رها شوند قیام جسته و گریخته‌ای مردم باعث شهید شدن عده‌ای می‌شود و تأثیری هم ندارد؛ لذا آخرین نظریه این شد که نگذاریم مردم متفرق شوند و طوری برنامه‌ریزی کنیم که از یک نقطه‌ای راهپیمایی شروع شود و تمام جمعیت به طرف میدان آزادی حرکت کنند.

همان روز راهپیمایی، حجت‌الاسلام ناطق نوری را دیدم که به هر گروه که می‌رسید شعار‌های نوتر و جدیدتری را می‌گفت و این‌ها را به حرکت در می‌آورد و جلوتر می‌آمد و با یک نظم و حالت خاص افراد را دسته‌بندی می‌کرد.

نحوه صدور اعلامیه راهپیمایی محرم سال ۱۳۵۷

برنامه‌های جامعه روحانیت مبارز در تهران برای محرم آن سال بسیار مفصل بود. در طول راهپیمایی اعلامیه صادر شده توسط جامعه روحانیت مبارز نیز بین مردم توزیع شد و یکی از اعلامیه‌های مهم صادر شده در طول انقلاب، همان اعلامیه‌ای بود که نقش عظیمی در به حرکت درآوردن مردم داشت.

اعلامیه‌ای هم که تهیه شده بود، خیلی خطرناک بود و آن اعلامیه را همه امضا کردیم. هماهنگ کرده بودیم که نگذاریم هدایت راهپیمایی و شعار دادن به دست ساواکی‌ها بیفتد و اگر کسی آمد و خواست شعاری غیر از آن چیزی که در نظر گرفتیم، بدهد و بخواهد شلوغ کند، جلویش را بگیریم. مردم هم از ما به احترام لباس روحانیت پشتیبانی می‌کردند و شعار‌ها به همان ترتیبی داده می‌شد که برنامه‌ریزی کرده بودیم.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نحوه سازماندهی مردم انقلابی توسط روحانیون در راهپیمایی محرم ۱۳۵۷ بیشتر بخوانید »

تلاش ناکام ایرانی‌ها در خرید پیکان پیشکشی به دیکتاتور رومانی

تلاش ناکام ایرانی‌ها در خرید پیکان پیشکشی به دیکتاتور رومانی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، اخیراً یک دستگاه خودرو پیکان که از سوی شاه ایران به دیکتاتور رومانی در دهه 50 هدیه داده شده بود، به مناقصه گذاشته شد و برخی کلکسیونرهای ایرانی تلاش کردند تا این خودرو را از آن خود کنند.

این خودرو در سال 53 از سوی محمدرضا پهلوی به نیکولای چائوشسکو، دیکتاتور سابق رومانی به عنوان هدیه داده شده بود و اخیراً برای فروش به مناقصه گذاشته شده است.

 چند کلکسیونر ایرانی تلاش کردند تا با ارائه پیشنهاد قیمت در این مناقصه این پیکان خاص را از آن خود کنند، اما نهایتاً یک کلکسیونر رومانیایی برنده مناقصه شد.

این خودرو دیروز با قیمت 95 هزار یورو در مناقصه به فروش رسید که 24 برابر قیمت پایه این خودرو بوده است و آلینا پانیکو برنده این مناقصه بود.

قیمت پیشنهادی پانیکو فقط 5 هزار یورو بالاتر از پیشنهاد یک شهروند ایرانی بود.

وی می‌گوید، حدود 100 نفر در این مناقصه حضور داشتند که اکثرشان ایرانی بودند و می‌خواستند این خودرو را که نماد ملی ایران است به کشورشان باز گردانند.

این خودرو پیکان یک لیموزین بود که دارای یک موتور 4 سیلندر 1.5 لیتری با قدرت 54 اسب بخار و حداکثر سرعت 145 کیلومتر در ساعت بود.

لازم به ذکر است که نیکولای چائوشسکو به همراه همسرش در سال 1368 و در پی بالا گرفتن اعتراضات گسترده در رومانی با یک هلی‌کوپتر اقدام به فرار کردند اما نهایتاً به دست معترضان افتاده و اعدام شدند.

برنده این مناقصه می‌گوید یک هواپیمای دیگر هم متعلق به نیکولای چائوشسکو با قیمت پایه 25 هزار یورو به مناقصه گذاشته شده اما نتوانسته آنگونه که پیکان نظر کلکسیونرها را جلب کرده بود برای مشتریان جالب باشد.



منبع خبر

تلاش ناکام ایرانی‌ها در خرید پیکان پیشکشی به دیکتاتور رومانی بیشتر بخوانید »

جسارت تلویزیون در پخش «قبل انقلاب»/ فریادرس: آزادی بیان عیار واقعی افراد را مشخص می کند

جسارت تلویزیون در پخش «قبل انقلاب»/ فریادرس: آزادی بیان عیار واقعی افراد را مشخص می کند


خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: این روزها پخش برنامه ای با نام «قبل انقلاب» با واکنش های بسیاری مواجه شده است. این برنامه که از شبکه مستند سیما روانه آنتن شده، در قسمت های نخست به مناظره میان صادق زیباکلام و خسرو معتضد اختصاص داشت که شفافیت این گفت و گو به مذاق بسیاری خوش آمد و حتی بخش هایی از آن به سرعت در فضای مجازی منتشر شد.

«محسن یزدی» مدیر شبکه مستند درباره این برنامه گفته بود: این گفت و گو، مناظره ای ساده بود و گفت‌وگوهای داغ تر از این باید از تلویزیون پخش شود، در این زمینه عنوان کرد: فکر می‌کنم که پهلوی اتفاقی ناچسب و ناگواری در تاریخ ایران است و به اندازه کافی درباره آن اسناد و حرف حساب وجود دارد؛ پس چرا باید می‌ترسیدیم تا اشخاص بیایند و در این زمینه صحبت کنند؟

او تاکید کرده بود: ایده ما این بود که آدم‌هایی که فکر می‌کنند رضاشاه برای ایران خدماتی داشته است، بیایند در برنامه‌ای مقابل کسانی که مخالف رضا شاه هستند بنشینند و آزادانه این بحث‌ها مطرح‌ شود تا حقیقت تاریخ مشخص شود.شخصا معتقدم که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، بر حق است و می‌تواند این ویژگی را اثبات کند؛ البته نحوه ارائه و اثبات این موضوع، قاعده‌ای دارد. مخالف و موافق‌هایی وجود دارند. چه اشکالی دارد که این اشخاص در برنامه‌ای تلویزیونی نظراتشان را بیان کنند؟ من برنامه «قبلِ انقلاب» را با این دیدگاه تولید کردم. فکر می‌کنم که پهلوی اتفاقی ناچسب و ناگوار در تاریخ ایران است و به اندازه کافی درباره آن استاد و حرف حساب وجود دارد. پس چرا باید می‌ترسیدیم تا اشخاص بیایند و صحبت کنند؟ «قبل انقلاب» یک مناظره ساده است؛ خیلی گفت‌وگوهای داغ تر از این باید از تلویزیون پخش شود. به شرطی که جناح‌های مختلف بخواهند که تلویزیون اینگونه باشد.

 

نکته جالب توجه این است که برنامه تلویزیونی «قبل انقلاب» سه سال قبل در حوزه هنری تولید شده و امسال از شبکه مستند به روی آنتن رفته است. درباره این برنامه با «یاسر فریادرس» مدیر مرکز مستند سازمان سینمایی حوزه هنری گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید:

**آقای فریادرس درباره مجموعه «قبل انقلاب» توضیح بدهید و اینکه این برنامه قرار است به چه چیزی بپردازد؟ چند قسمت دارد؟ پخش آن از کی شروع شد و به چه صورت ادامه خواهد داشت؟

-در حقیقت در مجموعه «قبل انقلاب» درباره چگونگی به قدرت رسیدن سلطنت و سقوط رضاخان صحبت کردیم و برنامه قبل انقلاب به این موضوع می پردازد. و اینکه چرا به این موضوع پرداختیم به این خاطر این که امسال صدمین سالگرد وقوع کودتا است و به این منظور خواستیم به سوالاتی که در ذهن جامعه حول و حوش محور پهلوی هست پاسخ دهیم که احتمالا بعدا هم با همین عنوان در خصوص حکومت محمدرضا پهلوی برنامه ادامه خواهد داشت‌‌.

**پس برنامه ادامه دار خواهد بود؟

-بله. منتها در این قسمت مناظره هایی را برگزار کردیم که با همین عنوان قبل انقلاب چهارشنبه ها از شبکه مستند ساعت ۲۰ پخش خواهد شد.

**می توان گفت تاکنون سابقه نداشته در رسانه ملی با چنین جسارت و صراحتی درخصوص عملکرد دوران پهلوی و شخص رضا شاه صحبت شود و بدان پرداخته شود. این خط شکنی و ساختار شکنی چطور اتفاق افتاد و چقدر به تولید چنین برنامه هایی نیاز داریم؟

– باید به این نکته توجه کنیم که خیلی واضح است که با ظهور رسانه های جدید شبهات و سوالات خیلی صریح تر و سریع تر به گوش مخاطب می رسد. به نظر می‌آید تلویزیون به عنوان تریبون ملی باید جایگاه این سوالات باشد و ترس از اینکه یک سری مسائل ممکن است مطرح شود و یکسری مسائل بدون‌پرده با مخاطب در میان گذاشته شود، دیگر با این وضعیتی که رسانه دارد خیلی شاید جایز نباشد. و ما باید در خصوص همه مسائل در فضای درست گفت و گو کنیم و معتقدیم که ما با آن پاسخی که مد نظر هست با این ویژگی‌ها و برگزاری این برنامه ها می توانیم به آن برسیم و در واقع این آزادی بیانی که در رسانه ملی می‌شود وجود داشته باشد عیار واقعی آدمها را مشخص می کند و حقیقت را خیلی واضح به مخاطب ارائه می دهد.

 

**به موضوع آزادی بیان در رسانه ملی اشاره کردید، درخصوص همکاری تلوزیون برای پخش این مجموعه بگویید. آیا راحت به پخش رسید یا موانعی هم داشتید؟

-هر جایی و هر رسانه‌ای یکسری چارچوب‌هایی دارد اما به عنوان حوزه هنری انتظار نداریم که هر چیزی که هر نهادی تولید کرد، تلویزیون آن را پخش کند بالاخره تلویزیون چارچوب های خودش را دارد و باید بررسی انجام دهد و ببیند آنچه ما تولید کرده‌ایم به درد پخش می‌خورد یا خیر؟

هرچند برایمان مهم است که در حوزه منافع ملی قدم برداریم و معتقدیم ما این کار را انجام دادیم اما خوب تلویزیون هم باید بررسی‌های خودش را انجام دهد. اینکه موانع داشتیم یا نه؟ باید بگویم بله ما تقریباً دو تا سه سال پیش این اثر را تولید کردیم و در گیر و دار پخش مناسب بودیم.

بعضی از جاها به ما می گفتند قابل پخش نیست ولی خوب شبکه مستند آن را پخش کرد. حقیقت این است که تولید چنین برنامه هایی خیلی هم سخت نیست آن چیزی که امتیاز ویژه این برنامه است و به حساب می آید این است که از تلویزیون پخش شود. جسارتی که شبکه مستند به خرج داد که به نظرم در مجموع حتماً به نفع خودش هم هست اتفاق ویژه ای بوده که افتاده و به نظر من اگر قرار است که در این حوزه به نتیجه برسیم باید همین گفت و گو های صریح را ادامه دهیم. 

**اشاره کردید که بین تولید تا پخش این مجموعه فاصله طولانی افتاده است. چرا انقدر فاصله افتاده؟ آیا مباحث مطرح شده در این مجموعه به خاطر فاصله ایجاد شده، کم اثر نشده در این سال‌ها یا همچنان اثر پویاست؟

-البته به این موضوع در سوال قبلی پاسخ دادم و درباره اینکه مجموعه به خاطر این فاصله کم اثر شده یا خیر باید بگویم که ببینید این بحث یک بحث کاملا تاریخی است . ما حتی در برنامه هایمان که گاهی گریز را به امروز می زدند می گفتیم واقعا قصدمان این است که یک بحث تاریخی را در بستری کاملا علمی بررسی کنیم و به همین خاطر فکر نمی‌کنم که پویایی خودش را از دست داده باشد و به نظر برسد که کار کم اثر شده باشد. همان طور که دیدید قسمت اول آن با بازخوردهای بالایی همراه بود و همان بازخوردهای قسمت اول و بازتاب آن هم این موضوع را ثابت کرد.

 

**در این مدت که نمی توانستید با تلویزیون برای پخش به توافق برسید، به این فکر نکردید که قید تلویزیون را بزنید و کار را به جای پخش از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی ببرید و راحت تر و بی دردسر تر آن را عرضه کنید؟

‌- قاعدتاً بله. پخش کار از شبکه نمایش خانگی خیلی راحت تر است ولی یادمان نرود که جای این مجموعه ها در تلویزیون است جای این صحبت‌ها در تلویزیون است. و این را هم بگویم که ما پیشنهادهای زیادی داشتیم از فضای مجازی تا جاهای دیگر که می خواستند این کار را پخش کنند. اما خوب نادیده‌گرفتن مخاطب میلیونی تلویزیون واقعاً ما را قانع نمی کرد و نمی توانستیم مخاطب تلویزیون را نادیده بگیریم و به همین خاطر صبر کردیم تا در یک موقعیت بهتر کار را پخش کنیم.

**مناظره از صراحت بالایی برخوردار است، آیا تاکنون کار برای پخش با سانسورهایی روبرو شده است یا خیر؟

-خیر. تدوین نهایی کار با ما چک شده و تلویزیون آنچه که ما باهم به توافق رسیدیم را پخش کرده است و مسلم است که یک گفت و گو به خاطر این که ریتم بهتری داشته باشد تدوین شده ولی آنچه اتفاق افتاده به خاطر جذابیت و ریتم بهتر بوده است‌ و به محتوا لطمه ای نزده است.

**ترکیب میهمانان برنامه به چه شکلی است و چقدر سعی کردید به دور از کلیشه و تعارف به اصل مسئله ورود کنید و حرف های جدی بزنید؟

-ترکیب مهمان ها متفاوت تر از برنامه هایی است که تا به حال دید‌ه ایم. به‌همین دلیل ما خواستیم که این را بگوییم که مناقشات در مورد پهلوی فقط برای یک قشر خاص نیست. گروه‌های مختلف با سلیقه های مختلف انتقادهای جدی به بحث پهلوی دارند و شاید خیلی از منتقدینی که روبروی همدیگر نشسته‌اند هیچکدام به دیدگاه هیچکدامشان با دیدگاه رسمی نسبتی نداشته باشند. ولی انتقادهای جدی به پهلوی دارند. شاید تا به حال مخاطب در تلویزیون عادت داشته جنس دیگری مواجهه با پهلوی را ببیند و ما سعی کردیم تفاوتی داشته باشیم و به نظرم مخاطب این را می پسندد.

**ماجرای پرداختن به دوران پهلوی و عملکرد دوران شاهنشاهی ایران در مجموعه مرکز مستند به این مجموعه بسنده نشده و تولیدات سال‌های اخیر شما نشان میده این سوژه برای شما مهم بوده و بارها به آن نزدیک شده اید. در این خصوص توضیح دهید و چرا این مسئله اولویت موضوعی شما قرار گرفته است؟

– به نکته خوبی اشاره کردید. ما در مرکز مستند سوره یکی از موضوع هایی که روی آن چندین ساله تمرکز کردیم بحث مستندهای تاریخی و بحث پهلوی است. از این جهت هم این برایمان مهم است وقتی شما به عنوان مرکزی که بودجه محدود دارید نمی توانید در هر حوزه ای فعالیت کرده و اثرگذار باشید.

این نیازمند یک کار مدون و مرتب در یک حوزه است و ما تصمیم گرفتیم کار ویژه خودمان را در این حوزه قرار دهیم و تولیداتی با این مضمون داشته باشیم تا بتوانیم با تولیدات متداوم، این خط را باز کرده و حرف جدی و اثرگذار بزنیم.

طبیعتا با یک اثر نمی توانید راهی را باز کنید یا روی یک مسئله تاثیرگذار باشید. به همین خاطر باید سیاست خاص یا کار ویژه برای خودتان تعریف کنید که این کار ویژه در مرکز مستند سوره در این سالها مستندهای تاریخی به خصوص پهلوی بوده است.

 

**همکاری شبکه مستند و حوزه هنری در تولید و به ثمر رسیدن چنین محصولی را چطور می بینید و به نظرتان می توان در فضای مستند و برنامه سازی فعلی امیدوار بود به تولید چنین محتواها و خروجی های مشترکی؟

-نسبت ما با شبکه مستند و مدیران آن از گذشته  نسبت خوبی بوده است. شبکه مستند تنها شبکه ای  است که مستند در آن جدی گرفته می شود. متاسفانه در شبکه های دیگر به مستند به چشم آنتن پر کن نگاه می شود. ولی ما با این شبکه به واسه تخصصی بودن همواره همکاری ها و پروژه های مشترکی داشتیم که خدا را شکر به ثمر هم رسیده است. این شبکه مخاطبین خوبی دارد و از حیث مستند مجموعه های سریالی ما بهترین جایی که دیده شدند در همین شبکه مستند بوده است و بعد از این نیز احتمالا همکاری های زیادی با هم خواهیم داشت و همانطور که گفتم پخش مجموعه قبل انقلاب شجاعتی می خواست که شبکه مستند از عهده آن برآمد و جوابش را نیز با بازخوردهای مثبتی که داشته گرفته است.

**چه شد که آقای افخمی را به عنوان مجری انتخاب کردید؟

-نحوه مدیریت یک مجری در برنامه‌های گفت‌وگو محور اهمیت زیادی دارد، زیرا مجری باید بداند در چه مواقعی از بحث نباید ورود پیدا کند تا حرف‌های کارشناسان به بیراهه نرود و همه این معیارها را افخمی دارد.

در حقیقت می توان گفت که سکوت‌های به جای افخمی باعث شد تا اجرای این برنامه برای مخاطبان هم جالب باشد. متاسفانه شاهد هستیم گاهی دخالت مجری باعث می‌شود مباحث از تب و تاب بیفتد و افت ریتم داشته‌باشیم، اما شجاعت افخمی در اداره مباحث برنامه قبل انقلاب و خونسردی در زمان‌هایی که مهمانان به چالش رسیده‌بودند، باعث شد اجرای برنامه رنگ و لعاب دیگری به خودش بگیرد.
ضمن این‌که این موضوع را هم می‌دانستیم که افخمی سواد تاریخی دارد و تسلطش در این حوزه‌ها کم نیست. کتابخوان و فیلمساز است. همه این موارد ما را بر آن داشت تا به انتخاب او برسیم. جالب است مهمانان برنامه هم بر این موضوع تاکید داشتند که انتخاب مجری به جا بوده و اتفاق خوبی افتاده‌است.

انتهای پیام/





منبع خبر

جسارت تلویزیون در پخش «قبل انقلاب»/ فریادرس: آزادی بیان عیار واقعی افراد را مشخص می کند بیشتر بخوانید »

بسته پیشنهادی برای روز نیروی هوایی

بسته پیشنهادی برای روز نیروی هوایی



بسته پیشنهادی مجمع ناشران انقلاب اسلامی برای روز نیروی هوایی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ عوامل متعددی داشته است. می‌توان به عنوان یکی از این عوامل به حضور گسترده و متنوع مردم در جریان انقلاب اشاره داشت. تنوعی که طیف وسیعی از اقشار جامعه اعم از بازاری تا نظامی را در برگرفته بود و هرکدام نقش تأثیرگذاری در پیروزی انقلاب ایفا کردند.

نقش هرکدام از این گروه‌ها و اقشار به‌نوبه خود خاص و متمایز است و باید روایت هرکدام آن‌ها را شنید. در میان این گروه‌ها نقش نظامیان در انقلاب اسلامی روایتی خواندنی است. درحالی‌که محمدرضا پهلوی در دوران خود بیشترین سرمایه‌گذاری را در بخش نیروهای نظامی انجام داده بود و به تعبیری رؤیای ژاندارمی منطقه را در سر می‌پروراند؛ هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد در جریان انقلاب اسلامی ایران و در مقابل نهضت امام خمینی (ره) ارتشیان از تاج‌وتخت او حمایت نکنند.

اما اتفاقی که رغم خورد خلاف تصورات محمدرضا پهلوی بود. در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ همافران و خلبانان نیروی هوایی ارتش که یکی از بخش‌های مهم و مورد توجه بودند با امام خمینی (ره) بیعت کردند و به انقلاب ملحق شدند. به تعبیر مقام معظم رهبری «حادثه نوزده بهمن یک خط‌شکنی بزرگ بود، یک کار عظیم بود». این کار عظیم شایسته تقدیر است و در سالروز آن بهانه آشنایی بیشتر با خلبانان نیروی هوایی ارتش را فراهم می‌آید. به این منظور تصمیم گرفتیم در سالروز بیعت تاریخی همافران و خلبانان با امام خمینی (ره) با معرفی چند کتاب با بخشی از رشادت‌ها و فداکاری‌های خلبانان در جریان انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس آشنا شویم. آنچه در ادامه می‌آید تنها گوشه‌ای از زحمات آنان است.

مجموعه آسمان (۶ جلدی)
راضیه تجار و دیگر نویسندگان
روایت فتح
انتشارات روایت فتح با انتشار کتاب‌های متنوع در حوزه ادبیات پایداری، جایگاه درخور توجهی میان علاقه‌مندان به این حوزه یافته است. مجموعه «آسمان» یکی از کتاب‌هایِ این انتشارات است که در شش جلد به بیان خاطراتی از زبان همسران شهدایِ نیروی هوایی می‌پردازد. مخاطبان با خواندن این مجموعه با خلق‌وخوی شهدا بیشتر آشنا می‌شوند. اولین کتاب این مجموعه به قلم علی مرج به زندگی شهید عباس بابایی اختصاص یافته است.

«آسمان ۲» دومین کتاب از این مجموعه به قلم زهرا مشتاق است که به زندگی شهید جواد فکوری اشاره دارد. نفیسه ثبات در کتاب «آسمان ۳» روایتی از زندگی شهید علی‌رضا یاسینی را به مخاطبان ارائه کرده است و زهرا مشتاق در کتاب «آسمان ۴» روایتی از زندگی و رشادت‌های شهید عباس دوران را شرح داده است. «آسمان ۵» پنجمین کتاب از این مجموعه به قلم لعیا رزاق‌زاده است که روایتی از زندگی شهید منصور ستاری در آن ارائه شده است. «آسمان ۶» آخرین کتاب از این مجموعه به نویسندگی راضیه تجار نیز به زندگی شهید حمیدرضا سهیلیان پرداخته است.

مجموعه «آسمان» با قلمی ساده و روان و در کتاب‌هایی به‌طور میانگین دارای ۱۰۰ صفحه روایتی خواندنی از شهدا از زبان همسران آن‌ها ارائه کرده است. این ویژگی‌ها به مخاطبان اجازه می‌دهد تا در زمانی اندک با یک الگوی مناسب آشنا شوند. در ادامه برای آشنایی بیشتر با این مجموعه بخشی از آن را با یکدیگر می‌خوانیم.

«پایت را که از زمین برگیری، آسمان راه‌های بی‌کرانش را نشانت خواهد داد. تو را در بر خواهد گرفت و چونان امانتی لطیف بالا خواهد برد. آن وحشت گنگ و بدوی از ارتفاع، صفیر گلوله‌هایی که با خود طنین مرگ دارند دیگر نخواهدت ترساند. در نگاهت آسمان و زمین به هم می‌پیوندند تا افق شوند؛ جایی برای درآمدن و لاجرم غروب کردن و اگر غروب این‌گونه خونین نباشد، چگونه آفتاب هر صبح طلوعی تازه خواهد داشت؟»

ستاره‌های نبرد
احمد مهرنیا
سوره مهر
اگر صحبت از راهبرد و جنگ در میان باشد. شاهد آن هستیم که برخی از ما به‌خوبی به تشریح جنگ‌های دو تا سه‌هزارساله پیش می‌پردازند. آن‌ها از جزئیات جنگ میان اسپارت و یونان کاملاً آگاهی دارند و حتی افرادی نظیر ژنرال توسیدید در نبرد پلوپونز و این‌که او چه کرده و چه گفته است را می‌دانند؛ اما زمانی که صحبت از هشت‌سال دفاع مقدس به میان آید با این‌که از پایان جنگ تحمیلی کمتر از نیم‌قرن گذشته است ما اطلاعات و اندوخته درخور توجه نسبت به آن نداریم.

جنگ تحمیلی ستاره‌های درخشانی را برای ما به یادگار گذاشته است که هرکدام مسیر را برای ما مشخص می‌سازند. دویست‌وچهارده شهید سرافراز خلبان نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس تنها بخشی از ستاره‌های آن دوران هستند. آشنایی با هرکدام از آن‌ها برای ما بسیار جذاب و آموزنده خواهد بود.

«ستاره‌های نبرد» عنوان کتابی است چند جلدی که به همت انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است. احمد مهرنیا نویسنده کتاب تلاش کرده است مخاطبان را با تعدادی از ستاره‌های دوران دفاع مقدس آشنا سازد. او با ارائه زندگی‌نامه‌ای از خلبانان دوران دفاع مقدس و خاطراتی هرچند مختصر که به چند قطعه عکس نیز مزین شده است این رسالت را به انجام رسانده. مهرنیا در این کتاب‌ها تلاش می‌کند مخاطبان را با کیفیت مقاومت خلبانان ایرانی در طول هشت‌سال دفاع مقدس آشنا سازد و نشان دهد آنان با وجود امکانات محدود و نبود تجهیزات کافی چگونه از خودگذشتگی و ایثار نشان دادند.

تاریخ شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی
مجید نجف‌پور
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
مجید نجف‌پور، نویسنده به همت انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی تلاش کرده است با انتشار کتاب «تاریخ شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی» بخشی از حقایق مربوط به نقش این انقلابیون را شرح دهد. او در ۲۳۲ صفحه و چهارفصل به‌همراه اسناد، مدارک و تصاویر به تقسیم‌بندی موضوعی پرداخته است و در هر فصل از زبان راویان به‌عنوان مهم‌ترین سند در بخش تاریخ شفاهی به بررسی کامل و دقیق حوادث و رویدادها می‌پردازد. در فصل نخست به تاریخچه شکل‌گیری ارتش و در فصل دوم، به قدرت سیاسی و عملکرد ارتش پیش از انقلاب پرداخته شده است. فصل سوم به تأثیر عوامل مختلف در گرایش ارتش به انقلاب اسلامی توجه دارد و فصل چهارم نیز به تحولات ارتش ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس اشاره دارد.

انقلاب اسلامی ایران دستاورهای عظیمی داشته است. به‌عنوان یکی از این دستاوردها، می‌توان به همبستگی میان ارتش و مردم اشاره کرد. همبستگی که مانند سدی محکم در برابر قدرت‌های زمان ایستاد و این ایستادگی را تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران و فردای آن ادامه داد. اغلب سران ارتش در زمان رژیم پهلوی وابسته و مزدور بیگانگان بودند، اما بدنه ارتش از نیروهایِ مردمیِ دلداده به انقلاب شکل گرفته بود. بر همین اساس از آغاز نهضت امام خمینی (ره) قلب کارکنان مسلمان و متعهد ارتش با انقلاب همراه شد.

این همراهی و ایفای نقش آن‌ها زمانی به اوج خود رسید که پس از فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر پیوستن کارکنان ارتش به مردم، فوج‌فوج از ارتش گریختند و به صف انقلابیون پیوستند و نقشه‌های شوم بیگانگان نظیر انجام کودتا و… را خنثی ساختند. آگاهی از نقش و جایگاه نظامیان در انقلاب اسلامی ایران، بخش اعظمی از واقعه عظیم انقلاب را برای ما آشکار خواهد ساخت.

رقص دلفین‌ها: خاطرات سرهنگ خلبان هوانیروز غلامرضا علیزاده نیلی
حجت شاه‌محمدی
سوره مهر
«پیش از انقلاب، وضع حقوقی خلبانان هوانیروز بسیار خوب بود. اکثر دوستان بهترین منازل را برای سکونت کرایه می‌کردند. تا قبل از ازدواج، هرکس زندگی مرفهی را تدارک دیده بود و آنچه را نیاز داشت از بهترین اجناس خریداری می‌کرد. همین مسئله باعث شده بود، دوستان از یکدیگر توقع داشته باشند تا با سر و وضعی آراسته و شیک با یکدیگر ملاقات نمایند. دنیای متفاوتی داشتیم که در آن از درد و رنج و گرسنگی خبری نبود. امکانات رفاهی هم مزید بر علت بود تا بیش از پیش خود را از طبقه محروم و زحمت‌کش جامعه دور نگه داریم.»

گزارشی که در مورد اوضاع‌واحوال خلبانان در دوران پیش از انقلاب اسلامی با یکدیگر خواندیم بخشی از کتاب «رقص دلفین‌ها» به قلم حجت شاه‌محمدی است که در ۱۳۱ صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این کتاب به بیان خاطرات سرهنگ غلامرضا علیزاده نیلی به‌صورت حکایات و قصه‌های کوتاه اختصاص یافته است. کتاب روایت زندگی او را از دوران پیش از انقلاب اسلامی و شروع ناآرامی در پادگان آغاز می‌کند و به ترتیب وقوع زمانی وقایع انقلاب اسلامی و سال‌های بعد از آن پیش می‌رود.

نویسنده کتاب به نسبت موضوعِ روایت، لحن متناسب با آن را اتخاذ کرده است. مخاطب گاه با لحنی رسمی و گاه با جدی و… مواجه می‌شود که این موضوع در درک فضای اتفاقات برای آن‌ها راهگشاست. از عناوین اصلی این کتاب می‌توان از: «با انقلاب»، «شباویز کوچه‌های فقر»، «وصیت»، «دو موشک از دو سو»، «نارنجک‌های دستی»، «فا»، «نماز صاحب‌الزمان (عج)» و… نام برد.

شرح آسمان: زندگی‌نامه، خاطرات خلبان بسیجی شهید ابراهیم (حجت) فخرایی
محمد خسروی‌راد
ستاره‌ها
سیلی محکمی بود، صدایش همه‌جا پیچید! تصورش هم سخت و دشوار است. در زمان حکومت پهلوی که ایران جولانگاه آمریکایی‌ها شده بود یک دانشجوی خلبانی ایرانی به دلیل توهین استاد آمریکایی به دانشجوی ایرانی هم‌دوره‌ای خود به‌صورت او سیلی بزند. این عمل و اتفاق خبر از انسان منحصربه‌فردی می‌دهد. شهید ابراهیم فخرایی، دانشجویی که به‌صورت استاد آمریکایی سیلی زد آن‌قدر برای نویسندگان جذاب بوده است که محمد خسروی‌راد بخواهد وارد هزارتوی ابعاد مختلف و ویژگی‌های شخصیتی او شود و حاصل آن کتابی درباره خاطرات، شرح جانبازی و رشادت‌های این خلبان بسیجی باشد. کتابی که تلاش می‌کند دیگران را با چنین شخصیتی آشنا سازد.

«شرح آسمان» به قلم محمد خسروی‌راد اولین کتاب او در زمینه دفاع مقدس و شهدا نیست. این کتاب به همت انتشارات ستاره‌ها در ۴۳۲ صفحه به چاپ رسیده است. همان‌طور که گفته شد کتاب در مورد زندگی شهیدابراهیم فخرایی خلبانی بسیار شجاع و دلیر است. او از اولین خلبانانی به شمار می‌رود که در ایران زیر نظر استادی آمریکایی آموزش دیده است. نقش او در دوران هشت‌ساله دفاع مقدس که همراه با پروازهای مخاطره‌آمیز بود بر هیچ‌کس قابل کتمان نیست. «شرح آسمان» از پنج فصل تشکیل شده است و عناوین مختلف نظیر، «کلاه ابراهیم»، «پرواز روی زمین»، «حق کُشی»، «یک‌تنه»، «نرمش، هرگز»، «نایب‌الزیاره»، «تفنگ یا بیل»، «یک دنیا جان‌فشانی»، «بوسه امام»، «ازدواج با کبری»، «پشتیبان اقتصاد»، «لقمه از دست آقا»، «حکایت افسر عراقی»، «رفتند و ما ماندیم»، «متن وصیت‌نامه شهید» و… را در بر می‌گیرد.

خلبان وارسته
احمد مهرنیا
سوره مهر
مرور رویدادها و سرگذشت‌های مربوط به یک شخص و یا یک دوره یکی از نافع‌ترین اعمالی است که انسان می‌تواند در طول زندگی خود انجام دهد. خواندن خاطرات انسان‌هایی که نقش تأثیرگذاری در شکل‌گیری تاریخ این مرز و بوم داشتند علاوه بر شناخت یک الگوی مناسب، لذت‌بخش نیز است. در این میان خلبانان ارتش بیش از یک دهه از تأثیرگذارترین افراد در تاریخ پرفرازونشیب ایران معاصر بوده‌اند.

آنان در ابتدا با امام خمینی (ره) بیعت کردند و نقش خود را در روند پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند و در ادامه نیز در میدان‌های نبرد علیه متجاوزان در هشت سال دفاع مقدس دین خود را به مردم و اسلام ادا ساختند. محمدجعفر وارسته یکی از این خلبانان شجاع و غیوری است که علاوه بر پروازهای جنگی متعدد، سابقه سال‌ها اسارت را نیز در پرونده خود دارد او یک خلبان وارسته است که خواندن خاطراتش از جذابیتی خاص برخوردار است.

«خلبان وارسته» عنوان کتابی است که به زندگی‌نامه محمدجعفر وارسته پرداخته است. این کتاب به قلم احمد مهرنیا در ۳۰۴ صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. بعد از مقدمه، کتاب با عنوان «تولد، تحصیل، استخدام» شروع می‌شود، در ادامه نویسنده با عناوینی نظیر «آموزش تکمیلی خلبانی»، «اواخر حکومت شاهنشاهی»، «جنگ تحمیلی علیه ایران»، «شروع اسارت»، «زندان انفرادی جدید، زندان دژبان»، «تنبیه و شهادت»، «پذیرش قطعنامه ۵۹۸»، «بوی آزادی»، «بوسه بر خاک وطن»، «سال‌های بعد از اسارت» و… روایت خاطرات را پیش می‌برد. در بخش‌هایی از کتاب راوی که همان محمدجعفر وارسته است، تعداد مورد توجهی از همکارانش را نام برده است که منجر می‌شود کتاب به‌عنوان یک سند تاریخ شفاهی نیز به شمار آید.

غرش رعد: زندگی‌نامه سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی
محمد معما
عماد فردا
«غرش رعد» عنوان کتابی است از محمد معما که به زندگی‌نامه پر فراز و نشیب سرتیپ خلبان عبدالحمید نجفی پرداخته است. نجفی یکی از خلبانان هشت‌سال دفاع مقدس بود که به آسمان عشق می‌ورزید. او که عاشق آسمان بود خود را به آن می‌سپرد و با آن عشق‌بازی می‌کرد. نجفی در این کتاب از روزهای صاف و ابری زندگی‌اش گفته است.

او می‌گوید در ابتدا می‌خواستم به سمت دانشگاه بروم، اما به یک‌باره نظرم تغییر کرد و به سمت پرواز در آسمان کشیده شدم و راهی آن شدم. او که هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد در این راه با گلوله پذیرایی شود و در هر دیدار به استقبال مرگ برود، مردانه سر تصمیم خود ایستاد و از آن پا پس نکشید. در کتاب «غرش رعد» با او همراه می‌شویم تا خاطرات خود را برای ما روایت کند و ما شرحی از ایثار و دلدادگی بشنویم.

کتاب «غرش رعد» در ۳۹۲ صفحه توسط انتشارات عماد فردا به چاپ رسیده است. این کتاب دارای ۹ فصل است که هر کدام از فصل‌ها به بخشی از زندگی خلبان نجفی اشاره دارد. از جمله عناوین این کتاب می‌توان به فصل یکم: کودکی تا دانشگاه، فصل دوم: نیروی هوایی تا انقلاب، فصل سوم: قائله کردستان، فصل چهارم: اولین پرواز برون‌مرزی تا شکستنِ حصر آبادان، فصل پنجم: فتح‌المبین تا تشکیل قرارگاه رعد، فصل ششم: از خیبر تا پنج‌ضلعی، فصل هفتم: از کانال ماهی تا دفاع از شلمچه، فصل هشتم: از کربلای شلمچه تا بازنشستگی، فصل نهم: با یاران سفرکرده اشاره داشت. در پایان نیز آلبومی از تصاویر و بخش معرفی جنگنده‌ها آمده است که مخاطب را با حال‌وهوای خاطرات همراه می‌سازد.



منبع خبر

بسته پیشنهادی برای روز نیروی هوایی بیشتر بخوانید »