محمدعلی ایران نژاد

روایت جانبازی دست حاج قاسم/ آشنایی شهیدان سلیمانی و باقری از کجا شروع شد؟


ماجرای مجروحیت چندباره سردار سلیمانی در اوایل جنگمحمدعلی ایران‌نژاد از رزمندگان سیرجانی استان کرمان عضور لشکر ۴۱ ثارالله بود که از سال ۱۳۵۹ وارد جبهه غرب و از سال ۱۳۶۰ به جبهه جنوب اعزام شد. او مدتی مسوولیت گزینش سپاه سیرجان و مسوول پرسنلی تیپ ثارالله را برعهده گرفت. وی در گفت‌‎وگویی با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس درباره فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در روز‌های جنگ به نکاتی پرداخت که در ادامه آمده است.

ایران‌نژاد اظهار داشت: هنر فرماندهی، تلفیقی از علم و قریحه ذاتی است، قدرت رهبری در ذات سردار سلیمانی وجود داشت. این موضوع زمانی مشخص شد که در عملیات ثامن الائمه (ع) بچه‌های استان کرمان در حد یک گردان بودند. هنوز حاج قاسم در جبهه نبود. برای عملیات بستان که در آذر سال ۱۳۶۰ انجام شد، استان کرمان دو گردان داشت که فرماندهی آنها را به حاج قاسم دادند. یکی از فرماندهان شهید و خود حاج قاسم به شدت مجروح شدند در حدی که همه فکر کردند شهید شده. بخشی از معده و روده ایشان در عملیات آسیب جدی دید و با تیری که به بازویش اصابت کرد، یک گودی روی بازو به وجود آمد که هیچ وقت ترمیم نشد. مجروحیت دست او مربوط به همین عملیات است که انگشتانش به سختی خم می‌شد به خاطر ضربه‌ای که دید نمی‌توانست به راحتی قلم به دست بگیرد.

وی افزود: در همین عملیات یکی از نیرو‌های سیرجانی که خودش مجروح شده بود را دیدیم که به شدت گریه و بی تابی می‌کرد. در بین گریه و ناله مدام حاج قاسم را صدا می‌زد، وقتی ماجرا را پرسیدیم گفت حاج قاسم شهید شده، با ناله می‌گفت کاش ۲۰۰ پاسدار شهید شده بودند، اما حاجی می‌ماند. همه فکر می‌کردند حاج قاسم در عملیات شهید شده و پیکرش را از خط خارج کرده‌اند، اما بعدا معلوم شد در درمانگاه است، و بدنش به شدت آسیب دیده به طوری که یک ماه و نیم بعد به جبهه بازگشت.

ایران‌نژاد ادامه داد: دی سال ۱۳۶۰ خودش برای ما تعریف کرد که حسن باقری در قرارگاه کربلا من را در اندیمشک دید و خواست حد خط را مشخص کنیم و بعد از آن تیپ تشکیل بدهیم. این هوشیاری و قدرت تشخیص شهید باقری را نشان می‌داد که سردار سلیمانی را شناخت و او را به عنوان فرمانده تیپ جدید به محسن رضایی پیشنهاد داد. همانجا ماشینی تهیه کرده و مامور به تشکیل تیپ می‌شوند، داخل ماشین که نشستند ابتدا برای نام تیپ تصمیم گیری کردند که «ثارالله» انتخاب شد.

وی خاطرنشان کرد: کمتر از دو ماه بعد تیپ ثارالله آموزش و سازماندهی شد تا در عملیات فتح المبین شرکت کند. در این عملیات هم سردار سلیمانی روی مین رفت و دوباره مجروح شد که همه فکر کردند شهید شده. از این روست که رهبر معظم انقلاب عنوان شهید زنده به او داده و می‌گویند سلیمانی شهید زنده بوده و هست.

ایران‌نژاد تصریح کرد: شخصا در بسیاری از مسائل ورود می‌کرد، برای گزینش تیپ جایی که در آن مسوولیت گرفتم ایشان مدام پیگیر بود و افراد را پیشنهاد و اهمیت می‌داد که از درون نیرو‌های بسیجی پاسدار جذب کنیم. همواره خودش برای جذب و به کارگیری نیرو‌های خود کمک می‌کرد. وقتی سال ۱۳۶۳ منطقه ششم سپاه منحل شد حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ نفر از نیرو‌های این سپاه را آزاد کردند و به لشکر ثارالله فرستادند، در اردوگاهی که داشتیم یک ماه مستقر شد تا پاسداران را آموزش دهد و در ارزیابی، خودش حضور داشت و نتیجه را بررسی و کنترل می‌کرد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

روایت جانبازی دست حاج قاسم/ آشنایی شهیدان سلیمانی و باقری از کجا شروع شد؟ بیشتر بخوانید »

ماجرای مجروحیت چندباره سردار سلیمانی در اوایل جنگ


ماجرای مجروحیت چندباره سردار سلیمانی در اوایل جنگگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: محمدعلی ایران نژاد از رزمندگان اهل سیرجان استان کرمان عضور لشکر ۴۱ ثارالله بود که از سال ۱۳۵۹ وارد جبهه غرب شد و از سال ۱۳۶۰ به جبهه جنوب اعزام شد. او در مدتی مسوولیت گزینش سپاه سیرجان و مسوول پرسنلی تیپ ثارالله را برعهده گرفت. وی در گفت‌‎وگویی با خبرنگار حماسه و جهاد درباره فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در روز‌های جنگ به نکاتی پرداخت که در ادامه آمده است.

هنر فرماندهی تلفیقی از علم و قریحه ذاتی است، ذات رهبری در سردار سلیمانی وجود داشت. این موضوع زمانی مشخص شد که در عملیات ثامن الائمه بچه‌های استان کرمان در حد یک گردان بودند. هنوز حاج قاسم در جبهه نبود. برای هملیات بستان که در آذر سال ۱۳۶۰ انجام شد استان کرمان ۲ گردان شد که فرماندهی آن را به حاج قاسم دادند. یکی از فرماندهان شهید و خود حاج قاسم به شدت مجروح شد در حدی که همه فکر کردند شهید شده. بخشی از معده و روده ایشان در عملیات آسیب جدی دید و با تیر که به بازو اصابت کرد یک گودی روی بازو به وجود آمد که هیچ وقت ترمیم نشد. مجروحیت دست او مربوط به همین عملیات است که انگشتانش به سختی خم می‌شد به خاطر ضربه‌ای که دید نمی‌توانست به راحتی قلم دست بگیرد.

در همین عملیات یکی از نیرو‌های سیرجان که خودش مجروح شده بود را دیدیم که به شدت گریه و بی تابی می‌کرد. در بین گریه و ناله مدام حاج قاسم را صدا می‌زد، وقتی ماجرا را پرسیدیم گفت حاج قاسم شهید شده، با ناله می‌گفت کاش ۲۰۰ پاسدار شهید شده بودند، اما حاجی می‌ماند. همه فکر می‌کردند حاج قاسم در عملیات شهید شده و پیکرش را از خط خارج کردند، اما بعدا معلوم شد در درمانگاه است، اما بدنش به شدت آسیب دیده به طوری که یک ماه و نیم بعد به جبهه بازگشت.

دی سال ۱۳۶۰ خودش برای ما تعریف کرد که حسن باقری در قرارگاه کربلا من را در اندیمشک دید و خواست حد خط را مشخص کنید و بعد از آن تیپ تشکیل بدهیم. این هوشیاری و قدرت تشخیص شهید باقری را نشان می‌داد که سردار سلیمانی را شناخت و او را به عنوان فرمانده تیپ جدید به محسن رضایی پیشنهاد داد. همانجا ماشینی تهیه کرده و مامور به تشکیل تیپ می‌شوند، داخل ماشین که نشستند ابتدا برای نام تیپ تصمیم گیری شد که «ثارالله» انتخاب شد.

کمتر از ۲ ماه بعد تیپ ثارالله آموزش و سازماندهی شد تا در عملیات فتح المبین شرکت کند. در این عملیات هم سردار سلیمانی روی مین رفت و دوباره مجروح شد که همه فکر کردند شهید شده. از این روست که رهبر انقلاب عنوان شهید زنده به او داده و می‌گویند سلیمانی شهید زنده بوده و هست.

شخصا در بسیاری از مسائل ورود می‌کرد، برای گزینش تیپ جایی که در آن مسوولیت گرفتم ایشان مدام پیگیر بود و افراد را پیشنهاد می‎داد و اهمیت می‌داد که از درون نیرو‌های بسیجی پاسدار جذب کنیم. همواره خودش برای جذب و به کار گیری نیرو‌های خود کمک می‌کرد. وقتی سال ۱۳۶۳ منطقه شش سپاه منحل شد حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ نفر از نیرو‌های این سپاه را آزاد کردند و به لشکر ثارالله فرستادند، در اردوگاهی که داشتیم یک ماه مستقر شد تا پاسداران را آموزش دهد و در ارزیابی خودش حضور داشت و نتیجه را بررسی و کنترل می‌کرد.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

ماجرای مجروحیت چندباره سردار سلیمانی در اوایل جنگ بیشتر بخوانید »