برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید حاج «یدالله کلهر» جانشین لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) یکم بهمن ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. هرچند آوردن نام او یادآور لشکر سیدالشهدا (ع) هست، اما شهید کلهر در سال ۶۴ به این لشکر آمد و پیش از آن، در سمت‌ها و واحد‌های دیگری مشغول خدمت بود. سردار «محمدعلی فلکی» از همرزمان شهید کلهر اظهار داشت: تابستان سال ۶۴ حاج علی فضلی فرمانده تیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) شد. آن زمان هنوز تیپ به لشکر ارتقاء نیافته بود. با آمدن حاج علی، شهید کلهر هم به این تیپ آمد و از بدو ورودش جانشین سردار فضلی شد تا زمانی که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

«محمود تنها» از دیگر همرزمان شهید کلهر هم می‌گوید: من اواخر سال ۵۹ در تیپ المهدی بودم. آن زمان سردار فضلی فرمانده این تیپ بود و شهید کلهر هم جانشینش. از همان زمان این دو نفر با هم رفیق و همراه بودند. بعد‌ها در عملیات فتح المبین و آزادسازی خرمشهر و والفجرمقدماتی همچنان کنار شهید کلهر بودم. 

شهید کلهر فعالیت‌های انقلابی‌اش را در شهریار و کرج آغاز کرد و در روز‌های پایانی عمر رژیم طاغوت، به تهران آمد و در تصرف پادگان‌های ارتش همراه دیگر جوانان انقلابی مشارکت کرد. در همین زد و خورد‌ها مجروح شد. بعد از پیروزی انقلاب، با شروع اغتشاشات در کردستان، به مناطقی مثل سنندج و تکاب رفت و در شهر تکاب فرماندهی عملیات منطقه را برعهده گرفت. سپس به کرج برگشت و در سپاه آنجا فعال بود.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

مشارکت در تاسیس تیپ المهدی (عج) و جانشینی آن، جانشینی تیپ نبی اکرم (ص)، حضور در کادر فرماندهی لشکر ۲۷، اعزام به لبنان و سوریه در سال ۶۳ و نهایتا آمدن به لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در تیر سال ۱۳۶۴، فعالیت‌هایی بود که شهید کلهر در جبهه‌ها انجام داد و نهایتا نیز در همین لشکر به شهادت رسید. حضور سردار فضلی و حاج یدالله کلهر در لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) باعث تقویت آن شد و شرکت در چند عملیات متوسط و محدود در خلال سال ۶۴ و خصوصا شرکت در عملیات والفجر ۸ باعث شد تا پس از پایان عملیات والفجر ۸، تیپ ۱۰ به لشکر ارتقاء پیدا کند. 

یکی از همرزمان شهید کلهر می‌گوید: در عملیات والفجر ۸ تیپ ۱۰ در دو مرحله شرکت کرد. یکی در عملیات ایذایی تصرف بخشی از جزیره‌ ام‌الرصاص که این عملیات برای فریب نیرو‌های دشمن و سلب تمرکزشان از فاو به عنوان محور اصلی عملیات والفجر ۸ بود. تیپ ما بعد از تصرف اهدافش در‌ام‌الرصاص، طبق نقشه آنجا را تخلیه کرد و ما در تداوم عملیات به خود فاو رفتیم. در آنجا حاج علی فضلی مجروح شد و یک چشمش را از دست داد. بعد از پایان والفجر ۸، ابلاغ شد که تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) به لشکر ارتقاء یافته هست.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

شرکت در عملیات کربلای ۵ شاهکار لشکر ۱۰ در دفاع مقدس بود. در این عملیات لشکر ۱۰ توانست عمده استحکامات دشمن در دژ شلمچه را تصرف کند. سردار فلکی در این خصوص می‌گوید: در عملیات کربلای ۵ خیلی از موانع نونی شکل را نیرو‌های لشکر ۱۰ تصرف کردند. ورود و تسلط به منطقه موسوم به پنج ضلعی هم از جمله کار‌هایی بود که لشکر سیدالشهدا (ع) انجام داد. بعد از تصرف پنج ضلعی، سردار فضلی آمد و مقر فرماندهی لشکر را آنجا بنا نهاد. البته این مقر فرماندهی شامل یک نفربر‌ «ام ۱۱۳» بود که برای در امان ماندن از تیر و ترکش‌های دشمن، جلسات و امور فرماندهی لشکر در آنجا انجام می‌گرفت.

«سید حسین میررضی» مسئول عملیات لشکر ۱۰، در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. شهادت او برای شهید کلهر که دوستی چندین ساله با میررضی داشت، بسیار گران آمد. پس از این اتفاق بود که تعدادی از فرماندهان مثل شهید شوشتری به مقر فرماندهی لشکر ۱۰ در پنج ضلعی آمدند تا کلهر را روحیه بدهند، اما گویا شهید کلهر از چیز دیگری ناراحت بود! 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

سردار فلکی می‌گوید: شهید شوشتری آمده بود تا به شهید کلهر روحیه بدهد. کمی با ایشان حرف زد و بعد رفت. من و حاج یدالله کلهر و تعدادی از بچه‌ها، شوشتری را مشایعت کردیم. بعد از رفتن او، شهید کلهر گفت: اینها فکر می‌کنند همه ناراحتی من به خاطر شهادت میررضی هست. در حالی که من برای خودم ناراحتم. دوستانم رفته‌اند و من مانده‌ام. پنج روز بعد از شهادت میررضی، حاج یدالله کلهر هم به شهادت رسید.

میررضی ۲۵ دی ماه شهید شد و کلهر یکم بهمن ماه ۶۵ آسمانی شد. در شرح شهادت شهید کلهر آمده هست که او برای گره‌گشایی یکی از محور‌های عملیاتی که دچار مشکل شده بود، به آن منطقه می‌رود اما همان جا به سختی مجروح می‌شود. حاج علی فضلی فرمانده لشکر ۱۰ در خصوص مجروحیت شهید کلهر و نحوه تشییع پیکر او خاطرات مفصلی بیان کرده هست که حاج یدالله بعد از مجروحیت ابتدا به درمانگاه صحرایی و سپس به بیمارستان شهید بقایی منتقل می‌شود و حدود ۲۴ ساعت کار مداوا روی او انجام می‌شود تا اینکه به شهادت می‌رسد. 

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

بعد از شهادت کلهر، پیکرش به اردوگاه کوثر که مقر اصلی لشکر ۱۰ بود منتقل می‌شود. مراسم تشییع او بیرون از اردوگاه برگزار شده و تعداد زیادی از نیرو‌های لشکر از اردوگاه خارج می‌شوند. در همین لحظه جنگنده‌های دشمن کوثر را بمباران می‌کنند، اما به دلیل خروج نیرو‌ها از آنجا، جان بسیاری از رزمنده‌ها نجات پیدا می‌کند. معروف هست که حتی پیکر شهید کلهر هم حافظ همرزمانش بود و جان نیرو‌های لشکر ۱۰ را نجات داد. 

«محمود تنها» در بیان خاطره‌ای از انتقال پیکر شهید کلهر به زادگاهش شهریار می‌گوید: وقتی پیکر شهید را به سپاه شهریار آوردند. مرحوم حاج‌ نبی‌الله (پدر شهید) گفت: یدالله قوی‌تر از این حرف‌هاست که قبل از اتمام جنگ شهید شود. باور نمی‌کنم این پیکر او باشد. در صورتی باور می‌کنم که نشان یدالله را ببینم… این نشان خالی روی سینه شهید کلهر بود. مرحوم حاج نبی سینه شهید را نگاه کرد. با دیدن خال مطمئن شد که این پیکر، پیکر پسرش یدالله هست. بدون آنکه گریه کند، محکم گفت: آفرین پسرم. احسنت که رو سفیدم کردی.

وصیت‌نامه شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

«من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فانادیته»

راه ِخمینی (ره) ما را به راه ِ مستقیم الله آورد

با سلام و درود بر محمد (صلی الله علیه و آله) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش امام خمینی رهبر بزرگ تمامی مسلمین و مستضعفین جهان، رهبری که تمامی ما را از منجلاب خواری و ذلت بیرون کشیده و به راه راست هدایتمان کرد و نوری شد در تاریکی راه که بتوانیم حرکت خودمان را از تمام راه‌های انحرافی بازداریم و در راه مستقیم که همان «الله» می‌باشد، حرکت خود را ادامه دهیم و با این راهنمایی امام عزیزمان بود که راه خود را پیدا و انتخاب کردم تا بتوانم جبران زمان جاهلیت خود را بکنم.

سردار شهید «یدالله کلهر»

خونم به حسین (ع) گواهی می‌دهد که من مثل مردم کوفه نیستم

خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیک شوم و به تو بپیوندم. خدایا من خواهان شهادتم، نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شده‌ام و یا خواسته باشم خود را از دست این سختی‌ها و نابسامانی‌های دنیوی خلاص سازم، بلکه می‌خواهم گناهان زیادی را که انجام داده‌ام به وسیله رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو پاک گردد. می‌خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام، موجودی نباشم که جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران نماید و نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند. می‌خواهم شهید شوم تا خونم به سرور شهیدان حسین (علیه السلام) گواهی دهد که من مانند مردم کوفه نیستم و رهرو راهش بوده‌ام.‌ای بهتر از همه دوست‌ها و یارها! مرا دریاب.‌ای معشوقم! مرا نزد خویش بخوان، من انسانی گنهکار و روسیاه هستم، مرا فراخوان که دیگر نمی‌توانم صبر کنم و صبرم به پایان رسیده هست؛ و چه سخت و ناگوار هست بین دوستان صمیمی جدایی می‌افتد و چه سخت هست آن زمانی که یک رهرو به مقصدش برسد و دیگری مثل من به مقصد خویش نرسد. بارال‌ها خودت این سختی‌ها را از دوش من بردار.

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر

پدر عزیز و مادر مهربانم! در شهادتم بی صبری و گریه نکنید

پدر عزیزم مرا ببخش که فرزند خوبی برایت نبودم و از من راضی باش تا خدا هم از من خشنود گردد و مرا بیامرزد. امیدوارم بتوانم با تقدیم خون ناچیز و جسم ضعیف خود به اسلام و قرآن رضایت خدا و شما را فراهم کنم. صبور باش و مبادا بی صبری و گریه کنی و تو مادر مهربانم در شهادتم گریه نکن. افتخار کن و شجاع باش و به دیگر مادران شهدا بیشتر سربزن و به آنها دلداری بده و اگر خواستی گریه هم بکنی بر سیدالشهدا حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن نه بر من.

مریم را طوری تربیت کن که در آینده زنی متعهد و لایق برای اسلام باشد

همسر خوبم می‌دانم که همسر خوبی برایت نبودم و از روز اول ازدواج پیش شما نتوانستم بمانم و حتی شاید بگویم هنوز نتوانستیم درست همدیگر را بشناسیم. به هر حال شما مرا حلال کن و امیدوارم بتوانی در مقابل تمام سختی ها، چون کوهی استوار و مقاوم باشی و استاد خوبی برای تنها دخترم مریم که هنوز هم پدر خود را به خوبی نمی‌شناسد. مریم را طوری بزرگ و تربیت کن که در آینده زنی مسلمان و متعهد و لایق برای اسلام و جامعه اسلامی باشد.

برادر عزیزم مرا ببخش که برادر خوب و لایقی برایت نبودم و باعث سرافکندگی تو بودم، ولی مرا حلال کن و امیدوارم همیشه در راه رسیدن به اهداف اسلام و قرآن موفق باشی و شما خواهران مهربانم، زینب گونه باشید و مانند زینب پیام شهدا و برادر کوچک خود را به همه جا برسانید و مبادا گریه کنید که دشمن از این گریه کردن‌ها خوشحال خواهد شد و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد نمایید.

خود را با سختی‌ها وفق دهید و همیشه پشتیبان امام (ره) باشید.

اما پیامی به تمام دوستان و برادران و آشنایان؛ روی مسائل اسلامی بیشتر تأکید کنید و همیشه در فکر رشد دیگران و خود باشید و سعی همگی بر این باشد که بیشتر به یاد خدا باشیم و رابطه خودمان را با او نزدیک‌تر کنیم. نفس خود را تحت فشار قرار دهیم و خودمان را با سختی‌های جامعه وفق دهیم، دوستی‌های این دنیا مبادا موجب غفلت مان گردد و در صف غافلین قرار گیریم. در خط امام که همان خط قرآن هست حرکت کنیم و خارج نشویم و همیشه پشتیبان امام عزیزمان باشیم.

در آخر از تمام برادران و آشنایان برایم حلالیت بطلبید تا گناهانم کمتر شود. ضمناً مرا در امامزاده محمد کرج دفن نمایید….

التماس دعا
یداله کلهر
۶۲/۱/۱۸
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی
خمینی را نگهدار

گزارش از علیرضا محمدی

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

برکت مراسم تشییع شهید «کلهر» برای رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)/ اقتدار پدر بالای پیکر پسر بیشتر بخوانید »