محمدکاظم انبارلویی

کوتاه و مختصر با سریع القلم

کوتاه و مختصر با سریع القلم



آن بساطی که آقای سریع‌القلم از جامعه کره جنوبی در سی ویژگی توصیف کرد چطور یکباره در ریخته‌گری نظامی از هم پاشید؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد کاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت:

۱- چندی پیش محمود سریع‌القلم استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی ، عضو انجمن مطالعات بین‌المللی آمریکا، عضو شورای دستور کار جهانی مجمع جهانی اقتصادی طی مقاله‌ای تحت عنوان «سی ویژگی کره جنوبی» نوشت: – اجماع فکری و استراتژی مشترک همه جریان‌های سیاسی و امنیتی درون حاکمیت نسبت به کره و آینده آن وجود دارد.- فرهنگ عمومی در کره جنوبی یعنی اعتماد ، راستگویی ، تحمل بالا ، تعامل ، یادگیری و پرهیز از بدگویی- و …ذکرآن سی ویژگی نوعی طعنه به نحوه حکمرانی در حوزه سیاست، اقتصاد و … در ایران بود.

۲- یون سوک یول رئیس‌جمهور کره جنوبی عصر سه‌شنبه هفته گذشته با ظاهر شدن در صفحه تلویزیون خبر اعلام حکوم نظامی را به اطلاع مردم رساند!- او به ارتش مأموریت داد نهاد قانون‌گذاری را تعطیل کند.- فعالیت احزاب را ممنوع شود.- دلیل این اقدامات را حفظ نظم، آزادی و قانون اساسی اعلام کرد .- مخالفان دولت او را به فساد و سوءاستفاده از قدرت متهم کردند.- اکنون خیابان‌های سئول جولان خودروهای زرهی ارتش است.- مجلس به لغو حکومت نظامی رأی داد.- ظاهرا اعلام حکومت نظامی ریشه در استیضاح رئیس‌جمهور در مجلس داشت . رئیس‌جمهور پیش‌دستی کرد و حکومت نظامی اعلام کرد.آخرین خبرها از سئول حاکی است دعوا بین دولت و مجلس ادامه دارد.بحران فروکش نکرده است.اردوکشی مجلس علیه رئیس جمهور در خیابان ها دیده می شود. و…

۳- معلوم نیست با این کودتا و ظهور نوعی غول میلیتاریسم، آن «اجماع فکری» آن «تحمل بالا» و … در کره جنوبی چه شد؟! آن «آزادی» ، «دموکراسی» و … آن‌هم به سبک آمریکایی در کره چه شد؟ آن بساطی که آقای سریع‌القلم از جامعه کره جنوبی در سی ویژگی توصیف کرد چطور یکباره در ریخته‌گری نظامی از هم پاشید؟!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کوتاه و مختصر با سریع القلم بیشتر بخوانید »

مسئولیت مشترک رئیس‌جمهور و مجلس

مسئولیت مشترک رئیس‌جمهور و مجلس



خوشبختانه برخی از گزاره‌هایی که از مواضع رئیس‌جمهور منتخب در مناظرات و طرح دیدگاه‌ها و رفتار سیاسی او نشان می‌دهد وی متوجه این مسئولیت مشترک است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:

مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس تصریح کردند :

– اگر توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیس‌جمهور موفق شود، این موفقیت همه است.

– پیروزی رئیس‌جمهور پیروزی همه ماست. این را باید از بن دندان باور کرد.

باور این معنا که پیروزی رئیس‌جمهور پیروزی همه است از کجا ناشی می‌شود؟

قانون اساسی مسئولیت‌های مشترکی در شرح وظایف رئیس‌جمهور و مجلس بیان کرده است که با بازخوانی آن می‌توان به این باور رسید :

۱- اولین مسئولیت دولت و مجلس تعهدات دولت و مجلس در تأمین معیشت مردم و مسئولیت‌های کلیدی است که این دو رکن از ارکان نظام را به عهده دارند.

الف- رئیس‌جمهور وفق اصل ۱۲۶ مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیما به عهده دارد.

ب- مجلس وفق اصل ۵۲ قانون اساسی موظف است بودجه سالانه را به ترتیبی که در قانون مقرر می‌شود و از طرف دولت تهیه می‌شود تصویب کند.

پس مسئله معیشت مردم که در قانون برنامه و بودجه کشور پخت‌وپز می‌شود، محصول مشترک دولت و مجلس است. کوتاهی هر یک از این دو رکن منجر به نقض حقوق اقتصادی مردم می‌شود هر دو باید فارغ از اینکه چه جناح و جبهه و گروه یا حزبی را نمایندگی می‌کنند پاسخگو باشند.

توفیق در پاسخگویی به مطالبات معیشتی مردم موفقیت هر دو است.

۲- دومین مسئولیت دولت و مجلس شکل‌گیری هیئت دولت است. اصل ۸۷ قانون اساسی می‌گوید؛ رئیس‌جمهور برای هیئت وزیران پس از تشکیل و پیش از هر اقدام دیگر باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد.

پس سازه مدیریتی هیئت وزیران دست رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس است.

توفیق رئیس‌جمهور در چینش تیم هیئت وزیران کارآمد، توفیق مجلس هم هست. هر دو دراین‌باره در برابر ملت مسئولیت مشترک دارند.

۳- رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس هر دو برگزیده مستقیم ملت هستند.

هر وزیری نیز به واسطه نظر رئیس‌جمهور و رأی مجلس بر کرسی وزارت تکیه می‌زند.

ما در قانون اساسی وفق اصل ۶۷ ،یک سوگند نمایندگان داریم و وفق اصل ۱۲۱ قانون اساسی، یک سوگند رئیس‌جمهور!

در متن اصلی این سوگندنامه مشترکاتی وجود دارد ازجمله صیانت از نظام و انقلاب اسلامی و مبانی جمهوری اسلامی و …

مشترکات سوگندنامه مسئولیت‌های مشترک این دو نهاد برخاسته از رأی ملت را نشان می‌دهد. لذا موفقیت در عمل به این سوگندنامه موفقیت هر دو نهاد است.

در سوگند نمایندگان آمده است من در برابر قرآن سوگند می‌خورم پاسدار اسلام باشم در سوگند رئیس‌جمهور آمده است من در برابر قرآن کریم سوگند می‌خورم پاسدار مذهب رسمی کشور باشم. دقت در مفترقات این سوگندنامه مهم است و رئیس دولت باید حواس خود را که برخی می‌خواهند پوست خربزه زیر پای او بگذارند، جمع کند.

۴- قانون اساسی در فصل سیزدهم ، از یک نهاد نیرومند به نام شورای امنیت ملی به ریاست رئیس‌جمهور یاد می‌کند که اعضای آن رؤسای سه قوه، فرماندهان، نیروهای نظامی و انتظامی و … هستند.

این نهاد متکفل امر اقتدار و امنیت ملی است. امنیت و آسایش مردم پس از تأمین معیشت آنها مهم‌ترین وظیفه حاکمیت است . دولت و مجلس و دیگر نهادهای مسئول امنیت مردم، در این شورا مسئولیت مشترک دارند. طبیعی است پیروزی هر یک پیروزی دیگری هم هست.

مقام معظم رهبری در همین دیدار به حق فرمودند :«باید از دولت و مجلس یک حرف و صدا شنیده شود. باید امنیت روانی مردم حفظ شود.»

غیر از نشست‌های هیئت وزیران و غیره از برگزاری جلسات علنی مجلس، در اصلی‌ترین نهاد قانونی کشور برای تأمین امنیت نظام و کشور و مردم یعنی شورای امنیت ملی یک صدا بیرون بیاید.

خدا رحمت کند ، شهید حاج قاسم سلیمانی را می‌فرمود :«اگر در مقابله با دشمن از خیمه انقلاب دو صدا بیرون بیاید این کوچه دادن به دشمن است.» از شورای امنیت ملی باید یک صدا برای دفاع از اسلام، نظام و مردم بیرون بیاید هر صدایی غیر از این، صدای دشمن است که باید در نطفه خفه شود وگرنه سرنوشت جنگ صفین در انتظار مردم است.

خوشبختانه برخی از گزاره‌هایی که از مواضع رئیس‌جمهور منتخب در مناظرات و طرح دیدگاه‌ها و رفتار سیاسی او نشان می‌دهد وی متوجه این مسئولیت مشترک است. باید برای توفیق او در صیانت از وحدت و وفاق ملی به درگاه خدای متعال دعا کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسئولیت مشترک رئیس‌جمهور و مجلس بیشتر بخوانید »

پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی‌ها 

پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی‌ها 



آقای خوئینی ها اگر شما اکثریت را به رسمیت می شناسید چرا با این رویکرد خائنانه تا مرز “بغی” و “حرب” پیش رفتید. این رویکرد در جهت تقویت حکمرانی بود یا تضعیف حکمرانی؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: آیت الله موسوی خوئینی ها به نقدهایی که در مورد عملکرد مجمع روحانیون مبارز در انتخابات اخیر بود، پاسخ داد. تا آنجا که بنده در رسانه ها سیر کردم نقدی به حضرات جز همین یادداشت حقیر تحت عنوان “نقدی بر رویکرد مجمع روحانیون مبارز” که در سر مقاله رسالت است، ندیدم. در حقیقت یادداشت ایشان پاسخی غیر مستقیم به نقد حقیر بود. ایشان هم در یادداشت خود هیچ ماخذی ندادند که یادداشت خود را ناظر به چه نقدی نوشته اند.

اما چند نکته در یادداشت ایشان را میتوان در پاسخ تمرکز نمود.

۱. پرسش اول که در نقدی به رویکرد مجمع روحانیون مبارز در انتخابات اخیر مطرح شد این بود؛ چرا مجمع علیرغم تاکیدات امام در وصیت نامه خود مبنی بر شرکت در انتخابات و فتاوی مراجع طی ۴۵ سال گذشته مبنی بر وجوب شرکت در انتخابات، شگفتانه رفتند در صف کمپین نه به انتخابات که منافقین و سلطنت طلبها و تجزیه طلبان و سرویسهای آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار گرفتند.

ایشان در یادداشت خود هیچ پاسخی به این سوال ندادند.

بر حسب خبر جماران نیوز، ایشان آیت الله هستند. پاسخ یک آیت الله با یک فرد سکولار سیاسی باید تفاوت داشته باشد. این پاسخ یا باید مستند به قرآن و روایات و سیره ائمه و پیامبر (ص) یا حداقل مستند به سیره و ممشای امام خمینی (ره) که هنوز مجمع مدعی وفاداری به آن است باشد. در یادداشت آقای خوئینی ها هیچ مستند شرعی و عقلی مبنی بر عدم مشارکت و همراهی با بدخواهان انقلاب وجود ندارد.

۲.در سر مقاله “نقدی به رویکرد مجمع روحانیون” اصلا اشاره ای به کسانی که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکردند وجود نداشت. روی سخن فقط با “مجمع” بود. اما ایشان تمرکز یادداشت خود را بردند روی همه کسانی که شرکت نکردند. آن هم به صورت مبالغه آمیز گویی در کشور ما و در کشورهای جهان همیشه مردم ۱۰۰ درصد در انتخابات شرکت می کنند!

آقای خوئینی ها در یادداشت خود آورده است:

_کسانی که پای صندوق رای حاضر نشدند، به انحراف از راه خدا و علمای اسلام و امام خمینی (ره) متهم شده اند. آیا آنها توجه ندارند که با این قبیل سخنان چه خسارتی به ارزشهای معنوی یک ملت وارد می کنند.

_آنها اکثریت مردم را که در انتخاب شرکت نکردند، به همراهی با بدخواهان ملک و ملت و دین متهم می کنند.

_ شایسته است عدم مشارکت را به حساب هوشمندی مردم ایران بگذارند.

_چرا گریبان کسانی را گرفته اند که با اکثریت همراهی کرده اند.

“خود حق بینی” و “خود اکثریت بینی” مجمع روحانیون مبارز، ایشان را به سیاه چاله ای کشانده است که در خوشبینانه ترین داوری، مرجع تقلید سیاسی آنها آقای تاجزاده در داخل و عبدالکریم سروش در خارج شده است. کافیست به یادداشتهای این دو تن رجوع کرد که در توجیه عدم مشارکت و پیوستن به کمپین “نه به انتخابات” چه موهوماتی بافتند!!!

خوئینی ها عدم مشارکت را نشانه هوشمندی دانسته و گله کرده است که چرا گریبان آنها را که با اکثریت همراهی کرده اند، گرفته ایم.

کدام هوش سیاسی همگرایی با آمریکا و ضد انقلاب را در حوزه سیاست ورزی اسلامی توصیه و توجیه می کند؟

شما از کجا می دانستید که مشارکت زیر ۵۰ درصد خواهد بود و با مردم همراهی نکردید؟

شما که اینقدر علم غیب می دانید و از آینده با خبر هستید بگویید آخر و عاقبت کسانی که با آمریکا و دشمنان ملت در این مملکت همگرایی می کنند به کجا خواهد کشید؟ آیا شما می خواهید همان راه را بروید؟!

۳.در این یادداشت سخن از ناکارآمدی در حکمرانی و تاثیر آن در کاهش مشارکت آمده است. در کشوری که بیش از دو سوم زمان حکمرانی دست جریان مجمع روحانیون مبارز بوده است و سهم آنها در ناکارآمدی در حساب جاری سرمایه اجتماعی آنها ثبت است، چگونه به این ادعا تمسک می شود؟

مجمع روحانیون مبارز تمام تخم مرغ های اعتبار سیاسی خود را در سبد برجام در دولت روحانی گذاشت. با اعتماد به آمریکا ننگین ترین قرارداد را امضا کرد. قراردادی که یک مشت وعده نسیه در قبال وعده نقد، خلاصه می شد. برجام تهدیدها و تحریمها را تشدید کرد. مردم متوجه شدند شما آنها را فریب دادید لذا مردم سرمایه اجتماعی خود را از شرکت سهامی احزاب آلوده جبهه مشارکت بیرون کشیدند. حال آقای خوئینی ها مدعی این کاهش سرمایه در جبهه رقیب شده است. این یک مغالطه سیاسی است که هیچ عاقل سیاسی آن را نمی پذیرد.

آقای خوئینی ها می گویند:” آنها باید بدانند که پیروزی سرانجام با اکثریت است.” اگر ایشان به این گفته اعتقاد دارند، چرا در سال ۸۸ با آنکه رقیب آنها با ۱۳ میلیون تفاوت رای به عنوان اکثریت به پیروزی رسید، به رسمیت نشناختند و زدند زیر میز و یک آشوب ۸ ماهه را در کشور مدیریت کردند و به نمایندگان جنبش سبز گفتند بروید کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا و بگویید تحریم ها را شدت ببخشند!!!

اگر شما اکثریت را به رسمیت می شناسید چرا با این رویکرد خائنانه تا مرز “بغی” و “حرب” پیش رفتید. این رویکرد در جهت تقویت حکمرانی بود یا تضعیف حکمرانی؟!

آقای خوئینی ها که ناکارآمدی حکمرانی را برای یک جناح فاکتور می کند، حاضر نیست کارکرد و عملکرد مجمع را در این ۴۵ سال مرور کند و ببیند چه بر سر آرمانهای امام و انقلاب آورده است و در پاسخ خود به هیچ سخنی از امام استناد نمی کند.

قایم شدن پشت کاهش مشارکت، پنهان کردن خصومتهای تمام ناپذیر آمریکا با ملت در نگاه به مسائل امروز ایران هیچ کمکی به مشروعیت عملکرد آنها در سپهر سیاست ایران نمی کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی‌ها  بیشتر بخوانید »

آنتی‌تز انقلاب!

حکومت‌نظامی در فرانسه!



جوانان زیر 20 سال فرانسوی روی اعصاب آقای ماکرون و مقامات امنیتی فرانسه راه می‌روند. ده‌ها مغازه و فروشگاه غارت‌شده است. صدها ماشین به آتش کشیده شده است. هزاران نفر دستگیر، مجروح و کشته‌ شده‌اند که پلیس اصرار دارد اخبار را کنترل‌شده بیرون دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «حکومت‌نظامی در فرانسه!» نوشت:

۱- نزدیک به یک هفته است دولت فرانسه درگیر یک شورش همگانی در سراسر کشور است. در ۲۰ شهر فرانسه حکومت‌نظامی اعلام‌شده است و چند لشکر زرهی و پیاده به استعداد ۴۵ هزار نفر در کف خیابان‌ها هستند. ارتش و پلیس فرانسه در برابر دشمنی قرارگرفته‌اند که نه از خارج از کشور هدایت می‌شود و نه روشنفکران و سلبریتی‌های داخل از آن‌ها حمایت می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی و اینترنت کاملاً تحت کنترل دولت فرانسه یا فیلتر شده است.

مقامات فرانسوی می‌گویند ما در برابر انبوهی از جوانان در خیابان‌ها قرار داریم که میانگین سنی آن‌ها ۱۷ سال است.

ظاهر قضیه این است اعتراضات به قتل یک نوجوان صورت گرفته است اما این قتل به‌صورت یک کبریت به انبار باروت نژادپرستی پنهان در کشوری است که پرچم‌دار دموکراسی و آزادی در اروپاست.

ماکرون در پاییز سال گذشته ذوق‌زده از آشوب خیابانی در تهران حمایت کرد.

کاخ الیزه را محل ارتباط و تجلیل از کسانی قرار داد که فکر می‌کرد آن‌ها «سَر» جنبش خیابانی در تهران هستند. ماکرون در پاریس به منافقین جا و مکان و امکانات داده فکر می‌کند روزی به دردش بخورند. اما اکنون پاریس می‌داند بحران ساختگی از بیرون برای ملت ایران که ۳ جنگ نرم را پشت سر گذاشته است اثری در بی‌ثباتی حکومت ایران و اقتدار ملت ندارد.

جوانان زیر ۲۰ سال فرانسوی روی اعصاب آقای ماکرون و مقامات امنیتی فرانسه راه می‌روند. ده‌ها مغازه و فروشگاه غارت‌شده است. صدها ماشین به آتش کشیده شده است. هزاران نفر دستگیر، مجروح و کشته‌ شده‌اند که پلیس اصرار دارد اخبار را کنترل‌شده بیرون دهد.

۲- علمای علم سیاست، جامعه‌شناسان و سیاستمداران راست و چپ در فرانسه یک تحلیل علمی و روان‌شناختی از اوضاع کنونی ندارند. آن‌ها بعید می‌دانند یک جنبش سراسری که دولت را زمین‌گیر کرده است، کار اراذل‌واوباش باشد.

همین احساس خطر در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا وجود دارد که مقررات سختی برای ورود مهاجرین وضع کرده‌اند، چون نمی‌توانند حافظه تاریخی بخشی از بشریت را که در ۵ قاره مورد ستم استعمارگران در قرن ۱۹ و ۲۰ قرار گرفتند را پاک کنند.

۳- یک جریان شناخته‌شده در داخل وجود دارد اگر یک ترقه در مسکو منفجر شود هزار تفسیر و تحلیل می‌دهند و دولت را در نگاه راهبردی به شرق مورد مذمت قرار می‌دهند. اما یک جنگ تمام‌عیار در فرانسه در خیابان‌ها در جریان باشد، حاضر نیستند از جنایات حقوق بشری و نقض حقوق بشر و نفی خشونت در فرانسه کلمه‌ای بگویند.

امروز ماکرون در چاهی سقوط کرده است که سرویس‌های جاسوسی و امنیتی فرانسه در پاییز سال گذشته مشغول حفر آن در خیابان‌های تهران بودند. فریاد او به‌جایی نمی‌رسد. او تهدید کرده است اگر پدر و مادر جوانانی که در کف خیابان هستند جلوی آن‌ها را نگیرند به ۲ سال زندان و پرداخت ۳ هزار یورو محکوم می‌شوند. او درجایی نشسته است که هم قانون وضع می‌کند و هم قاضی است، هم دادستان؛ این تصویر رعایت «حقوق بشر» در کشوری است که در اروپا حرف اول را در حوزه «حقوق» می‌زند.

۴- موضع وزارت خارجه جمهوری اسلامی درباره تحولات فرانسه جالب، گویا و حاوی منطق احتجاج به خصم است:

الف: ایران تحولات فرانسه را به‌دقت دنبال می‌کند.

ب: دولت فرانسه توصیه‌هایی که در مورد رعایت حقوق بشر دارد در حق معترضان خود رعایت کند.

ج: مقام‌های فرانسوی صدای شهروندان خود را بشنوند.

د: دولت فرانسه رفتارهای خشونت‌آمیز و تبعیض‌آمیز را کنار بگذارد.

هـ: دولت فرانسه به خواست قانونی مردم و معترضان توجه کند.

و: دولت فرانسه از میزبانی گروهک‌های تروریستی علیه ملت ایران پرهیز کند.

این موضع حکیمانه و مقتدرانه بهترین پاسخی است که دولت ایران پس از آشوب پاییز گذشته که فرانسه دخالت خود را در آن پنهان نمی‌کرد، تاکنون به حکام جور کاخ الیزه داده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حکومت‌نظامی در فرانسه! بیشتر بخوانید »

شروط انتخابات آزاد

شروط انتخابات آزاد



آمریکایی‌ها عصر کنونی را عصر خشونت و هرزگی، عصر چپاول، عصر خرافه و علم مدرن، عصر فقر و حقارت، عصر فرار از مرگ و انکار معاد می‌دانند. انقلاب اسلامی و بسط قدرت آن در منطقه و جهان، سند زنده پایان چنین عصری است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: امسال سال انتخابات است. رقبای ما از نگاه مردم و نخبگان، گرفتار بحران گفتمانی، اندیشگی و بی‌آیندگی هستند. داوری جامعه نسبت به آنها در طول سال‌هایی که مسئولیت پذیرفتند، ناکارآمدی، ناکاربلدی و برباددادن تجربیات مفید انقلابی است.

آنها گرفتار بحران مشروعیت و مقبولیت هستند.

آنها این ناکارآمدی و بحران‌هایی که در آن دچار هستند می‌خواهند به حساب نقد جمهوریت و اسلامیت نظام فاکتور کنند.

برای توجیه این بحران‌ها نظارت استصوابی، رفراندوم، آزادی، حجاب اختیاری و … را بهانه کرده‌اند، حیات خود را در آفرینش و خلق دوقطبی‌سازی‌های کاذب می‌دانند. ورود به این عرصه بخشی از جنگ روانی دشمن است. فضای انتخابات را باید به سمت و سوی رقابت سالم براساس نیازهای اساسی مردم به‌ویژه حل مشکلات اقتصادی کشور برد. این فضا امنیت، سلامت و مشارکت گسترده مردم در انتخابات را تضمین می‌کند.

اگر بخواهیم انتخابات آزاد و سالمی داشته باشیم نکات زیر را باید در بازخوانی جنگ‌شناختی رعایت کنیم تا دشمن نتواند به به سوزن‌بانی قبل، حین و بعد انتخابات بپردازد.

۱- نباید در انتخابات «ضریب‌دهنده» و «تقویت‌کننده» اخبار دشمن باشیم اگر به این دام بیفتیم حلقه‌های «هم‌رسانی‌کننده» ضربات دشمن را تکمیل می‌کنیم.

اخبار فاسقان در سپهر سیاست نیاز به تبیین، روشنگری و راستی‌آزمایی دارد بی‌حساب و کتاب این اخبار را در فضای حقیقی و مجازی نشر ندهیم.

مختصات دقیق میدان را باید شناسایی و از شهوت دیدن و دیده شدن پرهیز کرد.

۲- با هوشمندی نباید اجازه داد کسانی که بدهکار مردم و ملت بودند در مسند طلب‌کاری بنشینند و باب روضه‌خوانی درباره مصائبی که خود پدیده آورده‌اند را باز کنند.

عده‌ای مأمورند نگذارند بازار سیاست، اقتصاد و فرهنگ به ثبات و آرامش برسد چون این ‌ثبات، ‌بازی آن‌ها را به هم می‌زند. آنها مأمورند هر روز یک فیل هوا کنند!

از کناره و کرانه سخن با این جماعت باید ضمن روشنگری هوشمندانه دوری جست.

۳- گوش و هوش و حواسمان از قرارگاه مرکزی انقلاب اگر منحرف شود، در دام کسانی خواهیم افتاد که سال‌هاست خواب براندازی و سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی را می‌بینند.

امید به آینده‌ای روشن، با وحدت ملی و انسجام اسلامی امکان‌پذیر است.

نباید به دشمن اجازه داد «امید» و «اعتماد» را در جامعه کم‌رنگ و بساط «دروغ»، «تهمت»، «غیبت»، «فریب» و … را پهن کند.

دشمن امروز مشغول کوچک‌نمایی کارهای بزرگ انقلاب و بزرگ‌نمایی مشکلاتی که خود در ستیز با انقلاب پدید آورده، است.

۴- یکی از مهمترین و اساسی‌ترین کار دشمن در جنگ شناختی، مشروعیت بخشیدن به «حجیّت ظن» درحوزه سیاست و داوری در مورد کارآمدی و ناکارآمدی سیاستمداران است. دشمن اجازه نمی‌دهد انسان در معرض اخبار یقینی قرار گیرد. تولید محتوای ارتش رسانه‌ای آمریکا در سبد «حجیّت ظن» ارائه می‌شود. این تولید اخلاق، سیاست و فرهنگ انسانی جامعه را به انهدام می‌کشاند.

۵- حق بگوییم و از حق امام، انقلاب، اسلام و شهدا شجاعانه دفاع کنیم. تیری که از کمان حق بجهد، هیچ سپری و جوشنی نمی‌تواند مانع از اصابت آن به هدف بشود. اجازه میدان‌داری دشمن در مدیریت اذهان خود و دیگران را ندهیم.

آمریکایی‌ها عصر کنونی را عصر خشونت و هرزگی، عصر چپاول، عصر خرافه و علم مدرن، عصر فقر و حقارت، عصر فرار از مرگ و انکار معاد می‌دانند. انقلاب اسلامی و بسط قدرت آن در منطقه و جهان، سند زنده پایان چنین عصری است.

علت اصلی محبوبیت انقلاب، امام و اشتیاق ملت‌های جهان به اسلام و نفوذ روزافزون انقلاب اسلامی در نگاه هوشمندانه مردم جهان همین است. این سند تاریخی را هیچ قدرتی نمی‌تواند ابطال کند.

۶- انتخابات وقتی آزاد است که فارغ از مداخله بیگانگان به‌ویژه آمریکا باشد. اگر هر ضلع از اضلاع رقابت به گونه‌ای عمل کند که نشان دهد منافع ملت را نمایندگی نمی‌کند و تنها منافع دشمن را نمایندگی می‌کند مشروعیت حضور در رقابت‌های انتخاباتی را نخواهد داشت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شروط انتخابات آزاد بیشتر بخوانید »