عربستان سعودی یک زن پزشک تونسی را به جرم تائید طرفداران جنبش حزبالله لبنان به ۱۵سال حبس محکوم کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، دادگاهی در عربستان «مهدیه المرزوقی» پزشک تونسی را به اتهام «توهین به نظام سعودی» محکوم به ۱۵ سال زندان کرد؛ جرم این پزشک پسندکردن فیلمی از تجمعات طرفداران حزب الله در پایتخت تونس و در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام شده است.
طبق گزارش وبگاه شبکه «المیادین»، برادر این پزشک تونسی میگوید: خواهر ۵۱ ساله او که از سال ۲۰۰۸ در عربستان سعودی زندگی و کار میکند، در سال ۲۰۲۰ توسط مقامات سعودی دستگیر شد؛ این اتفاق پس از پسندکردن ویدئوی منتشر شده در توئیتر از تظاهرات طرفداران حزب الله توسط وی در مقابل یک محوطه شهرداری در پایتخت تونس اتفاق افتاد.
برادر این پزشک در ادامه افزود: بازجوییها از او یک سال تمام طول کشید و سپس به دو سال و ۸ ماه زندان و حبس تعلیقی به مدت یک سال محکوم شد. قبل از اینکه در حکم اولیه با درخواست وکیل منصوب شده توسط مقامات سعودی تجدیدنظر شود، او به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود.
واکنشهای توئیتری به این دستگیری و درخواست آزادی المرزوقی
این شهروند تونسی از «قیس سعید» رئیس جمهور تونس و دیپلماتهای کشورش خواست تا با مقامات سعودی برای آزادی خواهرش وارد گفتوگو شوند؛ دولت سعید، متحد «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی است.
طی چند سال اخیر مقامات سعودی معمولاً فعالان شبکههای اجتماعی را در صورت اظهار نظر در فضای مجازی دستگیر میکنند و مجازاتهای سختی را برای توئیتریها در نظر میگیرند.
این در حالی است که ایالات متحده سه شنبه هفته گذشته، ۱۸اکتبر اعلام کرد که با عربستان سعودی درباره یک شهروند آمریکایی سعودیالاصل که توسط این پادشاهی بازداشت شده در تماس است تا این فرد آزاد شود.
این شهروند آمریکایی «سعد ابراهیم الماضی» است که به دلیل توییتهای انتقادی علیه عربستان سعودی، به زندان محکوم شده و اکنون در حال گذراندن حکم خود است. پسر فرد دستگیرشده میگوید که پدر ۷۲ سالهاش در ۳ اکتبر به ۱۶ سال حبس و ۱۶ ممنوعیت سفر پس از پایان مدت محکومیتش محکوم شده است.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
انتصاب ولیعهد عربستان سعودی به عنوان رئیس شورای وزیران این کشور باعث مصونیت قضائی او از پیگرد در پرونده قتل روزنامهنگار منتقد عربستانی میشود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، وکلای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به دادگاهی در آمریکا گفتهاند سمت جدید او به عنوان رئیس شورای وزیران باعث مصونیت قضائی او از پیگرد در پرونده قتل جمال خاشقچی میدهد.
«ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی هفته گذشته به عنوان بخشی از تغییر ساختار کابینه این کشور محمد بنسلمان را به عنوان رئیس شورای وزیران عربستان سعودی منصوب کرد.
پایگاه میدلایستمانیتور نوشته این اظهارات وکلای بنسلمان تأییدی بر گمانهزنیهایی است که میگفتند او دقیقاً به همین دلیل به سمت مذکور منصوب شده است.
مطابق گزارش میدلایستمانیتور، این اظهارات در طوماری که روز گذشته (دوشنبه) تنظیم شده، مطرح شدهاند. در این طومار از یک دادگاه منطقهای در واشنگتن خواسته شده شکایت مطرحشده علیه بنسلمان مختومه شود.
آن شکایتنامه در سال ۲۰۲۰، پس از کشف شواهدی درباره آنکه قتل وحشتناک خاشقچی به دستور بنسلمان انجام شده مطرح شده بود.
در طومار وکلای عربستان سعودی، با اشاره به حکم جدید ملک سلمان آمده است: «این حکم سلطنتی، تردید اندکی باقی میگذارد که ولیعهد عربستان از مصونیت حکومتی برخوردار است.»
ولیعهد عربستان سعودی در حال حاضر علاوه بر ریاست شورای وزیران، ریاست وزارت دفاع و معاون اول نخستوزیری را هم بر عهده دارد. این سمتها باعث تعجب عده زیادی از تحلیلگران شده است.
بعد از ترور جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول در اکتبر سال ۲۰۱۸، ماهها تحقیقات از سوی دستگاههای اطلاعاتی روسیه و آمریکا آشکار کرد که این عملیات به دستور بنسلمان و روسای دستگاههای اطلاعاتی او انجام شده است.
پادشاهی عربستان سعودی دخالت در این قتل را رد کرده و مدعی شده که عاملان ترور به صورت مستقل عمل کردهاند.
عربستان سال گذشته هفت نفر از مجریان این عملیات را به حبس محکوم کرد. سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل متحد، دادگاههای عربستان را ساختگی توصیف کرده و تأکید کردند ریاض از محاکمه عاملان اصلی خودداری کرده است.
خاشقچی ۵۹ ساله آخرین بار روز ۱۰ مهرماه ۱۳۹۷ (۲ اکتبر ۲۰۱۸) در حال ورود به ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در استانبول دیده شد و بعد از آن ناپدید شد. چند روز بعد، مقامهای ترکیهای اعلام کردند او در داخل این ساختمان کشته شده و بدنش قطعه قطعه شده است.
آنکارا اعلام کرد همزمان با ورود خاشقچی به ساختمان کنسولگری ۱۵ مقام امنیتی عربستان سعودی نیز با دو پرواز وارد استانبول شده و پس از مدت کوتاهی ترکیه را ترک کردهاند.
مقامهای سعودی، در نخستین واکنش بدون ارائه هیچ مستنداتی این روایت را رد و ادعا کردند خاشقچی، ساختمان را زنده و سالم ترک کرده است. بعد از بالا گرفتن فشارها، عربستان سعودی سرانجام روز ۲۸ مهر مجبور شد به کشته شدن خاشقچی داخل ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در استانبول اعتراف کند.
ترکیه چند ماه پیش شکایت حقوقی خود در خصوص قتل خاشقچی را مختومه اعلام کرد. بعد از این اقدام ترکیه، شکایت طرحشده در دادگاه آمریکایی تنها پرونده حقوقی است که به پیگیری نقش محمد بن سلمان در این ترور میپردازد.
این شکایت، مشترکاً توسط «خدیجه جنگیز»، نامزد خاشقچی و گروه موسوم به «دموکراسی برای جهان عرب» طرح شده است.
بعد از منصوب شدن بنسلمان به سمت ریاست شورای وزیران، دادگاه آمریکایی از وزارت دادگستری این کشور خواست نظرش را درباره مصونیت قضائی بنسلمان اعلام کرد.
این دادگاه ضربالاجل این اعلام نظر را سوم اکتبر اعلام کرده است. روز جمعه، وزارت دادگستری خواستار تمدید این ضربالاجل به مدت ۴۵ روز دیگر شد.
جمال خاشقجی، متولد ۱۳ اکتبر ۱۹۵۸ (۲۱ مهرماه ۱۳۳۷ شمسی) بود. او قبلاً سردبیر روزنامه «الوطن» و بعد از آن مدیر شبکه خبری «العرب» بود. خاشقجی سپتامبر ۲۰۱۷ از عربستان متواری شد و بعد از آن به عنوان ستوننویس «واشنگتنپست» مقالههایی در انتقاد از برخی سیاستهای کشورش به ویژه «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی منتشر کرد.
وی از جمله منتقدان صریح دخالت نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در کشور یمن بود.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دولت جو بایدن که ابتدا ژست مذاکرهخواهی و تفاوت با رفتارهای دولت ترامپ را از خود نشان میداد، دیگر رسماً نقاب از چهره برگرفته و روشهایی افراطیتر از دولت ترامپ را علیه ایران بهکار میبندد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی، «دونالد ترامپ» در انتخابات پیروز شد و بهرغم پیشبینیها، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا و نامزد دموکراتها را شکست داد، سیاستهای در لفافه دولت پیشین «باراک اوباما» علیه ایران را به سیاست رویارویی بیپرده و خشن تغییر داد. دولت اوباما اگرنه بیش از دولت ترامپ، دستکم بههمان اندازه ضدایرانی بود اما از بیم هزینههای سنگین تلاش میکرد با استفاده از تاکتیکهای نرم و ژست مصالحهجویی وارد فاز رویارویی مستقیم با ایران نشود اما ترامپ در سیاستهای خود در قبال ایران دستکم سه تغییر را اعمال کرد.
نخستین تغییر، به انتصاب مقاماتی چون «جان بولتون» بازمیگشت که ادبیاتشان علیه ایران از «تند» گذشته و تقریباً هتاکانه بود. بولتون خود از سخنرانان نشستهای گروهک تروریستی منافقین بهشمار میرفت. دومین تغییر، تلاش برای ایجاد ائتلاف منطقهای علیه ایران را با کمک چهرههایی چون «محمد بنسلمان» و «محمد بنزاید» و «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی شامل میشد. در سومین رویکرد، ترامپ کار طراحی سیاستها علیه ایران را به اندیشکدهها و نهادهایی همچون بنیاد موسوم به دفاع از دموکراسیها (FDD) سپرد که علناً با گروههای ضدانقلاب خارج از کشور در همکاری بودند.
مجموعه تدابیری که دولت ترامپ بهکار گرفت، منجر به شکلگیری «سیاست فشار حداکثری» علیه ایران شد. خروج از برجام، اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران و تروریسم دولتی که منجر به شهادت «سردار شهید قاسم سلیمانی» در خاک کشور عراق و در نتیجه منجر به درگیری مستقیم نظامی ایران با آمریکا و شلیک دهها موشک به پایگاه نظامیان تروریست آمریکا در عینالاسد شد، صحنههایی است که از سیاستهای ضدایرانی واشنگتن در اذهان ایرانیان مانده است.
اما به موازات این سیاست، دولت ترامپ یک سیاست دیگر را هم علیه ایران بهکار گرفت. این سیاست البته در سال ۱۳۸۸ نیز از سوی دولت قبلی آمریکا علیه ایران بهکار بسته شده بود که سرانجام پس از ماهها فتنهانگیزی، با شکست مواجه شد. طراحان سیاستهای ترامپ علیه ایران بهدنبال این بودند که با هر بهانهای که شده، بر روی موجهای ناراحتیهای افکار عمومی سوار شوند با استفاده از گروهکهایی که همواره نقش پادو را برای سیاستمداران آمریکایی ایفا کردهاند، تا آنجا که میتوانند در ایران اغتشاش و ناامنی ایجاد کنند. تعداد اغتشاشات بهثبت رسیده پس از آن دوران کم نبود اما دو مورد آن یعنی اغتشاشات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ بیشتر در اذهان باقی ماندهاند. البته هیچکسی منکر وجود برخی زمینههای داخلی برای این اغتشاشات نیست بهویژه آنکه در آن دوران، دولتی در ایران زمام امور را در دست داشت که توان تنشزایی از هر مسأله کوچک مرتبط با اداره کشور را داشت؛ با این حال، هیچ تردیدی وجود ندارد که عوامل سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با کمک گروهکهایی که پیشتر به آنها اشاره شد، در بهخشونتکشیدن موج اولیه اعتراضات و سپس تبدیل آن به یک اغتشاش و ناامنی برای جامعه نقش غیرقابل انکاری داشتند.
بههر روی، این اقدامات اگرچه توانستند هزینههایی را به اقتصاد کشور و امنیت روانی جامعه تحمیل کنند اما همگی با شکست مواجه شدند. ترامپ هم در سال ۲۰۲۰ انتخابات را به «جو بایدن» واگذار کرد و اتفاقاً در واگذاری قدرت در کشور خودش هم اغتشاش برپا کرد!
جو بایدن، در ظاهر مخالف سیاستهای ترامپ بود. از خروج او از برجام و برخی دیگر از اقدامات افراطی او انتقاد کرده بود. ظاهراً از بنسلمان خوشش نمیآمد و در مبارزات انتخاباتی درونحزبی دموکراتها به او تاخته بود و … برخی در ایران آنزمان، این قبیل مواضع را مهم جلوه میدانند و از تأخیر «سلمان بن عبدالعزیز» و نتانیاهو در ارسال پیام تبریک برای او پس از پیروزیاش در انتخابات ذوقمرگ شده بودند! اما برای ناظران هوشمند و تحلیلگرانی که تحلیلهایشان از ژرفای بیشتری برخوردار بود، از قبل از آن انتخابات هم نشانههایی وجود داشت که نشان میداد دولت بایدن در قبال ایران، هیچ تفاوت معناداری با دولت سابق آمریکا ندارد.
بایدن، آغاز مذاکرات غیرمستقیم با ایران برای بازگشت آمریکا به برجام را به شکل غیرقابل توجیهی به تأخیر انداخت در حالی که برای بازگشت به توافقنامه پاریس، حتی چند روز هم درنگ نکرد. از دیگرسو، او همان تحریمهای دوره ترامپ علیه ایران را دستنخورده باقی گذاشت و به اجرای آنها ادامه داد. روزی هم که مذاکرات رفع تحریم در هتل کوبورگ وین آغاز شد، همان زیادهخواهیها که انتظارش از طرف آمریکایی میرفت، دوباره مشاهده شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، ایران ضمن تأکید بر ادامه مذاکرات با طرف غربی، بر ایستادگی بر حقوق ملت ایران پافشاری کرد. رفع تمامی تحریمها، اخذ تضمین درباره عدم تکرار واقعهای شبیه به اردیبهشت ۱۳۹۷ از سوی آمریکاییها و پایان یافتن ادعاهای سیاسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران موسوم به مسائل پادمانی، از همان ابتدا در دستور کار دولت جدید ایران و تیم مذاکرهکننده آن قرار گرفت.
از سوی دیگر، مذاکرات در دولت جدید ایران، در شرایطی دنبال شد که ایران توانسته بود با وجود تحریمها، با توجه به سیاست توسعه همکاری با همسایگان و نگاه به شرق و همچنین با توجه به فرصتهای پیشآمده با آغاز تغییر در نظم بینالمللی پس از آغاز عملیات ویژه روسها در اوکراین، فروش نفت خود را بهشکل قابل توجهی افزایش دهد؛ لذا تهران هرگز در برابر زیادهخواهی آمریکاییها کوتاه نیامد، چرا که نظام بینالمللی از اسفندماه گذشته تاکنون دچار چنان تغییراتی شده که بهنظر نمیرسد ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران دیگر ممکن باشد.
اما با شکست آمریکاییها در تحمیل خواستههای خود به ایران در وین و همچنین ناامیدی آنها از تغییرات در نظم بینالملل و تغییرات گسترده در مدیریت و کارآمدی دولت در ایران، دولت بایدن، اکنون نقاب از چهره برافکنده است. اتفاقاتی که در اواخر شهریور و اوایل مهر ۱۴۰۱ در برخی شهرهای ایران و به بهانه درگذشت «مهسا امینی» رخ داد، نشان داد که دولت بایدن خود را کاملاً با همان رویکرد و سیاستهای ضدایرانی ترامپ تطبیق داده است. دوباره همان گروهکها که روزگاری پادوی ترامپ بودند، اینبار در نقش پادوی دولت بایدن وارد میدان شدند.
اکنون دیگر باید برای هر ناظر آگاهی روشن شده باشد که «رابرت مالی» فقط در اسم و قیافه و ادبیات با «برایان هوک» تفاوت دارد نه در اهداف و نه جدیداً حتی در تاکتیکها!
آشوبهای اخیر، تیر خلاصی به آن انگارههاست که تفاوت ماهوی بین سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان علیه ایران را تبلیغ میکردند. تفاوتی هم اگر هست، صرفاً در سطح تاکتیک است و آن هم نه برای همیشه. کسانی که سخنرانی رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل را شنیدند حتماً این را هم شنیدند که او علناً از آشوبها در ایران حمایت کرد. وزارت خزانهداری دولت او هم در روزهای اخیر، نگران تأمین اینترنت برای آشوبگران در ایران بود؛ آشوبگرانی که در شهرهای ایران، رفتاری بهمراتب بدتر از آن چیزی را از خود بروز میدادند که پلیسهای لندن و پاریس مجبور به برخورد با آن شدند!
این یکی تیرِ اغتشاش واشنگتن و متحدانش هم با حضور بهموقع و گسترده مردم در تاریخ سوم مهرماه ۱۴۰۱ به سنگ خورد اما نباید فراموش کرد که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی غربی و بهویژه آمریکایی، هرلحظه در کمین بحرانآفرینی برای ایران هستند، رویکردی که ایجاد آشوب در کشور تنها میتواند یک مصداق آن باشد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روابط ایران و عربستان نشانهی یارکشی جدید در خاورمیانه است. کشورهای عربی رفتهرفته به این نتیجه میرسند که تنها راه برقراری ثبات در منطقه، بهبود روابط با همسایه قدرتمندشان است، نه توسل به آمریکا.
سرویس جهان مشرق – مذاکرات میان ایران و عربستان رفتهرفته حالت علنیتر و رسمیتر به خود میگیرند و نوید بسته شدن یکی از روزنههای مهم نفوذ خارجی برای القای اختلافات منطقهای را میدهند. همزمان با تأکیدهای متعدد دولت رئیسی بر اولویت برقراری و بهبود روابط با همسایگان در مقابلِ امید بستن به قدرتهای خارجی، و بهویژه غربی، برای حل مشکلات منطقه، کشورهای عربی که طی سالهای اخیر در نتیجهی تحلیل اشتباه از تحولات منطقه و همچنین تحریک و تشویق کشورهایی مانند آمریکا، روابط خود با ایران را به هم زده بودند، اکنون کمکم به این نتیجه میرسند که مؤثرترین راه برای برقراری ثبات دائم در منطقه، اصلاح روابط با همسایهی قدرتمند و بانفوذشان است.
کنفرانس خبری جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، طی سفر اخیرش به عربستان و اشارههای او به موضوع ایران [دانلود]
اندیشکدهی روسی «نیو ایسترن آوتلوک» اخیراً طی گزارشی در همینباره تحت عنوان «تغییر ائتلافها در خلیج فارس[۱]» توضیح میدهد که چگونه بهرغم سفر خاورمیانه اخیر جو بایدن و ملاقات وی با سران کشورهای عربی در «نشست امنیت و توسعه» در جده، رئیسجمهور آمریکا دست از پا درازتر به کشورش بازگشت و اعراب خلیج فارس عملاً به او فهماندند دیگر تضمینهای امنیتی واشینگتن را باور ندارند. آنچه در ادامه میخوانید، مهمترین نکات گزارش نیو ایسترن آوتلوک است.
تصویر خوشوبشِ «مُشتی» جو بایدن (چپ)، رئیسجمهور آمریکا، و محمد بنسلمان (راست)، ولیعهد سعودی، طی سفر اخیر بایدن به عربستان، در رسانههای آمریکایی بسیار جنجالبرانگیز شد. بایدن پیش از این وعده داده بود بنسلمان را به خاطر صدور دستور قتل «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی در ترکیه، منزوی و منفور خواهد کرد. (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
شکست سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، به خاورمیانه و ناتوانی دولتش در ایفای هرگونه نقش واقعیای در حل مشکلات کنونی این منطقه، فرآیندهای جدیدی را در جهان عرب آغاز کرده و عزم اعراب را برای سازماندهی روابط متقابلشان با کشورهای دیگر طبق صلاحدید خودشان، جزم نموده است. شاید قابلتوجهترین نمونه از این عزم، مذاکرات (هرچند هنوز در سطح غیررسمی) میان دو قدرت اصلی (و تا همین اواخر، دو رقیب سرسخت) منطقه، یعنی عربستان و ایران، باشد.
اولین سفر خاورمیانهای جو بایدن، به عنوان رئیسجمهور آمریکا، یک شکست در سیاست خارجی دولت او محسوب میشود. [دانلود]
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجهی ایران، اخیراً اعلام کرد محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، پیشنهاد کرده است که دور بعدی مذاکرات دو کشور به صورت علنی و در سطح رسمی انجام شود. بنسلمان از ایران خواست با کشورهای عربی منطقه همکاری نماید و در امور دیگر کشورها دخالت نکند. ولیعهد سعودی طی سخنانی دربارهی وضعیت کلی منطقهی خلیج فارس گفت: «از ایران، به عنوان یک کشور همسایه، میخواهیم… با کشورهای منطقه همکاری کند تا با پایبندی به اصول مشروعیت بینالمللی، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها، همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و عمل به تعهداتش در این زمینه، بخشی از این چشمانداز [برای آیندهی منطقه] باشد.»
«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت خارجهی ایران (تصویر بالا)، اخیراً از اظهار تمایل محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، به برگزاری مذاکرات میان تهران و ریاض در سطح رسمی خبر داد. (+)
در همین راستا، فؤاد حسین، وزیر خارجهی عراق، به خبرگزاری عراقی «رووداو» گفت که پس از پنج دور نشست غیرعلنی، با کمک پارلمان عراق، میان عربستان و ایران، دو کشور بر سر برگزاری اولین نشست دوجانبهی علنی در سطح وزرای خارجه در بغداد به توافق رسیدهاند. البته حسین به زمان برگزاری این دیدار اشارهای نکرد. از سوی دیگر، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و تعدادی از رهبران عرب، از جمله مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق، اخیراً در «نشست امنیت و توسعه» در جده شرکت کردند، اما این رویداد موفقیتآمیز نبود [جزئیات بیشتر].
سفر بایدن به خاورمیانه هیچ دستاورد تاریخیای نداشت. [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› والاستریتژورنال: سفر خاورمیانهای بایدن بدتر از آبروریزی بود
کنعانی، سخنگوی وزارت خارجهی ایران، همچنین گفت فؤاد حسین، وزیر خارجهی عراق، اخیراً طی گفتوگوی تلفنی با همتای ایرانیاش حسین امیرعبداللهیان، از استقبال محمد بنسلمان از برگزاری مذاکرات سیاسی و عمومی میان ایران و عربستان در جده خبر داده است. در عین حال کنعانی میگوید: «این نشانهی دلگرمکنندهای است و ما معتقدیم با توجه به عزم دو طرف برای برداشتن گامهای عملی و حرکت رو به جلو، اکنون امکان برگزاری نشست بعدی در سطح رسمی سیاسی در بغداد وجود دارد. ما اطمینان داریم که این دیدار گامی چشمگیر و مهم در جهت احیای روابط میان دو کشور خواهد بود.»
چنانکه خوانندگان نیز احتمالاً به یاد دارند، این مذاکرات آوریل ۲۰۲۱ در بغداد آغاز شد و از آن زمان تا کنون به شکل مقطعی ادامه داشته است. دور اخیر غیرمحرمانهتر از دورهای قبلی بود و رسانههای ایرانی عکسی از مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق، را در میان مذاکرهکنندگان ایرانی و سعودی منتشر کردند. ریاست هیأت ایرانی را سعید ایروانی، از اعضای شورای عالی امنیت ملی ایران که اخیراً به عنوان سفیر این کشور در سازمان ملل منصوب شد، به عهده داشت؛ در حالی که ریاست گروه مذاکرهکنندهی سعودی به عهدهی خالد الحمیدان، رئیس ادارهی اطلاعات عمومی عربستان بود. ایران طی هفتههای اخیر بارها اعلام کرده است که آماده تجدید مذاکرات با هدف از سرگیری روابط میان دو کشور در آینده نزدیک است. ریاض سال ۲۰۱۶ پس از حملهی مردم به سفارت عربستان در تهران در پی اعدام «نمر باقر النمر» روحانی شیعهی سعودی، روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرده است.
(از راست) «سعید ایروانی» سفیر ایران در سازمان ملل، «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق، و «خالد الحمیدان» رئیس ادارهی اطلاعات عمومی عربستان، در حاشیهی مذاکرات میان هیأتهای ایرانی و سعودی در بغداد (+)
برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان عربستان و ایران به طور قطع منجر به بازچینش قدرتها در خاورمیانه و کاهش چشمگیر نفوذ آمریکا و اتحادیهی اروپا در این منطقه خواهد شد. به احتمال زیاد، به همین دلیل هم هست که غرب به طور مستمر تلاش میکند میان سعودیها و ایرانیها تفرقه بیندازد؛ بهویژه با تأکید بر اختلافات مذهبی میان این دو، که البته تا پیش از حوادث سال ۲۰۱۶ مشکل خاصی ایجاد نکرده بودند. واشینگتن یکباره به متخصص مسائل اسلام تبدیل شد و مفصلاً دربارهی بهاصطلاح «دشمنی باستانی» میان شیعه و سُنی صحبت کرد. این در حالی است که دولت فعلی آمریکا صرفاً به عنوان بخشی از سیاست خو در منطقهی خلیج فارس با برگ اختلافات مذهبی بازی میکند. جو بایدن در اجلاس جده، همچنین پیشنهاد تشکیل نسخهای عربی از ناتو را نیز مطرح کرد؛ پروژهای که بایدن امیدوار است در آینده آن را ارتقا دهد. این ناتوی عربی از منافع غرب حمایت خواهد کرد و با ایران دشمن خواهد بود. با این حال، بهاستثنای اردن (که بهشدت به آمریکا وابسته است)، کشورهای عرب خلیج فارس از این پیشنهاد خیالبافانه استقبال گرمی نکردند. دلایل متعددی هم برای این مسئله وجود دارد.
پس از آنکه رسانههای آمریکایی جو بایدن را به مسامحه با بنسلمان، ولیعهد سعودی، در پروندهی جمال خاشقجی متهم کردند، رئیسجمهور آمریکا گفت بنسلمان را شخصاً قاتل خاشقجی معرفی کرده است. این ادعای بایدن با تکذیبیهی «عادل الجبیر» وزیر کشور سعودی در امور خارجه، همراه شد. سپس، بایدن پس از بازگشت به آمریکا، به ترتیبی که در ویدیو میبینید، تلویحاً الجبیر را به دروغگویی متهم کرد. [دانلود]
به دلایل جغرافیایی، آمریکا و همچنین اسرائیل از تیررس موشکهای ایران خارج هستند، اما اگر کار به درگیری مستقیم میان آمریکا و ایران برسد، کشورهای خلیج فارس بین دو یا حتی سه منبع آتش گرفتار خواهند شد و در برابر حملات راکتی از سه جهت آسیبپذیر خواهند بود: عراق در شمال، جایی که پایگاههای نظامی شیعیان طرفدار ایران قرار دارند؛ یمن در جنوب؛ و مستقیماً از ایران در شرق. رهبران عرب با اطلاع از اینکه پدافندهای موشکی ساخت آمریکا در حال حاضر قادر به محافظت از متحدان واشینگتن نیستند (چنانکه حملات موشکی منظم به ابوظبی و عربستان نشان داده)، علاقهی خاصی به پیوستن به گروه پیشنهادی آمریکا نشان نمیدهند و تا کنون این نظریه را رد کردهاند. بهرغم امیدهای واشینگتن، کشورهای عربی (که اتفاقاً به نظر میرسد از کشورهای اروپایی عملگراتر هستند) حاضر نیستند با خصومت با همسایهی قدرتمندشان، به خودشان ضرر بزنند. به این ترتیب، در شرایط موجود، آمریکا نمیتواند انتظار جدیای داشته باشد که هیچیک از این کشورها فریب پیشنهادش را بخورند.
هم اسرائیل، هم عربستان، و هم دموکراتها از سفر خاورمیانهای بایدن ناراضی هستند. [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››هزینههای کوچ از خاورمیانه/ متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
بنابراین، در حال حاضر، منطقهی خلیج فارس در کشوقوس یک درگیری اعلامنشده اما تلخ قرار دارد که نهتنها آیندهی خود منطقه، بلکه آیندهی کل جهان عرب را تعیین خواهد کرد؛ درگیریای که محمد بنسلمان، ولیعهد و پادشاه آیندهی سعودی، در خط مقدم آن قرار دارد. از طرفی، بنسلمان به دنبال این است که خود را رهبر واقعیِ نهتنها کشورهای خلیج فارس، بلکه کل جهان عرب، معرفی کند. از طرف دیگر، موضع ایران بر هیچکس پوشیده نیست: این کشور به دنبال رها کردن کل منطقه از سلطهی جهان غرب و برقراری روابط دوستانه مبتنی بر حسن نیت متقابل میان کشورهای منطقه است. مقامات ایرانی بارها این آرزو را ابراز کردهاند و بهرغم تحریمهای فلجکنندهای که توسط غرب علیه آنها وضع شده، تمام تلاششان را برای بازگرداندن روابط عادی و همسایهوار با همهی کشورهای خلیج فارس و جهان عرب انجام دادهاند.
دولت ایران با آگاهی از اینکه این کشور در مرحلهی حساسی از توسعهی خود قرار دارد و مسیر آیندهاش تا حد زیادی در نتیجهی تصمیمهایی تعیین میشود که امروز اتخاذ میکند، هرچه در توان دارد، به کار بسته تا روابطش را با عربستان به حالت عادی بازگرداند. روحانیون ایران همچنین تلاش میکنند جو بایدن را در مذاکرات هستهای کنونی تحت فشار قرار دهند تا جایگاه خود را بهبود ببخشند. به عنوان بخشی از همین کارزار، طی ماههای اخیر بیانیههای متعددی از سوی مقامات ایرانی دربارهی پیشرفتهای فنی در برنامهی تحقیقات هستهای این کشور منتشر شده است.
سخنرانی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، و اعلام تصمیم دولتش برای خروج از افغانستان. تصمیم بایدن اگرچه درست بود، اما به متحدان منطقهای آمریکا اثبات کرد، در صورت بروز بحران، واشینگتن پشت آنها را خالی خواهد کرد. [دانلود]
به عنوان نمونه، کمال خرازی، [رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران و] مشاور ارشد آیتالله خامنهای، رهبر ایران، اخیراً در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی قطری «الجزیره» گفت ایران از نظر فنی توانایی ساخت بمب هستهای را دارد، اما هنوز [چنین تصمیمی نگرفته و] خود را متعهد به برداشتن چنین گامی نکرده است. خرازی طی این مصاحبه، یک روز پس از پایان سفر جو بایدن به اسرائیل و عربستان که رئیسجمهور آمریکا در آن قول داده بود ایران را از «دستیابی» به سلاح هستهای باز دارد، به الجزیره گفت: «ایران امکانات فنی برای تولید بمب هستهای را دارد، اما هیچ تصمیمی از سوی ایران برای ساخت چنین سلاحی اتخاذ نشده است.»
«کمال خرازی» وزیر خارجهی سابق و رئیس کنونی شورای راهبردی روابط خارجی ایران، میگوید تهران در آستانهی تبدیل به یک قدرت هستهای است و بهراحتی میتواند ظرفیت بالقوهی ساخت سلاح هستهای را به توان بالفعل تبدیل کند، اما تا این لحظه چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده است. (+)
اظهارات خرازی که بهوضوح به تأیید رهبر جمهوری اسلامی رسیدهاند، مورد نادری از اذعان مقامات ایرانی به این مسئله است که شاید تهران به دنبال تولید سلاح هستهای باشد؛ احتمالی که ایرانیها همیشه آن را رد کردهاند. کمال خرازی در اینباره توضیح داد: «ما در عرض چند روز توانستیم اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنیسازی کنیم، و بهراحتی میتوانیم اورانیوم ۹۰ درصد نیز تولید کنیم[۲]…» لازم به توضیح است که ایران در حال حاضر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تولید میکند که بسیار بالاتر از سقف تعیین شده در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با آمریکاست. برای ساخت بمب هستهای به اورانیوم با غنای ۹۰ درصد نیاز است.
بخشی از مصاحبهی «کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران دربارهی توان هستهای جمهوری اسلامی [دانلود]
با توجه به وضعیت هستهای ایران، نظامهای پادشاهی عربی تمایلی به انجام کاری ندارند که دشمنی این همسایهیشان را برانگیزد. البته در حال افزایش مشارکت خود در سامانهی دفاع موشکی مشترک با آمریکا و اسرائیل که برای مقابله با تهدیدات ایران طراحی شده، هستند، چراکه اگر بدترین سناریو محقق شود و آمریکا از نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند (گزینهای که جو بایدن آن را «آخرین راهحل» توصیف کرده) و ایران با حملات موشکی واکنش نشان دهد، این سامانه برای دفاع از این کشورها ضروری خواهد بود. با این حال، محمد بنسلمان از سوی دیگر، به دنبال بهبود روابط با ایران است، به این امید که در صورت وقوع جنگ، او و کشورش بتوانند از سیلی که اطرافشان را فرامیگیرد، در امان بمانند.
[۱]A Reshuffling of the Alliances in the Persian Gulf Link
[۲] همه آنچه که کمال خرازی درباره بمب هستهای گفت و غرب را به هم ریخت لینک
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
استقبال گرم امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با انتقاد تند محافل حقوق بشری روبرو شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از وبگاه روسیا الیوم، استقبال گرم امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با انتقاد تند محافل حقوق بشری روبرو شده است.
ماکرون روز گذشته با وجود اعتراضات اخیر محافل حقوق بشری در فرانسه و اروپا، در دیدار با محمد بن سلمان مصافحه ای طولانی با وی داشت و به گرمی از ولیعهد عربستان سعودی در کاخ الیزه استقبال کرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره در گزارشی اعلام کرد: دیدار با ماکرون برای ولیعهد سعودی اهمیت فوق العاده ای داشت، وی می خواست با برداشتن یک گام رو به جلو کمتر از دو هفته بعد از پایان سفر منطقه ای جو بایدن، بار دیگر به صحنه بین المللی بازگردد، به ویژه اینکه در شرایط کنونی جهان با بحران جنگ در اوکراین و افزایش قیمت سوخت مواجه است.
ریاست جمهوری فرانسه در پاسخ به انتقادات محافل حقوق بشری اعلام کرد که در دیدار ماکرون و بن سلمان، رئیس جمهور فرانسه به مساله حقوق بشر پرداخته است.
در این بیانیه همچنین آمده است که این دیدار در راستای مواجهه با افزایش شدید قیمت سوخت در جهان در پی جنگ اوکراین، پرداختن به بحران غذایی در خاورمیانه و همچنین موضوع هستهای ایران لازم و ضروری بوده است.
از سوی دیگر، روزنامه الشرق الاوسط در گزارشی نوشت: سه محور اصلی دیدار ماکرون و بن سلمان شامل مساله انرژی، موضوع توافق هسته ای با ایران و تحولات لبنان بوده است.
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است