محمد جواد ظریف

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!



یکی از گروه‌های وابسته به پارلمان اروپا، گروه موسوم به «دوستان ایران آزاد» هستند که توسط لابی قدرتمند منافقین در بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک، بلژیک و پارلمان اروپا سازماندهی شده‌اند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۵ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ورود بانک مرکزی به نرخ‌سازی در بازار آزاد، مناقشه دو وزارتخانه بر سر تعطیلی مدارس و نیز واکنش رئیس قوه قضائیه به قطع اینترنت برای جلوگیری از تقلب در کنکور در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

روز گذشته در اتفاقی بی‌سابقه عنوان «تواقفی» از معاملات دلار و یوروی بازار متشکل ارزی حذف شد، این سیاست جدید بانک مرکزی مورد توجه و تحلیل بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است.

روزنامه اعتماد نوشته است:

تقاضای موجود در بازاد آزاد با اهداف مختلفی به وجود آمده است. مقداری از این تقاضا برای خرید کالا و خدماتی است که از خارج از کشور به ایران می‌آید و یکسری از تقاضا هم به دلیل خروج سرمایه از کشور است و یکسری دیگر از این تقاضا برای حفظ ارزش دارایی‌هاست. پیش از این مدیران بانک مرکزی تنها تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی و سرمایه‌گذاری را به رسمیت می‌شناختند و دو بخش دیگر یعنی خروج سرمایه از کشور و خرید ارز برای حفظ ارزش دارایی‌ها را در نظر نمی‌گرفتند. اما این دو بخش از تقاضا هم کم نیست.

در ادامه تحلیل اعتماد آمده است:

تقاضای خروج سرمایه یا تقاضای حفظ ارزش دارایی‌ها با تلاش دولت و بانک مرکزی هم سرکوب‌شدنی نیست و این تقاضاها در کشور وجود دارد. در مجموع این میزان تقاضاست که قیمت دلار و یورو را بالا می‌برد. البته راهی که در حال حاضر در پیش گرفته شده این است که به جز خرید کالا افراد دیگر نیز ارز را با قیمت آزاد در صرافی‌ها یا در بانک ملی معامله می‌کنند که در صورت ساماندهی این بخش نرخ ارز همچنان افزایشی خواهد بود. اما امکان خرید و فروش از این پس برای متقاضیان به صورت قانونی فراهم خواهد شد تا با همین نرخ ۴۵ هزار تومان دارایی‌های‌شان را تبدیل به ارز یا ارزهای خریداری‌شده را از کشور خارج کنند.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

روزنامه شرق در سرمقاله خود درباره پیش‌بینی قیمت ارز در بازا نوشته است:

برخی از کارشناسان اقتصادی با تبیین کسری بودجه سال ۱۴۰۲، تحقق کامل منابع و مصارف این بودجه را در شرایط کنونی‌ کشور، ناممکن و دشوار پیش‌بینی ‌می‌کنند. به‌عنوان مثال منابع حاصل از صادرات نفت تا ۶۰۳ هزار میلیارد تومان تعیین‌ شده (۲۵ درصد افزایش نسبت به سال گذشته) که هم به‌ لحاظ میزان فروش و هم قیمت یک رؤیای نفتی است. این درآمد بر مبنای متوسط فروش روزانه ۱.۴ میلیون بشکه با قیمت میانگین هر بشکه ۸۵ دلار و نرخ تسعیر ارز ۲۶ هزار تومان محاسبه شده است. به نظر می‌رسد این قیمت در شرایطی که برای نفت روسیه به‌عنوان رقیب، سقف قیمت ۶۰ دلار تعیین‌ شده، واقع‌بینانه نخواهد بود. احتمالا میانگین نرخ ارز از این ارقام فراتر می‌رود و نرخ تسعیر ارز کمتر از نیمی از نرخ بازار خواهد بود.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

اما روزنامه ایران سیاست‌های جدید بانک مرکزی را مثبت ارزیابی کرده و می‌نویسد:

در نخستین روز از اجرای سیاست جدید بانک مرکزی در بازار ارز، اتفاقات مثبت بسیاری افتاد، اتفاقاتی که به صورت مستقیم بازار غیررسمی و آزاد را هم تحت تأثیر قرارداد. طبق اعلام بانک مرکزی از روز گذشته چهارم بهمن ماه، با محوریت صرافی‌ها سقف فروش ارز به متقاضیان عادی و برای مصارف خدماتی با افزایش ۳ هزار یورویی از ۲ به ۵ هزار یورو افزایش یافت. ازسوی دیگر با حذف رسمی نرخ توافقی ارز، گام بلندی برای کاهش فاصله میان نرخ رسمی و آزاد برداشته شد. بررسی قیمت آزاد ارز دراین روز نشان می‌دهد که قیمت تمام ارزها در این بازار با ریزش همراه شده است. درحالی که در روز سوم بهمن ماه هر دلار امریکا نزدیک ۴۵ هزار تومان قیمت داشت، دیروز و در زمان تنظیم این گزارش، با افت قابل توجهی نرخ این ارز به ۴۴ هزار تومان نزدیک شد.

در ادامه این خبر آمده است:

در نخستین روز از اجرای سیاست جدید بانک مرکزی در بازار ارز، اتفاقات مثبت بسیاری افتاد، اتفاقاتی که به صورت مستقیم بازار غیررسمی و آزاد را هم تحت تأثیر قرارداد. طبق اعلام بانک مرکزی از روز گذشته چهارم بهمن ماه، با محوریت صرافی‌ها سقف فروش ارز به متقاضیان عادی و برای مصارف خدماتی با افزایش ۳ هزار یورویی از ۲ به ۵ هزار یورو افزایش یافت. ازسوی دیگر با حذف رسمی نرخ توافقی ارز، گام بلندی برای برداشتن فاصله میان نرخ رسمی و آزاد برداشته شد.
بررسی قیمت آزاد ارز دراین روز نشان می‌دهد که قیمت تمام ارزها در این بازار با ریزش همراه شده است. درحالی که در روز سوم بهمن ماه هر دلار امریکا نزدیک ۴۵ هزار تومان قیمت داشت، دیروز و در زمان تنظیم این گزارش، با افت قابل توجهی نرخ این ارز به ۴۴ هزار تومان نزدیک شد.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

روزنامه کیهان نیز برنامه جدید بانک مرکزی را نشانه ثبات ارزی خوانده و نوشته است:

حفظ ارزش پول ملی نیاز به اقدامات متعدد حاکمیتی داشته و باید برنامه‌ای چندوجهی و همه‌جانبه برای آن طراحی و تدوین شود، اما در کوتاه‌مدت و برای کنترل وضعیت فعلی بازار می‌توان به افزایش عمق بازار مبادله‌ای ارز سرمایه‌گذاری جدی کرد و با توسعه بازار مبادله و کنترل افسار دلار بازار آزاد آرامش را در بازار آزاد دلار برقرار کرد.
لازم به ذکر است که دنیا تجربه موفق مالیات بر عایدی سرمایه را برای جلوگیری از سودجویی غیرعادی در بازار دارایی‌هایی مانند طلا، ارز، مسکن، خودرو و… دارد. در این رابطه طرحی با عنوان مالیات از سوداگری در مجلس در جریان بود که متأسفانه علی‌رغم وعده رئیس‌ مجلس در میانه راه دوباره متوقف شد و لازم است به سرانجام برسد.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

میلیشیای پولی در اروپا

نزدیک به یک هفته پس از تصویب پیش‌نویس قطع‌نامه ضد ایرانی در پارلمان اروپا، روزنامه فرهیختگان به سراغ طراحان این بیانیه تروریستی رفته تا روشن کند که چه کسی به آن‌ها خط داده است.

فرهیختگان می‌نویسد:

یکی از گروه‌های وابسته به پارلمان اروپا، گروه موسوم به «دوستان ایران آزاد» هستند که توسط لابی قدرتمند منافقین در بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک، بلژیک و پارلمان اروپا سازماندهی شده‌اند. همین افراد هستند که در ازای دریافت پول، منویات منافقین را در اتحادیه اروپا دنبال می‌کنند. نام اکثر این افراد در طرح‌های ضد ایرانی به چشم می‌خورد. اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران و تلاش برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران نیز از اقدامات این افراد نزدیک به منافقین است.

در این گزارش قابل توجه آمده است:

این افراد برای حمایت از طرح‌هایی که منافقین در پس آن هستند و یا برای سخنرانی در اجلاس‌های این گروهک، مبالغ قابل توجهی دریافت می‌کنند. به نوشته بلومبرگ و طبق گزارشی که نشریه کریستین‌ساینس‌مانیتور در سال ۲۰۱۱ منتشر کرده است، گروهک منافقین در آن سال مبلغ ۲۵ هزار دلار به سخنرانانی که دعوت کرده بود، پرداخت کرده است. به طور حتم قیمت این پیاده‌نظام‌های اجاره‌ای منافقین در سال ۲۰۲۲ با رشدی قابل توجه همراه بوده است که آنها را مجاب به همراهی با این تروریست‌ها کرده است. پیش از این شبنم مدد زاده عضو گروهک تروریستی منافقین با انتشار عکسی از خود در پارلمان اروپا نوشته بود که تصویب قطع‌نامه علیه سپاه نتیجه لابی این گروهک است!

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

جواد ظریف وارد گود می‌شود!؟

این روزها چپ‌های ستادی به هر دری می‌زنند تا یک آلترناتیو سیاسی برای رقیب بسازند، یک روز روحانی، روز دیگر لاریجانی و حالا روزنامه آرمان ملی خبر از بازگشت ظریف به سیاست داده و در رپورتاژی سفارشی نوشته است:

واقعیت آن است که ریشه مشکلاتی که دولت با آن دست و پنجه نرم می‌کند را باید در گره کور روابط خارجی یعنی عدم بازگشت به برجام خلاصه کرد. اینکه دولت تلاش دارد بدون نفت کشور را اداره کند و احتیاجات مردم را حتی به صورت گران تامین کند، بسیار مطلوب است اما دولت از آن جهت زیر فشار و سوال افکار عمومی است که آحاد جامعه می‌دانند که مشکل اصلی چیست و تا زمانی که کوه از مسیر توسعه کشور برداشته نشود؛ مشکل حل نخواهد شد. اروپایی‌هایی که در دولت روحانی اجازه ندادند ترامپ مکانیزم ماشه علیه ایران را فعال کند، امروز در برابر ایران و در جبهه صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها ایستاده‌اند. فرصت استفاده از ظرفیت اروپایی‌ها در این دولت از دست رفته است. به نظر می‌رسد این مورد باید به صورت قوی به گوش دولت برسد.

این روزنامه گزارش سفارشی خود را با این جملات تکمیل کرده است:

تنها یک فرد می‌تواند با ادبیات صلح‌طلبانه، دلسوزانه و با در نظر گرفتن منافع این دولت و منافع ملی به کمک دولت برسد. این فرد کسی جز محمد جواد ظریف نیست. او با تسلطی که در روابط بین‌المللی دارد می‌تواند کمک بزرگی به دولت باشد، حال باید دید ظریف از خلوت به جلوت می‌آید و یا فعلا قصد دارد به نامه نگاری‌های روحانی به مقامات عالی کشور بسنده کند.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

خط شکنی بهروز علیه اغتشاش‌گران فرهنگی

بهروز افخمی، کارگردان مطرح سینما که امسال هم اجرای برنامه «هفت» تلویزیون را برعهده دارد، به تازگی ب درباره جوی گفت که بر فضای هنری و جشنواره‌ای کشور حاکم شده سخنان مهمی بر زبان آورده است؛ روزنامه وطن امروز دراین باره نوشته است:

در این چند ماه خودم هر چقدر پرس‌وجو کردم، متوجه شدم هم مردم علاقه‌مند هستند فیلم و سریال ببینند و تئاتر و کنسرت بروند و هم بازیگران دوست دارند کارشان را انجام دهند اما یک جو وحشت وجود دارد و در واقع نوعی تروریسم به شکلی آنها را می‌ترساند. در حالی که وقتی اقدام کنند متوجه می‌شوند هیچ چیز واقعی وجود ندارد. کسی که می‌خواهد کار کند و جرأت انجام آن را ندارد، شاید بهتر است نام خود را هنرمند نگذارد، چون باید حاضر باشد کمترین خطر را بپذیرد. اینکه باید چطور عمل کرد به خودشان بستگی دارد؛ بعضی از آنها ممکن است از تشدیدکنندگان شرایط باشند و بخواهند تروریسم فرهنگی را گسترش دهند اما آن کسی که می‌خواهد کار کند و جرأت انجام آن را ندارد، شاید بهتر است نام خود را هنرمند نگذارد، چون باید حاضر باشد کمترین خطر را بپذیرد.

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گروهک منافقین چگونه روی تصمیمات اروپایی‌ها اثر می‌گذارد؟/ اکران آخرین فیلم تروریست‌های فرهنگی توسط یک کارگردان سینما! بیشتر بخوانید »

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی!

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی!



روزنامه غربگرای شرق با وجود آرزواندیشی‌های همیشگی برجامی، اذعان کرد احیای این توافق زیرپا گذاشته شده توسط آمریکا، سود و خاصیتی برای ایران ندارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: شرق به قلم یک دیپلمات سابق نوشته است: «مقامات جمهوری اسلامی ایران و اصولگرایان مجلس در شرایطی علائم مثبتی برای احیای برجام داده‌اند که کشور در سیاست داخلی و خارجی با شرایط کاملا متفاوتی در مقایسه با اوایل شهریور گذشته که مذاکرات متوقف شد، مواجه است. در داخل، فشارهای سیاسی و اقتصادی به گونه‌ای است که در چند دهه اخیر بی‌سابقه بوده‌ است. در سیاست خارجی نیز شوک روانی ناشی از سفر رئیس‌جمهور چین به عربستان و ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین محیط سیاست خارجی کشور را دگرگون کرده‌ و با وجود انتظار برخی مقامات، گشایشی نیز در نتیجه جنگ اوکراین و بحران انرژی ایجاد نشده و از «زمستان سرد در اروپا» نیز هنوز خبری نیست.

اکراهی که اکنون آمریکا و به درجات بیشتری اروپا نشان می‌دهد، می‌تواند به دو دلیل باشد: نخست اینکه آنها نگران عوارض منفی مذاکره و مصالحه با ایران در سیاست داخلی خود هستند. یکی از ویژگی‌های شرایط جدید، موضع نسبتا منفی‌تر اروپا در مقایسه با آمریکاست. به‌طور سنتی چون اروپا به منطقه ما نزدیک‌تر و آسیب‌پذیری‌اش در قبال بحران‌ها در خاورمیانه بیشتر است و نیز پیوسته مشتاق دسترسی به بازار ایران بوده‌، همیشه در مجموع تمایل بیشتری به کار با ایران داشته است؛ اما این‌بار واکنش مقامات اروپایی به علائم طرف ایرانی یا مثل موضع آلمان منفی بوده یا سکوت.

می‌توان احتمال داد که در شرایط جدید غرب همچنان «متن نهایی» هشتم آگوست بورل و احیای عین برجام ۹۴ را مبنای کار قرار دهد و مانند گذشته حاضر به مذاکره درباره برخی موضوعات با ادعای اینکه فرابرجامی هستند، نباشد.

شرق در پایان می‌نویسد: سؤال مهم‌تر این است که احیای برجام در این شرایط تا چه حد می‌تواند در جهت عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی ایران با جهان که در بند ۲۹ برجام و نیز در مقدمه قطع‌نامه ۲۲۳۱ از آن سخن رفته، عمل کند. محتمل است که برجام جدید در مقایسه با برجام ۹۴ دستاورد کمتری برای ایران داشته باشد و در صورت تداوم شرایط موجود از حد تسهیل فروش نفت و دیگر اقلام و مبادلات تجاری و عملیات بانکی مربوطه فراتر نرود و چندان مشوق همکاری‌های اقتصادی نباشد. سابقه خروج آمریکا از برجام و تحولات چند ماه گذشته و نیز مسائلی مثل در محاق‌ بودن FATF ممکن است شرکت‌ها و بانک‌های بین‌المللی را بیش از گذشته نسبت به کار با ایران بی‌میل کرده باشد.

به‌علاوه، برجام مطابق مقدمه آن قرار بود «به نحوی مثبت به صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای کمک کند». اکنون اگر چنین دورنمایی وجود نداشته باشد، محتمل است که علاوه بر احیای حداقلی برجام، طرف‌های غربی از راه‌های دیگری مانند تحریم‌هایی ذیل عناوین دیگر در جهت کاستن از عواید برجام برای ایران بکوشند. سؤال دیگر این است که آیا در شرایط جدید غربی‌ها از طریق تحریم‌های غیرمرتبط به برنامه هسته‌ای، پیگیر «گام بعدی» که بایدن در ابتدای کار مطرح کرد، یعنی «مذاکره برای یک توافق قوی‌تر و طولانی‌تر» و نیز مذاکره درباره «بندهای غروب» نخواهند شد؟ بندهای غروب محتمل است که بلافاصله مد نظر قرار گیرند؛ چراکه مطابق برجام محدودیت‌های موشکی علیه ایران باید در اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شود و قطع‌نامه ۲۲۳۱ و مکانیسم ماشه مندرج در آن در ۲۰۲۵ و محدودیت‌های غنی‌سازی در ۲۰۳۰ منقضی شوند.

اینها و شاید بیشتر از اینها سؤال‌ها و ابهام‌هایی است که در این مقطع زمانی مطرح است و سیاست خارجی معمول و سنتی جمهوری اسلامی ایران بعید است بتواند مواجهه موفق و مطلوبی با آنها داشته باشد».

متن مغشوش روزنامه غربگرا (روزنامه‌ای که تیتر زد «امضای کری تضمین است»)، نشان می‌دهد که پس از خدعه و عهدشکنی آمریکا در برجام، هیچ افق روشنی برای این توافق وجود ندارد بلکه از ابتدا هم وجود نداشته است. شرق در حالی تیرگی افق برجام را به سیاست خارجی ایران و موضوعات یکی دو سال اخیر ربط می‌دهد که دولت آمریکا از همان ابتدای اجرای برجام (پس از آن که دولت روحانی همه امتیازات را ظرف ۲ ماه واگذار کرد)، به گروکشی و عهدشکنی پرداخت، به نحوی که آقای ظریف به دنبال تهدید شرکت‌های طرف همکاری با ایران،‌ دنبال اخذ نامه‌های آرامش‌بخش از وزارت خارجه آمریکا برای این شرکت‌ها بود. در عین حال تحریم‌های ویزایی، سیسا و آیسا در همین دوره به اجرا گذاشته شد که عملاً سرمایه‌گذاری و همکاری میان‌مدت با ایران را منتفی می‌کرد. در حقیقت اگر ایرادی به این روند وارد است،‌نه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بلکه به کج‌فهمی، خوش‌خیالی و نفوذزدگی برخی اجزای دولت سابق برمی‌گشت که امتیازات هنگفت را یکجا واگذار کرده بودند و دستشان از هر نوع تضمینی خالی بود.

نکته بعدی این است که کشورمان هرگز میز مذاکره را ترک نکرده که حال به قول نویسنده شرق، بخواهد پالس مثبت بدهد. موضع جمهوری اسلامی ایران به ویژه پس از سرنوشت عبرت‌آموز برجام روشن است؛ برجام تنها در شرایطی می‌تواند احیا شود و ایران به تعهدات خود برگردد، که طرف غربی تعهد و تضمین معتبر برای لغو مؤثر و پایدار تحریم‌ها ارائه کند.

موضع سوم این که کشورمان توانسته از شوک خروج آمریکا و فشار حداکثری برای به صفر رساندن فروش نفت ایران خارج شود و اکنون حدود ۱/۵ میلیون بشکه نفت صادر می‌کند و صادرات غیر نفتی را هم ۴۰ درصد افزایش داده است. معنای این سخن این است که ایران امروز،‌در وضعیت بغرنج سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ قرار دارد؛ همان گونه که غرب اکنون، در موضع به مراتب ضعیف‌تری نسبت به چند سال قبل قرار دارد.

و نهایتاً این که آمریکا و غرب هیچ امیدی به احیای کلاهبرداری برجامی خود ندارند،‌الا این که روی تقلای جریان غربگرا در داخل ایران- در قالب تحریف واقعیات، و تضعیف موضع ایران و موفقیت غرب به ویژه از طریق ایجاد التهابات سیاسی،‌رسانه‌ای و اقتصادی- حساب باز کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی! بیشتر بخوانید »

عصای موسی است، چوبدستی نیست!

واکنش حسین شریعتمداری به اظهارات اخیر ظریف/ آمریکا باید غُصه بخورد، شما چرا؟!



مدیر مسئول روزنامه کیهان به اظهارات اخیر وزیر خارجه دولت قبل واکنش نشان داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره اظهارات اخیر محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت‌های یازدهم و دوازدهم اظهار داشت: آقای ظریف در اظهارات اخیر خود برخی از واقعیات بدیهی را انکار کرده است. کاش ایشان به جای آن که یک‌طرفه به قاضی برود، با برخی از صاحب‌نظران دیگر به بحث و گفت‌وگوی رو در رو می‌نشستند تا میزان صحت اظهاراتشان برای همگان مشخص شود.

وی درباره این جمله ظریف که اسرائیل فخری زاده را زد که برجام را نابود کند، گفت: شهید فخری زاده به شدت با برجام مخالف بود و صوت و تصویر آن شهید بزرگوار موجود است که نشان می‌دهد ایشان از مخالفان سرسخت برجام بوده اند؛ بنابراین باید به جناب ظریف گوشزد کرد که اسرائیل فخری زاده را زد که یکی از دانشمندان مخالف سر سخت برجام را حذف کند تا برجام حفظ شود. اسرائیل اگر قصد نابودی برجام را داشت باید کسانی را می‌زد که از برجام حمایت می‌کنند. 

مدیر مسئول روزنامه کیهان بیان داشت: کاش آقای ظریف و دوستانشان به جای این همه تعریف و تمجید از برجام فقط به یکی از دستآوردهای آن اشاره می‌کردند! مگر مذاکرات منجر به برجام برای لغو تحریم‌ها نبود؟! خُب آقایان بفرمایند کدام تحریم را لغو کرده اند؟ چرا توضیح نمی‌دهند که نه فقط هیچ تحریمی لغو نشده، بلکه صدها تحریم دیگر هم به آن اضافه شده است. آیا آقایانی که خود را کار بلد و متخصص مذاکره جا می‌زنند، می‌توانند این واقعیت تلخ را انکار کنند؟!

شریعتمداری ادعای ظریف که شهید فخری زاده را در حفاظت از خود بی مبالات نامیده است، تعجب‌آور دانست و گفت: رژیم صهیونیستی نزدیک به ۲۰ سال درپی ترور شهید فخری زاده بود و برای ترور آن شهید بزرگوار از پیچیده‌ترین تجهیزات استفاده کرده است. اگر شهید فخری زاده در حفاظت خود بی مبالات بود اسرائیل به آسانی می‌توانست دست به این جنایت بزند و چه نیازی داشت که ۲۰ سال برای ترور او طرح و نقشه بریزد و نهایتاً از پیچیده‌ترین تجهیزات نیز استفاده کند؟! 

مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره مصوبه مجلس با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها که ظریف آن را چرت نامیده و گفته است «آن کسی که این مصوبه را دنبال کرد و می‌خواست خودش کاندیدای ریاست جمهوری شود، نمی‌دانست نه خودش می‌شود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت»، تصریح کرد: این طرح بعد از تصویب با مخالفت شدید دولت سابق و مخصوصاً آقایان روحانی و ظریف روبرو شد تا آنجا که علی رغم تبدیل آن به قانون، از اجرای آن خودداری می‌کردند و بعد از تاکید رهبر معظم انقلاب از روی اجبار به اجرای آن تن دادند. طرح راهبردی لغو تحریم ها، چالش هسته‌ای را از انفعال و وادادگی در مقابل آمریکا به طلبکاری از حریف تبدیل کرد و موضوع و متن آن بر این اساس بودکه وقتی آمریکا و اروپا به تعهدات خود عمل نمی‌کنند، ما نیز امتیازاتی را که داده ایم به تدریج پس می‌گیریم و این پروژه را اجرا کردیم.

وی افزود: بعد از اجرای این طرح، آمریکا که تا آن هنگام موضع طلبکارانه داشت به انفعال افتاد. پیش از آن، آمریکا علاوه بر امتیازات نقدی که از آقایان در مقابل وعده نسیه گرفته بود، امتیازات دیگری نیز مطالبه می‌کرد، ولی با اجرای طرح یاد شده به وضوح دید که دوران دیپلماسی التماسی پایان یافته و حالا ایران است که وعده‌های بر زمین مانده را مطالبه می‌کند و در مقابل عدم تعهد حریف نیز منفعل و تماشاچی نیست بلکه امتیازاتی را که قبلا” داده بود، یکی پس از دیگری پس می‌گیرد.

شریعتمداری بیان داشت: در ادامه اجرای این مصوبه مجلس بود که آمریکا برای بازگشت به برجامی که از آن خارج شده بود به التماس افتاد و اکنون این ایران است که از موضع اقتدار به آمریکا اجازه نمی‌دهد بدون لغو همه تحریم‌ها و ارائه تضمین محکم وارد برجام شود. باید از آقای ظریف پرسید آیا طرح راهبردی آمریکا و اروپا را به انفعال و التماس نکشیده است؟! جنابعالی که امضای جان کری را تضمین می‌دانستید چرا برای شنیدن عجز و لابه آن‌ها برای بازگشت به برجام گوش شنوائی ندارید؟! اگر این طرح مجلس و نتیجه آن عین واقعیت است که هست چرا آقایان انفعال در مقابل آمریکا را به برخورد مقتدرانه‌ای که دولت سیزدهم دنبال می‌کند ترجیح می‌دهند؟! و اساساً چرا اقدام مقتدرانه ایران علیه آمریکا را اقدامی علیه خود می‌دانند؟! آمریکا باید عصبانی باشد که هست، شما چرا؟! 

مدیر مسئول کیهان در پاسخ به این پرسش که منظور ظریف از اینکه می‌گوید «آن کسی که این مصوبه را دنبال کرد و می‌خواست خودش کاندیدای ریاست جمهوری شود، ولی نمی‌دانست نه خودش می‌شود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت»، چه کسی است؟ بیان داشت: منظور ایشان آقای قالیباف است که برای تصویب این طرح در مجلس تلاش فراوانی کرد. هنگام ارائه طرح برخی از نمایندگان تحت تاثیر شانتاژ دولتمردان روحانی به احتمال برخورد سخت آمریکا (در صورت تصویب این طرح) اشاره می‌کردند و آقای قالیباف و سایر موافقان طرح برای آن‌ها توضیح می‌دادند که اگر چالش هسته‌ای به همین روال ادامه پیدا کند، نه فقط برنامه هسته‌ای ایران به نابودی کشیده می‌شود، بلکه اقتصاد کشورمان نیز برای همیشه با اختلال جدی روبرو خواهد بود و با استدلال منطقی و برگرفته از واقعیات نشان می‌دادند که تمام امید آمریکا به انفعال و روش التماسی تیم هسته‌ای دولت آقای روحانی است و باید به این انفعال پایان داده شود و تاکید داشتند که در مقابل عهد شکنی آمریکا و اروپا، کاهش تدریجی امتیازاتی که داده ایم حق مسلم کشورمان است.

وی ادامه داد: بنابراین آقای ظریف و سایر دولتمردان آقای روحانی باید از آقای قالیباف و سایر دست اندرکاران تصویب طرح اقدام راهبردی لغو تحریم‌ها که آن‌ها را از وادادگی و انفعال و تسلیم در مقابل باج خواهی آمریکا نجات داد تقدیر و تمجید کنند، ولی معلوم نیست چرا به جای آمریکا غصه می‌خورند؟!

شریعتمداری درباره این بخش از اظهارات ظریف که گفته انگیزه قالیباف از تلاش برای تصویب طرح اقدام راهبردی لغو تحریم‌ها زمینه سازی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری بوده است، تصریح کرد: این بخش از اظهارات آقای ظریف نیز تعجب آور است چراکه آقای قالیباف بعد از ریاست مجلس اعلام کرده بود قصد نامزدی برای ریاست جمهوری را ندارد و معلوم نیست آقای ظریف برای ادعای خود چه شاهد و قرینه و استدلالی دارند؟!

مدیر مسئول کیهان درباره اظهارات امروز بایدن، رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد که گفته است فشار بر ایران را تا بازگشت ایران به برجام ادامه می‌دهیم، اظهار داشت: این هم شاهدی دیگر بر نادرستی اظهارات آقای ظریف است. آقایان بدون آن که قادر باشند حتی یک دستآورد برای برجام ارائه بدهند، از آن تعریف و تمجید می‌کنند و برجام را به زیان آمریکا معرفی می‌کنند که باید از جناب ظریف پرسید اگر برجام به زیان آمریکاست چرا برای بازگشت به آن التماس می‌کند؟! آیا هنوز هم آقای ظریف معتقد است «اسرائیل فخری زاده را زد که برجام را نابود کند»؟! و آیا هنوز هم طرح راهبردی مجلس برای لغو تحریم‌ها را «چَرت» می‌داند و آقای قالیباف را به خاطر تلاش برای تصویب آن ملامت می‌کند؟!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش حسین شریعتمداری به اظهارات اخیر ظریف/ آمریکا باید غُصه بخورد، شما چرا؟! بیشتر بخوانید »

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم!

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم!



عضو سابق کارگزاران درباره جانشینی لیدر اصلاحات می‌گوید باید دید امروز ضریب نفوذ خاتمی چقدر و ضریب نفوذ ناطق نوری چه میزان است؛ به‌هرحال آن‌ها باید از مردم رأی بگیرند.

سرویس سیاست مشرق- “هنوز یخ سیاسی در کشور باز نشده است”؛ این جمله را بر زبان آورده و ادامه می‌دهد که “اولویت کشور «اقتصاد» است و نه سیاست”. برادر رئیس‌جمهور اسبق و درگذشته اعتقاد دارد که اگر مسئله معیشت حل شود به‌مرور مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز در جامعه حل خواهد شد.

محمد هاشمی رئیس اسبق صداوسیما دل‌پری از برادرزاده‌اش دارد، می‌گوید که او را مدت‌هاست ندیده و کرونا را بهانه این قطع ارتباط کرده است.

هاشمی کوچک که حالا بزرگ خانواده است، به تبعیت از برادر بزرگ‌ترش دلباخته مدل‌های توسعه لیبرالیستی است؛ اما اعتقاد دارد که برای سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی لازم نیست همه‌چیز را به خارج از کشور گره زد؛ هاشمی می‌گوید که اشتباه دولت روحانی آن بود که از برجام معجزه اقتصادی می‌خواست! محمد هاشمی در گفتگو با «مشرق» از روابط خود با حزب کارگزاران را بازگو کرده و می‌گوید که از اصلاح‌طلبان فاصله دارد.

رئیس دفتر مرحوم هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت درباره محمد خاتمی نیز نظرات جالبی دارد. هاشمی معتقد است که زمان تغییر در کادر رهبری جبهه اصلاحات فرارسیده است، اما با این شرط که جانشین لیدر اصلاحات ضریب نفوذش کم‌تر از نفر قبلی نباشد! هاشمی می‌گوید اگر خاتمی نفوذی میان مردم ندارد؛ باید جای خود را به فرد دیگری بدهد.

در ادامه گفتگوی «مشرق» با عضو سابق حزب کارگزاران را می‌خوانید.

** دغدغه‌های فکری شما در سال ۱۴۰۱ چه چیزهایی است، دولت باید روی چه مسائلی سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهد؟

مهم‌ترین مسئله در حال حاضر مسائل اقتصادی و اجتماعی است، در حوزه اقتصادی مهم‌ترین مسئله مردم معیشت و اشتغال است، اگر به تولید توجه شده و رونق شکل بگیرد به‌صورت طبیعی هم اشتغال‌زایی افزایش می‌یابد و هم درآمد بالا می‌رود.

برای تولید الزاماتی وجود دارد؛ یکی از مهم‌ترین آن سرمایه‌گذاری است. سرمایه را یا بخش خصوصی (داخلی و خارجی) می‌آورد یا آنکه دولت به‌صورت مستقیم دولت باید برای پروژه‌های اقتصادی سرمایه‌گذاری کند؛ اما دولت الآن هزینه‌هایش آن‌قدر زیاد است که امکان سرمایه‌گذاری روی ابر پروژه‌ها را ندارد. اگر مشکلات اقتصادی را حل کنیم، مسائل فرهنگی و اجتماعی ما نیز حل می‌شود. برخی مشکلات ما ناشی از تهاجم فرهنگی است؛ اما بخش دیگر ناشی از مسئله معیشت است.

** پس شما مدافع سرمایه‌گذاری بخش خصوصی هستید؟

بله اما سال‌هاست که بخش خصوصی داخلی در ایران توانایی‌های خود را ازدست‌داده است،

** بخش خصوصی در ایران روی «تولید» سرمایه‌گذاری انجام نمی‌دهد.

یکی از دغدغه‌های من واردکردن بخش خصوصی به سمت تولید است، توجه به شرکت‌های دانش بنیان که رهبر انقلاب به آن امسال توجه ویژه داشتند و نیز ورود سرمایه ایرانی‌های خارج از کشور می‌تواند مدل سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را تغییر دهد.

**سرمایه‌گذاری دولت‌های خارجی چطور؟

باید دید سرمایه‌گذاری‌های خارجی چقدر با منافع ملی ما و آن کشور تطابق دارد؛ امام می‌گفت شوروی از آمریکا بدتر و آمریکا از شوروی بدتر و انگلیس از هر دو این‌ها خبیث‌تر است، براین اساس من هیچ‌گاه به سرمایه‌گذاری‌های خارجی امیدوار نبوده‌ام.

** دولت روحانی که شما ۸ سال از او حمایت می‌کردید؛ انتظار سرمایه‌گذاری خارجی تا سطح ۱۰۰ میلیارد دلار در سال را داشت…

سراب آن ماجرا را با خروج ترامپ از برجام دیدیم.

** به برجام اعتقاد نداشتید؟

امام (ره) برای مذاکره با آمریکا شرط گذاشته بود؛ امام خطاب به کارتر گفته بود که اگر آمریکا رفتارش را عوض کند، ما مشکلی با آمریکا نداریم؛ پس مذاکره و رابطه با آمریکا از این نگاه هیچ اشکالی ندارد. در مذاکرات اگر بتوانیم خطوط قرمز را رعایت کرده و منافع ما تأمین شود هیچ اشکالی وجود ندارد، اما مسئله آن بود که برجام به شبی و تبی بند بود.

برجام در مدت کوتاه اجرا امتیازاتی برای ایران داشته و یک سری منابع مالی آزاد شد، اما ترامپ آن را تحت تأثیر اسرائیل و عربستان پاره کرد. مسئله برجام آن بود بهره‌مندی کوتاه‌مدت داشت و نه بلندمدت. هر توافق‌نامه حدی دارد و نمی‌توان از آن انتظار سرمایه‌گذاری‌های بزرگ داشت.

**  سال ۹۶ نامزد انتخابات شدید؛ شما سیاست‌گذاری‌های دولت (داخلی و خارجی) وقت را قبول نداشتید که مجزا از اعتدالی‌ها به وزارت کشور آمدید؟

من تفکر اعتدالی را قبول داشتم؛ معتقد بودم که برجام تا سطحی از مشکلات را می‌توانست حل کند؛ نه همه آن‌ها را…

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم!

** اگر رئیس‌جمهور می‌شدید داخل برجام می‌ماندید؟

بله!

** با خروج ترامپ از برجام چه می‌کردید؟

هم‌زمان با خروج ترامپ از برجام، برخی در مجلس برجام را آتش زدند. من با این رویه مشکل‌دارم.

** به این دلیل برجام را آتش زدند که ترامپ آن را پاره کرده بود…

این مسیر برای کشور خطرناک بود.

** سال ۹۶ روحانی چه چیزهایی کم داشت که شما نامزد انتخابات شدید؟

من به توصیه مرحوم هاشمی نامزد انتخابات شدم.

** نامزدی شما تاکتیکی بود؟

ما قبل از انتخابات در دیدار با آقای هاشمی تحلیل داشتیم که ممکن است روحانی رد صلاحیت شود!

** چه علائمی وجود داشت که روحانی برای دور بعدی انتخابات تائید صلاحیت نشود؟

آقای هاشمی می‌گفت اگر روحانی تنها در صحنه انتخابات وارد شود؛ او را تائید نمی‌کنند؛ دلیل آن را به ما نگفت! اما می‌گفت صحنه خالی نباشد، ایشان از ۵ نفر خواست در کنار آقای روحانی نامزد انتخابات شوند.

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم!

** آقای هاشمی چه کسانی را توصیه کرد نامزد شوند؟

من، جهانگیری، ناطق نوری، ظریف و زنگنه

** پس نامزد پوششی بودید…

بله تا ظهر آخرین روز صبر کردم که ببینم چه کسی نامزد می‌شود، وقتی کسی نیامد به وزارت کشور رفتم و ثبت‌نام کردم. البته بعد از من آقای جهانگیری هم ثبت‌نام کرد؛ و ما سه نفر شدیم (من، روحانی و جهانگیری) برخی می‌گفتند اگر من در صحنه بمانم با روحانی رقابت می‌کنیم؛ اما من پیغام دادم به روحانی که با شما رقابت نمی‌کنم.

** قبل از ثبت‌نام با آقای روحانی تماس گرفتید؟

خیر؛ من با ایشان گفتگویی نکردم؛ به همان توصیه آقای هاشمی عمل کردم.

** سال جدید فکر می‌کنید وضعیت اصلاح‌طلبان چگونه خواهد بود؟

پیش‌بینی رفتارهای سیاسی کمی سخت است.

** چرا؟

چون رقیب اصلاحات حاضر به شراکت در قدرت نیست.

** مگر خاتمی و روحانی حاضر شدند دولت را با رقیب شریک شوند؟

منظور من این نیست که رفتار آن دولت‌ها درست بوده است. ولی دولت آقای هاشمی یک دولت ائتلافی بود.

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم!

** دولت اول هاشمی با دولت دوم او متفاوت بود و دیگر ائتلافی نبود.

من از کلام رهبر انقلاب در پیام نوروزی این برداشت را داشتم که ایشان مشارکت سیاسی را توصیه کردند.

** برخی مثل محمدرضا خاتمی گفته‌اند که خاتمی می‌خواهد اعلام بازنشستگی سیاسی کرده و از لیدری اصلاحات دست بکشد.

من خیلی بحث‌های سیاسی در شبکه‌های اجتماعی را دنبال نمی‌کنم؛ اما فکر می‌کنم زمان تغییرات است؛ اما تا زمانی که جانشین خاتمی مشخص نشده است، در موضوع کنار رفتن او باید تردید کرد.

 ** چه کسی می‌تواند جانشین خاتمی شود؟

من مصداقی صحبت نمی‌کنم؛ اما تندروی‌ها را باید کنار گذاشت. از سویی مسئله مهم‌تر در هر دو جناح ضریب نفوذ است؛ باید دید امروز ضریب نفوذ خاتمی چقدر و ضریب نفوذ ناطق نوری چه میزان است؛ من امروز این ارزیابی‌ها را ندارم. به‌هرحال آن‌ها باید از مردم رأی بگیرند.

** بعد از رفتن آقای کرباسچی خبر رسید که آقای هاشمی قرار است به حزب بازگردد.

من به دلایلی که قبلاً نیز اعلام کرده‌ام، نمی‌خواهم عضو حزب باشم.

** ماجرای جنگ اوکراین را پیگیری می‌کنید؟

این تعداد آواره جنگی و خراب شدن زیرساخت‌ها نشانه‌های خوبی در خود ندارد. تعابیری وجود دارد که ممکن است این جنگ مقدمه جنگ جهانی سوم یا یک جنگ اتمی باشد.

** فائزه خانم بعد از آغاز جنگ اوکراین در مصاحبه با یک رسانه فارسی در خارج اعلام کرد ایران مستعمره روسیه است…

من این دست جملات را درست نمی‌دانم، ایران هیچ گاه مستعمره نبوده و نخواهد شد؛، اما رسانه‌های خارجی به‌گونه‌ای تفسیر می‌کنند که ایران حامی روسیه در جنگ است.

** فائزه خانم انگار رسانه‌های خارجی را دنبال می‌کنند و تحلیلشان را از آنها می‌گیرند…

من فائزه را مدت‌هاست که ندیده‌ام.

** به مناسبت نوروز به دیدار شما نیامدند؟

به‌واسطه کرونا این دست دیدارها را ندارم. برای همین نمی‌دانم که تحلیل او از مسائل چیست.

*ممنون از فرصتی که در اختیار مشرق قرار دادید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایرانی‌های خارج از کشور سرمایه خود را به داخل بیاورند/ هیچ‌گاه مستعمره نمی‌شویم/ مدت‌هاست که فائزه را نمی‌بینم/ سال ۹۶ در انتخابات نامزد پوششی بودم/ زمان رفتن خاتمی از جبهه اصلاحات فرارسیده است/ اصلاح‌طلبان تندروی را باید کنار بگذارند/ به حزب کارگزاران برنمی‌گردم! بیشتر بخوانید »

درس‌های «تقریبا هیچ» روحانی برای دولت سیزدهم/ فراموش نکنیم «رابرت مالی» همان معمار کمپ دیوید است

درس‌های «تقریبا هیچ» روحانی برای دولت سیزدهم/ فراموش نکنیم «رابرت مالی» همان معمار کمپ دیوید است



آیا نرمش مذاکراتی رئیسی بیشتر از روحانی است؟ پاسخ قطعا منفی است. نتیجه آنکه دولت رئیسی هرگز از قِبل مذاکره احتمالی مستقیم با امریکا چیزی بیشتر از روحانی به دست نخواهد آورد.

سرویس سیاست مشرق _ “مذاکره با آمریکا”؛ گزاره‌ای داغ طی ۹ سال اخیر که حواشی زیادی پیرامون آن در سپهر سیاست و دیپلماسی ایران وجود دارد. از دیروز و تجربه روحانی و دولت اعتدال تا امروز و زمزمه‌های مذاکره در دولت رئیسی! +

در این باره البته همیشه ۲ سؤال اساسی وجود داشته است:

۱_ مذاکره مجاز هست یا نیست؟

۲_ مذاکره کنیم برای چه چیزی؟

پاسخ اجمالی به سؤال اول آنست که طبیعتا مذاکره بین ایران و آمریکا نه تنها غیر مجاز که غیر ممکن است و مگر به اقتضای مصلحت و بصورت موردی، چنین کاری به صلاح نیست.(این معنا در بیانات متواتر مقام معظم رهبری پیرامون مذاکره با آمریکا نیز قابل استحصال است)

پاسخ گذرا به سؤال دوم نیز آنست که اگرچه تحریم‌های آمریکا طی ۴۳ سال عمر انقلاب به یمن کارآمدی نظام اسلامی به حد کمی از تأثیر رسیده و هر روز هم کمتر می‌شود اما مذاکره در اقتضای مصلحت نیز صرفا برای کمتر کردن اثر همان تحریم‌های کم‌اثر شده است.

اما به مصداق معروف “ولی افتاد مشکل‌ها”، در بازه میانی این ۲ پاسخ رخدادهای بیشماری وجود دارد.

از عزم و علاقه برخی رجال برای مذاکره به هر قیمتی، تا تحلیل غلطی که می‌گوید رفع مشکلات اقتصادی منوط به مذاکره است، امیدهای غلط به تأثیر روانی خبر مذاکره با آمریکا و… البته به رخدادهای این بازه بایستی اتفاقات پیرامونی نظیر پیدا شدن جاسوس در تیم مذاکراتی دولت اعتدال، خروج آمریکا از برجام و مهمتر از همه بیدستاوردی برجام برای مردم ایران را نیز افزود.

مع‌الوصف اکنون به امروزی رسیده‌ایم که در دولت رئیس‌جمهور رئیسی نیز زمزمه‌های مذاکره شنیده شده و در عین حال گفته می‌شود که وزارت خارجه دولت ایران برای مذاکره با آمریکا پیش‌شرط‌هایی دارد. اتمام تمام تحریم‌های سال‌های اخیر، تضمین برای احترام همیشگی آمریکا به برجام، راستی‌آزمایی قول‌های آمریکا و لمس اثرات تغییر رفتارهای کاخ سفید.[۱]

درس‌های «تقریبا هیچ» روحانی برای دولت سیزدهم/ فراموش نکنیم «رابرت مالی» همان معمار کمپ دیوید است

البته همانطور که محرز است این پیش‌شرط‌ها قبل از طرح زمزمه‌ها مبنی بر مذاکره مستقیم دولت رئیسی با آمریکا در وین نیز وجود داشت و مسئله مذاکره اکنون تأملات جدیدی را طلب می‌کند.

یکی از مهمترین رئوس تأملات اشاره شده توجه به سابقه و گذشته مذاکرات ایران و آمریکاست.

دولت آقای رئیسی باید به این نکته مهم توجه داشته باشد که هرگز نخواهد توانست بیش از روحانی برای مذاکرات نرمش به خرج دهد.

نرمشی که البته دیدیم و خواندیم که چطور به “خسارت محض”، “دستاورد تقریبا هیچ” و تحریم‌های بیشتر منجر شد.

جالب است که روحانی در این راه حتی از “اقدامات نابجا” هم پرهیز نکرد و رفتارهایی مثل تماس تلفنی با اوباما و یا پیاده‌روی وزیر خارجه‌اش با جان کری را نیز مرتکب شد اما دست آخر صحنه را با شکست خود از بابت عملی نشدن وعده‌های آمریکا ترک کرد.

اکنون آیا آقای رئیسی قصد انجام اقداماتی بیش از آنچه که روحانی کرد را دارد؟!

پاسخ حتما منفی است.

پس نتیجه معادله هم حتما چیزی بیشتر از آنچه روحانی به دست آورد نخواهد بود. آن هم با آمریکایی که امروز دستان سران آن به خون شهید سلیمانی آلوده است و فهرستی از قاتلان حاج قاسم بر روی میز اجراکنندگان عدالت قرار گرفته است. و آمریکایی که بعد از برجام دستکم 600 مورد تحریم جدید بر ملت ایران تحمیل کرده است.

رجال و خواص سیاسی کشور بایستی بر این مدار اشراف داشته باشند که آمریکا همان آمریکا و رابرت مالی (کسی که گفته می‌شود مسئول تیم مذاکرات غیر مستقیم آمریکا و ایران در وین است) هم همان رابرت مالی کمپ دیوید است.[۲]

این واقعیت‌ها طلب می‌کند تا هرگونه ذوق‌زدگی و یا اقدام نابجا از درون و بیرون دولت ایران الساعه متوقف شود و مسئولان ذیربط با تفرّس آینده بر اساس نگاه به گذشته؛ بدانند که با خسارت محض و دستاورد تقریبا هیچ مواجه هستند.

اگرچه در این وادی رعایت مصالح و ترتیبات عنداللزوم دیپلماتیک اشکالی ندارد اما مجددا تأکید می‌شود که در بحث مذاکره با آمریکا با فرمول راضی کردن کدخدا، هرگز کسی نمی‌تواند بهتر از آنچه روحانی به ارمغان آورد، بیاورد: “خسارت محض”!

***

۱_mshrgh.ir/۱۳۳۱۱۴۱

۲_mshrgh.ir/۱۱۷۴۷۷۰

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درس‌های «تقریبا هیچ» روحانی برای دولت سیزدهم/ فراموش نکنیم «رابرت مالی» همان معمار کمپ دیوید است بیشتر بخوانید »