محمد جولانی

تعریف دلبخواه از تروریسم؛ ابزار سیاسی کاری آمریکا

تعریف دلبخواه از تروریسم؛ ابزار سیاسی کاری آمریکا



لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای دستگیری ابومحمد الجولانی و تعامل دیپلماتیک آمریکا با گروه تحریر الشام، بار دیگر نشان داد که در سیاست‌های واشنگتن، تروریسم بیشتر به ابزاری سیاسی برای دستیابی به منافع استراتژیک تبدیل شده است تا مفهومی حقوقی و ثابت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای دستگیری ابومحمد الجولانی و تعامل دیپلماتیک آمریکا با گروه تحریر الشام، بار دیگر نشان داد که در سیاست‌های واشنگتن، تروریسم بیشتر به ابزاری سیاسی برای دستیابی به منافع استراتژیک تبدیل شده است تا مفهومی حقوقی و ثابت.

این تغییرات به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که تحت فشار نهادهایی مانند FATF قرار دارند، سوالاتی جدی درباره اعتماد به نهادهای بین‌المللی و پیامدهای سیاسی این تصمیمات مطرح می‌کند. کشوری که به راحتی با حذف جایزه ۱۰ میلیون دلاری تگ تروریست را از روی جولانی جدا کرده و چوب حراج به اعتبار خود می‌زند، آیا اجازه خواهد داد نهادهای تحت امرش همچون گروه ویژه اقدام مالی با رویکردی مستقل به تقابل با آنچه تروریست ادعا می‌کنند بپردازند یا این نهاد نیز همچون شورای حکام سازمان ملل صرفا ابزاری اتحصاری برای پیشبرد سیاست‌های آمریکا محسوب می‌شود.

کمدی در نشست خبری وزارت خارجه آمریکا

در یکی از نشست‌های اخیر وزارت خارجه آمریکا، موضوعی جنجالی درباره جایزه تعیین‌شده برای دستگیری ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام، توجه‌ها را جلب کرد.

یکی از خبرنگاران از سخنگوی وزارت خارجه پرسید که اگر فردی الجولانی را به پایگاه‌های آمریکایی در سوریه تحویل دهد، آیا این جایزه پرداخت خواهد شد؟

پاسخ مبهم سخنگو مبنی بر باقی ماندن جایزه به‌جای رفع ابهامات، به پیچیدگی ماجرا افزود.

خبرنگار دیگری با لحنی طنزآمیز پرسید که آیا دیپلمات‌های آمریکایی نیز می‌توانند این جایزه را دریافت کنند؟

این پرسش که به شایعات دیدار احتمالی مقامات آمریکایی با الجولانی اشاره داشت، با این پاسخ از جانب متیو میلر مواجه شد که اگر یک دیپلمات آمریکایی چنین درخواستی بدهد او متعجب خواهد شد.

روز بعد، خبری منتشر شد که باربارا لیف، نماینده ارشد وزارت خارجه آمریکا، در دیداری با الجولانی اعلام کرده است جایزه تعیین‌شده برای دستگیری او دیگر برقرار نیست. این تحول، پرسش‌های جدیدی درباره سیاست‌های دوگانه آمریکا در قبال گروه‌های تروریستی مطرح کرد.

پرسش کنایه‌آمیز خبرنگار درباره امکان دریافت جایزه توسط دیپلمات‌ها، به‌خوبی نشان‌دهنده تضاد میان اظهارات و اقدامات آمریکا بود و نقش منافع سیاسی در تعامل با گروه‌های تروریستی را آشکارتر کرد. این اتفاق بار دیگر یادآور شد که در معادلات دیپلماتیک با غرب، مفاهیمی چون تروریسم، نه بر اساس اصول ثابت، بلکه در خدمت اهداف سیاسی بازتعریف می‌شوند.

تعریف تروریسم از پنجره سیاست

سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد که در تعریف «تروریسم»، این کشور بیشتر به ملاحظات سیاسی و منافع ژئوپلیتیکی خود توجه دارد تا معیارهای حقوقی ثابت.

در شرایطی که تروریسم باید تهدیدی جهانی برای صلح و امنیت باشد، آمریکا از آن به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود در مناطق مختلف استفاده می‌کند.

گروه هیئت تحریر الشام که پیشتر در لیست گروه‌های تروریستی قرار داشت، به دلیل تغییرات در وضعیت سوریه و منافع آمریکا، دیگر هدف فشار قرار نمی‌گیرد و رهبر آن، که پیش‌تر به‌خاطر دریافت جایزه برای دستگیری‌اش تحت تعقیب بود، به‌عنوان یک مقام دیپلماتیک پذیرفته می‌شود.

این رویکرد نشان می‌دهد که مفهوم «تروریسم» در سیاست آمریکا به‌طور انعطاف‌پذیر و بسته به شرایط سیاسی تغییر می‌کند.

این تغییرات همچنین سوالاتی جدی را درباره اعتبار و پایبندی به اصول حقوقی بین‌المللی ایجاد می‌کند. آیا می‌توان تعریف تروریسم را به این‌صورت که بر اساس منافع روز تغییر کند، مبنای تعاملات بین‌المللی قرار داد؟

نمی‌شود به معاهداتی مبتنی بر تعاریف متزلزل تکیه کرد

ماجرای لغو جایزه برای ابومحمد الجولانی و روابط دیپلماتیک جدید آمریکا با گروه هیئت تحریر الشام، نشان‌دهنده تحولات مهمی در مفهوم «تروریسم» است که در سیاست‌های جهانی، به ویژه از سوی آمریکا، بیشتر به یک ابزار سیاسی بدل شده تا یک مفهوم حقوقی ثابت.

این تغییر رویکرد به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که تحت فشار نهادهایی همچون FATF قرار دارند، پیامدهایی جدی دارد.

FATF به‌طور رسمی برای مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پولشویی فعالیت می‌کند، اما فرآیندهای آن تحت تأثیر سیاست‌های جهانی قرار دارد و ممکن است به ابزاری برای اعمال فشار بر ایران تبدیل شود.

تصویب لوایح ضد تأمین مالی تروریسم در ایران، در ظاهر ممکن است راهی برای کاهش فشارهای بین‌المللی باشد، اما این اقدامات به‌طور غیرمستقیم می‌تواند در خدمت اهداف سیاسی کشورهای قدرتمند قرار گیرد.

آمریکا معیارهای خود برای تعیین گروه‌های تروریستی را بر اساس منافع استراتژیک خود تنظیم می‌کند، نه اصول حقوقی یا امنیتی ثابت. در حالی که گروه‌هایی مانند تحریر الشام از حمایت‌های سیاسی و دیپلماتیک برخوردارند، سپاه پاسداران ایران و گروه‌های مقاومت مردمی در لیست سازمان‌های تروریستی قرار می‌گیرند.

این وضعیت نشان می‌دهد که پذیرش بی‌قیدوشرط الزامات FATF ممکن است نتایج متفاوتی از آنچه که انتظار می‌رود، به دنبال داشته باشد.

حتی اگر ایران این الزامات را بپذیرد، احتمال دارد که فشارهای بین‌المللی همچنان ادامه پیدا کند، زیرا تصمیمات در این عرصه بیشتر بر مبنای سیاست‌های تغییرپذیر آمریکا و منافع ژئوپلیتیکی آن استوار است، نه اصول ثابت حقوقی لذا پذیرش لوایح هم خروج ایران از لیست سیاه را تضمین نمی‌کند و هم اگر این اتفاق بی‌افتد آن زمان تازه باب بهانه جویی‌ها علیه نهادهای قانونی ایران رسمیت یافته و احتمال طرح مطالبات زیاده‌خواهانه‌ای همچون انحلال نهادهای رسمی کشور نیز وجود دارد. نهادهایی که دامنه آن به سپاه محدود نمانده و طیف زیادی از ساختارهای فرهنگی و اقتصادی را در برخواهد گرفت.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعریف دلبخواه از تروریسم؛ ابزار سیاسی کاری آمریکا بیشتر بخوانید »

عطوان:فتنه آمریکایی-اسرائیلی-ترکی در سوریه شکست می‌خورد

عطوان: فتنه آمریکایی-اسرائیلی سوریه شکست می‌خورد


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم و تحلیلگر برجسته فلسطینی، در مقاله جدید خود به تحولات اخیر سوریه در سایه حمله تروریست‌ها به شمال این کشور اشاره کرده و نوشت: حملاتی که تروریست‌ها به سرکردگی هیئت تحریرالشام و با مشارکت نیرو‌های خارجی در سوریه انجام داده‌اند، تصادفی و ناگهانی نبود؛ بلکه در چارچوب یک طرح آمریکایی- اسرائیلی- ترکی قرار دارد که از چندین ماه قبل و حتی بیشتر، در اتاق‌های سری و پشت در‌های بسته سازماندهی می‌شد.

محور آمریکا به دنبال احیای فتنه ۲۰۱۱ در سوریه هست

عطوان افزود، ما اکنون در مقابل تلاش‌ها برای احیای سناریوی بحران سال ۲۰۱۱ در سوریه قرار داریم که همین طرف‌ها (محور آمریکایی- صهیونیستی) تدارک دیده بودند. حمله تروریست‌ها به حلب و سیطره آنها بر بیش از نیمی از این شهر ظرف کمتر از یک روز، بسیاری را غافلگیر کرد. در این میان ارتش سوریه به منظور جلوگیری از خسارات زیاد، یک عقب نشینی تاکتیکی انجام داد تا با سازماندهی مجدد اوضاع خود، آماده پس گرفتن حلب و بیرون کردن متجاوزان شود؛ همانند اتفاقی که چند سال قبل انجام شد.

در ادامه این مقاله آمده هست: آنچه که اکنون در سوریه رخ می‌دهد، تکرار واقعی سناریویی هست که آمریکا از سال ۱۹۹۱ در عراق آغاز کرده بود؛ یعنی تحمیل یک محاصره قحطی خفه کننده علیه این کشور تا اشغال نظامی آن بعد از ۱۲ سال، که منجر به تغییر نظام عراق شد. اما نمی‌توانیم بگوییم اتفاقی که برای عراق رخ داد، در سوریه هم تکرار می‌شود؛ زیرا سوریه دارای یک ارتش قوی و یک کانون بزرگ حمایت مردمی هست. علاوه بر آن، سوریه یک هم پیمان راهبردی مانند روسیه به ریاست ولادیمیر پوتین دارد و همچنین از حمایت بالای محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی ایران برخوردار هست که یک قدرت نظامی بزرگ به شمار می‌رود. همچنین بازو‌های نظامی محور مقاومت که در لبنان، عراق، یمن و فلسطین اشغالی هستند، کنار سوریه ایستاده‌اند.

این تحلیلگر فلسطینی ادامه داد، بر همین اساس شکست این سناریوی آمریکا علیه سوریه امری بسیار محتمل هست؛ همانطور که این سناریو در نسخه اول خود در سال ۲۰۱۱ هم شکست خورد.

عواقب دخالت ترکیه در توطئه آمریکا و اسرائیل علیه سوریه

عطوان در ادامه به نقش رژیم صهیونیستی در فتنه جدید تروریسم در سوریه اشاره و تاکید کرد که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر مستقیماً در تجاوز تروریست‌ها به شمال سوریه دخالت دارد. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه در نشست خبری روز شنبه مدعی شد که کشورش هیچ ارتباطی با اتفاقات حلب و ادلب ندارد. اما روشن هست که هیچکس این ادعا‌ها را باور نمی‌کند؛ زیرا گروه‌های تروریستی شرکت کننده در تجاوز به شمال سوریه هرگز بدون اطلاع و هماهنگی با سازمان اطلاعات ترکیه که حامی و تجهیز کننده آنهاست، حتی یک تفنگ بادی هم به شمال سوریه شلیک نمی‌کنند.

در ادامه این مقاله آمده هست: این دخالت ترکیه در اتفاقات شمال سوریه به هر اندازه‌ای که باشد، برای رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و دولت او و نیز امنیت ملی این کشور و روابط آن با روسیه پیامد منفی دارد. این حمله تنها به معنای نقض توافقنامه آستانه و توافق‌های سوچی نیست و شاید حملات مشترک ارتش سوریه و روسیه که منجر به کشته شدن صد‌ها تن از عناصر تحت حمایت ترکیه شد، مقدمه‌ای برای درگیری نظامی روسیه و ترکیه باشد.

عبدالباری عطوان خاطرنشان کرد: اگر اردوغان که نمی‌تواند جاه‌طلبی‌های خود را در حلب سوریه و موصل عراق پنهان کند، بخواهد نیرو‌های سوری را از حلب بیرون کرده و متحدان خودش در صفوف مخالفان دولت سوریه را بر ادلب و دیگر مناطق در شمال سوریه مسلط کند تا به این ترتیب آوارگان سوری را از ترکیه اخراج کند، بسیار در ارزیابی‌های خود اشتباه کرده هست؛ زیرا برعکس این اتفاق خواهد افتاد و ممکن هست صد‌ها هزار آواره جدید به سمت مرز‌های ترکیه فرار کنند.

فتنه محور آمریکا و مزدورانش علیه سوریه شکست می‌خورد

این تحلیلگر عرب زبان با اشاره به مداخله غرب در فتنه تروریسم علیه سوریه تاکید کرد: استفاده جبهه النصره از پهپاد‌ها و موشک‌های مدرن که برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد از اوکراین آمده‌اند و مستشاران اوکراینی بر استفاده از آنها نظارت دارند، قطعاً به معنای عبور از همه خطوط قرمز روسیه بوده و نقش مخفی ترکیه در جنگ اوکراین را هم فاش می‌کند.

عطوان ادامه داد: من زمانی که در ماه مه ۲۰۲۳ با آقای بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در منزل او دیدار کردم، به من گفت که اعتمادی به اردوغان ندارد و تا زمانی که همه نیرو‌های ترکیه از خاک سوریه خارج نشوند با او ملاقات نخواهد کرد و تحت هیچ شرایطی از این شرط خود عقب نشینی نمی‌کند؛ بنابراین من از اینکه آقای بشار اسد چندین بار درخواست اردوغان برای آشتی و برگزاری نشاست دوجانبه میان آنها تحت نظارت پوتین را رد کرده و آن را مشروط به اخراج همه نیرو‌های ترکیه از سوریه دانست، تعجب نکردم.

در پایان این یادداشت تاکید شده هست: بنابراین شانس موفقیت این توطئه سه جانبه آمریکایی- اسرائیلی- ترکی برای تجزیه سوریه و تغییر نظام آن در چارچوب سناریوی نتانیاهو برای ترسیم خاورمیانه جدید زیر پرچم اسرائیل، بسیار کم هست. همچنین ما فکر نمی‌کنیم که ایران و روسیه در برابر این توطئه دست بسته بمانند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

عطوان: فتنه آمریکایی-اسرائیلی سوریه شکست می‌خورد بیشتر بخوانید »

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟



در اغتشاشات اخیر در کشور تمرکز یارگیری از سوی ضدانقلاب روی همین نسل NEET بوده است؛ استفاده از محتوای هیجانی و اغواگر با استفاده از ظرفیت بی بندباری گروه‌هایی چون رپرها، هیچهایکرها قابل توجه است!

سرویس سیاست مشرق- نزدیک به سه ماه قبل از برگزاری انتخابات مجلس هشتم اعضای طیف افراطی دفتر تحکیم وحدت (طیف افراطی علامه) در دفتر حزب منحله مشارکت جمع شده بودند تا درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات با اصلاح‌طلبان به جمع‌بندی برسند، در آن جلسه سعید حجاریان تئوریسین مشارکتی‌ها به دانشجویان گفت که مجلس را باید دوباره به دست بگیریم و آن را تبدیل به مهستان کنیم! اشارات مبهم این اصلاح‌طلب استخوان خردکرده در سیاست برای دانشجویان خیلی ملموس نبود، زیرا تصور قاطع افراد حاضر در جلسه آن بود که توافقی میان رادیکال‌ها و افراطی‌ها بسته‌شده و انتخابات تحریم خواهد شد؛ اما برخلاف تصور حاضران جمع‌بندی حزب متفاوت از درخواست این گروهک شبه دانشجویی بود.

حجاریان در آن روزبه دانشجویان گفت که دولت فشار سیاسی را روی اصلاح‌طلبان زیاد کرده و تنها راه خروج از این وضعیت آن است که جناح چپ مجلس را در دست بگیرد، این سخن به مذاق دانشجویان خوش نیامده و بگوومگوی شدیدی میان حاضران در جمع شکل گرفت. یکی از دانشجویان رو به حجاریان گفت که در بهار اصلاحات که مجلس و دولت را باهم در دست داشتید چه گلی در بر ما زدید که این بار دوقطبی سیاسی می‌تواند بهتر آن را بزند! این جمله باعث ناراحتی شدید اعضای حزب شد تا جایی که شکوری راد به یکی از دانشجویان گفت که خودتان را با تحکیم وحدتی‌ها در دهه هفتاد مقایسه نکنید، شما جوجه فوکولی‌های کراواتی را چه به سیاست!

همین جمله تحقیرآمیز کافی بود تا جلسه به‌هم‌خورده و دانشجویان رادیکال با دلخوری از دفتر حزب منحله مشارکت بیرون بزنند؛ دو روز بعدازاین ماجرا این افراد به دیدار عبدالکریم سروش رفته و از او چاره‌جویی می‌کنند. پدر معنوی رادیکالیسم سیاسی در ایران به دانشجویان توصیه می‌کند که قید همکاری با اصلاح‌طلبان را زده و راه خودشان را بروند؛ این توصیه خاص سیاسی باعث شد این دست دانشجویان با برگزاری چند میتینگ در حیاط دانشگاه انتخابات را تحریم کنند.

آن روزها سیاست‌مدار اصلاح‌طلب با تمسخر تیپ و قیافه دانشجویان باعث شد بدنه پوستر چسبان در انتخابات از چپ‌ها فاصله گرفته و این جناح سیاسی حتی نتواند یک فراکسیون اقلیت ضعیف در مجلس تشکیل بدهد؛ پس‌ازاین ماجراها علوی‌تبار در یادداشتی نوشت که جنبش دانشجویی به پایان خط رسیده است.

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

اصلاح‌طلبان در دهه هشتاد ظاهر دانشجویان رادیکال را مورد تمسخر قرار می‌دادند

آتش‌بازی نسل NEET در اغتشاشات

طنز روزگار آن است که ۱۵ سال پس‌ازآن شکست سیاسی خردکننده، همان گروهک سیاسی که روزگاری تیپ ظاهری چند دانشجو را تمسخر کرده و آن‌ها را فوکولی خوانده بود؛ این روزها پشت فحاش‌ترین بخش از اغتشاشات دانشجویی سنگر گرفته و زیر شعارهای گروهک‌های تروریستی پژاک سینه می‌زند.

 ازجمله این افراد همان علی شکوری راد است که به علت خلوت شدن احزاب سیاسی اصلاح‌طلب از رده سه به سطح یک‌درمیان ژنرال‌های سیاسی راه پیداکرده و با بی‌بندوباری بخش دانشجو نما در اغتشاشات هم‌صدا شده است، البته این هم‌راستا شدن باهدف میرایی در جریان اصلاحات باهدف یارگیری و ارتقاء سطح رأی دومیلیونی در انتخابات برای هسته سخت اصلاحات آورده سیاسی ندارد؛ زیرا طیف رادیکالیزه شده در دانشگاه قبل از هر چیز از روی همین فسیل‌های حزبی رد شده و برای فرش قرمز آن‌ها هیچ علامت وصلی ارسال نمی‌کند.

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

چپ افراطی با چهار فاصله نسلی از NEET حمایت می‌کند!

البته سواری ندادن طیف فحاش در برخی دانشگاه‌ها به چپ رادیکال انتخابات محور اتفاقی نیست!

چهل روز پس از آغاز برخی اغتشاشات در تعدادی از محلات آتش این آشوب‌ها فروکش کرده است، این وضعیت برای سرویس‌های اطلاعاتی غربی علامت مطلوب محسوب نشده از این رو سعی کرده‌اند فشار حداکثری اغتشاشات را در درون برخی دانشگاه‌های مستعد حفظ کنند ودشمن روی بمب NEET دست گذاشته است.

پمپاژ روزانه سرخوردگی، بیکاری و ناامیدی اجتماعی از سوی رسانه‌های ضدانقلاب و بیگانه و نیز شبکه‌های اجتماعی باهدف انباشت نارضایتی و نبودن افق روشن فضا برای ظهور و بروز نسلی خشن فراهم شود!

گروه NEET (Not currently engaged in Employment, Education or Training) مجموعه‌ای از افرادی است که شعارشان آن است که نه کار می‌کنند؛ نه درس می‌خوانند و نه علاقه دارند حرفه‌ای را بیاموزند، این روزها این شعار در برخی دانشگاه‌ها شنیده‌شده و مخاطب آن افرادی است که سعی دارند با بدترین شکل ممکن آنارشیستی برخورد کنند. تعدد این افراد بدون انگیزه، آینده‌نگری و هدفمندی باقدرت تخریبی نسبی باعث شده است که محور التهابات اجتماعی در دانشگاه‌ها بالا برود.

نسل NEET در ادبیات علوم اجتماعی و روان‌شناسی شامل طیفی آسیب‌پذیر است که نیاز به حمایت اجتماعی دارد و در طبقه اقشار آسیب‌پذیر دسته‌بندی می‌شود. بررسی داده‌های آماری سازمان بین‌المللی کار (ILO) در این زمینه نشان می‌دهد بالاترین نرخ شاخص NEET جوانان در سطح جهان مربوط به کشور ترینیدادوتوباگو در آمریکای جنوبی است، به‌طوری‌که نرخ NEET جوانان این کشور حدود ۵۲ درصد بوده است. پس‌ازاین کشور، زیمبابوه با نرخ ۴۸ درصدی در رتبه دوم، یمن با نرخ ۴۵ درصدی رتبه سوم، زامبیا با نرخ ۴۴ درصدی در رتبه چهارم و تاجیکستان با نرخ ۴۲ درصدی در رتبه پنجم قرار دارند.

البته وضعیت NEET در داخل کشور در برخی استان‌ها در وضعیت نامطلوبی قرار دارند، به‌طوری‌که طبق داده‌های آماری استان سیستان با نرخ NEET حدود ۴۸٫۲ درصدی در رتبه اول کشور، گلستان با نرخ ۴۴ درصدی در رتبه دوم، هرمزگان با نرخ ۴۳٫۸ درصدی در رتبه سوم، کرمانشاه با نرخ ۴۲٫۸ درصدی در رتبه چهارم، لرستان با نرخ ۴۲٫۱ درصدی در رتبه پنجم دارای نرخ بالای NEET هستند.

در اغتشاشات اخیر در کشور تمرکز یارگیری از سوی ضدانقلاب روی همین نسل NEET بوده است؛ استفاده از محتوای هیجانی و اغواگر با استفاده از ظرفیت بی بندباری گروه‌های هنری مانند رپرها، هیچهایک‌ها ونیز گسترش مجدد فرهنگ هیپی‌ها به طرز چشم‌گیری افزایش داشته و باعث انشقاق فرهنگی شده است؛ تا جایی که در شبکه‌های اجتماعی با دو جامعه ایرانی روبرو هستیم، یکی جامعه متوازن در فضای اکثریت و دیگری جامعه درهم‌ریخته و ناهمگون در فضای مجازی! این وضعیت روی دانشگاه‌ها به‌عنوان نیروی محرک نخبه‌گرا تأثیر گذاشته و بخش رادیکالیزه شده را به جلو هل داده است.

نسل NEET با عبور از ساختارها و حریم‌های اجتماعی و قواعد پذیرفته‌شده فرهنگی و نیز ارزش‌های ملی و اسلامی خودش را از کلونی‌های زیرزمینی جدا کرده و این روزها در برخی خیابان‌ها و به‌خصوص مراکز علمی و فرهنگی جولان می‌دهد؛ این نسل با باورهای ضعیف مورد استقبال سرویس‌های بیگانه قرارگرفته و روی آن مانور تبلیغاتی شدید می‌دهند. نسل NEET در دانشگاه لیدر اصلی اغتشاشات بوده و مدلی خاص از اغتشاش ر پیش می‌برد.

در آشوب‌های چندهفته‌ای دشمنان روی موج‌سواری گروهک‌ها و فعال کردن هسته‌های داخلی پس از ورود نسل NEET به صحنه حساب ویژه باز کرده‌اند، البته آنچه باعث شد محاسبات آن‌ها به هم بخورد ظرفیت آماده و پا به کاری بود که از خط آشوب عقب‌مانده و این مدل عملیاتی تنها به درون برخی دانشگاه‌ها محدودشده است. در این پروژه سعی شده بود که فرآیند جامعه‌پذیری تحرکات جوکرها زیر پرچم نسل NEET افزایش‌یافته و باعث تغییرات فرهنگی در طیف خاکستری شود.

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

الگو سازی از زندگی هیچهایکرها و رپرها برای نسل NEED

استفاده از ظرفیت NEET در اغتشاشات در پنج پرده پیش رفته است:

۱-بررسی و تحلیل گفتمان و تاکتیک‌های لیدرهای خارج نشین دریک ماه اخیر نشان می‌دهد که ترویج فحاشی و عادت دادن جامعه به ادبیات رادیکال به شدت افزایش‌یافته و به‌عنوان نقطه عزیمت به آن می‌نگریستند؛ از نگاه این افراد نسل NEET یک شبکه بدون ساختار و سازمان و ژله‌ای مانند و همچنین غیر ایدئولوژیک است که به دلیل نداشتن سابقه امنیتی با رویکرد سلبی می‌تواند نبض اغتشاشات را در دست بگیرد.

۲– طراحی استراتژی ترویج فحاشی و اقدامات رادیکال در سطل دانشگاه با این هدف پیش رفته است که به‌تدریج این مدل رفتاری به‌عنوان الگو از سوی بخش نخبه جامعه به سایر اقشار اجتماعی تسری یافته و میرایی یابد.

۳-صحنه‌گردانی دانشگاه میزان تابعین بیرونی را افزایش داده و به‌مرور خط پیوندی میان این دو ایجاد می‌کند.

۴– اگر تابلو اغتشاشات در دانشگاه بماند؛ یارگیری نیروهای گروهکی از طیف سفید و بدون سابقه افزایش‌یافته و مانند نخستین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاه لانه گروهکی می‌شود، در آن زمان با حضرت امام (ره) و اجرای انقلاب فرهنگی محیط مقدس دانشگاه را از حیث این افراد پاک شد.

۵– استفاده از ترکیب مختلط و دانشجویی فضای التهاب در کشور حفظ‌شده و در بزنگاهی خاص انرژی تخلیه نشده در دانشگاه به خیابان خالی شود.

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟

یک مطالعه میدانی از عوامل مؤثر در اغتشاشات نشان می‌دهد که طیف گسترده‌ای از افراد (نزدیک به ۶۵ درصد) به دلیل هیجانات به حلقه آشوب‌ها وصل شده است، در دانشگاه‌ها برگزاری تجمعات غیرقانونی در محیط‌های آموزشی و دانشگاهی، فعالیت و تبلیغ به نفع گروهک‌های تروریستی و مکاتب الحادی، ایجاد بلوا و آشوب در محیط دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی و نیز فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک در محیط دانشگاه و توهین به ساحت مقدس دانشگاه و به‌صورت کلی عدم رعایت شئون دانشجویی مطابق با منشور انضباطی دانشجویان همچنین ایجاد درگیری فیزیکی با دانشجویان و مسئولان انضباطی دانشگاه‌ها، پرخاشگری و ضرب‌وجرح، شعارنویسی و اهانت به مقدسات نشانه‌هایی روشن از آن دارد که دشمن از ظرفیت NEET برای آشوب سازی استفاده کرده است.

واقعیت آن است که اگر در دهه هفتاد و هشتاد برخی گروه‌های دانشجویی با گروهک‌های ضدانقلاب به‌صورت رسمی ائتلاف کرده بودند در یک دهه گذشته این ارتباط به‌صورت حلقه‌های غیر سازمان‌یافته تغییر جهت یافته است، این وضعیت باعث شده است که NEET محفل مناسب برای ارزیابی دشمن از وضعیت اغتشاش در داخل باشد.

 در محاسبات صورت گرفته دانشگاه‌ها باید تا روز ۱۶ آذر به بالاترین سطح از رادیکالیسم رسیده و مسیر خود را به بیرون از آن پیدا کنند؛ این وضعیت البته پایداری چندانی ندارد، در شرایطی که ماشین تولید اغتشاشات با ناامیدی مطلق از مردم روی شکاف نسلی و نیز تولید خشم و نفرت حساب بازکرده است، لازم است که مسئولان وزارت علوم، فضای فرهنگی را از حدود گروهکی جدا کنند. برخورد آموزشی با محوریت کمیته‌های انضباطی با افراد خاطی و توجه به انقلاب فرهنگی جدید در برابر قلع‌وقمع فرهنگی دشمن باعث انزوای اغتشاش‌گران خواهد شد.

در طول دو دهه گذشته انبوهی از سمینارها، کارگروه‌ها، همایش‌ها، تشکیل شده و نیز مقادیر قابل‌توجهی پژوهش صورت گرفته و کتب و مقالات زیادی نوشته شده که موضوع آنها آسیب‌شناسی آموزش‌عالی و دانشگاه‌ها و تلاش برای ارائه روش‌های مشکل‌گشایی آنها بوده است. اما نتیجه آن عملیاتی نشده است؛ فراموش نکنیم که در پروژه ویران سازی، دشمن ابو محمد جولانی رهبر یک گروهک جنایتکار است نه دانشجوی سال دوم دانشگاه دمشق!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده رادیکالیزه کردن فضای دانشگاه‌ها در اغتشاشات/ جوکرها در دانشگاه چه می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »