محمد حسین رجبی دوانی

چرا امام حسن عسکری را کمتر می‌شناسیم؟+صوت

چرا امام حسن عسکری را کمتر می‌شناسیم؟+صوت



کارشناس تاریخ تشیع معتقد است یکی از دلایلی که امامان بعد از ثامن الحجج(ع) و به ویژه امام حسن عسکری(ع) کمتر در جامعه شناخته شده هستند خباثت خلفای بنی عباس است.

  • جاباما -استیکی سایت

امروز دوم آبان، مصادف با هشتم ربیع الثانی و سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) است؛ امامی که در یکی از سخت ترین دوره های تاریخ اسلام زندگی کرد؛ به گونه ای که آن حضرت با وجود تمام فشارهای حکومت عباسی برای دفاع از اسلام جلسات شبانه با شیعیان برگزار می کردند و همچنین یک شبکه ارتباطی با شیعیان در مناطق مختلف مانند عراق و کوفه ایجاد و از طریق سازمان وکالت، افرادی را به عنوان نماینده خود معرفی می کردند. البته برقراری ارتباط به سادگی ممکن نبود و حتی گاهی مجبور می شدند پیام خود را طی نامه ای در عصایی قرار داده و به شیعیان برسانند.

یکی دیگر از کارهای آن حضرت برای شیعیان، موضوع آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت بود و امام حسن عسکری (ع) در آن وضعیت خفقان و شرایط دشوار باید امام زمان (عج) را مخفی نگه می داشتند ولی از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند

یکی دیگر از کارهای آن حضرت برای شیعیان، موضوع آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت بود و امام حسن عسکری (ع) در آن وضعیت خفقان و شرایط دشوار باید امام زمان (عج) را مخفی نگه می داشتند ولی از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند. بر اساس برخی روایات تاریخی امام عسکری (ع) به قدری مظلوم بودند که حتی به برخی شاگردان و شیعیان سفارش به رازداری می کردند، به گونه ای که شیعیان حتی در کوچه نمی توانستند به آن حضرت سلام کنند و آن حضرت هفته ای دو بار به حکومت عباسی احضار می شد.

امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۲ هجری در چنین روزی در مدینه متولد شدند و در سن ۲۹ سالگی در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری به دستور معتمد عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند. آن حضرت از نظر موقعیت جغرافیایی در بدترین شهر جهان اسلام ساکن بودند. یعنی شهر سامرا که ۲۰ سال قبل از آن عبادتگاه مسیحیان بود و توسط دربار عباسی از مسیحیان خریداری شده بود. در واقع این شهر، تبعیدگاه محسوب می شد و امام یازدهم، مشکلات بسیاری در آنجا داشتند، به گونه ای که آن حضرت مجبور بودند هفته ای دو بار خودشان را به دربار عباسی برساندند و گزارش بدهند.

در واقع آن حضرت تحت نظارت و کنترل حکومت بودند و بازجویی می شدند. از طرف دیگر دربار حکومت عباسی به شدت امام را کنترل می کرد و ارتباطات آن حضرت با مردم را بررسی می کرد. چون حکومت در این زمینه سختگیری می کرد و شیعیان حق نزدیک شدن به امام عسکری (ع) را نداشتند. این وضعیت حتی در منزل امام عسکری (ع) به گونه ای بود که آن حضرت مجبور بودند به گونه ای مخفی کاری کنند تا دشمنان از وجود امام عصر آگاه نشود. امام عسکری (ع) از یک طرف باید وجود نورانی امام عصر (عج) را مخفی نگه می داشتند و از طرف دیگر باید امام زمان (عج) را به شیعیان معرفی می کردند. دربار عباسی نیز به شدت امام را کنترل می کرد. چون بر اساس روایات می دانستند از خانه امام حسن (ع) کسی به دنیا خواهد آمد که منجی جهان خواهد بود.

محمدحسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به فشارهای شدید دستگاه های فاسد خلافت اموی و عباسی به ویژه از اواخر امامت امام هفتم و عصر امامت علی بن موسی الرضا (ع) برای محدود کردن امامان معصوم گفت: کم کم جامعه اسلامی از اواخر امامت موسی بن جعفر(ع) متوجه شدند که امامان ما چه شخصیت هایی هستند. لذا زمانی که مامون، امام رضا (ع) را به ایران فراخواند، اینگونه نبود که فقط در نیشابور از آن حضرت استقبال کنند. بلکه در هر شهری که حضرت حضور پیدا می کردند، مردم آن شهر از آن حضرت استقبال می کردند درحالی که بسیاری از آن ها شیعه هم نبودند و از طرف دیگر مامون تاکید کرده بود که امام را از شهرهایی عبور ندهند که مردم آن شیعه هستند و نیشابور نیز از این جهت در تاریخ جاودانه شده که در آن زمان به عنوان مرکز بزرگ حدیثی اهل سنت بوده و محدثان این وقایع را ثبت کردند.

وی افزود: بر همین اساس امام در جامعه اینگونه شناخته می شود و شیعه گسترش عجیبی پیدا می کند و امامان بعدی یعنی امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام را به عنوان ابن الرضا می شناسند. وقتی متوکل، امام هادی (ع) را احضار کرده بود و یحیی بن هرثمه از طرف متوکل، آنان را همراهی می کرد، امام دهم به همراه فرزند خردسالش، امام حسن عسکری (ع) به بغداد آمدند. آن ها وقتی به بغداد یعنی مرکز عباسیان رسیدند، با استقبال گسترده ای روبرو شدند به گونه ای ازدحام جمعیت استقبال کنندگان به گونه ای بود که نصف روز طول کشید تا از دروازه بغداد به مرکز شهر برسند و مردم روی پاهای خود بلند می شدند تا ابن الرضا را زیارت کنند. این درحالی بود که بسیاری از عباسیان هنوز در بغداد بودند و هرچند مرکز خلافت چند سالی به سامرا منتقل شده بود ولی دوباره به بغداد بازگشت.

این پژوهشگر تاریخ شیعه ادامه داد: حالا این صحنه را در کنار صحنه ای بگذارید که امام کاظم (ع) را دستگیر کرده و به زندان انداخته اند و از مردم بغداد هیچ انعکاسی در حمایت امام دیده نمی شود ولی اوضاع در اثر فعالیت های ائمه به گونه ای تغییر کرد که امام هادی و فرزندش با استقبال پرشور مردم وارد بغداد شدند.

وی اضافه کرد: از زمان امام کاظم به بعد امامان را در زندان انداختند تا ارتباط آن ها با بدنه جامعه قطع شود. چون مردم کم کم ائمه را شناخته و به آن ها رو می آوردند. وقتی مامون به امام رضا می گوید که می خواهد خلافت را به آن حضرت واگذار کند، امام در پاسخ می فرماید قبل از اینکه تو بخواهی این کار را انجام دهی امضای من در سراسر جهان اسلام خوانده می شود. یعنی منتی بر سر من نگذار و این کار تو چیزی به من اضافه نخواهد کرد.

امام عسکری که در محدودیت و در سامرا بودند و دشمن خبیث هم به خیال خام خود کاری کرده بود که حضرت نتواند ازدواج کند و آخرین حجت خدا به دنیا نیاید

رجبی دوانی افزود: وکلای امامان در کشورهای مختلف، تشیع را گسترش دادند و دستگاه خلافت از این کار وحشت داشت و می خواست ارتباط امامان را با بدنه جامعه قطع کند. یکی مثل هارون با حماقت و خباثت حجت خدا را به سیاه چال می افکند و کسی دیگر مثل مامون که هوشیارتر از پدر بود، همان کار پدرش را انجام داد ولی امام رضا (ع) و بعد امام جواد(ع) را در کاخ زندانی کرد و زمانی که معتصم، برادر مامون به قدرت رسید او نیز امام را در کاخ زندانی کرد و همانجا به شهادت رساند.

وی اظهار داشت: اگر سن ائمه کوتاه است، به همین دلیل است که نمی خواهند امامان بعد از امام کاظم که بالاترین آن ها امام رضا با ۵۵ سال است، شناخته شوند. امام عسکری که در محدودیت و در سامرا بودند و دشمن خبیث هم به خیال خام خود کاری کرده بود که حضرت نتواند ازدواج کند و آخرین حجت خدا به دنیا نیاید، آن حضرت را در ۲۸ سالگی به شهادت می رساند ولی با کمال تعجب وقتی خبر شهادت امام در سامرا منعکس می شود، شهر سامرا چنان شور و هیجان می شود و جمعیتی انبوه امام را تشییع می کنند که دشمن انتظار نداشت و این مساله نشان می دهد حتی در پایتخت خاص خودشان که هیچ شیعه ای هم آنجا وجود نداشته، چگونه امام آنجا مورد علاقه مردم بودند و هنگام نماز خواندن بر پیکر مقدس آن حضرت متوجه می شوند که امام ازدواج کرده و فرزند آن حضرت به دنیا آمده و در سن پنج سالگی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا امام حسن عسکری را کمتر می‌شناسیم؟+صوت بیشتر بخوانید »

کتابی بدون روضه‌خوانی‌های ملال‌آور + عکس


کتاب عقیله - کراپ‌شده

در «عقیله» با کتابی روبرو هستید که نویسنده‌اش بدون روضه‌خوانی‌های ملال‌آور، بیشتر از آن که احساسات شما را درگیر کند، اطلاعات نابی‌ می‌دهد که در «چینش»، «نوع قلم» و «انتخاب زاویه دید» کم‌نظیر است.



منبع

کتابی بدون روضه‌خوانی‌های ملال‌آور + عکس بیشتر بخوانید »

«رویش‌ها» ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند


رویش‌ها تضمین‌کننده بقای انقلاب اسلامی هستندبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ریزش‌ها در انقلاب اسلامی هنوز هم ادامه دارند؛ کسانی که در مقاطع مختلف با ضدانقلاب مقابله می‌کردند، امروز به دلیل زیاده‌خواهی‌ها گرفتار مشکلاتی شده‌اند. تا وقتی خط حق وجود دارد ما نباید از ریزش‌های این دسته از افراد تعجب کنیم! اما انقلاب اسلامی رویش‌های تأثیرگذاری هم معرفی کرده که نمونه بارز آن جوانان مدافع حرم هستند که در میدان نبرد با تکفیری‌ها برای دفاع از دستاورد‌های انقلاب اسلامی سلحشورانه گام برمی‌دارند. دشمن تلاش دارد این روح انقلابی را از ارکان نظام، خاصه مجلس و حوزه‌های علمیه بگیرد؛ باید در مقابل این طرز تفکر تمام‌قد بایستیم.

محمدحسین رجبی‌دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) درباره ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی و ویژگی‌های مجلس و حوزه علمیه انقلابی مصاحبه‌ای با «صبح صادق» داشته است که در ادامه مشروح آن آمده است.

تحلیل شما از ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی چیست؟

انقلاب اسلامی همچون انقلابی که وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) پدید آورد، در حرکت رو به جلوی خود با ریزش‌هایی مواجه بود؛ زیرا گروهی همان‌گونه که به پیامبر (ص) پیوستند و به آن حضرت ایمان آوردند، پس از رحلت آن بزرگوار به سبب اینکه ایمانی استوار نداشتند و ولایت پیامبر را به‌درستی درک نکرده و به ولایتش ایمان نیاورده بودند، با وجود ابراز ارادت و علاقه به پیامبر (ص)، اما بزرگ‌ترین سفارش و مهم‌ترین رکن اسلام که ولایت اهل‌بیت (ع) بود را نادیده گرفتند و ریزش کردند؛ افراد با سابقه‌ای که بعضاً هم سوابق خوب و درخشانی داشتند.

گروهی همان موقع پس از رحلت پیامبر (ص) با قصد خلافت و کنار زدن حضرت علی (ع) و گروهی هم هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید با وجود اینکه در دوران پیامبر (ص) از یاران و مدافعان آن وجود مقدس بودند، چون در طول این ۲۵ سال به قصد خلافت به مظاهر دنیا آلوده شده بودند و ارزش‌های دنیایی جای ارزش‌های الهی را گرفته بود، با امیرالمؤمنین (ع) درافتادند و حتی به قصد براندازی، فتنه‌هایی را به آن وجود مقدس تحمیل کردند. در این عرصه هم ما چنین مسئله‌ای را شاهد هستیم. با انقلاب اسلامی بسیاری که با حرکت نجات‌بخش حضرت امام (ره) همراه بودند و چه‌بسا تلاش‌ها و زجر‌هایی را هم در این راه تحمل کرده بودند، اما چه در حیات حضرت امام (ره) و چه پس از رحلت آن مرد الهی وقتی انتظارات‌شان برآورده نشد، ریزش کردند. افرادی که بعضاً در جایگاه فقاهت هم بودند و در این مسیر سختی‌هایی را نیز متحمل شده بودند.

این‌ها وقتی انتظار داشتند مسئولیتی از جانب امام (ره) بگیرند و به آن نرسیدند، یا توقع داشتند که موقعیت ویژه‌ای پیدا کنند و به آن دست نیافتند، دچار ریزش شدند. افرادی مانند آقای لاهوتی که چقدر حضرت امام (ره) به او به دلیل سوابقش علاقه داشت، ولی او که اولین نماینده امام در سپاه بود کارش به جایی رسید با سپاهی که در اوج معنویت در آن دوران به‌سر می‌برد، درافتاد و جسارت‌ها و اهانت‌ها به سپاه کرد و با ضدانقلاب همگام و همزبان شد و ریزش کرد.

یا کسی مانند آقای منتظری که از برجسته‌ترین شاگردان امام (ره) بود و چه تلاش‌هایی را به کار بست و چه زندان‌ها و تبعید‌هایی را متحمل شد، اما می‌بینیم با اینکه مجلس خبرگان او را در جایگاه جانشینی امام (ره) برگزیدند، ولی متأسفانه به سبب همان لغزش‌ها و انتظارات نابجایی که داشت مقابل خط و راه امام (ره) می‌ایستد و جسارت‌هایی می‌کند و می‌گوید: «من کاری می‌کنم که خواب از چشمان امام (ره) برود» و حتی به امام (ره) نامه می‌نویسد و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را از ساواک شاه بدتر تلقی می‌کند و آن‌گونه، هم خود را ضایع کرد و هم کسانی را که تحت تأثیر او بودند.

این ویژگی حرکت‌های حق است که با یک چنین مواردی مواجه می‌شوند و این ریزش هنوز هم ادامه دارد. ما الآن هم می‌بینیم کسانی که سوابق و خدماتی در عصر امام داشتند، چگونه در آن دوره در برابر حوادث ضدانقلابی و استکباری که انقلاب را تهدید می‌کرد، ایستادند و عملکرد مناسبی از خود نشان دادند، اما بعضاً، چون آنچه را می‌خواستند و انتظار داشتند؛ البته زیاده‌خواهی هم بود و آنچه در اختیارشان بود این‌ها را اشباع نکرد، حاضر می‌شوند با همان‌هایی که پیشتر در قالب مخالفان خط انقلاب و امام (ره) با این افراد مقابله داشتند در یک جبهه قرار گیرند و به گونه‌ای عمل کنند که دشمنان روی آن‌ها و عملکردشان حساب باز کنند.

تا وقتی حق وجود دارد و افرادی هستند که زیاده‌خواهی‌هایی دارند و توجه به دنیا چشم آن‌ها را بر روی حقایق می‌بندد، این مسئله ادامه دارد و ما نباید از ریزش‌های آن‌ها تعجب کنیم. به لطف الهی در کنار ریزش‌ها که هر انقلابی هم با هر مرام و ایدئولوژی این ریزش‌ها را به خود دیده، اما انقلاب اسلامی ما رویش‌هایی هم دارد و این هم به سبب این ریزش‌هاست که شخصیت‌های باسابقه و دست‌اندرکار همین حرکت انقلابی به آن خیانت و از آن ریزش می‌کنند.

از سوی دیگر ما می‌بینیم نسل جوانانی که انقلاب را ندیده و امام را درک نکرده‌اند پدید می‌آید که شگفت‌انگیزتر از آن نسلی که با امام (ره) بوده، ایشان را درک کرده و با هدایتگری‌های ایشان انقلاب کرده، دغدغه انقلاب و حفظ آن را دارد. به همین سبب وارد عرصه می‌شود و از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع می‌کند. این امر تضمین‌کننده بقای خط امام و انقلاب است که با چنین رویش‌هایی نه‌تنها خیانت ریزش‌شده‌ها جبران می‌شود، بلکه ضمانتی برای حفظ انقلاب و دستاورد‌های آن با این وضعیت و عملکرد این رویش‌ها ایجاد می‌شود.

همان‌طور که اشاره شد خداوند به وسیله همین رویش‌ها انقلاب را حفظ می‌کند، مانند این جوانانی که ما امروز در عرصه‌های گوناگون علمی، فرهنگی و دفاعی می‌بینیم؛ عزیزان جوان متولد دهه ۷۰ که در دفاع از انقلاب اسلامی و در پاسداری از حرم حضرت زینب (س) این‌طور مظلومانه، عاشقانه و آگاهانه به شهادت می‌رسند. این‌ها رویش‌هایی است که تضمین‌کننده بقای انقلاب و نظام حاصل از انقلاب اسلامی است.

با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب بر حفظ روحیه انقلابی و انقلابی‌گری، شاخصه‌های مجلس انقلابی و حوزه‌های علمیه انقلابی چیست؟

تا هنگامی که ظلم، زور و ستم بر مستضعفان وجود دارد، انقلاب هم ادامه دارد. انقلاب تنها متعلق به ایران نیست. درست است که از ایران برخاسته و ایران مهد انقلاب اسلامی است، اما انقلاب، چون حاصلش نظام ولایت است و ولایت هم مأموریتی جهانی دارد، متعلق به یک کشور خاص یا جهان اسلام نیست. در واقع، برای نجات بشریت است و در عصر غیبت امام زمان (عج) این مأموریت الهی وقتی با انقلاب اسلامی و نظام ولایت ایجاد شد، برعهده، ولی فقیه است؛ لذا انقلاب تداوم دارد.

انقلاب هم از اصول با تکیه بر آرمان‌ها و اهداف مقدس بهره می‌گیرد و لذا معنا ندارد تا وقتی ظلم هست انقلاب بخواهد با ظالم کنار بیاید و با توجه به اینکه انقلاب تا ظهور امام زمان (عج) ادامه دارد، بنابراین نظامی که از انقلاب برخاسته باید در همه ارکان و ابعادش انقلابی باشد؛ از جمله آن‌ها مجلسی است که با وضع قوانین و نظارت بر دولت وظیفه بسیار سنگینی را برعهده دارد؛ بنابراین با توجه به اینکه به تعبیر حضرت امام (ره) مجلس عصاره ملت است و در مقابل ملت هم ملتی انقلابی است که یک نظام انقلابی دارد، طبیعتاً باید این مجلس انقلابی باشد.

اگر انقلابی نباشد مانند دیدگاه برخی می‌شود که می‌گفتند انقلاب تمام شده و مردم باید به خانه‌های خود برگردند، در حالی که امام این دیدگاه نادرست را درهم کوبیدند. از سویی اگر کشور، انقلاب و نظام با این مسئله درگیر شود خدایی ناکرده به کشوری مانند رژیم منحط سعودی و کشور‌هایی که ظواهری از دین و مذهب دارند که یا خنثی هستند یا ناخواسته مجری سیاست‌های استکبار می‌باشند، تبدیل می‌شود! لذا باید مجلس انقلابی باشد؛ باید حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا انقلاب از حوزه‌ها پا گرفت.

امام (ره) که رهبر بزرگ‌ترین انقلاب عصر حاضر بود، برخاسته از حوزه‌های علمیه است. رهبر معظم انقلاب هم که به زیبایی بیان فرمودند یک انقلابی هستم، برخاسته از حوزه‌های علمیه هستند. کسی که در طول این ۳۷ سال به خوبی با احساس مسئولیت نظام مقدس ولایت را همراهی کرده و با توطئه‌های دشمنان مقابله کرده این‌ها به سبب برخورداری از روحیه انقلابی بوده است؛ لذا دشمن تلاش دارد که این روح انقلابی را از ارکان نظام بگیرد. یکی از رکن‌های بزرگ حوزه‌های علمیه و دیگر ارکان مهم هم مجلس شورای اسلامی است که قانون تصویب می‌کند. اگر قوانین ما بخواهد مانند سایر کشور‌ها بدون حاکم بودن روح انقلابی وضع و تصویب شود، قطعاً به قهقرا می‌رویم؛ لذا اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید دارند ارکان نظام کماکان باید انقلابی باشد و درباره مجلس خبرگان نیز همین موضوع را بیان فرمودند، بر اهمیت این موضوع دلالت دارد؛ چراکه انقلاب زنده است، تداوم دارد و ارکان نظام برخاسته از انقلاب هم همچنان باید انقلابی باشد.

به نظر شما چه آسیبی از ناحیه کسانی که روحیه انقلابی ندارند می‌تواند به پیکره نظام وارد شود؟

اگر یک جریان غیرانقلابی بخواهد بر مجلس ما سیطره پیدا کند، همان طرز تفکری که معتقد است به دلیل ترس از آمریکا و زور او باید کوتاه آمد و از ارزش‌ها و آرمان‌ها عدول کرد، در حقیقت آنچه را که آمریکا و دشمنان آرزو دارند، محقق می‌کند. مجلسی که در مقابل تهدیدات آمریکا جا بزند و روحیه انقلابی نداشته باشد و به بهانه اینکه ما هم‌وزن قدرتی مانند آمریکا نیستیم و برای دفع خطر او باید از اصول‌مان عدول کنیم، نشان می‌دهد که خدایی ناکرده چه وضعیت نامطلوبی در انتظار خواهد بود.

همین‌طور اگر در حوزه‌های ما به این بهانه که حوزه‌ها نباید در مسائل سیاسی ورود پیدا کنند و فقط به درس و بحث و فقه و اصول بپردازند، این پشتوانه بزرگ حوزه از انقلاب دریغ داشته می‌شود و لذا وقتی که خدای نکرده انقلاب اسلامی از یک چنین پشتوانه‌ای تهی شود معلوم است که آسیب خواهد دید؛ چراکه مردم به هر حال مردمی مذهبی هستند و به روحانیت و به حوزه‌ها اعتماد و از آن‌ها حرف‌شنوی دارند. وقتی روحانیت در عرصه دفاع از انقلاب و نظام حضور نداشته باشد و وظیفه شرعی مردم در دفاع از نظام و ولایت را برای آن‌ها تبیین نکند، طبیعی است که چه پیامد‌های جبران‌ناپذیر و خطرناکی خواهد داشت.

انتهای پبام/ 112



منبع خبر

«رویش‌ها» ضامن بقای انقلاب اسلامی هستند بیشتر بخوانید »