محمد رسول‌اف

شیطانی به نام کاوه فرنام وجود دارد!

شیطانی به نام کاوه فرنام وجود دارد!



یکی از آفت‌های چنین تولیدات زیرزمینی و قانون‌شکنی، ضربات جبران‌ناپذیر به آبرو و اعتبار و اقتصاد سینمای ایران در داخل و خارج از کشور است.

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها جریانی صهیونیستی در پی ایجاد آشوب در میان سینماگران است و از هر فرصتی برای ایجاد دوگانه‌سازی استفاده می‌کند. یکی از تهیه‌کنندگانی که فیلم‌هایی متناقض با فرهنگ ایرانی تولید می‌کند و حتی از حضور در جشنواره‌های اسرائیلی هم اباحی ندارد، کاوه فرنام است که دو سال پیش فیلم «پسر ـــ مادر» را در جشنواره حیفا داشت و امسال نیز با فیلم «مرزهای بی‌پایان» و فیلم کوتاه «من، خود، من هم می‌رقصم»، به این جشنواره اسرائیلی رفت.

پروژه‌سازی در ایران و نمایش در جهان

امسال از سوی سازمان سینمایی گرچه گام مثبتی در مقابله با هنجارشکنی و قانون‌گریزی سینماگران متخلف و ضد ایرانی محسوب می‌شود و امیدواری‌هایی درخصوص ایجاد مسیر سلامت برای فیلمسازی ایجاد کرد اما می‌دانیم که شیطنت‌ها و تحرکات اینچنینی مدت‌ها قبل از فیلم کاباره در سینمای ایران کلید خورده بود و بعد از توقف این پروژه هم فیلمسازی زیرزمینی و پنهانی در جریان است و سینماگران شناخته شده و ناشناخته‌ای وجود دارند که به سهم خود، آتش بیار معرکه معاندان نظام هستند و همچنان به فعالیت‌های غیرقانونی خود ادامه می‌دهند.

آنچه بیش از همه در فیلم کاباره که با حضور یکی از بازیگران شناخته شده سینمای ایران ف.م و بدون حجاب و بدون رعایت موازین و هنجارهای عرفی و شرعی ساخته می‌شد و قصه بیکاری زنی را به تصویر می‌کشد که قبل از انقلاب در یک کاباره کار می‌کرد، خط دهی پروژه خارج از کشور بود و آن‌طور که در خبرها آمد، فیلم با سفارش و حمایت مالی تهیه کنندگی به نام کاوه فرنام مراحل ساخت خود را سپری می‌کرد. گرچه فرنام نسبت خود را با این فیلم تکذیب کرد اما حمایت همیشگی او از جریان فیلمسازی زیرزمینی و غیرقانونی، خود محل اشاره و بحث است و حتی تکذیب مشارکت مؤثر در ساخت کاباره را هم سست و دروغین جلوه می‌دهد.

شیطانی به نام کاوه فرنام وجود دارد!

دروغ‌های حقیقی

آیا کاوه فرنام واقعا سفارش ساخت فیلم کاباره را داده بود؟ حبیب ایل‌بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی شامگاه ۲۰مرداد در برنامه «نقد سینما» درباره توقف تولید فیلم کاباره، گفته بود: «در چند ماه گذشته جریانی که چند سال در ایران بود و از فیلم‌های خاص حمایت می‌کرد در خارج از کشور و به شکل علنی بیانیه‌های تفصیلی را ارائه داد و در شبکه‌های فارسی‌زبان اعلام کرد قصد دارد از فیلم‌هایی که بدون تشریفات قانونی ساخته می‌شوند، حمایت کند. همچنین افراد را تشویق به ساخت فیلم‌های بدون مجوز و بی‌حجاب کردند و ابایی نداشتند از این‌که این مورد را به شکل جدی اعلام کنند. به عنوان مثال، کاوه فرنام که در ایران دفتر داشت و مستندسازی می‌کرد، چند ویدئو منتشر و اعلام کرد می‌خواهد از فیلم‌های ساختارشکن حمایت کند. امسال در جشنواره فیلم کن هم این کار را کردند و در جشنواره فیلم برلین غرفه ایران را گرفتند تا از فیلم‌های این‌چنینی حمایت کنند.اما کاوه فرنام بلافاصله بعد از انتشار خبر توقیف پروژه در حال ساخت کاباره، هرگونه ارتباط با دست‌اندرکاران کاباره و سرمایه‌گذاری در این فیلم را رد کرد. بااین‌حال معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی به تکذیبیه منتشرشده از سوی کاوه فرنام مبنی‌بر عدم دخالت در این پروژه، توضیح داد: «این افراد پول‌های زیادی برای مبارزه با سینمای ما و حوزه‌های دیگر خرج می‌کنند. فیلمی که امسال در بازار فیلم کن نمایش دادند، عوامل دفتر آقای فرنام ساخته بودند. یعنی پول به داخل آورده و فیلم ساخته بودند. درباره مورد خاص فیلم کاباره اطلاعات بیشتری طی روزهای آینده منتشر می‌شود اما آنچه کارگردان و تهیه‌کننده اعلام کرده‌اند این است که سرمایه‌گذار فیلم آقای فرنام است.»

گرچه آن مورد ایل‌بیگی درباره انتشار اطلاعات بیشتر طی روزهای آینده از فیلم کاباره تحقق پیدا نکرد و درباره عوامل آن و عواقب هنجارشکنی‌شان اطلاع‌رسانی نشد! طبیعی است که در منابع مختلف از جمله در صفحه IMDB رد و نشانی از حضور رسمی فرنام در این فیلم نیست اما به گفته معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و بنا بر اعلام کارگردان و تهیه‌کننده فیلم، فرنام سرمایه‌گذاری کاباره را برعهده داشته است.

ضمن این‌که همان سابقه و انبوه مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای قبلی و بعدی فرنام درخصوص حمایت واضح و همه جانبه از تولید آثار هنجارشکن و قانون‌گریز هم می‌تواند موید مشارکت و سرمایه‌گذاری او در پروژه کاباره باشد. خودش در همان بیانیه‌ای که هرگونه ارتباط با فیلم را تکذیب می‌کند، می‌گوید: «بدیهی‌ است حمایت از هر سینماگر مستقلی را وظیفه‌ صنفی و مدنی خود می‌دانم و در پشتیبانی از همکارانم دریغ نخواهم کرد.» اما اصراری که در تکذیب مشارکتش در فیلم کاباره وجود دارد عجیب و غیرمنطقی به نظر می‌رسد و چیزی جز فتنه چراغ خاموش از آن استنباط نمی‌شود.

شیطانی به نام کاوه فرنام وجود دارد!

ضربه به سینمای ایران

یکی از آفت‌های چنین تولیدات زیرزمینی و قانون‌شکنی، ضربات جبران‌ناپذیر به آبرو و اعتبار و اقتصاد سینمای ایران در داخل و خارج از کشور است. هرچقدر که چنین جریاناتی مثل فعالیت و تحرکات «کانون فیلمسازان مستقل ایران» با شیطنت‌ها و سیاسی‌بازی‌های محض، در میان مدت و درازمدت با وجهه کسب شده سینمای ایران طی همین سال‌ها بازی می‌کند و آن احترام جهانی را خدشه‌دار می‌کند، مناسبات و توازن سینمای ایران را در داخل کشور هم برهم می‌زند. با خط دهی‌ها و تطمیع‌های اینچنینی و قطعا دستمزدهای نجومی، با آبرو و اعتبار سینماگران مختلف به ویژه برخی چهره‌های پیشکسوت بازی می‌شود. بازی که نتیجه آن شکستی همه‌جانبه است.

فارغ از جنبه‌های وطن‌فروشانه چنین تولیداتی که در تقابل مستقیم با خواست اجتماعی قرار می‌گیرد و هیچ مخاطب علاقه‌مند به ایران تاب پذیرش حضور هنرمندان محبوب و باسابقه را در جلو و پشت دوربین چنین فیلم‌هایی را ندارد، در بحث عقوبت این مشارکت‌ها هم هیچ نقطه روشنی نیست و سینماگرانی که حاضر می‌شوند با نام و اعتبار و وطن‌پرستی بازی کنند، باید خطرات و آسیب‌هایی چون ممنوعیت فعالیت و نتایج قضایی دیگر را هم به جان بخرند. با چنین چشم‌اندازی است که دامنه آسیب‌زای تحرکات کاوه فرنام و امثال او در خارج از کشور گسترده‌تر به نظر می‌رسد و لزوم توجه و برخورد قانونی و بازدارنده با آن را تشدید می‌کند.

فرنام کیست و به دنبال چیست؟

کاوه فرنام، تهیه کننده سینما و مقیم خارج از کشور است که در چند سال اخیر نام او در تهیه و تولید چند فیلم سینمایی به چشم خورد؛ آثاری که تماما در تقابل با نگاه رسمی و مسائل عرفی و شرعی جامعه ایرانی و اسلامی قرار دارند. او یکی از تهیه‌کنندگان فیلم «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی محمد رسول‌اف بود؛ فیلمی که به شکل علنی به دستگاه قضا و انتظامی ایران دهن کجی می‌کند و در روایتی سیاه و یکطرفه، حتی حقی طبیعی و شرعی همچون قصاص را زیر سؤال می‌برد. از مصادیق خوش‌رقصی او برای غرب و پاداش وطن‌فروشی‌اش با دریافت خرس طلای جشنواره فیلم برلین در هفتادمین دوره این رویداد کامل می‌شود.

بعداز «شیطان وجود ندارد»

«پسر- مادر» به کارگردانی مهناز محمدی هم از دیگر آثار کاوه فرنام به عنوان تهیه‌کننده است. البته محمد رسول‌اف به جز نوشتن فیلمنامه، در تهیه‌کنندگی پسر- مادر با فرنام همکاری داشت. روایت این فیلم هم با کنایه‌ها و طعنه‌های واضح سیاسی و اجتماعی همراه است.

فرنام همچنین تهیه‌کننده مستند «من سعی می‌کنم فراموش نکنم» به کارگردانی پگاه آهنگرانی است. مستندی که با نگاهی یکسویه، مغرضانه و بدون بررسی همه‌جانبه و دیدن جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین، روی اجرای احکام سال۶۷ متمرکز می‌شود و با بهره‌گیری ازخوانش‌های رسانه‌های معاند وعباراتی چون «روایت تکان‌دهنده پگاه آهنگرانی از اعدام‌های دهه ۶۰» در زمین دشمن موج‌سواری می‌کند.کاوه فرنام با چنین عقبه‌ای در فیلمسازی، به شکل علنی خط مشی و نگاه ضدایرانی و اسلامی خود را عیان کرده است .

ادامه خط تحریف و شبهه افکنی

در این چند وقت و به ویژه با آغاز اغتشاشات سال گذشته و با راه‌اندازی کانون موسوم به فیلمسازان مستقل ایران، همراه برخی دیگر از سینماگران وطن‌فروش، بازوی فرهنگی و هنری ناآرامی‌ها بود. فرنام و همراهانش در این کانون با پروپاگاندای رسانه‌ای باعث تحریم سینمای رسمی ایران در جشنواره‌های برلین، کن و ونیز شدند.

هرچند این تحریم و مخالف‌خوانی فقط منجر به حضور دو سه فیلم ضدایرانی و هنجارشکن در حاشیه این رویدادها و غرفه‌ها و بازار فیلم شده و کیفیت این آثار آلوده به سیاست به قدری نبوده که حتی جشنواره‌های معتبر اروپایی و غربی باوجود همه ماهیت سیاسی و ضدایرانی‌شان، حاضر به خرج کردن اعتبار چندین ساله خود باشند و این فیلم‌های بی‌نام و نشان را به رقابت بخش اصلی راه دهند.

آنها به خوبی می‌دانند حتی اعطای جوایزی چون خرس طلایی برلین به فیلمی مثل شیطان وجود ندارد، باوجود همراهی مقطعی با سیاست‌های حاکمان‌شان، درصورت تکرار و در درازمدت چهره هنری‌شان را در مجامعه سینمایی خدشه‌دار خواهدکرد.با وجود برخی تبعات این فعالیت‌های ضدایرانی که دامن سینمای ایران را در عرصه بین‌المللی گرفت و سازمان سینمایی و ارشاد باید با فکر و برنامه‌ریزی مناسب، دنبال راهکار مقابله با آن باشند و اجازه تحریم و منزوی شدن سینمای باسابقه و پرافتخار ایران را به وطن‌فروشان ندهند، محاسبات کاوه فرنام و همدستانش در کانون فیلمسازان مستقل ایران، جواب نداده و محقق نشده است.

اعلام موضع علنی
بد نیست در این رابطه نگاهی به صحبت‌های فرنام در مصاحبه‌های متعدد با رسانه‌های معاند خارج از کشور داشته باشیم تا این شکست و ناکامی بیشتر مصداق پیدا کند. فرنام در مصاحبه‌ای به صدای آمریکا گفته بود: «همه ما معتقد هستیم که شرایط ایران به ۸ ــ ۷ ماه پیش باز نخواهد گشت.»

موردی که علنا عکس آن اتفاق افتاد و حالا دیگر کشور روزهای آرامی را سپری می‌کند. حتی شاهد بودیم که نقشه ضدانقلاب برای ایجاد آشوب دوباره در سالروز درگذشت مهسا امینی هم نقش بر آب شد. طرح مباحثی چون مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان و تصویرسازی بی‌هیچ حد و حصر و استثنایی که در اساسنامه کانون فیلمسازان مستقل ایران در آن‌سوی آب‌ها وجود دارد و در مصاحبه‌ها مورد تاکید فرنام بود هم صرفا ماهیت ولنگارانه و آشوبگرانه او و گروه همراهش را برملا می‌کند، وگرنه در عمل و به‌ویژه با مورد توقیف‌شده کاباره، اتفاق نیفتاد و به یک جریان در سینمای ایران تبدیل نشد و اگر هم عده قلیلی کماکان به این هنجارشکنی‌ها و قانون‌گریزی‌ها ادامه می‌دهند، قطعا هر دم واهمه رسوایی و رویارویی با عواقب این تحرکات را دارند.

ایجاد فضا در مارکت جشنواره کن و جشنواره‌های دیگر هم اگرچه در حد کسب یک غرفه محقق شده، اما با توجه به کیفیت آثار بعید است روندی ادامه‌دار باشد و این رویدادها در ادامه روی اعتبار خود ریسک نخواهند کرد و دوباره سراغ سینمای ارزشمند ایران و نماینده‌های رسمی و واقعی آن خواهند رفت. چیزی که فرنام از آن به‌عنوان «ضوابط جدید فیلمسازی» (یعنی بدون حجاب و بی‌اعتنا به هنجارها و قواعد جامعه) تا اینجا که در حد دلخوشی عناصر ضدانقلاب باقی‌مانده و به سکانسی خیالی و فیلمی سوررئال شبیه است.

هسته اصلی تولید جعلیات

«چشم‌انداز سینمای بدون سانسور ایران» هم که فرنام در گفت‌وگوهایش به آن اشاره می‌کند، فعلا حتی در دوردست‌ها هم هویدا نیست. ضمن این‌که اساسا استفاده از عنوان «بدون‌سانسور» بازهم به علاقه وافر این گروه از سینماگران بی‌هویت به بی‌قیدوبندی کامل و گزاره‌های «زن، زندگی، آزادی»‌شان اشاره دارد. فارغ از فرنام و امثال او که در خارج و بیرون از گود نشسته‌اند و دستور «لنگش‌کن» را صادر می‌کنند، باید بیشتر حواس سازمان سینمایی و ارشاد و دستگاه‌های نظارتی و قضایی به همکاران و حلقه دوستان و یاران این افراد در داخل کشور و در بدنه سینمای ایران باشد تا با شیطنت و بازیگوشی، فضا را آلوده نکنند.

به‌جز سینماگرانی چون محمد رسول‌اف و جعفر پناهی که با این تفکر و جریان در ارتباط مستقیم هستند، نام افرادی چون ع. ا، ا.ه، پ. ر. س و ب. ص هم در این رابطه مطرح شده است. ضمن لزوم رصد همواره و همه‌جانبه در این خصوص، باید برای ایجاد محیطی ایمن و سلامت برای فعالیت سینمایی سینماگران قدم برداشت و اگر هم عده‌ای بر اثر ناآگاهی با این جریانات همراه شده‌اند را هم به مسیر مطمئن و درست فیلمسازی هدایت کرد.

منبع: جام جم آنلاین

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شیطانی به نام کاوه فرنام وجود دارد! بیشتر بخوانید »

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند



در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ به‌عنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جشنواره سینمایی کن در هفتادوششمین دوره خود، با همکاری از چهره‌های خودفروخته داخلی در اقدامی هماهنگ‌شده در پی نشان‌دادن چهره غیرواقعی از ایران امروز است و به‌عنوان کارگردان ناآرامی‌هایی که با عنوان «زن، زندگی، آزادی» در کشور رقم زدند، حال سعی دارند این نوع تفکر مجهول را با تصویری غیرواقعی به جهانیان نشان دهند.

این تصویر که هفتادوششمین جشنواره فیلم کن که این روزها در فرانسه برگزار می‌شود، تنها محل نمایش پرزرق‌وبرق ستاره‌های سینمای جهان، از جانی دپ و لئوناردو دی‌کاپریو و رابرت دنیرو، کیت بلانشت، جنیفر لاورنس و ناتالی پورتمن و دیگران و شوخی‌های هریسون فورد و حضور کارگردان‌هایی چون مارتین اسکورسیزی، ویم وندرس، نوری بیلگه جیلان، آکی کوریسماکی، وس اندرسون، نانی مورتی، تاد هینز و … با فیلم‌های تازه‌شان است و از سینمای ایران و حاشیه‌هایش در این رویداد خبری نیست، اشتباه است، چون نمایش فیلم سینمایی «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» در روز یکشنبه در بازار جشنواره کن و در غرفه «کانون فیلمسازان مستقل ایران!» نشان‌داد حاشیه‌ها دست از سر سینمای ایران برنمی‌دارد و قرار است امسال هم مثل سال گذشته با شیطنت‌هایی از جنس «عنکبوت‌مقدس» و «برادران لیلا» روبه‌رو باشیم اما چه چیزهایی این حاشیه را جهت‌دار و هدفمند می‌کند؟ این‌که فیلم فارغ از تولید غیررسمی و حضور بدون مجوز در جشنواره کن، بدون رعایت قوانین رسمی کشور و در داخل ایران ساخته شده و بازیگران زن بدون حجاب جلوی دوربین ظاهر شده‌اند.

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند

درباره فیلم و عوامل آن چه می‌دانیم؟

جز تیزر دو دقیقه‌ای که از فیلم در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی منتشر شده، عکس و اطلاعات زیادی در دست نیست. فعلا تا این حد می‌دانیم که این فیلم سینمایی ۱۰۱دقیقه‌ای به کارگردانی سیدفرشاد هاشمی ساخته شده و قصه‌اش درباره زن جوانی است که تصمیم می‌گیرد خانه‌اش را در اختیار یک گروه فیلمسازی قرار دهد که قصد تولید فیلم کوتاهی درباره پایان رابطه‌ یک زن و مرد را دارند. آن‌طور که از تیزر منتشرشده مشخص است، زنان بازیگر در بسیاری از صحنه‌ها حجاب ندارند و روابط زنان و مردان هم خارج از عرف است.

سیدفرشاد هاشمی، کارگردان فیلم پیش از این، در فیلم «بمب یک عاشقانه» دستیار سوم پیمان معادی در کارگردانی بود در فیلم «پسر ــ مادر» ساخته مهناز محمدی هم دستیار دوم کارگردان اما مهم‌ترین عقبه هاشمی برای ساخت فیلم «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» به حضور او به‌عنوان دستیار کارگردان فیلم ضدایرانی عنکبوت‌مقدس، ساخته علی عباسی برمی‌گردد که سال گذشته حضوری جنجالی و حاشیه‌ای در جشنواره فیلم کن داشت!

درواقع آن حضور و پشتوانه ضدایرانی در سال قبل، موقعیتی را برای هاشمی ایجاد کرد که این‌بار خودش به‌عنوان کارگردان یک اثر ضدایرانی راهی کن شود. هرچند این ارتقای مسئولیت از دستیار کارگردان به کارگردانی، در بخش اصلی و مسابقه و حتی بخش جنبی اتفاق نیفتاده و این فیلم تنها یکی از فیلم‌های انبوه بازار کن است که آن هم با توجه به کیفیت و حال و روز فیلم و تیزر منتشرشده، بعید به نظر نمی‌رسد پخش‌کننده و خریدار جهانی با رویکرد سیاسی حاضر شوند برای خرید و حق پخش یک فیلم شعاری و سیاسی بدون ظرافت‌های هنری هزینه کنند.

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند

رصدگران کجایند؟

اتفاقا با توجه به کارنامه هاشمی مبنی بر حضور جدی در تولید فیلم عنکبوت‌مقدس و حواشی فراوان آن، چگونه است در غفلت مدیران سینمایی در ایران مانده تا فیلمی را ــ هرچند بدون مجوز ساخت و در تولیدی مخفیانه ــ به‌عنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد. بنابراین می‌توان با این فرضیه و متکی بر بحث جوسازی رسانه‌ای و ترفندهای تبلیغاتی برای آلوده‌کردن فضای سینمای ایران، ساخت فیلم در داخل کشور را به‌طور جدی زیر سؤال برد. البته با نگاهی به نیمه خالی لیوان و با توجه به انفعال و اهمال سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، شاید هم واقعا هاشمی بعد از همکاری با گروه عنکبوت‌مقدس همچنان به ایران رفت‌وآمد داشته و اولین فیلم سینمایی‌اش را در داخل ساخته باشد.

تهیه‌کنندگان من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر هم خود هاشمی و فرزاد پاک هستند. پاک پیش از این در تهیه‌کنندگی فیلم «شیطان وجود ندارد» با محمد رسول‌اف و کاوه فرنام مشارکت داشت. کاوه فرنام کیست؟ همراه محمد رسول‌اف یکی از دو تهیه‌کننده پسر ــ مادر و یکی از اعضای کانون فیلمسازان مستقل ایران. محمد رسول‌اف هم که نیازی به معرفی ندارد. با این خط و ربط، می‌توانید به‌راحتی مسیر حرکت خزنده و ضدایرانی کارگردان فیلم من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر را دنبال کنید و به ماهیت چنین باند و مافیایی برای فعالیت سینمایی در سطح بین‌المللی و خدشه‌دار کردن چهره ایران در جهان همزمان با حضور فعال در اغتشاشات پی ببرید.

در میان بازیگران فیلم – دست‌کم در تیزر انتشاریافته – هیچ بازیگر نام‌آشنایی وجود ندارد. نکته‌ای که نشان می‌دهد با وجود برخی اقدامات هنجارشکنانه بعضی از بازیگران زن در این چند وقت اخیر، هیچ بازیگری خطر حضور در چنین پروژه‌هایی که بدون مجوز ساخت و در خفا فیلمبرداری می‌شود، را نمی‌پذیرد. برای همین گروه‌های تولید چنین فیلم‌هایی سراغ بازیگران ناشناخته و هنرجویان می‌روند. نکته دیگر این‌که سازندگان و عوامل این فیلم‌ها به‌خوبی آگاهند که پس از احکام فیلم برادران لیلا به محض انتشار فیلم و رسانه‌ای شدن آن، باید منتظر جریمه و عواقب قانونی چنین هنجارشکنی‌ها و قانون‌گریزی‌هایی باشند. بنابراین احتمال مهاجرت و خروج این سینماگران بلافاصله پس از مشارکت در تولید اثر وجود دارد. به عنوان مثال بعید است هیچ‌کدام از عوامل این فیلم این روزها در ایران باشند.

باوجود این‌که یکی از عوامل این فیلم پس از نمایش آن در بازار جشنواره کن به دشواری تولید چنین فیلمی در شرایط امروز ایران از جمله فیلمبرداری بی‌حجاب در صحنه‌ای از فیلم که در خیابان می‌گذرد، اشاره کرد اما می‌توان فارغ از صحت ماجرا که غیرقابل انکار نیست، بخشی از این سازوکار را تبلیغات و هیاهوی رسانه‌ای دانست و چه‌بسا با ترفندهای سینمایی و پیشرفت جلوه‌های ویژه، بخشی از فیلم حتی بخش زیادی از آن به‌ویژه صحنه‌های داخلی در خارج از کشور فیلمبرداری شده باشد اما برای ایجاد چالش و بحران در فضای سینمای ایران، به دروغ وانمود کنند کل فیلم با چنین وضعیتی در داخل کشور فیلمبرداری شده است.

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند

ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران

اما ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران که با فیلم بلند «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» و ۱۳ فیلم دیگر از جمله ۹ فیلم کوتاه و یک فیلم انیمیشین که همگی آنها بدون رعایت حجاب و قوانین کشور ساخته شده و در بازار جشنواره فیلم کن حضور دارد، چیست، از چه زمانی تشکیل شد و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ آذرماه سال گذشته و همزمان با آشوب‌های کشور، گروهی از سینماگران خارج‌نشین در حمایت از اغتشاشات و اغتشاشگران، تشکل جدیدی با نام کانون فیلمسازان مستقل ایران را تشکیل دادند و در این ارتباط هم بیانیه‌ای را منتشر کردند.
در آن بیانیه، جلب‌نظر سینماگران دنیا به وقایع ایران و حذف سینمای ایران در رویدادهای بین‌المللی از اهداف اصلی این کانون ذکر شد.

همان‌گونه که عادله چراغی، یکی از سخنگویان این کانون در گفت‌وگویی که آن زمان با بی‌بی‌سی فارسی داشت، اشاره کرد که بیش از ۵۰ سینماگر ایرانی به عضویت این کانون درآمده‌اند. شیرین نشاط، مصطفی عزیزی، عبدالرضا کاهانی، نیما سروستانی، کاوه فرنام و علی عباسی از جمله اعضایی بودند که نام آنها رسانه‌ای شد و به گفته چراغی، اسامی برخی از اعضای مقیم داخل و خارج ایران به دلیل آنچه او «شرایط امنیتی» خواند، در آینده منتشر خواهد شد. فارغ از این‌که واقعا تنها چهره سرشناس این جماعت ناشناخته عبدالرضا کاهانی بود، در ادامه هم نام چندان زیادی از اعضای کانون رسانه‌ای نشد به‌جز محمدعلی طالبی که اسم او چند روز بعد اعلام شد و پگاه آهنگرانی که یک بار در مصاحبه بدون حجاب با بی‌بی‌سی فارسی از ایجاد کانون فیلمسازان مستقل ایران به عنوان اتفاق بسیار خوب یاد کرد و از این رو می‌توان آن را یکی از اعضای این کانون دانست.

تروریست‌های فرهنگی

این کانون از همان بدو تاسیس، ذات و ماهیت ضدایرانی خود را نشان داد و سعی کرد به بهانه‌های مختلف وجهه معتبر سینمای ایران را در مجامع جهانی خدشه‌دار کند. بیانیه‌هایی که درباره تحریم جشنواره سال گذشته فیلم فجر منتشر شد، بخشی از اقدامات آنها در این زمینه بود. نکته مهم و قابل اشاره این‌که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان همچون رادیو فردا، ایران‌اینترنشنال، صدای آمریکا و… همراه با بازوهایی چون شبکه‌های مجازی هم به یاری این کانون ضدایرانی و ضدانقلابی آمدند و نقش مهمی در پروپاگاندای رسانه‌ای برای مهم جلوه دادن آن بازی کردند. طوری که انگار این کانون با اعضایی ناشناخته و معلوم‌الحال، واقعا نماینده سینمای ایران است.

این هیاهوی رسانه‌ای در ادامه با مشارکت سیاستمداران اروپا و مواضع ضدایرانی سران آنها شکل جدی‌تری به خود گرفت و کار را به آنجا رساند که جشنواره‌های برلین و کن در اقدامی تاسف‌بار و کاملا جهت‌دار و سیاسی، متاثر از حکومت‌های آلمان و فرانسه و تحت فرامین فرانک والتر اشتاین‌مایر، رئیس‌جمهور آلمان و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که به سهم خود آتش‌بیار معرکه اغتشاشات بودند، از حضور سینمای رسمی ایران در بازارهای این دو رویداد ممانعت به‌عمل آوردند.

با غیبت سینمای ایران در این دوره – ایران در دوره‌های قبلی حضور پررنگ و موثری در بازار کن داشت- این فضا به شکل غیرموجه در اختیار کانون فیلمسازان مستقل فیلم ایران قرار گرفت تا آنها با غرفه‌ای منقش به چهره برخی اغتشاشگران و شعار زن زندگی آزادی، ماهیت ضدایرانی خود را عریان‌تر کنند. فارغ از این‌که این اقدامات جشنواره‌هایی چون کن و برلین، ذات سیاسی آنها را کاملا برملا کرده، موضع کانون به اصطلاح فیلمسازان مستقل ایران را هم نشان می‌دهد که اتفاقا با سری که در آخور غرب و دشمنان ملت ایران دارند، باید آنها کانون فیلمسازان وابسته به غرب دانست.

نهادی که مدعی است فیلم‌هایی عرضه می‌کند که «تصویر حقیقی وضعیت موجود جامعه امروزی ایران را با نگاهی نو و با عبور از مرزهای سانسور ارائه می‌دهند.» از کارنامه اعضای کانون و اهداف و متن بیانیه‌ها و همین تیزر و احوالات «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» به خوبی برمی‌آید که معادل واقعی «تصویر حقیقی» سیاه‌نمایی‌هایی هدفمند و براندازانه است.

فلاش بک به هشدار

حوالی همان اغتشاشات و تشکیل گروه کانون فیلمسازان مستقل ایران در آذر سال گذشته بود که یکی دو مطلب در شبکه‌های اجتماعی از جمله اظهارنظر محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون خبرساز شد و حاشیه‌هایی را همراه داشت؛ این‌که «امروز متوجه شدم برخی فیلم‌های سینمایی در حال فیلمبرداری پلان‌های خود را با دو وضعیت باحجاب و بی‌حجاب برداشت می‌کنن! جنگ ترکیبی دشمن با ایجاد محاسبات غلط برای برخی سینماگران، با بصیرت آنها چه کرده است!؟» بلافاصله روزنامه جام‌جم دست به کندوکار این ماجرا زد و طی گزارشی با عنوان «محاسبات غلط سینماگران یا جوک یک تهیه‌کننده؟» منتشر کرد.

اگرچه شفیعی در تماس خبرنگار ما حاضر به گفت‌وگو و توضیح بیشتر در این زمینه نشد و به گفتن این‌که «من نمی‌توانم راجع به این موضوع صحبت کنم، از سازمان سینمایی درباره این موضوع بپرسید.» بسنده کرد اما در مصاحبه با برخی سینماگران از جمله انسیه شاه‌حسینی، محسن علی‌اکبری، هوشنگ توکلی و مقامی آگاه در سازمان سینمایی به چند و چون این شائبه و شایعه پرداختیم. باوجود برخی گمانه‌زنی‌ها و رد نکردن احتمال این مسأله، نظر کلی این سینماگران این بود که وجود چنین اتفاقاتی را متصور نمی‌دانستند.

حالا اما خبر نمایش فیلم «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» و نحوه تولید آن در داخل کشور، هم شایعه سال قبل را پررنگ‌تر و حتی کفه واقعیت آن را سنگین‌تر کرده و هم توپ را مستقیم به زمین سازمان سینمایی و وزارت ارشاد شوت کرده‌است.

هرچند احوالات فیلم نشان می‌دهد آن مورد فیلمبرداری بدون حجاب شامل هیچ فیلمی دارای مجوز ساخت از ارشاد نبوده و در صورت وقوع چنین جرایمی، جایی برای توجیه و برخورد سریع و قاطعانه با متخلفان نمی‌ماند، اما کماکان رصد و نظارت سازمان سینمایی و ارشاد می‌لنگد و توقع می‌رود حتی تولید مخفیانه چنین فیلم‌های بی‌ارزشی هم از نظارت دور نماند تا راه برای فعالیت‌ها، ادعاها و خوش‌رقصی‌های کانون فیلمسازان مستقل (وابسته) ایران در آن‌سوی آب‌ها بسته شود. درباره ماجرای کشف حجاب هایده صفی‌یاری روی فرش قرمز جشنواره کن، وقت دیگری از سازمان سینمایی سؤال می‌پرسیم؛ این‌که چطور او بعد از تدوین فیلم عنکبوت مقدس در سال قبل و انفعال ارشاد، حالا پا را در هنجارشکنی فراتر می‌گذارد.

منبع: جام جم آنلاین

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«مریم و ۲۶ نفر از بچه‌ها» اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند بیشتر بخوانید »

امضاء کننده بیانیه ضدامنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟

امضاء کننده بیانیه ضدامنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟



آقای کارگردان بیانیه‌ای ضد امنیتی را با محتوای اصرار به خلع سلاح نیروی انتظامی در هشتم خرداد امضا می‌کند و در مردادماه کارگردانی سریالی را درباره یک گروهک تروریستی خرابکار برعهده می‌گیرد!

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – در گزارشی که پیش از این مشرق (اینجا) منتشر شد به تفصیل توضیح داده شد بیانیه اول تفنگت را زمین بگذار (1)  با هدایت مصطفی‌آل احمد، محمد رسول‌اف و جعفرپناهی تهیه و گردآوری شد، بیانیه‌ای که با پیش‌بینی و طراحی گسترش اغتشاشات در کشور هشتم خردادماه به نگارش درآمد.

بسیاری از امضاء کنندگان که از مقاصد امنیتی پدیدآوردگان و امضاء کنندگان مطلع شدند، طی روزهای آتی پس از انتشار به صورت رسمی و غیررسمی امضای خود را پس گرفتند.

امضاء کننده بیانیه امنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟

یکی از امضاکنندگان این بیانیه که تا زمان انتشار این گزارش امضای خود را به صورت پس نگرفته اصغر نعیمی است.

فیلمسازی که  با نگارش و ساختن آثار کپی شده و شبه‌فیلمفارسی فعالیت آغاز کرد. او در مقام فیلمنامه‌نویس فیلم زندگی خصوصی را با کپی از فیلم جذابیت مرگبار (ادرین لین)، فیلمنامه مستانه را باکپی از فیلم ماتیک (لامونت جانسون) فیلمنامه آس و پاس را با کپی از فیلم پریزاد(سیامک یاسمی) به نگارش درآورده است. او در مقام نویسندگی و کارگردانی فیلم هایلایت را ساخته که کپی ایرانیزه شده قلب‌های تصادفی سیدنی پولاک است.

امضاء کننده بیانیه امنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟

بررسی چند سطری کارنامه نعمیی نشان می‌دهد او جایگاه معتبری در حوزه فیلمنامه‌نویسی و فیلمسازی ندارد و در سریال یاور (سعید سلطانی) به عنوان کارگردان دوم فعالیت می‌کرد. اما این فیلمساز با همین اندک اعتبار در حالیکه در سینما یک کارگردان شکست خورده محسوب می‌شود و اغلب فعالیت‌هایش متمرکز در صدا و سیماست از امضاء  کنندگان بیانیه ضد امنیتی تفنگت را زمین بگذار به شمار می‌آید.

امضاء کننده بیانیه امنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟

با آغاز اغتشاشات در تهران و سایر شهرهای ایران خبر پخش سریالی تحت عنوان «عملیات رعد» به کارگردانی اصغر نعیمی و تهیه‌کنندگی علی یاور از شبکه یک منتشر شد.

امضاء کننده بیانیه امنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟

در  بخشی از خبر منتشر شده آمده است: سریال «عملیات رعد» که از اوایل مردادماه در سکوت خبری و با مشارکت موسسه فرهنگی هنری ناجی هنر و سازمان صداوسیما کلید زده شده و همزمان با هفته فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در اواسط مهرماه از شبکه یک سیما آماده پخش می شود. تصویربرداری این مجموعه در تهران ادامه دارد و به صورت همزمان تدوین و صدا گذاری توسط عوامل تولید در حال انجام است.

در بخش دیگری از این خبر می‌خوانیم: «عملیات رعد» با موضوع روایت پرونده های مهیج عملیات یگان ویژه فراجا است که در ۱۰ قسمت از شبکه یک سیما پخش خواهد شد و در خلاصه داستان آن آمده است: یک گروهک تروریستی قصد تخریب و ایجاد ناامنی در ایران را دارد که یک تیم ویژه از نوپو برای مقابله با آن وارد عمل می شود.

فیلمسازی که عقبه هنری قابل اعتنایی ندارد و  بیانیه‌ای ضد امنیتی به نگارش درآمده توسط دو محکوم و یک متهم امنیتی را با محتوای اصرار به خلع سلاح نیروی انتظامی به نگارش درآمده امضای خود را در زیرمتن بیانیه‌ مذکور درج می‌کند و همزمان می‌تواند کارگردان سریالی ده قسمتی درباره یک تیم‌ ویژه نوپو باشد که هدف نمایشی و دراماتیک سریال مبارزه با گروهک‌های تروریستی است.

اگر فردی قرار باشد با نیروهای نظامی و انتظامی همکاری کند قبل از آن توسط ساختارهای نظارتی آن مورد مصاحبه قرار گرفته و دست کم درباره او تحقیقاتی می‌شود. چطور فردی در این ساختار به عنوان کارگردان سریال ویژه این نهاد انتخاب می‌شود که متن بیانیه ضد امنیتی مذکور را امضاء کرده است، اما در سکوت خبری محتوایی تبلیغاتی به سفارش موسسه سینمایی فرهنگی هنری ناجی هنر را  کارگردانی می‌کند.

امضاء کننده بیانیه امنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟
استوری امروز دوپهلوی امروز کارگردان سریال عملیات رعد 

مدیریت فرهنگی کشور چنان دچار اعوجاجات عجیب و غریبی است که امضای کننده بیانیه‌ای با محتوای خلع سلاح نیروی انتظامی در شرایطی که این سازمان مشغول کنترل‌ آشوب‌های سراسری در کشور کارگردانی این سریال را برعهده گیرد.

اگر کارگردان این سریال به صورت رسمی و رسانه‌ای امضای خود را از بیانیه مذکور پس نگیرد، خلع از مقام کارگردانی و عدم پرداخت حقوق و دستمزد کارگردان کمترین کاری است که سازمان ناجی هنر و سازمان صدا و سیما  باید در قبال  امضاء کننده بیانیه مذکور انجام دهد تا بهشت وسط‌بازان در فضای فرهنگی در معرض تهدید جدی قرار گیرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امضاء کننده بیانیه ضدامنیتی چگونه برای نیروی‌های امنیتی سریال ساخت؟ بیشتر بخوانید »

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد



شمار فراوانی از امضاء کنندگان دومین بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» سینماگر نیستند و اغلب فعالان (حوزه مستند و کوتاه) یا عوامل پشت صحنه مثل تدارکات هستند.

 سرویس فرهنگ و هنر مشرق – جنبش هدفمند مشارکت سیاسی  سینماگران و فعالیت‌های سیاسی آنان در قالب بیانیه سازی از آبان ۹۸ تبدیل به کارزاری سیستماتیک برای تحریک افکار عمومی بدل شد.

انتشار «بیانیه‌ تفنگت را زمین بگذار ۱» که همزمان با حادثه متروپل منتشر شد، با تمام بیانیه‌های سال‌های اخیر سینماگران تفاوت داشت. با توجه به رخدادهای امروز، نویسندگان متن و بخشی از امضاء کنندگان به صورت مشخص با اهداف از پیش تعیین شده‌ای به نیروهای امنیتی خلع سلاح را پیشنهاد دادند.

 این پیشنهاد خلع سلاح با اینکه چهار ماقبل منتشر شد اما در شرایط کنونی معنای دیگری دارد. با توجه به هجوم شبانه اغتشاشگران به خیابان‌ها به نظر می‌رسد این بیانیه (انتشار در هشتم خرداد ۱۴۰۰) با نگاهی آینده‌نگرانه در پیامد «فتنه اخیر» طراحی شده است.

در متن بیانیه «تفنگت را زمین بگذار(۱)» که در نوبه نخست منتشر شد، هدفگذاری صرفا زمینه‌ای پیشنهادی برای خلع سلاح نیروهای انتظامی و امنیتی نبود، بلکه مضمون وجوه اعتراضی بر این مبنا بود که اگر سلاحتان را بر زمین نگذارید، ممکن است عواقب بدی در انتظار نیروهای امنیتی باشد. حملات وحشیانه اغتشاشگران پیامد این بیانیه و رفتارهای جمعی سلبریتی‌هاست.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد
مصطفی آل احمد و محمد رسول‌اف بانیان نخستین بیانیه تفنگت را زمین بگذار 

در متن کامل این بیانیه آمده است:

“فوج خروشان مردم ستم‌دیده‌ از جای‌جای ایران، فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبادان سرداده‌اند. اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی، سرکوب و خفقان، امواج هم‌بسته‌ای از اعتراضات مردمی را به دنبال داشته است، از همه‌ی افرادی که در یگان‌های نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شده‌اند، می‌خواهیم، سلاح‌های خود را زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند. “

در زمان فروریختن برج متروپل و ناآرامی‌ها پس از این رخداد، این بیانیه تقریبا شبیه یک طنزسیاسی – سینمایی به نظر می‌رسید، اما استفاده از تک‌تک عبارات این بیانیه نشان می‌دهد متن به نگارش درآمده توسط تیم رسول‌اف و آل احمد با نوعی آینده‌نگری خاص به نگارش درآمد.

در تماس نویسندگان با بسیاری از امضاء کنندگان، این بیانیه  به قصد هم‌دردی با مردم آبادان امضاء شد، اما امضاء آنان دریک بیانیه ضدامنیتی مورد سوء استفاده قرار گرفته است.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

بسیاری از سینماگران که متوجه این ترفند ضد امنیتی شدند امضای خود را پس گرفتند و حتی قرار شد عده‌ای بدون آنکه اعلام کنند  انصراف پنهانی خود را با مدیران میانی سازمان سینمایی درمیان بگذارند. رسول‌اف زمانی که با این ترفند نرم مواجه شد با انتشار متنی در اینستاگرامش خبر داد که پس از انتشار بیانیه معروف به تفنگت را زمین بگذار، تماس‌های گسترده و پرشماری از سوی نهادهای مختلف با سینماگران امضاکننده این بیانیه گرفته شده و از آنها خواسته شده امضایشان را پس بگیرند یا با خبرگزاری‌ها برای «بی‌اعتبار کردن» این بیانیه گفت‌وگو کنند.

رسول‌اف در صفحه اینستاگرام خود نوشت: برخی از امضاکنندگان را از دستگیری ترسانده‌اند یا به برخی گفته‌اند دیگر نمی‌تواند کار کنند و با نظامی‌گری صدای سینماگران علیه خشونت را ساکت کنند.

مجید برزگر، جعفر پناهی، لیلا حاتمی، پوران درخشنده، رضا درمیشیان، مهدی کرم‌پور، ابوالحسن داوودی، محمد رسول‌اف، کتایون ریاحی، مصطفی آل‌احمد، سامان سالور، علیرضا رئیسیان، بهتاش صناعی‌ها، مریم مقدم، علی مصفا و تهمینه میلانی از جمله امضاکنندگان بیانیه بودند.

اما پس از این واکنش رسول‌اف بیش از ۷۰ سینماگر دیگر همچون مسعود کیمیایی، پگاه آهنگرانی، نگین امین‌زاده، پریسا پروین‌نیا، هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، نازنین فراهانی، مرضیه وفامهر، امین جعفری، مانی حقیقی، سیامک‌ کاشف‌آذر، مسعود کرامتی، پوریا نوری، کیارش اسدی‌زاده، مجید پیل‌افکن، رشته صدر عرفایی، سامان سالور، علی مصفا، مجتبی میرتهماسب، تهمینه میلانی، حسن برزیده جعفر پناهی، پوران درخشنده، مجید برزگر، رضا درمیشیان، محمد رسول‌اف و کتایون ریاحی هم به امضا کنندگان این بیانیه پیوسته‌اند.
 

اما این کارزار سخت که برخاسته از گروه‌های مجازی رسول‌اف، مصطفی آل‌احمد و جعفر پناهی کلید خورد، تبدیل به رویه خطرناکی شد، در روزهای اخیر با توجه به پایین آمدن آستانه افکار عمومی به بهانه اغتشاشات اخیرهسته‌های بیانیه‌ نویس فعالیت خود را از سر گرفته‌اند و  درخواست مکرر از نیروهای انتظامی برای تهییج شورشیان از سوی طیف دیگری از سینماگران همچنان دنبال می‌شود.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

دومین بیانیه تقریبا با همان ادبیات بیانیه اول به نگارش درآمده اما یک تفاوت ساختارشکنانه در آن موج می‌زند. در بخشی از ساختارشکن‌ترین متن این بیانیه آمده است: ایستاده‌ایم، در کنار جوانانی از جان گذشته و خردمند که رهبران و پیشروان حقیقی جنبش هستند. جنبشی که شکوهمندانه هیچ نوع استبداد، ولایت و دیکتاتوری منقضی را نمی‌پذیرد.

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد

اغلب امضاء کنندگان این بیانیه به غیر از بازیگر فیلم عنکبوت زهرا امیرابراهیمی، شبنم طلوعی (بازیگر و مبلغ بهاییت)، عبدالرضا کاهانی (مبلغ مذهبی سابق بنیاد سینمایی فارابی و فیلمساز ساکن کانادا) علی عباسی (کارگردان فیلم عنکبوت)، نام منیژه حکمت و دخترش که در ریاست ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه با عفو مواجه شد توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. سایر امضاء کنندگان اغلب روزنامه‌نگاران و نویسندگان سینمایی متوسطی  هستند که همچنان با شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی در داخل کشور همکاری دارند و چهره‌های سرشناسی نیستند.

شمار فراوانی از این اسامی سینماگر نیستند و اغلب فیلمسازانی هستند که تلاش می‌کنند با این عنوان شناخته یا دستگیر شوند. اما در درگاه‌های خبری معارض به عنوان فیلمساز شناخته می‌شوند.

اما بیانیه دوم با چهره‌های به شدت  متوسط به این دلیل منتشر شده تا سطح تنش‌های اغتشاشاگران با نیروی انتظامی گسترش پیدا کند و از سویی دیگری مطالبه خلع سلاح در میان طیف‌های دیگری از سلبریتی‌ها در حوزه‌های مختلف گسترش پیدا کند.

ضرورت دارد با دیگر مسئولان صدا و سیما، حوزه‌های مرتبط با ساترا و وزارت ارشاد بازنگری جدی درباره فعالیت‌های امضاء کنندگان این بیانیه داشته باشند و در این پیچ تاریخی نهادهای مذکور قاطعیت بیشتری از خود نشان دهند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زمینه‌سازی سینماگران برای خلع سلاح نیروهای امنیتی/ «تفنگت را زمین بگذار ۲» با مقاصد امنیتی منتشر شد بیشتر بخوانید »

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟



مدت‌هاست که جشنواره‌های فیلم به محملی برای سیاه‌نمایی علیه ایران توسط برخی هنرمندان ایرانی تبدیل شده است و آن‌ها برای دریافت حمایت یا گرفتن رانت، وارونه‌نمایی را در دستور کار خود دارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی فیلم معمولاً حضور متفاوتی داشته است و با فیلم‌های در این محافل هنری حضور می‌یابد که اکثراً معرف جامعه ایران و حال و هوای ایرانیان نیستند. این فیلم‌ها که اصطلاحاً «فیلم‌های جشنواره‌ای» نامیده می‌شوند، معمولاً با مقادیری روشنفکری، سیاه‌نمایی یا زیرسؤال بردن قوانین اسلامی همراه هستند و به همین دلیل، از سوی جشنواره‌ها با اقبال مواجه می‌شوند.

نمونه‌هایی که پیش‌تر در آثار بهمن قبادی، جعفر پناهی و محمد رسول‌اف وجود داشتند. طی ماه‌های اخیر هم فیلم‌هایی از این دست در جشنواره‌های خارجی حضور یافته‌اند که فیلم بهتاش صناعی‌ها (قصیده گاو سفید) و علی عسگری (تا فردا) را می‌توان از جمله آن‌ها دانست و جدیدترینش فیلم سحر مصیبی (اورکا) است. 

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟
ترانه علیدوستی و مهتاب کرامتی در پوستر فیلم «اورکا»

یک وجه دیگر حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های غربی، الصاق‌شدن کارگردان و بازیگران به فیلم برای وارونه‌نمایی و تکمیل پازل ضدایرانی است. بدین معنا که وقتی فیلم به دلیل عبور از فیلترهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، امکان بیان عریان مفاهیم موردپسند غربی‌ها را ندارد، کارگردان یا بازیگر وارد صحنه می‌شود و در نشست خبری یا حاشیه جشنواره، سخنانی در تخریب وجهه ایران بیان می‌کند.

سلبریتی‌ها با علم به اینکه پس از گسترش شبکه‌های اجتماعی، سخنانشان در رسانه‌های غیرایرانی در رسانه‌های رسمی و غیررسمی داخلی هم بازنشر می‌شود، باز هم از بیان اظهارات غیرواقعشان ابایی ندارند. این خوش‌خدمتی و خوش‌رقصی معمولاً دلایل پشت‌پرده‌ای دارد که دریافت حمایت مالی، تمدید پاسپورت آمریکایی و … از جمله آن‌هاست و نهایتاً با تلطیف مواضعشان یا اشاره به اشتباه مترجم، از تبعات داخلی سخنان خود فرار می‌کنند!

در جدیدترین نمونه، ترانه علیدوستی که در سی و هفتمین جشنواره «سانتا باربارا» در آمریکا حضور دارد، با طرح ادعای دروغین درباره ممنوعیت شنای زنان در ایران گفت: نام فیلم ما «اورکا»ست و درباره یک خانم ورزشکار که سه رکورد در کتاب گینس به نام خود ثبت کرده است اما در کشورش هویت ورزشی ندارد؛ چون شنا برای زنان به صورت رسمی در ایران ممنوع است!

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟

* واکنش فدراسیون شنا به ادعاهای خانم بازیگر

پس از این اظهارات غیرواقعی از سوی خانم بازیگر، علاوه بر کاربران شبکه‌های اجتماعی که مسابقات مختلف شنای بانوان را به این بازیگر یادآور شدند، «شهرناز ورنوس» نایب‌رئیس بانوانِ فدراسیون شنا هم از او دعوت کرد تا به عنوان مهمان، به تماشای مسابقات شنای رکوردزنی زنان بنشیند که در روزهای ۱۹ و ۲۰ اسفند برگزار می‌شود.

علیدوستی در واکنش به اعتراض کاربران و ورزشکاران به سخنانش، با انتشار یک استوری در صفحه شخصی خود نوشت: «ممنوعیت شنا در عرصه‌های رسمی و بین‌الملل برای زنان ایرانی، نظر شخصی من نیست. داستان فیلم اورکاست که وقایع و دیالوگ‌ها و قوانین وضع‌شده در آن، مستند و مبتنی بر واقعیت است. ماجرای این ممنوعیت، ماجرای زیست قهرمانانی است مثل الهام اصغری…»

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟

الهام سادات اصغری در سال ۱۳۹۸ موفق شد بیش از ۵ هزار و ۵۰۰ متر با دستان بسته شنا کند و رکورد بزند. او توانست این موفقیت را در کتاب رکوردهای گینس کند. اصغری گفته بود: توانستم با حفظ پوشش اسلامی مانتو، شلوار و مقنعه رکوردهایم را به ثبت برسانم؛ گرچه با این لباس‌ها ۶ کیلو به وزنم اضافه می‌شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا ترانه‌علیدوستی دروغ می‌گوید؟ بیشتر بخوانید »