محمد رسول الله

اجتماع ۳۰ هزار نفر از بسیجیان و سپاهیان تهران به‌مناسبت چهل‌سالگی آزاد‌سازی خرمشهر

اجتماع ۳۰ هزار نفری بسیجیان و سپاهیان تهران برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ «حسن حسن‌زاده» با اشاره به در پیش بودن ایام سالگرد آزادسازی خرمشهر، اظهار داشت: ۳۰ هزار نفر از بسیجیان و سپاهیان تهران بزرگ در پاسداشت چهل‌سالگی آزاد‌سازی خرمشهر و تقدیر از فعالیت این عزیزان در سپاه و لشکر محمد رسول الله (ص) شکل می‌گیرد.

سردار حسن‌زاده با بیان اینکه سخنران این مراسم سردار سلامی فرمانده کل سپاه خواهد بود، افزود: در این تجمع همه اقشار بسیج و سپاه از جمله پیشکسوتان، جوانان و اصناف مختلف بسیج حضوردارند.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اجتماع ۳۰ هزار نفری بسیجیان و سپاهیان تهران برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

همزمان با هفته بسیج فعالیت گروه نوجوانان محمد رسول الله (ص) رسماً آغاز شد

همزمان با هفته بسیج فعالیت گروه نوجوانان محمد رسول الله (ص) رسماً آغاز شد

همزمان با هفته بسیج فعالیت گروه نوجوانان محمد رسول الله (ص) رسماً آغاز شد

همزمان با ایام هفته بسیج فعالیت گروه مدیحه‌سرایی و هم‌خوانی قرآن نوجوانان محمد رسول الله (ص) آغاز شد.

 

به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس همزمان با ایام هفته بسیج فعالیت گروه مدیحه‌سرایی و هم‌خوانی قرآن نوجوانان محمد رسول الله (ص) آغاز شد.

این گروه متشکل از نوجوانان و جوانان قاری و حافظ قرآن و اعضای گروه‌های تواشیح است که به همت سازمان قرآن و عترت سپاه محمد رسول الله (ص) تشکیل و در مناسبت‌های مختلف به اجرای برنامه خواهد پرداخت.

کمبود آثار فاخر تواشیح در حوزه نوجوانان

رحیم قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت سپاه تهران و سرپرست گروه محمد رسول الله (ص) در گفت‌وگو با فارس درباره راه‌اندازی گروه نوجوانان گفت: این گروه به دلیل کمبود آثار فاخر جمعی در حوزه قرآن و عترت خصوصاً آثار بدون موسیقی و با هدف تولید آثار تشکیل شد و پس از تولید و ضبط چند اثر موفق همزمان با هفته بسیج فعالیت گروه نوجوانان رسماً آغاز شد.

وی ادامه داد: فعالیت در حوزه تواشیح نوجوانان از جمله برنامه‌های ما در سازمان قرآن و عترت بسیج بود که این موضوع همواره مورد تأکید فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) هم بود.

آغاز به کار آزمایشی گروه از محرم و شروع کار رسمی از هفته بسیج

قربانی با اشاره به شروع‌کار آزمایشی گروه نوجوانان از ماه محرم گفت: فعالیت گروه نوجوانان چند ماه قبل و همزمان با ایام محرم به صورت آزمایشی آغاز شد و دواثر با موضوع امام حسین (ع) هم توسط گروه تولید و ضبط شد، همچنین پس از بررسی‌های مختلف همزمان با هفته بسیج گروه نوجوانان محمد رسول الله (ص) رسماً کار خود را آغاز کرد.

در حوزه تواشیح نوجوانان در کشور کم‌کاریم

قربانی درباره تولید آثار تواشیح با محوریت نوجوانان گفت: اغلب گروه‌های نوجوانان، گروه‌های سرود هستند و اندک گروه‌هایی هم که در حوزه تواشیح کار می‌کنند، با موسیقی اثر تولید می‌کنند، از این رو تصمیم گرفتیم تا گروه بزرگ نوجوانان محمد رسول الله (ص) با همان اهداف و سیاست‌های گروه بزرگ محمد رسول الله (ص) را راه‌اندازی کنیم.

تولید آثار در گروه نوجوانان با سیاست‌های گروه بزرگ محمد رسول الله (ص) انجام می‌شود

سرپرست گروه محمد رسول الله (ص) ادامه داد: گروه نوجوان هم آثار را بدون موسیقی و با محوریت آیات قرآن، مدح و ثنای پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، شهدا و آثار انقلابی تولید می‌کند و در واقع سیاست‌گذاری برای این گروه ذیل گروه بزرگ محمد رسول الله (ص) انجام می‌شود.

انتهای پیام/

 

منبع

همزمان با هفته بسیج فعالیت گروه نوجوانان محمد رسول الله (ص) رسماً آغاز شد بیشتر بخوانید »

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!



یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پسرش احمد تنها ۱۰ ماهه بود که تصمیم گرفت دوباره بند پوتینش را گره بزند و عازم خط مقدم شود؛ اما این خداحافظی تا سلام دوباره ۲۳۶۴ روز زمان برد… نه راه افتادن و شیرین‌زبانی‌های پسرک را دید و نه اولین روزی را که همسرش با بهت، لقمه نان‌پنیر و سبزی در کوله‌اش می‌گذاشت و با چشمانی نگران به عاقبت حاج حسین قصه فکر می‌کرد که بالاخره چه می‌شود و احمد را راهی درس و مشق می‌کرد.

۲۷ ساله بود که رفت و ۳۳ ساله بود که برگشت. در این ۲۳۶۴ روز و۲۳۶۳ شب، هیچ ستاره‌ای را در آسمان سرمه‌ای شب ندید، چرا که اصلاً رنگ سیاهی شب را ندید! او اسیر بود و محکوم بود به ثانیه ثانیه انتظار کشیدن… در انتظار آزادی یا مرگ بودن را خودش هم نمی‌دانست.

حاج حسین داروغه ۲۳۶۴ روز اسیر زندان موصل بود و حالا بعد از سی و یک سال آزادی، دنیایی از خاطرات تلخ را در دلش مهروموم کرده و زندگی ساده‌ای در شهرستان ابوزیدآباد شهر کاشان دارد.

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

قطعاً خیلی حرف‌ها برای گفتن دارد، اما زیاد اهل حرف زدن نیست و به اصرار، با صدایی گرفته لب به سخن باز می‌کند و با لهجه شیرین کاشانی تا جایی که یادآوری خاطرات نه خیلی خودش را اذیت کند و نه دختر و همسرش زهرا را که کنار ما نشسته بودند و آن‌ها هم موفق شده بودند بعد از این همه سال، بخشی از خاطرات حاج حسین را بشنوند، تعریف می‌کند: «سال ۱۳۶۲، با لشگر امام حسین اصفهان از کاشان به جبهه طلائیه اعزام شدم. حاج حسین خرازی فرمانده لشکر بود که قبل از عملیات خیبر، نقشه را برای ما توجیه کرد و طی یک سخنرانی از سختی عملیات گفت تا بچه‌ها تصمیم نهایی را برای ماندن یا برگشتن از عملیات بگیرند. حاج حسین خرازی گفت: «طی عملیاتی که قرار است انجام شود، باید داخل خاک عراق شویم؛ بین بصره و جزیره مجنون! آن جاده را به هر نحوی هست باید بگیریم. اگر این اتفاق نیفتد، احتمال سقوط جزیره مجنون وجود دارد. چند گردان دیگر هم به جز گردان‌های ما در این عملیات وجود دارند؛ چند گردان از محمد رسول الله و چند گردان از جاهای دیگر…»

عملیات خیبر و پرپر شدن بچه‌ها

حاج حسین خرازی عملیات را برای ما شرح داد و شبانه حمله شروع شد. در گل و لای و باتلاق… هرچه از سختی شرایط و صعب المسیر بودن راه بگویم کم گفتم. با هر مشقتی که بود خط را شکستیم و به سنگرهای عراقی‌ها رسیدیم. عراقی‌ها که ما را در سنگرهای خودشان دیدند، عاجز شدند و پا به فرار گذاشتند.

بالاخره موفق شدیم جاده را بگیریم و پشتش مستقر شویم. آفتاب که طلوع کرد و آسمان روشن شد، عراقی‌ها پاتک (ضدحمله) را شروع کردند، تا اینکه آتش عراقی‌ها سنگین شد. منتظر نیروهای پشتیبانی بودیم، غافل از اینکه از شدت سنگینی آتش عراقی‌ها، نیروی پشتیبانی نتوانست جلو بیاید.

تا ساعت ۵/ ۸، ۹ و تا جایی که در توانمان بود، مقاومت کردیم اما دیگر نزدیک بود جنگ تن به تن شروع شود که نیروهایی که جراحت زیادی ندیده بودند، از منطقه دور شدند، اما بچه‌هایی که شدت مجروحیتشان بیشتر بود، گیر افتادند.

ما در آن عملیات خیلی شهید دادیم. تا جایی که چشم کار می‌کرد، پیکر شهدا کنار جاده افتاده بود، آمار از دستمان دررفته بود.»

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

حاج حسین ندیده‌ها را دیده بود. در یادداشتی خواندم که سرلشکر غلامعلی رشید گفته بود: «من در طول جنگ ۲ بار گفتم «خدایا پیر شدم!» یکی در تنگه چذابه در سال ۶۰ و دیگری در عملیات_خیبر. ما در آن عملیات ذوب شدیم.» و با چیزهایی که از حاجی می‌شنیدم و خیلی‌هایش را با سکوت و تکان سر، سر به مهر می‌گذاشت، به یادداشت سرلشکر رشید ایمان آوردم. از روایت حاج حسین دور نشویم: «عراقی‌ها که رسیدند، هیچ کدام از بچه‌ها زیر دستشان زنده نماندند! از هر کس صدای ناله در می‌آمد با تیر خلاصی شهیدش می‌کردند. کامل منطقه را پاکسازی کردند! من هم مجروح شده بودم که اگر خودم را بین شهدا مخفی نکرده بودم تا متوجه زنده بودنم نشوند، الان سال‌ها عکس قاب گرفته‌ام روی طاقچه دیوار خانه بود!»

حالا شده بودیم ۳ نفر…

حاج حسین که تازه چند روزی پایش را به دلیل پوکی استخوانی که یادگار! سوءتغذیه سال‌های اردوگاه است، عمل کرده به سختی روی تخت جابجا می‌شود و ادامه می‌دهد: «۲۴ ساعت همان جا روی زمین بین شهدا افتاده بودم. کلی خون ازم رفته بود و دیگر رمق نداشتم. با خودم می‌گفتم با این همه خونریزی و تشنگی که بر من غالب شده حتماً خواهم مرد.

عزمم را جزم کردم و به سختی، لنگان لنگان و کشان کشان خودم را از آن جا دور کردم که یکدفعه خودم را بین چند بعثی دیدم که دارند با هم عربی صحبت می‌کنند و من هم چیزی از حرف‌هایشان متوجه نمی‌شوم. به محض اینکه چشمشان به من افتاد، غیظ کردند و با لهجه غلیظ عربی «حرکّوا حرکّوا» گفتنشان شروع شد. با همان بی‌حالی ۱۰ متری من را دواندند تا به جایی رسیدم که دیدم بله… ۲ تا از بچه‌های ایرانی دست و پا بسته روی سینه خوابیده‌اند؛ یکی از بچه‌های گردان خودمان بود و یکی از بچه‌های گردان محمد رسول‌الله. سیم آوردند و دست و پای من را هم با همان وضعیت مجروحیت بستند و من هم به جمعشان اضافه شدم. حالا شده بودیم ۳ نفر.»

خوش به سعادتش که خوب هدیه‌ای گرفت

حاجی به این قسمت روایت که رسید، خاطره‌ای یادش آمد که اشکی شد. سرش را به زیر انداخت. آهی کشید. از لیوان آبی که در پیش‌دستی کنار دستش بود، جرعه‌ای نوشید و نفس تازه کرد. با صدای گرفته گفت: «یکی از همان بچه‌ها طبق عادت همگی ما ذکری به لب آورد که افسر بعثی را بدجور عصبی کرد. بعثی بی‌وجدان در آن لحظه چنان از خودش بی‌خود شده بود که با همان عصبانیت دست دراز کرد و سیم تلفنی که نزدیکش افتاده بود را برداشت و محکم دور گردنش پیچید و درجا خفه‌اش کرد.

دقیق یادم نمی‌آید ذکری که گفت «یا الله» بود یا «یا زهرا» ولی خوش به سعادتش که خوب هدیه‌ای گرفت و شهید شد.»

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

زنده ماندن در اسارت، معجزه است

حاجی که هر چند ساعت یکبار باید چند پاف اسپری آسم استفاده کند تا نفس کشیدن برایش راحت شود، معذرت‌خواهی می‌کند و وسط صحبت‌هایش اسپری را برمی‌دارد و نفس تازه می‌کند. ریه‌هایش از سرمای آب اردوگاه که نزدیک به ۷ سال مجبور بودند با همان آب سرد طهارت کنند و در زمستان و تابستان، سر و بدن خود را بشورند، هر درد و بیماری را مهمانش کرده که آسم یکی از آن‌هاست. اسپری را کنار دیگر داروها می‌گذارد و صحبتش را ادامه می‌دهد: «آن روز تا عصر، ما را در آن منطقه چرخاندند و هر اهانتی که فکرش را بکنید به ما کردند که کمترینش پرت کردن آب دهانشان روی ما بود!

نزدیک غروب، تویوتایی آمد و ما را سوار کردند. تقریباً از منطقه جنگی خارج شده بودیم تا به پادگانی در بصره رسیدیم. کنار دیوار کابل و فلک و شوک برقی را ردیف آویزان کرده بودند.

با همان حال و روزی که داشتم بازجویی‌ها شروع شد. به زور می‌خواستند اقرار بگیرند.»

به اینجای صحبت‌ها که رسید، نگاهی به خانم و دخترش انداخت و صدایش را آرام کرد: «رحم نداشتند. شوک برقی وصل کردند. عزرائیل را جلوی چشمم دیدم.

اگر بخواهم یک جمله از سال‌های اسارت بگویم این است که اگر در اسارت کسی جان سالم به در ببرد مثل یک معجزه است؛ خیلی از افرادی که با ما بودند شهید شدند.

بعد از بازجویی ما را وارد اتاقی باریک و درازی کردند و در را قفل زدند. اتاق پر بود از مجروح. شب را همان جا گذراندیم. زمین پر بود از کثافت و خون و تعفن که از زیر پایمان رد می‌شد و می‌رفت بیرون در…

صبح چند تا از مجروح‌ها را برای بستری کردن بردند بیمارستان بغداد، که من هم جزو از آن‌ها بودم. یکی دو روز آنجا بستری بودم. البته تصورتان از بیمارستان یک فضای استریل و بهداشتی نباشد! آنجا پر بود از مجروح… یک سرنگ را حداقل برای ۵۰ نفر استفاده می‌کردند! بدون اینکه حتی از آب جوش برای استریل کردن آن استفاده کنند!

بعد ما را بردند بغداد. ۲۴ ساعتی را باید در یک اتاق سر می‌کردیم. این اتاق به حدی کوچک بود که تا صبح نمی‌توانستیم کنار هم بخوابیم، حتی نشستن کنار هم سخت بود چه برسد به خوابیدن! آنقدر هم اتاق کثیف بود که گوشه اتاق صف رژه رفتن شپش‌ها را به چشم می‌شد دید.

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

صدای ناله و شیون؛ اولین کابوس اردوگاه موصل

ظهر روز بعد منتقل شدیم به اردوگاه موصل؛ جایی که تا روز آزادی همان جا ماندگار بودیم. اولین چیزی که از اردوگاه موصل در ذهنم ثبت شد، صدای ناله و شیونی بود که از داخل ساختمان اردوگاه در فضا پیچیده بود.

یکی از بچه‌ها به بعثی‌ها گفت: «اینجا شکنجه و کتک هم دارید؟ سرباز بعثی جواب داد: «لا…لا… أبدا… اینجا حمام… خوب… راحت…» ما خوشحال شدیم. حالا نگو همه چیز را برعکس جواب می‌دهد.

در دیگری باز شد و وقتی وارد شدیم، دیدیم این بعثی‌های کلاه قرمز، کابل به دست، ردیف ایستاده‌اند و منتظرند تا ما از اتوبوس پیاده شویم. اسم من اولین اسمی بود که صدا زده شد و مهمان کتک خوردن زیگزاگی طونل‌وار بعثی‌ها شدم. این شروع شکنجه بعثی‌ها بود و تا یک سال بعد یعنی زمانی که صلیب سرخ بیاید و کمی شرایط را سروسامان بدهد، آزار و اذیت بعثی‌ها هر روز زیادتر می‌شد.»

کل ۷ سال اسارت از یادم رفت

حاج حسین که لحظه‌ای نگاهش به چشم‌های متعجب دخترش زهرا افتاد که تا آن موقع، خاطرات اسارت را از زبان پدر نشنیده بود، نخواست بیشتر از این به خاطرات تلخش ادامه بدهد و زودتر از آن روزها گذشت: «چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۶۹ ساعت ۴ بعد از ظهر بود که صدای صدام ملعون از بلندگوها پخش شد. قطعنامه خوانده شد و خبر آزادسازی اسرا را داد. قرار شد از پس‌فردا آزادی اسرا شروع شود. با شنیدن این خبر زانوهایم سست شده بود. صدای خوشحالی و شادی و شکر گفتن بچه‌ها در اردوگاه پیچیده بود.

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

از ۲۶ مرداد ماه بود که آزادی اسرا از اردوگاه شماره یک شروع شد. ما گروه شماره ۴ بودیم و روز چهارم نوبت به ما رسید.

از موصل آمدیم بغداد و از آنجا منتقل شدیم لب مرز. بعد از ثبت اسامی در صلیب سرخ، اسلام‌آباد غرب، اولین شهری بود که در ایران وارد آن شدیم. مردم در ایران استقبال گرمی از ما کردند و آنقدر گل و شیرینی روی سر و روی ما ریختند که من کل سال‌های اسارت را از یاد بردم! واقعاً دستشان درد نکند…

سه روز کرمانشاه بودیم و از آنجا با هواپیما به اصفهان منتقل شدیم. بعد از چند روز قرنطینه و چکاب‌های مختلف، هر کدام از بچه‌ها به شهر خودشان فرستاده شدند.

تمام خوشحالی که برای آزادی داشتم یک طرف، غم احمد ۸ ساله‌ام که بعد از این همه مدت من را به عنوان پدرش نمی‌شناخت یک طرف دیگر!»

۴۰۰ سال هم باشد به پایت می‌نشینم…

همسر حاجی که نامه‌های آن روزها را ورق می‌زند، خاطرات تلخ دلتنگی را مرور می‌کند، آه می‌کشد و می‌گوید: «سال اول که از اسارت حاجی خبر نداشتم و آن یک سال بر من خیلی سخت گذشت. سال چهارم بود که تلخ‌ترین حرف را از حاج حسین شنیدم؛ حاجی در نامه‌ای نوشته بود «اگر می‌خواهی بروی، برو!» اما جوابی که داده بودم این بود که «الان که ۴ ساله اسیر شدی، اگر ۴۰۰ سال هم باشد به پایت می‌نشینم!»

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود!

سال‌های اسارت حاجی خیلی برایم سخت بود؛ هم دلتنگی اذیتم می‌کرد، هم بزرگ کردن احمد با شیطنت‌های پسرانه‌ای که داشت.

وقتی خبر آزادی اسرا را دادند، امامزاده صالح تهران بودیم. به خانواده‌ام گفتم هرطوری هست باید به کاشان برگردیم. دل توی دلم نبود برای دیدن حاجی.

لحظه موعود رسیده بود. حاجی را وسط جمعیت پیدا کردم. از شدت ضعف و سوءتغذیه و لاغری دولادولا راه می‌رفت، اما هیچ کدام این‌ها باعث نشده بود که چهره‌اش را از یاد ببرم.

تا مدت‌ها خجالت می‌کشیدم جلوی حاج حسین غذا بخورم، چون حاجی نمی‌توانست بیشتر از ۳ قاشق غذا بخورد و این موضوع خیلی من را ناراحت می‌کرد. چند ماهی زمان برد تا کم‌کم وضعیت غذا خوردنش کمی بهتر شد.»

شاید اولین دختری که خدا در سال ۱۳۷۰ به حاج حسین و همسرش داد و اسمش را به یاد همان روزهای دوری حاجی از وطن «آزاده» گذاشتند، یکی از اسباب یادگاری‌هایی باشد که هر وقت قرار باشد آن ۲۳۶۴ روز اسارت برای حاج حسین و اطرافیان کمرنگ شود، دوباره همه چیز را زنده کند؛ از غم دوری مرد خانواده از کانون گرم خانواده گرفته تا خبر شیرین بازگشت حسینِ دور از وطن!



منبع خبر

یکی بود، یکی ۲۳۶۴ روز نبود! بیشتر بخوانید »

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

نامه فرمانده ارتش به آیت‌الله خامنه‌ای درباره محور زید



عملیات خیبر

گروه جهاد و مقاومت مشرق عملیات خیبر یکی از مهمترین عملیات‌های جنگ ۸ ساله بود که چون در اسفندماه ۱۳۶۲ انجام شد و غالباً در این روزها، خانواده‌های ایرانی در حال آماده شدن برای تحویل سال نو هستند، کمتر به آن پرداخته شده است. در این مطلب، سعی کرده‌ایم به نحوی موجز، فضای کشور و جنگ را در اسفند ۶۲ برایتان ترسیم کنیم و در این کار از مطالب، عکس‌ها و نقشه‌های «تاریخ جنگ» هم بهره برده‌ایم.

با درود به روح پر فتوح امام شهیدان و سرداران سپاه اسلام که در این عملیات به لقاء الهی شتافتند، این مطلب را به «شهید حاج محمد ابراهیم همت» تقدیم می‌کنیم.

* امیدواری محسن رضایی

قبل از عملیات خیبر، فرمانده سپاه امیدوار بود تا با یک عملیات قدرتمند، هم به رزمندگان در غرب کشور که فکر می‌کردند عملیات در جنوب ناممکن شده، پیامی بدهد و هم برای کسانی که می‌گفتند «جنگ را نباید ادامه داد و راهی برای پیگیری آن نمانده» جواب دندان شکنی داشته باشد.

هر بار که علی هاشمی نتیجه شناسایی‌ها در هورالهویزه را می‌داد، محسن رضایی امیدوارتر می‌شد. رضایی از قرارگاه نصرت، نه به فرماندهانش چیزی گفته بود و نه به ‌هاشمی‌رفسنجانی، فرمانده جنگ. اولین بار که از نتیجه شناسایی‌ها کاملاً مطمئن شد، به حضرت امام اطلاع داد. امام هم وقتی رسیدن به دجله را در هدفگذاری او دید، خوشحال شد. طرح عملیات خیبر بعد از آزادسازی خرمشهر خیلی اهمیت داشت و می‌توانست تاثیری جدی در روند جنگ داشته باشد.

زمستان سال ۱۳۶۲ بود که محسن رضایی به فرماندهانش خبر داد که عملیات بعدی در هور انجام می‌شود. اولش شوکه شدند اما وقتی شناسایی‌های قرارگاه نصرت را دیدند، آرام گرفتند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / جاده شط علی / سنگر آر پی جی در روزهای آغازین عملیات خیبر

نیروهای علی هاشمی‌حتی آب راه‌های هور را هم متر کرده بودند و فیلمی که از اتوبان بغداد- بصره گرفته بودند، در دستشان بود.

* خیبر در کجا انجام شد؟

منطقه عملیات خیبر، شمال بصره و مقابل استان‌های العماره و بصره بود. دو محور هم داشت: یکی هور الهویزه و دیگری «زید» که عملیات رمضان در آن بدون موفقیت انجام شده بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

عملیات دو محور جنوبی و شمالی داشت. محور شمالی در هور و محور جنوبی در زید. دو لشکر سپاه و ارتش در جنوب، متوقف شدند.

عراق، انتظار عملیات از هور را نداشت و نیروی کمی را آنجا مستقر کرده بود. در جزایر مجنون فقط یک گردان از نیروهای مردمی عراق بودند و در محور شمالی و جنوبی هم نیروهای مرزی در پاسگاه مستقر بودند. در این میان فقط خط طلاییه پر از موانع و کانال‌های فراوان بود. در محور زید هم موانع زیاد و نیروهای بسیاری مستقر بودند. خاکریزهای مثلثی شکل که طرحش را اسرائیل داده بود هم در این منطقه قرار داشت. عراق این خاکریزها را قبل از عملیات بیت‌المقدس ساخته بود تا از بصره دفاع کند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خاکریزهای معروف مثلثی شکل

فرمانده ارتش دیرتر از همه از طرح عملیات با خبر شده و کمی هم دلگیر شده بود. بعدها که فرماندهی محور زید به آن‌ها سپرده شد به حجت‌الاسلام (آیت الله العظمی) خامنه‌ای نامه نوشتند که در این محور با توجه به وضعیتش، احتمال موفقیت کم است.

محسن رضایی معتقد بود پیش‌روی در هور آنقدر برای عراق غافلگیرکننده است که اگر محور جنوبی (طلائیه) هم قوی نباشد، عملیات موفقیت‌آمیز می‌شود. او همچنین یکی از قوی‌ترین لشکرهایش یعنی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که متعلق به نیروهای اصفهانی بود را به محور جنوبی مأمور کرد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

هوانیروز به کمک آمد

پشتیبانی نیروهایی که برای جنگیدن به هور می‌رفتند با قرارگاه نوح بود. نبود خشکی و لزوم سرعت بالا در انتقال نیرو و تجهیزات باعث شد که از هوانیروز کمک خواسته شود. فرمانده هوانیروز ارتش به کنار هور آمد و نیروی هوایی هم پیشتیبانی پدافند هوایی را بر عهده گرفت. همچنین هواپیماهای اف ۱۴ مأمور شدند تا به جنگ میگ‌های عراقی بروند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / ۳ اسفند ۶۲ / انتقال رزمندگان به خط مقدم عملیات / بالگرد شنوک

* فرماندهی هاشمی‌رفسنجانی

عملیات خیبر اولین تجربه حجت الاسلام هاشمی‌رفسنجانی در فرماندهی جنگ بود. او قبل از آمدنش به جبهه به امام قول داده بود تا با یک پیروزی به تهران برگردد تا راهی برای پایان جنگ باشد. حضرت امام هم فقط سکوت کرده بودند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

اولین حضور هاشمی رفسنجانی در جبهه به عنوان فرمانده جنگ

هاشمی‌رفسنجانی در ذهنش به این فکر کرده بود که می‌توانیم با گرفتن یک منطقه از خاک عراق، پای میز مذاکره و پذیرفتن آتش بس برویم و به بهانه این منطقه، حقمان را از صدام بگیریم. برخی مخالف این نیت بودند و می‌گفتند رزمنده‌هایی که آمده‌اند تا از راه کربلا به قدس بروند را ناامید می‌کند و برخی دیگر هم خوشحال شدند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

جزیره جنوبی مجنون/۵ اسفند ۶۲ / فرماندهان سپاه کمبود قایق را از کاستی های عملیات می دانستند

هاشمی‌رفسنجانی در خاطراتش می‌نویسد: آن‌گونه که انتظار داشتم، عنوان ختم جنگ مقبول نیفتاد. معلوم است مسئله مهم برای بسیاری از رزمندگان، ادامه جنگ است و همه چیز هم همین را نشان می‌دهد. شاید به همین جهت امام موافق طرح ختم جنگ نیستند و اگر در قلبشان هم قبول داشته باشند، بر زبان نمی‌آورند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

طلائیه / اسفند ۶۲

* بالاخره عملیات خیبر شروع شد

۳ اسفند ۶۲ بود که عملیات خیبر با رمز یا رسول الله (ص) آغاز شد. در شب و روز اول، نیروها در محور شمالی به جاده بصره – العماره رسیدند. اما در جنوب (محور زید) نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آنجا خیلی زود متوقف شد. با این حال موفقیت محور شمالی امیدوارکننده بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

موقعیت هور الهویزه

در مرحله بعدی باید تعدادی از نیروها از راه هور به جزایر مجنون حمله می‌کردند و گروهی هم از طریق طلائیه که تنها راه خشکی در منطقه شمالی عملیات بود این حمله را انجام می‌دادند. عملیات در طلائیه با یک روز تأخیر انجام شد اما نیروهای هور از این موضوع مطلع نشدند و به سمت جزیره جنوبی رفتند. حالا باید از سمت طلائیه حمایت می‌شدند اما کسی آنجا نبود. شرایط سختی پیش آمده بود و به همین خاطر نیروهایی که قرار بود شبانه به خط بزنند را در روز، راهی منطقه کردند. عراق هم هر چه توان داشت بر روی طلائیه متمرکز کرد تا این نیروها به جزیره جنوبی نرسند. عراق می‌دانست که اگر نیروها به جزیره جنوبی برسند، کار عملیات به انجا می‌رسد به همین خاطر از تمام توانش بهره برد تا ایرانی‌ها را زمینگیر کند. یگان‌های ایران در طلائیه و مجنون خیلی شهید دادند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

حاج محمد ابراهیم همت و بچه‌های لشکر ۲۷ در دوکوهه آماده بودند تا شبانه به خط بزنند اما مجبور شدند در روز حمله کنند

* نگرانی در تهران

گزارش‌های علی صیاد شیرازی در تهران، امام را نگران کرده بود. هاشمی‌رفسنجانی پیش امام رفت و گزارشی داد. امام هم معتقد بود که قطع جاده بصره – بغداد، ضربه مهلکی به صدام می‌زند.

هاشمی‌رفسنجانی به جنوب برگشت و به محسن رضایی خبر داد که به همه گفته: هر چه در چنته دارید به میدان بیاورید.

محسن رضایی هم دستور داده بود افراد در حد فرمانده لشکر هم باید بجنگند؛ حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / اسفند ۶۲

* ادامه عملیات

لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بسیاری از نیروهایش را از دست داد. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که در محور زید (جنوبی) عمل می‌کرد، به کمک رزمنده‌های تهرانی آمد. پیشروی اولیه‌شان موفق بود اما باز هم عراقی‌ها آن‌ها را زمینگیر کردند.

در همین گیر و دار، محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ به شهادت رسید و حسین خرازی را با دست قطع شده و با بدنی پر از تیر و ترکش از منطقه بیرون بردند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

شهید حمید باکری

هم‌زمان با نبرد طلائیه، عراقی‌ها به ۴ گردان خط‌شکن از لشکر ۸ نجف اشرف (اصفهان) و ۳۱ عاشورا (آذربایجان) حمله کردند. شهادت جانسوز رزمندگان این ۴ گردان، سخت‌ترین لحظات خیبر برای فرماندهان در قرارگاه بود. حمید باکری معاون لشکر ۳۱ عاشورا هم در جزیره شهید شد تا غم این نبرد، کامل شود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / اسفند ۶۲

* نبرد در مجنون

صلاح نبود نیروهایی که در شمال هورالهویزه به جاده بصره رسیده بودند، در آنجا بمانند و به همین خاطر عقب‌نشینی کردند و به جزایر مجنون آمدند. عراقی‌ها هم که در طلائیه پیروز بودند، به بازپسگیری جزایر امیدوار شدند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

طلائیه / اسفند ۶۲ / رزمندگان روزهای سخت‌تری را در پیش رو دارند

عراق در رسانه‌هایش مدام تبلیغ می‌کرد که به زودی جزایر را خواهد گرفت و نام جزایر مجنون، محور خبری رسانه‌های دنیا شده بود.

اگر عراق، جزایر را پس می‌گرفت، نشان می‌داد که می‌تواند همه عملیات‌های ایران را شکست بدهد.

بعدازظهر ۱۴ اسفند ۶۲ از دفتر امام خبر دادند که امام فرموده‌اند: جزایر حتماً باید نگهداشته شود. هر طور که شده.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

فرماندهان سپاه قبل از عملیات تا نزدیکی عراقی ها به شناسایی پرداختند تا بدانند بناست نیروهایشان در چه منطقه ای بجنگند

با ابلاغ این پیام به رزمندگان، روحیه تازه‌ای به آنان دمیده شد. محسن رضایی هم ابلاغ کرد که از جزایر بیرون نمی‌رویم؛ حتی اگر سازمان سپاه از بین برود… بسیاری از فرماندهان قرارگاه هم سلاح گرفتند و به خط مقدم رفتند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

شمال غربی طلائیه / ۴ اسفند ۶۲ / بسیجی ها بیشترین رزمندگان ایران را تشکیل می دادند

از ۱۶ تا ۲۰ اسفند، عراق هر چه داشت رو کرد تا جزایر را پس بگیرد. ۷۲ ساعت جنگ بی‌امان ادامه داشت اما حرف امام زمین نماند. جزایر به سمبل قدرت ایران و ضعف عراق تبدیل شده بود.

* جنگ شیمیایی

عراق با آتش پر حجم، زمین جزایر مجنون را شخم زد. بمب‌های شیمیایی هم تمام آنجا را آلوده کرد. حفظ جزایر غیر ممکن می‌نمود اما رزمندگان غیور این کار را ممکن کرده بودند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

تانک تی ۷۲ که شوروی به عراق داده بود و آر پی جی آن را از کار نمی انداخت

«افرایم کارش» می‌نویسد: ایرانی‌ها در ۵ اسفند مرحله دوم عملیات خیبر را آغاز کردند که تا ۲۸ اسفند ادامه داشت. ایرانی‌ها موفق شدند از باتلاق وسیع بگذرند و جزایر مجنون را تصرف کنند. عراقی‌ها فکر می‌کردند این عمل غیر ممکن است. البته آن‌ها سرانجام با تلاش‌های سخت عراقی‌ها که وحشیانه از سلاح‌های شیمیایی (گاز خردل و گاز اعصاب) استفاده کردند، کنترل شدند. البته ایرانی‌ها موفق شدند جزایر را حفظ کنند.

سوم فروردین ۶۳ خبرگزاری فرانسه نوشت: نیروهای ایرانی پلی ۱۳ کیلومتری مثل قایق شناور ساخته‌اند که جزیره شمالی را به مرز ایران وصل می‌کند. این در تاریخ نظامی‌مدرن بی‌سابقه است.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

انتقال مجروحین از طریق پل خیبر به طول ۱۳ کیلومتر

* در جستجوی نقطه پایان

هاشمی‌رفسنجانی بعد از عملیات خیبر از فرماندهان خواست تا راه آینده را ترسیم کنند. او فکر می‌کرد نیروهای ایرانی بیش از ۵۰ کیلومتر را تصرف می‌کنند اما فقط ۱۳ کیلومتر تصرف شده بود. او گفت: در مورد صلح، نظر امام مطرح است و ایشان می‌گوید بدون جنگ، صلح امکان ندارد و اگر ما هم نتوانیم بجنگیم، امام به مردم می‌گویند: بروید و بجنگید.

آمریکایی‌ها همزمان با گسترش روابط‌شان با عراق، عملیات تحریمی علیه ایران با نام «استانچ» را کلید زدند. کشورهای بسیاری از جمله شوروی با این عملیات همراه شدند. شوروی از همراهی ایران درباره حل مشکلاتش در افغانستان ناامید شده بود و پیشنهاد فروش چهار و نیم میلیارد دلار اسلحه را به عراق داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

محسن رضایی در حال تشریح فعالیت های جاسوسی حزب توده

ایران هم مبارزه قوی با حزب توده که متعلق به شوروی بود را در دستور کار قرار داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

محاکمه اعضای حزب توده

در این شرایط سخت، طرح عملیات عبور از اروند و گرفتن فاو مطرح شد و تمریناتی هم انجام شد، اما هاشمی‌رفسنجانی این طرح را عملی نمی‌دانست و به عملیات «والفجر۸ انجام نشده» معروف شد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

جزیره مجنون جنوبی / ۸ اسفند ۶۲ / مجروحین منتظرند تا بالگردهای هوانیروز آنها را به عقب منتقل کند

* یادی از دلاوران شناسایی هور

برای پیگیری امکان عملیات در هور، محسن رضایی کار شناسایی هور را به نحوی کاملاً محرمانه به علی هاشمی‌ و افراد بومی‌اش داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

نمایی از هورالهویزه / بیش از ۷۰ درصد هور را نی پوشانده

علی هاشمی به همراه نیروهای بومی ‌و غیر بومی‌اش یک سال در هور شناسایی کردند که از آن یک سال ۴۰۰ گزارش باقی مانده است.

باز کردن معبر در هور، گرما، هوای شرجی، امکان شنیدن صدای کنارزدن نی‌ها توسط عراقی‌ها، ابتلا به بیماری‌های پوستی برای نیروهای شناسایی غیر بومی، حمله پشه‌ها، آبگرفتگی درون بلم‌ها و آوردن اطلاعات از خاک عراق، از سختی‌های شناسایی در این منطقه بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

علی هاشمی و یارانش، زحمات بی بدیلی برای شناسایی قبل از عملیات کشیدند / نفر سوم از راست

اما این کار سخت و جانفرسا به خوبی انجام شد و عملیات خیبر بالاخره با تمام پستی و بلندی‌هایش انجام شد.

پیکر علی هاشمی‌ که در هور به جا مانده بود، چند سال پیش تفحص شد و به تهران آمد و بر دوش مردم تهران و سپس اهواز تشییع شد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

حمید رمضانی

اولین بار حمید رمضانی و احمد سوداگر در شناسایی عملیات والفجر مقدماتی، تشخیص دادند که هور قابلیت عملیاتی دارد

*با الهام از دائره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق

با درود به روح پر فتوح امام شهیدان و سرداران سپاه اسلام که در این عملیات به لقاء الهی شتافتند، این مطلب را به «شهید حاج محمد ابراهیم همت» تقدیم می‌کنیم.

* امیدواری محسن رضایی

قبل از عملیات خیبر، فرمانده سپاه امیدوار بود تا با یک عملیات قدرتمند، هم به رزمندگان در غرب کشور که فکر می‌کردند عملیات در جنوب ناممکن شده، پیامی بدهد و هم برای کسانی که می‌گفتند «جنگ را نباید ادامه داد و راهی برای پیگیری آن نمانده» جواب دندان شکنی داشته باشد.

هر بار که علی هاشمی نتیجه شناسایی‌ها در هورالهویزه را می‌داد، محسن رضایی امیدوارتر می‌شد. رضایی از قرارگاه نصرت، نه به فرماندهانش چیزی گفته بود و نه به ‌هاشمی‌رفسنجانی، فرمانده جنگ. اولین بار که از نتیجه شناسایی‌ها کاملاً مطمئن شد، به حضرت امام اطلاع داد. امام هم وقتی رسیدن به دجله را در هدفگذاری او دید، خوشحال شد. طرح عملیات خیبر بعد از آزادسازی خرمشهر خیلی اهمیت داشت و می‌توانست تاثیری جدی در روند جنگ داشته باشد.

زمستان سال ۱۳۶۲ بود که محسن رضایی به فرماندهانش خبر داد که عملیات بعدی در هور انجام می‌شود. اولش شوکه شدند اما وقتی شناسایی‌های قرارگاه نصرت را دیدند، آرام گرفتند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / جاده شط علی / سنگر آر پی جی در روزهای آغازین عملیات خیبر

نیروهای علی هاشمی‌حتی آب راه‌های هور را هم متر کرده بودند و فیلمی که از اتوبان بغداد- بصره گرفته بودند، در دستشان بود.

* خیبر در کجا انجام شد؟

منطقه عملیات خیبر، شمال بصره و مقابل استان‌های العماره و بصره بود. دو محور هم داشت: یکی هور الهویزه و دیگری «زید» که عملیات رمضان در آن بدون موفقیت انجام شده بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

عملیات دو محور جنوبی و شمالی داشت. محور شمالی در هور و محور جنوبی در زید. دو لشکر سپاه و ارتش در جنوب، متوقف شدند.

عراق، انتظار عملیات از هور را نداشت و نیروی کمی را آنجا مستقر کرده بود. در جزایر مجنون فقط یک گردان از نیروهای مردمی عراق بودند و در محور شمالی و جنوبی هم نیروهای مرزی در پاسگاه مستقر بودند. در این میان فقط خط طلاییه پر از موانع و کانال‌های فراوان بود. در محور زید هم موانع زیاد و نیروهای بسیاری مستقر بودند. خاکریزهای مثلثی شکل که طرحش را اسرائیل داده بود هم در این منطقه قرار داشت. عراق این خاکریزها را قبل از عملیات بیت‌المقدس ساخته بود تا از بصره دفاع کند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خاکریزهای معروف مثلثی شکل

فرمانده ارتش دیرتر از همه از طرح عملیات با خبر شده و کمی هم دلگیر شده بود. بعدها که فرماندهی محور زید به آن‌ها سپرده شد به حجت‌الاسلام (آیت الله العظمی) خامنه‌ای نامه نوشتند که در این محور با توجه به وضعیتش، احتمال موفقیت کم است.

محسن رضایی معتقد بود پیش‌روی در هور آنقدر برای عراق غافلگیرکننده است که اگر محور جنوبی (طلائیه) هم قوی نباشد، عملیات موفقیت‌آمیز می‌شود. او همچنین یکی از قوی‌ترین لشکرهایش یعنی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که متعلق به نیروهای اصفهانی بود را به محور جنوبی مأمور کرد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

هوانیروز به کمک آمد

پشتیبانی نیروهایی که برای جنگیدن به هور می‌رفتند با قرارگاه نوح بود. نبود خشکی و لزوم سرعت بالا در انتقال نیرو و تجهیزات باعث شد که از هوانیروز کمک خواسته شود. فرمانده هوانیروز ارتش به کنار هور آمد و نیروی هوایی هم پیشتیبانی پدافند هوایی را بر عهده گرفت. همچنین هواپیماهای اف ۱۴ مأمور شدند تا به جنگ میگ‌های عراقی بروند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / ۳ اسفند ۶۲ / انتقال رزمندگان به خط مقدم عملیات / بالگرد شنوک

* فرماندهی هاشمی‌رفسنجانی

عملیات خیبر اولین تجربه حجت الاسلام هاشمی‌رفسنجانی در فرماندهی جنگ بود. او قبل از آمدنش به جبهه به امام قول داده بود تا با یک پیروزی به تهران برگردد تا راهی برای پایان جنگ باشد. حضرت امام هم فقط سکوت کرده بودند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

اولین حضور هاشمی رفسنجانی در جبهه به عنوان فرمانده جنگ

هاشمی‌رفسنجانی در ذهنش به این فکر کرده بود که می‌توانیم با گرفتن یک منطقه از خاک عراق، پای میز مذاکره و پذیرفتن آتش بس برویم و به بهانه این منطقه، حقمان را از صدام بگیریم. برخی مخالف این نیت بودند و می‌گفتند رزمنده‌هایی که آمده‌اند تا از راه کربلا به قدس بروند را ناامید می‌کند و برخی دیگر هم خوشحال شدند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

جزیره جنوبی مجنون/۵ اسفند ۶۲ / فرماندهان سپاه کمبود قایق را از کاستی های عملیات می دانستند

هاشمی‌رفسنجانی در خاطراتش می‌نویسد: آن‌گونه که انتظار داشتم، عنوان ختم جنگ مقبول نیفتاد. معلوم است مسئله مهم برای بسیاری از رزمندگان، ادامه جنگ است و همه چیز هم همین را نشان می‌دهد. شاید به همین جهت امام موافق طرح ختم جنگ نیستند و اگر در قلبشان هم قبول داشته باشند، بر زبان نمی‌آورند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

طلائیه / اسفند ۶۲

* بالاخره عملیات خیبر شروع شد

۳ اسفند ۶۲ بود که عملیات خیبر با رمز یا رسول الله (ص) آغاز شد. در شب و روز اول، نیروها در محور شمالی به جاده بصره – العماره رسیدند. اما در جنوب (محور زید) نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آنجا خیلی زود متوقف شد. با این حال موفقیت محور شمالی امیدوارکننده بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

موقعیت هور الهویزه

در مرحله بعدی باید تعدادی از نیروها از راه هور به جزایر مجنون حمله می‌کردند و گروهی هم از طریق طلائیه که تنها راه خشکی در منطقه شمالی عملیات بود این حمله را انجام می‌دادند. عملیات در طلائیه با یک روز تأخیر انجام شد اما نیروهای هور از این موضوع مطلع نشدند و به سمت جزیره جنوبی رفتند. حالا باید از سمت طلائیه حمایت می‌شدند اما کسی آنجا نبود. شرایط سختی پیش آمده بود و به همین خاطر نیروهایی که قرار بود شبانه به خط بزنند را در روز، راهی منطقه کردند. عراق هم هر چه توان داشت بر روی طلائیه متمرکز کرد تا این نیروها به جزیره جنوبی نرسند. عراق می‌دانست که اگر نیروها به جزیره جنوبی برسند، کار عملیات به انجا می‌رسد به همین خاطر از تمام توانش بهره برد تا ایرانی‌ها را زمینگیر کند. یگان‌های ایران در طلائیه و مجنون خیلی شهید دادند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

حاج محمد ابراهیم همت و بچه‌های لشکر ۲۷ در دوکوهه آماده بودند تا شبانه به خط بزنند اما مجبور شدند در روز حمله کنند

* نگرانی در تهران

گزارش‌های علی صیاد شیرازی در تهران، امام را نگران کرده بود. هاشمی‌رفسنجانی پیش امام رفت و گزارشی داد. امام هم معتقد بود که قطع جاده بصره – بغداد، ضربه مهلکی به صدام می‌زند.

هاشمی‌رفسنجانی به جنوب برگشت و به محسن رضایی خبر داد که به همه گفته: هر چه در چنته دارید به میدان بیاورید.

محسن رضایی هم دستور داده بود افراد در حد فرمانده لشکر هم باید بجنگند؛ حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / اسفند ۶۲

* ادامه عملیات

لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بسیاری از نیروهایش را از دست داد. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که در محور زید (جنوبی) عمل می‌کرد، به کمک رزمنده‌های تهرانی آمد. پیشروی اولیه‌شان موفق بود اما باز هم عراقی‌ها آن‌ها را زمینگیر کردند.

در همین گیر و دار، محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ به شهادت رسید و حسین خرازی را با دست قطع شده و با بدنی پر از تیر و ترکش از منطقه بیرون بردند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

شهید حمید باکری

هم‌زمان با نبرد طلائیه، عراقی‌ها به ۴ گردان خط‌شکن از لشکر ۸ نجف اشرف (اصفهان) و ۳۱ عاشورا (آذربایجان) حمله کردند. شهادت جانسوز رزمندگان این ۴ گردان، سخت‌ترین لحظات خیبر برای فرماندهان در قرارگاه بود. حمید باکری معاون لشکر ۳۱ عاشورا هم در جزیره شهید شد تا غم این نبرد، کامل شود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

خوزستان / دشت جفیر / اسفند ۶۲

* نبرد در مجنون

صلاح نبود نیروهایی که در شمال هورالهویزه به جاده بصره رسیده بودند، در آنجا بمانند و به همین خاطر عقب‌نشینی کردند و به جزایر مجنون آمدند. عراقی‌ها هم که در طلائیه پیروز بودند، به بازپسگیری جزایر امیدوار شدند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

طلائیه / اسفند ۶۲ / رزمندگان روزهای سخت‌تری را در پیش رو دارند

عراق در رسانه‌هایش مدام تبلیغ می‌کرد که به زودی جزایر را خواهد گرفت و نام جزایر مجنون، محور خبری رسانه‌های دنیا شده بود.

اگر عراق، جزایر را پس می‌گرفت، نشان می‌داد که می‌تواند همه عملیات‌های ایران را شکست بدهد.

بعدازظهر ۱۴ اسفند ۶۲ از دفتر امام خبر دادند که امام فرموده‌اند: جزایر حتماً باید نگهداشته شود. هر طور که شده.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

فرماندهان سپاه قبل از عملیات تا نزدیکی عراقی ها به شناسایی پرداختند تا بدانند بناست نیروهایشان در چه منطقه ای بجنگند

با ابلاغ این پیام به رزمندگان، روحیه تازه‌ای به آنان دمیده شد. محسن رضایی هم ابلاغ کرد که از جزایر بیرون نمی‌رویم؛ حتی اگر سازمان سپاه از بین برود… بسیاری از فرماندهان قرارگاه هم سلاح گرفتند و به خط مقدم رفتند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

شمال غربی طلائیه / ۴ اسفند ۶۲ / بسیجی ها بیشترین رزمندگان ایران را تشکیل می دادند

از ۱۶ تا ۲۰ اسفند، عراق هر چه داشت رو کرد تا جزایر را پس بگیرد. ۷۲ ساعت جنگ بی‌امان ادامه داشت اما حرف امام زمین نماند. جزایر به سمبل قدرت ایران و ضعف عراق تبدیل شده بود.

* جنگ شیمیایی

عراق با آتش پر حجم، زمین جزایر مجنون را شخم زد. بمب‌های شیمیایی هم تمام آنجا را آلوده کرد. حفظ جزایر غیر ممکن می‌نمود اما رزمندگان غیور این کار را ممکن کرده بودند.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

تانک تی ۷۲ که شوروی به عراق داده بود و آر پی جی آن را از کار نمی انداخت

«افرایم کارش» می‌نویسد: ایرانی‌ها در ۵ اسفند مرحله دوم عملیات خیبر را آغاز کردند که تا ۲۸ اسفند ادامه داشت. ایرانی‌ها موفق شدند از باتلاق وسیع بگذرند و جزایر مجنون را تصرف کنند. عراقی‌ها فکر می‌کردند این عمل غیر ممکن است. البته آن‌ها سرانجام با تلاش‌های سخت عراقی‌ها که وحشیانه از سلاح‌های شیمیایی (گاز خردل و گاز اعصاب) استفاده کردند، کنترل شدند. البته ایرانی‌ها موفق شدند جزایر را حفظ کنند.

سوم فروردین ۶۳ خبرگزاری فرانسه نوشت: نیروهای ایرانی پلی ۱۳ کیلومتری مثل قایق شناور ساخته‌اند که جزیره شمالی را به مرز ایران وصل می‌کند. این در تاریخ نظامی‌مدرن بی‌سابقه است.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

انتقال مجروحین از طریق پل خیبر به طول ۱۳ کیلومتر

* در جستجوی نقطه پایان

هاشمی‌رفسنجانی بعد از عملیات خیبر از فرماندهان خواست تا راه آینده را ترسیم کنند. او فکر می‌کرد نیروهای ایرانی بیش از ۵۰ کیلومتر را تصرف می‌کنند اما فقط ۱۳ کیلومتر تصرف شده بود. او گفت: در مورد صلح، نظر امام مطرح است و ایشان می‌گوید بدون جنگ، صلح امکان ندارد و اگر ما هم نتوانیم بجنگیم، امام به مردم می‌گویند: بروید و بجنگید.

آمریکایی‌ها همزمان با گسترش روابط‌شان با عراق، عملیات تحریمی علیه ایران با نام «استانچ» را کلید زدند. کشورهای بسیاری از جمله شوروی با این عملیات همراه شدند. شوروی از همراهی ایران درباره حل مشکلاتش در افغانستان ناامید شده بود و پیشنهاد فروش چهار و نیم میلیارد دلار اسلحه را به عراق داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

محسن رضایی در حال تشریح فعالیت های جاسوسی حزب توده

ایران هم مبارزه قوی با حزب توده که متعلق به شوروی بود را در دستور کار قرار داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

محاکمه اعضای حزب توده

در این شرایط سخت، طرح عملیات عبور از اروند و گرفتن فاو مطرح شد و تمریناتی هم انجام شد، اما هاشمی‌رفسنجانی این طرح را عملی نمی‌دانست و به عملیات «والفجر۸ انجام نشده» معروف شد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

جزیره مجنون جنوبی / ۸ اسفند ۶۲ / مجروحین منتظرند تا بالگردهای هوانیروز آنها را به عقب منتقل کند

* یادی از دلاوران شناسایی هور

برای پیگیری امکان عملیات در هور، محسن رضایی کار شناسایی هور را به نحوی کاملاً محرمانه به علی هاشمی‌ و افراد بومی‌اش داد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

نمایی از هورالهویزه / بیش از ۷۰ درصد هور را نی پوشانده

علی هاشمی به همراه نیروهای بومی ‌و غیر بومی‌اش یک سال در هور شناسایی کردند که از آن یک سال ۴۰۰ گزارش باقی مانده است.

باز کردن معبر در هور، گرما، هوای شرجی، امکان شنیدن صدای کنارزدن نی‌ها توسط عراقی‌ها، ابتلا به بیماری‌های پوستی برای نیروهای شناسایی غیر بومی، حمله پشه‌ها، آبگرفتگی درون بلم‌ها و آوردن اطلاعات از خاک عراق، از سختی‌های شناسایی در این منطقه بود.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

علی هاشمی و یارانش، زحمات بی بدیلی برای شناسایی قبل از عملیات کشیدند / نفر سوم از راست

اما این کار سخت و جانفرسا به خوبی انجام شد و عملیات خیبر بالاخره با تمام پستی و بلندی‌هایش انجام شد.

پیکر علی هاشمی‌ که در هور به جا مانده بود، چند سال پیش تفحص شد و به تهران آمد و بر دوش مردم تهران و سپس اهواز تشییع شد.

آنچه باید درباره عملیات «خیبر» بدانیم+عکس و نقشه

حمید رمضانی

اولین بار حمید رمضانی و احمد سوداگر در شناسایی عملیات والفجر مقدماتی، تشخیص دادند که هور قابلیت عملیاتی دارد

*با الهام از دائره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق



منبع خبر

نامه فرمانده ارتش به آیت‌الله خامنه‌ای درباره محور زید بیشتر بخوانید »