محمد صادق کوشکی

صوت/ روایتی ناگفته از آخرین درگیری رژیم صهیونیستی و رزمندگان جهاد اسلامی

صوت/ روایتی ناگفته از آخرین درگیری رژیم صهیونیستی و رزمندگان جهاد اسلامی



روایتی ناگفته از آخرین درگیری رژیم صهیونیستی و رزمندگان سازمان جهاد اسلامی در برنامه جهان آرا مورخه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور دکتر محمد صادق کوشکی .


دریافت
11 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صوت/ روایتی ناگفته از آخرین درگیری رژیم صهیونیستی و رزمندگان جهاد اسلامی بیشتر بخوانید »

«تلخی رهایی» ناگفته‌هایی از سازمان مجاهدین خلق است

«تلخی رهایی» ناگفته‌هایی از سازمان مجاهدین خلق است



محمدحسن روزی طلب پژوهشگر تاریخ معاصر در رونمایی از کتاب «تلخی رهایی» گفت: این کتاب بخشی از ناگفته‌های سازمان مجاهدین خلق را بیان می کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، آئین رونمایی از کتاب «تلخی رهایی» نوشته جواد کامور بخشایش توسط انتشارات سوره مهر در حوزه هنری تهران برگزار شد. این مراسم با حضور اهالی تاریخ، فرهنگ و رسانه چون حجت‌الاسلام علی شیرازی جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع، محمد مهدی دادمان مدیر حوزه هنری، علی اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر، محمدحسن روزی‌طلب پژوهشگر تاریخ معاصر، محمدصادق کوشکی هیئت علمی دانشگاه تهران، جواد کامور بخشایش نویسنده اثر و علی بیگلری راوی این کتاب همراه بود. «تلخی رهایی» روایتگر اسارت علی بیگلری در اردوگاه اشرف و اتفاقات آن زمان و پس از آن است.

در ابتدای این‌مراسم حجت‌الاسلام علی شیرازی جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع ضمن ابراز خرسندی از انتشار این کتاب، گفت: همه حوادث جنگ باید ثبت شود. یکی از حوادث عبرت‌آموز خاطرات آزادگانی است که از اردوگاه اشرف رهایی پیدا کردند. آقای بیگلری راوی این کتاب سال ۶۵ اسیر شد و سه سال در اردوگاه صدام بود. ایشان همانند خیلی از ما انسان‌ها که به ظواهر توجه می‌کنیم و باطن را نمی‌بینیم، بر اساس ظواهر امکانات بهتر اردوگاه اشرف را دیدند و به سازمان مجاهدین خلق پیوستند. در سال ۱۳۶۹ اسرای اردوگاه صدام آزاد شدند.

وی افزود: این یک تجربه برای تمام نیروهای نظامی است که اگر خدای نکرده اسیر شدند، صبور باشند تا روال عادی طی شود و زودتر و سربلند به میهن بازگردند. آقای بیگلری به گمان رهایی وارد فضایی شدند که بدتر از اردوگاه صدام بود. اردوگاه صدام بر جسم فشار می‌آوردند ولی اردوگاه اشرف بر فکر افراد ضربه می‌زدند و حرف‌های ناگفته بسیاری در مورد آن وجود دارد. آقای کامور بخشایش و آقای بیگلری اولین قدم را برداشتند. لازم است حقایق متعدد از دیگر آزادگان نقل شود تا تکرار این مطلب نگاه‌ها را به یقین برساند. جای این کتاب میان آثار در زمینه مقاومت خالی بود که به لطف دوستان جایش پر شد و باید این روند استمرار داشته باشد.

همچنین در ادامه مراسم علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر ضمن عرض تبریک بابت چاپ این کتاب گفت: کتاب «تلخی رهایی» از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که با تأخیر منتشر شد. دلیلش هم این است که ما در تاریخ شفاهی جنگ ابتدا بیشتر به سمت روشنایی‌ها رفتیم. یعنی مفاهیمی چون رشادت، شهادت و مقاومت. کمتر از قسمت تاریک آن سخن گفته‌ایم. البته همان قسمت تاریک هم، شدت نور و روشنایی را مشخص می‌کند. ما در کتاب «تلخی رهایی» می‌خوانیم که آقای بیگلری با توجه به شرایط آن زمان و سن و سال کمی که داشتند حق انتخاب دیگری نداشتند و در واقع همه چیز برنامه‌ریزی شده بود.

وی افزود: به همین دلیل نمی‌توان ایشان را مقصر دانست. ایشان هم همانند مجروحین جنگی، روحشان جراحت دیده و این هم سمتی از جنگ است که باید بیان شود. با لطف آقای کامور بخشایش بخشی از آن روایت شد. سرمایه اصلی انتشارات ما کامور بخشایش و امثال ایشان هستند که استقامت می‌کنند تا کار به ثمر برسد. همچنین از آقای بیگلری تشکر می‌کنم که شجاعت به خرج دادند و خودشان را در معرض قضاوت قرار دادند.

در بخش بعدی مراسم محمدحسن روزی‌طلب پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه «تلخی رهایی» بخشی از ناگفته‌های در مورد سازمان مجاهدین خلق را بیان می‌کند، گفت: سازمان مجاهدین خلق با کشورمان چهار نسل درگیری داشته است. نسل اول در ابتدای شکل‌گیری این سازمان و یک دعوای عقیدتی بود. در آن سال‌ها متوجه شدیم که با وجود برخی خاستگاه‌های مشترک با این سازمان، در نقاط مهمی با یکدیگر اختلاف داریم. در نسل دوم درگیری‌ها که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ بود، درگیری سیاسی بود. در انتخاباتی که در آن سال‌ها برگزار کردیم آن‌ها نیز نماینده داشتند که شکست می‌خورند و آنجا نقطه پایانی درگیری سیاسی و شروع ترورها در نسل سوم درگیری‌ها است. نسل سوم از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ آغاز می‌شود که یک درگیری امنیتی است.

روزی طلب افزود: این درگیری در تاریخ ایران و جهان بی‌سابقه است. این درگیری‌ها منتهی به تشکیل ارتش آزادی بخش توسط سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۴ می‌شود. نسل چهارم درگیری نظامی بود که در عملیات مرصاد با شکست مواجه می‌شوند. بعد از چهار نسل درگیری، سازمان با ما وارد جنگ صد برابر می‌شود که آن جنگ روایت‌ها است. در ۳۰ سال گذشته ما با منافقین وارد جنگ روایت‌ها شده‌ایم تا نشان دهیم که در تمام این سال‌ها چه کسانی بر حق بوده‌اند. سازمان می‌خواهد در این نقطه، شکست‌های خود را از طریق رسانه و روایت‌های ناصحیح جبران کند. وجود کتاب‌هایی چون «تلخی رهایی» نقطه مثبتی برای ما است تا در این جنگ نیز آن‌ها را شکست دهیم. نکته‌ای که کتاب دست بر آن گذاشته است، یکی از نکات مهم است و آن این است که منافقین ادعا دارند که جنبش آزادی‌بخش هستند و حالا این این کتاب و ادبیات نشان می‌دهد که جامعه مورد نظر سازمان چگونه است. جامعه‌ای که نمونه کوچک آن را در اردوگاه اشرف شاهد بودیم. همچنین باید از راوی و نویسنده بابت روایت صادقانه و بدون اغراق و افراط نیز تشکر کرد. حتی پشیمانی آقای بیگلری که از هر خط کتاب قابل دریافت است هم مانع روایت صادقانه نشده است و این قابل تقدیر است.

در ادامه محمدصادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به ارزش تاریخی این اثر گفت: این کتاب علاوه بر ارزش تاریخی، ارزش تربیتی و خودسازی دارد. در زیرلایه‌های این کتاب موضوع اصلی سازمان مجاهدین نیست بلکه تصمیم، انتخاب و دوراهی‌های زندگی است. افرادی که از سازمان جدا شدند دو دسته هستند. افرادی که خود داوطلبانه به منافقین پیوسته بودند و دسته دوم اسرای جنگ ایران و عراق بودند. هردو دسته ناگفته‌هایی دارند که باید بررسی شوند. ارزش این روایت‌ها ۵۰ سال بعد که قطعات خالی پازل تاریخ ایران را پر می‌کنند مشخص می‌شوند. باید برای گرفتن این روایت‌ها با سرعت جلو رویم چرا که بسیاری از این افراد خاطرات را نمی‌توانند دقیق بیان کنند و یا برایشان دردناک است.

همچنین علی بیگلری راوی کتاب «تلخی رهایی» افزود: اگر جنگ را یک کتاب در نظر بگیریم، این کتاب فصل‌های مختلفی دارد. فصل اول اگر شهادت باشد، این کتاب فصل دیگری به نام اسارت دارد. اسرا به دلیل سختی‌هایی که با آن مواجه می‌شوند آرزوی شهادت دارند. همه ما در زندگی با دوراهی روبرو هستیم. همانند حر در واقعه عاشورا که میان دو راهی سپاه یزید و سپاه امام‌حسین (ع) قرار گرفت. من هم در یک دوراهی قرار گرفتم و بر اساس انتخابم اتفاقاتی برایم رقم خورد که در کتاب آن‌ها را روایت کردم. روایتی که حتی صدای منافقین را درآورد و برایش برنامه ساختند. چرا که می‌دانستند تأثیر سخنان من که در دل آن اردوگاه بودم بیشتر است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«تلخی رهایی» ناگفته‌هایی از سازمان مجاهدین خلق است بیشتر بخوانید »

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند


محمد صادق کوشکی فعال جبهه انقلاب در گفتگو با «مشرق» از انفعال در برخورد با برانداران و عناصر افراطی در دانشگاه ها انتقاد کرد.

سرویس سیاست مشرق- معرفی اعضای کابینه دولت سیزدهم در عرصه سیاسی کشور با بازتاب‌های گسترده‌تری مواجه شده است و به‌جرئت می‌توان گفت وزرای پیشنهادی هیچ‌کدام از ۱۲ دولت گذشته این‌گونه در معرض نقد فعالان سیاسی و رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند. دلیل آن نیز کاملاً مشخص است. کارنامه دولت ضعیف دوازدهم و آوارهای باقی مانده از روحانی آن قدر زیاد است که سطح انتظارات از دولت مردمی رئیسی بسیار بالا رفته است . میراث روحانی به‌گونه‌ای جا مانده که آن روزنامه حامی دولت تیتر بزرگ صفحه اول خود را این‌گونه انتخاب کند که «کسی دل‌تنگ رفتن روحانی نمی‌شود».
این واقعیت سبب شد که دولت سیزدهم، حتی در روزهای قبل از معرفی رسمی اعضای کابینه و متأثر از گمانه‌زنی‌ها نه‌تنها از سوی کارشناسان و رسانه‌ها، بلکه از سوی توده‌های مردم نیز زیر ذره‌بین قراربگیرد.

اعلام فهرست اسامی وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم موج گسترده‌ای از ارزیابی‌های مثبت و منفی را در پی داشت و نکته مهم این است که بسیاری از این نقدها به مجموعه نیروهای انقلابی و حامیان آقای رئیسی بازمی‌گردد تا مخالفان سیاسی ایشان! البته این نقدهای دلسوزانه را باید به دید مثبت نگریست؛ هر قدر دولت سیزدهم نقد منصفانه شود، ضریب شفافیت درآن بالا رفته و میزان مشکلات موجود بهتر شناخته و راه حل های کارشناسی برای آن پیدا می شود.

محمد صادق کوشکی استاد ارشد دانشگاه تهران از جمله افرادی است که با همین نگاه به دولت رئیسی نگریسته و با لحنی دلسوزانه به نقد آن پرداخته است. این فعال سیاسی جبهه انقلاب درباره وضعیت برخی وزرا به مشرق می گوید: «نگران هستم وزیر علوم دولت رئیسی نتواند جو لیبرال در دانشگاه ها را تغییر دهد». او ادامه می دهد:«توقع دانشگاهیان انقلابی و نیرو های انقلابی در دانشگاه این است که آمدن آقای رئیسی موجب شود که نیرو های انقلابی و جهادی، نیروهایی که واقعا برازنده ی دولت مردمی باشند بیایند و در گام اول دانشگاه را از این نیرو های سیاست زده و از این نیرو های به قول امام مزدور شرق و غرب پاک کنند».کوشکی این روزها منتقد جدی محمد علی زلفلی گل است؛او معتقد است وزیر علوم به قدر کافی نمی تواند زمینه انقلابی شدن فضای دانشگاه ها و مراکز علمی وابسته به آن وزارتخانه را فراهم کند.

در ادامه بخش های مهم گفتگوی «مشرق» با دکتر محمد صادق کوشکی را می خوانید:

اولیت دولت فقط مسئله اقتصاد نباشد

محمد صادق کوشکی درباره اولویت های دولت رئیسی گفت:چند نکته در خصوص مقطع کنونی وضعیت نظام آموزشی و موضع گیری ها و اقداماتی که آقای رئیس جمهور باید مدنظر داشته باشند را عرض می کنم. اولین نکته این است که ما قبول داریم و یک نکته بدیهی است که به خاطر وضعیت فعلی جامعه و نحوه عملکرد دولت گذشته، اولویت دولت مسائل اقتصادی است. اما اینکه اقتصاد اولویت است، طبعا به این معنی نیست که سایر عرصه ها نبایست مورد توجه باشند و آقای رئیس جمهور تمرکزی برای آن ها نگذارند، یعنی اولویت طبعا به این معناست که تمرکز آقای رئیس جمهور بر روی مسائل معیشت و اقتصاد یا بحث مسکن باشد اما قطعا این به معنای بی اعتنایی و نادیده گرفتن و  به حاشیه راندن عرصه های دیگر نیست.

ما می بینیم که در حوزه دانشگاه با همه تأکیداتی که حضرت امام و رهبری نظام داشتند، اگر اتفاقی رخ بدهد، اتفاق مثبتی یا تأثیر مثبتی، نتایج آن را در همه جای کشور خواهید دید و اگر نباشد یعنی توجه به دانشگاه نشود، دانشگاه عرصه نفوذ بازیگران دشمن خواهد شد که حتی بحث تأمین معیشت و اصلاح اقتصادی و تأمین مسکن نیز اتفاق نخواهد افتاد.

 اگر قرار باشد آقای رئیس جمهور آن وعده های خود را در حوزه معیشت و مسکن و اقتصاد عملی کند، قطعا نیاز اول نیروی انسانی است که بتواند با تخصص و دغدغه تلاش کنند تا این وعده ها عملی بشود. ما الان آنچه که می بینیم این است که وزارتخانه ها و حوزه ها و مسائل آموزشی و فرهنگی به نظر می رسد که مورد توجه جدی قرار ندارند و یا متاسفانه وقت زیادی برای آن ها گذاشته نمی شود.

در مورد وزارت علوم با کمال تاسف، براندازان و افراطیون اصلاحات و بقایای جبهه منحله ی مشارکت در دانشگاه، در طول سال های گذشته با غفلت نیرو های خودی دانشگاه را عملا تسخیر کرده اند و نتیجه این تسلط غاصبانه این شده که دانشگاه بازدهی اصلی اش را از دست داده است.

در طول هشت سال گذشته دانشگاه ها، در صدر آنها دانشگاه تهران، عرصه ی اجرایی سند ۲۰۳۰ بودند. دانشگاه ها باید کانون تولید فکر و اندیشه و علم باشد، اما کانون ترویج این فضا شدند. به جای اینکه جوانان ما وارد دانشگاه شوند و افراد انقلابی، متعهد و متخصص به صورتی که مدنظر رهبری است تبدیل شوند، به افرادی که حتی به فکر علم و مدرک و نمره نیز نبودند، تبدیل می شوند.

همین رفتار باعث شد که در رنکینگ رتبه بندی دانشگاه ها، دانشگاه تهران در طی هشت سال گذشته به طور جدی سقوط کند و یک پسرفت عجیبی را شاهد باشیم. به هر حال در بعضی از عرصه های  دانشگاهی تصمیماتی گرفته شد که ما عملا به ۳۰ سال قبل برگرداند. تصمیماتی که باعث شد رشد علم نه تنها متوقف بشود بلکه اصلا پسرفت و ارتجاع را شاهد باشیم.

توقع دانشگاهیان انقلابی و نیرو های انقلابی در دانشگاه این است که آمدن آقای رئیسی موجب شود که نیرو های انقلابی و جهادی، نیروهایی که واقعا برازنده ی دولت مردمی باشند بیایند و در گام اول دانشگاه را از این نیرو های سیاست زده و از این نیرو های به قول امام مزدور شرق و غرب پاک کنند. دانشگاه را از کانون ترویج ضد ارزش های فرهنگی تبدیل کنند به کانون تولید علم، تولید اخلاق، تولید فرهنگ دینی و عملا دانشگاه را از دست این غاصبان سیاست زده ی سیاسی کار نجات دهند.

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

تجمع کمونیست ها و عناصر اصلاح طلب در دانشگاه تهران! 

عزل و نصب های دانشگاه ها انقلابی باشد

استاد دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت مدیریت دانشگاه ها در کشور ادامه داد: عزل و نصب های در داخل وزارت علوم اتفاق انجام شود، باید با رویکرد انقلابی باشد، کسانی که روحیه جهادی را داشته باشند، کسانی که قاطعیت داشته باشند و دانشگاه را از دست افراد سیاسی کار و سیاست باز نجات بدهند.

نیرو های افراطی و سیاسی کار و سیاست باز با هدف زمین زدن آقای رئیسی تصمیم گرفته اند زمانی که دانشگاه وارد فاز بازگشایی حضوری شود، عملا دانشجو ها را به عنوان پیاده نظام داخل خیابان یا محیط های دانشگاهی بکشانند و مرتب هر روز در یک دانشگاه اعتراضات و شورش هایی با  سو استفاده از وضعیت موجود  انجام بدهند که پی در پی شاهد اتفاقات ضد امنیتی در دانشگاه باشیم. هر روز یک دانشگاه شامل تجمع و بحران می شود و آنها این قدرت را دارند.

انتظار می رود که آقای رئیسی در کوتاه مدت کسانی را در دولت منصوب کنند تا بتوانند جلوی روند طراحی شوم ضد امنیتی را بگیرند و کسانی به عنوان معاونین وزارت علوم و رؤسای دانشگاه ها منصوب شوند که بتوانند مدیریت داشته باشند و اجازه تبدیل شدن دانشگاه ها به صحنه ی بحران های دانشجویی و امنیتی را ندهند و جلو این سو استفاده را بگیرند. برخی اسامی مطرح شده در فضای رسانه ای اصلا در چنین فضایی نیستند و حتی ظرفیت انقلابی و تخصصی این کار را ندارند و این یک مشکل بزرگ است.

بقایای دولت روحانی در دانشگاه ها 

 صادق کوشکی با اشاره به میراث روحانی در دانشگاه گفت: بحث بعدی در حوزه ی ریاست دانشگاه ها است. ما می بینیم که در طول چند ماه اخیر در دانشگاه ها، مثلا دانشگاه تهران البته در دانشگاه های دیگر نیز همچنین شکایت هایی وجود دارد، بقایای دولت آقای روحانی که متأسفانه هنوز بر سر کار هستند، در این روز های آخر و در این ماه های اخر هرچه توانستند عزل و نصب کردند و نیروهای سیاست زده، نیروهای بی صلاحیت، نیروهایی که حتی در گزینش ها نیز رد شده بودند را  برخلاف تمام قوانین و مقررات، با ضرب و زور در قالب هیئت علمی جاسازی کردند. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند یعنی رؤسای دانشگاه ها در یک اقدام جهادی و قاطعانه تغییر پیدا نکنند و ۶ ماه یا یکسال دیگر همینطور باشد و همین افرادی که همین حالا در ریاست دانشگاه ها هستند، بمانند آنوقت باید فاتحه نظام دانشگاهی را خواند. ما در دولت آقای رئیسی هستیم و نباید اجازه بدهیم دانشگاه ها همچنان توسط جبهه مشارکت و براندازان و افراطیون اصلاح طلب اداره شوند. هدف از آمدن آقای رئیسی این است که یک فضای انقلابی در همه جای کشور، مخصوصا نظام دانشگاهی ایجاد شود.

باید اراده های مصمم در وزارت علوم شکل بگیرد و با مشورت با اساتید انقلابی و اساتید دلسوز، رؤسایی انتخاب شوند که ما سال تحصیلی را با رؤسای متناسب با دولت آقای رئیسی شروع کنیم. اگر قرار باشد که پسمانده ها و بقایای افراطیون اصلاحات و جبهه مشارکت و کسانی که بدون اجازه جبهه مشارکت آب نمی خورند، بخواهند سال تحصیلی را آغاز کنند، در واقع ما دیگر در دولت اقای رئیسی نخواهیم بود، در دولت آقای خاتمی هستیم. این برازنده نیست و به طور جد درخواست می کنیم از آقای رئیسی که در کنار مسائل اقتصادی که باید توجه کنند، در حوزه های دیگر نیز حضور داشته باشند و کار را به دیگران نسپارند.

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

رووسای دانشگاه ها باید مرد روزهای سخت باشند، این افراد توان و قاطعیت برخورد با چالش ها و مسائل امنیتی که توسط جبهه مشارکت در نظام دانشگاهی ایجاد می شود را داشته باشند. آقای رئیسی باید بالا سر اینان بایستند و از آنها بخواهند. لااقل به توصیف وضعیتی که نیروهای انقلابی در دانشگاه می کنند توجه کنند. اگر دانشگاه به همین وضعیتی که تا امروز بوده است رها شود، کار به جایی خواهد رسید که داد همه در خواهد آمد. یعنی اگر مسئولین فعلی دانشگاه ها باقی بمانند، اگر سال آینده بازگشایی دانشگاه ها به شکل حضوری صورت پذیرد آن وقت ما شاهد آن خواهیم بود که در عمل آقای خاتمی و اصلاح طلبان افراطی و براندازان در دانشگاه ها حکومت می کنند. ما خواهش می کنیم که آقای رئیسی ورود کنند و حداقل عزل و نصب های داخل وزارت خانه را کنترل و نظارت کنند، از نیروهای انقلابی مشورت و نظر خواهی کنند و اکتفا نکنند به یکی دوتا از دوستانی که در کنار ایشان هستند و اگر این دقت را نکنند دانشگاه را دو دستی تقدیم جبهه مشارکت کرده ایم.

مطالبان رهبر انقلاب از دانشگاه ها را اجرا کنید

 استاد حقوق دانشگاه تهران با اشاره به انتظارات رهبر انقلاب از دانشگاه ها گفت: یکی از مطالبات مهم رهبری از وزرا و دولت آقای رئیسی این بود که در هر تصمیمی باید عدالت مد نظر قرار بگیرد. عدالت در گفتمان شیعه به این معناست که هر کسی یا هر پدیده ای در جایگاه خود قرار بگیرد.

 عزل و نصب هایی که در وزرات علوم صورت می گیرد، باید دقیقا عین عدالت باشد. من یک مثال می زنم، سال های سال رهبری نظام با جمع بندی تذکرات نیرو های دلسوز و انقلابی و با تاکید خودشان بیان کردند که چاپ مقالات ایرانی در isi و امثال آن، نباید ملاک ارزش گذاری اساتید شود. ایشان اسم آوردند و به صراحت دستور دادند که این نباید باشد و این روند غلط عوض بشود، نباید اساتید ما برده های علمی باشند و مطابق خواست انگلیسی ها، آمریکایی ها و امثال آنها مقاله بنویسند و بایستی بر اساس نیاز های کشوری خودشان پژوهش انجام دهند.

ما شاهد بودیم که در دولت قبل نه تنها به تصمیم رهبری بی توجهی شد بلکه کاملا برعکس آن عملی شد. در بعضی از رشته ها قبلا برای ارتقای اساتید حتما باید در مجلات isi دو مقاله وجود داشته باشد. در جایی مثل دانشگاه تهران دقیقا با لجبازی به دیدگاه رهبری آن را به چهار مقاله افزایش دادند. یعنی رهبری می فرمایند که نباید باشد، دلسوزان دانشگاهی می گویند که نباید باشد اما در دانشگاهی مثل دانشگاه تهران در بعضی رشته دو مورد بوده ولی کردند چهارتا. ما توقع داریم کسی معاون پژوهشی شود، کسی معاون آموزشی وزارت علوم شود که این درک را داشته باشد و این جمله رهبری را عملی کند. سال ها است که رهبری این تذکر جدی را داده اند ولی وزارت علوم نادیده گرفته است. توقع این است که دولت آقای رئیسی این را اجرا کند و کسانی باشند که این درک را دارند ولی اسامی مطرح شده است که اصلا در این فضا نیستند و اگر این افراد روی کار بیایند قطعا این جمله و این تذکر رهبری روی زمین خواهد ماند و سایر تذکراتی که در دوره های قبل درباره وضعیت دانشگاه ها و مقابله با حضور ضد انقلاب در دانشگاه و مقابله با خط نفوذ در دانشگاه و امثال این دستورات نادیده گرفته می شود، چون اینان افرادی هستند که مردانی برای تمام فصول اند، افرادی هستند که با هر دولتی می توانند کار کنند، دغدغه انقلابی ندارند و اصلا شهره به انقلابی بودن نیستند و در عرصه های خطر سکوت مطلق کرده اند و در خطرات انقلاب جز ساکتین بودند و ما یک جمله از موضع گیری اینان برای نظام و انقلاب نشنیده ایم، بنابراین این افراد می خواهند در دولت آقای رئیسی بیایند، اینان وصله ناجور هستند.

باز هم مجددا تاکید می کنم اینکه آقای رئیسی دغدغه اقتصاد را دارند بسیار خوب است اما به معنی رها کردن دانشگاه و سپردنش به دست افراد تکنوکرات نیست، دانشگاه باید دست اساتید انقلابی، دغدغه مند و کسانی که شبیه به خود آقای رئیسی اند، باشد.

نقد رئیسی به معتای تخریب نیست

این فعال جبهه انقلاب با اشاره به تفاوت های میان نقد و تخریب گفت: آقای رئیسی را چه کسی تضعیف می کند؟ مدیران و عملکرد ضعیف آنها. وگرنه کسی خواهان این باشد که وزیر هم تراز با دولت باشد قطعا به دنبال تضعیف آقای رئیسی و دولت نیست. کسانی دنبال تضعیف هستند که می گویند همین وزیر عالی است و همین وضعیت خوب است. و الا کسانی که می گویند وزرا، مدیران کل و معاونین وزارت خانه ها متناسب با شخص آقای رئیسی و افکار و قول های ایشان باشند قطعا می خواهند که این وضعیت فعلی به سمت یک دولت قوی تغییر کند. ممکن نیست که دولت قوی با نیروهای غیر انقلابی تکنوکراتی و کسانی که افراد حرفه ای اند و تکنوکرات اند به وجود آید. دولت قوی با تکنوکرات ها به وجود نمی آید بلکه با نیروهای انقلابی و جهادی اتفاق می افتد.

ما نقد مخرب نداریم، اگر یک نیروی انقلابی در رأس کار باشد، چه کسی می گوید که باید این نیروی انقلابی عوض بشود؟ قطعا یک ضد انقلاب این را می گوید. مطالبه ی نیروهای انقلابی و اساتید دانشگاه این است که کسانی در وزارت علوم بیایند که برازنده ی دولت آقای رئیسی باشند. این مطالبه است، اصلا نقد نیست. باید نیرو هایی بیایند به وزارت علوم که آدم وقتی آنها را می بیند یاد شخص آقای رئیسی بیافتد.



منبع

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند بیشتر بخوانید »

فیلم/ بعد از آزادی شهر، چه شد؟

فیلم/ بعد از آزادی شهر، چه شد؟



دکتر محمدصادق کوشکی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، همزمان با ایام سی و نهمین سال گشت عملیات بیت المقدس، دومین جلسه از برنامه «میز جنگ» برگزار و منتشر شد. در این برنامه، دکتر محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و از رزمندگان دفاع مقدس، نتایج  آزادسازی خرمشهر را مورد بازخوانی و بررسی قرار داد.

سلسله برنامه های «میز جنگ» به همت «رسانه اروند» تهیه و در پایگاه خبری-تحلیلی مشرق، در اختیار علاقمندان تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس قرار خواهد گرفت



منبع خبر

فیلم/ بعد از آزادی شهر، چه شد؟ بیشتر بخوانید »

سفر «مهاجر سرزمین آفتاب» به روسیه

توضیح نویسندگان «مهاجر سرزمین آفتاب» درباره چند اشکال تاریخی بر این کتاب



سفر «مهاجر سرزمین آفتاب» به روسیه/ آخرین اثر حسام به چند زبان‌ ترجمه شد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در پی انتشار گفتگویی با دکتر محمدصادق کوشکی درباره کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، نویسندگان این کتاب یادداشتی را به مشرق ارسال کردند. متن کامل این یادداشت چنین است:

گر بریزی بحر را در کوزه‌ای

چند گنجد قسمت یک‌روزه‌ای

در خصوص اشکالاتی که استاد ارجمند جناب آقای محمدصادق کوشکی به مواردی از مباحث تاریخی کتاب مهاجر سرزمین آفتاب، خاطرات خانم کونیکو یامامورا، داشته‌اند، لازم دانستیم توضیحاتی را به اطلاع برسانیم.

گفتگو با دکتر محمدصادق کوشکی درباره کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»؛

لطفا اشکالات تاریخی این کتاب را رفع کنید + عکس

در وهلة اول، بسیار سپاسگزاریم از نگاه دقیق، تاریخی و منصفانة ایشان که با مطالعة سطربه‌سطر کتاب، جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد کتاب را تحسین کردند و ضرورت نگارش این کتاب را به‌عنوان متنی دربردارندة سبک زندگی اسلامی و هجرت بیان کردند.

از نکات کلی می‌گذریم و به نکاتی که در حوزة تخصص ایشان است و بر همان اساس بر کتاب نقد وارد کرده‌اند می‌پردازیم. بیت زیبای مولانا را در مطلع سخن‌ آوردیم تا بگوییم اگر بخواهیم فرازهایی تاریخی از سخنان خانم کونیکو یامامورا (سبا بابایی) را تحلیل کنیم، از هر بخش آن یک رمان یا داستان بلند درمی‌آید؛ همة مختصات لازم که در عناصر داستان تعریف شده است، در خاطرات ایشان وجود دارد، اما با وجود آنکه نویسندگان اشراف نسبتاً کاملی به مباحث داستان و داستان‌نویسی داشتند، از زندگی عبرت‌آمیز، جذّاب و خواندنی ایشان به‌جای یک متن مستند، داستان ننوشتیم.

عمیقاً بدان باور داریم پیش از آنکه دنبال کار خلاقه باشیم، باید متنی را بنویسیم که به تعبیری یک «مستند پرتره» باشد، یعنی نشان دادن تصویری نزدیک و متمرکز از شخصیت راوی متکی بر اقوال خودِ او و اطرافیانش.

طبیعتاً وقتی موضوع را شخصیت‌محور می‌دانیم، مباحث دیگر در کنار این مسئله تعریف می‌شود. این مباحث می‌تواند اینها باشد: میزان آشنایی راوی به فرهنگ ایران، مبانی اعتقادی اسلام قبل از تشرّف، آشنایی با جغرافیای ایران قبل از ورود به کشورمان، اتفاقات تاریخی رخ‌داده در ایران قبل از حضور ایشان در کشور یا در هنگام حضورشان مثل اتفاقات حین انقلاب و سال‌های دفاع مقدس که در نقد استاد بدان‌ها اشاره شده است. غرض این است که قرار است خاطرات بانویی هشتادودو ساله که قریب شصت سال از عمرش در ایران گذشته را بنویسیم آن هم در حدود ۲۲۰ صفحه. شاید مصداق عینی «بحر در کوزه» مولانا باشد. یعنی ما ناچاریم طعم دریا را به خواننده بچشانیم اما به اندازة ظرفیت و اقتضای کتاب. به‌همین‌علت، از سال ۱۳۶۵ و بیان بمباران‌های تهران به زبان راوی، به فاصلة یک سطر به سال ۱۳۶۶ ورود می‌کنیم و به ماجرای بمباران حلبچه در اسفندماه می‌رسیم.

فقط به فاصلة یک سطر. این شتاب و سرعت در نگارش فقط بدان سبب است که ناگزیر بودیم کتاب را از کودکی راوی که به قبل از شروع جنگ جهانی دوم برمی‌گردد شروع کنیم. بنابراین چاره‌ای نداشتیم در ژانری که برای نگارش کتاب انتخاب کرده بودیم به فرازهای مهم زندگی راوی بپردازیم و این فرازها را در خط زمان ببینیم.

نکته دوم اینکه اعتقاد نویسندگان کتاب این است که در قالب مستندنگاری نباید فاصله‌ای میان لحن راوی و متن پیدا شود؛ دست‌نوشتة راوی در ابتدای کتاب دلالت بر این دارد که با وجود زندگی ۶۰ ساله در ایران همچنان برخی اغلاط نگارشی دارد و ما به عمد آنها را تصحیح نکردیم که خواننده متوجه شود راوی کتاب چه ویژگی بیانی دارد.

استاد ارجمند، قرار نیست حمید حسام که به تصریح شما به دقایق دفاع مقدس تسلط و شناخت دارد میزان اطلاعات خود را در ظرف و کالبد ذهنی راوی که میزان شناختش از ماجراهای انقلاب به شکل کلی است بگنجاند. حرف شما درست است که برای پرداخت به مسئلة گروهک‌ها نباید به حزب دموکرات بسنده کنیم و باید به احزاب دیگر نیز اشاره کرد، اما این حرف شما در قامت استاد اندیشه سیاسی و تاریخ دانشگاه است.

میزان شناخت راوی کتاب ما با این جزئیات نیست و اگر نویسندگان همین حرف‌ها را (با وجود اشراف به ماجرا) از زبان راوی می‌نوشتیم، راوی را از میزان اطلاعات و بیان ساده و صمیمی‌اش دور می‌کردیم و خودمان جای او می‌نشستیم. به نظر نویسندگان و عده زیادی از صاحب‌نظران خاطره و مستندنگاری، نباید دریافت‌های نویسنده جایگزین دریافت‌های راوی‌ای شود که آنها را نمی‌دانسته است.

البته اذعان داریم که نویسندگان کتاب باید در تصحیحِ اغلاط روشن و بدیهی در مقام اصلاح برمی‌آمدیم و بر عهدة راوی (العهده علی‌الراوی) نمی‌گذاشتیم. تاریخ اشتباه را ما باید درست کنیم و نقد شما درست است، اما در برخی از مصادیقی که فرمودید، دور کردن راوی و جایگزینی نویسنده به‌جای راوی است. ضمن آنکه به‌خوبی واقف بودیم جای بیان مسائل بیشتری درباره خانوادة راوی احساس می‌شود، ولی به‌سبب ملاحظات قومی و خانوادگی از آنها چشم پوشیدیم.

نکته سوم، دقیقاً به‌سبب آنکه قرار بود از ابتدا این کتاب به زبان‌های مختلفی ترجمه شود، نویسندگان تصمیم گرفتیم به زبانِ مشترک انسانی بنویسیم؛ بی‌تردید این زبان مشترک انسانی از زبان راوی تراویده و لحن خودِ اوست و دربردارندة یک‌سری داده‌ها و حقایق تاریخی نیز هست. شما خود از ما آگاه‌ترید که خوانندة انگلیسی یا ژاپنی یا عربی این کتاب نمی‌خواهد برای آگاهی از تاریخ انقلاب این کتاب را بخواند و در واقع دغدغة آن را ندارد که کدام یک از آقایان ازهاری و شریف‌امامی مقدم بر هم بوده‌اند.

زنی با ملیت، زبان، فرهنگ و مذهب دیگری آمده و عاشقانه در مسیر انقلاب گام می‌زند، کسی که امام را خوب می‌شناسد و در جریان تظاهرات پیش از انقلاب نامش روی دست می‌نویسد که اگر شهید شد او را بشناسند و همچون بسیاری دیگر پنهان نکنند، به گمان ما این موضوعات انسانی بسیار مهم‌تر است از دغدغه‌های یک استاد تاریخ و نظرگاه او که تحلیل تاریخی است.

ذکر این موارد از سوی ما انکارِ تصحیحِ اشکالات نیست بلکه بیان نگاهی است که به تجربه بدان رسیده‌ایم و اینکه گمشدة ما، ظرفیت‌های اعتقادی، انسانی اخلاقی و مراتب تحولی است و چقدر زیباست که این تحول در زنی بودایی زنی که در مقابل صحن امام رضا دست بر سینه می‌گذارد شکل یافته است. برای مثال، ممکن است راوی در بیان تاریخ زیارتِ حضرت رضا اشتباه کرده و نویسندگان به سهو یا عمد از آن عبور کرده باشند ولی این اشتباه به آن حقیقت اشکالی ایجاد نمی‌کند.

در دیداری همراه با راوی در ژاپن در دانشکده اقتصاد هیروشیما، چند سوال از تعدادی دانشجوی نخبة ژاپنی پرسیدیم. یکی تمایز و برداشت آنها از مذهب تشیع و تسنن بود. هیچ‌کدام از آن دانشجویان اساساً تمایزی میان آن دو قائل نبودند و از آن مهم‌تر با اساس اسلام آشنا نبودند. عجیب آنکه تعدادی از این دانشجویان نمی‌دانستند ایران و عراق در جغرافیای غرب آسیا دو کشور جدا از هم هستند.

ما با این مظلومیت‌ها در جهان روبه‌رو هستیم که در ژاپن در سالگرد بمباران اتمی هیروشیما از ایران در کنار دو کشور دیگر به‌عنوان تهدید جهانی سخن گفته می‌شود؛ درست است که جنبه‌ای سیاسی دارد و نشان‌دهندة رسوخ رسانه‌های غرب خصوصاً آمریکا است، اما ما باید پادزهر این حرف را در کتابمان پیدا کنیم که این بانوی بزرگوار به شیوایی در کتاب بیان می‌کند: «ایرانی نبودم. از خاور دور، از سرزمین خورشید تابان، آمده بودم، اما غرور شکسته‌ام در هیروشیما و ناکازاکی را اینجا- هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین مادری‌ام- بازیافتم.» به نظر ما زیر این مصادیق خط کشیدن و اینها را برجسته کردن بهتر است.

به هر تقدیر هر نقدی از منظر علمی قابل تأمل است و حتی ممکن است اشکالات تاریخی دیگری نیز در کتاب باشد که شما بدان اشاره نکردید. امیدوارم همگی در بیان معارف حقه اعتقادی و بیان زیبایی‌ها و حُسن‌ها بتوانیم سرافرازانه گام برداریم.

حمید حسام-مسعود امیرخانی



منبع خبر

توضیح نویسندگان «مهاجر سرزمین آفتاب» درباره چند اشکال تاریخی بر این کتاب بیشتر بخوانید »