محور مقاومت

اولین «سیلی سخت» بر صورت قاتلان سردار دل‌ها/ عزتی که ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: بامداد جمعه بود؛ وقتی همه خواب بودند، تروریست‌های تروریست‌پرور آمریکایی انتظار می‌کشیدند تا پس از ضربه‌های متعددی که از «جبهه مقاومت» خورده بوده و هفت تریلیون دلار سرمایه‌شان در منطقه «غرب آسیا» به باد فنا رفته بود، به مردی ناجوانمردانه از پشت خنجر بزنند که همیشه «مرد میدان» بود؛ مرد میدان جنگ، مرد میدان سیاست و مذاکره، مرد میدان بصیرت، مرد میدان وحدت همه آزادگان جهان در مقابل ظالمان؛ غافل از این‌که این مرد، نه‌تنها از «شهادت در راه خدا» نمی‌هراسد؛ بلکه سال‌هاست که انتظار وصل به معبود خویش و همرزمان شهید خود را می‌کشد؛ همان‌گونه که قرآن کریم فرموده‌اند «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ، فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ، وَما بَدَّلوا تَبديلًا»، برای همین بود که حدود ساعت شش صبح، بعد از اعلام خبر شهادتش از رسانه ملی، همین آیه قرآن پخش شد و آن‌گاه بود که اشک‌های یک ملت جاری و قلب‌ها خون شد.

تروریست‌های آمریکایی پیش از به شهادت رساندن سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، شاید پیش خودشان فکر کرده بودند که وقتی عده‌ای از مسئولان بی‌بصیرت و رسانه‌های آن‌ها در ایران، سال‌هاست که «جبهه مقاومت» و «مدافعان حرم» را تخریب می‌کنند؛ پس سردار حاج قاسم سلیمانی محبوبتی در میان ملت خود ندارد و با به شهادت رساندن وی، یک موجی گذرا در ایران به‌وجود آمده و پس از مدتی فروکش کرده و به‌فراموشی سپرده می‌شود و از طرفی دیگر هم «جبهه مقاومت» رو به افول می‌رود؛ غافل از این‌که خداوند متعال در دو جا به بندگان خود می‌خندد؛ یکی زمانی‌که همه دست به دست هم می‌دهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمی‌خواهد و یکی هم زمانی‌که همه دست به دست هم می‌دهند تا کسی را عزیز کنند و خداوند نمی‌خواهد؛ و چه زیبا خداوند متعال در ماجرای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، به دو گروه خندید؛ اول تروریست‌های آمریکایی که فکر کرده بودند با حذف فیزیکی سردار دل‌ها، او در قلب‌ها نیز به فراموشی سپرده شده و آن‌ها به اهداف شوم خود در منطقه دست می‌یابند، دوم فتنه‌گران داخلی که سال‌ها داشتند حاج‌قاسم و مدافعان حرم را تخریب می‌کردند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

ساعتی از شنیده شدن خبر شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نگذشته بود که یک‌دنیا عزت خدادادی را در ماجرای شهادت سردار دل‌ها دید؛ آن‌گاه بود که نه‌تنها ملت ایران، بلکه ملت‌های عراق، سوریه و دیگر کشورهای جهان اسلام که سیدالشهدای مقاومت با مجاهدت‌های خود، طعم شیرین امنیت و اقتدار را برای آن‌ها به ارمغان آورده بود، به‌پا خاستند و این‌گونه شد که آن مراسم تشییع عظیم و میلیونی در ایران و عراق صورت گرفت، که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد» و «اولین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد».

تشییع پیکرهای مطهر شهدای مقاومت در عراق بی‌نظیر و غیرقابل پیش‌بینی بود؛ میلیون‌ها نفر با در دست داشتن تصاویر شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس، به خیابان‌های «نجف»، «کربلا» و «بغداد» آمدند. صحنه‌های تشییع پیکرهای مطهر سرداران مقاومت در کربلا و جمعیتی که به‌سوی بین‌الحرمین روانه بود، خاطره‌ای از پیاده‌روی عظیم اربعین را در دل‌ها زنده کرده بود.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

اما در ایران؛ به‌جرأت می‌توان گفت که بعد از مراسم تشییع امام خمینی (ره)، این بزرگ‌ترین مراسم تشییع در تاریخ ایران بود. در این راستا، اقیانوس بی‌کران ملت، ابتدا از خوزستان، همان‌جایی که خاک پاکش با مجاهدت‌های سیدالشهدای مقاومت در دوران دفاع مقدس آشنا و به خون هزاران نفر از جوانان این مرز و بوم متبرک شده است، شکل گرفت و این موج خروشان سپس به مشهد مقدس و حرم امام مهربانی‌ها (ع) رسید و بعد از آن نیز خیابان‌های تهران را درنوردید.

با توجه به موج خروشان ملت در خوزستان و مشهد، پیش‌بینی‌ها این بود که قطعاً استقبال گسترده‌ای نیز در خیابان‌های تهران صورت می‌گیرد؛ اما نه در این حد که مردم آمدند! چراکه مسیر تشییع از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران اعلام شده بود؛ اما جمعیت آن‌قدر زیادی بود که ایستگاه‌های مترو نیز از حضور مردم تکمیل شده بود و بنابراین خیلی‌ها ترجیح داده بودند تا کیلومترها پیاده بروند تا به مراسم تشییع برسند. حضور جمعیت آن‌قدر زیاد بود که در برخی نقاط نرده‌های خیابان طاقت نیاورده و شکسته بودند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

جمعیت مملو از جمعیت مردمی بود که در میان آن‌ها همه‌جور افراد دیده می‌شدند؛ از چادری گرفته، تا مانتویی و مرد‌هایی که برخی ریش دارند و برخی هم ریش ندارند؛ البته که این مقایسه‌ها، طراز خوبی برای سنجیدن ایمان افراد نیست و یکی از رموز محبوبیت «حاج‌قاسم» هم همین است؛ چراکه درباره افراد، زود قضاوت نمی‌کرد.

در میان خیل عظیم تشییع‌کنندگان، پرچم‌های افغانستان، عراق و ایران در کنار هم زیاد دیده می‌شدند و برخی هم پرچم‌های کشورهای محور مقاومت را به‌صورت تکی در دست گرفته بودند و در خیابان انقلاب تهران فریاد «انتقام، انتقام، سر می‌دادند»؛ البته در این میان پرچم‌های زرد، غوغای دیگری داشت، پرچم‌هایی که یا روی آن نام و آرم حماسی حزب‌الله لبنان و یا لشکر فاطمیون بود.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

وداع حضرت امام خامنه‌ای با مالک‌اشتر خود، صحنه‌ای سوزناک، اما تاریخی را رقم زد؛ خیلی‌ها دوست داشتند که به مراسم اقامه نماز بر پیکرهای مطهر شهیدان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان آن‌ها به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی برسند؛ اما ظرفیت دانشگاه تهران از همان ساعات اولیه صبح پر شده بود و خیلی‌ها با وجود خیل عظیم جمعیت در خیابان انقلاب، اصلاً نتوانستند خود را به دانشگاه تهران برسانند.

پیکرهای مطهر شهیدان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان آن‌ها، پس از تشییع در تهران، به مهد نهضت انقلاب اسلامی یعنی «قم» رسید؛ همان‌جایی که «حاج‌قاسم» چند روز قبل از شهادتش رفته بود تا از کریمه اهل بیت، حضرت معصومه (س) مدد بگیرد و کسی چه می‌داند، شاید شهادتش در این زیارت امضاء و عاقبت به‌خیر شد.

«کرمان» آخرین مقصد پیکرهای مطهر فرماندهان شهید مقاومت بود؛ حاج‌قاسم وصیت کرده بود تا پیکرش در گلزار شهدای کرمان، همان‌جایی که همرزمانش در آن آرامیده‌اند، در کنار همرزمش شهید «محمدحسین یوسف‌اللهی» خاکسپاری شود؛ البته دقایقی قبل از خاکسپاری پیکر ارباًاربای سیدالشهدای مقاومت و پس از آن سیلی سختی که جنایت‌کاران از ملت‌های ایران و عراق در تشییع پیکرهای مطهر فرماندهان شهید مقاومت خوردند، دلاورمردان نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیاتی موشکی با عنوان «شهید سلیمانی» پایگاه‌های آمریکایی «عین‌الأسد» و «التاجی» را در عراق موشک‌باران کرده و سیلی دیگری را بر صورت جنایت‌کارانی نواختند که دست خود را به خون شهیدان حاج «قاسم سلیمانی»، «ابومهدی‌المهندس» و همراهان آن‌ها آلودند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

اولین «سیلی سخت» بر صورت قاتلان سردار دل‌ها/ عزتی که ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد بیشتر بخوانید »

اولین «سیلی سخت» بر صورت قاتلان سردار دل‌ها/ عزتی که ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: بامداد جمعه بود؛ وقتی همه خواب بودند، تروریست‌های تروریست‌پرور آمریکایی انتظار می‌کشیدند تا پس از ضربه‌های متعددی که از «جبهه مقاومت» خورده بوده و هفت تریلیون دلار سرمایه‌شان در منطقه «غرب آسیا» به باد فنا رفته بود، به مردی ناجوانمردانه از پشت خنجر بزنند که همیشه «مرد میدان» بود؛ مرد میدان جنگ، مرد میدان سیاست و مذاکره، مرد میدان بصیرت، مرد میدان وحدت همه آزادگان جهان در مقابل ظالمان؛ غافل از این‌که این مرد، نه‌تنها از «شهادت در راه خدا» نمی‌هراسد؛ بلکه سال‌هاست که انتظار وصل به معبود خویش و همرزمان شهید خود را می‌کشد؛ همان‌گونه که قرآن کریم فرموده‌اند «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ، فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ، وَما بَدَّلوا تَبديلًا»، برای همین بود که حدود ساعت شش صبح، بعد از اعلام خبر شهادتش از رسانه ملی، همین آیه قرآن پخش شد و آن‌گاه بود که اشک‌های یک ملت جاری و قلب‌ها خون شد.

تروریست‌های آمریکایی پیش از به شهادت رساندن سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، شاید پیش خودشان فکر کرده بودند که وقتی عده‌ای از مسئولان بی‌بصیرت و رسانه‌های آن‌ها در ایران، سال‌هاست که «جبهه مقاومت» و «مدافعان حرم» را تخریب می‌کنند؛ پس سردار حاج قاسم سلیمانی محبوبتی در میان ملت خود ندارد و با به شهادت رساندن وی، یک موجی گذرا در ایران به‌وجود آمده و پس از مدتی فروکش کرده و به‌فراموشی سپرده می‌شود و از طرفی دیگر هم «جبهه مقاومت» رو به افول می‌رود؛ غافل از این‌که خداوند متعال در دو جا به بندگان خود می‌خندد؛ یکی زمانی‌که همه دست به دست هم می‌دهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمی‌خواهد و یکی هم زمانی‌که همه دست به دست هم می‌دهند تا کسی را عزیز کنند و خداوند نمی‌خواهد؛ و چه زیبا خداوند متعال در ماجرای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، به دو گروه خندید؛ اول تروریست‌های آمریکایی که فکر کرده بودند با حذف فیزیکی سردار دل‌ها، او در قلب‌ها نیز به فراموشی سپرده شده و آن‌ها به اهداف شوم خود در منطقه دست می‌یابند، دوم فتنه‌گران داخلی که سال‌ها داشتند حاج‌قاسم و مدافعان حرم را تخریب می‌کردند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

ساعتی از شنیده شدن خبر شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نگذشته بود که یک‌دنیا عزت خدادادی را در ماجرای شهادت سردار دل‌ها دید؛ آن‌گاه بود که نه‌تنها ملت ایران، بلکه ملت‌های عراق، سوریه و دیگر کشورهای جهان اسلام که سیدالشهدای مقاومت با مجاهدت‌های خود، طعم شیرین امنیت و اقتدار را برای آن‌ها به ارمغان آورده بود، به‌پا خاستند و این‌گونه شد که آن مراسم تشییع عظیم و میلیونی در ایران و عراق صورت گرفت، که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد» و «اولین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد».

تشییع پیکرهای مطهر شهدای مقاومت در عراق بی‌نظیر و غیرقابل پیش‌بینی بود؛ میلیون‌ها نفر با در دست داشتن تصاویر شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس، به خیابان‌های «نجف»، «کربلا» و «بغداد» آمدند. صحنه‌های تشییع پیکرهای مطهر سرداران مقاومت در کربلا و جمعیتی که به‌سوی بین‌الحرمین روانه بود، خاطره‌ای از پیاده‌روی عظیم اربعین را در دل‌ها زنده کرده بود.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

اما در ایران؛ به‌جرأت می‌توان گفت که بعد از مراسم تشییع امام خمینی (ره)، این بزرگ‌ترین مراسم تشییع در تاریخ ایران بود. در این راستا، اقیانوس بی‌کران ملت، ابتدا از خوزستان، همان‌جایی که خاک پاکش با مجاهدت‌های سیدالشهدای مقاومت در دوران دفاع مقدس آشنا و به خون هزاران نفر از جوانان این مرز و بوم متبرک شده است، شکل گرفت و این موج خروشان سپس به مشهد مقدس و حرم امام مهربانی‌ها (ع) رسید و بعد از آن نیز خیابان‌های تهران را درنوردید.

با توجه به موج خروشان ملت در خوزستان و مشهد، پیش‌بینی‌ها این بود که قطعاً استقبال گسترده‌ای نیز در خیابان‌های تهران صورت می‌گیرد؛ اما نه در این حد که مردم آمدند! چراکه مسیر تشییع از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران اعلام شده بود؛ اما جمعیت آن‌قدر زیادی بود که ایستگاه‌های مترو نیز از حضور مردم تکمیل شده بود و بنابراین خیلی‌ها ترجیح داده بودند تا کیلومترها پیاده بروند تا به مراسم تشییع برسند. حضور جمعیت آن‌قدر زیاد بود که در برخی نقاط نرده‌های خیابان طاقت نیاورده و شکسته بودند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

جمعیت مملو از جمعیت مردمی بود که در میان آن‌ها همه‌جور افراد دیده می‌شدند؛ از چادری گرفته، تا مانتویی و مرد‌هایی که برخی ریش دارند و برخی هم ریش ندارند؛ البته که این مقایسه‌ها، طراز خوبی برای سنجیدن ایمان افراد نیست و یکی از رموز محبوبیت «حاج‌قاسم» هم همین است؛ چراکه درباره افراد، زود قضاوت نمی‌کرد.

در میان خیل عظیم تشییع‌کنندگان، پرچم‌های افغانستان، عراق و ایران در کنار هم زیاد دیده می‌شدند و برخی هم پرچم‌های کشورهای محور مقاومت را به‌صورت تکی در دست گرفته بودند و در خیابان انقلاب تهران فریاد «انتقام، انتقام، سر می‌دادند»؛ البته در این میان پرچم‌های زرد، غوغای دیگری داشت، پرچم‌هایی که یا روی آن نام و آرم حماسی حزب‌الله لبنان و یا لشکر فاطمیون بود.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

وداع حضرت امام خامنه‌ای با مالک‌اشتر خود، صحنه‌ای سوزناک، اما تاریخی را رقم زد؛ خیلی‌ها دوست داشتند که به مراسم اقامه نماز بر پیکرهای مطهر شهیدان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان آن‌ها به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی برسند؛ اما ظرفیت دانشگاه تهران از همان ساعات اولیه صبح پر شده بود و خیلی‌ها با وجود خیل عظیم جمعیت در خیابان انقلاب، اصلاً نتوانستند خود را به دانشگاه تهران برسانند.

پیکرهای مطهر شهیدان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان آن‌ها، پس از تشییع در تهران، به مهد نهضت انقلاب اسلامی یعنی «قم» رسید؛ همان‌جایی که «حاج‌قاسم» چند روز قبل از شهادتش رفته بود تا از کریمه اهل بیت، حضرت معصومه (س) مدد بگیرد و کسی چه می‌داند، شاید شهادتش در این زیارت امضاء و عاقبت به‌خیر شد.

«کرمان» آخرین مقصد پیکرهای مطهر فرماندهان شهید مقاومت بود؛ حاج‌قاسم وصیت کرده بود تا پیکرش در گلزار شهدای کرمان، همان‌جایی که همرزمانش در آن آرامیده‌اند، در کنار همرزمش شهید «محمدحسین یوسف‌اللهی» خاکسپاری شود؛ البته دقایقی قبل از خاکسپاری پیکر ارباًاربای سیدالشهدای مقاومت و پس از آن سیلی سختی که جنایت‌کاران از ملت‌های ایران و عراق در تشییع پیکرهای مطهر فرماندهان شهید مقاومت خوردند، دلاورمردان نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیاتی موشکی با عنوان «شهید سلیمانی» پایگاه‌های آمریکایی «عین‌الأسد» و «التاجی» را در عراق موشک‌باران کرده و سیلی دیگری را بر صورت جنایت‌کارانی نواختند که دست خود را به خون شهیدان حاج «قاسم سلیمانی»، «ابومهدی‌المهندس» و همراهان آن‌ها آلودند.

بازخوانی تشییع باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

اولین «سیلی سخت» بر صورت قاتلان سردار دل‌ها/ عزتی که ژنرال‌های جنگ نرم استکبار را متحیر کرد بیشتر بخوانید »

کنش‌های امروز منطقه، اسرائیل را پشت دیوار‌های بتنی محصور کرد/ سردار سلیمانی محور مقاومت را حیات بخشید


کنش‌های امروز منطقه اسرائیل را پشت دیوار‌های بتنی محصور کرد/ سردار سلیمانی محور مقاومت را حیات بخشیدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حسین امیرعبداللهیان در همایش ملی «ابعاد نظری و عملی مقاومت» که پیش از ظهر امروز (دوشنبه) با حضور کارشناسان سیاسی و بین‌المللی به همت دانشگاه امام صادق (ع) و به صورت وبینار برگزار شد، با اشاره به سه بعد اصلی کنش‌های بازیگران امروز در صحنه سیاسی اظهار داشت: ما در سه حوزه کنشگران، محیط کنش و نوع کنش تحولات چشمگیری را شاهد بودیم. کنشگران در جهان معاصر با تغییر مفهومی گسترده‌ای رو به رو شدند. در دوران جنگ سرد دو اتحاد جماهیر شوروری و ایالت متحده آمریکا مقابل هم قرار داشتند. قاعده بازی از یک طرف وحشتناک و از طرفی ساده بود. چرا که هر دو طرف دستشان روی ماشه سلاح اتمی قرار داشت و هر که زودتر شلیک می‌کرد طرف مقابل نابود می‌شد. بازی مبتنی بر سلاح اتمی و وحشتناک بود، اما قاعده‌ای ساده داشت که یک خط تلفن بود و به محض اینکه بحران می‌خواست به نقطه جوش برسد تماس تلفنی سران این دو کشور بحران را مدیریت می‌کرد و مانع وقوع جنگ اتمی می‌شد.

وی افزود: امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که کنش‌گرانش متعدد و متکثر هستند، علاوه بر آمریکا و روسیه اتحادیه اروپا و دیگران نیز بازیگرند. داعش یک بازیگر است که ۷۰ درصد زیرساخت‌های عراق و سوریه را تخریب کرد. حزب الله دولت نیست، یک گروه مقاومت و یک بازیگر تاثیرگذار در مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی است که نقش ویژه‌ای در مقابله با تروریست تکفیری ایفا می‌کند و نه تنها امنیت مرز‌ها را تامین بلکه به امنیت منطقه کمک می‌کند.

امیرعبداللهیان با بیان اینکه نوع کنش‌ها در دنیای امروز تغییر کرده ادامه داد: در جنگ سرد کنش‌ها بسیار سیاسی و تا حدودی امنیتی بود، ولی در دو دهه اخیر به ویژه در غرب آسیا به شدت نظامی و امنیتی است. راهکار‌های سیاسی از سرعت تحولات نظامی جا ماندند. به گواه مستندات موجود در عراق از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸ وقتی آمریکا وارد عراق شد جنایات و ناامنی‌ها شروع شد، میانگین شهدا و کشته‌های عراقی در این کشور بیش از یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر است این یعنی نوع کنش به شدت نظامی است. در جنگ سوریه از ۲۰۱۱ تاکنون حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار سوری شهید و کشته شدند.

وی در ادامه تصریح کرد: در بعد محیط کنش در جریان جنگ سرد شاهد ثبات بودیم و در زمین سفت و باثبات بازی می‌کردیم، ولی امروزه محیط ژله‌ای و اسفنجی است و در دنیایی زندگی می‎کنیم که تعداد کنشگران بی شمار، متعدد و نوع آن‌ها نظامی و امنیتی است تا جایی که راه حل‌های سیاسی از کنش‌ها جا مانده‌اند.

امیرعبداللهیان در ادامه به نقش سردار سلیمانی در دنیای امروز اشاره کرد و گفت: در این دنیای آشفته اتفاقی به دست سردار سلیمانی رقم خورد که از آن به عنوان محور مقاومت یاد می‌شود. این اتفاق امنیت حداکثری را در منطقه رقم زد. امنیت مقوله‌ای بهم پیوسته است، ناامنی منطقه به ناامنی در ایران تاثیر منجر خواهد شد. یکی از بزرگترین استراتژی‌های مقام معظم رهبری این بود که سردار سلیمانی را فرمانده این میدان کرد و ایشان در ترجمان منطقه نقشه ویژه و منحصر به فردی را ایفا کرد. سردار سلیمانی توانست محور مقاومت را حیاتی دوباره ببخشد و دستاورد‌های بزرگی در مبارزه با تروریسم در منطقه کسب کند.

وی در پایان بیان کرد: اسرائیل خواب کشور گشایی نیل تا فرات را می‌دید، ولی پشت دیوار‌های بتنی محاصره شده و تردید نکنید در آینده منطقه هیچ جایی نخواهد داشت. ما به مردمان اصیل فلسطین احترام می‌گذاریم، اما به صهیونیست‌هایی که مهمانانی را به زور وارد سرزمین فلسطین کردند با صدای بلند می‌گوییم مقاومت شما را در زندان کوچک فلسطین محبوس کرده و شهرک‌های شمارا بر سر شما ویران خواهد کرد. فلسطین متعلق به فلسطینیان اصیل است.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

کنش‌های امروز منطقه، اسرائیل را پشت دیوار‌های بتنی محصور کرد/ سردار سلیمانی محور مقاومت را حیات بخشید بیشتر بخوانید »

حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟(1)


حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس– حسن علایی فعال؛ در آستانه اولین سالگرد شهادت سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی هستیم. طی یک سال گذشته، از حاج قاسم و شخصیتش سخن بسیار به میان آمده و سخنان بسیاری ناگفته مانده است. برای شناخت شخصیت‌هایی در تراز حاج قاسم تلاش زیادی از سوی فرهیختگانِ عرصه‌های مختلف لازم است. نمی‌شود چنین شخصیت‌هایی را با تعدادی کتاب و کلیپ و فیلم شناخت و شناساند. برای پرده‌برداری از شخصیت ذوابعاد حاج قاسم باید اندیشکده‌هایی فراهم آورد تا با بکارگیری دانشمندان و صاحب‌نظران برجسته و زبده‌گان حوزه‌های مختلف بتوان شخصیت ایشان را واکاوی و مورد مطالعه از جنس پژوهش و تحقیق قرار داد. چنین شخصیت‌هایی که جریان‌ساز و تاریخ‌سازاند نباید مورد مطالعه سطحیِ حتی افراد علاقمند و دلسوز قرار بگیرند؛ چرا که ماحصل مطالعه سطحی، هر چه باشد، مانع از دیده شدن حقیقت وجودی چنین شخصیت‌هایی می‌شود.

اولین رسالت بنیاد‌ها و موسساتی که از سوی علاقمندان به این شهید والامقام تاسیس و راه‌اندازی می‌شود جلوگیری از تولید و انتشار محصولات؛ اعم از کتاب و فیلم و… سطحی و کم‌عمق از سوی هر نهاد و فرد حقیقی و حقوقی می‌باشد. شخصیت‌ها و افراد ملی، منطقه‌ای و جهانی همچون شهید حاج قاسم نباید توسط افراد سطحی‌نگر مصادره شوند. این معنا برگرفته از تبیین واقعی و حقیقی جایگاه شهید والا مقام حاج قاسم سلیمانی و شهید عزیز ابومهدی المهندس به عنوان یک «راه» و «مکتب» و «مدرسه درس‌آموز» از سوی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) است.

«… اخلاص برکت دارد. هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت می‌دهد، کار برکت پیدا می‌کند، رشد و نمو پیدا می‌کند، کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد، برکات آن در میان مردم باقی می‌ماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه‌ی آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیه‌ی انقلابی مردم است. امّا اینکه ما بیاییم این حوادث را تقویم کنیم، قیمت‌گذاری کنیم، قدر آن‌ها را بدانیم و ببینیم که اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا می‌کند که ما به حاج‌قاسم سلیمانی -شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آن‌ها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد.» (بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران، 1398/10.27)

در یک نگاه اجمالی و به عنوان مدخلِ تلاشی سترگ برای تبیین و تحقق مکتب و راه حاج قاسم سلیمانی باید نقشه راهی برای تجزیه و تحلیل شخصیت وی در چهار ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت و حکومت آخرالزمانی فراهم آورد. در حقیقت شخصیت متعالی حاج قاسم در این چهار مقطع شاکله اساسی خود را یافته است و بی‌شک ملاحظه هر یک از ابعاد بدون ملاحظه سایر ابعاد نشانگر چهره‌ی حقیقی سردار سلیمانی نخواهد بود.

حاج قاسم انسان مومن، انقلابی، مجاهد، خستگی‌ناپذیر، شجاع، صبور، شهادت‌طلب در تراز انسان پرورش یافته بر اساس تعالیم اسلام ناب محمدی (ص) است. شخصیتی است که می‌توان سردست گرفت و به‌عنوان الگوی تمام‌عیار به جهانیان معرفی و ارائه کرد. حاج قاسم بیش از آنکه به گذشته و حال تعلق داشته باشد به آینده و آیندگان تعلق خواهد داشت و در وانفسای کمرنگ شدن گوهر وجودی انسان به‌ویژه در پهنه‌ی قرون آتی، همو است که راهگشا خواهد بود و انسانیت معلق را از بن‌بست خارج خواهد ساخت. فلذا شناخت درست و واقعی او به کاروان بشریت که به ناکجاآباد می-رود کمک شایانی خواهد کرد؛ بنابراین برای ارائه چهره روشن و واقعی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی باید سعه‌ی وجودی او را در چهار ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت و حکومت آخرالزمانی جستجو کرد. به تعبیر اجمالی حاج قاسم حلقه وصل و حبل اعتصامی است بین انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت اسلامی و حکومت آخرالزمانی.

الف-حاج قاسم در ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی

-پذیرش و باور انقلاب اسلامی

با شروع نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ بسیاری بر این باور بودند که این حرکت بیهوده است و به بار نخواهد نشست. دلیل عمده مخالفان نهضت که آنان را در مخالفت با حرکت امام به چند دسته و گروه تقسیم می‌کرد عبارت بود از: قدرت بلامنازع رژیم شاه و پشتیبانان قدرتمند او از جمله آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی (سلطنت‌طلبان و مرعوبین)، محکوم به شکست و اضمحلال بودن هر حرکت اصلاح‌طبانه و قیام قبل از ظهور امام زمان (عج) (طرفداران انجمن حجتیه و ساده‌لوحان از قشرمذهبیون)، عدم تطابق نهضت امام خمینی با سازو کار تعریف شده انقلابات مردمی و کارگری و سوسیالیستی (گروه‌های چپ مارکسیستی و التقاطیون)، عدم توانایی دین و مذهب در مدیریت حرکت‌های انقلابی و اصلاح‌گر (ملی‌گرایان و روشنفکرها). اما در این میان گروه دیگری از عوام و خواص بودند که با باور و اعتقاد عمیق به امام و راه و هدفی که در پیش گرفته است جان و مال خود را نثار نهضت و پیروزی و به بار نشستن آن کردند. این دسته که در یک کلام انقلابیون خط امام شناخته می‌شدند از شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی برخوردار بودند که مهمترین آن‌ها عبارت بود از:

یک: اعتقاد و ایمان به امام خمینی به‌عنوان مجتهد، مرجع تقلید جامع‌الشرایط و عالم دینی که در برابر ظلم قد علم کرده و رهبری نهضت را برعهده گرفته است.

دو: اعتقاد راسخ به اسلام ناب محمدی (ص) بر اساس تبیین و قرائتی که امام خمینی داشت.

سه: باور این حقیقت و واقعیت که رژیم تا بن دندان مسلح شاه، رژیمی است طاغوتی، ظالم و شکست‌پذیر.

چهار: اعتقاد و قبول این مساله که حرکت در مسیر نهضت، هزینه‌ها، دشواری‌ها و سختی‌هایی اعم از جانی و مالی به دنبال خواهد داشت.

پنج: باور این حقیقت که حرکت در مسیر نهضت امام خمینی انجام یک تکلیف شرعی و دینی است و سرانجام آن سعادت و خوشبختی و پیروزی است.

حاج قاسم از جرگه‌ی افرادی بود که به نهضت و قیام امام با همه‌ی مولفه‌ها و ویژگی‌هایش اعتقاد و ایمان راسخ داشت. حاج قاسم از آن دست جوانانی بود که با شنیدن ندای امام سر از پا نشناخته و لبیک‌گویان به صف پرشور انقلابیون پیوست. حاج قاسم انقلابی بعد از انقلاب نبود؛ بلکه با آشکار شدن نهضت خمینی کبیر بلافاصله با درک عمق پیام امام که مقابله با تبعیض و بی‌عدالتی در سطحی گسترده بود و حاج قاسم روستایی روستازاده که جلوه‌ایی از این بی‌عدالتی را در زادگاه خود؛ روستای قنات ملک از توابع کرمان دیده و با پوست و گوشت خود آن را لمس کرده بود، بی درنگ به کاروان انقلابیون پیوست. آشنایی حاج قاسم با نهضت امام خمینی به سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ارتباطی که با حجت الاسلام کامیاب؛ از روحانیون مشهد که در ایام ماه مبارک رمضان جهت تبلیغ به کرمان می‌آمد برمی‌گردد. آشنایی با حجت الاسلام کامیاب (حجت‌­الاسلام کامیاب در هفتم مرداد سال 1360 توسط منافقین ترور و به درجه رفیع شهادت نائل آمد) مایه دو برکت برای حاج قاسم شد. اول آشنایی با موج نهضت امام خمینی و پیوستن به آن، دوم آشنایی با روحانی بزرگوار دیگری به نام آیه الله سید علی خامنه‌ای.

ب-حرکت در مسیر نهضت و اقدام علیه رژیم شاه

باور و پذیرش نهضت امام خمینی در هنگامه‌ی استیلای دیکتاتوری رژیم پهلوی گام اول در انقلابی شدن بود، گام دوم و بعدی که بر انقلابی بودن مهر تایید می‌زد حرکت در مسیر نهضت و اقدام علیه رژیم پهلوی بود. بودند بسیار کسانی که نهضت امام را باور داشتند اما جرائت و جسارت همگامی با نهضت و فعالیت علیه رژیم شاه را نداشتند. این افراد صرفا دعاگوی امام بودند و طاقت تحمل سختی-ها و مرارت‌های نهضت را نداشتند! این دسته از معتقدین به امام و انقلاب، قشر محافظه‌کار بودند و خود را از هرگونه تنش دور می‌کردند. اما حاج قاسم و افرادی، چون او با شناخت و باور نهضت امام وارد مرحله «اقدام علیه رژیم» متناسب با شرایط آن روز جامعه شدند. شرکت در راهپیمایی‌ها، تظاهرات، پخش اعلامیه، ارتباط با روحانیت انقلابی و تشکیل هسته‌ها و گروه‌های انقلابی و تلاش در پیشبرد نهضت مبتنی بر تبیین مفاسد و ظلم‌های دستگاه حاکمه و… از جمله اقدامات حاج قاسم‌ها بود. حاج قاسم یکی از گردانندگان اصلی تظاهرات و راهپیمایی‌ها در شهر کرمان بود. (به نقل از سهراب سلیمانی برادر شهید حاج قاسم سلیمانی) البته در این میان افرادی نیز بودند که اقدامات جدی‌تری مثل برخی برخورد‌های مسلحانه با مراکز و عوامل رژیم داشتند، اما آنچه مدنظر حضرت امام خمینی به‌عنوان رهبر قیام بود، تبیین و آگاه‌سازی مردم نسبت به اقدامات ظالمانه و فاسد رژیم پهلوی در داخل و وابستگی تمام‌عیار و ذلیلانه در برابر قدرت‌های مستکبر جهانی بود.

بر این اساس هر فردی که در آن مقطع، که بارقه‌های انقلاب آشکارتر شده بود؛ به‌ویژه بعد از شهادت حاج‌آقا مصطفی خمینی، بر این ممشای حرکت می‌کرد انقلابی محسوب می‌شد. حاج قاسم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت حفاظت از انقلاب و دستاورهایش راهی کردستان شد تا با ضدانقلاب مبارزه کند. پایگاه و مقر اصلی حاج قاسم برای مواجهه با ضدانقلاب و جدایی‌طلبان در کردستان، مهاباد بود.

ادامه دارد …



منبع خبر

حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟(1) بیشتر بخوانید »

حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟


حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس– حسن علایی فعال؛ در آستانه اولین سالگرد شهادت سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی هستیم. طی یک سال گذشته، از حاج قاسم و شخصیتش سخن بسیار به میان آمده و سخنان بسیاری ناگفته مانده است. برای شناخت شخصیت‌هایی در تراز حاج قاسم تلاش زیادی از سوی فرهیختگانِ عرصه‌های مختلف لازم است. نمی‌شود چنین شخصیت‌هایی را با تعدادی کتاب و کلیپ و فیلم شناخت و شناساند. برای پرده‌برداری از شخصیت ذوابعاد حاج قاسم باید اندیشکده‌هایی فراهم آورد تا با بکارگیری دانشمندان و صاحب‌نظران برجسته و زبده‌گان حوزه‌های مختلف بتوان شخصیت ایشان را واکاوی و مورد مطالعه از جنس پژوهش و تحقیق قرار داد. چنین شخصیت‌هایی که جریان‌ساز و تاریخ‌سازاند نباید مورد مطالعه سطحیِ حتی افراد علاقمند و دلسوز قرار بگیرند؛ چرا که ماحصل مطالعه سطحی، هر چه باشد، مانع از دیده شدن حقیقت وجودی چنین شخصیت‌هایی می‌شود.

اولین رسالت بنیاد‌ها و موسساتی که از سوی علاقمندان به این شهید والامقام تاسیس و راه‌اندازی می‌شود جلوگیری از تولید و انتشار محصولات؛ اعم از کتاب و فیلم و… سطحی و کم‌عمق از سوی هر نهاد و فرد حقیقی و حقوقی می‌باشد. شخصیت‌ها و افراد ملی، منطقه‌ای و جهانی همچون شهید حاج قاسم نباید توسط افراد سطحی‌نگر مصادره شوند. این معنا برگرفته از تبیین واقعی و حقیقی جایگاه شهید والا مقام حاج قاسم سلیمانی و شهید عزیز ابومهدی المهندس به عنوان یک «راه» و «مکتب» و «مدرسه درس‌آموز» از سوی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) است.

«… اخلاص برکت دارد. هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت می‌دهد، کار برکت پیدا می‌کند، رشد و نمو پیدا می‌کند، کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد، برکات آن در میان مردم باقی می‌ماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه‌ی آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیه‌ی انقلابی مردم است. امّا اینکه ما بیاییم این حوادث را تقویم کنیم، قیمت‌گذاری کنیم، قدر آن‌ها را بدانیم و ببینیم که اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا می‌کند که ما به حاج‌قاسم سلیمانی -شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آن‌ها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد.» (بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران، 1398/10.27)

در یک نگاه اجمالی و به عنوان مدخلِ تلاشی سترگ برای تبیین و تحقق مکتب و راه حاج قاسم سلیمانی باید نقشه راهی برای تجزیه و تحلیل شخصیت وی در چهار ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت و حکومت آخرالزمانی فراهم آورد. در حقیقت شخصیت متعالی حاج قاسم در این چهار مقطع شاکله اساسی خود را یافته است و بی‌شک ملاحظه هر یک از ابعاد بدون ملاحظه سایر ابعاد نشانگر چهره‌ی حقیقی سردار سلیمانی نخواهد بود.

حاج قاسم انسان مومن، انقلابی، مجاهد، خستگی‌ناپذیر، شجاع، صبور، شهادت‌طلب در تراز انسان پرورش یافته بر اساس تعالیم اسلام ناب محمدی (ص) است. شخصیتی است که می‌توان سردست گرفت و به‌عنوان الگوی تمام‌عیار به جهانیان معرفی و ارائه کرد. حاج قاسم بیش از آنکه به گذشته و حال تعلق داشته باشد به آینده و آیندگان تعلق خواهد داشت و در وانفسای کمرنگ شدن گوهر وجودی انسان به‌ویژه در پهنه‌ی قرون آتی، همو است که راهگشا خواهد بود و انسانیت معلق را از بن‌بست خارج خواهد ساخت. فلذا شناخت درست و واقعی او به کاروان بشریت که به ناکجاآباد می-رود کمک شایانی خواهد کرد؛ بنابراین برای ارائه چهره روشن و واقعی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی باید سعه‌ی وجودی او را در چهار ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت و حکومت آخرالزمانی جستجو کرد. به تعبیر اجمالی حاج قاسم حلقه وصل و حبل اعتصامی است بین انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جریان مقاومت اسلامی و حکومت آخرالزمانی.

الف-حاج قاسم در ساحت و زمانه‌ی انقلاب اسلامی

-پذیرش و باور انقلاب اسلامی

با شروع نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ بسیاری بر این باور بودند که این حرکت بیهوده است و به بار نخواهد نشست. دلیل عمده مخالفان نهضت که آنان را در مخالفت با حرکت امام به چند دسته و گروه تقسیم می‌کرد عبارت بود از: قدرت بلامنازع رژیم شاه و پشتیبانان قدرتمند او از جمله آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی (سلطنت‌طلبان و مرعوبین)، محکوم به شکست و اضمحلال بودن هر حرکت اصلاح‌طبانه و قیام قبل از ظهور امام زمان (عج) (طرفداران انجمن حجتیه و ساده‌لوحان از قشرمذهبیون)، عدم تطابق نهضت امام خمینی با سازو کار تعریف شده انقلابات مردمی و کارگری و سوسیالیستی (گروه‌های چپ مارکسیستی و التقاطیون)، عدم توانایی دین و مذهب در مدیریت حرکت‌های انقلابی و اصلاح‌گر (ملی‌گرایان و روشنفکرها). اما در این میان گروه دیگری از عوام و خواص بودند که با باور و اعتقاد عمیق به امام و راه و هدفی که در پیش گرفته است جان و مال خود را نثار نهضت و پیروزی و به بار نشستن آن کردند. این دسته که در یک کلام انقلابیون خط امام شناخته می‌شدند از شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی برخوردار بودند که مهمترین آن‌ها عبارت بود از:

یک: اعتقاد و ایمان به امام خمینی به‌عنوان مجتهد، مرجع تقلید جامع‌الشرایط و عالم دینی که در برابر ظلم قد علم کرده و رهبری نهضت را برعهده گرفته است.

دو: اعتقاد راسخ به اسلام ناب محمدی (ص) بر اساس تبیین و قرائتی که امام خمینی داشت.

سه: باور این حقیقت و واقعیت که رژیم تا بن دندان مسلح شاه، رژیمی است طاغوتی، ظالم و شکست‌پذیر.

چهار: اعتقاد و قبول این مساله که حرکت در مسیر نهضت، هزینه‌ها، دشواری‌ها و سختی‌هایی اعم از جانی و مالی به دنبال خواهد داشت.

پنج: باور این حقیقت که حرکت در مسیر نهضت امام خمینی انجام یک تکلیف شرعی و دینی است و سرانجام آن سعادت و خوشبختی و پیروزی است.

حاج قاسم از جرگه‌ی افرادی بود که به نهضت و قیام امام با همه‌ی مولفه‌ها و ویژگی‌هایش اعتقاد و ایمان راسخ داشت. حاج قاسم از آن دست جوانانی بود که با شنیدن ندای امام سر از پا نشناخته و لبیک‌گویان به صف پرشور انقلابیون پیوست. حاج قاسم انقلابی بعد از انقلاب نبود؛ بلکه با آشکار شدن نهضت خمینی کبیر بلافاصله با درک عمق پیام امام که مقابله با تبعیض و بی‌عدالتی در سطحی گسترده بود و حاج قاسم روستایی روستازاده که جلوه‌ایی از این بی‌عدالتی را در زادگاه خود؛ روستای قنات ملک از توابع کرمان دیده و با پوست و گوشت خود آن را لمس کرده بود، بی درنگ به کاروان انقلابیون پیوست. آشنایی حاج قاسم با نهضت امام خمینی به سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ارتباطی که با حجت الاسلام کامیاب؛ از روحانیون مشهد که در ایام ماه مبارک رمضان جهت تبلیغ به کرمان می‌آمد برمی‌گردد. آشنایی با حجت الاسلام کامیاب (حجت‌­الاسلام کامیاب در هفتم مرداد سال 1360 توسط منافقین ترور و به درجه رفیع شهادت نائل آمد) مایه دو برکت برای حاج قاسم شد. اول آشنایی با موج نهضت امام خمینی و پیوستن به آن، دوم آشنایی با روحانی بزرگوار دیگری به نام آیه الله سید علی خامنه‌ای.

ب-حرکت در مسیر نهضت و اقدام علیه رژیم شاه

باور و پذیرش نهضت امام خمینی در هنگامه‌ی استیلای دیکتاتوری رژیم پهلوی گام اول در انقلابی شدن بود، گام دوم و بعدی که بر انقلابی بودن مهر تایید می‌زد حرکت در مسیر نهضت و اقدام علیه رژیم پهلوی بود. بودند بسیار کسانی که نهضت امام را باور داشتند امام جرائت و جسارت همگامی با نهضت و فعالیت علیه رژیم شاه را نداشتند. این افراد صرفا دعاگوی امام بودند و طاقت تحمل سختی-ها و مرارت‌های نهضت را نداشتند! این دسته از معتقدین به امام و انقلاب، قشر محافظه‌کار بودند و خود را از هرگونه تنش دور می‌کردند. اما حاج قاسم و افرادی، چون او با شناخت و باور نهضت امام وارد مرحله «اقدام علیه رژیم» متناسب با شرایط آن روز جامعه شدند. شرکت در راهپیمایی‌ها، تظاهرات، پخش اعلامیه، ارتباط با روحانیت انقلابی و تشکیل هسته‌ها و گروه‌های انقلابی و تلاش در پیشبرد نهضت مبتنی بر تبیین مفاسد و ظلم‌های دستگاه حاکمه و… از جمله اقدامات حاج قاسم‌ها بود. حاج قاسم یکی از گردانندگان اصلی تظاهرات و راهپیمایی‌ها در شهر کرمان بود. (به نقل از سهراب سلیمانی برادر شهید حاج قاسم سلیمانی) البته در این میان افرادی نیز بودند که اقدامات جدی‌تری مثل برخی برخورد‌های مسلحانه با مراکز و عوامل رژیم داشتند، اما آنچه مدنظر حضرت امام خمینی به‌عنوان رهبر قیام بود، تبیین و آگاه‌سازی مردم نسبت به اقدامات ظالمانه و فاسد رژیم پهلوی در داخل و وابستگی تمام‌عیار و ذلیلانه در برابر قدرت‌های مستکبر جهانی بود.

بر این اساس هر فردی که در آن مقطع، که بارقه‌های انقلاب آشکارتر شده بود؛ به‌ویژه بعد از شهادت حاج‌آقا مصطفی خمینی، بر این ممشای حرکت می‌کرد انقلابی محسوب می‌شد. حاج قاسم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت حفاظت از انقلاب و دستاورهایش راهی کردستان شد تا با ضدانقلاب مبارزه کند. پایگاه و مقر اصلی حاج قاسم برای مواجهه با ضدانقلاب و جدایی‌طلبان در کردستان، مهاباد بود.

ادامه دارد …



منبع خبر

حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟ بیشتر بخوانید »