مدافع حرم

گفتگوی تلفنی «حاج قاسم» روی خط شبکه ۳

گفتگوی تلفنی «حاج قاسم» روی خط شبکه ۳



شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دو سال پیش در آستانه سوم دی‌ماه و سالگرد عملیات کربلای۴، سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در رشته توئیتی به بررسی این عملیات پرداخت و مطالبی نوشت که حساسیت‌هایی برانگیخت و واکنش‌هایی در پی داشت.

همان روزها محسن رضایی به برنامه حالا خورشید رفت و درباره نوشته‌هایش توضیحات بیشتری داد.

در این برنامه که میزبان محسن رضایی بود، به موضوع عملیات کربلای۴ پرداخته شد و با سردار حاج قاسم سلیمانی نیز در این رابطه گفتگویی تلفنی انجام شد.

سردار حاج قاسم سلیمانی در این گفتگوی تلفنی گفت:

عملیات کربلای ۴، عملیات اصلی ما بود نه فرعی. بعد از موفقیت کربلای ۵ دشمن تصور کرد کربلای ۴ عملیات فرعی ما بوده است.

بیشتر بخوانیم:

«قاسم» هنوز زنده است… /۱

بگردم دور «اسمت» حاج قاسم

«قاسم» هنوز زنده است… /۲

آیا «حاج قاسم» موافق «برجام» بود؟

«قاسم» هنوز زنده است… / ۳

ترس حاج قاسم از آدم‌های دولت!

«قاسم» هنوز زنده است… / ۴

چرا «حاج قاسم» لباس مهندسان پرواز را پوشید؟

«قاسم» هنوز زنده است… / ۵

«حاج قاسم» چگونه زیر آن حجم آتش زنده ماند؟!

«قاسم» هنوز زنده است… / ۶

در تماس تلفنی «حاج قاسم» و مسعود بارزانی چه گذشت؟

«قاسم» هنوز زنده است… / ۷

عکس «حاج قاسم» روی پیراهن زن فمینیست!

«قاسم» هنوز زنده است… / ۸

بعد از خواندن این کتاب، به روح «حاج قاسم» درود بفرستی

«قاسم» هنوز زنده است… / ۹

حاج قاسم؛ مهمان سرزده مراسم خواستگاری!

«قاسم» هنوز زنده است… / ۱۰

آیا مادر شهید هاشمی برای «حاج قاسم» هم پارتی‌بازی کرد؟

برخی بحث‌هایی که این اخیراً درباره جنگ منتشر شد دل خانواده شهدا را به درد آورد.

ما یک فرمانده داشتیم آن هم امام عزیز بود.

آقای محسن رضایی یا آقا محسن همه مردم ایران حق بزرگی به گردن همه ما دارد / ایشان طراح عملیات‌های مهمی بودند که اغلب آنها موفق بود / البته برخی دوستان ما که نقش ارزنده‌ای داشتند شهید شدند مثل حسن باقری.

نباید در یک موضوعی که بیان می‌شود فردی که رمز موفقیت ما در ٨سال جنگ بوده مورد شماتت قرار بگیرد.

عملیات کربلای ۴ عملیات اصلی ما بود نه عملیات فرعی.

فقط عملیات کربلای ۴ نبود که به موفقیت نرسید عملیات رمضان و والفجر مقدماتی هم بودند که کارهای بسیاری برای آنها انجام داده بودیم اما به نتیجه نرسیدند.

بعضی مطرح می‌کنند چرا عملیات لو رفت اقای رضایی دستور عملیات دادند / این یک تصمیم شخصی نبود / ما در همه عملیات‌ها درصدی از لو رفتگی را داشتیم / مثلاً در یکی از عملیات‌ها وقتی غواص‌های ما وارد آب شدند همان زمان دشمن نورافکن انداخت روی آب.

منطق لو رفتن نمی‌تواند مانع یک عملیاتی شود که چندین ماه برای آن تدبیر شده است.

ما با فاصله کمتر از ١۵ روز عملیات کربلای ۵ را انجام دادیم که عملیات موفقی بود، پیرامون آن هم بحث داشتیم. دشمن در کربلای ۵ دچار غافلگیری شد و تصور دشمن این بود که کربلای ۴ عملیات فرعی ما بوده است.



منبع خبر

گفتگوی تلفنی «حاج قاسم» روی خط شبکه ۳ بیشتر بخوانید »

نویسندهای که چشم‌هایش در سوریه بود

نویسنده‌ای که چشم‌هایش در سوریه بود



کتاب جاده یوتیوب - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چند ماه پیش بود؛ شهدای خان‌طومان در کالبد تکه‌استخوان‌هایی به قواره یک نوزاد به وطن رجعت کردند. بعد از شهادت حاج‌قاسم، گردی روی شانه‌های تب‌دار مدافع حرم نشسته بود که با بازگشت‌ بلباسی و دوستانش نسیمی خورد و غبارها قدری کم‌عمق‌تر شد.

آن‌موقع بود که خیلی‌ها برای خود حدیث «ای دریغا» خواندند. از اهالی قلم و تصویر و وزن و قافیه خیلی‌ها بودند که انگشت واحسرتا گزیدند که زمانه رفت و دروازه شهادت بسته شد و ما به حجت که نه(!) به بهانه کار فرهنگی فقط نگاه کردن را اولویت بخشیدیم.

خبرِ آمدن آخرین پیکرهای بازمانده از مقتل خان‌طومان بود که گذر زمان را به رخ کشید و حسرت زیستن در آرمان‌شهر مدافعان حرم را تازه کرد. این‌ واگویه‌ها بنا بود در ابتدای راه مقدمه‌ای باشد تا برسیم به اینجا که چرا «جاده یوتیوب» نه فقط برای الان، که برای ساکنان و دغدغه‌مندان چند دهه‌ بعد ایران اثری درخور و قابل ستایش خواهد بود. برای آنهایی که به جبر زمان، جغرافیا و حتی مصلحت و سیاست نتوانستند در این آرمان‌شهر زندگی کنند.

کتاب جاده یوتیوب سفرنامه‌ای از محمدعلی جعفری به سوریه است.

***

زیستن در روایت

نزدیک‌ترین فرم برای زیستن در روایت، «سفرنامه» است؛ جایی که متن قصه‌گو است، آرایه‌های ادبی فراوان دارد اما هیچ‌کدام بافته ذهن نویسنده نیست. تجربه‌های زیسته او از محیط، ‌انسان‌ها و روابط‌شان است که باعث می‌شود خواننده به مرور، خود را به ‌جای راوی قرار دهد. از اضطراب‌های اولیه در مسیر تهران که آیا آخر می‌گذارند برویم سوریه یا نه، تا دلهره‌ خمپاره‌های داعشی و اندوه زخم‌هایی که روی تن بی‌جان سوریه، احتمالا برای سال‌ها جا خوش کرده‌اند.

سفرنامه بهترین دریچه‌ای است که دور از روایت‌های کلان و کلیشه‌ای، می‌توان ذیل آن هم زیست، هم گریست، هم عبرت گرفت، ‌هم دانش آموخت و هم صحیح‌تر قضاوت کرد. شاید همین الان هم اگر بخواهم در کوبا قدم بزنم «سباستین» منصور ضابطیان را دست بگیرم و اگر بخواهم همچنان در سوریه بمانم «جاده یوتیوب»‌ را.

***

آسودن زیر باروت

جاده یوتیوب، یکی از منابع منصف و بی‌غرضی است که می‌تواند مردم‌شناسی سوریه در زمانه جنگ را روایت کند. بچه‌ها مدرسه می‌روند، باهم در کوچه بازی می‌کنند، خمپاره‌ها به زمین کوبیده می‌شوند، مغازه‌دارها صبح کرکره‌شان را بالا می‌کشند و ظهر برای ناهار به خانه می‌روند، اسلحه‌ها شلیک می‌کنند، کودکان سر توپ فوتبال گاهی با هم قهر یا دعوا می‌کنند، فرماندهان نقشه فتح می‌کشند، سربازها می‌جنگند و همه این احوالات در یک نقطه از مکان و زمان به هم گره می‌خورند؛ پارادوکسی مثل همزیستی مسالمت‌آمیز جنگ و صلح! در کنار این، جاده یوتیوب روایت‌هایی از تجربه حضور ایرانی‌ها به عنوان نیروهای مستشار در سوریه را بیان می‌کند و به خیلی از سوال‌ها پاسخ می‌دهد. حتی به این سوال که چرا در سوریه مسیحی‌ها با ایرانی‌ها مهربان‌تر از مسلمانان‌ بودند.

***

جنگ در اتاق خواب

جنگ سوریه، مختصات جدیدی داشت که نیروهای نظامی ایران در این حوزه تجربه چندانی نداشتند. تجربه جنگ شهری صرفا در موقعیت‌هایی چون نبرد کردستان پیش آمده بود و این موقعیت بسیار متفاوت از آن چیزی بود که در سوریه تجربه می‌شد. زبان، فرهنگ و حتی موضع سیاسی متفاوت در میان مردم سوریه و حتی گروه‌های طرفین مبارزه در کنار جغرافیای ناشناخته سوریه سبک جدیدی از جنگ را ایجاد کرده بود که باعث شد در ابتدای جنگ سوریه، چالش‌های فراوانی برای رزمنده‌های ایرانی و سایر تیپ‌های مقاومت ایجاد شود. در جاده یوتیوب برخی از ویژگی‌های این جنگ بخوبی تبیین می‌شود.

شاید گاهی سوال شود که اگر یک فرد با لباس شخصی خود در این منازعه شرکت کند، چه اتفاقاتی ‌ممکن است برایش رخ دهد؟ یا آنکه چگونه می‌شود یک یا ۲ داعشی به اندازه یک گردان، در مقاومت در برابر پس گرفتن شهرها، نقش ایفا کنند؟

***

زندگی به سبک نوشتن

از جمله جذابیت‌های اثر محمدعلی جعفری، زاویه نگاه راوی از دریچه نویسنده‌ای دغدغه‌مند، پیگیر و کمی بازیگوش است! برای راوی نوشتن اصالت دارد و او سفر می‌کند تا بنویسد! این نوشتن یک پیرنگ اولیه و اصلی داشت به نام «ابوعمار».

اما نه‌تنها ابوعلی هم به پیرنگ ابوعمار اضافه می‌شود، بلکه خرده‌پیرنگ‌های فراوانی پیش کشیده می‌شوند که سایر صفحه‌های کتاب را معنادار و دارای ارزش می‌کنند. هر چند به نظر می‌رسد نویسنده از حذف غیرضروریات جلوگیری کرده و بخش‌هایی از کتاب به مانند دست‌اندازی برای ادامه مطالعه عمل می‌کنند.

بخش‌های زیادی از کتاب اگر چه دارای ارزش مستند، تاریخی و مردم‌شناختی هستند اما نمی‌توانند مخاطب را در قلاب تعلیق و جذابیت نگه دارند. اما برای مخاطبی که درگیر آرمان‌شهر مدافعان حرم است، جاده یوتیوب چندساعته طی می‌شود و خواننده اگر بخواهد مطلبی درباره آن بنویسد، تیترش را این می‌زند: آن‌ شب چشم‌هایم در سوریه بود.

*روزنامه وطن امروز



منبع خبر

نویسنده‌ای که چشم‌هایش در سوریه بود بیشتر بخوانید »

نویسندهای که چشم‌هایش در سوریه بود

نویسندهای که چشم‌هایش در سوریه بود



کتاب جاده یوتیوب - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، چند ماه پیش بود؛ شهدای خان‌طومان در کالبد تکه‌استخوان‌هایی به قواره یک نوزاد به وطن رجعت کردند. بعد از شهادت حاج‌قاسم، گردی روی شانه‌های تب‌دار مدافع حرم نشسته بود که با بازگشت‌ بلباسی و دوستانش نسیمی خورد و غبارها قدری کم‌عمق‌تر شد.

آن‌موقع بود که خیلی‌ها برای خود حدیث «ای دریغا» خواندند. از اهالی قلم و تصویر و وزن و قافیه خیلی‌ها بودند که انگشت واحسرتا گزیدند که زمانه رفت و دروازه شهادت بسته شد و ما به حجت که نه(!) به بهانه کار فرهنگی فقط نگاه کردن را اولویت بخشیدیم.

خبرِ آمدن آخرین پیکرهای بازمانده از مقتل خان‌طومان بود که گذر زمان را به رخ کشید و حسرت زیستن در آرمان‌شهر مدافعان حرم را تازه کرد. این‌ واگویه‌ها بنا بود در ابتدای راه مقدمه‌ای باشد تا برسیم به اینجا که چرا «جاده یوتیوب» نه فقط برای الان، که برای ساکنان و دغدغه‌مندان چند دهه‌ بعد ایران اثری درخور و قابل ستایش خواهد بود. برای آنهایی که به جبر زمان، جغرافیا و حتی مصلحت و سیاست نتوانستند در این آرمان‌شهر زندگی کنند.

کتاب جاده یوتیوب سفرنامه‌ای از محمدعلی جعفری به سوریه است.

***

زیستن در روایت

نزدیک‌ترین فرم برای زیستن در روایت، «سفرنامه» است؛ جایی که متن قصه‌گو است، آرایه‌های ادبی فراوان دارد اما هیچ‌کدام بافته ذهن نویسنده نیست. تجربه‌های زیسته او از محیط، ‌انسان‌ها و روابط‌شان است که باعث می‌شود خواننده به مرور، خود را به ‌جای راوی قرار دهد. از اضطراب‌های اولیه در مسیر تهران که آیا آخر می‌گذارند برویم سوریه یا نه، تا دلهره‌ خمپاره‌های داعشی و اندوه زخم‌هایی که روی تن بی‌جان سوریه، احتمالا برای سال‌ها جا خوش کرده‌اند.

سفرنامه بهترین دریچه‌ای است که دور از روایت‌های کلان و کلیشه‌ای، می‌توان ذیل آن هم زیست، هم گریست، هم عبرت گرفت، ‌هم دانش آموخت و هم صحیح‌تر قضاوت کرد. شاید همین الان هم اگر بخواهم در کوبا قدم بزنم «سباستین» منصور ضابطیان را دست بگیرم و اگر بخواهم همچنان در سوریه بمانم «جاده یوتیوب»‌ را.

***

آسودن زیر باروت

جاده یوتیوب، یکی از منابع منصف و بی‌غرضی است که می‌تواند مردم‌شناسی سوریه در زمانه جنگ را روایت کند. بچه‌ها مدرسه می‌روند، باهم در کوچه بازی می‌کنند، خمپاره‌ها به زمین کوبیده می‌شوند، مغازه‌دارها صبح کرکره‌شان را بالا می‌کشند و ظهر برای ناهار به خانه می‌روند، اسلحه‌ها شلیک می‌کنند، کودکان سر توپ فوتبال گاهی با هم قهر یا دعوا می‌کنند، فرماندهان نقشه فتح می‌کشند، سربازها می‌جنگند و همه این احوالات در یک نقطه از مکان و زمان به هم گره می‌خورند؛ پارادوکسی مثل همزیستی مسالمت‌آمیز جنگ و صلح! در کنار این، جاده یوتیوب روایت‌هایی از تجربه حضور ایرانی‌ها به عنوان نیروهای مستشار در سوریه را بیان می‌کند و به خیلی از سوال‌ها پاسخ می‌دهد. حتی به این سوال که چرا در سوریه مسیحی‌ها با ایرانی‌ها مهربان‌تر از مسلمانان‌ بودند.

***

جنگ در اتاق خواب

جنگ سوریه، مختصات جدیدی داشت که نیروهای نظامی ایران در این حوزه تجربه چندانی نداشتند. تجربه جنگ شهری صرفا در موقعیت‌هایی چون نبرد کردستان پیش آمده بود و این موقعیت بسیار متفاوت از آن چیزی بود که در سوریه تجربه می‌شد. زبان، فرهنگ و حتی موضع سیاسی متفاوت در میان مردم سوریه و حتی گروه‌های طرفین مبارزه در کنار جغرافیای ناشناخته سوریه سبک جدیدی از جنگ را ایجاد کرده بود که باعث شد در ابتدای جنگ سوریه، چالش‌های فراوانی برای رزمنده‌های ایرانی و سایر تیپ‌های مقاومت ایجاد شود. در جاده یوتیوب برخی از ویژگی‌های این جنگ بخوبی تبیین می‌شود.

شاید گاهی سوال شود که اگر یک فرد با لباس شخصی خود در این منازعه شرکت کند، چه اتفاقاتی ‌ممکن است برایش رخ دهد؟ یا آنکه چگونه می‌شود یک یا ۲ داعشی به اندازه یک گردان، در مقاومت در برابر پس گرفتن شهرها، نقش ایفا کنند؟

***

زندگی به سبک نوشتن

از جمله جذابیت‌های اثر محمدعلی جعفری، زاویه نگاه راوی از دریچه نویسنده‌ای دغدغه‌مند، پیگیر و کمی بازیگوش است! برای راوی نوشتن اصالت دارد و او سفر می‌کند تا بنویسد! این نوشتن یک پیرنگ اولیه و اصلی داشت به نام «ابوعمار».

اما نه‌تنها ابوعلی هم به پیرنگ ابوعمار اضافه می‌شود، بلکه خرده‌پیرنگ‌های فراوانی پیش کشیده می‌شوند که سایر صفحه‌های کتاب را معنادار و دارای ارزش می‌کنند. هر چند به نظر می‌رسد نویسنده از حذف غیرضروریات جلوگیری کرده و بخش‌هایی از کتاب به مانند دست‌اندازی برای ادامه مطالعه عمل می‌کنند.

بخش‌های زیادی از کتاب اگر چه دارای ارزش مستند، تاریخی و مردم‌شناختی هستند اما نمی‌توانند مخاطب را در قلاب تعلیق و جذابیت نگه دارند. اما برای مخاطبی که درگیر آرمان‌شهر مدافعان حرم است، جاده یوتیوب چندساعته طی می‌شود و خواننده اگر بخواهد مطلبی درباره آن بنویسد، تیترش را این می‌زند: آن‌ شب چشم‌هایم در سوریه بود.

*روزنامه وطن امروز



منبع خبر

نویسندهای که چشم‌هایش در سوریه بود بیشتر بخوانید »

تحقق آرزوی «سیدحمید» درباره امام زمان(عج)

تحقق آرزوی «سیدحمید» درباره امام زمان(عج)



تحقق آرزوی شهید مدافع حرم درباره امام زمان (عج)

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «فاطمه سادات علوی» مادر شهید مدافع حرم «سید حمید سجادی» و خواهر شهید مدافع حرم «سید هادی علوی» از شهدای لشکر فاطمیون است که فرزندش متولد سال ۱۳۷۲ و در سن ۲۳ سالگی در جبهه سوریه و در مقابله با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید و برادرش نیز متولد سال ۱۳۶۳ و در سن ۳۵ سالگی در همین جبهه مقابل تکفیری‌ها ایستاد و در سال ۱۳۹۶ به مقام شهادت نائل آمد.

مادر و خواهر شهید درباره فرزندش اظهار داشت: در دوران مدرسه به خاطر فعالیت‌‎های فرهنگی از کسانی بود که همیشه مدیرها روی او حساب باز می‌کردند و بعد از اینکه وارد بازار کار شد باز هم وقت زیادی را برای یادگیری و کسب آموزش می‌گذراند. سید حمید ترم اول رشته مهندسی کشاوری در دانشگاه پیام نور فریمان بود که به سوریه رفت.

وی به ماجرای سوریه رفتن پسرش اشاره کرد و بیان داشت: سید حمید و سید هادی با هم به جبهه رفتند، هر دو در سال ۱۳۹۴، سید هادی اول محرم و حمید بهمن عازم سوریه شدند که حمید همان ماه‌های اول در اسفند به شهادت رسید.

این خواهر شهید مدافع حرم درباره برادرش نیز چنین گفت: سید هادی متاهل بود و دو فرزند داشت، بی‌بی زینب و سید حسین. در کنار پدر و برادرانم در روستا زندگی می‌کرد و کنار هم به کار و کمک‌های جهادی مشغول بودند.

وی درباره حضور فرزند و برادرش در سوریه ادامه داد: خیلی نسبت به دفاع از حرم احساس مسوولیت داشتند. از کاری که می‌کردند و راهی که رفتند مطمئن بودند. مدام کلیپ‌های مردم سوریه را می‎‌دیدند و به خصوص سید حمید بعد از رفتن برادرم بسیار برای رفتن بی‌تاب شده بود.

این مادر شهید درباره فرزندش گفت: سید حمید عاشق حضرت زهرا (س) بود و ارادت خاصی به شهید چمران داشت. سید هادی هم عاشق حضرت عباس (ع) بود. سید حمید ساعتی قبل از شهادت نوشته بود که برایم دعا کنید تا بتوانم قدمی برای دلخوشی امام زمانم بردارم، سید هادی هم پیش از شهادت سفارش کرد هر زمان خواستید گریه کنید، به گریه‌هایتان هدف بدهید و فقط برای جد غریبم امام حسین (ع) اشک بریزید. هرچند شهادت هر دو برای ما بسیار سخت بود، اما خداوند صبرش را به ما داد و احساس اینکه به گفته قرآن کریم حضور دارند ما را آرام کرد.

وی در پایان صحبت‎های خود گفت: شهدا از ما خواسته‌اند که با رفتار و کردار درست پیرو راه آنان باشیم. امیدوارم همیشه خادم آنان و در راه آنان باشیم، زندگی و مرگمان شهدایی باشد و مورد شفاعت اهل بیت (ع) قرار بگیریم.



منبع خبر

تحقق آرزوی «سیدحمید» درباره امام زمان(عج) بیشتر بخوانید »

از تولد «قهری» تا شهادت «کنگوگر»

از تولد «قهری» تا شهادت «کنگوگر»



روزشمار دفاع مقدس (۳۰ آذر)

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۳۰ آذر ۱۳۹۹ هجری شمسی برابر با ۵ جمادی الاولی۱۴۴۲ هجری قمری و ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ میلادی است. مروری می‌کنیم بر حوادت مهم دفاع مقدس در این روز.

** تاریخ شهادت برخی شهدای دفاع مقدس در آذر ماه **

• ولادت شهید هوشنگ وحیددستگردی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۰۴ ه.ش)

• ولادت شهید جمال‌الدین محمدی (استان کردستان، شهرستان سنندج) (۱۳۳۵ ه.ش)

• شهادت شهید احمد اختری (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۵۷ ه.ش)

• شهادت شهید شمس علی هدایت پورگنجی (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید مهدی فتحی آذر (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید سیدبخش‌الله سیدمیرزایی (استان البرز، شهرستان طالقان، روستای گلیرد) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید محسن صفری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید جمال تاجیک قوئینک (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید صفدر محمدی لقب (استان بوشهر، شهرستان دیر) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید علی‌اکبر استیری (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید هوشنگ لهراسبی (استان البرز، شهرستان طالقان) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید حسین ابراهیمی مقدم (استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید ابراهیم نائیج (استان مازندران، شهرستان نور) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید رضا قاسم زادگان (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید عباس آرموئیان (استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید رمضان عبادی (استان خوزستان، شهرستان رامهرمز) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید علی دمزابادی (استان تهران، شهرستان ورامین) (۱۳۶۱ ه.ش)

• شهادت شهید خدامراد جعفری (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید فریدون مقدوری (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۲ ه.ش)

• شهادت شهید علی برار علیجان تبار (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۳ ه.ش)

• شهادت شهید حسین علیمحمدی (استان زنجان، روستای ولی آباد) (۱۳۶۴ ه.ش)

• بمباران خونین شهر کرمانشاه در شب یلدا (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید سیدجواد معصومی (استان مازندران، شهرستان سیمرغ) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید غلام رضا کنگوگر (استان کرمانشاه، شهرستان باختران) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید مهدی شاه حسینی (استان مازندران، شهرستان محمودآباد) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید حسین حسنی (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۶ ه.ش)

• شهادت شهید حسن منتظری قهجاورستانی (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۶ ه.ش)

• ولادت شهید میثم قهری (استان همدان، شهرستان ملایر) (۱۳۶۷ ه.ش)

• شهادت شهید عباس شاه بابایی (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۷ ه.ش)

• ولادت شهید مدافع حرم امیرعلی محمدیان (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۱ ه.ش)

• شهادت شهید روح‌الله باج (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۷۹ ه.ش)

• شهادت شهید علیرضا عزیزی (استان مازندران، شهرستان نوشهر) (۱۳۸۶ ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم محسن فرامرزی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۴ ه.ش)

• شهادت شهید مدافع حرم امیر لطفی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۴ ه.ش)

• شهادت جانباز شهید قربان نیک‌رفتار مارشک (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۹۸ ه.ش)



منبع خبر

از تولد «قهری» تا شهادت «کنگوگر» بیشتر بخوانید »