مدیریت جهادی

توییت شمخانی به مناسبت هفته بسیج

قیام شمخانی علیه روحانی/ برای پیروزی یک "تدارکاتچی" در سال ۸۸ آماده اعدام شدید!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

قیام شمخانی علیه روحانی

علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد انتقادات مهمی را علیه دولت مطرح کرده است.

انتقادات مهمی که اگرچه نامی از شخص “آقای روحانی” در آنها دیده نمی‌شود اما روحانی به نحو کاملا مشخصی در جرگه مخاطبین این انتقادات تند قرار دارد.

شمخانی در بخشی از این مصاحبه می‌گوید: متاسفانه دولت‌هایی که در طول بیست سال گذشته در کشور ما زمام امور اجرایی را در دست داشته‌اند، بیشتر در خلاء مدیریت کرده اند و متوجه این مقوله مهم نبوده‌اند که ما امروز در “عصر دانایی” زندگی میکنیم و باید الزامات آن را در مجموعه برنامه ها و اقداماتمان مد نظر داشته باشیم.

او همچنین تصریح می‌کند: دولت های مختلف در کشور ما به دلیل بی‌برنامگی و ضعف علمی و عملی در حوزه ایجاد ادراک نسبت به کارآمدی خود، همواره رسانه ها بویژه رسانه ملی را متهم به کم کاری یا سیاسی کاری در زمینه معرفی دولت کرده اند، در حالی که مشکل اصلی همانطور که اشاره کردم به فقدان الگوی ارتباطی اختصاصی دولت ها برمی‌گردد.

شمخانی افزوده است: دولت‌های ما تاکنون ترجیح دادند مسیر آسان و بی‌دغدغه که فروش سرمایه‌های خدا داده کشور است را برای تامین درآمد در پیش بگیرند و کمتر بدنبال فعال سازی ظرفیت های ارزشمند دیگر در کشور بوده اند. مثال‌های متعددی در این خصوص وجود دارد که همگی واقعی و قابل حصول است. ازصادرات در بخش صنایع معدنی، صنایع تبدیلی وخدمات فنی و مهندسی گرفته تا  صادرات محصولات و فرآورده های کشاورزی و مصنوعات مختلف همه می تواند مبنای کسب درآمدهای ارزی قابل توجهی در کشور شود.

دبیر شورایعالی امنیت ملی همچنین در انتقاد از تصمیم عجولانه دولت برای تغییر نرخ سوخت در “آبان ۹۸” نیز گفته است: این تصمیم با توجه به اینکه یکبار در گذشته هم اتخاذ شده بود، می توانست بهتر گرفته شود و موجب شکل گیری هزینه های سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی برای کشور نشود. به طور قطع باید در زمینه تعدیل قیمت حامل های انرژی اقدام می شد ولی انتقادات جدی به نحوه اعلام، اجرا و مدیریت کاهش هزینه های اجرای طرح وجود دارد که موجب وارد شدن خسارت‌های قابل پیشگیری به کشور شد.[۱]

***

*این صحبت‌های شمخانی واجد ارزش عقلانی و سیاسی بالایی است اما سؤال این است که چرا نظرات درست و تحلیل‌های صحیح از جانب ارکان بلندپایه دولت رئیس‌جمهور روحانی یا ابراز نمی‌شوند یا اثر آنها را در تصمیمات و اجرائیات دولت اعتدال نمی‌بینیم!؟

یقینا اگر نظراتی مثل آنچه که شمخانی در انتقاد از تصمیم یک‌شبه دولت در آبان ۹۸ ابراز کرده است؛ ‌ در زمان مناسب به‌کارگیری شده بود؛ هرگز شاهد فاجعه آبان ۹۸ نبودیم…

***

افزایش ۲۶ درصدی صدقات مردم در سال کرونا

قیام شمخانی علیه روحانی/ برای پیروزی یک "تدارکاتچی" در سال ۸۸ آماده اعدام شدید!؟

مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) در گزارش عملکرد این نهاد برای سال جاری با بیان اینکه صدقه در بین مردم تبدیل به یک سنت شده، گفته است: “تاکنون کمک –مردم به- صندوق صدقات نسبت به سال گذشته ۲۶ درصد رشد داشته است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از ایلنا، او همچنین در اشاره به سال ۱۴۰۰ نیز گفته است:‌ ما برنامه‌های سنگینی برای سال ۱۴۰۰ داریم که یکی از آنها امضای تفاهم جهت ساخت  ۱۰ هزار واحد مسکن با بنیاد مستضعفان و وزارت راه و شهرسازی است. باید ظرف ۱۸ ماه این واحدها ساخته و تحویل نیازمندان شود، تیم اجرایی شروع به کار کرده است. ما دنبال این هستیم که مسکن را در برنامه‌های اولویت دار قرار دهیم زیرا یتیم‌ها برای ما روستایی و شهری ندارند. ما برای روستاها باید حدود ۳۲ هزار واحد مسکونی بسازیم و ان شاءا… اعلام کنیم که یتیمان در روستاها بدون مسکن نیستند.[۲]

***

*افزایش روند پرداخت کمک‌های خیریه مردم به نهادی حاکمیتی یک نشانه بسیار مبارک است.

مبارک از این رو که اثبات می‌کند اعتماد مردم نسبت به این نهادها و البته به نظام اسلامی یک اعتماد سطح بالاست و کسانی که مدعی بی‌اعتمادی مردم  به نظام هستند صرفا لاف می‌زنند.

این رخداد در وجه دیگر نیز نشان دهنده نیمه پُر لیوان در جامعه ایرانی است که به وقت تنگدستی و بحران، مردم بیشتر به کم یکدیگر شتافتند.

***

یک سؤال مهم از مدعیان بی‌اختیاری رئیس‌جمهور

برای پیروزی یک “تدارکاتچی” در سال ۸۸ آماده اعدام شدید!؟

قیام شمخانی علیه روحانی/ برای پیروزی یک "تدارکاتچی" در سال ۸۸ آماده اعدام شدید!؟

هدایت‌ا… آقایی، عضو حزب کارگزاران و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک یادداشت در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است: زمانی که مردم رای بدهند و رئیس‌جمهوری را در امور وارد کنند که نقشی کامل در اداره کشور ندارد، تصمیمات کلان را برعهده نداشته و نمی‌تواند مطالبات را به کرسی بنشاند، مشارکت مفهوم اصلی خود را از دست  می‌دهد.

او می‌افزاید: روسای جمهور کشور از ابتدای انقلاب قدرت و اختیارات وسیع نداشتند. دولت اصلاحات یکی از دولت‌های خوب کشور در زمینه اجرایی بود اما آقای خاتمی در حوزه کلان خود را تدارکاتچی می‌دانستند. آقای روحانی نیز همین گلایه را به تعبیر دیگری مطرح کرده‌اند. احمدی‌نژاد نیز بخشی از کارهایی که انجام می‌داد، در حوزه اختیارات ریاست‌جمهوری نبوده و با چراغ سبز انجام می‌شد. در غیر این صورت اگر امروز هم این شخصیت رئیس‌جمهوری کشور شود، دیگر قدرت سابق را نخواهد داشت. آقای هاشمی نیز خصوصا در دولت اول خود بخشی از حکومت بودند اما از دولت دوم به‌مرور تا حدی مسلوب‌الاختیار شدند.

آقایی تصریح می‌کند: بنابراین ما ایراد ساختاری داریم. بخشی از این ایراد به قانون اساسی ما مربوط است که باید اصلاح شود، بخش دیگر آن نیز به معضلات معمول بازمی‌گردد. این مسائل بدان معناست که دستگاه‌های اجرایی را به دستگاهی کم توان در سیاست‌گذاری تبدیل کرده‌اند. دولت پنهان نیز تصمیم‌هایی را در حیطه دولت می‌گیرد. تمامی این مسائل شبهاتی را برای مردم به وجود می‌آورد که آرای ما چه تاثیری در سرنوشت کشور دارد؟ شورای نگهبان ممیزی می‌کند و مردم از بین تایید صلاحیت‌شدگان انتخاب می‌کنند اما همان فردی که انتخاب می‌شود نیز اختیارات چندانی ندارد. این حسی است که مردم در شرایط فعلی دارند.

این فرد در خطوط پایانی یادداشت خود می‌نویسد: کسی که گفته اصلاح‌طلبان عامل کاهش مردم در انتخابات هستند، این منظور را دارد که حمایت اصلاحات از آقای روحانی سبب ناامیدی مردم شد. اما در واقع خودشان بهتر می‌دانند که اگر یک نفر از خود این افراد نیز در جایگاه ریاست‌جمهوری قرار بگیرد، باز هم نمی‌تواند نقش اصلی را ایفا کند.[۳]

***

*ما پیش از این و طی شمارگان مختلف وبلاگ مشرق توضیح داده‌ایم که چرا ادعای بی‌اختیاری یا کم‌اختیاری رئیس‌جمهور یک دروغ و یک حرف گزافه است!؟

مع‌الوصف اما در اینجا و با عنایت به صحبت‌های آقایی خوب است یک سؤال مهم از این متهم فتنه ۸۸ مطرح شود. و آن اینکه:

“اگر رئیس‌جمهور به زعم شما و دوستان شما یک بی‌اختیارِ تدارکاتچیِ مسلوب‌الاراده است پس چرا در انتخابات سال ۸۸ برای پیروز شدن میرحسین موسوی خود را تا مرز اعدام پیش بردید و اکثریت مطلق رجال اصلاح‌طلب به جرم تقلای ضد امنیتی به منظور پیروزی یک نامزد خاص دارای پرونده‌های همیشگی شدند!؟

آیا این تقلای دسته‌جمعی و این قمار کردن تمام سوابق سیاسی و اجرایی و انقلابی شما و دوستانتان برای قدرت یافتن یک تدارکاتچی مسلوب‌الاراده بود یا برای به قدرت رساندن فردی که می‌تواند در سمت ریاست‌جمهوری ایران صاحب‌اختیار بیش از ۹۵ درصد از بودجه و اجرائیات کشور باشد!؟ “

در پاسخ این سؤال، حقایق زیادی نهفته است.

***

1_ https://etemadonline.com/content/470202

2_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1048995

3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/309874



منبع خبر

قیام شمخانی علیه روحانی/ برای پیروزی یک "تدارکاتچی" در سال ۸۸ آماده اعدام شدید!؟ بیشتر بخوانید »

تشکیل قرارگاه جهادی تخصصی برای مدرسه‌سازی

تشکیل قرارگاه جهادی تخصصی برای مدرسه‌سازی



جهاد مدرسه سازی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، با اهتمام معصومه پاشایی نماینده مجلس شورای اسلامی و با همت گروه های جهادی و با همکاری رخشانی مهر رئیس سازمان توسعه و تجهیز مدارس کشور قرارگاه جهادی تخصصی مدرسه سازی تشکیل شد.

بنا بر این گزارش، نماینده مردم مردند و جلفا در مجلس شورای اسلامی و جهادگر عرصه محرومیت زدایی با رویکرد حلاقانه و تخصص گرایی نسبت به گروه های جهادی در سیر مطالعاتی گسترده و همچنین توانمندسازی گروه های جهادی و بهینه سازی و صرفه جویی جهادی، قرارگاه جهادی مدرسه سازی را با همکاری رخشانی مهر رئیس سازمان توسعه و تجهیز مدارس کشور و گروه های جهادی متخصص تشکیل دادند.

تشکیل قرارگاه جهادی تخصصی برای مدرسه‌سازی

با ایجاد این قرارگاه جهادی تخصصی، هزینه ساخت مدارس توسط گروه های جهادی حداقل به نصف هزینه فعلی کاهش پیدا می کند.



منبع خبر

تشکیل قرارگاه جهادی تخصصی برای مدرسه‌سازی بیشتر بخوانید »

مروری بر خصوصیات فردی و شیوه‌های مدیریتی شهید همت


مروری بر خصوصیات فردی و شیوه‌های مدیریتی شهید همتبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه  حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۱۷ اسفند سالروز شهادت فرماندهی بزرگ و نامی شهید حاج ابراهیم همت است. بزرگ‌مردی که شیوه‌های مدیریتی‌اش زبان زد خاص و عام بود به‌طوری‌که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی دراین‌باره گفته است:

«یک جامعه اگر بخواهد منزه بشود، اولین عاملی که در تنزیه و تربیت آن جامعه تأثیر دارد، قطعاً مدیران آن جامعه هستند. اگر فکر و رفتار مدیر؛ منطبق با اصولی بود که او هم در موضع بیان و هم در مقام عمل، به آن اصول اعتقاد داشت، قطعاً آن رفتار در دیگران هم، تأثیرگذار خواهد بود.

شما وقتی به رویه مدیریتی شهید همت در لشکر تحت فرماندهی‌اش نگاه می‌کنید؛ می‌بینید که او بی‌اغراق در تمام خصیصه‌های تربیتی، از جمیع نیرو‌های خودش بالاتر بود.» [۱] در واقع یکدست و یکرنگ بودن حرف و عمل شهید همت باعث شده بود که نیروهایش در لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) او را به‌عنوان فرمانده‌ای مخلص، اسوه و متقی بپذیرند و در راستای اجرای فرامینش جان‌فشانی کنند و این خود از مهم‌ترین رموز موفقیت این لشکر در زمان فرماندهی این سردار بی‌ادعا بود.

سالروز شهادت این سردار شهید، بهانه‌ای شد تا با برخی از خصوصیات فردی و شیوه‌های مدیریتی وی که می‌تواند چراغ راه رشد و تعالی نظام مدیریتی کشور به سبک مدیریت جهادی باشد، آشنا شویم.

۱- انتخاب افراد شایسته (شایسته‌سالاری)

«حاج همت نسبت به انتخاب افراد شایسته برای سپردن مسئولیت‌های مختلف در لشکر، بسیار حساس و دقیق بود. او نه‌تن‌ها به مسئولان ذی‌ربط نیروی انسانی و بازرسی تأکید داشت، بلکه خود نیز در گزینش افراد دخالت می‌کرد و حتی برای به‌کارگیری افراد تا سطح فرماندهان دسته نیز گاهی خودش مصاحبه و گزینش می‌کرد.

۲‌- تقوی

حاج همت همواره در برخورد با افراد و نیرو‌های تحت امر خود طوری بود که کسی به خودش اجازه نمی‌داد از او درخواست غیرمعقول و خلافی داشته باشد. تقوای حاجی فاکتور مهمی بود که نیرو‌ها و اطرافیانش را در پذیرش نظرات و دستور‌های او خیلی زود متقاعد می‌کرد. در رفتار و منش طوری برخورد می‌کرد که اگر کسی قبلاً او را ندیده بود، نمی‌توانست تشخیص دهد که او فرمانده است، ولی اگر با او صحبت می‌کرد، از شیوه‌ی بیان و نحوه‌ی استدلال‌هایش متوجه می‌شد که او یک فرد عادی نیست و حتماً توان و جایگاه بالایی دارد.

او هیچ‌گاه خود را نسبت به دیگران برتر نمی‌دید. حاجی بار‌ها و بار‌ها خود را از نیرو‌های بسیجی، بسیار کم‌تر و پایین‌تر می‌دید و می‌گفت «من کجا و این نیرو‌های مخلص خدا کجا.»

گاهی که از جلسات قرارگاه فارغ می‌شدیم و وقت نماز بود، حاجی بی‌هیچ ابایی و با کمال اخلاص، پشت سر یک نیروی بسیجی عادی می‌ایستاد و به او اقتدا می‌کرد. در جلسات هم وقتی اصرار می‌کردیم که برای اقامه‌ی نماز جماعت جلو بایستد، قبول نمی‌کرد، بچه‌ها هم که دوست داشتند پشت سر حاجی نماز بخوانند، بدون این‌که حاجی بفهمد، به او اقتدا می‌کردند. البته حاجی از این بابت اکراه داشت.

۳- قناعت

من کباب بخورم درحالی‌که بسیجی‌ها نان خالی هم گیرشان نمی‌آید

پدر حاج همت نقل می‌کند «حاجی مدت‌ها بود که سری به ما نزده بود، برای همین، به اندیمشک رفتیم. صبح زود با ابراهیم به محل کارش رفتم. ظهر که برگشتیم خانه، مادر ابراهیم برای بچه‌اش کباب درست کرده بود. کباب را جلوی ابراهیم گذاشت، ولی ابراهیم نخورد. گفتم: چرا نمی‌خوری؟ گفت: من کباب بخورم، درحالی‌که بسیجی‌ها نان خالی هم گیرشان نمی‌آید. نخورد. کمی استراحت کرد و رفت سر کارش.» پدر شهید ادامه می‌دهد «کفش‌هایش آن‌قدر پاره بود که قابل‌استفاده نبود. نه‌تن‌ها از کفش‌های دولتی استفاده نکرد، بلکه کفشی که خودم برایش خریده بودم هم نپوشید، آن را به یک بسیجی داد که کفش گیرش نیامده بود. می‌گفتم آخر پسر، مثلاً تو فرمانده‌ای، کمی به خودت برس، اما انگارنه‌انگار.

۴- توبیخ خاطیان

در مرحله‌ی اول عملیات خیبر، چند شب بود که گردان‌ها موفق نشده بودند از کانال عبور کنند. «حسن زمانی» که با «سیدرضا دستواره» خیلی رفیق بود، شهید شده بود و جنازه‌اش در کانال مانده بود. سیدرضا اصرار داشت که جنازه‌ی حسن را عقب بیاورد، ولی حاج‌همت بنا به ملاحظاتی مانع این کار می‌شد. سیدرضا طاقت نیاورد و به بهانه‌ی این‌که می‌خواهد قضای حاجت کند، آفتابه را برداشت و به سمت کانال حرکت کرد.

بچه‌ها فریاد زدند «رضا… رضا می‌خواهد برود و حسن را بیاورد.» حاج‌همت به چند نفر از نیرو‌ها دستور داد که رضا را بگیرند و برگردانند. وقتی رضا را پیش حاجی آوردند، به‌شدت با او برخورد کرد و گفت «من به تو تکلیف می‌کنم که حق نداری فعلاً برای انتقال جنازه‌ی شهید حسن زمانی اقدامی کنی.» از آنجا که حاجی علاقه‌ی ویژه‌ای به رضا دستواره داشت، بچه‌ها تصور نمی‌کردند که آن‌طور با او برخورد کند، اما حاجی در مسائل نظامی و حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی نداشت و در صورت بروز تخلف، با عزیزترین اطرافیانش هم برخورد می‌کرد.

۵- تفویض اختیار و مسئولیت خواهی

تمام کسانی که با نیرو‌ها و فرماندهان حاج همت کار کرده‌اند، می‌دانند که افرادی مثل شهیدان اکبر زجاجی، سعید مهتدی، رضا چراغی، رضا دستواره و عباس ورامینی و دیگران، هر کدام در حد یک فرمانده لشکر بودند. مثلاً رضا چراغی به بهترین نحو پشتیبانی تمام لشکر و گردان‌های عملیاتی را بر عهده داشت و در هنگام مسئولیت او، کم‌تر کسی در لشکر ۲۷ با مشکل پشتیبانی مواجه می‌شد. علت رشد و بروز استعداد‌های این نیرو‌ها را می‌توان در تفویض اختیار و واگذاری مسئولیت‌ها و اعتماد حاج همت به نیروهایش دانست.

اگر نبود این اعتماد حاجی به نیروهایش و واگذاری مسئولیت‌ها به آن‌ها، چه‌بسا هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توانستند استعداد‌های خود را در حد اعلای یک فرمانده تمام‌عیار بروز دهند. در کنار این تفویض اختیار، حاجی مرتب از نیرو‌ها می‌خواست گزارش بدهند که در خصوص مسئولیت واگذارشده چه اقداماتی انجام داده‌اند. اگر احیاناً با مشکلی مواجه می‌شدند، کمک می‌کرد که موانع برطرف شود و اگر فردی کوتاهی می‌کرد، تذکر می‌داد.

۶- عدم انتقام‌گیری و انتقادپذیری شهید همت

نیرو‌های لشکر ۲۷ در «قلاجه» مستقر بودند. برادری به نام «مهدی» در خصوص تاکتیک‌های جنگ و نحوه‌ی ورود به مناطق عملیاتی و مانند آن نظراتی داشت و همه‌ی این‌ها را با لحن درشت و صدای بلند به حاج همت منتقل می‌کرد. حاجی هم استدلال‌های خود را بیان می‌کرد، اما آن برادر ناراحت شد و جلوی چشم ما حاج همت را هل داد، طوری که نزدیک بود حاجی روی زمین بیفتد. حاجی بدون کوچک‌ترین تندی و بی‌هیچ حرفی به راه خود ادامه داد؛ انگارنه‌انگار اتفاقی افتاده است. این در حالی بود که اگر با یکی از ما چنین برخوردی می‌شد، شاید با آن فرد برخورد شدیدی می‌کردیم. این نوع برخورد بیان‌گر روح بزرگ حاج همت و گذشت آن بزرگوار بود که هیچ‌وقت دنبال انتقام‌گیری نبود و با رفتار‌های اسلامی خود درس انسانیت و ادب می‌آموخت.

۷- محبت

خوش انصافا انگشت شصتم را شکستند

یک روز حاج همت برای سرکشی به گردان ما آمد. بچه‌ها که متوجه حضور او شدند، هجوم آوردند و دورش جمع شدند. هر کسی سعی می‌کرد خودش را به حاج‌همت برساند. حاج‌همت در وسط بچه‌ها گیر کرده بود و کاری از دستش برنمی‌آمد. فشار آن‌قدر زیاد بود که حاجی حتی نمی‌توانست تکان بخورد. بالاخره و پس از ابراز محبت بسیجی‌ها، با کمک دوستان راه را باز کردیم و او را از میان رزمندگان عبور دادیم. وقتی‌که از جمع خارج شد، دیدم که دستش را گرفته و فشار می‌دهد. پرسیدم «چی شده حاجی؟» گفت «خوش‌انصاف ها! انگشت شستم را شکستند.» باور نکردم. با خودم گفتم شاید شوخی می‌کند، ولی بعد که دیدم دستش را گچ گرفته، باورم شد که راستی راستی انگشتش را شکسته‌اند.

۸- آینده‌نگری

از خصوصیات بارز حاج ابراهیم همت، توجه به آینده و آینده‌نگری بود. من مسئولیت بخش تحقیق و بازرسی لشکر ۲۷ را بر عهده داشتم. حاج همت مدام به من توصیه می‌کرد و دستور می‌داد که با توجه به این‌که فرمانده گردان‌ها و گرو هان‌ها در عملیات‌ها شرکت می‌کنند، دائم در خطوط مقدم هستند، احتمال شهادت آن‌ها نسبت به دیگران بیش‌تر است و نباید گردان‌ها و گروهان بدون فرمانده باشند، لذا باید همیشه به فکر شناسایی و جذب نیرو‌هایی باشیم که توان مدیریت گردان‌ها و گروهان‌ها را داشته باشند. برای این منظور، حاج همت به من مأموریت داد که به تهران بروم و در مراکز سپاه و بسیج نیرو‌های موردنظر ایشان را شناسایی و جذب کنم.

حاج ابراهیم دید بسیار بلندی داشت و فقط به فکر زمان حال نبود. همه‌اش در این اندیشه بود که باید برای آینده‌ی جنگ و حتی انقلاب کادرسازی کند؛ بنابراین تمام تلاش خود را معطوف کرده بود تا زمینه‌های بروز استعداد نیرو‌ها را فراهم کند تا هر کدام از آن‌ها برای خود فرد مناسب و مؤثری در جنگ و انقلاب باشد.

۹- شجاعت در فرماندهی

بلند شو برویم که بعدی داخل سنگر است

۹-۱- در عملیات «مسلم»، همراه حاج همت بالای ارتفاعات «گیسکه» رفته بودیم. داخل یک سنگر در کنار او بودم. خیلی به دشمن نزدیک بودیم و حاجی با دوربین ارتفاعات شهر «مندلی» عراق را نگاه می‌کرد. آمده بود تا منطقه را برای ادامه‌ی عملیات دیده‌بانی و شناسایی کند. همان موقع دشمن متوجه حضور ما شد و اولین خمپاره را شلیک کرد. گلوله‌ی خمپاره در پنجاه شصت متری سنگر فرود آمد. دومی به سی چهل متری رسید و سومی نزدیک‌تر افتاد. بعد از انفجار گلوله‌ی سوم، حاجی در کمال خونسردی دستی به پشت من زد و گفت «بلند شو برویم که بعدی داخل سنگر است.» سریع بلند شدیم و کمی از سنگر فاصله نگرفته بودیم که خمپاره‌ی بعدی داخل سنگر فرود آمد.

سقوط در هور

۹-۲ سردار «جهروتی» نقل می‌کند «حاجی در سخت‌ترین شرایط نیز از قوه‌ی توکل خود بهره می‌برد و با این کار، روحیه‌ی نیرو‌ها را نیز حفظ می‌کرد. روز‌های آخری که در جزیره‌ی مجنون بودیم، شرایط سختی داشتیم. هواپیما‌های عراقی مرتب منطقه را بمباران می‌کردند، حتی بمباران شیمیایی. بعضی وقت‌ها در یک روز حدود نود هواپیما می‌آمد و خطوط را مورد هدف قرار می‌داد.

پس از یکی از بمباران‌های سخت، حاجی گفت: موتور را آماده کن تا با هم سری به بنه تدارکاتی بزنیم. سوار موتور شدیم و راه افتادیم. هنوز از بچه‌ها دور نشده بودیم که دوباره سروکله‌ی سه هواپیما پیدا شد. هواپیما‌ها آمدند پایین و درست از بالای سر ما گذشتند، طوری که بی‌اختیار سرمان را خم کردیم. ما به مسیر خود ادامه می‌دادیم و هواپیما‌ها چند بار از بالاسر ما رد شدند. بالاخره بمب‌های خود را کنار جاده ریختند. موج انفجار من و حاجی را با سر به داخل هور پرت کرد.

هر دو درحالی‌که خیس شده بودیم، بیرون آمدیم. موتور را از داخل هور بیرون کشیدیم و سوار شدیم و راه افتادیم، طوری که انگارنه‌انگار اتفاقی افتاده بود. حاجی با این مسائل بسیار عادی برخورد می‌کرد و همین برخورد با موضوع‌ها تأثیر زیادی در روحیه‌ی بچه‌ها و اعتقادات نیروهایش داشت.

۱۰- وجدان کاری

شب، غذا تخم‌مرغ آب پز بود، ولی او نمی‌توانست بخورد. ناچار مقداری آب و آرد و شکر را مخلوط کردیم و کمی جوشاندیم تا بتواند بخورد. موقع خواب دیدم از شدت تب دارد می‌سوزد و رنگش تغییر کرده است. چاره‌ای نبود، شب بود و کاری از دستمان برنمی‌آمد. تصمیم گرفتم صبح هر طور شده، او را به دکتر برسانم. صبح وقتی برای نماز بیدار شدم، دیدم همت سر جایش نیست. وقتی رفتم و از نگهبانی سراغش را گرفتم، گفت «حدود سه بعد از نیمه‌شب حرکت کرد به‌طرف منطقه.» سر جایم میخ‌کوب شدم. باورم نمی‌شد که با آن حال راه بیفتد و به منطقه برود، ولی او رفته بود.

۱۱- تکیه بر اطلاعات و شناسایی

از بارزترین ویژگی‌های فرماندهی حاج‌همت، اهمیت دادن به مسئله‌ی اطلاعات و حفظ اسرار بود. در دوران فرماندهی حاج همت، هیچ عملیاتی کلید نخورد و ما در هیچ مکانی برای عملیات مستقر نشدیم، مگر این‌که خود او یا بسیاری از فرماندهانش برای شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، قبل از نیروها، به منطقه‌ی عملیاتی رفته بودند.

حاج همت معتقد بود که اطلاعات ـ عملیات و شناسایی چشم عملیات و فرمانده است. می‌گفت «اگر امروز اطلاعات درست از منطقه داشته باشم، هنگام عملیات با اطمینان کامل می‌توانم نیروهایم را جلو بفرستم.» در عملیات رمضان و پس از طی مسیر، گردان ما رسید پشت کانالی که حاج همت در جلسات توجیهی به ما توضیح داده بود.

شب وقتی‌که کانال را به نیروهایم نشان می‌دادم و از طریق بی‌سیم کانال را برای حاج همت توصیف می‌کردم، به من گفت «این همان کانال موردنظر است. ببین با این توصیفاتی که من می‌گویم، آیا درست است؟» بعد شروع کرد مشخصات کانال را موبه‌مو از پشت بی‌سیم می‌گفت و من تمام آن‌ها را در کانال می‌دیدم. وقتی مطمئن شد که به‌جای درست رسیده‌ایم و همان کانال موردنظر است، ادامه می‌داد «بچسب کانال و رهایش نکن که این همان کانال است.»

۱۲- جاذبه حاج همت

پرید جلو و دست حاجی را گرفت که ببوسد. حاج همت دستش را کشید و اجازه نداد. او گفت «من آمده‌ام به شما پناهنده شوم. من قبلاً اشتباه می‌کردم و رفته بودم طرف ضدانقلاب و با آن‌ها بودم، ولی حالا پشیمانم.» حاجی جلو رفت، او را در آغوش کشید، بوسید و گفت «فعلاً شما پیش برادرهایمان استراحت کن تا بعد با هم صحبت کنیم.» آن مرد مسلح بود، اما حاج همت اجازه نداد که اسلحه‌اش را بگیریم و او همان‌طور با خیال راحت در میان بچه‌ها نشسته بود.

شب وقتی حاجی از وضعیت ضدانقلاب صحبت می‌کرد، آن بنده خدا به گریه افتاد و از حاجی خواست که کمکش کند تا پاسدار شود. حاجی هم گفت «اشکال ندارد؛ از همین لحظه به بعد تو پاسدار هستی.» رفتار و برخورد حاج همت از یک طرف و جاذبه‌ی خاص او چنان تأثیر عمیقی در آن جوان گذاشت که یکی از نیرو‌های خوب، فعال و متعهد ما شد. تا این‌که در عملیات محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم به شهادت رسید. بعد از این قضیه و پخش خبر شهادت او، تعدادی از ضدانقلاب‌های فریب‌خورده آمدند و خود را تسلیم کردند. جالب این‌که آن‌ها هم در لحظه‌ی ورودشان سراغ حاج همت را می‌گرفتند.

۱۳- تکلیف محوری و ولایت‌پذیری

حتی بار‌ها به شخص آقای هاشمی رفسنجانی ـ که از طرف امام خمینی (ره) در منطقه{عملیاتی خیبر} حضور داشت ـ می­گفت عملیات کردن در این منطقه با توجه به شرایط محیطی و عدم برخورداری ما از امکانات و تجهیزات مناسب به‌مثابه مشت در برابر خنجر است و این کار نشدنی است.

اما زمانی که انجام عملیات در این محور به همت ابلاغ شد، بدون کوچک‌ترین اعتراضی و به‌عنوان یک تکلیف شرعی آن را پذیرفت. وقتی‌که از جلسه قرارگاه بازگشت همانند گذشته نیرو‌ها را جمع کرد و گفت من حرف خودم را زده­ام و گفته­ام که نمی­شود از کانال ۳۰ متری عمل کرد و خدا می­داند که ما نمی­توانیم عبور کنیم، ولی تکلیف است و ما به‌طور دقیق و کامل به تکلیف بدون کوچک‌ترین اهمالی عمل می­کنیم.

او به همراه نیروهایش به تکلیف عمل کرد و این در حالی بود که طبق قوانین صورت گرفته در قرارگاه مقرر بود تعدادی قایق برای ما ارسال کنند که قایق نرسید و گفته بودند خاک‌ریز تعبیه‌شده در محل عملیات دو جداره است که آن هم دو جداره نبود و با این اوصاف همت با تمام توان و ظرفیت به تکلیف عمل کرد.» [۲]منابع:

[۱] بابائی، گلعلی، کوهستان آتش، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست و هفت بعثت، چاپ اول، پائیز ۱۳۹۹، صفحه ۷۶۸

[۲] شفیعی، علیرضا، شهید همت در مکتب نبوی: گذری بر رفتار‌های مدیریتی شهید همت، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۲، صفحات ۱۸، ۲۰، ۲۶، ۳۲، ۳۴، ۳۶، ۵۰، ۹۰، ۹۳، ۹۸، ۱۲۱، ۱۳۹، ۱۵۷



منبع خبر

مروری بر خصوصیات فردی و شیوه‌های مدیریتی شهید همت بیشتر بخوانید »

تبلور آیه قرآن کریم در رفتار «حاج قاسم» در مراسم یک مادر شهید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «محمود نوروزی» حافظ و قاری قرآن کریم خاطره‌ای را از مراسم مادر شهیدی به یاد دارد که بعد از ۳۰ سال فراق، به فرزند شهیدش پیوسته بود و او را برای تلاوت قرآن در مراسم آن مادر شهید دعوت کرده بودند.

نوروزی می‌گوید: «داشتم آیات را مرور می‌کردم که آیات پایانی سوره فرقان به ذهنم رسید. تلاوت را شروع کردم و چند دقیقه‌ای از تلاوتم گذشت که نگاهم به در ورودی مسجد افتاد. آقایی را دیدم وارد مسجد شد. آرام آرام چند قدم برداشت، جایی را پیدا کرد و دو زانو نشست. با مهربانی از پسر کوچکی که بین مردم قرآن پخش می‌کرد، یک جلد قرآن گرفت و شروع کرد به خواندن.

با خودم گفتم درست می‌بینم، واقعا خودش است؟! دوباره نگاهش کردم، خودش بود سردار حاج قاسم سلیمانی…
در نهایت تواضع نشسته بود، نه پشتی نه جایگاهی و نه تشریفاتی، مانند یک فرد معمولی در میان جمعیت…!

دوبار این آیه را تکرار کردم که «وَ عِبادُ الرَّحمَنِ الَّذِینَ یَمشُونَ عَلَی الاَرضِ هَونا بندگان خدای مهربان کسانی هستند که با تواضع و وقار در زمین قدم می‌گذارند» انگار این آیه یک بار از زبان من در فضای مسجد می‌پیچید و یک بار در آیینه رفتار این مرد دیده می‌شد.»

گزارش از مرضیه کیان

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

تبلور آیه قرآن کریم در رفتار «حاج قاسم» در مراسم یک مادر شهید بیشتر بخوانید »