مرتضی قاضی

لزوم آشنایی مخاطب با روش زندگی شهدا

لزوم آشنایی مخاطب با روش زندگی شهدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس مستقر در سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، آیین رونمایی از کتاب «باران گرفته است» به قلم احمد یوسف‌زاده با حضور «مرتضی سرهنگی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، «مرتضی قاضی» مؤلف و پژوهشگر ادبیات حوزه مقاومت، «محسن مؤمنی شریف» نویسنده و منتقد ادبی و «احمد یوسف‌زاده» نویسنده کتاب عصر امروز (یکشنبه، ۲۳ اردیبهشت) در محل نمایشگاه کتاب برگزار شد. 

در ابتدا نویسنده کتاب اظهار داشت: برای اینکه روایت‌های این کتاب صادقانه باشد، در هر کجا که حاج قاسم قدم گذاشت، رفتم.

پابه‌پای حاج قاسم

در ادامه «محسن مؤمنی شریف» نویسنده و منتقد ادبی اظهار داشت: راوی داستان، دانای کل یا سوم شخص است. پابه‌پای بزرگ شدن قاسم سلیمانی، مخاطب هم پیش می‌رود.

«مرتضی قاضی» مؤلف و پژوهشگر ادبیات حوزه مقاومت گفت: این کتاب، داستانی مستند است و در انتهای کتاب، نام اماکن و تمام کسانی که با آنها مصاحبه و اسمشان در کتاب آمده، به‌همراه نسبت‌شان با حاج قاسم ذکر شده است.

مخاطب باید بداند «حاج قاسم» چگونه «شهید سلیمانی» شد

وی افزود: موضوعی که زندگینامه‌های شهدا در آن ضعف دارند، این است که مخاطب با مطالعه آنها متوجه نمی‌شود فردی که به شهادت می‌رسد، چگونه به جایگاه یک «شهید» رسیده است؛ برای مثال هیچ‌وقت مخاطب متوجه نمی‌شود که «محمدابراهیم همت» چگونه «شهید همت» شد یا «حاج قاسم» چگونه «شهید سلیمانی» شد.

در انتهای مراسم مدعوین زیر پوستر کتاب را امضاء کردند.

گفتنی است کتاب «باران گرفته است» داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید قاسم سلیمانی است که انتشارات مکتب حاج قاسم آن را منتشر کرده است.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لزوم آشنایی مخاطب با روش زندگی شهدا بیشتر بخوانید »

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند



سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت وارد زندگی عادی می‌شوند و تریبونی برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش ندارند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کتاب «سیاوش» شامل خاطرات سیاوش قدیر از هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نوشته فائزه ساسانی خواه با حضور معصومه رامهرمزی و محسن شاه‌رضایی به‌عنوان منتقد و نویسنده اثر برگزار شد.

ساسانی‌خواه در ابتدای نشست گفت: نوشتن خاطرات سیاوش قدیر توسط اعظم حسینی مسئول بانوان دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی به من پیشنهاد شد. سیاوش قدیر متولد سال ۱۳۳۹ و اصالتاً خرم آبادی است. وی زندگی پر فراز و نشیبی در دوران کودکی و جوانی داشت. آقای قدیر خاطراتش از دوران رژیم پهلوی، روزهای اول انقلاب و سال‌های اول جنگ را به کمک همسرش مکتوب کرد و من نوشته اول ایشان را خواندم. با اینکه خاطرات را موجز نوشته بودند خوشم آمد و در جلسه اول آشنایی با آقای قدیر متوجه شدم راوی حافظه و بیان خوبی دارد.

وی افزود: از برجسته‌ترین خاطرات ایشان حضور در سنندج در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی و حمله ضد انقلاب به پادگان ارتش در اسفند ۱۳۵۷ است. همچنین بخش زیادی از خاطرات قدیر مربوط به دوران سربازی و حضور داوطلبانه اش در جبهه‌ها است. او در روزهای مقاومت خرمشهر در برابر دشمن بعثی، داوطلبانه به خرمشهر رفت و خاطراتی شنیدنی از آن روزها دارد. وی در حال حاضر در خرم آباد زندگی می کندو دارای سه فرزند است.

نویسنده کتاب «سیاوش» در ادامه گفت: خاطراتی که از جنگ می‌خوانیم معمولاً از زاویه دید مدافعان و نیروهای نظامی است، اما این کتاب زاویه دید متفاوتی دارد. کتاب از زاویه دید یک سرباز وظیفه است. این کتاب در واقع یک دفاعیه از سربازانی است که در خرمشهر حاضر هستند.

در بخش بعدی این‌نشست معصومه رامهرمزی نویسنده و منتقد در ادامه این نشست کتاب سیاوش را از دو منظر خدمت سربازی و اهمیت نقش و جایگاه سربازان در جنگ و محتوا و ساختار مورد نقد و بررسی قرار داد.

وی گفت: طبق اطلاعات موجود بیش از ۴۶ هزار سرباز شهید از دوران دفاع مقدس داریم. نقش سربازها نه تنها در دوران جنگ که در دوران صلح هم بارز است. بخش مهمی از خدمت رسانی‌های عمومی کشور در زمان بحران‌های طبیعی مثل سیل و زلزله و بحران‌های اجتماعی بر عهده سربازها می‌باشد. این نقش آن قدر پررنگ و مهم است که به راحتی نمی‌توان از کنار آن عبور کرد. بخشی از خاطرات آقای قدیر درباره نقش او و دوستانش در سیل سال ۱۳۵۹ و حضور سربازها در محافظت از صندوق‌های رأی و مصادیق دیگر خدمت رسانی اجتماعی است.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

این‌نویسنده در ادامه گفت: طبق مطالعاتی که در کتابخانه جنگ داشتم، ۴۰ کتاب در مورد خاطرات سربازها وجود دارد که روی آن‌ها عنوان سرباز خورده است. البته در بسیاری از کتاب‌های خاطرات آزادگان، بخشی از محتوا مربوط به سربازان است اما محور اصلی کتاب بحث اسارت است. از این ۴۰ کتاب فقط پانزده کتاب در مورد سربازان نظام وظیفه است. در باقی کتاب‌ها عنوان سرباز روی جلد مفهومی پر معنا و عام دارد شبیه همان تعبیر زیبای سردار قاسم سلیمانی که خود را سرباز نظام، رهبری و مردم می‌داند. از پانزده کتاب مربوط به خاطرات سربازان وظیفه، در چهار یا پنج کتاب الگوهای کتاب شدگی از موضوع و تولید محتوا تا ساختار و فرم و شکل ظاهری مورد توجه قرار گرفته است. باید پاسخ سوال «چرا با وجود تکثر حضور سربازها در جنگ و بالاترین تعداد شهیدی که تقدیم شده است سهم روایت آنها از جنگ به لحاظ کمی و کیفی تا این اندازه محدود است؟ را داد. برای پاسخ به این سوال نیاز به پژوهش است. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند.

اما با توجه به مطالعات کتابخانه‌ای و شناخت منظومه روایی آثار دفاع مقدس به چند نکته می‌توانم اشاره کنم. سربازها در طول دوره خدمت به یکی از سازمان‌ها و ارکان نیروهای مسلح وابسته هستند اما پس از پایان خدمت ارتباط و وابستگی قطع می‌شود و سرباز وارد شغل جدید خود و زندگی عادی می‌شود و عملاً تریبونی ندارد که از آن برای بیان خاطرات و انتقال تجربیاتش استفاده کند اگر هم در این زمینه فعالیت‌های پراکنده‌ای از سوی سازمان‌های وابسته انجام می‌شود به ذوق و سلیقه برخی مدیران بر می‌گردد و شامل حال همه افراد نمی‌شود که نتیجه‌اش یک‌جریان مستمر و قابل دفاع از خاطرات باشد.

نویسنده کتاب «راز درخت کاج» گفت: کتاب سیاوش نمونه تلاش یک سرباز ژاندارمری است که خودش به تنهایی و بدون آنکه از او بخواهند یادداشت‌هایش را دستش می‌گیرد و به حوزه هنری می‌آید و از خانم حسینی برای چاپ خاطراتش کمک می‌گیرد. دقیقاً ۱۵ کتاب موجود در کتابخانه جنگ قصه افرادی همچون آقای قدیر است که دست نوشته‌ها و خاطراتشان را در اختیار ناشران بعضاً خصوصی قرار داده اند که چاپ شود و کتاب‌ها با کمترین نظارت کارشناسی منتشر شده اند. اغلب تصور می‌کنند چون سربازی امری اجباری است و این قشر خواهی نخواهی باید این دوره را در جنگ طی می‌کردند و نیروی داوطلب نبودند پس شاید خاطره شنیدن و مناسب کتاب شدگی نداشته باشند.

رامهرمزی در ادامه گفت: باید در جنگ بضاعت هر کس را ببینیم. این غلط است که فقط دنبال کسی باشیم که از اول گفته من می‌روم شهید بشوم. یا به دنبال کسی برویم که خودش را به هر آب و آتشی زده تا در سن پایین به جبهه برود، اگر بخواهیم واقعیت‌های جنگ را از زوایای مختلف ببینیم همه را باید ببینیم. در جنگ سرباز با بسیجی فرق دارد. سرباز آمده جنگ و می‌گوید دو سال سربازی ام تمام شد بر می گردم زن می‌گیرم، زندگی می‌کنم. هر دو این‌ها در جنگ باید دیده شوند. بضاعت هر کدام از این‌ها یک چیزی است و ما نباید آن‌ها را با هم مقایسه کنیم. هر کدام در جای خود نماینده قشر وسیعی است که جنگ را تجربه کرده اند. از طرفی این حقیقت را نمی‌توان نادیده گرفت که در خاطرات سربازهای زیر مجموعه ارتش و ژاندارمری به دلیل ساختار جنگ کلاسیک و چارچوب‌های خاص در سازمان‌دهی و اعزام و مأموریت ریتم حوادث و خاطرات کند و سنگین است و سرباز بیش از آنکه فرصت خلاقیت و بروز استعدادها را پیدا کند مطیع و تابع دستورات است.

نویسنده کتاب «یکشنبه آخر» در بخش دیگری از سخنانش گفت: در کتاب سیاوش اگر آقای قدیر خودش خواهان رفتن به خرمشهر و منطقه درگیری با دشمن نبود، می‌توانست تمام وقت در همان پاسگاه حیر بماند. یا در خاطرات مربوط به گروهی از سربازان منقضی ۵۶ یا نیروهای اداری که به منطقه اعزام شده اند شاهد توقف آنها در مرکز ژاندارمری هستیم در حالی که در خرمشهر و مناطق مرزی آبادان جنگ شدیدی درگرفته است. برای حل این مشکل کیفی خاطرات سربازها باید به ارزش افزوده هر خاطره رسید و با چیدن خاطرات سربازی و بخش‌های مکمل ریتم کتاب را سرعت بخشید و ضرب آهنگ متن را پیدا کرد. در کتاب سیاوش قدیر خاطرات کودکی و شهادت جهانبخش برادر بزرگ خانواده در کردستان به کتاب ارزش مضاعفی بخشیده و آن را خواندنی‌تر کرده است. این وظیفه محقق است که در مصاحبه این نکته‌های پیدا و پنهان را بیابد و متن را از کرختی و یکنواختی در بیاورد.

سربازها پس از پایان خدمت تریبونی برای بیان خاطراتشان ندارند

وی گفت: بعد از تحقیق کتابخانه ای که داشتم و نکاتی که به دست آوردم به اقدام نشر مرز و بوم در انتشار کتاب سیاوش ایمان بیشتری آوردم و پیشنهادم به این نشر این است که به این رده موضوعی یعنی خاطرات سربازها ضریب دهد. حیف است از کنار تجربیات سربازی به راحتی عبور کرد. در زمان صلح و جنگ بیشتر جوان‌های کشور دوره خدمت را پشت سر می‌گذارند و شاید بیان خاطرات و تجربیات مجالی باشد برای مسئولین که با مشکلات و مسائل این قشر بیشتر و بهتر مواجه شوند و با رویکرد تعلیمی و تربیتی از این فرصت استفاده مناسب‌تری کنند. خوشایند سازی دوره سربازی موجب می‌شود که جوان‌ها با اشتیاق وارد این دوره شوند. دو سال خدمت سربازی می‌تواند از یک پسر جوان یک مرد توانمند برای ورود به جامعه بسازد یا بر عکس عمر او را هدر دهد. در بررسی کتاب‌ها متوجه شدم که یکی از کلیدواژه‌های این خاطرات فرار است. مرخصی روزانه و ساعتی، پرسه زدن در شهرهای نزدیک محل خدمت و تماس مکرر با خانواده محور مهم خاطرات است. اگر دوره سربازی دوره مهارت آموزی و آموزش‌های مورد نیاز سرباز باشد حتی این قابلیت را دارد که رشته و شغل ثابت جوان را برای آینده تعیین کند.

رامهرمزی ادامه داد: به قول آقای مرتضی قاضی، مسئول وقت نشر مرز و بوم «اگر ارتش می‌خواهد روایت و سهم خودش از جنگ را بگوید باید دنبال رفتار قهرمانانش باشد، قهرمانانش را پیدا کند و زندگی آن‌ها را به تصویر بکشد، حتی اگر یک سرباز باشد.» در کتاب سیاوش دو کار قهرمانانه از آقای قدیر می‌بینیم؛ ایشان در هجده سالگی در روزهای پر التهاب جنگ گروهک‌ها برای یافتن برادرش به کردستان می‌رود و در بدترین شرایط جنازه برادرش که حکم پدر خانواده را دارد، پیدا می‌کند و به خرم آباد می‌برد و خانواده را از بلاتکلیفی و چشم انتظاری در می‌آورد. کدام پسر هجده ساله ما امروز چنین شجاعتی دارد؟ رفتار قهرمانانه دیگر سیاوش قدیر رفتن به خرمشهر در روزهای مقاومت است. او هفده روز در کنار مدافعان می‌ایستد و هر آنچه از دستش برآمده انجام می‌دهد. در حالی که به لحاظ سازمانی دستوری برای حضور در خط مقدم جبهه را نداشته و به خواست خود وارد معرکه خرمشهر می‌شود. کسانی که در روزهای مقاومت حضور داشتند می‌توانند درک کنند که هفده روز ایستادگی در خرمشهر یعنی چه؟ البته او سایر دوستانش به دلیل نداشتن فرماندهی و سرگردانی در انجام وظیفه از خرمشهر خارج می‌شوند چه بسا در صورت سامان دهی نیروها، ایشان تا روز سقوط از خرمشهر خارج نمی‌شدند.

وی افزود: وارد بخش دوم نقد می‌شوم که توجه به متن، محتوا و ساختار کتاب است. معمولاً در حضور راویان، وارد نقد همه جانبه کتاب نمی‌شویم. بیشتر هدف ما معرفی کتاب و تجلیل از زحمات روای است که همه تجربه و سرمایه زندگی اش را در اختیار ما گذاشته که بخوانیم، درس بگیریم و لذت ببریم. از نظر من نقد همه جانبه با رویکرد تحلیلی با بیان نکات مثبت و منفی مربوط به نویسنده کتاب است. او در جایگاه محقق و نویسنده پاسخگوی کاستی‌های کتاب است. خاطرات برای راوی حکم فرزندش را دارد و با تجربه‌ای که طی این سال‌ها داشتم راوی‌های جنگ نقد همه جانبه را بر نمی‌تابند و شاید هم حق دارند چون کار آنها بیان و روایت این تجربیات و کار نویسنده، محقق و ناشر از آب و گل در آوردن سرمایه زندگی آن هاست. کتاب سیاوش کتاب آدم‌های معمولی، ساده و بی ادعای جنگ است. راوی کتاب راستگو و بی غل و غش است و خودش را سانسور نکرده از خدمات خودش و سربازان جان برکف خاطره گفته، از سربازهایی که دعوا می‌کنند و نمی‌خواهند به خرمشهر بروند روایت دارد. از سربازی یاد کرده است که تیر به پایش می‌زند تا از رفتن به جبهه معاف شود. هر کدام از این خاطرات به بخشی از واقعیت جنگ و آدم‌هایش پرداخته است. باید همه این آدم‌ها را در کنار هم دید اما از تکرار و تواتر روایت‌ها می‌توان به میانگین واقعی انسان جنگ رسید و سهم اصلی و شایع را به کسانی داد که با انگیزه و عشق در راه دین و وطن در جبهه‌ها مقابل دشمن ایستادند.

نویسنده من میترا نیستم افزود: ورود و خروج‌های نویسنده در کتاب سیاوش خوب است. خواننده نخ تسبیح را گم نمی‌کند. فصل‌های کتاب ارتباط خوبی با هم دارند. نویسنده اطلاعات را به یکباره در کتاب خرج نکرده است. برای درج خاطرات و اطلاعات برنامه داشته و ارزش اطلاعات را حفظ کرده است. مثلاً تعلیق خوبی درباره حادثه پدر راوی داریم که اندک اندک در متن گره گشایی می‌شود و خواننده را دنبال خود می‌کشاند. یا در حادثه‌ای متوجه آشنایی نزدیکی سیاوش قدیر اهل خرم آباد با شهید بهروز مرادی یکی از قهرمانان سپاه خرمشهر می‌شویم. نویسنده بعد از ایجاد شگفتی از دوستی آن دو با فلش بکی ماجرای آشنایی را مطرح می‌کند که در جای خود بسیار جذاب است. شخصیت شهید جهان بخش در کتاب به خوبی ترسیم شده است و حتی می‌شد اسم کتاب را برادر جهان بخش گذاشت. شخصیتی کاریزما که به تنهایی قادر است یک خانواده و فامیل را هندل کند و حامی اصلی سیاوش در زندگی بوده است.

معصومه رامهرمزی گفت: کتاب‌هایی می‌توانند معاصریت داشته باشند و در ذهن خواننده بنشینند که علاوه بر زندگی سوژه، مفهومی را معنا و ماندگار کنند. در این کتاب، مفهوم سربازی در ذهن ما می‌نشیند. کتاب هم معرف سیاوش قدیر است و هم سرشار از مفهوم سربازی است. کتاب‌های خاطره چون یکی از منابع اصلی مطالعات تاریخی است باید فهرست اعلام داشته باشد و این کتاب نیز فهرست اعلام دارد. فهرست اعلام باید آورده شود که محققین استفاده کنند و بهره ببرند. شاید نام بعضی از افراد مؤثر در جنگ یا اتفاقات مهم فقط یک بار در این کتاب آمده باشد و این مهم نباید از چشم محقق دور بماند. البته به نسبت اطلاعاتی که در کتاب می‌آید و نقشی که راوی دارد ضرورت ثبت اعلام متفاوت است. برای اینکه کتابی بی رویه فربه نشود و ریتم کندی پیدا نکند منظومه سوالات مصاحبه باید به گونه‌ای طراحی شود که معنای اصلی کتاب حاصل شود. گاهی جزئیات در خدمت معنا نیست و موجب طولانی شدن فرایند تولید، انتشار کتاب، چاق و چله شدن بی رویه متن و افزایش قیمت کتاب است و هزینه غیر ضروری را به مخاطب تحمیل می‌کند.

محسن شاه‌رضایی دیگر سخنران این نشست بود که گفت: سیاوش قدیر سرباز ارتش نیست. سرباز ژاندارمری است؛ جایی که امروز دیگر نیست اما خاطراتش از زبان این سرباز است. در سلسله آموزش‌های خاطره نویسی و مستند نگاری می‌گوئیم خاطره بنویسید؛ این خاطره باید سوژه داشته باشد، سوژه با روش پژوهش پیدا می‌شود، سوژه که پیدا شد باید با استفاده از روش مصاحبه نوشته می‌شود، بعد از مصاحبه گرفتن باید آن را پیاده کرد، بعد از پیاده سازی باید کد زد، تبدیل به نثر کرد، لحن گذاشت و در نهایت مستندات را آورد وتبدیل به کتاب کرد و داد برای چاپ، تمام این مراحل را در این این کتاب دیدم. این کتاب یک مثال موفقی است از آن سلسله آموزش‌هایی است که به نو قلم‌ها می‌دادیم.

روایت سیاوش قدیر با لحن و لهجه خرم آبادی و صداقت به یادگار مانده از دهه شصت پایان بند جلسه نقد کتاب بود. راوی کتاب مورد نظر با بیان خاطره‌ای درباره شهید جهانبخش قدیر و ۲۳ شهید پادگان سنندج که برای حفظ این پادگان جان دادند پرداخت و گفت: مقاومت و شهادت آنها موجب شد انبوه مهمات پادگان سنندج به دست گروهک‌های ضد انقلاب نیفتد که اگر این اتفاق می‌افتاد شاید سرنوشت کردستان در آن برهه حساس تاریخی تغییر می‌کرد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سربازها تریبونی برای بیان خاطرات ندارند بیشتر بخوانید »

کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» رونمایی شد

کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» رونمایی شد


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انتشار خاطرات شهدا و جانبازان از جمله اقداماتی است که از شروع جنگ تحمیلی تاکنون ادامه داشته است. کتاب‌هایی که با خواندن آن‌ها گاه لبخند بر لب و گاه اشک بر چشمان ما می‌نشیند. اکثر محتوای کتاب‌های خاطرات از بدو تولد تا زمان شهادت و یا جانبازی، شهید و یا کاراکتر اصلی کتاب است و در این میان کمتر به ابعاد بعد از شهادت و یا جانبازی آن شخص پرداخته شده است.

این ابعاد که در زمینه‌های مختلف اجتماعی، روانشناسی، اقتصادی و فرهنگی در زندگی بازماندگان شهید و یا جانباز و خانواده او تأثیرات زیادی را دارد دارای اهمیت زیادی هستند و نیازمند آسیب‌شناسی است. به همین علت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس از وظایف خود دانسته است که در بحث پژوهش به آسیب‌شناسی این موضوعات بپردازد و در گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی به این امر ورود کند.

کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» اولین اثر در این رابطه است که به زندگی جانباز قطع نخاع گردنی می‌پردازد. روایت زندگی جانبازی که طی ۳۵ سال بعد از دفاع مقدس به‌رغم همه مشکلات و داشتن زندگی خاص متأثر از عدم توانایی در حرکت، دست از تلاش برنداشت و با استفاده از تکنولوژی توانسته خاطرات و دل نوشته‌های خود را با چشم‌های خود به نگارش درآورد.

موضوع این کتاب و نحوه نگارش آن به حدی جالب و قابل‌ تأمل است که بر آن دیدیم در رونمایی این هفته با «مرتضی قاضی» مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، «علی هاشمی» نویسنده و «کاظم سلیمیان» راوی کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» به گفت‌وگو بنشینیم.

در کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» تمامی اتفاقات بدون روتوش بیان شده است

در ابتدا «مرتضی قاضی» مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به اینکه از وظایف گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس انتشار روایت مستند مردمی است، اظهار داشت: در این حوزه به روایت مردم کف میدان جنگ می‌پردازیم؛ کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان و هرکسی که در جنگ حضور داشته است.

وی با بیان اینکه کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» نتیجه همکاری انتشارات مرز و بوم با مؤسسه فرهنگی «راویان فتح لنجان» است، افزود: در مشارکتی که با مؤسسه فرهنگی راویان فتح لنجان داشته‌ایم کتاب خاطرات جانباز کاظم سلیمیان را که توسط علی هاشمی به نگارش در آمده است به چاپ رسانده‌ایم. البته علاوه بر این کتاب قرار است آثار دیگری نیز طی این مشارکت توسط انتشارات مرز و بوم منتشر شود.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با بیان اینکه بررسی آسیب‌های جنگ از برنامه‌های این مرکز است، تصریح کرد: وقتی‌ که جنگ تمام شد روی افرادی که از جنگ آسیب دیدند، روی جانبازان، روی همسران شهدا، بازماندگان از جنگ، فرزندان شهدا، تأثیراتی گذاشت. چه اتفاقاتی را که این افراد از سر گذراندند. این اتفاقات را کجای این ساختار‌های عریض و طویل ما در حوزه جنگ باید بپردازد؟ آیا جنگ برای آن جانبازی که هنوز روی تخت است یا بر ویلچرش می‌نشیند تمام شده است؟ جنگ برای او هنوز زنده است، برای همسر او هنوز هم زنده است.

وی افزود: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس روی بحث آسیب‌های جنگ و آسیب دیدگان جنگ برنامه ویژه داشته باشد. کتاب‌هایی مثل کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» شروع و فتح بابی برای اینگونه قضایا هستند.

قاضی بیان واقعیات این آسیب‌ها را هرچند تلخ از وظایف ناشر برشمرد و اظهار داشت: در کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» تمامی اتفاقات سعی شده تا بدون روتوش گفته شود و ما سعی کرده‌ایم تریبونی برای افرادی همچون جانباز پرافتخار کاظم سلیمیان باشیم تا حرف‌هایشان را بزنند؟ بنابراین وظیفه و رسالت خود دیدیم تا روی این زمینه‌ها کار کنیم و به این قضیه افتخار هم می‌کنیم که سخنان این بزرگواران شنیده شود و این در جامعه نشر پیدا کند و شنیده و دیده شود و عنایت شود و به دست آن مسئولی که این افراد باید به آن‌ها خدمت بدهد برسد و همچنین به دست نسل بعدی ما برسد که این جانبازان هنوز هم چه دارند می‌کشند؟

وی متذکر شد: ما نباید از کنار این افراد ساده عبور کنیم، این‌ها پس زمینه‌ها وزندگی‌هایشان بسیار می‌تواند برای ما بسیار درس‌آموز و دردآور و دردناک باشد و البته مسئولیت ما را بالاتر می‌برد یعنی وظیفه ما سنگین‌تر می‌شود که باید به این عزیزان رسیدگی کنیم و چشممان را به این قضایا نبندیم.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس افزود: من معتقدم که این کتاب هرچقدر هم که تلخ باشد، همینکه کاظم سلیمیان هنوز به زمان جنگش افتخار می‌کند و همان‌طوری که رهبر معظم انقلاب فرمودند «سرباز تا زمانی که خاطرات خودش را ننوشته است، قلمش را زمین نگذاشته است سربازی‌اش تمام نشده است»، ایشان خاطراتش را نوشته و بنا داشته است که این‌ها را به یادگار بگذارد همین، این خودش امید است یعنی من باید بنویسم، باید دیگران را آگاه کنم.

آرزوی من دیدار با رهبر عزیزمان است

در ادامه حاج کاظم سلیمیان فوتبالیست دیروز و جانباز قطع نخاع و راوی کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» امروز به گفت‌وگو پرداختیم. این گفت‌وگوی تلفنی در شرایطی بود که حاج کاظم در آسایشگاه نگهداری از جانبازان حضور داشت. وی در ابتدا از علاقه خود به نویسندگی گفت و اظهار داشت: ۳۵ سال خیلی کار‌ها می‌خواستم انجام بدهم، ولی چون دست‌هایم اجازه نمی‌داد نمی‌شد، نمی‌توانستم بنویسم، نمی‌توانستم کاری انجام دهم. قبلاً دستم یک مقدار بهتر کار می‌کرد و به‌سختی با دو دستم تابلوی نقاشی با رنگ‌روغن می‌کشیدم تا با تابلو احساسم را بگویم، دیدم که نمی‌شود. همیشه دوست داشتم بنویسم.

وی افزود: یک روز با شخص معلولی آشنا شدم که یک نرم‌افزاری را روی لپ‌تاپش نصب کرده بود که هم می‌نوشت، هم پیامک، هم کار‌های بانکی انجام می‌داد. بعد از آموزش، یک لپ‌تاپ خریدم. اولین کلمه‌ای که تایپ کردم گویا یک بار دیگر به دنیا آمدم و حال خوبی به من دست داد. من هم شروع به نوشتن کردم.

راوی کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» در خصوص این کتاب گفت: وقتی توانستم بنویسم تصمیم گرفتم از دوران مجروحیت و الان که جانباز هستم، شرح حالی بدهم تا اگر یک جوانی خواند حداقل بداند کسی که به جنگ رفته و جانباز شده، بعد از جنگ چگونه دارد زندگی می‌کند. نسبت به بزرگ‌تر‌ها نمی‌دانم که بتوانم تأثیرگذار باشم، ولی بچه‌ها و جوان‌ها را می‌توانم به خط و عقیده و واقعیت زندگی خودم آشنا کنم.

وی در ادامه اظهار کرد: با همین نیت شروع به نوشتن کردم و دو سال و نیم، کلمه به کلمه نوشتم تا اینکه با آقای هاشمی آشنا شدم و قرار شد این نوشته‌ها به‌اضافه مصاحبه‌های دیگری که با من داشتند به کتاب تبدیل شود.

سلیمیان از آرزوی تحقق‌نیافته‌اش گفت و بیان کرد: آرزوی من دیدار با رهبر عزیزمان است. ۳۵ سال است که با دلم زندگی کردم، با دلم جنگیدم و تحمل کردم. هیچ‌وقت خدای‌نکرده نیامده که بگویم پشیمان شدم و با قوت تمام ایستادگی کردم و هنوز هم بدتر از این هم بشود ادامه می‌دهم، چون هدف داشتم و دوست داشتم. جبهه مثل دانشگاه بود، شعار نیست. من با وجودم و زندگی‌ام همه این‌ها را ثابت کردم؛ و اکنون تنها آرزویم دیدار با رهبر است و امیدوارم به این آرزویم برسم. چندین سال پیش آقا با جانبازان دیدار داشتند خیلی لذت‌بخش بود. خیلی دوست داشتم من هم جای آن‌ها باشم، من هم مثل آن‌ها رهبر را ببینم.

کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» تلفیق خاطرات خودنوشت راوی و مصاحبه‌های نویسنده است

در ادامه علی هاشمی نویسنده کتاب با اشاره به بیست و چهارمین اثر خود با عنوان «چشم‌هایی که نوشتند» اظهار داشت: آثار بنده در حوزه خاطرات شفاهی رزمندگان و سرگذشت پژوهی شهدای دفاع مقدس است. این اولین اثر بنده است که توسط انتشارات مرزوبوم منتشر شده و قرار است دو کتاب دیگر هم توسط این انتشارات منتشر شود.

وی با اشاره به اینکه حاج کاظم یکسری دل نوشته‌ها و خاطراتش را با چشمانش توسط نرم‌افزاری نوشته بود، افزود: برای تکمیل شدن کتاب نیاز بود تا با ایشان مصاحبه مجددی انجام شود و خاطرات ایشان از ابتدا ضبط شود. در واقع این کتاب تلفیق خاطرات خودنوشته خود حاج کاظم است و مصاحبه‌هایی که با ایشان انجام شده است.

نویسنده «چشم‌هایی که نوشتند» از آشنایی خود با راوی کتاب گفت و بیان کرد: حاج کاظم را از قبل می‌شناختم. چون در دهه ۶۰ در زرین‌شهر بودم، من یک فرد ورزشی و اهل والیبال بودم، کاظم سلیمیان جزو بچه‌های فوتبالی و دروازه‌بان منتخب فوتبال شهر بود. به این صورت من با ایشان دورادور آشنا بودم.

وی در رابطه با محتوای این کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» گفت: حاج کاظم کسی است که در ۱۳ سالگی با از دست دادن پدر خود به همراه برادر‌های بزرگ‌ترش مشغول به کار می‌شود و به همین علت دوران تحصیل دبیرستان را به‌صورت شبانه به پایان می‌گذراند. با تمام مشکلاتی که داشته در ورزش پیشرفت می‌کند و دروازه‌بان منتخب شهرستان زرین‌شهر اصفهان می‌شود. در سال ۱۳۶۵ به‌عنوان سرباز در یگان ۲۲ بعثت خدمت می‌کند و در سال ۱۳۶۶ بر اثر اصابت گلوله جانباز قطع نخاع گردنی می‌شود.

هاشمی افزود: عمده محتوای کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» مربوط به بخش جانبازی حاج کاظم است. در واقع این کتاب روایت زندگی حاج کاظم با همه مشکلات، دل‌تنگی‌ها، امید‌ها و نومید‌های یک جانباز قطع نخاع گردن است. با توجه به اینکه حاج کاظم حالات روحی و مشکلاتی که با آن‌ها دست و پنجره نرم می‌کند را بدون هیچ کمی و کاستی بیان کرده، فکر می‌کنم اثر خوبی در حوزه جانبازان باشد.

وی اظهار داشت: در بعضی از بخش‌های کتاب سعی کرده‌ایم از متن خود حاج کاظم هم استفاده کنیم که در زیرنویس مطرح شده است. حاج کاظم یک فرد احساسی است، من هم تلاش کردم تا آن حدی که بتوانم احساسات ایشان را در کتاب منتقل کنم. هرچند ما نمی‌توانیم واقعیت‌هایی را که یک جانباز دارد تجربه می‌کند و مشکلاتی که وجود دارد را منعکس کنیم.

نویسنده «چشم‌هایی که نوشتند» به‌ عنوان نمونه بخشی از کتاب که درد و دل حاج کاظم با خدا است اشاره کرد و گفت: زمانی که داشتم خاطرات و دل نوشته‌های حاج کاظم را می‌خواندم بار‌ها اشک بر چشمانم جاری شد چراکه تحمل برخی مطالب برای من که آن را می‌خواندم و می‌نوشتم سنگین بود ازجمله این بخش:

«مرا چه شده است؟ افسوس که گردش روزگار و چرخش چرخ گردون، گیسوان به آتش کشیده و محاسن به خون نشسته را به فراموشی سپرد و قدر عشاق جنون‌زده پریشان‌حال را که ماندند، ندانست.

خدایا، من همچون گل گلخانه‌ای بی‌طراوت هستم که از پشت شیشه، زندگی را بو می‌کشد و چیزی به مشامش نمی‌رسد و آرزوی مجالست با پروانه خوش‌خط‌ و خال و زیبایی را دارد که از احوال گل‌های خوشبوی صحرا باخبرش کند، ولی هرگز به آرزویش نمی‌رسد!

تمام بدنم پیش شهداست و سرم در این دنیا بین شیاطین هزارچهره‌ای است که هر روز صورت‌های پرفریب و رنگارنگ خود را به رخ ما می‌کشند و سخنانی دوگانه می‌گویند. ولی ناچارم ببینم و بشنوم! گاهی مثل ماهی زنده‌ای می‌مانم که درون ماهی‌تابه سرخ می‌شود و کسی متوجه او نیست!

گاهی حس می‌کنم قفسه سینه‌ام زندان تنگی برای قلبم شده و دیوارهایش هرلحظه به هم نزدیک‌تر می‌شوند تا واپسین حرکات قلبم را در تنگنا بگذارند. صدای فریاد قلبم قصد رهیدن از گلو دارد؛ اما سد راه رهایی‌اش می‌شوم تا او که در لباس دوست ظاهر شده، شاد نشود و دوستی که شنیدن صدای دردهایم برایش ملال‌آور خواهد بود، آزرده نشود.

پس خدایا، کمکم کن بتوانم بنویسم. به خودت سوگند دل‌خوشی دیگری ندارم. ناشکری نمی‌کنم؛ ولی کِرم خاکی بی‌دست‌وپا هم از من بیشتر فعالیت می‌کند! چقدر بخوابم و نتوانم تکان بخورم و همه‌چیز را از پشت پنجره ببینم. پس کِی مأموریتم تمام می‌شود و مرا پیش خودت می‌خوانی و با مهربانی میگویی: «کاظم، دیگر بس است. میدانم که خسته شدی!» بالاخره آن روز می‌رسد، ولی آیا برنده و روسفیدم یا بازنده و روسیاه؟

شاید برای خیلی‌ها باور کردنش امکان‌پذیر نیست که در این وضع اسفناک هم می‌توان راضی بود و می‌توان خدا را شکر کرد و می‌توان لبخند زد! می‌توان خدا را شکر کرد برای همه داشته‌ها، برای فرشته‌ای مثل همسرم و برای نعمتی مثل کمیل. می‌توان خدا را سپاس گفت برای زبانی که هنوز حرف می‌زند و هنوز دعا می‌کند. می‌توان از خدا تشکر کرد برای شنیدن آواز دلنواز زندگی، برای چشم‌هایی که زیبایی‌ها را می‌بیند، برای چشم‌هایی که نوشتند.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کتاب «چشم‌هایی که نوشتند» رونمایی شد بیشتر بخوانید »

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند



رونمایی کتاب حوض خون - کتابفروشی به نشر تهران

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی کتاب «حوض خون»؛ روایت زنان اندیمشکی از رخت‌شویی در دفاع مقدس، عصر دیروز با حضور فاطمه‌سادات میرعالی؛ نویسنده کتاب، علیرضا مختارپور؛ دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، مرتضی قاضی؛ نویسنده، سیده سمیه حسینی؛ نویسنده، سحر دانشور؛ پژوهشگر حوزه زنان، سیدسجاد موسوی؛ معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی و میثم رشیدی مهرآبادی، فعال حوزه کتاب و جمع محدودی از علاقمندان به میزبانی کتابفروشی به‌نشر(تهران) برگزار شد.

علیرضا مختارپور، دبیرکل کتابخانه‌های عمومی کشور در سخنانی در این برنامه با اشاره به یادداشتی که درباره کتاب «حوض خون» منتشر کرده بود، گفت: این کتاب «حوض خون» بود که به من و امثال من لطف کرد و دوباره حماسه‌های فراموش شده‌مان را به یادمان آورد.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی تصریح کرد: اولین نکته درباره کتاب «حوض خون» این هست که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب به عنوان متولی کار، توجه به تاریخ شفاهی انقلاب را در دست کار قرار داده است، اگرچه نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ممکن است که کمی دیر این توجه نشان داده شده اما سرعت، قوت، دقت و غنای آثار نشان می‌دهد که به تدریج این تأخیر جبران می‌شود. نکته دوم این است که هرکدام از آثاری که دوستان انتشارات «راه یار» منتشر کرده‌اند، مربوط به مراکزی است که در شهرهای مختلف تلاش می‌کنند و من با بعضی از این کارها آشنا شدم. تعدادی از این آثار را تا به حال خواندم و بقیه را هم در دستور مطالعه گذاشتم.

صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست

مختارپور تاکید کرد: اولین احساسی که از مطالعه این آثار بروز می‌کند، تأسف و تأثر از این مسئله است که این گنجینه‌ها و ذخایر، دهه‌ها مورد غفلت قرار گرفته و همان‌طور که در مقدمه بسیاری از این کتب از جمله «حوض خون» آمده، می‌بینیم که بعضی از راویان از دنیا رفتند و یا بعضی به علت بیماری یا کهولت سن توان یا حافظه بیان خاطرات را ندارند، این یک تأسف و تأثر شدیدی است که به انسان دست می‌دهد اما بلافاصله اما یک احساس خرسندی هم درباره همین مقدار به دست آمده ایجاد می‌شود که برای نشر این کارها کوشش کردند و مقداری از این ذخایر، برای تاریخ و آینده حفظ و ثبت شده است.

وی ادامه داد: نکته سوم این است که آثار منتشره  «راه یار» نشان می‌دهد که آثار این نشر خوشبختانه از نظر حرفه‌ای و هنرمندی در صفحه‌آرایی، حروف‌چینی، تنظیم صفحات و انتشار کیفیت قابل قبولی قرار دارد اگرچه این نشر، دیر شروع به فعالیت کرده اما به سرعت توانسته خودش را به رده‌های نخستین نشر برساند و از این جهت هم موجب افتخار است.

دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور افزود: نکته چهارم هم درباره آثاری مانند کتاب «حوض خون» است که اگر چه خاطرات دفاع مقدس و بیان حماسه‌ها است اما همان‌طور که در خود عنوان و رده‌بندی‌ کتاب‌ها هم ناشر مشخص کرده، این کتاب‌ها در رده تاریخ قرار می‌گیرند، به دلیل اینکه این کتاب‌ها حاوی اطلاعات و گاه اسناد شفاهی، تصاویر و بیان بعضی از حوادث و رویدادها در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند و در هرصورت، مجموعه تاریخی محسوب می‌شوند، چنین مجموعه‌ای نیازمند این است که افزوده‌هایی را هم با داشته باشد که این کتاب‌ها بعضی از آنها را ندارند و من تأکید و استدعا دارم که حتما این موارد اضافه شود از جمله؛ فهرست‌های تفصیلی مطالب و همچنین نمایه‌های راهنما برای این کتاب‌ها لازم است.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در همین باره عنوان کرد: کتابی که در حوزه تاریخ چاپ می‌شود امکان ندارد بدون نمایه باشد، وقتی محقق می‌خواهد مراجعه کند، غیر از نمایه‌های راهنما، راه دیگری نداریم برای اینکه به اطلاعات دست پیدا کنیم. بنابراین این موراد همانطور اهمیت دارد که اضافه شود.

مختارپور در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: کتاب‌های متعددی در حوزه دفاع مقدس و خاطرات شفاهی منتشر شده که همه آنها ارزشمند هستند و بسیاری از آنها مورد توجه و عنایت رهبر انقلاب که پیشرو کتابخوانان کشور محسوب می‌شوند، قرار گرفتند اما چند ویژگی وجود دارد که «حوض خون» را از کتاب‌های دیگر ممتاز می‌کند و به آن، درجه بهتری می‌بخشد. اولاً حضور و فعالیت حدود ۸ نفر از بانوان در روند تحقیق کتاب است، رهبر انقلاب بعد از رونمایی کتابی، همراه نویسنده خدمتشان رسیده بودیم، همانجا فرمودند که بانوان در عرصه ادبیات دفاع مقدس از آقایان سبقت می‌گیرند و این مسئله، در همین کتاب هم معلوم است. ویژگی دوم، تدوین مناسب، نثر روان و پرهیز از حواشی غیرمرتبط است.

وی افزود: ویژگی بعدی، افزودن تصاویر مناسب از راویان، شهدای منسوب و مکان‌های مختلف به کتاب است و موضوع چهارم حفظ گویش و لحن محاوره‌ای و گفتاری در اغلب خاطرات است. در اغلب روایت‌ها لحن گفتاری و صمیمی حفظ شده و از همه مهم‌تر قلم از دل و جان برخاسته‌ای است که در تدوین این کتاب هنرمندی خودش را نشان داده و بر دل می‌نشیند. این کتاب بهتر از هرچیز، ربط عالم خاکی را با عالم ملکوت نشان می‌دهد، در یادداشتی که برای معرفی این کتاب نوشتم، از تعبیر «حوض خون» تا «حوض کوثر» استفاده کردم و اشاره کردم به شعر مشهور میرفندرسکی که سروده بود: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست، این تمثیل را به کار برده بودم تا بگویم راه رسیدن به ارزش‌ها و معنویت به ایمان انقلابی، اخلاق پاک و زیست مؤمنانه این است که از همین نمونه‌های به ظاهر ساده زمان خودمان شروع کنیم، این اشخاصی که به ظاهر شاید دارای عناوین دانشگاهی نباشند، اینها هستند که می‌توانند ما را به ملکوت برسانند.

در ادامه این برنامه، سیده سمیه حسینی، از نویسندگان و مشاور کتاب «حوض خون» نیز در سخنانی عنوان کرد: اردیبهشت ماه سال ۹۷ بود که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، مشاوره این کتاب را به من سپردند. من در خوانش متن اولیه کتاب، چند نکته دستگیرم شد، اول اینکه با یک نویسنده توانمند طرفیم، دوم اینکه روایات قوی‌ای داریم که پتانسیل و ظرفیتشان خیلی بالاست یعنی خود متن باعث می‌شود که بفهمید این روایت‌ها جان‌دار هستند.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی ادامه داد: نکته سوم که چالش برانگیز هم بود تکرار در متن اولیه، زیاد بود، یعنی روایت‌ها در یک رختشوی‌خانه اتفاق افتاده که فکر می‌کنم در یک بازه زمانی، ۶۰-۷۰ نفر راوی از یک شهر خاطرات خود را از یک رختشوی‌خانه روایت کرده‌اند و این خودش، به طور طبیعی باعث تکرار می‌شد. اگر کتاب را بخوانید دیگر کلمات کلیدی «حوض خون»، «بوی وایتکس» و… همه اینها تکرار می‌شد و به طور مثال، هیجانش این بود که مثلا تکه‌های گوشت یا استخوانی از لای پتوها و لباس‌های مجروحان پیدا می‌شد.

حسینی ادامه داد: چیزی که من و خانم میرعالی به آن رسیدیم و خیلی نجات‌بخش و راه‌گشا بود، آن پتانسیلی بود که راوی‌های کتاب دارند، به این نتیجه رسیدیم که روایت‌ها و قاب‌بندی محدود، باز بشود و محور کتاب، روایت زن‌هایی باشد که با شرایط متفاوتی، خودشان را به رختشوی‌خانه می‌رساندند و در پشتیبانی جنگ شرکت می‌کردند.

این نویسنده افزود: وقتی سراغ تفاوت‌های راویان رفتیم، به‌نظرم، کار، درخشان شد یعنی شما هرچه این کار را جلو می‌روید باز آن‌قدر با موضوعات مختلف و شرایط متفاوت و حیرت‌انگیزی مواجه می‌شوید که دیگر آن تکرار به چشمتان نمی‌آید.

وی با اشاره به بخش‌هایی از کتاب تصریح کرد: «حوض خون» فضاسازی و توصیف‌های فوق العاده‌ای دارد، بارها ممکن است مور مورتان شود، یعنی این کتاب، آن‌قدر زنده و قدرتمند است که تمام حواس آدم را درگیر می‌کند.

عبور پیروزمندانه «حوض خون» از لبه تیغ ضدجنگ بودن

در بخش دیگری از برنامه، مرتضی قاضی، از نویسندگان و محققان دفاع مقدس و انقلاب در سخنانی گفت: ما با کتابی طرف هستیم که کاملا می‌تواند ضد جنگ باشد، ولی این کتاب توانسته پیروزمندانه از این لبه تیغ رد شود، کتاب‌هایی از این جنس که قاب روی یک موضوع ویژه و حساس می‌بندند، اگر نویسنده نتواند خوب، روایتش را بیان کند ممکن است به ضد خود تبدیل شود. به همین دلیل، به دوستان کتاب دست‌مریزاد می‌گویم.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در ادامه سخنانش درباره کتاب اظهار داشت: ببینید ما در این کتاب با چه چیزی مواجه هستیم؟ اگر این کار معماری نداشت، می‌توانست به یک کتاب ملال‌آور و خسته‌کننده تبدیل شود، این کتاب، ساختارش معمولی است، فضا و لوکیشین روایت، واحد است و ظرفیت تکراری شدن را دارد، مهم این است چطور مهندسی کنید. دوربین یک چیز را روایت می‌کند: همه در رختشویخانه، در حال شستن پتو و ملحفه هستند، چیزی که متفاوتش می‌کند زندگی‌های شخصی راویان است، این معماری کتاب، ابتکار و خلاقیتی بوده که با مشورت سرکار خانم حسینی اتفاق افتاده است.

قاضی با اشاره به کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خاطرنشان کرد: محمدسرور رجایی، نویسنده این کتاب که درباره خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است، ابتکارشان این بود که اول روایت‌ها یک لید زده بود و قصه آدم‌ها را که الان کجا هستد و چه می‌کنند را گفته بود. این کارها درست است که از جنس خاطره هستند و با اغماض تاریخ شفاهی گفته می‌شود ولی با این حال، همین که به‌عنوان زبان خاطره می‌شناسیم، دوست داریم که یک مقدار پرظرفیت و از جنس تجربه نگاری و مدیریت دانش باشد. فکر می‌کنم خانم میرعالی، نویسنده کتاب از کودکی، حاشیه‌نگاری و سوانح‌نگری‌اش خوب بوده و در این کتاب هم سوانح را بسیار خوب نوشته است و سختی‌های کار را خوب منتقل می‌کند.

وی در ادامه سخنانش با اشاره به برخی روایت‌ها و خاطرات راویان کتاب تصریح کرد: «حوض خون»، واقعا خواندنی است، البته خیلی مهم است اینکه بدانیم این کار حقیقتاً بسته نشده و این کتاب هنوز ادامه داد. آدم هایی هستند که هنوز می‌توانند خاطره بگویند.

پاسخ به یک بدهکاری بزرگ

سیدسجاد موسوی، معاون اجرایی مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی در این مراسم گفت: اگر بستر رویش نوقلم‌ها و نویسنده‌ها را به زمین فوتبال و نویسندگان را به بازیکنان فوتبال تشبیه کنیم، خانم میرعالی، از پر دست‌اندازترین زمین‌های خاکی شروع کرده‌اند، این کتاب، بخش زیادی از ارزشمندی‌اش بابت این ماجراست و من از نزدیک شاهد این قضیه بودم.

 همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده، ما هر چه کتاب در زمینه نقش بانوان در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس کار کنیم، همچنان بدهکاریم، این کتاب «حوض خون» به‌نظر من پاسخی است به این بدهکاری بزرگ و ان‌شالله با تلاشی که نشر جوان و پرنشاط «راه یار» شروع کرده و دنبال نشنیده‌هاست، ادامه پیدا کند.

موسوی با اشاره به برخی روایت‌های کتاب بیان کرد: «حوض خون» را باید به همه دختران و پسران دهه هشتادی که علاقه‌مند به ژانرهای هیجانی هستند، می‌توان توصیه کرد، این کتاب، می‌تواند جای خلأ نیاز به هیجان را پر کند. از طرفی، این کتاب، به راحتی، قابلیت تبدیل شدن به آثار نمایشی را دارد، در واقع، «حوض خون» به نوعی جمع نقیضین هم است از این لحاظ که لطافت و ریحانگی زنانه را با یک زمختی از جنس جنگ پیوند می‌زند و این هنر «حوض خون» و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود که این اتفاق را رقم  زد.

هشت سال عملیات در یک رختشوی‌خانه

در بخش دیگری از این نشست، فاطمه سادات میرعالی، نویسنده کتاب «حوض خون» در سخنانی اظهار داشت: این کتاب، روایت ۶۴ خانم از رختشویی در زمان جنگ است اما فقط این تعداد نبود، با صد یا ۱۵۰نفر صحبت ‌کردیم تا بالاخره به این آدم‌ها رسیدیم یعنی یک تیم پژوهشی ۷-۸ نفره تلاش کردند و من از اینکه اینجا نشستم معذب هستم چون کار اصلی، مربوط به این ۶۴ خانم و همین ۷-۸ نففر محقق بوده که این راویان را پیدا کردند.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

وی در ادامه سخنانش عنوان کرد: اگر ما به صورت کلی بخواهیم به نقش زنان در جنگ بپردازیم، چیزی از آن درنمی‌آید، باید باید موضوعات رو جزئی‌تر کنیم. اولین بار در سال ۹۳ بود که درباره رختشویی زنان اندیمشکی در جنگ ‌شنیدم با وجود اینکه خودم در اندیمشک بودم، نمی‌دانستم چنین چیزی وجود دارد. بعد از مصاحبه‌هایی که با این زنان داشتیم تقریبا سال ۹۶ بود که تصمیم گرفتیم مصاحبه‌ها را گسترده‌تر کنیم و به کتاب برسیم و در نهایت با همه تأخیرهایی که بوجود آمد، در اسفند ۹۹ کتاب به چاپ رسید.

میرعالی درباره وضعیت فعلی رختشوی‌خانه بیمارستان شهید کلانتری متذکر شد: این بیمارستان قبل از جنگ، شرکت فرانسوی‌ها بوده و زمان جنگ به عنونا بیمارستان استفاده می‌شود در حاشیه این بیمارستان و کنار اورژانس و باند فرود، رختشویی راه افتاده بود ولی در اواسط دهه ۷۰ متاسفانه بیمارستان شد و ساختمان‌ها و رختشویی به همان شکل رها و متروکه شدند. بیمارستان شهید کلانتری در زمان جنگ، خودش یک خط مقدمی بوده که هر روز آنجا عملیات می‌شده است، اگر در جنگ مثلا عملیات فتح المبین داشتیم در بیمارستان شهید کلانتری هر روز عملیات بوده و هر روز مجروح می‌آوردند و هر روز رخت‌شویی فعال بوده است، یعنی هشت سال، جنگ در آنجا عملیات بوده، این مکان، ظرفیت این را دارد به یکی از یادمان‌های راهیان نور تبدیل بشود.

«حوض خون»؛ راوی زن انقلاب اسلامی

در بخش دیگری از برنامه، سحر دانشور، فعال و پژوهشگر حوزه زنان نیز در سخنانی بیان کرد: این کتاب یکی از متفاوت‌ترین کتاب‌هایی است که خوانده‌ام نکته‌ای را راجع به ضدجنگ بودن این کتاب بگویم، ما به چه چیز می‌گوییم ضد جنگ، یعنی گویا به هرآنچه که قرار است تلخی‌ها و سختی‌ها را نشان بدهد یا از پوسته بعضی آرمان‌ها و صحبت‌ها عبور بکنیم و برویم درون را واکاوی بکنیم این ترس را به ما می‌دهد که ممکن است اثر ضد جنگ باشد، این ترس را باید کنار گذاشت، اتفاقا یک چیزی که در «حوض خون» هست و آن را قوی‌تر از بقیه آثار می‌کند، همین‌ ویژگی است که درونیات آدم‌ها را نشان داده است. زنانی که داریم روایت آنها را می‌خوانیم، در سه سطح با اضطراب دست وپنجه نرم می‌کنند، یک اضطراب شخصی آنهاتس، دو اضطراب اجتماعی و سه اضطراب در ساحت الهی است. اینها احساس می‌کنند تکلیفی برای کشورشان دارند که باید انجام دهند و می‌بینیم که وجود زنانه اینها در نزاع بین لطافت و خشونت، خلق می‌شود و اتفاقا «حوض خون» نشان می‌دهد که اگر ما برویم در لایه‌های درونی انسان جنگ اولا و بعد زن جنگ می‌بینم که اتفاقا ما با زن‌هایی مواجه می‌شویم که نه‌تنها روایت آنها ضد جنگ نیست بلکه بسیار انسانی، الهی و متعالی است.

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند

دانشور در بخش دیگری از سخناش تصریح کرد: باید از روایت‌های کلی عبور بکنیم و برویم در لایه های درونی برای اینکه بفهمیم انسان انقلاب اسلامی، زن انقلاب اسلامی که چندین دهه درباره‌‎اش حرفش می‌زنیم، دقیقا کی هست و چه کار می‌کند، به نظرم «حوض خون» این کار را کرده و امیدوارم خط‌شکن باشد و دیگر آثار هم این خطر و جسارت را برای ورود به این فضا داشته باشند.

براساس این گزارش، کتاب «حوض خون» در ۵۰۴صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۷۰هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاوه بر کتابفروشی‌ها، می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر @raheyarpub و سایت vaketab.ir نسبت به سفارش کتاب اقدام کنند.



منبع خبر

زنان رختشوی اندیمشکی هشت سال جنگیدند بیشتر بخوانید »

کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» رونمایی شد

کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» رونمایی شد



کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» رونمایی شد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق در چهلمین سالگرد از شروع دفاع مقدس و پنجمین هفته متمادی، از کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» رونمایی کرد. کتابی که به‌واقع نقطه اتصالی بین حوزه پژوهش جنگ با دانشگاه است و به مقایسه قدرت ملی ایران و عراق در دوران جنگ تحمیلی می‌پردازد. این مراسم با توجه به وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانه‌ها برگزار شد. به‌منظور آشنایی بیشتر با این کتاب با مرتضی قاضی مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و دکتر سید هادی زرقانی نویسنده کتاب به گفتگو پرداختیم.

مرتضی قاضی مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در ابتدای این گفتگو با اشاره به اینکه جنگ، ابعاد مختلفی دارد و این پدیده از زوایای مختلفی قابل‌بررسی است، گفت: این مسئله تقریباً انکارناپذیر است که بسیاری از دانش‌ها و علوم در جنگ‌ها جهش پیدا می‌کنند. پدیده‌ای مثل جنگ، روال معمول زندگی آدم‌ها را به هم می‌زند و نیازهای جدیدی برای زندگی آدم‌ها ایجاد می‌کند که متناسب با آن‌ها انسان به این فکر می‌کند که بیاید و نیازها را پاسخ دهد؛ بنابراین دانش و علوم در اختیار انسان می‌آیند برای اینکه بتواند آن نیازهایش را پاسخ بدهد.

وی مسائل استراتژیک، علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی را از حوزه‌های دانشی برشمرد که با وقوع جنگ می‌توانند قابل‌بررسی باشند و در ادامه تأکید کرد: در جنگ هشت‌ساله بین ایران و عراق که به‌عنوان طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم است، خیلی از مسائل اتفاق افتاده که می‌تواند با علوم مختلف پیوند بخورد و برای آیندگان موردسنجش قرار گیرد.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به چرایی انتشار کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» اظهار کرد: یکی از مأموریت‌های گروه مطالعات فرهنگی ـ اجتماعی پیوند دادن مراکز علمی یا تلاش برای پیوند یافتن بین مراکز دانشگاهی با حوزه‌های مطالعات جنگ ایران و عراق است. درواقع جنگ همواره بین دو کشور، دو قوم، دو ملت یا بین دو ایدئولوژی و دو تفکر اتفاق می‌افتد و این می‌تواند برای یک استاد دانشگاه و یا یک دانشجو موضوع قرار گیرد و متناسب با آن رشته که دارد تحصیل می‌کند ببیند که در پدیده‌ای به نام جنگ چطور می‌تواند آن نظریه دانشگاهی خودش را آنجا آزمون کند. یکی از این ارتباطات با دکتر سید هادی زرقانی عضو هیئت‌علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دانش‌آموخته رشته جغرافیای سیاسی بود که در قالب رساله دکتری به طراحی مدل جامعی جهت سنجش قدرت ملی کشورها پرداخته‌اند.

وی افزود: درواقع ایشان یک سنجه جدید برای سنجش قدرت ملی ارائه کرده است و در این کتاب همان مدل سنجش در رابطه با قدرت دو کشور ایران و عراق در دوره دفاع مقدس مورداستفاده قرارگرفته است. همچنین آقای دکتر حافظ نیا استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس استاد راهنمای رساله و ناظر علمی این طرح تألیف بودند.

قاضی با اشاره به محتوای کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» عنوان کرد: در این کتاب به مفهوم قدرت پرداخته‌شده است. اصلاً قدرت در کشورها چه تعریفی دارد؟ قدرت چه مؤلفه‌هایی دارد؟ سپس با طرح نظریات مختلف، انواع قدرت را بیان کرده و مؤلفه‌های آن را آورده است و مفهومی تحت عنوان قدرت ملی را مطرح کرده است که قدرت ملی یک کشور چه مؤلفه‌هایی دارد؟ آنگاه آن مؤلفه‌ها را مطرح کرده و مدل‌های مختلف را برای محاسبه قدرت ملی بیان کرده است.

وی افزود: در ادامه کتاب مدل‌های مختلف مفهومی و عملیاتی سنجش قدرت ملی که توسط اندیشمندان مختلف طرح‌شده موردبررسی قرارگرفته است. در پایان نیز مدل طراحی‌شده توسط دکتر زرقانی ارائه‌شده است که این مدل سنجش قدرت ملی به دلیل توجه به ابعاد 9 گانه قدرت ملی شامل قدرت سرزمینی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت فرامرزی، قدرت نظامی و… جامع‌ترین مدل سنجش قدرت ملی محسوب می‌شود. در بخش دوم کتاب و بر مبنای این مدل سنجش قدرت ملی، ابعاد نظامی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی-حکومتی، سرزمینی و اقتصادی دو کشور ایران و عراق در دوره دفاع مقدس مورد ارزیابی قرارگرفته است.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مقایسه قدرت ملی کشورهای درگیر در جنگ را با اهمیت دانست و این نکته را موضوع اصلی کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» برشمرد و اظهار کرد: این مسئله مهمی است که قدرت ملی ما در زمان جنگ چگونه بوده و در چه فاکتورهایی بالاتر، پایین‌تر و یا مساوی بوده است.

وی تأکید کرد: این نوع کارها برای کسانی که آینده استراتژی سیاسی یا جغرافیایی کشور را ترسیم می‌کنند، می‌تواند خیلی راهگشا باشد به‌این‌علت که ابزار در دستشان است و بر اساس این ابزار می‌توانند آینده‌نگری کنند.

قاضی افزود: خیلی از این کارها تک‌رشته‌ای نیستند، کارهای میان‌رشته‌ای هستند یعنی شما می‌بینید مؤلفه‌های جامعه‌شناسی، دفاع نرم و جنگ نرم هم تأثیرگذار هستند و مجموعه این‌ها یک ذهنیت و دیدی به مخاطب می‌دهد.

کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» قابلیت مرجع شدن در دانشگاه را دارد

وی با اظهار به اینکه کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» این قابلیت را دارد تا در دانشگاه به‌عنوان یک مرجع قرار بگیرد، گفت: دکتر زرقانی به‌صورت مفصل نظریات را در این کتاب ارائه کرده‌اند و کسی که دارد در حوزه جغرافیای سیاسی‌ کار می‌کند، می‌تواند از یافته‌های این کتاب و خود مبانی نظری موجود در کتاب استفاده کند و یک نمونه موردی هم در آن ببیند.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در خاتمه با بیان اینکه این مرکز از پایان‌نامه‌هایی که در حوزه جنگ ایران و عراق و در حوزه دفاع مقدس باشند حمایت خواهد کرد، درعین‌حال متذکر شد: مرکز از انتشار پایان‌نامه‌های در حوزه دفاع مقدس حمایت می‌کند به‌شرط اینکه قابلیت کتاب شدن را داشته باشد.

در ادامه سید هادی زرقانی در رابطه با ضرورت نگارش کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» گفت: رشته تحصیلی بنده جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است و تحلیل پدیده‌هایی چون جنگ، دفاع، امنیت، قدرت، صلح و…جزء حوزه‌های مطالعاتی این رشته می‌باشد. درواقع جنگ تحمیلی نیز به‌عنوان یک تصمیم و اقدام سیاسی دارای زمینه‌ها، ابعاد و پیامدهای مختلفی در عرصه فضای جغرافیایی دو کشور بوده است که می‌تواند موردبررسی و واکاوی قرار گیرد. وضعیت ابعاد مختلف قدرت ملی دو کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دوره دفاع مقدس و پس‌ازآن ازجمله سؤالاتی بود که توجه مؤلف را به‌سوی انجام این طرح پژوهشی جلب کرد. به‌ویژه در دوره دفاع مقدس که عراق از حمایت‌های بسیار زیاد مالی، تجهیزاتی، اطلاعاتی از سوی کشورهای عربی منطقه و قدرت‌های بزرگ جهانی برخوردار بود و در مقابل جمهوری اسلامی ایران به دلیل دوران پس از انقلاب و همچنین ماهیت ضد سلطه نظام اسلامی با تحریم‌های شدیدی در عرصه‌های مختلف اقتصادی و نظامی قرار داشت. البته برای ایجاد یک تصویر کامل‌تر از وضعیت قدرت دو کشور، مؤلفه‌های قدرت ملی دو کشور در دو سال قبل از جنگ، دوره دفاع مقدس و دوره اخیر موردبررسی و مقایسه قرار گرفت.

وی با بیان اینکه کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» دو بخش دارد؛ عنوان کرد: بخش اول کتاب مباحث نظری مرتبط با قدرت و قدرت ملی است و تلاش شده است تا تبیین دقیقی از ماهیت، انواع، ابعاد و کارکردهای قدرت صورت گیرد. همچنین نظریه‌ها و مدل‌های مربوط به ماهیت و سنجش قدرت ملی موردبررسی قرارگرفته است. این بخش ممکن است به دلیل ماهیت تخصصی بیشتر برای قشر دانشگاهی مناسب باشد و برای عموم جذابیت کمتری داشته باشد.

در بخش دوم کتاب در شش مؤلفه قدرت ایران و عراق مقایسه شده است

زرقانی اظهار کرد: بخش دوم کتاب به مقایسه تطبیقی قدرت ملی ایران و عراق در دوره دفاع مقدس در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، سرزمینی و نظامی پرداخته است. مقایسه قدرت دو کشور در قالب نمودارهای ساده به تصویر کشیده شده است و این موضوع می‌تواند برای اقشار مختلف مخاطب جذاب باشد که به بررسی و مقایسه قدرت دو کشور در سال‌های دفاع مقدس بپردازند.

نویسنده کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» با اظهار به اینکه موضوع کتاب و نحوه پژوهش آن برگرفته از تز رساله دکترایم است، توضیح داد: قدرت ملی به مجموعه توانمندی‌های مادی و معنوی یک کشور گفته می‌شود. در طی دهه‌های گذشته در مورد مؤلفه‌ها و شاخص‌های قدرت ملی و به‌ویژه محاسبه و سنجش آن تلاش‌های متعددی صورت گرفته بود که عمدتاً به یک یا چند بُعد محدود از قدرت توجه شده بود. در ادامه این تلاش‌ها و در قالب رساله دکتری این‌جانب در دانشگاه تربیت مدرس به راهنمایی آقای دکتر حافظ نیا مدل جامع و جدید قدرت ملی طراحی شد که نسبت به مدل‌های پیشین جامع‌ترین مدل محسوب می‌شود. رساله دکتری در قالب کتاب فارسی و لاتین در داخل و خارج از ایران منتشر شد و به‌عنوان منبعی معتبر از سوی اندیشمندان حوزه قدرت ملی موردتوجه و استناد قرارگرفته است. به‌ویژه از سوی دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی داخل و خارج از کشور که در حوزه قدرت ملی و مدل‌سازی آن کار می‌کنند.

زرقانی به منابع خود در پژوهش این کتاب اشاره و عنوان کرد: شما وقتی‌که می‌خواهید ابعاد مختلف قدرت کشوری مثل ایران را به‌تنهایی موردسنجش قرار دهید می‌توانید به داده‌ها و گزارش‌های داخلی استناد کنید اما هنگامی‌که بحث مقایسه قدرت کشورها پیش می‌آید باید از متغیرها و شاخص‌های کمی جهان‌شمول استفاده کنید. به‌عبارت‌دیگر، منبع اصلی دریافت اطلاعات و داده‌های شما گزارش‌ها و داده‌های آماری سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای خواهد بود. به‌عنوان نمونه می‌توان به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از‌های بانک جهانی، یونسکو و سازمان‌های بین‌المللی مختلف اشاره کرد.

وی متذکر شد: یکی از مشکلاتی که برای تهیه آمار و گزارش‌ها در طی این پژوهش داشتم، محدودیت دسترسی به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از‌ها و داده‌ها مربوط به سه دهه قبل بود که عمدتاً نسخه چاپی داشته و برخلاف امروز به‌راحتی در اینترنت قابل‌دسترسی نیست.

 نویسنده کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» با مقایسه تطبیقی قدرت ملی ایران و عراق در دوره دفاع مقدس به اهداف خود برای نگارش این کتاب اشاره کرد و گفت: اساساً وضعیت قدرت ملی دو کشور قبل از جنگ، در دوره دفاع مقدس و پس از جنگ برای خود من به‌عنوان یک سؤال مطرح بود. به‌ویژه ازآن‌جهت که ایران قبل از انقلاب به‌عنوان متحد آمریکا دریافت‌کننده مدرن‌ترین سلاح‌ها و تجهیزات نظامی بود، لیکن با وقوع انقلاب و آغاز جنگ دچار تحریم‌های شدیدی شد و این در حالی بود که بعد از شروع جنگ تا روزهای پایانی جنگ عراق از حمایت‌های بسیار زیاد مالی، تسلیحاتی و تجهیزاتی برخوردار بود. مثلاً ما در ابتدای جنگ ازنظر نظامی در حوزه برخی شاخص‌های قدرت نظامی مانند تعداد هواپیمای جنگی کاملاً بر عراق برتری داشتیم ولی کم‌کم در طی دوران جنگ به دلیل تحریم‌های ظالمانه ایران و از رده خارج شدن هواپیماها از یکسو و حمایت‌های شدید قدرت‌های غربی و منطقه‌ای از عراق از سوی دیگر برتری کاملاً از آن عراق شد.

وی افزود: در شاخص‌های دیگری نیز چون بودجه دفاعی، تعداد نیروی نظامی نیز وضعیت تا حد زیادی بدین منوال بود. به‌ویژه در مورد درصد بودجه دفاعی از تولید ناخالص ملی در سال‌های پایانی جنگ در عراق به رقم بیش از 50 درصد رسید و شاید به همین دلیل بود که در طی این سال‌ها در سایر ابعاد قدرت چون قدرت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وضعیت عراق مانند شاخص‌های نظامی مطلوب نبود.

زرقانی اظهار کرد: همچنین در این کتاب، آخرین وضعیت شاخص‌های قدرت ملی دو کشور در سال‌های اخیر یعنی 2014 تا 2017 موردبررسی قرار گرفت و نتایج نشان‌دهنده آن بود که تقریباً در تمامی شاخص‌های قدرت ملی ایران بعد از دوره دفاع مقدس رشد مطلوبی داشته است، حال‌آنکه عراق در شاخص‌های قدرت ملی غالباً روند نزولی داشته است.

وی متذکر شد: پی بردن به دلایل این امر البته مستلزم پژوهش دقیق‌تری است اما آنچه در این میان مهم و قابل‌ذکر است این است که در دوره دفاع مقدس عراق با حمایت قدرت‌های غربی و عربی در شاخص‌های قدرت رشد داشت و وقتی این حمایت‌ها قطع شد شاهد نزول این شاخص‌های قدرت ملی هستیم. اما تقویت و رشد شاخص‌های مختلف قدرت ملی در ایران به‌ویژه در بُعد نظامی مبتنی بر قابلیت‌ها و توانمندی‌های درون‌زا بود و ازاین‌رو شاهد رشد روزافزون شاخص‌های قدرت ملی ایران در طی سال‌های بعد از جنگ تحمیلی هستیم.

نویسنده کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» در پاسخ به این پرسش که چه مدت‌زمانی برای نگارش این کتاب زمان گذاشته است، گفت: نگارش این کتاب حدود یک سال و نیم طول کشید. بیشتر آن وجهی که باعث طول کشیدن زمان شد دسترسی به داده‌های معتبری بود که ما نیاز داشتیم، چون داده‌هایی که عراق داده بود، داده‌های زیادی نداشت و خیلی دنبال منابع گشتیم.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس رویکرد انتقادی را می‌پسندد

وی در خاتمه با ابراز رضایت از همکاری که برای انتشار کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی با تأکید بر مقایسه تطبیقی قدرت ایران و عراق در دوره دفاع مقدس» با مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس داشته است، گفت: خوشبختانه مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس رویکرد انتقادی را می‌پسندد و مدیران در این مرکز با نگرشی علمی و واقع‌بینانه با موضوعات برخورد می‌کنند و ازاین‌جهت خوشحال هستم که مطالب کتاب بدون هیچ ملاحظه و ممیزی تصویب و منتشر شد.



منبع خبر

کتاب «درآمدی بر مبانی و سنجش قدرت ملی» رونمایی شد بیشتر بخوانید »