مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

ما نمی‌توانیم صدای مظلوم را بشنویم و بی‌تفاوت باشیم

ما نمی‌توانیم صدای مظلوم را بشنویم و بی‌تفاوت باشیم


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت فرارسیدن سومین سالگرد شهادت شهید قاسم سلیمانی، اقدام به انتشار صوتی از ایشان کرده است. در این صوت شهید حاج قاسم سلیمانی روز ۳۰ام شهریور‌ سال ۱۳۶۴ برای رزمندگان سخنرانی کرده است. وی با اشاره به صدای مظلومین و ظلمی که بر آن‌ها وارد می‌شود بر مقاومت و مقابله در برابر ظالمین تأکید کرد.

در این صوت می‌شنویم:

«امروز والله قسم صدای ناله مظلومین آنچنان در دنیا بلند است که اصلاً صدای سیلی خوردنش به گوش هر انسانی می‌رسد. ما نمی‌توانیم در صبرا و شتیلا و این داهات اطراف لبنان بنشینیم؛ کشتار بکنند بعد این صهیونیست‌ها بگویند این کشتار در عوض جنگ خیبر، در عوض جریان بنی‌غریزه.

شما می‌دانید چهار هزار نفر زن و کودک و بچه را در جریان صبرا و شتیلا کشتند، چاقو در شکم، خنجر دشنه در شکم‌های زن‌های حامله کردند این پسر‌ها را بیرون آوردند، جریان فرعون تکرار شد، بچه‌های پسر را سر می‌بریدند.

در این چند سال در این انقلاب خودمان گفته بودند می‌خواهیم سر ببریم تا دیگر خمینی به‌وجود نیاید. همان ترسی که فرعون داشت می‌خواست موسی به‌وجود نیاید. موقعی که در صبرا و شتیلا کشتار کردند، در همین جریان حمله صهیونیست‌ها به لبنان، وزیر دفاع صهیونیست‌ها گفته بود: این در عوض جریان بنی‌غریزه، این در عوض جریان خیبر، یعنی دارد انتقام سخت لبنان را می‌گیرد. ما چطور می‌توانیم اینجا در شهرستان‌ها بنشینیم و بگوییم من نمی‌روم، دل ببندید به بعضی مسائلی که باید بعداً باشد، ولی الآن زمانش نیست؟»

کد ویدیو

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ما نمی‌توانیم صدای مظلوم را بشنویم و بی‌تفاوت باشیم بیشتر بخوانید »

لزوم انطباق حرف و عمل در مدیریت مطلوب

توصیه شهید سلیمانی به مسئولان برای مدیریت مطلوب


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس که فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز بعد از جنگ تا زمان شهادتش عهده‌دار بود، روز ۲۶ تیر ۱۳۹۸، در جمع شماری از خانواده‌های شهیدان غرب استان تهران، ضمن اشاره به نقش انکارناپذیر دوست و همرزم شهیدش؛ «محمدابراهیم همت» در رهبری مقتدرانه عملیاتی و مدیریت هوشمندانه نظامی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، ضرورت اقتدا به اسوه‌های مدیریتی دوران دفاع مقدس برای فائق آمدن به مشکلات اداری کشور را در شرایط خطیر کنونی تشریح کرد که در آستانه سالروز شهادت وی منتشر می‌شود:

«یکی از حوادث بزرگی که قریب به سه هزار شبانه‌روز طول کشید و جمعیتی بالغ‌بر میلیون‌ها نفر، به‌تناوب از استان‌های مختلف کشور و در رده‌های مختلف سنی آمدند و در این فضا قرار گرفتند و نقش‌آفرینی کردند، همین دفاع هشت‌ ساله ملت ما بود.

در یک چنین فضایی که آکنده از حضور طیف متنوعی از آدم‌های متفاوت است؛ اولین عنصر تأثیرگذار بر روند اتفاقات جبهه، فضای مدیریتی جنگ بود.

وقتی‌که من دارم فضای مدیریتی جنگ را برای شما بازگو می‌کنم؛ خواهش می‌کنم که ذهن شما به‌سمت امثال من و یا برادرانی که از آن دوران باقی‌ مانده‌اند، نرود؛ بلکه ذهنتان را سمت شهیدانی ببرید که الآن در عالم معنا؛ نظاره‌گر اعمال و رفتار ما هستند. ذهن خودتان را متوجه، همت، خرازی، باکری، متوسلیان، زین‌الدین و دیگر شهدا بکنید.

مثلاً در همین لشکر ۲۷ تهران، فرماندهان بزرگی مثل شهیدان: رضا چراغی، سعید سلیمانی، سعید مهتدی، عباس کریمی و رضا دستواره بوده‌اند. یا حاج احمد متوسلیان؛ که وی از جمله یلان و سرداران بزرگ جنگ بود.

اگر یک جامعه بخواهد منزه بشود، اولین عاملی که در تنزیه و تربیت آن جامعه تأثیر دارد، مدیران آن جامعه هستند. اگر فکر و رفتار مدیر؛ منطبق با اصولی بود که او هم در موضع بیان و هم در مقام عمل، به آن اصول اعتقاد داشت، قطعاً آن رفتار در دیگران هم تأثیرگذار خواهد بود. مثلاً؛ اگر منِ نوعی آمدم و در جمع شما صحبت‌هایی کردم که در خلوت خودم به آن حرف‌ها پای‌بند نبودم، قطعاً بدانید که حرف‌های من، در جان‌ و دل و ذهن مخاطب، تأثیرگذار نخواهد بود.

شما وقتی به رویه مدیریتی شهید همت در لشکر تحت فرماندهی‌اش نگاه می‌کنید؛ می‌بینید که او بی‌اغراق در تمام خصیصه‌های تربیتی، از جمیع نیرو‌های خودش بالاتر بود. یعنی نسبت به رعایت موازین دینی، از همه نیروهایش تقید بیشتری داشت. در کوران سختی‌ها؛ بیشترین بار مسئولیت را متوجه خودش می‌کرد.

ما در مجموعه اصول و قواعد نظامی کشور خودمان و حتی در جنگ‌های کلاسیک و غیر کلاسیک معروف دنیا؛ یک تعریف داریم و آن این است که اگر فردی در رده بالایی مثل فرماندهی لشکر مسئولیت دارد، باید بین خودش و میدان جنگ و خطر، یک‌ فاصله ایمنی مناسبی را قائل باشد و رعایت کند؛ اما همت اینگونه نبود… من یادم هست که دیده بودم، همت در خاکریز اول و بدون فاصله با نیرو‌های رزمنده، عملیات را هدایت می‌کرد. اصلاً اگر همت و امثال همت در قلب‌ها جاودانه شدند؛ به‌خاطر همین مظلومیت‌هایی است که متحمل شدند.»

منبع:

بابایی، گلعلی، کوهستان آتش، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، چاپ اول ۱۳۹۹، صفحات ۷۶۷، ۷۶۸

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توصیه شهید سلیمانی به مسئولان برای مدیریت مطلوب بیشتر بخوانید »

صلح با شیطان

هشدار شهید باقری در مورد تضعیف انسجام رزمندگان


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس صوتی از سردار شهید حسن باقری منتشر کرده است. شهید حسن باقری در نهم مهر سال ۱۳۶۱ در جریان عملیات محرم با تأکید بر وحدت، بر ضرورت دوری از صلح با دشمنانی که طمع‌کار هستند، سخنرانی کرده است.

در این صوت می‌شنویم:

«ما ببینیم اگر دور هم جمع و منسجم نشویم و اگر آمادگی برای مقابله با دشمنان اسلام و خدا نداشته باشیم آن‌ها ما را رها نمی‌کنند. نمونه و مصداق آیه‌ی قرآن خیلی روشن در همین هفته‌های اخیر توی همین یکی دو ماه اخیر روشن شده. یعنی در این دو ساله‌ی جنگ هی می‌گفتند اگر ان‌شاءالله صلح بکنیم یا نمی‌دانم چه کار بکنیم هر زمینه‌ای که بحثش را مطرح می‌کردند، ولی الآن می‌آییم می‌بینیم که کشور‌های عربی جمع می‌شوند دو دستی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند و به تعبیر امام تأمینش هم می‌کنند، ولی هنوز به قول آقای خامنه‌ای هنوز مرکب نوشته‌شان خشک نشده آن‌جا اسرائیل می‌آید ضرب و شصت نشان می‌دهد و چگونه می‌آید برخورد می‌کند با این مسأله که این‌ها آمدند گفتند خیلی خب ما رها بکنیم اسرائیل را حالا به رسمیتش می‌شناسیم ببینیم قضیه تمام می‌شود؟ این یک زمینه‌ی کلی است که ما اگر ول بکنیم خارجی‌ها ول نمی‌کنند. پس اگر ما سریع‌تر اقدام نکنیم معروف است می‌گویند اگر شل بیاییم سفت می‌خوریم، اگر ما سفت نیاییم مسلماً با ما سفت رفتار می‌کنند.»

کد ویدیو

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هشدار شهید باقری در مورد تضعیف انسجام رزمندگان بیشتر بخوانید »

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات‌های بزرگ شرق بصره در افکار عمومی به‌عنوان عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شناخته می‌شوند که این‌روز‌ها در آستانه سی‌وپنجمین سالروز برگزاری این عملیات‌ها قرار داریم. در این راستا «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با هدف بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به این ۲ عملیات، با این رویکرد که این ۲ عملیات، سرنوشت جنگ را تعیین کردند و در حقیقت سال ۱۳۶۵، سال تعیین سرنوشت جنگ به شمار می‌رود، برگزار شد و از شبکه یک سیما به‌روی آنتن رفت.

ماحصل «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» توسط خبرگزاری دفاع مقدس در چند بخش منتشر خواهد شد که در ادامه ماحصل بخش اول آن را می‌خوانید:

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد

سردار «احمد غلام‌پور» فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس در ابتدای این نشست، به تشریح اجمالی عملیات «والفجر ۸» و تأثیرات آن پرداخت و اظهار داشت: وقتی درباره انجام عملیات «والفجر ۸» به نتیجه قطعی رسیدیم، تعدادی از فرماندهان به اتفاق «محسن رضایی» در تهران با مرحوم حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» جلسه‌ای برگزار کرده و با وی طرح موضوع کردیم. حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» در این جلسه، نه‌تنها انجام عملیات را نپذیرفت؛ بلکه آن را یک نوع شوخی تلقی کرد و گفت که شما پاسدار‌ها هم سیاسی شدید! نمی‌توانید جنگ را ادامه دهید، توپ را می‌اندازید در زمین من. یک پیشنهادی می‌کنید که من بگویم نه، بعداً بروید به امام بگویید که ما می‌خواهیم عملیات کنیم، اما آقای هاشمی نمی‌گذارد!

وی ادامه داد: ما خیلی ناراحت شدیم و قسم خوردیم که چهار ماه است داریم روی این طرح کار می‌کنیم؛ لذا آقای هاشمی وقتی دید که موضوع شوخی نیست، قبول کرد که درباره آن توضیح دهیم. زمانی که ما توضیحات جزئی‌تر را ارائه کردیم، آقای هاشمی گفت که شما اگر این کار را بکنید، کار بسیار بزرگی را انجام دادید. اگر شما بتوانید این کار را بکنید، من جنگ را تمام می‌کنم! بنابراین انجام عملیات تصویب شد.

سردار غلام‌پور با بیان این‌که عملیات «والفجر ۸» بهمن سال ۱۳۶۵ انجام شد، تصریح کرد: با وجود این که کل عملیات تهاجمی ما و گرفتن اهداف، یک‌هفته بیشتر طول نکشید؛ اما ۷۶ شبانه‌روز طول کشید تا ما بتوانیم منطقه را تثبیت کنیم و در واقع به مرحله‌ای برسیم که عراقی‌ها پدافند کنند؛ یعنی عراق ۷۶ شبانه‌روز با همه توان خود، پاتک کرد تا منطقه را پس بگیرد.

وی با تأکید بر این‌که بعد از عملیات «والفجر ۸» در فضای سیاسی کشور و خارج از کشور اتفاقاتی افتاد، گفت: پس از این عملیات، هم خودی‌ها به یک خودباوری رسیدند که می‌شود کار‌های بزرگ انجام داد و انتظارات آن‌ها از سپاه بالا رفت و هم این‌که خودمان در سپاه به این نتیجه رسیدیم که می‌شود کار‌های بزرگ‌تر از قبل انجام دهیم. در خارج از کشور نیز متولیان اصلی اداره نظام جهانی که عمده آن برعهده شوروی و آمریکا بود، دیدند که با این روندی که ایرانی‌ها در پیش گرفته‌اند، فاتحه حزب بعث عراق خوانده می‌شود؛ خصوصاً این‌که ما با کویت هم‌مرز شده بودیم؛ بنابراین بعد از عملیات «والفجر ۸»، هم نگاه ما به جنگ تغییر کرد و هم نگاه شروع‌کنندگان و اداره‌کنندگان اصلی جنگ؛ بر این اساس شوروی و آمریکا تصمیم می‌گیرند که جنگ را بدون طرف پیروز تمام کنند.

فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس ادامه داد: فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرده و عراق به‌صورت وحشیانه شهر‌های ما را بمباران و به‌طور گسترده از سلاح شیمیایی استفاده کرد و جنگ کم‌کم به خلیج فارس کشید و آمریکا خودش به‌صورت مستقیم وارد جنگ شد، همه این اتفاقات از تبعات پیروزی بزرگ در عملیات «والفجر ۸» بود.

اهمیت فتح فاو مانند فتح خرمشهر بود

سردار «علی‌محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در ادامه این نشست، در تشریح تغییر فضایی که بعد از عملیات «والفجر ۸» در ابعاد نظامی، سیاسی و اجتماعی کشور ایجاد شد، اظهار داشت: عملیات «والفجر ۸» یک عملیات بسیار بزرگ و موفقی بود که در پی آن، به اعتبار سیاسی و نظامی حزب بعث عراق خدشه وارد شده و محاسبات در هم ریخت و رژیم بعث عراق در یک وضعیت بسیار سخت و دشواری قرار گرفت؛ البته ممکن است که محاسبات حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» درست بوده باشند، اما ابرقدرت‌ها اجازه ندادند که ایران به‌عنوان پیروز جنگ معرفی و خواسته‌های آن پذیرفته شود؛ لذا ادامه این روند در سال ۱۳۶۵ به عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» منجر شد و پنج ماه بعد از عملیات «کربلای ۵» بخش زیادی از خواسته‌های ایران پذیرفته شد.

سردار نائینی تأکید کرد: حامیان منطقه‌ای صدام و قدرت‌های بزرگ، ۲ راهکار داشتند؛ یا باید این موقعیت برتر ایران را می‌پذیرفتند که طبیعتاٌ باید به ایران امتیاز می‌دادند؛ لذا این راهکار با ماهیت تحمیل جنگ سازگار نبود؛ اگر می‌خواستند این کار را انجام دهند، بعد از فتح خرمشهر انجام می‌دادند، در حالی که در آن مقطع هم ایستادند؛ چراکه دشمنان احساس کردند، آن شرایطی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آن مواجه شدند، بعد از فتح فاو نیز ایجاد می‌شود؛ یعنی بالندگی انقلاب اسلامی ایران منتقل می‌شد؛ چون انقلاب اسلامی ایران توانست در این مقطع از جنگ، موازنه قدرت را تغییر دهد. در واقع فتح فاو مانند فتح خرمشهر بااهمیت بود؛ یعنی تأثیری که فتح فاو در جنگ داشت، مانند تأثیر فتح خرمشهر در جنگ بود.

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: راهکار دوم حامیان منطقه‌ای صدام و قدرت‌های بزرگ این بود که بدون توجه به خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران، فشار‌ها را افزایش داده و شرایط را در دست بگیرند و به ارتش بعث عراق کمک کنند؛ بنابراین فشار‌های متعددی خصوصاً فشار‌های سیاسی و اقتصادی را علیه ایران تعریف کردند و برای این‌که روحیه ملی را در هم بشکنند، جنگ شهر‌ها را گسترش داده و برای این‌که کشور را در تامین منابع مورد نیاز خود برای ادامه جنگ دچار مشکل کنند، مراکز صنعتی و نفتی را هدف قرار دادند. از طرفی دیگر نیز توسعه ارتش بعث عراق و کمک‌هایی که به آن شد، آن‌قدر گسترده بود که در واقغ یک بسیج ملی در این کشور برای مقابله با قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت؛ البته توسعه سازمان رزم جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بعد از عملیات «کربلای ۵» خود را نشان داد.

ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است

«یدالله ایزدی» پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس نیز در ادامه این نشست، اظهار داشت: بعد از آزادسازی سرزمین‌های اشغال‌شده خوزستان که سرانجام به آزادسازی خرمشهر منجر شد، عملیات «رمضان» سرآغاز یک دوره‌ای سخت در جنگ بود؛ چراکه جدا از برخی عملیات‌های معدود موفق، عملیات‌های بزرگ بعد از آن؛ یعنی از سال ۱۳۶۱ عملیات‌های «رمضان»، «والفجر مقدماتی»، «والفجر یک»، «خیبر» و «بدر»، علی‌رغم برخی از دستاورد‌هایی که داشتند، دوره سختی را در کشور نسبت با جنگ ایجاد کرده بودند؛ اما بعد از عملیات «والفجر ۸»، در عین حال که ما از این شرایط سخت عبور کردیم، سرآغاز دوره‌ای شد که اعتماد به نفس ناشی از آن، این باور را ایجاد کرد که باید تکلیف جنگ مشخص شود.

فضای جنگ بعد از عملیات «والفجر ۸» به‌طور کلی تغییر کرد/ فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت

ایزدی افزود: ماهیت جنگ و صلح، ماهیت سیاسی است؛ یعنی بایستی در حوزه سیاسی برای جنگ تعیین تکلیف می‌شد که قطعاً بدون ابزار نظامی به‌ویژه با دشمنی که ما با آن هم‌مرز بودیم، این موضوع محقق نمی‌شد و اراده نظام بین‌الملل و قدرت‌های بزرگ هم بر این مدار نبوده است؛ بنابراین باید یک اقدام نظامی مشخص و دارای چارچوب، همراه با دستاوردی روشن بایستی به دست می‌آمد که در مذاکرات سیاسی قابل ارائه باشد.

وی ادامه داد: حوادث سال ۱۳۶۴ که ادامه آن به بهار و تابستان سال ۱۳۶۵ می‌رسد، از جمله بازپس‌گیری مهران که به‌معنای شکست استراتژی «دفاع متحرک» عراق بود، یا مثلاً عملیات «کربلای ۳» در البکر و الأمیه؛ موجب بازیابی روانی و ذهنی عموم جامعه و درک سیاستمداران نسبت به قابلیت‌ها و توان نیرو‌های مسلح به‌ویژه سپاه شد؛ لذا در چنین شرایطی، اندیشه انجام یک عملیات سرنوشت‌ساز ایجاد شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فتح «فاو» مانند فتح «خرمشهر» اهمیت داشت بیشتر بخوانید »

نیازمند جمع آوری تاریخ شفاهی همه نقش آفرینان حوزه مقاومت هستیم

نیازمند جمع‌آوری تاریخ شفاهی همه نقش‌آفرینان حوزه مقاومت هستیم


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: تاریخ شفاهی بخشی از ادبیات پایداری و از حوزه‌های تخصصی ادبیات است که به ویژه در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به اوج خود رسید و با بروز مدافعان حرم شکل گرفت. آنچه تاریخ شفاهی را در ادبیات به ویژه شاخه ادبیات پایداری مهم کرده است پرداختن به جزئیات و ثبت در تاریخ مقطعی است که می‌تواند گره‌های بزرگی را در بحث پژوهش‌های تاریخی باز کند.

در ادامه نشست‌های اهمیت پژوهش در ادبیات دفاع مقدس که با همکاری مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد پای صحبت‌های کامور بخشایش از نویسندگان و پژوهشگران دوران دفاع مقدس نشستیم تا به بررسی میزان تأثیرگذاری داستان و رمان در تبیین فرهنگ مدافعان بپردازیم.

پیش از این بخش‌هایی از مصاحبه منتشر شده است و همینک بخش پایانی آن را می‌خوانید.

سریع نویسی آفت کتاب‌های پایداری است/ از ابتدا باید در بعد سوژه یابی فکر شود

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: برخی از نویسندگان در بیان خاطرات به سراغ نوشته‌های دیگران می‌روند یا با یکی دو تلفن سطحی خاطرات را جمع آوری کرده و پژوهشی برای آن انجام نمی‌دهند. به نظر شما یک نویسنده باید چه حرکت‌هایی انجام می‌دهد و قبل از اینکه کار را شروع کند چه کند که اثر او سطحی نباشد.

بخشایش: به طور کلی می‌گویم نویسندگان مختلفی در این زمینه با اهداف مختلفی کار و تلاش می‌کنند، اما عمده هدف تبیین ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس است. در این بین برخی گمان می‌کنند از ادبیات پایداری و دفاع مقدس که می‌توان کاسبی کرد لذا هر کتابی را بدون اینکه فرایند لازم صورت بگیرد تولید و منتشر می‌کنند. متاسفانه تولید انبوه کتاب‌های این چنینی آفت هستند و آسیب جدی به ادبیات دفاع مقدس می‌زنند.

از همان ابتدا باید در بعد سوژه شناسی دقت صورت بگیرد که ما به چه علت و چه عنوانی یک سوژه را انتخاب می‌کنیم، فرایند انتخاب سوژه باید چگونه باشد، اگر قرار است یک سال، دو سال، پنج سال وقت خود را برای کار بر روی سوژه بگذاریم چه چیزی حاصل می‌شود. ما باید برای کار از یک سری ابزار‌ها بهره ببریم که این ابزار‌ها در قالب کلاس‌ها و فراگیری دوره‎‌ها کسب می‌شود. فن مصاحبه گرفتن یک فن حرفه‌ای و هنر است. هنرمندی می‌خواهد که پندین جلسه با یک خانم یا آقا به گفتگو بنشینی و اطلاعات زندگی او را اخذ کنی. جلب اعتقاد راوی هنرمندی می‌خواهد که محرمانه‌ترین مسائل زندگی را مطرح کند.

کتاب خاطره نگاری پژوهش‌های پنهان دارد، همه پژوهش‌های آن در متن است، گر متن با پژوهش همراه باشد اثرگذار و مستند می‌شود. خاطره نگاری یک سویه ادبیات دارد و یک سویه تاریخ، بخش تاریخی‌اش باید مستند نگار و بر پایه اسناد باشد.

سریع نویسی می‎تواند یک آفت باشد که ما در ادبیات مقاومت و پایداری هم آن را داریم. تلاش برای تولید هرچه سریعتر یک اثر، باعث می‌شود که اثر نپخته مثل برنجی که آدم تلاش می‌کند سریعتر به دست بیاید، ولی نپخته می‌ماند است.

من معتقدم کتاب‌هایی که معمولاً در جامعه ارزش و جایگاه واقعی خودشان را پیدا می‌کنند حتماً این فرآیند‌ها و راستی آزمایی‌ها را طی کرده‌اند.

نیازمند جمع آوری تاریخ شفاهی همه نقش آفرینان حوزه مقاومت هستیم

نیازمند جمع آوری تاریخ شفاهی همه نقش آفرینان حوزه مقاومت هستیم

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌مقدس: امروزه مراکز و موسسات مختلفی اقدام به جمع آوری تاریخ شفاهی فرماندهان دوران دفاع مقدس کرده‌اند، در کنار این بحث جمع آوری تاریخ شفاهی فرماندهان حوزه مقاومت را هم پیگیری می‌کنند، به نظر شما امکان تجمیع این خاطرات هست؟

بخشایش: من اول این ضرورت را بگویم که بله، هم تبیین خاطرات فرماندهان دوران دفاع مقدس ضروری است و هم فرماندهان مقاومت. الان یک کتابی منتشر شده به نام «صبح شام» که روایت آقای امیرعبداللهیان از واقعه و اتفاقات کلی مربوط به سوریه است. این کتاب هم در جایگاه خودش لازم است. روایت یک شخص از فاطمیون هم لازم است و روایت حاج قاسم هم از بالا لازم است. روایت نگاری یعنی اینکخه چراغ قوه بگیریم و به محل تاریک بتاباتیم و نقش هرکس را در آن ببینیم. روایت آن رزمنده در جایگاه خودش و آن فرمانده و آن دیپلمات مهم است. ادبیات پایداری و مقاومت باید همه این‌ها را در کنار هم داشته باشد.

تاریخ شفاهی یک روش است. روش در حوزة تاریخ‌نگاری است. خاطره تا به تاریخ شفاهی برسد، یک شرایطی را باید طی کند و تاریخ شفاهی هم تا به تاریخ‌نگاری رسمی برسد، یک مراتبی و مراحلی را باید طی کند. خاطره روایت خشک وخالی یک فرد از یک حادثه است. این خاطره اگر غنی‌سازی بشود، اگر با اسناد و مدارک همراه بشود و با رقابت‌های متعدد تقابل و تعامل داشته باشد، به تاریخ شفاهی تبدیل می‌شود. تاریخ شفاهی تفاوتش با خاطره در چند مسئله است. یکی اینکه خاطره معمولاً شخص‌محور است، اما تاریخ شفاهی موضوع‌محور است. ما در تاریخ شفاهی معمولاً دنبال داده هستیم نه دنبال احساسات فرد.

برای رسیدن به قله هنوز کار هست/ نگاه مثبتی به آثار مدافعان حرم دارم

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌ مقدس: دومین دوسالانه شهید همدانی برگزار شد و کتاب‌هایی در حوزه تاریخ شفاهی و خاطره تولید شده است، آیا این کتاب‌ها تاثیرگذاری داشته و آن‌ها را چطور می‌بینید.

بخشایش: کلیت نگاهم به آثار این دوره از جشنواره وقتی با آثار تولید شده مقایسه می‌کنم، نگاه مثبتی است. گرچه نقد‌هایی هم بر تولیدات وجود دارد، اما به هرحال به نظر می‌رسد که بحث توجه به مدافعان حرم جریانی را در متن جامعه ایجاد کرده که توجه به سبک زندگی شهدا و الگوسازی از آن‌هاست و این حرکت مثبتی است. اما اگر بخواهیم نگاه کارشناسانه داشته باشیم راه برای رسیدن به قله وجود دارد.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نیازمند جمع‌آوری تاریخ شفاهی همه نقش‌آفرینان حوزه مقاومت هستیم بیشتر بخوانید »