مریم رجوی

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: نگاهی به عملکرد سیاه منافقین در دهه پرفراز و نشیب ۶۰، نشان می‌دهد که تار و پود کارنامه ننگین و سیاه آن‌ها با جنایت، آدمکشی، بمب‌گذاری، ترور و فساد بافته شده هست؛ به‌طوری که آن‌ها از همان دوران دهه ۶۰ تا به امروز، جزو منفورترین افراد نزد ملت ایران به‌شمار می‌روند.

منافقین در مسیر اهداف استکبار جهانی و با خیال خام براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به دنبال «فاز سیاسی» خود که با فتنه، آشوب و نیرنگ همراه بود، «فاز نظامی» خود را نیز در سه مرحله، در پیش گرفتند؛ چراکه آن‌ها با شکست بنی‌صدر با «بن بست» جدی سیاسی ـ تشکیلاتی مواجه شدند؛ بنابراین چنین می‌پنداشتند که اگر بتوانند جامعه را به آشوب بکشانند و جنگ داخلی راه بیاندازند و از سویی دیگر نیز مهره‌های کلیدی نظام و چهره‌های خدوم و انقلابی را حذف کنند، می‌توانند از این بن‌بست سیاسی ـ تشکیلاتی نجات پیدا کرده و قدرت را تصاحب کنند.

هدف از مرحله اول فاز نظامی منافقین را می‌توان نابودی مهره‌های کلیدی و کادر‌های عالی تصمیم‌گیرنده نظام جمهوری اسلامی دانست که آن‌ها در جزوه‌ای تحت عنوان «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» به آن اشاره کرده و نوشته بودند: «برای از بین بردن ثبات‌یافتگی رژیم با انهدام نیرو‌های عالی تصمیم‌گیرنده‌اش، در این مرحله نابودی کادر‌های استراتژیک دارای تقدم مرحله‌ای بوده و انهدام بدنه نظامی (مرحله دوم) را تحت‌الشعاع قرار داده…» همچنین در این جزوه آمده هست: «در این مرحله حرکت از بالا به پایین هست».

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

هدف از مرحله دوم فاز نظامی منافقین نیز انهدام بدنه نظامی رژیم بود و در جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» در پاسخ به این سوال که بدنه نظامی رژیم کیست و چه کسانی را در بر می‌گیرد؟ نوشته شده بود: بدنه نظامی رژیم در این شرایط (شرایط دهه ۶۰ خصوصاً جنگ تحمیلی) پاسداران، کمیته‌ها، انجمن‌های ضداسلامی، جهاد سازندگی، نهاد‌های اجتماعی رژیم و… که علاوه‌بر مسلح بودن، به گسترش اختناق پرداخته‌اند، به‌طور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیرو‌های خلق پرداخته‌اند». همچنین درباره نوع حرکت در این مرحله نیز در جزوه مذکور آمده بود: «در این مرحله، لزوم حرکت همه‌جانبه و گسترده نیرو‌های انقلاب از پایین به بالاست؛ یعنی با نابود کردن پایه‌های حاکمیت ضدخلق و عینیت نفوذ آن».

«مسعود رجوی» سرکرده منافقین درباره مراحل اول و دوم فاز نظامی این گروه تروریستی گفته هست: «مرحله اول فاز نظامی از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و تا تابستان ۱۳۶۱ طول کشید. این مرحله نوبت سران سیاسی بود. قبل از هر چیز شاه مهره‌ها هدف بودند. در این مرحله قرار بود که رژیم بی‌آینده شود و ثباتش را از دست بدهد و در عوض سازمان تثبیت شده و به عنوان جانشین رژیم اسلامی معرفی شود. مرحله دوم از تابستان ۱۳۶۱ تا پایان سال ۱۳۶۲ ادامه یافت. در این مرحله نوبت به تنه سرکوب‌گر نظام رسید، یعنی زدن سر انگشتان رژیم [مقصود رجوی از سرانگشتان رژیم نیرو‌های سپاه، بسیج، حزب‌اللهی و کلیه افرادی که به نحوی با جمهوری اسلامی ارتباطی داشتند، بوده هست] و این‌جاست که قطع دست و پای اجرایی رژیم اسلامی اهمیت پیدا می‌کند».

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

اما مرحله سوم از فاز نظامی منافقین، «آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه» عنوان شده بود؛ آن‌ها در انتهای مرحله‌بندی‌های خود، در همان جزوه یادشده نوشته بودند: «اگر دو فاز حرکت (سیاسی – نظامی) و دو مرحله استراتژیک فاز تکاملی نظامی نتواند این مرحله (مرحله سوم) را ایجاد کند و مطابق قانون‌مندی‌های اجتماعی حاکم بر شرایط حرکت آغاز نشود، آن‌وقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد».

گام اول؛ ترور مسئولان بلند‌پایه کشور

منافقین در مرحله اول از مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی، ابتدا در گام نخست، هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری شهید مظلوم آیت‌الله سید محمد بهشتی و ۷۲ نفر دیگر از یاران وی، از جمله ۲۷ نماینده مجلس شورای اسلامی و چهار وزیر کابینه دولت را به شهادت رساندند و تنها ۲ ماه بعد یعنی هشتم شهریور نیز با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری، «محمدعلی رجایی» رئیس‌جمهور و حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدجواد باهنر» نخست‌وزیر را به شهادت رساندند.

این جنایت‌کاران همچنین در ادامه جنایات ددمنشانه خود، دستان ناپاک خود را به خون تعدادی از نمایندگان مجلس، مسئولان کشور و ائمه جمعه آلوده کردند و آیت‌الله «سید اسدالله مدنی»، آیت‌الله «محمد صدوقی»، آیت‌الله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» و آیت‌الله «سید عبدالحسین دستغیب» را به شهادت رساندند؛ در واقع لبه تیز حملات آن‌ها در این مرحله، مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران بود و آن‌ها می‌خواستند از بالا به پایین حرکت کنند؛ یعنی ابتدا مقامات درجه اول جمهوری اسلامی و سپس مراحل بعدی را اجرا کنند.

جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم از دست دادن شخصیت‌های برجسته و سرمایه‌های بزرگی نظیر شهید آیت‌الله بهشتی، شهید رجایی و شهید حجت‌الاسلام باهنر و روحانیون معظمی که در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند، نه‌تنها ضعیف و ثبات سیاسی آن متزلزل نشد؛ بلکه همان‌طور که امام امت فرمودند «بکشید ما را ملت بیداتر خواهد شد»، ملت بزرگ ایران با الهام از خون این شهیدان والامقام و با عزمی راسخ‌تر، بر قدرت خویش افزوده و ثبات خود را مستحکم‌تر کردند.

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

گام دوم؛ انهدام بدنه نظامی کشور

منافقین در جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» در واقع منظور از «بدنه نظامی» یا «سرانگشتان رژیم» را هرکسی دانسته‌اند که در مقابل آن‌ها بایستد و دل او با عشق به اسلام و انقلاب اسلامی روشن شده باشد؛ اگرچه که آن‌ها بدنه نظامی رژیم را در این جزوه پاسداران، کمیته‌ها، انجمن‌های اسلامی، جهاد سازندگی، نهاد‌های اجتماعی رژیم و… عنوان کرده‌اند؛ اما در ادامه نیز بدنه نظامی را این‌گونه نیز گسترده‌تر کرده‌اند: «به‌طور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیرو‌های خلق پرداخته‌اند»؛ بنابراین منافقین در این جزوه ضمن برشمردن اعضای نهاد‌های انقلابی، این خصوصیت را به‌درستی به همه مردم مسلمان ایران انطباق داده و علناً قصد خود را در نابود کردن پایه‌های حاکمیت اسلامی برملا نمودند. 

«علی زرکش» یکی از سردمداران تبهکار منافقین، در پیامی خطاب به هواداران بازی‌خورده اهل‌نفاق گفته هست: «ضربات خود را هرچه بهتر و کاراتر بر پیکر دشمن فرود آورید. همه نهاد‌ها و موسسات و افرادی که سعی در تحکیم موقعیت خمینی دارند را هدف قرار دهید. به افراد و موسساتی که از نظر اقتصادی باعث تقویت رژیم می‌شوند، تهاجم کنید و در صورت امکان، اموال آن‌ها را مصادره کنید. کلیه افرادی که با بستن سلاح به کمر، به دفاع از رژیم می‌شتابند را هدف قرار دهید. همچنین نگذارید کسی مانع شما برای از هم دریدن رژیم شود».

کنارهم قرار دادن خطوط این پیام و رهنمود‌های آن و همچنین تبلور عملی جنایات منافقین و ترور‌های آن‌ها، تصویر روشنی از اهداف شوم منافقین را نشان می‌دهد که دیگر صحبت بر سر نیرو‌های سپاه، کمیته انقلاب اسلامی، دیگر نیرو‌های مسلح و نهاد‌های انقلابی همچون جهاد سازندگی نبود؛ بلکه همه افراد و موسساتی که به هر عنوان، چه مسلح و چه غیرمسلح و به هر ترتیب، چه سیاسی و چه اقتصادی از انقلاب اسلامی حمایت می‌کنند را شامل می‌شود.

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

منافقین از این رو، ضمن همکاری با دشمنی که جنگ را بر ما تحمیل کرده و هزاران نفر از مردم را به خاک و خون کشیده بود و خیانت‌های متعدد در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل در قامت ستون پنجم دشمن، در کوچه‌ها و خیابان‌های کشور نیز با بی‌رحمی زایدالوصفی به مردم حزب‌اللهی حمله کرده و با عنوان «عملیات انقلابی»، آن‌ها را به شهادت می‌رساندند؛ از کسانی که در مغازه خود تصاویر امام خمینی (ره) و یا آیات عظام نصب کرده بودند تا کسانی تصویر امام امت را همراه خود داشته و یا حتی چهره‌ای مذهبی داشتند؛ چراکه در منطق آن‌ها، همه این افراد جزو «بدنه نظامی» جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آمدند.

همچنین بمب‌گذاری در اماکن و معابر عمومی، پرتاب بمب و مواد آتش‌زا به منازل مردم، سرقت مسلحانه بانک‌ها و آتش‌زدن و سرقت وسایل نقلیه مردم و حتی وسایل نقلیه عمومی، از دیگر اقدامات منافقین در راستای گام دوم فاز نظامی آن‌ها بود که آن‌ها را نیز عملیات انقلابی عنوان کرده در منطق باطل آن‌ها، سرقت سرمایه‌های ملت و وسایل نقلیه آن‌ها نیز «مصادره انقلابی» نامیده می‌شد.

گام سوم؛ آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه

منافقین براساس جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی»، به‌زعم باطل خود پس از طی کردن مراحل اول و دوم، مرحله سومی را با عنوان «آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه» برنامه‌ریزی کرده و در توضیح آن اعلام کرده بودند که اگر مراحل اول و دوم طی شده و شرایط برای اجرای مرحله سوم به‌وجود نیامد، «آن‌وقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد»؛ این درحالی هست که پس از طی شدن مراحل اول و دوم مبارزه آن‌ها در فاز نظامی و ریخته شدن خون بزرگانی همچون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و… و همچنین شهادت فجیع هزاران نفر از مردم بی‌گناه، منافقین در اقداماتی نظیر عملیات «فروغ جاویدان» سعی کردند تا به‌گونه‌ای مرحله سوم مبارزه خود در فاز نظامی را محقق سازند؛ اما سرانجامِ همه خیانت‌های آن‌ها، غیر از نابودی، رسوایی و شکست، دستاورد دیگری برای منافقین نداشت که این موضوع تحقق وعده‌ خداوند متعال درباره اهل نفاق هست.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی بیشتر بخوانید »

حمله عصبی سرکرده گروهک تروریستی منافقین/حال رجوی وخیم است

حمله عصبی سرکرده گروهک تروریستی منافقین/حال رجوی وخیم است


یک منبع آگاه در پاریس، از وضعیت وخیم جسمانی مریم رجوی سرکرده ۷۰ ساله گروهک تروریستی منافقین خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وی افزود: رجوی عصر امروز(شنبه) حین بازگشت از پاریس به سمت مقر خود در «اور سورواز» دچار حمله عصبی شدید شده و بلافاصله به بیمارستان انتقال یافته است.

این منبع آگاه تاکید کرد: وضعیت سرکرده گروهک وخیم گزارش شده و تیم حفاظت رجوی برای جلوگیری از نشت هرگونه خبر پیرامون او، بشدت در حال آماده باش هستند.

وی با بیان اینکه سرکرده گروهک تروریستی منافقین دچار بیماری روماتیسم، سرطان روده و بیماری عصبی است، گفت: سال ۱۴۰۱ نیز حمله عصبی سرکرده گروهک موجب دو هفته غیبت کامل او شد.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله عصبی سرکرده گروهک تروریستی منافقین/حال رجوی وخیم است بیشتر بخوانید »

روایتی از جنایت منافقین؛ از سوراخ کردن دندان با «دریل صنعتی» تا «کشیدن ناخن‌های پا»

از سوراخ کردن دندان با «دریل صنعتی» تا «کشیدن ناخن‌های پا»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار جامعه دفاع‌پرس، سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سه‌شنبه (۸ خرداد) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین «دهقانی» و مستشاران دادگاه «مرتضی تورک» و «امین ناصری» و «وزیری» نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی آغاز شد.

در این جلسه یکی از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت؛ هویت و چهره این شخص به دلیل اینکه بارها توسط منافقین به مرگ تهدید شده، محفوظ است.

وی در مورد وحشت آفرینی و ترور در سازمان مجاهدین خلق اظهار داشت: اقدامات خشن سازمان نه منحصر به جمهوری اسلامی است و نه منحصر به یک زمان خاص. من ۲۲ سال عضو سازمان بودم و تجربه زیستن با اعضای آن را دارم. هیچ زمانی مشاهده نکردیم که مریم رجوی به سوال خبرنگاری پاسخ دهد مگر اینکه سوالات از پیش تعیین شده و عضو سازمان باشد.

وی ادامه داد: در اوایل انقلاب مشاهده می‌کردیم که اعضای سازمان مجاهدین با لشکرکشی خیابانی قصد داشتند دیده شوند. مسعود رجوی معتقد بود اگر اعضای سازمان فقط در خیابان‌ها تردد کنند همان لحظه دیده و از ذهن مردم پاک می‌شوند، اما اگر خشونتی رخ دهد و خونی ریخته شود مردم تا چند روز از حضور مجاهدین صحبت می‌کنند و دیرتر فراموش می‌شوند. در برهه‌ای که دیگر این خشونت‌ها راه به جایی نبُرد، مسعود رجوی تئوری ترور سران و سر انگشتان انقلاب را مطرح کرد. مسعود رجوی معتقد بود قدرت را باید به هر طریقی به دست آورد.

این عضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق ادامه داد: تمرین‌های نظامی سازمان در عراق در روستا‌هایی انجام می‌شد که هوادار جمهوری اسلامی بودند و رژیم صدام به مجاهدین گفته بود که اگر می‌خواهید عملیات نظامی واقعی انجام دهید، در این روستا‌ها انجام دهید و جنایات سازمان منحصر به مردم ایران نبود. در عملیات مرصاد مسعود رجوی زمانی که مردم در حال فرار بودند علیه سازمان شعار دادند و اعضای سازمان شروع به تیراندازی به سمت مردم کردند که یک نفر هم کشته شد. همان زمان مردم از ترس شعار خود را تغییر دادند و شعار «درود بر رجوی» را فریاد زدند. بعد از این عملیات مسعود رجوی بار‌ها در سخنرانی‌های خود اعلام کرد که خشونت، قدرت و هوادار به همراه دارد و ما از این قدرت کم استفاده کرده‌ایم.

این عضو جدا شده از سازمان گفت: سازمان نسبت به اعضای خود هم خشونت داشت؛ زمانی که سازمان نسبت به من مشکوک شد، بنده را ۷ ماه زندانی و با روش‌هایی چون کشیدن ناخن و سوراخ کردن دندان با مته مورد شکنجه قرار گرفتم.

وی گفت: در یک برهه زمانی سازمان به اعضا مشکوک شد و آن‌ها را می‌کشت و ادعا می‌کرد که جمهوری اسلامی کشته است. بعد از دستگیری من، سازمان دیگر به من اعتماد نداشت و اجازه حضور در جمع اعضا را نمی‌داد.

این عضو جداشده سازمان بیان کرد: در زمانی که در زندان بودم، بنده را سر و ته آویزان کردند و غذا را روی زمین می‌ریختد و دندانم را سوراخ و سیم داخل آن می‌کردند. در خارج از کشور هم به اعضای جداشده سازمان حمله کردند. زمانی که پلیس فردی که به اعضا حمله کرده بود را دستگیر کرد، اعتراف کرد که برای این کار پول دریافت کرده است.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از سوراخ کردن دندان با «دریل صنعتی» تا «کشیدن ناخن‌های پا» بیشتر بخوانید »

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟


رییس دادگاه منافقین در جلسه آخر این دادگاه از دولت‌ها خواستار شد با اولویت دادن به امنیت مردم خود، در استرداد اعضای منافقین به جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، گروهک تروریستی منافقین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنی‌صدر به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سال‌ها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است. کارنامه جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل می‌شود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.

در کارنامه این گروهک تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیت‌های سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیت‌های سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیت‌الله دستغیب، آیت‌الله قدوسی و آیت‌الله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هسته‌ای از دیگر اقدام‌های تروریستی این گروهک است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروهک از سال گذشته آغاز شده است.

نخستین جلسه دادگاه اعضا و سرکرده‌های گروهک تروریستی منافقین سه‌شنبه ۲۱ آذر در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد و طی ۱۰ جلسه تا پایان سال گذشته ادامه یافت.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

متهمان پرونده

تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین)، مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسیایی، زهرا مریخی آهنگر کلایی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی صفت، مهدی خدایی صفت، عباسعلی داوری فیضی پور آذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، محمد طریقت منفرد، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمانیان، محسن سیاه کلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم، ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلنار جواهری ساعتچی، مهریان حاجی نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی منجیلی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی، نیکو خائفی اشکذری، عذرا علوی طالقانی، جمیله ابریشم چی، محمود قجر عضدانلو، بدری پورطباخ و محمد جواد قدیری مدرسی از متهمان حاضر در این پرونده هستند.

فرهاد الفت، رؤیا احمدی موسوی، بهزاد نظیری، فرشته یگانه، معصومه بلورچی، یاسر جهان نژادی، فائزه خیاط حصاری محمدی، صالح رجوی، محمد سادات خوانساری، پرنیان سرآمد، حکیمه سعادت نژاد، حمیده شاهرخی امیری، ثریا شهری، پروین صفایی، محمود فخارزاده، عشرت محبت کار، علیرضا معدنچی، عباس میناجی مقدم، حمیدرضا اسحاقی، علیرضا امام جمعه، اسدالله اوسطی، فاطمه آدرسی، مصطفی آسیفی، زهره بنی جمالی، محمود بنی هاشمی، اسدالله بهرامی، علیرضا بهرامی، عزیز اله پاک نژاد، مهرافروز پیکر نگار، مریم حاج خانیان، احمد حنیف نژاد، پرویز خزایی، حسین دادخواه، فاطمه داوران، حسین ربوبی خبوشانی، سپیده ابراهیمی، بیژن رحیمی، آزاده رضایی، هادی روشن روانی، محمد سادات دربندی، فریدون سلیمی، عباس شاکری، سهیلا شعبانی، احمد شکرائی، سهیلا صادق، مهران صادق، طاهره ضیایی، کبری طهماسبی، رقیه عباسی، زهره عطریانفر، مهری علیقلی، مرتضی فخار، سید اسدالله فقیه دزفولی، ایرج فیض بوسجینی، پرویز کریمیان سیچانی، احمد گلپایگانی، فرید ماهوتچی حسینی، مهدی مددی الموسوی، سید محمود احمدی علون آبادی، سید جواد احمدی علون آبادی، اسماعیل مرتضایی، محمود معیری، رقیه ملک محمدی، حسن نظام الملکی، نسرین نظری علی آبادی، علی هادی زاده و الله کرم هوشنگی متهمان این پرونده هستند.

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟

دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) به صورت علنی برگزار شد، و تاکنون دو جلسه از دور جدید دادگاه با حضور اهالی رسانه و خانواده شهدای حوادث تروریستی تشکیل شده است.

خط و نشان برای سازمان‌های بین‌المللی و اینترپل

قاضی دهقان در یازدهمین جلسه دادگاه منافقین اظهار کرد: به سازمان‌های بین‌المللی و اینترپل و دستگاه‌های قضائی و انتظامی کشورها بیان می‌کنم اکنون برای ۱۰۴ متهم با کیفرخواست صادره در دادگاه صالح رسیدگی به پرونده‌ای در جریان قرار دارد که متهم به جنایاتی بیش از یک قتل هستند.

وی ادامه داد: اما اکنون ۱۰۴ نفر که متهم به پوست کندن زنده افراد و بمب‌گذاری هستند، نباید پیشگام شوند و از نهادهای صالح خود خواستار استرداد و خروج این افراد از کشورشان است تا تعیین تکلیف نهایی متهمان با این اتهامات در دادگاه صورت گیرد؛ دادگاهی که متهمان آن آزادانه حق انتخاب وکیل را دارند.

قاضی افزود: به مردم آلبانی و برخی کشورهای اروپایی اعلام می‌کنم اکنون افرادی که برای آن‌ها کیفرخواست صادر شده است و دادگاهی با بهره‌مندی از حق انتخاب وکیل برای دفاع از اتهامات انتسابی در وجود دارد؛ عملی که به نظر می‌رسد دولت‌های این کشورها آن‌ها را نسبت به این موضوع آگاه نکردند.

رئیس دادگاه ابراز امیدواری کرد دولت‌ها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد آن‌ها به جمهوری اسلامی ایران، اقداماتی را در راستای منافع ملی خود انجام دهند.

باید اصحاب رسانه جنایات گروهک منافقین را رسانه‌ای کنند

در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت.

حکیم زاده حسینی متن لایحه آماده شده را تقدیم دادگاه کرد و گفت: اصحاب رسانه باید جنایات گروهک منافقین را رسانه‌ای کنند.

قاضی در تذکر به این وکیل بیان کرد: دادگاه هنوز واژه جنایت و جرم را به کار نبرده است و در کیفرخواست از واژه اتهامات استفاده شده است، هنوز دادگاه هیچ قضاوتی نکرده است.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

جنایات منافقین کمتر از جنایات امروز غزه نیست

در ادامه حکیم‌زاده حسینی، وکیل شکات پرونده گفت: آنچه از این حوادث بر می‌آید نشان می‌دهد جنایاتی رخ داده است که هر کس توصیف آن را بشنود کلامی غیر از این نمی‌تواند بگوید، از نظر وجدان عمومی اصحاب رسانه تکلیفشان این است که موارد را انعکاس دهند. آنچنان که امروز می‌بینیم در جنایات غزه وجدان‌ها بیدار شده است و همه موضع‌گیری می‌کنند.

وی ادامه داد: اتفاقی که در این چهل و چند سال گذشته در ایران به دست جنایتکاران تروریست سازمان مجاهدین خلق رخ داد کمتر از آن چیزی نیست که امروز در غزه می‌بینیم. ما با افرادی مواجه هستیم که حد اعلای جنایت و خیانت را در مورد کشور خود و منافع ملی خودشان به کار بردند.

وکیل برخی از شکات پرونده با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه هم‌رتبه‌های او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است.

وی ادامه داد: سوال بی‌پاسخ از سوی اعضای گروهک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا، اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آن‌ها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.

قاضی دهقانی پرسید: در چه سالی این اتفاق رخ داده است؟

وکیل گفت: در سال ۱۳۵۰ و مستنداتی که از سال ۱۳۵۱ وجود دارد درباره عفو مسعود رجوی وجود دارد. مکاتبات ساواک درباره مسعود رجوی به تاریخ فروردین سال ۱۳۵۱ وجود دارد.

قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد می‌خواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟

وکیل پاسخ داد: بله.

قاضی خطاب به وکیل پرونده گفت: مستشار دادگاه تقاضا دارد موضوع عفو بیشتر تبیین شود و توضیحات بیشتری داده شود؟ آیا حسب ادعای شما این فرد از عوامل ساواک است یا متهمی بوده که حکومت وقت وی را عفو کرده است؟

وکیل شکات گفت: طبق نامه ارتشبد نصیری، مسعود رجوی از عوامل اصلی و سرکردگان سازمان در دهه ۵۰ بوده است و به این واسطه در کنار سایر سرکردگان این سازمان محکومیت قطعی به اعدام دارند. طبق مکاتبات رجوی یک استثنا و یک نور چشمی ساواک بوده و به رغم محکومیت قطعی اعدام درخواست عفو و تخفیف مجازات برای وی داده شده است.

با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغ‌التحصیل رشته شرق شناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تألیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آل احمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق پرداخته‌ام.

تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکل‌گیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریان‌های انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.

این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تأیید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود، اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آن‌ها از جامعه‌شناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.

وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آن‌ها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم می‌دانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین می‌دانستند.

تبراییان با بیان اینکه اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، اظهار داشت: به نظر می‌رسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود، زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمی‌شد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگه‌های مارکسیسم در جزوه‌های رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت.

تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

در جلسه دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات منافقین که در روز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) برگزار شد، قاضی دهقانی با علنی اعلام کردن جلسه دادگاه گفت: پرونده‌ای مشتمل بر کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد اتهامات ۱۰۴ سرکرده گروهک منافقین و شخصیت حقوقی سازمان به دادگاه واصل شد که شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران طبق قانون در حال رسیدگی به این پرونده است.

قاضی بیان کرد: به کشورهایی که میزبان متهمان این پرونده هستند تذکر می‌دهیم، میزبانی از این متهمان برابر کنوانسیون‌ها بین‌المللی مبارزه با تروریسم جرم محسوب می‌شود و برخی از این کشورها مانند فرانسه نسبت به میزبانی متهمان این پرونده که متهم به اقدامات تروریستی و جنایت علیه بشریت هستند، تجدید نظر کنند و نسبت به استرداد آن‌ها مطابق اعلان قرمز صادر شده با سازمان‌های بین‌المللی همکاری کنند. همچنین مردم کشور آلبانی به دلیل اینکه میزبان متهمان این پرونده است، استرداد آن‌ها را به ایران را از دولت خود پیگیری کنند.

در ادامه قاضی از حکیم زاده وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.

در ادامه حکیم‌زاده وکیل شکات گفت: در در بازه زمانی سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب می‌شود، اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی و رویکردهای لیبرالی بود و در حوزه اعتقادی جز گروه‌های اسلام‌گرا محسوب می‌شدند و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بودند.

در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیست شدن سازمان حرکت کردند؟

وکیل در ادامه پاسخ داد: آنچه به عنوان تغییر ایدئولوژی در کیفرخواست به آن اشاره شده است این است که تغییر ایدئولوژیک توسط تقی شهرام صورت نگرفته است. بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی صورت نگرفته است، تقی شهرام نقاب سازمان به اسلام گرایی را در دوره‌ای از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.

قاضی گفت: یعنی کتاب‌هایی که قبل از سال ۵۰ نگارش شده است در سازمان و منتشر شده ریشه‌های مادی‌گرایی داشته است؟

وکیل شکات گفت: سازمان مجاهدین به جهت اینکه در حال عضوگیری بوده پوسته و تفکر اسلامی را مطرح کرده و جوانان مسلمان و اسلام‌گرا را جذب کرده در یک مرحله تقی شهرام نه تنها تغییر ایدئولوژی بلکه روتوش برداری از سازمان را اجرایی کرده است.

قاضی پرسید: آیا کسانی بودند که در برابر این مادی گرایی مقاومت کرده باشند؟

وکیل گفت: در کتاب خاطرات احمد احمد که همراه با همسرش یکی از افراد جدا شده از سازمان مجاهدین است و اعتقادات محکمی داشتند و با هدف مبارزه با طاغوت وارد مجموعه سازمان شده و با تحریکات رؤسای سازمان آن‌ها به مبارزه دعوت شده‌اند.

وکیل شکات گفت: اعضای سازمان تا آنجا که می‌توانستند اعتقادات مذهبی را کمرنگ کنند و در نهایت به سمت حذف افراد می‌آوردند که حذف همسر احمد احمد از جمله اقدامات آن‌ها است. مسعود رجوی وقتی احمد احمد در زندان بوده است همسرش را به خارج از شهر دعوت می‌کند که در کتاب‌ها سه بار عنوان شده است و خواسته‌ای را مطرح می‌کنند که از سوی او رد می‌شود؛ و این برخورد سبب می‌شود در زمان آزادی احمد احمد در زندان است اجازه ملاقات با همسرش را نداشته باشد.

وکیل شکات در ادامه قرائت لایحه گفت: به تدریج سازمان مارکسیست را به عنوان مشی اعتقادی خود عنوان کرد، انحراف ایدئولوژیک سازمان به واسطه تقی شهرام ایجاد شد مهدی که از سوی سازمان توسط افراد نفوذی صورت گرفت و متوجه مقاومت افرادی، چون احمد احمد در برابر تغییر ایدئولوژیک شدند، ساواک با استفاده از مسعود رجوی به عنوان منجی مبارزه با مواضع مارکسیستی تقی شهرام در سازمان برجسته می‌کند. درحالیکه آنچه رجوی بیان می‌کند نیز ریشه‌های مادی‌گرایانه داشته و چهره‌ای دیگر از مارکسیست است؛ که به واسطه ساواک طراحی شده است.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

در ادامه کارشناس مبانی اعتقادی علی صداقت به جایگاه حاضر شد.

علی صداقت با حضور در جایگاه گفت: در مورد سازمان موسوم به مجاهدین خلق که آن را سال‌ها به عنوان سازمان منافقین می‌شناسیم باید نکاتی را بدانیم. با سازمانی طرف هستیم که در دهه‌های گذاشته جرایم خشن اعم از شکنجه قتل و ترور به کرات انجام و مشی عملی برای خود داشته است باید ابتدا مبانی اولیه آن را بدانیم چرا که در فلسفه هر عملی بر مبنای نظری است بایدها و نبایدها بر مبنای هست‌ها و نیست‌ها است.

وی گفت: آنچه از سوی سازمان در سال ۵۴ اعلام شده تا به امروز باقی مانده و ما همه این جنایاتی که می‌بینیم در این سال‌ها صورت گرفته است با همین مشی مسعود رجوی است که آمده و یک تفکراتی را اعلام کرده است. سازمان کتاب‌های متعدد اعتقادی را چاپ کرده است و از قدیمی‌ترین و مهمترین آن کتاب شناخت است که مانیفست اصلی این سازمان حساب می‌شود.راه انبیا کتاب دیگری است که مقوله وحی و نبوت را مورد بحث قرار داده است، کتاب مهم و مختصر دیگر برای شناخت افکار آن‌ها دینامیزم قرآن است همه تلاش این است که باید هویت این سازمان را بشناسیم.

صداقت گفت: کلمه‌ای بنام التقاط برای آن‌ها مطرح می‌شود در این مفهوم همه می‌گویند آن‌ها ویترین اسلام داشتند و چیزهای دیگر، اما ابتدا ما باید ببینیم چگونه بودند.

این کارشناس مبانی اعتقادی گفت: برخی معتقد مارکسیست‌ها و سوسیالیسم‌های مسلمان نما هستند، اسلام و مارکسیست و همچنین سوسیالیسم تناقض اعتقادی دارد.

وی ادامه داد: همه ما دیدیم که پرده‌ها کنار رفت و اکنون آنها در دامن لیبرالیسم و امپریالیسم قرار گرفتند. حتی اگر بگوییم اعضای سازمان کمونیست‌های مسلمان نما هستند باز هم قابل اطلاق نیست. کمونیست باید در کنار مردم باشد، اما در شعبانیه عراق در مقابل توده‌ها و در کنار دیکتاتوری بنام صدام قرار گرفتند. بنده تعبیری دارم و آن‌ها را ماکیاولیست‌های مسلمان نما و یا پراگماتیسم‌های مسلمان نما برای رسیدن به قدرت مسعود رجوی می‌دانم.

وی ادامه داد: هر عملی بر مبنای نظر است، اما نظر این‌ها بر مبنای عمل شده بود، یعنی منفعت سنجی کردند، روزی با نقاب کمونیست، روزی با اسلام، روزی با امپریالیسم؛ ما با بی‌هویت‌ترین گروهی که در تاریخ معاصر شکل گرفته از لحاظ مبانی فکری مواجه هستیم. امام خمینی (ره) تعبیر منافق را برای آن‌ها برگزیدن. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین دارد و در باطن کافر است. تعریف کلاسیک منافق است ما باید پدیده جدیدتری مواجه شدیم در موضوع مجاهدین کسانی که می‌گویند ما مسلمانیم. اعتقاد به توحید و الله و معاد دارد بعد خودش می‌گوید این الله و این دینی که من اسلام می‌دانمش این نیست که شما می‌بینیدش.

این کارشناس گفت: این صحبت مریم رجوی در میتینگی در پادگان اشرف در اوایل دهه هشتاد است که می‌گوید ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشتیم.

وی ادامه داد: ما وقتی بفهمیم به لحاظ اعتقادی با چه گروهی مواجه هستیم رفتارها و جنایت‌های آن‌ها نیز در کشتار ۱۷ هزار نفر قابل درک می‌شود.محسن زال در کتاب چریک مجاهدین خلق در زاویه با مسعود رجوی و اعتقاد او به خدا می‌گوید: خدای او (مسعود رجوی) تا از بین نرفتن امپریالیسم از تاریخ بیرون و به مثابه نابود است و پس از نابودی امپریالیسم هم مشخص نیست.

صداقت گفت: در صفر تا صد یکی دیگر از کتاب‌های آنها به نام تکامل، کلمه خدا در آن نیست. این کتاب یک سیر داروینیستی دارد که موضوعات این کتاب از جمله موضوعات مهم آنها در مانیفستشان است. اهل فن معتقدند این کتاب ترجمه درسنامه‌های مارکسیستی است. آنها خدا را همین قوانین طبیعت و قانون علیت می‌دانند. آنها اسم ماتریالیسم تاریخی را اصول شناخت دینامیک گذاشتند، اما به همان مبانی ماده گرایی معتقدند.

قاضی در ادامه به کارشناس مبانی اعتقادی گفت: چنانچه این‌ها اشهد ان لا اله الا الله بگویند به چه الله‌ای گواهی می‌دهند؟

صداقت گفت: الله آنها خارج از جهان ماده نیست و الله‌ای است که همان اصل علیت است آنها می‌گویند خارج از عالم ماده چیزی نداریم همان نگاه ماده‌گرایانه است.

صداقت گفت: کتاب‌های سازمان منافقین نشان می‌دهد که آنها یک نگاه کودکانه در دیدگاه‌های آنها وجود دارد و حتی الفبای مسائل اعتقادی را هم رعایت نمی‌کنند.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان مجاهدین خلق شدند

در ادامه حکیم‌زاده مجدد با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

حکیم‌زاده، وکیل شکات با حضور در جایگاه گفت: در بازه زمانی سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰، که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب می‌شود، جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان شدند. اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی بودند و این سازمان در حوزه اعتقادی جزو گروه‌های اسلام‌گرا محسوب می‌شد و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بود. از سال ۱۳۵۰ ساواک، سازمان مجاهدین را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و مؤسسان اصلی سازمان اعدام می‌شوند و زمینه برای حضور «مسعود رجوی» و «تقی شهرام» در هسته مرکزی سازمان مجاهدین فراهم می‌شود.

وی بیان کرد: در مرحله نخست با محوریت تقی شهرام، سازمان «مارکسیسم» را به عنوان مشی اعتقادی خود انتخاب می‌کند. انحراف ایدئولوژیک سازمان توسط تقی شهرام در سازمان ایجاد شد. در مرحله دوم ساواک با به‌کارگیری مهره دیگری به نام مسعود رجوی او را به‌عنوان منجی مبارزه به مواضع مارکسیستی معرفی می‌کند، اما تمام تحرکات سازمان به سمت مارکسیسم بود.

در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیسم شدن سازمان حرکت کردند؟

وکیل شکات در ادامه پاسخ داد: بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی در سازمان صورت نگرفته است و فقط تقی شهرام نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.

قاضی از وکیل شکات پرسید: آیا افرادی از اعضای سازمان وجود داشتند که با برداشته شدن نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مخالفت کرده باشند؟

وکیل شکات پاسخ داد: بله؛ «احمد احمد» یکی از افراد جداشده از سازمان مجاهدین خلق است. این فرد به‌همراه همسرش با هدف مبارزه با طاغوت عضو سازمان مجاهدین خلق شدند، زیرا ابتدا سازمان پایه دینی داشت. احمد احمد و همسرش هر دو با اعتقادات مذهبی وارد سازمان شدند و در برهه‌ای از زمان به کوتاه شدن آیه قرآن از آرم سازمان و حذف کامل آیه قرآن اعتراض کردند.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی شود

در ادامه علی صداقت کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

صداقت گفت: سازمان مجاهدین جنایات زیادی انجام داده است. باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی کنیم. این سازمان اعضای زیادی داشته است. مسعود رجوی در سال ۱۳۵۴ اعلام کرده که سازمان مجاهدین یک مشی و اعتقاد مستقل دارد؛ جنایاتی که رخ داده است بر اساس اعتقادات و با دستور مسعود رجوی بوده است.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین کتاب‌های زیادی را برای اعضای خود منتشر کرده است که یکی از این کتاب‌ها، کتاب «شناخت» است. این کتاب به عنوان اصلی‌ترین مشی اعتقادی سازمان محسوب می‌شد.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین ابتدا یک ویترین اسلامی داشت. برخی گفته‌اند که اعضای سازمان، مارکسیست‌های اسلام‌گرا هستند، اما در بررسی‌ها می‌بینیم که مارکسیسم با اسلام در تناقض است. سازمان منافقین ۱۷ هزار نفر از مردم ایران را شهید کرد و در ماجرای انتفاضه شعبانیه مردم عراق نیز مقابل توده مردم و در کنار صدام جنایت‌کار قرار گرفت. تمام این اتفاقات رخ داد تا مسعود رجوی به قدرت برسد.

این کارشناس مسائل اعتقادی گفت: در کتاب «شناخت» سازمان مجاهدین آمده است اگر ما بخواهیم به خدا اعتقاد پیدا کنیم، به خدایی نیاز داریم که در عمل به سود ما باشد در غیر این صورت باید به خدا شک کنیم. یکی از نکات مهم این است که ما با گروهی مواجه هستیم که در برهه‌های زمانی، ایدئولوژی خود را بر اساس کارهایی که قصد داشتند انجام دهند، تغییر می‌دادند. در برهه‌ای از زمان مارکسیسم را انتخاب کردند و یک زمانی اسلام‌گرا بودن عامل موفقیت سازمان بود، نقاب اسلام را بر چهره زدند؛ یک زمانی به سمت امپریالیسم رفتند. در حقیقت ما با بی‌هویت‌ترین سازمان از نظر مبانی فکری در عصر معاصر روبه‌رو هستیم.

صداقت افزود: امام خمینی (ره) در مورد سازمان مجاهدین خلق از تعبیر منافقین استفاده کرده‌اند. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین‌داری می‌کند، اما در باطن به دین اعتقادی ندارد. منافقین رسماً اعلام می‌کنند که ما به خدا اعتقاد داریم، اما خدای ما با خدای شما متفاوت است. مریم رجوی در اواخر دهه ۸۰ در جلسه‌ای اعلام می‌کند که ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشته‌ایم.

این کارشناس مسائل اعتقادی ادامه داد: «محسن زال» در کتاب «چریک مجاهد خلق» در رابطه با اعتقادات مسعود رجوی به خدا نوشته است: خدای مسعود رجوی تا از بین نرفتن امپریالیسم بیرون ایستاده است و بعد از نابودی امپریالیسم معلوم نیست این خدای نو ظهور چه نقش و کاربردی دارد.

صداقت گفت: در کتاب «تکامل» سازمان مجاهدین، که جز کتب اصلی این سازمان محسوب می‌شود، به تکامل عالم بر اساس نظریه داروین پرداخته شده، اما در هیچ جای این کتاب نامی از خدا برده نشده است.

صداقت بیان کرد: این کتاب در حقیقت ترجمه کتب مارکسیستی است.

صداقت ادامه داد: سازمان مجاهدین اعلام می‌کند که به توحید اعتقاد دارد، اما توحید آن‌ها با اعتقادات مردم متفاوت است. اعضای سازمان به دلیل اینکه مردم آن‌ها را کمونیست خطاب نکنند، اقدام به تغییر الفاظ و عناوین می‌کردند. در کتاب «مکتب راهنمای عمل» سازمان مجاهدین آمده است که فردی معتقد است که ابتدا کمونیسم را قبول کرده باشد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلام‌گرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند بود

در ادامه دادگاه حکیم‌زاده، وکیل شُکات در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: یکی از اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلام‌گرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند، بود. در فروردین‌ماه سال ۱۳۵۸ زمانی که مسعود رجوی و موسی خیابانی به‌عنوان نفرات اول و دوم سازمان شناخته می‌شدند، به خواست امام خمینی (ره) مبنی بر اعلام مبنای اعتقادی سازمان مجاهدین، اعضای این سازمان ضمن اعلام اینکه به اصول اسلام معتقد هستند، مبنای اعتقادی خود را اسلام اعلام می‌کنند. این در حالی است که دلایل زیادی مبنی بر مارکسیسم شدن سازمان قبل از این تاریخ وجود دارد.

حکیم‌زاده گفت: در مکالمات بین مسعود رجوی و موسی خیابانی در زندان آمده است که تئوری سازمان به نوعی تطابق بین اسلام و مارکسیسم است و باید بازنگری در مورد آن انجام شود. خدا در تئوری سازمان مانند کلاه است و می‌توان این کلاه را از سر برداشت بدون اینکه اتفاقی رخ دهد.

به افراد دارای تفکر مستقل در سازمان اجازه رشد داده نمی‌شد

وکیل شُکات گفت: در آبان سال ۱۳۵۵ دو نفر از اعضای سازمان به نام‌های «محمدقاسم عبدالله‌زاده» و «محسن طریقت» وارد هسته مرکزی سازمان شدند. از همان زمان بین تقی شهرام و محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت اختلاف ایجاد می‌شود. محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت طرح ترور شاه را مطرح می‌کنند که از سوی تقی شهرام مورد مخالفت قرار می‌گیرد. این در حالی است که ترور افراد اسلام‌گرا در دستورکار تقی شهرام قرار داشت.

حکیم‌زاده گفت: سران سازمان برای بقای خود به هر کاری دست می‌زدند. به طور کلی در سازمان به افرادی که دارای تفکر و شخصیت مستقل بودند، اجازه رشد داده نمی‌شد.

حکیم‌زاده در ادامه بیان کرد: سازمان مجاهدین با رویکرد قدرت‌طلبی مسعود رجوی اقدام به حذف فیزیکی افراد شاخص این سازمان می‌کرد که نمونه آن لو دادن خانه زعفرانیه در سال ۱۳۶۰ است، که منجر به حذف موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر اعضا شد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

اعضای زندانی دستگیر شده توسط ساواک به اعتمادی که به آن‌ها شده بود پشت پا زدند

در ادامه تبراییان، پژوهشگر تاریخ گفت: سازمان دارای دو عضو به نام‌های «تراب حق‌شناس» و «حسین احمدی روحانی» بود. تراب حق‌شناس با مدرک کارشناسی ارشد حقوق سرشناس‌ترین فرد تحصیل کرده سازمان بود. سازمان به واسطه این افراد با حزب بعث ارتباط برقرار کرد. در اواخر سال ۱۳۵۸ چندین نفر از سازمان حذف شدند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای زندانی سازمان که توسط ساواک دستگیر شده بودند، آزاد شدند. متأسفانه اعضای سازمان به اعتمادی که به آن‌ها شده بود پشت پا زدند و هزاران نفر را شهید کردند.

مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود

وی گفت: مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر به خارج از کشور فرار کرد. بعد از ۶ ماه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ شاهد لو رفتن خانه زعفرانیه بودیم. این خانه توسط اعضای سازمان لو رفت تا موسی خیابانی حذف شود. نفوذ موسی خیابانی بین افراد بیشتر از مسعود رجوی بود.

قاضی گفت: به نظر شما سازمان به اعضای خود خیانت کرده است؟

تبراییان گفت: مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود. مسعود رجوی حدود ۱۰ ماه بعد از اتفاق خانه زعفرانیه و کشته شدن اشرف ربیعی با دختر بنی‌صدر ازدواج کرد. بعد از آن مسعود رجوی با مریم رجوی ازدواج کرد در حالی که مریم رجوی همسر یکی از اعضای سازمان بود.

وی بیان کرد: سازمان ۳ عملیات مهم انجام داده است. یکی عملیات آفتاب در منطقه فکه بود. این عملیات ۸ فروردین سال ۱۳۶۷ رخ داد و حدود ۲۰ روز بعد شاهد حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران بودیم. عملیات دوم چلچراغ نام داشت و در شهر مهران انجام شد. بعد از این عملیات کنگره آمریکا از این سازمان مجاهدین را به رسمیت شناخت.

تبراییان گفت: در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۹ منطقه‌ای در عراق به نام عامریه بمباران شد. در پی این حادثه سازمان ۹۰۰ کودک را از اعضا خانواده آن‌ها جدا کرد و به اروپا فرستاد. این جنایات قابل پذیرش نیست. سازمان مجاهدین اعضای خانواده‌ها را از هم جدا می‌کرد. در این برهه زمانی سازمان در عراق دارای چندین زندان بود. سازمانی که برای اعضای خودش ۱۰ زندان تأسیس کرده بود با مردم عادی چه رفتاری می‌کرد.

وی بیان کرد: ما با افرادی مواجه هستیم که حتی اعضای خودش را هم به کشتن داده است و امیدواریم دولت عراق نیز به جنایات سازمان علیه مردم این کشور ورود کند.

در ادامه حکیم زاده وکیل شکات گفت: جنایات سازمان تنها به مردم ایران محدود نمی‌شد.

تا کنون دوازده جلسه از این دادگاه برگزار شده است و سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ نیز سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین، برگزار خواهد شد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟ بیشتر بخوانید »

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟


جایزه صلح نوبل طی سال‌های اخیر به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و طی سالهای گذشته در فهرست برندگان و نامزدهای دریافت این جایزه اسامی برخی از جنایتکاران به چشم می‌خورد!

به گزارش مجاهدت از مشرق، جایزه نوبل یکی از جوایزی است که بنا بود براساس عمل به وصیت کارخانه‌دار و شیمی‌دان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، به‌طور سالانه به دانشمندانی که بیشترین خدمت را به مردم در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات، اقتصاد و صلح کرده اند، اهدا شود.

در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز بنیاد نوبل داده شدند.کمیته نروژی نوبل قرار بود هر ساله جایزه صلح را به شخصی اهدا کند که «بیشترین یا بهترین کار را برای دوستی بین ملت‌ها، لغو یا کاهش رویارویی‌های نظامی یا تشکیل و ترغیب همایش‌های صلح انجام داده باشد.» اما با نگاهی به رفتارها و عملکرد برخی از نامزدها و دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل می‌بینیم برعکس آنچه قرار بوده رخ داده و این جایزه طی سال‌های اخیر به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و طی سالهای گذشته در فهرست برندگان و نامزدهای دریافت این جایزه اسامی برخی از جنایتکاران به چشم می‌خورد!

چه کسانی قبلا نامزدها و دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل بودند؟

آدولف هیتلر شروع کننده ویرانگرترین جنگ جهانی تاریخ، دونالد ترامپ عامل جنگ، ترور و تحریم در جهان، وینستون چرچیل نخست وزیر انگلیس در جنگ جهانی دوم، هنری کیسنجر مغز متفکر آمریکا در جنگ های مختلف، شیمون پرز از عاملان کشتار غیرنظامیان فلسطین، اسحاق رابین عامل کشتار مردم فلسطین، جرج بوش عامل کشتار چندصدهزار انسان، اوباما عامل تحریم علیه ایران، بمباران و حمله به غیرنظامیان در کشورهای مختلف، نتانیاهو از عاملان کشتار مردم کشورهای غرب آسیا از جمله افرادی هستند که طی سال های مختلف نامزد یا برنده صلح نوبل شدند.

اهدای جایزه صلح ۲۰۰۳ به یکی از شخصیت‌های منفور این روزهای ایرانیان!

شیرین عبادی یکی از شخصیت‌های منفور این روزهای ایرانیان و از فعالان فتنه ۸۸ است، کسی که نقش پررنگی در شعله‌ور کردن اغتشاشات سال ۸۸ در کشور داشت، او یکی از چهره های ایرانی است که کمیته صلح نوبل جایزه سال ۲۰۰۳ را به او داد.

شیرین عبادی پس از اغتشاشات سال ۸۸ از کشور خارج شد و چند سالی است به یک دلال حقوق بشری تبدیل شده است. البته اخباری هم درباره همکاری او با سرویس های اطلاعاتی بیگانه منتشر شده است. وی همچنین در بین ضدانقلاب متهم است که جوایز بین المللی همکاران خود از جمله نسرین ستوده را دریافت و در مصارف شخصی خرج کرده است.

جواد توسلیان همسر شیرین عبادی پس از خروج عبادی از کشور در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که پیشرفت‌های عبادی به خاطر حمایت‌های اشرف پهلوی بوده و علت دادن جایزه صلح نوبل به شیرین ایجاد کردن نوعی مصونیت جانی برای او در مقابل جمهوری اسلامی و از طرفی مخارج فعالیت‌های سیاسی که رقمی نزدیک به میلیون دلار بود، پرداخت شود تا بیشتر علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند.

توسلیان همچنین گفته بود که «شیرین عبادی نقش پررنگی در شعله‌ور کردن اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ موسوم به جنبش سبز داشته است. دقیقا دو روز پس از انتخابات همسر من به مسافرت رفتند و دیگر هیچوقت به کشور بازنگشتند. بعدها مشخص شد که او وظیفه شعله‌ورتر کردن اغتشاشات را بر عهده داشت! بنده از همینجا اعلام می‌کنم که می‌خواهم راهم را از او جدا کنم.»

نوبت به نرگس محمدی رسید!

همانطور که گفته شد جایزه صلح نوبل به وسیله‌ای تبلیغاتی علیه کشورهای مستقل تبدیل شده و در ادامه همین سیاست کمیته نروژی صلح نوبل، جایزه امسال خود را به نرگس محمدی یکی از محکومان امنیتی کشور ما داد.

نرگس محمدی فردی است که به دلیل نقض مکرر قوانین و ارتکاب اعمال مجرمانه محکوم شده و همین موضوع هم موجب شد تا دادن جایزه نوبل به وی انتقادات زیادی را به دنبال داشته باشد. البته برای بسیاری از ایرانیان چنین اقدامی از سوی کمیته صلح نوبل با توجه به سیاست های که داشته و تاثیرپذیری ای که این کمیته از غرب و دشمنان ایران دارد، غیرمنتظره نبود.

نرگس محمدی هم اکنون به خاطر تلاش های که برای برهم زدن امنیت کشور داشته و اظهارات و اقداماتی که موجب ظلم به بسیاری از مردم کشورمان شده، در زندان است. او در دوران زندان هم بارها با طرح ادعاهایی کذب تلاش کرده توجه رسانه های معاند و ضدانقلاب را به خود جلب کند.

تبریک‌های دشمنان ایران به محمدی؛ از منافقین تا اسرائیل!

مدتی پس از اعلام این خبر که جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی داده شده برخی از چهره ها ی منفور ایرانیان که دشمنی و جنایات آنها برای مردم ما بسیار روشن است، در پیام هایی به نرگس محمدی برنده شدن جایزه را به او تبریک گفتند.

«گیلا گاملی‌ال»، وزیر اطلاعات دولت نتانیاهو از جمله این افراد بود در پیام تبریک خود که به فارسی هم منتشر شده بود نوشت: «امروز از شنیدن برنده شدن جایزه صلح نوبل نرگس محمدی خرسند شدم.» او پیامش را با این جمله تمام کرده بود که «با هم پیروزیم، زن، زندگی، آزادی!»

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

پس از وزیر اطلاعات دولت نتانیاهو، مریم رجوی سرکرده گروهک جنایتکار و تروریستی منافقین هم در پیامی برنده شدن جایزه صلح نوبل را به نرگس محمدی تبریک گفت!

رجوی در پیام خودخواستار مداخله جامعه جهانی در امور داخلی ایران هم شده است!

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟

بسیاری معتقدند که پیام‌های تبریک افرادی همچون مریم رجوی و مقامات رژیم صهیونیستی به نرگس محمدی، ماهیت سیاسی دارد و پشت‌پرده این جایزه را بیش از پیش آشکار می‌کند.

همسر نرگس محمدی: خانواده مادری نرگس اکثراً از منافقین بودند که اعدام شدند

همزمان با انتشار پیام سرکرده منافقین فیلمی در فضای منتشر شده که در آن همسر نرگس محمدی طی اظهاراتی اذعان داشت که خانواده مادری نرگس محمدی از اعضای جنایتکار منافقین بوده اند. همسر محمدی در این فیلم می گوید که «خانواده مادری نرگس اکثراً از مجاهدین بودند که اعدام شدند. پسرخاله‌های نرگس، پسرعمه‌هایش … اکثرا اعدامی دارند.»

اعضای گروهک منافقین در سال های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی هزاران نفر از مردم کشورمان از کودک و نوجوان گرفته تا زنان و مردان بیگناه را ترور کردند. براساس اسناد ۱۷ هزار نفر از مردم این کشور توسط اعضای این گروهک جنایتکار در آن سالها قتل عام شدند.

گروهک تروریستی منافقین در چهار دهه گذشته لیستی از جنایت، ترور و خیانت را علیه کردم ایران مرتکب شده است. این فرقه التقاطی و اپورتونیستی گرچه با ادعای مبارزه با استعمار بین‌المللی و مبارزه با نظام ستم شاهی تحت تاثیر دستورات اسلامی بنیان گذاشته شده است، اما از همان روزهای پیدایی دچار انحراف در ساختار، تشکیلات و ایدئولوژی زیستی گردیده و فرجام آن جایی رسید که حالا جز مزدوری برای بیگانگان چیزی از آن باقی نمانده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا بسیاری از جنایتکاران و چهره‌های منفور نامزد و برنده جایزه نوبل بوده‌اند؟ بیشتر بخوانید »