مریم رجوی

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟



بررسی اقدامات برخی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا در دهه‌های اخیر، نشان می‌دهد که این کشورها به طور رسمی و علنی، از حامیان منافقین بوده اند. اما در روزهای اخیر، اتفاقاتی رخ داده است که نشان می‌دهد، بازی غربی‌ها با منافقین، تغییر کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سازمان مجاهدین خلق که در میان مردم ایران با نام تروریست‌های منافقین شناخته می‌شود، از همان روزهای بعد از انقلاب تاکنون، یکی از دشمنان اصلی جمهوری اسلامی و مردم ایران بوده است. در طول این چند دهه، منافقین، همواره مورد حمایت دشمنان ایران و کشورهای غربی قرار گرفتند. چه آن زمان که در دوران رژیم بعث عراق در پادگان اشرف حضور داشتند و به عنوان مزدور صدام، علیه مردم ایران اقدام نظامی می‌کردند؛ چه زمانی که سران این گروهک تروریستی در فرانسه پناهنده شدند و چه در زمان اخیر، که توسط کنگره آمریکا به طور رسمی مورد حمایت قرار گرفتند.

هرچه به دهه‌های اخیر نزدیک می‌شویم، حمایت علنی و صریح کشورهای غربی به ویژه آمریکا از منافقین، بیشتر می‌شود. به عنوان مثال، ایالات متحده که در دهه ۷۰ شمسی، منافقین را به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته بود؛ در سال ۱۳۹۱، آن‌ها را از فهرست تروریستی خارج کرد و در نتیجه آن، اموال و دارایی‌های این سازمان دیگر مسدود نبود و معامله شهروندان آمریکایی با منافقین، منع قانونی نداشت.

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
گزارش دویچه‌وله از خروج منافقین از لیست تروریستی آمریکا

این تصمیم از سوی مقامات آمریکایی درحالی گرفته شد که خودشان به تروریستی بودن اقدامات منافقین، معترف بودند. در بیانیه وزارت امورخارجه آمریکا مبنی بر خروج منافقین از لیست تروریستی، تصریح شده بود: «وزارت امورخارجه آمریکا به‌رغم تصمیم امروز خود، فعالیت‌های تروریستی گذشته سازمان مجاهدین خلق از جمله قتل شهروندان آمریکایی در دهه ۷۰ میلادی و حمله در خاک آمریکا در سال ۱۹۹۲ را، فراموش نکرده است.»

بعد از ماجرای ترور شهید فخری‌زاده، در گزارش دسامبر ۲۰۲۰ اندیشکده آمریکایی «ResponsibleStatecraft» آمده است: «دو مقام ارشد دولت اوباما در NBC فاش کردند که ترورها کار مجاهدین خلق است.» به عبارتی دیگر، همکاری سازمان‌های اطلاعاتی غربی و صهیونیست‌ها با تروریست‌های منافقین، به حدی نزدیک بود که منافقین را به عنوان بازوی اجرایی عملیات‌های خود، انتخاب کردند.

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
متن اندیشکده «ResponsibleStatecraft» نزدیک به حزب دموکرات آمریکا

روزنامه «اینترسپت» در بهمن ماه ۱۴۰۱ در گزارشی نوشت: «در میان تظاهرات ایران، کنگره آمریکا، گروه مجاهدین خلق را تقویت می‌کند.»

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
گزارش اینترسپت از تقویت منافقین توسط کنگره آمریکا

در این گزارش آمده است: «اعضای کنگره از هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات، از لایحه‌ای حمایت کردند که مریم رجوی، رهبر گروه مجاهدین را تایید می‌کند.» حمایت‌های کنگره از منافقین به طوری علنی بود که مریم رجوی به طور رسمی و به صورت ویدئو کنفرانس، در جلسه کنگره آمریکا، سخنرانی کرد. در این لایحه، بر تجمع منافقین در سال ۲۰۱۸ در راستای تغییر حکومت در ایران که در پاریس برگزار شد، تاکید کردند.

در بخشی دیگر از گزارش اینترسپت تصریح شده است: «سازمان مجاهدین خلق، علی رغم شهرت افتضاح خود در میان ایرانیان، همواره از حمایت سیاستمداران غربی به ویژه آمریکایی‌ها، برخوردار بوده است. مقامات دولت سابق آمریکا از جمله جان بولتون، از حامیان دیرینه این گروه هستند.»[۱]

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
سخنرانی مریم رجوی در آلبانی، با حضور مقامات آمریکایی

در روز گذشته خبری منتشر شد که می‌تواند نشان دهنده تغییر معادلات و بازی کشورهای غربی با منافقین باشد. پس از ماه‌ها تلاش منافقین برای به آشوب کشاندن ایران، دولت آلبانی که سال‌هاست این تروریست‌ها را در خاک خود جای داده است، به طور رسمی با حکم قضایی این کشور از واحد دادستانی ویژه مبارزه با فساد و جرایم سازمان یافته، به کمپ منافقین در تیرانا حمله کرد.

وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش خود، این اقدام را قانونی توصیف کرد.

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
گزارش یورونیوز از قانونی دانستن حمله پلیس آلبانی به منافقین از سوی آمریکا

سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در گفت‌وگو با فاکس نیوز اظهار داشت: «به واشنگتن در خصوص همخوانی اقدامات انجام شده با قوانین جاری در آلبانی از جمله احترام به حقوق و آزادی‌های همه افراد در این کشور اطمینان داده شده است. ما از حق دولت آلبانی برای بررسی هرگونه فعالیت غیرقانونی بالقوه در قلمرو خود حمایت می کنیم.»[۲]

فرانسه از دیگر کشورهای غربی است که در ماه‌های اخیر، برای ادامه آشوب‌های ایران تلاش فراوانی داشت. این تلاش‌ها به طوری بود که حتی شخصی در سطح مکرون، رئیس جمهور فرانسه، با کسی در سطح مصی علینژاد، به طور رسمی و علنی دیدار کرد. اما در روز اخیر، پلیس فرانسه با برگزاری تجمع سالیانه منافقین در ۳۰ خرداد در پاریس، مخالفت کرد و علت آن را نگرانی‌های امنیتی دانست. این درحالی است که این تجمع، از سال ۲۰۰۸ تاکنون در پاریس برگزار می‌شد.

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟
گزارش دویچه‌وله از مخالفت پلیس فرانسه با برگزاری تجمع سالانه منافقین

منافقین در میان دولتمردان غربی به عنوان اپوزیسیون اصلی ایران شناخته می‌شدند. اما همین دولتمردانی که تا چند ماه پیش به طور رسمی و تمام قد از آشوب‌های ایران و منافقین حمایت کردند؛ اکنون به مقابله با آن‌ها پرداخته‌اند و این مسئله نشان دهنده تغییر بازی غربی‌ها با منافقین است که برای آن می‌توان چند دلیل را متصور بود.

اول؛ فرو ریختن رویای براندازی است. باتوجه به حمایت برخی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا از جریان‌های اپوزیسون ایران چه در ماه‌های اخیر، چه در سال ۸۸، چه در دهه‌های اول انقلاب و چه در حمایت از حملات نظامی صدام، می‌توان گفت که این کشورها به دنبال براندازی حکومت ایران بوده‌اند. اما بعد از تلاش همه جانبه در آشوب‌های اخیر، پی بردند که براندازی حکومت در ایران، عملا امری نشدنی است. بنابراین، کشورهای غربی راهی جز تعامل با جمهوری اسلامی ایران ندارند. قدم اول در این تعاملات را می‌توان عدم ادامه حمایت از جریان اپوزیسیون و حتی مقابله با جریان‌های تروریستی همچون منافقین دانست.

دوم؛ اثبات قدرت جمهوری اسلامی ایران، چند جانبه گرایی بین المللی و تقویت قدرت دیپلماسی است که کشورهای غربی را ملزم ساخته که نه تنها از تروریست‌های منافقین حمایت نکنند؛ بلکه با آن‌ها مقابه نمایند.

سوم؛ منفور بودن منافقین است. منافقین به دلیل اقدامات تروریستی و کشتارهای فراوان در خیابان‌های کشور، به قدری در میان مردم ایران منفور هستند که اگر شخص یا جریانی منتسب به آن‌ها باشد، از چشم مردم خواهد افتاد. کشورهای غربی نیز اگر بخواهند حتی در ظاهر هم که شده خود را حامی مردم ایران نشان دهند، دیگر نمی‌توانند از منافقین حمایت کنند. به عبارتی دیگر، می‌توان گفت که تاریخ مصرف منافقین برای غربی‌ها، به صورت موقت به اتمام رسدیه است.

دلیل چهارم؛ احتمالا میان غرب و به خصوص امریکا با منافقین در پروژه‌های امنیتی، اختلافاتی ایجاد شده است که با توجه به دیپلماسی فعالی ایران در منطقه و فرامنطقه، این اختلافات بیش از گذشته سرباز کرده است و فرزند ناخلف می‌بایست تنبیه شود…

[۱]: theintercept.com/۲۰۲۳/۰۲/۱۱/iran-protests-mek-congress-maryam-rajavi

[۲]: parsi.euronews.com/۲۰۲۳/۰۶/۲۱/us-state-department-called-albanian-polices-attack-on-mojahedin-headquarters-legal

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا حمله به مقر منافقین در آلبانی مهم است؟ بیشتر بخوانید »

افتضاحات بی پایان اپوزیسیون

افتضاحات بی پایان اپوزیسیون



خروج بنیادی از ائتلاف براندازان، بهانه خوبی است برای بازخوانی این روایت که چرا و چگونه چنین فردی به یکی از بازیگران اصلی نمایش اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نازنین بنیادی هم از شورای به اصطلاح همبستگی و جمع مبدعان منشور موسوم به «مهسا» جدا شد. حالا شیرین عبادی به همراه دو چهره معلوم‌الحال دیگر یعنی مسیح علینژاد و عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی کومله، قرار است به ادعای خودشان «ائتلافی برای رفع اختلاف مخالفان جمهوری اسلامی» باشند. جدایی بنیادی که هیچ گاه وزنه‌ای حتی کوچک در عرصه سیاست حساب نمی‌شده از ائتلافی که آن هم بیش از یک سیرک سیاسی کارکرد نداشته، به خودی خود حائز اهمیت ویژه‌ای نیست با این حال بهانه خوبی است برای بازخوانی این روایت که چرا و چگونه چنین فردی به یکی از بازیگران اصلی نمایش اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد، چه کسانی را نمایندگی می‌کرد و آمدنش به صحنه و رفتنش از آن چه معنایی داشت.

کمدی تشکیل و فروپاشی یک ائتلاف

«شورای همبستگی» که روز گذشته به واسطه اعلام خروج بنیادی – بازیگر ۴۲ ساله هالیوودی- خبر فروپاشی‌اش رسانه‌ای شد، ائتلافی بود که تنها دو ماه عمر کرد. اواسط اسفندماه سال گذشته در حالی‌که نیروهای معاند ایران از نتیجه‌بخشی اغتشاش‌آفرینی‌هایشان در ایران به کلی ناامید شده بودند، با هدف تجدید قوا و از تب و تاب نیفتادن تحرکات ایذایی‌شان ابتدا با برگزاری یک نشست در دانشگاه جورج تاون واشنگتن اعلام همبستگی کردند؛ همبستگی‌ای که وقتی به مرحله انتشار منشور رسید با حذف علی کریمی و گلشیفته فراهانی آغاز شد و بعد وقتی نزدیکی حامد اسماعیلیون با سازمان منافقین از پرده بیرون افتاد و دعوای هواداران اسماعیلیون و پهلوی بالا گرفت با جدایی آنها از شورا تکمیل شد. حالا اینکه آن زمان همین نازنین بنیادی با آن سه نفر دیگر پیام دادند که بر «ادامه اتحاد» خود تأکید دارند، فقط پرده دیگری از آن مضحکه بود. شیرین عبادی در گفت‌وگو با اینترنشنال دلیل جدایی بنیادی را حملات و ناسزاگویی کاربران شبکه‌های اجتماعی به او اعلام کرد، اما وقتی با این سؤال مواجه شد که یک «وزنه سیاسی» که نمی‌تواند حملات در فضای مجازی را تحمل کند چطور می‌خواهد علیه یک نظام سیاسی براندازی کند، از پاسخ باز ماند!

صدای مردم ایران به زبان انگلیسی

بنیادی در بخشی از پیام توئیتری‌اش برای اعلام خروج کامل از شورای مذکور نوشت: «در این مسیر فراز و نشیب‌های زیادی رو تجربه کردم و همواره سعی بر این داشتم که صدای مردم ایران باشم.» این شاید جزو معدود توئیت‌هایی بود که او به زبان فارسی می‌نوشت، زیرا به عنوان فردی که از ۲۰ روزگی با خانواده به انگلیس مهاجرت کرده و تا ۱۹ سالگی زیر پرچم پادشاهی بریتانیا نفس کشیده و بعد در رؤیای شهرت به امریکا سفر کرده بود، بیش از آن انگلیسی و امریکایی است که بخواهد به زبان سلیس فارسی «صدای مردم ایران» باشد.

با این حال «فراز و نشیب» عمل سیاسی نازنین بنیادی به نظر بیش از آنکه محصول خواست خودش باشد، مانند بازیچه قرار گرفتن او توسط کلیسای «ساینتولوژی» است؛ آنجا که او را با تغییر رنگ مو و آرایش چهره و لباس به سوژه‌ای برای جلب توجه و همراهی تام کروز از اعضای سرشناس کلیسای‌شان تبدیل کردند و به وقت ضرورت نه تنها به آن رابطه خاتمه دادند که تمام مستندات آن رابطه را معدوم کردند.

مهره امریکایی ائتلاف براندازان

بازی با مهره نازنین بنیادی به عنوان مهره‌ای سیاسی هم رسماً از اوایل پاییز ۱۴۰۱ و با وقوع برخی ناآرامی‌ها آغاز شد. اگر چه این بار نه کلیسای ساینتولوژی که دولت‌های انگلیس و امریکا در تدارک یک مهره سیاسی میان تهی و گوش به فرمان با حضور در کمپین‌های به اصطلاح حقوق بشری برای او سابقه دست و پا کردند. به تصور آنها این چهره تبلیغ‌شده قابلیت آن را داشت که در دیدار با دولتمردان و حضور در نهادهای بین‌المللی به عنوان «نماینده مردم ایران» معرفی شود! بر اساس همین سناریو بود که نزدیک به یک ماه پس از آغاز اغتشاشات در ایران، بنیادی یکی از دو ایرانی شد که به عنوان «نمایندگان جامعه مدنی ایران» با دولتمردان امریکایی از جمله آنتونی بلینکن وزیر خارجه، وندی شرمن معاون وزیر خارجه و راب مالی نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران دیدار کرد و بعد به عنوان نماینده زنان ایران با کاملا هریس، معاون رئیس‌جمهور امریکا و جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور امریکا دیدار و گفت‌وگو کرد. کار تا آنجا پیش رفت که بنیادی با حضور در نشست شورای امنیت از طرف برخی فعالان ضدانقلاب «نخست‌وزیر آینده ایران» لقب بگیرد؛ ادعایی که مثل «رئیس‌جمهوری خودخوانده مریم رجوی» فقط مایه تمسخر و استهزاء بود.

با این حال، این پیشینه نشان می‌دهد، بیش از آنکه نازنین بنیادی به عنوان یک فعال سیاسی مستقل با پیشینه بازیگری دیده شود، باید او را مهره و نماینده دولت امریکا در جمع شورای براندازان تلقی کرد. کما اینکه خروج او از این شورا بیش از دلایلی که ذکر شد، می‌تواند به رویکرد حامیانش مرتبط باشد. دولتمردان امریکایی که درک کرده‌اند رؤیای براندازی در ایران بیش از حد غیرواقعی است و دست‌کم برای تعبیر این خواب آشفته نمی‌توانند روی امثال پهلوی و علینژاد حساب کنند و البته هر چه دلار به پای این کمدی سیاسی ریخته‌اند، هدر رفته است.

البته نازنین بنیادی در همین اندازه حضورش کارکرد مطلوبی برای حامیان غربی‌اش داشت. تبدیل کردن منویات ضد ایرانی دولت‌های غربی به «خواست مردم ایران» قلب ماهیتی بود که به بهترین نحو توسط چهره‌ای مثل بنیادی انجام شد. تکرار اتهامات نخ‌نما شده مخالفان جمهوری اسلامی با لحن ملایم یک بازیگر البته نه‌چندان مطرح هالیوود، تقاضای تشدید «تحریم‌های اقتصادی» به مثابه «شیمی‌درمانی لازم»، درخواست قرار دادن سپاه ایران در فهرست گروه‌های تروریستی توسط انگلیس (در دیدار بنیادی با تام توگندات، وزیر امور امنیتی بریتانیا) و تکرار درخواست مداخله بیشتر امریکا در امور ایران، خواسته‌های غربی بود که در گلوی مهره خودساخته‌شان قرقره می‌شد. همه آن چیزی که نشان داد، امریکا و متحدانش تا چه حد در شناخت جامعه ایران به بیراهه رفته‌اند و چطور دچار این توهم شدند که می‌توانند از کسی که حتی فارسی حرف نمی‌زند و البته همچنان از سوی ملت و دولت ایران حائز حق ایرانی بودن است، یک صدای جعلی برای مردم ایران بسازند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افتضاحات بی پایان اپوزیسیون بیشتر بخوانید »

از بمب‌گذاری در نماز جمعه تا بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری

از بمب‌گذاری در نماز جمعه تا بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری



بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری در امتداد بمب‌گذاری‌های دهه ۶۰ است، ایدئولوژی خشونت سازمان همچنان خودنمایی می‌کند و منفعت حزبی را بر جان و امنیت این مردم ترجیح می‌دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳، در ساعت ۱۲.۲۹ دقیقه، هنگامی که رئیس‌جمهور وقت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در حال ایراد خطبه بود، ناگهان صدای مهیبی فضای دانشگاه تهران را پُر کرد. این‌بار هم مثل دفعات گذشته پای شورشیان مجاهدین خلق درمیان بود و ستون پنجم ارتش متجاوز بعثی که از فرط مخالفت با نظام و مردم ایران به نوکری صدام افتاده بود با بمب‌گذاری در فضای نماز جمعه تهران، ۱۴ نفر را به شهادت رساندند و ۸۸ نفر را زخمی کردند. گوشت و خون قربانیان به وسیله موج انفجار، تا ده‌ها متر آن طرف‌تر پرتاب شده بود، بر روی پیرهن سایر حاضرین در نماز جمعه ردِ خون مردم قابل مشاهده بود.

۳۸ سال قبل، لحظه انفجار در دانشگاه تهران:

ما برای شهادت آمده‌ایم

با وجود این تهدید و خطر مردم نظم را رعایت کردند و با سر دادن شعار «الله اکبر» ماندند تا خطیب جمعه به سخنرانی خود ادامه دهد. امام خمینی (ره) در مورد این واقعه گفته بود: «من فراموش نمی‌کنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و بااستقامت گذشت. آن‌طور مردم با طمانینه با آن صداهایی که می‌آمد، با آن رگبارهایی که می‌آمد، من ملاحظه می‌کردم. من نگاه می‌کردم و مخصوصاً نگاه می‌کردم ببینم که در بین مردم چه وضعی است، اما ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی در آن پیدا باشد و آن وقت امام جمعه آن‌طور با آن طنین قوی صحبت کرد و مردم آن‌طور گوش کردند و آن طور فریاد زدند که برای شهادت آمدیم.»

سه روز پیش از نماز جمعه، اولین موشک بالستیک اسکاد بی در پاسخ به حملات موشکی عراق شلیک شد و در جبهه جنوب نیز عملیات بدر در حال اجرا بود. روز پنج‌شنبه صدام حسین اعلام کرده بود که فردا نماز جمعه تهران را منفجر می‌کنیم و این حرف بین مردم تهران پیچیده بود. مردم تهران بدون توجه به تهدید صدام و سازمان مجاهدین خلق، کودکان خردسال خود را نیز به همراه آورده بودند.

باید ضدنظام بود، به هر شکلی که شده

وقتی روش و شیوه مبارزه و فعالیت سیاسی تماماً در مسلسل ژ۳ و یوزی خلاصه شد و در توجیه کشتار ۱۷۰۰۰ نفر از مردم بی‌گناه ایران گفتند: «این‌ها قربانیان آزادی خلق هستند، پس اگر کشته شدند، عیبی ندارد.» طبیعی است برای نیل به اهدافشان هر شرافت انسانی و وطنی را زیرپا بگذارند و خیابان‌های شهر را تبدیل به میدان جنگ و قربان‌گاه شهروندان کنند. درست مثل آن‌چیزی که در بلوای ۱۴۰۱ خواستارش بودند. مهدی ابریشمچی، همسر سابق مریم رجوی که طی ازدواج سازمانی مریم را تقدیم مسعود کرد، درباره اغتشاشات پاییز گفته بود: «خیالمان راحت است، چون به اندازه کافی سلاح به ایران وارد کرده‌ایم!»

همچنان منطق سازمان بر مدار سرب و باروت می‌چرخد و چون خلفای بنی‌امیه که شعار «الحق لمن غلب» سر می‌دادند، برایشان مهم نیست به چه روش و چگونه قدرت را کسب می‌کنند؛ مهم این است که پیروز شوند، ولو با قربانی کردن مردم بی‌گناه و به آشوب کشیدن شهر.

از بمب‌گذاری در نماز جمعه تا بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری
مراسم عقد دو تروریست عاشق

شورش زن، زندگی، آزادی باید سعی کند خودش را زنده نشان دهد

وقتی عناصر شورش مجاهدین و رسانه‌های آن‌طرف آبی دست‌ در دست هم با نقابِ «زن، زندگی، آزادی» سه ماه تمام کشور را در التهاب فرو بردند و موجب ریخته شدن خونِ جوانان ایرانی شدند، شاید فکرش را نمی‌کردند مردم همچنان با مدد از حافظه تاریخی خود این شورشیان فراری را پَس زنند و خود را بار دیگر همراه و همگام جمهوری اسلامی نشان دهند. استراتژی کنونی شورش «زن، زندگی، آزادی» حفظ صحنه در فضای رسانه‌ای کشور است تا مگر بتواند از سحر شبکات اجتماعی سودی برده و سعی کند و در صدر اخبار خودنمایی راه بیندازد.

تروریسم،‌ این بار در چهارشنبه سوری خودنمایی می‌کند

چهارشنبه سوری امسال یکی دیگر از فرصت‌ها و بزنگاه‌هایی بود که کنه و باطن بلوای اخیر نمایان شد. از اوایل اسفندماه بود که سلبریتیسم مبتذل به همراه رسانه‌های ضدایرانی و مواجب‌بگیر بیگانه سعی در تهدید حکومت و مردم داشتند و این‌بار بمب‌های دست‌سازشان قرار بود چند روزی شهرهای ایران را به هم بریزد. محمد حنیف‌نژاد، مؤسس سازمان مجاهدین شاید فکرش را هم نمی‌کرد وارد کردن «سلاح» در مبارزه سیاسی، روزی تا این حد به ابتذال و انحراف کشیده شود. برایشان مهم نیست چه می‌کنند، باید با نظام و جامعه درافتاد، حال چه با ایجاد القا و امید کاذب در رسانه، چه با انداختن بمب و نارنجک در کف خیابان‌ها.

اعتراض مدنی یا آشوب شهری؟

اینستاگرام بی‌بی‌سی فارسی، شب گذشته فیلم‌هایی از تهران، کرمانشاه، تبریز و… را منتشر کرد که عناصر شورش به سمت حافظان امنیت بمب پرتاب می‌کنند و با انداختن نارنجک زیر بسیجیانِ موتوری قصد برهم زدن تعادل و واژگونی آن‌ها را دارند. حال اگر حکومت از سر قانون و شرع با آن‌ها برخورد کند، نامش می‌شود «سرکوب اعتراض مدنی»، همانگونه که وقتی خائنین سازمان به دشمن متجاوز مدد رساندند و مرصاد را خلق کردند و در پی آن چوبه عدالت به سراغشان آمد، ده‌ها سال بعد عده‌ای با زانوی غم بغل گرفتن عزاداری مدفونین خاوران شدند. بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری در امتداد بمب‌گذاری‌های دهه ۶۰ است؛ ایدئولوژی خشونت سازمان همچنان خودنمایی می‌کند و منفعت حزبی را بر جان و امنیت این مردم ترجیح می‌دهد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از بمب‌گذاری در نماز جمعه تا بمب‌اندازی در چهارشنبه سوری بیشتر بخوانید »

ساماندهی تجمعات در دستور کار دولت است/ این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد

ساماندهی تجمعات در دستور کار دولت است/ این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد



معاون سیاسی وزیر کشور ادعاهای مطرح شده درباره مسمومیت‌های دختران ایران را بخشی از جنگ ترکیبی علیه نظام دانست و تصریح کرد: با وجود هزاران سند درباره عملکرد جمهوری اسلامی، این ادعاها وصله‌هایی است که به نظام نخواهد چسبید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جلوه‌ها و شیوه‌های جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی این روزها متنوع‌تر از همیشه شده است و پس از مرحله اغتشاشات در خیابان و التهابات در بازارهای ارزی، این بار سلامت فرزندان ایران کانون توطئه شده است. در این مقطع حساس پای سخنان «محمدرضا غلامرضا» معاون سیاسی وزیر کشور نشستیم تا حوادث اخیر کشور را مرور کنیم:

این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد

معاون سیاسی وزیر کشور در ارتباط با مسمومیت دختران دانش‌آموز و برخی شایعه‌پراکنی‌های در این زمینه، تأکید کرد: جمهوری اسلامی از زمان شکل‌گیری در پی ریشه‌کنی بی‌سوادی بوده و در پیام‌های امام خمینی در سال ۵۸ هم برآن تاکید شده است و با وجود اسناد غیرقابل انگار باید از منتقدان پرسید، با این همه تأکید آیا جمهوری اسلامی مخالف علم است؟ بین دختر و پسر تفاوت قائل شده است؟ آیا روایت‌هایی که در مورد مسمومیت‌ها مطرح می‌کنند کار نظام است یا نه؟

غلامرضا تصریح کرد: آنقدر گواه وجود دارد که این وصله‌ها به جمهوری اسلامی نچسبد. یکی از کسانی که هوای جوانان را داشته، رهبر معظم انقلاب است. اگر ما در کشور جهش علمی داریم، مرهون توجه ایشان است. گاه و بی‌گاه، نخبگان، جوانان، دانشجویان و اساتید دانشگاه را هدایت کرده و به آنها جهت داده‌اند. نگرانی دشمن ما، جهش علمی ایران در منطقه و جهان است. نگرانی دشمن قدرت ما است که اگر قدرت و قوت نداشتیم، ما را به حال خود رها می‌کردند و ۲۶۰ کانال ماهواره‌ای علیه ما برنامه نمی‌ساخت که در طول تاریخ بی‌سابقه است.

وی با تأکید بر اینکه نقش و جایگاه زنان در جمهوری اسلامی تحریف‌شدنی نیست؛ گفت: آمارهایی وجود دارد که اعلام می‌کند ۲۶ درصد از مدیران ما در کشور، بانوان هستند. نگاه ما به زن و نگاه غرب به زن را مقایسه کنید. این بچه‌ها نور چشم ما هستند و قرار است مادران آینده شوند. حضرت امام (ره) فرموده‌اند که مرد از دامان زن به معراج می‌رود؛ این جایگاه زن در اسلام است. این آموزه‌ها و باور ماست. چه چیزی را می‌خواهید تحریف کنید؟

معاون سیاسی وزیر کشور افزود: تعداد دانشجویان دختری که امسال در کنکور شرکت کردند، بیش از ۶۰ درصد است. ۴۸ درصد از کارمندان ما در دستگاه‌های اجرایی، بانوان هستند. ما جایگاه زن را نمی‌شناسیم؟

نگرانی دشمنان جهش علمی ایران در دنیاست

معاون وزیر کشور با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی از زمان شکل‌گیری در پی ریشه‌کنی بی‌سوادی بوده و در پیام‌های امام خمینی در سال ۵۸ هم برآن تأکید شده است، از منتقدان پرسید با این همه تأکید آیا جمهوری اسلامی مخالف علم است و بین دختر و پسر تفاوت قائل شده است؟ ادعاها و روایت‌هایی که در مورد مسمومیت‌ها مطرح می‌کنند که این کار نظام است، چه مستندات و پایه و اساسی دارد؟

وی تصریح کرد: آنقدر گواه وجود دارد که این وصله‌ها به جمهوری اسلامی نچسبد. یکی از کسانی که هوای جوانان را داشته، رهبر معظم انقلاب است. اگر ما در کشور جهش علمی داریم، مرهون توجه ایشان است. گاه و بی‌گاه، نخبگان، جوانان، دانشجویان و اساتید دانشگاه را هدایت کرده و به آنها جهت داده‌اند. نگرانی دشمن ما، جهش علمی ایران در منطقه و جهان است. نگرانی دشمن قدرت ما است که اگر قدرت و قوت نداشتیم، ما را به حال خود رها می‌کردند و ۲۶۰ کانال ماهواره‌ای علیه ما برنامه نمی‌ساخت که در طول تاریخ بی‌سابقه است.

وظیفه ما روشنگری است

معاون سیاسی وزیر کشور گفت: وظیفه ما در قبال این تهاجم گسترده‌ای که به ذهن و فکر جوان ما انجام می‌شود، روشنگری است، وظیفه ما همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند جهاد تبیین است. باید واقعیت‌ها را به جوان‌ها گفت. بنده به عنوان کوچکترین سرباز، امیدوارم این قضایایی که اتفاق افتاده هرچه زودتر اگر عوامل خارجی دارد، مشخص شود. در زمان جنگ، ما برای حفظ ناموسمان، برای حفظ وطنمان چه کردیم؟ برای حفظ اعتقاداتمان چه کردیم؟ این اتهامات به ما نمی‌چسبد، به این نظام نمی‌چسبد، به جوان‌های غیور ما نمی‌چسبد.

برای اثبات مدافع وطن بودن اسناد بسیار داریم

غلامرضا افزود: در اثبات این که مدافع وطن و اعتقادات و ناموسیم، کتاب‌ها و گفته‌ها و اسناد بسیار است البته ناگفته‌های زیادی هم وجود دارد. پس نسل جوان ما، آن پدر و مادر عزیزی که حق هم دارد و نگران است و استرس و دلهره دارد، بداند کارنامه جوان‌های ایرانی، کارنامه افتخارآمیزی در دفاع از همان مادر است. آن دختر امروز مادر شده است، چون یک روز عده‌ای رفتند و جان خود ر ا فدا کردند. ما نباید تحت تاثیر فضاسازی‌های رسانه‌ای قرار گیریم. که در پی وارونه نشان دادن همه چیز است. باید متوجه باشیم و به‌عنوان خادمان مردم، با آنها حرف زده و واقعیت‌ها را منتقل کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور یکی از کارکردهای جنگ هوشمندانه ترکیبی علیه ملت ایران را دو قطبی کردن جامعه دانست و توضیح داد: آنها تلاش می‌کنند جامعه را دوقطبی کنند و ملت ایران را که سرآمد و زبانزد همه مردم دنیا به مهربانی، ایثار و از خودگذشتگی است، از یکدیگر متنفر کنند.

وی افزود: تلاش دشمن این است که من با رفیقم دشمن شوم و از او فاصله بگیرم و به مرور انقدر این کار را تکرار می‌کنند که تنفر ایجاد کنند. ما ایرانی هستیم و در طول تاریخ، زبانزد بودیم. سال جدید همراه با ماه مبارک رمضان در راه است. دلها را به هم نزدیک کنیم. صاحب این ماه خود خداست، با صاحب این ماه معامله کنیم. دلهایمان را با هم مهربان کنیم. البته قطعا مکر دشمن به خود برمی‌گردد و جمهوری اسلامی و جوانان غیور این مرز و بوم نشان دادند همانطور که ما از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم عزیز و همراهانش نگذشتیم، اگر کسی مسبب این حوادث باشد و در آن سر دنیا باشد، دست نظام جمهوری اسلامی آنقدر بلند است که از ناموسش و از فرزندانش دفاع کند. یقیناً به اذن‌الله دشمن خواب راحت نخواهد داشت. جوانان غیور ایرانی اجازه نخواهند داد که او خواب راحت داشته باشد. اگر بخواهد آرامش بچه‌های ما و دختران ما که فرشتگان روی زمین هستند را سلب کند، بازوان نظام آنقدر بلند است که به آنها برسد و خواهد رسید.

غلامرضا در ادامه گفت‌وگو درباره مأموریت و وظایفی که بر عهده معاونت سیاسی وزارت کشور است، گفت: به عنوان خدمت‌گزار مردم، تمام تلاش این معاونت اصلاح خطاها و مسیر اشتباه است که این نگاه در سطح ستاد وزارت‌خانه، استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، بخشداری‌ها پیگیری و اجرایی می‌شود.

وی با اشاره به اینکه در معاونت سیاسی وزارت کشور بنای کنش سیاسی ندارم و بیشتر در پی خدمت صادقانه، خالصانه و بی‌منت به مردم ایران هستیم، توضیح داد: در همین راستا و از زمان آغاز مسئولیت، محیط‌شناسی استان‌ها را به عنوان یکی از وظایف مهم این معاونت تعریف کردیم.

رصد تحولات استان در دستور کار است

معاون سیاسی وزیر کشور منظور از مفهوم محیط‌شناسی استان را «رصد تحولات استان» توصیف کرد و گفت: زمانی که استانداران، برنامه مسأله‌محور ارائه می‌کنند که شامل مسائل اصلی و فرعی استان خود است، ما سیر مراحل حل آن مسائل را دنبال کرده و در این مسیر از مجموعه تلاش‌ها و تجربیات سایر بخش‌ها در وزارت کشور، دستگاه‌های حاکمیتی و سایر قوا هم استفاده می‌کنیم.

غلامرضا با بیان اینکه از ظرفیت و همکاری نمایندگان مجلس و هرکسی که می‌تواند تحولات استان را دقیق رصد کرده و به وزارت کشور منتقل کند، استفاده خواهیم کرد تا در جهت اصلاح امور حرکت کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور اشتراک‌گذاری تجربیات موفق استان‌ها را یکی از کارهای مهم معاونت سیاسی دانست و توضیح داد: بر اساس تأکیدات رئیس‌جمهور، وزرا و همچنین استانداران، اقدامات در حوزه معاونت سیاسی محدود به کارهای روتین و روزمره نبوده و تأکید بر این است که بتوانیم اقدامات نوآورانه و خلاقانه انجام دهیم تا مردم نتیجه و دستاوردهای آن را در بازه زمانی کوتاه ببینند.

وی افزود: چند ماهی است که با همکاری استانداران، طرح اشتراک‌گذاری تجربیات موفق را کلید زدیم و هر استانداری به عنوان بالاترین مقام نظام در استان، تجربیات کاری موفق را به ما گزارش می‌دهند و ما آنها را به اشتراک می‌گذاریم و همه استانداران متناسب با نیازها و ظرفیت‌های استان خود، این تجربیات را بومی‌سازی کرده و از آن استفاده می‌کنند که مورد استقبال استانداران هم قرار گرفت است.

معاون سیاسی وزیر کشور روند به وجود آمده در معاونت سیاسی وزارت کشور را همراه با نتایج خوب توصیف کرد و گفت: امیدواریم در جلسات با استانداران، فرمانداران، در همایش‌های معاونین و مدیران کل سیاسی و بخشداران بتوانیم زنجیره‌ای برای اصلاح مسیر تشکیل دهیم که در صورت وجود خطایی، به وسیله این محیط‌شناسی اصلاح شود.

غلامرضا درباره اقدامات شاخص دیگر در معاونت سیاسی توضیح داد: ستاد انتخابات ماه‌هاست فعال شده و کارها روند خوبی یافته است، این روند در دفتر تقسیمات کشوری هم تکرار شده و همکاران من با جدیت در حال تلاش هستند.

تجمعات ساماندهی می‌شوند

معاون سیاسی وزارت کشور ساماندهی تجمعات یکی از ضرورت‌ها و نیاز جامعه دانست و درباره اقدامات وزارت کشور در این زمینه گفت: از ابتدای مسئولیت، اقدامات کارشناسی روی آیین‌نامه اجرایی تجمعات و راهپیمایی‌های قانونی صورت گرفت و سعی شد از تجربیات گذشته و کارهایی که قبلاً صورت گرفته بود استفاده و نظرات دستگاه‌های مختلف اخذ شود. علاوه بر آن، از نقطه نظرات برخی نخبگان، خانه احزاب و اعضای احزاب سیاسی هم در جلسات متعدد برگزار شده در وزارت کشور استفاده کردیم و در نهایت منجر به اعمال نظراتی روی پیش‌نویس شد و الان این پیش‌نویس آماده است.

معاونت سیاسی وزارت کشور ادامه داد: همزمان با این پیش‌نویس با دستور مستقیم رئیس‌جمهور موضوع تدوین لایحه‌ای در این زمینه در دستور کار قرار گرفت و لایحه تدوین شده‌ دولت درباره راهپیمایی‌های قانونی، این هفته به معاونت پارلمانی ارسال شده و پس از آن به مجلس تقدیم خواهد شد.

غلامرضا با بیان اینکه در حال حاضر و با توجه به درگیری نمایندگان مجلس با موضوع بودجه، از ظرفیت آیین‌نامه تصویبی در مجلس استفاده می‌کنیم؛ گفت: این آیین‌نامه توسط وزیر کشور، برای اجرا به استان‌ها ابلاغ خواهد شد تا اگر احزاب و گروه‌هایی قصد برگزاری تجمع دارند بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند.

دولت سیزدهم جرأت ساماندهی تجمعات را دارد

معاون سیاسی وزیر کشور با اشاره به اینکه دولت به‌رغم همه فشارها این ریسک را پذیرفت؛ تصریح کرد: هیچ دولتی زیر بار تدوین و اجرای این آیین‌نامه نمی‌رفت، گاهی موضوعاتی مطرح می‌شد و بعضاً اقداماتی صورت می‌گرفت که نیمه‌تمام روی زمین می‌ماند و ما هیچ‌گاه شاهد برگزاری یک تجمع قانونی نبودیم. این دولت این جرأت و جسارت را داشته که لایحه ارائه کند و این موضوع به قدری مهم بوده که آیین‌نامه‌ دهد و این جزء کارهای شاخصی بود که در معاونت سیاسی انجام شد.

جلسات کمیسیون ماده ۱۰ منظم برگزار می‌شود

معاونت سیاسی وزارت کشور با اشاره به اینکه ما بر اساس قانون، متولی چند کمیسیون، از جمله کمیسیون ماده ۱۰ احزاب هستیم، گفت: جلسات کمیسون ماده ۱۰ احزاب به صورت منظم برگزار شده و خروجی‌های خوبی هم داشته است. در کنار آن دفتر سیاسی متولی نظارت بر مجامعی است که احزاب و گروه‌ها برگزار می‌کنند. احزاب بر اساس اساسنامه‌های خود باید سالی یکبار یا دو سال یکبار مجامع خود را برگزار کنند که تا به امروز، وزارت کشور ۱۸ جلسه مجمع عمومی احزاب ملی و استانی را برگزار کرده است

وی یکی از مشکلات احزاب را نداشتن فضا و مکان برای برگزاری مجامع خود دانست و گفت: ما طی توافقی با مسئولین خانه احزاب، اعلام کردیم که هر حزبی، چه ملی و چه استانی، اگر قصد برگزاری مجمع عمومی را دارد، فضای مناسب را در اختیار دوستان احزاب قرار دهیم.

غلامرضا از صدور مجوز برای ۶ حزب در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و نیز فعال‌سازی۱۵ شعبه استانی احزاب خبر و توضیح داد: با خانه احزاب هم نشست‌های تخصصی برگزار شد و با توجه به فراز و نشیب‌های خانه احزاب از زمان شکل‌گیری تا به امروز، بنای ما همکاری و تعامل ممتاز است که این تعامل و گفت‌وگو با سه فراکسیون اصلاح‌طلب، اصولگرا و مستقلین به صورت مستمر وجود دارد.

وی افزود: مجمع خانه احزاب رسمیت و فعالیت خود را شروع کرده است. وزارت کشور تلاش می‌کند با محور قرار دادن خانه احزاب، گفت‌وگوها را شروع کند.

نظام اهل گفت‌وگوست

غلامرضا با تأکید بر این مهم که هیچ نگرانی از بابت گفت‌وگو نداریم، تصریح کرد: وزارت کشور و نظام، اهل گفت‌وگو است و این گفت‌وگو می‌تواند در سطوح مختلفی صورت بگیرد. ما با قدرت‌های بین‌المللی گفت‌وگو کردیم، بنابراین نگرانی و ترسی از گفت‌وگو نداریم. میز مذاکره را ما ترک نکردیم، آنها ترک کردند، امیدواریم سر عقل بیایند و به میز مذاکره برگردند.

معاون سیاسی وزیر کشور از آغاز گفت‌وگو با احزاب، گروه‌ها، جوانان و نخبگان خبر داد و گفت: در هیأت‌های اندیشه‌ورزی معاونت سیاسی، با اساتید دانشگاه جلساتی برگزار و از نقطه نظرات آنها استفاده شد.

وی افزود: قصد داریم از کسانی هم که شاید نسبت به شرایط منتقد هستند دعوت کنیم و بخواهیم در جلسات شرکت کنند تا نظراتشان را بشنویم و پاسخ آنها را بدهیم.

وی از کار روی الگوی حلقه‌های میانی در احزاب و در معاونت سیاسی وزارت کشور، سخن گفت و تأکید کرد: اگر به دنبال حکومت مردم‌سالار هستیم، باید باب گفت‌وگو با احزاب و ائتلاف‌هایی که وجود دارد، تشکل‌های صنفی و NGO ها در حوزه‌های مختلف، باز شود و به این واسطه آنها با مخاطبین آنها ارتباط برقرار کنیم.

غلامرضا تصریح کرد: وزارت کشور و معاونت سیاسی باب گفت‌و گو را باز کرد و ما واقعاً اهل گفت‌وگو هستیم. روی همین صندلی‌ها در این اتاق با برادران زیادی از اصلاح‌طلب‌ترین فرد تا اصولگراترین فرد نشستیم و صحبت کردیم. اگر کسی اهل گفت‌وگویی که منتج به نتیجه باشد، است استقبال می‌کنیم.

از ظرفیت تشکل‌های سیاسی کامل استفاده نشده است

معاون سیاسی وزیر کشور در آسیب‌شناسی احزاب ایران از پس پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، این روند را با فراز و نشیب‌هایی همراه دانست و توضیح داد: تشکل‌های غیررسمی که قبل از پیروزی نهضت حضرت امام (ره)، مسئولیت جذب و هدایت مردم را بر عهده داشتند، پس از پیروزی شکل‌گیری جمهوری اسلامی، آمدند و در ساخت قدرت و ساختارهای سیاسی شرکت کردند و عملاً این ظرف‌ها که تشکل‌ها و جریان‌ها بود، خالی شدند و ما آنها را پر نکردیم.

وی افزود: معتقدم یکی از جایگاه‌هایی که می‌توانست برای نظام کادرسازی کند، همین تشکل‌ها بود. تشکل‌هایی که قبل از پیروزی انقلاب غیررسمی بودند و بعد از پیروزی رسمیت پیدا کردند و قانونی شدند. اما ما نتوانستیم آن تشکیلات قانونی که می‌تواند کادرسازی کند برای دولت‌ها شکل دهیم. اگر هم گوشه و کنار مجموعه‌هایی هستند و به کادرسازی و حکمرانی کمک می‌کنند، صدردرصد نیست و دولت‌ها به دلیل سلائق و ذائقه‌هایی که دارند، از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کنند و بهره لازم را نمی‌برند.

وی با بیان اینکه احزاب یک سیر تکاملی را تا به الان طی کردند؛ تصریح کرد: نگاه احزاب در دوره‌های مختلف نسبت به مشارکت در دولت و ساختار سیاسی متفاوت بوده است و به توجه به سلائق مختلف نتوانستیم خطوطی را تعیین کنیم و روی آن متمرکز شویم. قاعدتاً باید بر اساس قانون، روی نوع فعالیت‌هایی که احزاب دارند، نظارت وجود داشته باشد اما شاید به درستی به آن عمل نشده و احزاب از کارکرد خود فاصله گرفتند و امروز سوال ما از خیلی از احزاب و گروه‌ها این است که غیر از انتشار برخی روزنامه و بیانیه، چه کارکرد و چه نقش و جایگاهی دیگری دارند؟ آیا حزب می‌تواند مردم رانمایندگی کند؟

غلامرضا از بحث‌های کارشناسی و بازنگری در این روند خبر داد و گفت: واقعاً به دنبال بازنگری هستیم تا بتوانیم احزاب را در جای واقعی خود قرار دهیم تا واسطه و پلی بین مردم و حاکمیت باشند اما با این تفاوت که حزب در جهت حل مسائل به دولت‌ها کمک کند.

معاون سیاسی وزیر کشور تصریح کرد: حرف ما این است که حزب سیاسی که نقش هدایت یک بخشی از مردم را بر عهده دارد یا می‌خواهد در ساخت قدرت دخالت کند، ابتدا باید خود را بسازد و از سیاست‌زدگی‌هایی که در غرب و مکتب لیبرالیستی وجود دارد، عاری شود. حزب ابتدا باید خودش را بسازد تا بتواند جامعه را ساخته و هدایتگر آن باشد.

وی حزب تراز در کشور را حزب جمهوری اسلامی دانست و درباره دلیل این انتخاب گفت: حزب جمهوری اسلامی حزبی بود که ابتدا خودش را ساخت و بعد نقش هدایتگری را در اقشار مختلف مردم با نگاه حل مسائل به عهده گرفت. به این معنا که حزب به جای اینکه وارد دعواهای بی‌انتهای سیاسی شود، بتواند مسائل اصلی کشور و یا مطالباتی که مردم از دولت دارند را حل و احصاء کند.

غلامرضا ادامه داد: به خانه احزاب و فراکسیون‌ها اعلام کردیم که کمیسیون‌های تخصصی ایجاد کنند و ما پل و حلقه میانی بین آنها و حاکمیت خواهیم شد. معاونت سیاسی یک حلقه میانی است تا حرف احزاب را به دولت و حاکمیت منتقل کند، ما اینجا طرف مردم هستیم و تلاش می‌کنیم از ظرفیت احزاب به شرط ارتقا آن، استفاده کنیم.

معاون سیاسی وزیر کشور با اشاره به اینکه مخاطبین احزاب یک قشر خاصی هستند؛ گفت: در وزارت کشور برای گفت‌وگو با مردم و برقراری ارتباط با آنها از حلقه‌های میانی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب به آن اشاره کردند استفاده می‌کنیم. در هیأت‌های اندیشه‌ورز که عمدتاً جوانان فارغ‌التحصیل دانشگاهی هستند در حال بحث روی حلقه‌های میانی هستیم و خروجی‌های خوبی هم داشته است.

جنگ ترکیبی از همان ابتدای انقلاب علیه ایران آغاز شد

وی در تبیین جنگ ترکیبی علیه کشور مشکلات اقتصادی و التهابات ارزی را ابعادی از همان جنگی ترکیبی دانست و گفت: یکی از علل اصلی تداوم این التهابات اگر نگوییم صددرصد، تداوم اغتشاشات است و دشمنان وقتی کف خیابان به نتیجه نرسیدند، این ابعاد را گسترش دادند.

معاونت سیاسی وزیر کشور با بیان اینکه این جنگ از همان ابتدای پیروزی انقلاب شروع شده است؛ گفت: جنگ ترکیبی با تحریم، محاصره و اقدامات تروریستی و تجزیه‌طلبانه و تحمیل جنگ آغاز شد و تا به امروز هم ادامه‌ داشته است. تهدیدات کاملاً سخت که از اواخر دهه شصت، جلوه کاملاً نرم پیدا کرد و امروز هم جنگ ترکیبی جلوه‌ای از همه آن چیزهایی است که جبهه کفر یاد گرفته است و به کار می‌گیرد. در واقع اقتصاد، التهاب ارزی و غیرارزی هم می‌تواند در این چارچوب تعریف شود.

وی با اشاره به اینکه رئیس جمهور، وزیر کشور را مسئول پیگیری رویدادهای اخیر کرد، توضیح داد: وزیر کشور در جلسات متعددی با دستگاه‌های مختلف این موضوع را بررسی می‌کند که قطعا به نتیجه هم خواهد رسید و مراجع ذی‌صلاح هم باید درباره این موضوع صحبت کنند.

غلامرضا با بیان اینکه نمی‌خواهم مسمومیت را نفی یا اثبات کنم و درباره آن اظهار نظر کنم، گفت: بیشتر مایلم درباره کسانی که به این موضوع پرداختند، سخن بگویم به ویژه کسانی که بیرون از کشور هستند، برای این مهم لازم است کمی به عقب برگشته و تاریخ را به آنان یادآوری کنم.

وی افزود: از نظر ما کسانی که خود را سلطنت‌طلب می‌نامند چند دسته هستند؛ سلطنت‌طلبانی هستند که وطن خود را دوست دارند و قطعاً قائل به تجزیه کشور نیستند و کسانی را در بین سلطنت‌طلبان داریم که تمامیت ارضی ایران را با هیچ چیز عوض نمی‌کنند.

غلامرضا توضیح داد: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که عُمّال و عناصر طاغوت، از کشور خارج شدند، یک روز دست‌بردار نبودند و ردپای آنها از فرح پهلوی تا بختیار و عناصر نظامی و اطلاعاتی، پا به پای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها، در همه توطئه‌ها وجود دارد. به این معنا که اگر موضوع کودتاست، جای پای امثال پالیزبان‌ها وجود دارد و نقششان کاملاً پررنگ است، اگر ما در شمال غرب کشور تحرکاتی از ناحیه گروه‌های ضد انقلاب داریم، کسانی امثال آریانا هدایت آنها را به عهده گرفته و در تحولات نقش داشتند.

وی افزود: در شروع جنگ تحمیلی، بر اساس اسناد خودشان، در خاطرات فرح انصاری، بختیار و عناصر نظامی رژیم طاغوت، در عراق حضور و در تحریک صدام برای حمله به کشور نقش داشتند، مدعیان امروز، مانند اویسی به تحریک انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و نقشی که سازمان‌های اطلاعاتی هر دو کشور داشتند، مشغول بودند.

غلامرضا با اشاره به اینکه سازمان اطلاعات خارجی فرانسه به عنوان یکی از هم‌پیمانان رژیم صهیونیستی بود، تصریح کرد: تصور همگانی این است که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها، بیشترین ارتباط را با رژیم صهیونیستی دارند، درست است اما آن چیزی که شاید افکار عمومی کمتر بداند، نقشی است که سازمان اطلاعات خارجی فرانسه در خیلی از توطئه‌ها در منطقه داشته و اتاق عملیات‌هایی که صهیونیست‌ها در جنوب غرب آسیا انجام می‌داد، در فرانسه تشکیل می‌شد. این موضوع در دوره‌ای به دلایلی کاهش پیدا کرده و به هلند منتقل می‌شود و بعد دوباره شدت می‌گیرد.

معاون سیاسی وزیر کشور حلقه واسط عناصر نظامی و اطلاعاتی رژیم با صدام را فرانسه اعلام کرد و گفت: نمی‌خواهم بگویم صدام سودای اشغال ایران را نداشت؛ اما فرانسوی‌ها از محرکین اصلی وی و رژیم بعث، عناصر اطلاعاتی و نظامی رژیم طاغوت، از جمله آنهایی که اسم بردم، بودند.

وی با بیان اینکه اویسی سال‌ها فرمانده نیروی زمینی بود؛ گفت: اطلاعات نظامی ما را همین‌ افراد به صدام دادند و او را تحریک کرده و به گفتند که با اطلاعاتی که ما از وضعیت ارتش ایران داریم، ظرف چند هفته می‌توانید به تهران برسید و آن را اشغال کنید. این اقدامات در تاریخ ثبت شده است.

معاون وزیر کشور فکر اشغال سه روزه ایران را همین‌ افراد مطرح کردند؛ گفت: امروز هم می‌بینید که در بعضی از تجمعات، ثابتی خود را به عنوان مدیرکل اداره سوم ساواک، نشان می‌دهد که ادامه همان مسیر است؛ یعنی همان‌جایی که فرح پول می‌دهد، فرانسوی‌ها کمک کرده و حلقه اتصال آمریکایی‌ها صهیونیست‌ها می‌شوند.

وی در توضیح اصطلاح «جهنم زنده منافقین» گفت: به همه اعضای منافقین اعلام کردند که از ابتدای کودکی هرگناهی کردید بنویسید، حتی اگر فکر گناه هم کردید، بنویسید؛ امروز جهنم زنده است. چرا؟ سوءاستفاده‌ منافقین از زنان بر اساس اعترافات مکتوب اعضای بریده از فرقه تکان دهنده است و رحم زن‌ها را از شکمشان در همین مقر موسوم به اشرف بیرون کشیدند.

غلامرضا تصریح کرد: این گروهک با چنین روشی امروز مدعی حجاب و زن و جوان ما شده‌اند. آیا امروز من و شما یا جوان ما باید بپذیریم که امثال مریم رجوی که جاده صاف‌کنِ مسعود رجوی است تا او به مطامع نفسانی‌اش برسد، دلسوز جوان ما است؟ دلسوز دختر ما است؟ جنایت‌هایی که در همان مقر کردند یا جنایت‌هایی که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) کردند و شهرهای ما را اشغال کرده و جنایت‌هایی علیه مردم کُرد کردند. امروز اینها مدعی حمایت از مردم کُرد هستند. یعنی در روز روشن شما به دنبال آفتاب می‌گردید؟ واقعیت نمایان و آشکار است.

وی در توضیح اصطلاح «جهنم زنده منافقین» گفت: به همه اعضای منافقین اعلام کردند که از ابتدای کودکی هرگناهی کردید بنویسید، حتی اگر فکر گناه هم کردید، بنویسید؛ امروز جهنم زنده است. چرا؟ سوءاستفاده‌ منافقین از زنان بر اساس اعترافات مکتوب اعضای بریده از فرقه تکان دهنده است و رحم زن‌ها را از شکمشان در همین مقر موسوم به اشرف بیرون کشیدند.

غلامرضا تصریح کرد: این گروهک با چنین روشی امروز مدعی حجاب و زن و جوان ما شده‌اند. آیا امروز من و شما یا جوان ما باید بپذیریم که امثال مریم رجوی که جاده صاف‌کنِ مسعود رجوی است تا او به مطامع نفسانی‌اش برسد، دلسوز جوان ما است؟ دلسوز دختر ما است؟ جنایت‌هایی که در همان مقر کردند یا جنایت‌هایی که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) کردند و شهرهای ما را اشغال کرده و جنایت‌هایی علیه مردم کُرد کردند. امروز اینها مدعی حمایت از مردم کُرد هستند. یعنی در روز روشن شما به دنبال آفتاب می‌گردید؟ واقعیت نمایان و آشکار است.

وی در پایان این ادعاهای دلسوزی منافقین را جزئی از عملیات سنگین ترکیبی دانست و توضیح داد: در این عملیات می‌گویند ما آنقدر به مردم دروغ می‌گوییم تا بخشی از این دروغ را به‌عنوان واقعیت بپذیرید. این واقعیت تلخ امروز ماست که بتوانند از بسترهای به وجود آمده خصوصاً شبکه‌های اجتماعی روی نسل جوان ما، ذهن جوان ما، دختر ما، پسر ما اثر بگذارند. این کارنامه منافقین است.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ساماندهی تجمعات در دستور کار دولت است/ این وصله‌ها به نظام نمی‌چسبد بیشتر بخوانید »

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت



اسماعیلیون اعلام کرده برای تمرکز بر فعالیت‌های براندازانه از سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا داده، اما به نظر می‌رسد او برخلاف میل باطنی و با فشار اعضا به دلیل سواستفاده‌های سیاسی و مالی مجبور به کناره‌گیری شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حامد اسماعیلیون از چهره‌های ضدانقلاب خارج از کشور روز گذشته با انتشار ویدیو و بیانیه‌ای اعلام کرد که از دبیری و سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا داده است. او مدعی شده است که برای حضور فعالانه‌تر در انقلاب زن، زندگی، آزادی از سمت خود کناره‌گیری کرده و نگاهی به قدرت ندارد.

اما به نظر می‌رسد فشارها و انتقادهای خانواده‌های جانباختگان به دلیل سوءاستفاده سیاسی که وی از جایگاهش می‌کرد، موجب استعفایش شده است. ضمن اینکه برخی می‌گویند او متهم به سوءاستفاده مالی از این جایگاه نیز است.

تعدادی از خانواده‌های جانباختگان هواپیماهای اوکراینی همچون خانواده‌های جواد سلیمانی، محسن اسدی‌لاری و زهرا مجد در روزها و ماه‌های گذشته در یادداشت‌ها و نامه‌هایی از فعالیت‌های براندازانه اسماعیلیون انتقاد کردند و خواستار استعفای وی از جایگاه دبیری و سخنگویی انجمن شدند.

علیرضا قندچی یکی از اعضای انجمن چندی پیش درباره انحراف فعالیت‌های اسماعیلیون در توئیتی نوشت: «بنده هیچگونه نقشی در تصمیم‌یری‌های اخیر انجمن به راهبری حامد اسماعیلیون که از مسیر دادخواهی منحرف گشته و به سمت و سوی نامشخص تغییر نموده ندارم و با اعتقادات بنده منافات دارد.»

او این توئیت را در اعلام نظر نسبت به توئیت یکی دیگر از اعضای انجمن که نوشته بود: «به عنوان یکی از مؤسسان انجمن پرواز ۷۵۲ و کسی که به علت انحرافات و عدم شفافیت انجمن در همان سال اول از آن جدا شد می‌گویم که این انجمن نماینده تمام خانواده‌ها نیست. انجمن در خفه‌کردن صدای مخالف و جداسازی افراد به خودی و دشمن و نخودی ید طولانی دارد»، نگاشت.

چندی پیش نیز شاهین مقدم از خانواده‌های جانباختگان در گفت‌وگو با شبکه اینترنشنال از مدیریت اسماعیلیون انتقاد کرد و گفت: این فقط انتقاد بنده نیست و این سؤال اصلی مطرح است که آیا انجمن مجاز به فعالیت سیاسی و دادن فراخوان یا هزینه کردن از منابع اختصاص داده شده برای پرونده هواپیماست؟ که مجری صحبت‌هایش را قطع کرد و گفت وقت تمام است.

او سپس در توئیترش نوشت: «مصاحبه دیروزم با فرداد فرحزاد وسط مصاحبه به بهانه اتمام‌ وقت قطع و فایل آن هم از شبکه برداشته شده است.»

مقدم روز گذشته نیز پس از اعلام خبر کناره‌گیری اسماعیلیون در استوری اینستاگرامش نوشت: «واقعا حیف شد… خدا به داد مردم و انقلابشون برسه. حداقل قبل رفتن یه گزارش مالیِ کامل می‌دادی، گزارش کاری و عملکرد از جمیع هیات شما و از دستاوردهاتون در پرونده ۷۵۲ که کسی چیزی ندید.»

سخنگوی جدید انجمن کیست؟

با کناره‌گیری اسماعیلیون، کوروش دوست‌شناس به عنوان سخنگوی جدید انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی معرفی شد. او در گفتگو با اینترنشنال گفته است: «انجمن ما به عنوان یک انجمن دادخواه فعالیتش را ادامه خواهد داد.»

اما انتخاب وی نیز مورد انتقاد برخی از خانواده‌های جانباختگان قرار گرفته است. از جمله اینکه محمود زیبایی در توئیتی خطاب به اسماعیلیون نوشت: «آقای کوروش دوست‌شناس، سخنگوی جدید انجمن که فاجعه‌ای بدتر از شماست. دلال معاملات ملکی، کسی که افتخارش ۴۰ سال زندگی در خارج بوده و خود را ایرانی نمی‌داند، کسی که با یک نصفه عکس، خودش را پارتنر جان‌باخته معرفی کرده اما دریغ از چند عکس مشترک.»

او همچنین نوشته است: «از خون عزیزان بی‌گناه ما پله‌ای برای شهرت ساختی و به کاسبی پرداختی و الان مغازه را با حفظ سمت به کاسب دیگر تحویل می‌دهی.»

مخالفان اسماعیلیون در براندازی

اسماعیلیون در حالی می‌گوید می‌خواهد بر فعالیت‌های براندازانه تمرکز داشته باشد که در بین براندازها نیز مخالفان جدی دارد. سلطنت‌طلب‌ها و طرفداران رضا پهلوی مخالفان جدی اسماعیلیون هستند.

در تجمعی که چند روز پیش سلطنت‌طلب‌ها در خارج از کشور داشتند، طرفداران رضا پهلوی شعارهایی سر دادند و یکی از آن‌ها خطاب به اسماعیلیون گفت: «تا حالا کجا بودی؟»

پس از استعفای اسماعیلیون نیز برخی در توئیتر به فعالیت‌های براندازانه وی واکنش نشان دادند.

کاربری به نام منوچهر نوشت: «همانی است که ۶ ماه پیش گفته بود فعال مدنی دادخواه است و نه فعال سیاسی قدرتخواه! امروز شد فعال سیاسی! و همانی است که ۶ روز پیش به VOA گفت هرگز قصد کسب قدرت ندارد، چون برای کسب قدرت باید برای ریاست‌جمهوری نامزد شود و او هرگز برای انتخابات ثبت‌نام نخواهد کرد!»

کاربر دیگری به نام دانائه نیز نوشت: «رسماً سیاسی شد که! اگر پای “من سیاسی نیستم” موند، پای “به هیچ وجه به دنبال ریاست‌جمهوری و هیچ پست سیاسی دیگری نیستم” هم خواهد موند! و هنوز قومی ابله، عربده‌کشان و…، در پی حضرتش روانند!!»

تشکر وی از احزاب تجزیه‌طلب در یکی از صحبت‌هایش و اینکه گفته می‌شود با سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) ارتباط دارد نیز مورد انتقاد شدید است. گفته می‌شود آسیه‌ بنی‌صدر همکار حامد اسماعیلیون در انجمن جانباختگان که البته در نوامبر ۲۰۲۲ از هیات مدیره انجمن حذف شد، با مریم رجوی نسبت فامیلی دارد. عوامل دیگری نیز در ارتباط وی با منافقین و تجزیه‌طلب‌ها معرفی می‌شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

استعفا یا برکناری حامد اسماعیلیون؟ آنچه در انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی گذشت بیشتر بخوانید »