مشرق‌نیوز

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!



یکی از فعالان جریان چپ اخیرا مدعی شد که “جرم اسیدپاشی” بدعتی بود که پس از رحلت امام(ره) بنیان گذاشته شد!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

بهروزآذر: قتل الهه حسین‌نژاد یک فاجعه فردی نیست!

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

زهرا بهروزآذر، معاون زنان و خانواده رئیس جمهور پزشکیان طی یادداشتی درباره قتل یک دختر در تهران توسط یک دزد نوشته است: این جنایت تلخ و دلخراش، صرفاً یک فاجعه فردی نیست و نباید تنها در قالب یک قتل بررسی شود؛ چرا که ما با پدیده‌ای پیچیده و چندلایه مواجه هستیم که از اختلالات روانی، بحران‌های فرهنگی و اقتصادی، ضعف در زیرساخت‌های پیشگیرانه، و خلأهای حمایتی و قانونی رنج نشأت می‌گیرد.

به گزارش مجاهدت از ایلنا، او همچنین اظهار کرده است: این رخداد تلخ، زنگ خطری جدی درخصوص تغییر جرایم به سمت خشونت‌آمیز شدن است و نشانه‌ای نگران‌کننده از کاستی‌های عمیق در تأمین امنیت اجتماعی شهروندان در فضاهای عمومی به شمار می‌رود، وضعیتی که زنان و کودکان را بیش از سایر گروه‌ها در معرض آسیب قرار می‌دهد.[1]

*تلخ تر از قتل یک دختر توسط یک دزد اما کاسبی از خون آن دختر بیگناه و بهانه جویی برای طرح مواضع فمینیستی است.

یک دختر از سوی یک دزد ربوده شده و به دلیل مقاومتش برای جلوگیری از دزدی؛ مظلومانه کشته شده است. این واقعه چه ربطی به رفتارهای جمعی ایرانیان دارد؟ از طرفی این حادثه چه چیزی بیشتر از یک قتل شریرانه است که خانم بهروزآذر در قبال آن “پدیده پیچیده و چند لایه” کشف کرده اند؟

چه اگر این قضیه فراگیر بود یا یک پدیده پیچیده و چند لایه بود؛ اولا کشف نمی شد و ثانیا آنقدر دچار تکرر بود که امثال خانم بهروزآذر نیز به خود زحمت یادداشت نوشتن درباره آنرا نمی دادند.

و یا اصلا چطور می شود در قبال یک جرم نادر مدعی شد که حاکمیت دچار کاستی های عمیق در تأمین امنیت اجتماعی شهروندان است؟ آیا مقام بلندپایه هیچ کشوری را می شناسیم که در قبال وقوع یک جرم؛ علیه کشور خودش چنین بیانیه ای بنویسد؟

درباره رویکردهای فمینستی باید دانست که این مواضع در هنگامی که قاتل یک زن باشد البته اعتقادی به هیچ جرم چند لایه و یا کشفی ندارند و با سکوت از کنار قضیه عبور می کنند (اشاره به معضل شوهر کشی و فرزند کشی توسط برخی از زنان) لکن همینان وقتی که قربانی یک زن باشد؛ فرصت را برای کاسبی غنیمت شمرده و وارد طرح مباحثی می شوند که باید منافع فمنیست ها را تأمین کند.

***

سیلی غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان و از چهره های اصلاح طلب به تازگی طی یادداشتی در واکنش به اظهارات محسن رنانی که ایرانیان را دارای کورتکس مغزی نازک و کم هوش -نسبت به اروپایی ها- معرفی کرده بود، نوشت: از همین جا از نظریه‌پرداز «تکینگی و کورتکس مغز» موکداً می‌خواهم نام و تصویر من را از کشکول کاسبی خود بیرون گذارد و برود کشک‌ خود را بسابد.

به گزارش مجاهدت از انصاف‌نیوز، این یادداشت می افزاید: با آشفته‌ذهن میان‌مایه‌ای که ملت ایران را کم عقل توصیف می‌کند و بدون درک ظرائف و عظمت زبان فارسی آن‌را اسباب عقب‌ماندگی می‌شمارد تا حکمرانی جاهلانه را توجیه کند سخن از خرد گفتن آب در هاون کوبیدن است.[2]

*اظهارات اخیر رنانی در سطحی از کج فهمی متمایل به بلاهت قرار داشت که می بینیم حتی کسانی در نزدیکی مشرب سیاسی او نیز حاضر به دفاع از این حرف های غلط نیستند و از آنها برائت می جویند.

صد البته این برائت جویی مغتنم است و انتظار می رود که سایر اصلاح طلبان نجیب و چهره های ستادی این جریان نیز از اظهارات غلط رنانی برائت بجویند تا همواره آنچه بر جامعه حاکم است؛ عقلانیت و خرد و فضای نقد سازنده باشد.

در این میان و بیش از همه البته انتظار است که آقای “مسعود نیلی” دیگر اقتصاددان اصلاح طلب که رنانی اظهارات مربوط به کورتکس را در مراسمی مربوط به وی اظهار کرده است؛ از رنانی برائت بجوید و اثبات کند که با این روش غلط همراه نیست.

گفتنیست، رنانی به عنوان کسی که اصلاح طلبان او را یکی از تئوریسین های خود می دانند همواره در سیاه نمایی از وضعیت کشور و نقد حاکمیت؛ تندترین مواضع را اتخاذ می کند که البته اغلب نیز با محاسبات و پیش بینی های کاملا غلطی همراه است.

***

بدعت اسیدپاشی را عده‌ای پس از امام گذاشتند!

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

رسول منتجب نیا، از فعالان اصلاح طلب به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران با بیان اینکه اگر امام حضور داشت حتما با هرگونه اجبار مخالفت می‌کرد، گفته است: روزی در زمان امام، یک بسیجی با یک خانم بدحجاب برخورد کرد، ایشان به وزیر کشور دستور داد با این افراد مقابله کنید، حتی اگر بسیجی و حزب‌اللهی باشند. زمان امام این بحث‌ها نبود. پس از ایشان اسیدپاشی به صورت زنان بی‌حجاب و… آغاز شد. این بدعت‌های پس از رحلت امام باعث شکل‌گیری چنین فاصله‌ای میان مردم و حاکمیت شده است.[3]

*اظهارات منتجب نیا در کنایه به قانون حجاب و اینکه اگر امام بود با اجبار مخالفت می کرد در حالی است که برخورد با تظاهرات حامیان بی حجابی در 17 اسفند ماه سال 57 که در اعتراض به اجباری شدن قانون حجاب در جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت؛ در زمان امام راحل و با تأیید ایشان بود.

به این معنی که امام راحل همواره حامی قانون بود و امثال منتجب نیا هم نباید بتوانند اینطور صراحتا و با بی پروایی دست به تحریف امام راحل بزنند.

در بحث جرم اسیدپاشی نیز ما در ایران با یک رویه و فساد سیستماتیک مواجه نیستیم و این مقوله جرمی است همانند سایر جرم ها که در هر زمانی امکان وقوع دارد و باید با آن مقابله شود.

اینکه یک فعال سیاسی بخواهد وقوع یک جرم را به زمان خاصی ربط بدهد در حالت خوشبینانه ناشی از ناآگاهی اوست. همچنانکه در حالت بدبینانه باید گفت او در حال اجرای یک پروژه علیه امام راحل و نظام اسلامی است.

تلخ تر آنکه می بینیم منتجب نیا از جرم اسیدپاشی با عنوان بدعت یاد کرده است!

به این معنی که او در حال القاگری است مبنی بر اینکه اسیدپاشی یک جرم سازمان یافته است که توسط کسانی در داخل حکومت نیز پشتیبانی می شود و آنها این بدعت را پس از امام رسم کرده اند!

طبعا چنین اظهاراتی باید با واکنش سخت قضایی و امنیتی مواجه شود.

***

1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1647283

2_https://ensafnews.com/595503

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1670027

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی!

جسد گرانبهای یک دختر برای فمینیست‌ها/ چک آبدار غنی‌نژاد به کورتکس‌بازی رنانی! بیشتر بخوانید »

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند



بدخواهانی لانه‌کرده در ۲ اردوگاه چپ و راست هستند که قصد ندارند دستاوردهایی که حاصل التزام عملی بزرگان سیاست ایران به وفاق بوده است را ببینند یا وجودشان را تأیید کنند!

سرویس سیاست مشرق _ محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیراً در یک گفتگوی تفصیلی با روزنامه شرق به تشریح دیدگاه‌های خود درباره سیاست روز ایران و دولت پزشکیان پرداخت.

تاجیک در بخشی از این گفتگو اما دست به ادعایی عجیب می‌زند و از کاهش محبوبیت دولت پزشکیان می‌گوید.

او در این‌باره گفته است:‌ “الان مسئله جدی ما چیزی است که در قاعده هرم جامعه می‌گذرد. اگر انتخابات با حدود پنجاه درصد شروع شد که این یک تحول تاریخی است، باید دید اکنون آمار چه می‌گوید. اکنون باید دید اقبال مردم نسبت به آقای پزشکیان چقدر تنزل کرده است. نیم‌نگاهی به نظرسنجی و آمار نهادهای وابسته به دولت نشان می‌دهد که آمارها چقدر پایین آمده. “

تاجیک در ادامه نیز پیرامون “وفاق” به عنوان مانیفست دولت پزشکیان تصریح می‌کند: به نظرم به ته کاسه وفاق هم رسیده‌ایم. توزیع قدرت انجام شد و نهادهای دولتی و حکومتی دیگر سمینار و همایش درباره وفاق برگزار نمی‌کنند، چون موضوعیتش را از دست داد. موضوعیتش این بود که تقسیم قدرت انجام شود. لایه‌های زیرینی را در بر نمی‌گرفت که بحث کنیم چگونه می‌توانیم وضعیت ذهنی منفی مردم را مرتفع کنیم که دولت و سیاست را زیبا ببینند. وقتی تقسیم قدرت انجام شد موضوعیت تئوریکش را از دست داد. چندین جلسه راهبردی در ریاست‌جمهوری برگزار شد. در دانشگاه همایش برگزار کردند چون می‌خواستند درباره وفاق فیلسوفی کنند. [۱]

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند

*ادعای کاهش محبوبیت پزشکیان و کم شدن اقبال مردم نسبت به او باید همراه با آمار و اسناد بیان می‌شد که نشده است.

در واقع اگرچه تاجیک ادعا می‌کند که این حرف را بر اساس “نظرسنجی نهادهای وابسته به دولت” مطرح کرده لکن باید به نام آن نهاد و مشخصات نظرسنجی ادعا شده نیز اشاره می‌کرد که نکرده است.

در واقع مسئله بر سر بلایی است که چپ‌های نانجیب قصد دارند بر سر دولت پزشکیان بیاورند!

کسانی در اردوگاه اصلاحات که از روز اول هم دلشان با پزشکیان و صداقت‌های او صاف نبود و از همین رو از ابتدا شروع به سنگ‌اندازی در مسیر او کردند.

از تکّه‌پرانی به مانیفست نجیبانه وفاق تا سکوت در قبال دستاوردهای پزشکیان.

ما نمی‌دانیم ادعای تاجیک درباره کاهش محبوبیت پزشکیان درست است یا خیر!؟ اما این را می‌دانیم که امروز برخی منصوبان اصلاح‌طلب دولت که در بزنگاه‌ها حضور دارند؛ ‌ صراحتا در قبال خدمات دولت و پزشکیان سکوت کرده‌اند و در پازل چپ‌های نانجیب برای سابوتاژ ذهن جامعه بازی می‌کنند.

در این باره البته باید به ابعاد دیگر بازی چپ‌های نانجیب در قبال پزشکیان نیز اشاره کرد که چطور با کنایه او را “گزینه نظام” خطاب می‌کنند و حتی از این گفتند که اگر مردم (منظور جامعه رأی اصلاح‌طلبان تندرو است) این پزشکیان و این کابینه را می‌شناختند هرگز به او رأی نمی‌دادند! [۲]

آنها در این مسیر بدخواهی حتی تأکید کردند که برخی وزرای پزشکیان قصد زمین‌گیر کردن دولت را دارند. [۳] و پزشکیان نباید علنا از اطاعت از رهبری نظام حرف بزند. [۴]

طبعا این بازی که ابتدای آن بدنام کردن پزشکیان و حتی زمین‌زدن دولت اوست و پایانش “فتنه اقتصادی علیه نظام اسلامی”؛ تا روز تحقق هدفش تمام نخواهد شد و کسی هم بیش از دکتر پزشکیان نخواهد توانست در این وادی برای دولت و دستاوردهایش دلسوزی کند.

دولت پزشکیان اگر می‌خواهد از این بازی جان سالم به در ببرد راهی ندارد جز خدمت بیشتر به مردم، ذره‌بین گذاشتن روی اکیپ اطلاع‌رسانی دولت و البته حرکت در چارچوب‌های معقول نظام.

۳ گزینه‌ای که باطل‌السحر نقشه چپ‌های نانجیب محسوب می‌شود و اجازه نانجیبی علیه دولت و خدمت به مردم را از آنها سلب می‌کند.

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند

تاجیک مقوله وفاق را نیز در چارچوب پارادایم نانجیبی و ذهن سمینارزده خود تحلیل کرده و با تقلیل مسئله وفاق به اعطای پست‌های دولتی؛ نخواسته دستاوردهای این رویکرد نجیبانه دولت را ببیند.

دستاوردهایی که با التزام سایر سران قوا و سیاسیون اصولگرا به تز وفاق عملی شد و در قالب‌هایی مثل کاهش ۱۰ درصدی تورم، تسهیل قانون اعطای کالابرگ به مردم، اجازات رهبری به دولت برای برداشت از صندوق توسعه، کاهش تنش‌ها در بحث مذاکره با آمریکا، امن‌تر شدن فضای سیاسی کشور برای طرح انتقادات و رأی‌آوری تمامیتی کابینه پزشکیان خود را نشان داد.

طبعا بدخواهان مردم و دولت قصد ندارند این نتایج و دستاوردها که حاصل التزام عملی بزرگان سیاست ایران به وفاق بوده است را ببینند یا وجودشان را تأیید کنند!

در اینجا بایستی دقت شود که همانطور که دکتر حداد عادل هم زمانی تصریح کرد؛ بدخواهان مردم فقط در میان چپ‌های نانجیب نمی‌لولند و در اردوگاه راست هم می‌توان پی‌جوی آنان شد. [۵]

کسانی مثل تندروهای عدالتخواه و منحرف و یا لشکر سایبری یک سخنران مدعی ارتباط با غیب که در برخی تاریکخانه‌ها خزیده‌اند و “وفاق بخاطر خدمت به مردم” را برنمی‌تابند. کسانی که جدای از انکار خدمات نظام به مردم؛ در پی مسدود کردن رواناب‌های جاری در سیاست و اجرائیات کشور هستند.

دلسوزان کشور و مردم باید در مقابل این ۲ جماعت بدخواه لانه کرده در ۲ اردوگاه راست و چپ؛ سنگر بسازند و اسلحه از دست زنگی مست بستانند.

***

1_https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1010226

2_mshrgh.ir/1664409

3_mshrgh.ir/1672207

4_mshrgh.ir/1713728

5_mshrgh.ir/1652260

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند

درباره ادعای کاهش محبوبیت دولت پزشکیان! / خوابی که چپ‌های نانجیب برای دولت و نظام دیده‌اند بیشتر بخوانید »

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!



مهدی خزعلی ضمن انتقاد تند از اغتشاشگران سال 1401 معتقد است که اصلاح طلبان در قبال رفتارهای ضد دینی این اغتشاشگران هیچ کاری نکردند.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

روزنامه شرق به تازگی در گزارشی که با عنوان “در نبرد با فقر و ناامیدی” منتشر کرد، با اشاره به مشکلات اقتصادی روزمره در ایران؛ معترض گزارش وزیر گردشگری از افزایش میزان سفرهای نوروزی در ایران شد و به نقل از فردی که او را جامعه شناس اقتصادی معرفی کرد نوشت: به نظر می‌رسد با تغییر الگوی سفر در ایران مواجه هستیم، یعنی سفرها محتاطانه‌تر شده است و همان اندک سفرهای خارجی نیز به سمت سفرهای داخلی تغییر الگو داده‌اند. مصرف بودجه‌محور، محتاطانه و مقرون‌به‌صرفه در سفر هم مد نظر قرار گرفته است؛ یعنی اگرچه افراد به سفر می‌روند، اما در رستوران‌ها کمتر حاضر می‌شوند یا مدل‌های اقامتی متفاوتی را انتخاب می‌کنند.

فرد مذکور تصریح کرده است: نمی‌شود سفررفتن را تعبیر به مطلوب‌بودن شرایط مردم تعبیر کرد. درواقع این موارد تنها نشان‌دهنده آن هستند که یک جامعه در تلاش است که به لحاظ فرهنگی تاب بیاورد. در واقع سفر را باید به ‌عنوان مدلی از تاب‌آوری و مصرف‌های جبرانی تحلیل کرد. مصارف جبرانی، مصارفی برای رسیدن به رضایت در اوج نارضایتی است. وضعیت رفاه جامعه بسیار پایین است و جامعه درگیر بی‌ثباتی و رکود تورمی است. افراد در چنین وضعیتی دست به تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت می‌زنند که سفر یکی از این تصمیم‌گیری‌ها و برای تاب‌آوردن در این شرایط است. از طرف دیگر سفر یا طبیعت‌گردی در فرهنگ ایران جایگاه خاصی دارد.

شرق در گزارش خود همچنین به نقل از فرد دیگری که او را جامعه شناس سیاسی معرفی کرده مدعی شده است که شرایط فعلی کشور مشابه روزهای نزدیک به جنگ ایران و عراق است!

این فرد نیز درباره افزایش سفرهای نوروزی در ایران گفته است: در همه روزهای سال مردم به دنبال معیشت هستند، اما وقتی در دو هفته نوروز شاهدیم که مردم به دنبال تفرج و سفر هستند، ممکن است به سمت دیگری کشیده شده و گمان کنیم این سفرها نشان از حال خوب جامعه ایرانی دارد؛ درحالی‌که واقعا چنین نیست. [1]

*حتی اگر گزاره های بدبینانه را هم در قبال این گزارش کنار بگذاریم لکن باید تصریح کرد که این میزان سیاه نمایی و سیاه دیدن امیدها و پیشرفت یک ملت نیاز به تمرین روزانه و ساعتی دارد و یک فرد نرمال هرگز دارای این سطح از انکار واقعیت ها و بیماری سیاه نمایی نیست!

کسی باید جواب بدهد که مردم و حاکمیت ایران دقیقا باید چه کار کنند که افراد قبیله سیاه نمایی اذعان کنند که ایرانی ها هم اهل تفریح، لبخند و امید هستند؟

یعنی حتی وقتی در ایران نرخ تورم کاهش یافته است و یا مردم رکورد سفر را هم می شکنند؛ باز هم عده ای پیدا می شوند همین نشانه های واقعی پیشرفت را هم انکار می کنند و آنها را نشانی از فقر و نومیدی برمی شمارند.

طبعا توقع زیادی است اگر انتظار داشته باشیم متوجه باشند که مشکلات اقتصادی در تمام کشورهای جهان وجود دارد لکن پیشرفت و عقلانیت یک حاکمیت و یک ملت آنجاست که علیرغم مشکلات اقتصادی خود بتواند رفتارهای شادکامانه از قبیل سفر را افزایش دهد، از نرخ تورم خود بکاهد، شاهد مالیات کمتری باشد و امنیت خود را هم تضمین کند.

دقت شود که چاره این انکارها و سیاه نمایی ها از دست حکومت هم خارج است و مردم و جوانان و نوجوانان اگر در مقابل این حماقت ها و سیاه نمایی ها قد علم نکنند و به مبارزه برنخیزند؛ حوادث بدی امکان وقوع خواهند یافت. حوادث بدی که یکی از نخستین و اصلی ترین آنها از دست رفتن مثبتات کشور و امکانات پیرامون است.

***

روایت خزعلی از کاری که اصلاح‌طلبان در اغتشاشات مهسا نکردند!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

مهدی خزعلی، فعال اصلاح طلب و از بازداشتی های فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با انصاف‌نیوز ضمن دفاع از گفتمان دینی؛ درباره اغتشاشات سال 1401 و پروژه مهسا امینی گفته است: در شورش مهسا در برابر چشمانم در میدان توحید پرچم -منقش به اسم مقدس- را باز کردند و آتش زدند و همه هم کف زدند و یک نفر مخالفت نکرد. حرف من این بود که اگر می‌گویید این افراد نفوذی هستند این کار را محکوم کنید. به انجمن خودمان و اصلاح‌طلبان گفتم که شما حداقل اهانت به دین را محکوم کنید و بگویید از ما نیستند. این کار را هم نکردند.

او تصریح می کند: معتقدم که حرکت مهسا یک شورش است زیرا نه سندیکایی پشت آن بوده و نه رهبری داشت. یک التهاب عجیب جامعه را گرفته بود و دنبال یک جرقه بود و جرقه را آن طرف آب زدند و هیچ کس را هم در جایگاه رهبری این حرکت قرار ندادند. رکوردهای اینترنتی را شکاندند و ترند شد و تنها می‌خواستند کشور را به هم بریزند.

خزعلی همچنین در پاسخ به خبرنگاران انصاف نیوز که فرض تغییر را درباره شخصیت او مطرح کرده اند، گفته است: آنجایی که می‌گویید من عوض شدم جایی بود که پرچم امام حسین را آتش زدند. در «جنبش مهسا» که من به آن «شورش» می‌گویم و تعارفی هم ندارم و به آن می‌گویم «شورش برهنگان دین‌ستیز»؛ پرچم حسین(ع) را آتش زدند، در برابر چشم من پرچم رسول‌ا…(ع) را در میدان توحید آتش زدند، یک کلام دینی نداشت و یک «الله اکبر» نداشت بلکه شعار ضد دینی داشت. هتاکی داشت، ما با هتاکی مخالفیم.

او می افزاید: در دانشگاه شریف ما الفاظ رکیک ناموسی بیان شد. آیا شما می‌خواهید که ما در همه حال همراه باشیم!؟ اگر خواستند شعار «باقالی پلو با ماهی» بدهند هم همراه هستیم!؟ نه نیستیم. یا درباره‌ی کشف حجاب. من ممکن است بگویم که با تحمیل حجاب و حجاب اجباری مخالفم اما نمی‌توانم در جبهه‌ی کشف حجاب باشم. [2]

*اگرچه آقای خزعلی دیدگاه های خاص خود را دارد و هنوز هم بر تعدادی از تحلیل های سیاسی ناصحیحش استوار است لکن این دفاع او از ساحت دین و روایت دست اول او به عنوان یک عنصر ستادی اصلاح طلب از رفتار چپ ها در قبال اغتشاشات مهسا امینی؛ مغتنم و قابل تأمل است.

برخی چپ های ستادی اگرچه تقلا می کنند خود را در چارچوب نظام و سیاست های قانونی نشان دهند اما در وادی ایما و اشاره از هیچ رفتاری که معارض با نظام اسلامی و مبانی دینی باشد اِبا و امتناعی ندارند.

این قضیه و شهادتی که خزعلی بر آن الصاق کرده است باید مد نظر همه کسانی باشد که قصد پژوهش تاریخی و یا کار سیاسی دارند.

شناخت دقیق جریانات سیاسی و تصمیمات آنها در بزنگاه ها یکی از رهیافت های اصلی در مسیر “بصیرت نافذ” است.

***

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه کشورمان و از چهره های دیپلماتیک ایران در بخشی از یک مصاحبه با جماران پیرامون مذاکره اخیر ایران و آمریکا گفته است:

“بین ما و آمریکا بی‌اعتمادی‌های زیادی وجود دارد و مقصر هم آمریکاست، زیرا به وعده‌هایی که می‌دهد پایبند نیست. حتی در مورد برجام هم درست است که ترامپ از آن خارج شد، اما در دو سالی که اوباما داخل برجام بود هم هیچ همکاری خاصی با ایران نکرد. اکنون ترامپ می‌گوید من تنها می‌خواهم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشم. خب! این که همین حالا هم محقق‌شده است و از طریق مراجع رسمی و بین‌المللی هم کاملا قابل ارزیابی است. باید ببینیم آیا آمریکایی‌ها پایبند به این گفته خود می‌مانند یا در طول مذاکرات، صحبت‌های دیگری را مطرح می‌کنند. “

او با بیان اینکه اظهارات بسیار خوش‌بینانه و اظهارات بسیار بدبینانه در داخل، دو آفت برای مذاکرات هستند، تصریح می کند: هر دوی این مدل اظهارات، تأثیر منفی روی تیم مذاکره‌کننده ایران می‌گذارد. باید اجازه دهیم این تیم که نماینده نظام است، کار خود را به پیش ببرد. بهتر است تنها کسانی در مورد مذاکرات اظهارنظر کنند که هم در عرصه دیپلماسی سابقه داشته باشند، هم دارای تجربه مذاکره باشند و هم ایران و دنیا را بشناسند. متأسفانه برخی از اظهارات به قدری ناپخته است که آدم تعجب می‌کند.

آصفی می افزاید: -این مذاکرات- برای ما یک ارزیابی از طرف مقابل است که ببینیم چه قدر صداقت و علاقه برای رسیدن به نتیجه دارد. کما اینکه آمریکا نیز می‌خواهد امروز به همین ارزیابی برسد. البته که ما پیش‌تر هم به کرات اعلام کرده‌ایم که در مذاکره جدی و خواهان حصول نتیجه هستیم. امام(ره) پس از پذیرش قطعنامه گفتند ما همان طور که در جنگ جدی بودیم، در صلح هم جدی هستیم. امروز نیز باید گفت ما همان طور که در مورد اصول خود جدی هستیم، برای رسیدن به یک تفاهم نیز جدیت داریم. امیدواریم آمریکایی‌ها این را درک و طوری عمل کنند که از شدت بدبینی ما کاسته شود.

او با اشاره به احتمال همکاری اقتصادی در صورت حصول توافق گفت: این یک زمینه خوبی برای همکاری است، اما ارقامی مانند هزار میلیارد دلار که مطرح شده، خیلی عجیب و غریب و نجومی است. پس از امضای توافق، آمریکا نیز مانند سایر کشورها می‌تواند در ایران سرمایه‌گذاری کند، اما باید در ارائه ارقام دقت داشته باشیم و با منطق ریاضی حرف بزنیم. [3]

*نتیجه معقول و ریاضی سخنان آقای آصفی آنست که توپ مذاکرات کاملا در زمین آمریکاست و اکنون باید دید آمریکا چقدر در رفتارها و مذاکرات خود صادق است؟

البته انتظار صداقت از آمریکا تا حد زیادی ساده لوحانه است و عبرت هایی مثل برجام نیز سند این مدعا هستند. لکن تحلیل و تفرّس (پیش بینی مدقانه آینده) هرگز به معنی تن ندادن به عقلانیت مذاکره نیست. خاصه وقتی که ترامپ چندین مرتبه از ایران تقاضای مذاکره کرده است.

در بحث سرمایه گذاری های احتمالی آمریکا نیز اگرچه مشخص نیست که منبع دقیق این خبر و میزان سندیت آن چقدر است لکن در این زمینه باز هم باید به تجربه برجام توجه کرد که چگونه مشتی هیئت خارجی حتی از کشورهای ورشکسته اروپایی به ایران آمدند اما هیچ سرمایه گذاری خاصی در ایران شکل نگرفت!

جالب آنکه عده ای از ملتمسان مذاکره و توافق به هر قیمتی مدعی هستند که بی خاصیتی سفر هیئات مذکور به دلیل رفتار سیاسی برخی گروه ها در داخل ایران و رخدادهایی مثل حمله خودسرها به سفارت عربستان بود!

این حرف نه به لحاظ تاریخی و نه به لحاظ منطق دیپلماسی و اقتصاد صحیح نیست. زیرا آن هیئت‌ها در واقع از ابتدا هم به فرموده آمریکا عزمی برای سرمایه گذاری در ایران نداشتند. چه اینکه ما با تجربه قتل سفیر آمریکا و چند دیپلمات این کشور در لیبی هم مواجهیم که آمریکا در پی آن هرگز از لیبی خارج نشد و بلکه در این کشور ماند چون به نفت لیبی چشم داشت.

از طرفی مقامات و اقتصادیون خارجی هم کودک نیستند که با چند رفتار سیاسی و مثلا فلان مقاله یک روزنامه؛ از منافعی که در دیپلماسی و اقتصاد می جویند دست بردارند.

طرفه آنکه در بحث آورده های اقتصادی مذاکرات برای ایران باید منتظر ماند و میزان عزم آمریکا برای کاهش تحریم ها را عینا ملاحظه کرد.

البته مجددا تأکید می شود که تصور هرگونه رخداد مثبت از مذاکره با آمریکا نهایت خوشبینی است. خاصّه اینکه باید بدانیم دانلد ترامپ در دوره جدید دولتش در آمریکا به دنبال برندسازی از خود و نمایش هایی است که نام خود را در سطح جهان فراگیر کند. ورود ترامپ به پرونده هایی مثل اوکراین، پاناما، کانادا و البته ایران؛ نشانی از همین تحلیل است.

به نظر می رسد بهترین جمله را در قبال مذاکرات عمان؛ آقای آصفی مطرح کرده است: اینکه آیا آمریکا طوری عمل خواهد کرد تا از شدت بدبینی ایران کاسته شود یا خیر!؟

این تنها راه معقول آمریکا پس از مذاکرات عمان است.

***

1_https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-991639

2_https://ensafnews.com/582262

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1664831

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی!

تنها مسیر پیش روی آمریکا پس از مذاکرات عمان/ دشمنان رسمی مردم ایران در همین نزدیکی! بیشتر بخوانید »

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم"

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم"



یک چهره نزدیک به دولت اذعان کرده است که اصلاح‌طلبان آرمان‌گرا یا همان چپ‌های نانجیب نسبت به پزشکیان انتقاد دارند!

  • راحتیران - استیکی سایت

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

زلنسکی نَشو آقای فیدان!

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم"

هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه به تازگی طی اظهاراتی در مصاحبه با الجزیره پیرامون سیاست سابق ایران در قبال کشور سوریه گفته است: اگر سیاست (ایران) در سوریه این گونه باشد، من تصور نمی‌کنم سیاست صحیحی باشد. اگر شما بخواهید با حمایت از یک گروه در داخل کشوری دیگر ناآرامی ایجاد کنید، کشورهای دیگر هم می‌توانند شما را با حمایت از برخی گروه‌ها آزار دهند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وی در ادامه افزود: منابع و توانمندی‌هایی که شما (ایران) در اختیار دارید، دیگران نیز در اختیار دارند و اگر می‌خواهید کسی خانه شیشه‌ای شما را با سنگ نزند، به خانه دیگران سنگ نزنید.[۱]

*ما ایرانی‌ها ضربه‌المثل محترمانه‌ای داریم که می‌گوید”غوره نشده نباید مویز شد”!

این ضرب‌المثل یک مصداق حِکمی از حرف‌های آقای فیدان است. به این معنی که این قبیل حرف‌ها و مواضع برای ترکیه خیلی زود است.

به دیگر سخن اینکه اگر مثلا ایران با آمریکا یا اتحادیه اروپا اختلافاتی دارد؛ این در چارچوب تقابل هژمونی‌ها قابل تفسیر است.

لکن اختلاف انگیزی بین ایران با ترکیه چیزی شبیه به اختلافات روسیه‌ی هژمون با اوکراین کوچک همسایه است و طبعا آقای فیدان باید بداند که چنین اختلافاتی هیچ سرانجامی نخواهد داشت زیرا همسایگی با یک کشور هژمون قواعدی دارد که سرنوشت اوکراین نشان می‌دهد این قواعد البته لازم‌الاجرا هستند.

البته ایران اسلامی به عنوان هژمونی بزرگ غرب آسیا نجابتی بیشتر از روسیه دارد(رفتار ایران در جریان کودتای واقعی یا نمایشی ترکیه مصداق همین نجابت است) لکن این نجابت نباید موجب فرصت‌طلبی حاکمیت‌های خردی مثل ترکیه شود.

چون اولا ایران نشان داده هر تهدیدی را ولو در فراتر از مرزهای خود در نطفه خفه خواهد کرد و ثانیا نه تنها آمریکا که اذناب آمریکا هم نمی‌توانند جلوی قدرت نفوذ یک هژمونی را بگیرند یا گروه‌هایی را به منطقه سرزمینی هژمون گسیل کنند. همچنانکه در قضیه اوکراین نتوانستند!

جدای از این و در بحث سوریه نیز انتظار بود آقای فیدان ممنون‌دار ایران باشد… به سبب امنیتی که ایران با از بین بردن داعش تقدیم ترکیه کرد و این کشور را از هتل داعش شدن (اصطلاحی که زمانی یک رجل سیاسی ترکیه به کار برد)، تکرار ترور سفرایی مثل سفیرکبیر روسیه، عضوگیری‌های مکرر داعش از ترکیه و… نجات داد.

لکن می‌بینیم آن پاسخ مثبت به نجابت طرف ایرانی در مواضع آقای فیدان دیده نمی‌شود و او عملا با نسخه اوکراینی وارد تعامل با ایران شده است!

تجربه اوکراین البته برای آقای فیدان روی میز است: “اعتماد به آمریکا، ‌ عدم رعایت قواعد همسایگی با یک کشور هژمون، انکار واقعیت‌ها و ایستادن مقابل شمع برای تماشای سایه‌ی بزرگ خود؛ همه و همه عبرت‌هایی است که دست آخر به نتایج بد برای اوکراین و تحقیر زلنسکی از سوی آمریکا انجامید. “

در ادامه راهبردهای نجیبانه ایران در قبال ترکیه؛ پیشنهاد نجیبانه ما هم این است که آقای فیدان به عنوان یک عنصر با سابقه امنیتی که اهمیت “مطالعه” را خوب می‌داند؛ به جای کنکاش در ماجرای تمام شده سوریه و تقلا برای انکار پیروزی ایران؛ وقت خود را مصروف مطالعه تجربیات اوکراین کند.

حسن همجواری با ایران؛ فرصتی است که سیاستمداران ترک نباید آنرا از دست بدهند.

***

وقتی باید علیه نانجیبی موضع بگیریم

عصبانیت چپ‌های نانجیب از “پزشکیانیسم”

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم"

علی شکوری‌راد، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، گفته است:

“واقعیت این است که در مقابل اصلاح‌طلبان جناحی وجود دارد که تمام عناصر قدرت را در اختیار دارد. اصلاح طلب‌ها باید بدانند، می خواهند در شرایطی اصلاحات را پیش ببرند که چنین قدرتی روبروی آنها است. در این شرایط باید از شیوه‌های واقع‌گرایانه و معطوف به نتیجه استفاده کنند. چه بسا که دکتر پزشکیان دارد همین کار را انجام میدهد و در زمینِ واقعیتِ موجود هدف اصلاحات را دنبال می کند. این امر موجب شده است اصلاح طلبان آرمان‌گرا نسبت به رویکرد ایشان دید انتقادی پیدا کنند. در حالی که بنظر من باید روش دکتر پزشکیان را درک کرد. اگرچه این شیوه کند است اما احتمال دستیابی به نتیجه در آن بیشتر است.

*پر بیراه نیست اگر بگوییم منظور شکوری‌راد از “اصلاح‌طلبان آرمانگرای منتقد پزشکیان” همان “چپ‌های نانجیب” هستند.

افرادی که حتی در نجیبانه‌ترین حالت اصلاحات یعنی “پزشکیانیسم” هم منتقد هستند و از این می‌گویند که این راه اصلاحات نیست!

اینان در حالتی که نجبای جریان چپ ولو در حد توانایی خود به دنبال رفع مشکلات باشند هم ماهیت نانجیبشان را تحت لوای اصلاح‌طلبی پنهان می‌کنند و علنا نشان می‌دهند که پروژه‌های خودشان را مهمتر از معیشت مردم و مشکلات کشور می‌دانند.

ما پیش از این نیز تصریح کرده بودیم که چپ‌های نجیب و چپ‌های نانجیب با یکدیگر دچار چالش‌های عمیقی هستند و پزشکیان نیز باید برای دوری‌گزینی از نانجیب‌های جریان چپ تدبیری بیاندیشد.

اذعان شکوری‌راد به وجود چالش بین چپ‌های نانجیبِ اردوگاه اصلاحات با پزشکیان؛ اثباتی است بر تحلیل پیش‌گفته که نشان می‌دهد دولت از درون خاستگاه گفتمانی خود نیز با تهدیداتی مواجه است.

در این بین باید به یاد آورد زمانی را که دکتر حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در سخنانی تأکید کرده بود که افرادی در ۲ طیف چپ و راست هستند که “وفاق” را برنمی‌تابند و می‌خواهند آنرا ابتر کنند.

همه جریان‌های کشور باید در مسیر کارآمدی علیه نانجیبی موضع بگیرند و اجازه ندهند حتی کوچکترین انگیزه و توانی برای کارآمدی اما به سد نانجیبی برخورد کند.

***

1_ mshrgh.ir/1694078

2_ mshrgh.ir/1652260

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم"

زلنسکی نشو آقای فیدان! / عصبانیت چپ‌های نانجیب از "پزشکیانیسم" بیشتر بخوانید »

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی



ارتباط مشکلات اقتصادی با کارنامه خوب انقلاب اسلامی طی ۴۶ سال گذشته چیست؟ این سؤالی است که در تشریح کارنامه نظام باید به آن نیز پاسخ داد.

  • راحتیران - استیکی سایت

سرویس اقتصاد مشرق _ محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران دست به دفاع جانانه‌ای از نظام اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی برای مردم ایران زده است.

او در این صحبت‌ها به پیشرفت‌های بزرگ نظام اسلامی در عرصه‌های مختلف، اشاره‌های مستند و غیر قابل انکاری می‌کند که در صورت ادامه رژیم پهلوی هرگز ممکن نبودند و در چارچوب توسعه ذاتی حکومت‌ها هم قابل تحقق نیستند.

باهنر گفته است: جامعه ایران حدود ۱۳۰۰ سال سابقه تدین داشت و مخالفت پهلوی با اعتقادات دینی مردم، باعث ایجاد واگرایی بین مردم و حکومت شده بود که روزبه‌روز هم افزایش می‌یافت و در طی سال‌ها هم مردم مبارزاتی را در این خصوص انجام دادند که ابتر ماند؛ از جمله در دوره پهلوی اول که اجبار به کشف حجاب مطرح شد و مردم دست به اقداماتی در مقابل حکومت زدند. در سال ۱۳۵۰ نیز یکی از نقاط اوج اقدامات ضدفرهنگی پهلوی رقم خورد و حکومت اقدام به تغییر تاریخ از شمسی به شاهنشاهی کرد. تمام این موارد روی هم جمع و باعث قیام مردم علیه پهلوی شد. امام(ره) نیز یک چهره کاریزما و استثنائی بود که به سرعت توانست اعتماد مردم را جلب کند و طومار ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را در هم بپیچید.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اکنون حدود ۹۰ درصد از شهروندان –امروز- کشور کسانی هستند که انقلاب و امام(ره) را درک نکرده‌اند، بیان داشت: همه این شهروندان به صورت طبیعی این سوال را دارند که مگر انقلاب برای ما چه کرده است که اگر شاه بود نمی‌توانست انجام دهد. اگر ما این گونه به این سوال پاسخ دهیم که جمهوری اسلامی برای کشور دانشگاه، راه، بندر و… ساخته است، مردم می‌گویند همه دنیا در طی این ۴۰ سال پیشرفت کرده و شما هم پیشرفت کرده‌اید، شما چه کرده‌اید که بقیه نکرده‌اند؟

باهنر می‌افزاید: در سال ۵۷ ما به استناد گزارش‌های سازمان ملل، یونسکو و… در بسیاری از شاخص‌ها مانند توسعه استانی که خود تجمیع‌شده معیارهای سطح آموزش، بهداشت، رفاه و… است، در بین ۲۰۰ کشور رتبه حدودا ۱۵۰ را داشتیم، اما اکنون رتبه‌مان به زیر ۲۰ رسیده است. یعنی در آن زمان ۲۰۰ دوچرخه‌سوار در حال مسابقه با یکدیگر بودند و انقلاب یکی از این دوچرخه‌سواران را پیاده کرده و خودش سوار شده و شروع کرده به رکاب زدن و دوچرخه را از جایگاه ۱۵۰ام رسانده به جایگاه بیستم. یعنی این نظام از ۱۳۰ کشور دیگر سریع‌تر حرکت کرده است.

وی با اشاره به پیشرفت کشور در فناوری‌های نوین، بیان کرد: تا پیش از انقلاب ما حتی چراغ نفتی را وارد می‌کردیم و خودمان نمی‌توانستیم، بسازیم. اما اکنون در فناوری هسته‌ای، نانو، هوافضا و… جزو ۱۰ کشور نخست هستیم. تمام این پیشرفت‌ها در شرایطی رخ داده که ما درگیر ۸ سال جنگ نابرابر بودیم و ۷، ۸ استان ما شخم خورده بود. حتی زمانی که صدام به ما حمله کرد، عمده کشورها پشت سر عراق بودند. یعنی صدام میگ روسی، سوپر اتاندارد فرانسوی، تانک چیفتن انگلیسی، بمب‌های شیمیایی آلمانی و آواکس آمریکایی داشت و کشورهای عربی نیز در کنار عراق بودند. در مقابل ما که در سال‌های ابتدایی انقلاب بودیم نه تجربه‌ای داشتیم و نه کشوری پشت سر ما قرار داشت.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه طبق اعلام سازمان ملل، در زمان جنگ تحمیلی هزار میلیارد دلار به زیربناهای ایران خسارت وارد شد، عنوان کرد: در تمام ۲۰۰ سال قبل از انقلاب و ادواری که حکومت‌مان تحت سلطه آمریکا و انگلیس بود، هر زمانی که با یکی از همسایگان‌مان درگیر می‌شدیم، یک بخش بزرگی از خاک کشور را از دست می‌دادیم. حتی پهلوی دوم نیز بحرین را داد رفت. دفاع مقدس تنها جنگی بود که یک طرف همه دنیا قرار داشتند و یک طرف ما دست‌خالی بودیم، اما در پایان این ۸ سال ما یک وجب از خاک کشور را ندادیم. بعد هم که دوره سازندگی آغاز شد. خداوند به درجات مرحوم هاشمی رفسنجانی بیفزاید. در نتیجه دوره سازندگی که ایشان به راه انداخت، ما ظرف ۱۰ سال تمام خرابی‌های ناشی از جنگ را بازسازی کردیم. در حالی که به عنوان مثال جنگ ویتنام ۷۰ سال قبل تمام شده، اما هنوز نتوانسته‌اند آثار جنگ را بازسازی کنند.

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی

باهنر با اشاره به توسعه روستاها در جمهوری اسلامی، اظهار کرد: اول انقلاب ۷۰ درصد جمعیت کشور ما روستانشین و مابقی شهرنشین بودند و ما روستاهایی با هزار خانوار هم داشتیم. در سال ۶۱ که من نماینده بودم، وقتی به روستاها سرمی‌زدم، برخی روستاها با هزار خانوار جمعیت از من درخواست برق، شیر آب و شن‌ریزی جاده‌ها را داشتند. اکنون اما ما در کشور هیچ روستایی با بیش از ۱۰ خانوار نداریم که بدون برق و گاز باشد. یعنی علاوه بر سازندگی آن هزار میلیارد دلار خسارت، این پیشرفت‌ها هم در کشور رقم خورد.

وی با اشاره به پیشرفت‌های نظامی کشور در دوران جمهوری اسلامی نیز بیان کرد: ما از زمان جنگ تاکنون، تقریبا در تمام تسلیحات تحریم کامل بوده‌ایم، اما با این وجود به سطحی رسیده‌ایم که بسیاری از کشورها برای خرید موشک و پهپاد از ما صف کشیده‌اند. به تعبیر رهبری، اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی به ما حمله نمی‌کنند، به این دلیل نیست که نمی‌خواهند. آن‌ها هر لحظه به این نتیجه برسند که می‌توانند با حمله نظامی ایران را ساقط کنند، بلافاصله این کار را انجام خواهند داد. پس اگر حمله نمی‌کنند به این دلیل است که می‌دانند نمی‌توانند. اگرچه هر گونه جنگ احتمالی هزینه‌های زیادی را برای ما در پی دارد، اما هزینه‌های که ما به آنان تحمیل می‌کنیم بسیار بیشتر است.

این نماینده ادوار مجلس با بیان اینکه همچنین اصل استقلال نیز کاملا در نظام ما محقق شده است، افزود: امروز حتی کینه‌توزترین دشمنان ما نمی‌توانند ادعا کنند که ایران وابسته به کشوری دیگر است. اگرچه بسیاری مدعی‌اند رابطه ایران مثلا با روسیه از چهارچوب استقلال خارج است، اما این حرف ابدا درست نیست. ما با چین و روسیه صرفا رابطه اقتصادی داریم. استقلال ما وقتی خدشه‌دار می‌شود که دولت ما تحت تاثیر یک حکومت خارجی شکل بگیرد، در حالیکه اکنون هیچ کشوری نمی‌تواند ادعا کند که می‌تواند بر مراکز قدرت ما تاثیر بگذارد. بنابراین استقلال سیاسی ما کاملا محقق شده است. به علاوه ما در بعد علمی نیز کاملا استقلال داریم و در این شرایط تحریمی، عمده نیازهای‌مان را خودمان تامین می‌کنیم. [۱]

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی

*این دفاع جانانه از انقلاب اسلامی در حالی است که طی سال‌های اخیر کمتر شاهد طرح چنین مبانی پرمغزی برای دفاع از کارنامه انقلاب و نظام اسلامی بوده‌ایم. و نه تنها نبوده‌ایم بلکه حتی دیده‌ایم مثلا یکی از مسئولان، چند سال قبل در یکی از برنامه‌های مربوط به دهه فجر در صدا و سیما حاضر شد و در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی و تورم تک‌رقمی به غلط از گسترش فقر در ایران حرف زد!

در اینجا ارائه یک پیوست مهم در بحث دفاع مستند از دستاوردها و کارنامه نظام اسلامی نیز ضروری می‌نماید و آن “ارتباط مشکلات اقتصادی با پیشرفت‌های کشور” است.

ایران امروز، ۴۶ سال پس از انقلاب در کنار تمام پیشرفت‌های خود اما با گرانی بیقاعده، تلاطم قیمت‌ها، معضل مسکن و چند مسئله دیگر اقتصادی مواجه است. این مشکلات چطور با آن پیشرفت‌ها قابل توضیح می‌شوند!؟

پاسخ آن است که اولا مشکلات اقتصادی در تمام کشورها و حکومت‌ها وجود دارد و هیچ اقتصادی و هیچ حکومتی نیست که ادعا کند تمام مشکلات اقتصادی خویش را رفع کرده است.

مسئله دیگر ماجرای بن‌بست‌ها، بحران‌ها و راه‌حل‌ها در مشکلات اقتصادی است. یک اقتصاد پیشرفته و قوی، اقتصادی است که اگرچه دچار مشکلاتی هست اما با بن‌بست و بحران مواجه نیست. به این معنی که راه حل‌ها وجود دارند و می‌توان به آنها دست یازید.

باید دقت کرد و باید توضیح داد که ما مردم ایران همین گزاره ساده را در دوران ستمشاهی نداشتیم!

یعنی اگر مشکلی اقتصادی در ایران وجود داشت؛ این مشکل بدون نظر مساعد آمریکا قابل حل نبود. (از اینجا ارتباط استقلال با مشکلات اقتصادی نیز اثبات می‌شود) و همین بود که فقر در دوران ستمشاهی به باور نسلی فقرا تبدیل شده بود و یک خانواده فقیر در تقدیر خود نمی‌دید که بتواند در روزگاری خیلی زود متمکن شود و یا از امکانات پیشرفت بهره‌مند شود.

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی

گزاره جالب بعدی که منظره جدیدی از ماهیت بزرگی یا کوچکی مشکلات اقتصادی به ما می‌دهد؛ نگاه به ارتباط پیشرفت‌های کشور با مشکلات اقتصادی است.

مثلا یک فرمول جالب وجود دارد و آن ارتباط پیشرفت نظامی یک کشور با قدرت اقتصادی آن است. پژوهشگران عرصه حکمرانی معتقدند فقط کشورهایی می‌توانند در عرصه نظامی پیشرفت کنند که از یک اقتصاد قوی و درونزا برخوردار باشند.

این گزاره درباره ایران اسلامی هم وجود دارد. ما در دوران پهلوی از نظر نظامی و دفاعی بسیار ضعیف، وابسته بودیم و هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم. که این جدای از سرسپردگی و وابستگی رژیم ستمشاهی اثر وضعی یک اقتصاد ضعیف و بی‌رمق بود.

اما امروز با عنایت به پیشرفتهای شگرف نظامی ایران در ابعاد مختلف می‌توان رأی داد که ایران بر خلاف زمان پهلوی از یک اقتصاد قوی برخوردار شده است. (نگاهی به تحریم‌های ایران می‌تواند اثر این پیشرفت را در ذهن پژوهندگان ملموس‌تر کند)

لکن همانطور که اشاره شد یک اقتصاد قوی به معنی اقتصاد بی‌مشکل نیست. بلکه آن اقتصادی قوی است که راه حل مشکلاتش اولا ساده و ثانیا در دسترس است.

روایت جالب دیگر برای اثبات قوت اقتصادی ایران “کاستن از اثر تحریم‌ها” است. ایران اسلامی اگرچه از روز نخست انقلاب تحت شدیدترین تحریم‌های آمریکا و متحدانش قرار گرفت لکن از سال ۷۵ و در قالب قانون تحریمی داماتو با صورت رسمی تحریم‌ها نیز مواجه شد. تحریم‌هایی که قرار بود ایران را فلج کنند.

اما ایران اسلامی فلج نشد!

و نه تنها فلج نشد بلکه به پیشرفت‌های علمی، فناورانه، تولیدی، اجتماعی و اقتصادی خود ادامه داد و حتی توانست از متحدان خود نیز به دفاع اقتصادی و امنیتی بپردازد.

(کارشناسان معتقدند ایران اسلامی توانسته اثر تحریم‌ها را به کمتر از ۲۰ درصد برساند)

در اینجا باید به یک سوال جالب و درست هم پاسخ داد و آن اینکه همین مشکلات ساده‌ی اقتصاد ایران از قبیل گرانی بیقاعده و… چرا بروز می‌کنند!؟

این سؤال درست پاسخ‌های زیادی دارد که از جمله آنها به عدم اعتقاد برخی مسئولان دولتی به نظارت بر بازار، اجرا نشدن تعدادی از قوانین اقتصادی مهم، بروز پدیده بی‌دولتی در بازار ایران، بر زمین ماندن راهکارهای مقابله با تأثیر مقولات روانی در اقتصاد، عدم پیروی برخی رفتارهای شخصی شهروندان با منافع عمومی، انزوای نخبگان عرصه حکمرانی و… اشاره کرد.

راه رفع این مقولات را هم باید در دو گزاره “رأی خوب مردم” و “استفاده از نخبگان عرصه حکمرانی” جستجو کرد.

درباره این دو گزاره حرف‌ها و تأملات زیادی لازم است…

***

۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۵۸۵۳۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی

چرا آمریکا به ما حمله نمی‌کند؟ باهنر پاسخ می‌دهد/ تفاوت‌های اقتصادی نظام اسلامی با رژیم پهلوی بیشتر بخوانید »