مشرق نیوز

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت


برخی فعالان اصلاح‌طلب متوجه “رفتن روحانی” و تغییر ایّام نشده‌اند و با این گمان که هنوز هم سال 92 است؛ توصیه‌هایی را به دولت سیزدهم روا می‌دارند که در سال 92 هم بر آنها تأکید داشتند!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

“روحانی رفت”؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت

محمدتقی فاضل‌میبدی، از فعالان اصلاح‌طلب اخیراً در مقاله‌ای در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با عنوان “پیامدهای تأخیر در مذاکرات” منتشر شد، نوشته است:

“دولت هرگونه وعده اقتصادی منهای لغو تحریم بدهد آن وعده تحقق یافتنی نخواهد بود. از ساخت مسکن گرفته تا راه اندازی کارخانه‌ها ومنوط به لغو تحریم‌هاست و این مساله کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است. به نظر می‌رسد که همان سیاستی که آقای دکتر ظریف در وزارت امور خارجه در صحنه روابط، تعامل و مذاکره با دنیا دنبال می‌کرد باید همان رویکرد و روش در این دولت نیز پی گرفته شود. اگر بخواهد از آن روش عدول شود و رویکرد تازه‌ای شروع شود، دوباره مدت‌ها زمان می‌خواهد و  وقفه می‌افتد که طرفین برجام زیر بار بروند یا نروند. ولی باید راهی برویم که در گذشته رفتیم و همان را ادامه دهیم نه اینکه مسئولان تازه روی کار آمده بخواهند راه جدیدی باز کنند و فکر کنند با فشار بیشتر می‌توانند، موفق شوند.“[1]

*آقای میبدی گویا در جریان نیستند که خود و دوستانشان در سال 92 همین حرف‌ها را در گوش مردم زمزمه کردند و سپس آقایان روحانی و ظریف را در دامن رأی آنها گذاشتند…

و پس از 8 سال نتیجه‌ای که از آنهمه مذاکره‌خواهی افراطی و بزرگنمایی از تحریم به دست آمد؛ چیزی جز خفّت، معطل‌ماندن ظرفیت‌های کشور و ناکارآمدی نبود.

بر همین منوال نیز اکثریت مردم ایران در انتخابات 1400؛ تمامیت تفکر مذاکره‌خواه و لیبرال را کنار گذاشتند و رویکردی دیگر را برگزیدند.

مع‌الوصف به نظر می‌رسد آقای میبدی متوجه این تغییر ایّام نشده‌اند و گمان برده‌اند که هنوز هم سال 92 است!

همچنین ایشان گویا متوجه نیست که یکی از شئون رجال سیاسی؛ احترام به رأی مردم و گفت‌وگوی سمپاتیک یا انتقادی با آنها درباره رأیی است که داده‌اند نه اصرار و الحاح بر راه‌های رفته و تکرار تجربه‌های تلخ…

***

قاتلی که به صحنه جرم بازگشت!

علمداران سیاه‌نمایی چگونه هر دستاوردی را در ذهن مردم تباه می‌کنند؟

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشتحسین موسوی‌تبریزی، فعال اصلاح‌طلب و دبیر تشکل موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است: بی اعتمادی موجود در جامعه تنها به دولت ارتباط پیدا نمی‌کند و بلکه کلیت ساختارهای تصمیم گیری نظام را دربر می‌گیرد. آن چیزی که برای مردم دارای اهمیت است این است که گفتار مسئولان با رفتار و عملکردشان همخوانی داشته باشد. نباید شرایط به صورتی باشد که مسئولان تنها شعار بدهند و به مردم وعده بدهند و سپس رویکرد دیگری در پیش بگیرند و برخلاف وعده‌هایی که به مردم داده‌اند عمل کنند.

او همچنین با بیان اینکه مردم امروز نسبت به جریان‌های سیاسی نیز بی‌اعتماد هستند، می‌گوید: مردم نسبت به کلیت ساختارهای تصمیم‌گیری کشور تا حدودی بی اعتماد شده‌اند و این واقعیت غیر قابل کتمانی است![2]

*حکومت ایران حتی اگر بهترین و بی‌نقص‌ترین تصمیمات تاریخ را هم بگیرد و دستاوردهایی را ولو در حد حکومت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) ارائه کند اما مردمش بی‌اعتماد خواهند شد… مادام که خواصی باشند که از بام تا شام در گوش مردم از ناامیدی و بی‌اعتمادی حرف بزنند و سیاه‌نمایی کنند!

بله! به مدد دولت دوستان آقای موسوی‌تبریزی طی 8 سال گذشته؛ اعتماد مردم آسیب دیده است و این ساختمان مستحکم و پر آوازه که جلوه‌ای از آن در تشییع پیکر به خون خفته سپهبد سلیمانی دیده شد؛ به قدر ذره‌ای دچار آسیب شده… اما این ضربه می‌تواند در اندک زمانی با مدیریت جهادی دولت و مردم‌مداری دولتیان جدید ترمیم و بلکه محکم‌تر از گذشته شود. ولی ما با جریانی مواجهیم که مطامع خود را در “فتنه اقتصادی” می‌جوید و فتنه اقتصادی هم جز با درافکندن ذهن مردم در تباهی ناامیدی و بی‌اعتمادی محقق نمی‌شود.

و از همین روست که این افراد از بام تا شام مشغول سیاه‌نمایی و القای بی‌اعتمادی سراسری به مردم هستند و حتی زمزمه هم کرده‌اند که کاری کردیم که نظام اسلامی تا سال‌ها نتواند این اعتماد را ترمیم کند!

شاهد مثال، شخص آقای موسوی تبریزی است که یک بار در بیانیه تشکل متبوعش به بهانه “فیلم‌های زندان اوین” مدعی وجود تحقیر و بدرفتاری نظام‌مند چنددهه‌ای در زندان‌های ایران می‌شود[3] و بار دیگر به بهانه اغتشاشات آبان98 نیز در بیانیه‌ای مشابه ضمن خطاب قرار دادن مستقیم رهبر معظم انقلاب و با تأکید بر اینکه تجمعات آشوبگران نیازی به مجوز ندارد، گفته بود: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، وظیفه شرعی خود می داند که مدیران ارشد جمهوری اسلامی را به بازنگری انتقادی در سیاست‌های کلان کشور، شنیدن صدای مردم و تلاش در جبران کاستی‌ها و عبور از لجبازی‌های جناحی دعوت کند.[4]

ما این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که مادام که امثال “حسین موسوی‌تبریزی” علمگردانان سیاه‌نمایی و بی‌اعتمادسازی در کشور باشند؛ آیا حاکمیت خواهد توانست به ترمیم اعتماد مردم بپردازد یا خیر؟!

در اینجا یک هشدار به اتاق فکر دولت سیزدهم نیز ضروریست و آن اینکه تلاش برای ترمیم اعتماد آسیب‌دیده مردم بدون مقابله بصیرانه با این تریبون‌های غلط‌گو و ناامیدساز؛ عملا هیچ فائده و خاصیتی نخواهد داشت.

***

1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321960

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321972

3_ mshrgh.ir/1267543

4_ mshrgh.ir/816249



منبع

"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ قاتلی که به صحنه جرم بازگشت بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس



تشییع مرحوم محمدسرور رجایی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیکر مجاهد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، راوی شهدای مشترک ایران و افغانستان، نویسنده و شاعر، مرحوم محمدسرور رجایی، ظهر امروز در قطعه ۲۹ بهشت زهرا و در جوار شهید آوینی و شهدای دفاع مقدس به خاک سپرده شد.

بنابرین گزارش، در این مراسم که با حضور خانواده، آشنایان مرحوم رجایی و همچنین برخی مسئولان و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب از جمله حجت الاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، مهدی دادمان، رئیس حوزه هنری، سیداحمد عبودتیان، مسئول بنیاد خاتم الاوصیا، مجید بذرافکن، معاون فرهنگی سپاه پاسداران، حسین شاهمرادی، مدیر موسسه انتشارات امیرکبیر، علی‌محمد مودب، مدیر موسسه ادبی شهرستان ادب، وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، میلاد عرفان پور، شاعر، سید مسافر، مداح و مدافع حرم افغانستانی، محسن مومنی شریف، مدیر سابق حوزه هنری، محمدرضا شهبازی، مدیرباشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار شد پیکر مرحوم محمدسرور رجایی، از قطعه شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون به سمت قطعه ۲۹ تشییع و تدفین شد.

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس

براساس این، گزارش محمدسرور رجایی پژوهشگر و نویسنده افغانستانی، سحرگاه پنجشنبه بر اثر عوارض ناشی از ابتلا به کرونا درگذشت.

رجایی بیست سال آخر عمر با برکتش را صرف جمع آوری اطلاعات و خاطرات مربوط به شهدای ایرانی جهاد افغانستان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس کرد.

«از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع  مقدس، «ماموریت خدا» هفت روایت از احمدرضا سعیدی شهید ایرانی جهاد اسلامی افغانستان و کتاب  «در آغوش قلبها» اشعار و خاطرات مردم افغانستان از امام خمینی آثار منتشرشده از مرحوم رجایی‌ است.

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس

کتاب خاطرات «شهید دکتر سیدعلی شاه موسوی گردیزی» از فرماندهان جهادی افغانستان که بدست داعش ترور شد دیگر محصول تلاشهای محمدسرور رجایی‌ است که بزودی منتشر می‌شود.

دبیری چند دوره جشنواره «قند پارسی»، جشنواره خانه ادبیات افغانستان و انتشار مجله باغ ویژه کودکان افغانستانی نیز از دیگر فعالیتهای وی در این سالها بود.

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس

مرحوم رجایی از اعضای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نیز عضو هیأت تحریریه مجله‌های سوره و راه بود و ده‌ها مقاله یادداشت و گزارش درباره روابط فرهنگی ایران و افغانستان از او به یادگار مانده است.

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس

مرحوم رجایی از حدود یک هفته قبل به علت ابتلا به کرونا در بیمارستان میلاد تهران بستری بود.

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس



منبع خبر

«آوینی افغانستان» در جوار شهدا آرام گرفت +‌ عکس بیشتر بخوانید »

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.  هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

نگذارید قالیباف تکرار شود!

علی تاجرنیا، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین در اظهار نظری پیرامون دوره جدید شهرداری تهران با مدیریت اصولگرایان گفته است: در دوره مدیریت پیشین شهرداری تهران، یعنی قبل از دوره اصلاح‌طلبان و در زمان مدیریت شهری محمدباقر قالیباف، شاهد فسادهای گسترده‌ای بودیم. حجم پرونده‌هایی که از آن دوران به صورت جدی مطرح شده، نشان‌دهنده این است که فسادهای گسترده‌ای در آن مجموعه اتفاق افتاده که قوه قضائیه و مجلس با وجود همراه بودن با این مجموعه نتوانسته‌اند در مقابل آن سکوت کنند! بنابراین ما شاهد بزرگ‌ترین و حجیم‌ترین پرونده‌های فساد در حوزه شهرداری هستیم.

او خطاب به منتخبین ششمین دوره شورای شهر تهران اظهار می‌دارد: اعضای شورای شهر ششم که ادعای انقلابی‌گری و ضدیت با فساد دارند، باید شهرداری انتخاب کنند که به این مسیر اعتقاد داشته باشد. برخی از کسانی‌که به عنوان شهردار تهران مطرح هستند سابقه روشن و درخشانی در ارتباط با انقلابی‌گری و ضدیت با فساد ندارند. وجود یک تفکر کاملا سیاسی در مجموعه شهرداری، حرکت‌ها را به این سمت می‌برد که مساله سیاسی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و موضوع مبارزه با فساد و شفافیت در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد که در زمان مدیریت آقای قالیباف شاهد آن بودیم.

تاجرنیا تصریح می‌کند: در دوران شهرداری آقای قالیباف بسیاری از اعضای شورای شهر که افراد سالمی بودند به دلیل مصالح سیاسی در مقابل بسیاری از مشکلات اقتصادی و مالی آن زمان سکوت کردند و باید به این موضوع توجه ویژه شود.[1]

*دوران شهرداری 12 ساله قالیباف در تهران تبدیل به یک کابوس بی‌پایان برای اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شده است.

دورانی که مردم به رأی‌العین دیدند تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر مدیریت جهادی، بر پیشرفت کشور و بر امکان غلبه به تحریم‌ها چگونه به سادگی اما به شرط رأی خوب مردم ممکن است.

و قالیباف الحق و الانصاف توانست یک تهران پیشرفته و ارزان را به مردم ارائه کند.

این رخداد که بر باد دهنده تمام نمایش‌های سیاه‌نمایی و بدخواهی علیه ایران بود؛ آنچنان دشمن خارجی و دنباله‌های داخلی او را برآشفته ساخت که برای پاکسازی این کارنامه جهادی از ذهن مردم لشکر سلم و تور به راه انداخته‌اند.

صحبت‌های آقای تاجرنیا هم متأسفانه در همین راستا ارزیابی می‌شود و ارزش دیگری ندارد.

نکته مهم اینجاست که تاجرنیا حتی یک برگ سند مبنی بر تخلف قالیباف در دوران شهرداری تهران نیز در دست ندارد.

اگر هم او و امثال او بخواهند، بگویند پس چرا در سازمان مدیریت قالیباف برخی پرونده‌های تخلف بروز یافت؛ پس مشخص می‌شود که این افراد نه فهم فلسفی از مقوله فساد دارند و نه اهل مطالعه تاریخ هستند!

زیرا نمی‌دانند که فساد یک امر نفسانی است و همواره و توسط هرکسی امکان وقوع دارد و در گام بعد نیز آگاه نیستند که حتی در حکومت ائمه اطهار(س) نیز شاهد فساد بوده‌ایم.

این نکته بدیهیست که اگر امثال تاجرنیا صداقت بیشتری داشتند و به ناراحتی خود از کارنامه خوب قالیباف در عرصه اجرائیات اشاره می‌کردند؛‌ آنگاه عرصه سیاست شفاف‌تر می‌شد و مردم با سهولت بیشتری به قضاوت میان تاجرنیا و نظرات او پیرامون قالیباف می‌پرداختند!

***

اعتراضات به حق چگونه به فتنه تبدیل می‌شوند؟!

“موج‌سوارها” چه کسانی هستند و هنگام اعتراضات به‌حق مردم چه می‌کنند؟!

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

محمود میرلوحی، عضو شورای شهر پنجم تهران و فردی که به جرم نشر اکاذیب به شلاق و زندان محکوم شده بود؛‌ طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:

“اعتراضات سال‌های 96،97،98 و حال 1400 در خوزستان نشان می‌دهد که جامعه تا چه میزان از وضعیت خود ناراضی است.“[2]

****

* مشکل کم‌آبی خوزستان به دلیل بی‌کفایتی دولتی بروز کرده است که امثال آقای میرلوحی در 2 انتخابات 92 و 96 در دامن رأی مردم گذاشته‌اند.

و اما اعتراضات نقطه‌ای سال‌های قبل…

بر خلاف آنچه که میرلوحی ابراز کرده است، اغتشاشات آبان 98 و دیماه 96 و… تماما اثراتی از “فتنه اقتصادی” طراحی شده از سوی ستاد هسته سخت اصلاحات هستند و ربطی به نارضایتی مردم ندارند.

زیرا آگاهان دانش سیاست و امنیت می‌دانند که اگر پای نارضایتی در میان باشد؛ با اعتراضات یک روزه و یک هفته‌ای چیزی درست نمی‌شود!

دقت شود که منظور عبارات فوق، صرفا بیان پشت پرده فتنه اقتصادی است زیرا هیچکس نمی‌تواند مدعی باشد که ما در ایران هیچ مشکلی نداریم!

مشکل هست اما راه رفع آن در خیابان نیست…

مسئول اعتراضات نقطه‌ای بروزه کرده طی چند سال اخیر، مشکلات مبتلی‌به ایران و تمام دیگر کشورهای جهان نیست بلکه آن کسانی هستند که دائما تقلا می‌کنند تا با موج‌سواری بر این مشکلات، ذهن مردم را نسبت به کشور تخریب کرده و افکار عمومی را دچار تصور زیست جهنمی کنند. همانها که شب و روز به مردم آدرس خیابان می‌دهند،‌ انتخابات را تحریم می‌کنند و همیشه آیه یأس می‌خوانند.

بدیهیست که نمی‌توان اثرات پاک نشده رفتارهای این افراد بر ذهن افرادی در جامعه را منکر شد و اظهار کرد که کارهای اینان هیچ اثری ندارد!

حتما اثر دارد و یکی از اثرات آن تجمعات اشاره شده با چند صد کشته است که البته میرلوحی مدعی شده این تجمعات به دلیل نارضایتی و نه فتنه‌گری رخ داده است.

گفتنیست، سال‌ها پس از فتنه بزرگ سال 88، اندک اندک و با اعترافات اصلاح‌طلبان ستادی مشخص شد که همه آن بهانه‌های پیرامون تقلب، غلط و بیجا بوده است و کسانی که به فرمان اصلاح‌طلبان به خیابان آمده‌اند تماما فریب خورده “جماعت موج‌سوار” و کسانی بودند که آنها را به انحاء مختلف فریب دادند.

حرف‌های میرلوحی درباره اعتراضات نقطه‌ای سال‌های اخیر، جدا از تراژدی سال 88 نیست.

در اینجا همچنین یک سؤال مهم را از آقای میرلوحی می‌پرسیم…

رئوس کارنامه و شناسنامه شخص ایشان بعنوان یک رجل سیاسی چپ، از دهه 60 تاکنون چه چیزی جز تندروی در پیست اسکی با جمع‌آوری عینک‌های آفتابی! دروغ‌پراکنی علیه قالیباف، تحریم انتخابات و ناکارآمدی در شورای شهر تهران بوده است؟!

اگر کارنامه ایشان رئوسی غیر از موارد اشاره شده نیز داشته است؛ حق مردم است تا آنرا بدانند.

آشکارسازی این کارنامه حتما به مردم کمک می‌کند تا با موج‌سواران و کاسبان اعتراضات مردمی بیشتر آشنا شوند…

***

مناظره کنید آقای ربیعی!

غامض‌ترین سؤال امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود!

روزنامه شرق در شماره چهارشنبه گذشته خود به یک دیدار مطبوعاتی با علی ربیعی، سخنگوی دولت آقای روحانی و از فعالان اصلاح‌طلب؛ در روزهای پایانی دولت اعتدال اشاره کرده است.

در مطلب شرق در این باره می‌خوانیم:

“از او(ربیعی) پرسیده شد: «برخی کارشناسان معتقدند تصمیم‌های دولت روحانی مشکلاتی برای دولت آینده ایجاد خواهد کرد و گویی عملکردی پر از مشکلات به دولت آینده خواهید رسید؛ آیا دولت روحانی کارنامه سیاهی را به دولت آینده تحویل داده است؟». سخنگوی دولت پاسخ داد:‌ «ما سال‌هاست که به سیاه‌نمایی‌ها عادت کرده‌ایم اما امروز در روزهای پایانی دولت قرار داریم، نه به‌عنوان سخنگو، بلکه به‌عنوان یک شهروند مایلم بگویم نتایج این سیاه‌نمایی که به قیمت دولت‌زدایی و ناکارآمد جلوه‌دادن دولت صورت گرفت، خوانش آن در جامعه فقط محدود به دولت نمی‌ماند. با این سیاه‌نمایی‌ها روح و روان جامعه نیز آزار دید و نتایج آن امروز در هر سنجشی مشخص شده است. پاشیدن جوهر سیاه، فقط یک نقطه را سیاه نمی‌کند». ربیعی گفت: همه کارنامه ما روشن است و بهتر است به جای طرح ابهامات کلی، مورد به مورد درخصوص هر مسئله، مطالب مدنظرشان را بیان کنند تا علت‌یابی تبیینی دولت از مسئله به دست بیاید. ما کارنامه سیاهی به جای نگذاشته‌ایم اما کارنامه سیاه‌نمایی توسط رسانه‌های پروژه‌ای خارجی و مخالفان جریانی داخلی به جای مانده است.“[3]

*در مجموعه وبلاگ مشرق و طی قریب به 4 سال گذشته؛ تماما و دائما معقّب رفتارها و گفته‌های مقامات دولت اعتدال بوده‌ایم.

به گواه این سابقه که تمام آن در آرشیو مشرق موجود است؛ بایستی اشاره کنیم که آقای ربیعی کذب گفته‌اند و دولت آقای روحانی نه تنها یک کارنامه تاریک بر جا گذاشته بلکه این دولت و برخی مقامات بلندپایه آن بوده‌اند که در صف اول سیاه‌نمایی علیه کشور، ملت و حاکمیت قرار داشته‌اند.

به هر حال مردم باید بدانند که چه کسانی بودند که درون دولت بودند اما از احتمال بروز اغتشاشات خیابانی حرف می‌زدند؟!

و چه کسانی بودند که اولین بار از خزانه خالی و مشکل آب خوردن و قرار داشتن کشور در “شرایط ته دره”  و “چروکیدگی جامعه ایرانی” حرف زدند و روزشان شب نمی‌شد اگر از اثر تحریم‌ها بزرگنمایی نمی‌کردند!

می‌توان آقای ربیعی را به یک مناظره دعوت کرد… مناظره‌ای نه برای اثبات کارنامه سیاه دولت آقای روحانی! بلکه مناظره‌ای برای پاسخ به یکی از غامض‌ترین سؤالات امنیتی تاریخ حکمرانی حسن روحانی در ایران…

سؤالی که از ما و از آیندگان می‌پرسد چرا دولتی که پدید آورنده وضع موجود است و خود بایستی حامی آن باشد؛ اما مقاماتش در ردیف اول سیاه‌نمایی از وضع موجودی که خود پدید آورده بودند، حضور داشتند؟!

پاسخ این سؤال می‌تواند ابهامات بزرگی را برای مردم رفع کند.

***

1_ https://etemadonline.com/content/507852

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/319364

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/295924

محمود میرلوحی

مردم درباره اعتراضات به‌حق خود باید بدانند که این اعتراضات چگونه می‌تواند به فتنه تبدیل شود؟! و ایضا موج‌سواران چه کسانی هستند و از اعتراضات به حق مردم چگونه به نفع خود استفاده می‌کنند؟!



منبع خبر

سؤال سخت امنیتی از تاریخ حکمرانی حسن روحانی/ نگذارید قالیباف تکرار شود! بیشتر بخوانید »

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

قوه قضائیه در کمین “اشرار اقتصادی”

“گرانی‌ها عمدی است”، مصاحبه‌ای که اژه‌ای باید بخواند

“حسین راغفر”، از چهره‌های اقتصاددان، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون قیمت‌های لجام گسیخته در بازار ایران، با تاکید بر اینکه در این روزها افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی برای دولت سیزدهم است، گفت: عده‌ای نگران تلاش‌های دولت بعد برای کاهش قیمت‌ها هستند بنابراین بخشی از این افزایش قیمت‌ها ناشی از فضاسازی‌ها و تعمدی است و می‌بینیم که برخی از صنوف علیرغم قیمت‌های تعجب‌برانگیز مدعی زیان‌ده بودن هستند و خودروسازی‌ها می‌گویند به ازای تولید هر خودرو 40 میلیون تومان ضرر می‌دهند یا اینکه تولیدکنندگان مصالح ساختمانی هر روز قیمت‌ها را بالا می‌برند.

وی با بیان اینکه عده‌ای هدف‌شان از افزایش قیمت‌ها این است که دولت سیزدهم را در تسخیر خودشان بگیرند، بیان داشت: عده‌ای در این جریان به دنبال این هستند تا بتواند قیمت‌ها را دوباره در دولت بعد بالا ببرند و میزان موفقیت آنها بستگی به این دارد که دولت بعد چقدر آمادگی مقابله با این کانون‌های فساد را داشته باشد.

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه دولت سیزدهم نباید اسیر و تسخیر این فضاسازی‌ها قرار بگیرد، گفت: بخش قابل توجهی از جریانی که به دنبال افزایش قیمت هستند، از منتفعان اصحاب قدرت و ثروت در 3 دهه اخیر بودند که یکی از اقدامات دولت سیزدهم باید مبارزه با این افراد و کاهش قیمت‌ها باشد.

راغفر ادامه داد: اگر دولت سیزدهم کار خود را با اقتدار آغاز نکند و یکی از اصلی‌ترین برنامه‌هایش برخورد قاطع با مفسدان و افرادی که بازارها را دستکاری می‌کنند نباشد، ثبات سیاسی در کشور به شدت به مخاطره می‌افتد.[1]

*آنچه که آقای راغفر گفته‌اند حرف درست و دقیقی است که البته در تمام طول 8 سال گذشته باید به جای آنهمه سیاه‌نمایی اقتصادی و گفتن حرف‌های بیربط درباره علت گرانی‌ها گفته و مطالبه می‌شد.

معضل اصلی اقتصاد ایران قیمت‌های لجام‌گسیخته‌ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند و صرفا با اغراض سودپرسی و سیاست‌بازی است که بالا و پایین می‌شوند.

و این بلیّه حل نخواهد شد مگر با نظارت جدی و جهادی دولت و سپس قوه قضائیه.

البته بدیهیست که دولت آقای روحانی در تمام طول 8 سال گذشته هیچ اعتقادی به این کار عقلانی نداشت و آنرا رها کرد و اکنون که این کار رها شده است بایستی انتظار داشت که قوه قضائیه بعنوان مدعی‌العموم وارد قضیه شود و به سودپرستان اجازه جولان در بازار معیشت مردم را ندهد.

رویکردی که خوشبختانه با دستور رئیس جدید قوه قضائیه گویا در حال عملی شدن است و قرار است قوه قضائیه وارد کارزار مبارزه با “اشرار اقتصادی” شود. البته اگر این دستور مهم در حد بخشنامه‌ها نماند و بصورت جهادی اجرا شود…[2]

***

سیراب شدن این “حزب کادر” از کم‌آبی خوزستان…

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت که نامش بیشتر در مواقع بروز فتنه و تحریم انتخابات به گوش می‌رسد؛ اخیراً در بیانیه‌ای به بهانه اعتراضات و اغتشاشات خوزستان مدعی حکمرانی بد در کشور شده و نوشته است: بحران اعتراض به کمبود آب در خوزستان که در بستر نارضایتی های عمومی در کشور به سرعت تبدیل به اعتراضات گسترده در شهرهای استان و نیز برخی دیگر استان‌ها شد، همچنان ادامه دارد. پیش از آن بحران قطعی برق، شرایط اضطراری ایجاد کرده و موجب تصمیمات اضطراری به‌خصوص در مورد افزایش برق گیری از نیروگاه های آبی استان شده بود. بحران برق اگرچه سراسری بود اما در مناطق گرم جنوب اثراتش آشکارتر بود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از جماران، در بیانیه این حزب همچنین می‌خوانیم: آنچه عیان است استعداد سرزمینی بالا ولی در عوض رنج و محرومیت گسترده و در نتیجه نارضایتی مردم است و این حاصل نشده است جز با حکمرانی بد. اعتراف معاون اول رئیس جمهور که سیاست های توسعه ای در استان شکست خورده است حکایت همین داستان است.

اتحاد ملت تصریح می‌کند: اکنون که صدای اعتراض مردم بلند شده است، همه به آنها حق می دهند. اما کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد. علاوه بر این در چند روز گذشته نحوه برخورد با اعتراضات هرگز شایسته و نشان‌دهنده درک درست از حقانیت اعتراض‌ها نبوده است. چه کسی به پلیس دستور سرکوب اعتراضات مردمی را داد و چه کسی به آنها اجازه شلیک تیر داد؟ علاوه بر جان‌باختن تأسف انگیز افرادی در این حوادث، نفس شلیک تیر، ولو هوایی و نیز بازداشت معترضان بر التهابات افزوده است. متاسفانه عملکرد پلیس موجب شده است که بحران اعتراض به کم آبی به سرعت تبدیل به بحران «اعتراض به سرکوب» شود.

در بخش پایانی بیانیه این حزب چپ می‌خوانیم: مشکل خوزستان جدای از مشکل حکمرانی در کل کشور نیست. مدیریت در استان از همان وجوه بی کفایتی رنج می‌برد که مدیریت کلان در کشور گرفتار آن است. متاسفانه حاکمیت موجود اکثریت جامعه را متقاعد کرده است که نظام اصلاح پذیر نیست و به همین دلیل بخش اعظم جامعه از روند اصلاحات در کشور ناامید شده اند و با رویگردانی از صندوق رای نظر خویش را ابراز داشته‌اند. با این حال ما همچنان امیدواریم که این اعتراضات و نمایان شدن قابلیت گسترش آن، کسانی را که هنوز در خواب هستند و واقعیت‌های موجود را در نیافته‌اند، بیدار و به تجدید نظر در سیاست های جاری خود متقاعد سازد.[3]

*حزب کادر اتحاد ملت که از حامیان اصلی تحریم انتخابات 1400 بوده و رسما از دموکراسی خارج شده است حق ندارد که در مشکلات مبتلی‌به مردم ژست مردمی بگیرد. زیرا حزب کادری که در انتخابات شرکت نمی‌کند دشمن مردم است.

چه اینکه تحریم انتخابات و هدف گرفتن اصلی‌ترین شأن دموکراسی یعنی انتخابات، سوء ظن‌ها و شائبه‌هایی را در خدمت یا خیانت این حزب سیاسی برانگیخته است.

مسئله وقتی واضح‌تر می‌شود که بدانیم اتحاد ملتی‌ها اگر راست می‌گفتند که دلسوز مردم هستند باید در هر شرایطی، نامزدی که فکر می‌کردند می‌تواند مشکلاتی مثل مشکل خوزستان را رفع کند معرفی می‌کردند نه اینکه دست به تحریم انتخابات بزنند.

در گام بعد باید دانست که در تمام حکومت‌های جهان؛ احزاب به مثابه اتاق‌های فکر عمل می‌کنند و هنگامی بروز برخی مشکلات در سیاست یا اجرائیات یک کشور؛ اول از همه احزاب هستند که باید به مردم پاسخگو باشند چرا نتوانسته‌اند این مشکلات را پیش‌بینی کنند و برای آنها چاره‌ای بیاندیشند!

در واقع احزاب سیاسی نبایستی مثل مگس دور زخم جمع شوند بلکه باید مثل حکیمی مدبّر، اصحاب آینده باشند و بتوانند با سوابقی که در سیاست و اجرا دارند؛ مشکلات احتمالی را نیز رصد کنند.

تا همین مرحله به راحتی اثبات می‌شود که در بیانیه حزب اتحاد ضریب خدعه و مردم‌فریبی بیشتر است یا ضریب دلسوزی!

مسئله جالب‌تر نیز آنجاست که مشکلات خوزستان و همه مشکلات اجرایی و گرانی‌های اخیر کشور تماما به دلیل ناکارآمدی دولتی است که آقایان حزب اتحاد ملت و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتند اما امروز به جای عذرخواهی و مسئولیت‌پذیری تقلا می‌کنند تا این بچه را سر راه بگذارند و مسئولیتش را به گردن دیگران بیاندازد.

همچنین از آنرو که “مطالعه و عقلانیت” تبدیل به عناصری مهجور در اردوگاه اصلاحات شده لازم به یادآوری است که بر خلاف ادعای حزب مذکور مبنی بر اینکه ” کسی توضیح نمی‌دهد که چرا گذاشته شد کار به اینجا برسد”! باید گفت که مقام معظم رهبری به زبانی سلیس و با صراحت تمام توضیح دادند که علت مسئله در عمل نشدن توصیه‌های معقول و اجرایی درباره مشکلات خوزستان است که پیش از این به دولت اصلاح‌طلب آقای روحانی ارائه شده است.

اما حزب کادر اتحاد به جای اینکه توضیح بدهد چرا دولت متبوعش این توصیه‌ها را عمل نکرده و از یک لوله‌گذاری ساده در خوزستان عاجز بوده؛ این بخش از تاریخ را سانسور می‌کند.

مشکل امروز ایران حکمرانی نیست…

زیرا هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند به کشوری که اثر تحریم‌ها را به کمتر از 30 درصد رسانده، نرخ بیکاری‌اش تک رقمی شده و در زمره سیرترین کشورهای جهان است و نرخ فقر مطلق در آن از انگلستان هم کمتر است، صفت بی‌کفایتی را اطلاق کند.

بلکه معضل چندین ساله ما سیاست‌ورزی بد احزاب و رجال و گروه‌هایی است که منافع خود را نه در بهروزی حال ایران و مردم که در براندازی و اغتشاش می‌جویند.

گفتنیست بحث شلیک تیر از سوی پلیس به تجمع مردم غیر مسلح نیز یک ادعای واهی، بدون سند و البته بی‌منطق است که همانطور که توضیح داده شد در اثر پیرمغزی بیان شده است.

زیرا فقط پیرمغزی است که نمی‌داند در عصر انفجار اطلاعات نمی‌توان کشتگان یک حادثه را پنهان کرد، در صورت تیراندازی به انسان‌های متجمع، فقط یک یا دو نفر کشته نمی‌شوند و تیراندازی به اعتراضات به حق حتی در حکومت‌های سفّاک و دیکتاتوری هم انجام نمی‌شود چه برسد به ایران اسلامی!

***

تبدیل شدن کمباین به نفربر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است"

سعید حجاریان، اصلاح‌طلب تحریمی و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص در بخشی از یک مصاحبه با سایت امداد در توجیه توییت پساانتخاباتی خود مبنی بر “اعلام مرگ اصلاحات صندوق محور” اینطور گفته است که من‌بعد، اصلاحات و اصلاح‌طلبی را لزوما کاری با صندوق رأی نیست.

او در این باره می‌افزاید: ما در سیاست و سیاست‌ورزی نباید هیچ‌چیزی را جز منافع ملی به پای‌مان زنجیر کنیم. شاید بتوانم با یک مثال تاریخی این ربط‌ و نسبت را نشان دهم. امام خمینی در زمان شاه، قبل از ورود به فاز انقلابی، اصلاح‌طلبانه رفتار می‌کرد. به‌گونه‌ای که زیر نامه‌های‌اش به شاه امضای «داعی» می‌گذاشت یا به شاه می‌نوشت، آقای شاه نمی‌خواهی عزت و شوکت داشته باشی یا می‌گفت، من غصه خوردم شاه ایران پیش فلان مقام خارجی مثل بچه‌ای گردن‌اش را کج کرده است حال که باید شاه شیعه رشید باشد. در این برهه فحوای نوشتار و کلام امام اصلاح‌طلبانه بود اما در عین حال کاری به صندوق رأی نداشت. یعنی چه در نظام سلطنتی چه در نظام جمهوری، می‌شود در عرصه سیاست و اجتماع فعال بود و تأثیر گذاشت اما صندوق‌محور نبود!

حجاریان می‌افزاید: می‌خواهم نتیجه بگیرم، به‌خصوص بعد از انتخابات اخیر که ثابت شد آقایان بنا دارند صندوق رأی را به‌کلی از حیز انتفاع ساقط کنند و ما را صرفاً در بازی‌های خودشان شریک کنند، باید در رابطه خودمان و صندوق رأی تجدیدنظر اساسی کنیم. به صراحت بگویم، اصلاحات کمباین نیست؛ که هر چهار سال یکبار از گاراژ بیرون بیاید، رأی جمع کند و بعد دوباره به داخل گاراژ برگردد؛ اگر اصلاحات این است، باید کاملاً تجدیدنظر کرد چرا که خودش به ضدخودش تبدیل می‌شود.[4]

 

*درباره اظهارات حجاریان خوانش نکاتی ضروریست:

یکم: امام راحل بر اساس آنچه که از عقلانیت و روایت می‌دانیم و همچنین بر اساس نخستین سند مکتوب مبارزاتی حضرتش[5]؛ از ابتدای امر بر گزینه “قیام” تأکید داشت و اگر در این مسیر گاهی با اقوال مختلفی سخن گفته یا نامه‌ای نگاشته؛ این مسئله در چارچوب سیاست‌ورزی منتهی به قیام امام بوده نه در چارچوب اصلاح‌طلبی امام برای شاه!

پس این سخن حجاریان به زعم ما غلط و نامنطبق بر تاریخ است.

دوم: بسا که امام راحل در دوران ستمشاهی کار چندانی با صندوق رأی نداشتند.

آیا این قضیه بر حجاریان پوشیده است که اولا انتخابات در رژیم شاهی یک نمایش مضحک بیشتر نبود، ثانیا امام قصد انقلاب داشت و ثالثا امام در یک حکومت جائر،‌ ضد دین و ستمشاهی دست به این کار زد؟!

آیا اکنون باید نظام اسلامی و مردمسالاری دینی را با چنین رژیمی مقایسه کرد و مدعی کپی‌برداری از حرکت امام خمینی(ع) در زمان رژیم شاه شد؟!

این گزاره‌ها ملاک قضاوت مهمی را درباره اظهارات حجاریان به دست می‌دهد.

سوم: اظهارات حجاریان در بحث سیاست مصداق ” نومن ببعض و نکفر ببعض” است!

نمی‌شود آقایان صراحتا لیبرال باشند و از بام تا شام تعالیم بدیو و ماکیاولی و پوپر و جان لاک و توماس هابز را برای مردم انشا کنند اما به هنگام لزوم بیان بیت‌الغزل تعالیم دموکراتیزه این افراد یعنی “لزوم مشارکت سیاسی در انتخابات و نقش ویژه احزاب و رجال سیاسی در این امر” که می‌رسد آقایان بگویند ما خط امامی هستیم.

این بزرگترین انکاری است که آقایان فوق‌الذکر در بحث روایتگری از علوم سیاسی غربی روا می‌دارند.

جدای از این در حالت لو فُرِض می‌پذیریم که انتقاد حجاریان به فرایند انتخابات در ایران صحیح باشد و به همین دلیل او و امثال او به ورطه تحریم خزیده‌اند.

هدف امام، مشخص و چیزی جز انقلاب و قیام نبود و اقلا از سال 42 می‌توان چنین عزمی را آشکارا در امام راحل مشاهده کرد.

چرا حجاریان و دوستان خود عزم براندازانه خود در این فرایند را انکار می‌کنند و صراحتا به مردم و نظام نمی‌گویند که ادعای مرگ اصلاحات صندوق محور برای فروغلطیدن به دامن براندازی است؟!

در واقع آقایان در فصل امام هم مصداق نومن ببعض و نکفر ببعض شده‌اند و به جای راستی با مردم و نظام حاکم، دورویی را برگزیده‌اند و می‌گویند ما “فعال اجتماعی” هستیم و نه کسانی که قصد براندازی و پایین کشیدن پرچم ایران را داریم!

و چهارم: در بحث ماشین رأی و کمباین هم ما به آقای حجاریان یادآوری می‌کنیم که اولا مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در روز 12 فروردین سال 58 برای همیشه اثبات شد و من‌بعد از آن تا روزی که قانون در کشور حاکم باشد؛ مشروعیت نظام اسلامی هم تضمین شده است.

فلذا اینکه فلان طیف سیاسی بخواهد آرای خود را به انتخابات بیاورد یا نیاورد؛ گردی بر دامن مشروعیت نظام نخواهد بود.

ثانیا دیرگاهی است که برخی محافل تحلیلی کشور رصد کرده‌اند که کمباین اصلاحات به “نفربر” تبدیل شده است و هر از چند گاهی از گاراژ بیرون آمده و با آتشباری به روی مردم و نظام، اغتشاشی به راه می‌اندازد تا شاید به تمنّای قلبی خود برسد.

آقای حجاریان نمی‌تواند از فهم شدن حقیقت از سوی جامعه بگریزد. همانطور که پذیرفتن تبعات نقشه‌های بر هم زدن امنیت مردم و نظام…

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1108070

2_ mshrgh.ir/1249470

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1518611

4_ http://emtedad.news/print/?id=3243

5_ http://www.iichs.ir/s/3941

علی شکوری راد

حزب کادر اتحاد ملت که نامش در هنگامه تحریم انتخابات و فتنه بیشتر به گوش می‌رسد؛ در بیانیه‌ای به بهانه حوادث خوزستان؛ تقلا کرد تا ناکارآمدی دولت متبوعش را به نظام اسلامی ربط بدهد.



منبع خبر

حجاریان: ما هم مثل امام در زمان شاه کاری با صندوق رأی نداریم!/ "گرانی‌ها عمدی است" بیشتر بخوانید »